رابطه انتظار با محبت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←پانویس) |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
* وادی [[محبت]] قاعدهای دارد، هر مقدار [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، خودش را بیشتر فراموش میکند و در عوض [[محبوب]] در قلبش جای بیشتری باز میکند. هر [[قدر]] این ویژگی بیشتر تحقق یابد، [[محبت]] خالصتر و درجۀ آن بالاتر میشود تا جایی که اگر در این مسیر به [[سختی]] بیفتد و رنجی را [[تحمل]] کند، این [[ناراحتی]] و [[رنج]]، سد راه [[محبت]] او نشده و [[مانع]] عرض ارادتش نمیشود؛ چرا که خود را نمیبیند و تنها به [[محبوب]] [[فکر]] میکند و قلبش مالامال از [[محبت]] اوست؛ به همین [[دلیل]] ابتدای امر چه بسا [[پول]] خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار [[محبت]] به [[محبوب]] برایش [[سختی]] داشته باشد ـ که البته آن را با وجود سختیاش [[تحمل]] میکند ـ ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم [[سختی]] آن از بین میرود و [[تحمل]] مشکلات در این مسیر دیگر برایش [[رنج]] آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود میخواهد، بتواند [[رنج]] و زحمتی را برای عرض ارادت و [[محبت]] بیشتر به محبوبش [[تحمل]] کند. آنقدر محبوبش برایش [[عزیز]] است که [[تحمل]] آن [[رنجها]] نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها [[سختی]] ندارد، بلکه [[آرامش]] بخش است و نه تنها از آنها گله نمیکند، بلکه همه را به [[جان]] میخرد در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان میاندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند [[محبوب]] که برخاسته از [[قلب]] خوشحال و [[خشنود]] او باشد به همۀ آن مشکلات و [[سختیها]] میارزد و آنچه برای این [[محب]] اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعدهای است که در وادی [[محبت]] میتواند معیار [[خلوص]] و شدت آن باشد<ref>ر. ک: [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.</ref>. | * وادی [[محبت]] قاعدهای دارد، هر مقدار [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، خودش را بیشتر فراموش میکند و در عوض [[محبوب]] در قلبش جای بیشتری باز میکند. هر [[قدر]] این ویژگی بیشتر تحقق یابد، [[محبت]] خالصتر و درجۀ آن بالاتر میشود تا جایی که اگر در این مسیر به [[سختی]] بیفتد و رنجی را [[تحمل]] کند، این [[ناراحتی]] و [[رنج]]، سد راه [[محبت]] او نشده و [[مانع]] عرض ارادتش نمیشود؛ چرا که خود را نمیبیند و تنها به [[محبوب]] [[فکر]] میکند و قلبش مالامال از [[محبت]] اوست؛ به همین [[دلیل]] ابتدای امر چه بسا [[پول]] خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار [[محبت]] به [[محبوب]] برایش [[سختی]] داشته باشد ـ که البته آن را با وجود سختیاش [[تحمل]] میکند ـ ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم [[سختی]] آن از بین میرود و [[تحمل]] مشکلات در این مسیر دیگر برایش [[رنج]] آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود میخواهد، بتواند [[رنج]] و زحمتی را برای عرض ارادت و [[محبت]] بیشتر به محبوبش [[تحمل]] کند. آنقدر محبوبش برایش [[عزیز]] است که [[تحمل]] آن [[رنجها]] نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها [[سختی]] ندارد، بلکه [[آرامش]] بخش است و نه تنها از آنها گله نمیکند، بلکه همه را به [[جان]] میخرد در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان میاندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند [[محبوب]] که برخاسته از [[قلب]] خوشحال و [[خشنود]] او باشد به همۀ آن مشکلات و [[سختیها]] میارزد و آنچه برای این [[محب]] اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعدهای است که در وادی [[محبت]] میتواند معیار [[خلوص]] و شدت آن باشد<ref>ر. ک: [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.</ref>. | ||
* یکی از عواملی که میتواند نقش بسیاری در [[دوست داشتن]] [[ظهور]] داشته باشد، [[دوست داشتن]] خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. هر کس [[محبت]] و علاقهاش به [[حضرت مهدی]] {{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] میدارد و هر کس به [[ظهور]] آن [[حضرت]] بیشتر علاقه داشته باشد، [[انتظار]] او شدیدتر است و البته این [[محبت]] برخاسته از [[شناخت]] و [[معرفت]] به آن [[حضرت]] است به گونهای که از [[سخنان ائمه]] [[معصوم]] {{ع}} درمییابیم، ایشان به سبب [[معرفت]] فراوانشان به آن [[آخرین حجت الهی]] از [[بهترین]] واژگان [[محبت]] بهره گرفتهاند. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ}}<ref>علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.</ref>. | * یکی از عواملی که میتواند نقش بسیاری در [[دوست داشتن]] [[ظهور]] داشته باشد، [[دوست داشتن]] خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. هر کس [[محبت]] و علاقهاش به [[حضرت مهدی]] {{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] میدارد و هر کس به [[ظهور]] آن [[حضرت]] بیشتر علاقه داشته باشد، [[انتظار]] او شدیدتر است و البته این [[محبت]] برخاسته از [[شناخت]] و [[معرفت]] به آن [[حضرت]] است به گونهای که از [[سخنان ائمه]] [[معصوم]] {{ع}} درمییابیم، ایشان به سبب [[معرفت]] فراوانشان به آن [[آخرین حجت الهی]] از [[بهترین]] واژگان [[محبت]] بهره گرفتهاند. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ}}<ref>علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.</ref>. | ||
* کسی که به [[ظهور امام زمان]] {{ع}} صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند، هر [[قدر]] آن وضعیت [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و [[سست]] میشود. این [[دوست داشتن]] فقط زمانی به وجود میآید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند<ref>ر. ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین]]، | * کسی که به [[ظهور امام زمان]] {{ع}} صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند، هر [[قدر]] آن وضعیت [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و [[سست]] میشود. این [[دوست داشتن]] فقط زمانی به وجود میآید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند<ref>ر. ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین]]، ص؟؟ ؟.</ref>. | ||
* [[عشق]] با خود، تلاش خستگی ناپذیر میآورد. آنکه [[سستی]] میورزد [[عاشق]] نیست؛ با این نگرش، [[منتظر]] میکوشد به گونهای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، میکوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نمودهاند: «هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال میشود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحۀ [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب ۱۱، ص۲۰۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱.</ref> | * [[عشق]] با خود، تلاش خستگی ناپذیر میآورد. آنکه [[سستی]] میورزد [[عاشق]] نیست؛ با این نگرش، [[منتظر]] میکوشد به گونهای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، میکوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نمودهاند: «هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال میشود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحۀ [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب ۱۱، ص۲۰۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۸
مقدمه
- وادی محبت قاعدهای دارد، هر مقدار محبت کسی در قلب انسان بیشتر و شدیدتر باشد، خودش را بیشتر فراموش میکند و در عوض محبوب در قلبش جای بیشتری باز میکند. هر قدر این ویژگی بیشتر تحقق یابد، محبت خالصتر و درجۀ آن بالاتر میشود تا جایی که اگر در این مسیر به سختی بیفتد و رنجی را تحمل کند، این ناراحتی و رنج، سد راه محبت او نشده و مانع عرض ارادتش نمیشود؛ چرا که خود را نمیبیند و تنها به محبوب فکر میکند و قلبش مالامال از محبت اوست؛ به همین دلیل ابتدای امر چه بسا پول خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار محبت به محبوب برایش سختی داشته باشد ـ که البته آن را با وجود سختیاش تحمل میکند ـ ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم سختی آن از بین میرود و تحمل مشکلات در این مسیر دیگر برایش رنج آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود میخواهد، بتواند رنج و زحمتی را برای عرض ارادت و محبت بیشتر به محبوبش تحمل کند. آنقدر محبوبش برایش عزیز است که تحمل آن رنجها نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها سختی ندارد، بلکه آرامش بخش است و نه تنها از آنها گله نمیکند، بلکه همه را به جان میخرد در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان میاندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند محبوب که برخاسته از قلب خوشحال و خشنود او باشد به همۀ آن مشکلات و سختیها میارزد و آنچه برای این محب اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعدهای است که در وادی محبت میتواند معیار خلوص و شدت آن باشد[۱].
- یکی از عواملی که میتواند نقش بسیاری در دوست داشتن ظهور داشته باشد، دوست داشتن خود حضرت مهدی (ع) است. هر کس محبت و علاقهاش به حضرت مهدی (ع) بیشتر باشد، ظهور ایشان را بیشتر دوست میدارد و هر کس به ظهور آن حضرت بیشتر علاقه داشته باشد، انتظار او شدیدتر است و البته این محبت برخاسته از شناخت و معرفت به آن حضرت است به گونهای که از سخنان ائمه معصوم (ع) درمییابیم، ایشان به سبب معرفت فراوانشان به آن آخرین حجت الهی از بهترین واژگان محبت بهره گرفتهاند. رسول اکرم (ص) فرمودند: «بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ»[۲].
- کسی که به ظهور امام زمان (ع) صد در صد معتقد است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند، هر قدر آن وضعیت موعود را بیشتر دوست بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و سست میشود. این دوست داشتن فقط زمانی به وجود میآید که مؤمنان تصویر روشنی از زمان ظهور حضرت مهدی (ع) داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند[۳].
- عشق با خود، تلاش خستگی ناپذیر میآورد. آنکه سستی میورزد عاشق نیست؛ با این نگرش، منتظر میکوشد به گونهای رضایت امام خود که تبلور رضایت الهی است را به دست آورد. از سوی دیگر، میکوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون تقوی و ورع را برای او به عنوان منتظر بیان نمودهاند: «هرکس دوست دارد و خوشحال میشود که از اصحاب قائم باشد، پس منتظر باشد، ورع را سرلوحۀ اعمال خود قرار داده و محاسن اخلاق را در حال انتظار زینت جان خود سازد»[۴].[۵]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.
- ↑ علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، [[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین]]، ص؟؟ ؟.
- ↑ «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب ۱۱، ص۲۰۰.
- ↑ ر. ک: جعفری، محمد صابر، سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت، ص۳۴۱.