←مقدمه
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
(←مقدمه) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = سوره | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سوره معارج در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
هفتادمین [[سوره]] [[قرآن]] و هفتاد و هفتمین (یا هفتاد و نهمین) آن به ترتیب | هفتادمین [[سوره]] [[قرآن]] و هفتاد و هفتمین (یا هفتاد و نهمین) آن به ترتیب نزول، نازل شده در [[مکه]] (و به قول برخی در [[مدینه]]) با موضوع [[قیامت]] و [[عذاب]] آن، ویژگیهای [[انسان]] و صفات [[نیکوکاران]]. | ||
به مناسبت کلمه معارج در [[آیه]] {{متن قرآن|مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}}<ref>«از سوی خداوند دارنده پایگاهها (ی بلند)» سوره معارج، آیه ۳.</ref>، این | به مناسبت کلمه معارج در [[آیه]] {{متن قرآن|مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}}<ref>«از سوی خداوند دارنده پایگاهها (ی بلند)» سوره معارج، آیه ۳.</ref>، این سوره معارج نامیده شده است. این آیه، [[خداوند]] را {{متن قرآن|ذِي الْمَعَارِجِ}}<ref>«دارنده پایگاهها» سوره معارج، آیه ۳.</ref> شمرده و در آیه بعدی گفته شده است که [[فرشتگان]] و [[روح]] در روزی که برابر با پنجاه هزار سال است به سوی او بالا میروند. | ||
نام دیگر این سوره، {{متن قرآن|سَأَلَ}} است زیرا با همین کلمه شروع میشود: {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ}}<ref>«خواهندهای عذابی رخدهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱.</ref>. این سوره را گاهی سوره «واقع» نیز میگویند زیرا این واژه در همین آیه به کار رفته است. دارای ۴۴ آیه، ۲۱۷ کلمه و ۹۷۲ حرف میباشد. در آیه ۴۰ به [[پروردگار]] مشرقها و مغربها [[سوگند]] یاد میکند. | نام دیگر این سوره، {{متن قرآن|سَأَلَ}} است زیرا با همین کلمه شروع میشود: {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ}}<ref>«خواهندهای عذابی رخدهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱.</ref>. این سوره را گاهی سوره «واقع» نیز میگویند زیرا این واژه در همین آیه به کار رفته است. دارای ۴۴ آیه، ۲۱۷ کلمه و ۹۷۲ حرف میباشد. در آیه ۴۰ به [[پروردگار]] مشرقها و مغربها [[سوگند]] یاد میکند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۲: | ||
[[سیاق]] سوره شبیه به سیاق سورههای مکی است، چیزی که هست از برخی از [[مفسرین]] حکایت شده که گفتهاند: آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در داراییهایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>؛ در مدینه نازل شده است. اعتبار [[عقلی]] هم این نظریه را [[تأیید]] میکند، برای اینکه ظاهر عبارت {{متن قرآن|حَقٌّ مَعْلُومٌ}} [[زکات]] است که در مدینه و بعد از [[هجرت]] [[تشریع]] شد و اگر ما این [[آیه]] را [[مدنی]] بدانیم، ناگزیر میشویم که [[آیات]] بعدی آن را هم که تحت استثنا قرار دارند و چهارده آیهاند که از جمله {{متن قرآن|إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«جز نمازگزاران،» سوره معارج، آیه ۲۲.</ref> شروع و به جمله {{متن قرآن|فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ}}<ref>«آنان در بوستانهایی، ارجمند داشته میشوند» سوره معارج، آیه ۳۵.</ref> ختم میشوند، مدنی بدانیم، برای اینکه همه سیاقی [[متحد]] دارند و مستلزم یکدیگرند. | [[سیاق]] سوره شبیه به سیاق سورههای مکی است، چیزی که هست از برخی از [[مفسرین]] حکایت شده که گفتهاند: آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در داراییهایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>؛ در مدینه نازل شده است. اعتبار [[عقلی]] هم این نظریه را [[تأیید]] میکند، برای اینکه ظاهر عبارت {{متن قرآن|حَقٌّ مَعْلُومٌ}} [[زکات]] است که در مدینه و بعد از [[هجرت]] [[تشریع]] شد و اگر ما این [[آیه]] را [[مدنی]] بدانیم، ناگزیر میشویم که [[آیات]] بعدی آن را هم که تحت استثنا قرار دارند و چهارده آیهاند که از جمله {{متن قرآن|إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«جز نمازگزاران،» سوره معارج، آیه ۲۲.</ref> شروع و به جمله {{متن قرآن|فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ}}<ref>«آنان در بوستانهایی، ارجمند داشته میشوند» سوره معارج، آیه ۳۵.</ref> ختم میشوند، مدنی بدانیم، برای اینکه همه سیاقی [[متحد]] دارند و مستلزم یکدیگرند. | ||
مدنی بودن آیات بعد از استثناء اقتضا دارد مستثنی منه را هم که حداقل سه آیه است و از جمله {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا}}<ref>«بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref> شروع و به جمله {{متن قرآن|مَنُوعًا}}<ref>«و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۲۱.</ref> ختم میشود، مدنی بدانیم، علاوه بر این آیه {{متن قرآن|فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ}}<ref>«و بر سر کافران چه آمده است که به پیش تو شتابانند؟» سوره معارج، آیه ۳۶.</ref> نیز به روشنی متفرع بر ماقبل خودش است. از سوی دیگر، آیه مذکور تا آخر [[سوره]] سیاقی واحد دارند، پس باید بگوییم اینها هم مدنی هستند. این از جهت [[سیاق]] و اما از جهت مضامین، همین آیات آخر سوره خیلی با وضع [[منافقین]] که اطراف [[پیامبر]]{{صل}} را گرفته بودند و از [[چپ و راست]] احاطهاش کرده بودند، مناسبت دارد، چون سخن از کسانی میگوید که {{متن قرآن|عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ}}<ref>«از راست و چپ، گروه گروه (گرد میآیند)؟» سوره معارج، آیه ۳۷.