قناعت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۰: خط ۸۰:
[[حضرت]]، قناعت را به صفاتی چون عز، [[عفاف]]، [[غنا]]، و رأس الغنی<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۱۵، ۲۵، ۴۷، ۱۸۲، ۲۷۸، ۲۹۱، ۳۳۵، ۳۴۱، ۳۶۹.</ref> وصف کرده است. شخص با برخورداری از قناعت و رضایت به آن‌چه دارد، از دیگران [[بی‌نیاز]] می‌شود و دست درخواست به سوی دیگری نمی‌گشاید؛ همان‌گونه که طمع، [[ذلت نفس]] را در پی دارد و آدمی را برده می‌کند: {{متن حدیث|الطَّمَعُ رِقٌ مُؤَبَّدٌ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸۰، ص۵۰۱.</ref>؛ [[انسان]] قانع، [[آزاد]] است؛ هرچند برده و [[فقیر]] باشد؛ ولی شخص طمع‌ورز، برده و [[ذلیل]] است<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۳۶۹ و ۱۱۳؛ نهج البلاغه، حکمت ۱، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۸۹.</ref>
[[حضرت]]، قناعت را به صفاتی چون عز، [[عفاف]]، [[غنا]]، و رأس الغنی<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۱۵، ۲۵، ۴۷، ۱۸۲، ۲۷۸، ۲۹۱، ۳۳۵، ۳۴۱، ۳۶۹.</ref> وصف کرده است. شخص با برخورداری از قناعت و رضایت به آن‌چه دارد، از دیگران [[بی‌نیاز]] می‌شود و دست درخواست به سوی دیگری نمی‌گشاید؛ همان‌گونه که طمع، [[ذلت نفس]] را در پی دارد و آدمی را برده می‌کند: {{متن حدیث|الطَّمَعُ رِقٌ مُؤَبَّدٌ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸۰، ص۵۰۱.</ref>؛ [[انسان]] قانع، [[آزاد]] است؛ هرچند برده و [[فقیر]] باشد؛ ولی شخص طمع‌ورز، برده و [[ذلیل]] است<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۳۶۹ و ۱۱۳؛ نهج البلاغه، حکمت ۱، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۸۹.</ref>


=== غنا و [[استغنا]] ===
=== غنا و استغنا ===
انسان [[غنی]] آن است که به دیگران نیاز نداشته باشد و قناعت موجب بی‌نیازی از دیگران می‌شود. بر همین اساس، حضرت، قانع را [[ثروتمند]] می‌داند؛ هرچند از نظر برخورداری به کم بسنده کرده باشد. طمع‌کار فقیر است؛ زیرا [[سیر]] نمی‌شود و همیشه در پی رفع نیاز خود است؛ ولی قانع نیاز خود را برطرف می‌سازد.
انسان [[غنی]] آن است که به دیگران نیاز نداشته باشد و قناعت موجب بی‌نیازی از دیگران می‌شود. بر همین اساس، حضرت، قانع را [[ثروتمند]] می‌داند؛ هرچند از نظر برخورداری به کم بسنده کرده باشد. طمع‌کار فقیر است؛ زیرا [[سیر]] نمی‌شود و همیشه در پی رفع نیاز خود است؛ ولی قانع نیاز خود را برطرف می‌سازد.


۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش