←پانویس
جز (جایگزینی متن - 'جمع آوری' به 'جمعآوری') |
(←پانویس) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
سیره نظامی پیامبر خاتم | |||
'''[[سیره نظامی پیامبر خاتم]] {{صل}}''' به گونهای است که نمیتوان ایشان را جنگطلب نامید، بلکه تأکید ایشان همواره بر [[صلح]] و [[دوستی]] بوده است. اما اگر نیاز به عملیات نظامی بعد از گفتگو و [[دعوت]] بود آن حضرت روشهایی را [[اعمال]] میکردند مانند: استفاده از نیروی کار آزموده و ماهر؛ گردآوری اطلاعات؛ تشکیل شورای نظامی؛ روحیه دادن در مواقع [[بحرانی]] و... . | '''[[سیره نظامی پیامبر خاتم]] {{صل}}''' به گونهای است که نمیتوان ایشان را جنگطلب نامید، بلکه تأکید ایشان همواره بر [[صلح]] و [[دوستی]] بوده است. اما اگر نیاز به عملیات نظامی بعد از گفتگو و [[دعوت]] بود آن حضرت روشهایی را [[اعمال]] میکردند مانند: استفاده از نیروی کار آزموده و ماهر؛ گردآوری اطلاعات؛ تشکیل شورای نظامی؛ روحیه دادن در مواقع [[بحرانی]] و... . | ||
خط ۱۲: | خط ۱۳: | ||
[[رسالت]] [[رسول خدا]] {{صل}} مبتنی بر دعوت به زبان، همراه با [[عمل نیک]] بود که این دعوت با تکیه بر [[برهان]] و قانع ساختن طرف مقابل به روش منطقی، عرضه میشد. به طور طبیعی، این نوع دعوت برای به بار نشستن، [[نیازمند]] فضای [[صلح]] و [[آرامش]] بود. در [[اسلام]]، صلح به عنوان یک قاعده [[ثابت]] محسوب میشود و [[جنگ]] استثناست<ref>طباطبایی، ج۴، ص۱۶۴؛ برزنونی، ص۱۱۸.</ref>. | [[رسالت]] [[رسول خدا]] {{صل}} مبتنی بر دعوت به زبان، همراه با [[عمل نیک]] بود که این دعوت با تکیه بر [[برهان]] و قانع ساختن طرف مقابل به روش منطقی، عرضه میشد. به طور طبیعی، این نوع دعوت برای به بار نشستن، [[نیازمند]] فضای [[صلح]] و [[آرامش]] بود. در [[اسلام]]، صلح به عنوان یک قاعده [[ثابت]] محسوب میشود و [[جنگ]] استثناست<ref>طباطبایی، ج۴، ص۱۶۴؛ برزنونی، ص۱۱۸.</ref>. | ||
رسول خدا {{صل}} نیز جنگ را جز هنگامی که [[قساوت]] [[دشمن]] و سختگیری آنان بر [[مسلمانان]] زیاد شد، مورد توجه قرار نداد. آن حضرت به [[زور]] [[متوسل]] نشد، مگر در برابر زوری که [[منطق]] نمیپذیرفت. [[هدف]] رسول خدا {{صل}} از [[جنگها]] بر اساس آیاتی چون: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، [[دفاع]] از خویشتن و تأمین دعوت اسلام و [[دفاع]] از آن در مقابل کسانی بود که سد | رسول خدا {{صل}} نیز جنگ را جز هنگامی که [[قساوت]] [[دشمن]] و سختگیری آنان بر [[مسلمانان]] زیاد شد، مورد توجه قرار نداد. آن حضرت به [[زور]] [[متوسل]] نشد، مگر در برابر زوری که [[منطق]] نمیپذیرفت. [[هدف]] رسول خدا {{صل}} از [[جنگها]] بر اساس آیاتی چون: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، [[دفاع]] از خویشتن و تأمین دعوت اسلام و [[دفاع]] از آن در مقابل کسانی بود که سد راه آن میشدند. بنابراین، این [[نبردها]] جنبه [[کشورگشایی]] و [[تسلط]] بر منابع [[ثروت]] دیگران نداشت. هدف [[رسول خدا]] {{صل}} از این فعالیتها، تنها زمینهسازی برای [[آزادی]] نشر [[اسلام]] بود. در واقع [[هدف]] او [[فتح]] [[شهرها]] نبود، بلکه آزادی نشر اسلام در شهرها بود. از اینرو، اسلام پذیرش هرگونه پیشنهاد [[صلح]] از سوی [[دشمن]] را [[تشویق]] میکند و [[فرمان]] میدهد که هرگاه [[دشمنان]] برای توقف [[جنگ]] اظهار [[تمایل]] کردند، ندای صلح را باید لبیک گفت: {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref> و {{متن قرآن|فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}}<ref>«اگر اینان از شما کنارهجویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref>. | ||
بنابر [[تعالیم]] [[آیات]] الهی جنگ و مبارزه آنگاه رواست که صلحخواهی وجود نداشته باشد و آیاتی که به صورت مطلق به [[جنگ]] با [[کفار]] سفارش میکند، با آیات دیگر تقیید خورده و توصیه به جنگ مربوط به شرایط خاص است. رسول خدا {{صل}} نیز بر اساس همین آیات، به صلح [[دعوت]] میکرد و از جنگ جز هنگام [[ضرورت]] و ناچاری [[پرهیز]] داشت. آن حضرت هنگامی وارد جنگ میشد که دشمن آغازگر آن باشد. درگیری با [[قریش]] بدان سبب بود که او را از [[سرزمین]] خود بیرون کرده و بر جنگ و سختگیری بر او مصمم شده بودند. [[یهودیان]] نیز با [[نقض پیمان]]، [[دشمنی]] خویش را آشکار کردند و بر ضد ایشان مسلح شدند؛ به گونهای که [[پیامبر]] ناچار به جنگ یا [[تبعید]] ایشان از سرزمینهای خود گردید. در مورد [[قبایل]] دیگر نیز زمانی وارد [[جنگ]] میشد که آنان آغازگر آن باشند<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۰-۷۲؛ [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۰.</ref>. | بنابر [[تعالیم]] [[آیات]] الهی جنگ و مبارزه آنگاه رواست که صلحخواهی وجود نداشته باشد و آیاتی که به صورت مطلق به [[جنگ]] با [[کفار]] سفارش میکند، با آیات دیگر تقیید خورده و توصیه به جنگ مربوط به شرایط خاص است. رسول خدا {{صل}} نیز بر اساس همین آیات، به صلح [[دعوت]] میکرد و از جنگ جز هنگام [[ضرورت]] و ناچاری [[پرهیز]] داشت. آن حضرت هنگامی وارد جنگ میشد که دشمن آغازگر آن باشد. درگیری با [[قریش]] بدان سبب بود که او را از [[سرزمین]] خود بیرون کرده و بر جنگ و سختگیری بر او مصمم شده بودند. [[یهودیان]] نیز با [[نقض پیمان]]، [[دشمنی]] خویش را آشکار کردند و بر ضد ایشان مسلح شدند؛ به گونهای که [[پیامبر]] ناچار به جنگ یا [[تبعید]] ایشان از سرزمینهای خود گردید. در مورد [[قبایل]] دیگر نیز زمانی وارد [[جنگ]] میشد که آنان آغازگر آن باشند<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۰-۷۲؛ [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۰.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۵: | ||
== اهداف [[جنگ]] در [[سیره نبوی]] {{صل}} == | == اهداف [[جنگ]] در [[سیره نبوی]] {{صل}} == | ||
=== [[مدارا]] و | === [[مدارا]] و گفتگو؛ اساس دعوت=== | ||
اساس [[رسالت پیامبر]] {{صل}} بر گذشت و [[مدارا]]<ref>آل عمران: ۱۵۹؛ شعرا: ۲۱۴ و ۲۱۵؛ حجر: ۸۸ و اعراف: ۱۹۹.</ref> بود و تا جایی که [[اعتقادات]] و [[حدود الهی]] محفوظ بماند، با [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]] به عطوفت و [[رأفت]]، [[رفتار]] و از [[حقوق]] شخصی خویش چشم پوشی میکرد<ref>موارد نقل شده در کتب سیره به حدی است که میتوان گفت این مسئله از ویژگیهای شخصیتی پیامبر {{صل}} بوده است. ر. ک: ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۷۳؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۲۱ و البخاری، صحیح، ج ۸، ص ۳۳.</ref> | اساس [[رسالت پیامبر]] {{صل}} بر گذشت و [[مدارا]]<ref>آل عمران: ۱۵۹؛ شعرا: ۲۱۴ و ۲۱۵؛ حجر: ۸۸ و اعراف: ۱۹۹.</ref> بود و تا جایی که [[اعتقادات]] و [[حدود الهی]] محفوظ بماند، با [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]] به عطوفت و [[رأفت]]، [[رفتار]] و از [[حقوق]] شخصی خویش چشم پوشی میکرد<ref>موارد نقل شده در کتب سیره به حدی است که میتوان گفت این مسئله از ویژگیهای شخصیتی پیامبر {{صل}} بوده است. ر. ک: ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۷۳؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۲۱ و البخاری، صحیح، ج ۸، ص ۳۳.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
# اگر بر [[جنگ]] [[اصرار]] داشتند، با [[توکل]] به [[خدا]] با آنها بجنگند و متعرض غیر [[نظامیان]] نشوند؛ درختی را قطع نکنند<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۵۷ - ۷۵۸ و امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۳۳۸ - ۳۳۹.</ref> و خانه یا زراعتی را ویران نکنند و از چهارپایان [[حلال]] گوشت به مقدار [[نیاز]] اکتفا کنند<ref>کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۳۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۵، ص ۵۹.</ref>.<ref> [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۱.</ref> | # اگر بر [[جنگ]] [[اصرار]] داشتند، با [[توکل]] به [[خدا]] با آنها بجنگند و متعرض غیر [[نظامیان]] نشوند؛ درختی را قطع نکنند<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۵۷ - ۷۵۸ و امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۳۳۸ - ۳۳۹.</ref> و خانه یا زراعتی را ویران نکنند و از چهارپایان [[حلال]] گوشت به مقدار [[نیاز]] اکتفا کنند<ref>کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۳۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۵، ص ۵۹.</ref>.<ref> [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۱.</ref> | ||
=== معرفی | === معرفی حقانیت [[دین اسلام]] === | ||
آن هنگام که [[دشمن]] سرسخت و [[مغرور]] با [[اصرار]] تمام، نیروی خود را آماده کرده، بر [[مسلمانان]] میتاخت، [[پیامبر]] {{صل}} در [[اندیشه]] آن بود که چگونه دریچهای از مهر و عطوفت پروردگارش را بر دلهای پر [[کینه]] آنان بگشاید و شقاوتها و تیرگیهای وجودشان را با [[نور]] [[ایمان]] بزداید و آنان را با حقایق [[دین اسلام]] آشنا سازد<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۲.</ref>. | آن هنگام که [[دشمن]] سرسخت و [[مغرور]] با [[اصرار]] تمام، نیروی خود را آماده کرده، بر [[مسلمانان]] میتاخت، [[پیامبر]] {{صل}} در [[اندیشه]] آن بود که چگونه دریچهای از مهر و عطوفت پروردگارش را بر دلهای پر [[کینه]] آنان بگشاید و شقاوتها و تیرگیهای وجودشان را با [[نور]] [[ایمان]] بزداید و آنان را با حقایق [[دین اسلام]] آشنا سازد<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۲.</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
به طور کلی در [[سیره نظامی پیامبر]] اکرم {{صل}} در مقابله با [[دشمنان اسلام]] به مؤلفههای بسیاری توجه شده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | به طور کلی در [[سیره نظامی پیامبر]] اکرم {{صل}} در مقابله با [[دشمنان اسلام]] به مؤلفههای بسیاری توجه شده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | ||
=== | === فرماندهی === | ||
[[پیامبر]] {{صل}} همه ویژگیهای [[فرمانده]] کامل را دارا بود: [[عقلانیت]]، [[شجاعت]]، [[قدرت]]، [[درایت]]، به کارگیری اصول [[نظامی]] و [[از خودگذشتگی]] [[پیامبر]] {{صل}} توانست افرادی را که پراکنده و [[دشمن]] یکدیگر بودند، [[نظم]] و [[پیوستگی]] بخشد و با [[شناخت]] عمیق از تواناییهایشان و گماردن آنها به مناصبی که کارآیی بالایی برای انجام آن داشتند، آنان را به [[مسئولیتپذیری]] و اطاعتی آگاهانه وادارد؛ چنانکه با وجود [[تنگدستی]] و تجهیزات اندک، بر سراسر [[شبه جزیره عربستان]] چیره شدند<ref>محمد رواس قلعهجی، دراسة تحلیلیه لشخصیة الرسول {{ع}}، ص ۲۲۶ - ۲۳۲.</ref>. | [[پیامبر]] {{صل}} همه ویژگیهای [[فرمانده]] کامل را دارا بود: [[عقلانیت]]، [[شجاعت]]، [[قدرت]]، [[درایت]]، به کارگیری اصول [[نظامی]] و [[از خودگذشتگی]] [[پیامبر]] {{صل}} توانست افرادی را که پراکنده و [[دشمن]] یکدیگر بودند، [[نظم]] و [[پیوستگی]] بخشد و با [[شناخت]] عمیق از تواناییهایشان و گماردن آنها به مناصبی که کارآیی بالایی برای انجام آن داشتند، آنان را به [[مسئولیتپذیری]] و اطاعتی آگاهانه وادارد؛ چنانکه با وجود [[تنگدستی]] و تجهیزات اندک، بر سراسر [[شبه جزیره عربستان]] چیره شدند<ref>محمد رواس قلعهجی، دراسة تحلیلیه لشخصیة الرسول {{ع}}، ص ۲۲۶ - ۲۳۲.</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۰: | ||
این شیوه [[انتخاب]] [[فرماندهان]] [[جنگی]] از بررسی اجمالی زندگینامه و ویژگیهای شخصیتی [[فرماندهان]] به روشنی مشخص است؛ مثلاً [[پیامبر]] {{صل}} در [[محرم]] سال چهارم هجری "ابی سلمة بن عبدالاسد" را برای سرکوبی [[قبیله]] "[[بنی اسد]]" به "قَطَن"<ref>آب یا سریه ابی سلمه، کوهی در ناحیه فید که آبی از آن بنی اسد در آن بود. (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۴، ۳۷۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۳، ص ۳۲۱ و الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۳۸).</ref> فرستاد؛ در حالی که در [[سپاه]] او بزرگانی چون: ارقم ابن ابی ارقم، اسید بن حضیر، ابوقتادة بن نعمان و [[عبادة بن بشر]]، شرکت داشتند که از لحاظ [[منزلت]] و موقعیت، از او [[برتر]] بودند<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۳.</ref>. | این شیوه [[انتخاب]] [[فرماندهان]] [[جنگی]] از بررسی اجمالی زندگینامه و ویژگیهای شخصیتی [[فرماندهان]] به روشنی مشخص است؛ مثلاً [[پیامبر]] {{صل}} در [[محرم]] سال چهارم هجری "ابی سلمة بن عبدالاسد" را برای سرکوبی [[قبیله]] "[[بنی اسد]]" به "قَطَن"<ref>آب یا سریه ابی سلمه، کوهی در ناحیه فید که آبی از آن بنی اسد در آن بود. (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۴، ۳۷۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۳، ص ۳۲۱ و الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۳۸).</ref> فرستاد؛ در حالی که در [[سپاه]] او بزرگانی چون: ارقم ابن ابی ارقم، اسید بن حضیر، ابوقتادة بن نعمان و [[عبادة بن بشر]]، شرکت داشتند که از لحاظ [[منزلت]] و موقعیت، از او [[برتر]] بودند<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۳.</ref>. | ||
همچنین حضرت در سال یازدهم هجری، لشکری به [[فرماندهی]] [[اسامة بن زید]] برای تهاجم به [[رومیان]] آماده کرد. [[اسامه]]، [[جوانی]] هیجده ساله بود که سوابق [[جنگی]] نداشت؛ اما [[قدرت]] [[فرماندهی]] و [[هدایت]] [[سپاه]] در وی چنان بود که در سپاهش تمامی [[انصار]] و [[مهاجران]] و سابقین در [[اسلام]] جز [[علی]] {{ع}} و [[عباس|عباس بن عبدالمطلب]] عموی پیامبر حضور داشتند<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۷۴؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۴۶؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۵۰ و اعلام الوری، ج۱، ص۲۶۳.</ref>. [[عمرو بن عاص]] نیز به لحاظ برخورداری از هوش و استعداد [[نظامی]] به [[فرماندهی]] سریهای [[انتخاب]] شد؛ در صورتی که در [[سپاه]] وی، افرادی همچون [[ابوعبیده جراح]] و [[فرماندهان]] بزرگی با سابقه طولانیتری در پذیرش [[اسلام]] حضور داشتند و فقط چند [[ماه]] از [[اسلام]] آوردنش میگذشت<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۰؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۹۹ - ۱۰۰ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۳۲۱.</ref>.<ref> [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref> | همچنین حضرت در سال یازدهم هجری، لشکری به [[فرماندهی]] [[اسامة بن زید]] برای تهاجم به [[رومیان]] آماده کرد. [[اسامه]]، [[جوانی]] هیجده ساله بود که سوابق [[جنگی]] نداشت؛ اما [[قدرت]] [[فرماندهی]] و [[هدایت]] [[سپاه]] در وی چنان بود که در سپاهش تمامی [[انصار]] و [[مهاجران]] و سابقین در [[اسلام]] جز [[علی]] {{ع}} و [[عباس|عباس بن عبدالمطلب]] عموی پیامبر حضور داشتند<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۷۴؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۴۶؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۵۰ و اعلام الوری، ج۱، ص۲۶۳.</ref>. [[عمرو بن عاص]] نیز به لحاظ برخورداری از هوش و استعداد [[نظامی]] به [[فرماندهی]] سریهای [[انتخاب]] شد؛ در صورتی که در [[سپاه]] وی، افرادی همچون [[ابوعبیده جراح]] و [[فرماندهان]] بزرگی با سابقه طولانیتری در پذیرش [[اسلام]] حضور داشتند و فقط چند [[ماه]] از [[اسلام]] آوردنش میگذشت<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۰؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۹۹ - ۱۰۰ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۳۲۱.</ref>.<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref> | ||
