تکالیف منتظران امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
درباره [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در دوران غیبت، سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب‌ها از جمله کتاب "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص۱۰۴.</ref>؛ اما به اختصار می‌‏توان گفت وظایف انسان‏‌ها در این دوران به دو دسته تقسیم می‏‌شود:
درباره [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در دوران غیبت، سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی کتاب‌ها از جمله کتاب "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص۱۰۴.</ref>؛ اما به اختصار می‌‏توان گفت وظایف انسان‏‌ها در این دوران به دو دسته تقسیم می‏‌شود:
=== وظایف عام ‏===
=== وظایف عام ‏===
این وظایف، در سخنان معصومان{{عم}} در شمار تکالیف عصر غیبت یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمان‏‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‏ها در شمار وظایف دوران غیبت برای تأکید بوده است. برخی از این وظایف، بدین قرار است:
این وظایف، در سخنان معصومان{{عم}} در شمار تکالیف عصر غیبت یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمان‏‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‏ها در شمار وظایف دوران غیبت برای تأکید بوده است. برخی از این وظایف، بدین قرار است:
# '''[[امام‌شناسی]]''': یکی از مهمترین وظایف درباره [[امام]]، [[شناخت]] اوست که از سه جنبه باید پیرامون آن شناخت پیدا کنیم:
==== [[امام‌شناسی]] ====
## [[شناخت شخصیت اهل بیت]]{{عم}}: شناخت [[خلیفه الهی]] و امام هر عصر، تنها [[معرفتی]] ساده و ابتدایی بر پایه شناخت حسب و نسب و نیز شناخت [[تاریخی]] نیست، تا آن کس که امام را به اسم و [[خاندان]] و [[تاریخ]] شناخت، [[گمان]] کند به [[معرفت]] [[حیات]] بخش امام راه یافته و از حیات و [[مرگ جاهلی]] رهیده است، بلکه شناخت شخصیت حقیقی امام و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] به انضمام [[اطاعت]] او لازم است، و گرنه [[حاکمان]] برخاسته از [[سقیفه]]، [[طاغوتیان]] [[شام]]، [[فاجعه]] آفرینان [[کربلا]]، حکمرانان خونریز [[مروانی]] و عباسی و... بیش از دیگران به زوایای سطحی [[شناخت امامان]] عصر خویش عالم بودند<ref>امام مهدی موجود موعود، ص۱۷۰.</ref>. [[امام عسکری]]{{ع}} فرماید: "[[زمین]] تا [[روز قیامت]]، از [[حجت خدا]] بر خلقش خالی نیست. هر که بمیرد، در حالی که [[امام زمان]]{{ع}} خود را نشناسد و به او [[معتقد]] نباشد، [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] خواهد بود"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۴۶.</ref>. در فرازهای پایانی [[زیارت جامعه کبیره]] این‌گونه از [[خدای متعال]] درخواست می‌کنیم: "خدایا از تو می‌خواهم که من را از جمله [[عارفان]] به [[اهل بیت]] و [[حق]] آنها قرار دهی"<ref>{{متن حدیث|أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ‌}}</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} به [[زراره]] سفارش می‌کنند که در عصر غیبت این [[دعا]] را بخوان: «بار خدایا، خویش را به من بشناسان. پس به [[درستی]] که تو اگر خویش را به من نشناسانی، [[پیغمبر]] تو را نشناسم. خداوندا، [[رسول]] خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر رسول خود را به من نشناسانی، [[حجّت]] تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر حجّت خود نشناسانی، از [[دین]] خویش [[گمراه]] می‌شوم»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}؛ کافی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>.
یکی از مهمترین وظایف درباره [[امام]]، [[شناخت]] اوست که از سه جنبه باید پیرامون آن شناخت پیدا کنیم:
## [[شناخت]] [[حق اهل بیت]]{{عم}}: دومین جنبه‌ای که در عرصه [[شناخت اهل بیت]]{{عم}} باید به آن توجه داشته باشیم [[شناخت حق]] این بزرگواران است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: "به [[خداوند]] [[سوگند]]، بنده‌ای از [[اعمال]] خود سود نمی‌برد، مگر اینکه حق ما را بشناسد"<ref>{{متن حدیث|وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنَا}}؛ بحارالأنوار، ج۲۷، ص۱۷۰؛ فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج۲، ص۷۹.</ref>. در [[زیارت جامعه]]، [[خدا]] و اهل بیت{{عم}} را بر اینکه به حق اهل بیت{{عم}} عارف‌ایم، [[گواه]] می‌گیریم: {{متن حدیث|عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ‌}} و در پایان [[زیارت]] از خدا این‌گونه درخواست می‌کنیم که ما را از عارفان به حق امام قرار دهد: {{متن حدیث|أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ}}.
# [[شناخت شخصیت اهل بیت]]{{عم}}: شناخت [[خلیفه الهی]] و امام هر عصر، تنها [[معرفتی]] ساده و ابتدایی بر پایه شناخت حسب و نسب و نیز شناخت [[تاریخی]] نیست، تا آن کس که امام را به اسم و [[خاندان]] و [[تاریخ]] شناخت، [[گمان]] کند به [[معرفت]] [[حیات]] بخش امام راه یافته و از حیات و [[مرگ جاهلی]] رهیده است، بلکه شناخت شخصیت حقیقی امام و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] به انضمام [[اطاعت]] او لازم است، و گرنه [[حاکمان]] برخاسته از [[سقیفه]]، [[طاغوتیان]] [[شام]]، [[فاجعه]] آفرینان [[کربلا]]، حکمرانان خونریز [[مروانی]] و عباسی و... بیش از دیگران به زوایای سطحی [[شناخت امامان]] عصر خویش عالم بودند<ref>امام مهدی موجود موعود، ص۱۷۰.</ref>. [[امام عسکری]]{{ع}} فرماید: "[[زمین]] تا [[روز قیامت]]، از [[حجت خدا]] بر خلقش خالی نیست. هر که بمیرد، در حالی که [[امام زمان]]{{ع}} خود را نشناسد و به او [[معتقد]] نباشد، [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] خواهد بود"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۴۶.</ref>. در فرازهای پایانی [[زیارت جامعه کبیره]] این‌گونه از [[خدای متعال]] درخواست می‌کنیم: "خدایا از تو می‌خواهم که من را از جمله [[عارفان]] به [[اهل بیت]] و [[حق]] آنها قرار دهی"<ref>{{متن حدیث|أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ‌}}</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} به [[زراره]] سفارش می‌کنند که در عصر غیبت این [[دعا]] را بخوان: «بار خدایا، خویش را به من بشناسان. پس به [[درستی]] که تو اگر خویش را به من نشناسانی، [[پیغمبر]] تو را نشناسم. خداوندا، [[رسول]] خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر رسول خود را به من نشناسانی، [[حجّت]] تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر حجّت خود نشناسانی، از [[دین]] خویش [[گمراه]] می‌شوم»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}؛ کافی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>.
## [[شناخت معارف اهل بیت]]{{ع}}: سومین جنبه شناخت اهل بیت، شناخت [[علوم]] و معارف آنها است. امام صادق{{ع}} می‌فرماید: "بهترین [[مردم]] پس از ما کسانی‌اند که امر ما را مورد توجه و [[مذاکره]] قرار می‌دهند و دیگران را به سوی ما [[دعوت]] می‌کنند"<ref>{{متن حدیث|خَيْرُ النَّاسِ بَعْدَنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>. هروی از [[امام رضا]]{{ع}} با نقل می‌کند که حضرت فرمود: "[[خدا]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که امر ما را زنده دارد. به آن حضرت گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: دانش‌های ما را یاد گیرد و به [[مردم]] یاد دهد؛ زیرا مردم اگر سخنان نیکوی ما را بدانند، هر آینه از ما [[پیروی]] می‌کنند"<ref>{{متن حدیث|رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا}}؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز، خدا و [[اهل بیت]]{{عم}} را [[گواه]] می‌گیریم بر اینکه حامل [[علوم]] آنهاییم: {{متن حدیث|مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُم‌}}. [[حضرت صادق]]{{ع}} به داوود بن سرحان فرمود: "ای داوود [[سلام]] و [[درود]] من را به [[دوستان]] و یارانم برسان، در حالی که من می‌گویم: خدا رحمت کند بنده‌ای را که با دیگری گرد آیند و امر ما را به یاد آورند با یکدیگر گفت‌و‌گو نمایند سومی‌آنها گرد نمی‌آیند، جز آنکه [[خدای تعالی]] به آنها بر [[فرشتگان]] فخر می‌نماید پس هرگاه گرد هم آمدید به ذکر و یاد ما مشغول گردید؛ زیرا در [[اجتماع]] و گرد آمدن و [[مذاکره]] و یادآوری‌تان زنده کردن ماست و بهترین مردم پس از ما کسی است که کار ما را یادآوری نماید و مردم را به ذکر و یاد ما [[دعوت]] نموده و بخواند"<ref>{{متن حدیث|يَا دَاوُدُ أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّي السَّلَامَ وَ أَنِّي أَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرَ أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا وَ مَا اجْتَمَعَ اثْنَانِ عَلَى ذِكْرِنَا إِلَّا بَاهَى اللَّهُ تَعَالَى بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ فَإِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ فَإِنَّ فِي اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاءَنَا وَ خَيْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا}}؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۲۴۷-۲۵۱؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱۷ – ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۲۴۴.</ref>
# [[شناخت]] [[حق اهل بیت]]{{عم}}: دومین جنبه‌ای که در عرصه [[شناخت اهل بیت]]{{عم}} باید به آن توجه داشته باشیم [[شناخت حق]] این بزرگواران است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: "به [[خداوند]] [[سوگند]]، بنده‌ای از [[اعمال]] خود سود نمی‌برد، مگر اینکه حق ما را بشناسد"<ref>{{متن حدیث|وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنَا}}؛ بحارالأنوار، ج۲۷، ص۱۷۰؛ فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج۲، ص۷۹.</ref>. در [[زیارت جامعه]]، [[خدا]] و اهل بیت{{عم}} را بر اینکه به حق اهل بیت{{عم}} عارف‌ایم، [[گواه]] می‌گیریم: {{متن حدیث|عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ‌}} و در پایان [[زیارت]] از خدا این‌گونه درخواست می‌کنیم که ما را از عارفان به حق امام قرار دهد: {{متن حدیث|أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ}}.
# '''[[پایداری]] در [[محبت اهل بیت]]{{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و [[زمان]]، [[محبت]] و دوستی با اهل بیت پیامبر{{صل}} در جایگاه [[دوستان]] [[خداوند]] است. در دوران غیبت واپسین [[پیشوای معصوم]]، به سبب پنهان‌‏زیستی [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این ‏رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر محبت به آن [[انوار]] [[مقدس]] [[پایدار]] باشیم. فراموش نکنیم این محبت، دستور [[پروردگار متعال]] است. سال‏ها پیش از آن‏که آن حضرت، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسان‏‌های [[پاک]] به او ابراز محبت کرده‌‏اند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف انبیا و واپسین [[فرستاده الهی]]، آن‏گاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان می‏‌آورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگ‏ترین واژگان محبت یعنی {{متن حدیث|بِأَبِي‏ وَ أُمِّی}}؛ بهره برده است؛ آن‏جا که فرمود: «پدر و مادرم فدایش باد! که او هم‏نام من و شبیه من و شبیه [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد.»..<ref>{{متن حدیث|بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏ سَمِيِّي‏ وَ شَبِيهِي‏ وَ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ عَلَيْهِ‏ جُيُوبُ‏ النُّور‏}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۵۶.</ref>
# [[شناخت معارف اهل بیت]]{{ع}}: سومین جنبه شناخت اهل بیت، شناخت [[علوم]] و معارف آنها است. امام صادق{{ع}} می‌فرماید: "بهترین [[مردم]] پس از ما کسانی‌اند که امر ما را مورد توجه و [[مذاکره]] قرار می‌دهند و دیگران را به سوی ما [[دعوت]] می‌کنند"<ref>{{متن حدیث|خَيْرُ النَّاسِ بَعْدَنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>. هروی از [[امام رضا]]{{ع}} با نقل می‌کند که حضرت فرمود: "[[خدا]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که امر ما را زنده دارد. به آن حضرت گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: دانش‌های ما را یاد گیرد و به [[مردم]] یاد دهد؛ زیرا مردم اگر سخنان نیکوی ما را بدانند، هر آینه از ما [[پیروی]] می‌کنند"<ref>{{متن حدیث|رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا}}؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز، خدا و [[اهل بیت]]{{عم}} را [[گواه]] می‌گیریم بر اینکه حامل [[علوم]] آنهاییم: {{متن حدیث|مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُم‌}}. [[حضرت صادق]]{{ع}} به داوود بن سرحان فرمود: "ای داوود [[سلام]] و [[درود]] من را به [[دوستان]] و یارانم برسان، در حالی که من می‌گویم: خدا رحمت کند بنده‌ای را که با دیگری گرد آیند و امر ما را به یاد آورند با یکدیگر گفت‌و‌گو نمایند سومی‌آنها گرد نمی‌آیند، جز آنکه [[خدای تعالی]] به آنها بر [[فرشتگان]] فخر می‌نماید پس هرگاه گرد هم آمدید به ذکر و یاد ما مشغول گردید؛ زیرا در [[اجتماع]] و گرد آمدن و [[مذاکره]] و یادآوری‌تان زنده کردن ماست و بهترین مردم پس از ما کسی است که کار ما را یادآوری نماید و مردم را به ذکر و یاد ما [[دعوت]] نموده و بخواند"<ref>{{متن حدیث|يَا دَاوُدُ أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّي السَّلَامَ وَ أَنِّي أَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرَ أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا وَ مَا اجْتَمَعَ اثْنَانِ عَلَى ذِكْرِنَا إِلَّا بَاهَى اللَّهُ تَعَالَى بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ فَإِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ فَإِنَّ فِي اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاءَنَا وَ خَيْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا}}؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۲۴۷-۲۵۱؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱۷ – ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۲۴۴.