ابوالفتح ازدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = دانشمندان رجال اهل سنت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = |
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۵
آشنایی اجمالی
ابوالفتح محمد بن حسین بن احمدبن عبداللّه ازدی موصلی، اهل موصل بود؛ ولی در بغداد سکونت گزید. از ابویعلی موصلی، محمد بن جریر طبری، علی بن سراج مصری و برخی دیگر از عالمان و محدثان دانش آموخت و نقل روایت کرد و روایتگرانی چون، محمد بن جعفر بن علان، ابراهیم بن عمر برمکی و محمد بن حسین بن بکیر از او حدیث آموختند و روایت کردند. ازدی را محدث و حافظ حدیث گفتهاند؛ ولی چندان جایگاهی نزد ارباب حدیث نداشت؛ بلکه از او دوری میکردند و بسیاری از رجالنویسان نیز او را ضعیف در حدیث شمردهاند. موصلی در سال ۳۷۴ هجری در موصل از دنیا رفت[۱]. آثار برجای مانده از وی عبارتاند از: شرح الشهاب للقضاعی، فوائدالحدیث وکتاب الجرح والتعدیل فی الضعفاء من رجال الحدیث[۲].[۳]
دانشمند علم رجال
ابوالفتح ازدی (متوفای سال ۳۷۴) یکی از عالمان رجال سنی است و کتابی در جرح و تعدیل راویان دارد. اهل سنت آراء او را در کتب نقل میکنند. اما در مورد او اتفاق نظر وجود ندارد و برخی از بزرگان اهل سنت وی را طعن کردهاند. بنابر قول حافظ ذهبی، در کتاب ابوالفتح ازدی انظار بلادلیل وجود دارد، پس نمیتوان به تضعیفات وی اعتماد کرد، بلکه قسمتی از آنها مردود میباشد. ذهبی مینویسد: وعلیه فی کتابه فی الضعفاء مؤاخذات، فإنه ضعف جماعة بلا دلیل[۴]؛ و بر او در کتابش [که] در خصوص ضعفاء رواة تألیف کرده اشکالاتی وارد میباشد [؛ چرا که] وی جماعتی را بدون دلیل تضعیف کرده است.
به علاوه، حافظ ابن حجر عسقلانی در شخصیت ابوالفتح ازدی خدشه میکند و صریحا او را ضعیف میداند و میگوید: إن الأزدی ضعیف، فکیف یقبل منه تضعیف الثقات[۵]؛ همانا خود ازدی ضعیف و غیر قابل اعتماد است، پس چگونه میتوان تضعیف ثقات از سوی وی را پذیرفت. بنابر قول ذهبی و ابن حجر، ابوالفتح ازدی مجروح است و آراء وی نیز در تضعیف رجال مورد قبول نیست.[۶]
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ بغداد ج۲ ص۲۴۳
- ↑ هدیه العارفین ج۲ ص۵۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲، ص ۳۳۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۳۴۸.
- ↑ مقدمه فتح الباری، ص۴۰۰.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۳۰.