ایران در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ایران
| موضوع مرتبط = ایران
| عنوان مدخل  = ایران
| عنوان مدخل  = ایران
| مداخل مرتبط = [[ایران در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[ایران در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[ایران در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


'''ایران''' به معنای سرزمین آریایی‌ها نام‌های مختلفی داشته و در [[زمان]] رژیم پهلوی در مکاتبات رسمی از نام ایران استفاده شد. [[زبان]] رسمی این [[کشور]] [[فارسی]] و [[مذهب]] آنان [[شیعه]] و بزرگترین جمعیت [[شیعی]] [[دنیا]] را دارد. ایران دارای [[تمدنی]] کهن، پیش از [[اسلام]] و حتی پیش از میلاد [[مسیح]] به عنوان یک کشور قلمرو زیادی داشته است. حکومت‌های زیادی در این کشور [[حکومت]] می‌‌کرده و در سال 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی تحول عمیق و گسترده‌ای از جهات [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] در ایران پدید آمد. ارکان پیشرفت ایران، [[استقلال]]، [[آزادی]]، برقراری حکومت [[صلح]] و تعهد به اسلام و تحقق آرمان‌هاست.
'''ایران''' به‌معنای «سرزمین آریایی‌ها» و به کشوری اشاره دارد که در [[غرب]] آسیا، بین دریای خزر در شمال و خلیج فارس در جنوب قرار دارد. امروزه [[کشور ایران]] از شمال با [[جمهوری]] [[آذربایجان]] و ارمنستان و ترکمنستان، در شرق با افغانستان و پاکستان و در غرب با ترکیه و [[عراق]] مرز زمینی دارد. نام رسمی این [[کشور]] در عصر حاضر، «جمهوری اسلامی ایران» است. زبان رسمی آن فارسی و [[اکثریت]] جمعیتش [[مسلمان]] هستند. [[مذهب]] رسمی ایران کنونی [[شیعه دوازده‌امامی]] است. ایران دارای [[تمدنی]] کهن و قلمروی پهناور، پیش از [[اسلام]] و حتی پیش از میلاد مسیح است. ایران، در طول [[تاریخ]] محل سکونت قومیت و فرهنگ‌های گوناگونی بوده و هست. حکومت‌های بسیاری در این کشور حکمرانی می‌‌کرده و در سال ۱۳۵۷ش با [[پیروزی]] «انقلاب اسلامی» به [[رهبری]] [[امام خمینی]]، تحول عمیق و گسترده‌ای از جهات [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] در ایران پدید آمد.


==مقدمه==
==مقدمه==
[[ایران]] به معنای [[سرزمین]] آریایی‌هاست که نخست به ارن، اران، ایریا، ایرون و سپس به ایران تبدیل شده است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳، ص۳۱۷۳ – ۳۱۷۵.</ref>. در گذشته نام ایران در تلفظ دیگران پرس pers(فرانسوی) و پرشیا persia ([[انگلیسی]]) و پرسیس persis([[یونانی]]) بوده است (که همه برگرفته از «پارس» است) و در شاهنامه و [[منابع تاریخی]] و جغرافیایی پس از [[اسلام]] نیز ایران، ایران‌زمین و ایرانشهر یا [[شهر]] ایران فراوان به کار رفته است<ref>مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵؛ خالقی مطلق، جلال، ایران درگذشت روزگاران، ج۱، ص۵۳ – ۵۵.</ref>. به پیشنهاد سعید نفیسی از محققان و نویسندگان معاصر در سال ۱۳۱۳ نام ایران رسمیت یافت و [[رژیم پهلوی]] در اطلاعیه‌ای در سال ۱۹۳۵م/ ۱۳۱۳ش به دولت‌های خارجی اعلام کرد که از آن پس باید در مکاتبات رسمی به جای پرس و پرسیا نام ایران در اشاره به این [[کشور]] استفاده شود<ref>گرانتوسکی،ا۔ آ، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ص۱۸؛ نفیسی؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>؛ ولی در سال ۱۳۳۶ [[دولت]] ایران به کشورهای خارجی [[اجازه]] داد نام پرسیا را نیز که در دوران رضاشاه پهلوی ممنوع شده بود، از نو به کار برند<ref>آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، ج۱، ص۲۹؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.
[[ایران]] به معنای سرزمین آریایی‌هاست که نخست به ارن، اران، ایریا، ایرون و سپس به ایران تبدیل شده است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳، ص۳۱۷۳ – ۳۱۷۵.</ref>. در گذشته نام ایران در تلفظ دیگران پرس pers(فرانسوی) و پرشیا persia (انگلیسی) و پرسیس persis([[یونانی]]) بوده است (که همه برگرفته از «پارس» است) و در شاهنامه و [[منابع تاریخی]] و جغرافیایی پس از [[اسلام]] نیز ایران، ایران‌زمین و ایرانشهر یا [[شهر]] ایران فراوان به کار رفته است<ref>مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵؛ خالقی مطلق، جلال، ایران درگذشت روزگاران، ج۱، ص۵۳ – ۵۵.</ref>. به پیشنهاد سعید نفیسی از محققان و نویسندگان معاصر در سال ۱۳۱۳ نام ایران رسمیت یافت و رژیم پهلوی در اطلاعیه‌ای در سال ۱۹۳۵م/ ۱۳۱۳ش به دولت‌های خارجی اعلام کرد که از آن پس باید در مکاتبات رسمی به جای پرس و پرسیا نام ایران در اشاره به این [[کشور]] استفاده شود<ref>گرانتوسکی،ا۔ آ، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ص۱۸؛ نفیسی؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>؛ ولی در سال ۱۳۳۶ [[دولت]] ایران به کشورهای خارجی [[اجازه]] داد نام پرسیا را نیز که در دوران رضاشاه پهلوی ممنوع شده بود، از نو به کار برند<ref>آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، ج۱، ص۲۹؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.


ایران براساس برخی منابع با ۱۶۵۴۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت، هجدهمین کشور [[جهان]] از نظر وسعت است که از سمت [[شرق]] به افغانستان و [[پاکستان]] و از سمت شمال شرقی به ترکمنستان و از شمال به دریای [[خزر]] و از سمت شمال [[غربی]] به [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و از طرف [[غرب]] به [[ترکیه]] و [[عراق]] و از جنوب به دریای عمان و خلیج [[فارس]] محدود است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳، ص۳۱۷۵؛ بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، ج۱، ص۱۹؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>. ایران دارای آب و هوای مختلف، [[پستی]] و بلندی‌های زیاد، دریا و دریاچه‌های متعدد، جنگل و بیابان‌های وسیع است<ref>مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵ - ۳۲۶؛ جعفری، ص۱ – ۳.</ref>. در [[ایران]] [[اقوام]] مختلف [[فارس]]، ترک، کرد، لر، بلوچ، ترکمن و [[عرب]] [[زندگی]] می‌کنند. زبان رسمی [[ایرانی‌ها]] [[فارسی]] است؛ ولی زبان‌ها و گویش‌های مهم [[ترکی]]، [[عربی]]، کردی، گیلکی، لری و بلوچی نیز رایج است<ref>مقصودی، مجتبی، قومیت‌ها و نقش آنان در تحولات سیاسی سلطنت محمدرضا پهلوی، ص۴۵.</ref>. ایران از کشورهای بزرگ [[اسلامی]] است که [[مذهب]] رسمی آن [[شیعه]] است و بزرگ‌ترین [[جمعیت]] [[شیعی]] [[جهان]] را دربر دارد<ref>گلی زواره، غلامرضا، سرزمین اسلام، شناخت کشورهای اسلامی و نواحی مسلمان‌نشین جهان، ص۱۹۰؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۷.</ref>. بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران ۷۹ میلیون تن جمعیت داشته که بیش از ۹۹ درصد آن [[مسلمان]] و ۹۱ درصد شیعه‌اند (مرکز آمار ایران).<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمای، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۱۱.</ref>
ایران براساس برخی منابع با ۱۶۵۴۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت، هجدهمین کشور [[جهان]] از نظر وسعت است که از سمت [[شرق]] به افغانستان و [[پاکستان]] و از سمت شمال شرقی به ترکمنستان و از شمال به دریای [[خزر]] و از سمت شمال [[غربی]] به [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و از طرف [[غرب]] به [[ترکیه]] و [[عراق]] و از جنوب به دریای عمان و خلیج [[فارس]] محدود است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳، ص۳۱۷۵؛ بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، ج۱، ص۱۹؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵.</ref>. ایران دارای آب و هوای مختلف، [[پستی]] و بلندی‌های زیاد، دریا و دریاچه‌های متعدد، جنگل و بیابان‌های وسیع است<ref>مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۵ - ۳۲۶؛ جعفری، ص۱ – ۳.</ref>. در [[ایران]] [[اقوام]] مختلف [[فارس]]، ترک، کرد، لر، بلوچ، ترکمن و [[عرب]] [[زندگی]] می‌کنند. زبان رسمی [[ایرانی‌ها]] [[فارسی]] است؛ ولی زبان‌ها و گویش‌های مهم [[ترکی]]، [[عربی]]، کردی، گیلکی، لری و بلوچی نیز رایج است<ref>مقصودی، مجتبی، قومیت‌ها و نقش آنان در تحولات سیاسی سلطنت محمدرضا پهلوی، ص۴۵.</ref>. ایران از کشورهای بزرگ [[اسلامی]] است که [[مذهب]] رسمی آن [[شیعه]] است و بزرگ‌ترین [[جمعیت]] [[شیعی]] [[جهان]] را دربر دارد<ref>گلی زواره، غلامرضا، سرزمین اسلام، شناخت کشورهای اسلامی و نواحی مسلمان‌نشین جهان، ص۱۹۰؛ مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۲۷.</ref>. بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران ۷۹ میلیون تن جمعیت داشته که بیش از ۹۹ درصد آن [[مسلمان]] و ۹۱ درصد شیعه‌اند (مرکز آمار ایران)<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۵۱۱۱.</ref>.


