اهداف قیام امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۰۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۵: خط ۳۵:


== راهبردهای کلان و اهداف قیام ==
== راهبردهای کلان و اهداف قیام ==
اهداف مردان بزرگ، در [[تاریخ]] نیز بزرگ‌اند و هرگاه برخاسته از ژرفای رسالتی والا باشد، بر ارج و عظمت آن افزوده می‌شود. آن‌گاه که ما در پیشگاه امام حسین {{ع}} که تجسم برجسته‌ترین [[مردم]] عصر خویش و حامل [[میراث نبوت]] و [[دستورات]] خاتم رسالت‌های جاودان و در گفتار و [[کردار]]، مورد [[تأیید الهی]] است، می‌ایستیم و در برابر [[سیره]] و رفتارش قرار می‌گیریم تا اهداف [[نظام]] مقدسش ـ که [[جان]] خویش و [[خانواده]] و باوفاترین یارانش را فدای آن ساخت ـ مورد بحث و بررسی قرار دهیم، می‌بینیم به [[سادگی]] نمی‌توان بر همه آنها [[آگاهی]] یافت؛ بلکه طبیعی است که تنها به اندازه [[فهم]] و [[درک]] و [[خرد]] خویش به بررسی آن حادثه می‌پردازیم.
اهداف مردان بزرگ، در [[تاریخ]] نیز بزرگ‌اند و هرگاه برخاسته از ژرفای رسالتی والا باشد، بر ارج و عظمت آن افزوده می‌شود. آن‌گاه که ما در پیشگاه امام حسین {{ع}} که تجسم برجسته‌ترین [[مردم]] عصر خویش و حامل [[میراث نبوت]] و [[دستورات]] خاتم رسالت‌های جاودان و در گفتار و [[کردار]]، مورد تأیید الهی است، می‌ایستیم و در برابر [[سیره]] و رفتارش قرار می‌گیریم تا اهداف [[نظام]] مقدسش ـ که [[جان]] خویش و [[خانواده]] و باوفاترین یارانش را فدای آن ساخت ـ مورد بحث و بررسی قرار دهیم، می‌بینیم به سادگی نمی‌توان بر همه آنها [[آگاهی]] یافت؛ بلکه طبیعی است که تنها به اندازه فهم و [[درک]] و [[خرد]] خویش به بررسی آن حادثه می‌پردازیم.


امام حسین {{ع}} خویشتن را در [[راه خدا]] و به خاطر [[دین]] و آیین‌اش [[قربانی]] ساخت. بنابراین، اهداف وی -که تبلور [[رضایت]] و [[اطاعت خدا]] بوده- نیز بسیار با عظمت، گسترده و متعدد بود که می‌توان برخی اهداف آن بزرگوار را از [[قیام]] و انقلابش این‌گونه بیان داشت<ref>جهت اطلاع بیشتر به اضواء علی ثورة الحسین از سید محمد باقر صدر، ص۵۷ مراجعه شود.</ref>:
امام حسین {{ع}} خویشتن را در [[راه خدا]] و به خاطر [[دین]] و آیین‌اش [[قربانی]] ساخت. بنابراین، اهداف وی -که تبلور [[رضایت]] و [[اطاعت خدا]] بوده- نیز بسیار با عظمت، گسترده و متعدد بود که می‌توان برخی اهداف آن بزرگوار را از [[قیام]] و انقلابش این‌گونه بیان داشت<ref>جهت اطلاع بیشتر به اضواء علی ثورة الحسین از سید محمد باقر صدر، ص۵۷ مراجعه شود.</ref>:
خط ۴۱: خط ۴۱:
== راهبرد نخست: رساندن انسان به کمال ==
== راهبرد نخست: رساندن انسان به کمال ==
=== هدف اول: [[هدایت الی الله]] ===
=== هدف اول: [[هدایت الی الله]] ===
{{اصلی|هدایت‌گری امام حسین}}
==== راهکار (۱): الگوسازی صحیح و ایجاد [[مرجعیت دینی]] حقیقی ====
==== راهکار (۱): الگوسازی صحیح و ایجاد [[مرجعیت دینی]] حقیقی ====
==== راهکار (۲): [[تعلیم]] و [[تبیین قرآن]] و [[سنت پیامبر خدا]] ====
==== راهکار (۲): [[تعلیم]] و [[تبیین قرآن]] و [[سنت پیامبر خدا]] ====
خط ۶۲: خط ۶۳:
== راهبرد دوم: [[حفظ نظام]] و [[دفع فساد]] و [[رفع اختلاف|اختلاف]] ==
== راهبرد دوم: [[حفظ نظام]] و [[دفع فساد]] و [[رفع اختلاف|اختلاف]] ==
=== هدف اول: حفظ امنیت ===
=== هدف اول: حفظ امنیت ===
{{همچنین|امنیت}}
