سکوت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ مارس ۲۰۲۴
برچسب: واگردانی دستی
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


== [[سکوت]] شکوهمند [[امام]] ==
چرا [[امام علی]]{{ع}} بعد ار [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای گرفتن [[حق]] خود [[قیام]] نکرده و '''بیست و پنج سال [[سکوت]]''' نمودند؟ با مطالعه تاریخ صدر اسلام به ویژه سخنان [[حضرت علی]]{{ع}}، [[دلایل]] سکوت آن حضرت روشن می‌شود؛ از جمله: عقده‌ها و کینه‌های دیرینه [[قریش]] و دیگران؛ [[حفظ وحدت مسلمانان]]؛ پاسداری و [[حراست از دین اسلام]]؛ فراهم نبودن شرایط [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و [[حسن ظن]] به [[مردم]] و [[یاران پیامبر]]{{صل}}.
 
== شبهه سکوت امام ==
اگر واقعاً [[پیامبر]]، علی{{ع}} را برای [[خلافت]] و [[رهبری]] [[نصب]] کرده بود، چرا برای اخذ [[حق]] خود [[قیام]] نکرد و بیست و پنج سال سکوت نمود؟
اگر واقعاً [[پیامبر]]، علی{{ع}} را برای [[خلافت]] و [[رهبری]] [[نصب]] کرده بود، چرا برای اخذ [[حق]] خود [[قیام]] نکرد و بیست و پنج سال سکوت نمود؟


خط ۳۵: خط ۳۷:
{{اصلی|پاسداری از دین}}
{{اصلی|پاسداری از دین}}
بی‌تردید [[حکومت]] در نگرش سیاسی ائمه{{عم}}، ابزاری برای [[ریاست‌طلبی]] و کامیابی (آن‌گونه که [[دنیاطلبان]] پی آن بودند) نبود؛ بلکه آن را وسیله‌ای برای [[حفظ اسلام]]، [[اجرای قوانین الهی]]، [[احقاق حقوق]] [[عامه]] و احیای [[سنت رسول خدا]]{{صل}} می‌دانستند؛ چنان‌که امام علی{{ع}} [[هدف]] از قیام خود در [[جنگ صفین]] را چنین بیان می‌کند:
بی‌تردید [[حکومت]] در نگرش سیاسی ائمه{{عم}}، ابزاری برای [[ریاست‌طلبی]] و کامیابی (آن‌گونه که [[دنیاطلبان]] پی آن بودند) نبود؛ بلکه آن را وسیله‌ای برای [[حفظ اسلام]]، [[اجرای قوانین الهی]]، [[احقاق حقوق]] [[عامه]] و احیای [[سنت رسول خدا]]{{صل}} می‌دانستند؛ چنان‌که امام علی{{ع}} [[هدف]] از قیام خود در [[جنگ صفین]] را چنین بیان می‌کند:
خدایا، تو [[آگاهی]] که [[انگیزه]] ما برای [[جنگ]]، [[رغبت]] به [[زمامداری]] و [[به دست آوردن مال]] و منال بی‌ارزش [[دنیا]] نبود؛ بلکه ما می‌خواستیم با این [[اقدامات نظامی]]، [[احکام]] و آثار فراموش‌شده [[دین]] تو را به صحنه برگردانیم و [[اصلاحات اجتماعی]] را انجام دهیم تا [[بندگان]] [[مظلوم]] تو، [[امنیت]] داشته باشند و حدود تعطیل‌شده تو، [[اجرا]] گردد<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْ‌ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ}}. (نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود (مقاله)|مقاله «اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۶۹.</ref>
خدایا، تو [[آگاهی]] که انگیزه ما برای [[جنگ]]، رغبت به [[زمامداری]] و به دست آوردن مال و منال بی‌ارزش [[دنیا]] نبود؛ بلکه ما می‌خواستیم با این اقدامات نظامی، [[احکام]] و آثار فراموش‌شده [[دین]] تو را به صحنه برگردانیم و [[اصلاحات اجتماعی]] را انجام دهیم تا [[بندگان]] [[مظلوم]] تو، [[امنیت]] داشته باشند و حدود تعطیل‌شده تو، اجرا گردد<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْ‌ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ}}. (نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود (مقاله)|مقاله «اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۶۹.</ref>


=== چهارم: فراهم نبودن شرایط [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ===
=== چهارم: فراهم نبودن شرایط [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ===
دلیل دیگر برای اتخاذ چنین موضع سیاسی توسط علی{{ع}}، نبود عِدَّه و عُدَّه و فراهم نبودن شرایط اجتماعی بود؛ چنان‌که ایشان در [[خطبه ۲۶]] [[نهج البلاغه]] به این وضعیت تصریح فرموده است: در کار خویش اندیشه کردم. دیدم [[یاوری]] جز [[اهل بیت]] خویش ندارم که اگر مرا یاری کنند، کشته خواهند شد. پس به [[مرگ]] آنان [[رضایت]] ندادم. [[چشم]] پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود، جام تلخ حوادث را نوشیدم و [[خشم]] خویش را فرو خوردم و بر [[نوشیدن]] جام تلخ‌تر از [[گیاه]] حنظل، [[شکیبایی]] کردم<ref>{{متن حدیث|فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ فَأَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظْمِ}}. (نهج البلاغه، خطبه ۲۶).</ref>.
دلیل دیگر برای اتخاذ چنین موضع سیاسی توسط علی{{ع}}، نبود عِدَّه و عُدَّه و فراهم نبودن شرایط اجتماعی بود؛ چنان‌که ایشان در خطبه ۲۶ [[نهج البلاغه]] به این وضعیت تصریح فرموده است: در کار خویش اندیشه کردم. دیدم [[یاوری]] جز [[اهل بیت]] خویش ندارم که اگر مرا یاری کنند، کشته خواهند شد. پس به [[مرگ]] آنان [[رضایت]] ندادم. [[چشم]] پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود، جام تلخ حوادث را نوشیدم و [[خشم]] خویش را فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ‌تر از گیاه حنظل، [[شکیبایی]] کردم<ref>{{متن حدیث|فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ فَأَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظْمِ}}. (نهج البلاغه، خطبه ۲۶).</ref>.


با فراهم نبودن زمینه [[اجتماعی]] و با [[تعداد یاران]]، دست زدن به یک [[قیام]] [[سیاسی]]، نتیجه‌ای جز از دست دادن [[رهبر]] و مرجعی مانند [[حضرت علی]]{{ع}} نداشت و این امر، در آن شرایط، هرگز یک حرکت حساب‌شده و زیرکانه محسوب نمی‌شد و سودی برای [[آیین]] نوپای [[اسلامی]] نداشت<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود (مقاله)|مقاله «اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۷۴.</ref>.
با فراهم نبودن زمینه [[اجتماعی]] و با تعداد یاران، دست زدن به یک [[قیام]] [[سیاسی]]، نتیجه‌ای جز از دست دادن [[رهبر]] و مرجعی مانند [[حضرت علی]]{{ع}} نداشت و این امر، در آن شرایط، هرگز یک حرکت حساب‌شده و زیرکانه محسوب نمی‌شد و سودی برای [[آیین]] نوپای [[اسلامی]] نداشت<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود (مقاله)|مقاله «اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۷۴.</ref>.


=== پنجم: [[حسن ظن]] به [[مردم]] و [[یاران پیامبر]]{{صل}} ===
=== پنجم: [[حسن ظن]] به [[مردم]] و [[یاران پیامبر]]{{صل}} ===
از [[دلایل]] مهم خودداری علی{{ع}} از [[اقدام]] [[سیاسی]] پس از [[وفات پیامبر اسلام]]{{صل}} این بود که علی{{ع}} و دیگر اعضای [[خاندان عصمت و طهارت]] تصورشان از عموم مردم ـ به ویژه [[خواص]] و [[اصحاب]] نزدیک [[پیامبر]]{{صل}} ـ چنین بود که آنان به توصیه‌های فراوان [[خداوند متعال]] و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} درباره [[اهل بیت]]{{عم}}، گوش فرا خواهند داد و درباره [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} و [[رهبری جامعه]]، با علی{{ع}} مخالفت نخواهند کرد؛ چراکه آنها با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده بودند که خداوند متعال، علی{{ع}} را ولی [[مؤمنان]] خوانده<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> و به منزله خود پیامبر معرفی کرده است<ref>{{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. خداوند متعال نیز در [[قرآن کریم]] نشانه [[محبت]] به خودش را [[پیروی]] بی‌چون و چرا از [[پیامبر]]{{صل}} اعلام کرده بود<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي}} «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. آنان از [[روز]] اول [[دعوت علنی]] [[اسلام]] ([[حدیث یوم الدار]]) تا [[روز غدیر]] که پیامبر{{صل}} با [[دستور خدا]]، علی{{ع}} را به عنوان [[ولی خدا]]، [[جانشین]] خود و [[رهبر]] [[مسلمانان]] معرفی کرده و از آنان [[بیعت]] گرفته بود، با موضوع [[رهبری]] پس از [[رسول خدا]] آشنا بودند و شنیده بودند که رسول خدا، [[خاندان]] خود را [[عدل]] [[قرآن]] و جدانشدنی از آن معرفی کرده و فرموده است تنها راه [[نجات]] [[امت]] از [[گمراهی]] و [[انحراف]]، پیروی از [[قرآن و عترت]] است: {{متن حدیث|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً}}<ref>«ای مردم، من در میان شما دو چیز گرانبها باقی می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم. به این دو تمسک جوئید که هرگز گمراه نمی‌شوید». (سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۴۷؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۸؛ ابن ابی‌شیبه، المسند، ج۱، ص۳۵۱).</ref>. با وجود این توصیه‌ها و [[دلایل]] [[قطعی]]، [[انتظار]] این بود که [[مردم]] از خط سیری که رسول خدا{{صل}} ترسیم کرده بود، کنار نروند؛ چراکه شایسته یک [[مسلمان]] نیست در مقابل [[اراده خداوند]]، راه دیگری را برگزیند<ref>{{متن قرآن|مَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}} «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>؛ اما به محض [[رحلت پیامبر]]{{صل}}، در حالی که [[غم]] سنگینی بر [[خاندان پیامبر]] مستولی شده و [[امام علی]]{{ع}} در حال تغسیل و تکفین [[بدن پیامبر]]{{صل}} بود، [[اصحاب]] [[سقیفه]] از این دل‌مشغولی علی{{ع}} بهره جسته، مسیر [[امور سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] را [[تغییر]] دادند. آنان چنان در گرفتن [[بیعت]]، سرعت عمل به [[خرج]] دادند که آب [[غسل]] پیامبر{{صل}} هنوز خشک نشده بود<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود (مقاله)|مقاله «اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۷۶-۱۸۸.</ref>.
از [[دلایل]] مهم خودداری علی{{ع}} از [[اقدام]] [[سیاسی]] پس از [[وفات پیامبر اسلام]]{{صل}} این بود که علی{{ع}} و دیگر اعضای [[خاندان عصمت و طهارت]] تصورشان از عموم مردم ـ به ویژه [[خواص]] و [[اصحاب]] نزدیک [[پیامبر]]{{صل}} ـ چنین بود که آنان به توصیه‌های فراوان [[خداوند متعال]] و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} درباره [[اهل بیت]]{{عم}}، گوش فرا خواهند داد و درباره [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} و [[رهبری جامعه]]، با علی{{ع}} مخالفت نخواهند کرد؛ چراکه آنها با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده بودند که خداوند متعال، علی{{ع}} را ولی [[مؤمنان]] خوانده<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> و به منزله خود پیامبر معرفی کرده است<ref>{{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. خداوند متعال نیز در [[قرآن کریم]] نشانه [[محبت]] به خودش را [[پیروی]] بی‌چون و چرا از [[پیامبر]]{{صل}} اعلام کرده بود<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي}} «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. آنان از [[روز]] اول [[دعوت علنی]] [[اسلام]] ([[حدیث یوم الدار]]) تا [[روز غدیر]] که پیامبر{{صل}} با [[دستور خدا]]، علی{{ع}} را به عنوان [[ولی خدا]]، [[جانشین]] خود و [[رهبر]] [[مسلمانان]] معرفی کرده و از آنان [[بیعت]] گرفته بود، با موضوع [[رهبری]] پس از [[رسول خدا]] آشنا بودند و شنیده بودند که رسول خدا، [[خاندان]] خود را [[عدل]] [[قرآن]] و جدانشدنی از آن معرفی کرده و فرموده است تنها راه [[نجات]] [[امت]] از [[گمراهی]] و [[انحراف]]، پیروی از [[قرآن و عترت]] است: {{متن حدیث|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً}}<ref>«ای مردم، من در میان شما دو چیز گرانبها باقی می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم. به این دو تمسک جوئید که هرگز گمراه نمی‌شوید». (سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۴۷؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۸؛ ابن ابی‌شیبه، المسند، ج۱، ص۳۵۱).</ref>. با وجود این توصیه‌ها و [[دلایل]] [[قطعی]]، [[انتظار]] این بود که [[مردم]] از خط سیری که رسول خدا{{صل}} ترسیم کرده بود، کنار نروند؛ چراکه شایسته یک [[مسلمان]] نیست در مقابل [[اراده خداوند]]، راه دیگری را برگزیند<ref>{{متن قرآن|مَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}} «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>؛ اما به محض [[رحلت پیامبر]]{{صل}}، در حالی که [[غم]] سنگینی بر [[خاندان پیامبر]] مستولی شده و [[امام علی]]{{ع}} در حال تغسیل و تکفین بدن پیامبر{{صل}} بود، [[اصحاب]] [[سقیفه]] از این دل‌مشغولی علی{{ع}} بهره جسته، مسیر [[امور سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] را [[تغییر]] دادند. آنان چنان در گرفتن [[بیعت]]، سرعت عمل به [[خرج]] دادند که آب [[غسل]] پیامبر{{صل}} هنوز خشک نشده بود<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود (مقاله)|مقاله «اعتقاد ائمه شیعه به امامت خود»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۷۶-۱۸۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۷٬۸۳۵

ویرایش