غزوه بنی‌مصطلق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{نبوت}} +{{نبوت}}))
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[غزوه بنی‌مصطلق در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[غزوه بنی‌مصطلق در قرآن]] - [[غزوه بنی‌مصطلق در حدیث]] - [[غزوه بنی‌مصطلق در نهج البلاغه]] - [[غزوه بنی‌مصطلق در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[غزوه بنی‌مصطلق (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>


==بنی‌مصطلق==
'''بنی مصطلق''' تیره‌‌ای مهم از [[قبیله خزاعه]] است که یکی از نبردهای رسول‌‌خدا {{صل}} با این [[قبیله]] بوده است. مشهورترین عضو آنان جُوَیریّه است که به همسری [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درآمد. '''غزوه بنی‌مصطلق''' دوم [[شعبان]] [[سال پنجم هجری]] رخ داد که به [[پیروزی]] [[مسلمانان]] انجامید.
 
== بنی‌مصطلق ==
{{اصلی|بنی‌مصطلق}}
{{اصلی|بنی‌مصطلق}}
تیره‌‌ای مهم از [[قبیله خزاعه]] و یکی از نبردهای رسول‌‌خدا{{صل}} را با نام بنی مُصْطَلِق می‌‌شناسند<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۸.</ref>. ایشان در مناطق میان [[مکه]] و مدینه سکونت داشته‌‌اند. بنی‌‌المصطلق در بازار عُکاظ حاضر می‌‌شدند و در فعالیت‌های آن شرکت داشتند<ref>المفصل، ج ۷، ص ۳۷۷.</ref>. بعدها برخی از ایشان در مدینه سکونت یافتند<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref>.
تیره‌‌ای مهم از [[قبیله خزاعه]] و یکی از نبردهای رسول‌‌خدا {{صل}} را با نام بنی مُصْطَلِق می‌‌شناسند<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۸.</ref>. ایشان در مناطق میان [[مکه]] و مدینه سکونت داشته‌‌اند. بنی‌‌المصطلق در بازار عُکاظ حاضر می‌‌شدند و در فعالیت‌های آن شرکت داشتند<ref>المفصل، ج ۷، ص ۳۷۷.</ref>. بعدها برخی از ایشان در مدینه سکونت یافتند<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref>.


برخی از افراد مهم و برجسته [[تاریخ]] از [[قبیله]] بنی مصطلق بوده‌‌اند؛ اما بسیاری از آنان را به سبب آنکه بنی‌‌مصطلق شاخه‌‌ای از [[خزاعه]] است با نسبت [[خزاعی]] می‌‌شناسند، با این حال برخی از این افراد با همان نسبت "مصطلقی" [[شهرت]] دارند. مشهورترین عضو آنان جُوَیریّه است. وی دختر [[حارث بن ابی ضرار]] [[رئیس]] قبیله بنی‌‌مصطلق و [[همسر]] پسرعمویش (مسافع بن [[صفوان]] مصطلقی یا صفوان بن [[مالک]]) بود که در [[غزوه بنی مصطلق]] مانند سایر [[زنان]] این قبیله [[اسیر]] شد و در شمار [[غنایم]] یکی از [[مسلمانان]] به نام [[ثابت بن قیس بن شماس]] یا پسر عموی او درآمد. سپس مقرر شد در برابر مبلغی [[آزاد]] شود. [[جویریه]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و برای [[آزادی]] خود [[یاری]] خواست. [[رسول اکرم]]{{صل}} با پرداخت آن مبلغ معین او را آزاد کرد و به [[ازدواج]] خود درآورد. وی به هنگام [[اسارت]] ۲۰ سال داشت و در سال ۵۰ یا ۵۶ در سنّ ۶۵ سالگی درگذشت <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۹۵؛ ر.ک: تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۱۹؛ الاصابه، ج ۸، ص ۷۳ ـ ۷۴.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
برخی از افراد مهم و برجسته [[تاریخ]] از [[قبیله]] بنی مصطلق بوده‌‌اند؛ اما بسیاری از آنان را به سبب آنکه بنی‌‌مصطلق شاخه‌‌ای از [[خزاعه]] است با نسبت [[خزاعی]] می‌‌شناسند، با این حال برخی از این افراد با همان نسبت "مصطلقی" [[شهرت]] دارند. مشهورترین عضو آنان جُوَیریّه است. وی دختر [[حارث بن ابی ضرار]] [[رئیس]] قبیله بنی‌‌مصطلق و [[همسر]] پسرعمویش (مسافع بن [[صفوان]] مصطلقی یا صفوان بن [[مالک]]) بود که در [[غزوه بنی مصطلق]] مانند سایر [[زنان]] این قبیله [[اسیر]] شد و در شمار [[غنایم]] یکی از [[مسلمانان]] به نام [[ثابت بن قیس بن شماس]] یا پسر عموی او درآمد. سپس مقرر شد در برابر مبلغی [[آزاد]] شود. جویریه نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و برای [[آزادی]] خود [[یاری]] خواست. [[رسول اکرم]] {{صل}} با پرداخت آن مبلغ معین او را آزاد کرد و به [[ازدواج]] خود درآورد. وی به هنگام [[اسارت]] ۲۰ سال داشت و در سال ۵۰ یا ۵۶ در سنّ ۶۵ سالگی درگذشت <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۹۵؛ ر. ک: تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۱۹؛ الاصابه، ج ۸، ص ۷۳ ـ ۷۴.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>


==غزوه بنی‌مصطلق==
== غزوه بنی‌مصطلق ==
غزوه بنی‌مصطلق<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴.</ref> یا [[غزوه]] مریسیع<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.</ref> در [[روز]] [[دوشنبه]] دوم [[شعبان]] [[سال پنجم هجری]] رخ داد؛ اما برخی زمان آن را روز [[شنبه]] اول [[ماه شعبان]]<ref> المحبر، ص ۱۱۴.</ref>[[سال]] ششم دانسته‌‌اند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۸۹؛ المحبر، ص ۱۱۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۹.</ref>.
غزوه بنی‌مصطلق<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴.</ref> یا [[غزوه]] مریسیع<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.</ref> در [[روز]] [[دوشنبه]] دوم [[شعبان]] [[سال پنجم هجری]] رخ داد؛ اما برخی زمان آن را روز [[شنبه]] اول [[ماه شعبان]]<ref> المحبر، ص ۱۱۴.</ref>[[سال]] ششم دانسته‌‌اند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص ۲۸۹؛ المحبر، ص ۱۱۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۹.</ref>.


حادثه از این قرار است که به [[پیامبر]]{{صل}} خبر رسید "[[حارث بن ابی‌ضرار]]" ـ [[رئیس]] و بزرگ [[بنی‌مصطلق]] ـ همراه قبیله‌اش و تعدادی از قبیله‌ها، قصد حمله به [[مدینه]] و [[جنگ]] با [[رسول خدا]]{{صل}} را دارند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.</ref>، [[پیامبر]]{{صل}} "[[بریدة بن حصیب اسلمی]]" را برای به دست آوردن اطلاعات به سمت آنان فرستاد. او نزد [[حارث بن ابی‌ضرار]] رفت و خود را از عرب‌های بیابانگرد معرفی کرد و گفت: "در قومش پیروانی هستند که قصد [[یاری]] وی را دارند". [[بریدة بن حصیب اسلمی]] با این روش به [[حارث بن ابی‌ضرار]] نزدیک و از برنامه‌های او و قبیله‌اش [[آگاه]] شد. او پس از مدتی بازگشت و [[رسول خدا]]{{صل}} را از [[درستی]] خبر [[آگاه]] ساخت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۴-۴۰۵.</ref>.
حادثه از این قرار است که به [[پیامبر]] {{صل}} خبر رسید "[[حارث بن ابی‌ضرار]]" ـ [[رئیس]] و بزرگ [[بنی‌مصطلق]] ـ همراه قبیله‌اش و تعدادی از قبیله‌ها، قصد حمله به [[مدینه]] و [[جنگ]] با [[رسول خدا]] {{صل}} را دارند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.</ref>، [[پیامبر]] {{صل}} "[[بریدة بن حصیب اسلمی]]" را برای به دست آوردن اطلاعات به سمت آنان فرستاد. او نزد [[حارث بن ابی‌ضرار]] رفت و خود را از عرب‌های بیابانگرد معرفی کرد و گفت: "در قومش پیروانی هستند که قصد [[یاری]] وی را دارند". [[بریدة بن حصیب اسلمی]] با این روش به [[حارث بن ابی‌ضرار]] نزدیک و از برنامه‌های او و قبیله‌اش [[آگاه]] شد. او پس از مدتی بازگشت و [[رسول خدا]] {{صل}} را از [[درستی]] خبر [[آگاه]] ساخت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۴-۴۰۵.</ref>.


[[پیامبر]]{{صل}} نیز [[مسلمانان]] را جمع و آنها را از حضور [[دشمن]] و [[فتنه]] [[رئیس]] [[بنی‌مصطلق]] [[آگاه]] کرد. شمار [[سپاه اسلام]] را ۷۰۰ نفر [[ثبت]] کرده‌‌اند<ref> السیرة‌‌النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref>. آنان ۳۰ اسب داشتند که ۱۰ اسب از [[مهاجران]] و ۲۰ اسب از [[انصار]] بود. [[رسول خدا]] نیز دو اسب داشت. [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} از جمله اسب‌‌سواران بودند <ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref>. در این [[غزوه]] بسیاری از [[منافقان]] نیز بودند که هرگز تا آن زمان در هیچ [[جنگی]] همراه [[خاتم انبیاء]] شرکت نداشتند که البته به [[امید]] [[غنیمت]] و به علت نزدیکی مسیر، همراه [[مسلمانان]] آمده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} [[پرچم]] [[مهاجران]] را به "[[عمار بن یاسر]]" و [[پرچم]] [[انصار]] را به "[[سعد بن عباده]]" سپرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. "[[ام‌سلمه]]" و "[[عایشه]]" نیز [[پیامبر]]{{صل}} را [[همراهی]] می‌کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹.</ref>.  
[[پیامبر]] {{صل}} نیز [[مسلمانان]] را جمع و آنها را از حضور [[دشمن]] و [[فتنه]] [[رئیس]] [[بنی‌مصطلق]] [[آگاه]] کرد. شمار سپاه اسلام را ۷۰۰ نفر [[ثبت]] کرده‌‌اند<ref> السیرة‌‌النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref>. آنان ۳۰ اسب داشتند که ۱۰ اسب از [[مهاجران]] و ۲۰ اسب از [[انصار]] بود. [[رسول خدا]] نیز دو اسب داشت. [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]] {{ع}} از جمله اسب‌‌سواران بودند <ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref>. در این [[غزوه]] بسیاری از [[منافقان]] نیز بودند که هرگز تا آن زمان در هیچ [[جنگی]] همراه [[خاتم انبیاء]] شرکت نداشتند که البته به [[امید]] [[غنیمت]] و به علت نزدیکی مسیر، همراه [[مسلمانان]] آمده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} [[پرچم]] [[مهاجران]] را به "[[عمار بن یاسر]]" و [[پرچم]] [[انصار]] را به "[[سعد بن عباده]]" سپرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. "[[ام‌سلمه]]" و "[[عایشه]]" نیز [[پیامبر]] {{صل}} را [[همراهی]] می‌کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹.</ref>.  


در طول مسیر، یکی از جاسوسان [[بنی‌مصطلق]] در منطقه "بقعاء"، به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد. او گفت: "[[حارث]]، [[سپاه]] زیادی فراهم کرده و آماده [[جنگ]] با شماست". [[پیامبر]]{{صل}} از وی خواست تا [[اسلام]] را بپذیرد. او در پاسخ گفت "تابع [[قوم]] خود است" و بعد از عدم قبول [[اسلام]] کشته شد. خبر این حادثه به لشکرگاه [[حارث بن ابی‌ضرار]] رسید و سبب ایجاد [[ترس]] شدیدی در [[دل]] [[بنی‌مصطلق]] و پیروانشان شد و روی این جریان، بسیاری از [[هم‌پیمانان]] ابی‌ضرار از اطراف او و قبیله‌اش پراکنده شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref>.
در طول مسیر، یکی از جاسوسان [[بنی‌مصطلق]] در منطقه "بقعاء"، به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد. او گفت: "[[حارث]]، [[سپاه]] زیادی فراهم کرده و آماده [[جنگ]] با شماست". [[پیامبر]] {{صل}} از وی خواست تا [[اسلام]] را بپذیرد. او در پاسخ گفت "تابع [[قوم]] خود است" و بعد از عدم قبول [[اسلام]] کشته شد. خبر این حادثه به لشکرگاه [[حارث بن ابی‌ضرار]] رسید و سبب ایجاد [[ترس]] شدیدی در [[دل]] [[بنی‌مصطلق]] و پیروانشان شد و روی این جریان، بسیاری از هم‌پیمانان ابی‌ضرار از اطراف او و قبیله‌اش پراکنده شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref>.


سرانجام دو [[سپاه]]، کنار "آبگیر مریسیع" روبه‌روی یکدیگر قرار گرفتند. در ابتدا [[پیامبر]]{{صل}} آنان را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>؛ اما شروع به [[تیراندازی]] کردند. پس از آن، [[جنگ]] تن به تن آغاز شد و صفوف [[دشمن]] به سرعت از هم پاشید. در این [[جنگ]] ده نفر از [[مشرکان]] [[بنی‌مصطلق]] کشته و بقیه به [[اسارت]] در آمدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref> و تنها یک نفر از [[مهاجران]] به صورت اشتباهی در میدان [[جنگ]]، به دست یکی از [[انصار]] به [[شهادت]] رسید<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref>. [[شعار]] [[مسلمانان]] در این [[جنگ]] "یا [[منصور]] اَمِت اَمِت" (ای [[پیروز]] بمیران، بمیران) بوده است<ref>عبدالرحمن سهیلی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۲۰۴؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>.
سرانجام دو [[سپاه]]، کنار "آبگیر مریسیع" روبه‌روی یکدیگر قرار گرفتند. در ابتدا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>؛ اما شروع به [[تیراندازی]] کردند. پس از آن، [[جنگ]] تن به تن آغاز شد و صفوف [[دشمن]] به سرعت از هم پاشید. در این [[جنگ]] ده نفر از [[مشرکان]] [[بنی‌مصطلق]] کشته و بقیه به [[اسارت]] در آمدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref> و تنها یک نفر از [[مهاجران]] به صورت اشتباهی در میدان [[جنگ]]، به دست یکی از [[انصار]] به [[شهادت]] رسید<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref>. [[شعار]] [[مسلمانان]] در این [[جنگ]] "یا [[منصور]] اَمِت اَمِت" (ای [[پیروز]] بمیران، بمیران) بوده است<ref>عبدالرحمن سهیلی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۲۰۴؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>.


بازماندگان [[بنی‌مصطلق]] همگی [[اسیر]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۴۸.</ref>. از جمله [[اسیران]]، دختر بیست ساله<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰.</ref> [[حارث بن ابی‌ضرار]]، [[رئیس]] بنی‌مصطلق به نام [[جویریه]] بود. [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، او را [[اسیر]] کرده، نزد [[پیامبر]]{{صل}} آورد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. در مجموع، دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند نصیب [[مسلمانان]] شد. بعد از تقسیم [[غنایم]] که [[زنان]] و [[کودکان]] نیز میانشان بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۹۲.</ref>. گفته شده [[مسلمانان]] پس از این جریان، اسیرانی را که از سهم آنان بود، [[آزاد]] کردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۳-۱۴۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۷۹-۲۸۰؛ [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
بازماندگان [[بنی‌مصطلق]] همگی [[اسیر]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۴۸.</ref>. از جمله [[اسیران]]، دختر بیست ساله<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰.</ref> [[حارث بن ابی‌ضرار]]، [[رئیس]] بنی‌مصطلق به نام جویریه بود. [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، او را [[اسیر]] کرده، نزد [[پیامبر]] {{صل}} آورد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. در مجموع، دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند نصیب [[مسلمانان]] شد. بعد از تقسیم [[غنایم]] که [[زنان]] و کودکان نیز میانشان بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۹۲.</ref>. گفته شده [[مسلمانان]] پس از این جریان، اسیرانی را که از سهم آنان بود، [[آزاد]] کردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۳-۱۴۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۷۹-۲۸۰؛ [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>


==[[حادثه افک]]==
== حادثه افک ==
از حوادث مهمی که در [[غزوه بنی مصطلق]] بنا بر [[نقل]] مشهور برای [[عایشه]] رخ داد داستان [[افک]] بود. بنا بر گزارش‌هایی، عایشه در بازگشت از غزوه بنی مصطلق هنگامی که رسول‌‌ [[خدا]]{{صل}} در منزلی توقف کرد برای قضای [[حاجت]] از جمع فاصله گرفت و چون بازگشت متوجه شد گردنبندش گم شده و چون برای یافتن آن به جست و جو پرداخت [[رسول]] ‌‌خدا{{صل}} و یارانش حرکت کردند و عایشه از قافله دور ماند. وی به همراه [[صفوان بن معطل]] خود را به قافله رساند و این تأخیر، زمینه [[اتهام]] را فراهم ساخت. این داستان به [[حدیث]] افک مشهور<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۳۱۹‌‌ـ۳۲۱؛ الکامل، ج ۲، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۹.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.</ref> درباره آن نازل شد<ref>ر. ک: تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۳۲۲.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۵-۱۴۷.</ref>
{{اصلی|حادثه افک}}
از حوادث مهمی که در [[غزوه بنی مصطلق]] بنا بر [[نقل]] مشهور برای [[عایشه]] رخ داد داستان [[افک]] بود. بنا بر گزارش‌هایی، عایشه در بازگشت از غزوه بنی مصطلق هنگامی که رسول‌‌ [[خدا]] {{صل}} در منزلی توقف کرد برای قضای [[حاجت]] از جمع فاصله گرفت و چون بازگشت متوجه شد گردنبندش گم شده و چون برای یافتن آن به جست و جو پرداخت [[رسول]] ‌‌خدا {{صل}} و یارانش حرکت کردند و عایشه از قافله دور ماند. وی به همراه [[صفوان بن معطل]] خود را به قافله رساند و این تأخیر، زمینه [[اتهام]] را فراهم ساخت. این داستان به [[حدیث]] افک مشهور<ref>تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۳۱۹‌‌ـ۳۲۱؛ الکامل، ج ۲، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۹.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.</ref> درباره آن نازل شد<ref>ر. ک: تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۳۲۲.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۵-۱۴۷.</ref>


==[[فتنه‌انگیزی]] [[منافقان]] و [[نزول]] [[سوره منافقون]]==
== [[فتنه‌انگیزی]] [[منافقان]] و نزول [[سوره منافقون]] ==
از گزارش‌های متعدد درباره برخی حوادث این [[غزوه]] چنین برمی‌‌آید که مسلمانان در این غزوه با مشکل کم‌‌آبی روبه‌‌رو بودند، به گونه‌‌ای که برخی مسلمانان برای غسل‌های [[واجب]] خود دچار مشکل شدند از این رو [[آیه تیمم]] نازل شد و [[دستور]] [[تیمم]] را بیان کرد<ref>المبسوط، ج ۱، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>.  
از گزارش‌های متعدد درباره برخی حوادث این [[غزوه]] چنین برمی‌‌آید که مسلمانان در این غزوه با مشکل کم‌‌آبی روبه‌‌رو بودند، به گونه‌‌ای که برخی مسلمانان برای غسل‌های [[واجب]] خود دچار مشکل شدند از این رو آیه تیمم نازل شد و [[دستور]] [[تیمم]] را بیان کرد<ref>المبسوط، ج ۱، ص ۱۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>.  


بر پایه گزارشی مشهور پس از [[غزوه]] بنی‌‌مصطلق رسول‌‌خدا{{صل}} بر سر چاهی کم‌‌آب فرود آمدند و در این هنگام برای برداشتن آب بین [[سِنان بن وَبْر]] و [[جَهْجَاه بن مسعود]] (یا [[اَنَس‌‌ بن سیار]] و [[جهجاه بن سعید]] به سبب گیر کردن دلو آنان به یکدیگر)<ref>رک: تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۲.</ref> درگیری رخ داد. جهجاه با دست به صورت [[سنان]] زد و صورت وی خونین شد. سپس سنان از [[خزرجیان]] و جهجاه از [[قریشیان]] [[یاری]] خواستند و چیزی نمانده بود که فتنه‌‌ای برپا شود. از سویی [[منافق]] مشهور، [[عبدالله بن اُبَیّ]]، از ماجرا باخبر شد و با [[انتقاد]] از [[گرایش]] [[مردم]] به [[دین اسلام]] و یاری رسول‌‌خدا{{صل}} به یارانش گفت: اگر به [[مدینه]] بازگردم عزیزان را وادار می‌‌کنم تا ذلیلان را از [[شهر]] بیرون رانند. زیدبن [[ارقم]] که در آن [[زمان]] هنوز بالغ نشده بود در میان این جمع بود و ماجرای عبدالله بن ابیّ و سخنان وی را به رسول‌‌خدا{{صل}} خبر داد؛ اما [[عبدالله بن ابی]] در حضور رسول خدا{{صل}} [[زید بن ارقم]] را به سبب نابالغ بودنش [[تکذیب]] و از رسول خدا{{صل}} عذرخواهی کرد. به همین مناسبت آیات ذیل از [[سوره منافقون]] نازل شد و ضمن بازگو کردن سخنان عبدالله بن ابیّ، با صراحت [[نفاق]] او را [[تبیین]] کرد. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز [[زید بن ارقم]] را [[تصدیق]] فرمود.  
بر پایه گزارشی مشهور پس از [[غزوه]] بنی‌‌مصطلق رسول‌‌خدا {{صل}} بر سر چاهی کم‌‌آب فرود آمدند و در این هنگام برای برداشتن آب بین [[سِنان بن وَبْر]] و [[جَهْجَاه بن مسعود]] (یا [[اَنَس‌‌ بن سیار]] و [[جهجاه بن سعید]] به سبب گیر کردن دلو آنان به یکدیگر)<ref>رک: تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۲.</ref> درگیری رخ داد. جهجاه با دست به صورت [[سنان]] زد و صورت وی خونین شد. سپس سنان از [[خزرجیان]] و جهجاه از [[قریشیان]] [[یاری]] خواستند و چیزی نمانده بود که فتنه‌‌ای برپا شود. از سویی [[منافق]] مشهور، [[عبدالله بن اُبَیّ]]، از ماجرا باخبر شد و با [[انتقاد]] از [[گرایش]] [[مردم]] به [[دین اسلام]] و یاری رسول‌‌خدا {{صل}} به یارانش گفت: اگر به [[مدینه]] بازگردم عزیزان را وادار می‌‌کنم تا ذلیلان را از [[شهر]] بیرون رانند. زیدبن [[ارقم]] که در آن [[زمان]] هنوز بالغ نشده بود در میان این جمع بود و ماجرای عبدالله بن ابیّ و سخنان وی را به رسول‌‌خدا {{صل}} خبر داد؛ اما [[عبدالله بن ابی]] در حضور رسول خدا {{صل}} [[زید بن ارقم]] را به سبب نابالغ بودنش [[تکذیب]] و از رسول خدا {{صل}} عذرخواهی کرد. به همین مناسبت آیات ذیل از [[سوره منافقون]] نازل شد و ضمن بازگو کردن سخنان عبدالله بن ابیّ، با صراحت [[نفاق]] او را [[تبیین]] کرد. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز [[زید بن ارقم]] را [[تصدیق]] فرمود.  


در طول مسیر بازگشت، پسر [[عبدالله بن ابی]] در حضور [[مردم]]، شتر [[پدر]] را بر [[زمین]] خواباند و در حالی که او را رها نمی‌کرد، از پدرش می‌خواست به [[زبونی]] و [[خواری]] خود [[اقرار]] کرده، [[عزت]] و [[قدرت]] را از آن [[رسول خدا]]{{صل}} بداند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} سراغ پسر [[عبدالله]] آمد و قسم یاد کرد تا وقتی [[عبدالله بن ابی]] همراه آنان باشد، با او [[رفتاری]] [[نیکو]] خواهند داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. برخی [[اصحاب]] نیز از [[رسول]] اعظم{{صل}} اجازه [[قتل]] [[عبدالله بن ابی]] را خواستار شدند که ایشان فرمود: "نمی‌خواهم [[مردم]] بگویند [[محمد]]، اصحابش را به [[قتل]] می‌رساند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۸ -۶۰۹؛ این هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۳.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۵-۱۴۷.</ref>
در طول مسیر بازگشت، پسر [[عبدالله بن ابی]] در حضور [[مردم]]، شتر [[پدر]] را بر [[زمین]] خواباند و در حالی که او را رها نمی‌کرد، از پدرش می‌خواست به [[زبونی]] و [[خواری]] خود [[اقرار]] کرده، [[عزت]] و [[قدرت]] را از آن [[رسول خدا]] {{صل}} بداند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} سراغ پسر [[عبدالله]] آمد و قسم یاد کرد تا وقتی [[عبدالله بن ابی]] همراه آنان باشد، با او [[رفتاری]] [[نیکو]] خواهند داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. برخی [[اصحاب]] نیز از [[رسول]] اعظم {{صل}} اجازه [[قتل]] [[عبدالله بن ابی]] را خواستار شدند که ایشان فرمود: "نمی‌خواهم [[مردم]] بگویند [[محمد]]، اصحابش را به [[قتل]] می‌رساند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۰۸ -۶۰۹؛ این هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۳.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۴۵-۱۴۷.</ref>


==ماجرای [[ولید]] و [[بنی‌مصطلق]]==
== ماجرای ولید و [[بنی‌مصطلق]] ==
پس از غزوه بنی مصطلق رسول ‌‌خدا{{صل}} [[ولید بن عقبة بن ابی معیط]] را برای دریافت [[صدقات]] ([[زکات]])<ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۲۴۹.</ref> به [[قبیله]] بنی‌‌المصطلق فرستاد. آنان با [[آگاهی]] از این موضوع شادمان از منازل خود خارج شده، به استقبال ولید آمدند؛ اما ولید (آنان را ترساند و)<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۳، ص ۲۲۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت و با گزارشی [[دروغ]] به رسول‌‌خدا{{صل}} خبر داد که [[بنی مصطلق]] [[مرتد]] شده و به قصد کشتن او از منزلشان خارج شده‌‌اند. در این هنگام آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نازل شد. این آیه با [[فاسق]] دانستن ولید، به تحقیق درباره خبر گزارشگر فاسق [[دستور]] داد <ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۶۰؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref>، از این رو رسول‌‌ خدا{{صل}} فرمود: درنگ و تحقیق از [[خداوند]] و [[عجله]] از [[شیطان]] است<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۲۱۲.</ref>. برخی گفته‌‌اند: [[رفتار]] [[ولید]] به کدورت و [[دشمنی]] وی با [[بنی مصطلق]] در [[دوره جاهلی]] باز می‌‌گردد<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۵۹؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۵.</ref>.
پس از غزوه بنی مصطلق رسول ‌‌خدا {{صل}} [[ولید بن عقبة بن ابی معیط]] را برای دریافت [[صدقات]] ([[زکات]])<ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۲۴۹.</ref> به [[قبیله]] بنی‌‌المصطلق فرستاد. آنان با [[آگاهی]] از این موضوع شادمان از منازل خود خارج شده، به استقبال ولید آمدند؛ اما ولید (آنان را ترساند و)<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۳، ص ۲۲۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت و با گزارشی [[دروغ]] به رسول‌‌خدا {{صل}} خبر داد که [[بنی مصطلق]] [[مرتد]] شده و به قصد کشتن او از منزلشان خارج شده‌‌اند. در این هنگام آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نازل شد. این آیه با [[فاسق]] دانستن ولید، به تحقیق درباره خبر گزارشگر فاسق [[دستور]] داد <ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۶۰؛ التبیان، ج ۹، ص ۳۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref>، از این رو رسول‌‌ خدا {{صل}} فرمود: درنگ و تحقیق از [[خداوند]] و [[عجله]] از [[شیطان]] است<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۲۱۲.</ref>. برخی گفته‌‌اند: [[رفتار]] ولید به کدورت و [[دشمنی]] وی با [[بنی مصطلق]] در [[دوره جاهلی]] باز می‌‌گردد<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۵۹؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۵.</ref>.


به نظر [[زمخشری]] از [[آیه]] بعد به دست می‌‌آید عده‌‌ای می‌‌خواسته‌‌اند رسول‌‌خدا{{صل}} را بر ضدّ بنی مصطلق تحریک کنند و از این رو [[نکوهش]] شدند: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}}<ref>«و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۶۱.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
به نظر [[زمخشری]] از [[آیه]] بعد به دست می‌‌آید عده‌‌ای می‌‌خواسته‌‌اند رسول‌‌خدا {{صل}} را بر ضدّ بنی مصطلق تحریک کنند و از این رو [[نکوهش]] شدند: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}}<ref>«و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۶۱.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[بنی مصطلق]]
* [[بنی مصطلق]]
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه بنی‌مصطلق (مقاله)|غزوه بنی‌مصطلق]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۶''']]
# [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[بنی مصطلق (مقاله)|مقاله «بنی مصطلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۶''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{غزوه‌ها}}
{{غزوه‌ها}}
{{ماه رمضان}}
{{ماه رمضان}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:غزوه‌ها]]
[[رده:غزوه‌ها]]
۱۱۷٬۲۷۲

ویرایش