=== استفاده از نیروی کار آزموده و ماهر === | === استفاده از نیروی کار آزموده و ماهر === | ||
در هر نبردی، به تخصصهای [[نظامی]] گوناگونی [[نیاز]] هست؛ [[سپاه اسلام]] هم برای رسیدن به اهداف مطلوب در هر [[نبرد]] به جمعآوری اطلاعات"، " | در هر نبردی، به تخصصهای [[نظامی]] گوناگونی [[نیاز]] هست؛ [[سپاه اسلام]] هم برای رسیدن به اهداف مطلوب در هر [[نبرد]] به جمعآوری اطلاعات"، "[[سوارهنظام]]"، "نیروی پیاده"، "تیراندازان" و... [[نیازمند]] است؛ [[پیامبر]] {{صل}} نیز در هر [[جنگی]] افراد را بر اساس مهارتها و ویژگیهای شخصیتی که در هر گروه به آن [[نیاز]] بود، بدون توجه به رابطه [[خویشاوندی]] برمی گزید و در منصبهای [[نظامی]] قرار میداد؛ مثلاً برای مأموریتهای اطلاعاتی از شخصیتهای [[آگاه]]، توانا، بردبار و رازدار، مانند "[[حباب بن منذر]]<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۰۷؛ امتاع الأسماع، ج ۱، ص ۱۳۲، الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۸ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>، [[عبدالله بن جحش]]<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۷۲.</ref> و [[حذیفة بن یمان]]"<ref>عیون الاثر، ج ۲، ص ۹۶ - ۹۷؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۳۱؛ المنتظم، ج ۳، ص ۲۳۷ - ۲۳۸ و تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۰.</ref> بهره میجست. [[پرچمدار]] [[سپاه]] را از میان افراد [[شجاع]] و [[جسور]] همچون [[علی]] {{ع}} و [[حمزة بن عبدالمطلب]]<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۱۶ - ۳۱۷؛ تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۱۸؛ الطبقات الکبری، ج۲، ص۶.</ref> و سوارکاران را از افرادی [[انتخاب]] میکرد که محکم و [[استوار]] بر اسب میجنگیدند<ref>المغازی، ج۲، ص۸۱۳.</ref>.<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۴.</ref> | ||
=== گردآوری اطلاعات === | === گردآوری اطلاعات === | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
[[سریه]] [[عبدالله بن جحش]]<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۱۰ - ۴۱۱؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۶۰۱ - ۶۰۲ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و بسیاری دیگر از [[غزوهها]] و [[سریهها]] نشاندهنده توجه ویژه [[پیغمبر]] {{صل}} به این بخش از سازماندهی [[نظامی]] است. اطلاعات جمعآوری شده، در چهار محور اصلی بود: | [[سریه]] [[عبدالله بن جحش]]<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۱۰ - ۴۱۱؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۶۰۱ - ۶۰۲ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و بسیاری دیگر از [[غزوهها]] و [[سریهها]] نشاندهنده توجه ویژه [[پیغمبر]] {{صل}} به این بخش از سازماندهی [[نظامی]] است. اطلاعات جمعآوری شده، در چهار محور اصلی بود: | ||
# [[آگاهی]] از منطقه عملیاتی [[دشمن]]، با قرار گرفتن در مسیر کاروانهای [[دشمن]]<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۲۲؛ عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۹۰ و المغازی، ج ۱، ص ۵۱ - ۵۳.</ref> و یا شنیدن گفتگوهای [[سپاه]] [[دشمن]] در شب<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۰؛ ابن عبدالبر اندلسی، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، ص ۱۸۸؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۹۶ - ۹۷ و المنتظم، ج ۳، ص ۲۳۷ - ۲۳۸.</ref> یا اوضاع بد [[آب]] و هوایی؛ | # [[آگاهی]] از منطقه عملیاتی [[دشمن]]، با قرار گرفتن در مسیر کاروانهای [[دشمن]]<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۲۲؛ عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۹۰ و المغازی، ج ۱، ص ۵۱ - ۵۳.</ref> و یا شنیدن گفتگوهای [[سپاه]] [[دشمن]] در شب<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۰؛ ابن عبدالبر اندلسی، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، ص ۱۸۸؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۹۶ - ۹۷ و المنتظم، ج ۳، ص ۲۳۷ - ۲۳۸.</ref> یا اوضاع بد [[آب]] و هوایی؛ | ||
# تعیین تعداد [[سپاه]] [[دشمن]]، با کسب خبر از [[قبایل]] همپیمان و یا نیروهای اطلاعاتی<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۰۷ - ۲۰۸؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۸ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>، مانند اطلاعات جمعآوری شده در [[جنگ خندق]] با تلاش [[زبیر بن عوام]]<ref>المغازی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ احمد بن محمد قسطلانی، المواهب اللدینه بالمنح المحمدیه، ج ۱، ص ۲۹۰ و امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۲.</ref>؛ | # تعیین تعداد [[سپاه]] [[دشمن]]، با کسب خبر از [[قبایل]] همپیمان و یا نیروهای اطلاعاتی<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۰۷ - ۲۰۸؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۸ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>، مانند اطلاعات جمعآوری شده در [[جنگ خندق]] با تلاش [[زبیر بن عوام]]<ref>المغازی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ احمد بن محمد قسطلانی، المواهب اللدینه بالمنح المحمدیه، ج ۱، ص ۲۹۰ و امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۲.</ref>؛ | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
نیروهای اطلاعاتی که [[وظیفه]] آنان کسب [[اخبار صحیح]] و کامل مربوط به [[دشمن]] بود، از افرادی [[انتخاب]] میشدند که هوش، استعداد فراوان، [[سلامتی]] و دقت کامل داشتند؛ افرادی مانند: "[[حباب بن منذر]]"<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۰۷؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۸ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۳ - ۱۴.</ref> و "[[حذیفة بن یمان]]"<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۳۱؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۰ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۹۶ - ۹۷.</ref>.<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۳۴ ـ ۴۳۵.</ref> | نیروهای اطلاعاتی که [[وظیفه]] آنان کسب [[اخبار صحیح]] و کامل مربوط به [[دشمن]] بود، از افرادی [[انتخاب]] میشدند که هوش، استعداد فراوان، [[سلامتی]] و دقت کامل داشتند؛ افرادی مانند: "[[حباب بن منذر]]"<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۰۷؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۸ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۳ - ۱۴.</ref> و "[[حذیفة بن یمان]]"<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۳۱؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۸۰ و عیون الاثر، ج ۲، ص ۹۶ - ۹۷.</ref>.<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۳۴ ـ ۴۳۵.</ref> | ||
=== پنهان داشتن تدبیرهای [[جنگی]] === | |||
آن حضرت نقشهها و تدبیرهای جنگی خویش را پنهان میداشت و چون برای [[جنگ]] با گروهی آماده میشد، طوری وانمود میکرد که قصد گروه دیگری را دارد<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۵، ص۳۹۸: {{عربی|إِذَا أَرَادَ غَزْوَةً وَرَّى بِغَيْرِهَا}}.</ref>. [[استتار]] و حرکت مخفیانه و بهکارگیری [[نیرنگ]] ([[خدعه]]) در برابر دشمن و بهرهگیری از [[زمان]] و مکان مناسب، از جمله مسائلی بودند که [[رسول خدا]]{{صل}} در جنگهای خویش آنها را مراعات میکرد. آن حضرت اصل «جنگ یک نوع چارهاندیشی و [[کاردانی]] است» را پذیرفته بود و خدعه را بخشی از جنگ میدانست و میفرمود: {{متن حدیث|الْحَرْبُ خُدْعَةٌ}}<ref>بخاری، الصحیح، ج۴، ص۲۴.</ref>. در همین راستا، به [[محمد بن مسلمه]] که [[قتل]] [[کعب بن اشرف]] را بر عهده گرفته بود، [[اجازه]] داد دشمن را بفریبد و هر آنچه برای تحقق مأموریت وی نیاز است، به زبان آورد<ref>بخاری، الصحیح، ج۴، ص۲۵.</ref>. چنان که در [[فتح مکه]]، آن حضرت [[قریش]] را با اعزام [[سریه ابوقتادة بن ربعی]] به سوی ناحیهای از نجد، از مقصد خود [[منحرف]] و [[گمراه]] ساخت<ref>شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۵، ص۲۱۱.</ref>. در غزوههای بنی لِحیان و دَومة الجندل نیز چنین [[رفتار]] کرد. به همین منوال در سریه [[عبدالله بن جحش]]، با دادن نامهای به او، از وی خواست پس از دو [[روز]] راهپیمایی، [[نامه]] را بگشاید و بر اساس آن عمل کند<ref>سهیلی، الروض الانف، ج۵، ص۶۲؛ دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۶۵.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]]، ص۲۲۹.</ref> | |||
=== تقسیم کار === | === تقسیم کار === | ||
خط ۸۳: | خط ۸۶: | ||
=== [[انتخاب]] [[بهترین]] نقطه برای استقرار نیروها === | === [[انتخاب]] [[بهترین]] نقطه برای استقرار نیروها === | ||
این [[اقدام]] بر اساس شرایط ذیل صورت میپذیرفت: | این [[اقدام]] بر اساس شرایط ذیل صورت میپذیرفت: | ||
# استقرار نیرو برای تحرک آسان نیروهای خودی و سخت شدن تحرکات [[سپاه]] [[دشمن]]؛ | # استقرار نیرو برای تحرک آسان نیروهای خودی و سخت شدن تحرکات [[سپاه]] [[دشمن]]؛ | ||
# واقع شدن [[خورشید]]، پشت سر نیروها (همانند [[نبرد]] [[بدر]])<ref>المغازی، ج۱، ص۵۶؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۹۸ و سبل الهدی و الرشاد، ج۴، ص۳۳.</ref>؛ | # واقع شدن [[خورشید]]، پشت سر نیروها (همانند [[نبرد]] [[بدر]])<ref>المغازی، ج۱، ص۵۶؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۹۸ و سبل الهدی و الرشاد، ج۴، ص۳۳.</ref>؛ | ||
خط ۹۶: | خط ۹۸: | ||
یعنی یورش ناگهانی در زمان و مکان مناسب که خسارات انسانی و مادی کمتری در پی داشت و [[برتری]] کمّی نیروهای [[دشمن]] را جبران میکرد<ref> [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۸.</ref>. | یعنی یورش ناگهانی در زمان و مکان مناسب که خسارات انسانی و مادی کمتری در پی داشت و [[برتری]] کمّی نیروهای [[دشمن]] را جبران میکرد<ref> [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۸.</ref>. | ||
=== | === روحیه دادن در مواقع [[بحرانی]] === | ||
[[پیامبر]] {{صل}} هنگام کندن [[خندق]] برای رویارویی با احزاب، با دادن نوید [[فتح]] [[ایران]] و [[روم]]، [[مسلمانان]] نگران را به تلاش و حفظ [[آرامش]] [[دعوت]] کرد<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۲۸۸ - ۲۸۹؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۷۲: السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۲۲ و المغازی، ج ۲، ص ۴۵۹.</ref>.<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۸.</ref> | [[پیامبر]] {{صل}} هنگام کندن [[خندق]] برای رویارویی با احزاب، با دادن نوید [[فتح]] [[ایران]] و [[روم]]، [[مسلمانان]] نگران را به تلاش و حفظ [[آرامش]] [[دعوت]] کرد<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۲۸۸ - ۲۸۹؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۷۲: السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۲۲ و المغازی، ج ۲، ص ۴۵۹.</ref>.<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۸.</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۸: | ||
=== جوانمردانه جنگیدن === | === جوانمردانه جنگیدن === | ||
[[تعالیم]] [[جنگی]] در [[اسلام]]، بر [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] و محترم شمردن [[معاهدات]] و خودداری از [[ظلم]] و [[تجاوز]] و [[برقراری صلح]] تصریح میکند. با توجه به این سفارشها، همه جنگهای آن، حضرت جوانمردانه و شرافتمندانه بود. مقصود از این [[جنگها]]، [[پشتیبانی]] از [[گسترش اسلام]] و [[استواری]] پایههای [[صلح]] بود. از اینرو، پیامبر، پیمانی را نشکست، [[دشمنی]] را مُثله نکرد و افراد [[ناتوان]] یا غیر نظامی را نکشت. آن حضرت به نیروهایی که برای [[سرایا]] و [[جنگ با دشمن]] میفرستاد، میفرمود: "به [[نام خدا]]، در [[راه خدا]] و با آنکه به [[خدا]] [[کافر]] است [[نبرد]] کنید. [[خیانت]] نورزید و [[عهدشکنی]] نکنید. مُثله نکنید و [[کودکی]] را نکشید"<ref>یعقوبی، ج۲، ص۷۷.</ref>. و میفرمود: "هیچگاه آغازگر [[جنگ]] نباشید تا اینکه [[دشمن]] جنگ را شروع کند"<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۲۸؛ کلاعی، ج۲، ص۲۸۲.</ref> آن حضرت [[تمایل]] داشت دشمن را به سوی [[صلح]] بکشاند، نه اینکه مردان ایشان را بکشد و [[زنان]] و [[فرزندان]] آنان را بدون [[سرپرست]] باقی گذارد. [[رسول خدا]] {{صل}} از [[قتل]] پیرمرد، پیرزن، [[کودک]]، [[اسیر]] و کسانی که جنگ نکرده و به دشمن [[یاری]] رساندهاند، جلوگیری و [[نهی]] میکرد<ref>واقدی، ج۲، ص۷۵۷.</ref>. [[جنگ]] برای انتقامگیری را [[پسندیده]] نمیدانست؛ چنان که در [[روز فتح مکه]]، [[پرچم]] را از دست [[سعد بن عباده]] گرفت، زیرا شعارهایی برای تحریک [[روح]] انتقامگیری سر داد<ref>ابن سید الناس، ج۲، ص۲۲۱.</ref>. همچنین هنگامی که دشمن [[شکست]] میخورد، رسول خدا {{صل}}، [[راه]] فرار را برای وی باز میگذاشت و به تعقیب شکست خوردگان نمیپرداخت. نیز گریختگان و فراریان از جنگ را از پشت مورد [[حمله]] قرار نمیداد | [[تعالیم]] [[جنگی]] در [[اسلام]]، بر [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] و محترم شمردن [[معاهدات]] و خودداری از [[ظلم]] و [[تجاوز]] و [[برقراری صلح]] تصریح میکند. با توجه به این سفارشها، همه جنگهای آن، حضرت جوانمردانه و شرافتمندانه بود. مقصود از این [[جنگها]]، [[پشتیبانی]] از [[گسترش اسلام]] و [[استواری]] پایههای [[صلح]] بود. از اینرو، پیامبر، پیمانی را نشکست، [[دشمنی]] را مُثله نکرد و افراد [[ناتوان]] یا غیر نظامی را نکشت. آن حضرت به نیروهایی که برای [[سرایا]] و [[جنگ با دشمن]] میفرستاد، میفرمود: "به [[نام خدا]]، در [[راه خدا]] و با آنکه به [[خدا]] [[کافر]] است [[نبرد]] کنید. [[خیانت]] نورزید و [[عهدشکنی]] نکنید. مُثله نکنید و [[کودکی]] را نکشید"<ref>یعقوبی، ج۲، ص۷۷.</ref>. و میفرمود: "هیچگاه آغازگر [[جنگ]] نباشید تا اینکه [[دشمن]] جنگ را شروع کند"<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۲۸؛ کلاعی، ج۲، ص۲۸۲.</ref> آن حضرت [[تمایل]] داشت دشمن را به سوی [[صلح]] بکشاند، نه اینکه مردان ایشان را بکشد و [[زنان]] و [[فرزندان]] آنان را بدون [[سرپرست]] باقی گذارد. [[رسول خدا]] {{صل}} از [[قتل]] پیرمرد، پیرزن، [[کودک]]، [[اسیر]] و کسانی که جنگ نکرده و به دشمن [[یاری]] رساندهاند، جلوگیری و [[نهی]] میکرد<ref>واقدی، ج۲، ص۷۵۷.</ref>. [[جنگ]] برای انتقامگیری را [[پسندیده]] نمیدانست؛ چنان که در [[روز فتح مکه]]، [[پرچم]] را از دست [[سعد بن عباده]] گرفت، زیرا شعارهایی برای تحریک [[روح]] انتقامگیری سر داد<ref>ابن سید الناس، ج۲، ص۲۲۱.</ref>. همچنین هنگامی که دشمن [[شکست]] میخورد، رسول خدا {{صل}}، [[راه]] فرار را برای وی باز میگذاشت و به تعقیب شکست خوردگان نمیپرداخت. نیز گریختگان و فراریان از جنگ را از پشت مورد [[حمله]] قرار نمیداد<ref> [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۰-۷۲.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۲: | ||
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | # [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | ||
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | # [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM010504.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|'''تاریخ اسلام ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۹: | ||
[[رده:سیره پیامبر خاتم]] | [[رده:سیره پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:سیره نظامی]] | [[رده:سیره نظامی]] |