سوره قصص در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های '''[[سوره قصص]]''' است. "'''[[سوره قصص]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = سوره قصص
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سوره قصص در علوم قرآنی]]</div>
| عنوان مدخل  = سوره قصص
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[سوره قصص در علوم قرآنی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
بیست و هشتمین [[سوره]] [[قرآن]] و چهل و نهمین آن به [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مکه]] با موضوع محوری داستان [[موسی]]{{ع}}، [[پیروزی]] [[مستضعفین]] و [[عاقبت]] نیکویی [[متقین]]. نام این سوره از [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون (موسی) نزد او آمد و داستان (خود) را برای او بازگفت، (شعیب) گفت: مهراس که از گروه ستمکاران رهایی یافتی» سوره قصص، آیه ۲۵.</ref> اخذ شده است. نام دیگرش سوره «[[موسی]] و [[فرعون]]» است که داستان آنها طی [[آیات]] ۳ تا ۵۰ بیان شده است.
بیست و هشتمین [[سوره]] [[قرآن]] و چهل و نهمین آن به [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مکه]] با موضوع محوری داستان [[موسی]] {{ع}}، [[پیروزی]] [[مستضعفین]] و [[عاقبت]] نیکویی [[متقین]]. نام این سوره از [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون (موسی) نزد او آمد و داستان (خود) را برای او بازگفت، (شعیب) گفت: مهراس که از گروه ستمکاران رهایی یافتی» سوره قصص، آیه ۲۵.</ref> اخذ شده است. نام دیگرش سوره «[[موسی]] و [[فرعون]]» است که داستان آنها طی [[آیات]] ۳ تا ۵۰ بیان شده است.
چهاردهمین سوره‌ای است که با [[حروف مقطعه]] {{متن قرآن|طسم}}<ref>«طا، سین، میم» سوره قصص، آیه ۱.</ref> آغاز می‌شود. دارای ۸۸ آیه، ۱۴۴۳ کلمه و ۵۹۳۳ حرف است. از نظر حجم یکی از سوره‌های متوسط قرآن است که کمی بیش از نیم جزء قرآن را در بردارد.
چهاردهمین سوره‌ای است که با [[حروف مقطعه]] {{متن قرآن|طسم}}<ref>«طا، سین، میم» سوره قصص، آیه ۱.</ref> آغاز می‌شود. دارای ۸۸ آیه، ۱۴۴۳ کلمه و ۵۹۳۳ حرف است. از نظر حجم یکی از سوره‌های متوسط قرآن است که کمی بیش از نیم جزء قرآن را در بردارد.


در این سوره سرگذشت طولانی و درس آموز موسی از ولادت شگفت انگیزش تا [[رسالت]] و [[پیکار]] [[فرهنگی]] و منطقی‌اش با فرعون و [[نجات]] [[بنی‌اسرائیل]] از [[اسارت]] [[استبداد]] و نیز [[مبارزه]] آن [[حضرت]] با «[[قارون]]»، [[مظهر]] زراندوزی و زرپرستی و انحصار آمده است.  
در این سوره سرگذشت طولانی و درس آموز موسی از ولادت شگفت انگیزش تا [[رسالت]] و [[پیکار]] [[فرهنگی]] و منطقی‌اش با فرعون و [[نجات]] [[بنی‌اسرائیل]] از [[اسارت]] [[استبداد]] و نیز [[مبارزه]] آن [[حضرت]] با «[[قارون]]»، [[مظهر]] زراندوزی و زرپرستی و انحصار آمده است.  


قصه موسی{{ع}} و فرعون در آغاز سوره و [[قصه]] قارون در پایان آن آمده است و در ضمن این داستان، به [[مسلمانان]] [[دلداری]] می‌دهد که بدانند همه نیروها و قدرت‌ها به [[دست خدا]] است و آنان را [[یاری]] می‌کند و [[قدرت ظاهری]] فرعون و [[مال]] فراوان قارون هیچ‌یک در برابر [[خدا]] ارزشی ندارد. داستان موسی{{ع}} و [[شعیب]]{{ع}} و ماجرای [[ازدواج حضرت]] موسی{{ع}} با دختر شعیب، قصه [[هارون]]{{ع}} ([[برادر]] موسی) و [[وزارت]]، [[فصاحت]] و [[بلاغت]] او، [[بشارت]] به [[رسول خدا]] با [[وعده]] [[فتح]] و [[پیروزی]] و بازگشت فاتحانه به [[وطن]] و زادگاهش و این که [[پاداش اعمال]] [[نیک]]، مضاعف است ولی [[کیفر]] [[اعمال بد]]، متقابل و در حد و اندازه آن خواهد بود از موضوعات دیگر این سوره است.
قصه موسی {{ع}} و فرعون در آغاز سوره و [[قصه]] قارون در پایان آن آمده است و در ضمن این داستان، به [[مسلمانان]] [[دلداری]] می‌دهد که بدانند همه نیروها و قدرت‌ها به [[دست خدا]] است و آنان را [[یاری]] می‌کند و [[قدرت ظاهری]] فرعون و [[مال]] فراوان قارون هیچ‌یک در برابر [[خدا]] ارزشی ندارد. داستان موسی {{ع}} و [[شعیب]] {{ع}} و ماجرای [[ازدواج حضرت]] موسی {{ع}} با دختر شعیب، قصه [[هارون]] {{ع}} ([[برادر]] موسی) و [[وزارت]]، [[فصاحت]] و [[بلاغت]] او، [[بشارت]] به [[رسول خدا]] با [[وعده]] [[فتح]] و [[پیروزی]] و بازگشت فاتحانه به [[وطن]] و زادگاهش و این که [[پاداش اعمال]] [[نیک]]، مضاعف است ولی [[کیفر]] [[اعمال بد]]، متقابل و در حد و اندازه آن خواهد بود از موضوعات دیگر این سوره است.


==[[فضیلت سوره]]==
== فضیلت سوره ==
[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ مَنْ قَرَأَ طسم اَلْقَصَصَ أُعْطِيَ مِنَ اَلْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِمُوسَى وَ كَذَّبَ بِهِ، وَ لَمْ يَبْقَ مَلَكٌ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ إِلاَّ شَهِدَ لَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَنَّهُ كَانَ صَادِقاً، أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ}}؛ «کسی که [[سوره قصص]] را [[تلاوت]] کند به شمار هر کدام از مردمی که به [[موسی]] [[ایمان]] آورده و رسالتش را [[گواهی]] نمودند و یا آن [[حضرت]] را [[تکذیب]] کردند، ده [[حسنه]] به او [[پاداش]] داده می‌شود و فرشته‌ای در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] نخواهد بود، جز این که در [[روز رستاخیز]] بر [[راستگویی]] او گواهی خواهد داد».
[[پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ مَنْ قَرَأَ طسم اَلْقَصَصَ أُعْطِيَ مِنَ اَلْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِمُوسَى وَ كَذَّبَ بِهِ، وَ لَمْ يَبْقَ مَلَكٌ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ إِلاَّ شَهِدَ لَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَنَّهُ كَانَ صَادِقاً، أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ}}؛ «کسی که [[سوره قصص]] را [[تلاوت]] کند به شمار هر کدام از مردمی که به [[موسی]] [[ایمان]] آورده و رسالتش را [[گواهی]] نمودند و یا آن [[حضرت]] را [[تکذیب]] کردند، ده [[حسنه]] به او [[پاداش]] داده می‌شود و فرشته‌ای در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] نخواهد بود، جز این که در [[روز رستاخیز]] بر [[راستگویی]] او گواهی خواهد داد».


==مقاصد [[سوره]]==
== مقاصد [[سوره]] ==
[[وعده خدا]] و [[سنت]] او بر [[پیروزی حق]] طلبان با ذکر قصه موسی و [[فرعون]]، [[قدرت]] نمایی شگفت‌آور [[خدا]]، طرح برخی [[اصول اعتقادی]]، [[اخلاقی]]، [[انسانی]]، [[حقوقی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[وحدانیت]] [[ربوبیت خدا]]: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.</ref>. در آن از ذات متعالی که نامش «[[الله]]» است خبر می‌دهد و او را به [[وصف]] وحدانیت و یکتایی در [[ربوبیت]] توصیف می‌کند و [[شرک]] را با همه انواعش به طور مطلق از او [[نفی]] می‌کند، به این بیان که وقتی او را به ربوبیت برای همه عالمیان ستود و با در نظر گرفتن اینکه «[[رب]]» به معنای [[مالک]] و [[مدبر]] می‌باشد و مستحق است که مملوک‌هایش او را [[پرستش]] کنند، دیگر چیزی از عالمیان را باقی نگذاشته که مربوب غیر او باشد، در نتیجه، دیگر «ربی» غیر از او باقی نمانده و معبودی سوای او نیست. بیان سه دلیل برای اینکه فقط خدا مستحق پرستش است: {{متن قرآن|لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره قصص، آیه ۷۰.</ref>.
[[وعده خدا]] و [[سنت]] او بر [[پیروزی حق]] طلبان با ذکر قصه موسی و [[فرعون]]، [[قدرت]] نمایی شگفت‌آور [[خدا]]، طرح برخی [[اصول اعتقادی]]، [[اخلاقی]]، [[انسانی]]، [[حقوقی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[وحدانیت]] [[ربوبیت خدا]]: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.</ref>. در آن از ذات متعالی که نامش «[[الله]]» است خبر می‌دهد و او را به وصف وحدانیت و یکتایی در [[ربوبیت]] توصیف می‌کند و [[شرک]] را با همه انواعش به طور مطلق از او [[نفی]] می‌کند، به این بیان که وقتی او را به ربوبیت برای همه عالمیان ستود و با در نظر گرفتن اینکه «[[رب]]» به معنای [[مالک]] و [[مدبر]] می‌باشد و مستحق است که مملوک‌هایش او را [[پرستش]] کنند، دیگر چیزی از عالمیان را باقی نگذاشته که مربوب غیر او باشد، در نتیجه، دیگر «ربی» غیر از او باقی نمانده و معبودی سوای او نیست. بیان سه دلیل برای اینکه فقط خدا مستحق پرستش است: {{متن قرآن|لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره قصص، آیه ۷۰.</ref>.


هر کمالی که در [[دنیا]] و [[آخرت]] وجود دارد نعمتی است که از ناحیه [[خدای تعالی]] نازل شده و در ازای هر یک از آنها مستحق ثنای [[جمیل]] است و [[جمال]] هر یک از این نعمت‌های موهوبه (بخشیده شده) از کمال ذاتی و از صفات ذاتی او سرچشمه گرفته که در برابر آن، مستحق ثناء است و غیر از [[خدای تعالی]] هیچ موجود و هیچ کس مستقل در ثنای بر [[خدا]] نیست و هر کس هم که خدا را ثنا گوید، ثنایش هم منتهی به او است و [[عبادت]] هم ثنای زبانی و یا عملی است، پس تنها او است که مستحق [[پرستش]] است. [[خدای سبحان]] [[مالک]] [[علی الاطلاق]] همه عالم است و غیر از او کسی چیزی را مالک نیست، مگر آنچه را که او تملیکش فرموده باشد و همان را هم که خدا به کسی تملیک کرده، باز خود او مالک است از سوی دیگر خدای سبحان، هم در مرحله [[تشریع]] و اعتبار مالک [[حقیقی]] آن است و هم در مرحله [[تکوین]] و [[حقیقت]]. از آثار [[ملک]] او، یکی این است که: [[حکم]] می‌کند بر [[بندگان]] و مملوکین خود که کسی غیر از او را نپرستند.
هر کمالی که در [[دنیا]] و [[آخرت]] وجود دارد نعمتی است که از ناحیه [[خدای تعالی]] نازل شده و در ازای هر یک از آنها مستحق ثنای [[جمیل]] است و [[جمال]] هر یک از این نعمت‌های موهوبه (بخشیده شده) از کمال ذاتی و از صفات ذاتی او سرچشمه گرفته که در برابر آن، مستحق ثناء است و غیر از [[خدای تعالی]] هیچ موجود و هیچ کس مستقل در ثنای بر [[خدا]] نیست و هر کس هم که خدا را ثنا گوید، ثنایش هم منتهی به او است و [[عبادت]] هم ثنای زبانی و یا عملی است، پس تنها او است که مستحق [[پرستش]] است. [[خدای سبحان]] [[مالک]] [[علی الاطلاق]] همه عالم است و غیر از او کسی چیزی را مالک نیست، مگر آنچه را که او تملیکش فرموده باشد و همان را هم که خدا به کسی تملیک کرده، باز خود او مالک است از سوی دیگر خدای سبحان، هم در مرحله [[تشریع]] و اعتبار مالک [[حقیقی]] آن است و هم در مرحله [[تکوین]] و [[حقیقت]]. از آثار [[ملک]] او، یکی این است که: [[حکم]] می‌کند بر [[بندگان]] و مملوکین خود که کسی غیر از او را نپرستند.


[[رجوع]] به سوی او به خاطر حساب و [[جزاء]] است و چون تنها او [[مرجع]] است، سپس محاسب و جزاء دهنده نیز همو است و کسی غیر از او محاسب و جزاء دهنده نیست، پس تنها او است که باید پرستش شود، و پرستش او را باید تنها بر طبق [[دین]] او انجام داد. ترجیح [[پیروی]] [[هدایت]] بر ترک آن با مقایسه حال [[پیروان]] هدایت با حال پیروان هوی. مختار بودن [[انسان]] و بیان اینکه او در برابر [[اراده تکوینی]] و [[تشریعی]] خدا اختیاری ندارد. [[بهشت]] مختص کسانی است که در این [[دنیا]] خواهان [[برتری‌جویی]] و [[فساد]] نباشند. هر موجودی فنا در پی دارد و با [[رجوع به سوی خدا]] هلاک می‌شود، مگر ذات [[حق]] و ثابت او که بطلان و [[هلاکت]] در او راه ندارد، بنابراین «وجه»، صفات و [[صقع]] ذات ملاحظه می‌شود، - و [[معبود]] هم باید کسی باشد که فنا در او راه نداشته باشد و غیر از [[خدا]] کسی به این صفت نیست پس چز او هم معبودی نیست:{{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره قصص، آیه ۸۸.</ref>.<ref>المیزان.</ref>
رجوع به سوی او به خاطر حساب و [[جزاء]] است و چون تنها او [[مرجع]] است، سپس محاسب و جزاء دهنده نیز همو است و کسی غیر از او محاسب و جزاء دهنده نیست، پس تنها او است که باید پرستش شود، و پرستش او را باید تنها بر طبق [[دین]] او انجام داد. ترجیح [[پیروی]] [[هدایت]] بر ترک آن با مقایسه حال [[پیروان]] هدایت با حال پیروان هوی. مختار بودن [[انسان]] و بیان اینکه او در برابر [[اراده تکوینی]] و [[تشریعی]] خدا اختیاری ندارد. [[بهشت]] مختص کسانی است که در این [[دنیا]] خواهان [[برتری‌جویی]] و [[فساد]] نباشند. هر موجودی فنا در پی دارد و با [[رجوع به سوی خدا]] هلاک می‌شود، مگر ذات [[حق]] و ثابت او که بطلان و [[هلاکت]] در او راه ندارد، بنابراین «وجه»، صفات و [[صقع]] ذات ملاحظه می‌شود - و [[معبود]] هم باید کسی باشد که فنا در او راه نداشته باشد و غیر از [[خدا]] کسی به این صفت نیست پس چز او هم معبودی نیست:{{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره قصص، آیه ۸۸.</ref>.<ref>المیزان.</ref>


==ساختار==
== ساختار ==
[[سوره]] دارای نُه بخش است. پنج بخش [[اول]] (آیات ۱-۵۰) حاوی داستان [[موسی]] و [[فرعون]] است و در بخش هشتم (آیات ۷۶-۸۲) به [[قارون]] اشاره می‌شود. بخش نهم (آیات ۸۳-۸۸) جمع‌بندی کلی [[پیام]] [[سوره قصص]] است که حاوی اصول [[جهان‌بینی]] شامل: [[معاد]] و فرجام خوش [[متقین]]، [[وحدانیت خدا]] و [[ضرورت پرستش]] و [[بندگی]] او جل جلاله، [[بدفرجامی]] [[مشرکین]] و بازگشت [[جهان]] به سوی خدا است. بخش یک با تأکید بر این که مفاد این [[سوره]] [[آیات]] [[مبین]] است افتتاح شده است و بخش نه که اختتام سوره است در تقارن با آن، آیات مبین سوره را جمع‌بندی نظری کرده است.
[[سوره]] دارای نُه بخش است. پنج بخش اول (آیات ۱-۵۰) حاوی داستان [[موسی]] و [[فرعون]] است و در بخش هشتم (آیات ۷۶-۸۲) به [[قارون]] اشاره می‌شود. بخش نهم (آیات ۸۳-۸۸) جمع‌بندی کلی [[پیام]] [[سوره قصص]] است که حاوی اصول [[جهان‌بینی]] شامل: [[معاد]] و فرجام خوش [[متقین]]، [[وحدانیت خدا]] و ضرورت پرستش و [[بندگی]] او جل جلاله، [[بدفرجامی]] [[مشرکین]] و بازگشت [[جهان]] به سوی خدا است. بخش یک با تأکید بر این که مفاد این [[سوره]] [[آیات]] [[مبین]] است افتتاح شده است و بخش نه که اختتام سوره است در تقارن با آن، آیات مبین سوره را جمع‌بندی نظری کرده است.


==[[آیات نامدار]] و مشهور==
== [[آیات نامدار]] و مشهور ==
#{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>؛
#{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>؛
#{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref>؛
#{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref>؛
خط ۳۷: خط ۳۹:
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سوره قصص]]
[[رده:سوره قصص]]
۱۱۳٬۰۳۸

ویرایش