زکات در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لام' به 'لام')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = زکات
| موضوع مرتبط = زکات
| عنوان مدخل  = [[زکات]]
| عنوان مدخل  = زکات
| مداخل مرتبط = [[زکات در قرآن]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[زکات در لغت]] - [[زکات در قرآن]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در معارف و سیره معصوم]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[زکات در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[زکات]] از ریشه «ز ـ ک ـ و»<ref>العین، ج ۵، ص۳۹۴؛ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴، «زکو».</ref> یا «ز ـ ک ـ ی»<ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷، «زکی»؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۸، «زکا».</ref> در لغت به معنای [[رشد]] و [[برکت]] یافتن، [[تطهیر]]، [[اصلاح]]، [[مدح]] و [[ستایش]] کردن <ref>لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۸؛ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴ - ۴۹۵، «زکو».</ref> و [[برگزیده]] چیزی <ref>تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴.</ref> آمده است و در اصطلاح [[فقه]] به [[مالی]] گفته می‌شود که با شرایطی از اموالی مخصوص خارج و به گروهی معین داده می‌شود؛<ref>نهایة الاحکام، ج ۲، ص۲۹۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲؛ کتاب الزکاة، انصاری، ص۳.</ref> نیز به [[حق]] واجبی از اموالی که به نصاب معین برسند اطلاق می‌گردد.<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۸۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۲ - ۳.</ref>
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] گوناگونی بر [[پرداخت زکات]] تأکید کرده و در بیشتر آیات به پا داشتن [[نماز]] همراه ایتاء و پرداخت زکات مطرح شده است؛ زیرا نماز رابطه [[بنده]] با خداست و [[زکات]] باعث ارتباط یک [[مسلمان]] با دیگر [[مسلمانان]] و [[احساس مسئولیت]] در برابر [[فقرا]] و کمبودهای آنان است.
 
اگر به [[آیات قرآن کریم]] توجه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که دادن زکات در آیات [[سوره‌های مکی]] مطرح شده است. در [[سوره مؤمنون]] یکی از صفات [[مؤمنان]] پرداخت زکات دانسته شده است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref> «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.</ref>. در آیه‌ای مؤمنان کسانی معرفی شده‌اند که نماز را به پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به [[آخرت]] [[یقین]] دارند {{متن قرآن|هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است * آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۲-۳.</ref>. در یک [[آیه]] مُحسنین کسانی معرفی شده‌اند که نماز را به پا میدارند، [[زکات]] می‌دهند و به آخرت [[اطمینان]] دارند {{متن قرآن|هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ }} <ref>«در حالی که رهنمود و بخشایشی است برای نیکوکاران * آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره لقمان، آیه ۳-۴.</ref>. در موردی دیگر [[رحمت واسعه]] [[خداوند]] برای [[متقین]] قرار داده شده، آنها که زکات دانسته‌اند<ref>تفسیر نمونه، ج۸، ص۳.</ref>. دسته‌ای سال هفتم و هشتم [[هجری]]<ref>ادوار فقه، ج۱، ص۳۵۵.</ref>.
 
با توجه به کثرت آیاتی که امر به پرداخت زکات می‌کند باید این تفاوت را حل کرد. سه راه حل به نظر می‌رسد:
 
۱. منظور از پرداخت زکات در آیات گوناگون، [[زکات فطره]] است. هم [[زمان]] با [[تغییر قبله]] در ماه هفدهم یا هجدهم هجری و [[واجب]] شدن [[روزه]]، زکات فطره هم واجب شد<ref>طبقات الکبری (۴جلدی)، ج۱ - ۲، ص۱۲۰.</ref>. در [[سوره بقره]] {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> که سخن از [[تغییر قبله]] است به پاداشتن [[نماز]] و [[پرداخت زکات]] هم مطرح شده است.
 
دستور به [[اخراج]] [[زکات فطره]] را دو [[روز]] پیش از روز [[عید فطر]] [[سال دوم هجری]] و قبل از [[وجوب]] [[زکات]] [[اموال]] دانسته‌اند<ref>طبقات الکبری (۴ جلدی)، ج۱ - ۲، ص۱۲۰.</ref>. در [[تأیید]] آن، [[روایات]] گوناگونی است که {{متن قرآن|أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> به زکات فطره [[تفسیر]] شده است: [[روایت]] [[اسحاق بن عمار]] از [[امام صادق]]{{ع}}، خبر [[ابراهیم بن عبدالحمید]] از [[موسی بن جعفر]]{{ع}}<ref>بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۰۴.</ref>، روایت [[سالم بن مکرم جمال]] از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۰۸، ح۱۳.</ref> و روایتی از [[امام باقر]]{{ع}}<ref>بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۰۹، ح۱۶؛ ر.ک: وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۲.</ref>. بنابراین، [[تشریع]] زکات فطره در سال دوم هجری بوده است و دیگر زکات در سال هشتم.
 
۲. در سال دوم، [[زکات]] [[تشریع]] شد؛ اما مورد روشن آن، [[زکات فطره]] بود که بر [[فقیر]] و [[غنی]] [[واجب]] گردید. بر طلا و [[نقره]] و [[غلات]] نیز واجب گردید و از افراد خواسته شد تا به [[میزان]] توانشان به [[نیازمندان]] کمک کنند. به جهت [[فقر]] عمومی [[مسلمانان]] اندازه آن مشخص نشده بود و در سال هشتم دستور دریافت آن به میزان و نصاب مشخص، صادر گردید. در نتیجه، نوعی تدریج در اعلام [[حکم]] [[زکات]] مورد توجه بوده است. در [[آیات]] فراوانی، دادن زکات مورد [[تشویق]] قرار گرفته است. از روایتی که به سند از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده، استفاده می‌شود که زکات تشریع شده؛ اما مدت‌ها به علت فقر مسلمانان مورد پرداخت آن تنها زکات فطره بوده است. ابتدا که [[فرمان]] [[زکات]] نازل شد، مسلمانان [[مال]] و [[ثروت]] نداشتند که زکات آن را بدهند، تنها زکات فطره می‌دادند.<ref>{{متن حدیث| نَزَلَتِ اَلزَّكَاةُ وَ لَيْسَ لِلنَّاسِ أَمْوَالٌ وَ إِنَّمَا كَانَتِ اَلْفِطْرَةُ }}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۰، باب اول از ابواب زکات فطره، ح۱.</ref>؛


برخی گفته‌اند: [[زکات]] عبارت است از بخش معینی از [[اموال]] دارای شرایط مخصوص که از آن اموال، جدا شده و در مصارف خاصی که [[شرع]] تعیین کرده صرف می‌گردد،<ref>کتاب الزکاة، انصاری، ص۳؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۳۳.</ref> یا جزئی از مالی که به [[فقیر]] [[مسلمان]] غیر [[هاشمی]] برای رضای [[خداوند]] تملیک می‌شود.<ref>البحر الرائق، ج۲، ص۳۵۲؛ القاموس الفقهی، ص۱۵۹.</ref> به این اموال از آن رو زکات گفته‌اند که [[اخراج]] آن سبب رشد و برکت یافتن اموال <ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷؛ نهایة الاحکام، ج، ص۲۹۷.</ref> یا سبب تطهیر اموال از ناپاکی‌ها و [[حق دیگران]] و [[پاکی]] [[نفس انسان]] از [[رذایل اخلاقی]] مانند [[بخل]] می‌گردد.<ref>مسالک الافهام، ج ۱، ص۳۵۵؛ ذخیرة المعاد، ج ۱، ق ۳، ص۴۱۸؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۲۸۲ - ۲۸۴، «زکو».</ref>
بنابراین، زکات در [[اموال]] واجب شده، ولی وضعیت [[مسلمان‌ها]] چنان [[ضعیف]] بوده است که در [[پرداخت زکات]] فطره توصیه می‌شده خرما بدهند؛ زیرا پس از پرداخت، فقرای [[مسلمان]] که عده زیادی بودند، بلافاصله از آن استفاده می‌کردند و مانند گندم و جو نیاز به پخت نداشت<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۴۴، باب دهم از ابواب زکات فطره، ح۶،۷، ۸.</ref>.
 
۳. زکات فطره و زکات طلا و نقره و غلات واجب شده؛ اما همان‌گونه که بیان شد وضعیت مسلمانان به گونه‌ای بوده که [[پیامبر]]{{صل}} به جمع‌آوری آن نپرداخته است. در [[سال هشتم هجری]]، پس از [[شکست]] [[کفار]] و [[تسخیر]] [[خیبر]] و نابود شدن [[قدرت]] [[مشرکان مکه]] و در آستانه گشودن [[مکه]]، دستور دریافت زکات، افزون بر طلا و نقره و غلات چهارگانه بر انعام سه گانه (گاو، شتر و گوسفند) نیز وضع شد؛ یعنی در گذشته تنها زکات نقدین و غلات و زکات فطره واجب بوده؛ اما در [[سال هشتم هجرت]] با [[ایمان آوردن]] [[قبایل]] گوناگون، [[زکات]] چهار پایان سه گانه نیز [[واجب]] شده است و [[حکم]] آن در [[ماه رمضان]] [[سال]] هفتم<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳.</ref> یا هشتم اعلام و در [[محرم]] سال نهم با اعزام کارگزاران زکات اجرا شده است<ref>طبقات الکبری (۹ جلدی)، ج۲، ص۱۶۰ و (۴ جلدی)، ج۱ - ۲، ص۳۲۹.</ref>.
 
