←امام حسین {{ع}} الگوی عمل
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
یکی از ویژگیهای موجود [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} در [[جهان]] [[خلقت]]، این است که آنان محل نزول و فرود [[ملائکه]] هستند؛ چنانکه در روایتی آمده است: «بدرستی که فرشتهای از [[آسمان]] به صورت یک پرنده بر پیامبر فرود آمد و بر دست پیامبر نشسته و به ایشان به عنوان [[نبوت]] [[سلام]] کرد، سپس بر روی دست [[علی]] {{ع}} نشست و بر وی به عنوان [[وصی پیامبر]] سلام کرد. سپس بر روی دست حسن و حسین {{عم}} نشست و بر ایشان به عنوان [[خلافت]] سلام کرد. پیامبر {{صل}} فرمود: چرا بر دست فلانی ننشستی؟! گفت: من بر روی زمینی که در آن [[خداوند]] را [[نافرمانی]] کنند، نمینشینم، پس چگونه ممکن است بر روی دستی که خداوند را [[معصیت]] کرده، بنشینم»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ مَلَكاً نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ عَلَى صِفَةِ الطَّيْرِ فَقَعَدَ عَلَى يَدِ النَّبِيِّ {{صل}} فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَى يَدِ عَلِيٍّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالْوَصِيَّةِ وَ عَلَى يَدِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمَا بِالْخِلَافَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} لِمَ لَمْ تَقْعُدْ عَلَى يَدِ فُلَانٍ فَقَالَ لَا أَقْعُدُ فِي أَرْضٍ عُصِيَ عَلَيْهَا اللَّهُ فَكَيْفَ أَقْعُدُ عَلَى يَدٍ عَصَتِ اللَّهَ}}؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۹۱.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۱۸.</ref> | یکی از ویژگیهای موجود [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} در [[جهان]] [[خلقت]]، این است که آنان محل نزول و فرود [[ملائکه]] هستند؛ چنانکه در روایتی آمده است: «بدرستی که فرشتهای از [[آسمان]] به صورت یک پرنده بر پیامبر فرود آمد و بر دست پیامبر نشسته و به ایشان به عنوان [[نبوت]] [[سلام]] کرد، سپس بر روی دست [[علی]] {{ع}} نشست و بر وی به عنوان [[وصی پیامبر]] سلام کرد. سپس بر روی دست حسن و حسین {{عم}} نشست و بر ایشان به عنوان [[خلافت]] سلام کرد. پیامبر {{صل}} فرمود: چرا بر دست فلانی ننشستی؟! گفت: من بر روی زمینی که در آن [[خداوند]] را [[نافرمانی]] کنند، نمینشینم، پس چگونه ممکن است بر روی دستی که خداوند را [[معصیت]] کرده، بنشینم»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ مَلَكاً نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ عَلَى صِفَةِ الطَّيْرِ فَقَعَدَ عَلَى يَدِ النَّبِيِّ {{صل}} فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَى يَدِ عَلِيٍّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالْوَصِيَّةِ وَ عَلَى يَدِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمَا بِالْخِلَافَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} لِمَ لَمْ تَقْعُدْ عَلَى يَدِ فُلَانٍ فَقَالَ لَا أَقْعُدُ فِي أَرْضٍ عُصِيَ عَلَيْهَا اللَّهُ فَكَيْفَ أَقْعُدُ عَلَى يَدٍ عَصَتِ اللَّهَ}}؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۹۱.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۱۸.</ref> | ||
== | == صولت شکن [[یهود]] == | ||
در [[جریان مباهله]]، [[رهبر]] [[اسلام]] | در [[جریان مباهله]]، [[رهبر]] [[اسلام]] حضرت [[محمد مصطفی]] {{صل}} [[مسیحیان نجران]] را برای [[پذیرش اسلام]] [[دعوت]] کرد؛ اما آنان حاضر شدند نخست با [[رسول خدا]] [[مذاکره]] کنند و از نزدیک با آن [[حضرت]] آشنا شوند؛ لذا جمعی از [[دانشمندان]] آنان که تقریباً هفتاد نفر بودند و برخی از ناظرین که جمعاً حدود سیصد نفر میشدند و در رأس این [[جماعت]] دو نفر به نامهای: «[[سید]]» و «عاقب» و طبق بیان بعضی از [[مفسرین]] «[[جاثلیق]]» و «[[علقمه]]» بودند، برای مذاکره حضور یافتند. | ||
در این هنگام، [[خداوند متعال]] این [[آیات]] [[نورانی]] را برای حضرت نازل فرمود: | در این هنگام، [[خداوند متعال]] این [[آیات]] [[نورانی]] را برای حضرت نازل فرمود: | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
[[حضرت محمد]] {{صل}} آنها را [[دعوت به اسلام]] کرد ولی آنان [[اسلام]] را نپذیرفتند. [[حضرت]] فرمود: من شما را [[مجازات]] خواهم کرد. آنان گفتند: ما نیروی [[جنگ]] با [[اعراب]] را نداریم بلکه با شما بر این اساس [[صلح]] میکنیم که در هر سال برای شما دو هزار حُلّه بدهیم. [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} این پیشنهاد را پذیرفت و [[صلحنامه]] را نوشت و مهر و [[امضا]] نمود.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۱۹.</ref> | [[حضرت محمد]] {{صل}} آنها را [[دعوت به اسلام]] کرد ولی آنان [[اسلام]] را نپذیرفتند. [[حضرت]] فرمود: من شما را [[مجازات]] خواهم کرد. آنان گفتند: ما نیروی [[جنگ]] با [[اعراب]] را نداریم بلکه با شما بر این اساس [[صلح]] میکنیم که در هر سال برای شما دو هزار حُلّه بدهیم. [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} این پیشنهاد را پذیرفت و [[صلحنامه]] را نوشت و مهر و [[امضا]] نمود.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۱۹.</ref> | ||
== | == محب خدا و پیامبر {{صل}} == | ||
در کتب معتبر [[اهل]] [[تشیّع]] و [[تسنن]]، [[روایات]] فراوانی وجود دارد که [[رسول خدا]] {{صل}} فرموده است: «[[محب]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]]، محب من است و هر کس که محب من باشد محب [[خداوند]] است. [[دشمنان]] آنان، [[دشمن]] من هستند، هر کس که دشمن من باشد، دشمن خداوند است»<ref>حافظ نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزواید، ج۹، ص۱۷۹.</ref>. | در کتب معتبر [[اهل]] [[تشیّع]] و [[تسنن]]، [[روایات]] فراوانی وجود دارد که [[رسول خدا]] {{صل}} فرموده است: «[[محب]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]]، محب من است و هر کس که محب من باشد محب [[خداوند]] است. [[دشمنان]] آنان، [[دشمن]] من هستند، هر کس که دشمن من باشد، دشمن خداوند است»<ref>حافظ نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزواید، ج۹، ص۱۷۹.</ref>. | ||
در این رابطه به چند نمونه از روایات اشاره میکنیم: | در این رابطه به چند نمونه از روایات اشاره میکنیم: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
[[سلمان فارسی]] گوید پیامبر {{صل}} فرمود: «کسی که حسن و حسین را دوست بدارد، من او را دوست میدارم، و کسی را که من دوست داشته باشم، [[خداوند]] نیز او را [[دوست]] دارد، و هر کس را که خداوند دوست داشته باشد، او را وارد [[بهشت]] برین میکند و هر کسی را که من او را [[دشمن]] بدارم، خداوند او را دشمن خواهد داشت، و هر کسی که خداوند او را دشمن بدارد، او را داخل [[دوزخ]] میکند».<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ مَنْ احَبَّهُمَا احْبَبْتُهُ، وَ مَنْ احْبَبْتُهُ احَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ احَبَّهُ اللَّهُ ادْخَلَهُ جَنَّاتِ النَّعِيمِ، وَ مَنْ ابْغَضْتُهُ وَ مَنْ ابْغَضْتُهُ َا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ مَنْ ابْغَضَهُ اللَّهُ، ادْخَلَهُ جَهَنَّمَ وَ لَهُ عَذابٌ مُقيمٌ}}؛ حافظ نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزواید، ج۹، ص۱۸۱؛ صحیح بخاری، باب فضائل اصحاب النبی، ج۴ و ۶، ص۲۴-۲۶؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب اهل بیت، فضائل امام حسن و امام حسین {{عم}}</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۱.</ref> | [[سلمان فارسی]] گوید پیامبر {{صل}} فرمود: «کسی که حسن و حسین را دوست بدارد، من او را دوست میدارم، و کسی را که من دوست داشته باشم، [[خداوند]] نیز او را [[دوست]] دارد، و هر کس را که خداوند دوست داشته باشد، او را وارد [[بهشت]] برین میکند و هر کسی را که من او را [[دشمن]] بدارم، خداوند او را دشمن خواهد داشت، و هر کسی که خداوند او را دشمن بدارد، او را داخل [[دوزخ]] میکند».<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ مَنْ احَبَّهُمَا احْبَبْتُهُ، وَ مَنْ احْبَبْتُهُ احَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ احَبَّهُ اللَّهُ ادْخَلَهُ جَنَّاتِ النَّعِيمِ، وَ مَنْ ابْغَضْتُهُ وَ مَنْ ابْغَضْتُهُ َا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ مَنْ ابْغَضَهُ اللَّهُ، ادْخَلَهُ جَهَنَّمَ وَ لَهُ عَذابٌ مُقيمٌ}}؛ حافظ نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزواید، ج۹، ص۱۸۱؛ صحیح بخاری، باب فضائل اصحاب النبی، ج۴ و ۶، ص۲۴-۲۶؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب اهل بیت، فضائل امام حسن و امام حسین {{عم}}</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۱.</ref> | ||
== | == گل بهشت == | ||
در این [[جهان]]، خداوند عالَم، موجودات گوناگونی را [[آفریده]] است، یکی از آن موجودات، گلهای [[معطر]] و زیباست که [[انسان]] به آنها علاقه فراوان دارد، لکن [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} گلهایی هستند که در سرتاسر عالم، جلوه کرده و نورهایی هستند که [[عالم دنیا]] و [[آخرت]] را نورافشانی نمودهاند؛ چنانکه [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «[[پیامبر]] فرمود: امام حسن و امام حسین {{عم}} گلهای خداوند هستند. برخی، سؤال کردند ای رسول خدا! آیا این دو را دوست میداری؟؟ پیامبر {{صل}} فرمود: چرا دوست نداشته باشم، این دو گلهای من در [[دنیا]] میباشند».