←پانویس
(←پانویس) |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[خدای متعال]] به [[مسلمانان]]، به [[حکم]] [[برادری]] [[دینی]] و [[مسئولیت]] [[مؤمنین]] نسبت به یکدیگر، [[فرمان]] داده است همدیگر را در [[سختیها]] تنها نگذارند و در [[مشکلات]] [[مالی]] به یکدیگر قرضالحسنه دهند و این قرض دادن را قرض به خودش تلقی کرده و [[پاداش]] آن را مضاعف قرار داده است<ref>{{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}} «کیست که به خداوند وامی نیکو دهد تا خداوند آن را برای وی چندین برابر گرداند؟ و خداوند (روزی را) تنگ و فراخ میسازد و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره بقره، آیه ۲۴۵.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دین»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۳۲.</ref> | [[خدای متعال]] به [[مسلمانان]]، به [[حکم]] [[برادری]] [[دینی]] و [[مسئولیت]] [[مؤمنین]] نسبت به یکدیگر، [[فرمان]] داده است همدیگر را در [[سختیها]] تنها نگذارند و در [[مشکلات]] [[مالی]] به یکدیگر قرضالحسنه دهند و این قرض دادن را قرض به خودش تلقی کرده و [[پاداش]] آن را مضاعف قرار داده است<ref>{{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}} «کیست که به خداوند وامی نیکو دهد تا خداوند آن را برای وی چندین برابر گرداند؟ و خداوند (روزی را) تنگ و فراخ میسازد و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره بقره، آیه ۲۴۵.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دین»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۳۲.</ref> | ||
قرض و عاریه دادن از سنتهای مؤکد [[رسول خدا]] {{صل}} است و ایشان در [[احادیث]] زیادی [[مسلمانان]] را به این امر خداپسندانه [[دعوت]] کرده، آن را [[صدقه]]<ref>الطبرانی، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۱۴۳ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۸۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>، بلکه بهتر از [[صدقه]] معرفی کرده و فرمودهاند: "شبی که مرا به [[آسمان]] بردند، دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته است: [[ثواب]] [[صدقه]] ده برابر است و [[ثواب]] قرض دادن، هجده برابر؛ پس به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض از [[صدقه]] [[برتر]] است؟ گفت: "چون فرد [[نیاز]] مند، گاه چیزی دارد و باز دست [[نیاز]] دراز میکند؛ اما خواهان قرض، تقاضای | قرض و عاریه دادن از سنتهای مؤکد [[رسول خدا]] {{صل}} است و ایشان در [[احادیث]] زیادی [[مسلمانان]] را به این امر خداپسندانه [[دعوت]] کرده، آن را [[صدقه]]<ref>الطبرانی، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۱۴۳ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۸۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>، بلکه بهتر از [[صدقه]] معرفی کرده و فرمودهاند: "شبی که مرا به [[آسمان]] بردند، دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته است: [[ثواب]] [[صدقه]] ده برابر است و [[ثواب]] قرض دادن، هجده برابر؛ پس به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض از [[صدقه]] [[برتر]] است؟ گفت: "چون فرد [[نیاز]] مند، گاه چیزی دارد و باز دست [[نیاز]] دراز میکند؛ اما خواهان قرض، تقاضای کمک نمیکند؛ مگر به [[دلیل]] [[نیاز]]"<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۹۵ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۱.</ref>. | ||
[[رسول اکرم]] {{صل}} قرض دادن را از [[حقوق]] [[همسایگان]] بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ الطبرانی، مسند الشامیین، ج ۳، ص ۳۳۹ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۸</ref>، درباره کسانی که با داشتن امکانات [[مالی]] از قرض دادن به [[نیازمندان]] خودداری میکنند، فرمودهاند: "کسی که [[برادر دینی]] اش برای قرض به وی مراجعه کند و او در حالی که بر این کار | [[رسول اکرم]] {{صل}} قرض دادن را از [[حقوق]] [[همسایگان]] بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ الطبرانی، مسند الشامیین، ج ۳، ص ۳۳۹ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۸</ref>، درباره کسانی که با داشتن امکانات [[مالی]] از قرض دادن به [[نیازمندان]] خودداری میکنند، فرمودهاند: "کسی که [[برادر دینی]] اش برای قرض به وی مراجعه کند و او در حالی که بر این کار قادر باشد؛ این کار را نکند، [[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر او [[حرام]] میکند"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۳۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۵ و شیخ صدوق، امالی، ص ۴۳۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref> | ||
== | == نکوهش قرض گرفتن == | ||
[[پیامبر خدا]] {{صل}} هم [[مسلمانان]] را به قرض دادن [[تشویق]] میفرمودند و هم به آنان توصیه میکردند، تا حد ممکن بزرگمنشی به خرج داده، از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام گرفتن را مایه غصّه شب و [[خواری]] روز دانسته<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۵۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۹۷ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۵۱.</ref>، از سنگینی کمرشکن آن به [[خدا]] | [[پیامبر خدا]] {{صل}} هم [[مسلمانان]] را به قرض دادن [[تشویق]] میفرمودند و هم به آنان توصیه میکردند، تا حد ممکن بزرگمنشی به خرج داده، از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام گرفتن را مایه غصّه شب و [[خواری]] روز دانسته<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۵۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۹۷ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۵۱.</ref>، از سنگینی کمرشکن آن به [[خدا]] پناه میبردند و میفرمودند: "خدایا! از چیرگی قرض و چیرگی [[دشمن]] و دشمن شاد شدن و [[گرسنگی]] به تو پناه میبرم که آن بدترین درد است"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ وَ مِنْ بَوَارِ الْأَيِّمِ وَ مِنَ الْجُوعِ فَإِنَّهُ بِئْسَ الضَّجِيع}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵ و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۱۵.</ref> و در دعایی دیگر، بعد از نماز صبح میفرمودند: "خدایا! از [[غم]] و [[اندوه]] و [[ناتوانی]] و کاهلی و [[بخل]] و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی [[مردمان]] و.... به تو پناه میبرم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَلِ وَ الْبُخْلِ وَ الْجُبْنِ وَ ضَلَعِ الدَّيْنِ وَ غَلَبَةِ الرِّجَالِ و...}}؛ کنزالعمال، ج ۲، ص ۲۶۳؛ مصباح المتهجد، ص ۲۰۵ و من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵.</ref>. | ||
همچنین، روزی [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] قرض را مانند [[کفر]] دانسته، از آن به [[خدا]] | همچنین، روزی [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] قرض را مانند [[کفر]] دانسته، از آن به [[خدا]] پناه بردند؛ وقتی از ایشان سؤال شد ای [[رسول خدا]] {{صل}} آیا وام با [[کفر]] برابر است؟ فرمودند: "آری"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۴؛ علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۳۱۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref> | ||
== مهلت دادن به بدهکار تنگدست == | == مهلت دادن به بدهکار تنگدست == | ||
[[رسول اکرم]] {{صل}} پیوسته بر رعایت حال بدهکاران تنگدست تأکید کرده<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۹ و وسائل الشیعه، ص ۳۶۶.</ref> [[مسلمانان]] را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر میداشتند<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۰.</ref> و میفرمودند: "هر که به [[تنگدستی]] مهلت دهد، [[خداوند]] در روزی که هیچ سایهای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود در آورد"<ref>الکافی، ج ۸، ص ۹ و ابن حنبل، مسند، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. همچنین فرمودهاند: "هرکس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن [[صبر]] کند تا برای او گشایشی حاصل شود، [[مال]] او [[زکات]] محسوب میشود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود"<ref>حسن بن أبی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۳۹۰ - ۳۹۱ و ثواب الاعمال، ص ۱۳۸.</ref>. ایشان در [[حدیث]] دیگری، اجر کسی را که حال بدهکار تنگدستش را مراعات بکند، [[پاکی از گناهان]] بیان کرده، افزودند: "[[خداوند]] به ازای هر درهم قرض، هزار قنطار<ref>هر قنطار با صد رطل و هر رطل با ۲۵۶۴ گرم برابر است.</ref> از درهم [[بهشت]] به او میدهد"<ref>ثواب الاعمال، ص ۲۸۹ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۴۳.</ref>. | [[رسول اکرم]] {{صل}} پیوسته بر رعایت حال بدهکاران تنگدست تأکید کرده<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۹ و وسائل الشیعه، ص ۳۶۶.</ref> [[مسلمانان]] را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر میداشتند<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۰.</ref> و میفرمودند: "هر که به [[تنگدستی]] مهلت دهد، [[خداوند]] در روزی که هیچ سایهای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود در آورد"<ref>الکافی، ج ۸، ص ۹ و ابن حنبل، مسند، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. همچنین فرمودهاند: "هرکس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن [[صبر]] کند تا برای او گشایشی حاصل شود، [[مال]] او [[زکات]] محسوب میشود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود"<ref>حسن بن أبی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۳۹۰ - ۳۹۱ و ثواب الاعمال، ص ۱۳۸.</ref>. ایشان در [[حدیث]] دیگری، اجر کسی را که حال بدهکار تنگدستش را مراعات بکند، [[پاکی از گناهان]] بیان کرده، افزودند: "[[خداوند]] به ازای هر درهم قرض، هزار قنطار<ref>هر قنطار با صد رطل و هر رطل با ۲۵۶۴ گرم برابر است.</ref> از درهم [[بهشت]] به او میدهد"<ref>ثواب الاعمال، ص ۲۸۹ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۴۳.</ref>. | ||
[[ابن عباس]] [[روایت]] کرده است: "روزی | [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده است: "روزی حضرت، به [[مسجد]] وارد شد و فرمود: "کدام یک از شما [[دوست]] دارد [[خداوند عزوجل]]، او را از گرمای سوزان [[دوزخ]] ایمن نگاه دارد؟" گفتیم: ای [[رسول خدا]] {{صل}} همه ما [[دوست]] داریم؛ فرمود: "هر که بر [[تنگدستی]] برای پرداخت قرض مهلت دهد، یا قرضش را بر او ببخشد، [[خداوند عزوجل]]، وی را از گرمای سوزان [[دوزخ]] نگاه میدارد"<ref>عبد العظیم بن عبد القوی المنذری، الترغیب و الترهیب، ج۲، ص۴۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref> | ||
== [[نهی]] از دیرکرد در پرداخت بدهی== | == [[نهی]] از دیرکرد در پرداخت بدهی== | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} همان گونه که طلبکار را به [[صبر]] [[تشویق]] میکرد، بدهکار را نیز از دیرکرد در پرداخت بدهی اش [[نهی]] میفرمودند. ایشان دیرکرد توانگر در پرداخت بدهی اش را [[ظلم]] دانسته<ref>عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۷۲؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰؛ امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref>، میفرمودند: "اگر کسی بتواند [[حق]] کسی را بپردازد و این کار را نکند، هر روز که دیر کند، [[گناه]] باج گیر برایش نوشته میشود"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۶ - ۱۷؛ اعلام الدین، ص ۴۲۱ و امالی صدوق، ص ۴۳۲.</ref>. | [[رسول خدا]] {{صل}} همان گونه که طلبکار را به [[صبر]] [[تشویق]] میکرد، بدهکار را نیز از دیرکرد در پرداخت بدهی اش [[نهی]] میفرمودند. ایشان دیرکرد توانگر در پرداخت بدهی اش را [[ظلم]] دانسته<ref>عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۷۲؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰؛ امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref>، میفرمودند: "اگر کسی بتواند [[حق]] کسی را بپردازد و این کار را نکند، هر روز که دیر کند، [[گناه]] باج گیر برایش نوشته میشود"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۶ - ۱۷؛ اعلام الدین، ص ۴۲۱ و امالی صدوق، ص ۴۳۲.</ref>. | ||
ایشان، هم فرد بدهکار را از دیرکرد در پرداخت بدهی منع میکردند و هم او را از اینکه [[نیت]] ادا نکردن قرض را داشته باشد به شدت برحذر میداشتند. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره انواع قرض فرمودهاند: "قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد؛ اما [[اجل]] به او مهلت نداده است؛ در این صورت، من ولی او هستم و دیگر، قرضی که صاحبش قصد پرداختنش را نداشته است؛ در این صورت، از [[اعمال نیک]] فرد بدهکار بر میدارند [و به فرد طلبکار میدهند] که در آن روز ([[قیامت]]) [[دینار]] و درهمی نخواهد بود"<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۳۱ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۱.</ref>. ایشان پیوسته [[مسلمانان]] را به رعایت [[جوانمردی]] در قرض دادن، سفارش و به آنان گوشزد میکردند [[برترین]] [[مؤمنان]] و محبوبترین [[بندگان خدا]] فردی است که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۹۶؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۷، ص ۱۸؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۴ و کنز العمال، ج ۱، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>. ایشان متوفای بدهکار را فردی معرفی میکردند که در زنجیر است و چیزی نمیتواند او را از این وضعیت [[نجات]] دهد؛ مگر پرداخت قرضش<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۱ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref>. در نظر آن | ایشان، هم فرد بدهکار را از دیرکرد در پرداخت بدهی منع میکردند و هم او را از اینکه [[نیت]] ادا نکردن قرض را داشته باشد به شدت برحذر میداشتند. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره انواع قرض فرمودهاند: "قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد؛ اما [[اجل]] به او مهلت نداده است؛ در این صورت، من ولی او هستم و دیگر، قرضی که صاحبش قصد پرداختنش را نداشته است؛ در این صورت، از [[اعمال نیک]] فرد بدهکار بر میدارند [و به فرد طلبکار میدهند] که در آن روز ([[قیامت]]) [[دینار]] و درهمی نخواهد بود"<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۳۱ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۱.</ref>. ایشان پیوسته [[مسلمانان]] را به رعایت [[جوانمردی]] در قرض دادن، سفارش و به آنان گوشزد میکردند [[برترین]] [[مؤمنان]] و محبوبترین [[بندگان خدا]] فردی است که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۹۶؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۷، ص ۱۸؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۴ و کنز العمال، ج ۱، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>. ایشان متوفای بدهکار را فردی معرفی میکردند که در زنجیر است و چیزی نمیتواند او را از این وضعیت [[نجات]] دهد؛ مگر پرداخت قرضش<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۱ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref>. در نظر آن حضرت، حتی [[شهدا]] هم از این مسئله، جدا نیستند و با ریختن اولین قطره خونشان، همه گناهانشان بخشیده میشود؛ مگر قرضشان<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۲۲۰ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۳۸.</ref>. | ||
آن | آن حضرت به [[مسلمانان]] بدهکار توصیه میکردند برای خود چیزی باقی بگذارید تا پس از مرگتان بدهیتان ادا شود؛ زیرا پس از [[گناهان کبیره]] که [[خداوند]] از آنها [[نهی]] کرده است، بزرگترین [[گناه]]، آن است که [[انسان]] بمیرد و قرضی داشته باشد و چیزی برای آن باقی نگذارد<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۳۹۲؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۱۲ و کنزالعمال، ج ۶، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref> | ||
== [[شاهد]] گرفتن در بدهکاریها == | == [[شاهد]] گرفتن در بدهکاریها == | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} [[شاهد]] نگرفتن در زمان گرفتن وام را | [[رسول خدا]] {{صل}} [[شاهد]] نگرفتن در زمان گرفتن وام را مانع [[استجابت دعا]] دانسته، میفرمودند: "دعاهای چند گروه [[مستجاب]] نمیشود ... و کسانی که از کسی وام میگیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر آن شاهدی نمیگیرند"<ref>حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۸ - ۳۹ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref> | ||
== [[نهی]] از درخواست نابجا== | == [[نهی]] از درخواست نابجا== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== قرض الحسنه در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} == | == قرض الحسنه در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} == | ||
متأسفانه سیرهنویسان در شرح [[سیره رسول اکرم]] {{صل}} بیشتر به قرض گرفتنهای ایشان اشاره کردهاند؛ مانند اینکه [[رسول خدا]] {{صل}} بارها از [[یهودیان]] [[مدینه]] قرض کردند<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> و حتی در زمان [[وفات]] ایشان زرهشان برای قرض گرفتن آرد در گرو مردی [[یهودی]] بود<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۳۶؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۵، ص ۹۹ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref> و نیز قرض کردن هفتاد [[زره]] از صفوان بن | متأسفانه سیرهنویسان در شرح [[سیره رسول اکرم]] {{صل}} بیشتر به قرض گرفتنهای ایشان اشاره کردهاند؛ مانند اینکه [[رسول خدا]] {{صل}} بارها از [[یهودیان]] [[مدینه]] قرض کردند<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> و حتی در زمان [[وفات]] ایشان زرهشان برای قرض گرفتن آرد در گرو مردی [[یهودی]] بود<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۳۶؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۵، ص ۹۹ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref> و نیز قرض کردن هفتاد [[زره]] از صفوان بن امیه جمحی<ref>الکافی، ج۵، ص۲۴۰ و من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۲.</ref> از مطالبی است که در کتابهای [[سیره]] آمده است. | ||
در کتابهای [[روایی]] نیز وضع همین گونه است و شاید در این کتابها به قرضهایی اشاره شده که [[پیامبر خدا]] {{صل}} از دیگران میگرفتند تا در [[راه خدا]] به دیگران [[انفاق]] کنند؛ [[روایت]] زیر، نمونهای از آن موارد است: روزی سائلی نزد [[رسول اکرم]] {{صل}} آمد و از آن | در کتابهای [[روایی]] نیز وضع همین گونه است و شاید در این کتابها به قرضهایی اشاره شده که [[پیامبر خدا]] {{صل}} از دیگران میگرفتند تا در [[راه خدا]] به دیگران [[انفاق]] کنند؛ [[روایت]] زیر، نمونهای از آن موارد است: روزی سائلی نزد [[رسول اکرم]] {{صل}} آمد و از آن حضرت کمک خواست. [[پیامبر]] {{صل}} به حاضران رو کرده، فرمودند: "آیا بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟" پس مردی از [[انصار]] برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]] {{صل}}!"؛ پس به او فرمود: "به این مرد، چهار وسق<ref>هر وسق، با شصت پیمانه برابر است.</ref> خرما بده!" گفت: "دادم"؛ پس [[انصاری]] دیگری آمد و تقاضای کمک کرد؛ حضرت فرمود: "انشاءالله [[خدا]] عطا کند!" نفر سومی آمد و تقاضای کمک کرد و حضرت این جمله را تکرار کرد؛ پس، آن مرد گفت: "انشاءالله عطا کند، زیاد شد!" پس [[رسول خدا]] {{صل}} خندید و رو به حاضران فرمود: "آیا در بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟" مردی برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]] {{صل}}!" پس حضرت به او فرمود: "چقدر قرض میدهی؟" گفت: "هر چه بخواهی"؛ فرمود: "به این مرد هشت وسق خرما بده!" مرد سائل گفت: "من چهار وسق بیشتر احتیاج ندارم"؛ فرمود: "چهار تا هم اضافه بر آن"<ref>قرب الاسناد، ص ۴۴ و وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷-۵۵۸.</ref> | ||
== [[سنت پیامبر]] {{صل}} در ادای قرض== | == [[سنت پیامبر]] {{صل}} در ادای قرض== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== انواع قرض == | == انواع قرض == | ||
=== قرض استنتاجی === | === قرض استنتاجی === | ||
شخص قرض میکند نه برای اینکه خود عین را صرف بکند، بلکه قرض میکند برای اینکه آن را [[استنتاج]] بکند. یعنی از آن نتیجهگیری نماید. در اینجا قرض کننده هیچ نوع اجباری برای قرض کردن ندارد، چون احتیاجی به [[مصرف]] کردن آن ندارد، بلکه میخواهد | شخص قرض میکند نه برای اینکه خود عین را صرف بکند، بلکه قرض میکند برای اینکه آن را [[استنتاج]] بکند. یعنی از آن نتیجهگیری نماید. در اینجا قرض کننده هیچ نوع اجباری برای قرض کردن ندارد، چون احتیاجی به [[مصرف]] کردن آن ندارد، بلکه میخواهد سرمایه خود را زیادتر کند و سود ببرد. با خودش هیچ سرمایه ندارد و یا سرمایهاش برای طرحی که تهیه کرده کافی نیست. از بانک یا از شخص دیگری قرض میکند و حساب کرده که [[میزان]] بهرهای که بابت وام باید بدهد کمتر از میزان استفادهای است که در [[آینده]] از این سرمایه خواهد داشت. مثلاً با خود میگوید اگر من یک میلیون تومان از بانک قرض بگیرم، در آخر سال باید صد هزار تومان به عنوان سود به بانک بپردازم؛ ولی حداقل دویست هزار تومان از این قرض استفاده میبرم و صد هزار تومانش برای خودم باقی میماند<ref>مسأله ربا، ص۴۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۳۲.</ref> | ||
=== قرض استهلاکی === | === قرض استهلاکی === | ||
این قرض وقتی است که قرض برای مصرف کردن و برای رفع احتیاجات ضروری [[زندگی]] قرض گیرنده باشد. قرض | این قرض وقتی است که قرض برای مصرف کردن و برای رفع احتیاجات ضروری [[زندگی]] قرض گیرنده باشد. قرض درماندگان، قرض [[امیدواران]] و قرض بستانکاران، این سه نوع داخل در قرض استهلاکی میشود<ref>مسأله ربا، ص۴۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۳۲.</ref> | ||
=== قرض امیدواران === | === قرض امیدواران === | ||
در این نوع قرض، وامگیرنده در | در این نوع قرض، وامگیرنده در استیصال نیست و در آینده میتواند وام مصرف شده خود را پس بدهد. یعنی بالقوه میتواند خودش را اداره کند ولی بالفعل نمیتواند. در اینجا هم جای قرضالحسنه است و [[جامعه]] چنین وظیفهای دارد تا از این طریق مشکل چنین فردی را حل بکند<ref>مسأله ربا، ص۴۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۳۲.</ref> | ||
=== [[قرض]] بستانکاران === | === [[قرض]] بستانکاران === | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
=== قرض تولیدی و مصرفی === | === قرض تولیدی و مصرفی === | ||
در قرضهای مصرفی قرض گیرنده غرضش انتفاع به | در قرضهای مصرفی قرض گیرنده غرضش انتفاع به منافع بالفعل است. مثلاً گندم را قرض میکند برای آنکه بخورد. ولی در قرضهای تولیدی غرضش انتفاع به منافع بالقوّه است. یعنی آنچه را که قرض میکند به صورت مالالتجاره است که منفعت بالفعل آن مقصودش نیست. بلکه مقصود منافعی است که به [[تجارت]] یا صناعت روی آن پیدا میشود<ref>مسأله ربا، ص۱۹۰.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۳۳.</ref> | ||
=== قرض | === قرض درماندگان === | ||
قرض درماندگان [یعنی آنکه] کسی هیچ ندارد و یک [[مصرف]] خیلی ضروری هم دارد. مثلاً فرزندش مریض شده و برای معالجهاش نیاز به وام دارد. در این مورد جامعه باید در مورد چنین فردی [[احساس]] [[وظیفه]] و کمک کند<ref>مسأله ربا، ص۴۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۳۳.</ref> | قرض درماندگان [یعنی آنکه] کسی هیچ ندارد و یک [[مصرف]] خیلی ضروری هم دارد. مثلاً فرزندش مریض شده و برای معالجهاش نیاز به وام دارد. در این مورد جامعه باید در مورد چنین فردی [[احساس]] [[وظیفه]] و کمک کند<ref>مسأله ربا، ص۴۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۳۳.</ref> | ||
== قرض ربوی == | == قرض ربوی == | ||
{{اصلی|قرض ربوی}} | {{اصلی|قرض ربوی}} | ||
قرض ربوی یا [[ربا]] به معنای زیادی است<ref>المنجد، ص۲۴۷؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۹۴.</ref> و در اصطلاح [[شرع]]، بهرهای است که در [[قرض]] و یا معاوضۀ دو جنس متماثل یا مکیل و موزون از مقترض یا یکی از متبایعین اخذ میگردد<ref>النهایه، ص۳۷۶؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۳۸؛ مختلف الشیعه، ج۵، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۳.</ref> | قرض ربوی یا [[ربا]] به معنای زیادی است<ref>المنجد، ص۲۴۷؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۹۴.</ref> و در اصطلاح [[شرع]]، بهرهای است که در [[قرض]] و یا معاوضۀ دو جنس متماثل یا مکیل و موزون از مقترض یا یکی از متبایعین اخذ میگردد<ref>النهایه، ص۳۷۶؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۳۸؛ مختلف الشیعه، ج۵، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | [[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | ||
[[رده:انفاق مستحب]] | [[رده:انفاق مستحب]] | ||
[[رده:آیات نامدار]] |