نامۀ ۵۹ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[رفتار]] [[انسانها]]، آنگاه که منطبق با امیال شخصی و آرزوهای نفسانی شود، [[آدمی]] را [[اسیر]] خواهشهای [[نفس]] میکند و از اجرای عدالت بازمیدارد. از اینرو [[امام]] در ارتباط با [[کارگزار]] خویش، در واقع ترک امیال و خواهشهای [[نفس]] را مورد تأکید قرار میدهدو سفارش میکند که در [[رفتار]] با دیگران خود را معیار قرار دهد و هر چه بر خود میپسندد بر دیگران نیز بپسندد. [[کارگزار]] باید این [[دنیا]] را محل [[آزمایش]] و [[ابتلا]] تلقی کند؛ آزمایشی که در [[روز رستاخیز]] به [[پاداش]] یا [[کیفر]] [[اعمال]] خویش خواهد رسید. | |||
== | == فرازی از [[نامه]] == | ||
اما بعد، هرگاه [[والی]] را نسبت به افراد رعیت میل و هوا گونهگون باشد، بسا از [[اجرای عدالت]] بازماند. پس باید کار [[مردم]]، در حقی که دارند، نزد تو یکسان باشد، که از [[ستم]] نتوان به [[عدالت]] رسید و از هر چه همانند آن را ناروا میشماری گزین و خود را به کاری که [[خدا]] بر تو [[واجب]] ساخته، وادار کن، در حالیکه [[امید]] [[پاداش]] او داری و از عقابش [[بیمناکی]]. | |||
بدان که [[دنیا]] سرای بلاهاست؛ کسی را در آن، ساعتی آسودگی نیست، جز آنکه آسودگیاش سبب [[حسرت]] و دریغ او در [[قیامت]] شود. هیچچیز تو را از [[حق]] بینیاز نگرداند. از آن حقها که بر گردن توست یکی نگهداری [[نفس]] توست از کژتابیهایش و کوشش تو است در کار رعیت به [[قدر]] توانت، زیرا آنچه از آنها نصیب تو میشود بسی بیش از چیزی است که از تو نصیب آنان شود<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۸۰۳.</ref>. | |||
== | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
{{ | # [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | |||
[[رده:نامههای نهج البلاغه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۲
مقدمه
رفتار انسانها، آنگاه که منطبق با امیال شخصی و آرزوهای نفسانی شود، آدمی را اسیر خواهشهای نفس میکند و از اجرای عدالت بازمیدارد. از اینرو امام در ارتباط با کارگزار خویش، در واقع ترک امیال و خواهشهای نفس را مورد تأکید قرار میدهدو سفارش میکند که در رفتار با دیگران خود را معیار قرار دهد و هر چه بر خود میپسندد بر دیگران نیز بپسندد. کارگزار باید این دنیا را محل آزمایش و ابتلا تلقی کند؛ آزمایشی که در روز رستاخیز به پاداش یا کیفر اعمال خویش خواهد رسید.
فرازی از نامه
اما بعد، هرگاه والی را نسبت به افراد رعیت میل و هوا گونهگون باشد، بسا از اجرای عدالت بازماند. پس باید کار مردم، در حقی که دارند، نزد تو یکسان باشد، که از ستم نتوان به عدالت رسید و از هر چه همانند آن را ناروا میشماری گزین و خود را به کاری که خدا بر تو واجب ساخته، وادار کن، در حالیکه امید پاداش او داری و از عقابش بیمناکی.
بدان که دنیا سرای بلاهاست؛ کسی را در آن، ساعتی آسودگی نیست، جز آنکه آسودگیاش سبب حسرت و دریغ او در قیامت شود. هیچچیز تو را از حق بینیاز نگرداند. از آن حقها که بر گردن توست یکی نگهداری نفس توست از کژتابیهایش و کوشش تو است در کار رعیت به قدر توانت، زیرا آنچه از آنها نصیب تو میشود بسی بیش از چیزی است که از تو نصیب آنان شود[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۸۰۳.