استعانت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
# استعانت خواستن از [[خدا]] در جهت [[مبارزه]] با سنتهای [[جاهلی]] و حل مشکل ظهار و [[اجابت]] خواسته وی از سوی [[خدا]]: {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref>. | # استعانت خواستن از [[خدا]] در جهت [[مبارزه]] با سنتهای [[جاهلی]] و حل مشکل ظهار و [[اجابت]] خواسته وی از سوی [[خدا]]: {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref>. | ||
# توجه دادن [[خداوند]] پیامبرگرامی [[اسلام]] را به استعانت [[پیامبران]] پیشینلوط - از [[خدا]] برای [[اصلاح]] [[مفاسد]] و [[منکرات]] [[اجتماعی]]: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۲.</ref>. | # توجه دادن [[خداوند]] پیامبرگرامی [[اسلام]] را به استعانت [[پیامبران]] پیشینلوط - از [[خدا]] برای [[اصلاح]] [[مفاسد]] و [[منکرات]] [[اجتماعی]]: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۲.</ref>. | ||
==[[کمک خواستن از خداوند]]== | |||
واژه [[استعانت]]، مصدر باب استفعال از ریشه «ع ـ و ـ ن» در لغت به معنای کمک و [[پشتیبانی]] خواستن است<ref>مفردات، ص۵۹۸، «عون».</ref>. حقیقتِ استعانت، کمک خواستن شخص از [[خدا]] برای دریافت [[قدرت]] وتوان بر انجام دادن کار، یا برای [[سهولت]] انجام دادن آن است، بهگونهای که از همنوعان وی نیز کمکی ساخته نیست<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۸؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۴؛ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۱۸۴.</ref>. کارها (در مقایسه با یکدیگر) برخی مهم و برخی غیر مهمّ به نظر میآیند و استعانت، همه امور مهم و غیر مهم را دربرمیگیرد. برخی مصداق کامل و روشن استعانت را امور مهم و حوادث بزرگ دانستهاند<ref>المیزان، ج ۱، ص۱۵۲.</ref>. استعانت [[راستین]] در صورتی تحقق مییابد که شخص، در هر رخدادی متوجه خدا باشد و فقط از او استعانت بجوید و به استعانت زبانی بسنده نکند<ref>شرحمنظومه، ص۳۵۰؛ تسنیم، ج۱، ص۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref>، چنان که یکی از [[اسمای الهی]] {{متن قرآن|ٱلْمُسْتَعَانُ}}<ref>المیزان، ج ۸، ص۳۵۸.</ref> و به معنای کسی است که از او میتوان کمک گرفت. | |||
مفهوم استعانت در [[قرآن کریم]] در قالب {{متن قرآن|َ نَسْتَعِينُ}}<ref>سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|وَٱسْتَعِينُوا۟}}<ref>{{متن قرآن|وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ}}«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵. {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ}} «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|ٱلْمُسْتَعَانُ}}<ref>{{متن قرآن|وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِيصِهِۦ بِدَمٍۢ كَذِبٍۢ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًۭا فَصَبْرٌۭ جَمِيلٌۭ وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ}} «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا۟}}<ref>{{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحِلُّوا۟ شَعَـٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهْرَ ٱلْحَرَامَ وَلَا ٱلْهَدْىَ وَلَا ٱلْقَلَـٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلْبَيْتَ ٱلْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَٰنًۭا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَٱصْطَادُوا۟ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـَٔانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا۟ وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ}} «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> و {{متن قرآن|فَأَعِينُونِى}}<ref>{{متن قرآن|قَالَ مَا مَكَّنِّى فِيهِ رَبِّى خَيْرٌۭ فَأَعِينُونِى بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا}} «گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.</ref> آمده است. | |||
واژه [[نصرت]]<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِىٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}} «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.</ref> نیز با اندک اختلافی مفهوم [[عون]] را میرساند. از مضمون برخی [[آیات]] نیز که در آن وسیله جویی<ref>{{متن قرآن|وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَهَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقْسَمُوا۟ بِٱللَّهِ جَهْدَ أَيْمَـٰنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فَأَصْبَحُوا۟ خَـٰسِرِينَ}} «و مؤمنان میگویند: آیا اینانند که سختترین سوگندهایشان را به خداوند خوردهاند که با شمایند؟! کردارهاشان تباه گردید و زیانکار شدند» سوره مائده، آیه ۵۳.</ref> و درخواست [[موسی]]{{ع}} برای [[همکاری]] [[هارون]] از [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|وَٱجْعَل لِّى وَزِيرًۭا مِّنْ أَهْلِى}} «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.</ref> و کمک خواستن [[لوط]]{{ع}} از [[قوم]] خویش<ref>{{متن قرآن|وَجَآءَهُۥ قَوْمُهُۥ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ قَالَ يَـٰقَوْمِ هَـٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِى ضَيْفِىٓ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌۭ رَّشِيدٌۭ}} «و قوم او شتابان به سویش رو آوردند و (آنان) پیش از آن، کارهای زشت انجام میدادند؛ (لوط) گفت: ای قوم من! اینان دختران منند، آنان برای شما پاکیزهترند، از خداوند پروا کنید و مرا در (کار) مهمانانم خوار نگردانید، آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.</ref> مطرح شده، مفهوم [[استعانت]] نیز استفاده میشود.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۵.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۳
مقدمه
در جهت راهنمایی و دلالت پیامبر خداوند تعلیم میدهد که تنها باید از او کمک بگیرد، و تنها او یاور و پناه است.
- ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۱]
- ﴿وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا﴾[۲]
- ﴿ِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾[۳]
- ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۴]
- ﴿قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ﴾[۵][۶].
نکات
استعانتهای مطرح شده در آیات فوق به شرح زیر است:
- از جمله موارد استعانت خواستن از خداوند، هدایت شدن به صراط مستقیم است که هم پیامبر و هم پیروان از خدا میخواهند: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۷].
- دستور خدا به پیامبر جهت درخواست حجتی روشن: ﴿وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا﴾[۸]. از سوی او به صورت یار و مددکاراست.
- استعانت: پشتیبانی خواستن از خدا در برابر افتراهاست ﴿وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾[۹]
- استعانت خواستن از خدا در جهت مبارزه با سنتهای جاهلی و حل مشکل ظهار و اجابت خواسته وی از سوی خدا: ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ﴾[۱۰].
- توجه دادن خداوند پیامبرگرامی اسلام را به استعانت پیامبران پیشینلوط - از خدا برای اصلاح مفاسد و منکرات اجتماعی: ﴿قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱۱][۱۲].
کمک خواستن از خداوند
واژه استعانت، مصدر باب استفعال از ریشه «ع ـ و ـ ن» در لغت به معنای کمک و پشتیبانی خواستن است[۱۳]. حقیقتِ استعانت، کمک خواستن شخص از خدا برای دریافت قدرت وتوان بر انجام دادن کار، یا برای سهولت انجام دادن آن است، بهگونهای که از همنوعان وی نیز کمکی ساخته نیست[۱۴]. کارها (در مقایسه با یکدیگر) برخی مهم و برخی غیر مهمّ به نظر میآیند و استعانت، همه امور مهم و غیر مهم را دربرمیگیرد. برخی مصداق کامل و روشن استعانت را امور مهم و حوادث بزرگ دانستهاند[۱۵]. استعانت راستین در صورتی تحقق مییابد که شخص، در هر رخدادی متوجه خدا باشد و فقط از او استعانت بجوید و به استعانت زبانی بسنده نکند[۱۶]، چنان که یکی از اسمای الهی ﴿ٱلْمُسْتَعَانُ﴾[۱۷] و به معنای کسی است که از او میتوان کمک گرفت.
مفهوم استعانت در قرآن کریم در قالب ﴿َ نَسْتَعِينُ﴾[۱۸]، ﴿وَٱسْتَعِينُوا۟﴾[۱۹]، ﴿ٱلْمُسْتَعَانُ﴾[۲۰]، ﴿وَتَعَاوَنُوا۟﴾[۲۱] و ﴿فَأَعِينُونِى﴾[۲۲] آمده است.
واژه نصرت[۲۳] نیز با اندک اختلافی مفهوم عون را میرساند. از مضمون برخی آیات نیز که در آن وسیله جویی[۲۴] و درخواست موسی(ع) برای همکاری هارون از خداوند[۲۵] و کمک خواستن لوط(ع) از قوم خویش[۲۶] مطرح شده، مفهوم استعانت نیز استفاده میشود.[۲۷].
منابع
پانویس
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم * راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۵-۶.
- ↑ «و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.
- ↑ «گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما و پروردگار ما (خداوند) بخشنده است که در برابر آنچه وصف میکنید باید از او یاری جست» سوره انبیاء، آیه ۱۱۲.
- ↑ «خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.
- ↑ «(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۲.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ «و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.
- ↑ «گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما و پروردگار ما (خداوند) بخشنده است که در برابر آنچه وصف میکنید باید از او یاری جست» سوره انبیاء، آیه ۱۱۲.
- ↑ «خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.
- ↑ «(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۲.
- ↑ مفردات، ص۵۹۸، «عون».
- ↑ تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۸؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۴؛ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۱۸۴.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۱۵۲.
- ↑ شرحمنظومه، ص۳۵۰؛ تسنیم، ج۱، ص۴۴۶ ـ ۴۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص۳۵۸.
- ↑ سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ ﴿وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ﴾«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵. ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ﴾ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ ﴿وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِيصِهِۦ بِدَمٍۢ كَذِبٍۢ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًۭا فَصَبْرٌۭ جَمِيلٌۭ وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ﴾ «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحِلُّوا۟ شَعَـٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهْرَ ٱلْحَرَامَ وَلَا ٱلْهَدْىَ وَلَا ٱلْقَلَـٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلْبَيْتَ ٱلْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَٰنًۭا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَٱصْطَادُوا۟ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـَٔانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا۟ وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ﴾ «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ ﴿قَالَ مَا مَكَّنِّى فِيهِ رَبِّى خَيْرٌۭ فَأَعِينُونِى بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا﴾ «گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.
- ↑ ﴿فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِىٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
- ↑ ﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَهَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقْسَمُوا۟ بِٱللَّهِ جَهْدَ أَيْمَـٰنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فَأَصْبَحُوا۟ خَـٰسِرِينَ﴾ «و مؤمنان میگویند: آیا اینانند که سختترین سوگندهایشان را به خداوند خوردهاند که با شمایند؟! کردارهاشان تباه گردید و زیانکار شدند» سوره مائده، آیه ۵۳.
- ↑ ﴿وَٱجْعَل لِّى وَزِيرًۭا مِّنْ أَهْلِى﴾ «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿وَجَآءَهُۥ قَوْمُهُۥ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ قَالَ يَـٰقَوْمِ هَـٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِى ضَيْفِىٓ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌۭ رَّشِيدٌۭ﴾ «و قوم او شتابان به سویش رو آوردند و (آنان) پیش از آن، کارهای زشت انجام میدادند؛ (لوط) گفت: ای قوم من! اینان دختران منند، آنان برای شما پاکیزهترند، از خداوند پروا کنید و مرا در (کار) مهمانانم خوار نگردانید، آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۵.