بحث:پیشوایان جرح و تعدیل: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
و شایسته است افرادی که [[تزکیه]] و [[جرح و تعدیل]] می‌کنند از عداوت و [[عصبیت]] در [[مذهب]] دور باشند؛ زیرا [[ترس]] آن می‌رود که فرد عادلی بدین سبب جرح شود یا فاسقی تزکیه گردد و این در مورد بسیاری از [[رهبران]] واقع شده است.
و شایسته است افرادی که [[تزکیه]] و [[جرح و تعدیل]] می‌کنند از عداوت و [[عصبیت]] در [[مذهب]] دور باشند؛ زیرا [[ترس]] آن می‌رود که فرد عادلی بدین سبب جرح شود یا فاسقی تزکیه گردد و این در مورد بسیاری از [[رهبران]] واقع شده است.
بنابراین یکی از مسائلی که در جرح و تعدیل مورد تأکید فراوان قرار گرفته است عدم دخالت عصبیت و اختلاف مذهب در جرح و تعدیل هاست؛ [[حال]] آنکه بسیاری از روات به صرف نقل یک [[فضیلت]] برای [[امامان اهل بیت]]{{عم}} به [[تشیع]] [[رمی]] می‌شوند و مورد جرح قرار می‌گیرند!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۵۰.</ref>
بنابراین یکی از مسائلی که در جرح و تعدیل مورد تأکید فراوان قرار گرفته است عدم دخالت عصبیت و اختلاف مذهب در جرح و تعدیل هاست؛ [[حال]] آنکه بسیاری از روات به صرف نقل یک [[فضیلت]] برای [[امامان اهل بیت]]{{عم}} به [[تشیع]] [[رمی]] می‌شوند و مورد جرح قرار می‌گیرند!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۵۰.</ref>
==نمونه‌هایی از [[جرح]] [[راویان]] به دلیل [[تشیع]]==
===جرح ابوالطفیل صحابی!===
[[ابوطفیل عامر بن واثله]]، از [[اصحاب رسول الله]]{{صل}} و از [[دوستان]] و [[شیعیان امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌باشد، به همین جهت علی‌رغم این که [[عدالت صحابه]] نزد [[اهل سنت]] مشهور و معروف است، [[ابن حزم]] اندلسی ابوطفیل را [[قدح]] کرده است.
[[ابن حجر عسقلانی]] در مورد ابوطفیل می‌نویسد:
{{عربی|أثبت مسلم وغیره له الصحبة... قال ابن المدینی: قلت لجریر: أکان مغیرة یکره الروایة عن أبی الطفیل؟ قال: نعم. وقال صالح بن أحمد بن حنبل عن أبیه: مکی ثقة. وکذا قال إبن سعد وزاد: کان متشیعا}}؛
مسلم - صاحب صحیح - و غیر او صحابی بودن ابوطفیل را [[اثبات]] کرده‌اند. ابن مدینی می‌گوید: به جریر گفتم: آیا [[مغیره]] از [[نقل روایات]] ابوطفیل [[کراهت]] داشت؟ گفت: بله. [[صالح بن احمد بن حنبل]] از پدرش نقل می‌کند: ابوطفیل مکی و [[ثقه]] است. [[ابن سعد]] نیز این گونه می‌گوید و اضافه می‌کند او [[شیعه]] است.
[[ابن حجر]] سپس به [[رأی]] ابن حزم در مورد ابوالطفیل اشاره می‌کند و می‌نویسد:
قلت: أساء ابن حزم، فضعف أحادیث أبی الطفیل وقال: کان صاحب رایة المختار الکذاب؛
ابن حزم بد کرده که [[احادیث]] ابوالطفیل را [[تضعیف]] کرده و می‌گوید: او [[پرچمدار]] مختار بوده است.
ابن حجر در [[مقام]] [[دفاع]] از ابوالطفیل می‌گوید:
{{عربی|وأبوالطفیل صحابی لا شک فیه، ولا یؤثر فیه قول أحد ولا سیما بالعصبیة والهوی}}<ref>مقدمه فتح الباری، ص۴۱۰.</ref>؛
ابوالطفیل بدون [[شک]] صحابی است و قول کسی در مورد او پذیرفتنی نیست به خصوص اگر از روی [[عصبیت]] و [[هوای نفس]] باشد.
بنابراین به اعتراف بزرگان اهل سنت هیچ دلیلی برای تضعیف ابوالطفیل وجود ندارد. [[روایت]] نکردن مغیره از ابوالطفیل صرفا به خاطر آنست که ابوالطفیل شیعه بوده است. تضعیف ابن حزم نیز برخاسته از هوای نفس و عصبیت اوست. تنها [[گناه]] ابوالطفیل نزد ابن حزم آنست که وی در [[قیام مختار]] علیه [[قاتلان سیدالشهدا]]{{ع}} شرکت کرده است!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۵۲.</ref>
===جرح [[عمار بن یاسر]] صحابی!===
عمار بن یاسر رحمه الله یکی دیگر از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} است که به [[جرم]] [[پیروی]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مورد [[بی‌مهری]] بعضی [[عالمان]] [[سنی]] قرار گرفته است. عبدالله بن ابوجعفر رازی یکی از [[محدثان اهل سنت]] و جزء [[رجال]] [[ابوداوود]] [[سجستانی]] است. وی در مورد [[عمار بن یاسر]] رحمه الله می‌گوید:
{{عربی|کان عمار بن یاسر فاسقا}}<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۵۵، ۳۰۰، تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۸۷، الکامل فی الضعفاء، ج۴، ص۲۱۷، ۱۰۲۴.</ref>؛
عمار بن یاسر [[فاسق]] بود.
[[اهل سنت]] به [[عدالت]] همۀ [[صحابه]] معتقدند و [[عدالت صحابه]] از مبانی معروف و مشهور نزد اهل سنت است، با این [[حال]] عمار بن یاسر فاسق معرفی می‌شود؛ چراکه او از [[اصحاب خاص امیرالمؤمنین]]{{ع}} بوده است. اگر در [[مدح]] خصوص [[ابوالطفیل]] از [[رسول خدا]]{{صل}} [[حدیثی]] نقل نشده است، اما [[احادیث]] فراوانی در [[جلالت]] و [[علو مقام]] عمار بن یاسر رحمه الله وارد شده<ref>الأصابة، ج۴، ص۵۷۵: ۵۷۰۸، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۳۶: ۱۸۶۳.</ref> که بسیاری از این [[احادیث معتبر]] و در بین [[شیعه]] و سنی متفق علیه است. با این حال عبدالله بن ابوجعفر رازی او را فاسق معرفی می‌کند و [[ابن حبان]] و [[ابوزرعه]]، عبدالله را [[توثیق]] می‌کنند. [[ابن حجر عسقلانی]] نیز عبدالله را [[صدوق]] شمرده است.
حال سؤال این است که آیا می‌توان کسی را که یکی از [[اصحاب]] بزرگ را فاسق می‌شمارد، توثیق کرد؟! عمار بن یاسر از بزرگان صحابه و جزء شهداست، با این [[حساب]] آیا فاسق خواندن چنین شخصیتی جز [[عصبیت]] و [[هوای نفس]] دلیل دیگری دارد؟ اما چون عمار بن یاسر از کسانی است که در رکاب امیرالمؤمنین{{ع}} و در [[جنگ]] علیه معاویه به [[شهادت]] رسیده است او را فاسق می‌خوانند!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۵۳.</ref>
===جرح [[خالد بن مخلد]]===
[[خالد بن مخلد قطوانی]] از مشایخ بخاری است و بخاری احادیث فراوانی از او نقل کرده است<ref>صحیح بخاری، ج۱، ص۳۴ حدیث ۶۲ (بخاری حدود ۶۷ حدیث از خالد بن مخلد نقل می‌کند).</ref>. اما چون این شخص متهم به [[تشیع]] بوده است، برخی در صدد [[تضعیف]] او بر آمده‌اند. ابن حجر عسقلانی دربارۀ خالد می‌نویسد:
{{عربی|من کبار شیوخ البخاری. قال العجلی: ثقة وفیه تشیع، وقال ابن سعد: کان متشیعا مفرطا، وقال صالح جزرة: ثقة إلاأنه کان متهما بالغلو فی التشیع، وقال أحمد بن حنبل: له مناکیر، وقال أبو داوود: صدوق إلاأنه یتشیع، وقال أبو حاتم: یکتب حدیثه ولا یحتج به. قلت: أما التشیع، فقد قدمنا أنه إذا کان ثبت الأخذ والأداء لا یضره}}<ref>مقدمه فتح الباری، ص۳۹۸، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۱۰۱: ۶۱۹.</ref>؛
او از بزرگان [[اساتید]] [[بخاری]] است، [[عجلی]] می‌گوید: [[موثق]] است و در او [[تشیع]] هست. [[ابن سعد]] می‌گوید: او در [[شیعه]] گری [[افراطی]] است. [[صالح]] جزره می‌گوید: [[راستگو]] است جز این که متهم به [[غلو]] در تشیع است. [[احمد بن حنبل]] می‌گوید: [[احادیث]] منکری [[روایت]] کرده است. [[ابوداوود]] می‌گوید: راستگوست جز این که تشیع دارد. [[ابوحاتم]] می‌گوید: [[حدیث]] او نوشته می‌شود اما به آن [[احتجاج]] نمی‌شود. می‌گویم: اما چنان که پیشتر گفتیم اگر [[راوی]] در شنیدن و گفتن حدیث دقیق باشد تشیع [[مضر]] نیست.
[[ابن حجر]] کسی را که [[عمار بن یاسر]] را [[فاسق]] معرفی کرده است، [[توثیق]] می‌کند، اما در این جا به [[دفاع]] از خالد می‌پردازد و می‌گوید: تشیع مضر در [[وثاقت]] نیست. عبارت «التشیع غیر مضر» مکرر در مقدمۀ فتح [[الباری]] به چشم می‌خورد، و شاید یکی از [[دلایل]] آن [[پیش‌گیری]] از خدشه به [[صحیح بخاری]] است، در هر صورت ابن حجر تأکید می‌کند که شیعه بودن مضر به وثاقت نیست، [[حال]] می‌پرسیم، چرا [[اهل سنت]] [[فضائل]] و [[مناقب اهل بیت]]{{عم}} را صرفا به دلیل آنکه راوی آنها [[شیعی]] است، رد می‌کنند؟!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۵۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱]]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۳٬۰۱۷

ویرایش