ضرورت طرح معارف مهدویت از بعد اعتقادی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| موضوعات وابسته = | | موضوعات وابسته = | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان = [[ | | پاسخدهندگان = [[نگین آفرینش (کتاب)|نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»]] | ||
}} | }} | ||
'''ضرورت طرح معارف [[مهدویت]] از بعد اعتقادی چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''ضرورت طرح معارف [[مهدویت]] از بعد اعتقادی چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. |
نسخهٔ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۸
ضرورت طرح معارف مهدویت از بعد اعتقادی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
ضرورت طرح معارف مهدویت از بعد اعتقادی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
- «بدون شک، اعتقاد رکن اصلی شخصیت انسان است که اعمال و رفتار آدمی را شکل میدهد؛ به همین دلیل، انبیای الهی در جهت اصلاح عقاید انسان کوشیدند. در اسلام، مردم به اعتقاد به خدا و پیامبر و سپس جانشینان پیامبر دعوت شدهاند و امام مهدی(ع) آخرین جانشین رسول خداست که هر مسلمانی مکلف است پس از شناخت او امامتش را بپذیرد و مطیع او باشد. در متون دینی، معرفت امام، جایگاه بسیار مهمی دارد و اساس سعادت دنیا و آخرت دانسته شده است: قرآن کریم میفرماید:﴿﴿ يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ﴾﴾[۱] و پیامبر اکرم(ص) میفرماید: "هر کس بمیرد، در حالی که امام زمان خود را نشناخته است، به مرگ جاهلیت مرده است"[۲]. امام حسین(ع) نیز در پاسخ کسی که پرسید: "راه معرفت خدا چیست؟ فرمود: راه شناخت خدا و اطاعت از او این است که مردم هر زمان، امام زمان خود را –که اطاعتش بر آنها واجب است- بشناسند.[۳]. این همه تأکید بر اعتقاد به امام و لزوم شناختن او برای این است که پس از پیامبر خدا، "امام" راه مستقیم الهی است. هر کس بخواهد به خدا ایمان داشته باشد و از او اطاعت کند، باید از امام زمانش فرمان برد و لازمه اطاعت، شناختن امام و پذیرفتن امامت اوست. امام باقر(ع) میفرماید: "هیچ بندهای مؤمن نیست، مگر اینکه خدا و رسول او و همه امامان و امام زمانش را بشناسد و همه امور را به او برگرداند و تسلیم امر او باشد[۴]. به دلیل همین اهمیّت و لزوم معرفت است که اهل بیت(ع) سفارش کردهاند که "معرفت" را از خدا بخواهید:" اللَّهُمَ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي "؛ [۵]
- نکته مهم دیگر، این است که "معرفت امام" مثل "ایمان به خدا"، مراتب و درجات مختلفی دارد و هرکس به اندازه شناخت و معرفتش از امامتِ امام، بهره میگیرد. روشن است که شناختِ نام و نسب امام، کافی نیست؛ بلکه کمترین حدّ معرفت، آن است که شخص بداند امام، منصوب از طرف خداست که به وسیله پیامبر یا امام پیشین به مردم معرفی میشود. او برخوردار از دانش الهی –و نه بشری- و معصوم از هر گناه و خطایی است. اطاعت از او در تمام امور، واجب و به منزله اطاعت از پیامبر و خداست»[۶].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ روز قیامت، هر گروهی را با امام و پیشوای خود فرا میخوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.
- ↑ " مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ح ۹، ص ۴۰۹.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ح ۱، ص ۹.
- ↑ " لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَه"؛ کافی، ج ۱، باب معرفة الامام و الرد الیه، ح ۲، ص ۱۸۰.
- ↑ تمام دعا این است: "اللَّهُمَ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي "؛ کافی، ج ۱، باب فی الغیبه، ح ۵، ص ۳۳۷.
- ↑ بالادستان، محمد امین،حائریپور، محمد مهدی،یوسفیان، مهدی؛ نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۸ - ۲۰.