==پیشینه==
==پیشینه==
ایران با [[تمدنی]] کهن، قرن‌ها پیش از [[اسلام]] و حتی پیش از میلاد [[مسیح]] به عنوان یک [[کشور]]، قلمرو بسیار وسیعی را شامل می‌شده است که در دوره‌های مختلف بر گستره و [[قدرت]] آن افزوده یا کاسته می‌شده است<ref>زرین‌کوب، روزبه، ایران: تاریخ ایران در دوره باستان، ج۱۰، ص۵۲۲ – ۵۳۰.</ref>. پیش از اسلام [[مردم ایران]] زرتشتی بوده‌اند و [[ادیان]] و آیین‌های فراوان دیگری از جمله زروانی، میترایی، مانوی، مزدکی و مندایی نیز وجود داشته است<ref>ولی، وهاب و میترا بصیری، ادیان جهان باستان، ج۳، ص۶۱؛ گئوویدن، گرن، دین‌های ایران، ص۲۴۹ – ۴۳۸.</ref>. با [[ظهور اسلام]] و ورود آن در دهه دوم [[هجری]] به ایران [[دین]] بیشتر [[مردم]] اسلام شد و در دوره [[خلافت بنی‌امیه]] و سپس دوره طولانی [[خلافت بنی‌عباس]]، [[سرزمین]] ایران بخشی از قلمرو [[سرزمین اسلامی]] به شمار می‌رفت<ref>افتخارزاده، محمود، اسلام و ایران (مذهب و ملیت ایرانی)، ص۱۰۸ - ۱۳۳؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، ایران، تاریخ ایران در عصر اسلامی، ج۱۰، ص۵۳۰ – ۵۴۰.</ref>. [[ایرانیان]] بیشتر با [[عشق]] و علاقه اسلام را پذیرفتند و با [[پذیرش اسلام]] تشتّت [[افکار]] و [[عقاید]] از میان رفت و به جای آن [[عقیده]] [[واحدی]] برقرار شد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۳۱۳؛ نصر، سید حسین، ایران پل آسمان و زمین، ج۱، ص۸ – ۱۲.</ref>؛ حتی در مناطق گسترده‌ای مانند [[خراسان]] بزرگ و نیز [[طبرستان]] و [[گیلان]] و [[آذربایجان]] پیش از ورود [[سپاه مسلمانان]]، [[مردم]] [[اسلام]] را پذیرفتند<ref>روحانی، حسن، اندیشه‌های سیاسی اسلام (مبانی نظری)، ج۱، ص۹۳ - ۹۴.</ref>. اسلام با جلوگیری از [[نفوذ]] و [[توسعه]] [[مسیحیت]] در [[ایران]] این [[کشور]] را از [[تاریکی]] قرون وسطایی که رهاورد مسیحیت کلیسایی بود، [[نجات]] داد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۱۷۰ – ۱۸۱ و ۳۳۰.</ref>، چنان که با ورود اسلام فعالیت [[بودایی‌ها]] در ایران نیز خاتمه یافت و [[جاذبه]] اسلام مانع تداوم آرا و [[عقاید]] متفرّق در ایران شد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۱۷۰ - ۱۸۱ و ۳۳۰.</ref>. [[ایرانیان]] که صاحب [[تمدنی]] بزرگ بودند با نیروی [[عشق]] و [[ایمان]] توانستند در صحنه [[علم]] و [[فرهنگ]] کارهای بزرگی در راه [[خدمت]] به اسلام انجام دهند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۳۲۹ و ۳۸۴.</ref>. در سخنانی از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} آمده است که بهره [[اهل]] [[فارس]] در اسلام از همه [[مردمان]] دیگر بیشتر است<ref>متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۲، ص۹۰.</ref> و [[خوشبخت‌ترین]] [[عجم‌ها]] نسبت به اسلام، اهل فارس‌اند<ref>متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۲، ص۹۰.</ref> و اگر [[دانش]] در [[ستاره]] ثریا (دورترین نقطه) باشد، بیگمان مردمانی از فارس بدان دست خواهند یافت<ref>متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۲، ص۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، ج۶۴، ص۱۷۴.</ref>.
ایران با [[تمدنی]] کهن، قرن‌ها پیش از [[اسلام]] و حتی پیش از میلاد [[مسیح]] به عنوان یک [[کشور]]، قلمرو بسیار وسیعی را شامل می‌شده است که در دوره‌های مختلف بر گستره و [[قدرت]] آن افزوده یا کاسته می‌شده است<ref>زرین‌کوب، روزبه، ایران: تاریخ ایران در دوره باستان، ج۱۰، ص۵۲۲ – ۵۳۰.</ref>. پیش از اسلام [[مردم ایران]] زرتشتی بوده‌اند و [[ادیان]] و آیین‌های فراوان دیگری از جمله زروانی، میترایی، مانوی، مزدکی و مندایی نیز وجود داشته است<ref>ولی، وهاب و میترا بصیری، ادیان جهان باستان، ج۳، ص۶۱؛ گئوویدن، گرن، دین‌های ایران، ص۲۴۹ – ۴۳۸.</ref>. با [[ظهور اسلام]] و ورود آن در دهه دوم [[هجری]] به ایران [[دین]] بیشتر [[مردم]] اسلام شد و در دوره [[خلافت بنی‌امیه]] و سپس دوره طولانی [[خلافت بنی‌عباس]]، [[سرزمین]] ایران بخشی از قلمرو [[سرزمین اسلامی]] به شمار می‌رفت<ref>افتخارزاده، محمود، اسلام و ایران (مذهب و ملیت ایرانی)، ص۱۰۸ - ۱۳۳؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، ایران، تاریخ ایران در عصر اسلامی، ج۱۰، ص۵۳۰ – ۵۴۰.</ref>. [[ایرانیان]] بیشتر با [[عشق]] و علاقه اسلام را پذیرفتند و با [[پذیرش اسلام]] تشتّت [[افکار]] و [[عقاید]] از میان رفت و به جای آن [[عقیده]] واحدی برقرار شد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۳۱۳؛ نصر، سید حسین، ایران پل آسمان و زمین، ج۱، ص۸ – ۱۲.</ref>؛ حتی در مناطق گسترده‌ای مانند [[خراسان]] بزرگ و نیز [[طبرستان]] و [[گیلان]] و [[آذربایجان]] پیش از ورود [[سپاه مسلمانان]]، [[مردم]] [[اسلام]] را پذیرفتند<ref>روحانی، حسن، اندیشه‌های سیاسی اسلام (مبانی نظری)، ج۱، ص۹۳ - ۹۴.</ref>. اسلام با جلوگیری از [[نفوذ]] و [[توسعه]] [[مسیحیت]] در [[ایران]] این [[کشور]] را از [[تاریکی]] قرون وسطایی که رهاورد مسیحیت کلیسایی بود، [[نجات]] داد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۱۷۰ – ۱۸۱ و ۳۳۰.</ref>، چنان که با ورود اسلام فعالیت [[بودایی‌ها]] در ایران نیز خاتمه یافت و [[جاذبه]] اسلام مانع تداوم آرا و [[عقاید]] متفرّق در ایران شد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۱۷۰ - ۱۸۱ و ۳۳۰.</ref>. [[ایرانیان]] که صاحب [[تمدنی]] بزرگ بودند با نیروی [[عشق]] و [[ایمان]] توانستند در صحنه [[علم]] و [[فرهنگ]] کارهای بزرگی در راه [[خدمت]] به اسلام انجام دهند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۳۲۹ و ۳۸۴.</ref>. در سخنانی از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} آمده است که بهره [[اهل]] [[فارس]] در اسلام از همه [[مردمان]] دیگر بیشتر است<ref>متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۲، ص۹۰.</ref> و [[خوشبخت‌ترین]] [[عجم‌ها]] نسبت به اسلام، اهل فارس‌اند<ref>متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۲، ص۹۰.</ref> و اگر [[دانش]] در [[ستاره]] ثریا (دورترین نقطه) باشد، بیگمان مردمانی از فارس بدان دست خواهند یافت<ref>متقی هندی، علاء الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۲، ص۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، ج۶۴، ص۱۷۴.</ref>.


با [[حمله]] [[مغول]] و برافتادن [[خلافت بنی‌عباس]] در سال ۶۵۶ق ایران عرصه تاخت‌وتاز مغول‌ها و سپس تیموریان قرار گرفت؛ ولی در سال ۹۰۷ ق با روی کار آمدن [[صفویه]] و تکیه کردن بر [[مذهب تشیع]]، ایران به عنوان یک [[کشور اسلامی]] مستقل و [[مقتدر]] [[هویت]] جدیدی پیدا کرد<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین، ایران، تاریخ ایران در عصر اسلامی، ج۱۰، ۵۴۰ - ۵۴۱.</ref>. پس از [[فروپاشی]] [[صفویه]] در سال ۱۱۳۷ به دست [[متجاوزان]] افغان و حکومت‌های نسبتاً کوتاه‌مدّت افشاریه و زندیه، سلسله قاجار در سال ۱۲۰۳ق / ۱۱۶۷ش به [[قدرت]] رسید که در دوره نسبتاً طولانی [[حکومت]] آنان [[ایران]] در معرض [[هجوم فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و نظامی قدرت‌های استکباری قرار گرفت<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۵۵ – ۵۶.</ref>. [[سرزمین]] ایران پیش از قاجار شامل مناطق وسیعی مانند قفقازیه، ترکستان و ایران کنونی بود؛ ولی پس از [[شکست]] در دو [[جنگ]] متوالی با روس و پذیرش عهدنامه‌های گلستان و ترکمنچای به امضای فتحعلی شاه قاجار، بخش‌های وسیعی از ایران جدا شد و قدرت‌های [[استعمارگر]] به ویژه دولت‌های روس و [[انگلیس]] برای [[تسلط]] بر [[کشور]] به تکاپو افتادند<ref>مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۳۴ – ۳۳۶.</ref>. عصر قاجاریه را به سبب [[حاکمیت]] [[نظام سیاسی]] منحط و موروثی و ایلیاتی بودن آن از یک‌سو و [[نفوذ]] همه‌جانبه [[استعمار]] و [[سلطه]] خارجی به ویژه روس و انگلیس از سوی دیگر، جز در مواردی محدود، عصر تاریک و [[روزگار]] [[انحطاط]] و [[عقب‌ماندگی]] ایران شمرده‌اند<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۵۷ (: مقاله قاجاریه).</ref>.
با حمله مغول و برافتادن [[خلافت بنی‌عباس]] در سال ۶۵۶ق ایران عرصه تاخت‌وتاز مغول‌ها و سپس تیموریان قرار گرفت؛ ولی در سال ۹۰۷ ق با روی کار آمدن [[صفویه]] و تکیه کردن بر [[مذهب تشیع]]، ایران به عنوان یک [[کشور اسلامی]] مستقل و [[مقتدر]] [[هویت]] جدیدی پیدا کرد<ref>زرین‌کوب، عبدالحسین، ایران، تاریخ ایران در عصر اسلامی، ج۱۰، ۵۴۰ - ۵۴۱.</ref>. پس از [[فروپاشی]] [[صفویه]] در سال ۱۱۳۷ به دست [[متجاوزان]] افغان و حکومت‌های نسبتاً کوتاه‌مدّت افشاریه و زندیه، سلسله قاجار در سال ۱۲۰۳ق / ۱۱۶۷ش به [[قدرت]] رسید که در دوره نسبتاً طولانی [[حکومت]] آنان [[ایران]] در معرض [[هجوم فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و نظامی قدرت‌های استکباری قرار گرفت<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۵۵ – ۵۶.</ref>. [[سرزمین]] ایران پیش از قاجار شامل مناطق وسیعی مانند قفقازیه، ترکستان و ایران کنونی بود؛ ولی پس از [[شکست]] در دو [[جنگ]] متوالی با روس و پذیرش عهدنامه‌های گلستان و ترکمنچای به امضای فتحعلی شاه قاجار، بخش‌های وسیعی از ایران جدا شد و قدرت‌های [[استعمارگر]] به ویژه دولت‌های روس و [[انگلیس]] برای [[تسلط]] بر [[کشور]] به تکاپو افتادند<ref>مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۱، ص۳۳۴ – ۳۳۶.</ref>. عصر قاجاریه را به سبب [[حاکمیت]] [[نظام سیاسی]] منحط و موروثی و ایلیاتی بودن آن از یک‌سو و [[نفوذ]] همه‌جانبه [[استعمار]] و [[سلطه]] خارجی به ویژه روس و انگلیس از سوی دیگر، جز در مواردی محدود، عصر تاریک و [[روزگار]] [[انحطاط]] و [[عقب‌ماندگی]] ایران شمرده‌اند<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۵۷ (: مقاله قاجاریه).</ref>.