از جهاتی متعدد می‌‌توان نهضت امام حسین {{ع}} را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. [[امام حسین]]{{ع}} به جهات چندی با توجه به مسائل و موضوعاتی که ارتباط روشنی با مقوله امنیت [[اجتماعی]] دارد، [[قیام]] می‌‌کند. قیام و [[نهضت حسینی]] از آن رو شکل می‌‌گیرد که عناصر اصلی [[سعادت]] فردی و جمعی [[جامعه]] با خطر و [[تهدید]] مستقیم روبه رو شده بود. وی و [[یاران]] و حتی توده [[مردم]] از فقدان امنیت [[رنج]] می‌‌بردند. جامعه از هر جهت با بحران فقدان امنیت روبه رو بود. یکی از عوامل قیام و نهضت امام حسین{{ع}} فقدان امنیت به عنوان اصلی‌ترین و اساسی‌ترین نیاز بشری است؛ چنان که از اهداف قیام وی نیز ایجاد بستری برای سعادت و [[تکامل]] [[جامعه اسلامی]] و بازگرداندن [[دولت]] به مسیر اصلی [[وظیفه]] و کارکرد آن بود. اگر از جنبه [[دینی]] هم نخواهیم قیام را تحلیل و بررسی کنیم. از نظر اجتماعی و [[سیاسی]] [[دلایل]] گوناگونی برای [[وجوب]] و [[لزوم]] قیام وجود داشت. آن حضرت به عنوان یک [[شهروند]] از نظر سیاسی این [[حق]] و وظیفه را داشت تا دولت را به [[پیمان]] اصلی بازگرداند و بدان سو [[هدایت]] کند. این وظیفه‌ای است که گاه نیاز به [[شمشیر]] در آن از یک [[احساس]] و [[اعتراض]] مدنی فراتر می‌‌رود. امام حسین{{ع}} هم به عنوان حق [[شهروندی]] و هم به عنوان وظیفه ای دینی برای بازگرداندن دولت به راه درست دست به شمشیر برد.
نمونه‌های [[تاریخی]] مؤید این نظر است که عامل فقدان [[امنیت سیاسی]] و اجتماعی عاملی مهم در [[نهضت]] و قیام عاشورایی بوده است. آن حضرت بیان می‌‌دارد که از نظر داشتن [[عقیده]] و بیان آن، خود و [[جامعه]] در چنان جایگاهی از [[رعب]] و [[وحشت]] بوده است که نمی‌توانست حتی [[عقیده]]‌ای برخلاف [[دولت]] داشته و یا آن را بیان کند. چنان که در [[مدینه]] [[تهدید]] به [[قتل]] و در [[مکه]] هنگام [[حج]] از [[ترور]] خود [[آگاه]] شد. فقدان امنیت تا آن اندازه بود که مقدسات اصلی و ارزش‌های اساسی جامعه بازیچه دست [[سیاستمداران]] شده بود. [[ترور]] در سرزمین [[امن]] مکه و پایمالی ارزش‌هایی که دولت بر اساس آن شکل گرفته بود، [[بحران]] را دامن می‌‌زد. البته این تحرکات و رفتارهای ضد ارزشی و ضد اصول اولی [[حکومت]]، بحران [[مشروعیت]] دولت و دولتمردان را نیز تقویت می‌‌کرد و به [[قیام عاشورایی]]، مشروعیت قانونی و هنجاری می‌‌بخشید.
هر یک از مواردی که [[قرآن]] بدان اهتمام ورزیده و از آن به عنوان اصول اساسی و ارزشی یادکرده است را می‌‌توان به عنوان عامل و نیز [[هدف]] قیام عاشورایی جست و جو و [[شناسایی]] کرد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش امنیت در نهضت حسینی (مقاله)|نقش امنیت در نهضت حسینی]].</ref>.
=== هدف دوم: [[مبارزه با فساد]] ===
=== هدف دوم: [[مبارزه با فساد]] ===
=== هدف سوم: [[اصلاح جامعه]] ===
=== هدف سوم: [[اصلاح جامعه]] ===
==== راهکار (۱): [[اصلاح سیاسی]] و [[مبارزه]] با [[سلطه]] باند [[اموی]] ====
==== راهکار (۱): [[اصلاح سیاسی]] و [[مبارزه]] با [[سلطه]] باند [[اموی]] ====
[[عزم]] [[امام حسین]] {{ع}} برای [[اصلاح]] [[سیاسی]] و ساختار [[حکومتی]] و تحقق [[حکومت دینی]]، به ویژه پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن [[یزید]]، أشکارتر و راسخ‌تر شد؛ زیرا که [[سلطه]] باند [[اموی]] گسترده‌تر و یزید بی‌پرواتر از پدر خویش به نابودی سنت‌های [[پیامبر]] و اصول و ارزش‌های دینی پرداخته بود. از این رو در برابر [[بیعت]] خواهی یزید ایستاد و اظهار داشت: «همه از خداییم و به سوی او می‌رویم، بنابراین باید با [[اسلام]] خداحافظی کرد که [[امت اسلامی]] به [[فرمانروایی]] چون یزید گرفتار آمده است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيدَ}}.</ref>، «من از [[رسول خدا]] {{صل}} شنیدم فرمود: [[خلافت]] بر [[دودمان]] [[ابوسفیان]] و [[طلقاء]] و [[فرزندان]] طلقاء [[حرام]] است»<ref>{{متن حدیث|وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} يَقُولُ الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ‌...}}.</ref>.
اینجاست که [[امام]] نوک پیکان اصلاح خود را متوجه ساختار حکومت و [[رهبری جامعه]] می‌کند و تمام تلاش خویش را در جهت افشای [[حکومت ظالم]] و [[مستبد]] [[اموی]] به کار می‌گیرد. و فرمود: «شگفتا! و چرا در شگفت نباشیم که [[زمین]] در تصرف مردی دغل و [[ستم‌کار]] و [[مالیات]] بگیری نابه‌کار است، حاکمی است بر [[مؤمنان]] که نسبت به آنها [[مهربانی]] ندارد»<ref>{{متن حدیث|فَيَا عَجَباً وَ مَا لِيَ لَا أَعْجَبُ وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍ غَشُومٍ وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ بِهِمْ غَيْرِ رَحِيمٍ}}، تحف العقول، ص۱۶۹ -۱۷۰.</ref> و نیز فرمود: «ما [[خاندان پیامبر]] {{صل}} از اینها که ادعای دروغ دارند و با شما به [[ستم]] و [[دشمنی]] [[رفتار]] می‌کنند به [[ولایت]] و [[رهبری]] برتریم»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ أَوْلَى بِوَلَايَةِ هَذَا الْأَمْرِ عَلَيْكُمْ مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُدَّعِينَ مَا لَيْسَ لَهُمْ}}،  تاریخ طبری، ج۴، ص۳۰۳.</ref>.
بنابراین، [[اصلاح]] ساختار حکومت و رهبری [[تشکیل حکومت اسلامی]] [[حقیقی]]، یکی از مهم‌ترین ابعاد [[نهضت حسینی]] است<ref>[[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]]، ص ۶۲.</ref>.
==== راهکار (۳): [[اصلاح فرهنگی]]، اخلاقی و مقابله با ناهنجاری‌ها ====
یکی از ابعاد [[حرکت اصلاحی]] [[امام حسین]] {{ع}} افشاگری به ناهنجاری‌های [[فرهنگی]] و [[اخلاقی]] می‌باشد که ناشی از عملکرد بد [[حکومت]] است. [[امام]] {{ع}} در سخنرانی خود در «[[منا]]» به این موضوع اشاره می‌کند و می‌فرماید: «ای دانشمندان و روشن‌فکران! شما گروهی هستید که بر [[دانش]] و [[نیکی]] و [[خیرخواهی]] [[شهرت]] یافته‌اید... شما به چشم خود می‌بینید که [[پیمان‌های الهی]] را می‌شکنند و با [[قوانین]] [[خدا]] به [[مخالفت]] برمی‌خیزند. افراد کور و لال و زمین‌گیر در [[کشور اسلامی]] بدون [[سرپرست]] و مراقب مانده‌اند و به آنها رحم نمی‌شود. با [[سازش‌کاری]] و [[همکاری]] و [[مسامحه]] با [[ستمگران]] خود را آسوده می‌دارید. زمام امور در دست کسانی است که عالم به [[دین خدا]] نیستند. ستمگران را بر مقدرات خود مسلط ساختید»<ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین {{ع}}، ص۳۱۰.</ref>.


==== راهکار (۳): [[اصلاح فرهنگی]]، [[اصلاح اخلاقی|اخلاقی]] و مقابله با ناهنجاری‌ها ====
آن حضرت در ادامه، به ناهنجاری‌های فرهنگی و [[اخلاقی]]، مانند: رواج [[ستمگری]]، [[گسترش فساد]] و فحشاء در [[جامعه]]، تضییع [[حقوق]] [[مستضعفان]]، بی‌تفاوتی [[مردم]] در برابر حرمت‌شکنی مقدسات، بی‌توجهی مردم به شکستن حریم [[حرمت]] [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]، نفوذ یافتن [[شبهه]] پراکنان در مراکز [[فرهنگی]]، [[دنیاگرایی]] و دنیازدگی دانشمندان، سپرده شدن [[امور فرهنگی]] به دست تنگ‌مایگان [[علمی]]، [[انحراف]] از آموزه‌ها و ارزش‌های دینی اشاره می‌کند<ref>[[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]]، ص۷۲.</ref>.


==== راهکار (۴): آزاد‌سازی اراده و بیدار کردن وجدان‌ها و تحریک احساسات‌ امت ====
==== راهکار (۴): آزاد‌سازی اراده و بیدار کردن وجدان‌ها و تحریک احساسات‌ امت ====
خط ۷۸: خط ۹۴:


==== راهکار (۵): جاانداختن فرهنگ [[مقاومت]] و [[ذلت‌ناپذیری]] ====
==== راهکار (۵): جاانداختن فرهنگ [[مقاومت]] و [[ذلت‌ناپذیری]] ====
امام حسین {{ع}} از [[روح]] بلند و با عظمتی برخوردار بود که خداوند آن را به صفاتی برجسته و ارزش‌هایی والا، و سرشار از [[عزت]] و [[شرف]] و [[ذلت‌ناپذیری]]، آراسته بود و در مقابل روح [[پلید]] و [[تبهکار]] [[یزید]] و کسان او وجود داشت که از امام حسین {{ع}} می‌خواستند در سایه [[حکومت]] ننگین و فاسدشان ذلیلانه [[زندگی]] کند. ولی [[امام]] {{ع}} با [[صراحت]] فرمود: به هوش باشید! این [[مرد]] [[فرومایه]] فرزند فرومایه، مرا میان دو راه، پذیرش [[شمشیر]] و یا ذلت‌پذیری قرار داده است، هیهات که ما تن به چنین ذلت و [[خواری]] دهیم، [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[نفوس]] با [[شرافت]] و مردان با [[ایمان]] هرگز به ما اجازه نمی‌دهند [[اطاعت]] پست‌فطرتان و [[فرومایگان]] را بر [[مرگ]] شرافتمندانه ترجیح دهیم...
امام حسین {{ع}} از [[روح]] بلند و با عظمتی برخوردار بود که خداوند آن را به صفاتی برجسته و ارزش‌هایی والا، و سرشار از [[عزت]] و [[شرف]] و [[ذلت‌ناپذیری]]، آراسته بود و در مقابل روح [[پلید]] و تبهکار [[یزید]] و کسان او وجود داشت که از امام حسین {{ع}} می‌خواستند در سایه [[حکومت]] ننگین و فاسدشان ذلیلانه [[زندگی]] کند. ولی [[امام]] {{ع}} با صراحت فرمود: به هوش باشید! این [[مرد]] [[فرومایه]] فرزند فرومایه، مرا میان دو راه، پذیرش [[شمشیر]] و یا ذلت‌پذیری قرار داده است، هیهات که ما تن به چنین ذلت و [[خواری]] دهیم، [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[نفوس]] با [[شرافت]] و مردان با [[ایمان]] هرگز به ما اجازه نمی‌دهند [[اطاعت]] پست‌فطرتان و [[فرومایگان]] را بر [[مرگ]] شرافتمندانه ترجیح دهیم...


در جایی دیگر فرمود: {{متن حدیث|لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً، وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً}}<ref>«من مرگ را جز سعادت و زندگی در سایه حکومت ستم‌پیشگان را جز خسارت نمی‌دانم»</ref>..
در جایی دیگر فرمود: {{متن حدیث|لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً، وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً}}<ref>«من مرگ را جز سعادت و زندگی در سایه حکومت ستم‌پیشگان را جز خسارت نمی‌دانم»</ref>..
امام حسین {{ع}} با این شیوه زیبنده، [[سنت]] ذلت‌ناپذیری را برای هر فردی که به ارزش‌های [[آیین الهی]] پایبند و بدان‌ها [[گرایش]] داشته و از آنها [[حمایت]] و [[دفاع]] نماید، به یادگار نهاد و با استفاده از همین اصل، به [[تغییر]] وضعیت موجود [[فاسد]]، [[همت]] گمارد.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۱۸۵.</ref>.
امام حسین {{ع}} با این شیوه زیبنده، [[سنت]] ذلت‌ناپذیری را برای هر فردی که به ارزش‌های [[آیین الهی]] پایبند و بدان‌ها [[گرایش]] داشته و از آنها حمایت و [[دفاع]] نماید، به یادگار نهاد و با استفاده از همین اصل، به [[تغییر]] وضعیت موجود [[فاسد]]، [[همت]] گمارد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]]، ص۱۸۵.</ref>.


===هدف چهارم: [[پاسداری از دین]] (نگهداری از نابودی و بدعت و انحراف)===
===هدف چهارم: [[پاسداری از دین]] (نگهداری از نابودی و بدعت و انحراف)===
خط ۸۷: خط ۱۰۳:
[[امام حسین]]{{ع}} در [[نامه]] خود به بزرگان [[بصره]] نوشت: "و من شما را به کتاب خدا و [[سنّت]] پیامبرش فرا می‌‌خوانم،؛ چراکه (این گروه) [[سنّت پیامبر]] {{صل}} را از بین برده و [[بدعت]] (در [[دین]]) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را [[اطاعت]] کنید، شما را به [[راه راست]] [[هدایت]] می‌‌کنم"<ref>{{متن حدیث|... وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَی کِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] وَ سَلَّمَ فَإِنَّ اَلسُّنَّةَ قَدْ أُمِیتَتْ وَ إِنَّ اَلْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ إِنْ تَسْمَعُوا قَوْلِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکُمْ سَبِیلَ اَلرَّشَادِ}}؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۲۲.</ref><ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۷.</ref>
[[امام حسین]]{{ع}} در [[نامه]] خود به بزرگان [[بصره]] نوشت: "و من شما را به کتاب خدا و [[سنّت]] پیامبرش فرا می‌‌خوانم،؛ چراکه (این گروه) [[سنّت پیامبر]] {{صل}} را از بین برده و [[بدعت]] (در [[دین]]) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را [[اطاعت]] کنید، شما را به [[راه راست]] [[هدایت]] می‌‌کنم"<ref>{{متن حدیث|... وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَی کِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] وَ سَلَّمَ فَإِنَّ اَلسُّنَّةَ قَدْ أُمِیتَتْ وَ إِنَّ اَلْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ إِنْ تَسْمَعُوا قَوْلِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِکُمْ سَبِیلَ اَلرَّشَادِ}}؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۲۲.</ref><ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۷.</ref>


==== راهکار (۱): [[زنده کردن اسلام]] و [[اصلاح جامعه]]، [[احیای سنت نبوی]] و [[سیره علوی]] ====
==== راهکار (۱): [[زنده کردن اسلام]]، [[احیای سنت نبوی]] و [[سیره علوی]] ====
{{همچنین|احیای دین در معارف و سیره حسینی}}
{{همچنین|احیای دین در معارف و سیره حسینی}}
در آن روز که [[خلافت]] از مسیر اصلی خود در [[سقیفه]] [[منحرف]] گردید، [[امت اسلامی]] در ورطه بسیار دشوار و [[سختی]] قرار گرفت؛ زیرا مسلمانان پس از [[رحلت رسول اکرم]] {{صل}}، خود پذیرا شدند که زمام امورشان را کسانی برعهده گیرند که نیاز به [[مشورت]] و [[پند]] و [[موعظه]] دارند و در [[حق]] [[امت]] [[خطا]] روا می‌دارند و سپس [[پوزش]] می‌طلبند. بنابراین، نتیجه چنین عملی پنجاه سال پس از فقدان [[نبی اکرم]] {{صل}} آشکار شده و زمام امور [[مسلمانان]] را کسی برعهده می‌گیرد که نه تنها در انجام [[محرمات الهی]] بی‌پرواست، بلکه [[حقد]] و [[کینه]] خویش را نسبت به [[اسلام]] و مسلمانان آشکارا ابراز داشته و -[[آرمان]]، موجودیت و امت- اسلام در معرض خطر [[واقعی]] [[قدرت]] دگرگون‌سازی که [[قادر]] بود هرچیزی را [[تغییر]] و تبدیل دهد، قرار گرفت که نظیر آن برای برخی از آیین‌های آسمانی گذشته، رخ داده بود.
در آن روز که [[خلافت]] از مسیر اصلی خود در [[سقیفه]] [[منحرف]] گردید، [[امت اسلامی]] در ورطه بسیار دشوار و [[سختی]] قرار گرفت؛ زیرا مسلمانان پس از [[رحلت رسول اکرم]] {{صل}}، خود پذیرا شدند که زمام امورشان را کسانی برعهده گیرند که نیاز به [[مشورت]] و [[پند]] و [[موعظه]] دارند و در [[حق]] [[امت]] [[خطا]] روا می‌دارند و سپس [[پوزش]] می‌طلبند. بنابراین، نتیجه چنین عملی پنجاه سال پس از فقدان [[نبی اکرم]] {{صل}} آشکار شده و زمام امور [[مسلمانان]] را کسی برعهده می‌گیرد که نه تنها در انجام [[محرمات الهی]] بی‌پرواست، بلکه [[حقد]] و [[کینه]] خویش را نسبت به [[اسلام]] و مسلمانان آشکارا ابراز داشته و -[[آرمان]]، موجودیت و امت- اسلام در معرض خطر [[واقعی]] [[قدرت]] دگرگون‌سازی که [[قادر]] بود هرچیزی را [[تغییر]] و تبدیل دهد، قرار گرفت که نظیر آن برای برخی از آیین‌های آسمانی گذشته، رخ داده بود.
خط ۱۰۲: خط ۱۱۸:
==راهبرد سوم: [[برقراری عدل]] و [[دفع و رفع ظلم]]==
==راهبرد سوم: [[برقراری عدل]] و [[دفع و رفع ظلم]]==
===هدف اول: [[مبارزه با ظلم]]===
===هدف اول: [[مبارزه با ظلم]]===
[[رسول اکرم]] {{صل}} [[رهبر]] و مبلغ بزرگ اسلام که از [[گناه]] برکنار و مورد [[حمایت]] [[الهی]] بود، امکان نداشت آرمانی بس والا و رسالتی نظیر رسالت اسلام را که خاتم همه [[رسالت‌ها]] تلقی می‌شد، بدون برنامه‌ریزی و توجه به آن، به خود وانهد و یا [[سرپرستی]] بر آن نگمارد تا [[اداره امور]] آن را برعهده گیرد و در گفتار و [[رفتار]] خالصانه عمل نماید و با استفاده از [[دانش]] و [[آگاهی]] کامل از احکامش، آن را به [[هدف]] موردنظر خود سوق دهد و برای زنده ماندن آن، از ارزشمندترین اشیایی که در [[اختیار]] دارد بگذرد، تا [[آیین خدا]] زنده و جاودان و [[برتر]] بماند.
[[رسول اکرم]] {{صل}} [[رهبر]] و مبلغ بزرگ اسلام که از [[گناه]] برکنار و مورد حمایت [[الهی]] بود، امکان نداشت آرمانی بس والا و رسالتی نظیر رسالت اسلام را که خاتم همه [[رسالت‌ها]] تلقی می‌شد، بدون برنامه‌ریزی و توجه به آن، به خود وانهد و یا [[سرپرستی]] بر آن نگمارد تا [[اداره امور]] آن را برعهده گیرد و در گفتار و [[رفتار]] خالصانه عمل نماید و با استفاده از [[دانش]] و [[آگاهی]] کامل از احکامش، آن را به [[هدف]] موردنظر خود سوق دهد و برای زنده ماندن آن، از ارزشمندترین اشیایی که در [[اختیار]] دارد بگذرد، تا [[آیین خدا]] زنده و جاودان و [[برتر]] بماند.


کسی که در رفتار رسول اکرم {{صل}} و اهل بیت او {{عم}} به بررسی بپردازد به روشنی درمی‌یابد نقشی که [[ائمه معصومین]] {{عم}} ایفا می‌کردند کاملا در [[ارتباط]] با یکدیگر و در روندی تکاملی بوده است، و آن بزرگواران [[تسلیم محض]] [[خدا]] و [[رسول]] او بوده‌اند. آن‌گاه که جمعی، دلسوزانه از [[امام حسین]] {{ع}} خواستند از رفتن به [[عراق]] خودداری کند، حضرت با اشاره به این مطلب، فرمود<ref>البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۷۶؛ تاریخ ابن عساکر در حالات امام حسین؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۱۸؛ الفتوح، ج۵، ص۷۴.</ref>: رسول‌ خدا {{صل}} به من چنین فرمانی داده و من آن را به [[اجرا]] در خواهم آورد.
کسی که در رفتار رسول اکرم {{صل}} و اهل بیت او {{عم}} به بررسی بپردازد به روشنی درمی‌یابد نقشی که [[ائمه معصومین]] {{عم}} ایفا می‌کردند کاملا در [[ارتباط]] با یکدیگر و در روندی تکاملی بوده است، و آن بزرگواران [[تسلیم محض]] [[خدا]] و [[رسول]] او بوده‌اند. آن‌گاه که جمعی، دلسوزانه از [[امام حسین]] {{ع}} خواستند از رفتن به [[عراق]] خودداری کند، حضرت با اشاره به این مطلب، فرمود<ref>البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۷۶؛ تاریخ ابن عساکر در حالات امام حسین؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۱۸؛ الفتوح، ج۵، ص۷۴.</ref>: رسول‌ خدا {{صل}} به من چنین فرمانی داده و من آن را به اجرا در خواهم آورد.


چنان‌که [[نبی اکرم]] {{صل}} در لحظه ولادت [[ابا عبدالله الحسین]] {{ع}} از [[شهادت]] آن بزرگوار به دست ستم‌پیشگان [[فاسق]]، خبر داده بود که این مسأله نزد [[مسلمانان]]، از امور [[قطعی]] به شمار می‌آمد<ref>مستدرک حاکم، ج۴، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۱۷۶؛ کنز العمال، ج۷، ص۱۰۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۸۷؛ ذخائر العقبی، ص۱۴۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۵.</ref><ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۱۹۰.</ref>.
چنان‌که [[نبی اکرم]] {{صل}} در لحظه ولادت [[ابا عبدالله الحسین]] {{ع}} از [[شهادت]] آن بزرگوار به دست ستم‌پیشگان [[فاسق]]، خبر داده بود که این مسأله نزد [[مسلمانان]]، از امور [[قطعی]] به شمار می‌آمد<ref>مستدرک حاکم، ج۴، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۱۷۶؛ کنز العمال، ج۷، ص۱۰۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۸۷؛ ذخائر العقبی، ص۱۴۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۵.</ref><ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۱۹۰.</ref>.


امام حسین {{ع}} تجسم [[رهبر الهی]] [[دینی]] بود که کلیه ارزش‌های [[پسندیده]] و [[فضایل]] والای [[اخلاقی]] در وجودش متبلور بود. امام {{ع}} نظر به [[جایگاه اجتماعی]] وی - که نواده و [[وارث نبی اکرم]] {{صل}} به شمار می‌آمد- مسئولیت این [[امت]] را برعهده داشت و در دوران [[معاویه]] کوشید امور را به گونه‌ای صلح‌آمیز [[اصلاح]] نماید، به همین دلیل با معاویه به [[احتجاج]] پرداخت و نقشه‌ها و طرح‌های او را فاش ساخت<ref>الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۸۴.</ref> و [[مسلمانان]] را به مسئولیت و نقشی که داشتند [[آگاه]] ساخت<ref>کتاب سیلم بن قیس، ص۱۶۶.</ref> و در جهت [[آماده‌سازی]] آنان برای رویارویی با [[ظلم و ستم]]، گام بلندی برداشت<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۲۷.</ref> و کوشید تا مردم را برای [[مبارزه]] با ستم‌پیشگان [[متحد]] و یکپارچه سازد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۲۷.</ref>.
