ولایت در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹: خط ۹:
# صادر اول، در تمام مراتب عالم در رأس [[نظام]] است و در نتیجه، در [[عالم دنیا]] و در [[جوامع انسانی]]، همیشه باید امامی باشد که در رأس نظام قرار گیرد و امر [[تدبیر]] و وساطت در ارائه [[نور الهی]] را بر عهده گیرد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ص۱۸.</ref>.
# صادر اول، در تمام مراتب عالم در رأس [[نظام]] است و در نتیجه، در [[عالم دنیا]] و در [[جوامع انسانی]]، همیشه باید امامی باشد که در رأس نظام قرار گیرد و امر [[تدبیر]] و وساطت در ارائه [[نور الهی]] را بر عهده گیرد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ص۱۸.</ref>.
# [[امام]]، [[اسوه]] و [[غایت]] از [[خلقت]] است؛ زیرا ملاک در [[شرافت]]، توغّل بر [[حکمت]] و [[انوار]] [[الهی]] است و [[خلیفه الهی]]، بدواً و ختماً اقرب انوار به [[نور]] الانوار است و عالم هرگز خالی از حکمت و [[حجج الهی]] نیست<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه. ش)، ص۱۱: المقدمة للمصنف.</ref>.
# [[امام]]، [[اسوه]] و [[غایت]] از [[خلقت]] است؛ زیرا ملاک در [[شرافت]]، توغّل بر [[حکمت]] و [[انوار]] [[الهی]] است و [[خلیفه الهی]]، بدواً و ختماً اقرب انوار به [[نور]] الانوار است و عالم هرگز خالی از حکمت و [[حجج الهی]] نیست<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه. ش)، ص۱۱: المقدمة للمصنف.</ref>.
# همان طور که نور اول، اعظم و [[اشرف]] و اقرب انوار به نور [[حق]] است و [[نورانیت]] خود را مستقیماً از نور الانوار دریافت می‌کند، در [[جامعه بشری]] نیز، امام [[افضل]] و اشرف افراد [[امت]] در هر [[زمان]] است و انوار الهی و [[علوم]] و [[معارف]] خود را مستقیماً از [[پروردگار]] دریافت می‌کند<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه. ش)، ص۵۱۸.</ref>.
# همان طور که نور اول، اعظم و [[اشرف]] و اقرب انوار به نور [[حق]] است و نورانیت خود را مستقیماً از نور الانوار دریافت می‌کند، در [[جامعه بشری]] نیز، امام [[افضل]] و اشرف افراد [[امت]] در هر [[زمان]] است و انوار الهی و [[علوم]] و معارف] خود را مستقیماً از [[پروردگار]] دریافت می‌کند<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه. ش)، ص۵۱۸.</ref>.
# در همه زمان‌ها باید امامی در [[هدایت الهی]] و وساطت در ایصال [[فیض]] در میان امت باشد تا خلایق را به [[توحید]] [[دعوت]] کند؛ و الا دوام فیض از [[عوالم]] [[ربوبی]] منقطع می‌گردد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ج۱، ص۹۶).</ref>.
# در همه زمان‌ها باید امامی در [[هدایت الهی]] و وساطت در ایصال [[فیض]] در میان امت باشد تا خلایق را به [[توحید]] [[دعوت]] کند؛ و الا دوام فیض از [[عوالم]] [[ربوبی]] منقطع می‌گردد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ج۱، ص۹۶).</ref>.
# امام، به دلیل شدت اتصال به عوالم ربوبی، [[قادر]] بر [[تصرف در عالم]] و خرق عادات به [[اذن الهی]] می‌باشد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ج۱، ص۹۷. </ref>.
# امام، به دلیل شدت اتصال به عوالم ربوبی، [[قادر]] بر [[تصرف در عالم]] و خرق عادات به [[اذن الهی]] می‌باشد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ج۱، ص۹۷. </ref>.
# رابطه انوار دون نسبت به فوق، رابطه شوقی است؛ زیرا اگر هر موجودی [[عاشق]] ذات خود و [[کمالات ذاتی]] خود است، [[عشق]] بیشتری به علل خود دارد و بر همین اساس، رابطه انوار عالم به نور اول، رابطه شدت [[شوق]] به [[محبوب]] و حتی بیش از [[شوق]] به ذات خود است. از سوی دیگر، این نه رابطه [[فقیر]] با [[غنی]]، بلکه رابطه عین [[فقر]] مطلق با غنای مطلق است. همچنین در [[قوس نزول]]، رابطه [[انوار]] قاهره نسبت به معلول‌های خود، رابطه [[غلبه]] و [[سیطره]] و سطوت و قهاریّت است و از این جهت، همه انوار، [[محبّ]] [[نور]] اعظم و [[غایت]] انوار هستند. از این رو، [[خلیفة الله]]، در همه مراتب، [[محبوب]] انوار آن مرتبه می‌باشد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۳ ص ۲۴۰.</ref>
# رابطه انوار دون نسبت به فوق، رابطه شوقی است؛ زیرا اگر هر موجودی [[عاشق]] ذات خود و [[کمالات ذاتی]] خود است، [[عشق]] بیشتری به علل خود دارد و بر همین اساس، رابطه انوار عالم به نور اول، رابطه شدت [[شوق]] به [[محبوب]] و حتی بیش از [[شوق]] به ذات خود است. از سوی دیگر، این نه رابطه [[فقیر]] با [[غنی]]، بلکه رابطه عین [[فقر]] مطلق با غنای مطلق است. همچنین در [[قوس نزول]]، رابطه [[انوار]] قاهره نسبت به معلول‌های خود، رابطه [[غلبه]] و [[سیطره]] و سطوت و قهاریّت است و از این جهت، همه انوار، [[محبّ]] [[نور]] اعظم و [[غایت]] انوار هستند. از این رو، [[خلیفة الله]]، در همه مراتب، [[محبوب]] انوار آن مرتبه می‌باشد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳]]، ص ۲۴۰.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش