←اخلاق در بازار اسلامی
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
بازار در [[کشورهای اسلامی]] علاوه بر مرکز داد و ستد و [[تجارت]]، مهمترین مرکز حل و فصلهای [[سیاسی]] و تحرکهای [[دینی]] است<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۹.</ref>. به لحاظ [[اجتماعی]] و فرهنگی نیز بازار همواره کانون خبررسانی درون شهری بوده و اطلاعات و [[اخبار]] از همه مراکز دینی مانند [[مساجد]]، [[مدارس]]، دارالحکومهها و دیوانها و غیره نخست وارد بازار اصلی و از آنجا به نقاط دیگر سرایت میکرد<ref>سیرجانی، سعید، وقایع اتفاقیه؛ مجموعه گزارشهای خفیه نویسان انگلیس، ص۳۹۲ – ۳۹۴.</ref>. مدارس دینی نیز در راستای ارتقای [[علمی]] و [[توسعه]] [[فکری]] [[مردم]]، اغلب در کنار بازار احداث میشدند و این مدارس به علت موقعیت مناسب جغرافیایی و علاقه بازاریان به آنها و [[حمایت]] مادی از آنها، از رونق بیشتری نسبت به دیگر مدارس برخوردار بودند<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۰۶.</ref>؛ چنان که [[مدارس]] [[دینی]] شهرهای [[اصفهان]]، [[تهران]]، [[قم]] و یزد در طول بدنه بازار یا در مجاورت آن احداث شدهاند<ref>شایق، ابوالقاسم و غلامرضا حسن پور، چهارسوق ایثار (نقش اصناف و بازاریان یزد در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس)، ص۴۴.</ref>. به سبب [[ارتباط]] میان [[مذهب]] و بازار، [[مسجد جامع]] به علت اهمیتش در جای مناسبی در هسته مرکزی و محور اصلی [[شهر]] ساخته میشد و بازار نیز که مکانی برای [[معیشت]] [[مردم]] و فعالیتهای صنفی بود، معمولاً در جوار مسجد جامع قرار داشت<ref>پروشانی، ایرج و دیگران، بازار در تمدن اسلامی، ص۸.</ref>.<ref>[[فاطمه امانی توانی|امانی توانی، فاطمه]]، [[بازار - امانی توانی (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۳۹.</ref> | بازار در [[کشورهای اسلامی]] علاوه بر مرکز داد و ستد و [[تجارت]]، مهمترین مرکز حل و فصلهای [[سیاسی]] و تحرکهای [[دینی]] است<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۹.</ref>. به لحاظ [[اجتماعی]] و فرهنگی نیز بازار همواره کانون خبررسانی درون شهری بوده و اطلاعات و [[اخبار]] از همه مراکز دینی مانند [[مساجد]]، [[مدارس]]، دارالحکومهها و دیوانها و غیره نخست وارد بازار اصلی و از آنجا به نقاط دیگر سرایت میکرد<ref>سیرجانی، سعید، وقایع اتفاقیه؛ مجموعه گزارشهای خفیه نویسان انگلیس، ص۳۹۲ – ۳۹۴.</ref>. مدارس دینی نیز در راستای ارتقای [[علمی]] و [[توسعه]] [[فکری]] [[مردم]]، اغلب در کنار بازار احداث میشدند و این مدارس به علت موقعیت مناسب جغرافیایی و علاقه بازاریان به آنها و [[حمایت]] مادی از آنها، از رونق بیشتری نسبت به دیگر مدارس برخوردار بودند<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۰۶.</ref>؛ چنان که [[مدارس]] [[دینی]] شهرهای [[اصفهان]]، [[تهران]]، [[قم]] و یزد در طول بدنه بازار یا در مجاورت آن احداث شدهاند<ref>شایق، ابوالقاسم و غلامرضا حسن پور، چهارسوق ایثار (نقش اصناف و بازاریان یزد در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس)، ص۴۴.</ref>. به سبب [[ارتباط]] میان [[مذهب]] و بازار، [[مسجد جامع]] به علت اهمیتش در جای مناسبی در هسته مرکزی و محور اصلی [[شهر]] ساخته میشد و بازار نیز که مکانی برای [[معیشت]] [[مردم]] و فعالیتهای صنفی بود، معمولاً در جوار مسجد جامع قرار داشت<ref>پروشانی، ایرج و دیگران، بازار در تمدن اسلامی، ص۸.</ref>.<ref>[[فاطمه امانی توانی|امانی توانی، فاطمه]]، [[بازار - امانی توانی (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۳۹.</ref> | ||
== تاریخچه == | |||
معروفترین بازارهای دوره [[جاهلیت]] عبارت بود از: [[عکاظ]]، مَجَنه، ذوالمجاز و حباشه. این بازارها در صدر اسلام نیز پابرجا بود. [[بازار]] عکاظ اولین بازاری است که در سال ۱۲۹ هجری به دلیل غارتی که در آن صورت گرفت، رها شد<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام. ج۷، ص۳۸۰.</ref> و آخرین آنها نیز بازار حباشه بود که در سال ۱۹۷ هجری رها شد<ref>آلوسی، محمود شکری، بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب، ج۱، ص۲۷۰.</ref>. برخی از این بازارها مانند عکاظ، تنها محل [[خرید و فروش]] کالا نبود؛ بلکه مکانی برای تجمع [[قبایل]] نیز به حساب میآمد و در آن [[اخبار]] و اطلاعات رد و بدل میشد و شعرا اشعار و غزلهای خود را عرضه میداشتند و شاید بتوان گفت آنچه در یک روزنامه امروزی وجود دارد، به گونهای در بازار عکاظ نیز یافت میشد<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۳۸۳.</ref>. | |||
بازارهای [[دوران جاهلیت]] «عشاران» و «خفیرانی» داشتهاند که با گرفتن مبالغی از فروشندگان، [[امنیت]] بازار را تأمین میکردند. در مناطقی که [[حکومت]] مقتدری وجود داشت [[حاکمان]] را عشار مینامیدند. همچنین گاهی فروشندگان، خود را تحت الحمایة قبیلهای قرار میدادند و آن [[قبیله]] فردی را در مقام خفیر برای دریافت وجوه [[مأمور]] میکرد. به این ترتیب همه بازارهای دوران جاهلیت، به جز بازار عکاظ، عشاران و خفیرانی داشتند که نام آنان در منابع تاریخی آمده است<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۳۷۹.</ref>. | |||
در عصر ظهور اسلام و [[تشکیل حکومت اسلامی]] به دست [[پیامبر]]، مهمترین بازار [[مدینه]] «[[بنی قینقاع]]» نام داشت و در [[اختیار]] [[یهودیان]] بود. حضرت به دلیل حساسیت ویژه بازار و [[نارضایتی]] از [[حاکمیت مطلق]] یهودیان بر آن، در صدد شکستن [[حاکمیت]] و سلب انحصار از آنان برآمدند. از این رو بازار دیگری در مدینه تأسیس کردند و مقررات خاصی در آن وضع نمودند؛ نظیر عدم اخذ [[خراج]] از بازاریان، نداشتن جایی مشخص برای فروشندگان و ممنوعیت [[تجاوز]] به [[حریم]] بازار. | |||
در [[زمان]] [[حکومت امیرالمؤمنین]] {{ع}} گرچه محل [[خلافت]] و [[حکومت]] از [[مدینه]] به [[کوفه]] انتقال یافت، تغییری در محل بازارها گزارش نشده است؛ اما حضرت با توجه به نقش ویژه بازار در رونق [[فعالیتهای اقتصادی]]، برای بهبود وضعیت و افزایش [[کارایی]] آن تدابیری اندیشیدند. برخی بازارهای تخصصی [[زمان امام علی]] {{ع}} عبارت بود از: [[بازار]] قصابان، بازار خرمافروشان، بازار ماهی فروشان. وجود اینگونه بازارها میتواند با تضمین عادلانه قیمت، خرید کالا را آسانتر کند و خریدار با توجه به کیفیت و قیمت کالا درباره خرید خود بهتر [[تصمیم]] بگیرد. همچنین از روایت استفاده میشود که در محلی به نام «[[کناسه]]» صرافی، بزازی، خیاطی و خریدوفروش شتر انجام میشده است<ref>قاضی نعمان، ابوحنیفه، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۸، ح۱۹۱۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی نظرپور|نظرپور، محمد تقی]]، [[بازار (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۵۰۶.</ref> | |||
==[[اخلاق]] در بازار [[اسلامی]]== | ==[[اخلاق]] در بازار [[اسلامی]]== |