رهبانیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲٬۳۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۲۴
جز (جایگزینی متن - '\=\=\sپانویس\s\=\=↵\{\{پانویس\}\}\n\n\[\[رده\:(.*)در\sقرآن\]\]' به '== پانویس == {{پانویس}}')
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = رهبانیت
| موضوع مرتبط = رهبانیت
| عنوان مدخل  = [[رهبانیت]]
| عنوان مدخل  = رهبانیت
| مداخل مرتبط = [[رهبانیت در قرآن]] - [[رهبانیت در حدیث]] - [[رهبانیت در نهج البلاغه]] - [[رهبانیت در معارف دعا و زیارات]] - [[رهبانیت در اخلاق اسلامی]] - [[رهبانیت در فقه سیاسی]] - [[نکوهش رهبانیت در سیره پیامبر خاتم]]
| مداخل مرتبط = [[رهبانیت در قرآن]] - [[رهبانیت در فقه سیاسی]] - [[نکوهش رهبانیت در سیره پیامبر خاتم]]
| پرسش مرتبط  = رهبانیت (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}  
 
== مقدمه ==
== مقدمه ==
مراد از این مدخل مهم و حساس در [[تاریخ]] [[سیر و سلوک]] [[دینی]]، [[تبیین]] [[رهبانیت]] و [[عمل]] [[پیامبر]] [[پیش از بعثت]] به عنوان تحنث است. اهمیت این مسئله هم به لحاظ [[تاریخی]] و شباهت‌های آن با تحنث و غارنشینی و [[تشریع]] حکمی مانند [[اعتکاف]] و شکل گرفتن جریانی پس از [[اسلام]] به نام [[صوفیه]] و تأسیس مراکزی به نام خانقاه و راه و روشی در [[عرفان]] عملی که در دورانی از [[تاریخ]] [[مسلمانان]] گسترش یافت که تعداد آن کمتر از [[مساجد]] نبود و جاذبه‌ای بس گسترده در رواج [[اسلام]] در کشورهای [[شبه قاره]] [[هند]] و مناطق شاخ افریقا و جاهای دیگر داشته و امروز هم باز این شیوه در قالب رقص و سماع و روش‌های سیر و سلوکی مرسوم می‌باشد و در [[غرب]] این روشها از [[مسلمان]] بیشتر شناخته شده است. و جالب این است که [[فقیهان]] به شدت با این جریان [[مبارزه]] کرده، و چون این روش از [[مبارزه]] با نفس متکی به [[سیره پیامبر]] شده، جای بررسی و توجه است. امروز جریان‌های بسیاری با عنوان [[طریقت]] شکل گرفته و مرشد و [[قطب]] خود را [[پیامبر]] می‌دانند و با استناد به [[روش پیامبر]] عمل خود را تجویز می‌کنند. البته تردیدی نیست که [[پیامبر]] دورانی پیش از [[نزول وحی]] را به [[انزوا]] و ریاضت‌های [[معنوی]] می‌گذرانده و در این سیر [[معنوی]]، به ویژه در سال‌های نزدیک بعثتش - خلوت‌گزینی را [[اختیار]] کرده و رفتن به [[غار حرا]] در [[ماه رمضان]] برای [[عبادت]] به همین [[دلیل]] بوده و از آن به عنوان «تحنث» یاد می‌شود. بدین جهت بحث از:[[رهبانیت]] که در [[قرآن]] آمده و تحنث که در [[سنت]] آمده و [[اعتکاف]] که در [[فقه]] مطرح شده و اربعینیات، [[عزلت]]، زاویه گرفتن، که در [[عرفان]] عملی و تصوف آمده، یک مجموعه از عناوینی است که به [[اسلام]] و [[ادیان الهی]] و [[پیامبر]] منتسب شده و از چند جهت قابل بررسی است. یکی مراد از تحنث، یکی تشابه آن با [[رهبانیت]] و تفاوت‌های آن است و دیگری منشأ این تحنث در [[اسلام]] و گسترش آن در میان فرقه‌های مذهبی در عالم [[اسلام]] است.
مراد از این مدخل مهم و حساس در [[تاریخ]] [[سیر و سلوک]] [[دینی]]، [[تبیین]] [[رهبانیت]] و [[عمل]] [[پیامبر]] [[پیش از بعثت]] به عنوان تحنث است. اهمیت این مسئله هم به لحاظ [[تاریخی]] و شباهت‌های آن با تحنث و غارنشینی و [[تشریع]] حکمی مانند [[اعتکاف]] و شکل گرفتن جریانی پس از [[اسلام]] به نام [[صوفیه]] و تأسیس مراکزی به نام خانقاه و راه و روشی در [[عرفان]] عملی که در دورانی از [[تاریخ]] [[مسلمانان]] گسترش یافت که تعداد آن کمتر از [[مساجد]] نبود و جاذبه‌ای بس گسترده در رواج [[اسلام]] در کشورهای [[شبه قاره]] [[هند]] و مناطق شاخ افریقا و جاهای دیگر داشته و امروز هم باز این شیوه در قالب رقص و سماع و روش‌های سیر و سلوکی مرسوم می‌باشد و در [[غرب]] این روشها از [[مسلمان]] بیشتر شناخته شده است. و جالب این است که [[فقیهان]] به شدت با این جریان [[مبارزه]] کرده، و چون این روش از [[مبارزه]] با نفس متکی به [[سیره پیامبر]] شده، جای بررسی و توجه است. امروز جریان‌های بسیاری با عنوان [[طریقت]] شکل گرفته و مرشد و [[قطب]] خود را [[پیامبر]] می‌دانند و با استناد به [[روش پیامبر]] عمل خود را تجویز می‌کنند. البته تردیدی نیست که [[پیامبر]] دورانی پیش از [[نزول وحی]] را به [[انزوا]] و ریاضت‌های [[معنوی]] می‌گذرانده و در این سیر [[معنوی]]، به ویژه در سال‌های نزدیک بعثتش - خلوت‌گزینی را [[اختیار]] کرده و رفتن به [[غار حرا]] در [[ماه رمضان]] برای [[عبادت]] به همین [[دلیل]] بوده و از آن به عنوان «تحنث» یاد می‌شود. بدین جهت بحث از:[[رهبانیت]] که در [[قرآن]] آمده و تحنث که در [[سنت]] آمده و [[اعتکاف]] که در [[فقه]] مطرح شده و اربعینیات، [[عزلت]]، زاویه گرفتن، که در [[عرفان]] عملی و تصوف آمده، یک مجموعه از عناوینی است که به [[اسلام]] و [[ادیان الهی]] و [[پیامبر]] منتسب شده و از چند جهت قابل بررسی است. یکی مراد از تحنث، یکی تشابه آن با [[رهبانیت]] و تفاوت‌های آن است و دیگری منشأ این تحنث در [[اسلام]] و گسترش آن در میان فرقه‌های مذهبی در عالم [[اسلام]] است.
خط ۱۶: خط ۱۶:


== پیشینه [[رهبانیت]] ==
== پیشینه [[رهبانیت]] ==
گفتیم که تحنث با سابقه [[تاریخی]] و جغرافیایی در [[شهر]] [[مکه]] با تفاوتهایی تبدیل به تعلیمی به نام [[اعتکاف]] در [[مسجد]] شد که در ماه سه روز و در سال سه [[ماه رجب]] [[شعبان]] و [[رمضان]] در ایام سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم در [[اسلام]] [[تشریع]] شد. از سوی دیگر همه این [[تعالیم]] نشان می‌دهد که یکی از راه‌های [[خودسازی]] و سیر وسلوک ایجاد [[تنهایی]] و فراهم کردن [[فرصت]] برای اندیشیدن در خود و [[محاسبه]] نفس و [[مشارطه]] در [[نظام اخلاقی]] و [[تربیت]] سیر وسلوکی در گذشته بوده است تاجایی که نوعی [[تنهایی]] و [[تأمل]]، [[سلوک]] [[روحی]] و سفر [[باطنی]] و [[گوشه‌گیری]] از [[جامعه]]، در [[ادیان]] و [[عرفان]]، اصلی مسلم و [[بدیهی]] بشمار می‌رود، و رسالت‌ها در پی همین دوران - تحنف - شکل گرفته است. به همین [[دلیل]] در [[احادیث]] صراحت دارد که [[رسول اکرم]] به هنگام آغاز [[وحی]] در [[غار]] تنها بود. ([[سیره]] حلبیه، ج ۲۷۲:۱.) و این دوران مقدمه [[دریافت وحی]] شد. در [[شهر]] [[مکه]] و در میان [[خداپرستان]] این انزوای یک ماهه سابقه داشته و [[تشریع]] [[روزه]] در [[ماه رمضان]] بسا با این واقعیت تاریجی مواجه بوده و حاکی از [[احترام]] آن [[مردم]] به این ماه پیش از [[اسلام]] بوده و شاید نشانه‌ای از آن باشد که این عادت سابقه و ریشه قدیم تری در [[ادیان ابراهیمی]] داشته است. آنها که چنین روشی [[برگزیده]] بودند و لذا به طور کلی آنها که با [[بت‌پرستی]] مخالفتی داشتند آنها را [[حنفاء]] و یا [[احناف]](جمع [[حنیف]]، تحنف و تحنث) می‌خواندند. این که در [[قرآن]] آمده: {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> و رهبانیتی (ترک [[دنیایی]]) که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم، مگر برای آنکه کسب [[خشنودی خدا]] کنند، حاکی از این واقعیت است.
گفتیم که تحنث با سابقه [[تاریخی]] و جغرافیایی در [[شهر مکه]] با تفاوتهایی تبدیل به تعلیمی به نام [[اعتکاف]] در [[مسجد]] شد که در ماه سه روز و در سال سه [[ماه رجب]] [[شعبان]] و [[رمضان]] در ایام سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم در [[اسلام]] [[تشریع]] شد. از سوی دیگر همه این [[تعالیم]] نشان می‌دهد که یکی از راه‌های [[خودسازی]] و سیر وسلوک ایجاد [[تنهایی]] و فراهم کردن [[فرصت]] برای اندیشیدن در خود و [[محاسبه]] نفس و [[مشارطه]] در [[نظام اخلاقی]] و [[تربیت]] سیر وسلوکی در گذشته بوده است تاجایی که نوعی [[تنهایی]] و [[تأمل]]، [[سلوک]] [[روحی]] و سفر [[باطنی]] و [[گوشه‌گیری]] از [[جامعه]]، در [[ادیان]] و [[عرفان]]، اصلی مسلم و [[بدیهی]] بشمار می‌رود، و رسالت‌ها در پی همین دوران - تحنف - شکل گرفته است. به همین [[دلیل]] در [[احادیث]] صراحت دارد که [[رسول اکرم]] به هنگام آغاز [[وحی]] در [[غار]] تنها بود. ([[سیره]] حلبیه، ج ۲۷۲:۱.) و این دوران مقدمه [[دریافت وحی]] شد. در [[شهر مکه]] و در میان [[خداپرستان]] این انزوای یک ماهه سابقه داشته و [[تشریع]] [[روزه]] در [[ماه رمضان]] بسا با این واقعیت تاریجی مواجه بوده و حاکی از [[احترام]] آن [[مردم]] به این ماه پیش از [[اسلام]] بوده و شاید نشانه‌ای از آن باشد که این عادت سابقه و ریشه قدیم تری در [[ادیان ابراهیمی]] داشته است. آنها که چنین روشی [[برگزیده]] بودند و لذا به طور کلی آنها که با [[بت‌پرستی]] مخالفتی داشتند آنها را [[حنفاء]] و یا [[احناف]](جمع [[حنیف]]، تحنف و تحنث) می‌خواندند. این که در [[قرآن]] آمده: {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> و رهبانیتی (ترک [[دنیایی]]) که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم، مگر برای آنکه کسب [[خشنودی خدا]] کنند، حاکی از این واقعیت است.


== [[ادیان]] و [[رهبانیت]] ==
== [[ادیان]] و [[رهبانیت]] ==
خط ۳۴: خط ۳۴:


== [[مفسران]] و [[رهبانیت]] ==
== [[مفسران]] و [[رهبانیت]] ==
[[ملاصدرا]] در [[تفسیر]] خود می‌نویسد: «الرهبانیة» أصل آن از [[رهبت]] و [[خوف]] می‌آید، [[مسیحیان]] را به این [[دلیل]] توصیف کرده که آنان را پس از [[عروج]] [[عیسی]] {{ع}} که به کوه‌ها پناهنده شده و مخفیانه [[زندگی]] می‌کردند ترسانده بودند. بنابراین، [[رهبانیت]] [[مسیحیان]] [[امر]] اختیاری و انتخابی نبود، آنان از [[ترس]] [[ستمگران]] در امکن دور افتاده و دور از دسترس واقع می‌شده و مشغول [[عبادت]] می‌شدند. {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> یعنی رهبانیتی که برای آنان [[تشریع]] نشده بود. [[خدا]] هم برای آنان ننوشته بود، در نتیجه معنای این [[کلام]] [[بدعت]] نیست، نفی [[تشریع]] و [[سکوت]] [[شارع]] و یا عدم [[الزام]] از سوی [[خدا]] است. طبعا چنین وصفی از [[دعا]] و [[عبادت]] که دور از دسترس دیگران و در [[انزوا]] انجام گیرد، و همراه با [[ترس]] به صورت فردی و یا [[اجتماعی]] باشد، خواه مکان عمومی مخصوص به آن باشد، یا در عبادتگاه نباشد، یکی از صورت‌های [[عبادت]] محسوب می‌شود. احتمال دیگر آنکه {{متن قرآن|ابْتَدَعُوهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>: به معنای: استحدثوها من قبل أنفسهم و وافو بها، است. در نتیجه [[بدعت]] باشد و این [[بدعت]] تنها [[سکوت]] نشده بلکه [[مخالفت]] هم شده است. در نتیجه جمله: «فَمٰا رَعَوْهٰا حَق رِعٰایتِهٰا،» بیان این [[مخالفت]] باشدجمله: {{متن قرآن|مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> وصفی از [[عبادت]] {{عربی|یظهر فیها معنی الرهبة، إما فی کنیسة (شعشعة - شعثة - ن)، أو توحش عن الخلق، أو تفرد عن الجماعة، أو غیر ذلک من الأمور التی تعلق بنسک صاحبه. و الاستثناء منقطع، أی ما فرضناها علیهم و لکنهم ابتدعوها طلبا لمرضات الله}}. و محتمل است که معنای [[آیه]] در [[ارتباط]] با فراز دو بخش از [[آیه]] یعنی: «ما تعبدناهم بها» باشد، در نتیجه مشتمل بر نفی ایجاب و ندب است که مستلزم معنای مطلق راجحیت و [[تقرب]] است، و البته چنین تفسیری هر چند به ظاهر مخالف با فراز: «اِبْتَدَعُوهٰا» است اما قابل توجیه است که گفته شود: «و لکنهم ابتدعوها ثم ندبوا إلیها». ([[تفسیر]] القرآن الکریم (صدرا)، ج ۶، ص: ۲۹۶)
[[ملاصدرا]] در [[تفسیر]] خود می‌نویسد: «الرهبانیة» أصل آن از [[رهبت]] و [[خوف]] می‌آید، [[مسیحیان]] را به این [[دلیل]] توصیف کرده که آنان را پس از [[عروج]] [[عیسی]] {{ع}} که به کوه‌ها پناهنده شده و مخفیانه [[زندگی]] می‌کردند ترسانده بودند. بنابراین، [[رهبانیت]] [[مسیحیان]] [[امر]] اختیاری و انتخابی نبود، آنان از [[ترس]] [[ستمگران]] در امکن دور افتاده و دور از دسترس واقع می‌شده و مشغول [[عبادت]] می‌شدند. {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> یعنی رهبانیتی که برای آنان [[تشریع]] نشده بود. [[خدا]] هم برای آنان ننوشته بود، در نتیجه معنای این [[کلام]] [[بدعت]] نیست، نفی [[تشریع]] و [[سکوت]] [[شارع]] و یا عدم [[الزام]] از سوی [[خدا]] است. طبعا چنین وصفی از [[دعا]] و [[عبادت]] که دور از دسترس دیگران و در [[انزوا]] انجام گیرد، و همراه با [[ترس]] به صورت فردی و یا [[اجتماعی]] باشد، خواه مکان عمومی مخصوص به آن باشد، یا در عبادتگاه نباشد، یکی از صورت‌های [[عبادت]] محسوب می‌شود. احتمال دیگر آنکه {{متن قرآن|ابْتَدَعُوهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>: به معنای: استحدثوها من قبل أنفسهم و وافو بها، است. در نتیجه [[بدعت]] باشد و این [[بدعت]] تنها [[سکوت]] نشده بلکه [[مخالفت]] هم شده است. در نتیجه جمله: «فَمٰا رَعَوْهٰا حَق رِعٰایتِهٰا،» بیان این [[مخالفت]] باشدجمله: {{متن قرآن|مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> وصفی از [[عبادت]] {{عربی|یظهر فیها معنی الرهبة، إما فی کنیسة (شعشعة - شعثة - ن)، أو توحش عن الخلق، أو تفرد عن الجماعة، أو غیر ذلک من الأمور التی تعلق بنسک صاحبه. و الاستثناء منقطع، أی ما فرضناها علیهم و لکنهم ابتدعوها طلبا لمرضات الله}}. و محتمل است که معنای [[آیه]] در [[ارتباط]] با فراز دو بخش از [[آیه]] یعنی: «ما تعبدناهم بها» باشد، در نتیجه مشتمل بر نفی ایجاب و ندب است که مستلزم معنای مطلق راجحیت و [[تقرب]] است، و البته چنین تفسیری هر چند به ظاهر مخالف با فراز: «اِبْتَدَعُوهٰا» است اما قابل توجیه است که گفته شود: «و لکنهم ابتدعوها ثم ندبوا إلیها». ([[تفسیر القرآن]] الکریم (صدرا)، ج ۶، ص: ۲۹۶)


گنابادی هم می‌نویسد: {{متن قرآن|ابْتَدَعُوهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> یعنی نسبت به [[دین]] [[موسی]] {{ع}} [[بدعت]] گذاشتند، نه این که در خود [[دین]] [[بدعت]] گذاردند. و معنای جمله: {{متن قرآن|مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> یعنی {{عربی|ما القیناها فی قلوبهم إِلا ابْتِغٰاءَ رِضْوٰانِ اللٰهِ}} یعنی مگر برای رسیدن به [[رضوان]] [[الله]] یا در حال ابتغاء [[رضوان]] [[الله]]، چون: نمی‌تواند مفعولا له برای کتبنا بشود، یا معنای جمله این باشد که: {{عربی|و لکن ما فرضناها علیهم أصلا و لکنهم ابتدعوها ابتغاء رضوان الله}} در این صورت جمله استثنای منقطع باشد، اما جمله: {{متن قرآن|فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> مؤید معنی اول است. ([[تفسیر]] بیان السعادة فی [[مقامات]] العبادة، ج ۴، ص: ۱۵۲). [[سید محمد حسین فضل الله]] در [[تفسیر]] این جمله می‌نویسد: {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> آنان [[زندگی]] و [[حیات]] خود را در [[تأمل]] و [[تفکیر]] در [[حق الله]] [[وقف]] کردند، و با [[عبادت]] خاشعانه و خاضعانه که [[تسلیم]] تمام در [[عبادت]] [[حیات]] خود را خلاصه کردند تا جایی که فانی و مستغرق در این کار شدند و این روش چنان ادامه یافت که به [[گوشه‌گیری]] و جدایی از [[مردم]] کشیده شد. [[هدف]] آنان این بود که [[ذهن]] و [[زندگی]] خود را در رضای اللهی و وصول به أعلی مراتب [[قرب]] او قرار دهند، [[بدن]] جهت رهبانیة خودش [[هدف]] نبود، بلکه نتیجه چنین تفکری بود، البته این کار فرمانی از سوی [[خدا]] نبود و در [[تشریع]] [[عبادی]] ه مواره خصوصیات وحدود آن معین می‌شود، نیامده بود، و لکن نوعی برداشت [[فکری]] و [[روحی]] از آموزه‌ها و ارزش‌های [[انجیل]] بود، که [[دلیل]] و منع خاصی هم بر آن بیان نشده بود. اما مشکل در این نوع [[کارها]] از آنجا آغاز می‌شود که تدریجا [[حقیقت]] و گوهر این [[اعمال]] از بین می‌رود و صورت ظاهری آن باقی می‌ماند. تا جایی که [[رهبانیت]] به عنوان مناسکی و شعائری خالی از [[روح]] برجای می‌ماند، و دیگر از توازن با دیگر [[اعمال]] و اهداف و کارکردهای [[معنوی]] دور می‌شود؛ لذا می‌فرماید: {{متن قرآن|فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> زیرا [[انسانی]] که به دنبال تحصیل [[رضایت خداوند]] است، باید که راه رسیدن به او را هم بشناسدو مواظبت بر کیفیت آن کند که از مسیر اصلی خارج نشود؛ این بسیار محتمل است که [[حقیقت]] را گم کند. {{متن قرآن|فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> بر اساس تلاشی که در کار و خط [[ایمان]] می‌کنند، زیرا [[خداوند]] هر چند به افراد به اندازه [[درجات ایمان]] آنان [[پاداش]] می‌دهد، اما اما به جانب سطح و صورت [[اعمال]] نگاه نمی‌کند و به جانب عمق در مضمون [[اعمال]] و [[عقیده]] و [[شناخت]] و دریافت آنان نظر می‌کند. ([[تفسیر]] من [[وحی]] القرآن، ج ۲۲، ص: ۵۱-۴۹).
گنابادی هم می‌نویسد: {{متن قرآن|ابْتَدَعُوهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> یعنی نسبت به [[دین]] [[موسی]] {{ع}} [[بدعت]] گذاشتند، نه این که در خود [[دین]] [[بدعت]] گذاردند. و معنای جمله: {{متن قرآن|مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> یعنی {{عربی|ما القیناها فی قلوبهم إِلا ابْتِغٰاءَ رِضْوٰانِ اللٰهِ}} یعنی مگر برای رسیدن به [[رضوان]] [[الله]] یا در حال ابتغاء [[رضوان]] [[الله]]، چون: نمی‌تواند مفعولا له برای کتبنا بشود، یا معنای جمله این باشد که: {{عربی|و لکن ما فرضناها علیهم أصلا و لکنهم ابتدعوها ابتغاء رضوان الله}} در این صورت جمله استثنای منقطع باشد، اما جمله: {{متن قرآن|فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> مؤید معنی اول است. ([[تفسیر]] بیان السعادة فی [[مقامات]] العبادة، ج ۴، ص: ۱۵۲). [[سید محمد حسین فضل الله]] در [[تفسیر]] این جمله می‌نویسد: {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> آنان [[زندگی]] و [[حیات]] خود را در [[تأمل]] و [[تفکیر]] در [[حق الله]] [[وقف]] کردند، و با [[عبادت]] خاشعانه و خاضعانه که [[تسلیم]] تمام در [[عبادت]] [[حیات]] خود را خلاصه کردند تا جایی که فانی و مستغرق در این کار شدند و این روش چنان ادامه یافت که به [[گوشه‌گیری]] و جدایی از [[مردم]] کشیده شد. [[هدف]] آنان این بود که [[ذهن]] و [[زندگی]] خود را در رضای اللهی و وصول به أعلی مراتب [[قرب]] او قرار دهند، [[بدن]] جهت رهبانیة خودش [[هدف]] نبود، بلکه نتیجه چنین تفکری بود، البته این کار فرمانی از سوی [[خدا]] نبود و در [[تشریع]] [[عبادی]] ه مواره خصوصیات وحدود آن معین می‌شود، نیامده بود، و لکن نوعی برداشت [[فکری]] و [[روحی]] از آموزه‌ها و ارزش‌های [[انجیل]] بود، که [[دلیل]] و منع خاصی هم بر آن بیان نشده بود. اما مشکل در این نوع [[کارها]] از آنجا آغاز می‌شود که تدریجا [[حقیقت]] و گوهر این [[اعمال]] از بین می‌رود و صورت ظاهری آن باقی می‌ماند. تا جایی که [[رهبانیت]] به عنوان مناسکی و شعائری خالی از [[روح]] برجای می‌ماند، و دیگر از توازن با دیگر [[اعمال]] و اهداف و کارکردهای [[معنوی]] دور می‌شود؛ لذا می‌فرماید: {{متن قرآن|فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> زیرا [[انسانی]] که به دنبال تحصیل [[رضایت خداوند]] است، باید که راه رسیدن به او را هم بشناسدو مواظبت بر کیفیت آن کند که از مسیر اصلی خارج نشود؛ این بسیار محتمل است که [[حقیقت]] را گم کند. {{متن قرآن|فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> بر اساس تلاشی که در کار و خط [[ایمان]] می‌کنند، زیرا [[خداوند]] هر چند به افراد به اندازه [[درجات ایمان]] آنان [[پاداش]] می‌دهد، اما اما به جانب سطح و صورت [[اعمال]] نگاه نمی‌کند و به جانب عمق در مضمون [[اعمال]] و [[عقیده]] و [[شناخت]] و دریافت آنان نظر می‌کند. ([[تفسیر]] من [[وحی]] القرآن، ج ۲۲، ص: ۵۱-۴۹).
خط ۵۲: خط ۵۲:


== [[روایات]] و [[رهبانیت]] ==
== [[روایات]] و [[رهبانیت]] ==
اولاً، از [[پیامبر]] [[نقل]] شده: {{متن حدیث|إنّ اللّهَ تباركَ و تعالى لَم يَكتُبْ علَينا الرَّهبانِيَّةَ، إنّما رَهبانِيَّةُ اُمَّتي الجِهادُ في سبيلِ اللّهِ. و قوله: رهبانیة أمتي الجهاد و الحج}}. ([[بحار الانوار]]، کتاب الایمان و الکفر، باب النهی عن الرهبانیة: ج ۷۰، ص ۱۱۵) چنانکه در سفینة البحار در لغت (رهب) [[نقل]] کرده: پسری از [[عثمان بن مظعون]] فوت شد، او بسیار محزون گردید و در منزل خویش محلی برای [[عبادت]] معین کرد و مشغول [[عبادت]] شد، این خبر به [[رسول خدا]] {{صل}} رسید، فرمود: ای [[عثمان]] [[خدا]] بر ما [[رهبانیت]] ننوشته، [[رهبانیت]] [[امت]] من [[جهاد]] در راه خداست و در ضمن روایتی در [[مجمع البیان]] [[نقل]] شده: آن [[حضرت]] به [[ابن مسعود]] گفت: میدانی [[رهبانیت]] [[امت]] من چیست‌؟ او گفت: [[خدا]] و رسولش داناتر هستند فرمود: [[هجرت]]، [[جهاد]]، صلات، صوم، [[حج]] و [[عمره]] است. ثانیاً، در روایاتی [[نقل]] شده که [[مسیحیان]] در اثر فشارهای بعد [[حضرت عیسی]] مجبور به [[پناه]] بردن به غارها و مناطق دور افتاده و کوهها شدند و در آنجا به [[دعا]] و [[عبادت]] پرداختند که این [[رهبانیت]] اختیاری نبوده و دائمی هم نبوده است، به همین [[دلیل]] جمله رهبانیتی که [[بدعت]] کردند به این جهت بوده است. (تفسیرنورالثقلین ج ۵، ص ۲۵۲)<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۳۹-۶۵۱.</ref>.
اولاً، از [[پیامبر]] [[نقل]] شده: {{متن حدیث|إنّ اللّهَ تباركَ و تعالى لَم يَكتُبْ علَينا الرَّهبانِيَّةَ، إنّما رَهبانِيَّةُ اُمَّتي الجِهادُ في سبيلِ اللّهِ. و قوله: رهبانیة أمتي الجهاد و الحج}}. ([[بحار الانوار]]، کتاب الایمان و الکفر، باب النهی عن الرهبانیة: ج ۷۰، ص ۱۱۵) چنانکه در سفینة البحار در لغت (رهب) [[نقل]] کرده: پسری از [[عثمان بن مظعون]] فوت شد، او بسیار محزون گردید و در منزل خویش محلی برای [[عبادت]] معین کرد و مشغول [[عبادت]] شد، این خبر به [[رسول خدا]] {{صل}} رسید، فرمود: ای [[عثمان]] [[خدا]] بر ما [[رهبانیت]] ننوشته، [[رهبانیت]] [[امت]] من [[جهاد]] در راه خداست و در ضمن روایتی در [[مجمع البیان]] [[نقل]] شده: آن [[حضرت]] به [[ابن مسعود]] گفت: میدانی [[رهبانیت]] [[امت]] من چیست‌؟ او گفت: [[خدا]] و رسولش داناتر هستند فرمود: [[هجرت]]، [[جهاد]]، صلات، صوم، [[حج]] و [[عمره]] است. ثانیاً، در روایاتی [[نقل]] شده که [[مسیحیان]] در اثر فشارهای بعد [[حضرت عیسی]] مجبور به [[پناه]] بردن به غارها و مناطق دور افتاده و کوهها شدند و در آنجا به [[دعا]] و [[عبادت]] پرداختند که این [[رهبانیت]] اختیاری نبوده و دائمی هم نبوده است، به همین [[دلیل]] جمله رهبانیتی که [[بدعت]] کردند به این جهت بوده است. (تفسیرنورالثقلین ج ۵، ص ۲۵۲)<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۶۳۹-۶۵۱.</ref>.
 
==رَهبانیت==
واژه‌ای [[عربی]] است. بیشتر فرهنگ‌نویسان، آن را برگرفته از ماده «رَهب» به معنای [[ترس]]<ref>العین، ج ۴، ص۴۷؛ الصحاح، ج ۱، ص۱۴۰؛ لسان العرب، ج ۱، ص۴۳۷، «رهب».</ref> و برخی به معنای ترسِ همراه [[اضطراب]] دانسته‌اند<ref>مفردات، ص۲۰۴، «رهب».</ref>. بر همین اساس، «تَرَهُّب» را به معنای [[عبادت]] همراه با [[خوف]] و [[خشیت الهی]]<ref>لسان العرب، ج ۱، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۷۵؛ تاج العروس، ج ۲، ص۴۲.</ref> و [[رهبانیت]] را به معنای عبادت ویژه [[راهبان]] [[مسیحی]] در صومعه‌ها و برخی از اماکن دانسته‌اند. این عبادت همراه با ریاضت‌های [[سختی]] مانند [[پرهیز]] از [[زنان]]، خوردن گوشت و دیگر لذت‌های مادی و نیز [[پوشیدن]] لباس‌های [[خشن]] و آویختن زنجیر به گردن و مانند آن بوده است<ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص۷۵؛ تاج العروس، ج ۲، ص۴.</ref>؛ همچنین «[[راهب]]» به معنای کسی است که از خوف [[خدا]] در [[صومعه]] به چنین عبادتی می‌پردازد<ref>الصحاح، ج ۱، ص۱۴۰؛ لسان العرب، ج ۱، ص۴۳۶ ـ ۴۳۷.</ref>. بیشتر واژه‌پژوهان تأکید دارند که جمع واژه «راهب»، «رُهبان» است نه «رَهابنه»<ref>الصحاح، ج ۱، ص۱۴۰؛ لسان العرب، ج ۱، ص۴۳۷؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص۷۶، «رهب».</ref> و ظاهرا فقط [[راغب اصفهانی]]«رهابنه» را بهترین جمع برای «راهب» دانسته است<ref>مفردات، ص۲۰۴.</ref>. وجود کاربردها و مؤلفه‌های معنایی مشترک میان «خوف» و «رهب» سبب شده است برخی به بیان تفاوت‌های آن دو بپردازند؛ از جمله «رهب» را نه هر خوفی، بلکه به معنای ترس [[پایدار]] و طولانی و راهب را به معنای کسی دانسته‌اند که دارای هراسی پایدار است<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۶۱.</ref>. برخی از واژه‌پژوهان [[قرآنی]] هم به چنین دیدگاهی‌گراییده‌اند<ref>التحقیق، ج ۴، ص۲۴۱، «رهب».</ref>. معنای اصطلاحی رهبانیت و «راهب» را می‌توان در دو حوزه [[ادبیات]] مسیحی و [[اسلامی]] بررسید. در زبان‌های اروپایی، برای بیان مفهوم رهبانیت یا راهب، واژگان متفاوتی به کار می‌روند. واژه آلمانی Moneh به معنای راهب از کلمه [[یونانی]] «موناخوس» (Monaxos) گرفته شده است. این واژه در اصل به افرادی اطلاق می‌گردید که در بیابان و در [[گوشه‌گیری]] به سر می‌بردند؛ اما از [[قرن چهارم]] به بعد و با گسترش رهبانیتِ گروهی، درباره کسانی به کار برده می‌شد که [[عزلت]] [[اختیار]] می‌کردند؛ حتی اگر با دیگران به شکل گروهی در یک [[منزل]] سکنا گزیده باشند<ref>کلیسای مسیح، ص۶۳ ـ ۶۴.</ref>. در [[فرهنگ]] لغت‌های معاصر [[انگلیسی]]، برای [[راهب]]، از واژه Monk و برای [[صومعه]] از واژه Monasteryبهره گرفته شده است<ref>فرهنگ معاصر هزاره، ج ۲، ص۱۰۸۵، ۱۰۸۷.</ref>. در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]]، واژه [[رهبانیت]] را می‌توان بیشتر با حوزه [[علم اخلاق]] مرتبط دانست، چون [[هدف]] از رهبانیت، [[تهذیب نفس]] و دستیابی به درجات بالای [[اخلاقی]] و [[کمالات نفسانی]] است. معنای اصطلاحی رهبانیت، پیوند خاصی با معنای لغوی آن دارد و می‌توان گفت که معنای لغوی‌اش به گونه‌ای در معنای اصطلاحی آن اشراب شده است؛ زیرا معنای اصطلاحی این واژه را می‌توان [[زیاده‌روی]] در [[تحمل]] [[تعبد]] از شدت [[ترس از خدا]] و [[کناره‌گیری]] از [[دنیا]] و روی آوردن به ریاضت‌های خاص برای [[تربیت نفس]] دانست<ref>مفردات، ص۲۰۴؛ تفسیر شبر، ص۵۰۶؛ روح‌المعانی، ج ۱۴، ص۱۹۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص۱۷۳.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[رهبانیت (مقاله)|مقاله «رهبانیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۷۸.</ref>.
 
==[[سیر]] پیدایی و [[تحول]] رهبانیت==
پیدایی و شکل‌گیری پدیده رهبانیت، همراه ظهور [[مسیحیت]] نبوده است، بلکه گزارش‌های [[تاریخی]] از وجود اَشکال مختلف آن قرن‌ها پیش از میلاد [[حضرت مسیح]]{{ع}} در میان [[یونانیان]] و برخی فرقه‌های [[یهودی]]، مانند «اِسنی‌ها» و «ترائپوت‌ها» نیز حکایت می‌کند<ref>کلام مسیحی، ص۱۴۲.</ref>. با این وجود، [[قرآن کریم]] در همه مواردی که از رهبانیت سخن به میان آورده، به رهبانیت در [[دین مسیحیت]] توجه کرده است، از این رو باید گذری بر تاریخچه رهبانیت [[مسیحی]] و ریشه‌های تاریخی آن داشته باشیم. پیش از پرداختن به تحولات تاریخی رهبانیت مسیحی می‌بایست با زمینه‌های پیدایی این پدیده آشنا شد.
 
[[گرایش]] [[پیروان]] حضرت مسیح{{ع}} به یک [[زندگی]] کاملاً [[روحانی]] و جدا از [[جامعه]] مادی که هدف آن رسیدن به درجات بالای [[تقوا]] از طریق [[تعهد]] به [[نذر]] و [[عهد]]، [[فقر]]، [[عفت]] و [[اطاعت]] بود<ref>جهان مذهبی، ص۷۵۲.</ref>، از عوامل مهم شکل‌گیری [[رهبانیت]] به شمار می‌آیند؛ نیز می‌توان چنین عاملی را برگرفته از [[تعالیم]] [[کتاب مقدس مسیحیان]] دانست<ref>کتاب مقدس، متی، ۱۹: ۲۱ ـ ۲۳.</ref>. در پرتو چنین تعالیمی بود که اوریجن ـ یکی از [[راهبان]] [[مسیحی]] ـ به استناد کتاب [[مقدّس]] در [[جوانی]]، خود را مقطوع‌النسل کرد<ref>درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۸.</ref>. افزون بر آن، [[روز]] افزون شدن موج [[فساد]] و [[دنیاگرایی]] میان [[رهبران دینی]] [[مسیحیت]]، سبب شد برخی [[مسیحیان]] که دغدغه دستیابی به [[نجات]] داشتند، ماندن در چنین جامعه‌ای را با [[آلودگی]] یکسان پنداشته و راه نجات را تنها در ترک [[جامعه]] و [[عزلت]] در بیابان بدانند<ref>درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۹؛ مسیحیت، ص۱۴۱ ـ ۱۴۲.</ref>؛ همچنین در [[قرن سوم میلادی]]، پس از آنکه [[امپراتوری روم]] ـ که در برخی منابع، از او به نام «دیسیوس» یاد شده است ـ مسیحیان را [[شکست]] داد، فشار و آزارهای توانفرسا بر مسیحیان بالا گرفت و آنها به [[کوه‌ها]] و بیابان‌ها [[پناه]] بردند<ref>تفسیر لاهیجی، ج ۴، ص۴۰۰؛ نمونه، ج ۲۳، ص۳۸۷.</ref>. با این وجود، زمانی هم که در دوران قُسطَنطین، [[دین مسیحیت]] بر آن [[دیار]] [[حاکم]] شد، برخی با پذیرش این [[منطق]] که سطح [[دینداری]] [[مردم]] رو به [[پستی]] و دوری از تعالیم [[حضرت عیسی]]{{ع}} است، روانه بیابان شدند، تا [[زندگی]] خود را به دور از مردم و بر اساس باورهای [[راستین]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} بنیان نهند<ref>کلام مسیحی، ص۱۴۲.</ref>. از دیگر [[علل ظهور]] رهبانیت در برخی [[جوامع]] مسیحی می‌توان بروز [[اختلاف]] شدید [[عقیدتی]] در اساسی‌ترین مسائل [[دینی]] میان مسیحیان را یاد کرد؛ بدین معنا که در پی ابراز [[مخالفت]] با [[عقاید]] معروف و حاکم بر [[جامعه دینی]] روز، جناح حاکم، مخالفان را [[شکنجه]] می‌کرد و عده‌ای از آنها به بیابان‌ها پناه بردند؛ برای نمونه می‌توان داستان [[نزاع]] آریوس با کلیسـ ای حاکم را یاد کرد؛ آریوس، [[معتقد]] به [[توحید]] و مخالف [[تثلیث]] بود و بسیاری از طرفداران وی از [[راهبان]] بودند<ref>درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. [[رهبانیت]] ـ که امروزه در هر سه [[مذهب]] اصلی [[مسیحیت]] ([[کاتولیک]]، [[پروتستان]] و [[ارتودکس]]) هست ـ نخست به صورت فردی انجام می‌شد و به گفته بسیاری از نویسندگان، بنیانگذار چنین رهبانیتی، فردی به نام قدیس آنتونیوس (م. حدود ۳۵۶ م.) [[اهل مصر]] بود. او که [[زندگی]] خود را [[وقف]] [[زهد]] و [[ریاضت]] کرده بود، همه [[دارایی]] خود را بخشید و به [[تنهایی]] راه زندگی در بیابان‌ها را در پیش گرفت. مسلک رهبانیت او به «هرمیت» یا «ارمیتیک» معروف بود<ref>جهان مذهبی، ص۷۵۳؛ تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۹.</ref>. [[تاریخ]] از وقایع عجیبی در زندگی وی و راهبان پیرو مسلک او سخن می‌گوید؛ مثلاً راهبی به نام ماکاریوس ۷ سال گوشت نخورد و ۲۰ شب نخوابید و ۶ ماه برهنه در معرض نیش زهر آگین پشه‌های موذی در مردابی خوابید. برخی دیگر از آنان هر جا که می‌رفتند، باری سنگین به دوش می‌کشیدند، یا دست و پای خود را با [[غل و زنجیر]] می‌بستند<ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ق اول، ص۷۴ ـ ۷۵.</ref>. از سوی دیگر، قدیس «پاچومیوس» که [[انزواطلبی]] فردی را نشان از [[خود پرستی]] دانست، رهبانیتِ گروهی را در سال ۳۲۵ م. در [[مصر]] بنیان نهاد<ref>درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۶.</ref>. وی ۹ [[صومعه]] برای راهبان و یک دیر برای راهبه‌ها تأسیس کرد که در هریک از آنها ۱۰۰ [[راهب]] و راهبه به [[عبادت]] سرگرم بودند<ref>کلام مسیحی، ص۱۴۳؛ تاریخ تمدن، ج ۴، ق اول، ص۷۳ ـ ۷۴.</ref>. رهبانیت او به نام «سنوبیتیک» معروف بود<ref>جهان مذهبی، ص۷۵۳.</ref>. پاچومیوس، قوانینی را برای صومعه‌نشینان وضع کرد که حضور چشمگیری در مجموعه [[قوانین]] و [[مقررات]] رهبانیت در قرون [[آینده]] داشتند. کنار پاچومیوس که در [[مشرق]] [[زمین]] به [[ترویج]] رهبانیت می‌پرداخت، قدیس آتاناسیوس نیز در نیمه دوم [[قرن چهارم]] پایه‌گذار رهبانیت بخش [[غربی]] کلیسای مسیحیت شد<ref>درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۷.</ref>. با این وجود، شکوفایی [[رهبانیت]] در غرب را به «بندیکت» نسبت می‌دهند و او را پدر رهبانیت در غرب می‌دانند<ref>کلام مسیحی، ص۱۴۴؛ جهان مذهبی، ص۷۵۳ ـ ۷۵۴.</ref>. پدیده رهبانیت در گذر قرن‌ها دارای شاخه‌ها و انشعاباتی فراوان شد که با یکدیگر تفاوت حتی تعارضاتی عمیق داشتند. آنها [[پیروان]] و نوآموزان خود را به [[قوانین]] توانفرسایی می‌خواندند؛ برای نمونه، بر اساس برخی قوانین، [[راهبان]] بایستی تنها به هنگام [[ضرورت]] سخن بگویند؛ با صدای بلند، [[خنده]] و [[شوخی]] نکنند؛ هنگام [[راه رفتن]] چشمان خود را به [[زمین]] بدوزند؛ هیچ چیز از خود نداشته باشند و از خوردن گوشت دوری کنند. آنها [[مکلف]] بودند [[ساعت]] دوی بامداد به نمازخانه بیایند و در آنجا به قرائت قسمت‌هایی از [[کتاب مقدس]]، [[دعا]] و سرودهای [[روحانی]] بپردازند و هنگام [[طلوع فجر]] برای دعاهای صبحانه یا [[نماز]] [[حمد]]، ساعت ۶ بامداد برای «دعای نخستین» و ساعت ۹ بامداد برای «دعای سومین» حاضر باشند؛ همچنین راهبان باید هنگام ظهر برای «دعای ششمین»، ساعت سه بعدازظهر برای «دعای نهمین»، گاه [[غروب]] [[آفتاب]] برای نماز [[مغرب]] و هنگام رفتن به بستر برای «نماز واپسین» حاضر باشند<ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ق اول، ص۶۶۸ ـ ۶۶۹.</ref>. با این وجود، [[تاریخ]] از رواج دنیا‌گرایی میان صومعه‌ها نیز خبر داده است<ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ق اول، ص۶۹۹ - ۷۰۰؛ ج ۴، ق دوم، ص۱۰۶۰.</ref>؛ صومعه‌ها که به ظاهر مرکز [[تعبد]] و [[دوری از دنیا]] به شمار می‌آمدند، در برخی موارد به یکی از مراکز مهم [[فساد]] و [[فحشا]] بدل می‌شدند<ref>تاریخ تمدن، ج ۴، ق دوم، ص۱۰۵۷ ـ ۱۰۵۸؛ نمونه، ج ۲۳، ص۳۹۰.</ref>. برپایه برخی گزارش‌ها، [[عرب]] [[زمان جاهلیت]] نیز گونه‌ای رهبانیت داشته است. [[منابع روایی]]، تکیه زدن بر دست‌ها و نشستن در [[مساجد]]<ref>الکافی، ج ۲، ص۶۶۲؛ دعائم الاسلام، ج ۱، ص۱۴۸.</ref> را [[مظهر]] رهبانیت آنان یاد کرده‌اند. در [[منابع تاریخی]]، مسئله رهبانیت [[عرب جاهلی]] بسیار کمرنگ گزارش شده است؛ درباره [[ابوعامر]] عبد عمرو بن [[صیفی]]، پدر حنظله [[غسیل‌الملائکه]]، آمده است که در [[زمان جاهلیت]]، لباس‌های پشمین به تن کرده و [[رهبانیت]] را پیشه ساخته بود، از این رو [[مردم]] به وی [[لقب]] «[[راهب]]» داده بودند<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۴۲۳.</ref>. [[قرآن‌کریم]] واژه «رهبة»، «رهب» و مشتقات آن را بارها در معنای لغوی‌شان به کار برده است؛ اما واژه «رهبانیت» یک بار و «[[رهبان]]» دو بار در [[قرآن]] آمده است. همه این یادکردها درباره رهبانیت [[مسیحی]] است. در [[آیه]] ۲۷ [[حدید]]<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَىٰٓ ءَاثَـٰرِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ٱبْنِ مَرْيَمَ وَءَاتَيْنَـٰهُ ٱلْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِى قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ رَأْفَةًۭ وَرَحْمَةًۭ وَرَهْبَانِيَّةً ٱبْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَـٰهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ٱبْتِغَآءَ رِضْوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَـَٔاتَيْنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌۭ مِّنْهُمْ فَـٰسِقُونَ}} «سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> از چگونگی پیدایی رهبانیت در [[آیین مسیحیت]] و [[انحراف]] بعدی آن سخن گفته است. در آیه ۳۱ [[توبه]]<ref>{{متن قرآن|ٱتَّخَذُوٓا۟ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَـٰنَهُمْ أَرْبَابًۭا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلْمَسِيحَ ٱبْنَ مَرْيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓا۟ إِلَّا لِيَعْبُدُوٓا۟ إِلَـٰهًۭا وَٰحِدًۭا لَّآ إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَـٰنَهُۥ عَمَّا يُشْرِكُونَ}} «آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> از [[نصارا]] به سبب [[اعتقاد]] به نوعی [[ربوبیت]] درباره [[راهبان]]، شدیدا [[انتقاد]] شده است، بنابراین، ظاهرا [[قرآن کریم]] به سبب وجود [[انگیزه الهی]] در پیدایش [[رهبانیت]]، نسبت به پیدایش و صورت نخستین آن [[نگرش منفی]] ندارد؛ ولی از [[انحراف]] بعدی در آن نیز سخن می‌گوید؛ همچنین به رغم [[فاسق]] خواندن بیشتر [[راهبان]]، درباره گروهی از آنان، نگاه ستایش‌آمیزی دارد.
 
در [[آیه]] ۸۲ [[مائده]]<ref>{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلْيَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّا نَصَـٰرَىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًۭا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}} «بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref> [[مسیحیان]] به جهت وجود راهبان در میان آنها، [[مهربان‌ترین]] [[قوم]] نسبت به [[مسلمانان]] معرفی شده‌اند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[رهبانیت (مقاله)|مقاله «رهبانیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۸۰.</ref>.
 
==خاستگاه رهبانیت==
برپایه آیه ۲۷ [[حدید]] رهبانیت در [[تعالیم وحیانی]] نبوده است؛ اما برخی مسیحیان از پیش خود و با [[هدف]] جلب [[خشنودی خدا]] چنین مسلکی را [[ابداع]] کردند: {{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَىٰٓ ءَاثَـٰرِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ٱبْنِ مَرْيَمَ وَءَاتَيْنَـٰهُ ٱلْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِى قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ رَأْفَةًۭ وَرَحْمَةًۭ وَرَهْبَانِيَّةً ٱبْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَـٰهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ٱبْتِغَآءَ رِضْوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَـَٔاتَيْنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌۭ مِّنْهُمْ فَـٰسِقُونَ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>. [[مفسران]]، ضمن [[نفی]] خاستگاه [[وحیانی]] رهبانیت<ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص۱۳۸؛ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۳۸۹.</ref>، مواردی مانند [[ترک ازدواج]]<ref>جامع‌البیان، ج ۲۷، ص۱۳۸؛ احکام‌القرآن، ج ۴، ص۱۷۴۴؛ التبیان، ج ۹، ص۵۳۷.</ref>، [[دنیا]] گریزی<ref>احکام‌القرآن، ج ۴، ص۱۷۴۴؛ التبیان، ج ۹، ص۵۳۷؛ البحرالمحیط، ج ۱۰، ص۱۱۵.</ref>. و [[پناه بردن]] به بیابان‌ها و [[کوه‌ها]]<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۳۸۹؛ التبیان، ج ۹، ص۵۳۷؛ تفسیر لاهیجی، ج ۴، ص۳۹۹.</ref> را [[رفتارها]] و ریاضت‌های راهبانه یاد کرده‌اند. برخی [[مفسران]] از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} روایتی نقل کرده‌اند که براساس آن سبب پیدایی [[رهبانیت]] شکست‌های پی در پی [[مسیحیان]] در برابر [[سلاطین ستمگر]] بوده و آنان در پی این شکست‌ها با یکدیگر قرار گذاشتند تا [[زمان ظهور]] [[پیامبر آخرالزمان]] پراکنده شوند، از این‌رو به غارها [[پناه]] بردند و رهبانیت را به وجود آوردند<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص۲۴۷ - ۲۴۸؛ تفسیر بغوی، ج، ص۳۴ ـ ۳۵؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص۳۶۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[رهبانیت (مقاله)|مقاله «رهبانیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۸۳.</ref>.
 
==[[انحراف]] رهبانیت==
براساس [[آیه]] ۲۷ [[حدید]] [[قرآن کریم]] از پیدایی انحراف در رهبانیت، [[فاسق]] بودن بیشتر [[راهبان]]، [[مؤمن]] بودن شماری دیگر و [[وعده]] [[پاداش الهی]] به آنها سخن گفته است: {{متن قرآن|...فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَـَٔاتَيْنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌۭ مِّنْهُمْ فَـٰسِقُونَ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>. بیشتر مفسران، [[ایمان]] مورد اشاره را ایمان به خدای والا و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دانسته‌اند<ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص۱۳۹؛ التبیان، ج ۹، ص۵۳۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۱۹۱.</ref>. با توجه به تاریخچه گزیده‌ای که درباره رهبانیت گذشت، می‌توان به مصادیق [[انحرافات]] آن پی برد؛ البته مفسران در تبیین انحراف رهبانیت به موارد دیگری اشاره کرده‌اند؛ مانند [[تکذیب]] [[رسالت پیامبر اکرم]]{{صل}}<ref>التبیان، ج ۹، ص۵۳۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۶۶؛ زاد المسیر، ج ۴، ص۲۳۹.</ref> و [[نبوت]] [[حضرت عیسی]]{{ع}}<ref>تفسیر شبر، ص۵۰۶.</ref>، [[اعتقاد]] به [[تثلیث]]<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۱۹۱؛ غرائب القرآن، ج ۶، ص۲۶۲؛ منهج الصادقین، ج ۹، ص۱۹۱.</ref>، [[ریاکاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص۴۷۴؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۶، ص۲۹۷؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص۱۹۱.</ref>، حرامخواری، [[ریاست‌طلبی]]<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۲۶۳.</ref>، [[دنیاطلبی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص۴۷۴؛ تفسیر بغوی، ج ۵، ص۳۴ ـ ۳۵؛ نمونه، ج ۲۳، ص۳۹۰.</ref>، [[شکم‌پرستی]]، [[خوشگذرانی]]، [[شرابخواری]]<ref>نمونه، ج ۲۳، ص۳۹۰.</ref>، خوردن گوشت خوک، ترک [[ختنه]]، [[وضو]] و [[غسل]]<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص۲۴۹.</ref>. افزون بر [[سوره حدید]]، [[قرآن کریم]] در [[آیه]] ۳۴ [[توبه]] صریحا به بیان مصادیقی از این [[انحرافات]] پرداخته است: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّ كَثِيرًۭا مِّنَ ٱلْأَحْبَارِ وَٱلرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلْبَـٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ يَكْنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍۢ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>. در این آیه، حرامخواری و [[بازداشتن از راه خدا]] به بسیاری از [[دانشمندان یهودی]]، نیز [[راهبان]] نسبت داده شده است. ظاهرا قرآن کریم، بیشتر به [[احبار]] و راهبان [[عصر نزول]] اشاره دارد. شاید بتوان مدعی شد که بروز چنین انحرافاتی از سوی راهبان، نتیجه طبیعی پدیده [[رهبانیت]] است؛ چه بسا خود را در تنگنای [[مالی]] قرار دادن به پیدایی [[حرص]] بر [[مال]]، در نتیجه حرامخواری انجامد.
 
بیشتر [[مفسران شیعه]] و [[سنی]]، [[رشوه‌گیری]] برای [[بیان احکام]] [[باطل]] را از مصادیق حرامخواری دانسته‌اند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۰، ص۸۳؛ الکشاف، ج ۲، ص۲۶۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۰.</ref>. برخی دیگر از آنها نیز [[تحریف]] [[کتاب خدا]]<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۸۳؛ روض‌الجنان، ج ۹، ص۲۲؛ نمونه، ج ۷، ص۳۹۱.</ref>، جلوگیری [[مردم]] از [[ایمان به پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}}<ref>تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج ۶، ص۱۷۸۷؛ جامع البیان، ج ۱۰، ص۸۳.</ref> و فروش [[بهشت]] و [[گناه]] بخشی و [[کسب درآمد]] هنگفت از این راه<ref>نمونه، ج ۷، ص۳۹۱؛ تفسیر مراغی، ج ۱۰، ص۱۰۹.</ref> را مصداق [[انحرافات]] بیان شده در این [[آیه]] دانسته‌اند.
 
در پی بروز چنین انحرافاتی بود که [[پیامبراکرم]]{{صل}} در قاعده‌ای کلی اعلام کردند که [[رهبانیت]] به مفهوم [[مسیحی]] آن در [[اسلام]] وجود ندارد<ref>الخصال، ص۱۳۸.</ref>. برپایه گزارش‌های [[تاریخی]]، [[عثمان بن مظعون]] در پی [[مرگ]] فرزندش بسیار [[غمگین]] شد و با رها کردن کار و [[زندگی]] به [[عبادت]] در [[مسجد]] پرداخت. [[رسول خدا]]{{صل}} [[آگاه]] شد و او را احضار کرد و فرمود که [[خدا]] رهبانیت را برای [[امت]] من بنا ننهاده و رهبانیت امت من [[جهاد]] در راه خداست<ref>الامالی، ص۱۲۳.</ref>. بر اساس برخی [[روایات]] [[شأن نزول]]، آیه ۸۷ [[مائده]] نیز در [[نفی]] و نقد [[رفتار]] و [[گرایش]] راهبانه برخی از [[اصحاب]] نازل شده است: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحَرِّمُوا۟ طَيِّبَـٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوٓا۟ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره مائده، آیه ۸۷.</ref>. برپایه این شأن نزول که برخی [[مفسران]] [[شیعی]]<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۱۷۹ ـ ۱۸۰؛ کنز الدقائق، ج ۴، ص۲۱۲؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۶۴.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} و بیشتر [[مفسران اهل سنت]] از [[ابن عباس]] نقل کرده‌اند، به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خبر دادند که گروهی از اصحاب در خانه‌های خود [[گوشه‌نشین]] شدند و تصمیم دارند همانند [[مسیحیان]]، چیزهای [[پاکیزه]] و [[حلال]] را بر خود [[حرام]] و از [[زنان]] دوری، حتی خود را مقطوع‌النسل کنند. [[پیامبر خدا]]{{صل}} به شدت چنین [[رفتاری]] را [[نکوهش]] کرد<ref>تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج ۴، ص۱۱۸۷؛ جامع‌البیان، ج ۷، ص۸؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۲۵۹ ـ ۲۶۰.</ref>. پدیده رهبانیت به مفهوم مسیحی آن، چون با [[فطرت انسان]] و [[عقل سلیم]] منافات دارد، شدیدا [[سرزنش]] شده است. [[امام علی]]{{ع}} در [[تفسیر آیات]] ۱۰۳ - ۱۰۴ [[کهف]] {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref> راهبانی را که به [[هدف]] [[عبادت]] به [[کوه‌ها]] و بیابان‌ها می‌رفتند، مصداق زیانکارترین [[انسان‌ها]] برشمردند<ref>کنز العمال، ج ۲، ص۴۵۸.</ref>. از سوی دیگر برپایه برخی [[روایات]] [[شیعی]]، از ویژگی‌های برجسته [[شیعیان امام علی]]{{ع}}، نمایان بودن [[رهبانیت]] از چهره آنهاست<ref>الکافی، ج ۲، ص۲۳۵؛ دعائم الاسلام، ج ۱، ص۵۶؛ الامالی، ص۶۵۵ ـ ۶۵۶.</ref>. در این روایات از رهبانیت ظاهرا [[ستایش]] شده است؛ اما با توجه به [[رهیافت]] لغوی این واژه می‌توان رهبانیت را در [[احادیث]] یاد شده بر معنای لغوی آن ـ یعنی [[ترس]] و [[خوف]] ـ و نیز ریاضت‌های [[مشروع]] حمل کرد.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[رهبانیت (مقاله)|مقاله «رهبانیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۸۳.</ref>.
 
==جایگاه [[راهبان]] در میان [[مسیحیان]]==
از برخی [[آیات قرآن کریم]] می‌توان به جایگاه [[دینی]] و [[اجتماعی]] راهبان در میان مسیحیان پی برد. بر اساس [[آیه]] ۳۱ [[توبه]] آنها دارای نوعی [[منزلت]] [[ربوبی]] در میان [[مردم]] بوده‌اند: {{متن قرآن|ٱتَّخَذُوٓا۟ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَـٰنَهُمْ أَرْبَابًۭا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلْمَسِيحَ ٱبْنَ مَرْيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓا۟ إِلَّا لِيَعْبُدُوٓا۟ إِلَـٰهًۭا وَٰحِدًۭا لَّآ إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَـٰنَهُۥ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>. [[مفسران شیعه]] با استناد به احادیث رسیده از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۸۹؛ التبیان، ج ۵، ص۲۰۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۳۷.</ref> نیز [[مفسران اهل سنت]]<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۸۰ ـ ۸۱؛ تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج ۶، ص۱۷۸۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۷۸ ـ ۷۹.</ref> [[ربوبیت]] [[احبار]] و [[راهبان]] را [[ربوبیت تشریعی]] دانسته و گفته‌اند که آنان برخلاف [[حکم الهی]]، [[احکام]] [[حلال و حرام]] صادر می‌کردند و [[مردم]] با پذیرش و عمل به آن احکام، [[معتقد]] بودند که آنها چنین حقی دارند، در حالی که [[قرآن کریم]] چنین چیزی را شرک‌آمیز و ناسازگار با [[توحید]] می‌خواند.
 
همچنین قرآن کریم از اثرگذاری [[تربیتی]] راهبان در میان [[مسیحیان]] سخن می‌راند: {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلْيَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّا نَصَـٰرَىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًۭا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref> در این [[آیه]]، [[قوم یهود]] کینه‌توزترین مردم نسبت به [[مؤمنان]] و در مقابل، مسیحیان [[مهربان‌ترین]] مردم نسبت به آنان معرفی شده‌اند. برخی [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] گفته‌اند: [[جامعه انسانی]]، زمانی برای [[پذیرش حق]] آماده می‌شود که عالمانی [[آگاه]] به [[حق]] و افرادی عامل به حق در میان آنان باشند. در این حالت دیگران نیز با [[مشاهده]] آنها در برابر حق [[خضوع]] می‌کنند و از آن روی نمی‌گردانند. بر همین اساس، می‌توان عامل [[مهربانی]] [[نصارا]] با [[مسلمانان]] را برخی [[کشیشان]] و راهبانی دانست که [[دانا]] به حق و عامل به آن بوده و همواره [[عظمت الهی]] و اهمیت [[سعادت]] [[دنیایی]] و [[آخرتی]] را با عمل خود برای مردم یادآور می‌شوند<ref>المیزان، ج ۶، ص۸۰ ـ ۸۱.</ref>. شایسته یاد کرد است که نظر قرآن کریم درباره مهربانی نصارا شامل همه مسیحیان در همه زمان‌ها و مکان‌ها نمی‌شود و [[جنگ‌های صلیبی]] بر ضد مسلمانان، [[گواه]] صادق این مدعاست؛ نیز درباره اینکه مراد قرآن کریم کدام گروه از مسیحیان است، [[اختلاف]] است. [[ابن عباس]]، [[سعید بن جبیر]]، [[عطاء]]، سدی و... آیه را در [[شأن]] [[نجاشی]] و [[پیروان]] او نازل دانسته‌اند که با [[مهربانی]] با [[مهاجران]] [[مسلمان]] [[رفتار]] کردند<ref>جامع البیان، ج ۷، ص۲ ـ ۳؛ التبیان، ج ۳، ص۶۱۴؛ غرائب القرآن، ج ۳، ص۳.</ref>. [[قتاده]] آن را درباره قومی از [[اهل کتاب]] دانسته است که از [[پیروان راستین]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} بودند و هنگام شنیدن [[دعوت پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} به [[یکتاپرستی]]، به آن حضرت [[ایمان]] آوردند<ref>التبیان، ج ۳، ص۶۱۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۴۹ ـ ۱۵۰.</ref>. به [[عقیده]] [[مجاهد]] [[آیه]] درباره مسیحیانی از [[حبشه]] است که مسلمان شدند و همراه [[جعفر بن ابی طالب]] به [[سرزمین]] [[مسلمانان]] آمدند<ref>التبیان، ج ۳، ص۶۱۴؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۶۱؛ تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج ۴، ص۱۱۸۳.</ref>. برخی دیگر آن را اشاره به گروهی از [[مسیحیان]] حبشه دانسته‌اند که نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمده و با شنیدن [[آیات قرآن کریم]] به وی ایمان آوردند<ref>جامع‌البیان، ج ۷، ص۲.</ref>. به گفته برخی [[مفسران]]، آن گروه، انسان‌هایی [[عابد]] و [[فروتن]] بودند که از [[پذیرش حق]] سرباز نمی‌زدند<ref>الصافی، ج ۲، ص۷۶؛ کنز الدقائق، ج ۴، ص۲۰۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[رهبانیت (مقاله)|مقاله «رهبانیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۸۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:1100408.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[رهبانیت (مقاله)|مقاله «رهبانیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مفاهیم]]
۷۵٬۹۱۱

ویرایش