|
|
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دعبل خزاعی در معارف مهدویت]] - [[دعبل خزاعی در معارف و سیره رضوی]] - [[دعبل خزاعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دعبل خزاعی در تاریخ اسلامی]] - [[دعبل خزاعی در حدیث]] - [[دعبل خزاعی در کلام اسلامی]] - [[دعبل خزاعی در معارف و سیره رضوی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| [[پرونده:1100803.jpg|بندانگشتی|مرقد دعبل خزاعی در شهر شوش (استان خوزستان)]] | | [[پرونده:1100803.jpg|بندانگشتی|مرقد دعبل خزاعی در شهر شوش (استان خوزستان)]] |
|
| |
|
| '''دعبل خزاعی''' شاعر [[متعهد]] [[شیعه]] که در زمان [[امام رضا]]{{ع}} میزیست، هنر خویش را در راه احیای [[حق]] [[آل محمد]]{{عم}} و ذکر و یاد شهدای [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و بیان [[فضایل]] [[اهل بیت]]{{عم}} قرار داده بود و نزد [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}} منزلتی داشت.
| | == آشنایی اجمالی == |
| | [[ابوعلی دعبل بن علی بن رزین خزاعی کوفی]] از شعرای مشهور [[شیعه]]، و [[قصیده تائیه]] او از قدیم زبانزد بوده است. [[دعبل]] [[لقب]] اوست و نامش را «حسن»، «عبدالرحمان» و «محمد» گفتهاند،<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص ۲۸۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۹، ص ۱۷۶.</ref> اما به هیچ یک از این نامها شناخته شده نیست. درباره [[نسب]] او پس از جدش «رزین» [[اختلاف]] نظر وجود دارد. افرادی همانند [[نجاشی]] و [[خطیب]] نسب او را به [[عبدالله بن بدیل بن ورقاء]] میرسانند.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص ۳۷۱؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص ۲۸۳.</ref> عبدالله [[صحابی رسول خدا]]{{صل}} و [[امیر مؤمنان]]{{ع}} بود که در [[جنگ صفین]] به [[شهادت]] رسید.<ref>الاصابه، ج۴، ص ۱۸.</ref> اما [[ابوالفرج]] نسب وی را به گونه دیگر بیان کرده است<ref>الاغانی، ج۲۰، ص ۱۲۰.</ref> و [[یاقوت حموی]] اولی را قول اکثر میداند.<ref>معجم الادباء، ج۱۱، ص ۱۰۰.</ref> |
|
| |
|
| ==زندگینامه دعبل==
| | الندیم [[خانواده]] وی را شاعر دانسته<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۱۸۳.</ref> و نجاشی ذیل [[ترجمه]] دعبل، او را شاعر معروف [[امامیه]] و مؤلف خوانده و ذیل ترجمه برادرش، شرح حال دعبل را آورده و به نقل از فرزند برادرش، ولادت وی را سال ۱۴۸ه نوشته است.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص ۳۷۱ و ج۲، ص۱۱۴.</ref> |
| "[[دعبل]] بن علی بن رزین بن عثمان بن عبد الله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی" معروف به دعبل خزاعی، [[شاعری]] [[بلیغ]]، [[سخنوری]] ادیب و دانشمندی والامقام بوده که [[عمر]] خود را در [[مدیحهسرایی]] و ذکر [[فضایل]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} سپری کرده است. مرحوم [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی]] او را از [[یاران]] [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} به شمار آوردهاند. این شاعر توانای سده سوّم [[هجری]] در سال ٢٤٦ هجری قمری فوت کردند<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==دعبل و قصیده معروف==
| | اصل دعبل از [[کوفه]] و به قولی [[قرقیسیاء]]، از شهرهای [[شام]] بود و در یک جا سکونت نمیکرد، بلکه پیوسته از شهری به شهری دیگر منتقل میشد، گرچه بیشتر سکونتش در [[بغداد]] بود.<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص ۳۸۲.</ref> او [[امام کاظم]]{{ع}} را دیده و از [[امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] کرده است.<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۱۱۵.</ref> همچنین از [[مالک بن انس]]، [[واقدی]]، شعبه، [[سفیان ثوری]] و [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] روایت کرده و [[ابن ابی دؤاد]] [[قاضی القضات]]، [[محمد بن موسی]] و برادرانش علی و اسماعیل از او [[نقل حدیث]] کردهاند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۱۸، ص ۲۵۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۹، ص ۱۷۶.</ref> خطیب [[روایات]] او از مالک و دیگران را نادرست میداند و میگوید که آن [[احادیث]] را فرزند برادرش اسماعیل ساخته است.<ref> تاریخ بغداد، ج۸، ص ۳۸۳.</ref> دعبل مدتی [[والی]] سمنگان، از شهرهای افغانستان و مدتی والی اسوان، از شهرهای [[مصر]] بود.<ref>معجم البلدان، ج۲۰، ص ۱۶۱.</ref> وی را [[شاعری]] پیش کسوت، خوش ذوق، بسیار [[هجوکننده]] و تندگو وصف کرده و گفتهاند که هیچ یک از [[خلفا]] و [[وزرا]] و فرزندانشان از جانب او آسوده نبودهاند.<ref>الاغانی، ج۲۰، ص ۱۲۰.</ref> در [[شجاعت]] و [[بیباکی]] او همین بس که خود گفته است: پنجاه سال است چوبه دارم را بر دوش میکشم، ولی کسی را نمییابم که مرا بر آن بیاویزد.<ref>وفیات الاعیان، ج۲، ص ۲۶۶.</ref> او [[مأمون]]، [[معتصم]]، [[واثق]] و [[متوکل]] را هجو کرد و چون معتصم قصد کشتنش را نمود، به [[ایران]] گریخت.<ref>الاغانی، ج۲۰، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۶.</ref> مشهورترین [[شعر]] [[دعبل]]، تائیه ای است که برای [[امام رضا]]{{ع}} خواند و در آن، از [[مصائب]] [[خاندان پیامبر]] و [[محبت اهل بیت]]{{ع}} سخن گفته است. این قصیده حدود شصت [[بیت]] است که دو بیت مشهور آن چنین است: |
| روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیدهای سرودهام و [[عهد]] کردهام قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند بالای دعبل که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]]{{عم}} است. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک بیت است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطرههای پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را از آغاز، همراه شهادتها و [[رنجها]] بیان میکند. از [[خانهها]] و مدارس و منازلی یاد میکند، که ـ به خاطر ستمهای [[امویان]] و [[عباسیان]] ـ متروک و خالی مانده است. [[خانهها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]]{{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمینها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادتها، [[ستمها]]، [[خونها]].
| | {{شعر}} |
| | {{ب|''مدارسُ آیات خلت من تِلاوة''|2=''ومنزلُ وحی مُقفرُ العَرَصاتِ''}} |
| | {{ب|''خُروجُ إمامٍ لامَحالَةَ خارِجٌ ''|2=''یَقومُ عَلی اسمِ اللَّهِ والبَرَکاتِ''}} |
| | {{پایان شعر}} |
| | پس از آنکه دعبل به [[قبر]] [[امام کاظم]]{{ع}} اشاره کرد، امام رضا{{ع}} دو بیت به قصیده دعبل افزود که مصرع اول آن چنین است: {{عربی|"و قبر بطوس یا لها من مصیبة"}} و برای او توضیح داد که به زودی در آنجا از [[دنیا]] میرود.<ref>عیون اخبار الرضا، ص ۲۶۳.</ref> [[امام]] [[انگشتر عقیق]] و درهمهایی منقوش به نام خود را به او بخشید و فرمود: از [[قم]] عبور کن که اینها به کار تو خواهد آمد. همچنین پیراهنی از خز به او داد و فرمود: از آن [[مراقبت]] کن که در آن هزار شب هزار رکعت [[نماز]] خوانده ام و هزار [[ختم قرآن]] کردهام.<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۱۱۴.</ref> درباره [[برکات]] این [[لباس]] و سرانجام آن و درباره اصل قصیده و حضور دعبل نزد [[امام هشتم]]، [[منابع شیعه]] و [[اهل سنت]] به تفصیل سخن گفتهاند. درباره [[شهادت]] این شاعر دلسوخته [[اهل بیت]] نوشته اند: چون دعبل مالک بن طوق [[حاکم]] [[دمشق]] را هجو کرد، در پی او فرستاد، اما دعبل به [[بصره]] گریخت. پس مالک شخصی را [[تطمیع]] کرد تا [[دعبل]] را هر جا که هست بیابد و به [[قتل]] برساند. [[قاتل]] سرانجام وی را در یکی از روستاهای [[شوش]] پیدا کرد و شبانگاه با عصایی [[مسموم]]، ضربه ای به او زد که از [[دنیا]] رفت و در اطراف شوش [[دفن]] شد.<ref>الاغانی، ج۲۰، ص ۱۸۶.</ref> درباره [[مرگ]] دعبل و [[مدفن]] او اقوال دیگری نیز هست. [[سال]] [[وفات]] وی را ۲۴۵ هـ<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۱۱۵.</ref> یا یک سال قبل یا بعد از آن نوشتهاند.<ref>اعیان الشیعه، ج۶، ص ۴۰۰.</ref> وی علاوه بر اشعار فراوانی که بر جای گذاشته و با عنوان [[دیوان]] دعبل چاپ شده است، کتابی در موضوع [[خوبیها]] و بدیهای [[عرب]] به نام الواحده و کتابی با عنوان طبقات الشعراء تألیف کرده است.<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۱۸۳؛ رجال النجاشی، ج۱، ص ۳۷۲.</ref> اثر دیگری با عنوان کتاب فی اخبار ملوک الیمن و وصایاهم الی ابنائهم آل البیت را به او نسبت دادهاند<ref>المستدرک علی معجم المؤلفین، ص ۲۴۳.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۳۲۹- ۳۳۰.</ref> |
|
| |
|
| در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{س}} میگوید. اگر در خیال هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] میدیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی میزدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری میکردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن که ستارههای [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی میکند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد میکند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورتهای گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است و حدود ۱۲۱ بیت است.</ref>.
| | == مدارس آیات == |
| | عنوان قصیدۀ معروف دعبل خزاعی ([[شاعر]] [[شیعی]] متوفای ۲۴۶ق) است. وی این قصیدۀ ولایی و [[ظلمستیز]] و افشاگر مظالم [[طاغوتها]] را در محضر [[حضرت رضا]]{{ع}} در [[خراسان]] خواند و در آن از [[غصب خلافت]] و [[شهادت]] اولاد علی و [[فاطمه]]{{عم}} و مظلومیّت [[خاندان رسالت]] و ستایشی از [[حضرت مهدی]]{{ع}} داشت و مورد [[ستایش]] و دعای آن حضرت قرار گرفت و خلعت و جایزهای از [[امام]] دریافت کرد. این قصیدۀ تائیّه که بارها از سوی اهل علم و [[ادب]] شرح و ترجمه شده است، چون یکی از مصرعهایش {{عربی|مدارس آیات خلت من تلاوة}} است به قصیدۀ "[[مدارس آیات]]" [[شهرت]] یافته که با [[حسرت]] از مکتب اهل بیت و خانههای نزول [[آیات قرآن]] که مهجور و متروک مانده است سخن میگوید<ref>ر.ک: «دعبل خزاعی، شاعر دار بر دوش»، مصطفی قلیزاده، ص۶۳.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۳۱.</ref> |
|
| |
|
| [[نقل]] شده است وقتی [[دعبل]]، در شمارش این زمینهای [[نورانی]] و مرقدهای [[پاک]]، به آن جانِ [[مطهر]] و [[ارزشمندی]] که در [[بغداد]] مدفون است رسید (یعنی [[امام کاظم]]{{ع}} [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} فرمود این را هم اضافه کند:{{عربی|" وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصِيبَة "}}، که یادی بود از قبری [[مصیبت]] بار و [[اندوه]] آور که در خاکِ [[طوس]] است. [[دعبل]] پرسید: این [[قبر]]، [[قبر]] کیست که در [[طوس]] است؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: [[قبر]] من است. روزها و شبهایی چند نمیگذرد، مگر اینکه [[طوس]]، محلّ رفت و آمد [[شیعیان]] و [[زائران]] من میگردد. هرکس مرا در غربتم در سرزمین [[طوس]] [[زیارت]] کند، با من خواهد بود و گناهش در [[قیامت]] بخشوده خواهد شد. آنگاه [[امام]]{{ع}} برخاست و [[صله]] و هدیههایی به عنوانِ تقدیر، به [[دعبل]] عطا کرد<ref> الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. [[دعبل]]، با این قصیده خویش که [[دفاعی]] جانانه و [[استوار]] از خطّ [[اهل بیت]]{{عم}}، بود، [[حق]] را زنده کرد و [[دشمنان]] [[حق]] را کوبید و حتی [[مأمون]] را به شدت به [[خشم]] آورد و [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} را [[خشنود]] ساخت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>.
| | == منابع == |
| | |
| ==[[شعر]] و [[دفاع]] از [[اهل بیت]]{{عم}}==
| |
| میبینیم که شاعر [[آگاه]] و بلند اندیشهای چون [[دعبل]]، با آن موقعیت ادبی و [[شعر]] استوارش، در احیای شهدای [[آل محمد]] چگونه از [[جان]] مایه میگذارد و یکایک [[قبور]] مطهّر به [[خون]] خفتگان [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] را بر میشمارد و نام [[شهیدان]] [[آل علی]] را یاد میکند و مجموعهای از این «[[فرهنگ]]» را در [[شعر]] خویش، یکجا میآورد. [[امام]] هم، برای تکمیل قصیده بلند او، که تمام [[قبور]] و مزارات شهدای [[مظلوم]] [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا|فاطمه]] را داراست، از [[قبر]] خویش که در [[طوس]] خواهد بود یاد میکند و دو بیت، به قصیدهاش میافزاید. این، خط کلیّ و درخشان [[ائمه]]{{عم}} است که [[مردم]] را با این مزارها و مدفونین آنها آشنا کنند، تا از این طریق، [[مردم]]، [[راه هدایت]] و [[نجات]] را بیابند و در بیراهههای ظلمانی نیفتند. [[شاعران]] [[آیین]] دیگری مانند کُمیت هم، سهم مهمی در احیای فرهنگ [[اهل بیت]]{{عم}} و یاد شهدای [[آل رسول]] داشتند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>.
| |
| | |
| ==مهدویت در قصیده دعبل==
| |
| "اگر آنچه را امروز یا فردا [[امید]] وقوع آن را دارم نمیبود، دلم از [[حسرت]] و [[اندوه]] بر ایشان ـ [[اهل بیت]]{{عم}} ـ پارهپاره میشد. ـ و آن [[امید]] به ـ [[قیام]] امامی است که بدون تردید [[قیام]] خواهد کرد ـ که ـ با [[نام خدا]] و همراه با [[برکات الهی]] [[قیام]] میفرماید. ـ و او ـ در میان ما [[حق و باطل]] را از هم جدا میسازد و [[پاداش]] و [[کیفر]] میدهد". هنگامی که "[[دعبل]]" این ابیات را به عرض رساند، [[امام رضا]]{{ع}} سر برداشت و فرمود: "ای [[خزاعی]]! این اشعار را [[روح القدس]]، بر زبان تو جاری ساخته است". آنگاه فرمود: آیا میدانی آن [[امام]] کیست؟ [[دعبل]] عرض کرد: نمیدانم، فقط شنیدهام که امامی از دودمان شما [[خروج]] میفرماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میسازد. فرمود: ای [[دعبل]]! [[امام]] بعد از من پسرم [[محمد]] ([[امام جواد]]) و بعد از او پسرش [[علی]] ([[امام هادی]]) و بعد از او پسرش [[حسن]] ([[امام عسکری]]) است، و پس از [[حسن]]، پسرش [[حجّت]] [[قائم]] است که در [[غیبت]] او انتظارش را میبرند و به [[هنگام ظهور]] [[مطاع]] خواهد بود، و اگر از [[دنیا]] جز یک روز باقی نمانده باشد، [[خدا]] آن روز را طولانی میسازد تا [[قائم]]{{ع}} [[خروج]] نماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] سازد، چنانکه از [[جور]] پر شده است<ref>الفصول المهمه، ص ۲۵۱؛ پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۱۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>
| |
| | |
| == پرسشهای وابسته ==
| |
| * [[چه کسانی درباره امام مهدی شعر سرودهاند؟ (پرسش)]]
| |
| {{پایان مدخلهای وابسته}}
| |
| | |
| ==منابع== | |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| # [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']] | | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] |
| # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| {{امام مهدی}}
| | [[رده:اعلام]] |
| {{زیارت}}
| | [[رده:راویان امام رضا]] |
| | | [[رده:اصحاب امام رضا]] |
| [[رده:یاران امام رضا]] | |
| [[رده:مدخل]] | |
| [[رده:مدخل موعودنامه]] | |