غزوه بنی‌مصطلق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۶۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۴
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[غزوه بنی‌مصطلق در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[غزوه بنی‌مصطلق در قرآن]] | [[غزوه بنی‌مصطلق در حدیث]] | [[غزوه بنی‌مصطلق در نهج البلاغه]]| [[غزوه بنی‌مصطلق در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[غزوه بنی‌مصطلق (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==بنی‌مصطلق==
'''بنی مصطلق''' تیره‌‌ای مهم از [[قبیله خزاعه]] است که یکی از نبردهای رسول‌‌خدا {{صل}} با این [[قبیله]] بوده است. مشهورترین عضو آنان جُوَیریّه است که به همسری [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درآمد. '''غزوه بنی‌مصطلق''' دوم [[شعبان]] [[سال پنجم هجری]] رخ داد که به [[پیروزی]] [[مسلمانان]] انجامید.
 
== بنی‌مصطلق ==
{{اصلی|بنی‌مصطلق}}
{{اصلی|بنی‌مصطلق}}
تیره‌‌ای مهم از [[قبیله خزاعه]] و یکی از نبردهای رسول‌‌خدا{{صل}} را با نام بنی مُصْطَلِق می‌‌شناسند<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۸.</ref>. ایشان در مناطق میان [[مکه]] و مدینه سکونت داشته‌‌اند. بنی‌‌المصطلق در بازار عُکاظ حاضر می‌‌شدند و در فعالیت‌های آن شرکت داشتند<ref>المفصل، ج ۷، ص ۳۷۷.</ref>. بعدها برخی از ایشان در مدینه سکونت یافتند<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref>.
تیره‌‌ای مهم از [[قبیله خزاعه]] و یکی از نبردهای رسول‌‌خدا {{صل}} را با نام بنی مُصْطَلِق می‌‌شناسند<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۸.</ref>. ایشان در مناطق میان [[مکه]] و مدینه سکونت داشته‌‌اند. بنی‌‌المصطلق در بازار عُکاظ حاضر می‌‌شدند و در فعالیت‌های آن شرکت داشتند<ref>المفصل، ج ۷، ص ۳۷۷.</ref>. بعدها برخی از ایشان در مدینه سکونت یافتند<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref>.
 
برخی از افراد مهم و برجسته [[تاریخ]] از [[قبیله]] بنی مصطلق بوده‌‌اند؛ اما بسیاری از آنان را به سبب آنکه بنی‌‌مصطلق شاخه‌‌ای از [[خزاعه]] است با نسبت [[خزاعی]] می‌‌شناسند، با این حال برخی از این افراد با همان نسبت "مصطلقی" [[شهرت]] دارند. مشهورترین عضو آنان جُوَیریّه است. وی دختر [[حارث بن ابی ضرار]] [[رئیس]] قبیله بنی‌‌مصطلق و [[همسر]] پسرعمویش (مسافع بن [[صفوان]] مصطلقی یا صفوان بن [[مالک]]) بود که در [[غزوه بنی مصطلق]] مانند سایر [[زنان]] این قبیله [[اسیر]] شد و در شمار [[غنایم]] یکی از [[مسلمانان]] به نام [[ثابت بن قیس بن شماس]] یا پسر عموی او درآمد. سپس مقرر شد در برابر مبلغی [[آزاد]] شود. جویریه نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و برای [[آزادی]] خود [[یاری]] خواست. [[رسول اکرم]] {{صل}} با پرداخت آن مبلغ معین او را آزاد کرد و به [[ازدواج]] خود درآورد. وی به هنگام [[اسارت]] ۲۰ سال داشت و در سال ۵۰ یا ۵۶ در سنّ ۶۵ سالگی درگذشت <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۹۵؛ ر. ک: تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۱۹؛ الاصابه، ج ۸، ص ۷۳ ـ ۷۴.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
 
== غزوه بنی‌مصطلق ==
غزوه بنی‌مصطلق<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴.</ref> یا [[غزوه]] مریسیع<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.</ref> در [[روز]] [[دوشنبه]] دوم [[شعبان]] [[سال پنجم هجری]] رخ داد؛ اما برخی زمان آن را روز [[شنبه]] اول [[ماه شعبان]]<ref> المحبر، ص ۱۱۴.</ref>[[سال]] ششم دانسته‌‌اند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۸۹؛ المحبر، ص ۱۱۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۹.</ref>.
 
حادثه از این قرار است که به [[پیامبر]] {{صل}} خبر رسید "[[حارث بن ابی‌ضرار]]" ـ [[رئیس]] و بزرگ [[بنی‌مصطلق]] ـ همراه قبیله‌اش و تعدادی از قبیله‌ها، قصد حمله به [[مدینه]] و [[جنگ]] با [[رسول خدا]] {{صل}} را دارند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.</ref>، [[پیامبر]] {{صل}} "[[بریدة بن حصیب اسلمی]]" را برای به دست آوردن اطلاعات به سمت آنان فرستاد. او نزد [[حارث بن ابی‌ضرار]] رفت و خود را از عرب‌های بیابانگرد معرفی کرد و گفت: "در قومش پیروانی هستند که قصد [[یاری]] وی را دارند". [[بریدة بن حصیب اسلمی]] با این روش به [[حارث بن ابی‌ضرار]] نزدیک و از برنامه‌های او و قبیله‌اش [[آگاه]] شد. او پس از مدتی بازگشت و [[رسول خدا]] {{صل}} را از [[درستی]] خبر [[آگاه]] ساخت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۴-۴۰۵.</ref>.
 
[[پیامبر]] {{صل}} نیز [[مسلمانان]] را جمع و آنها را از حضور [[دشمن]] و [[فتنه]] [[رئیس]] [[بنی‌مصطلق]] [[آگاه]] کرد. شمار سپاه اسلام را ۷۰۰ نفر [[ثبت]] کرده‌‌اند<ref> السیرة‌‌النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref>. آنان ۳۰ اسب داشتند که ۱۰ اسب از [[مهاجران]] و ۲۰ اسب از [[انصار]] بود. [[رسول خدا]] نیز دو اسب داشت. [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]] {{ع}} از جمله اسب‌‌سواران بودند <ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref>. در این [[غزوه]] بسیاری از [[منافقان]] نیز بودند که هرگز تا آن زمان در هیچ [[جنگی]] همراه [[خاتم انبیاء]] شرکت نداشتند که البته به [[امید]] [[غنیمت]] و به علت نزدیکی مسیر، همراه [[مسلمانان]] آمده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} [[پرچم]] [[مهاجران]] را به "[[عمار بن یاسر]]" و [[پرچم]] [[انصار]] را به "[[سعد بن عباده]]" سپرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. "[[ام‌سلمه]]" و "[[عایشه]]" نیز [[پیامبر]] {{صل}} را [[همراهی]] می‌کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹.</ref>.
 
در طول مسیر، یکی از جاسوسان [[بنی‌مصطلق]] در منطقه "بقعاء"، به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد. او گفت: "[[حارث]]، [[سپاه]] زیادی فراهم کرده و آماده [[جنگ]] با شماست". [[پیامبر]] {{صل}} از وی خواست تا [[اسلام]] را بپذیرد. او در پاسخ گفت "تابع [[قوم]] خود است" و بعد از عدم قبول [[اسلام]] کشته شد. خبر این حادثه به لشکرگاه [[حارث بن ابی‌ضرار]] رسید و سبب ایجاد [[ترس]] شدیدی در [[دل]] [[بنی‌مصطلق]] و پیروانشان شد و روی این جریان، بسیاری از هم‌پیمانان ابی‌ضرار از اطراف او و قبیله‌اش پراکنده شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref>.


برخی از افراد مهم و برجسته [[تاریخ]] از [[قبیله]] بنی مصطلق بوده‌‌اند؛ اما بسیاری از آنان را به سبب آنکه بنی‌‌مصطلق شاخه‌‌ای از [[خزاعه]] است با نسبت [[خزاعی]] می‌‌شناسند، با این حال برخی از این افراد با همان نسبت "مصطلقی" [[شهرت]] دارند. مشهورترین عضو آنان جُوَیریّه است. وی دختر [[حارث بن ابی ضرار]] [[رئیس]] قبیله بنی‌‌مصطلق و [[همسر]] پسرعمویش (مسافع بن [[صفوان]] مصطلقی یا صفوان بن [[مالک]]) بود که در [[غزوه بنی مصطلق]] مانند سایر [[زنان]] این قبیله [[اسیر]] شد و در شمار [[غنایم]] یکی از [[مسلمانان]] به نام [[ثابت بن قیس بن شماس]] یا پسر عموی او درآمد. سپس مقرر شد در برابر مبلغی [[آزاد]] شود. [[جویریه]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و برای [[آزادی]] خود [[یاری]] خواست. [[رسول اکرم]]{{صل}} با پرداخت آن مبلغ معین او را آزاد کرد و به [[ازدواج]] خود درآورد. وی به هنگام [[اسارت]] ۲۰ سال داشت و در سال ۵۰ یا ۵۶ در سنّ ۶۵ سالگی درگذشت <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۹۵؛ ر.ک: تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۱۹؛ الاصابه، ج ۸، ص ۷۳ ـ ۷۴.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
سرانجام دو [[سپاه]]، کنار "آبگیر مریسیع" روبه‌روی یکدیگر قرار گرفتند. در ابتدا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>؛ اما شروع به [[تیراندازی]] کردند. پس از آن، [[جنگ]] تن به تن آغاز شد و صفوف [[دشمن]] به سرعت از هم پاشید. در این [[جنگ]] ده نفر از [[مشرکان]] [[بنی‌مصطلق]] کشته و بقیه به [[اسارت]] در آمدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref> و تنها یک نفر از [[مهاجران]] به صورت اشتباهی در میدان [[جنگ]]، به دست یکی از [[انصار]] به [[شهادت]] رسید<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref>. [[شعار]] [[مسلمانان]] در این [[جنگ]] "یا [[منصور]] اَمِت اَمِت" (ای [[پیروز]] بمیران، بمیران) بوده است<ref>عبدالرحمن سهیلی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۲۰۴؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>.


==مقدمه==
بازماندگان [[بنی‌مصطلق]] همگی [[اسیر]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۴۸.</ref>. از جمله [[اسیران]]، دختر بیست ساله<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰.</ref> [[حارث بن ابی‌ضرار]]، [[رئیس]] بنی‌مصطلق به نام جویریه بود. [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، او را [[اسیر]] کرده، نزد [[پیامبر]] {{صل}} آورد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. در مجموع، دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند نصیب [[مسلمانان]] شد. بعد از تقسیم [[غنایم]] که [[زنان]] و کودکان نیز میانشان بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۹۲.</ref>. گفته شده [[مسلمانان]] پس از این جریان، اسیرانی را که از سهم آنان بود، [[آزاد]] کردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۳-۱۴۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۷۹-۲۸۰؛ [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
در [[شعبان]] [[سال ششم هجری]]<ref>ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} والثلاثه الخلفا، ج۱، ص۴۵۴؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۱۹۲؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>، [[نبی اکرم]]{{صل}} با خبر شد که بنی‌مصطلق به [[فرماندهی]] [[حارث بن ابی‌ضرار خزاعی]] آماده [[جنگ]] شده‌اند؛ از این‌رو، [[حضرت]]، همراه [[سپاه اسلام]] به سویشان حرکت کرد تا اینکه در کنار چشمه "مُرَیسیع" در [[ناحیه]] "قدید" با آنها روبه‌رو شد<ref>شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۲۵۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۳۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰.</ref>.


نخست، [[حضرت]]، [[دستور]] داد که آنان را به [[اسلام]] [[دعوت]] کنند؛ اما نپذیرفتند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. پس [[جنگ]] در گرفت و [[فتح]] و [[پیروزی]] و [[اموال]] و [[اسیران]] بسیاری نصیب [[مسلمانان]] شد؛ [[غنایم]] این [[جنگ]]، دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند و دویست خانوار [[اسیر]] بود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ص۴۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۹.</ref>. از جمله این [[اسیران]]، دختر بیست ساله<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰.</ref> [[حارث بن ابی‌ضرار]]، [[رئیس]] بنی‌مصطلق بود. [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، او را [[اسیر]] کرده، نزد [[پیامبر]]{{صل}} آورد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>.
== حادثه افک ==
{{اصلی|حادثه افک}}
از حوادث مهمی که در [[غزوه بنی مصطلق]] بنا بر [[نقل]] مشهور برای [[عایشه]] رخ داد داستان [[افک]] بود. بنا بر گزارش‌هایی، عایشه در بازگشت از غزوه بنی مصطلق هنگامی که رسول‌‌ [[خدا]] {{صل}} در منزلی توقف کرد برای قضای [[حاجت]] از جمع فاصله گرفت و چون بازگشت متوجه شد گردنبندش گم شده و چون برای یافتن آن به جست و جو پرداخت [[رسول]] ‌‌خدا {{صل}} و یارانش حرکت کردند و عایشه از قافله دور ماند. وی به همراه [[صفوان بن معطل]] خود را به قافله رساند و این تأخیر، زمینه [[اتهام]] را فراهم ساخت. این داستان به [[حدیث]] افک مشهور<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۳۱۹‌‌ـ۳۲۱؛ الکامل، ج ۲، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۹.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.</ref> درباره آن نازل شد<ref>ر. ک: تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۳۲۲.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۵-۱۴۷.</ref>


تا اینجا در [[نقل]] این واقعه بین مؤرخان و سیره‌نویسان اختلافی نیست و همگی به وقوع چنین جریانی اشاره کرده‌اند؛ اما در ادامه، با دوگونه [[روایت]] متفاوت، از این جریان [[تاریخی]] مواجهیم<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۷۹-۲۸۰.</ref>:
== [[فتنه‌انگیزی]] [[منافقان]] و نزول [[سوره منافقون]] ==
از گزارش‌های متعدد درباره برخی حوادث این [[غزوه]] چنین برمی‌‌آید که مسلمانان در این غزوه با مشکل کم‌‌آبی روبه‌‌رو بودند، به گونه‌‌ای که برخی مسلمانان برای غسل‌های [[واجب]] خود دچار مشکل شدند از این رو آیه تیمم نازل شد و [[دستور]] [[تیمم]] را بیان کرد<ref>المبسوط، ج ۱، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>.


==[[روایت]] اول از این واقعه==
بر پایه گزارشی مشهور پس از [[غزوه]] بنی‌‌مصطلق رسول‌‌خدا {{صل}} بر سر چاهی کم‌‌آب فرود آمدند و در این هنگام برای برداشتن آب بین [[سِنان بن وَبْر]] و [[جَهْجَاه بن مسعود]] (یا [[اَنَس‌‌ بن سیار]] و [[جهجاه بن سعید]] به سبب گیر کردن دلو آنان به یکدیگر)<ref>رک: تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۲.</ref> درگیری رخ داد. جهجاه با دست به صورت [[سنان]] زد و صورت وی خونین شد. سپس سنان از [[خزرجیان]] و جهجاه از [[قریشیان]] [[یاری]] خواستند و چیزی نمانده بود که فتنه‌‌ای برپا شود. از سویی [[منافق]] مشهور، [[عبدالله بن اُبَیّ]]، از ماجرا باخبر شد و با [[انتقاد]] از [[گرایش]] [[مردم]] به [[دین اسلام]] و یاری رسول‌‌خدا {{صل}} به یارانش گفت: اگر به [[مدینه]] بازگردم عزیزان را وادار می‌‌کنم تا ذلیلان را از [[شهر]] بیرون رانند. زیدبن [[ارقم]] که در آن [[زمان]] هنوز بالغ نشده بود در میان این جمع بود و ماجرای عبدالله بن ابیّ و سخنان وی را به رسول‌‌خدا {{صل}} خبر داد؛ اما [[عبدالله بن ابی]] در حضور رسول خدا {{صل}} [[زید بن ارقم]] را به سبب نابالغ بودنش [[تکذیب]] و از رسول خدا {{صل}} عذرخواهی کرد. به همین مناسبت آیات ذیل از [[سوره منافقون]] نازل شد و ضمن بازگو کردن سخنان عبدالله بن ابیّ، با صراحت [[نفاق]] او را [[تبیین]] کرد. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز [[زید بن ارقم]] را [[تصدیق]] فرمود.  
*[[حضرت]]{{صل}}، [[جویریه]] را برای خود برگزید<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref> و پس از تقسیم [[غنایم]] و [[اسیران]] بین [[مسلمانان]]، به [[مدینه]] بازگشت. بعدها [[حارث]]، [[پدر]] [[جویریه]] با پسرانش برای پرداخت فدیه دخترش، همراه شترانی چند، رهسپار [[مدینه]] شد.
*در میانه راه، او دو شتر از [[بهترین]] آنها را [[انتخاب]] و در منطقه عقیق، مخفی کرد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۲؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۸.</ref> و آن‌گاه با بقیه شتران، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و ضمن پیشکش فدایی خود، استرداد دخترش را درخواست کرد و گفت: "ای [[رسول خدا]]! دختر من به [[اسارت]] در نیاید؛ چرا که او دختری ارجمند و بزرگوار است"<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۱۸؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۶، ص۴۰۶.</ref>.
*[[حضرت]] فرمود: "پس کجایند آن دو شتری که در فلان شعب مخفی کرده‌ای؟"<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۸.</ref> [[حارث]] و پسرانش با شنیدن این فرموده [[حضرت]]، [[مسلمان]] شدند. [[پیامبر]]{{صل}} به [[پدر]] [[جویریه]]، اجازه دادند که [[جویریه]] را بین ماندن نزد [[حضرت]]{{صل}} و رفتن پیش [[پدر]]، مخیر کند. [[حارث]] گفت: "پیشنهاد منصفانه‌ای کردی". سپس نزد [[جویریه]] رفته، گفت: "دخترم، [[قبیله]] خود را با ماندنت مفتضح نکن. [[جویریه]] گفت: من، [[خدا]] و رسولش را برگزیده‌ام. پدرش گفت: نفرین بر تو. هرچه می‌خواهی بکن". آن گاه [[حضرت]]، [[جویریه]] را [[آزاد]] کرد و در زمره [[همسران]] خویش قرار داد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۰-۲۸۱.</ref>.


==[[روایت]] دوم==
در طول مسیر بازگشت، پسر [[عبدالله بن ابی]] در حضور [[مردم]]، شتر [[پدر]] را بر [[زمین]] خواباند و در حالی که او را رها نمی‌کرد، از پدرش می‌خواست به [[زبونی]] و [[خواری]] خود [[اقرار]] کرده، [[عزت]] و [[قدرت]] را از آن [[رسول خدا]] {{صل}} بداند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} سراغ پسر [[عبدالله]] آمد و قسم یاد کرد تا وقتی [[عبدالله بن ابی]] همراه آنان باشد، با او [[رفتاری]] [[نیکو]] خواهند داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. برخی [[اصحاب]] نیز از [[رسول]] اعظم {{صل}} اجازه [[قتل]] [[عبدالله بن ابی]] را خواستار شدند که ایشان فرمود: "نمی‌خواهم [[مردم]] بگویند [[محمد]]، اصحابش را به [[قتل]] می‌رساند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۸ -۶۰۹؛ این هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۳.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۵-۱۴۷.</ref>
*پس از تقسیم [[غنایم]]، [[جویریه]] در سهم [[ثابت بن قیس بن شمّاس]] و پسر عمویش قرار گرفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۴۵.</ref>. آنان با او قرار گذاشتند که با پرداخت نه اوقیه (هفت مثقال) طلا<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۵۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۱.</ref> بتواند خود را [[آزاد]] کند. [[جویریه]] در حالی که [[پیامبر]]{{صل}} کنار آبی نشسته بود<ref>احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۰۶.</ref>، نزد [[حضرت]] آمد و ضمن اظهار [[مسلمانی]]، برای پرداخت مبلغ [[قرارداد]]، از [[حضرت]] کمک خواست؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "کاری بهتر از این هم هست. پرسید: چه کاری؟ فرمود: تعهدی که کردی می‌پردازم و تو را به همسری برمی‌گزینم. [[جویریه]] گفت: بسیار خوب". [[حضرت]]، او را از [[ثابت بن قیس]] خرید و [[آزاد]] ساخت و سپس با او [[ازدواج]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۲؛ ابن اسحاق، السیره ابن اسحاق، ص۲۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۱.</ref>.
 
== ماجرای ولید و [[بنی‌مصطلق]] ==
پس از غزوه بنی مصطلق رسول ‌‌خدا {{صل}} [[ولید بن عقبة بن ابی معیط]] را برای دریافت [[صدقات]] ([[زکات]])<ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۲۴۹.</ref> به [[قبیله]] بنی‌‌المصطلق فرستاد. آنان با [[آگاهی]] از این موضوع شادمان از منازل خود خارج شده، به استقبال ولید آمدند؛ اما ولید (آنان را ترساند و)<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۳، ص ۲۲۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت و با گزارشی [[دروغ]] به رسول‌‌خدا {{صل}} خبر داد که [[بنی مصطلق]] [[مرتد]] شده و به قصد کشتن او از منزلشان خارج شده‌‌اند. در این هنگام آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نازل شد. این آیه با [[فاسق]] دانستن ولید، به تحقیق درباره خبر گزارشگر فاسق [[دستور]] داد <ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۶۰؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref>، از این رو رسول‌‌ خدا {{صل}} فرمود: درنگ و تحقیق از [[خداوند]] و [[عجله]] از [[شیطان]] است<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۲۱۲.</ref>. برخی گفته‌‌اند: [[رفتار]] ولید به کدورت و [[دشمنی]] وی با [[بنی مصطلق]] در [[دوره جاهلی]] باز می‌‌گردد<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۵۹؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۵.</ref>.
 
به نظر [[زمخشری]] از [[آیه]] بعد به دست می‌‌آید عده‌‌ای می‌‌خواسته‌‌اند رسول‌‌خدا {{صل}} را بر ضدّ بنی مصطلق تحریک کنند و از این رو [[نکوهش]] شدند: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}}<ref>«و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۶۱.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[بنی مصطلق]]
* [[بنی مصطلق]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۶''']]
# [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۶''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{غزوه‌ها}}
{{غزوه‌ها}}
[[رده:مدخل]]
{{ماه رمضان}}
 
[[رده:غزوه‌ها]]
[[رده:غزوه‌ها]]
۱۱۷٬۲۷۲

ویرایش