<ref>{{متن حدیث|إِنَّكُمَا مِنْ رَيْحَانِ اللَّهِ... فَقَالَ قَوْمٌ أَ تُحِبُّهُمَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مَا لِي لَا أُحِبُّ رَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا}}</ref>. | در این [[جهان]]، خداوند عالَم، موجودات گوناگونی را [[آفریده]] است، یکی از آن موجودات، گلهای [[معطر]] و زیباست که [[انسان]] به آنها علاقه فراوان دارد، لکن [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} گلهایی هستند که در سرتاسر عالم، جلوه کرده و نورهایی هستند که [[عالم دنیا]] و [[آخرت]] را نورافشانی نمودهاند؛ چنانکه [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «[[پیامبر]] فرمود: امام حسن و امام حسین {{عم}} گلهای خداوند هستند. برخی، سؤال کردند ای رسول خدا! آیا این دو را دوست میداری؟؟ پیامبر {{صل}} فرمود: چرا دوست نداشته باشم، این دو گلهای من در [[دنیا]] میباشند».<ref>{{متن حدیث|إِنَّكُمَا مِنْ رَيْحَانِ اللَّهِ... فَقَالَ قَوْمٌ أَ تُحِبُّهُمَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مَا لِي لَا أُحِبُّ رَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا}}</ref>. | ||
[[شریف رضی]] گوید: {{عربی|تشبه بالريحان لان الولد يشم و يضم كما يشم الريحان و اصل الريحان مأخوذ من الشيء الذي يتروح إليه و يتنفس من الكرب به}}<ref>بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۸۱؛ مجمع الزواید، ج۹، ص۱۸۱؛ عبدالرحمان سیوطی، تاریخ خلفا، باب فضائل اصحاب النبی، ج۴ و ۶.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۲.</ref> | [[شریف رضی]] گوید: {{عربی|تشبه بالريحان لان الولد يشم و يضم كما يشم الريحان و اصل الريحان مأخوذ من الشيء الذي يتروح إليه و يتنفس من الكرب به}}<ref>بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۸۱؛ مجمع الزواید، ج۹، ص۱۸۱؛ عبدالرحمان سیوطی، تاریخ خلفا، باب فضائل اصحاب النبی، ج۴ و ۶.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۲.</ref> | ||
== بر | == بر دوش پیامبر {{صل}} == | ||
[[نسائی]] از [[عبدالله بن شاذان]] از ابیه نقل میکند که گفت: «روزی، [[پیامبراکرم]] {{صل}} در یکی از نمازهای عشا به همراه امام حسن {{ع}} به [[مسجد]] آمدند. [[حضرت]] به [[محراب]] رفتند و [[امام حسن]] را در کنار خود نهاد. سپس [[تکبیر]] گفت و به [[نماز]] ایستاد و هنگامی که در نماز به [[سجده]] رفتند و سجده را طولانی کردند؛ پدرم گفت: من سرم را از سجده برداشتم و دیدم پسری بر [[دوش پیامبر]] سوار شده است، در حالی که [[پیامبر]] در سجده است و من دوباره به سجده برگشتم. هنگامی که پیامبر نماز را تمام کرد؛ [[مردم]] گفتند: ای [[رسول خدا]]! در میان نماز، سجده را طولانی فرمودی تا اینکه [[گمان]] کردیم که امری حادث شده یا بر تو [[وحی]] نازل میشود! پیامبر {{صل}} فرمود: هیچ کدام از آنها رخ نداده؛ بلکه پسرم [[حسن]] بر دوشم سوار بود؛ لذا [[کراهت]] داشتم که در پایین آوردن او [[شتاب]] کنم»<ref>{{متن حدیث|خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فِي إِحْدَى صَلَاتَيِ الْعِشَاءِ وَ هُوَ حَامِلٌ حَسَناً فَتَقَدَّمَ النَّبِيُّ {{صل}} فَوَضَعَهُ ثُمَّ كَبَّرَ لِلصَّلَاةِ فَصَلَّى فَسَجَدَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِهِ سَجْدَةً فَأَطَالَهَا قَالَ أَبِي فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا الصَّبِيُّ عَلَى ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ هُوَ سَاجِدٌ فَرَجَعْتُ إِلَى سُجُودِي فَلَمَّا قَضَى رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الصَّلَاةَ قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} إِنَّكَ سَجَدْتَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِكَ سَجْدَةً أَطَلْتَهَا حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ قَدْ حَدَثَ أَمْرٌ أَوْ أَنَّهُ يُوحَى إِلَيْكَ قَالَ كُلُّ ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ وَ لَكِنَّ ابْنِي ارْتَحَلَنِي فَكَرِهْتُ أَنْ أُعَجِّلَهُ حَتَّى يَقْضِيَ حَاجَتَهُ}}؛ سیوطی، تاریخ خلفا، ص۷۳؛ اسدالغابة، ج۲، ص۱۱، ماده حسن.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۳.</ref> | [[نسائی]] از [[عبدالله بن شاذان]] از ابیه نقل میکند که گفت: «روزی، [[پیامبراکرم]] {{صل}} در یکی از نمازهای عشا به همراه امام حسن {{ع}} به [[مسجد]] آمدند. [[حضرت]] به [[محراب]] رفتند و [[امام حسن]] را در کنار خود نهاد. سپس [[تکبیر]] گفت و به [[نماز]] ایستاد و هنگامی که در نماز به [[سجده]] رفتند و سجده را طولانی کردند؛ پدرم گفت: من سرم را از سجده برداشتم و دیدم پسری بر [[دوش پیامبر]] سوار شده است، در حالی که [[پیامبر]] در سجده است و من دوباره به سجده برگشتم. هنگامی که پیامبر نماز را تمام کرد؛ [[مردم]] گفتند: ای [[رسول خدا]]! در میان نماز، سجده را طولانی فرمودی تا اینکه [[گمان]] کردیم که امری حادث شده یا بر تو [[وحی]] نازل میشود! پیامبر {{صل}} فرمود: هیچ کدام از آنها رخ نداده؛ بلکه پسرم [[حسن]] بر دوشم سوار بود؛ لذا [[کراهت]] داشتم که در پایین آوردن او [[شتاب]] کنم»<ref>{{متن حدیث|خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فِي إِحْدَى صَلَاتَيِ الْعِشَاءِ وَ هُوَ حَامِلٌ حَسَناً فَتَقَدَّمَ النَّبِيُّ {{صل}} فَوَضَعَهُ ثُمَّ كَبَّرَ لِلصَّلَاةِ فَصَلَّى فَسَجَدَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِهِ سَجْدَةً فَأَطَالَهَا قَالَ أَبِي فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا الصَّبِيُّ عَلَى ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ هُوَ سَاجِدٌ فَرَجَعْتُ إِلَى سُجُودِي فَلَمَّا قَضَى رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الصَّلَاةَ قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} إِنَّكَ سَجَدْتَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِكَ سَجْدَةً أَطَلْتَهَا حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ قَدْ حَدَثَ أَمْرٌ أَوْ أَنَّهُ يُوحَى إِلَيْكَ قَالَ كُلُّ ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ وَ لَكِنَّ ابْنِي ارْتَحَلَنِي فَكَرِهْتُ أَنْ أُعَجِّلَهُ حَتَّى يَقْضِيَ حَاجَتَهُ}}؛ سیوطی، تاریخ خلفا، ص۷۳؛ اسدالغابة، ج۲، ص۱۱، ماده حسن.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۳.</ref> | ||
== | == آقای جوانان بهشت == | ||
در [[روایات]] فراوانی از | در [[روایات]] فراوانی از منابع شیعه و [[اهل سنت]] رسیده است که امام حسن و [[حسین]] {{عم}}، آقای جوانان اهل بهشت هستند؛ چنان که [[حذیفه]] از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} چنین نقل میکند: {{متن حدیث|أَ مَا رَأَيْتَ الْعَارِضَ الَّذِي عَرَضَ لِي قُلْتُ بَلَى قَالَ ذَاكَ مَلَكٌ لَمْ يَهْبِطْ إِلَى الْأَرْضِ قَبْلَ السَّاعَةِ فَاسْتَأْذَنَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يُسَلِّمَ عَلَيَّ وَ يُبَشِّرَنِي أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَنَّ فَاطِمَةَ سَيِّدِهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}<ref>«آیا ندیدی آنچه بر من عارض شد؟ گفتم: چرا؟ پیامبر {{صل}} فرمود: این فرشته، تاکنون به زمین فرود نیامده است، اکنون از خداوند متعال اجازه خواسته که به من سلام کند و بشارت بدهد که امام حسن و امام حسین {{عم}} آقایان جوانان بهشت هستند و مادرشان فاطمه، سیده زنان اهل بهشت است» مسند، زید بن علی، ص۴۶۱ و ۴۶۲؛ الاحکام، ج۱، امام یحیی بن الحسین، ص۴؛ المبسوط، ج۱۶۱، سرخی، ص۱۲۲؛ فضائل صحابة، امام احمد بن حنبل، ص۲۰، ۵۸ و ۷۶؛ مسند، امام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۴.</ref> | ||
{{متن حدیث|أَ مَا رَأَيْتَ الْعَارِضَ الَّذِي عَرَضَ لِي قُلْتُ بَلَى قَالَ ذَاكَ مَلَكٌ لَمْ يَهْبِطْ إِلَى الْأَرْضِ قَبْلَ السَّاعَةِ فَاسْتَأْذَنَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يُسَلِّمَ عَلَيَّ وَ يُبَشِّرَنِي أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَنَّ فَاطِمَةَ سَيِّدِهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}<ref>«آیا ندیدی آنچه بر من عارض شد؟ گفتم: چرا؟ پیامبر {{صل}} فرمود: این فرشته، تاکنون به زمین فرود نیامده است، اکنون از خداوند متعال اجازه خواسته که به من سلام کند و بشارت بدهد که امام حسن و امام حسین {{عم}} آقایان جوانان بهشت هستند و مادرشان فاطمه، سیده زنان اهل بهشت است» مسند، زید بن علی، ص۴۶۱ و ۴۶۲؛ الاحکام، ج۱، امام یحیی بن الحسین، ص۴؛ المبسوط، ج۱۶۱، سرخی، ص۱۲۲؛ فضائل صحابة، امام احمد بن حنبل، ص۲۰، ۵۸ و ۷۶؛ مسند، امام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۴.</ref> | |||
== | == زینت عرش == | ||
در [[آیات]] و [[روایات]] متعدد، [[خداوند متعال]]، بزرگی و [[کرامت انسان]] را در [[تقوا]] و رعایت [[عدالت]] دانسته و [[جوامع بشری]] را به رعایت این دو [[دعوت]] میکند. [[امام حسن]] و [[حسین]] {{عم}}، به خاطر تقوا و [[پرهیزکاری]] که داشتند، [[زینت]] [[عرش الهی]] به شمار رفتهاند؛ چنان که در روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} چنین آمده است: «هنگامی که [[روز قیامت]] برپا و [[عرش]] [[رحمان]] به تمام زینتها مزین شود، دو [[منبر]] از [[نور]] آورده میشود که طول آن دویست میل است؛ یکی را به سمت راست عرش و دیگری را بر سمت چپ عرش میگذارند، سپس [[حسن]] و حسین را میآورند تا [[خداوند]] عرش خود را به آنها مزین فرماید؛ مانند [[زن]] که او را گوشواره مزین کرده است»<ref>{{متن حدیث|إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ زَيَّنَ عَرْشَ الرَّحْمَنِ بِكُلِّ زِينَةٍ ثُمَّ يُؤْتَى بِمِنْبَرَيْنِ مِنْ نُورٍ طُولُهُمَا مِائَةُ مِيلٍ فَيُوضَعُ أَحَدُهُمَا عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ وَ الْآخَرُ عَنْ يَسَارِ الْعَرْشِ ثُمَّ يَأْتِي الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ يُزَيِّنُ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهِمَا عَرْشَهُ كَمَا تَزَيِّنُ الْمَرْأَةَ قُرْطَاهَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۵.</ref> | در [[آیات]] و [[روایات]] متعدد، [[خداوند متعال]]، بزرگی و [[کرامت انسان]] را در [[تقوا]] و رعایت [[عدالت]] دانسته و [[جوامع بشری]] را به رعایت این دو [[دعوت]] میکند. [[امام حسن]] و [[حسین]] {{عم}}، به خاطر تقوا و [[پرهیزکاری]] که داشتند، [[زینت]] [[عرش الهی]] به شمار رفتهاند؛ چنان که در روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} چنین آمده است: «هنگامی که [[روز قیامت]] برپا و [[عرش]] [[رحمان]] به تمام زینتها مزین شود، دو [[منبر]] از [[نور]] آورده میشود که طول آن دویست میل است؛ یکی را به سمت راست عرش و دیگری را بر سمت چپ عرش میگذارند، سپس [[حسن]] و حسین را میآورند تا [[خداوند]] عرش خود را به آنها مزین فرماید؛ مانند [[زن]] که او را گوشواره مزین کرده است»<ref>{{متن حدیث|إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ زَيَّنَ عَرْشَ الرَّحْمَنِ بِكُلِّ زِينَةٍ ثُمَّ يُؤْتَى بِمِنْبَرَيْنِ مِنْ نُورٍ طُولُهُمَا مِائَةُ مِيلٍ فَيُوضَعُ أَحَدُهُمَا عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ وَ الْآخَرُ عَنْ يَسَارِ الْعَرْشِ ثُمَّ يَأْتِي الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ يُزَيِّنُ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهِمَا عَرْشَهُ كَمَا تَزَيِّنُ الْمَرْأَةَ قُرْطَاهَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۵.</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۰: | ||
در روایات متعددی وارد شده است که [[امام حسین]] {{ع}} زینت بهشت محسوب میشود، ما فقط به نقل یک [[روایت]] بسنده میکنیم: «هنگامی که بهشت صدا میزند پروردگارا! ساکنان من همه [[فقیران]] و بیچارگانند! خطاب میرسد آیا با این که حسن و حسین {{عم}} ساکنان تواند؛ هنوز [[راضی]] نیستی؟!»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ الْجَنَّةَ قَالَتْ يَا رَبِّ أَسْكَنْتَنِي الضُّعَفَاءَ وَ الْمَسَاكِينَ فَقَالَ اللَّهُ لَهَا أَ لَا تَرْضَيْنَ أَنِّي زَيَّنْتُ أَرْكَانَكِ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ {{عم}}؟}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۶.</ref> | در روایات متعددی وارد شده است که [[امام حسین]] {{ع}} زینت بهشت محسوب میشود، ما فقط به نقل یک [[روایت]] بسنده میکنیم: «هنگامی که بهشت صدا میزند پروردگارا! ساکنان من همه [[فقیران]] و بیچارگانند! خطاب میرسد آیا با این که حسن و حسین {{عم}} ساکنان تواند؛ هنوز [[راضی]] نیستی؟!»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ الْجَنَّةَ قَالَتْ يَا رَبِّ أَسْكَنْتَنِي الضُّعَفَاءَ وَ الْمَسَاكِينَ فَقَالَ اللَّهُ لَهَا أَ لَا تَرْضَيْنَ أَنِّي زَيَّنْتُ أَرْكَانَكِ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ {{عم}}؟}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۶.</ref> | ||
== | == نور خدا == | ||
تمام [[معصومین]] {{عم}} [[نور خداوند]] هستند، مخصوصاً وجود بابرکت [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}}. اگر کسی به سوی [[نور]]، حرکت کند، باید دارای [[عدالت]]، [[تقوا]] و [[رهایی]] از [[هواهای نفسانی]] باشد؛ زیرا با [[گناه]] و [[معصیت]] که [[ظلمت]] و [[تاریکی]] است - رسیدن به نور امکان ندارد؛ لذا در [[آیات]] و [[روایات]] متعدد آمده است که نور [[امامان]] سبب [[هدایت]] است: از [[پیامبر]] {{صل}} نقل شده است که فرمود: «هنگامی که [[خداوند]]، [[بهشت]] را از نور خود آفرید، سپس آن نور را پراکنده کرد، به من و [[فاطمه]] یک سوم از آن نور رسید و به [[علی]] و [[اهل]] بیتش یک سوم از آن نور رسید. پس به هر کسی که از آن نور برسد، به [[ولایت]] [[آل محمد]] {{صل}} هدایت پیدا میکند و به کسی که از آن نور نرسد، به ولایت آل محمد {{صل}}، [[گمراه]] میشود»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ وَجْهِهِ ثُمَّ أَخَذَ ذَلِكَ النُّورَ فَقَذَفَهُ فَأَصَابَنِي ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ فَاطِمَةَ ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ عَلِيّاً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ ثُلُثُ النُّورِ فَمَنْ أَصَابَهُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ اهْتَدَى إِلَى وَلَايَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَنْ لَمْ يُصِبْهُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ ضَلَّ عَنْ وَلَايَةِ آلِ مُحَمَّدِ}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۷.</ref> | تمام [[معصومین]] {{عم}} [[نور خداوند]] هستند، مخصوصاً وجود بابرکت [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}}. اگر کسی به سوی [[نور]]، حرکت کند، باید دارای [[عدالت]]، [[تقوا]] و [[رهایی]] از [[هواهای نفسانی]] باشد؛ زیرا با [[گناه]] و [[معصیت]] که [[ظلمت]] و [[تاریکی]] است - رسیدن به نور امکان ندارد؛ لذا در [[آیات]] و [[روایات]] متعدد آمده است که نور [[امامان]] سبب [[هدایت]] است: از [[پیامبر]] {{صل}} نقل شده است که فرمود: «هنگامی که [[خداوند]]، [[بهشت]] را از نور خود آفرید، سپس آن نور را پراکنده کرد، به من و [[فاطمه]] یک سوم از آن نور رسید و به [[علی]] و [[اهل]] بیتش یک سوم از آن نور رسید. پس به هر کسی که از آن نور برسد، به [[ولایت]] [[آل محمد]] {{صل}} هدایت پیدا میکند و به کسی که از آن نور نرسد، به ولایت آل محمد {{صل}}، [[گمراه]] میشود»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ وَجْهِهِ ثُمَّ أَخَذَ ذَلِكَ النُّورَ فَقَذَفَهُ فَأَصَابَنِي ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ فَاطِمَةَ ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ عَلِيّاً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ ثُلُثُ النُّورِ فَمَنْ أَصَابَهُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ اهْتَدَى إِلَى وَلَايَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَنْ لَمْ يُصِبْهُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ ضَلَّ عَنْ وَلَايَةِ آلِ مُحَمَّدِ}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۷.</ref> | ||
== | == محرومان از شفاعت == | ||
در [[احادیث]] متعدد وارد شده که در [[روز قیامت]] وقتی که [[مردم]] وارد [[محشر]] میگردند، گروهی، از [[شفاعت]] معصومین {{عم}} و [[پیامبراکرم]] {{صل}} محرومند، بر طبق روایات فراوان، علت [[محرومیت]] آنها عدم توجه به امام حسن و امام حسین {{عم}} است، چنان که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «[[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: کسی که با [[حسن]] و [[حسین]] [[دشمنی]] کند، در روز قیامت در حالی میآید که در صورت او گوشت وجود ندارد و هرگز شفاعت من به او نمیرسد»<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: مَنْ أَبْغَضَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَيْسَ عَلَى وَجْهِهِ لَحْمٌ وَ لَمْ تَنَلْهُ شَفَاعَتِي}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۷۰.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۸.</ref> | در [[احادیث]] متعدد وارد شده که در [[روز قیامت]] وقتی که [[مردم]] وارد [[محشر]] میگردند، گروهی، از [[شفاعت]] معصومین {{عم}} و [[پیامبراکرم]] {{صل}} محرومند، بر طبق روایات فراوان، علت [[محرومیت]] آنها عدم توجه به امام حسن و امام حسین {{عم}} است، چنان که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «[[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: کسی که با [[حسن]] و [[حسین]] [[دشمنی]] کند، در روز قیامت در حالی میآید که در صورت او گوشت وجود ندارد و هرگز شفاعت من به او نمیرسد»<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: مَنْ أَبْغَضَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَيْسَ عَلَى وَجْهِهِ لَحْمٌ وَ لَمْ تَنَلْهُ شَفَاعَتِي}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۷۰.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۲۸.</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۷: | ||
همچنین فرمود: «هر کس میخواهد از سر تا گردن به رسول خدا {{صل}} بنگرد، پس به حسن بنگرد و هر کس میخواهد از گردن به پایین به رسول خدا {{صل}} بنگرد، به حسین بنگرد. این دو شباهت [[پیامبر]] را در میان خود تقسیم کردهاند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى وَجْهِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} مِنْ رَأْسِهِ إِلَى عُنُقِهِ، فَليَنْظُر إِلَى الْحَسَنِ، وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مَا لَدُنَّ عُنُقِهِ إِلَى رِجْلِهِ، فَلْيَنْظُرْ إِلَى الْحُسَيْنِ، إِقْتَسَمَاهُ}}؛ کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۹۵.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۰.</ref> | همچنین فرمود: «هر کس میخواهد از سر تا گردن به رسول خدا {{صل}} بنگرد، پس به حسن بنگرد و هر کس میخواهد از گردن به پایین به رسول خدا {{صل}} بنگرد، به حسین بنگرد. این دو شباهت [[پیامبر]] را در میان خود تقسیم کردهاند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى وَجْهِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} مِنْ رَأْسِهِ إِلَى عُنُقِهِ، فَليَنْظُر إِلَى الْحَسَنِ، وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مَا لَدُنَّ عُنُقِهِ إِلَى رِجْلِهِ، فَلْيَنْظُرْ إِلَى الْحُسَيْنِ، إِقْتَسَمَاهُ}}؛ کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۹۵.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۰.</ref> | ||
== | == کلید بهشت == | ||
[[حقیقت]] [[عالم هستی]]، عالم اسباب و مسببات است. چنان که در [[دنیا]]، هر [[انسانی]] برای رسیدن به اهدافش، اسباب و وسایلی را فراهم میکند. در [[روز قیامت]] نیز [[انسان]] احتیاج به اسباب دارد. اینک سؤال این است که اسباب [[آبرومندی]] برای [[بشر]] در روز قیامت نزد [[خداوند]] چیست؟ [[فرزندان]]، [[مال]] و [[ثروت]] و یا چیزی غیر از اینهاست؟ | [[حقیقت]] [[عالم هستی]]، عالم اسباب و مسببات است. چنان که در [[دنیا]]، هر [[انسانی]] برای رسیدن به اهدافش، اسباب و وسایلی را فراهم میکند. در [[روز قیامت]] نیز [[انسان]] احتیاج به اسباب دارد. اینک سؤال این است که اسباب [[آبرومندی]] برای [[بشر]] در روز قیامت نزد [[خداوند]] چیست؟ [[فرزندان]]، [[مال]] و [[ثروت]] و یا چیزی غیر از اینهاست؟ | ||
در [[احادیث]] فراوانی اسباب آبرومندی در روز قیامت [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} معرفی گردیدهاند: چنان که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} از پیامبر {{صل}} نقل کرده که پیامبر {{صل}} فرمود: «در [[بهشت]] درجهای است که به آن وسیله گفته میشود، هنگامی که از خداوند سؤال گردید از آن وسیله سؤال کنید، گفتند: ای رسول خدا! در آن درجه، چه کسانی با تو هستند؟ فرمود: علی، [[فاطمه]]، حسن و حسین»<ref>{{متن حدیث|فِىْ الْجَنَّةِ دَرَجَةٌ تُدْعَى الْوَسيلَةُ فَاذا سَأَلْتُمُ اللَّهَ فَسْأَلُوا لِىَ الْوَسيلَةَ. قَالُوْا: يا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ يَسْكُنْ مَعَكَ فيها؟ قالَ {{صل}}: عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ}؛ کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۴۰؛ اسدالغابة، ج۲، ص۱۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۱.</ref> | در [[احادیث]] فراوانی اسباب آبرومندی در روز قیامت [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} معرفی گردیدهاند: چنان که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} از پیامبر {{صل}} نقل کرده که پیامبر {{صل}} فرمود: «در [[بهشت]] درجهای است که به آن وسیله گفته میشود، هنگامی که از خداوند سؤال گردید از آن وسیله سؤال کنید، گفتند: ای رسول خدا! در آن درجه، چه کسانی با تو هستند؟ فرمود: علی، [[فاطمه]]، حسن و حسین»<ref>{{متن حدیث|فِىْ الْجَنَّةِ دَرَجَةٌ تُدْعَى الْوَسيلَةُ فَاذا سَأَلْتُمُ اللَّهَ فَسْأَلُوا لِىَ الْوَسيلَةَ. قَالُوْا: يا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ يَسْكُنْ مَعَكَ فيها؟ قالَ {{صل}}: عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ}؛ کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۴۰؛ اسدالغابة، ج۲، ص۱۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۱.</ref> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۸: | ||
ام سلمه گوید که رسول خدا {{صل}} فرمود: «[[آگاه]] باشید! به [[درستی]] که [[مسجد]] من بر هر [[زن]] حائض و بر هر جنب از مردها [[حرام]] است؛ مگر [[اهل]] بیتم، علی، [[فاطمه]] حسن و حسین {{عم}}»<ref>{{متن حدیث|أَلَا إنَّ مَسْجِدِي حَرَامٌ عَلَى كُلِّ حَائِضٍ مِنَ النِّسَاءِ، وَ كُلِّ جُنُبٍ مِنَ الرِّجَالِ، إلّا عَلى مُحَمَّدٍ و أَهلِ بَيتِهِ؛ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَينِ {{عم}}}}؛ سنن الکبری، ج۸، ص۶۵؛ ابوالمؤید الموفق بن اخطب خوارزم فی المناقب، ص۲۵۳؛ ابراهیم بن ابی بکر بن الحموینی در «فرائدالسمطین»؛ کفایةالطالب، گنجی شافعی، ص۱۵۱.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۳.</ref> | ام سلمه گوید که رسول خدا {{صل}} فرمود: «[[آگاه]] باشید! به [[درستی]] که [[مسجد]] من بر هر [[زن]] حائض و بر هر جنب از مردها [[حرام]] است؛ مگر [[اهل]] بیتم، علی، [[فاطمه]] حسن و حسین {{عم}}»<ref>{{متن حدیث|أَلَا إنَّ مَسْجِدِي حَرَامٌ عَلَى كُلِّ حَائِضٍ مِنَ النِّسَاءِ، وَ كُلِّ جُنُبٍ مِنَ الرِّجَالِ، إلّا عَلى مُحَمَّدٍ و أَهلِ بَيتِهِ؛ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَينِ {{عم}}}}؛ سنن الکبری، ج۸، ص۶۵؛ ابوالمؤید الموفق بن اخطب خوارزم فی المناقب، ص۲۵۳؛ ابراهیم بن ابی بکر بن الحموینی در «فرائدالسمطین»؛ کفایةالطالب، گنجی شافعی، ص۱۵۱.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۳.</ref> | ||
== امام حسین {{ع}} | == امام حسین {{ع}} الگوی عمل == | ||
در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، باید روش [[عقلانی]] به کار گرفته شود، نه [[افراط]] و | در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، باید روش [[عقلانی]] به کار گرفته شود، نه [[افراط]] و تفریط؛ زیرا افراط و تفریط روش [[ظالمان]] و [[جاهلان]] است که باعث سلب اعتبار میگردد. | ||
انسانهای [[جاهل]] به روش عقلانی [[هدایت]] میگردند و لذا در تمام روشهای عقلائی و حکیمانه از جمله در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، باید الگوی ما، [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] از جمله [[امام حسن]] و [[حسین]] {{عم}} باشند. چنانکه در [[روایات]] متعددی به این معنا اشاره شده. [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار]] چنین نقل میکند: «روزی امام حسن و [[امام حسین]] {{عم}} از جایی عبور میکردند، [[مشاهده]] فرمودند که پیرمردی در حال وضوگرفتن، [[اشتباه]] [[وضو]] میگیرد! در این حال، امام حسن و امام حسین {{عم}} هر یک فرمودند: وضوی من بهتر است! در این صورت نزد پیرمرد آمدند و فرمودند: ای پیرمرد! ما دو نفر وضو میگیریم و شما تماشا کنید و بعد [[قضاوت]] کرده و بگویید آیا وضوی کدام یکی از ما بهتر است! | انسانهای [[جاهل]] به روش عقلانی [[هدایت]] میگردند و لذا در تمام روشهای عقلائی و حکیمانه از جمله در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، باید الگوی ما، [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] از جمله [[امام حسن]] و [[حسین]] {{عم}} باشند. چنانکه در [[روایات]] متعددی به این معنا اشاره شده. [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار]] چنین نقل میکند: «روزی امام حسن و [[امام حسین]] {{عم}} از جایی عبور میکردند، [[مشاهده]] فرمودند که پیرمردی در حال وضوگرفتن، [[اشتباه]] [[وضو]] میگیرد! در این حال، امام حسن و امام حسین {{عم}} هر یک فرمودند: وضوی من بهتر است! در این صورت نزد پیرمرد آمدند و فرمودند: ای پیرمرد! ما دو نفر وضو میگیریم و شما تماشا کنید و بعد [[قضاوت]] کرده و بگویید آیا وضوی کدام یکی از ما بهتر است! | ||
بعد از آن، هر دو [[برادر]] وضو گرفتند و هنگامی که وضوگرفتن پایان یافت، سؤال کردند وضوی کدام یک از ما بهتر است؟! پیرمرد جاهل وقتی که جریان را مشاهده کرد؛ فرمود: وضوگرفتن هر دوی شما نیکوست، این وضوی من است که درست نبوده، لکن فعلاً با [[برکت]] [[لطف]] و [[مهربانی]] شما که بر [[امت]] جدتان دارید، متنبه شدم»<ref>{{متن حدیث| أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ {{عم}} مَرَّا عَلَى شَيْخٍ يَتَوَضَّأُ وَ لَا يُحْسِنُ فَأَخَذَا فِي التَّنَازُعِ يَقُولُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَنْتَ لَا تُحْسِنُ الْوُضُوءَ فَقَالا أَيُّهَا الشَّيْخُ كُنْ حَكَماً بَيْنَنَا يَتَوَضَّأُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا فَتَوَضَّئَا ثُمَّ قَالا أَيُّنَا يُحْسِنُ قَالَ كِلَاكُمَا تُحْسِنَانِ الْوُضُوءَ وَ لَكِنَّ هَذَا الشَّيْخَ الْجَاهِلَ هُوَ الَّذِي لَمْ يَكُنْ يُحْسِنُ وَ قَدْ تَعَلَّمَ الْآنَ مِنْكُمَا وَ تَابَ عَلَى يَدَيْكُمَا بِبَرَكَتِكُمَا وَ شَفَقَتِكُمَا عَلَى أُمَّةِ جَدِّكُمَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]]، ص ۳۳.</ref> | بعد از آن، هر دو [[برادر]] وضو گرفتند و هنگامی که وضوگرفتن پایان یافت، سؤال کردند وضوی کدام یک از ما بهتر است؟! پیرمرد جاهل وقتی که جریان را مشاهده کرد؛ فرمود: وضوگرفتن هر دوی شما نیکوست، این وضوی من است که درست نبوده، لکن فعلاً با [[برکت]] [[لطف]] و [[مهربانی]] شما که بر [[امت]] جدتان دارید، متنبه شدم»<ref>{{متن حدیث| أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ {{عم}} مَرَّا عَلَى شَيْخٍ يَتَوَضَّأُ وَ لَا يُحْسِنُ فَأَخَذَا فِي التَّنَازُعِ يَقُولُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَنْتَ لَا تُحْسِنُ الْوُضُوءَ فَقَالا أَيُّهَا الشَّيْخُ كُنْ حَكَماً بَيْنَنَا يَتَوَضَّأُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا فَتَوَضَّئَا ثُمَّ قَالا أَيُّنَا يُحْسِنُ قَالَ كِلَاكُمَا تُحْسِنَانِ الْوُضُوءَ وَ لَكِنَّ هَذَا الشَّيْخَ الْجَاهِلَ هُوَ الَّذِي لَمْ يَكُنْ يُحْسِنُ وَ قَدْ تَعَلَّمَ الْآنَ مِنْكُمَا وَ تَابَ عَلَى يَدَيْكُمَا بِبَرَكَتِكُمَا وَ شَفَقَتِكُمَا عَلَى أُمَّةِ جَدِّكُمَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱۹.</ref>.<ref>[[نادر حسین عبداللهی|عبداللهی، نادر حسین]]، [[خصائص امام حسین (مقاله)|مقاله «خصائص امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]]، ص ۳۳.</ref> |