پرش به محتوا

حجر الاسود: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۰۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حجر الاسود در قرآن]] - [[حجر الاسود در فقه اسلامی]] - [[حجر الاسود در تاریخ اسلامی]] - [[حجر الاسود در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حجر الاسود در قرآن]] | [[حجر الاسود در حدیث]] | [[حجر الاسود در تاریخ اسلامی]] | [[حجر الاسود در معارف مهدویت]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حجر الاسود (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==نصب حجرالاسود توسط پیامبر در جاهلیت==
'''حجرالاسود''' به معنای سنگ سیاه، سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد. این سنگ در [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} توسط وی یا [[جبرئیل]] بر دیوار کعبه کار گذاشته شد. بر اساس منابع فقهی، استلام و بوسیدن [[حجرالاسود]] [[مستحب]] مؤکّد است. در برخی [[روایات]] [[حجرالاسود]] به عنوان تکیه‌گاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} مطرح شده است.
[[قریش]] [[تصمیم]] گرفتند [[کعبه]] را خراب و آن را بازسازی کنند؛ چون سیل از بالای [[مکه]] آمده و وارد کعبه شده بود و [[دیوار کعبه]] را که کوتاه بود، شکافت و آهوی طلایی که در داخل کعبه بود، دزدیده شد. قریش از انجام [[تخریب]] و بازسازی کعبه نگران بودند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۷.</ref>. وقتی [[احساس]] [[ترس]] و [[نگرانی]] کردند، شخصی از آنان گفت: لازم است برای بازسازی کعبه هر کس [[پاک‌ترین]] مالش را بیاورد؛ [[مالی]] که از [[راه]] [[قطع رحم]] و از راه [[حرام]] به دست نیاورده باشد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۷.</ref>. برای بازسازی لازم بود اول آن را تخریب کنند. [[ولید بن مغیره]] داوطلب شد اولین کلنگ را به کعبه بزند تا اگر مشکلی پیش آید، [[دست]] نگه دارد. بالای کعبه رفت. وقتی سنگی از کعبه را حرکت داد، حوادثی رخ داد که ترسیدند؛ [[تضرع]] کردند: بارالها، ما هدفی جز [[اصلاح]] نداریم. [[خانه]] را خراب کردند تا به پایه‌هایی رسیدند که [[ابراهیم]] نهاده بود. وقتی شروع به حرکت آن پایه‌ها کردند، دچار [[زلزله]] و [[تاریکی]] شدند. تصمیم گرفتند فقط بر ارتفاع آن بیفزایند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۶.</ref>. ابراهیم{{ع}} طول کعبه را ۳۰ ذراع و عرض آن را ۲۲ ذراع و ارتفاعش را ۹ ذراع قرار داده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۶؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۷، ح۲۳۲۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: ارتفاع کعبه ۹ ذراع بود و از [[زمان]] ابراهیم سقف نداشت و توسط قریش سقف بر آن نهاده شد. ارتفاعش به ۱۸ ذراع رسید. [[حجاج]] پس از تخریب [[خانه خدا]] بر روی [[عبدالله بن زبیر]]، کعبه را بازسازی کرد و ارتفاعش را ۲۷ ذراع قرار داد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۷، ح۲۳۱۹.</ref>.


بازسازی و ساخت کعبه بر دیوارهای زمان ابراهیم آغاز شد. قریش بازسازی را بین [[قبایل]] قریش تقسیم کرد و ساخت هر یک از چهار دیوار کعبه را شماری از [[قبایل]] بر عهده گرفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱، ص۱۰۸.</ref>. [[نقل]] است [[رسول خدا]]{{صل}} در ساخت [[کعبه]] نیز با [[قریش]] سهیم بوده است و از در [[خانه]] تا نصف بین [[رکن یمانی]] و [[حجرالاسود]] بر عهده وی بوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۸. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۷، ح۲۳۲۳.</ref>. در روایتی دیگر ذکر شده که [[بنی هاشم]] از حجرالاسود تا رکن شامی را بر عهده گرفتتد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۸.</ref>. طبق نقل [[بلاذری]]، [[بنی عبدمناف]] و [[بنی زهره]] یک رکن، یعنی یک چهارم ساخت [[دیوار کعبه]] را بر عهده گرفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱، ص۱۰۸.</ref>.
== مقدمه ==
قریش بازسازی کعبه را ادامه دادند تا به جای [[نصب حجرالاسود]] رسیدند. بین قبایل [[اختلاف]] شدیدی رخ داد که چه کسی [[افتخار]] نصب حجرالاسود را داشته باشد. وقتی اختلاف شدید شد، [[راضی]] شدند این کار را به اولین فردی بسپارند که از در [[بنی شیبه]] وارد [[مسجدالحرام]] می‌شود. [[پیامبر]] وارد شد. گفتند: [[امین]] آمد؛ یعنی [[محمد امین]]. او را [[حَکَم]] قرار دادند. [[حضرت]] با تدبیری [[زیبا]] مشکل را حل کرد. عبای خود را پهن کرد و حجرالاسود را در آن [[قرارداد]] و فرمود: از هر یک از چهار گروه قریش که بازسازی کعبه را بر عهده داشتند، یک نفر به [[نمایندگی]] آنان بیاید و چهار نفر که نام آنان در [[کتاب کافی]] آمده، [[عبا]] را بلند کردند و رسول خدا{{صل}} آن را در [[جایگاه]] خود نهاد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۷، ح۲۳۲۰.</ref>.
حجرالاسود، مرکّب از «حَجَر» به معنای سنگ و «اسود» ـ از ماده «س ـ و ـ د» ـ به معنای سیاه است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص۱۶۵ «حجر».</ref>. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۲۳۰.</ref>. دُرَّةُ [[البیضاء]]: نام [[حجرالاسود]] است که در ابتدا سفید و [[براق]] و شفاف بود<ref>فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۸۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص۳۸۳.</ref>
قریش برای بازسازی [[خانه خدا]] و سقف آن به چوب نیاز داشتند. در این ایام [[پادشاه روم]] یک کشتی از چوب و وسایل لازم به همراه بَنَّا و کارگر به جانب [[حبشه]] فرستاده بود تا در آنجا کلیسایی بسازند. این کشتی گرفتار [[طوفان]] شد و باد آن را به ساحل دریای سرخ آورد. [[مردم]] [[مکه]] مطلع شدند و رفتند وسایل آن را که برای بازسازی [[کعبه]] لازم بود، خریدند و به مکه آوردند و بدین‌گونه کعبه بازسازی شد. آنان پس از ساخت کعبه پرده‌ای بر آن قرار دادند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص؟؟؟.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== پیشینه [[تاریخی]] ==
{{اصلی|حجر الاسود در تاریخ اسلامی}}
به گفته مشهور<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص۱۵۲.</ref> در [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} وی یا [[جبرئیل]]<ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵.</ref> این سنگ را بر دیوار کعبه کار گذاشته است. ابراهیم{{ع}} برای مشخص کردن شروع [[طواف]] این سنگ را بر دیوار کعبه نهاد<ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۳.</ref> و بر اساس روایاتی از [[اهل بیت]]{{عم}} حجرالاسود در مکان فعلی [[نصب]] شد؛ زیرا [[خدا]] از [[انسان‌ها]] در این مکان [[پیمان]] گرفته است<ref>الکافی، ج ۴، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵؛ علل الشرایع، ج ۲، ص۴۲۹؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص۲۲۳.</ref>.


==منابع==
حجرالاسود پس از نصب بر دیوار کعبه چندین بار افتاده و نصب گردیده است. پنج سال پیش از بعثت، هنگام بازسازی کعبه که بر اثر سیل ویران شده بود، در [[قریش]] بر سر [[نصب حجرالاسود]] [[اختلاف]] شد<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref> و همگان پذیرفتند به [[داوری]] نخستین کسی تن دهند که به میان آنان می‌آید که [[پیامبر]]{{صل}} بود و به پیشنهاد آن حضرت{{صل}} حجرالاسود را درون پارچه‌ای گذاشتند و هریک از سران طوایف، گوشه‌ای از آن را گرفت و بلند کرد و پیامبر{{صل}} با دست خود آن را بر دیوار کعبه نهاد<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲ و ۱۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۴۶؛ دلائل النبوه، ج ۲، ص۵۶.</ref>. در سال ۶۴ هجری، [[کعبه]] را [[سپاه]] یزید به [[فرماندهی]] "[[حصین بن نمیر]]" در [[جنگ]] با "[[عبدالله بن زبیر]]" ویران کرد و "[[ابن زبیر]]" هنگام تجدید بنای آن، حجرالاسودِ سه تکه شده را پس از بازسازی با [[نقره]] در جای خود گذاشت<ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۲۶۰.</ref>. در [[سال ۷۳ هجری]] "حجاج بن یوسف" در جنگ با "عبدالله بن زبیر" کعبه را ویران کرد و پس از کشته شدن "ابن زبیر" آن را دوباره ساخت و [[امام سجاد]]{{ع}} در جای اصلی‌اش [[نصب]] کرد<ref>الخرائج والجرائح، ج ۱، ص۲۶۸؛ مدینة المعاجز، ج ۴، ص۴۱۴؛ سفینة البحار، ج ۲، ص۵۴۲.</ref>. در سال ۳۱۷ هجری، [[قرامطه]] در حمله به [[مکه]]، [[حجرالاسود]] را با خود به [[بحرین]] بردند؛ آن‌گاه به دستور فضل بن مقتدر (المطیع للّه‌) بیست و سومین [[خلیفه عباسی]] در [[مسجد جامع کوفه]] به ستون هفتم آن آویختند. سپس آن را به مکه بردند و در جایش نصب کردند<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>. در منابع تاریخی دیگر آمده است که خود قرامطه در سال ۳۳۹ به بازگرداندن حجرالاسود به مکه اقدام کردند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص۸۹ ـ ۹۰؛ البدایة والنهایه، ج ۱۱، ص۱۸۲، ۲۵۲.</ref> و به اعتقاد شیعیان، این بار به دست [[حضرت مهدی]]{{ع}} در جایش نصب شد<ref>الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۴۷۵ ـ ۴۷۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص۳۰۵.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۱۷؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص۳۸۳.</ref>
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]


==پانویس==
== حجرالاسود در [[تفاسیر]]==
{{پانویس2}}
واژه «حجرالاسود» در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پاره‌ای از [[آیات]] را به گونه‌ای با آن مرتبط دانسته‌اند:
# قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] می‌داند و از نشانه‌های روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از [[مفسران]]<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۹۰.</ref> [[حجرالاسود]] را از مصادیق این [[نشانه‌ها]] دانسته‌اند و پاره‌ای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۲۳۲.</ref>.
# در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجه‌گران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند، و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانسته‌اند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] می‌دهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


[[رده:حجر الاسود]]
== [[فضایل]] حجرالاسود ==
[[رده:مدخل]]
گفته‌اند: این سنگ در آب فرو نمی‌رود<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> و با [[آتش]] گرم نمی‌شود<ref> شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.</ref>. همچنین در احادیث شیعه و [[سنّی]]، فضایل فراوانی برای حجرالاسود یاد شده است؛ مانند محو [[گناهان]] بر اثر استلام آن<ref>السنن الکبری، ج ۷، ص۱۷۵.</ref>، [[توبه]] [[آدم]]{{ع}} وسط حجرالاسود و دَرِ [[کعبه]]<ref> علل الشرایع، ج ۲، ص۴۲۶؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص۲۷۴.</ref> و مستجاب شدن دعا در آنجا<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۹.</ref>، [[دفن]] ۷۰ [[پیامبر]] در میان رکن یمانی و حجرالاسود<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۱۴؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص۴۶۴.</ref>، جاری بودن ۴ [[نهر]] بهشتی در زیر آن<ref>الخصال، ج ۴، ص۶۲۵؛ بحارالانوار، ج ۱۰، ص۱۰۴.</ref> و سپرده شدن [[میثاق]] خدا به آن<ref>علل‌الشرایع، ج ۲، ص۴۲۴؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>
 
به سنگی سیاه می‌گویند که در رکن «اسود» یا «عراقی» در ارتفاع یک و نیم متری [[نصب]] شده است. این سنگ، [[تاریخی]] پر فراز و نشیب دارد. روایاتی که [[ابن عباس]] و دیگران از [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرده‌اند دالّ بر این است که حجر الاسود و [[مقام ابراهیم]] و هر دو از [[بهشت]] و از گوهرهای آن هستند و در [[زمین]] غیر از آن دو چیزی از بهشت نیست؛ اگر [[مشرکان]] به آن دو دست نکشیده و آن را [[آلوده]] نساخته بودند هیچ دردمندی آن را مسح نمی‌کرد، جز این که [[خداوند]] او را [[شفا]] می‌بخشید.
 
همچنین از پیامبر{{صل}} نقل شده است که حجر الاسود یاقوتی سفید از یاقوت‌های بهشت بوده و خداوند آن را به سبب [[گناه]] [[گناهکاران]] دگرگون [سیاه] فرموده است. «ابوالولید ازرقی» از پدر بزرگش... از ابن عباس نقل می‌کند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده‌اند: «خداوند [[روز قیامت]] حجر الاسود را با دو چشم که به وسیله آن می‌بیند و زبانی که با آن سخن می‌گوید [[مبعوث]] می‌فرماید و او به سود کسانی که با [[حق]] و [[راستی]]، آن را مسح کرده‌اند [[گواهی]] می‌دهد»<ref>اخبار مکه، ج۲، ارزقی، ص۲۴۲؛ احیاء علوم الدین، غزالی، ج۱، ص۲۸۸.</ref>.
 
در [[روایات]] آمده است: این سنگ همانند دست راست خداوند در زمین است که با [[بندگان]] خود به وسیله آن [[مصافحه]] می‌فرماید، همان‌طور که شما با [[برادران]] خود دست می‌دهید و هر کس که محضر پیامبر{{صل}} را [[درک]] نکرده باشد و به این سنگ دست بکشد، مثل آن است که با [[خدا]] و پیامبرش [[بیعت]] کرده است<ref>شفاء الغرام، ج۱، ص۲۷۷؛ تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۱، ص۱۰۲.</ref>.
 
ابوالولید از محمد بن ابی‌عمر... از [[ابی سعید خدری]] نقل می‌کند: «همراه [[عمر بن خطاب]] به [[مکه]] مشرف و چون برای [[طواف]] آماده شدیم، وی کنار حجر الاسود ایستاد و گفت: به خدا [[سوگند]] می‌دانم که تو سنگی بیش نیستی و سود و زیانی نمی‌رسانی و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]]{{صل}} تو را می‌بوسید چنین نمی‌کردم، سپس آن را بوسید و مشغول طواف شد. [[حضرت علی]]{{ع}} به او فرمود: ای عمر چنین نیست بلکه حجر الاسود سود و [[زیان]] می‌رساند، [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] می‌گوید: (... و چون [[پروردگار]] تو از [[فرزندان آدم]] از پشت‌های‌شان نسل آنان را گرفت، بر خودشان [[گواه]] گردانید که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفت: آری...)<ref>اعراف / ۲۸.</ref>
 
علی{{ع}} افزود که چون [[خدای عزوجل]] [[آدم]]{{ع}} را بیافرید، [[دست]] بر پشت او کشید و نسل او را بیرون آورد و برای ایشان مقدر فرمود که او پروردگار است و آنان [[بندگان]] و سپس آن [[پیمان]] را در صفحه‌ای نوشت و این حجر الاسود دارای دو چشم و یک زبان بود، [[خداوند]] آن [[عهد]] را داخل [[حجر]] قرار داد و آن را در این موضع [[نصب]] کرد و فرمود [[روز قیامت]] نسبت به کسانی که با تو، به عهد خود [[وفا]] می‌کنند [[گواهی]] بده. عمر گفت: ای اباالحسن به خدا پناه می‌برم که میان قومی [[زندگی]] کنم که که تو میان آنان نباشی»<ref>اخبار مکه، ارزقی، ج۲، ص۲۴۳.</ref>.
 
«[[عبدالله بن عمرو بن عاص]]» [[روایت]] کرده است که [[جبرئیل]]{{ع}} حجر الاسود را از [[بهشت]] فرود آورد و همین جا که می‌بینید نصب کرد؛ مادامی که میان شما باشد خیر و [[نیکی]] همواره با شماست تا آنجا که می‌توانید به آن تمسک جویید که ممکن است جبرئیل{{ع}} آن را همان جا بَرَد، که آورده است. همچنین از [[ابن عباس]] نقل شده است که حجر الاسود و [[مقام ابراهیم]]{{ع}} همراه [[حضرت آدم]]{{ع}} فرود آمده‌اند؛ شبی که [[آدم]]{{ع}} میان [[رکن و مقام]] هبوط کرد، هنگام صبح آن دو را [[شناخت]] و با آنها انس گرفت<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص۲۴۳.</ref>.
 
[[حضرت ابراهیم]]{{ع}} هنگام ساختن کعبه، از [[کوه]] [[ابوقبیس]] ندایی شنید که ای ابراهیم برای تو امانتی نزد من است. ابراهیم رفت و [[حجر الاسود]] را گرفته و در جای خود [[نصب]] کرد<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص۳۸۳.</ref>.
 
== [[احکام فقهی]] ==
{{اصلی|حجر الاسود در فقه اسلامی}}
بر اساس منابع فقهی، استلام و بوسیدن [[حجرالاسود]] [[مستحب]] مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود<ref>الخلاف، ج ۲، ص۳۲۰؛ النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.</ref>. بیشتر [[مذاهب اسلامی]] [[شیعه]]<ref>الخلاف، ج ۲، ص۳۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۴، ص۲۲۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۲۸۷.</ref> و [[سنّی]]<ref>السنن الکبری، ج ۷، ص۱۸۲؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص۶۵۵.</ref> آغاز [[طواف]] از حجرالاسود را [[واجب]] می‌دانند و برخی نیز مستحب<ref>جواهرالکلام، ج ۱۹، ص۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۲۲۱۴.</ref>.
 
مستحب است [[انسان]] برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد<ref>وسائل‌الشیعه، ج ۱۳، ص۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص۲۶۰.</ref>؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود می‌رسد، دستان خود را بالا برد و [[خدا]] را [[حمد]] و [[سپاس]] بگوید و آن‌گاه بر [[پیامبر]]{{صل}} و خاندانش{{عم}} [[درود]] فرستد<ref>النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.</ref> یا [[تکبیر]] بگوید<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۷. </ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.</ref>
 
== رابطه با حوادث [[آخرالزمان]] ==
{{اصلی|حجر الاسود در معارف مهدویت}}
در برخی [[روایات]] [[حجرالاسود]] به عنوان تکیه‌گاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} مطرح شده است مانند:
# [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! گویا می‌‏بینم [[قائم]] به حجر الاسود تکیه داده، از [[خداوند سبحانه و تعالی]] می‌‏خواهد به [[حق]] خود برسد...»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}} وَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ‏ إِلَى‏ الْحَجَرِ ثُمَ‏ يَنْشُدُ اللَّهَ‏ حَقَّهُ‏...}}؛ نعمانی، الغیبة، ص۱۸۱؛ با اندک تفاوتی: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۵۶؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۰۴</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۶۵.</ref>
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "نخستین چیزی که از [[عدالت]] قائم{{ع}} ظاهر می‌شود این است که منادی اعلام می‌کند، آنان که [[طواف]] مستحبّی می‌کنند، مطاف و حجر الاسود را برای کسانی که طواف [[واجب]] می‌کنند، خالی کنند"<ref>{{متن حدیث|أول ما يظهر القائم من العدل أن ينادي مناديه أن يسلم صاحب النافلة لصاحب الفريضة الحجر الأسود و الطواف}}؛ ‏ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴؛ الزام الناصب، ص۲۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']].
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مسجد الحرام]]
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش