سوره قصص
مقدمه
در این سوره، داستانهایی از ولادت حضرت موسی تا نبوت و مبارزهاش با فرعون و نجات بنیاسرائیل از استضعاف و نیز زراندوزی قارون و سرنوشت تلخ او بیان شده است.
این سوره که در دوره سختی و رنج مسلمانان (حدود سال یازدهم بعثت) نازل شده، مقایسهای است با سختیهای بنیاسرائیل در چنگ فرعون، و پیروزی و وراثت زمین، و شکست طاغوتها را نوید میدهد. در آیه ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱] چنین آمده است: «میخواهیم منّت گذاریم بر آنان که در زمین، ضعیف داشته شدند و آنان را پیشوا و وارث قرار دهیم». در تفسیر البرهان روایت شده است رسول خدا (ص) به امیرمؤمنان علی و فاطمه و حسنین (ع) نظر کرد و گریست و فرمود: «ایشانند مستضعفان». ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه ذیل این آیه میگوید عالمان اهل تسنن میگویند این آیه اشارهای است به امامی که مالک زمین و مسلط بر ممالک خواهد شد.
داستان حضرت موسی (ع) و فرعون در این سوره نقش نمادین خود را در نشان دادن مبارزه دائم حق و باطل و پیروزی نهایی حقّ، بهخوبی ایفا میکند.
کلمه «قصص» در آیه ﴿فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۲] آمده است؛ آنجا که قصه دختر شعیب نزد پدر از کمک موسی (ع) به آنها برای کشیدن آب از چاه برای گوسفندان شعیب را بازگو میکند و نام سوره از آن گرفته شده است.
بدینسان، غرض این سوره وعده جمیل به مؤمنین است، مؤمنینی که در مکه قبل از هجرت به مدینه عده اندکی بودند که مشرکین و فراعنه قریش ایشان را ضعیف و ناچیز میشمردند، و اقلیتی که در مکه در بین این طاغیان در سختترین شرایط به سرمیبردند و فتنهها و شداید سختی را پشت سر میگذاشتند، خدای تعالی در این سوره به ایشان وعده میدهد که به زودی بر آنان منت نهاده و پیشوایان مردم قرارشان میدهد، و آنان را وارث همین فراعنه میکند، و در زمین مکنتشان میدهد، و به طاغیان قومشان آنچه را که از آن بیم داشتند، نشان میدهد.
به همین منظور، برای این مؤمنین این قسمت از داستان موسی و فرعون را خاطرنشان میسازد که موسی را در شرایطی خلق کرد که فرعون در اوج قدرت بود و بنی اسرائیل را خوار و زیردست کرده بود که پسر بچههایشان را میکشت و زنانشان را زنده میگذاشت، آری خداوند در چنین شرایطی موسی را آفرید و مهمتر آنکه او را در دامن دشمنش یعنی خود فرعون پرورش داد، تا وقتی که به حد رشد رسید، آن گاه او را از شر فرعون نجات داد و از بین فرعونیان به سوی مدین روانهاش نمود، و پس از مدتی به عنوان رسالت دوباره به سوی ایشان بر گردانید، با معجزاتی آشکار تا آنکه فرعون و لشکریانش تا آخرین نفر را غرق کرده و بنی اسرائیل را وارث آنان نمود، و تورات را بر موسی نازل فرمود، تا هدایت و بصیرت برای مؤمنین باشد.
و عین همین سنت را در میان مؤمنین به اسلام جاری خواهد کرد، و ایشان را به ملک و عزت و سلطنت خواهد رسانید، و رسول خدا (ص) را دوباره به وطن باز خواهد گردانید.
آنگاه از این داستان منتقل میشود به بیان این که در حکمت خدا لازم است که از جانب خودش کتابی نازل کند، تا دعوت حق آن جناب نیز کتاب داشته باشد، سپس سخنان طعنآمیز مشرکین را که در باره دعوت قرآن زدهاند که: چرا به وی آنچه به موسی داده شد، ندادند؟ نقل فرموده و از آن پاسخ میدهد، و نیز علت ایمان نیاوردن آنان را نقل نموده به این که اگر به تو ایمان بیاوریم و هدایت تو را پیروی کنیم قدرت ما از ما سلب میشود، و از آن پاسخ میدهد، و به این منظور داستان قارون و فرو رفتنش در زمین را برایشان مجسم میسازد. گفته شده: این سوره به طوری که سیاق آیاتش شهادت میدهد مکی است.
ویژگیهای سوره قصص
- این سوره ۸۸ یا ۸۷ آیه، ۱۴۴۱ کلمه و ۵۸۰۰ یا ۵۹۳۳ حرف دارد.
- در ترتیب نزول، چهل و نهمین و در قرآن بیست و هشتمین سوره است.
- پس از سوره نحل و پیش از سوره اسراء و پیش از هجرت در مکه نازل شد؛ به جز آیات ۵۲ تا ۵۵ که مدنی است. گفتهاند آیه ۸۵ این سوره در «جحفه» و در اثنای هجرت پیامبر (ص) نازل شد.
- از نظر کمیت، از سورههای مثانی و شامل حدود یک حزب از قرآن است.
- چهاردهمین سورهای است که با حروف مقطعه آغاز شده است.
- طبق قولی در این سوره یک آیه منسوخ وجود دارد.
مطالب اساسی سوره
- داستان حضرت موسی (ع) و فرعون؛
- داستان ازدواج موسی (ع) با دختر شعیب؛
- داستان موسی و هارون (ع)؛
- داستان قارون؛
- نوید حکومت حق و عدل برای مستضعفان[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد. دستهای از آنان را به ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.
- ↑ «آنگاه یکی از آن دو که با شرم گام برمیداشت نزد او آمد، گفت: پدرم تو را فرا میخواند تا مزد آبی را که برای ما (به گوسفندان) دادی به تو بپردازد و چون (موسی) نزد او آمد و داستان (خود) را برای او بازگفت، (شعیب) گفت: مهراس که از گروه ستمکاران رهایی یافتی» سوره قصص، آیه ۲۵.
- ↑ سخاوی، علی بن محمد، جمال القراء و کمال الاقراء، جلد۱، صفحه ۴۵۱؛ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۱۶، صفحه ۶؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۵؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه ۳۵۳؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱،صفحه ۶۲و۴۱؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱،صفحه ۱۹۳؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱،صفحه ۳۱۶؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۱۶،صفحه (۱-۶)؛ هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سورههای قرآن، صفحه ۲۷۸؛ ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، جلد۱۹،صفحه ۲۹
- ↑ فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۳۰۲۸.