سنت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = سنت| عنوان مدخل  = سنت الهی| مداخل مرتبط = [[سنت الهی در قرآن]] - [[سنت الهی در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  =}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[سنت]]''' است. "'''[[سنت الهی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سنت الهی در قرآن]] | [[سنت الهی در حدیث]] | [[سنت الهی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سنت الهی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==رابطه [[سنن الهی]] با یکدیگر در [[تکوین]] و [[تشریع]]==
'''سنت الله''' عبارت است از [[قانون]] و معامله‌ای که [[خداوند]] در [[عالم هستی]] دارد. این واژه در [[آیات]] مختلفی آمده است مانند: {{متن قرآن|فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}}. جریان امور هستی بر اسباب و مسببات و درگیری [[حق]] و [[باطل]] و نابودی باطل از جمله [[سنن الهی]] محسوب می‌شود.
*'''مطلب اوّل:''' [[خداوند]] در [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]]، [[سخن]] از [[سنن]] و [[قوانین]] خود در عالم [[تکوین]] نموده. این [[آیات]] در [[حقیقت]] بیانگر [[سنن الهی]] در [[نظام تکوین]] هستند؛ چنان‌که در [[سوره]] [[مبارکه]] [[یس]]، هنگامی که سخن از گردش [[خورشید]] در مدار خود است، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.</ref>.
*سپس حرکت ماه به دور [[زمین]] و ملاک قرار گرفتن آن برای سال و ماه قمری را [[آیه]] و [[سنّت الهی]] دیگری برمی‌شمارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.</ref>
*نظر به اینکه همه سنّت‌های [[تکوینی]] [[خداوند]]، تحت [[ولایت الهی]]، در [[جهان مادّی]] جاری است و [[ولایت الهی]] نیز از طریق [[ولایت]] [[اولیاء]] [[خداوند]]{{عم}} در پهنه [[گیتی]] [[اجرا]] می‌شود، بنابراین، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} [[حاکم]] بر [[سنن الهی]] در [[نظام تکوین]] و [[آفرینش]] است.
*'''مطلب دوم:''' از سوی دیگر، اشاره شد که میان [[قوانین]] و اعتبارات [[دینی]] و [[احکام]] و [[سنن الهی]] در [[نظام تکوین]]، رابطه‌ای [[حقیقی]] برقرار است. بنابراین، [[حقیقت]] [[دین]] و [[سنّت‌های الهی]] در [[کتاب مکنون]]، دو جلوه یک [[حقیقت]] هستند. اوّلاً، [[سنن الهی]] اموری [[حقیقی]] هستند و مانند [[قوانین اجتماعی]]، صرفاً پدیده‌هایی اعتباری نیستند و ثانیاً، تنزّل [[حقیقت]] [[دین]] و [[سنّت‌های الهی]] در [[تکوین]]، هنگام تعیّن در عالم [[دنیا]]، به صورت [[احکام شریعت]] و [[ظاهر قرآن]] می‌باشد؛ رابطه آن [[حقیقت]] با این تعیّن، رابطه ظاهر با [[باطن]] و [[جسم]] با [[روح]] و رقیقت با [[حقیقت]] است. بنابراین، اگر [[سنن الهی]] در [[نظام تکوین]]، تحت [[ولایت]] و مجرای [[اولیاء الهی]]{{عم}} عمل می‌کنند، [[ولایت]] آنان فوق همه ولایت‌ها است. با این توضیح می‌توان گفت که در [[نظام]] [[تشریع]] نیز، [[ولایت]] آنان - به [[اذن الهی]] – فراتر از همه ولایت‌ها می‌باشد.
*'''مطلب سوم:''' [[سنن الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]]، اموری درهم تنیده‌اند. لذا [[تولّی]] به [[امور شرعی]]، به منزله هماهنگ ساختن خود با [[سنن]] [[تکوینی]] [[الهی]] و درنتیجه، بهره‌مندی از [[برکات]] آن در [[نظام تکوین]] است. مثلاً [[خداوند]] درباره رابطه [[تقوا]] و [[نزول]] [[برکات]] آسمانی می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.
*بنابراین، اگر [[پیروی]] از سنّت‌های [[تشریعی]] [[خداوند]]، [[برکات]] [[مادّی]] فراوانی به دنبال دارد، به طریق اولی، [[تولّی]] به [[ولایت الهی]] و ائمّه اطهار{{عم}} [[برکات]] بیش‌تری را در [[دنیا]] و [[آخرت]] برای [[انسان]] خواهد داشت؛ که ورود به [[بهشت]] یکی از آن [[برکات]] است. مثلاً [[خداوند]] درباره آثار [[مودّت]] به [[اهل بیت]]{{عم}} می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
* [[خداوند]] همچنین درباره آثار [[اطاعت]] کامل از [[رسول خدا]]{{صل}}، مراتب و [[مقامات]] متعدّدی را بیان می‌دارد؛ از جمله:
# [[نورانیّت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ}}<ref>«و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده‌اند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان» سوره حدید، آیه ۱۹.</ref>.
#بهره‌مندی از پاداش‌های عظیمی که قابل بیان در قالب عبارات نیست: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا وَإِذًا لَآتَيْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود و در آن صورت، ما به آنان از نزد خود پاداشی سترگ می‌دادیم» سوره نساء، آیه ۶۵-۶۷.</ref>.
# [[هدایت]] به [[صراط مستقیم]] و بهره‌مندی از [[هدایت ایصالی]] [[اولیاء الهی]]{{عم}}: {{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم» سوره نساء، آیه ۶۸.</ref>.
#استقرار در کنار [[انبیاء الهی]] و [[صدیقین]] و [[شهداء]] و [[صالحین]]{{عم}} در [[آخرت]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۹-۷۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۴۶۸-۴۷۱.</ref>.


==سنت الهی در فرهنگ مطهر==
== معناشناسی ==
آنچه در اصطلاح [[فلسفه]] به نام «[[نظام]] [[جهان]]» و «[[قانون]] اسباب» خوانده می‌شود در [[زبان دین]] «[[سنت الهی]]» نامیده می‌شود. [[قرآن کریم]] در چند جا گفته است که «هرگز در [[سنّت]] [[خدا]] تغییری نخواهی یافت»<ref>{{متن قرآن|سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}} «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲؛ {{متن قرآن|سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}} «بنابر سنّت خداوند که پیش‌تر هم بر گذشته است و هرگز برای سنت خداوند، دگرگونی نخواهی یافت» سوره فتح، آیه ۲۳.</ref>. یعنی کار خدا شیوه مخصوص و فرمول ثابتی دارد و [[تغییر]] ناپذیر نیست. در [[سوره فاطر]] این مضمون به‌طور مکرّر و مؤکّد یاد شده است.
اصل آن "سنَّ" به معنای جریان چیزی و فراگیری آن در محیط اطراف<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.</ref> و جاری ‌شدن امری سامان‌مند (اعم از وصف، عمل یا قول) است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۴۰.</ref>. [[سنت]] یعنی [[سیره]] و روش<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۲۲۵: {{عربی|الأَصل فيه الطريقة و السِّيرَة}}.</ref>، [[قانون]] و قاعده. [[سنت رسول خدا]] {{صل}} یعنی سیره ایشان<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۶۱: {{عربی|السُّنَّة، و هى السِّيرة. و سُنَّة رسول اللَّه {{صل}}: سِيرته}}.</ref>. [[سنی]] منسوب به [[سنت]] است و بر چهار فرقه‌ای که [[اکثریت]] [[مسلمین]] را تشکیل می‌دهند، گفته می‌شود؛ چون خود را پیرو و [[مطیع]] اقوال و [[اعمال]] [[پیغمبر]] می‌دانند<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۵۰-۳۵۲.</ref>.
{{متن قرآن|فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا}}<ref>«هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>.
هرگز در [[سنت]] خدا تبدیلی نمی‌یابی (یعنی سنت الهی تبدیل به سنّت دیگر نمی‌شود، مثل اینکه قانونی فسخ شود و قانونی دیگر جای آن را بگیرد) و هرگز در سنّت خدا تغییر نمی‌یابی نظیر اینکه در یک قانون قراردادی، تبصره‌ای اضافه شود و یا قسمتی از آن [[لغو]] می‌شود و تغییراتی در آن داده می‌شود بدون آنکه اصل قانون لغو شود<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۱۳۵.</ref>. سنت الهی این است که مادامی که [[مردم]] وضع و حالت خود را در آنچه به خودشان مربوط است تغییر ندهند، [[خداوند]] [[سرنوشت]] آنها را تغییر نمی‌دهد<ref>بیست گفتار، ص۳۵۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۷۶.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
و در اصطلاح عبارت است از از [[قانون]] و معامله‌ای که [[خداوند]] در [[عالم هستی]] دارد مانند آنچه با [[اقوام]] گذشته نموده است: اهلاک، تعذیب [[کفار]]، ایجاد [[طوفان]] و [[عذاب]] [[قوم نوح]]. سنت الهی این است، مادامی که [[مردم]] وضع و حالت خود را در آنچه به خودشان مربوط است تغییر ندهند، [[خداوند]] [[سرنوشت]] آنها را تغییر نمی‌دهد<ref>بیست گفتار، ص۳۵۲.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۷۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
==نگرش قرآنی==
{{اصلی|سنت الهی در قرآن}}
===لزوم شناخت سنت‌های الهی===
از نظر [[قرآن]]، هستی در چارچوب سنت‌ها و قوانین الهی اداره می‌‌شود که در آن تبدیل و تحویلی نیست.<ref>{{متن قرآن|سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا}} «بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمی‌یابی» سوره اسراء، آیه ۷۷؛ {{متن قرآن|سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}} «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.</ref> شناخت این سنت‌ها و [[قوانین]] حاکم بر هستی که شامل سنت‌های حاکم بر جهان، [[جان]] و حتی [[جامعه انسانی]] است، به انسان کمک می‌‌کند تا زندگی خویش را بهبود بخشد و از [[محیط زیست]] خویش بهترین بهره را ببرد و نه تنها دنیای خویش را بسازد، بلکه [[آخرتی]] بهتر برای خود فراهم آورد.


==منابع==
بر اساس [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، [[سنت‌های الهی]] محدود به سنت‌های [[حاکم]] بر [[جهان مادی]] و [[محسوسات]] نمی‌شود، بلکه دامنه آن همه هستی را در بر می‌‌گیرد و [[خدا]] از [[عرش]] تا فرش بر اساس این [[سنت‌ها]] که اسباب عمل هستند، بهره می‌‌گیرد و استفاده می‌‌کند. چنان که یکی از سنت‌های الهی که حاکم بر کل هستی است، [[سنت]] [[رحمت]] است؛ خدا می‌‌فرماید: {{متن قرآن|كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}<ref>«بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref> مقتضای این [[سنت الهی]] آن است که خدا هر کاری می‌‌کند بر اساس رحمت است؛ از همین روست که جمع کردن و [[حشر]] [[روز قیامت]] را به عنوان یک رحمت و در چارچوب همین سنت می‌‌داند؛ در ادامه همین [[آیه]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ}}<ref>«بی‌گمان (او) شما را به (هنگام) رستخیز که در (برپایی) آن تردیدی نیست فراهم می‌آورد» سوره نساء، آیه ۸۷.</ref>. با این که در این گردآوری برخی که [[ایمان]] نیاورده‌اند، از خودباختگان و [[اهل]] [[زیان]] و [[خسران]] خواهند بود، با این همه خدا این را جزو اصول رحمت خویش معرفی می‌‌کند؛ زیرا [[مجازات]] و [[کیفر]] خودباختگان، برخاسته از [[رحمت رحمانی]] برای همه [[مخلوقات]] و آفریده‌ها است؛ زیرا بدون مجازات و کیفر آنان، نمی‌توان سخن از [[سعادت]] و رحمت [[اکثریت]] به نسبت مطلقی گفت که به سبب کارهای [[ظالمانه]] و [[مستکبران]] ایشان آسیب دیدند؛ زیرا از نظر [[قرآن]]، [[ظلم]] [[ظالمان]] تنها محدود به خودشان نبوده است؛ بلکه نه تنها به سایر [[انسان‌ها]] آسیب رساندند، بلکه حتی به محیط زیست و همه موجودات و آفریده‌های ساکن در [[زمین]] و [[دنیا]] آسیب رسانیده‌اند. از همین روست که می‌‌فرماید: {{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کرده‌اند در خشکی و دریا تباهی به چشم می‌خورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کرده‌اند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.</ref>
#[[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']]
بنابراین، از نظر [[قرآن]]، اصل [[حاکم]] بر هستی و همه آفریده‌های [[الهی]]، اصل [[رحمت واسع]] الهی است که حتی خاستگاه [[مجازات]] [[ظالمان]] نیز است؛ چنان که [[خدا]] در [[سوره رحمن]] [[دوزخ]] را نعمتی از نعمت‌های [[خدای رحمان]] معرفی می‌‌کند.
 
البته هماره به این نکته باید توجه داشت که [[سنت‌های الهی]] حاکم بر هستی و آفریده‌ها و [[مخلوقات]] الهی است، نه آنکه بر خود خدا حاکم باشد و [[خداوند]] نیز محدود به [[قوانین]] [[تکوینی]] خود باشد که بر [[جهان]] جاری و ساری است؛ زیرا اگر چنین باشد، آن خدا دیگر [[قدیر]] مطلق نیست؛ زیرا [[قدرت]] او محدود به اندازه ای است که قوانین برای او مشخص می‌‌کند. بنابراین، وقتی گفته می‌‌شود: {{متن قرآن|كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}<ref>«بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref> به معنای «یجب علیه» نیست، بلکه به معنای «یجب عنه» است؛ یعنی از خدا چیزی جز این بر نمی‌آید و خداوند از [[وعده]] و قوانین خویش [[تخلف]] نمی‌کند؛ زیرا تخلف و خلاف وعده از مصادیق [[ظلم]] خواهد بود که خدا این گونه نیست.<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو: پیش از من پیامبرانی برهان‌ها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست می‌گویید پس چرا آنان را کشتید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳؛ {{متن قرآن|مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ}} «سخن نزد من دگرگون نمی‌گردد و من با بندگان، ستمکاره نیستم» سوره ق، آیه ۲۹.</ref>
 
[[خدا]] در [[قرآن]] نه تنها همه [[سنت‌ها]] و [[قوانین]] [[حاکم]] بر هستی را تبیین کرده و آثار مثبت و منفی آن را در [[زندگی]] [[بشر]] بیان نموده است، بلکه [[مردم]] را به [[شناخت]] دقیق [[سنت‌های الهی]] جاری و ساری در [[طبیعت]] و [[محیط زیست]] بشری [[دعوت]] می‌‌کند و از آنان می‌‌خواهد در این امور نظر دقیق کرده و اطلاعات جامعی را به دست آورند تا بتوانند در زندگی خویش بهره برده و از آسیب‌های احتمالی آن در [[امان]] بمانند و [[اجازه]] ندهند تا بستری برای [[فساد]] [[زیست محیطی]] بوجود آید. از همین روست که خدا بارها با واژه «نظر» به معنای تحلیل [[علمی]] دقیق از مردم می‌‌خواهد تا نه تنها در [[ملکوت]] [[آسمان]] و [[زمین]] نظر کنند<ref>{{متن قرآن|أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ}} «آیا در گستره آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته‌اند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان می‌آورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.</ref>، بلکه در محیط زیست آسمانی<ref>{{متن قرآن|أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}} «آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.</ref> و زمینی و جانوری و مانند آنها نیز دقت نظر داشته باشند. خدا می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَلا يَنظُرُونَ إِلَى الإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ * وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ * وَإِلَى الأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ}}<ref>«آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آن را آفریده‌اند؟ * و به آسمان که چگونه آن را برافراشته‌اند؟ * و به کوه‌ها که چگونه آنها را برگمارده‌اند؟ * و به زمین که چگونه آن را گسترده‌اند؟» سوره غاشیه، آیه ۱۷-۲۰.</ref>
 
کسی که در [[آسمان]] دقت نظر کند و دریابد که این [[قدرت]] [[جاذبه]] از یک سو و قدرت دافعه از سوی دیگر است که به عنوان ستون‌های نامرئی [[ستارگان]] را نگه می‌‌دارد تا در مدار خویش گردش کرده و با هم برخورد نداشته باشند، به طور طبیعی می‌‌تواند از این [[سنت]] و [[قانون الهی]] برای مقاصد خویش بهره گیرد و جهانی بر اساس این [[قوانین]] و [[سنت‌های الهی]] [[مدیریت]] کند و به [[مسئولیت]] [[خلافت الهی]] خویش به عنوان «[[استعمار]] و آبادگر [[زمین]]»<ref>{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ}} «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref> عمل کند. [[خدا]] درباره سنت و [[قانون]] [[حاکم]] بر آسمان می‌‌فرماید: {{متن قرآن|خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا}}<ref>«آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که ببینید آفرید» سوره لقمان، آیه ۱۰.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اثبات حق فلسفه تاریخ و سنت خدا (مقاله)|اثبات حق فلسفه تاریخ و سنت خدا]].</ref>
 
=== کاربری سنت الهی در قرآن ===
در [[قرآن کریم]] حدود بیست بار لفظ [[سنت]] به صورت مفرد و جمع و با اضافه به [[خدا]] و [[خلق]] آمده، ولی هیچ گاه در [[نظام خلقت]] و [[قوانین]] و قواعد [[حاکم]] بر [[جهان آفرینش]] و خلاصه در امور [[تکوینی]] به کار نرفته است. هر چند چنین استعمالی معمول و متداول و صحیح است. همچنین در [[قرآن]] در چند جا این کلمه به کار گرفته شده است:
#{{متن قرآن|فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref>.
#{{متن قرآن|فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>.
#{{متن قرآن|فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}}<ref>«از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا}}<ref>«از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>.
#{{متن قرآن|سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ}}<ref>«اما همین که عذاب ما را دیدند دیگر ایمانشان برای آنها سودی نداشت- بنابر سنّت (و قانون) خداوند که میان بندگانش برگذشته است- و در آنجا کافران زیان دیدند» سوره غافر، آیه ۸۵.</ref>.
 
[[قرآن کریم]] در چند جا گفته است هرگز در [[سنت]] [[خدا]] تغییری نخواهی یافت، تعبیر به سنة الله اشاره به آن است، سرنوشتی که برای امت‌های قبل آمده، براساس یک [[قانون]] و [[سنت]] و دارای شرایط ثابتی است<ref>ر. ک: [[مطهری]]، [[عدل الهی]]، ص ۱۲۶ - [[جهان]] و [[انسان]] از دیدگاه [[قرآن]]، ش ۵۸، ص ۵۴.</ref>:
#{{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref>.
#{{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَا يَلْبَثُونَ خِلَافَكَ إِلَّا قَلِيلًا * سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا}}<ref>«و به راستی نزدیک بود که تو را از این سرزمین بلغزانند تا از آن بیرون رانند و در آن صورت (آنها نیز) پس از تو جز اندکی درنگ نداشتند * بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمی‌یابی» سوره اسراء، آیه ۷۶-۷۷.</ref>.
#{{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹.</ref>
 
=== مصادیق سنن الهی در قرآن ===
برخی از [[سنن الهی]] در [[قرآن کریم]] عبارت‌اند از:
# جریان امور هستی بر اسباب و مسببات: {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا}}<ref>«ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.</ref>.
# [[هدایت الهی]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى}}<ref>«بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است» سوره بقره، آیه ۱۲۰.</ref>.
# درگیری [[حق]] و [[باطل]] و [[نابودی باطل]]: {{متن قرآن|وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>«خداوند باطل را از میان برمی‌دارد و حقّ را با کلمات خویش استوار می‌دارد» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref>.
# [[نصرت]] [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.</ref>.
# [[امتحان]] و [[ابتلاء]]: {{متن قرآن|وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً}}<ref>«هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>.
# [[هلاکت]] [[ظالمان]]، گردنکشان، [[کفار]] و مترفین: {{متن قرآن|وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً}}<ref>«و بسا شهرهایی را در هم کوفتیم که (مردم آنها) ستمگر بودند و پس از آنها گروهی دیگر پدید آوردیم» سوره انبیاء، آیه ۱۱.</ref>.
# [[تغییر]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>.<ref>مسعود انصاری، «سنت‌های الهی در قرآن کریم»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۲۱-۱۲۳۱.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۵۰-۳۵۲.</ref>
 
== ویژگی سنت الهی ==
[[سنت‌های الهی]] دو ویژگی بسیار مهم دارند:
# فراگیر و همگانی‌اند: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>.
# ثابت و تغییر ناپذیرند: {{متن قرآن|سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}}<ref>«بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۵۰-۳۵۲.</ref>
 
== [[سنت]] [[تاریخ]] درباره [[آینده جهان]] ==
آیاتی وجود دارند که در آنها [[آینده جهان]] به طور کلی به عنوان [[سنت‌های الهی]] و [[فلسفه تاریخ]] بیان شده است. این بیان در آیاتی خطاب به [[پیامبر]] درباره توجه به [[سنت]] خودشان در چند [[آیه]] مطرح شده که از جمله آنها [[آیات]] زیر است:
#{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند ـ چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید ـ و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان ر» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>،
#{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. [[اراده خدا]] سنتی [[ابدی]] و قانونی [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است که در برابر هر [[ستمگری]]، اگر [[مردم]] آن بایستند و [[قیام]] کنند و با [[ظالم]] [[همراهی]] نکنند، [[خداوند]] آنانرا [[پیروز]] می‌کند.
#{{متن قرآن|كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بی‌گمان خداوند توانایی پیروزمند است» سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>.
 
برخی از نکاتی که از [[آیات]] استفاده می‌شود عبارت‌اند از:
# [[سنت]] [[خداوند]] [[پیروزی]] [[خدا]] و پیامبرانش است، البته این نافی توجه به [[قوانین]] و سنت [[حاکم]] بر هستی و [[جامعه]] نیست: {{متن قرآن|كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}}.
# سنت الهی [[یاری]] رساندن به پیامران و پیامبر خاتم {{صل}} در دنیا و آخرت است: {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>. این پیروزی اعم است از [[پیروزی]] در [[منطق]] و بیان، یا [[پیروزی]] در [[جنگ‌ها]]، یا فرستادن [[عذاب الهی]] بر [[مخالفان]] و نابود کردن آنان و یا [[امدادهای غیبی]] که [[قلب]] را تقویت و [[روح]] را به [[لطف الهی]] نیرومند و [[قوی]] می‌سازد<ref>گزیده تفسیر نمونهُ ج ۴، ص ۲۷۷.</ref>.
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] می‌فرماید که بگو جز آنچه [[خدا]] مقرر کرده و سنت اوست چیزی به ما نمی‌رسد: {{متن قرآن|قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو هیچ‌گاه جز آنچه خداوند برای ما مقرّر داشته است به ما نمی‌رسد، او سرور ماست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره توبه، آیه ۵۱.</ref>.
# [[قانون]] و سنت نوشته شده [[خداوند]] این است، کسی که [[ولایت شیطان]] بپذیرد او را [[گمراه]] و به [[جهنم]] [[هدایت]] می‌کند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«بر او مقرّر است که هر کس او را دوست گیرد وی، گمراهش می‌کند و او را به عذاب آتش رهنمون می‌شود» سوره حج، آیه ۴.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:سنت]]
[[رده:سنت]]
[[رده:سنت الهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۷

سنت الله عبارت است از قانون و معامله‌ای که خداوند در عالم هستی دارد. این واژه در آیات مختلفی آمده است مانند: ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا. جریان امور هستی بر اسباب و مسببات و درگیری حق و باطل و نابودی باطل از جمله سنن الهی محسوب می‌شود.

معناشناسی

اصل آن "سنَّ" به معنای جریان چیزی و فراگیری آن در محیط اطراف[۱] و جاری ‌شدن امری سامان‌مند (اعم از وصف، عمل یا قول) است[۲]. سنت یعنی سیره و روش[۳]، قانون و قاعده. سنت رسول خدا (ص) یعنی سیره ایشان[۴]. سنی منسوب به سنت است و بر چهار فرقه‌ای که اکثریت مسلمین را تشکیل می‌دهند، گفته می‌شود؛ چون خود را پیرو و مطیع اقوال و اعمال پیغمبر می‌دانند[۵].

و در اصطلاح عبارت است از از قانون و معامله‌ای که خداوند در عالم هستی دارد مانند آنچه با اقوام گذشته نموده است: اهلاک، تعذیب کفار، ایجاد طوفان و عذاب قوم نوح. سنت الهی این است، مادامی که مردم وضع و حالت خود را در آنچه به خودشان مربوط است تغییر ندهند، خداوند سرنوشت آنها را تغییر نمی‌دهد[۶].[۷]

نگرش قرآنی

لزوم شناخت سنت‌های الهی

از نظر قرآن، هستی در چارچوب سنت‌ها و قوانین الهی اداره می‌‌شود که در آن تبدیل و تحویلی نیست.[۸] شناخت این سنت‌ها و قوانین حاکم بر هستی که شامل سنت‌های حاکم بر جهان، جان و حتی جامعه انسانی است، به انسان کمک می‌‌کند تا زندگی خویش را بهبود بخشد و از محیط زیست خویش بهترین بهره را ببرد و نه تنها دنیای خویش را بسازد، بلکه آخرتی بهتر برای خود فراهم آورد.

بر اساس آموزه‌های وحیانی قرآن، سنت‌های الهی محدود به سنت‌های حاکم بر جهان مادی و محسوسات نمی‌شود، بلکه دامنه آن همه هستی را در بر می‌‌گیرد و خدا از عرش تا فرش بر اساس این سنت‌ها که اسباب عمل هستند، بهره می‌‌گیرد و استفاده می‌‌کند. چنان که یکی از سنت‌های الهی که حاکم بر کل هستی است، سنت رحمت است؛ خدا می‌‌فرماید: ﴿كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ[۹] مقتضای این سنت الهی آن است که خدا هر کاری می‌‌کند بر اساس رحمت است؛ از همین روست که جمع کردن و حشر روز قیامت را به عنوان یک رحمت و در چارچوب همین سنت می‌‌داند؛ در ادامه همین آیه می‌‌فرماید: ﴿لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ[۱۰]. با این که در این گردآوری برخی که ایمان نیاورده‌اند، از خودباختگان و اهل زیان و خسران خواهند بود، با این همه خدا این را جزو اصول رحمت خویش معرفی می‌‌کند؛ زیرا مجازات و کیفر خودباختگان، برخاسته از رحمت رحمانی برای همه مخلوقات و آفریده‌ها است؛ زیرا بدون مجازات و کیفر آنان، نمی‌توان سخن از سعادت و رحمت اکثریت به نسبت مطلقی گفت که به سبب کارهای ظالمانه و مستکبران ایشان آسیب دیدند؛ زیرا از نظر قرآن، ظلم ظالمان تنها محدود به خودشان نبوده است؛ بلکه نه تنها به سایر انسان‌ها آسیب رساندند، بلکه حتی به محیط زیست و همه موجودات و آفریده‌های ساکن در زمین و دنیا آسیب رسانیده‌اند. از همین روست که می‌‌فرماید: ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[۱۱] بنابراین، از نظر قرآن، اصل حاکم بر هستی و همه آفریده‌های الهی، اصل رحمت واسع الهی است که حتی خاستگاه مجازات ظالمان نیز است؛ چنان که خدا در سوره رحمن دوزخ را نعمتی از نعمت‌های خدای رحمان معرفی می‌‌کند.

البته هماره به این نکته باید توجه داشت که سنت‌های الهی حاکم بر هستی و آفریده‌ها و مخلوقات الهی است، نه آنکه بر خود خدا حاکم باشد و خداوند نیز محدود به قوانین تکوینی خود باشد که بر جهان جاری و ساری است؛ زیرا اگر چنین باشد، آن خدا دیگر قدیر مطلق نیست؛ زیرا قدرت او محدود به اندازه ای است که قوانین برای او مشخص می‌‌کند. بنابراین، وقتی گفته می‌‌شود: ﴿كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ[۱۲] به معنای «یجب علیه» نیست، بلکه به معنای «یجب عنه» است؛ یعنی از خدا چیزی جز این بر نمی‌آید و خداوند از وعده و قوانین خویش تخلف نمی‌کند؛ زیرا تخلف و خلاف وعده از مصادیق ظلم خواهد بود که خدا این گونه نیست.[۱۳]

خدا در قرآن نه تنها همه سنت‌ها و قوانین حاکم بر هستی را تبیین کرده و آثار مثبت و منفی آن را در زندگی بشر بیان نموده است، بلکه مردم را به شناخت دقیق سنت‌های الهی جاری و ساری در طبیعت و محیط زیست بشری دعوت می‌‌کند و از آنان می‌‌خواهد در این امور نظر دقیق کرده و اطلاعات جامعی را به دست آورند تا بتوانند در زندگی خویش بهره برده و از آسیب‌های احتمالی آن در امان بمانند و اجازه ندهند تا بستری برای فساد زیست محیطی بوجود آید. از همین روست که خدا بارها با واژه «نظر» به معنای تحلیل علمی دقیق از مردم می‌‌خواهد تا نه تنها در ملکوت آسمان و زمین نظر کنند[۱۴]، بلکه در محیط زیست آسمانی[۱۵] و زمینی و جانوری و مانند آنها نیز دقت نظر داشته باشند. خدا می‌‌فرماید: ﴿أَفَلا يَنظُرُونَ إِلَى الإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ * وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ * وَإِلَى الأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ[۱۶]

کسی که در آسمان دقت نظر کند و دریابد که این قدرت جاذبه از یک سو و قدرت دافعه از سوی دیگر است که به عنوان ستون‌های نامرئی ستارگان را نگه می‌‌دارد تا در مدار خویش گردش کرده و با هم برخورد نداشته باشند، به طور طبیعی می‌‌تواند از این سنت و قانون الهی برای مقاصد خویش بهره گیرد و جهانی بر اساس این قوانین و سنت‌های الهی مدیریت کند و به مسئولیت خلافت الهی خویش به عنوان «استعمار و آبادگر زمین»[۱۷] عمل کند. خدا درباره سنت و قانون حاکم بر آسمان می‌‌فرماید: ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا[۱۸].[۱۹]

کاربری سنت الهی در قرآن

در قرآن کریم حدود بیست بار لفظ سنت به صورت مفرد و جمع و با اضافه به خدا و خلق آمده، ولی هیچ گاه در نظام خلقت و قوانین و قواعد حاکم بر جهان آفرینش و خلاصه در امور تکوینی به کار نرفته است. هر چند چنین استعمالی معمول و متداول و صحیح است. همچنین در قرآن در چند جا این کلمه به کار گرفته شده است:

  1. ﴿فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ[۲۰].
  2. ﴿فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ[۲۱].
  3. ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا[۲۲].
  4. ﴿وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا[۲۳].
  5. ﴿سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ[۲۴].

قرآن کریم در چند جا گفته است هرگز در سنت خدا تغییری نخواهی یافت، تعبیر به سنة الله اشاره به آن است، سرنوشتی که برای امت‌های قبل آمده، براساس یک قانون و سنت و دارای شرایط ثابتی است[۲۵]:

  1. ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ[۲۶].
  2. ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَا يَلْبَثُونَ خِلَافَكَ إِلَّا قَلِيلًا * سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا[۲۷].
  3. ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا[۲۸].[۲۹]

مصادیق سنن الهی در قرآن

برخی از سنن الهی در قرآن کریم عبارت‌اند از:

  1. جریان امور هستی بر اسباب و مسببات: ﴿وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا[۳۰].
  2. هدایت الهی: ﴿قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى[۳۱].
  3. درگیری حق و باطل و نابودی باطل: ﴿وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ[۳۲].
  4. نصرت مؤمنان: ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ[۳۳].
  5. امتحان و ابتلاء: ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً[۳۴].
  6. هلاکت ظالمان، گردنکشان، کفار و مترفین: ﴿وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً[۳۵].
  7. تغییر ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ[۳۶].[۳۷].[۳۸]

ویژگی سنت الهی

سنت‌های الهی دو ویژگی بسیار مهم دارند:

  1. فراگیر و همگانی‌اند: ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ[۳۹].
  2. ثابت و تغییر ناپذیرند: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا[۴۰].[۴۱]

سنت تاریخ درباره آینده جهان

آیاتی وجود دارند که در آنها آینده جهان به طور کلی به عنوان سنت‌های الهی و فلسفه تاریخ بیان شده است. این بیان در آیاتی خطاب به پیامبر درباره توجه به سنت خودشان در چند آیه مطرح شده که از جمله آنها آیات زیر است:

  1. ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ[۴۲]،
  2. ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۴۳]. اراده خدا سنتی ابدی و قانونی اجتماعی و تاریخی است که در برابر هر ستمگری، اگر مردم آن بایستند و قیام کنند و با ظالم همراهی نکنند، خداوند آنانرا پیروز می‌کند.
  3. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۴۴].
  4. ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۴۵].

