بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = ولایت تشریعی امام | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ادله]] پرشماری وجود دارد که میتواند مورد استناد باورمندان به برخورداری [[امامان]] {{عم}} از [[شأن ولایت تشریعی]] قرار گیرد. این [[ادله]] عبارتاند از: | |||
# [[آیه ولایت]]؛ | # [[آیه ولایت]]؛ | ||
# [[تفویض امر دین به امام]]؛ | # [[تفویض امر دین به امام]]؛ | ||
#تحقق [[جعل احکام]] از سوی [[امامان]]؛ | # تحقق [[جعل احکام]] از سوی [[امامان]]؛ | ||
# [[سیره امامان در موضوعات جدید]]؛ | # [[سیره امامان در موضوعات جدید]]؛ | ||
# [[الهام]] [[معارف]] از سوی [[خداوند]] و [[روح القدس]] به [[امامان]].<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۱۸۴ تا | # [[الهام]] [[معارف]] از سوی [[خداوند]] و [[روح القدس]] به [[امامان]].<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۱۸۴ تا ۲۰۲.</ref> | ||
==[[شئون]] و ابعاد [[ولایت تشریعی]] [[ائمه]]{{عم}}== | == [[شئون]] و ابعاد [[ولایت تشریعی]] [[ائمه]] {{عم}} == | ||
===[[ولاء]] [[تشریع احکام]]=== | === [[ولاء]] [[تشریع احکام]] === | ||
گرچه [[ولایت]] بر [[تشریع احکام]] [[بالاصاله]] و به تمام و کمال از آنِ [[خدای متعال]] است و بس، ولی در [[منابع روایی]] به ویژه در کتاب [[شریف]] [[اصول کافی]] برخی روایاتی وجود دارد<ref>ر. ک: اصول کافی، ج۱، باب «التفویض»... ، ص۲۶۵-۲۶۸ و ص۴۴۰-۴۴۱.</ref> که در آن تصریح شده [[خداوند]] [[تشریع احکام]] - هر چند در قلمرو محدود نه گسترده و فراگیر - را به [[پیامبر]] {{صل}} [[تفویض]] کرده است و آن نیز به بیان برخی [[علما]] به این صورت بود که "[[پیامبر]] {{صل}} در برخی از موارد، [[تشریع]] یک رشته احکامی را از [[خدا]] خواسته و [[خداوند]] نیز برای ابراز [[عظمت]] و بزرگی او، درخواست او را پذیرفته است؛ و اگر در این موارد [[روایات]] صحیحی نبود، هرگز برای [[پیامبر]] {{صل}} [[ولایت]] بر [[تشریع]] به این معنی نیز ثابت نبود"<ref>ولایت تشریعی و تکوینی، جعفر سبحانی، ص۲۱.</ref>. | |||
اما سخن در این است که آیا چنین اختیاری در زمینه [[تشریع احکام]] - در قلمرو محدود - به [[ائمه معصومین]] {{عم}} نیز [[تفویض]] شده است یا نه؟ اگر ملاک [[داوری]] در این مسئله، ظاهر همان روایاتی باشد که اشاره شد؛ مانند [[روایت]] نُه باب "التفویض..." که در آن تصریح شده است: "پس آنچه را [[خداوند]] به رسولش [[تفویض]] کرده، بدون تردید به ما هم [[تفویض]] کرده است"<ref>{{متن حدیث|... فَمَا فَوَّضَ اللَّهُ إِلَى رَسُولِهِ فَقَدْ فَوَّضَهُ إِلَيْنَا}}؛ (اصول کافی، ج۱، ص۲۶۸).</ref>. یا این [[روایت]] که در آن آمده: "پس آنها ([[پیامبر]] و [[ائمه]] {{عم}}) آنچه را بخواهند [[حلال]] میکنند و آنچه را بخواهند [[حرام]] میکنند و هرگز چیزی نمیخواهند مگر این که [[خدای تبارک و تعالی]] میخواهد"<ref>{{متن حدیث|... فَهُمْ يُحِلُّونَ مَا يَشَاؤُونَ، و يُحَرِّمُونَ مَا يَشَاؤُونَ، و لَنْ يَشَاؤُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ تَبَارَكَ و تَعَالى}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۴۴۱، روایت ۵.</ref>. باید بپذیریم که [[اختیار]] [[تشریع احکام]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} به [[ائمه]] {{عم}} نیز [[تفویض]] شده است؛ زیرا همان ملاکی که [[علما]] درباره [[پیامبر]] {{صل}} مبنی بر دارا بودن [[شایستگی]] کامل [[روحی]]، [[اخلاقی]] و [[علمی]] (= [[عصمت]] همه جانبه) برای [[تفویض]] [[تشریع احکام]] به او مطرح کردهاند، درباره [[ائمه]] {{عم}} نیز وجود دارد؛ چون آنان نیز از [[عصمت]] همه جانبه و کامل برخوردارند و به [[علوم غیبی]] و لدنّی نیز دسترسی داشتهاند، به همین [[دلیل]] - چنانکه در [[روایت]] اخیر به آن تصریح شده - چیزی نمیخواهند مگر این که [[خدا]] نیز آن را میخواهد. | |||
ولی با این حال، [[اثبات]] [[ولایت تشریعی]] به این معنا برای [[ائمه اطهار]] {{عم}} - بهرغم این که [[عصمت]] همهجانبه، [[طهارت]] [[قلبی]] و [[قدس]] ذاتی [[پیامبر]] {{صل}} را دارا هستند - مشکل است و به گفته [[علامه مجلسی]] در شرح [[روایت]] هشت باب "التفویض"، با تکلُّف و دشواری همراه است<ref>مرآة العقول، ج۳، ص۱۵۴.</ref>. * به همین [[دلیل]] است که عموم [[علما]] به [[راحتی]] به آن تن نمیدهند و از تصریح به آن سر باز میزنند. بر این اساس، باید اخباری که در آن به [[تفویض]] [[تشریع احکام]] به [[ائمه]] {{عم}} تصریح شده را توجیه کرد. | |||
##آنان به رغم اینکه به بالاترین [[درجه]] و [[مقام]] [[انسانی]] یعنی "[[انسان کامل]]" نایل شدهاند ولی باز انسانند و موجود ممکن و مخلوق [[خدا]]؛ | برخی از دانشمندان توجیهات یا محملهایی برای آن ذکر کردهاند. از جمله گفتهاند: اگر اخباری مشعر یا ظاهر در این نوع [[مقام]] [[ولایت تشریعی]] برای [[ائمه اطهار]] {{عم}} باشد، محمول بر [[تفویض]] اظهار بعضی از [[احکام]] مخزونه نزد ایشان است و یا مراد واگذاری تشخیص مصادیق و تبیین جهات و حدود [[احکام]] به [[ذهن]] ثاقب و ملهم و ضمیر [[مؤیّد]] و روشن و صافی [[امام]] {{ع}} است، که با [[استنباط]] افراد عادی [[درک]] نمیشود... [نیز به معنای] [[ولایت تشریعی]] بر [[بیان احکام]] در مواقع مقتضی و مناسب، و بر بیان مصادیق، خصوصیات و حدود [[احکام]]، [[ولایت]] بر امور [[حکم]] و اداره و شئونی که [[پیامبر]] {{صل}} بر آن [[ولایت]] داشتهاند و [[ولایت]] بر [[امور مالی]] و [[تفویض]] آن به ایشان و محامل دیگر<ref>ولایت تکوینی، ولایت تشریعی، لطفالله صافی، ص۱۰۴-۱۰۶.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۶۰-۶۲.</ref> | ||
##با ملاحظه مسئله نخست باید [[ولایت مطلقه]] آنها را توجیه و تبیین کرد، به این صورت که آنان این [[ولایت مطلقه]] را به مقدار وُسع [[انسانی]] و به عنوان موجود ممکن و نیز به [[اذن]] و [[اراده خداوند]] دارا هستند و آنها و هیچ [[انسان کامل]] و یا موجود متعالی دیگری خارج از [[مصلحت]] [[الهی]] و [[اذن]] و [[اراده]] او [[قادر]] به هیچ کاری نیستند. از اینرو، مقدار تسلّط [[انسانهای کامل]] [[معصوم]]{{عم}} بر [[انسان]] و [[جهان]]، برای ما کاملاً روشن نیست و ما به خوبی نمیدانیم که که آنان تا چه اندازه بر [[جهان]] و موجودات آن [[حاکمیت]] و [[قدرت]] تأثیرگذاری دارند. | |||
=== [[ولاء]] [[امامت]] و [[مرجعیت دینی]] === | |||