این نکته با توجه به کار برد گوناگون معنای [[زکات]] و [[صدقه]] به نظر رسیده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۱۶۹ - ۱۷۳.</ref>.
 
== معناشناسی ==
[[زکات]] از ریشه «ز ـ ک ـ و»<ref>العین، ج ۵، ص۳۹۴؛ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴، «زکو».</ref> یا «ز ـ ک ـ ی»<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷، «زکی»؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۸، «زکا».</ref> در لغت به معنای [[رشد]] و [[برکت]] یافتن، [[تطهیر]]، [[اصلاح]]، [[مدح]] و [[ستایش]] کردن<ref>لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۸؛ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴ - ۴۹۵، «زکو».</ref> و [[برگزیده]] چیزی<ref>تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴.</ref> آمده است و در اصطلاح [[فقه]] به [[مالی]] گفته می‌شود که با شرایطی از اموالی مخصوص خارج و به گروهی معین داده می‌شود<ref>نهایة الاحکام، ج ۲، ص۲۹۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲؛ کتاب الزکاة، انصاری، ص۳.</ref>، نیز به [[حق]] واجبی از اموالی که به نصاب معین برسند اطلاق می‌گردد<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۸۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۲ - ۳.</ref>.
 
برخی گفته‌اند: [[زکات]] عبارت است از بخش معینی از [[اموال]] دارای شرایط مخصوص که از آن اموال، جدا شده و در مصارف خاصی که [[شرع]] تعیین کرده صرف می‌گردد<ref>کتاب الزکاة، انصاری، ص۳؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۳۳.</ref> یا جزئی از مالی که به [[فقیر]] [[مسلمان]] غیر [[هاشمی]] برای رضای [[خداوند]] تملیک می‌شود<ref>البحر الرائق، ج۲، ص۳۵۲؛ القاموس الفقهی، ص۱۵۹.</ref>. به این اموال از آن رو زکات گفته‌اند که [[اخراج]] آن سبب رشد و برکت یافتن اموال<ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷؛ نهایة الاحکام، ج، ص۲۹۷.</ref> یا سبب تطهیر اموال از ناپاکی‌ها و [[حق دیگران]] و [[پاکی]] [[نفس انسان]] از [[رذایل اخلاقی]] مانند [[بخل]] می‌گردد<ref>مسالک الافهام، ج ۱، ص۳۵۵؛ ذخیرة المعاد، ج ۱، ق ۳، ص۴۱۸؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۲۸۲ - ۲۸۴، «زکو».</ref>.


زکات دو قسم است: زکات اموال و زکات اَبْدان.
زکات دو قسم است: زکات اموال و زکات اَبْدان.


زکات اموال زکاتی است که از اموالی مانند شتر، گاو و گوسفند، [[طلا]] و نقره و [[غلات]] خارج می‌شود<ref>معجم الفاظ الفقه، ص۱۱۰.</ref> و زکات اَبْدان که به آن «[[زکات]] فطره»<ref>روضة الطالبین، ج ۲، ص۵؛ سلسلة الینابیع، ج ۵، ص۱۴۵.</ref> یا «زکات رئوس»<ref> السرائر، ج ۱، ص۴۳۹؛ جامع الخلاف، ص۱۲۹.</ref> نیز گفته شده، [[مالی]] است که [[روزه‌دار]] در شب [[عید فطر]] یا پیش از [[نماز]] عید فطر آن را از طرف خود و افراد تحت تکفل خویش خارج و در مصارف معینی [[انفاق]] می‌کند.<ref>معجم الفاظ الفقه، ص۲۱۶ - ۲۱۷؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۳۳.</ref>
زکات اموال زکاتی است که از اموالی مانند شتر، گاو و گوسفند، [[طلا]] و نقره و [[غلات]] خارج می‌شود<ref>معجم الفاظ الفقه، ص۱۱۰.</ref> و زکات اَبْدان که به آن «[[زکات]] فطره»<ref>روضة الطالبین، ج ۲، ص۵؛ سلسلة الینابیع، ج ۵، ص۱۴۵.</ref> یا «زکات رئوس»<ref> السرائر، ج ۱، ص۴۳۹؛ جامع الخلاف، ص۱۲۹.</ref> نیز گفته شده، [[مالی]] است که [[روزه‌دار]] در شب [[عید فطر]] یا پیش از [[نماز]] عید فطر آن را از طرف خود و افراد تحت تکفل خویش خارج و در مصارف معینی [[انفاق]] می‌کند<ref>معجم الفاظ الفقه، ص۲۱۶ - ۲۱۷؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۳۳.</ref>.


[[زکات]] با اموری مانند [[صدقه]]، [[خمس]] و [[خراج]] از آن رو که هریک بخشی از اموالی است که [[انسان]] آنها را برای مصارف خاص از اموالش خارج می‌کند مشترک است؛ ولی تفاوت‌هایی با هم دارند:
[[زکات]] با اموری مانند [[صدقه]]، [[خمس]] و [[خراج]] از آن رو که هریک بخشی از اموالی است که [[انسان]] آنها را برای مصارف خاص از اموالش خارج می‌کند مشترک است؛ ولی تفاوت‌هایی با هم دارند:


تفاوت زکات و صدقه آن است که زکات، [[انفاق]] [[واجب]] است؛ ولی صدقه [[انفاق مستحب]] <ref>مفردات، ص۲۷۸، «صدق».</ref> یا انفاق واجب و [[مستحب]] است.<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۶۶ - ۲۶۷؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۷.</ref> به نظر برخی، این تفاوت صحیح نیست و همان‌گونه که صدقه بر انفاق واجب و مستحب اطلاق می‌گردد، زکات نیز بر انفاق‌های واجب و مستحب اطلاق شده است.<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۷.</ref>
تفاوت زکات و صدقه آن است که زکات، [[انفاق]] [[واجب]] است؛ ولی صدقه انفاق مستحب<ref>مفردات، ص۲۷۸، «صدق».</ref> یا انفاق واجب و [[مستحب]] است<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۶۶ - ۲۶۷؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۷.</ref>. به نظر برخی، این تفاوت صحیح نیست و همان‌گونه که صدقه بر انفاق واجب و مستحب اطلاق می‌گردد، زکات نیز بر انفاق‌های واجب و مستحب اطلاق شده است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۷.</ref>.


تفاوت زکات و [[خمس]] در آن است که زکات به [[بنی‌هاشم]] داده نمی‌شود؛ ولی خمس به بنی‌هاشم اختصاص دارد.<ref> المعتبر، ج ۲، ص۵۸۳ - ۵۸۴؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۳۳۰ - ۳۳۱.</ref>
تفاوت زکات و [[خمس]] در آن است که زکات به [[بنی‌هاشم]] داده نمی‌شود؛ ولی خمس به بنی‌هاشم اختصاص دارد<ref>المعتبر، ج ۲، ص۵۸۳ - ۵۸۴؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۳۳۰ - ۳۳۱.</ref>.


تفاوت زکات با خَراج آن است که خراج، مالیاتی است که از [[زمین]] گرفته می‌شود،<ref> شرائع الاسلام، ج ۲، ص۳۹۵؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۷۶.</ref> یا اجرتی است که [[حکومت اسلامی]] از زمین‌های فتح شده‌ای دریافت می‌کند که در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار داده است؛<ref>مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۸۳۵؛ فقه السنه، ج ۲، ص۶۹.</ref> ولی زکات از اموالی غیر از زمین دریافت می‌گردد. افزون بر این، خراج را [[حکومت]] وضع می‌کند و براساس نیاز خود، آن را کاهش یا افزایش می‌دهد؛<ref>نک: الحدائق، ج ۱۸، ص۲۴۳ - ۲۴۴.</ref> ولی زکات را [[خداوند]] [[تشریع]] کرده و کسی [[حق]] کاهش یا افزایش مقدار آن را ندارد.
تفاوت زکات با خَراج آن است که خراج، مالیاتی است که از [[زمین]] گرفته می‌شود<ref> شرائع الاسلام، ج ۲، ص۳۹۵؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۷۶.</ref>، یا اجرتی است که [[حکومت اسلامی]] از زمین‌های فتح شده‌ای دریافت می‌کند که در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار داده است<ref>مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۸۳۵؛ فقه السنه، ج ۲، ص۶۹.</ref>، ولی زکات از اموالی غیر از زمین دریافت می‌گردد. افزون بر این، خراج را [[حکومت]] وضع می‌کند و براساس نیاز خود، آن را کاهش یا افزایش می‌دهد<ref>نک: الحدائق، ج ۱۸، ص۲۴۳ - ۲۴۴.</ref>، ولی زکات را [[خداوند]] [[تشریع]] کرده و کسی [[حق]] کاهش یا افزایش مقدار آن را ندارد.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص345-346.</ref>


==زکات در قرآن کریم==
[[قرآن کریم]] از [[زکات]] با واژه‌ها و تعبیرهایی متعدد یاد کرده است؛ مانند:
[[قرآن کریم]] از [[زکات]] با واژه‌ها و تعبیرهایی متعدد یاد کرده است؛ مانند:
# ماده «ز ـ ک ـ و» و مشتقات آنکه فراوان به کار رفته‌اند و در بسیاری از آنها مراد، [[زکات]] [[واجب]] است؛ مانند {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>.
# ماده «ز ـ ک ـ و» و مشتقات آنکه فراوان به کار رفته‌اند و در بسیاری از آنها مراد، [[زکات]] [[واجب]] است؛ مانند {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>.
#«[[صدقه]]» که در بیشتر [[آیات]] به معنای [[انفاق مستحب]] است؛ ولی در برخی آیات، مراد از آن زکات واجب است؛<ref> التبیان، ج ۵، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۱۳.</ref> مانند {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً }}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>.
# «[[صدقه]]» که در بیشتر [[آیات]] به معنای انفاق مستحب است؛ ولی در برخی آیات، مراد از آن زکات واجب است<ref>التبیان، ج ۵، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۱۳.</ref>، مانند {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>.
#«[[نفقه]]» که از ریشه «ن ـ ف ـ ق» به معنای کم شدن، هزینه کردن <ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص۴۵۴؛ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۸، «نفق».</ref> و اعطای [[مال]] یا چیزی در [[راه خدا]] <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج ۱، ص۳۲۳.</ref> آمده است و از مصادیق آن انفاق‌های واجب و زکات است؛<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۱۲؛ زبدة البیان، ص۱۸۱.</ref> مانند {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>.
#«[[نفقه]]» که از ریشه «ن ـ ف ـ ق» به معنای کم شدن، هزینه کردن<ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص۴۵۴؛ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۸، «نفق».</ref> و اعطای [[مال]] یا چیزی در [[راه خدا]]<ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج ۱، ص۳۲۳.</ref> آمده است و از مصادیق آن انفاق‌های واجب و زکات است<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۱۲؛ زبدة البیان، ص۱۸۱.</ref>، مانند {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>.
#«[[حق]]» که به معانی متعدد از جمله ثابت، سهم، [[ملک]] و مال آمده است <ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص۴۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۶۴، «حق».</ref> و در برخی آیات به نظر عده‌ای مراد از آن زکات است: {{متن قرآن|وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ }}<ref>«حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۷۷ - ۱۷۸.</ref>
# «[[حق]]» که به معانی متعدد از جمله ثابت، سهم، [[ملک]] و مال آمده است<ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص۴۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۶۴، «حق».</ref> و در برخی آیات به نظر عده‌ای مراد از آن زکات است: {{متن قرآن|وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ }}<ref>«حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۷۷ - ۱۷۸.</ref>
#«طعام» مانند [[غذا]] و گندم و خرما <ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۱۰؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ معجم الفاظ الفقه، ص۲۷۰.</ref> و مراد از آن در برخی آیات زکات است: {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.</ref>
# «طعام» مانند غذا و گندم و خرما<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۱۰؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ معجم الفاظ الفقه، ص۲۷۰.</ref> و مراد از آن در برخی آیات زکات است: {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.</ref>
#«ماعون» که به معنای [[منفعت]]، [[طاعت]] و چیز اندک و [[زکات]]<ref>الصحاح، ج ۶، ص۲۲۰۴ - ۲۲۰۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۰۹ - ۴۱۰، «معن».</ref> آمده است: {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> در این [[آیات]] و مانند آنها [[قرآن کریم]] از موضوعات و مباحث مختلفی درباره زکات، از جمله، [[حکمت‌ها]] و اهداف [[تشریع]] [[زکات]]، زکات در [[شرایع]] پیشین، زکات در [[اسلام]]، متعلَّق زکات، مصارف زکات و برخی [[آداب]] و شرایط آن سخن گفته است.
# «ماعون» که به معنای منفعت، [[طاعت]] و چیز اندک و [[زکات]]<ref>الصحاح، ج ۶، ص۲۲۰۴ - ۲۲۰۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۰۹ - ۴۱۰، «معن».</ref> آمده است: {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> در این [[آیات]] و مانند آنها [[قرآن کریم]] از موضوعات و مباحث مختلفی درباره زکات، از جمله، [[حکمت‌ها]] و اهداف [[تشریع]] [[زکات]]، زکات در [[شرایع]] پیشین، زکات در [[اسلام]]، متعلَّق زکات، مصارف زکات و برخی [[آداب]] و شرایط آن سخن گفته است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص346-347.</ref>


== گستره زکات ==
=== تفاوت معنای [[زکات]] و [[صدقه]] ===
زکات در آیات و [[روایات اسلامی]] گستره وسیعی دارد و بر انواع و [[اعمال]] مختلفی اطلاق شده است: در بسیاری از [[آیات قرآن]] که از زکات یاد شده، مراد زکات [[واجب]] اصطلاحی است که از اموالی خاص خارج می‌گردد؛ مانند آیاتی که [[پرداخت زکات]] را همراه با [[ایمان]] و [[اقامه نماز]] [[شرط مسلمانی]] شمرده است: {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref>.<ref>التبیان، ج ۵، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۳۲.</ref> و در یک [[آیه]]، مراد، زکات واجب فطره است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>.<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص۶۳۶؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۱.</ref> این [[تفسیر]] در [[روایات اهل بیت]] {{عم}} نیز آمده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۵۱۰؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص۴۵۰.</ref> مؤید این امر، آیه بعدی است که از [[نماز]] یاد کرده است: {{متن قرآن|وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۵.</ref> که مراد از آن [[نماز عید فطر]] است.<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲.</ref> در برخی آیات، مراد از زکات، انفاق‌های [[مستحب]] است؛ مانند آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> که در آن از پرداخت زکات در حال [[رکوع]] یاد شده است. طبق نظر [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۳۶۳؛ الصافی، ج ۲، ص۴۴.</ref> و بسیاری از [[مفسران اهل سنت]] <ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۸۹ - ۳۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج، ص۲۲۱.</ref> این [[آیه]] درباره [[صدقه دادن]] [[حضرت علی]] {{ع}} به [[فقیر]] نازل شده است.
بیشتر [[اهل لغت]] [[زکات]] را از {{عربی|"زكا الزرع اي نمي"}} گرفته‌اند. در [[لسان العرب]] می‌نویسد: «و زکاء چیزی است که [[خداوند]] از میوه بیرون می‌آورد و [[زمین]] [[زکی]]؛ یعنی [[پاک]] و آماده»<ref>{{عربی|"والزكاء ما أخرجه الله من الثمر و أرض زكية، طيبة، سمينة}}؛ لسان العرب، ج۶، ص۶۴.</ref>؛
 
بیشترین کاربرد واژه زکات، برای زکات [[غلات]] چهارگانه و طلا و [[نقره]] است که باعث [[پاکی]] [[مال]] می‌شود. در [[زکات فطره]] نیز از آن جهت به کار می‌رود که فطریه از غلات، قوت و [[خوراک]] غالب [[مردم]] داده می‌شود و در مرحله بعدی به اندازه قیمت آن پرداخت می‌شود.
 
زکات در [[قرآن]]، هم به معنای زکات [[واجب]] و هم زکات [[مستحب]]؛ یعنی صدقه که عرفاً مستحب است به کار رفته. یکی از موارد روشن آن، دادن صدقه توسط علی{{ع}} در [[رکوع]] است که تعبیر به {{متن قرآن|يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> شده است.
 
می‌توان گفت در مواردی صدقه در صدقه مستحبی به کار رفته است؛ مانند [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>.
 
با وجود این بیشترین کاربرد آن در تعهدات [[مالی]] واجب است؛ مانند: [[آیه نجوا]] که پرداخت صدقه پیش از [[دیدار]] با [[پیامبر]]{{صل}} واجب بوده است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً}}<ref> «ای مؤمنان! چون می‌خواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگویی‌تان صدقه‌ای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است ولی اگر (چیزی) نیابید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.</ref> یا [[کفاره]] در [[حج]] و [[عمره]] {{متن قرآن|فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ}} <ref>«از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> و یا در [[زکات]] [[واجب]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}} <ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
 
بیشترین کاربرد واژه [[صدقه]] جدای از صدقه مستحبی در زکات [[حیوان]] و [[صدقات]] الانعام است. در لسان العرب در معنای مصدّق گوید: «کسی که [[حقوق]] [[شرعی]] شتر و گوسفند را می‌گیرد»<ref>{{عربی|"الذي يأخذ الحقوق من الابل و الغنم"}}</ref> و موارد زیادی از کاربرد صدقه و یا مصدِّق درباره حیوانات است.
 
در [[احادیث]] نیز بیشترین موارد کاربرد صدقه یا مصدِّق درباره حیوانات است؛ مانند: {{عربی|"صدقة الخيل"}} و {{عربی|"صدقة الرقيق"}}. همه فرمان‌ها که برای دریافت زکات با عنوان صدقه از [[پیامبر]]{{صل}} علی{{ع}} و [[خلفا]] صادر شده مربوط به زکات حیوانات است<ref>{{عربی|باب فرض صدقة الابل}} ر.ک: لسان العرب، ج۷، ص۳۰۹؛ ابی عبید، الاموال، ص۴۴۷.</ref>.
 
مرحوم [[کلینی]] در باب بندی [[کافی]] در این باره بسیار دقیق بوده و صدقه را درباره زکات حیوانات به کار برده است: مانند: {{عربی|"باب ما يجب عليه الصدقة من الحيوان و ما لا يجب"}}، {{عربی|"صدقة الابل"}}، {{عربی|"صدقة البقر"}}، {{عربی|"صدقة الغنم"}}<ref>کافی، ج۳، ص۵۳۰، ۵۳۱ و ۵۳۴.</ref>، {{عربی|"باب أدب المصدِّق"}} در این باب، هشت [[روایت]] آمده که شش روایت آن درباره صدقه حیوان و شیوه دریافت زکات انعام سه گانه است و یک مورد هم مربوط به [[خراج]] است<ref>کافی، ج۳، ص۵۳۶ – ۵۴۰.</ref>.
 
جالب است بدانیم در آیه‌های [[وجوب]] زکات و [[مصرف زکات]] و آیه‌ای که در [[شأن نزول]] آن، حکایت یکی از متخلفان [[پرداخت زکات]] گوسفند آمده است از واژه صدقه استفاده شده است که عبارتند از:
# برابر [[روایات]] پس از [[نزول آیه]] [[زکات]]، پیامبر{{صل}} آن را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرد و یک سال بعد زکات را گردآوری نمود: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ...}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>. در این [[آیه]] که درباره دستور دریافت [[زکات]] است از واژه [[صدقه]] استفاده شده است.
# آیه‌ای که مصارف هشت‌گانه زکات را بیان کرده این گونه آغاز می‌شود: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ}}<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> [[صدقه‌ها]]؛ یعنی زکات‌های [[واجب]] به [[مصرف]] این هشت گروه می‌رسد.
# آیه مانع الزکات که درباره [[ثعلبه]] نازل شد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.</ref>.
 
این آیه درباره [[ثعلبة بن حاطب انصاری]] نازل شد. زمانی که به [[دعای پیامبر]]{{صل}} از [[فقر]] [[نجات]] یافت، بر اثر کمبود علوفه برای گوسفندان خود از [[مدینه]] خارج شد. هنگامی [[پیامبر]]{{صل}} برای دریافت زکات [[مأمور]] فرستاد، [[بخل]] ورزید و گفت: این همان [[جزیه]] است! پیامبر{{صل}} درباره وی فرمود: «وای بر تو ای ثعلبه! وای بر تو ای ثعلبه!»<ref>بحار الأنوار، ج۲۱، ص۴۱؛ سفینة البحار (۸ جلدی)، ج۱، ص۴۹۷؛ سیوطی، در المنثور، ج۳، ص۲۶۲.</ref>.
 
در این آیه نیز [[تصدق]] در زکات واجب گوسفند به کار رفته است که نشان می‌دهد دستور دریافت زکات و مصرف آن با واژه صدقه بیان شده است. این [[آیات]] با توجه به [[روایات]]، نشان می‌دهد که [[حکم]] [[گرفتن زکات]] به تازگی نازل شده است.
 
نکته‌ای: در برابر آنچه گذشت، این احتمال وجود دارد که استفاده از واژه [[صدقه]] در این [[آیات]] به جهت غالب بودن [[زکات]] حیوانات سه گانه در آن [[زمان]] بوده است و [[تشریع]] [[زکات]] چه در طلا و چه در [[نقره]]، جو، گندم، خرما، کشمش و حیوانات سه گانه همه در [[سال هشتم هجری]] بوده است؛ زیرا دریافت و [[مصرف]]، شامل همه [[احکام]] زکات می‌شود و از آنجا که بیشتر [[مردم]] [[حجاز]] دام‌دار بودند اعزام‌های [[پیامبر]]{{صل}} برای دریافت زکات بیشتر به آبگاه‌های قبائل بوده که دارای شتر و و گوسفند بودند. به این جهت از واژه صدقه استفاده شده است. در عین این که در مواردی افراد را برای دریافت زکات [[غلات]] اعزام می‌کردند. موارد تخمین که پس از این اشاره می‌شود در این باره است؛ اما از آنجا که [[پرداخت زکات]] طلا و نقره که به آن [[اموال]] باطنه گفته می‌شود مشکل بوده و عده اندکی در آن زمان از آن برخوردار بودند و امکان [[نظارت بر آن]] نبوده، [[قرآن]] مردم را از کنز و [[ذخیره]] طلا و نقره [[نهی]] کرده است و بخیلان را به [[عذاب الهی]] [[وعده]] داده است{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} <ref>«(ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴</ref>؛ از این رو، [[بخل]] در [[آیه کنز]] به مانع الزکاة [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک: نور الثقلین، ج۲، ص۲۱۳ و ۲۱۴، در سخنی پیامبر{{صل}} فرمود: هر مالی که زکات آن داده شود کنز نیست.</ref>.
 
