دارالرده در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = دارالرده
| عنوان مدخل  = دارالرده
| مداخل مرتبط = [[دارالرده در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{امامت}}
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[دارالرده]]''' است. "'''[[دارالرده]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[دارالردّه]] - [[سرزمین]] بازگشت - به سرزمینی اطلاق می‌شد که [[مرتدین]](بازگشتگان) از [[اسلام]] در آن بسر می‌بردند.
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دارالرده در قرآن]] - [[دارالرده در حدیث]] - [[دارالرده در فقه اسلامی]] - [[دارالرده در فقه سیاسی]]</div>
[[مرتد]] کسی است که با [[آگاهی]] از حقّانیت [[دین اسلام]]، از روی [[عناد]] و [[دشمنی]] یکی از اصول سه‌گانه [[اسلام]] ([[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]) و یا اصلی از اصول ضروری [[دین]] را، که [[انکار]] آن به [[انکار]] اصول فوق منتهی گردد [[انکار]] کند<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۹۹؛ شرح السیر الکبیر، ج۴، ص۱۰۷.</ref>. شکل‌گیری دار الردّه در [[حقیقت]]، [[تحول]] از [[دارالاسلام]] به [[دارالحرب]] است. از آنجا که [[ارتداد]] نقض [[قرارداد]] و [[تعهد]] در برابر [[خدا]] و [[مخالفت]] با [[فطرت انسانی]] به شمار می‌آید، در [[فقه سیاسی]] [[جرم]] تلقی شده و [[مجازات]] ویژه‌ای دارد<ref>ر. ک: ارتداد و اصحاب ردّه.</ref>. [[دولت اسلامی]] [[وظیفه]] خود می‌داند تا [[اهل]] ردّه را که به [[دارالحرب]] [[پناه]] برده‌اند، برای [[مجازات]] به [[دارالاسلام]] باز فراخواند. البته وجود [[اهل]] ردّه در [[دارالعهد]] و یا دارالحیاد، باعث [[نقض عهد]] و [[خروج]] از شرایط دارالحیاد می‌گردد<ref>وسایل الشیعه، ج۶، ص۹۰-۸۹؛ اختلاف الفقهاء، ص۵۹؛ الخراج، ص۱۷۸؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۰۹-۱۰۷.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۰۰.</ref>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دارالرده (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
 
==دارالرده==
شکل‌گیری دارالرده در [[حقیقت]] به مفهوم [[تحول]] [[دارالاسلام]] به [[دارالحرب]] جدید است زیرا [[ارتداد]] [[مسلمانان]] ساکن دارالحرب اثر و [[حکم]] جدیدی را بوجود نمی‌آورد، آنچه که موجب پدیدۀ جدید [[حقوقی]] و [[سیاسی]] می‌شود، ارتداد جمعی از ساکنان بخشی از دارالاسلام و یا تمرکز آنها در بخشی از [[دارالحیاد]] و یا [[دارالعهد]] است که حالت جدیدی را مستلزم می‌شود.
 
ارتداد عبارت از حالت جدید [[اعتقادی]] و تحول [[عقیدتی]] است که با [[انکار]] یکی از اصول سه‌گانه [[اسلام]] ([[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]) و یا [[نفی]] اصلی از اصول [[ضروری دین]] که انکار آن سرانجام به انکار اصول سه‌گانه منتهی می‌شود، به شخص [[مسلمان]] رخ می‌دهد<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۵۷ و جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۳.</ref>.
 
ارتداد به لحاظ این که [[نقض]] [[قرارداد]] [[تعهد]] در برابر [[خدا]] و پشت پا زدن به [[فطرت انسانی]] محسوب می‌شود، از نظر اسلام [[جرم]] به شمار می‌رود و [[مجازات]] خاصی بر آن، در [[احکام کیفری]] اسلام مقرر شده است.
[[فقها]]، [[مرتد]] را به دو گروه ملی و [[فطری]] تقسیم کرده‌اند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۵۵۲ و ۲۹۰.</ref>:
[[مرتد ملی]] به کسی گفته می‌شود که از پدر و مادر غیرمسلمان [[تولد]] شده و به هنگام [[بلوغ]] [[تابعیت]] غیراسلامی داشته و سپس مسلمان شده و اینک ارتداد یافته است.
[[مرتد فطری]] کسی است که از پدر یا مادر مسلمان تولد شده و به هنگام بلوغ دارای تابعیت فطری [[اسلامی]] بوده و از آن پس مرتد شود<ref>کشف الغطا، کتاب جهاد، مبحث دهم از باب اول؛</ref>.
ماوردی در [[الاحکام السلطانیه]] می‌گوید<ref>الاحکام السلطانیه، تألیف علی بن محمد بغدادی ماوردی، ص۵۷.</ref>: دارالرده [[احکام]] ویژه‌ای دارد که به آن لحاظ با دارالاسلام و دارالحرب متفاوت است:
دارالرده با دارالحرب چهار فرق عمده دارد:
#[[مهادنه]] با [[اهل رده]] (مرتدین) در دارالرده جائز نیست؛ در حالی که مهادنه با [[اهل حرب]] (دارالحرب) جائز است؛
#نمی‌توان با دریافت [[مال]] از مرتدین، وضعیت آنان را به طور رسمی مورد [[شناسایی]] قرار داد و ارتداد آنان را مورد [[مصالحه]] قرار داد؛
#آنان را به [[بردگی]] نمی‌توان گرفت و زنانشان را نیز [[اسیر]] نمی‌توان کرد؛
#مسلمانانی که بر آنها چیره می‌شوند، نمی‌توانند [[اموال]] آنها را به [[غنیمت]] بگیرند؛


==مقدمه==
و نیز [[دارالرده]] در مقایسۀ با [[دارالاسلام]] در چهار مورد تفاوت دارد:
[[دارالردّه]] - [[سرزمین]] بازگشت - به سرزمینی اطلاق می‌شد که [[مرتدین]](بازگشتگان) از [[اسلام]] در آن بسر می‌بردند.
#باید با آنان جنگید؛
[[مرتد]] کسی است که با [[آگاهی]] از حقّانیت [[دین اسلام]]، از روی [[عناد]] و [[دشمنی]] یکی از اصول سه‌گانه [[اسلام]] ([[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]) و یا اصلی از اصول ضروری [[دین]] را، که [[انکار]] آن به [[انکار]] اصول فوق منتهی گردد [[انکار]] کند<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۹۹؛ شرح السیر الکبیر، ج۴، ص۱۰۷.</ref>. شکل‌گیری دار الردّه در [[حقیقت]]، [[تحول]] از [[دارالاسلام]] به [[دارالحرب]] است. از آنجا که [[ارتداد]] نقض [[قرارداد]] و [[تعهد]] در برابر [[خدا]] و [[مخالفت]] با [[فطرت انسانی]] به شمار می‌آید، در [[فقه سیاسی]] [[جرم]] تلقی شده و [[مجازات]] ویژه‌ای دارد<ref>ر.ک: ارتداد و اصحاب ردّه.</ref>. [[دولت اسلامی]] [[وظیفه]] خود می‌داند تا [[اهل]] ردّه را که به [[دارالحرب]] [[پناه]] برده‌اند، برای [[مجازات]] به [[دارالاسلام]] باز فراخواند. البته وجود [[اهل]] ردّه در [[دارالعهد]] و یا دارالحیاد، باعث [[نقض عهد]] و [[خروج]] از شرایط دارالحیاد می‌گردد<ref>وسایل الشیعه، ج۶، ص۹۰-۸۹؛ اختلاف الفقهاء، ص۵۹؛ الخراج، ص۱۷۸؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۰۹-۱۰۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۰۰.</ref>.
#[[ازدواج]] با [[زنان]] آنها [[مباح]] است؛
==منابع==
#اموالشان متعلق به همۀ [[مسلمانان]] است؛
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
#رابطۀ [[نکاح]] بین مردان و همسرانشان پس از پایان گرفتن عده، [[باطل]] است. [[قاضی]] [[ابولیلی]] در [[الاحکام السلطانیه]] می‌نویسد<ref>الاحکام السلطانیه، تألیف قاضی ابولیلی، ص۵۲.</ref>:
هرگاه [[اهل رده]] ([[مرتدان]]) در داری جداگانه گردهم آمدند، به طوری که مرزی بین خود و [[جامعۀ اسلامی]] به وجود آوردند و از [[فرمان]] [[حکومت اسلامی]] [[سرپیچی]] کردند، مانند [[دارالحرب]] با آنان باید جنگید.
[[فقها]] رابطۀ دارالاسلام و دارالرده را رابطۀ خصمانه تلقی کرده‌اند و در صورت [[قدرت]] و امکانات و شرایط مساعد نظر به اینکه مورد [[شناسایی]] رسمی قرار نمی‌گیرد، [[دولت اسلامی]] را موظف به برخورد با دارالرده کرده‌اند.
اگر تجمع [[اهل]] رده در [[دارالعهد]] و یا [[دارالحیاد]] باشد و از [[تشکیلات]] خصمانه برخوردار شوند، این عمل [[سیاسی]] می‌تواند نوعی [[نقض عهد]] از طرف دارالعهد و خروج از شرایط [[بی‌طرفی]] در مورد دارالحیاد تلقی شود.
باز گرداندن و [[مجازات]] اهل رده از جمله مسئولیت‌هایی است که دولت اسلامی در [[روابط]] خود با دارالحرب به طور عموم و دارالعهد به طور خصوص، باید [[مشکلات]] آن را حل و فصل کند.
این مسئله از مصادیق بارز وضعیت [[حقوقی]] مجرمین [[مسلمان]] در دارالحرب است که نظرات متفاوتی از فقها در این زمینه دیده می‌شود، و برخی [[مسئولیت مدنی]] و جزایی را به لحاظ [[ارتکاب جرم]] تبیین کرده‌اند، و برخی نیز رابطۀ عمل را با حوزۀ [[اقتدار دولت اسلامی]] ملاک قرار داده‌اند<ref>تذکرة الفقها، ج۱، ص۴۱۷، ۴۵۱ و ۴۵۷، وسائل الشیعه، ج۶، ص۸۹ و ۹۰، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۰۷، ۱۰۹، ۱۵۴، ۱۸۶ و ۲۲۶، شرح السیر الکبیر، ج۴، ص۱۰۷، اختلاف الفقها، ص۵۹، خراج ابویوسف، ص۱۷۸، العلاقه الدولیه فی الحروب الاسلامیه، ص۱۱۶ و آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ص۱۸۳.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۳۲۱ - ۳۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۷.</ref>


==پانویس==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


 
[[رده:اصطلاحات سیاسی]]
[[رده:دارالرده در فقه سیاسی]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۷٬۷۹۳

ویرایش