#از آنجا که این شخصیتهای والا و بیهمتا، در قلّه صفات کمالی [[انسان]]، [[پاکی]] [[روحی]] و [[پرهیزکاری]] قرار دارند و [[معصوم]] از هرگونه [[گناه]] و اشتباهاند و از ارتکاب هرگونه کارهای خلاف [[عقل]] و [[شرع]]، هوسآلود و [[نفسانی]] دوری میگزینند، هرگز این [[قدرت]] و [[ولایت مطلقه]] [[تکوینی]] [[خدادادی]] و [[تشریعی]] را در جهت رسیدن به [[امیال نفسانی]]، [[منافع]] مادی و [[اهداف]] [[شیطانی]] - همچون [[مستکبران]] و [[طاغوتیان]] - به کار نمیگیرند. [[انگیزه]] آنان در تصرفات [[تکوینی]] و [[قدرت]] نمایی فقط برای پیشبرد اهداف خدایی [[رسالت]] و [[وظایف]] امامتشان برای جذب [[مردم]] به [[دین خدا]] و [[هدایت]] و [[رستگاری]] آنان است. | [[خداوند]] به پیامبرش فرمود: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ...}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. از آنجا که [[ائمه]] {{عم}} مانند [[پیامبر]] {{صل}}، بنابر [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و [[حدیث متواتر ثقلین]]<ref>ر. ک: صحیح مسلم، ج۱۵، ص۱۷۹-۱۸۱؛ مسند احمد حنبل، ج۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶ و ۵۹ و ج۵، ص۱۸۲، ۱۸۹ و ۱۹۰؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref>، معصومند و همسنگ [[قرآن]] اعلام شدهاند<ref>ر. ک: امامت و رهبری، شهید مطهری، ص۷۱-۸۵.</ref>، این [[مقام]] تبیین و [[تفسیر دین]] و [[قرآن]] یا "[[مرجعیت دینی]]" به آنان واگذار شده است. از اینرو، بر [[مردم]] [[واجب]] است که به آنها [[رجوع]] کنند و مسائل [[دینی]] و [[احکام شرعی]] را از آنها فراگیرند<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۶۲-۶۳.</ref> | ||
#آنچه ما نسبت به [[ولایت]] و [[قدرت]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}} میگوییم و آن را [[باور]] داریم بر اساس شواهد و قرائن متقن [[قرآنی]] و [[روایی]] است و به همین [[دلیل]]، با آنچه که [[اهل]] غُلو و [[پیروان]] [[مکتب]] [[تفویض]] میگویند، کاملاً تفاوت دارد؛ چون آنان نسبت به [[قدرت]] و [[ولایت]] اولیای خاص [[الهی]]، تلقی شرکآمیز و باطلی دارند. از اینرو، [[ائمه]]{{عم}} درباره آنان فرمودهاند: "غُلُوکنندگان (در [[مدح]] و [[ستایش]] ما) کافرند و باورمندان به [[تفویض]]، مشرکند"<ref>{{متن حدیث|الْغُلَاةُ كُفَّارٌ وَ الْمُفَوِّضَةُ مُشْرِكُونَ}}بحارالانوار، ج۲۵، باب «نقی الغلو فی النبی و الائمه{{عم}}»، ص۳۲۸.</ref>. | |||
=== [[ولاء]] [[امامت]] و [[رهبری سیاسی]] === | |||
مراد [[ولاء]] [[امامت]] که به آن "[[ولاء]] [[زعامت]]" یا [[رهبری سیاسی]] - [[اجتماعی]] نیز گفته میشود، [[حکومت]] یا [[حاکمیت]] بر [[مردم]] است. [[رهبری سیاسی]] - [[اجتماعی]] [[امامان معصوم]] {{عم}} در [[تفکر]] [[اسلام ناب]] گرچه امری اعتباری و منصبی اعطایی از سوی [[خداوند]] است، ولی به [[دلیل]] پیوند ناگسستنی میان [[شأن امامت]] ظاهری و [[امامت]] [[باطنی]] و [[تکوینی]] بسیار گسترده و فراگیر است و آنان بر همه امور [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] [[مردم]] [[ولایت]] و [[حق تصرف]] دارند و همه دستورهایشان در ابعاد [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، نظامی، [[قضایی]] و... برای همه [[مردم]] لازم الاجراست<ref>همانطور که پیامبر اکرم {{صل}} طبق آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} [«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶]، ولایت مطلقه تشریعی بر جان و مال و همه شئون انسانها دارد، ائمه {{عم}} نیز این ولایت مطلقه تشریعی بر جان و مال و شئون دیگر انسانها را دارا هستند.</ref>. | |||
بنابراین، [[شیعیان]]، به [[امامت]] و [[رهبری]] ظاهری یا [[تشریعی]] [[امامان معصوم]] با همه ابعاد و [[شئون]] آن [[باور]] دارند ولی [[اهل سنت]] چنین باوری را برنمیتابند<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۶۳.</ref>. | |||
== [[شئون]] و ابعاد [[ولایت تکوینی]] [[ائمه]] {{عم}} == | |||
[[امامان معصوم]] {{عم}} که همچون [[پیامبر]] {{صل}} در پرتو [[عنایات]] و [[الطاف]] ویژه [[الهی]]، راه [[عبودیت]] و [[بندگی]] خالصانه [[الهی]] را تا آخرین مرحله آن پیمودهاند و به بالاترین مرتبه [[قرب الهی]] رسیدهاند و عالیترین [[درجه]] کمال ممکن را کسب کردهاند و مصداق اتم و اکمل "[[انسان کامل]]" شدهاند، مظاهر اسماء و [[صفات]] [[ربوبی]] گشتهاند و در پرتو آن به [[قدرت]] و [[ولایت مطلقه]] تکوینیاش دست یازیدهاند. | |||
از اینرو رو آنان بر [[تصرف]] در کائنات توانا گشتهاند و موجودات زمینی و آسمانی مسخّر آنها شده است. آنان بر حقایق هستی [[آگاه]] گردیدهاند، وسائط فیوضات ربانی به موجودات شدهاند و نقش مهم و کلیدی [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[انسان]]<ref>بیشترین نقش ائمه {{عم}} در هدایت و رهبری مردم به سوی رشد و کمال معنوی به همین قسم ولایت و رهبری معنوی و باطنی ائمه {{عم}} برمیگردد. (ر. ک، المیزان، ج۱، ص۲۷۲ و ج۱۴، ص۳۰۴؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۰ - ۲۸۶.)</ref> را با تصرّف در [[نفوس]] مستعد و تاثیرگذاری در آن برعهده دارند<ref>برای آگاهی بیشتر در این زمینه، به منابع زیر رجوع کنید: شمیم ولایت، ص۴۳۱ و ۴۸۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۰۴؛ مجموعه. آثار، ج۳، ص۲۸۴- ۲۸۵؛ ولایت کلیه، ص۲۸۳ - ۲۸۶؛ ولایت تشریعی و ولایت تکوینی از دیدگاه علم و فلسفه، جعفر سبحانی، ص۲۶ - ۲۹ و ۳۸ - ۴۱.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۶۳-۶۴.</ref> | |||
== یادآوری چند نکته == | |||
# گرچه [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} دارای [[ولایت مطلقه]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] هستند، ولی باید به دو مسئله مهم در این زمینه توجه داشت: | |||
## آنان به رغم اینکه به بالاترین [[درجه]] و [[مقام]] [[انسانی]] یعنی "[[انسان کامل]]" نایل شدهاند ولی باز انسانند و موجود ممکن و مخلوق [[خدا]]؛ | |||
## با ملاحظه مسئله نخست باید [[ولایت مطلقه]] آنها را توجیه و تبیین کرد، به این صورت که آنان این [[ولایت مطلقه]] را به مقدار وُسع [[انسانی]] و به عنوان موجود ممکن و نیز به [[اذن]] و [[اراده خداوند]] دارا هستند و آنها و هیچ [[انسان کامل]] و یا موجود متعالی دیگری خارج از [[مصلحت]] [[الهی]] و [[اذن]] و [[اراده]] او [[قادر]] به هیچ کاری نیستند. از اینرو، مقدار تسلّط [[انسانهای کامل]] [[معصوم]] {{عم}} بر [[انسان]] و [[جهان]]، برای ما کاملاً روشن نیست و ما به خوبی نمیدانیم که که آنان تا چه اندازه بر [[جهان]] و موجودات آن [[حاکمیت]] و [[قدرت]] تأثیرگذاری دارند. | |||
آنچه که براساس آموزههای [[وحیانی]] ([[آیات]] و [[روایات]]) میتوان گفت، این است که آنان در پرتو [[محبت]]، [[عشق]] و [[سرسپردگی]] به [[خداوند]] و [[طاعت]] و [[بندگی]] خالصانه او و نزدیک شدن به درگاهش، وجودشان آن چنان [[نورانی]] شده و تعالی یافتهاند و رنگ خدایی پیدا کردهاند که آینه تمامنمای صفات جلال و [[جمال الهی]] و اسماء حسنای او شدهاند. به همین [[دلیل]]، [[خداوند]] آنان را [[مظهر]] [[قدرت]] و [[ولایت]] مطلقهاش گردانیده و بر قدرتنمایی و [[اعمال]] [[ولایت]] و تصرف در عالم، توانا ساخته است. در نتیجه، [[کارهای خارقالعاده]] فراوانی از آنان به صورت [[معجزات]] و [[کرامات]] سرزده است و آنان "مجاری [[فیض الهی]]" در [[نظام هستی]] گشتهاند<ref>ر. ک: انوار الولایة، ص۲۴۶-۲۸۲.</ref>. | |||
# از آنجا که این شخصیتهای والا و بیهمتا، در قلّه صفات کمالی [[انسان]]، [[پاکی]] [[روحی]] و [[پرهیزکاری]] قرار دارند و [[معصوم]] از هرگونه [[گناه]] و اشتباهاند و از ارتکاب هرگونه کارهای خلاف [[عقل]] و [[شرع]]، هوسآلود و [[نفسانی]] دوری میگزینند، هرگز این [[قدرت]] و [[ولایت مطلقه]] [[تکوینی]] [[خدادادی]] و [[تشریعی]] را در جهت رسیدن به [[امیال نفسانی]]، [[منافع]] مادی و [[اهداف]] [[شیطانی]] - همچون [[مستکبران]] و [[طاغوتیان]] - به کار نمیگیرند. [[انگیزه]] آنان در تصرفات [[تکوینی]] و [[قدرت]] نمایی فقط برای پیشبرد اهداف خدایی [[رسالت]] و [[وظایف]] امامتشان برای جذب [[مردم]] به [[دین خدا]] و [[هدایت]] و [[رستگاری]] آنان است. | |||
# آنچه ما نسبت به [[ولایت]] و [[قدرت]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[پیامبر]] و [[ائمه]] {{عم}} میگوییم و آن را [[باور]] داریم بر اساس شواهد و قرائن متقن [[قرآنی]] و [[روایی]] است و به همین [[دلیل]]، با آنچه که [[اهل]] غُلو و [[پیروان]] [[مکتب]] [[تفویض]] میگویند، کاملاً تفاوت دارد؛ چون آنان نسبت به [[قدرت]] و [[ولایت]] اولیای خاص [[الهی]]، تلقی شرکآمیز و باطلی دارند. از اینرو، [[ائمه]] {{عم}} درباره آنان فرمودهاند: "غُلُوکنندگان (در [[مدح]] و [[ستایش]] ما) کافرند و باورمندان به [[تفویض]]، مشرکند"<ref>{{متن حدیث|الْغُلَاةُ كُفَّارٌ وَ الْمُفَوِّضَةُ مُشْرِكُونَ}}بحارالانوار، ج۲۵، باب «نقی الغلو فی النبی و الائمه {{عم}}»، ص۳۲۸.</ref>. | |||
مراد از "[[غُلات]]" کسانیاند که در توصیف [[ائمه]] {{عم}} و ستایششان [[مبالغه]] میکنند و آنان را از حدّ [[انسان]] خارج میدانند و برای آنان [[قدرت]] مافوق بشری و گونهای از [[استقلال]] در [[اعمال]] [[قدرت]] و [[ولایت]] در [[جهان]] قائلاند و با این باورشان برای [[ائمه]] {{عم}} [[شأن]] [[الوهیت]] و خدایی قائل هستند! به همین [[دلیل]]، آنان کافرند. | |||
"مُفَوضّه" بر این باورند که کارهای [[جهان]]، از قبیل: [[خلق]] کردن، میراندن، روزی دادن و بارانیدن، به اولیای خاص [[الهی]] واگذار شده است و آنان [[اختیار]] تام در انجام این گونه [[کارها]] را دارند<ref>برای آگاهی از معنای واژههای «تفویض» و «توکیل» ر. ک: معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۶۰؛ الصحاح، ج۳، ص۱۰۹۹؛ المصباح المنیر، ص۵۵۰؛ اقرب الموارد، ج۵، ص۸۲۴ - ۸۲۵، ماده «وکل».</ref> و [[نماینده]] تام الاختیار [[خداوند]] در [[نظام هستی]] و شریک کارهای اویند!<ref>«متکلمان معتزله» طرفدار تفویض به معنای یاد شدهاند. (ر. ک: شرح اصول خمسه، قاضی عبدالجبار معتزلی، ص۲۲۳ - ۲۴۱).</ref> از اینرو، آنان مشرکند. | |||
[[امام رضا]] {{ع}} که با هر دو گروه یاد شده رو به رو بود، در دعای زیر، نزد [[خداوند]] از آنان [[تبرّی]] میجوید: پروردگارا، من از گفتار کسانی که در [[حق]] ما مطالبی را میگویند که ما نگفتهایم، [[تبرّی]] میجویم. پروردگارا، [[خلقت جهان]] و روزی [[بندگان]] از آنِ تو است، تو را میپرستیم و از تو [[یاری]] میطلبیم. بارالها، تو [[آفریدگار]] ما و [[آفریدگار]] [[پدران]] و [[فرزندان]] ما هستی! پروردگارا، [[ربوبیت]] و [[الوهیت]] [[شایسته]] توست، از کسانی که تصوّر میکنند که ما پروردگارشان هستیم با میاندیشند که [[خالق]] و رازق آنان هستیم، [[برائت]] و [[بیزاری]] میجوییم. بارالها، این سخنان را به آنان نگفتهایم ما را به گفتار آنان [[مؤاخذه]] نفرما<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۴۳.</ref>. | |||
[[استاد مطهری]] در تبیین درست [[ولایت مطلقه]] [[تکوینی]] مینویسد: مقصود از [[ولایت]] تصرّف یا [[ولایت تکوینی]] این نیست که بعضی جُهال پنداشتهاند که [[انسانی]] از [[انسانها]] سمت [[سرپرستی]] و قیمومت نسبت به [[جهان]] پیدا کند، به طوری که او گرداننده [[زمین]] و [[آسمان]] و [[خالق]] و رازق و [[محیی]] و [[ممیت]] من جانب [[الله]] باشد... [[ادب]] [[اسلامی]] اقتضا میکند که ما [[خلق]] و [[رزق]] و [[احیا]] و اماته و امثال اینها را به غیر [[خدا]] نسبت ندهیم؛ زیرا [[قرآن]] میکوشد که ما از اسباب و وسائط عبور کنیم و به منبع اصلی دست یابیم و توجّه به [[کارگزار]] کلّ [[جهان]] باشد که وسائط نیز [[آفریده]] او و مجری امر او و [[مظهر]] [[حکمت]] او میباشند... مجموع قرائن [[قرآنی]] و قرائن [[علمی]] که نزد ما هست، اجمالاً وصول [[انسان]] را به مرتبهای که ارادهاش بر [[جهان]] [[حاکم]] باشد، ثابت میکند، اما در چه حدودی؟ آیا هیچ حدی ندارد و یا محدود به حدّی است؟ مطلبی است که از عهده ما خارج است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>. | |||
بنابراین، مقدار [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} و چگونگی [[اعمال]] [[ولایت]] از سوی آنان برای ما کاملاً روشن نیست؛ اما روشن است که آنان در [[اعمال]] [[ولایت]] و تصرّف ولایی، هرگز مستقل از [[خداوند]] و بدون [[اذن]] و [[اراده]] او عمل نمیکنند<ref>برای تحقیق بیشتر در این زمینهها ر. ک: تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج۹، ص۱۰۷ - ۱۱۰؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، صافی گلپایگانی، ص۱۰۰ - ۱۱۰؛ ولایت تشریعی و ولایت تکوینی، جعفر سبحانی، به ویژه ص۲۶ - ۷۶، همو، جبر و اختیار، ص۲۴۲ - ۲۶۳؛ ترجمه و شرح اصول کافی، محمدباقر کمرهای، ج۲ (۱ - ۲)، ص۲۸ - ۳۳.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۶۴-۶۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']] | |||
# [[پرونده:1100439.jpg|22px]] [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| '''امامت و رهبری''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۵۶: | خط ۶۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:شئون امامت]] | ||
[[رده:ولایت تشریعی]] |