</ref>
# '''[[پرهیزگاری]]:‏''' [[پروای الهی]]، در همه زمان‌‏ها لازم و [[واجب]] است؛ اما در دوران غیبت به دلیل شرایط خاص، اهمیت بیشتری دارد؛ چراکه در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا [[انسان‌‏ها]] را به بی‌راهه کشانده [[گمراه]] سازند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، پس می‏‌بایست [[پرهیزکار]] بوده، نیکویی‌‏های [[اخلاقی]] را عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است؛ پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] کند، پاداشی مانند آن‏کس که قائم را [[درک]] نماید، خواهد داشت؛ پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان بادای گروه مورد [[رحمت الهی]] واقع شده!»<ref>نعمانی، الغیبة، ص۲۰۰.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از اعمال ناپسند فرا خوانده است: «پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و ناخشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن [[زمان]]، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد»<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص۱۷۶.</ref>. [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[کردار]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر غیبت، چنان اهمیتی دارد که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] خطاب به [[شیخ مفید]] صادر گشته، کردار ناشایست و گناهانی که از شیعیان آن حضرت سر می‌زند، یکی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری شیعیان از تقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است:... پس تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص۱۷۷.</ref>. باید توجه داشت تنها زمانی می‌توانیم خود را منتظر [[امام]] عدالت‌گستر و پیرو او بدانیم که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خویش، راه و روش مورد نظر او را اجرا کنیم، چنان‌که در نامه [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} خطاب به [[عثمان بن حنیف]]، [[فرماندار بصره]] آمده است: «[[آگاه]] باش که هر [[پیروی]] را [[پیشوایی]] است که پی وی را پوید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی جوید، بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو [[جامه]] فرسوده بسنده کرده و دو قرصه نان را خوردنی خویش ساخته است. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، ولی مرا به [[پارسایی]] و کوشیدن و [[پاک‌دامنی]] و [[درستی]] ورزیدن [[یاری]] کنید»<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، نامه ۴۵، ص۳۱۷.</ref>. از همین روست که در [[دعای ندبه]] می‌خوانیم: خداوندا!... ما را در راه ادای حقوق او ([[امام مهدی]]{{ع}})، تلاش در [[پیروی]] از او و دوری از [[مخالفت]] او یاری کن و با [[خشنودی]] او بر ما [[منت]] گذار<ref>بحارالأنوار، ج ۹۹، ص۱۰۹.</ref>. در اینجا ممکن است پرسیده شود: از کجا می‌توان فهمید که [[امام زمان]]{{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد؟ در پاسخ به این [[پرسش]] باید دو نکته را یادآور شویم:  
 
## امام زمان‌{{ع}}، ادامه‌دهنده راه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه معصومین]]{{عم}} به [[اعتقاد]] ما، همه [[امامان معصوم]]، [[مفسران]] [[کتاب خدا]] و بیان‌کنندگان [[سنت رسول خدا]]{{صل}} هستند. [[رضایت]] و خشنودی امام زمان{{ع}} نیز در چیزی نیست جز آنچه در کتاب خدا آمده یا در سخنان رسول خدا{{صل}} و دیگر امامان معصوم: به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر کسی به همه [[تکالیف]] و وظایفی که در [[قرآن]] و [[روایات معصومین]]{{عم}} به آنها امر شده است، عمل کند و از همه [[محرمات]] و گناهانی که در این دو منبع [[الهی]] از آنها [[نهی]] شده است، دوری جوید، خواهد توانست رضایت [[امام عصر]]{{ع}} را چنان که باید و شاید، به دست آورد. بنابراین، هیچ لزومی ندارد که ما حتما از زبان امام زمان{{ع}} بشنویم که ایشان از چه [[رفتار]] و گفتاری، [[خشنود]] و از چه رفتار و گفتاری، ناخشنود می‌شود. چنان‌که پیش از این گفته شد، با مراجعه به دعایی مانند "دعای مکارم الاخلاق" که از [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است، می‌توانیم پی ببریم که امام زمان{{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد.
==== [[پایداری]] در [[محبت اهل بیت]]{{عم}} ====
## اشاره امام زمان{{ع}} به عوامل [[خرسندی]] و ناخرسندی خود در [[احادیث]]، [[زیارت‌ها]] و دعاهایی که در طول [[دوران غیبت صغرا]] و پس از آن، به صورت [[توقیع]] با صورت‌های دیگر از [[امام مهدی]]{{ع}} برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب [[خرسندی]] یا ناخرسندی آن حضرت می‌شود، بیان و چگونه عمل کردن، چگونه [[سخن گفتن]] و چگونه [[اندیشیدن]] به ما آموخته شده است. از این رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن حضرت و [[تأمل]] و [[تدبر]] در آنها می‌توان به راحتی [[هدایت]] را از [[گمراهی]] و [[صراط مستقیم]] را از راه کج باز [[شناخت]]. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای [[امام عصر]]{{ع}} را برخی نویسندگان، جمع‌آوری و در قالب کتاب منتشر کرده‌اند<ref>از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: [[محمد خادمی شیرازی]]، مجموعه سخنان، [[توقیعات]] و [[ادعیه]] حضرت [[بقیه الله]]{{ع}}، چاپ دوم: [[قم]]، [[رسالت]]، ۱۳۷۷؛ [[سید]] حسن شیرازی، کلمة الإمام المهدی{{ع}}، ترجمه: [[سید حسن افتخارزاده]] سبزواری، [[تهران]]، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ ه- ق؛ محمد الغروی، المختار من کلمات الإمام المهدی{{ع}}، چاپ اول: قم، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه- ق.</ref>.
یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و [[زمان]]، [[محبت]] و دوستی با اهل بیت پیامبر{{صل}} در جایگاه [[دوستان]] [[خداوند]] است. در دوران غیبت واپسین [[پیشوای معصوم]]، به سبب پنهان‌‏زیستی [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این ‏رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر محبت به آن [[انوار]] [[مقدس]] [[پایدار]] باشیم. فراموش نکنیم این محبت، دستور [[پروردگار متعال]] است. سال‏ها پیش از آن‏که آن حضرت، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسان‏‌های [[پاک]] به او ابراز محبت کرده‌‏اند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف انبیا و واپسین [[فرستاده الهی]]، آن‏گاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان می‏‌آورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگ‏ترین واژگان محبت یعنی {{متن حدیث|بِأَبِي‏ وَ أُمِّی}}؛ بهره برده است؛ آن‏جا که فرمود: «پدر و مادرم فدایش باد! که او هم‏نام من و شبیه من و شبیه [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد...»<ref>{{متن حدیث|بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏ سَمِيِّي‏ وَ شَبِيهِي‏ وَ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ عَلَيْهِ‏ جُيُوبُ‏ النُّور‏}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۵۶.</ref>.
# '''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}}:''' از آن‏جا که همه امامان{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، [[دستورها]] و فرموده‏‌های ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال می‌‏کند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، پیروی از همه آن‏ها است. در زمانی که یکی از آن‏ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه هدایت است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: «شنیده‏‌ایم [[صاحب الامر]] غایب خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا این‏که امر بر شما آشکار شود»<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۱۵۹، ح ۴ و ۵.</ref>.
 
# '''دست‏گیری از ضعفا و فقیران‏:''' کمک به ضعفا و [[محرومان]] در همه زمان‌‏ها کاری بس ارزشمند است و در [[دین اسلام]] به آن سفارش شده است؛ اما به علت [[غیبت امام]]، در دوران غیبت [[ارزش]] بیشتری دارد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: «... هر آینه باید [[قوی]] شما ضعیفتان را کمک نماید و باید ثروتمندتان بر فقیرتان [[عطوفت]] نماید و فرد برای [[برادر دینی]] خود [[خیرخواهی]] نماید... پس اگر شخص در این حال از [[دنیا]] رفت پیش از آن‏که [[قائم]] ظهور کند، [[شهید]] از دنیا رفته است.»..<ref>محمد بن ابی القاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص۱۱۳.</ref> البته [[فقر]]، گاهی [[فقر اقتصادی]] و گاهی فقر فرهنگی و [[معنوی]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱۷ – ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۲۴۴.</ref>.
==== [[پرهیزگاری]] ====
[[پروای الهی]]، در همه زمان‌‏ها لازم و [[واجب]] است؛ اما در دوران غیبت به دلیل شرایط خاص، اهمیت بیشتری دارد؛ چراکه در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا [[انسان‌‏ها]] را به بی‌راهه کشانده [[گمراه]] سازند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، پس می‏‌بایست [[پرهیزکار]] بوده، نیکویی‌‏های [[اخلاقی]] را عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است؛ پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] کند، پاداشی مانند آن‏کس که قائم را [[درک]] نماید، خواهد داشت؛ پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان بادای گروه مورد [[رحمت الهی]] واقع شده!»<ref>نعمانی، الغیبة، ص۲۰۰.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از اعمال ناپسند فرا خوانده است: «پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و ناخشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن [[زمان]]، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد»<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص۱۷۶.</ref>. [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[کردار]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر غیبت، چنان اهمیتی دارد که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] خطاب به [[شیخ مفید]] صادر گشته، کردار ناشایست و گناهانی که از شیعیان آن حضرت سر می‌زند، یکی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری شیعیان از تقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است:... پس تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص۱۷۷.</ref>. باید توجه داشت تنها زمانی می‌توانیم خود را منتظر [[امام]] عدالت‌گستر و پیرو او بدانیم که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خویش، راه و روش مورد نظر او را اجرا کنیم، چنان‌که در نامه [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} خطاب به [[عثمان بن حنیف]]، [[فرماندار بصره]] آمده است: «[[آگاه]] باش که هر [[پیروی]] را [[پیشوایی]] است که پی وی را پوید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی جوید، بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو [[جامه]] فرسوده بسنده کرده و دو قرصه نان را خوردنی خویش ساخته است. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، ولی مرا به [[پارسایی]] و کوشیدن و [[پاک‌دامنی]] و [[درستی]] ورزیدن [[یاری]] کنید»<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، نامه ۴۵، ص۳۱۷.</ref>. از همین روست که در [[دعای ندبه]] می‌خوانیم: خداوندا!... ما را در راه ادای حقوق او ([[امام مهدی]]{{ع}})، تلاش در [[پیروی]] از او و دوری از [[مخالفت]] او یاری کن و با [[خشنودی]] او بر ما [[منت]] گذار<ref>بحارالأنوار، ج ۹۹، ص۱۰۹.</ref>. در اینجا ممکن است پرسیده شود: از کجا می‌توان فهمید که [[امام زمان]]{{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد؟ در پاسخ به این [[پرسش]] باید دو نکته را یادآور شویم:  
# امام زمان‌{{ع}}، ادامه‌دهنده راه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه معصومین]]{{عم}} به [[اعتقاد]] ما، همه [[امامان معصوم]]، [[مفسران]] [[کتاب خدا]] و بیان‌کنندگان [[سنت رسول خدا]]{{صل}} هستند. [[رضایت]] و خشنودی امام زمان{{ع}} نیز در چیزی نیست جز آنچه در کتاب خدا آمده یا در سخنان رسول خدا{{صل}} و دیگر امامان معصوم: به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر کسی به همه [[تکالیف]] و وظایفی که در [[قرآن]] و [[روایات معصومین]]{{عم}} به آنها امر شده است، عمل کند و از همه [[محرمات]] و گناهانی که در این دو منبع [[الهی]] از آنها [[نهی]] شده است، دوری جوید، خواهد توانست رضایت [[امام عصر]]{{ع}} را چنان که باید و شاید، به دست آورد. بنابراین، هیچ لزومی ندارد که ما حتما از زبان امام زمان{{ع}} بشنویم که ایشان از چه [[رفتار]] و گفتاری، [[خشنود]] و از چه رفتار و گفتاری، ناخشنود می‌شود. چنان‌که پیش از این گفته شد، با مراجعه به دعایی مانند "دعای مکارم الاخلاق" که از [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است، می‌توانیم پی ببریم که امام زمان{{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد.
# اشاره امام زمان{{ع}} به عوامل [[خرسندی]] و ناخرسندی خود در [[احادیث]]، [[زیارت‌ها]] و دعاهایی که در طول [[دوران غیبت صغرا]] و پس از آن، به صورت [[توقیع]] با صورت‌های دیگر از [[امام مهدی]]{{ع}} برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب [[خرسندی]] یا ناخرسندی آن حضرت می‌شود، بیان و چگونه عمل کردن، چگونه [[سخن گفتن]] و چگونه [[اندیشیدن]] به ما آموخته شده است. از این رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن حضرت و [[تأمل]] و [[تدبر]] در آنها می‌توان به راحتی [[هدایت]] را از [[گمراهی]] و [[صراط مستقیم]] را از راه کج باز [[شناخت]]. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای [[امام عصر]]{{ع}} را برخی نویسندگان، جمع‌آوری و در قالب کتاب منتشر کرده‌اند<ref>از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: [[محمد خادمی شیرازی]]، مجموعه سخنان، [[توقیعات]] و [[ادعیه]] حضرت [[بقیه الله]]{{ع}}، چاپ دوم: [[قم]]، [[رسالت]]، ۱۳۷۷؛ [[سید]] حسن شیرازی، کلمة الإمام المهدی{{ع}}، ترجمه: [[سید حسن افتخارزاده]] سبزواری، [[تهران]]، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ ه- ق؛ محمد الغروی، المختار من کلمات الإمام المهدی{{ع}}، چاپ اول: قم، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه- ق.</ref>.
 
==== [[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}} ====
از آن‏جا که همه امامان{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، [[دستورها]] و فرموده‏‌های ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال می‌‏کند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، پیروی از همه آن‏ها است. در زمانی که یکی از آن‏ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه هدایت است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: «شنیده‏‌ایم [[صاحب الامر]] غایب خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا این‏که امر بر شما آشکار شود»<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۱۵۹، ح ۴ و ۵.</ref>.
 
==== دست‏گیری از ضعفا و فقیران‏ ====
کمک به ضعفا و [[محرومان]] در همه زمان‌‏ها کاری بس ارزشمند است و در [[دین اسلام]] به آن سفارش شده است؛ اما به علت [[غیبت امام]]، در دوران غیبت [[ارزش]] بیشتری دارد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: «... هر آینه باید [[قوی]] شما ضعیفتان را کمک نماید و باید ثروتمندتان بر فقیرتان [[عطوفت]] نماید و فرد برای [[برادر دینی]] خود [[خیرخواهی]] نماید... پس اگر شخص در این حال از [[دنیا]] رفت پیش از آن‏که [[قائم]] ظهور کند، [[شهید]] از دنیا رفته است.»..<ref>محمد بن ابی القاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص۱۱۳.</ref> البته [[فقر]]، گاهی [[فقر اقتصادی]] و گاهی فقر فرهنگی و [[معنوی]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱۷ – ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۲۴۴.</ref>.


=== [[وظایف]] خاص ‏===
=== [[وظایف]] خاص ‏===
وظایف خاص، وظایفی است که به نوعی با [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در ارتباط است که به شمارش آن‏ها می‏‌پردازیم:
وظایف خاص، وظایفی است که به نوعی با [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در ارتباط است که به شمارش آن‏ها می‏‌پردازیم:
# '''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏:''' در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[محبت]] و دوستی با اهل بیت{{عم}} و دشمنی با دشمنان ایشان تأکید شده و این مربوط به همه زمان‏هاست؛ امّا در برخی روایات به صورت ویژه به دوستی با دوستان حضرت مهدی{{ع}}‏ و دشمنی با دشمنان ایشان سفارش شده است. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] می‌کند که فرمود: «خوشا بر احوال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کرده و در [[غیبت]] و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را [[دوست]] بدارد و با دشمنانش [[دشمن]] باشد؛ چنین کسی در [[روز قیامت]]، از [[رفقا]] و دوستان من و گرامی‏‌ترین [[امت]] من خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ وَ يَتَوَلَّى‏ أَوْلِيَاءَهُ‏ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۲۸۶، ح ۲.</ref>.  
==== [[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏ ====
# '''[[صبر]] بر سختی‌‏های دوران [[غیبت‏]]:''' امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌‏هایی، [[باور]] به آن [[امام غایب]] و یاد آن حضرت را برنمی‌‏تابند و در این راه، از هرگونه ایجاد مانع و [[اذیت]] و [[آزار]] فرو نمی‌‏گذارند. از آن‏جا که یکی از آموزه‌‏های مهم [[دینی]] [[صبر]] بر [[مشکلات]] و مصیبت‌‏ها است، لازم‏ است در این دوران، بیش از هر [[زمان]] دیگر برابر این مشکلات و مصیبت‌‏ها [[شکیبایی]] داشته باشیم. [[امام حسین بن علی]]{{عم}} فرمود: «کسی که در [[غیبت]] او بر اذیت و [[تکذیب]] صبر کند، بسان مجاهدی است که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کند»<ref>{{متن حدیث|أَمَا إِنَ‏ الصَّابِرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ عَلَى‏ الْأَذَى‏ وَ التَّكْذِيبِ‏ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص۶۸، ح ۳۶.</ref>.  
در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[محبت]] و دوستی با اهل بیت{{عم}} و دشمنی با دشمنان ایشان تأکید شده و این مربوط به همه زمان‏هاست؛ امّا در برخی روایات به صورت ویژه به دوستی با دوستان حضرت مهدی{{ع}}‏ و دشمنی با دشمنان ایشان سفارش شده است. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] می‌کند که فرمود: «خوشا بر احوال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کرده و در [[غیبت]] و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را [[دوست]] بدارد و با دشمنانش [[دشمن]] باشد؛ چنین کسی در [[روز قیامت]]، از [[رفقا]] و دوستان من و گرامی‏‌ترین [[امت]] من خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ وَ يَتَوَلَّى‏ أَوْلِيَاءَهُ‏ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۲۸۶، ح ۲.</ref>.
# '''دعا برای فرج حضرت مهدی{{ع}}‏‏:'''[[دعا]] و [[نیایش]]، در فرهنگ اسلامی جایگاه والایی دارد. یکی از مصادیق [[دعا]] می‌‏تواند رفع گرفتاری‌‏های همه انسان‏‌ها باشد. در نگاه [[شیعه]]، این مهم تحقق نمی‌‏یابد، مگر آن زمانی که واپسین ذخیره الهی از پس پرده غیبت بیرون آمده [[جهان]] را به [[نور]] خود روشن سازد؛ از این‌‏رو است که در برخی [[روایات]] سفارش شده است برای [[فرج]] و [[گشایش]] [[دست]] به دعا برداریم. در [[روایت]] است که خود آن حضرت، در بخشی از [[توقیع شریف]] فرمود: «و برای [[تعجیل فرج]] بسیار دعا کنید»<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ‏ الْفَرَج‏‏}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۴۸۳، ح ۴.</ref>.
 
# '''آماده ‏باش دائمی‏:''' از مهم‏ترین [[وظایف]] دوران غیبت، آمادگی دائمی و راستین است. در این‏ باره در کتاب‏‌های [[روایی]] روایات فراوانی وجود دارد. [[امام باقر]]{{ع}} ذیل [[آیه]] شریف‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>؛ فرمود: «بر انجام واجبات شکیبایی کنید و برابر دشمنان، یک‏دیگر را [[یاری]] نمایید و برای [[یاری]] پیشوای [[منتظر]]، همواره آمادگی خود را [[حفظ]] کنید»<ref>{{متن حدیث|اصْبِرُوا عَلَى‏ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ‏ الْمُنْتَظَرَ‏‏}}، نعمانی، الغیبة، ص۱۹۹.</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «هریک از شما برای [[ظهور قائم]]{{ع}} [[ابزار جنگی]] فراهم کنید؛ اگر چه یک تیر باشد. [[امید]] است همین که کسی این [[نیت]] را داشته باشد، حقّ‏تعالی او را از [[اصحاب]] و [[یاوران]] او قرار دهد»<ref> نعمانی، الغیبة،، ص۳۲۰، ح ۱۰.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} نقل شده که: «هرکس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ می‌گرداند.»..<ref>کافی، ج ۶، ص۵۳۵.</ref>. رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده یاری امام خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] برای ما مشخص نیست. البته نحوه آمادگی بستگی به شرایط‍‌ [[زمان]] و مکان دارد و اگر در بعضی [[روایات]] [[سخن]] آماده کردن اسب، تیر و [[شمشیر]] به میان آمده، ذکر این موارد تنها به‌عنوان تمثیل و بیان [[لزوم]] آمادگی برای یاری آن حضرت است.
==== [[صبر]] بر سختی‌‏های دوران [[غیبت‏]] ====
# '''[[بزرگداشت]] نام و یاد آن حضرت‏:''' یکی از مسؤولیت‏‌های شیعه برابر [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت است. این بزرگداشت، جلوه‏‌های فراوانی دارد؛ از تشکیل نشست‏‌های [[دعا]] و [[نیایش]] گرفته، تا اقدام‏‌های [[فرهنگی]] و ترویجی و از تشکیل حلقه‌‏های بحث و گفت‏وگو گرفته، تا پژوهش‌‏های بنیادین و سودمند، همه و همه می‏‌تواند در راستای بلندی بخشیدن به این نام بزرگ باشد.
امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌‏هایی، [[باور]] به آن [[امام غایب]] و یاد آن حضرت را برنمی‌‏تابند و در این راه، از هرگونه ایجاد مانع و [[اذیت]] و [[آزار]] فرو نمی‌‏گذارند. از آن‏جا که یکی از آموزه‌‏های مهم [[دینی]] [[صبر]] بر [[مشکلات]] و مصیبت‌‏ها است، لازم‏ است در این دوران، بیش از هر [[زمان]] دیگر برابر این مشکلات و مصیبت‌‏ها [[شکیبایی]] داشته باشیم. [[امام حسین بن علی]]{{عم}} فرمود: «کسی که در [[غیبت]] او بر اذیت و [[تکذیب]] صبر کند، بسان مجاهدی است که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کند»<ref>{{متن حدیث|أَمَا إِنَ‏ الصَّابِرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ عَلَى‏ الْأَذَى‏ وَ التَّكْذِيبِ‏ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص۶۸، ح ۳۶.</ref>.
# '''حفظ پیوند با مقام ولایت‏''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‏ قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: «زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آن‏ها خواهد بود، این است که باری ‏تعالی به آن‏ها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا تصدیق کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌‏دهم. شما بندگان و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‏‌پذیرم و از شما درمی‌‏گذرم و برای شما می‌‏بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌‏بارم و [[بلا]] را از آن‏ها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آن‏ها [[عذاب]] می‌‏فرستادم»<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵.</ref>. در روایتی دیگر از آن حضرت می‌خوانیم: «... بر انجام واجبات [[صبر]] کنید و با دشمنانتان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم نمایید»<ref>غیبة نعمانی، ص۱۹۹.</ref>. اگر [[شیعه]] [[منتظر]]، در آغاز هر [[روز]] با حضور و توجه، [[عهد]] و پیمانی را با مقتدای خود تجدید نماید، هرگز به رکود، [[ذلت]]، [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] تن نخواهد داد. در همان [[توقیع]] حضرت به [[شیخ مفید]] آمده است، «اگر [[شیعیان]] ما... در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شد، یک‌دل و مصمم باشند، [[نعمت]] لقای ما از آنان به تأخیر نمی‌افتد.»... یکی از مشهورترین دعاهای عهد، دعایی است که [[سید بن طاووس]] آن را در در ابتدای کتاب آن ارزشمند آمده مصباح الزائر به نقل از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده و در ابتدای آن آمده است: هر کس چهل بامداد، [[خدا]] را با این عهد بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود. پس اگر پیش از ظهور قائم از [[دنیا]] برود، [[خداوند تعالی]]، او را از قبرش خارج می‌سازد [تا قائم را [[یاری]] دهد]. [[خداوند]] به شماره هر کلمه [از آن]، هزار [[حسنه]] به او عطا کند و هزار بدی را از او برطرف می‌سازد<ref>ابن طاووس، سید علی بن موسی، مصباح الزائر، قم، مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه- ق، ص۴۵۵؛ بحارالأنوار، ج ۹۹، ص۱۱۱.</ref>. [[شیعیان]] [[منتظر]] علاوه بر [[دعای عهد]] می‌توانند با بهره‌گیری از [[دعاها]] و زیارت‌های دیگری که مرتبط با [[امام عصر]]{{ع}} است، پیوند دایمی خود را با آن [[امام]] برقرار سازند که از آن جمله به [[دعای ندبه]]، [[دعای فرج]]، دعای [[زمان غیبت]]، [[استغاثه]] به [[امام زمان]]{{ع}}، [[زیارت آل یاسین]]، زیارت امام عصر در [[روز جمعه]]، [[نماز امام زمان]] و مانند آن می‌توان اشاره کرد. دعا به امام زمان{{ع}} در [[قنوت]] و تعقیب نمازهای پنج‌گانه نیز می‌تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن حضرت نقش داشته باشد. [[چشم]] انتظاران امام عصر{{ع}} همچنین می‌توانند با حضور در [[مساجد]] و مکان‌های مقدسی که به امام عصر{{ع}} منسوب است، مانند [[مسجد جمکران]] در [[قم]]، [[مسجد سهله]] در [[نجف]] و [[سرداب مقدس]] [[سامرا]]، پیوند خویش را با آن حضرت [[روز]] به روز مستحکم‌تر سازند.
 
# '''زمینه‌سازی و [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی که به تصریح [[روایات]]، در دوران غیبت بر عهده شیعیان و منتظران فرج [[قائم آل محمد]]{{ع}} است، کسب آمادگی‌های نظامی و فراهم کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای [[یاری]] امام غایب است. در روایتی که [[نعمانی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده، آمده است: «هر یک از شما باید برای خروج [[حضرت قائم]]{{ع}} [سلاحی] آماده کند، هر چند یک تیر باشد. [[خدای تعالی]] هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را [[درک]] کند [و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد]»<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص۳۲۰، ح ۱۰.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[شیخ کلینی]] از امام ابوالحسن [[موسی کاظم]]{{ع}} نقل می‌کند: «... هر کس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ گرداند، به او [[شرح صدر]] عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته هایش [[یاری]] کند»<ref>الکافی، ج ۶، ص۵۳۵، ح ۱.</ref>. رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده یاری امام خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] مشخص نیست و هر آنکه [[اراده خداوند]] تعلق گیرد، ممکن است ظهور رخ دهد. بنابراین، [[شیعیان]] باید همواره در حال آماده‌باش به سر برند تا در [[زمان]] [[ضرورت]]، به فرمان امام خود برای [[مقابله با مستکبران]] و ستم‌کاران [[جهان]] به پا خیزند. با نگاهی به [[تاریخ شیعه]] می‌توانیم به عمق [[باور]] [[مردم]] به موضوع ظهور و آمادگی همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. [[ابن بطوطه]] در سفرنامه خود می‌نویسد: ندبه شیعیان حِله برای [[امام زمان]] در نزدیکی [[بازار]] بزرگ [[شهر]]، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را "[[مسجد صاحب الزمان]]" می‌خوانند. شب‌ها پیش از نماز عصر، صد مرد [[مسلح]] با شمشیرهای آخته... اسبی یا استری زین کرده می‌گیرند و به سوی مسجد صاحب الزمان روانه می‌شوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده می‌شود. سایر مردم در طرفین این دسته حرکت می‌کنند و چون به مسجد صاحب الزمان می‌رسند، در برابر در ایستاده و آواز می‌دهند که: "[[بسم الله]]، ای [[صاحب الزمان]]، بسم الله بیرون آی که [[تباهی]] روی [[زمین]] را فراگرفته و [[ستم]] فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا [[خدا]] به وسیله تو، [[حق]] را از [[باطل]] جدا گرداند و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه می‌دهند تا نماز مغرب فرا رسد...<ref>ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، چاپ اول: قم، انصاریان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ - ۶۹۷.</ref>.
==== دعا برای فرج حضرت مهدی{{ع}}‏‏ ====
# '''ارتباط‍‌ با [[فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': [[ائمه]]{{عم}} [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] [[امام]] و عدم دسترسی به امام [[معصوم]]{{ع}} مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به فقهای جامع الشرایط‍‌ مراجعه کنیم<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص۹۵.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ "[[اسحاق بن یعقوب]]" می‌فرماید: «و اما رویدادهایی که پیش می‌آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان»<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص۴۸۳.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱۷ – ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۲۵۲-۲۵۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۲۴۴.</ref>
[[دعا]] و [[نیایش]]، در فرهنگ اسلامی جایگاه والایی دارد. یکی از مصادیق [[دعا]] می‌‏تواند رفع گرفتاری‌‏های همه انسان‏‌ها باشد. در نگاه [[شیعه]]، این مهم تحقق نمی‌‏یابد، مگر آن زمانی که واپسین ذخیره الهی از پس پرده غیبت بیرون آمده [[جهان]] را به [[نور]] خود روشن سازد؛ از این‌‏رو است که در برخی [[روایات]] سفارش شده است برای [[فرج]] و [[گشایش]] [[دست]] به دعا برداریم. در [[روایت]] است که خود آن حضرت، در بخشی از [[توقیع شریف]] فرمود: «و برای [[تعجیل فرج]] بسیار دعا کنید»<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ‏ الْفَرَج‏‏}}، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۴۸۳، ح ۴.</ref>.
 
==== آماده ‏باش دائمی‏ ====
از مهم‏ترین [[وظایف]] دوران غیبت، آمادگی دائمی و راستین است. در این‏ باره در کتاب‏‌های [[روایی]] روایات فراوانی وجود دارد. [[امام باقر]]{{ع}} ذیل [[آیه]] شریف‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>؛ فرمود: «بر انجام واجبات شکیبایی کنید و برابر دشمنان، یک‏دیگر را [[یاری]] نمایید و برای [[یاری]] پیشوای [[منتظر]]، همواره آمادگی خود را [[حفظ]] کنید»<ref>{{متن حدیث|اصْبِرُوا عَلَى‏ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ‏ الْمُنْتَظَرَ‏‏}}، نعمانی، الغیبة، ص۱۹۹.</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «هریک از شما برای [[ظهور قائم]]{{ع}} [[ابزار جنگی]] فراهم کنید؛ اگر چه یک تیر باشد. [[امید]] است همین که کسی این [[نیت]] را داشته باشد، حقّ‏تعالی او را از [[اصحاب]] و [[یاوران]] او قرار دهد»<ref> نعمانی، الغیبة،، ص۳۲۰، ح ۱۰.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} نقل شده که: «هرکس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ می‌گرداند.»..<ref>کافی، ج ۶، ص۵۳۵.</ref>. رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده یاری امام خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] برای ما مشخص نیست. البته نحوه آمادگی بستگی به شرایط‍‌ [[زمان]] و مکان دارد و اگر در بعضی [[روایات]] [[سخن]] آماده کردن اسب، تیر و [[شمشیر]] به میان آمده، ذکر این موارد تنها به‌عنوان تمثیل و بیان [[لزوم]] آمادگی برای یاری آن حضرت است.
 
==== [[بزرگداشت]] نام و یاد آن حضرت‏ ====
یکی از مسؤولیت‏‌های شیعه برابر [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت است. این بزرگداشت، جلوه‏‌های فراوانی دارد؛ از تشکیل نشست‏‌های [[دعا]] و [[نیایش]] گرفته، تا اقدام‏‌های [[فرهنگی]] و ترویجی و از تشکیل حلقه‌‏های بحث و گفت‏وگو گرفته، تا پژوهش‌‏های بنیادین و سودمند، همه و همه می‏‌تواند در راستای بلندی بخشیدن به این نام بزرگ باشد.
 
==== حفظ پیوند با مقام ولایت‏ ====
حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‏ قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: «زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آن‏ها خواهد بود، این است که باری ‏تعالی به آن‏ها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا تصدیق کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌‏دهم. شما بندگان و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‏‌پذیرم و از شما درمی‌‏گذرم و برای شما می‌‏بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌‏بارم و [[بلا]] را از آن‏ها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آن‏ها [[عذاب]] می‌‏فرستادم»<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵.</ref>. در روایتی دیگر از آن حضرت می‌خوانیم: «... بر انجام واجبات [[صبر]] کنید و با دشمنانتان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم نمایید»<ref>غیبة نعمانی، ص۱۹۹.</ref>. اگر [[شیعه]] [[منتظر]]، در آغاز هر [[روز]] با حضور و توجه، [[عهد]] و پیمانی را با مقتدای خود تجدید نماید، هرگز به رکود، [[ذلت]]، [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] تن نخواهد داد. در همان [[توقیع]] حضرت به [[شیخ مفید]] آمده است، «اگر [[شیعیان]] ما... در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شد، یک‌دل و مصمم باشند، [[نعمت]] لقای ما از آنان به تأخیر نمی‌افتد.»... یکی از مشهورترین دعاهای عهد، دعایی است که [[سید بن طاووس]] آن را در در ابتدای کتاب آن ارزشمند آمده مصباح الزائر به نقل از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده و در ابتدای آن آمده است: هر کس چهل بامداد، [[خدا]] را با این عهد بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود. پس اگر پیش از ظهور قائم از [[دنیا]] برود، [[خداوند تعالی]]، او را از قبرش خارج می‌سازد [تا قائم را [[یاری]] دهد]. [[خداوند]] به شماره هر کلمه [از آن]، هزار [[حسنه]] به او عطا کند و هزار بدی را از او برطرف می‌سازد<ref>ابن طاووس، سید علی بن موسی، مصباح الزائر، قم، مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه- ق، ص۴۵۵؛ بحارالأنوار، ج ۹۹، ص۱۱۱.</ref>. [[شیعیان]] [[منتظر]] علاوه بر [[دعای عهد]] می‌توانند با بهره‌گیری از [[دعاها]] و زیارت‌های دیگری که مرتبط با [[امام عصر]]{{ع}} است، پیوند دایمی خود را با آن [[امام]] برقرار سازند که از آن جمله به [[دعای ندبه]]، [[دعای فرج]]، دعای [[زمان غیبت]]، [[استغاثه]] به [[امام زمان]]{{ع}}، [[زیارت آل یاسین]]، زیارت امام عصر در [[روز جمعه]]، [[نماز امام زمان]] و مانند آن می‌توان اشاره کرد. دعا به امام زمان{{ع}} در [[قنوت]] و تعقیب نمازهای پنج‌گانه نیز می‌تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن حضرت نقش داشته باشد. [[چشم]] انتظاران امام عصر{{ع}} همچنین می‌توانند با حضور در [[مساجد]] و مکان‌های مقدسی که به امام عصر{{ع}} منسوب است، مانند [[مسجد جمکران]] در [[قم]]، [[مسجد سهله]] در [[نجف]] و [[سرداب مقدس]] [[سامرا]]، پیوند خویش را با آن حضرت [[روز]] به روز مستحکم‌تر سازند.
 
==== زمینه‌سازی و [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]] ====
یکی دیگر از وظایفی که به تصریح [[روایات]]، در دوران غیبت بر عهده شیعیان و منتظران فرج [[قائم آل محمد]]{{ع}} است، کسب آمادگی‌های نظامی و فراهم کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای [[یاری]] امام غایب است. در روایتی که [[نعمانی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده، آمده است: «هر یک از شما باید برای خروج [[حضرت قائم]]{{ع}} [سلاحی] آماده کند، هر چند یک تیر باشد. [[خدای تعالی]] هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را [[درک]] کند [و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد]»<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص۳۲۰، ح ۱۰.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[شیخ کلینی]] از امام ابوالحسن [[موسی کاظم]]{{ع}} نقل می‌کند: «... هر کس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزی‌اش را فراخ گرداند، به او [[شرح صدر]] عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته هایش [[یاری]] کند»<ref>الکافی، ج ۶، ص۵۳۵، ح ۱.</ref>. رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده یاری امام خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] مشخص نیست و هر آنکه [[اراده خداوند]] تعلق گیرد، ممکن است ظهور رخ دهد. بنابراین، [[شیعیان]] باید همواره در حال آماده‌باش به سر برند تا در [[زمان]] [[ضرورت]]، به فرمان امام خود برای [[مقابله با مستکبران]] و ستم‌کاران [[جهان]] به پا خیزند. با نگاهی به [[تاریخ شیعه]] می‌توانیم به عمق [[باور]] [[مردم]] به موضوع ظهور و آمادگی همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. [[ابن بطوطه]] در سفرنامه خود می‌نویسد: ندبه شیعیان حِله برای [[امام زمان]] در نزدیکی [[بازار]] بزرگ [[شهر]]، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را "[[مسجد صاحب الزمان]]" می‌خوانند. شب‌ها پیش از نماز عصر، صد مرد [[مسلح]] با شمشیرهای آخته... اسبی یا استری زین کرده می‌گیرند و به سوی مسجد صاحب الزمان روانه می‌شوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده می‌شود. سایر مردم در طرفین این دسته حرکت می‌کنند و چون به مسجد صاحب الزمان می‌رسند، در برابر در ایستاده و آواز می‌دهند که: "[[بسم الله]]، ای [[صاحب الزمان]]، بسم الله بیرون آی که [[تباهی]] روی [[زمین]] را فراگرفته و [[ستم]] فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا [[خدا]] به وسیله تو، [[حق]] را از [[باطل]] جدا گرداند و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه می‌دهند تا نماز مغرب فرا رسد...<ref>ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، چاپ اول: قم، انصاریان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ - ۶۹۷.</ref>.
 
==== ارتباط‍‌ با [[فقها]] و [[مراجع تقلید]] ====
[[ائمه]]{{عم}} [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] [[امام]] و عدم دسترسی به امام [[معصوم]]{{ع}} مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به فقهای جامع الشرایط‍‌ مراجعه کنیم<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص۹۵.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ "[[اسحاق بن یعقوب]]" می‌فرماید: «و اما رویدادهایی که پیش می‌آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان»<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص۴۸۳.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱۷ – ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۲۵۲-۲۵۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص۲۴۴.</ref>


شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن حضرت نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند تجدید عهد هر [[روزه]] با آن یار [[سفر]] کرده است. در این‌باره سفارش شده در پگاه هر [[روز]]، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن امام همام بر [[زمین]] نهاده به دستور [[امام صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر چهل صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن حضرت باشد؛ دعایی که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه...}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref>.<ref>خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱۷ ـ ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref>
شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن حضرت نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند تجدید عهد هر [[روزه]] با آن یار [[سفر]] کرده است. در این‌باره سفارش شده در پگاه هر [[روز]]، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن امام همام بر [[زمین]] نهاده به دستور [[امام صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر چهل صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن حضرت باشد؛ دعایی که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه...}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref>.<ref>خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱۷ ـ ۴۲۳؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref>
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش