عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌ در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌
| موضوع مرتبط = عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌
| عنوان مدخل  = عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌
| عنوان مدخل  = [[عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌]]
| مداخل مرتبط = [[عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌ در تاریخ اسلامی]] - [[عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌ در معارف و سیره حسینی]]
| مداخل مرتبط = [[عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌ در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[عمرو بن صبیح صیداوی]] یا [[عمرو بن صبیح صائدی]]، از تیراندازان لشکر عمر بن سعد بود. او [[عبداللّه بن مسلم بن عقیل]] را وقتی دستش را بر پیشانی‌اش نهاده بود، با تیر، نشانه رفت و بدین‌سان، دست عبداللّه را به پیشانی‌اش دوخت و با تیر دیگر، [[قلب]] او را نشانه گرفت و او را به شهادت رساند. عمرو بن صبیح، پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} به درخواست [[عمر بن سعد]]، پاسخ مثبت داد و در شمارِ ده تنی بود که بر [[پیکر امام]]{{ع}}، اسب تاختند. وقتی مختار ثقفی او را دستگیر کرد، [[دستور]] داد سپاهیانش او را در میان بگیرند و با نیزه، او را بزنند تا کشته شود، و این گونه او به [[هلاکت]] رسید.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۸.</ref>
[[عمرو بن صبیح صیداوی]] یا [[عمرو بن صبیح صائدی]]، از تیراندازان لشکر عمر بن سعد بود. او [[عبداللّه بن مسلم بن عقیل]] را وقتی دستش را بر پیشانی‌اش نهاده بود، با تیر، نشانه رفت و بدین‌سان، دست عبداللّه را به پیشانی‌اش دوخت و با تیر دیگر، [[قلب]] او را نشانه گرفت و او را به شهادت رساند. عمرو بن صبیح، پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}} به درخواست [[عمر بن سعد]]، پاسخ مثبت داد و در شمارِ ده تنی بود که بر [[پیکر امام]] {{ع}}، اسب تاختند. وقتی مختار ثقفی او را دستگیر کرد، [[دستور]] داد سپاهیانش او را در میان بگیرند و با نیزه، او را بزنند تا کشته شود و این گونه او به [[هلاکت]] رسید<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۸.</ref>.
 
==[[عمرو بن صبیح]]==
او را شبانه دستگیر کرده نزد مختار آوردند.
او خود می‌گفت: من در [[واقعه کربلا]] با نیزه بر [[اصحاب حسین]]{{ع}} [[یورش]] برده و آنان را مجروح ساختم ولی کسی از آنان را به قتل نرساندم.
مختار دستور داد آنقدر با نیزه بر پیکر او زدند تا [[جان]] داد.
مختار همچنین به دنبال [[عبدالله بن عقبه]] فرستاد که غلامی را به قتل رسانده بود. وقتی به [[خانه]] او رفتند، فرار کرده بود، پس خانه او را خراب کردند.
به دنبال شخص دیگری نیز به نام [[عبدالله بن عروه]] رفتند. او می‌گفت: [[دوازده]] تیر به سوی [[یاران امام حسین]]{{ع}} پرتاب کردم. او نیز فرار کرده و به [[مصعب]] پیوسته بود؛ پس خانه او را نیز خراب کردند.
مختار به سوی [[محمد بن اشعث]] نیز فرستاد که در قریه‌ای در کنار [[قادسیه]] رفته بود، اما او نیز فرار کرده و به [[مصعب بن زبیر]] ملحق شده بود. مختار دستور داد خانه او را هم خراب کردند و خانه [[حجر بن کندی]] را که [[زیاد بن ابیه]] آن را [[تخریب]] کرده بود، بازسازی کردند<ref>کامل ابن اثیر، ج۴، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[علی نظری منفرد|نظری منفرد، علی]]، [[نهضت‌های پس از عاشورا (کتاب)|نهضت‌های پس از عاشورا]]، ص ۲۳۲.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:1100834.jpg|22px]] [[علی نظری منفرد|نظری منفرد، علی]]، [[نهضت‌های پس از عاشورا (کتاب)|'''نهضت‌های پس از عاشورا''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۹: خط ۱۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:قاتلان امام حسین]]
[[رده:عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌]]
[[رده:عمرو بن صبیح‌ صیداوی‌]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۰

مقدمه

عمرو بن صبیح صیداوی یا عمرو بن صبیح صائدی، از تیراندازان لشکر عمر بن سعد بود. او عبداللّه بن مسلم بن عقیل را وقتی دستش را بر پیشانی‌اش نهاده بود، با تیر، نشانه رفت و بدین‌سان، دست عبداللّه را به پیشانی‌اش دوخت و با تیر دیگر، قلب او را نشانه گرفت و او را به شهادت رساند. عمرو بن صبیح، پس از شهادت امام حسین (ع) به درخواست عمر بن سعد، پاسخ مثبت داد و در شمارِ ده تنی بود که بر پیکر امام (ع)، اسب تاختند. وقتی مختار ثقفی او را دستگیر کرد، دستور داد سپاهیانش او را در میان بگیرند و با نیزه، او را بزنند تا کشته شود و این گونه او به هلاکت رسید[۱].

منابع

پانویس