بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = آیه مباهله | |||
| عنوان مدخل = آیه مباهله | |||
| مداخل مرتبط = [[آیه مباهله در تفسیر و علوم قرآنی]] - [[آیه مباهله در حدیث]] - [[آیه مباهله در کلام اسلامی]] - [[آیه مباهله در فقه اسلامی]] - [[آیه مباهله در معارف و سیره حسینی]] - [[آیه مباهله در معارف و سیره رضوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[آیه ۶۱ سوره آل عمران]]: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> | [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]]: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> معروف به آیه مباهله است. | ||
[[امام رضا]] {{ع}} این آیه را [[تفسیر]] کرده و آن را بالاترین [[فضیلت]] برای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} در [[قرآن]] میداند. [[مباهله]] مصدر باب «مفاعله» است. در مباهله دو طرف مباهله، علیه یکدیگر، [[نفرین]]<ref>کتاب العین، ج۴، ص۵۴.</ref> و یا [[لعنت]]<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲؛ المصباح المنیر، ص۶۴.</ref> میکنند این آیه در [[مدینه]] نازل شده است. {{متن قرآن|نَبْتَهِلْ}} از ماده "ب ه ل" به معنای لعنت<ref>کتاب العین، ج۴، ص۵۴؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۳۲۷؛ المصباح المنیر، ص۶۴.</ref> و یا [[تضرع]] است<ref>المفردات، ص۱۴۹.</ref> و واژه [[ابتهال]] به معنای تلاش و اصرار در دعا<ref>کتاب العین، ج۴، ص۵۵.</ref> و با توجه خالصانه به [[خداوند متعال]] است<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲.</ref>. | |||
[[امام رضا]]{{ع}} [[آیه]] [[ابتهال]] را یکی از [[دلایل]] | == شأن نزول آیه == | ||
[[سبب نزول]] [[آیه مباهله]] در [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} این چنین بیان شده است: «گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] نزد [[پیامبر اسلام]] {{صل}} آمدند و به ایشان عرض کردند: به چه چیزی [[دعوت]] میکنی؟ حضرت فرمود: به [[گواهی دادن]] به اینکه جز [[الله]]، خدایی نیست و من [[رسول]] او هستم و اینکه [[عیسی]] [[بنده]] [[خلق]] شدهای بود که غذا میخورد، مینوشید و سخن میگفت. پس از گفتوگوی فراوان، آنان حاضر به پذیرش حق و بنده بودن [[حضرت عیسی]] {{ع}} نشدند. در این هنگام [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ * فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد * حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش! * بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۵۹-۶۱.</ref> نازل شد. [[رسول خدا]] {{صل}} آنان را به [[مباهله]] و درخواست [[لعنت الهی]] برای [[دروغگویان]] [[دعوت]] کرد. قرار شد که فردای آن [[روز]] در مکانی حاضر شوند و با هم مباهله کنند. فردای آن روز، رسول خدا {{صل}} همراه با [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، [[حضرت فاطمه]] {{س}}، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} به محل مباهله آمدند. هنگامی که آن گروه [[نصرانی]] این صحنه را دیدند، بنا بر توصیه رؤسای خود، مبنی بر حقانیت رسول خدا {{صل}} در صورت همراه آوردن خانوادهاش، از مباهله صرف نظر کردند و حاضر به پرداخت [[جزیه]] شدند»<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۴.</ref>. | |||
این واقعه چنان اهمیت و شهرتی دارد که گزارش آن در بسیاری از منابع مهم [[اهل سنت]]<ref>أسباب النزول، ص۱۰۸؛ أحکام القرآن، جصاص، ج۲، ص۲۹۵؛ الکشف و البیان، ج۳، ص۸۵؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۶۰؛ الکشاف، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref> نیز آمده است. | |||
== [[امام رضا]]{{ع}} و آیه مباهله == | |||
[[امام رضا]] {{ع}} [[آیه]] [[ابتهال]] را یکی از [[دلایل]] برگزیده بودن [[عترت پیامبر]] {{صل}} دانسته است. طبق این [[روایت]]، مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} در این آیه، [[امیر مؤمنان]] {{ع}} است و نه شخص رسول خدا {{صل}}. حضرت با بیان روایت نبوی درباره امیرمؤمنان {{ع}} آن را [[ثابت]] میکند. همچنین در این آیه، مقصود از {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}}، امام حسن و امام حسین {{عم}} و مقصود از {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}}، [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} است. این خصوصیت مهم و [[فضیلت]] بزرگ، نه در گذشته نصیب کسی شده و نه در [[آینده]] نصیب کسی خواهد شد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۲؛ الأمالی، صدوق، ص۵۲۵- ۵۲۶.</ref>. | |||
[[امام رضا]] {{ع}} [[آیه مباهله]] را بالاترین فضیلت برای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} در [[قرآن]] میداند. چون طبق واژه {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} در این قسمت: {{متن قرآن|...فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ...}}، امیرمؤمنان {{ع}} به منزله نفس [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است و از آنجا که نزد [[خداوند متعال]] هیچ کسی از [[رسول خدا]] {{صل}} بالاتر و با فضیلتتر نیست، پس هیچ کس هم از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} بالاتر نخواهد بود. مقصود از تعبیر {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، در اینجا نمیتواند خود رسول خدا {{صل}} باشد، چون طبق این [[آیه]]، [[پیامبر]] [[دعوت]] کننده برای [[مباهله]] است و دعوت کننده نمیتواند خودش را دعوت کند، مانند امر کننده که نمیتواند به خود امر کند. از آنجا که پیامبر {{صل}} هیچ مردی به جز امیر مؤمنان {{ع}} را برای مباهله دعوت نکرد، پس [[ثابت]] میشود که ایشان به منزله نفس رسول خدا {{صل}} است<ref>الفصول المختارة، ص۳۸.</ref>. [[روایت]] اول در هنگام [[مناظره امام رضا]] {{ع}} با علمای [[عراق]] و [[خراسان]] در مجلس [[مأمون]] بیان شده است. روایت دوم نیز در پاسخ سؤال مأمون، که از آن حضرت درباره بالاترین فضیلت امیرمؤمنان {{ع}} در قرآن سؤال کرده بود، گفته شده است. در هر دو روایت نیز توهم و یا [[شبهه]] مصداق بودن رسول خدا {{صل}} برای واژه {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} وجود داشته و [[امام]] در هر دو مورد به آن پاسخ داده و با استناد به [[دلایل]] متقن، امیر مؤمنان {{ع}} را مصداق آن دانسته است<ref>منابع: قرآن کریم؛ أحکام القرآن، احمد بن علی رازی معروف به جصاص (۳۷۰ق)، تحقیق: سید محمدصادق قمحاوی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛ أسباب نزول القرآن، علی بن احمد واحدی (۴۶۸ق)، تحقیق: کمال بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۱ق؛ الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، پنجم، ۱۴۰۰ق؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و تصحیح: سیدطیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب الإسلامی، سوم، ۱۴۰۴ق؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، علی بن حسین موسوی معروف به سید مرتضی (۴۳۶ق)، تحقیق: علی میرشریفی، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق، کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی (۱۷۵ق)، تحقیق: مهدی مخزومی - ابراهیم سامرایی، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۹ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۴۰۷ق، الکشف و البیان، احمد بن محمد ثعلبی (۴۲۷ق)، تحقیق: ابو محمد عاشور، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۲۲ق؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق؛ مجمع البحرین، فخر الدین بن محمدعلی معروف به طریحی (۱۰۸۵ق)، تحقیق: سیداحمد حسینی، تهران، المکتبة المرتضویة، سوم، ۱۳۷۵ش؛ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، احمد بن محمد مقری فیومی (۷۷۰ق)، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه مباهله - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «آیه مباهله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۶۳.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[مباهله]] | * [[مباهله]] | ||
* [[حدیث مباهله]] | * [[حدیث مباهله]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه مباهله - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «آیه مباهله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']] | # [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه مباهله - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «آیه مباهله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مباهله]] | |||
[[رده:آیه مباهله]] | [[رده:آیه مباهله]] | ||