بقعه مبارکه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = بقعه مبارکه
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  = [[بقعه مبارکه]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[بقعه مبارکه در قرآن]] - [[بقعه مبارکه در حدیث]]
| مداخل مرتبط = [[بقعه مبارکه در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۱۰: خط ۹:
{{متن قرآن|فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.</ref>.
{{متن قرآن|فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.</ref>.


برخی از [[پژوهشگران]] زیر واژه بقعه می‌نویسند: {{عربی|البَقعه و البُقعه}} = جا، مکان، ج. بِقاع و بُقَع... به معنی آبگیر، [[استخر]]، تالاب، [[حوض]] است.<ref>لویس معلوف.</ref>
برخی از [[پژوهشگران]] ذیل واژه «بقعه» می‌نویسند: {{عربی|البَقعه و البُقعه}} = جا، مکان، ج. بِقاع و بُقَع... به معنی آبگیر، [[استخر]]، تالاب، [[حوض]] است.<ref>لویس معلوف.</ref>
در [[تفسیر نمونه]]<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۷۵.</ref> در معنی بقعه مرقوم داشته: بقعه به معنی قطعه زمینی است، که نسبت به اطرافش مشخص است.
در [[تفسیر نمونه]]<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۷۵.</ref> در معنی بقعه مرقوم داشته: بقعه به معنی قطعه زمینی است، که نسبت به اطرافش مشخص است.


خط ۱۹: خط ۱۸:
برخی از نویسندگان می‌نویسد: «وادی ایمن، دره‌ای است که [[موسی]]{{ع}}، در آن [[نور الهی]] را به صورت آتش، در درخت جلوه گردید... و چون، از مدین به طرف [[مصر]] آیند، این دره در طرف راست [[کوه سینا]] واقع است و در [[تورات]] [[طوی]] نامیده شده و این نام، در [[قرآن مجید]] [[سوره طه]]، [[آیه]] ۱۲ و [[سوره نازعات]]، آیه ۱۶ مسطور است... بعضی آن (دره) را بقعه می‌دانند»<ref>محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۵۱.</ref>.
برخی از نویسندگان می‌نویسد: «وادی ایمن، دره‌ای است که [[موسی]]{{ع}}، در آن [[نور الهی]] را به صورت آتش، در درخت جلوه گردید... و چون، از مدین به طرف [[مصر]] آیند، این دره در طرف راست [[کوه سینا]] واقع است و در [[تورات]] [[طوی]] نامیده شده و این نام، در [[قرآن مجید]] [[سوره طه]]، [[آیه]] ۱۲ و [[سوره نازعات]]، آیه ۱۶ مسطور است... بعضی آن (دره) را بقعه می‌دانند»<ref>محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۵۱.</ref>.


برخی از [[دانشمندان]] می‌نویسند: «در این دو سوره نازعات، طه - شعله [[وحی]] نخستین [[موسی]]{{ع}}، در [[وادی مقدس]]، در [[سوره ابراهیم]] و [[قصص]]، از جانب طور، کنار وادی ایمن، در [[بقعه مبارک]] نشان داده، این نشانی‌های خاص [[قرآن]]، با همان وادی‌ها و کوه‌هایی، که در ناحیه سینا و [[کوه حوریب]] است؛ تطبیق می‌کند، از آن جهت که محل [[عبادت]] [[پیمبران]] گذشته و موسی{{ع}} و وحی آنها بوده [[وادی مقدس]] و از آن جهت، که در دامنه راست طور و سرزمین سرسبز و پر [[برکت]] بوده، {{متن قرآن|جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ}}<ref>«و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم» سوره مریم، آیه ۵۲.</ref>، بقعه المبارکه نامیده شده»<ref>محمود، طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۱، جزء سی قرآن، پاورقی ص۹۰.</ref>.
برخی از [[دانشمندان]] می‌نویسند: «در این دو سوره نازعات، طه - شعله [[وحی]] نخستین [[موسی]]{{ع}}، در [[وادی مقدس]]، در [[سوره ابراهیم]] و [[قصص]]، از جانب طور، کنار وادی ایمن، در [[بقعه مبارک]] نشان داده، این نشانی‌های خاص [[قرآن]]، با همان وادی‌ها و کوه‌هایی، که در ناحیه سینا و [[کوه حوریب]] است؛ تطبیق می‌کند، از آن جهت که محل [[عبادت]] [[پیمبران]] گذشته و موسی{{ع}} و وحی آنها بوده [[وادی مقدس]] و از آن جهت، که در دامنه راست طور و سرزمین سرسبز و پر [[برکت]] بوده، {{متن قرآن|جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ}}<ref>«و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم» سوره مریم، آیه ۵۲.</ref>، بقعه مبارکه نامیده شده»<ref>محمود، طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۱، جزء سی قرآن، پاورقی ص۹۰.</ref>.
برخی از علما، نیز در مورد طوی مرقوم داشته: (... در اینجا کنایه از آن است، که این سرزمین را [[برکات معنوی]]، از هر سو احاطه کرده، به همین جهت در آیه ۳۰ [[سوره قصص]] که مورد بحث ما است البقعه [[مبارکه]] تعبیر شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۱۵۸.</ref>
برخی از علما، نیز در مورد طوی مرقوم داشته: (... در اینجا کنایه از آن است، که این سرزمین را [[برکات معنوی]]، از هر سو احاطه کرده، به همین جهت در آیه ۳۰ [[سوره قصص]] که مورد بحث ما است [[البقعه المبارکه]] تعبیر شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۱۵۸.</ref>


از جمع‌بندی [[آیات]] سوره‌های طه، نازعات، [[ابراهیم]] و قصص، این نتیجه حاصل می‌شود، که منظور از بقعه مبارکه، در آیه مورد بحث؛ همان مکانی است، که نخستین جرقه‌های وحی، بر موسی{{ع}}، در وادی مقدس، به او [[القا]] شد و از آنجا که، آن بقعه، در دامنه راست طور و سرزمین سرسبز و پر برکت بوده، {{متن قرآن|جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ}} و بقعه مبارکه نامیده شده است.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۱۵۹.</ref>
از جمع‌بندی [[آیات]] سوره‌های طه، نازعات، [[ابراهیم]] و قصص، این نتیجه حاصل می‌شود، که منظور از بقعه مبارکه، در آیه مورد بحث؛ همان مکانی است، که نخستین جرقه‌های وحی، بر موسی{{ع}}، در وادی مقدس، به او [[القا]] شد و از آنجا که، آن بقعه، در دامنه راست طور و سرزمین سرسبز و پر برکت بوده، {{متن قرآن|جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ}} و بقعه مبارکه نامیده شده است.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۱۵۹.</ref>
خط ۳۱: خط ۳۰:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مکان‌ها در قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۶

بقعه مبارکه کجاست؟

﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۱].

برخی از پژوهشگران ذیل واژه «بقعه» می‌نویسند: البَقعه و البُقعه = جا، مکان، ج. بِقاع و بُقَع... به معنی آبگیر، استخر، تالاب، حوض است.[۲] در تفسیر نمونه[۳] در معنی بقعه مرقوم داشته: بقعه به معنی قطعه زمینی است، که نسبت به اطرافش مشخص است.

آیه مذکور اشاره دارد، به زمانی که حضرت موسی(ع) مدت تعهد خود را، با شعیب به پایان می‌رساند و همراه خانواده‌اش، از مدین به مصر حرکت می‌نماید و در مسیر خود، از جانب طور، آتشی می‌بیند، برای به دست آوردن شعله‌ای از آتش، به سوی آن آتش می‌رود و در آنجا به او وحی می‌شود و به نبوت مبعوث می‌گردد.

با توجه به آنچه گذشت، روشن می‌شود، که محل دریافت وحی، همان مکانی است، که قرآن، از آن به وادی ایمن و بقعه مبارکه یاد فرموده است.

برخی از نویسندگان می‌نویسد: «وادی ایمن، دره‌ای است که موسی(ع)، در آن نور الهی را به صورت آتش، در درخت جلوه گردید... و چون، از مدین به طرف مصر آیند، این دره در طرف راست کوه سینا واقع است و در تورات طوی نامیده شده و این نام، در قرآن مجید سوره طه، آیه ۱۲ و سوره نازعات، آیه ۱۶ مسطور است... بعضی آن (دره) را بقعه می‌دانند»[۴].

برخی از دانشمندان می‌نویسند: «در این دو سوره نازعات، طه - شعله وحی نخستین موسی(ع)، در وادی مقدس، در سوره ابراهیم و قصص، از جانب طور، کنار وادی ایمن، در بقعه مبارک نشان داده، این نشانی‌های خاص قرآن، با همان وادی‌ها و کوه‌هایی، که در ناحیه سینا و کوه حوریب است؛ تطبیق می‌کند، از آن جهت که محل عبادت پیمبران گذشته و موسی(ع) و وحی آنها بوده وادی مقدس و از آن جهت، که در دامنه راست طور و سرزمین سرسبز و پر برکت بوده، ﴿جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ[۵]، بقعه مبارکه نامیده شده»[۶]. برخی از علما، نیز در مورد طوی مرقوم داشته: (... در اینجا کنایه از آن است، که این سرزمین را برکات معنوی، از هر سو احاطه کرده، به همین جهت در آیه ۳۰ سوره قصص که مورد بحث ما است البقعه المبارکه تعبیر شده است[۷].[۸]

از جمع‌بندی آیات سوره‌های طه، نازعات، ابراهیم و قصص، این نتیجه حاصل می‌شود، که منظور از بقعه مبارکه، در آیه مورد بحث؛ همان مکانی است، که نخستین جرقه‌های وحی، بر موسی(ع)، در وادی مقدس، به او القا شد و از آنجا که، آن بقعه، در دامنه راست طور و سرزمین سرسبز و پر برکت بوده، ﴿جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ و بقعه مبارکه نامیده شده است.[۹]

منابع

پانویس

  1. «چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.
  2. لویس معلوف.
  3. تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۷۵.
  4. محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۵۱.
  5. «و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم» سوره مریم، آیه ۵۲.
  6. محمود، طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۱، جزء سی قرآن، پاورقی ص۹۰.
  7. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۶۹.
  8. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۱۵۸.
  9. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۱۵۹.