سرگذشت زندگی حضرت آدم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = حضرت آدم | | موضوع مرتبط = حضرت آدم | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[سرگذشت زندگی حضرت آدم در نهج البلاغه]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
=== توبه و انابه=== | === توبه و انابه=== | ||
در پی [[فرمان]] خروج از [[بهشت]] و هبوط، آدم {{ع}} و حوّا دریافتند که با [[فریب]] [[شیطان]] و [[ستم]] بر خویش، آن محیط آرام و پرنعمت را از دست دادهاند؛ ازاینرو در | در پی [[فرمان]] خروج از [[بهشت]] و هبوط، آدم {{ع}} و حوّا دریافتند که با [[فریب]] [[شیطان]] و [[ستم]] بر خویش، آن محیط آرام و پرنعمت را از دست دادهاند؛ ازاینرو در مقام [[توبه]] و [[انابه]] به درگاه [[خدا]] برخاستند و [[لطف خدا]] نیز شامل حالشان گشت. آدم از [[پروردگار]] خود کلماتی رادریافت و با آن کلمات [[توبه]] کرد. [[خداوند]] نیز [[توبه]] آنان را پذیرفت: {{متن قرآن| فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است؛ سوره بقره، آیه: ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref> گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود، سوره اعراف، آیه: ۲۳.</ref>، {{متن قرآن| ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى}}<ref> سپس پروردگارش او را برگزید و او را بخشود و راهنمایی کرد، سوره طه، آیه: ۱۲۲.</ref> به گفته طبرسی و [[علامه طباطبایی]]، توبهبندگان، در میان دو [[توبه]] [[خداوند]] قرار دارد؛ زیرا بازگشت او از [[نافرمانی]]، منوط به [[توفیق]] و [[رحمت خدا]] است و پس از [[توبه]] نیز محتاج است که [[خداوند]] به عنایت و [[رحمت]] خود، [[توبه]] او را بپذیرد؛ بنابراین ابتدا [[خداوند]] به آدم {{ع}} [[توفیق]] [[توبه]] داد و پس از آن که آدم {{ع}} [[توبه]]، کرد توبهاش را پذیرفت<ref>مجمعالبیان، ج۱، ص ۲۰۰؛ [[المیزان]]، ج ۱، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|آدم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱]]، ص ۱۴۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۰
حوادث پیش از ترک بهشت
درخت ممنوعه
در دو جای قرآن، فرمان سکونت در بهشت با نهی از نزدیک شدن به درخت ممنوع همراه است: ﴿وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۱] نیز ﴿وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۲]. در قرآن، به اینکه این درخت چه بوده بدان اشارهای نشده است؛ ولی مفسّران با استناد به روایاتِ تفسیری، مصادیقی را برای آن ذکر کردهاند: عدّهای آن را بوته گندم دانسته؛ گروهی انگور و خرما و انجیر و برخی درخت کافور را ذکر کردهاند. بعضی نیز از آن به درخت حسد، درخت دانش، خیر و شرّ یا درخت جوانی و زندگی جاوید تعبیر کردهاند[۳].
به گفته امام رضا (ع) در پاسخ عبدالسلام هروی که از ماهیّت آن درخت پرسیده و از اینکه مردم درباره آن، سخنان گوناگونی میگویند گزارش داده بود، درخت بهشتی انواعی را برمیتابد (= به شکلهای مختلف درآمده، میوههای گوناگون میدهد). آن درخت گندم بوده و در عین حال انگور داشته؛ زیرا مانند درختان دنیا نبوده است....[۴]. برخی این درخت را تمثیل زندگی دنیا برای آدم (ع)دانستهاند[۵].[۶]
عملیات فریبکارانه ابلیس
در آیات: ﴿فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ﴾[۷]؛ ﴿يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ﴾[۸]؛ و ... آمده است که آدم و حوّا با وسوسه، فریب و گمراهسازی ابلیس، از درخت ممنوع خوردند یا چشیدند و بیدرنگ لباسهایشان فروریخت و در نتیجه، شرمگاهشان آشکار و از بهشت اخراج شدند. از تعبیرهای ﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ﴾، ﴿فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ﴾، ﴿فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ﴾ برمیآید که ابتدا وسوسه شیطان، بعد فریب خوردن آدم و حوّا و در پی آن، لغزش و اخراج آن دو از بهشت صورت گرفته است. مفسّران در چگونگی دسترس ابلیس به آدم و حوّا ـ با اینکه ابلیس از بهشت رانده شده بود ـ وجوهی گفتهاند؛ مانند: ابلیس به آسمان نزدیک میشد و با آدم سخن میگفت. ابلیس به درِ بهشت نزدیک شده، آدم را صدا میزد و از آنجا با او سخن میگفت.
ابلیس از زمین به آدم پیام میفرستاد و با او سخن میگفت و....[۹].
از ظاهر این توجیهها برمیآید که بهشتِ آدم را بهشت موعود دانستهاند که ابلیس نمیتواند وارد آن شود؛ در حالیکه ظاهر آیات قرآن با این سخن سازگار نیست و دلیل محکمی برای پذیرش آن وجود ندارد.
به گفته علامه طباطبایی، از آیات مربوط استفاده میشود که آدم و حوّا شیطان را دیده و شناختهاند و مانعی ندارد که شیطان وارد بهشت شده باشد؛ چرا که در بهشتِ "جاوید" جایی برای شیطان نیست، نه بهشت "آدم"؛ ازاینرو همگی بعدا از آن اخراج شدند[۱۰].[۱۱]
حوادث پس از ترک بهشت
هبوط آدم و حوا
هبوط در لغت به معنای فرود اجباری است[۱۲]. طبری آنرا به معنای جای گرفتن دانسته[۱۳] و به گفته شیخ طوسی، معنای آن، پایین آمدن سریع است[۱۴]. گروهی مقصود از هبوط و نزول آدم به زمین را هبوط از حالت و مقام نخست او دانسته و گفتهاند: منظور تنزّل مقامی است، نه مکانی؛ به این معنا که آدم از مقام ارجمند خویش و از آن بهشت سرسبز پایین آمد[۱۵]. آیاتی از قرآن به هبوط آدم و استقرار او بر روی زمین پرداخته است: ﴿فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ﴾[۱۶] آیات ﴿قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۱۷]؛ ﴿ قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴾[۱۸]؛ ﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى﴾[۱۹] نیز چنین است.
در اینکه مخاطبان ﴿اهْبِطُواْ﴾ چه کسانی هستند، احتمالهایی چون آدم و حوّا و ابلیس[۲۰]، آدم و حوّا و وسوسه[۲۱]، آدم و حوّا و نسل آن دو[۲۲]، آدم و حوّا ذکر شده که در صورت اخیر، طبق عادت عرب، به صورت جمع آورده شده است.[۲۳] گویا که مخاطب اصلی، آدم و حوّا هستند؛ از این رو در آیه ﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى﴾[۲۴] که پیشتر یاد شد، به صورت تثنیه آورده شده؛ ولی چون هبوط آنها، سکونت فرزندان و نسلهای ایشان را نیز در زمین به دنبال داشت، در جمله ﴿بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ﴾ و در بقیّه موارد، به صورت جمع ﴿اهْبِطُواْ﴾ آورده شده است. به تعبیر دیگر، در این خطاب، آدم و حوّا و نسل آن دو مقصودند؛ چرا که فرزندان آنان نیز در این حکم با آنان مشترکند و در حقیقت، هبوط آنان سکونت همه آدمیزادگان را در زمین به دنبال داشته است.[۲۵] در آیه ﴿فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ﴾[۲۶] امر به هبوط نقل، و در آیه ﴿قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۲۷]، این امر تکرار شده است[۲۸].
توبه و انابه
در پی فرمان خروج از بهشت و هبوط، آدم (ع) و حوّا دریافتند که با فریب شیطان و ستم بر خویش، آن محیط آرام و پرنعمت را از دست دادهاند؛ ازاینرو در مقام توبه و انابه به درگاه خدا برخاستند و لطف خدا نیز شامل حالشان گشت. آدم از پروردگار خود کلماتی رادریافت و با آن کلمات توبه کرد. خداوند نیز توبه آنان را پذیرفت: ﴿ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴾[۲۹]، ﴿قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۳۰]، ﴿ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى﴾[۳۱] به گفته طبرسی و علامه طباطبایی، توبهبندگان، در میان دو توبه خداوند قرار دارد؛ زیرا بازگشت او از نافرمانی، منوط به توفیق و رحمت خدا است و پس از توبه نیز محتاج است که خداوند به عنایت و رحمت خود، توبه او را بپذیرد؛ بنابراین ابتدا خداوند به آدم (ع) توفیق توبه داد و پس از آن که آدم (ع) توبه، کرد توبهاش را پذیرفت[۳۲].[۳۳]
منابع
پانویس
- ↑ و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمتهای) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید؛ سوره بقره، آیه: ۳۵.
- ↑ و ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گزینید و از هر جا خواهید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد؛ سوره اعراف، آیه: ۱۹.
- ↑ التبیان، ج۱، ص ۱۵۷؛ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۳۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۱۹۵.
- ↑ عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۳۹۷.
- ↑ تفسیر ملاصدرا، ج ۳، ص ۹۲ ـ ۹۳؛ الرسائل التوحیدیه، ص ۱۸۶.
- ↑ ناصح، علی احمد، آدم، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص ۱۴۱.
- ↑ شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: ۳۶.
- ↑ ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر میکند تا شرمگاههایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمیبینید میبینند؛ بیگمان ما شیطانها را سرپرست کسانی کردهایم که ایمان ندارند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۷.
- ↑ التبیان، ج۱، ص ۱۶۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۹۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۱۵.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۱۳۱.
- ↑ ناصح، علی احمد، آدم، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص ۱۴۲-۱۴۳.
- ↑ مفردات، ص۸۳۲، «هبط»؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۳۳۲.
- ↑ جامع البیان، م ۱، ج ۱، ص ۳۴۲.
- ↑ التبیان، ج ۴، ص ۳۷۵.
- ↑ نمونه، ج ۱، ص ۱۸۷؛ احسنالحدیث، ج ۱، ص ۹۸.
- ↑ شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: ۳۶.
- ↑ گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره بقره، آیه: ۳۸.
- ↑ فرمود: فرود آیید! برخی دشمن برخی دیگر و در زمین تا روزگاری آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت. فرمود: در آن زندگی میکنید و در آن میمیرید و از آن بیرون آورده میشوید؛ سوره اعراف، آیه: ۲۴- ۲۵.
- ↑ فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه میگردد و نه در رنج میافتد؛ سوره طه، آیه: ۱۲۳.
- ↑ التبیان، ج۴، ص ۳۷۵؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۱۹۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۹۸.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص ۱۶۴؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۴۳۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۴؛ تفسیر ملاصدرا، ج۳، ص۱۰۹.
- ↑ فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه میگردد و نه در رنج میافتد؛ سوره طه، آیه: ۱۲۳.
- ↑ نمونه، ج ۱، ص ۱۹۹؛ احسنالحدیث، ج ۶، ص ۴۶۲.
- ↑ شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت؛ سوره بقره، آیه: ۳۶.
- ↑ گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره بقره، آیه: ۳۸.
- ↑ ناصح، علی احمد، آدم، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص ۱۴۵؛ نوریها، حسن علی، مقاله «آدم»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۵-۳۹.
- ↑ آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است؛ سوره بقره، آیه: ۳۷.
- ↑ گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود، سوره اعراف، آیه: ۲۳.
- ↑ سپس پروردگارش او را برگزید و او را بخشود و راهنمایی کرد، سوره طه، آیه: ۱۲۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱، ص ۲۰۰؛ المیزان، ج ۱، ص ۱۳۳.
- ↑ ناصح، علی احمد، آدم، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص ۱۴۵.