بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
سیده، مؤنث [[سید]] و در لغت به معنای [[شریف]]، [[فاضل]]، [[رئیس]] [[مردم]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۲۸.</ref> و بزرگ و مهتر [[قوم]] است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۹، ص۱۳۸۷۷</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره این سخن [[رسول خدا]]{{صل}} که [[فاطمه]]{{س}} سیده زنان بهشتی و [[آسیه]] سیده زنان عالم خویش است، [[پرسش]] شد و حضرت پاسخ داد: کسی که سیده زنان عالم خویش است، [[مریم]]{{س}} است و فاطمه سیده زنان یهشتی از اولین و آخرین آنان است<ref>صدوق، الامالی، ص۱۸۷.</ref>.<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref> روشن است کسی که سیده و سرور زنان [[اهل بهشت]] حتی مریم{{س}} است، هرگز در [[زندگی]] خویش دچار [[لغزش]] و [[انحراف]] نشده و این همان [[مقام عصمت]] است. | سیده، مؤنث [[سید]] و در لغت به معنای [[شریف]]، [[فاضل]]، [[رئیس]] [[مردم]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۲۸.</ref> و بزرگ و مهتر [[قوم]] است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۹، ص۱۳۸۷۷</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره این سخن [[رسول خدا]]{{صل}} که [[فاطمه]]{{س}} سیده زنان بهشتی و [[آسیه]] سیده زنان عالم خویش است، [[پرسش]] شد و حضرت پاسخ داد: کسی که سیده زنان عالم خویش است، [[مریم]]{{س}} است و فاطمه سیده زنان یهشتی از اولین و آخرین آنان است<ref>صدوق، الامالی، ص۱۸۷.</ref>.<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref> روشن است کسی که سیده و سرور زنان [[اهل بهشت]] حتی مریم{{س}} است، هرگز در [[زندگی]] خویش دچار [[لغزش]] و [[انحراف]] نشده و این همان [[مقام عصمت]] است. | ||
==== ششم | ==== ششم: لزوم معرفت آن حضرت برانبیای [[سلف]] ==== | ||
در برخی از [[روایات]] به لزوم معرفت [[حضرت زهرا]]{{س}} بر سایر [[انبیا]]{{ع}} از هر جهت و از جمله از جهت [[عصمت]]، تاکید شده است. <ref>مجلسی،محمد باقر، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۰۵، ب۵، ح۱۹.</ref> حال با توجه به [[معصوم]] بودن [[انبیای الهی]]{{ع}}، این روایات بر [[افضلیت]] حضرت زهرا{{س}} بر سایر انبیا{{ع}} دلالت دارند؛ چراکه در غیر این صورت معنا نمیدهد که بر [[معرفت]] شخص غیر معصوم بر شخص معصوم [[واجب]] و لازم باشد. | در برخی از [[روایات]] به لزوم معرفت [[حضرت زهرا]]{{س}} بر سایر [[انبیا]]{{ع}} از هر جهت و از جمله از جهت [[عصمت]]، تاکید شده است. <ref>مجلسی،محمد باقر، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۰۵، ب۵، ح۱۹.</ref> حال با توجه به [[معصوم]] بودن [[انبیای الهی]]{{ع}}، این روایات بر [[افضلیت]] حضرت زهرا{{س}} بر سایر انبیا{{ع}} دلالت دارند؛ چراکه در غیر این صورت معنا نمیدهد که بر [[معرفت]] شخص غیر معصوم بر شخص معصوم [[واجب]] و لازم باشد. | ||
==== | ==== هفتم: حدیث {{متن حدیث|یغضب لغضبها}} ==== | ||
در حدیث دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده که فرمودند: {{متن حدیث|ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها}} «همانا [[خداوند]] بلند مرتبه با [[غضب فاطمه]] [[غضب]] ناک و با [[رضایت]] او [[خشنود]] میشود»<ref>متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ هیثمینور الدین علی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص۳۹؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج۸، ص۲۶۶؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۹۲.</ref>. | در حدیث دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده که فرمودند: {{متن حدیث|ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها}} «همانا [[خداوند]] بلند مرتبه با [[غضب فاطمه]] [[غضب]] ناک و با [[رضایت]] او [[خشنود]] میشود»<ref>متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ هیثمینور الدین علی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص۳۹؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج۸، ص۲۶۶؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۹۲.</ref>. | ||
بر اساس این [[روایت]]، رضایت و [[نارضایتی]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، محور [[خشنودی]] و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این [[حقیقت]]، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت، است. چه اینکه خداوند جز به [[اعمال صالح]] خشنود نمیگردد و هیچ گاه به [[گناه]] و [[سرپیچی]] از فرمانش رضایت نمیدهد. اگر [[حضرت زهرا]]{{صل}} به گناه دست میزد و یا [[فکر]] انجام آن را در سر میپروراند، به چیزی خشنود گردیده بود که [[خدا]] از آن خشنود نیست؛ در حالی که در این روایت، [[رضایت الهی]] پیوندی ناگسستنی با خشنودی [[فاطمه]]{{س}} یافته است<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>. | بر اساس این [[روایت]]، رضایت و [[نارضایتی]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، محور [[خشنودی]] و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این [[حقیقت]]، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت، است. چه اینکه خداوند جز به [[اعمال صالح]] خشنود نمیگردد و هیچ گاه به [[گناه]] و [[سرپیچی]] از فرمانش رضایت نمیدهد. اگر [[حضرت زهرا]]{{صل}} به گناه دست میزد و یا [[فکر]] انجام آن را در سر میپروراند، به چیزی خشنود گردیده بود که [[خدا]] از آن خشنود نیست؛ در حالی که در این روایت، [[رضایت الهی]] پیوندی ناگسستنی با خشنودی [[فاطمه]]{{س}} یافته است<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>. | ||
==== | ==== هشتم: [[روایت]] [[اسوه]] بودن حضرت [[فاطمه]]{{س}} برای [[امام زمان]]{{ع}} ==== | ||
[[امام زمان]] {{ع}} در روایتی، حضرت [[فاطمه]]{{س}} را به عنوان [[اسوه]] و الگوی خویش معرفی فرمودهاند: {{متن حدیث|اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ}}، [[الگو]] و اسوۀ نیکوی من دختر [[فرستاده خدا]] ([[فاطمه زهرا]]{{س}}) است<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۸۶.</ref>. | [[امام زمان]] {{ع}} در روایتی، حضرت [[فاطمه]]{{س}} را به عنوان [[اسوه]] و الگوی خویش معرفی فرمودهاند: {{متن حدیث|اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ}}، [[الگو]] و اسوۀ نیکوی من دختر [[فرستاده خدا]] ([[فاطمه زهرا]]{{س}}) است<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۸۶.</ref>. | ||
بدیهی است که فاطمه [[زهرا]] {{س}} پرورش یافته [[مکتب]] [[نبوی]] و [[جان]] [[پیامبر]]{{صل}} است؛ لذا اگر [[حضرت مهدی]]{{ع}} فاطمه زهرا{{س}} را الگوی خویش معرفی میفرماید، در [[حقیقت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} را الگو دانسته است؛ چون [[مکارم اخلاقی]] پیامبر در پاره تن وی جمع است و فاطمه{{س}} آئینه تمام نمای پیامبر{{صل}} است. از طرفی اگر [[امام]] که شکی در [[عصمت]] او نیست، شخص دیگری غیر از امام را به عنوان الگوی خویش معرفی نماید، بدان معناست که آن شخص نیز [[حجت]] بوده و در نتیجه [[معصوم]] است یعنی هرگز [[خطا]] و اشتباهی از او سر نمیزند و الا [[الگوگیری]] شخص معصوم از غیر معصوم عقلا و شرعا مردود است. | بدیهی است که فاطمه [[زهرا]] {{س}} پرورش یافته [[مکتب]] [[نبوی]] و [[جان]] [[پیامبر]]{{صل}} است؛ لذا اگر [[حضرت مهدی]]{{ع}} فاطمه زهرا{{س}} را الگوی خویش معرفی میفرماید، در [[حقیقت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} را الگو دانسته است؛ چون [[مکارم اخلاقی]] پیامبر در پاره تن وی جمع است و فاطمه{{س}} آئینه تمام نمای پیامبر{{صل}} است. از طرفی اگر [[امام]] که شکی در [[عصمت]] او نیست، شخص دیگری غیر از امام را به عنوان الگوی خویش معرفی نماید، بدان معناست که آن شخص نیز [[حجت]] بوده و در نتیجه [[معصوم]] است یعنی هرگز [[خطا]] و اشتباهی از او سر نمیزند و الا [[الگوگیری]] شخص معصوم از غیر معصوم عقلا و شرعا مردود است. | ||
==== | ==== نهم: [[حدیث کساء]] ==== | ||
یکی از جریاناتی که در زمان [[پیامبر]] خاتم{{صل}} اتفاق افتاد، ماجرای جمع شدن پنج [[نور]] [[مقدس]]؛ [[پیامبر خاتم]]، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} در زیر عبا یا کسای [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خانه حضرت فاطمه]]{{س}} است. در [[حدیثی]] با همین نام نقل شده که هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و چهار نفر از [[اهل بیت]] آن حضرت زیر عبا جمع شدند، [[پیامبر]]{{صل}}[[ دست]] به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین [[دعا]] کرد «پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند، آنها را از هر [[رجس]] و [[پلیدی]] [[پاک]] گردان» سپس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«[[خداوند]] فقط مى خواهد پليدى و [[گناه]] را از شما [[اهل]] بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> نازل گشت و این چنین [[خدا]] دعای پیامبرش را [[مستجاب]] کرد. | یکی از جریاناتی که در زمان [[پیامبر]] خاتم{{صل}} اتفاق افتاد، ماجرای جمع شدن پنج [[نور]] [[مقدس]]؛ [[پیامبر خاتم]]، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} در زیر عبا یا کسای [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خانه حضرت فاطمه]]{{س}} است. در [[حدیثی]] با همین نام نقل شده که هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و چهار نفر از [[اهل بیت]] آن حضرت زیر عبا جمع شدند، [[پیامبر]]{{صل}}[[ دست]] به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین [[دعا]] کرد «پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند، آنها را از هر [[رجس]] و [[پلیدی]] [[پاک]] گردان» سپس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«[[خداوند]] فقط مى خواهد پليدى و [[گناه]] را از شما [[اهل]] بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> نازل گشت و این چنین [[خدا]] دعای پیامبرش را [[مستجاب]] کرد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۲: | ||
گذشته از آنچه گفته شد عبارت {{متن حدیث|اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکساَّءِ}} «مگر به خاطر [[دوستی]] این پنج نفری که زیر عبا هستند». در [[حدیث]] معروف [[کساء]] و [[سیاق]] این حدیث، به خصوص دو جملهای که میفرماید: [[آسمانها]]، [[زمین]]، [[ستارگان]] و افلاک و... را به خاطر [[محبت]] این پنج نور مقدس آفریدم، نیز دلالت بر عصمت آنها دارد. توضیح اینکه در اینجا [[خداوند متعال]] [[آفرینش]] تمام [[کائنات]] را با کلمه «إلّا» که بعد از [[نفی]] آمده، به خاطر [[محبت اهل بیت]]{{ع}} دانسته است. [[حصر]]، عبارت است از [[اثبات]] حکمی برای موردی معین و نفی آن [[حکم]] از موارد دیگر<ref>جواهر البلاغه، ص ۱۳۵.</ref>. بر این اساس در اینجا معنا چنین میشود: آفرینش فقط به خاطر محبت اهل بیت{{ع}} است، نه کسی دیگر! به عبارت دیگر؛ غرض از [[آفرینش جهان]]، محبت اهل بیت{{ع}} است، این انحصار نشان دهنده [[عصمت]] کامل آنهاست؛ زیرا [[محبت]] تبعیتآور است<ref>سوره آل عمران، آیه۳۱.</ref>. یعنی بدون چون و چرا از محبوب باید [[پیروی]] کرد، حال اگر آن محبوب، [[معصوم]] نباشد، [[پیروی]] از او موجب [[گمراهی]] است و گمراهی هرگز مورد تائید [[الهی]] نخواهد بود. پس انحصار محبت در [[اهل بیت]]{{ع}}، به معنای پیروی بیچون و چرا از آنهاست و این همان [[عصمت اهل بیت]]{{ع}} است. | گذشته از آنچه گفته شد عبارت {{متن حدیث|اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکساَّءِ}} «مگر به خاطر [[دوستی]] این پنج نفری که زیر عبا هستند». در [[حدیث]] معروف [[کساء]] و [[سیاق]] این حدیث، به خصوص دو جملهای که میفرماید: [[آسمانها]]، [[زمین]]، [[ستارگان]] و افلاک و... را به خاطر [[محبت]] این پنج نور مقدس آفریدم، نیز دلالت بر عصمت آنها دارد. توضیح اینکه در اینجا [[خداوند متعال]] [[آفرینش]] تمام [[کائنات]] را با کلمه «إلّا» که بعد از [[نفی]] آمده، به خاطر [[محبت اهل بیت]]{{ع}} دانسته است. [[حصر]]، عبارت است از [[اثبات]] حکمی برای موردی معین و نفی آن [[حکم]] از موارد دیگر<ref>جواهر البلاغه، ص ۱۳۵.</ref>. بر این اساس در اینجا معنا چنین میشود: آفرینش فقط به خاطر محبت اهل بیت{{ع}} است، نه کسی دیگر! به عبارت دیگر؛ غرض از [[آفرینش جهان]]، محبت اهل بیت{{ع}} است، این انحصار نشان دهنده [[عصمت]] کامل آنهاست؛ زیرا [[محبت]] تبعیتآور است<ref>سوره آل عمران، آیه۳۱.</ref>. یعنی بدون چون و چرا از محبوب باید [[پیروی]] کرد، حال اگر آن محبوب، [[معصوم]] نباشد، [[پیروی]] از او موجب [[گمراهی]] است و گمراهی هرگز مورد تائید [[الهی]] نخواهد بود. پس انحصار محبت در [[اهل بیت]]{{ع}}، به معنای پیروی بیچون و چرا از آنهاست و این همان [[عصمت اهل بیت]]{{ع}} است. | ||
==== | ==== دهم: روایات برخی از [[القاب حضرت فاطمه]] ==== | ||
در برخی [[روایات]] القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: | در برخی [[روایات]] القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: | ||
===== [[فاطمه]] ===== | ===== [[فاطمه]] ===== |