برخی از نکاتی که از آیات استفاده می‌شود عبارت‌اند از:

  1. سنت خداوند پیروزی خدا و پیامبرانش است، البته این نافی توجه به قوانین و سنت حاکم بر هستی و جامعه نیست: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي.
  2. سنت الهی یاری رساندن به پیامران و پیامبر خاتم (ص) در دنیا و آخرت است: ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۴۶]. این پیروزی اعم است از پیروزی در منطق و بیان، یا پیروزی در جنگ‌ها، یا فرستادن عذاب الهی بر مخالفان و نابود کردن آنان و یا امدادهای غیبی که قلب را تقویت و روح را به لطف الهی نیرومند و قوی می‌سازد[۴۷].
  3. خداوند به پیامبر می‌فرماید که بگو جز آنچه خدا مقرر کرده و سنت اوست چیزی به ما نمی‌رسد: ﴿قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۴۸].
  4. قانون و سنت نوشته شده خداوند این است، کسی که ولایت شیطان بپذیرد او را گمراه و به جهنم هدایت می‌کند: ﴿كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ[۴۹].[۵۰]

منابع

پانویس

  1. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۴۰.
  3. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۲۲۵: الأَصل فيه الطريقة و السِّيرَة.
  4. ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۶۱: السُّنَّة، و هى السِّيرة. و سُنَّة رسول اللَّه (ص): سِيرته.
  5. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۵۰-۳۵۲.
  6. بیست گفتار، ص۳۵۲.
  7. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۷۶.
  8. ﴿سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا «بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمی‌یابی» سوره اسراء، آیه ۷۷؛ ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.
  9. «بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.
  10. «بی‌گمان (او) شما را به (هنگام) رستخیز که در (برپایی) آن تردیدی نیست فراهم می‌آورد» سوره نساء، آیه ۸۷.
  11. «برای کارهایی که مردم کرده‌اند در خشکی و دریا تباهی به چشم می‌خورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کرده‌اند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.
  12. «بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.
  13. ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ «کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو: پیش از من پیامبرانی برهان‌ها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست می‌گویید پس چرا آنان را کشتید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳؛ ﴿مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ «سخن نزد من دگرگون نمی‌گردد و من با بندگان، ستمکاره نیستم» سوره ق، آیه ۲۹.
  14. ﴿أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ «آیا در گستره آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته‌اند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان می‌آورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.
  15. ﴿أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ «آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.
  16. «آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آن را آفریده‌اند؟ * و به آسمان که چگونه آن را برافراشته‌اند؟ * و به کوه‌ها که چگونه آنها را برگمارده‌اند؟ * و به زمین که چگونه آن را گسترده‌اند؟» سوره غاشیه، آیه ۱۷-۲۰.
  17. ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است» سوره هود، آیه ۶۱.
  18. «آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که ببینید آفرید» سوره لقمان، آیه ۱۰.
  19. منصوری، خلیل، اثبات حق فلسفه تاریخ و سنت خدا.
  20. «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
  21. «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
  22. «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
  23. «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
  24. «اما همین که عذاب ما را دیدند دیگر ایمانشان برای آنها سودی نداشت- بنابر سنّت (و قانون) خداوند که میان بندگانش برگذشته است- و در آنجا کافران زیان دیدند» سوره غافر، آیه ۸۵.
  25. ر. ک: مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۶ - جهان و انسان از دیدگاه قرآن، ش ۵۸، ص ۵۴.
  26. «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
  27. «و به راستی نزدیک بود که تو را از این سرزمین بلغزانند تا از آن بیرون رانند و در آن صورت (آنها نیز) پس از تو جز اندکی درنگ نداشتند * بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمی‌یابی» سوره اسراء، آیه ۷۶-۷۷.
  28. «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
  29. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹.
  30. «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.
  31. «بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است» سوره بقره، آیه ۱۲۰.
  32. «خداوند باطل را از میان برمی‌دارد و حقّ را با کلمات خویش استوار می‌دارد» سوره شوری، آیه ۲۴.
  33. «و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  34. «هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
  35. «و بسا شهرهایی را در هم کوفتیم که (مردم آنها) ستمگر بودند و پس از آنها گروهی دیگر پدید آوردیم» سوره انبیاء، آیه ۱۱.
  36. «بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
  37. مسعود انصاری، «سنت‌های الهی در قرآن کریم»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۲۱-۱۲۳۱.
  38. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۵۰-۳۵۲.
  39. «پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
  40. «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.
  41. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۵۰-۳۵۲.
  42. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند ـ چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید ـ و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان ر» سوره نور، آیه ۵۵.
  43. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  44. «خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بی‌گمان خداوند توانایی پیروزمند است» سوره مجادله، آیه ۲۱.
  45. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  46. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  47. گزیده تفسیر نمونهُ ج ۴، ص ۲۷۷.
  48. «بگو هیچ‌گاه جز آنچه خداوند برای ما مقرّر داشته است به ما نمی‌رسد، او سرور ماست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره توبه، آیه ۵۱.
  49. «بر او مقرّر است که هر کس او را دوست گیرد وی، گمراهش می‌کند و او را به عذاب آتش رهنمون می‌شود» سوره حج، آیه ۴.
  50. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹.