بنی‌اود: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۴
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط = بنی‌سعدالعشیره
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط = [[بنی‌اود در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}
خط ۲۶: خط ۲۶:
از [[تاریخ]] دقیق [[پذیرش اسلام]] بنی اود اطلاعی در دست نیست؛ [[وفد]] مستقلی هم از سوی آنها در منابع و کتب متقدمین به ثبت نرسیده است. با این حال، به نظر می‌‌رسد اسلام آنها نیز همچون دیگر [[مردمان]] [[قبایل]] [[سعد العشیره]] و [[مذحج]] بین سال‌های نهم تا [[دهم هجری]] و در پی ارسال [[سرایا]] از سوی [[نبی اکرم]]{{صل}} و [[وفود]] [[قبایل مذحجی]] به [[مدینه]] اتفاق افتاده باشد. پس از سرایای [[حضرت علی]]{{ع}} در [[یمن]] در سال‌های نهم<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref> و دهم هجری،<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۷۹. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref> هیئات متعددی از [[بنی سعد العشیره]] خود را به مدینه رساندند و به [[رسول خدا]]{{صل}} اظهار [[وفاداری]] کردند. این وفود که از [[سال نهم هجری]] آغاز و تا [[سال دهم هجری]] ادامه یافت، پس از وفد [[مردم]] صداء، نخستین وفود قبایل مذحجی دانسته شده‌اند که به مدینه انجام گرفته است.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> نقل است در وفدی که از سوی [[جعفی‌ها]] به [[ریاست]] دو نفر از بزرگان شان به نام‌های «[[قیس بن سَلَمة بن شراحیل]]» و «[[سلمةبن یزید بن مشجعه]]» به مدینه انجام گرفت، رسول خدا{{صل}} پس از فرا خواندن آنان به [[یکتاپرستی]] و [[ابلاغ]] [[تکالیف]] [[ایمانی]]، دستور دادند تا نوشته‌ای را برای [[قیس بن سلمة بن شراحیل]] مکتوب کردند که بر اساس آن قیس به عنوان [[نماینده]] ایشان بر قبایل «مُرّان» و «حَریم» و «کُلاب» و وابستگان آنان گماشته شده بود.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۶، ص۳۱۴.</ref> [[ابن سعد]] در ادامه، [[کلاب]] را [[قبیله]] ای متشکل از خاندان‌های بزرگ اود، [[زبید]]، جزء بن سعد العشیره، زید [[الله]] بن سعد العشیره، [[عائذ الله بن سعد العشیره]] و بنی صلاءه از [[بنی حارث بن کعب]] عنوان کرده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۶، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
از [[تاریخ]] دقیق [[پذیرش اسلام]] بنی اود اطلاعی در دست نیست؛ [[وفد]] مستقلی هم از سوی آنها در منابع و کتب متقدمین به ثبت نرسیده است. با این حال، به نظر می‌‌رسد اسلام آنها نیز همچون دیگر [[مردمان]] [[قبایل]] [[سعد العشیره]] و [[مذحج]] بین سال‌های نهم تا [[دهم هجری]] و در پی ارسال [[سرایا]] از سوی [[نبی اکرم]]{{صل}} و [[وفود]] [[قبایل مذحجی]] به [[مدینه]] اتفاق افتاده باشد. پس از سرایای [[حضرت علی]]{{ع}} در [[یمن]] در سال‌های نهم<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref> و دهم هجری،<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۷۹. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref> هیئات متعددی از [[بنی سعد العشیره]] خود را به مدینه رساندند و به [[رسول خدا]]{{صل}} اظهار [[وفاداری]] کردند. این وفود که از [[سال نهم هجری]] آغاز و تا [[سال دهم هجری]] ادامه یافت، پس از وفد [[مردم]] صداء، نخستین وفود قبایل مذحجی دانسته شده‌اند که به مدینه انجام گرفته است.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> نقل است در وفدی که از سوی [[جعفی‌ها]] به [[ریاست]] دو نفر از بزرگان شان به نام‌های «[[قیس بن سَلَمة بن شراحیل]]» و «[[سلمةبن یزید بن مشجعه]]» به مدینه انجام گرفت، رسول خدا{{صل}} پس از فرا خواندن آنان به [[یکتاپرستی]] و [[ابلاغ]] [[تکالیف]] [[ایمانی]]، دستور دادند تا نوشته‌ای را برای [[قیس بن سلمة بن شراحیل]] مکتوب کردند که بر اساس آن قیس به عنوان [[نماینده]] ایشان بر قبایل «مُرّان» و «حَریم» و «کُلاب» و وابستگان آنان گماشته شده بود.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۶، ص۳۱۴.</ref> [[ابن سعد]] در ادامه، [[کلاب]] را [[قبیله]] ای متشکل از خاندان‌های بزرگ اود، [[زبید]]، جزء بن سعد العشیره، زید [[الله]] بن سعد العشیره، [[عائذ الله بن سعد العشیره]] و بنی صلاءه از [[بنی حارث بن کعب]] عنوان کرده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۶، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