در سال ۱۲۸۵ش/ ۱۳۲۴ق با تلاش‌ها و [[مبارزات]] ضدّ [[استبدادی]] [[علما]] و آزادی‌خواهان، [[نهضت]] [[مشروطه]] [[پیروز]] شد و مظفرالدین شاه [[فرمان]] [[مشروطیت]] را صادر کرد<ref>آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، ج۱۰، ص۲۴۴ – ۲۴۵.</ref>. اگر چه ایران در این نهضت برای نخستین‌بار دارای مجلس شورای ملی، [[قانون اساسی]] و نهادهای قانونی شد ولی با [[کارشکنی]] انگلیس و روسیه و نیز ناهمگونی مشروطه‌خواهان داخلی این نهضت به نتیجه مطلوب خود نرسید<ref>آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. در اسفند ۱۲۹۹ با کودتای مورد [[حمایت]] انگلیس، [[رضاخان]] میرپنج به قدرت رسید و از سال ۱۳۰۴ و به عنوان شاه، [[سلطنت]] استعدادی خود را آغاز کرد و پس از پایان [[جنگ]] جهانی دوم و در شهریور ۱۳۲۰ انگلیسی‌ها او را از کار برکنار و [[تبعید]] کردند<ref>مقاله پهلوی، رضا.</ref> و محمدرضا پسر ۲۲ ساله او را بر تخت سلطنت نشاندند<ref>ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ص۲۳۰؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، ایران، تاریخ ایران در عصر اسلامی، ج۱۰، ص۵۴۳.</ref>.
در سال ۱۲۸۵ش/ ۱۳۲۴ق با تلاش‌ها و [[مبارزات]] ضدّ [[استبدادی]] [[علما]] و آزادی‌خواهان، [[نهضت]] [[مشروطه]] [[پیروز]] شد و مظفرالدین شاه [[فرمان]] [[مشروطیت]] را صادر کرد<ref>آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، ج۱۰، ص۲۴۴ – ۲۴۵.</ref>. اگر چه ایران در این نهضت برای نخستین‌بار دارای مجلس شورای ملی، [[قانون اساسی]] و نهادهای قانونی شد ولی با [[کارشکنی]] انگلیس و روسیه و نیز ناهمگونی مشروطه‌خواهان داخلی این نهضت به نتیجه مطلوب خود نرسید<ref>آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. در اسفند ۱۲۹۹ با کودتای مورد [[حمایت]] انگلیس، [[رضاخان]] میرپنج به قدرت رسید و از سال ۱۳۰۴ و به عنوان شاه، [[سلطنت]] استعدادی خود را آغاز کرد و پس از پایان [[جنگ]] جهانی دوم و در شهریور ۱۳۲۰ انگلیسی‌ها او را از کار برکنار و [[تبعید]] کردند<ref>مقاله پهلوی، رضا.</ref> و محمدرضا پسر ۲۲ ساله او را بر تخت سلطنت نشاندند<ref>ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ص۲۳۰؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، ایران، تاریخ ایران در عصر اسلامی، ج۱۰، ص۵۴۳.</ref>.


[[رژیم پهلوی]] در آغاز با تکیه بر [[ناسیونالیسم]] [[افراطی]] [[ایرانی]]، [[ترویج]] [[شعائر مذهبی]] و انجام برخی [[اصلاحات]] توانست توجه [[ایرانیان]] را به خود جلب کند<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۱۴۷ – ۱۴۹.</ref>؛ اما پس از [[تحکیم]] پایه‌های [[حکومت]] خود، با [[تقلید]] از اقدامات غرب‌گرایانه [[مصطفی]] کمال آتاتورک در [[ترکیه]] و درپیش‌گرفتن سیاست‌های [[ضد]] ارزشی و سرکوب‌گرانه در برابر [[اسلام]] و [[روحانیت]]، [[هویت]] [[ایران]] را در معرض خطر قرار داد<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۴۸؛ فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۱۶۲ – ۱۶۵.</ref>. [[امام خمینی]] که اساسی‌ترین مسئله در شکل‌دهی به هویت ایران را اسلام می‌دانست و بر این [[باور]] بود که ایران و [[ملّت]] ایران باید با دوری از غرب‌زدگی و بر پایه‌های ملّی و مذهبی خویش به سوی [[ترقی]] و [[تمدن]] گام بردارند، با این جریان به مقابله پرداخت<ref>ج۱، ص۱۲۲، ۲۸۶، ۲۹۴؛ ج۴، ص۱۶۰؛ کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۴۸.</ref>، ایشان [[معتقد]] بود [[منحرفان]] و [[مخالفان]] اهمیت تعامل [[مردم]] و اسلام را نمی‌دانستند و [[تصور]] می‌کردند اگر رژیم پهلوی در ایران از میان برود، میان اسلام و ایران فاصله می‌افتد و [[کشور]] تجزیه می‌شود و هر دو از میان می‌روند<ref>ج۱۶، ص۷۵ – ۷۶.</ref>. ایشان پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز گام‌های بسیار مؤثری برای بازسازی [[هویت ملی]] ایران برداشت<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۴۹ – ۵۶.</ref>؛ به گونه‌ای که برخی ایشان را از [[پیشگامان]] بزرگ باز‌سازی هویت ملی ایران در برابر سیل بنیان‌کن استحاله [[فرهنگی]] و ازخود بیگانگی دانسته‌اند<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۳۷ ۴۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمای، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۱.</ref>
رژیم پهلوی در آغاز با تکیه بر [[ناسیونالیسم]] [[افراطی]] [[ایرانی]]، [[ترویج]] [[شعائر مذهبی]] و انجام برخی [[اصلاحات]] توانست توجه [[ایرانیان]] را به خود جلب کند<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۱۴۷ – ۱۴۹.</ref>؛ اما پس از [[تحکیم]] پایه‌های [[حکومت]] خود، با [[تقلید]] از اقدامات غرب‌گرایانه [[مصطفی]] کمال آتاتورک در [[ترکیه]] و درپیش‌گرفتن سیاست‌های [[ضد]] ارزشی و سرکوب‌گرانه در برابر [[اسلام]] و [[روحانیت]]، [[هویت]] [[ایران]] را در معرض خطر قرار داد<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۴۸؛ فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۱۶۲ – ۱۶۵.</ref>. [[امام خمینی]] که اساسی‌ترین مسئله در شکل‌دهی به هویت ایران را اسلام می‌دانست و بر این [[باور]] بود که ایران و [[ملّت]] ایران باید با دوری از غرب‌زدگی و بر پایه‌های ملّی و مذهبی خویش به سوی [[ترقی]] و [[تمدن]] گام بردارند، با این جریان به مقابله پرداخت<ref>ج۱، ص۱۲۲، ۲۸۶، ۲۹۴؛ ج۴، ص۱۶۰؛ کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۴۸.</ref>، ایشان [[معتقد]] بود [[منحرفان]] و [[مخالفان]] اهمیت تعامل [[مردم]] و اسلام را نمی‌دانستند و [[تصور]] می‌کردند اگر رژیم پهلوی در ایران از میان برود، میان اسلام و ایران فاصله می‌افتد و [[کشور]] تجزیه می‌شود و هر دو از میان می‌روند<ref>ج۱۶، ص۷۵ – ۷۶.</ref>. ایشان پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز گام‌های بسیار مؤثری برای بازسازی [[هویت ملی]] ایران برداشت<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۴۹ – ۵۶.</ref>؛ به گونه‌ای که برخی ایشان را از پیشگامان بزرگ باز‌سازی هویت ملی ایران در برابر سیل بنیان‌کن استحاله [[فرهنگی]] و ازخود بیگانگی دانسته‌اند<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۳۷ ـ ۴۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۵۱۱.</ref>


==[[ایران]] در دوره معاصر==
==[[ایران]] در دوره معاصر==
ایران به خاطر شرایط جغرافیایی و [[سیاسی]] و نیز منابع [[غنی]] زیستی، همواره مورد [[طمع]] [[قدرتمندان]] و [[چپاولگران]] بوده است<ref>مقاله استعمار و استثمار.</ref>. به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]] اقدامات اکتشافی غربیان در ایران نیز برای این بود که به طور حساب‌شده به [[چپاول]] منابع و ذخایر ایران [[اقدام]] کنند<ref>ج۸، ص۴۴۹ – ۴۵۰؛ ج۱۳، ص۳۱۷ – ۳۱۸.</ref>. آنان از حدود سیصد سال پیش با راه‌انداختن کاروان‌های اکتشافی در همه جای ایران حتی بیابان‌ها را که احتمال وجود ذخایر و منابع در آنها می‌دادند، عکس‌برداری کرده بودند تا در وقت مناسب به [[غارت]] آن بپردازند<ref>ج۴، ص۹۷؛ ج۱۳، ص۳۱۷ - ۳۱۸.</ref>. به نظر ایشان آنان سعی می‌کردند ایران همیشه نیازمند و وابسته باشد تا دست گدایی پیش آنان دراز کند و [[منتظر]] باشد همه چیز از خارج برایش فراهم شود<ref>ج۱۴، ص۱۱۳ - ۱۱۴.</ref>.
ایران به خاطر شرایط جغرافیایی و [[سیاسی]] و نیز منابع [[غنی]] زیستی، همواره مورد [[طمع]] [[قدرتمندان]] و چپاولگران بوده است<ref>مقاله استعمار و استثمار.</ref>. به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]] اقدامات اکتشافی غربیان در ایران نیز برای این بود که به طور حساب‌شده به [[چپاول]] منابع و ذخایر ایران [[اقدام]] کنند<ref>ج۸، ص۴۴۹ – ۴۵۰؛ ج۱۳، ص۳۱۷ – ۳۱۸.</ref>. آنان از حدود سیصد سال پیش با راه‌انداختن کاروان‌های اکتشافی در همه جای ایران حتی بیابان‌ها را که احتمال وجود ذخایر و منابع در آنها می‌دادند، عکس‌برداری کرده بودند تا در وقت مناسب به [[غارت]] آن بپردازند<ref>ج۴، ص۹۷؛ ج۱۳، ص۳۱۷ - ۳۱۸.</ref>. به نظر ایشان آنان سعی می‌کردند ایران همیشه نیازمند و وابسته باشد تا دست گدایی پیش آنان دراز کند و [[منتظر]] باشد همه چیز از خارج برایش فراهم شود<ref>ج۱۴، ص۱۱۳ - ۱۱۴.</ref>.


به صورت مشخص‌تر، پس از [[انقلاب]] صنعتی در [[اروپا]] [[استعمارگران]] به ویژه دولت‌های روس و [[انگلیس]] برای [[تسلط]] بر ایران و [[شناسایی]] و غارت منابع مختلف آن تلاش‌های زیادی کردند و با [[سیطره]] بر [[حاکمان]] قاجار و بستن قراردادهای متعدد و مختلف [[استعماری]] مانند [[قرارداد]] «رژی» [[استقلال]] ایران را خدشه‌دار ساختند<ref>کدی، نیکی آر، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص۹۷ - ۹۹؛ رئیس نیا، رحیم، زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی مشروطیت، ص۲۶؛ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، ص۱۰ - ۲۲.</ref>. امام خمینی خاطرنشان کرده است که کشورهای [[استعمارگر]] تلاش می‌کردند در رأس هر مملکت یکی از نوکرهای خودشان را بگذارند تا [[ملّت‌ها]] نتوانند توجهی به مسائل خودشان بکنند<ref>ج۷، ص۲۲۵.</ref>. به گفته ایشان در دوره قاجار ایران گرفتار [[هرج‌ومرج]] بود و [[اشرار]] و [[یاغیان]] [[مردم]] را چپاول می‌کردند<ref>ج۱۱، ص۲۵۹.</ref> و [[ظلم و ستم]] خان‌ها و حاکمان محلی هم [[بیداد]] می‌کرد و شاهان قاجار [[ولایت‌ها]] و استان‌ها را به آنان اجاره می‌دادند تا هرطور می‌خواستند با [[مردم]] [[رفتار]] کنند<ref>ج۱۳، ص۳۷۹ – ۳۸۰؛ ج۱۵، ص۱۲۱.</ref>.
به صورت مشخص‌تر، پس از [[انقلاب]] صنعتی در [[اروپا]] [[استعمارگران]] به ویژه دولت‌های روس و [[انگلیس]] برای [[تسلط]] بر ایران و [[شناسایی]] و غارت منابع مختلف آن تلاش‌های زیادی کردند و با [[سیطره]] بر [[حاکمان]] قاجار و بستن قراردادهای متعدد و مختلف [[استعماری]] مانند [[قرارداد]] «رژی» [[استقلال]] ایران را خدشه‌دار ساختند<ref>کدی، نیکی آر، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص۹۷ - ۹۹؛ رئیس نیا، رحیم، زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی مشروطیت، ص۲۶؛ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، ص۱۰ - ۲۲.</ref>. امام خمینی خاطرنشان کرده است که کشورهای [[استعمارگر]] تلاش می‌کردند در رأس هر مملکت یکی از نوکرهای خودشان را بگذارند تا [[ملّت‌ها]] نتوانند توجهی به مسائل خودشان بکنند<ref>ج۷، ص۲۲۵.</ref>. به گفته ایشان در دوره قاجار ایران گرفتار [[هرج‌ومرج]] بود و [[اشرار]] و [[یاغیان]] [[مردم]] را چپاول می‌کردند<ref>ج۱۱، ص۲۵۹.</ref> و [[ظلم و ستم]] خان‌ها و حاکمان محلی هم [[بیداد]] می‌کرد و شاهان قاجار [[ولایت‌ها]] و استان‌ها را به آنان اجاره می‌دادند تا هرطور می‌خواستند با [[مردم]] [[رفتار]] کنند<ref>ج۱۳، ص۳۷۹ – ۳۸۰؛ ج۱۵، ص۱۲۱.</ref>.


اوضاع [[ایران]] در دوره [[رژیم پهلوی]] نیز بسیار آشفته و بدتر از گذشته بود؛ زیرا رضاشاه که فردی بی‌سواد بود و [[استبداد]]، [[خشونت]] و نظامی‌گری اساس [[اخلاق]] و [[روحیه]] او را تشکیل می‌داد<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۸۲.</ref>، با اقدامات خودسرانه، [[استبدادی]] و ضدّ ارزشی خود و [[قتل]] و [[غارت]] و کنارزدن [[مخالفان]]، دستاوردهای [[انقلاب]] [[مشروطه]] را هم به کلی از میان برد و ایران را مانند کشوری ویران و زلزله‌زده کرد<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۱۴۰؛ امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۵، ص۱۰۰؛ ج۶، ص۱۶۱؛ ج۹، ص۶۱ و ۷۸.</ref>. [[امام خمینی]] [[معتقد]] بود رژیم پهلوی که با کمک [[انگلیس]] و با [[زور]] [[سلاح]] روی کار آمده بود<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۳، ص۲۹۸ – ۲۹۹.</ref>، همه آزادی‌ها را از میان برد و هیچ‌کس در ایران [[آزاد]] نبود و [[انتخابات]] آزاد هم اصلاً وجود نداشت<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۴، ص۱۵۹، ۴۰۱؛ ج۹، ص۸۲.</ref> و مجلس ایران پر بود از افرادی با [[القاب]] «[[دوله]]»‌ها، «ممالک»‌ها، «سلطنه»ها، «[[سلطان]]»‌ها، متمکنان، اشراف، طرفدارهای [[شرق]] و [[غرب]] و نوکران کشورهای [[بیگانه]]<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۱۳، ص۹۵.</ref>. ایشان تأکید کرده است که سلسله پهلوی اعم از [[رضا]] و [[محمدرضا پهلوی]] به دست [[بیگانگان]] بر ایران [[تحمیل]] شدند<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۴، ص۴۲۹.</ref> و [[حمایت]] این قدرت‌های بیگانه از محمدرضا پهلوی [[تأمین منافع]] خودشان بوده است<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۴، ص۵۱۹.</ref>.
اوضاع [[ایران]] در دوره رژیم پهلوی نیز بسیار آشفته و بدتر از گذشته بود؛ زیرا رضاشاه که فردی بی‌سواد بود و [[استبداد]]، [[خشونت]] و نظامی‌گری اساس [[اخلاق]] و [[روحیه]] او را تشکیل می‌داد<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۸۲.</ref>، با اقدامات خودسرانه، [[استبدادی]] و ضدّ ارزشی خود و [[قتل]] و [[غارت]] و کنارزدن [[مخالفان]]، دستاوردهای [[انقلاب]] [[مشروطه]] را هم به کلی از میان برد و ایران را مانند کشوری ویران و زلزله‌زده کرد<ref>فلاح زاده، سیدحسین، رضاخان و توسعه ایران، ص۱۴۰؛ امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۵، ص۱۰۰؛ ج۶، ص۱۶۱؛ ج۹، ص۶۱ و ۷۸.</ref>. [[امام خمینی]] [[معتقد]] بود رژیم پهلوی که با کمک [[انگلیس]] و با [[زور]] [[سلاح]] روی کار آمده بود<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۳، ص۲۹۸ – ۲۹۹.</ref>، همه آزادی‌ها را از میان برد و هیچ‌کس در ایران [[آزاد]] نبود و [[انتخابات]] آزاد هم اصلاً وجود نداشت<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۴، ص۱۵۹، ۴۰۱؛ ج۹، ص۸۲.</ref> و مجلس ایران پر بود از افرادی با [[القاب]] «[[دوله]]»‌ها، «ممالک»‌ها، «سلطنه»ها، «[[سلطان]]»‌ها، متمکنان، اشراف، طرفدارهای [[شرق]] و [[غرب]] و نوکران کشورهای [[بیگانه]]<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۱۳، ص۹۵.</ref>. ایشان تأکید کرده است که سلسله پهلوی اعم از [[رضا]] و [[محمدرضا پهلوی]] به دست [[بیگانگان]] بر ایران [[تحمیل]] شدند<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۴، ص۴۲۹.</ref> و [[حمایت]] این قدرت‌های بیگانه از محمدرضا پهلوی [[تأمین منافع]] خودشان بوده است<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۴، ص۵۱۹.</ref>.


از سوی دیگر، امام خمینی خاطرنشان کرده است که با روی کار آمدن پهلوی سه اصل [[اسلامی]] از میان رفت: [[لزوم]] [[عدالت]] در دادگاه‌های اسلامی، [[آزادی]] [[مسلمانان]] در [[رأی]] به [[حاکم]] و [[تعیین سرنوشت]] خود و [[استقلال کشور]] از دخالت بیگانگان و [[تسلط]] آنان برمقدّرات مردم<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۵، ص۲۳۶.</ref>. محمدرضا پهلوی از سویی ساخت [[قدرت]] را شاید به خود و حلقه درونی محفل دربار وابسته کرده بود و از سوی دیگر، با [[شعار]] تمدّن و تجدّد، برنامه‌های نوسازی [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] را دنبال می‌کرد<ref>ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ص۲۳۵.</ref>. به نظر [[امام خمینی]] [[رژیم پهلوی]] در حالی از [[پیشرفت]] و [[تمدن]] بزرگ سخن می‌گفت که [[ایران]] نه [[کشاورزی]] داشت و نه [[صنعت]]، و [[فقر]] و [[فساد]] و [[ظلم]] هم در همه جای ایران [[بیداد]] می‌کرد و پول‌های ایران هم صرف [[ترویج]] [[فحشا]] می‌شد<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۳، ص۲۲۹ – ۲۳۰؛ ج۴، ص۵۷؛ ج۷، ص۷۴ – ۷۷.</ref>. این [[رژیم]] [[استقلال]] را از [[مردم]] گرفته بود و ایران را در تمام [[شئون]] اقتصادی و نظامی و [[سیاسی]] وابسته به [[امریکا]] کرده بود<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۷، ص۱۴۶ – ۱۴۸.</ref> و در [[حقیقت]] ایران پایگاه نظامی [[اسرائیل]] و [[آمریکا]] و بازار [[مصرف]] مواد غذایی و کالاهای خارجی شده بود و [[رژیم صهیونیستی اسرائیل]] بر [[اقتصاد]] ایران مسلط بود<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۱، ص۲۶۷؛ ج۲، ص۳۲۴ - ۳۲۶.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمای، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۳.</ref>
از سوی دیگر، امام خمینی خاطرنشان کرده است که با روی کار آمدن پهلوی سه اصل [[اسلامی]] از میان رفت: [[لزوم]] [[عدالت]] در دادگاه‌های اسلامی، [[آزادی]] [[مسلمانان]] در [[رأی]] به [[حاکم]] و [[تعیین سرنوشت]] خود و [[استقلال کشور]] از دخالت بیگانگان و [[تسلط]] آنان برمقدّرات مردم<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۵، ص۲۳۶.</ref>. محمدرضا پهلوی از سویی ساخت [[قدرت]] را شاید به خود و حلقه درونی محفل دربار وابسته کرده بود و از سوی دیگر، با [[شعار]] تمدّن و تجدّد، برنامه‌های نوسازی [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] را دنبال می‌کرد<ref>ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ص۲۳۵.</ref>. به نظر [[امام خمینی]] رژیم پهلوی در حالی از [[پیشرفت]] و [[تمدن]] بزرگ سخن می‌گفت که [[ایران]] نه [[کشاورزی]] داشت و نه [[صنعت]]، و [[فقر]] و [[فساد]] و [[ظلم]] هم در همه جای ایران [[بیداد]] می‌کرد و پول‌های ایران هم صرف [[ترویج]] [[فحشا]] می‌شد<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۳، ص۲۲۹ – ۲۳۰؛ ج۴، ص۵۷؛ ج۷، ص۷۴ – ۷۷.</ref>. این [[رژیم]] [[استقلال]] را از [[مردم]] گرفته بود و ایران را در تمام [[شئون]] اقتصادی و نظامی و [[سیاسی]] وابسته به آمریکا کرده بود<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۷، ص۱۴۶ – ۱۴۸.</ref> و در [[حقیقت]] ایران پایگاه نظامی [[اسرائیل]] و آمریکا و بازار [[مصرف]] مواد غذایی و کالاهای خارجی شده بود و رژیم صهیونیستی اسرائیل بر [[اقتصاد]] ایران مسلط بود<ref>امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، ج۱، ص۲۶۷؛ ج۲، ص۳۲۴ - ۳۲۶.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۵۱۳.</ref>


==ایران پس از [[انقلاب اسلامی]]==
==ایران پس از انقلاب اسلامی==
با [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، [[تحول]] عمیق و گسترده‌ای از جهات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و [[فرهنگی]] در ایران پدید آمد<ref>مقاله انقلاب اسلامی ایران.</ref>. [[پیروزی]] این [[انقلاب]] مهم‌ترین حاصل تلاش ده‌ها ساله [[فکری]] و [[جهادی]] امام خمینی در صحنه احیای [[دیانت]] و [[اصلاح جامعه]] [[ایرانی]] بود<ref>خاتمی، سید محمد، ویژگی‌های امام خمینی، رستاخیز بزرگ، ص۶۴.</ref> که نهادینه شدن [[ارزش‌های معنوی]]<ref>شفیعی، احمد، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ص۲۲ – ۲۳.</ref>، اتکا به مردم در همه حرکت‌ها<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، ناگفته‌های انقلاب، ص۱۸۸.</ref>، ارائه الگوی [[مردم‌سالاری دینی]]<ref>فاضل میبدی، محمد تقی، مردم‌سالاری از نگاه امام خمینی، ج۱، ص۲۵۲ - ۲۶۳؛ ملک زاده، محمد، مردم‌سالاری دینی از نگاه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۱ – ۳۳۴.</ref>، قطع دست [[بیگانگان]]، نهادینه‌سازی استقلال و [[آزادی]] [[اسلامی]]، ایجاد [[اعتماد به نفس]]، [[جسارت]] در مسائل [[علمی]]، پرورش استعدادها و ترویج [[روحیه]] [[خودآگاهی]]، احیای [[منزلت]] [[زن]]، [[وحدت]] میان [[فرقه‌های اسلامی]]، ایجاد [[انقلاب]] [[علمی]]، [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]]، تنها بخشی از [[برکات]] و دستاوردهای [[انقلاب اسلامی]] برای [[ایران]] بوده است<ref>شفیعی، احمد، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ص۲۲ – ۲۳؛ فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۳۹۲.</ref>.
با پیروزی انقلاب اسلامی، تحول عمیق و گسترده‌ای از جهات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و [[فرهنگی]] در ایران پدید آمد<ref>مقاله انقلاب اسلامی ایران.</ref>. [[پیروزی]] این [[انقلاب]] مهم‌ترین حاصل تلاش ده‌ها ساله [[فکری]] و [[جهادی]] امام خمینی در صحنه احیای [[دیانت]] و [[اصلاح جامعه]] [[ایرانی]] بود<ref>خاتمی، سید محمد، ویژگی‌های امام خمینی، رستاخیز بزرگ، ص۶۴.</ref> که نهادینه شدن [[ارزش‌های معنوی]]<ref>شفیعی، احمد، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ص۲۲ – ۲۳.</ref>، اتکا به مردم در همه حرکت‌ها<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، ناگفته‌های انقلاب، ص۱۸۸.</ref>، ارائه الگوی [[مردم‌سالاری دینی]]<ref>فاضل میبدی، محمد تقی، مردم‌سالاری از نگاه امام خمینی، ج۱، ص۲۵۲ - ۲۶۳؛ ملک زاده، محمد، مردم‌سالاری دینی از نگاه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۱ – ۳۳۴.</ref>، قطع دست [[بیگانگان]]، نهادینه‌سازی استقلال و [[آزادی]] [[اسلامی]]، ایجاد [[اعتماد به نفس]]، [[جسارت]] در مسائل [[علمی]]، پرورش استعدادها و ترویج [[روحیه]] [[خودآگاهی]]، احیای [[منزلت]] [[زن]]، [[وحدت]] میان فرقه‌های اسلامی، ایجاد [[انقلاب]] [[علمی]]، [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]]، تنها بخشی از [[برکات]] و دستاوردهای انقلاب اسلامی برای [[ایران]] بوده است<ref>شفیعی، احمد، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ص۲۲ – ۲۳؛ فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۳۹۲.</ref>.


[[امام خمینی]] [[باور]] داشت پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی]] دست [[امریکا]] و دیگر کشورهای [[استعمارگر]] از ایران کوتاه شد و [[کشور]] به معنای [[واقعی]] مستقل گردید<ref>ج۸، ص۳۰۸؛ ج۱۹، ص۲۳۶.</ref>؛ چنان که انقلاب [[مردم ایران]]، از ابعاد گوناگون بر منطقه و [[جهان]] اثر گذاشت و [[تجربه]] ایران الگویی برای [[مستضعفان]] و [[ستمدیدگان]] سراسر [[دنیا]] گردید<ref>اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ص۸۶.</ref>. کارنامه انقلاب اسلامی در حوزه مسائل [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] داخلی نیز با وجود کارشکنی‌های همه‌جانبه گروه‌های مخالف داخلی و محاصره و فشارهای اقتصادی [[غرب]] و [[هجوم]] [[دشمن خارجی]]، کارآمد و در میان دیگرانقلاب‌های بزرگ ممتاز است؛ چنان‌که [[جمهوری اسلامی]] در حوزه [[قانون‌گذاری]] و [[تحول]] [[قوه مجریه]] و [[قوه قضاییه]] و [[رشد]] علمی و [[آموزشی]]، [[کشاورزی]] و [[دامداری]]، صنایع و [[فرهنگ]] و [[هنر]] و [[خدمت‌رسانی]] و [[تأمین اجتماعی]] و خاتمه دادن به [[غارت]] منابع طبیعی به دست [[بیگانگان]] نیز [[شاهد]] تحولات بزرگی بوده است<ref>فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۳۹۱ - ۴۱۹؛ جمعی از نویسندگان، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
[[امام خمینی]] [[باور]] داشت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی]] دست آمریکا و دیگر کشورهای [[استعمارگر]] از ایران کوتاه شد و [[کشور]] به معنای [[واقعی]] مستقل گردید<ref>ج۸، ص۳۰۸؛ ج۱۹، ص۲۳۶.</ref>؛ چنان که انقلاب [[مردم ایران]]، از ابعاد گوناگون بر منطقه و [[جهان]] اثر گذاشت و [[تجربه]] ایران الگویی برای [[مستضعفان]] و [[ستمدیدگان]] سراسر [[دنیا]] گردید<ref>اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ص۸۶.</ref>. کارنامه انقلاب اسلامی در حوزه مسائل [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] داخلی نیز با وجود کارشکنی‌های همه‌جانبه گروه‌های مخالف داخلی و محاصره و فشارهای اقتصادی [[غرب]] و [[هجوم]] [[دشمن خارجی]]، کارآمد و در میان دیگرانقلاب‌های بزرگ ممتاز است؛ چنان‌که [[جمهوری اسلامی]] در حوزه [[قانون‌گذاری]] و [[تحول]] [[قوه مجریه]] و [[قوه قضاییه]] و [[رشد]] علمی و [[آموزشی]]، [[کشاورزی]] و [[دامداری]]، صنایع و [[فرهنگ]] و [[هنر]] و [[خدمت‌رسانی]] و [[تأمین اجتماعی]] و خاتمه دادن به [[غارت]] منابع طبیعی به دست [[بیگانگان]] نیز [[شاهد]] تحولات بزرگی بوده است<ref>فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۳۹۱ - ۴۱۹؛ جمعی از نویسندگان، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.


در عین حال [[ابرقدرت‌ها]] که از [[نفوذ]] و [[حاکمیت اسلام]] در ایران به [[هراس]] افتاده‌اند، در جهت آشفته کردن کشور و خنثی کردن آثار انقلاب اسلامی تلاش‌های زیادی انجام دادند. آنان با [[شایعه‌سازی]] و ایجاد [[جنگ روانی]] میان [[مردم]] و ایجاد [[تفرقه]] و دامن زدن به [[اختلافات]] قومی به [[ظلم و ستم]]، انفجار، [[کشتار]]، [[ترور]] و [[غارت اموال]] مردم می‌پرداختند<ref>ج۱۵، ص۳۶۴ – ۳۷۰.</ref>؛ آنان همچنین برای اینکه [[اسلام]] محرّک مردم است، به [[تخریب]] و [[تضعیف]] [[مذهب]] می‌پرداختند و [[دین]] را افیون [[جامعه]] معرفی می‌کردند<ref>ج۷، ص۳۸۸؛ ج۸، ص۲۹۱ - ۲۹۵، ۴۵۵.</ref>.
در عین حال ابرقدرت‌ها که از نفوذ و حاکمیت اسلام در ایران به [[هراس]] افتاده‌اند، در جهت آشفته کردن کشور و خنثی کردن آثار انقلاب اسلامی تلاش‌های زیادی انجام دادند. آنان با [[شایعه‌سازی]] و ایجاد جنگ روانی میان [[مردم]] و ایجاد [[تفرقه]] و دامن زدن به [[اختلافات]] قومی به [[ظلم و ستم]]، انفجار، [[کشتار]]، [[ترور]] و [[غارت اموال]] مردم می‌پرداختند<ref>ج۱۵، ص۳۶۴ – ۳۷۰.</ref>؛ آنان همچنین برای اینکه [[اسلام]] محرّک مردم است، به [[تخریب]] و [[تضعیف]] [[مذهب]] می‌پرداختند و [[دین]] را افیون [[جامعه]] معرفی می‌کردند<ref>ج۷، ص۳۸۸؛ ج۸، ص۲۹۱ - ۲۹۵، ۴۵۵.</ref>.


با [[توطئه]] و تحریک امریکا و در شرایطی که هنوز [[نظام جمهوری اسلامی]] تازه پا گرفته بود و درگیر سامان‌دادن امور [[کشور]] بود، [[رژیم]] بعثی [[عراق]] در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ از چندین محور به [[ایران]] [[حمله]] کرد<ref>فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۲۷۳.</ref>. به نظر [[امام خمینی]] رژیم عراق به دستور [[امریکا]] و به اسم اینکه [[ایرانی‌ها]] [[فارس]] و مجوس‌اند، به ایران حمله کرد<ref>ج۱۶، ص۳۹۰ و ۴۸۹.</ref> و می‌خواست [[اسلام]] را به [[کفر]] و [[الحاد]] برگرداند؛ زیرا در [[حقیقت]] معارضه و ضدیت وی با اسلام و [[نظام اسلامی]] بود<ref>ج۱۹، ص۲۱۴ – ۲۱۵.</ref>؛ اما [[مردم ایران]] علی‌رغم همه [[توطئه‌ها]] با قدرتی که از اسلام گرفته بودند و با اینکه کشور از هر جهت در محاصره بود و [[مردم]] با [[مشکلات]] فراوانی مواجه بودند، با تلاش و [[حمایت]] از [[دولت]]، [[جنگ]] را به خوبی پیش بردند؛ به گونه‌ای که ایران به عنوان یک کشور بزرگ و [[قدرتمند]] مطرح شد<ref>ج۱۶، ص۲۷۰.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمای، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۴.</ref>
با [[توطئه]] و تحریک امریکا و در شرایطی که هنوز [[نظام جمهوری اسلامی]] تازه پا گرفته بود و درگیر سامان‌دادن امور [[کشور]] بود، [[رژیم]] بعثی [[عراق]] در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ از چندین محور به [[ایران]] [[حمله]] کرد<ref>فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۲۷۳.</ref>. به نظر [[امام خمینی]] رژیم عراق به دستور آمریکا و به اسم اینکه [[ایرانی‌ها]] [[فارس]] و مجوس‌اند، به ایران حمله کرد<ref>ج۱۶، ص۳۹۰ و ۴۸۹.</ref> و می‌خواست [[اسلام]] را به [[کفر]] و [[الحاد]] برگرداند؛ زیرا در [[حقیقت]] معارضه و ضدیت وی با اسلام و [[نظام اسلامی]] بود<ref>ج۱۹، ص۲۱۴ – ۲۱۵.</ref>؛ اما [[مردم ایران]] علی‌رغم همه [[توطئه‌ها]] با قدرتی که از اسلام گرفته بودند و با اینکه کشور از هر جهت در محاصره بود و [[مردم]] با [[مشکلات]] فراوانی مواجه بودند، با تلاش و [[حمایت]] از [[دولت]]، [[جنگ]] را به خوبی پیش بردند؛ به گونه‌ای که ایران به عنوان یک کشور بزرگ و [[قدرتمند]] مطرح شد<ref>ج۱۶، ص۲۷۰.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۵۱۴.</ref>


==ارکان [[پیشرفت]] ایران==
==ارکان [[پیشرفت]] ایران==
امام خمینی که خود را [[اهل]] ایران و متعلق به همه کشور می‌دانست و نه [[قم]] یا [[تهران]] یا جای دیگر<ref>ج۶، ص۷۶.</ref> و این علاقه را به دلیل اسلام و اینکه ایران یک [[کشور اسلامی]] است می‌شمرد<ref>ج۱۶، ص۴۸۱.</ref>، [[باور]] داشت با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] زمینه [[استقلال]] و پیشرفت ایران [[اسلامی]] فراهم شده است<ref>ج۲۱، ص۹۶ و ۴۰۲ – ۴۰۳.</ref>؛ اما برای پیشرفت کشور و تحقق ایران مطلوب و به بارنشستن [[آرمان‌های اسلام]] و [[انقلاب]]، [[مجاهدت‌ها]] و تلاش‌های زیادی باید صورت گیرد و به ارکان و مؤلفه‌های زیادی توجه شود که برخی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند:
امام خمینی که خود را [[اهل]] ایران و متعلق به همه کشور می‌دانست و نه [[قم]] یا [[تهران]] یا جای دیگر<ref>ج۶، ص۷۶.</ref> و این علاقه را به دلیل اسلام و اینکه ایران یک [[کشور اسلامی]] است می‌شمرد<ref>ج۱۶، ص۴۸۱.</ref>، [[باور]] داشت با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه [[استقلال]] و پیشرفت ایران [[اسلامی]] فراهم شده است<ref>ج۲۱، ص۹۶ و ۴۰۲ – ۴۰۳.</ref>؛ اما برای پیشرفت کشور و تحقق ایران مطلوب و به بارنشستن آرمان‌های اسلام و [[انقلاب]]، [[مجاهدت‌ها]] و تلاش‌های زیادی باید صورت گیرد و به ارکان و مؤلفه‌های زیادی توجه شود که برخی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند:
#'''استقلال''': استقلال خواسته مهم و اساسی مردم ایران در طول دوران [[نهضت امام خمینی]] بر [[ضد]] [[رژیم پهلوی]] بود؛ زیرا [[تسلط]] [[بیگانگان]] به ویژه [[آمریکا]] بر همه مقدّرات کشور و [[حاکمیت]] [[استبدادی]] رژیم پهلوی به طور کلی استقلال ایران را از میان برده بود. امام خمینی یادآورشده است [[پیروزی انقلاب]] و استقرار نظام جمهوری اسلامی موجب شد که خواسته‌های مردم ایران تحقق یابد و دست [[ابرقدرت‌ها]] از [[کشور]] کوتاه شود و [[ایران]] [[استقلال]] کامل خود را به دست آورد<ref>ج۱۴، ص۲۳ – ۲۴.</ref>. از سوی دیگر، [[امام خمینی]] تحقق استقلال بدون [[تحول]] عمیق [[فکری]]، [[فرهنگی]]، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] و بدون [[رهایی]] غرب‌زدگی و بازگشت به [[اسلام]] و [[فرهنگ]] [[غنی]] و [[توحیدی]] آن را ممکن نمی‌داند و [[معتقد]] است [[استقلال فکری]] شرط اول استقلال است<ref>ج۱۱، ص۲۲۳.</ref> و تا [[ملّت]] ایران دست از [[تقلید]] [[غرب]] برندارد، استقلال پیدا نمی‌کند<ref>ج۱۱، ص۱۹۶.</ref>؛ همچنین تا ملّت متحول نشود و [[ترس]] از [[دشمن]] را از خود دور نکند، [[کشور ایران]] استقلال پیدا نمی‌کند<ref>ج۸، ص۴۲۴ – ۴۲۶.</ref>. به نظر ایشان ملّت ایران باید از ابزار، ذخایر و منابع [[سرزمین]] خود مانند نفت، مراتع و [[معادن]] در هر جا که [[مصالح]] و [[منافع]] کشور ایجاب می‌کند، هزینه کند تا از نظر [[اقتصادی]] نیز استقلال به دست آمده [[حفظ]] شود<ref>ج۵، ص۱۹۴ – ۱۹۶.</ref> و نیاز به دشمن تلخ‌ترین چیز در ذائقه [[انسان]] است و کشور اگر نیازمند باشد، نمی‌تواند مستقل باشد؛ زیرا [[نیازمندی]] خودش نوعی [[وابستگی]] است<ref>ج۱۰، ص۴۴۲ – ۴۴۳.</ref> و [[ثبات]] ایران تابع استقلال و [[قدرتمندی]] ایران است و [[هدف]] [[حکومت اسلامی]] به دست آوردن قدرتمندی و استقلال ایران است<ref>ج۵، ص۹۶ – ۹۷.</ref>. ایشان تأکید می‌کند برای کسب استقلال و حفظ آن باید به [[قوای مسلح]] که [[استقلال کشور]] را حفظ می‌کنند، توجه کرد و این قوا باید در رأس امور قرار گیرند<ref>ج۱۲، ص۴۴۳.</ref>.
#'''استقلال''': استقلال خواسته مهم و اساسی مردم ایران در طول دوران نهضت امام خمینی بر ضد رژیم پهلوی بود؛ زیرا [[تسلط]] [[بیگانگان]] به ویژه آمریکا بر همه مقدّرات کشور و [[حاکمیت]] [[استبدادی]] رژیم پهلوی به طور کلی استقلال ایران را از میان برده بود. امام خمینی یادآورشده است [[پیروزی انقلاب]] و استقرار نظام جمهوری اسلامی موجب شد که خواسته‌های مردم ایران تحقق یابد و دست [[ابرقدرت‌ها]] از [[کشور]] کوتاه شود و [[ایران]] [[استقلال]] کامل خود را به دست آورد<ref>ج۱۴، ص۲۳ – ۲۴.</ref>. از سوی دیگر، [[امام خمینی]] تحقق استقلال بدون [[تحول]] عمیق [[فکری]]، [[فرهنگی]]، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] و بدون [[رهایی]] غرب‌زدگی و بازگشت به [[اسلام]] و [[فرهنگ]] [[غنی]] و [[توحیدی]] آن را ممکن نمی‌داند و [[معتقد]] است [[استقلال فکری]] شرط اول استقلال است<ref>ج۱۱، ص۲۲۳.</ref> و تا [[ملّت]] ایران دست از [[تقلید]] [[غرب]] برندارد، استقلال پیدا نمی‌کند<ref>ج۱۱، ص۱۹۶.</ref>؛ همچنین تا ملّت متحول نشود و [[ترس]] از [[دشمن]] را از خود دور نکند، [[کشور ایران]] استقلال پیدا نمی‌کند<ref>ج۸، ص۴۲۴ – ۴۲۶.</ref>. به نظر ایشان ملّت ایران باید از ابزار، ذخایر و منابع [[سرزمین]] خود مانند نفت، مراتع و [[معادن]] در هر جا که [[مصالح]] و [[منافع]] کشور ایجاب می‌کند، هزینه کند تا از نظر [[اقتصادی]] نیز استقلال به دست آمده [[حفظ]] شود<ref>ج۵، ص۱۹۴ – ۱۹۶.</ref> و نیاز به دشمن تلخ‌ترین چیز در ذائقه [[انسان]] است و کشور اگر نیازمند باشد، نمی‌تواند مستقل باشد؛ زیرا [[نیازمندی]] خودش نوعی [[وابستگی]] است<ref>ج۱۰، ص۴۴۲ – ۴۴۳.</ref> و [[ثبات]] ایران تابع استقلال و [[قدرتمندی]] ایران است و [[هدف]] [[حکومت اسلامی]] به دست آوردن قدرتمندی و استقلال ایران است<ref>ج۵، ص۹۶ – ۹۷.</ref>. ایشان تأکید می‌کند برای کسب استقلال و حفظ آن باید به [[قوای مسلح]] که [[استقلال کشور]] را حفظ می‌کنند، توجه کرد و این قوا باید در رأس امور قرار گیرند<ref>ج۱۲، ص۴۴۳.</ref>.
#'''[[آزادی]]''': آزادی نیز برای [[رشد]] و تعالی فرد و [[جامعه]] و دست یافتن به ایران مطلوب لازم است و باید برای تحقق آن موانع [[سیاسی]] مانند [[سلطه]] [[استبداد]] و [[استعمار]] و نیز موانع فرهنگی و قانونی وجود نداشته باشد<ref>فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۳۷.</ref>؛ بنابراین [[حاکم اسلامی]] موظف است با اقدامات اجرایی مناسب و [[وضع قوانین]] و مقرّرات لازم، هرگونه مانعی را از سر [[راه رشد]] و تعالی [[مردم]] بردارد و شرایط و امکانات لازم را برای آن فراهم کند<ref>همان، ص۳۸.</ref>. پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] [[مردم]] [[آزادی]] نداشتند و به گفته [[امام خمینی]] در واقع [[جمعیت]] ۳۵ میلیون نفری [[ایران]] در [[زندانی]] بزرگ به نام ایران زندانی بودند و [[شکنجه]] [[روحی]] می‌شدند<ref>ج۷، ص۲۹.</ref> و هر کس در مقابل [[رژیم پهلوی]] [[ایستادگی]] می‌کرد، [[تنبیه]] و [[مجازات]] می‌شد؛ بنابراین [[روحانیان]] که در جهت [[بیداری]] مردم تلاش می‌کردند، یا به وسیله اراذل و [[اوباش]] [[رژیم]] به آنان [[اهانت]] می‌شد و یا با [[زندان]] و شکنجه و کشته‌شدن مجازات می‌شدند<ref>ج۱، ص۱۴۱ – ۱۴۳.</ref>. ایشان با اشاره به آزادی مردم پس از [[پیروزی انقلاب]] [[معتقد]] بود مردم این آزادی را که با [[عنایت خداوند]] به دست آورده‌اند، باید وسیله‌ای برای [[خدمت]] به [[خلق]] و [[خدا]] قرار دهند و در جهت صحیح از آن استفاده کنند<ref>ج۸، ص۳۷ – ۳۸.</ref>. در بیش از [[دوازده]] اصل [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] از جمله اصول ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۶، ۲۷، ۴۰ به جنبه‌های مختلف آزادی و [[وظایف]] [[حکومت اسلامی]] در این زمینه پرداخته است.
#'''[[آزادی]]''': آزادی نیز برای [[رشد]] و تعالی فرد و [[جامعه]] و دست یافتن به ایران مطلوب لازم است و باید برای تحقق آن موانع [[سیاسی]] مانند [[سلطه]] [[استبداد]] و [[استعمار]] و نیز موانع فرهنگی و قانونی وجود نداشته باشد<ref>فارسی، جلال الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ص۳۷.</ref>؛ بنابراین [[حاکم اسلامی]] موظف است با اقدامات اجرایی مناسب و [[وضع قوانین]] و مقرّرات لازم، هرگونه مانعی را از سر [[راه رشد]] و تعالی [[مردم]] بردارد و شرایط و امکانات لازم را برای آن فراهم کند<ref>همان، ص۳۸.</ref>. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی [[مردم]] [[آزادی]] نداشتند و به گفته [[امام خمینی]] در واقع [[جمعیت]] ۳۵ میلیون نفری [[ایران]] در [[زندانی]] بزرگ به نام ایران زندانی بودند و [[شکنجه]] [[روحی]] می‌شدند<ref>ج۷، ص۲۹.</ref> و هر کس در مقابل رژیم پهلوی [[ایستادگی]] می‌کرد، [[تنبیه]] و [[مجازات]] می‌شد؛ بنابراین [[روحانیان]] که در جهت [[بیداری]] مردم تلاش می‌کردند، یا به وسیله اراذل و [[اوباش]] [[رژیم]] به آنان [[اهانت]] می‌شد و یا با [[زندان]] و شکنجه و کشته‌شدن مجازات می‌شدند<ref>ج۱، ص۱۴۱ – ۱۴۳.</ref>. ایشان با اشاره به آزادی مردم پس از [[پیروزی انقلاب]] [[معتقد]] بود مردم این آزادی را که با [[عنایت خداوند]] به دست آورده‌اند، باید وسیله‌ای برای [[خدمت]] به [[خلق]] و [[خدا]] قرار دهند و در جهت صحیح از آن استفاده کنند<ref>ج۸، ص۳۷ – ۳۸.</ref>. در بیش از [[دوازده]] اصل [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] از جمله اصول ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۶، ۲۷، ۴۰ به جنبه‌های مختلف آزادی و [[وظایف]] [[حکومت اسلامی]] در این زمینه پرداخته است.
#'''برقراری [[حکومت صالح]]''': برقراری حکومت صالح مهم‌ترین مسئله در تحقق ایران مطلوب است. به نظر امام خمینی ایران [[قدرتمند]] و [[سعادتمند]]، وقتی تحقق پیدا می‌کند که [[قدرت]] در دست افراد [[پاکدامن]] باشد و [[حکومت عدل]] تشکیل شود<ref>ج۵، ص۳۷۶ - ۳۷۷؛ ج۶، ص۴۲۰.</ref>؛ زیرا وقتی [[حکومتی]] [[الهی]] با [[همکاری]] همه مردم و [[مسئولان]] مستقر شد، [[پلیدی‌ها]] رخت برمی‌بندد<ref>ج۷، ص۵۲۷؛ ج۱۱، ص۱۸۲ – ۱۸۳.</ref>. ایشان با اشاره به سخنان جیمی کارتر [[رئیس]] [[جمهور]] وقت [[آمریکا]] که گفته بود اگر رژیم پهلوی [[سقوط]] کند، [[ثبات]] ایران و منطقه از میان می‌رود، اظهار کرد ثبات [[کشور]] تابع [[قدرتمندی]] ایران است و [[هدف]] از برقراری حکومت اسلامی به دست آوردن قدرتمندی و [[استقلال]] است و این [[منافع]] آمریکا بود که با رفتن [[محمدرضا پهلوی]] به خطر افتاده بود<ref>ج۵، ص۹۴ - ۹۸.</ref>. به نظر ایشان ثبات و [[آرامش]] در کشور بسیار مهم است و [[حکومت]] [[مقتدر]] و مستقل ([[صالح]]) در [[ایران]] باید [[ثبات]] و [[آرامش]] داشته باشد<ref>همان، ج۸، ص۱۷؛ ج۱۰، ص۳۲۳.</ref>؛ بنابراین [[مسئولان]] [[کشور]] در هر مقامی هستند باید آرامش را به هر شکل ایجاد کنند<ref>همان، ج۱۴، ص۳۹۲ - ۳۹۳.</ref>.
#'''برقراری حکومت صالح''': برقراری حکومت صالح مهم‌ترین مسئله در تحقق ایران مطلوب است. به نظر امام خمینی ایران [[قدرتمند]] و [[سعادتمند]]، وقتی تحقق پیدا می‌کند که [[قدرت]] در دست افراد پاکدامن باشد و حکومت عدل تشکیل شود<ref>ج۵، ص۳۷۶ - ۳۷۷؛ ج۶، ص۴۲۰.</ref>؛ زیرا وقتی [[حکومتی]] [[الهی]] با [[همکاری]] همه مردم و [[مسئولان]] مستقر شد، [[پلیدی‌ها]] رخت برمی‌بندد<ref>ج۷، ص۵۲۷؛ ج۱۱، ص۱۸۲ – ۱۸۳.</ref>. ایشان با اشاره به سخنان جیمی کارتر [[رئیس]] [[جمهور]] وقت آمریکا که گفته بود اگر رژیم پهلوی [[سقوط]] کند، [[ثبات]] ایران و منطقه از میان می‌رود، اظهار کرد ثبات [[کشور]] تابع [[قدرتمندی]] ایران است و [[هدف]] از برقراری حکومت اسلامی به دست آوردن قدرتمندی و [[استقلال]] است و این [[منافع]] آمریکا بود که با رفتن [[محمدرضا پهلوی]] به خطر افتاده بود<ref>ج۵، ص۹۴ - ۹۸.</ref>. به نظر ایشان ثبات و [[آرامش]] در کشور بسیار مهم است و [[حکومت]] [[مقتدر]] و مستقل ([[صالح]]) در [[ایران]] باید [[ثبات]] و [[آرامش]] داشته باشد<ref>همان، ج۸، ص۱۷؛ ج۱۰، ص۳۲۳.</ref>؛ بنابراین [[مسئولان]] [[کشور]] در هر مقامی هستند باید آرامش را به هر شکل ایجاد کنند<ref>همان، ج۱۴، ص۳۹۲ - ۳۹۳.</ref>.
#'''بازسازی [[هویت]] ملّی ایران''': یکی از دستاوردهای مهم [[انقلاب اسلامی]] بازسازی هویت ملّی ایران است. [[امام خمینی]] که بر غنای [[فرهنگ]] و [[ادب]] ایران [[اسلامی]] تاکید داشت<ref>ج۱۸، ص۲۱۸.</ref>، به خوبی مشکل هویت ملّی ایران در عصر حاضر را دریافته بود و بر [[ضرورت]] بازسازی آن تأکید می‌کرد. ایشان در وصیت‌نامه خود با اشاره به نقشه‌های [[استعمارگران]] در بیگانه‌کردن کشورهای منطقه از خویش تصریح کرده است که نژاد آریا و [[عرب]] از نژاد اروپا و [[امریکا]] و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و [[یأس]] را از خود دور کند و [[چشم‌داشت]] به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت [[قدرت]] همه کار و ساختن همه چیز را دارد<ref>ج۲۱، ص۴۱۴ - ۴۱۷.</ref>. ایشان تأکید دارد که همه افرادی که دلشان برای ایران می‌سوزد، باید برای [[سازندگی]] ایران دست به کار شوند<ref>ج۶، ص۱۳۰ – ۱۳۳.</ref>، تا عقب‌افتادگی‌ها و خرابی‌ها برطرف شود و برای [[آبادانی]] ایران و جبران خسارت‌ها مخازن و ذخایر [[حفظ]] و بهره‌برداری درست شود<ref>ج۵، ص۵۳۴ – ۵۳۵.</ref>. ایشان بازگشت به اصالت ملّی و اسلامی را برای همه [[مسلمانان]] ضروری می‌دانست؛ زیرا تا هویت و خود گم‌کرده خود را نیابند، نمی‌توانند در برابر [[سلطه]] همه‌جانبه [[غرب]] به [[استقلال]] [[واقعی]] دست یابند<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۵۲.</ref> و ایشان همان‌گونه که به تحقق [[حکومت اسلامی]] و [[احیای هویت اسلامی]] ایران می‌اندیشید، به مقوله [[توسعه]] و [[پیشرفت]] در چارچوب [[هویت اسلامی]] هم توجه داشت<ref>ولایتی، علی‌اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ص۲۲۲ - ۲۲۳.</ref>.
#'''بازسازی [[هویت]] ملّی ایران''': یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی بازسازی هویت ملّی ایران است. [[امام خمینی]] که بر غنای [[فرهنگ]] و [[ادب]] ایران [[اسلامی]] تاکید داشت<ref>ج۱۸، ص۲۱۸.</ref>، به خوبی مشکل هویت ملّی ایران در عصر حاضر را دریافته بود و بر [[ضرورت]] بازسازی آن تأکید می‌کرد. ایشان در وصیت‌نامه خود با اشاره به نقشه‌های [[استعمارگران]] در بیگانه‌کردن کشورهای منطقه از خویش تصریح کرده است که نژاد آریا و [[عرب]] از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و [[یأس]] را از خود دور کند و چشم‌داشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت [[قدرت]] همه کار و ساختن همه چیز را دارد<ref>ج۲۱، ص۴۱۴ - ۴۱۷.</ref>. ایشان تأکید دارد که همه افرادی که دلشان برای ایران می‌سوزد، باید برای [[سازندگی]] ایران دست به کار شوند<ref>ج۶، ص۱۳۰ – ۱۳۳.</ref>، تا عقب‌افتادگی‌ها و خرابی‌ها برطرف شود و برای [[آبادانی]] ایران و جبران خسارت‌ها مخازن و ذخایر [[حفظ]] و بهره‌برداری درست شود<ref>ج۵، ص۵۳۴ – ۵۳۵.</ref>. ایشان بازگشت به اصالت ملّی و اسلامی را برای همه [[مسلمانان]] ضروری می‌دانست؛ زیرا تا هویت و خود گم‌کرده خود را نیابند، نمی‌توانند در برابر [[سلطه]] همه‌جانبه [[غرب]] به [[استقلال]] [[واقعی]] دست یابند<ref>کمالی اردکانی، علی‌اکبر، امام خمینی و بازسازی هویت ملی در ایران، ص۵۲.</ref> و ایشان همان‌گونه که به تحقق [[حکومت اسلامی]] و احیای هویت اسلامی ایران می‌اندیشید، به مقوله [[توسعه]] و [[پیشرفت]] در چارچوب هویت اسلامی هم توجه داشت<ref>ولایتی، علی‌اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ص۲۲۲ - ۲۲۳.</ref>.
#'''[[تعهد به اسلام]] و [[تحقق آرمان‌ها]]''': امام خمینی آرزوی خود و همه [[ملّت]] را در این می‌دانست که ایران یک [[مملکت اسلامی]] بشود و همه [[احکام اسلام]] در آن جاری شود<ref>ج۱۵، ص۵۱۴.</ref>؛ زیرا به [[عقیده]] ایشان [[اسلام]] [[دین]] [[ترقی]] و [[قرآن]] روش ترقی و [[شکوفایی انسان]] است<ref>ج۴، ص۱۵۹.</ref> و [[پیشرفت]] تنها در پرتو توجه اسلام و اتکال به [[خدا]] و [[کار و تلاش]] و [[سازندگی]] با حضور همه اقشار [[مردم]] و دوری از [[منفعت‌طلبی]] حاصل می‌شود<ref>ج۷، ص۳۶۴ - ۳۶۷.</ref>. ایشان تاکید می‌کرد مملکت [[ایران]] وقتی [[اسلامی]] می‌شود که [[احکام]] و [[تعالیم اسلامی]] در [[کشور]] جاری شود و بدون آن [[جمهوری اسلامی]] تحقق پیدا نمی‌کند<ref>ج۷، ص۵۳۲.</ref>. ایشان خاطرنشان کرده است که تنها با جریان [[قانون اساسی]] و مجلس [[شورای اسلامی]] [[مملکت اسلامی]] درست نمی‌شود و وقتی [[کشور اسلامی]] است که همه مردم و همه اقشار مرد و [[زن]] اسلامی باشند که احکام و [[معارف اسلامی]] تحقق پیدا کند<ref>ج۷، ص۵۳۳.</ref>. [[هدف]] اصلی و نهایی [[نظام اسلامی]] استقرار [[حکومت]] قرآن تحت [[رهبری]] قرآن و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و دیگر امور مانند [[مبارزه با ظلم]] و [[استکبار]] و [[استبداد]] همه مقدمه‌اند<ref>ج۷، ص۵۳۰- ۵۳۱.</ref> و [[کشور ایران]] وقتی اسلامی است که همه محتوای مترقی اسلام به تمام معنا [[اجرا]] شده باشد و همه قشرهای مردم و [[دولت]]، اسلامی باشند<ref>ج۱۰، ص۴۴۱؛ ج۱۱، ص۱۸۲.</ref>. ایشان تأکید داشت باید راه [[نفوذ]] [[دشمن]] به مراکز [[تصمیم‌گیری]] مثل مجلس شورای اسلامی بسته شود و [[ملّت]] ایران در این زمینه [[مسئولیت]] بزرگی بر عهده دارد و باید کسانی را برای [[خدمت]] به کشور [[انتخاب]] کنند که [[مؤمن]] و [[متعهد]] باشند و هیچ‌گونه [[وابستگی فکری]] و عملی به [[شرق]] و [[غرب]] نداشته باشند<ref>ج۱۲، ص۱۸۱ – ۱۸۴.</ref>. [[حفظ]] کشور و نظام اسلامی نیز بر همه لازم است و مردم باید مواخلب [[توطئه‌ها]] باشند و آنها را خنثی کنند و با [[ایستادگی]] در برابر [[دشمنان]]، از [[حریم]] [[نظام اسلامی ایران]] [[پاسداری]] کنند<ref>ج۷، ص۲۱۲ – ۲۱۴.</ref> و با گفتار و [[کردار]] حساب‌شده خود نگذارند لکه سیاهی بر دامن [[نظام]] نوپای [[جمهوری اسلامی ایران]] بیفتد<ref>ج۸، ص۴۰۷ - ۴۲۲.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمای، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۱۵.</ref>
#'''تعهد به اسلام و تحقق آرمان‌ها''': امام خمینی آرزوی خود و همه [[ملّت]] را در این می‌دانست که ایران یک [[مملکت اسلامی]] بشود و همه [[احکام اسلام]] در آن جاری شود<ref>ج۱۵، ص۵۱۴.</ref>؛ زیرا به [[عقیده]] ایشان [[اسلام]] [[دین]] [[ترقی]] و [[قرآن]] روش ترقی و [[شکوفایی انسان]] است<ref>ج۴، ص۱۵۹.</ref> و [[پیشرفت]] تنها در پرتو توجه اسلام و اتکال به [[خدا]] و کار و تلاش و سازندگی با حضور همه اقشار [[مردم]] و دوری از منفعت‌طلبی حاصل می‌شود<ref>ج۷، ص۳۶۴ - ۳۶۷.</ref>. ایشان تاکید می‌کرد مملکت [[ایران]] وقتی [[اسلامی]] می‌شود که [[احکام]] و [[تعالیم اسلامی]] در [[کشور]] جاری شود و بدون آن [[جمهوری اسلامی]] تحقق پیدا نمی‌کند<ref>ج۷، ص۵۳۲.</ref>. ایشان خاطرنشان کرده است که تنها با جریان [[قانون اساسی]] و مجلس شورای اسلامی [[مملکت اسلامی]] درست نمی‌شود و وقتی [[کشور اسلامی]] است که همه مردم و همه اقشار مرد و [[زن]] اسلامی باشند که احکام و [[معارف اسلامی]] تحقق پیدا کند<ref>ج۷، ص۵۳۳.</ref>. [[هدف]] اصلی و نهایی [[نظام اسلامی]] استقرار [[حکومت]] قرآن تحت [[رهبری]] قرآن و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و دیگر امور مانند [[مبارزه با ظلم]] و [[استکبار]] و [[استبداد]] همه مقدمه‌اند<ref>ج۷، ص۵۳۰- ۵۳۱.</ref> و [[کشور ایران]] وقتی اسلامی است که همه محتوای مترقی اسلام به تمام معنا اجرا شده باشد و همه قشرهای مردم و [[دولت]]، اسلامی باشند<ref>ج۱۰، ص۴۴۱؛ ج۱۱، ص۱۸۲.</ref>. ایشان تأکید داشت باید راه نفوذ [[دشمن]] به مراکز تصمیم‌گیری مثل مجلس شورای اسلامی بسته شود و [[ملّت]] ایران در این زمینه [[مسئولیت]] بزرگی بر عهده دارد و باید کسانی را برای خدمت به کشور [[انتخاب]] کنند که [[مؤمن]] و [[متعهد]] باشند و هیچ‌گونه وابستگی فکری و عملی به شرق و [[غرب]] نداشته باشند<ref>ج۱۲، ص۱۸۱ – ۱۸۴.</ref>. [[حفظ]] کشور و نظام اسلامی نیز بر همه لازم است و مردم باید مواخلب [[توطئه‌ها]] باشند و آنها را خنثی کنند و با [[ایستادگی]] در برابر [[دشمنان]]، از حریم نظام اسلامی ایران پاسداری کنند<ref>ج۷، ص۲۱۲ – ۲۱۴.</ref> و با گفتار و [[کردار]] حساب‌شده خود نگذارند لکه سیاهی بر دامن [[نظام]] نوپای جمهوری اسلامی ایران بیفتد<ref>ج۸، ص۴۰۷ - ۴۲۲.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[ایران (مقاله)| مقاله «ایران»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۵۱۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۶: خط ۵۵:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مکان‌ها]]
[[رده:مدخل‌های تلخیص شده]]
۱۱۷٬۵۲۸

ویرایش