امام حسین {{ع}} تجسم [[رهبر الهی]] [[دینی]] بود که کلیه ارزش‌های [[پسندیده]] و [[فضایل]] والای [[اخلاقی]] در وجودش متبلور بود. امام {{ع}} نظر به [[جایگاه اجتماعی]] وی - که نواده و [[وارث نبی اکرم]] {{صل}} به شمار می‌آمد- مسئولیت این [[امت]] را برعهده داشت و در دوران [[معاویه]] کوشید امور را به گونه‌ای صلح‌آمیز [[اصلاح]] نماید، به همین دلیل با معاویه به [[احتجاج]] پرداخت و نقشه‌ها و طرح‌های او را فاش ساخت<ref>الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۸۴.</ref> و [[مسلمانان]] را به مسئولیت و نقشی که داشتند [[آگاه]] ساخت<ref>کتاب سیلم بن قیس، ص۱۶۶.</ref> و در جهت [[آماده‌سازی]] آنان برای رویارویی با [[ظلم و ستم]]، گام بلندی برداشت<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۲۷.</ref> و کوشید تا مردم را برای [[مبارزه]] با ستم‌پیشگان [[متحد]] و یکپارچه سازد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۲۷.</ref>.
امام حسین {{ع}} آن‌گاه که در راستای تغییر اوضاع [[اجتماعی]] مسلمانان، کلیه اقدامات ممکن را انجام داد، با تمام توان و به [[اتفاق]] [[خاندان]] خویش دست به تلاشی همه‌جانبه و مهم زد تا مسلمانان را در جهت تغییر دادن وضعیت موجود فاسدشان، بیدار سازد.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۱۸۴.</ref>.
امام حسین {{ع}} آن‌گاه که در راستای تغییر اوضاع [[اجتماعی]] مسلمانان، کلیه اقدامات ممکن را انجام داد، با تمام توان و به [[اتفاق]] [[خاندان]] خویش دست به تلاشی همه‌جانبه و مهم زد تا مسلمانان را در جهت تغییر دادن وضعیت موجود فاسدشان، بیدار سازد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]]، ص۱۸۴.</ref>.


==== راهکار (۱): افشای ماهیت امویان و رسوایی واقعیت آنان ====
==== راهکار (۱): افشای ماهیت امویان و رسوایی واقعیت آنان ====
خط ۱۲۵: خط ۱۴۱:


===هدف دوم: [[تشکیل حکومت الهی]]===
===هدف دوم: [[تشکیل حکومت الهی]]===
[[خلافت معاویه]]، [[فساد]] و [[تباهی]] و [[ظلم و جور]] را در [[جامعه]] گسترش داد و از سویی، موجب [[تحریف]] و واژگون شدن [[حقایق دین]] در جامعه گردید. به گونه‌ای که وی به عنوان [[جانشین]] و [[وصی پیامبر]]{{صل}} بر [[کرسی خلافت]] تکیه زد و هزاران [[منبر]] برای [[سب علی بن ابی طالب]] به وجود آورد. عمق [[فاجعه]] را کسی جز [[حسین بن علی]] پس از [[هلاکت معاویه]] [[درک]] نکرد [[حکومت موروثی]] یزید که مورد [[اعتراض]] بعضی از شیوخ و بزرگان آن [[زمان]] بود، گویای [[حقیقت]] پنهان فاجعه نبود. [[امام حسین]]{{ع}} پس از شنیدن طرح [[خلافت یزید]] فرمود: {{متن حدیث|وَ عَلَى الْإِسْلامِ السَّلامُ إذْ قَد بُلِيَتِ الامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ يَزيدَ}}<ref>«دیگر باید فاتحه اسلام را خواند چراکه مسلمانان به فرمانروایی مثل یزید گرفتار شدند» لهوف، ص۲۰.</ref>.
[[امام]]{{ع}} سپردن [[خلافت]] را به شخصی، مثل یزید بزرگ‌ترین [[مصیبت]] [[جامعه اسلامی]] می‌داند. امام{{ع}} با [[ژرف‌اندیشی]] و عمق‌نگری، بلای [[اسلام]] را در [[جامعه دینی]] [[حاکمیت]] فرد [[ظالم]] و فاسقی مثل یزید می‌داند. امام{{ع}} در معرفی یزید می‌فرماید:
{{متن حدیث|يَزيدُ رَجُلٌ شارِبُ الْخَمْرِ وَ قاتِلُ النَّفْسِ الْمُحْتَرَمةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ}}<ref>«یزید مردی است شراب‌خوار که دستش به خون افراد بی‌گناه آلوده است او علناً مرتکب فسق و فجور می‌شود» ارشاد، ص۲۰۰.</ref>.
خلافت در آن عصر [[رهبری جامعه اسلامی]] و به تعبیری [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} را در اذهان به همراه داشت. امام حسین{{ع}} [[دین]] و خلافت و [[امامت]] و [[رهبری]] بر جامعه اسلامی را دستخوش [[هوسرانی]] و ظلم و جور می‌دید؛ لذا لحظه‌ای نه از [[مخالفت]] و عدم [[بیعت]] کوتاه آمد و نه از [[آگاه کردن]] [[افکار عمومی]] و [[مبارزه]] حق‌طلبانه دست برداشت.
امام حسین{{ع}} وضعیت حکومت و طریقه خلافت را غیر قابل [[تحمل]] می‌داند، در [[منزل]] [[بیضه]] می‌فرماید: {{متن حدیث|أَلَا هَؤُلَاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّيْطانِ وَ تَرَكُوا طاعَةَ الرَّحْمنِ وَاظَهَرُوا الفَسادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَاسْتَأْثَرُوا بِالْفَىْ‌ءِ وَ احَلُّوا حَرامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلالَهُ وَ أَنَا مِمَّنْ غَیْرِهِ}}<ref>«مردم، آگاه باشید اینان [بنی‌امیه] اطاعت خدا را ترک و پیروی از شیطان را در پیش گرفتند، فساد را ترویج و حدود الهی را تعطیل نموده و فیء را [که مختص به خاندان پیامبر{{صل}} است] به خود اختصاص دادند حلال خدا را حرام و اوامر و نواهی الهی را تغییر دادند و من به رهبری جامعه مسلمانان از این مفسدان که دین جدم را تغییر دادند شایسته‌ترم» تاریخ طبری، ج۷، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[محمد سلمانی کیاسری|سلمانی کیاسری، محمد]]، [[امام حسین اصلاح‌طلب بزرگ (مقاله)|مقاله «امام حسین اصلاح‌طلب بزرگ»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]]، ص۸۷.</ref>
===هدف سوم: [[اجرای قانون الهی]] ([[اجرای دین]])===
===هدف سوم: [[اجرای قانون الهی]] ([[اجرای دین]])===
[[امام حسین]]{{ع}} در نامه‌ای که همراه [[مسلم بن عقیل]] به [[کوفیان]] نوشت، [[رسالت]] [[امامت]] را اینگونه ترسیم فرمود: "به جانم [[سوگند]]! امام و [[پیشوا]] تنها کسی است که به [[کتاب خدا]] عمل کند و [[عدل و داد]] را بر پا دارد، [[دین حق]] را پذیرفته و خود را [[وقف]] [[راه خدا]] کند"<ref>{{متن حدیث|... فَلَعَمْرِی مَا اَلْإِمَامُ إِلاَّ اَلْعَامِلُ بِالْکِتَابِ وَ اَلْآخِذُ بِالْقِسْطِ، وَ اَلدَّائِنُ بِالْحَقِّ وَ اَلْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَی ذَاتِ اَللَّهِ وَ اَلسَّلاَمُ}}؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۴۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۷.</ref>
[[امام حسین]]{{ع}} در نامه‌ای که همراه [[مسلم بن عقیل]] به [[کوفیان]] نوشت، [[رسالت]] [[امامت]] را اینگونه ترسیم فرمود: "به جانم [[سوگند]]! امام و [[پیشوا]] تنها کسی است که به [[کتاب خدا]] عمل کند و [[عدل و داد]] را بر پا دارد، [[دین حق]] را پذیرفته و خود را [[وقف]] [[راه خدا]] کند"<ref>{{متن حدیث|... فَلَعَمْرِی مَا اَلْإِمَامُ إِلاَّ اَلْعَامِلُ بِالْکِتَابِ وَ اَلْآخِذُ بِالْقِسْطِ، وَ اَلدَّائِنُ بِالْحَقِّ وَ اَلْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَی ذَاتِ اَللَّهِ وَ اَلسَّلاَمُ}}؛ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص۳۴۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۷.</ref>
خط ۱۳۳: خط ۱۵۸:
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:1100812.jpg|22px]] [[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، '''[[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱''']]
# [[پرونده:1100812.jpg|22px]] [[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، '''[[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱''']]
# [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰''']]
# [[پرونده:151919.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۵''']]
# [[پرونده:151919.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۵''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش امنیت در نهضت حسینی (مقاله)|'''نقش امنیت در نهضت حسینی''']]
# [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[محمد سلمانی کیاسری|سلمانی کیاسری، محمد]]، [[امام حسین اصلاح‌طلب بزرگ - سلمانی کیاسری ۱ (مقاله)|'''امام حسین اصلاح‌طلب بزرگ''']]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۸٬۲۹۵

ویرایش