←پیوند اخلاق و اقتصاد
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
|||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = اقتصاد | |||
| عنوان مدخل = اقتصاد | |||
| مداخل مرتبط = [[اقتصاد در لغت]] - [[اقتصاد در قرآن]] - [[اقتصاد در نهج البلاغه]] - [[اقتصاد در فقه اسلامی]] - [[اقتصاد در فقه سیاسی]] - [[اقتصاد در معارف دعا و زیارات]] - [[اقتصاد در معارف و سیره نبوی]] - [[اقتصاد در معارف و سیره علوی]] - [[اقتصاد در معارف و سیره سجادی]] - [[اقتصاد در معارف و سیره رضوی]] - [[اقتصاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
واژه اقتصاد در فرهنگهای کهن، عبارت از [[تدبیر]] منزل و [[اراده]] امور خانه است. ریشه لغوی این واژه از ریشه "قصد" بهمعنای [[راستی]] راه و در لغت بهمعنای پسندیده است که آن را حد وسط و میانه [[افراط]] و تفریط دانستهاند. [[قرآن کریم]] به این مفهوم اشارت دارد: در رفتارت میانه را برگزین<ref>{{متن قرآن| وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ }}؛ سوره لقمان، آیه ۱۹.</ref>. | |||
اقتصاد در مرحله تئوری دارای دو بخش است: نخست، [[علم]] اقتصاد که به بحث از تولید میپردازد و روابط بینابینی را تبیین میکند؛ دوم، [[مکتب]] [[اقتصادی]] که ناظر بر [[سیستم]] توزیع [[ثروت]] است. اقتصاد در اصطلاح، حالت میانه بین زیادهروی و خسّتورزی است. [[خداوند]] کریم میفرماید: و آنان که چون هزینه کنند [[اسراف]] نمیکنند و خست نمیورزند، بلکه میان این دو راه، [[اعتدال]] را در پیش میگیرند<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}؛ سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>. همین مفهوم در [[نهج البلاغه]] نیز بهکار رفته است: آنکه به اندازه خرج کند، تهیدست نشود<ref>{{متن حدیث|مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَد}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۴.</ref>. | |||
پیوند مستقیم [[اسلام]] با اقتصاد از آن جهت است که [[احکام شریعت]] یک سلسله مقررات [[اقتصادی]] درباره مالکیّت، مبادلات، مالیات، [[ارث]]، هبه، [[صدقه]]، وقف و... دارد. اقتصاد در پیوند غیر مستقیم از طریق عمل [[اخلاقی]] با [[اسلام]] پیوند مییابد. گویا دیدگاه و فعالیت [[اقتصادی]] در [[دین]] مبین، یک فعل [[اخلاقی]] تلقی میشود. [[اسلام]] [[مردم]] را توصیه میکند به [[امانت]]، [[عفت]]، [[عدالت]]، [[احسان]]، [[ایثار]]، منع دزدی، [[خیانت]] و [[رشوه]]، که اینها در زمینه [[ثروت]] یا بخشهایی از محدوده [[ثروت]] بروز مییابد. اقتصاد در دنیای جدید در قالب نهادی تخصصی بروزیافته و سیستمهای [[اجتماعی]] را به گونهای منظم سازماندهی میکند. از اینرو از متون کهن از جمله [[نهج البلاغه]]، گرچه نمیتوان مطالبی مطابق با [[علوم]] اقتصاد نوین [[انتظار]] داشت، اما میتوان به مفاهیم و ارزشهایی دستیافت که زیربنای اقتصاد مبتنی بر نیازهای بومی و دینی فرهنگهای مختلف را تببین میکند. از اینرو مطالعه [[نهج البلاغه]] بهعنوان زبان گویای [[سیره]] و [[سنت]] حکومتی [[امام علی]] {{ع}}، یعنی فردی از [[ائمه معصومین]] که به [[حکومت]] دست یافت، مورد توجه ویژه قرار میگیرد و بر اساس آن میتوان زیربنای [[مکتب]] اقتصاد توحیدی را بنیان نهاد. باید توجه داشت مفهوم اقتصاد در دو سطح [[خرد]] و کلان یا فردی و [[اجتماعی]] مطرح شده است. | |||
[[علم]] اقتصاد در سطح کلان با سه مقوله اصلی تولید، توزیع و [[مصرف]] سروکار دارد، که چهارچوب این سه در [[سنت]] و [[سیره]] [[امام]] {{ع}} تبیین شده است. از منظر [[امام]]، محور اقتصاد، اصل [[عدالت]] است؛ عدالتی که در توزیع همگان را یکسان میبیند. در اینصورت، [[رفاه]] عمومی حاصل میشود. رعایت این نکته نهتنها به موازنه [[اقتصادی]] در اجتماع میانجامد، بلکه عاملی برای [[برقراری عدالت]] و [[تکریم]] مقام انسانیّت است. [[روایت]] است که [[امام]] {{ع}} تازیانهای در دست میگرفت و به بازارها سرکشی میکرد و [[مردم]] را از [[خیانت]] در معاملات بازمیداشت و میفرمود: "همانطور که جنس خوب خود را عرضه میکنید، بد آن را نیز عرضه کنید." یعنی جنسهای خوب و بد را جدا نکنید تا ثروتمندان بهره بیشتری از مستمندان ببرند. در تولید نیز، فرصتهای شغلی و امکانات را بین آحاد [[جامعه]] بهطور یکسان فراهم میکند. در [[مصرف]] نیز از پدیده [[افراط]] و تفریط که موجب بروز [[اختلاف]] طبقاتی در [[جامعه]] میشود، جلوگیری بهعمل میآورد. در [[مکتب]] [[امام]]، اصل بر اندازهداری و [[میانهروی]] در [[مصرف]] است. از اینرو [[میانهروی]] را نیمی از معیشت دانسته است. در [[سیستم]] [[اقتصادی]] مورد توجه [[امام]]، [[آزادی]] مفرط [[اقتصادی]] وجود ندارد و مردمان موظف به رعایت حد و حدودی هستند که مبنای اجرای عدالت در [[جامعه]] قرار میگیرد و نظارت [[حکومت]] در مفهوم [[دولت]] بر اقتصاد امری ضروری تلقی میشود<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص110 ـ 111.</ref>. | |||
== | == پیوند [[اخلاق]] و اقتصاد == | ||
در منظر [[امام علی]] {{ع}}، اقتصاد با [[اخلاق]] پیوند مییابد بهگونهای که میتوان فعل [[اقتصادی]] را بهمثابه یک فعل [[اخلاقی]] تلقی کرد. سفارشهای [[امام]] درباره اصطلاح [[رفتار]] [[اقتصادی]]، مواردی را مطرح میکند که در ارتباط مستقیم با [[اخلاق]] قرار میگیرد؛ مواردی چون پرهیز از طمع<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۷.</ref>، سفارش به [[قناعت]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۶۷.</ref> و [[مسئولیت]] سنگین اغنیا نسبت به فقرا. [[امام]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: [[خداوند سبحان]] روزی فقرا را در [[اموال]] توانگران مقرر داشته است. پس هیچ فقیری گرسنه نماند، مگر آنکه توانگری [[حق]] او را بازداشته است و [[خدای تعالی]] توانگران را بدین سبب بازخواست کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲٨: {{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى [جَدُّهُ] سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِك}}.</ref>. از دیگر نکاتی که [[علی]] {{ع}} بر آنها تأکید بسیار دارد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: پرهیز دادن [[انسانها]] از کسب [[مال]] [[حرام]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۱.</ref>؛ مذمّت [[بخل]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸.</ref>؛ سفارش به [[عدالت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>؛ پرداخت [[حقوق]] شرعی، قواعد مشارکت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۲.</ref>؛ سفارش به [[اعتدال]] و [[میانهروی]]. | |||
میتوان دریافت که [[اصلاح]] [[اخلاق]] فردی و تسرّی آن به کل افراد [[جامعه]]، زندگی [[انسانها]] را بهبود میبخشد و [[فقر]] را در [[جامعه]] از میان میبرد. دیدگاه [[امام]] نسبت به مبانی [[اخلاقی]] اقتصاد، امروزه در بین اندیشمندان [[جهان]] تسرّی یافته و نظامهای [[سرمایهداری]] با دیدگاه سودگرایانه و کشورهای سوسیالیست با دیدگاه اقتصاد دولتی نیز، این منطق را میپذیرند. شوماخر، اقتصاددان آلمانی، مینویسد: "اکنون که اقتصاد، [[علم]] و فنّاوری به موقعیتهای بزرگ رسیدهاند، مسئله [[حقیقت]] معنوی و [[اخلاقی]] در مرکز صحنه قرار میگیرد." مطالعه آثار اندیشمندان غیر [[مسلمان]]، نشان از آن دارد که دیدگاه [[اخلاق]] محور [[امام]]، امروز نیز در [[جهان]] مطرح است. مهاتما گاندی، [[رهبر]] فقید هندوستان، میگوید: "زندگی [[آدمی]] نه با نانِ تنها، که با [[کلام]] [[خداوند]] میسر است"<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص 113-114.</ref>. | |||
==[[ | == تولید اقتصادی در حکومت امام علی == | ||
تولید از ارکان اصلی [[نظام]] [[اقتصادی]] است. [[امام علی]] {{ع}} به بخش تولید توجه داشتند و خود، در سیره عملی از کارآفرینان و تولیدکنندگان بودند. [[امام]] {{ع}} در طول زندگی خود باغهای بسیاری را آباد و چاههای پرآبی حفر کرد. در نظر او کاهلی و کسالت در [[امور دنیوی]] امری نکوهیده است و تولید و کسب رزق مددکار [[انسان]] در [[دینداری]] است. [[امام]] {{ع}} فعالیت و کار را منحصر در نیاز مادی نمیداند و در هر شرایطی، چه [[نیازمندی]] و چه [[بینیازی]]، [[انسانها]] را به کوشش و تلاش فرامیخواند. اشتغال به تمام [[مشاغل]] تولیدی، اعمّ از زراعت، صنعت، [[تجارت]] و کسب [[حلال]]، مورد توجه و تأکید [[امام]] است. از اینرو در کلامی فرمود: "[[خداوند]] شاغل [[متعهد]] را [[دوست]] دارد" و نیز فرمود: "تجارت کنید تا از دیگران بینیاز شوید." در [[نامه]] ۵۳ نیز، سفارشهای متعددی نسبت به صاحبان [[مشاغل]] دارد. تولید در [[مکتب]] [[اسلام]] مبتنی بر دو اصل نیاز عمومی و منفعت عمومی است. از اینرو از تولید کالاهای تجملی و مصرفی جلوگیری و بر تولید مایحتاج اصلی مردمان تأکید شده است<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۱۱۱.</ref>. | |||
==[[ | == زیربنای اندیشه اقتصادی امام علی {{ع}} == | ||
[[امام علی]] {{ع}} فعالیت [[اقتصادی]] را با دو [[هدف]] طبیعت و بهرهوری از آن و نیز [[سعادت]] [[انسانها]] در نظر میگیرد. با این تعریف، دو عامل همواره مورد نظر است: | |||
# طبیعت با نعمتها و ذخایر آن؛ | |||
# [[مسئولیت]] [[آدمی]] با عمل خیری که همراه است. | |||
[[امام علی]] {{ع}} [[اندیشه]] [[اقتصادی]] خود را بر پایه مسئولیتپذیری استوار میکند، زیرا [[انسان]] در برابر مردمان و سرزمینها [[مسئول]] است. قلمرو [[مسئولیت]] او سرزمینهای دور و حتی چهارپایان را هم در برمیگیرد. او در برابر فقرا و مستمندان [[مسئول]] است تا غبار تنگدستی را از چهره آنان بزداید. [[آدمی]] در برابر هر قطعه [[زمین]] بایری [[مسئول]] است و باید آن را احیا کند تا گرسنهای در [[جهان]] باقی نماند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. اصل تلاش و جدیّت بر پایه [[مسئولیت]] استوار است. جدیّت یعنی کار ثمربخش و نتیجهبخش، چون [[مسئولیت]] با کار همراه است. به همین جهت، کار یکی از ارکان اقتصاد اسلامی است. ثمره کار، تولید است و ثمره مالکیت، بهرهوری، که هر دو از ارکان اساسی توزیع [[ثروت]] به حساب میآیند. این، نمای کلی [[مکتب]] [[اقتصادی]] [[اسلام]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]] است<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۱۲.</ref>. | |||
== | == نظارت بر بازار در حکومت امام علی == | ||
[[امام علی]] {{ع}} در فرماننامه حکومتی خود تذکر میدهد که سوداگری در ضمیر پیشههای [[اقتصادی]] نفهته است. از اینرو سفارش میکند که [[دولت]] باید بر دو چیز نظارت داشته باشد: نخست بر موضوع توزیع درست اجناس ضروری، بهطوری که از پدیده احتکار جلوگیری کند و دوم بر نرخگذاری بر مبنای [[عدل]] و [[انصاف]] و در نهایت، پرهیز از امتیازدهی<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۱۱۳.</ref> | |||
== | == پیوند [[اخلاق]] و اقتصاد == | ||
در منظر [[امام علی]] {{ع}}، اقتصاد با [[اخلاق]] پیوند مییابد بهگونهای که میتوان فعل [[اقتصادی]] را بهمثابه یک فعل [[اخلاقی]] تلقی کرد. سفارشهای [[امام]] درباره اصطلاح [[رفتار]] [[اقتصادی]]، مواردی را مطرح میکند که در ارتباط مستقیم با [[اخلاق]] قرار میگیرد؛ مواردی چون پرهیز از طمع<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۷.</ref>، سفارش به [[قناعت]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۶۷.</ref> و [[مسئولیت]] سنگین اغنیا نسبت به فقرا. [[امام]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: [[خداوند سبحان]] روزی فقرا را در [[اموال]] توانگران مقرر داشته است. پس هیچ فقیری گرسنه نماند، مگر آنکه توانگری [[حق]] او را بازداشته است و [[خدای تعالی]] توانگران را بدین سبب بازخواست کند<ref> نهج البلاغه، حکمت ٣٢٨: {{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى [جَدُّهُ] سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِك}}.</ref>. از دیگر نکاتی که [[علی]] {{ع}} بر آنها تأکید بسیار دارد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: پرهیز دادن [[انسانها]] از کسب [[مال]] [[حرام]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۱</ref>؛ مذمّت [[بخل]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸.</ref>؛ سفارش به [[عدالت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>؛ پرداخت [[حقوق]] شرعی، قواعد مشارکت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۲.</ref>؛ سفارش به [[اعتدال]] و [[میانهروی]]. | |||
میتوان دریافت که [[اصلاح]] [[اخلاق]] فردی و تسرّی آن به کل افراد [[جامعه]]، زندگی [[انسانها]] را بهبود میبخشد و [[فقر]] را در [[جامعه]] از میان میبرد. دیدگاه [[امام]] نسبت به مبانی [[اخلاقی]] اقتصاد، امروزه در بین اندیشمندان [[جهان]] تسرّی یافته و نظامهای [[سرمایهداری]] با دیدگاه سودگرایانه و کشورهای سوسیالیست با دیدگاه اقتصاد دولتی نیز، این منطق را میپذیرند. شوماخر، اقتصاددان آلمانی، مینویسد: "اکنون که اقتصاد، [[علم]] و فنّاوری به موقعیتهای بزرگ رسیدهاند، مسئله [[حقیقت]] معنوی و [[اخلاقی]] در مرکز صحنه قرار میگیرد." | |||
مطالعه آثار اندیشمندان غیر [[مسلمان]]، نشان از آن دارد که دیدگاه [[اخلاق]] محور [[امام]]، امروز نیز در [[جهان]] مطرح است. مهاتما گاندی، [[رهبر]] فقید هندوستان، میگوید: "زندگی [[آدمی]] نه با نانِ تنها، که با [[کلام]] [[خداوند]] میسر است"<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۱۳-۱۱۴.</ref>. | |||
== [[سیاستهای اقتصادی امام علی]] == | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم در نهج البلاغه]] | ||
[[رده:اقتصاد]] | [[رده:اقتصاد]] | ||
[[رده:مدخل نهج البلاغه]] | [[رده:مدخل نهج البلاغه]] |