</ref>، و این مناسب حال کسانی است که بعضی از [[احکام خدا]] را رد میکردند و مخصوصاً آیه {{متن قرآن|أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ}}<ref>«آیا هر یک از آنان آزمند است که او را به بهشتی پرنعمت درآورند؟» سوره معارج، آیه ۳۸.</ref> و آیه {{متن قرآن|عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ...}}<ref>«که بهتر از آنان را جایگزین گردانیم و ما وامانده نیستیم» سوره معارج، آیه ۴۱.</ref> که بیانش خواهد آمد و خواهیم گفت: به منافقین بیشتر میچسبد تا به [[کفّار]] [[مکه]]. و این را هم میدانیم که پیدایش [[نفاق]] [[منافقین]] در [[مدینه]] بوده، نه در [[مکه]]، خواهید پرسید: پس چرا از منافقین به {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا}} تعبیر کرده است؟ میگوییم: نظیر این تعبیر در [[سوره توبه]] و غیر آن آمده، (چون [[واقعیت]] منافقین [[کفر]] است). از این هم که بگذریم [[مفسرین]] [[روایت]] کردهاند که این [[سوره]] درباره کسی نازل شد که گفته بود: «خدایا، اگر این کتاب همان [[حق]] از جانب تو است، پس بر ما از [[آسمانها]] سنگهایی بباران یا عذابی دردناک بر سر ما بیاور»<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} «و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>. | مدنی بودن آیات بعد از استثناء اقتضا دارد مستثنی منه را هم که حداقل سه آیه است و از جمله {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا}}<ref>«بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref> شروع و به جمله {{متن قرآن|مَنُوعًا}}<ref>«و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۲۱.</ref> ختم میشود، مدنی بدانیم، علاوه بر این آیه {{متن قرآن|فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ}}<ref>«و بر سر کافران چه آمده است که به پیش تو شتابانند؟» سوره معارج، آیه ۳۶.</ref> نیز به روشنی متفرع بر ماقبل خودش است. از سوی دیگر، آیه مذکور تا آخر [[سوره]] سیاقی واحد دارند، پس باید بگوییم اینها هم مدنی هستند. این از جهت [[سیاق]] و اما از جهت مضامین، همین آیات آخر سوره خیلی با وضع [[منافقین]] که اطراف [[پیامبر]] {{صل}} را گرفته بودند و از [[چپ و راست]] احاطهاش کرده بودند، مناسبت دارد، چون سخن از کسانی میگوید که {{متن قرآن|عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ}}<ref>«از راست و چپ، گروه گروه (گرد میآیند)؟» سوره معارج، آیه ۳۷.</ref>، و این مناسب حال کسانی است که بعضی از [[احکام خدا]] را رد میکردند و مخصوصاً آیه {{متن قرآن|أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ}}<ref>«آیا هر یک از آنان آزمند است که او را به بهشتی پرنعمت درآورند؟» سوره معارج، آیه ۳۸.</ref> و آیه {{متن قرآن|عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ...}}<ref>«که بهتر از آنان را جایگزین گردانیم و ما وامانده نیستیم» سوره معارج، آیه ۴۱.</ref> که بیانش خواهد آمد و خواهیم گفت: به منافقین بیشتر میچسبد تا به [[کفّار]] [[مکه]]. و این را هم میدانیم که پیدایش [[نفاق]] [[منافقین]] در [[مدینه]] بوده، نه در [[مکه]]، خواهید پرسید: پس چرا از منافقین به {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا}} تعبیر کرده است؟ میگوییم: نظیر این تعبیر در [[سوره توبه]] و غیر آن آمده، (چون [[واقعیت]] منافقین [[کفر]] است). از این هم که بگذریم [[مفسرین]] [[روایت]] کردهاند که این [[سوره]] درباره کسی نازل شد که گفته بود: «خدایا، اگر این کتاب همان [[حق]] از جانب تو است، پس بر ما از [[آسمانها]] سنگهایی بباران یا عذابی دردناک بر سر ما بیاور»<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} «و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>. | ||
[[سیاق]] آن و [[سیاق آیات]] بعد از آن، سیاقی [[مدنی]] است نه مکی و | [[سیاق]] آن و [[سیاق آیات]] بعد از آن، سیاقی [[مدنی]] است نه مکی و لکن از [[امام صادق]] {{ع}} روایت شده که فرمود: مراد از {{متن قرآن|حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در داراییهایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref> که در [[آیه شریفه]]، حقی است که صاحب [[مال]] به عنوان [[صدقه]] از مال خودش جدا میکند، نه [[زکات]] [[واجب]]. و بالاخره نمیتوان [[اتفاق]] مفسرین را بر اینکه این سوره در مکه نازل شده ملاک قرار داد، علاوه بر این چنین اتفاقی هم در کار نیست، بلکه بین آنان اختلافی روشن است و نیز نباید به گفته [[ابن عباس]]<ref>روح المعانی، ج۲۹، ص۵۵ به نقل از مجمع البیان.</ref> اعتنا کرد که گفته این سوره بعد از سوره الحاقه نازل شده است<ref>المیزان.</ref>.<ref>[[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره معارج (مقاله)|مقاله «سوره معارج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص:۸۱۲-۸۱۳.</ref> | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده: 10524027.jpg|22px]] [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره معارج (مقاله)|مقاله «سوره معارج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | # [[پرونده: 10524027.jpg|22px]] [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره معارج (مقاله)|مقاله «سوره معارج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:سورههای قرآن]] |