==بنی اود و دوران [[خلافت]] خلفای ثلاث==
==دوران خلفای سه‌گانه==
{{همچنین|خلفای سه‌گانه}}
از نقش بنی اود در حوادث و وقایع مهم [[تاریخی]] پیش از [[حکومت علی]]{{ع}} خبر چندانی در دست نیست که از این [[اخبار]] معدود می‌‌توان به حضور برخی از آنان در [[نبرد قادسیه]] اشاره کرد. گفته شده که یکی از بزرگان این [[قوم]] به نام ابوالمعزی عمر بن عبدالحارث بن عبدالله بن کعب اودی در این [[جنگ]] [[رییس]] [[مذحج]] در [[قادسیه]] بوده است.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> [[فتوحات]] ارمنیه هم از دیگر فتوحاتی بود که مشارکت بنی اود در آن به ثبت رسیده است.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۰۲.</ref> ضمن این که سکونت برخی از [[مردم]] این قوم در برخی نقاط [[آذربایجان]] این احتمال را که این گروه در فتح آذربایجان نیز حضور داشته‌اند، تقویت می‌‌کند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۳۲.</ref> همچنین برخی منابع از حضور بعضی از [[رجال]] معروف این قوم - مانند [[ابن عثمان دهبلی]] - در [[سرحدات اسلامی]] و شرکت در فتوحات و نبردهای [[مسلمانان]] علیه [[کفار]] خبر داده‌اند.<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۰.</ref>
از نقش بنی اود در حوادث و وقایع مهم [[تاریخی]] پیش از [[حکومت علی]]{{ع}} خبر چندانی در دست نیست که از این [[اخبار]] معدود می‌‌توان به حضور برخی از آنان در [[نبرد قادسیه]] اشاره کرد. گفته شده که یکی از بزرگان این [[قوم]] به نام ابوالمعزی عمر بن عبدالحارث بن عبدالله بن کعب اودی در این [[جنگ]] [[رییس]] [[مذحج]] در [[قادسیه]] بوده است.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> [[فتوحات]] ارمنیه هم از دیگر فتوحاتی بود که مشارکت بنی اود در آن به ثبت رسیده است.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۰۲.</ref> ضمن این که سکونت برخی از [[مردم]] این قوم در برخی نقاط [[آذربایجان]] این احتمال را که این گروه در فتح آذربایجان نیز حضور داشته‌اند، تقویت می‌‌کند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۳۲.</ref> همچنین برخی منابع از حضور بعضی از [[رجال]] معروف این قوم - مانند [[ابن عثمان دهبلی]] - در [[سرحدات اسلامی]] و شرکت در فتوحات و نبردهای [[مسلمانان]] علیه [[کفار]] خبر داده‌اند.<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۰.</ref>
مردم این قوم عثمانیان متعصبی بودند که «در انجمن آنها هیچ گاه به [[عثمان]] [[ناسزا]] گفته نشد».<ref>ر. ک. مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲.</ref> گفته شده که مردم آن هیچ گاه خارجی نبودند و در بین آنها معارض [[حکومت]] - البته غیر از حکومت علی{{ع}} - وجود نداشته است.<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
مردم این قوم عثمانیان متعصبی بودند که «در انجمن آنها هیچ گاه به [[عثمان]] [[ناسزا]] گفته نشد».<ref>ر. ک. مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲.</ref> گفته شده که مردم آن هیچ گاه خارجی نبودند و در بین آنها معارض [[حکومت]] - البته غیر از حکومت علی{{ع}} - وجود نداشته است.<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


==بنی اود و تعامل با [[دولت علوی]]{{ع}}==
==عصر خلافت علوی{{ع}}==
بنی اود از [[دشمنان]] سر سخت علی{{ع}} و [[فرزندان]] [[پاک]] و مطهرشان{{ع}} بودند. چندان که گفته شده اودی‌ای نبود مگر این که نسبت به [[بنی امیه]] [[متعصب]] بود و [[منحرف]] از علی{{ع}}.<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> [[ابن کلبی]] هم در این باره می‌‌نویسد: «بنی اود را دیدم که [[بدگویی]] به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را به [[فرزندان]] و خدمتکارانشان [[آموزش]] می‌‌دادند».<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲؛ ابن طاوس، فرحة الغری، ص۴۹.</ref> آنان در [[جنگ]] صِفّین، در کنار [[معاویه]] بوده و پس از آن هم همواره با [[بنی امیّه]] و عمّال آنها و علیه [[اهل بیت]]{{ع}} فعالیت می‌‌کردند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱؛ ابن طاوس، فرحة الغری، ص۵۰.</ref> شاید همین [[دشمنی‌ها]] موجب شده بود که علی{{ع}} یکی از آنان به نام [[شبیب بن عبدالله بن شکل بن بدر]] که از اعضای [[طایفه]] [[جدیة بن کعب]] بود از [[کوفه]] به [[شام]] [[تبعید]] کند.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref> با این حال، گزارشاتی هم در دست است که حاکی از حضور برخی از آنان از جمله [[عمرو بن اوس]]<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۱۲.</ref> و عافیة بن شداد بن ثمامة بن سلمة بن کعب بن أود،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> در [[صفین]] و [[همراهی]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. عمرو بن اوس در این جنگ، همراه با تنی چند از [[سپاهیان علی]]{{ع}} به [[اسارت]] قوای شام در آمد و زمانی که معاویه با پیشنهاد [[عمرو بن عاص]]، قصد به [[شهادت]] رساندن آنان را داشت، به [[زیرکی]] خود را از کشته شدن [[نجات]] داد.<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۱۲.</ref> عافیة بن شدّاد را هم برخی، از شهدای صفین<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> و بعضی دیگر، ایشان را از شهدای [[جنگ نهروان]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴</ref> گفته‌اند.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
{{همچنین|خلافت امام علی}}
بنی اود از [[دشمنان سرسخت امام علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] [[پاک]] و مطهرشان{{ع}} بودند. چندان که گفته شده اودی‌ای نبود مگر این که نسبت به [[بنی امیه]] [[متعصب]] بود و [[منحرف]] از علی{{ع}}.<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> [[ابن کلبی]] هم در این باره می‌‌نویسد: «بنی اود را دیدم که [[بدگویی]] به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را به [[فرزندان]] و خدمتکارانشان [[آموزش]] می‌‌دادند».<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲؛ ابن طاوس، فرحة الغری، ص۴۹.</ref> آنان در [[جنگ]] صِفّین، در کنار [[معاویه]] بوده و پس از آن هم همواره با [[بنی امیّه]] و عمّال آنها و علیه [[اهل بیت]]{{ع}} فعالیت می‌‌کردند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱؛ ابن طاوس، فرحة الغری، ص۵۰.</ref> شاید همین [[دشمنی‌ها]] موجب شده بود که علی{{ع}} یکی از آنان به نام [[شبیب بن عبدالله بن شکل بن بدر]] که از اعضای [[طایفه]] [[جدیة بن کعب]] بود از [[کوفه]] به [[شام]] [[تبعید]] کند.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref> با این حال، گزارشاتی هم در دست است که حاکی از حضور برخی از آنان از جمله [[عمرو بن اوس]]<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۱۲.</ref> و عافیة بن شداد بن ثمامة بن سلمة بن کعب بن أود،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> در [[صفین]] و [[همراهی]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. عمرو بن اوس در این جنگ، همراه با تنی چند از [[سپاهیان علی]]{{ع}} به [[اسارت]] قوای شام در آمد و زمانی که معاویه با پیشنهاد [[عمرو بن عاص]]، قصد به [[شهادت]] رساندن آنان را داشت، به [[زیرکی]] خود را از کشته شدن [[نجات]] داد.<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۱۲.</ref> عافیة بن شدّاد را هم برخی، از شهدای صفین<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> و بعضی دیگر، ایشان را از شهدای [[جنگ نهروان]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴</ref> گفته‌اند.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


==بنی اود و تعامل با امویان==
==دوران حکومت بنی‌امیه==
{{همچنین|بنی‌امیه}}
بنی اود بر [[مذهب]] [[عثمانی]] بودند چندان که گفته شده هی چگاه در قومشان به [[عثمان]] [[ناسزا]] گفته نشده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲-۲۸۳.</ref> آنان با [[بنی امیه]] - بخصوص شاخه [[مروانی]] آن - نیز، ارتباط وثیقی برقرار نمودند. آنان نسبت به بنی امیه به شدت [[متعصب]] و از علی{{ع}} بیزار بودند؛<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> چندان که جز یک نفر، همگی در [[صفین]]، در [[حمایت]] از [[معاویه]] وارد [[کارزار]] با [[سپاه امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} شدند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲-۲۸۳.</ref> [[واقعه دلخراش کربلا]] نیز عرصه دیگر از مشارکت این [[خاندان]] علیه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{ع}} بود. نقل است پس از [[شهادت]] [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}}، یکی از آنان به نام [[اسود بن خالد]] نعلین حضرت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۷۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۵۳.</ref> و [[جمیع بن خلق]] اودی یکی از شمشیرهای ایشان<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۷۹.</ref> را به [[غارت]] برد. آنها همچنین به [[ریاست]] یکی از اشراف خود به نام [[عبدالله بن هانی اود]] همکاری‌های گسترده‌ای را با [[حجاج بن یوسف ثقفی]] - عامل [[امویان]] در [[عراق]] و [[فرمانده سپاه]] [[شام]] - در تثبیت [[حکومت]] [[عبدالملک بن مروان]] از جمله [[جنگ]] با [[عبدالله بن زبیر]] و [[آتش]] زدن [[مکه]] انجام داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱.</ref> آن سان که حجاج پس از [[پیروزی]] بر [[دشمنان]] خود، از او تقدیر کرد. نقل است حجاج جهت تقدیر از کوشش‌های او در تثبیت [[نظام اموی]] و همراهی‌های بی‌دریغ او، [[دختران]] [[اسماء بن خارجه فزاری]] و [[سعید بن قیس همدانی]] بزرگان [[فزاره]] و [[همدان]] را به [[اجبار]] به [[عقد]] وی در آورد و گفت: «ای عبدالله دختران سروران بنی فزاره و [[بنی همدان]] و کهلان را به عقد تو در آوردم، [[طایفه]] اود را با آنها چه مناسبت است؟» او در پاسخ گفت:‌ای [[امیر]] چنین مگو که ما فضائلی داریم که احدی در [[عرب]] ندارد. و جون حجاج از آن [[فضائل]] پرسید، وی این [[فضیلت‌ها]] را چنین برشمرد:
بنی اود بر [[مذهب]] [[عثمانی]] بودند چندان که گفته شده هی چگاه در قومشان به [[عثمان]] [[ناسزا]] گفته نشده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲-۲۸۳.</ref> آنان با [[بنی امیه]] - بخصوص شاخه [[مروانی]] آن - نیز، ارتباط وثیقی برقرار نمودند. آنان نسبت به بنی امیه به شدت [[متعصب]] و از علی{{ع}} بیزار بودند؛<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> چندان که جز یک نفر، همگی در [[صفین]]، در [[حمایت]] از [[معاویه]] وارد [[کارزار]] با [[سپاه امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} شدند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۸۴۲-۲۸۳.</ref> [[واقعه دلخراش کربلا]] نیز عرصه دیگر از مشارکت این [[خاندان]] علیه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{ع}} بود. نقل است پس از [[شهادت]] [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}}، یکی از آنان به نام [[اسود بن خالد]] نعلین حضرت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۷۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۵۳.</ref> و [[جمیع بن خلق]] اودی یکی از شمشیرهای ایشان<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۷۹.</ref> را به [[غارت]] برد. آنها همچنین به [[ریاست]] یکی از اشراف خود به نام [[عبدالله بن هانی اود]] همکاری‌های گسترده‌ای را با [[حجاج بن یوسف ثقفی]] - عامل [[امویان]] در [[عراق]] و [[فرمانده سپاه]] [[شام]] - در تثبیت [[حکومت]] [[عبدالملک بن مروان]] از جمله [[جنگ]] با [[عبدالله بن زبیر]] و [[آتش]] زدن [[مکه]] انجام داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱.</ref> آن سان که حجاج پس از [[پیروزی]] بر [[دشمنان]] خود، از او تقدیر کرد. نقل است حجاج جهت تقدیر از کوشش‌های او در تثبیت [[نظام اموی]] و همراهی‌های بی‌دریغ او، [[دختران]] [[اسماء بن خارجه فزاری]] و [[سعید بن قیس همدانی]] بزرگان [[فزاره]] و [[همدان]] را به [[اجبار]] به [[عقد]] وی در آورد و گفت: «ای عبدالله دختران سروران بنی فزاره و [[بنی همدان]] و کهلان را به عقد تو در آوردم، [[طایفه]] اود را با آنها چه مناسبت است؟» او در پاسخ گفت:‌ای [[امیر]] چنین مگو که ما فضائلی داریم که احدی در [[عرب]] ندارد. و جون حجاج از آن [[فضائل]] پرسید، وی این [[فضیلت‌ها]] را چنین برشمرد:
#هرگز در [[قوم]] ما به [[عثمان]] [[ناسزا]] گفته نشد.
#هرگز در [[قوم]] ما به [[عثمان]] [[ناسزا]] گفته نشد.
خط ۶۵: خط ۶۸:
[[همراهی]] با [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[نبرد]] با [[جنبش]] یزید بن مهلب هم از دیگر اخباری است که حاکی از [[حمایت]] این [[طایفه]] در دوران سخت [[اموی]] است. بر پایه برخی گزارشات، [[حارث بن مصرف]] از اشراف و [[شجاعان]] [[شام]] بود که در ملازمت با حجاج بن یوسف ثقفی به [[سال ۱۱۰ هجری]] در مصاف با [[یزید بن مهلب]] و یارانش کشته شد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref> با این حال، برخی از ایشان نیز، همچون جمیل بن سلمة بن عبدالله بن کعب بن معاویة بن قرن در جنبش‌های علیه [[بنی امیه]] مانند [[شورش]] [[عبیدالله بن حر جعفی]] جانب [[ابن حر]] را گرفتند و از [[یاران]] او شدند.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref>
[[همراهی]] با [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[نبرد]] با [[جنبش]] یزید بن مهلب هم از دیگر اخباری است که حاکی از [[حمایت]] این [[طایفه]] در دوران سخت [[اموی]] است. بر پایه برخی گزارشات، [[حارث بن مصرف]] از اشراف و [[شجاعان]] [[شام]] بود که در ملازمت با حجاج بن یوسف ثقفی به [[سال ۱۱۰ هجری]] در مصاف با [[یزید بن مهلب]] و یارانش کشته شد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref> با این حال، برخی از ایشان نیز، همچون جمیل بن سلمة بن عبدالله بن کعب بن معاویة بن قرن در جنبش‌های علیه [[بنی امیه]] مانند [[شورش]] [[عبیدالله بن حر جعفی]] جانب [[ابن حر]] را گرفتند و از [[یاران]] او شدند.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref>


==بنی اود و [[حکومت عباسیان]]==
==دوران حکومت بنی‌العباس==
{{همچنین|عباسیان}}
از بنی اود و نقش آنها در امور [[دولت عباسی]] خبر چندانی در دست نیست. شاید بتوان نقش آفرینی برخی از افراد این طایفه در [[مسند]] [[کارگزاری]] [[بنی عباس]] را جزء معدود [[اخبار]] این [[جماعت]] در دوران نخست دولت عباسی دانست. عافیة بن یزید بن قیس بن عافیة بن شدّاد یکی از این افراد بود که بر اساس اخبار موجود، عهده دار [[منصب]] قضاوت  در [[بغداد]] بوده است.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۳۹.</ref>
از بنی اود و نقش آنها در امور [[دولت عباسی]] خبر چندانی در دست نیست. شاید بتوان نقش آفرینی برخی از افراد این طایفه در [[مسند]] [[کارگزاری]] [[بنی عباس]] را جزء معدود [[اخبار]] این [[جماعت]] در دوران نخست دولت عباسی دانست. عافیة بن یزید بن قیس بن عافیة بن شدّاد یکی از این افراد بود که بر اساس اخبار موجود، عهده دار [[منصب]] قضاوت  در [[بغداد]] بوده است.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۳۹.</ref>


==[[رجال]] و مشاهیر بنی اود==
==مشاهیر و چهره‌ها==
[[قبیله]] بزرگ بنی اود بن صعب خاستگاه بسیاری از بزرگان و مشاهیر [[عرب]] است. از بزرگان [[جاهلی]] بنی اود که نامشان در [[تاریخ]] به ثبت و ضبط رسیده است می‌‌توان به نام رجال بزرگی چون ابوربیعه أفوه بن عمرو بن مالک أودی از [[شعرا]] و بزرگان و شجاعان‌شان در عرب و از أشهر حکماء عرب<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۸۹. ابن کلبی را چنین ستود: «کان الأفوه من کبار الشعراء القدماء فی الجاهلیة، وکان سید قومه وقائدهم فی حروبهم، وکانوا یصدرون عن رأیه» (ر. ک. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۸۹.)</ref> اشاره کرد. از مشاهیر بنام دوران [[اسلامی]] این [[قوم]] و از میان [[تابعین]] مشهور این قوم هم، باید از [[عمرو بن میمون]]،<ref>المزی، اکمال الکمال، ج۲۲، ص۳۶۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۶، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> [[هزیل بن شرحبیل اودی]] و برادرش ارقم بن شرحبیل،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۱۵.</ref> أبوادریس إبراهیم بن أبی حدیده اودی<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج‌۱، ص۹۲. نیز ر. ک. عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> و [[ربیعة بن ناجذ اسدی اودی]]<ref>سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۸۵.</ref> نام برد. علاوه بر الأفوه صلاءة بن عمرو،<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۸۹؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۴.</ref> - که در سطور بالا به نام او پرداخته شد - از [[عاصم بن اصقع]]<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و أبومقداد بن حرث بن عوف بن حرث بن عبدالله<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> به عنوان دیگر شعرای بنام این قوم یاد شده است. از نام آوران عرصه [[روایی]] آنها نیز، از شخصیت‌های معروفی چون [[احمد بن عثمان بن حکیم اودی]] - از شیوخ [[بخاری]] و مسلم -<ref>سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۸۶.</ref> حمید بن سلمة بن عبد الله بن کعب،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> حرسة بن مرّ بن مالک بن کعب بن حری،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> شبیب بن عبد الله بن شکل بن مرّ،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> [[إسماعیل بن عبدالرحمن اودی]]،<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> [[داوود بن زید بن عبدالرحمن اودی]]،<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> [[ابوعبدالله احمد بن عثمان اودی]]،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۵.</ref> [[ابوالسری ثابت بن یزید اودی کوفی]]،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۳۸۵.</ref> [[عبد الله بن عمرو اودی]]،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۳۷۳.</ref> [[علی بن حکیم اودی]]،<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۱، ص۲۰۱.</ref> [[عبدالملک بن شداد اودی]]،<ref>ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج۲، ص۴۹۴.</ref> [[یزید بن عبدالرحمن اودی]]،<ref>ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۹، ص۲۷۷.</ref> [[ادریس بن یزید بن عبدالرحمن اودی زعافری]]،<ref>ابن حبان، الثقات، ج۶، ص۷۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۳۱.</ref> و پسرش عبدالله،<ref>خلیفة بن خیاط، طبقات، ص۲۹۰؛ ابن حبان، الثقات، ج۷، ص۵۹.</ref> [[عبدالله بن حنش اودی]]،<ref>ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۵۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۶، ص۵۰۵.</ref> [[ابونهیک عثمان بن نهیک اودی]]،<ref>ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۷۱.</ref> [[ابوایوب بن صالح اودی]]<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۱۸.</ref> و [[داوود بن یزید زعافری اودی]]<ref>ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۴۲۷.</ref> نام برده‌اند. از فقهای بنی اود هم باید به نام عبدالرحمن بن إدریس بن عبدالرحمن بن الأسود بن حجبة الأصهب بن یزید بن حلاوة بن عامر (الزعافر) بن سعد بن منیة بن أود،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> [[عبدالله بن ادریس اودی]] [[راوی]] و [[فقیه]] [[اهل کوفه]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۹، ص۴۲۲.</ref> و [[ابومسکین جریر]]،<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> اشاره کرد. ضمن این که از [[عافیة بن یزید بن قیس]] قاضی مهدی عباسی،<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۰۳.</ref> ابوالمعزی عبدالحارث بن عبدالله بن کعب - [[رییس]] [[مذحج]] در [[قادسیه]] -<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> داوود بن عمرو اودی شامی [[فرماندار]] واسط،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۴۸۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۴۱۳.</ref> عبدالله بن نعمان بن قیس بن سلمة بن افکل<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱؛ أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی،التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲. ابن کلبی از او با نام "عبد الرحمن بن نعمان بن یزید" یاد کرده است. (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳)</ref> - از اشراف اود<ref>شهاب الدین أبو الحجاج الأشعری الشافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> و [[بخشنده‌ترین]] مذحجی [[کوفه]]،- <ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> [[عبدالله بن هانی اودی]] [[رییس]] شرطه‌های [[عبدالملک بن مروان]]،<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۳۷۳..</ref> نما فیه بن سواد بن ثماهه بن سلمة بن رماد بن کعب بن أود قاضی<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> و عافیة بن یزید بن قیس بن عافیة بن شدّاد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۳۹.</ref> از [[قضات]] معروف این [[قوم]] هم، از دیگر چهره‌ها و شخصیت‌های ممتاز این قبیله‌اند که نام آنها در کتب [[روایی]] و [[تاریخی]] به ثبت رسیده است.
[[قبیله]] بزرگ بنی اود بن صعب خاستگاه بسیاری از بزرگان و مشاهیر [[عرب]] است. از بزرگان [[جاهلی]] بنی اود که نامشان در [[تاریخ]] به ثبت و ضبط رسیده است می‌‌توان به نام رجال بزرگی چون ابوربیعه أفوه بن عمرو بن مالک أودی از [[شعرا]] و بزرگان و شجاعان‌شان در عرب و از أشهر حکماء عرب<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۸۹. ابن کلبی را چنین ستود: «کان الأفوه من کبار الشعراء القدماء فی الجاهلیة، وکان سید قومه وقائدهم فی حروبهم، وکانوا یصدرون عن رأیه» (ر. ک. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۸۹.)</ref> اشاره کرد. از مشاهیر بنام دوران [[اسلامی]] این [[قوم]] و از میان [[تابعین]] مشهور این قوم هم، باید از [[عمرو بن میمون]]،<ref>المزی، اکمال الکمال، ج۲۲، ص۳۶۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۶، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> [[هزیل بن شرحبیل اودی]] و برادرش ارقم بن شرحبیل،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۱۵.</ref> أبوادریس إبراهیم بن أبی حدیده اودی<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج‌۱، ص۹۲. نیز ر. ک. عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> و [[ربیعة بن ناجذ اسدی اودی]]<ref>سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۸۵.</ref> نام برد. علاوه بر الأفوه صلاءة بن عمرو،<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۸۹؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۴.</ref> - که در سطور بالا به نام او پرداخته شد - از [[عاصم بن اصقع]]<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و أبومقداد بن حرث بن عوف بن حرث بن عبدالله<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> به عنوان دیگر شعرای بنام این قوم یاد شده است. از نام آوران عرصه [[روایی]] آنها نیز، از شخصیت‌های معروفی چون [[احمد بن عثمان بن حکیم اودی]] - از شیوخ [[بخاری]] و مسلم -<ref>سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۸۶.</ref> حمید بن سلمة بن عبد الله بن کعب،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> حرسة بن مرّ بن مالک بن کعب بن حری،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> شبیب بن عبد الله بن شکل بن مرّ،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> [[إسماعیل بن عبدالرحمن اودی]]،<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> [[داوود بن زید بن عبدالرحمن اودی]]،<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> [[ابوعبدالله احمد بن عثمان اودی]]،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۵.</ref> [[ابوالسری ثابت بن یزید اودی کوفی]]،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۳۸۵.</ref> [[عبد الله بن عمرو اودی]]،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۳۷۳.</ref> [[علی بن حکیم اودی]]،<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۱، ص۲۰۱.</ref> [[عبدالملک بن شداد اودی]]،<ref>ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج۲، ص۴۹۴.</ref> [[یزید بن عبدالرحمن اودی]]،<ref>ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۹، ص۲۷۷.</ref> [[ادریس بن یزید بن عبدالرحمن اودی زعافری]]،<ref>ابن حبان، الثقات، ج۶، ص۷۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۳۱.</ref> و پسرش عبدالله،<ref>خلیفة بن خیاط، طبقات، ص۲۹۰؛ ابن حبان، الثقات، ج۷، ص۵۹.</ref> [[عبدالله بن حنش اودی]]،<ref>ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۵۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۶، ص۵۰۵.</ref> [[ابونهیک عثمان بن نهیک اودی]]،<ref>ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۷۱.</ref> [[ابوایوب بن صالح اودی]]<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۱۸.</ref> و [[داوود بن یزید زعافری اودی]]<ref>ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۴۲۷.</ref> نام برده‌اند. از فقهای بنی اود هم باید به نام عبدالرحمن بن إدریس بن عبدالرحمن بن الأسود بن حجبة الأصهب بن یزید بن حلاوة بن عامر (الزعافر) بن سعد بن منیة بن أود،<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> [[عبدالله بن ادریس اودی]] [[راوی]] و [[فقیه]] [[اهل کوفه]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۹، ص۴۲۲.</ref> و [[ابومسکین جریر]]،<ref>عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۵.</ref> اشاره کرد. ضمن این که از [[عافیة بن یزید بن قیس]] قاضی مهدی عباسی،<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۰۳.</ref> ابوالمعزی عبدالحارث بن عبدالله بن کعب - [[رییس]] [[مذحج]] در [[قادسیه]] -<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> داوود بن عمرو اودی شامی [[فرماندار]] واسط،<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۴۸۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۴۱۳.</ref> عبدالله بن نعمان بن قیس بن سلمة بن افکل<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱؛ أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی،التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲. ابن کلبی از او با نام "عبد الرحمن بن نعمان بن یزید" یاد کرده است. (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳)</ref> - از اشراف اود<ref>شهاب الدین أبو الحجاج الأشعری الشافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> و [[بخشنده‌ترین]] مذحجی [[کوفه]]،- <ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> [[عبدالله بن هانی اودی]] [[رییس]] شرطه‌های [[عبدالملک بن مروان]]،<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۳۷۳..</ref> نما فیه بن سواد بن ثماهه بن سلمة بن رماد بن کعب بن أود قاضی<ref>أبو الحجاج شهاب الدین أشعری شافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.</ref> و عافیة بن یزید بن قیس بن عافیة بن شدّاد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۳۹.</ref> از [[قضات]] معروف این [[قوم]] هم، از دیگر چهره‌ها و شخصیت‌های ممتاز این قبیله‌اند که نام آنها در کتب [[روایی]] و [[تاریخی]] به ثبت رسیده است.


از [[اصحاب]] [[ائمه معصومین]]{{ع}} و [[روات حدیث]] ایشان نیز، جمعی به این [[قبیله]] منتسبند که از جمله آنان می‌‌توان به اسامی خرشة بن مُرّ بن مالک بن جَزْء بن حارث بن مالک بن ثعلبة بن ربیعة بن ألوذ از [[اصحاب حضرت علی]]{{ع}}،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref> عافیة بن شدّاد بن ثمامة بن سلمة بن کعب بن أود از [[یاران علی]]{{ع}} و از شهدای [[صفین]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> و به [[نقلی]] [[نهروان]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref> [[ادریس بن یزید بن عبدالرحمن]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۶۲.</ref> [[عبدالله بن ادریس اودی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۲۳۲.</ref> [[محمد بن خالد]] السری اودی،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۲۸۰.</ref>محمد بن [[ذهل]] بن عمیر اودی،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۲۸۲.</ref> [[یحیی بن عقبه]]<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۷۲.</ref> همگی از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} اشاره کرد. ضمن این که [[احمد بن حسین بن عبدالملک اودی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۴۱۵؛ ابن داود، رجال، ص۳۷.</ref> [[جعفر بن احمد بن یوسف اودی]] صاحب کناب المناقب،<ref>نجاشی، رجال، ص۱۲۳.</ref> [[ذبیان بن حکیم اودی]]<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۲۸۵.</ref> و [[احمد بن یحیی بن حکیم]]<ref>نجاشی، رجال، ص۸۱.</ref> هم، از دیگر [[راویان]] و شخصیت‌های [[شیعی]] هستند که در [[کتب رجالی شیعه]] از آنان نام برده شده است.
از [[اصحاب]] [[ائمه معصومین]]{{ع}} و [[روات حدیث]] ایشان نیز، جمعی به این [[قبیله]] منتسبند که از جمله آنان می‌‌توان به اسامی [[خرشة بن مُرّ بن مالک بن جَزْء بن حارث بن مالک بن ثعلبة بن ربیعة بن ألوذ]] از [[اصحاب حضرت علی]]{{ع}}،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref> عافیة بن شدّاد بن ثمامة بن سلمة بن کعب بن أود از [[یاران علی]]{{ع}} و از شهدای [[صفین]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.</ref> و به [[نقلی]] [[نهروان]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴.</ref> [[ادریس بن یزید بن عبدالرحمن]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۶۲.</ref> [[عبدالله بن ادریس اودی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۲۳۲.</ref> [[محمد بن خالد سری اودی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۲۸۰.</ref>محمد بن [[ذهل بن عمیر اودی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۲۸۲.</ref> [[یحیی بن عقبه]]<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۷۲.</ref> همگی از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} اشاره کرد. ضمن این که [[احمد بن حسین بن عبدالملک اودی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۴۱۵؛ ابن داود، رجال، ص۳۷.</ref> [[جعفر بن احمد بن یوسف اودی]] صاحب کناب المناقب،<ref>نجاشی، رجال، ص۱۲۳.</ref> [[ذبیان بن حکیم اودی]]<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۲۸۵.</ref> و [[احمد بن یحیی بن حکیم]]<ref>نجاشی، رجال، ص۸۱.</ref> هم، از دیگر [[راویان]] و شخصیت‌های [[شیعی]] هستند که در [[کتب رجالی شیعه]] از آنان نام برده شده است.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۸۰: خط ۸۴:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:قبیله‌های عرب]]
۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش