|
|
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}}
| |
| {{مهدویت}} | | {{مهدویت}} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | {{مدخل مرتبط |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[یأس]]''' است. "'''[[یأس]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | موضوع مرتبط = یأس |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | عنوان مدخل = [[یأس]] |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[یأس در قرآن]] | [[یأس در حدیث]] | [[یأس در نهج البلاغه]] | [[یأس در معارف دعا و زیارات]] | [[یأس در عرفان اسلامی]] | [[یأس در اخلاق اسلامی]] | [[یأس در معارف مهدویت]] | [[یأس در روانشناسی اسلامی]]</div>
| | | مداخل مرتبط = [[یأس در قرآن]] - [[یأس در حدیث]] - [[یأس در نهج البلاغه]] - [[یأس در معارف دعا و زیارات]] - [[یأس در عرفان اسلامی]] - [[یأس در اخلاق اسلامی]] - [[یأس در معارف مهدویت]] - [[یأس در روانشناسی اسلامی]] |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | پرسش مرتبط = یأس (پرسش) |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[یأس (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| | }} |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == گناه کبیره بودن یأس == |
| *یکی از راههای [[شناخت]] چیزی، [[شناخت]] ضد آن است، تا آن جا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". "جز به ضد، ضد را همی نتوان [[شناخت]]". آری، قطعاً [[شناخت]] ضد هر چیز، در [[شناخت]] [[حقیقت]] آن مؤثر و مفید است. این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن کمک میگیرند. در کتاب شریف مکیال المکارم، پس از ذکر "تهیؤ" که از [[لوازم انتظار]] است، برای تکمیل آن تعریف، از ضدش – که [[یأس]] میباشد – کمک گرفته شده است. [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، نقطه مقابل [[انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس]] از [[ظهور]]" میباشد که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از امداد و کمک الهی میباشد. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است. برای [[شناخت]] معنای دقیق "[[انتظار فرج]]" قدری در مورد آن توضیح میدهیم.
| | در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} منقول است که فرمودند:"بزرگترین [[گناه کبیره]] [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]؛ زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: {{متن قرآن| وَ لا تَيْأَسُوا...}}"<ref>{{متن حدیث|أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الشِّرْكُ بِاللَّهِ ... وَ بَعْدَهُ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُول {{متن قرآن| وَ لا تَيْأَسُوا...}}}}؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref>. |
| * در [[قرآن کریم]]، سفارش [[حضرت یعقوب]] به فرزندانش در مورد یافتن [[حضرت یوسف]] [[نقل]] شده است که فرمود: {{متن قرآن|وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>"و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد" سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref> در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} منقول است که فرمودند: {{متن حدیث|"اَکبَرُ الکَبائِرِ - الشِرکُ بِاللهِ ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا..."}}<ref>«بزرگترین [[گناه]] کبیره [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]. زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: "و لا تیأسوا..."» عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref>
| |
| * [[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] دنیوی باشد و چه گرفتاری معنوی و روحی که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از کمک [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[ناامیدی]] از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]]، گناهی است بالاتر از هر [[گناه]] دیگری که [[انسان]] گناهکار را گرفتار کرده است. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ"}}<ref>«بزرگترین گرفتاری، [[ناامید]] شدن است» غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر [[قدر]] گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است. هیچ گاه [[امید]] [[انسان]] به دستگیر [[خداوند]] نباید از بین برود، زیرا چه بسا از طریقی که [[انسان]] تصورش را نمیکند، [[رحمت الهی]] شامل حالش گردد. لذا فرمودهاند: {{متن حدیث|"كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو"}}<ref>بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۴، ح ۹.</ref>. به چیزی که [[امید]] (وقوعش را) نداری، از آن چه [[امید]] (وقوعش را) داری، امیدوار باش.
| |
| * اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] اعتماد به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در گرفتاریها بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است. این [[امر]] در مورد همه گرفتاریها، چه مادی و چه معنوی، [[صدق]] میکند. فرض کنید برای کسی یک گرفتاری مالی پیدا میشود. رفع این گرفتاری به چیست؟ اگر آن فرد [[مؤمن]] موحد باشد، کاملاً توجه دارد که رفع این گرفتاری فقط و فقط به دست خداود است. او باید موجبات و اسباب رفع این گرفتاری را فراهم کند. تا [[خداوند]] [[اراده]] نکند، [[تلاش]] هیچ کس در این زمینه به جایی نمیرسد. البته به اسباب و وسائط [[رجوع]] میکند، ولی آنها را فقط وسیله میداند و کار را تنها و تنها به [[خداوند]] میسپارد.
| |
| * همین طور، اگر [[فرزند]] [[انسان]] [[بیمار]] شود، باید به پزشک مراجعه کند. ولی موحد کسی است که مراجعه به پزشک را صرفاً سبب و وسیلهای میداند که عقلاً و شرعاً مؤظف به انجام آن است و رفع بیماری و گرفتاری را فقط و فقط به دست [[خداوند]] میداند. در مقابل، غیر موحد یا موحدی که [[عقیده]] دارد ولی در عمل از اعتقادش، غافل است و درجه بالایی در [[توحید]] ندارد، در هنگام گرفتاری، بدون توجه به این که رفع آن فقط به دست [[خداوند]] است، به اسباب و وسائط [[رجوع]] میکند و به آنها [[دل]] میبندد، یعنی به صورت ناآگاهانه و از روی [[غفلت]]، برای غیر [[خداوند]] (مخلوقات) به نوعی [[استقلال]] در تأثیر قائل میشود. این همان شرکی است که متأسفانه بیشتر اهل [[ایمان]] گرفتارش هستند. {{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>"و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند" سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> این [[شرک]] البته غیر از [[شرک]] در [[عبادت]] و [[بندگی]] خداست و [[انسان]] را از دایره [[توحید]] به کلی خارج نمیکند، ولی البته نشان دهنده ضعف در [[اعتقاد]] به [[توحید]] میباشد که اکثر مؤمان از روی [[غفلت]] و بیتوجهی – و البته ضعف [[اعتقادی]] – به آن مبتلا میگردند. هر چه [[انسان]] اعتقادش به [[توحید]] قویتر شود، امیدش در گرفتاریها به [[خداوند]] بیشتر و به غیر او کمتر میشود. بالاترین حد مطلوب این است که [[انسان]] فقط و فقط به خدای خود [[امید]] داشته باشد. رئیس [[موحدان]] در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|"اجْعَلُوا کل رجائکم لِلَّهِ سُبْحَانَهُ وَ لا تَرْجُوا أَحَداً سِوَاهُ"}}<ref>«همه امیدتان به [[خدای سبحان]] باشد و جز او به کسی [[امید]] نداشته باشید» غرر الحکم، حکمت ۳۸۶۱.</ref>.
| |
| * بسیاری از انسانهای با [[ایمان]]، اگر گرفتاری بزرگی پیدا کنند، بیشتر و عمیقتر به [[خدا]] [[امید]] میبندند. ولی همین افراد اگر گرفتاری کوچکتری داشته باشند، کمتر به [[خدا]] توجه میکنند و بیشتر به اسباب [[دل]] میبندند. اگر کسی بیماری سرما خوردگی پیدا کند، کمتر به [[یاد خدا]] و دستگیری او میافتد و بیشتر به دارو و معالجات پزشکی [[امید]] میبندد. ولی همین شخص اگر به سرطان مبتلا شود، چون [[امید]] زیادی به تأثیر معالجات پزشکی ندارد، بیشتر و عمیقتر به [[یاد خدا]] میافتد و با انقطاع بیشتری نسبت به اسباب، از [[خداوند]] کمک میخواهد. ولی موحد واقعی این طور نیست. او در هر گرفتاری – چه سخت و چه سبک – به یک اندازه، فقط و فقط به [[خدا]] [[امید]] میبندد و در کنار [[خداوند]] و در عرض او، غیر او [[ناامید]] است. او به این [[حقیقت]] به طور کامل توجه دارد که: گرفتاری سخت و آسان برای ما [[انسانها]] تفاوت میکند و نسبت به [[خداوند]] فرقی بین اینها نیست. شفای سرماخوردگی برای [[خداوند]] از شفای سرطان سادهتر نیست.
| |
| * بنابراین چه اسباب و وسایل عادی فراهم باشد یا نباشد، باید یکسان به [[خداوند]] – آن هم به طور کامل و صد در صد – امیدوار بود و از غیر [[خدا]] هم [[ناامید]]. مود کامل کسی است که خود را در همه حال – حتی وقتی ظاهراً هیچ گرفتاری هم ندارد – به یک اندازه محتاج و [[فقیر]] نسبت به [[خدا]] خود ببیند، نه این که اگر زمانی گرفتاری خاصی ندارد، توجه و [[امید]] و اتکالش به [[خداوند]] در آن زمان نباشد یا کمتر باشد. او با همه وجودش [[اعتقاد]] دارد که در یک چشم به هم زدن ممکن است سختترین گرفتاریها را پیدا کند و اگر خدایش او را به حال خود رها سازد، به انواع و اقسام بلایا، مبتلا میشود.
| |
| * البته چنین افرادی بسیار کم یافت میشوند، ولی [[ارزش]] آنها بسیار بسیار زیاد است. [[انتظار]] ضد [[یأس]] است و "[[انتظار فرج]]" دقیقاً به این معناست که [[انسان]] در گرفتاریهایش هر [[قدر]] هم سخت و شدید باشد، از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] و مأیوس نباشد. همین [[انتظار]] است که بالاترین [[عبادت]] [[خداوند]] میباشد»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| | [[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] [[دنیوی]] باشد و چه گرفتاری [[معنوی]] و [[روحی]] که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از کمک [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} فرمودند: "بزرگترین گرفتاری، [[ناامید]] شدن است"<ref>{{متن حدیث|أَعْظَمُ الْبَلَاءِ انْقِطَاعُ الرَّجَاء}}؛ غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر قدر گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است. |
|
| |
|
| ==در فرهنگنامه آخر الزمان==
| | اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] [[اعتماد]] به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در [[گرفتاریها]] بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است. این امر در مورد همه [[گرفتاریها]]، چه مادی و چه [[معنوی]]، [[صدق]] میکند<ref>ر. ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. |
| *چیزی که همواره ائمة ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، یأس و [[ناامیدی]] شیعیانشان میباشد، به خاطر همین همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی یک [[شیعه]] [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش آن [[حکومت عدل]] [[جهان]] گستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده که صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و وقتگذاران را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]] ما{{عم}} وقتگذاران [[ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در [[روحیه]] [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند. اما متأسفانه [[ناامیدی]] بلایی است که خواه ناخواه بعضی را گرفتار خواهد کرد حال ممکن است این [[ناامیدی]]، نسبت به نزدیک بودن [[زمان ظهور]] آن جناب باشد یا [[ناامیدی]] کلی از آمدن [[حضرت]]. برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در [[روحیه]] آنان میرویانند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: امر [[ظهور امام زمان]]{{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] قسم [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید...<ref>کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>.
| |
| *در [[حدیث]] دیگری دارد: که [[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت!<ref>غیبت نعمانی: ص ۱۵۷.</ref> از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است که [[انتظار]] آمدن آن [[حضرت]] را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] [[وعده]] خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] [[باقی]] نمانده باشد [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و [[وعده خداوند]] به دست ایشان متحقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم که [[اهل بیت]]{{عم}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه یأس در مورد [[ظهور امام زمان]]{{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند.
| |
| *[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: سعی کنید توجه ([[دشمنان]]) را به سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} معطوف نکنید، همانا [[امام]] شما سالها از نظر شما [[غایب]] خواهد شد و شما به [[امتحان]] [[سختی]] سنجیده خواهید شد، به حدی که خواهند گفت: او به بیابانها سر نهاده است و از [[دنیا]] رفته است! باید دیده [[مؤمنین]] بر او بگرید...<ref>ر.ک: توقیعات حضرت مهدی{{ع}}.</ref>.
| |
| *[[رسول خدا]]{{صل}} [[نشانههای آخرالزمان]] را یاد میفرموده، در آن میان فرمود: چنان [[بلا]] و گرفتاری و [[پریشانی]] بر [[مردم]] فرود خواهد آمد... و این [[بلا]] طولانی خواهد شد که یأس و [[ناامیدی]] بر [[مردم]] مستولی خواهد شد و بد گمانی همهگان را فرا میگیرد، به ناگاه [[حضرت]] در آن [[زمان ظهور]] خواهد نمود...<ref>ملاحم: ص ۱۳۳.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۵۸۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| | == معناشناسی یأس از ظهور == |
| | یکی از راههای [[شناخت]] یک شیء، [[شناخت]] ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: {{عربی|"انما تُعرف الاشیاء باضدادها"}}. این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن کمک میگیرند. مثلاً [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، [[نقطه مقابل انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس از ظهور]]" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از [[امداد]] و کمک [[الهی]] است. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است<ref>ر. ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. |
|
| |
|
| ==پرسش مستقیم== | | == [[روایات]] و [[یأس از ظهور]] == |
| | چیزی که همواره ائمۀ ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، یأس و [[ناامیدی]] شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی [[شیعه]] [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش [[حکومت عدل]] جهانگستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و [[وقتگذاران]] را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]] {{ع}}، [[وقتگذاران ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در روحیۀ [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند. |
| | |
| | برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "امر [[ظهور امام زمان]] {{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] [[قسم]] [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَد}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: "[[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مُرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت"<ref>{{متن حدیث| ذُكِرَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَسْتَدِرِ الْفَلَكُ حَتَّى يُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَكَ فِي أَيِّ وَادٍ سَلَك}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.</ref>. |
| | |
| | از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است [[انتظار]] آمدن آن حضرت را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ [[خداوند]] به دست ایشان محقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم [[اهل بیت]] {{ع}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه [[یأس]] در مورد [[ظهور امام زمان]] {{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند<ref>ر. ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۸۱.</ref>. |
| | |
| | == انواع [[ناامیدی]] در [[انتظار فرج]] == |
| | در مسئلۀ [[انتظار]]، [[ناامیدی]] بر چند گونه است: |
| | # [[یأس]] و [[ناامیدی]] از اصل [[ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}}: به طور کلی و بدون [[شبهه]] همگی در [[حرام]] بودن آن اتفاق نظر دارند، زیرا که [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، بلکه احتمال میرود از ضروریات [[دین اسلام]] باشد. |
| | # [[ناامیدی]] از [[ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: حضرت تا پنجاه سال دیگر [[ظهور]] نخواهد کرد. لازمۀ این [[پندار]] آن است که در آن مدت [[منتظر]] نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر [[صبح و شام]] [[منتظر]] باشیم، ظاهر میشود این گونه [[ناامیدی]] هم [[حرام]] است. |
| | # [[ناامید]] بودن از نزدیکی زمان [[فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]] {{ع}}: یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما [[عقاید]] و باورهای خود را بر [[حدس]] و [[گمان]] و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در [[روایات]] [[نقل]] شده است و بدین جهت [[وقت ظهور]] بر [[مؤمنین]] مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. [[حرام]] بودن این گونه [[ناامیدی]] نیز مشخص است<ref>ر. ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. |
| | |
| | == نتیجه گیری == |
| | نتیجه اینکه؛ [[انتظار]]، ضد [[یأس]] است و "[[انتظار فرج]]" دقیقاً به این معناست که [[انسان]] در گرفتاریهایش هر قدر هم سخت و شدید باشد، از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] و [[مأیوس]] نباشد. همین [[انتظار]] است که بالاترین [[عبادت]] [[خداوند]] است. |
| | |
| | == پرسش مستقیم == |
| * [[نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]] | | * [[نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]] |
| | {{پایان مدخل وابسته}} |
| | |
| | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:678657.jpg|22px]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|'''تکالیف بندگان نسبت به امام زمان''']] |
| | # [[پرونده:152096.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|'''انتظار فرج''']] |
| | # [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==منابع== | | == پانویس == |
| * [[پرونده:152096.jpg|22px]] [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|'''انتظار فرج''']]
| | {{پانویس}} |
| * [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']].
| |
|
| |
|
| ==پانویس==
| | {{انتظار ظهور امام مهدی}} |
| {{یادآوری پانویس}} | |
| {{پانویس2}}
| |
|
| |
|
| {{انتظار افقی}}
| |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:امام مهدی]] | | [[رده:امام مهدی]] |
| [[رده:نقطه مقابل انتظار]]
| |
| [[رده:یأس]] | | [[رده:یأس]] |
| [[رده:مدخل فرهنگنامه آخرالزمان]] | | [[رده:مدخل فرهنگنامه آخرالزمان]] |