←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
در یک [[جامعه]] و [[نظام]] سالم، کسانی میتوانند عهدهدار مسؤولیتهای اجتماعی و سرپرستی امور شوند که صلاحیت و شایستگی لازم برای تصدی آن [[مسؤولیت]] را دارا باشند. '''شایستهسالاری'''، یا رعایت صلاحیت و اهلیت در تصدی [[مناصب]] [[حکومتی]]، یک اصل [[عقلی]] است و هر جامعهای که به دنبال تأمین [[خوشبختی]] و [[سعادت]] باشد از این قاعده [[پیروی]] میکند. | در یک [[جامعه]] و [[نظام]] سالم، کسانی میتوانند عهدهدار مسؤولیتهای اجتماعی و سرپرستی امور شوند که صلاحیت و شایستگی لازم برای تصدی آن [[مسؤولیت]] را دارا باشند. '''شایستهسالاری'''، یا رعایت صلاحیت و اهلیت در تصدی [[مناصب]] [[حکومتی]]، یک اصل [[عقلی]] است و هر جامعهای که به دنبال تأمین [[خوشبختی]] و [[سعادت]] باشد از این قاعده [[پیروی]] میکند. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
بحث [[شایستهسالاری]] در [[نظام]] انتصابات [[مدیریت]] امری بسیار مهم و اساسی است، [[مدیر]] محور اصلی حرکت هر [[سازمان]] محسوب میشود، از آنجایی که مدیریت یک فعالیت گروهی است و مدیر نقش محوری و اساسی دارد. | |||
برخی از اندیشمندان معتقدند که [[مدیران]] امروزی برای [[حفظ]] [[حیات]] و [[توفیق]] خویش میباید سه [[مهارت]] اساسی زیر را در خود پرورش دهند: | |||
#مهارت در [[فهم]] شرایط نامعین | |||
#مهارت در ایجاد ایدههای نو متناسب با شرایط جدید | |||
#مهارت در اجرای برنامههای جدید با سرعت و راندمان | |||
برخی دیگر، شرط بقاء و توفیق [[سازمانها]] در شرایط موجود را ایجاد پنج قابلیت اساسی به شرح زیر میدانند: | |||
#[[فرهنگ]] سازمانی مناسب با پذیرش [[تغییر]] و انطباق با شرایط موجود؛ | |||
#قابلیتهای [[مدیریتی]] برای تشخیص و تعریف مسائل سازمان، ارائه و اجرای راهحلها و ارزیابی نتایج؛ | |||
# قابلیتهای لازم برای کار گروهی؛ | |||
#قابلیت [[برنامهریزی]] استراتژیک؛ | |||
#سیستمهای لازم آمیزش برای [[تشویق]] و [[ترغیب]] افراد به تعقیب اهداف سازمان. | |||
برخی از صاحبنظران مهارتهای مورد نیاز مدیران را مهارت فنی - [[انسانی]] و ادراکی مطرح کردند و برخی مهارت مورد نیاز مدیران را به سه دسته مهارتهای [[تصمیمگیری]]، برقراری روابط متقابل شخصی و [[هدفگذاری]] تقسیم میکنند. | |||
برخی نیز مهارتهای مدیریتی را به هفت دسته، مهارتهای ادراکی، تصمیمگیری، تحلیلی، اجرایی، ارتباطی، انسانی و تاکتیکی دستهبندی کردند. | |||
مفاهیمی دیگر، مانند مدیریت، [[انعطافپذیری]]، [[سازندگی]]، [[نوآوری]] و پیشگامی، [[اعتماد به نفس]] و [[کارآفرینی]] نیز از شرایطی است که مدیران برای [[موفقیت]] در سازمان بایستی داشته باشند. | |||
اما یک سؤال اساسی مطرح است و آن اینکه چه پشتوانه و ضمانت اجرایی برای خود کنترلی و [[تعهد]] و [[مسئولیت]] برای ایجاد این ویژگیها در مدیران وجود دارد؟ البته اگر مدیر در نتایج کار ذینفع باشد امکان دارد در این جهت حرکت کند، اما مدیران بخش دولتی که با مدیریت به عنوان یک مسئولیت و [[وظیفه]] برخورد میکنند بر اساس چه ضمانتی باید این مهارت و را در خود ایجاد کنند؟ در [[مکتب اسلام]]، به فرموده [[قرآن کریم]] [[مدیریت]] و [[حکومت اسلامی]] اهداف زیر را دنبال میکند: | |||
#[[آگاهی]] بخشیدن به [[انسانها]]؛ | |||
#[[تربیت معنوی]] و احیای [[ارزشهای اخلاقی]]؛ | |||
#انجام [[قسط و عدل]] به صورت خودجوش و برخاسته از متن [[جامعه]]؛ | |||
#[[آزادی]] انسانها از زنجیرهای [[اسارت]]. | |||
{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>؛ این [[آیه]] دو [[هدف]] آگاهی بخشیدن به انسانها و تربیت معنوی [[مردم]] را مورد تأکید قرار داده است. در آیه ۲۵ [[سوره حدید]] بحث [[اقامه قسط]] و [[عدل]] مورد توجه قرار گرفته است. | |||
{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> و بالاخره [[آزادی]] انسانها از زنجیرهای اسارت، یکی دیگر از [[اهداف اصلی بعثت]] پیامبران است که در [[قرآن مجید]]، صریحاً به این تعبیر آمده است: {{متن قرآن|وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ}}<ref>«و بار (تکلیف)های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>. | |||
طبیعی است برای رسیدن به این اهداف نیاز به [[حکومت]] و داشتن [[قدرت]] میباشد. منتهی این قدرت بایستی در دست [[صالحان]] و پاکانی باشد که جز رضای [[خداوند]] و [[حاکمیت]] [[ارزشهای الهی]] گام برندارند. | |||
طبیعی است [[مدیریت]] در حوزههای مختلف نیاز به [[تخصص]]، [[توانایی]] و [[تدبر]] دارد، اما نقش [[اخلاق]] و ویژگیهای ممتاز [[اخلاقی]] به عنوان زیربنای یک [[حکومت صالح]] ضروری و اساسی است و این همان مفهوم [[شایستهسالاری]] است.<ref>[[لطفالله فروزنده|فروزنده، لطفالله]]، [[شایستهسالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref> | |||
امروزه مهمترین عنصر [[نظام اداری]]، [[نیروی انسانی]] است و با [[هدف]] کارآمدتر کردن نیروی انسانی، مسئله شایستهسالاری مطرح میشود. شایستهسالاری از موضوعات مهم [[مدیریت]] منابع [[انسانی]] است که بر اساس آن [[انتخاب]] افراد شایسته باید با توجه به ویژگیهای عینی نظیر [[هوش]]، [[دانش]] و [[تجربه]]، [[مهارت]]، [[استعداد]]، [[توانایی]] و تلاش آنها انجام گردد. این در حالی است که عدم توجه به این اصل مهم سبب اتلاف منابع در [[جامعه]] میگردد. شایستهسالاری را میتوان اعطای [[مقام]]، ارتقاء و [[پاداش]] بر مبنای معیارهای عینی و نه معیارهای سلیقهای دانست. شایستهسالاری از جمله عوامل و ملاکهای مهم در اداره هر جامعه و [[سازمان]] است. [[رشد]] و [[پیشرفت]] حکومتها و سازمانها در گرو این است که [[شایستگان]] در منصبهای مناسب قرار بگیرند. در [[علم]] رایج مدیریت در مورد شایستهسالاری، تأکید اصلی بر تواناییها و مهارتهای افراد است. فرایند این کار به این صورت است که افراد زمانی میتوانند در یک [[منصب]] یا مقام قرار بگیرند که تواناییها و مهارتهای گوناگون لازم را برای آن منصب داشته باشند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث در مقاله حاضر، شایستهسالاری از منظر [[فقهی]] است. در همین حال ارائه [[خدمات عمومی]] یکی از [[وظایف]] حکومتهاست. | امروزه مهمترین عنصر [[نظام اداری]]، [[نیروی انسانی]] است و با [[هدف]] کارآمدتر کردن نیروی انسانی، مسئله شایستهسالاری مطرح میشود. شایستهسالاری از موضوعات مهم [[مدیریت]] منابع [[انسانی]] است که بر اساس آن [[انتخاب]] افراد شایسته باید با توجه به ویژگیهای عینی نظیر [[هوش]]، [[دانش]] و [[تجربه]]، [[مهارت]]، [[استعداد]]، [[توانایی]] و تلاش آنها انجام گردد. این در حالی است که عدم توجه به این اصل مهم سبب اتلاف منابع در [[جامعه]] میگردد. شایستهسالاری را میتوان اعطای [[مقام]]، ارتقاء و [[پاداش]] بر مبنای معیارهای عینی و نه معیارهای سلیقهای دانست. شایستهسالاری از جمله عوامل و ملاکهای مهم در اداره هر جامعه و [[سازمان]] است. [[رشد]] و [[پیشرفت]] حکومتها و سازمانها در گرو این است که [[شایستگان]] در منصبهای مناسب قرار بگیرند. در [[علم]] رایج مدیریت در مورد شایستهسالاری، تأکید اصلی بر تواناییها و مهارتهای افراد است. فرایند این کار به این صورت است که افراد زمانی میتوانند در یک [[منصب]] یا مقام قرار بگیرند که تواناییها و مهارتهای گوناگون لازم را برای آن منصب داشته باشند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث در مقاله حاضر، شایستهسالاری از منظر [[فقهی]] است. در همین حال ارائه [[خدمات عمومی]] یکی از [[وظایف]] حکومتهاست. | ||