در مانع الزکات‌های [[زمان ابوبکر]] نیز از تعبیر صدقه استفاده شده است؛ زیرا آنها از [[قبایل]] گوناگون بودند که از پرداخت زکات حیوانات خود [[امتناع]] می‌کردند<ref>ر.ک: تاریخ الاسلام، «عهد الخلفاء»، ص۲۷؛ ابوبکر می‌‌گفت: اگر به من شتر یا بزی که به پیامبر{{صل}} می‌دادند ندهند با آنها می‌جنگم.</ref>.
 
در بیشتر روایاتی که [[زکات]] بر [[بنی هاشم]] [[حرام]] شده از تعبیر [[صدقه]] استفاده گردیده است<ref>ر.ک: وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۸۵ - ۱۸۷، باب نهم از ابواب المستحقین، در شش روایت از هفت روایت آن، تعبیر صدقه دارد.</ref>. اینها همه نشان می‌دهد که منبع مهم زکات، حیوانات سه گانه به ویژه شتر بوده است و به همین جهت از واژه صدقه استفاده شده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۱۷۳ - ۱۷۶.</ref>.
 
== [[زکات]] در [[قرآن]] ==
قرآن کتاب عربیِ [[مبین]] است: {{متن قرآن|بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ}}<ref>«به زبان عربی روشن» سوره شعراء، آیه ۱۹۵.</ref> و برای [[انذار]] [[اعراب]] و دیگران نازل شده است {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ}}<ref> «و بدین‌گونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.</ref>.
 
بنابر این باید واژه‌هایی که در آن به کار می‌رود یا به همان معنایی باشد که در لغت [[عرب]] کاربرد دارد، یا دست کم مناسبتی با معنای لغوی داشته باشد. واژه زکات در قرآن ۳۲ بار به کار رفته است که برخی از مصادیق آن بدین شرح است:
 
الف: '''درباره [[مشرکان]]''': {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ * الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان! * همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.</ref>
 
با توجه به نکات زیر، مقصود از این زکات زکات [[واجب]] نیست:
# این [[سوره مکی]] است و حال آنکه زکات در [[مدینه]] واجب شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۳۰.</ref>؛
# [[شأن نزول آیه]] را چنین گفته‌اند که [[مشرکان قریش]]، که [[حجاج]] را سقایت و [[اطعام]] می‌کردند، اعلام نمودند این امکانات را در [[اختیار]] کسانی که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورده‌اند قرار نمی‌دهند. این [[آیه]] درباره آنان نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۴۱؛ الکشاف، ج۳، ص۴۴۳.</ref>؛
# [[مشرکان مکه]] [[اعتقادی]] به پیامبر و قرآن نداشتند، تا چه رسد به زکات، تا آنان بر عدم انجام این کار [[سرزنش]] شوند.
 
بنابراین مقصود از [[زکات]]، در این [[آیه]]، مطلق انفاق‌ها و خدماتی است که [[مشرکان]] در [[عصر جاهلیت]] به [[زائران]] «[[بیت اللّه]]» ارائه می‌کردند، نه زکات [[تشریع]] شده در [[اسلام]].
 
ب: '''بعضی از موارد زکات درباره [[پیامبران پیشین]]''': درباره [[انبیاء]] [[بنی اسرائیل]] چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
 
درباره [[حضرت عیسی]] {{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰-۳۱.</ref>.
 
درباره [[حضرت اسماعیل]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود * و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۴-۵۵.</ref>.
 
درباره [[یحیی]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا * وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم * و از نزد خویش مهر و پاکیزگی ارزانی داشتیم و او پرهیزگار بود» سوره مریم، آیه ۱۲-۱۳.</ref>
 
ج: '''درباره امت‌های گذشته''': درباره بنی اسرائیل چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۲۹۹.</ref>
 
=== آیه زکات ===
لفظ [[صدقه]] و صدقات در معنی [[زکات]] واجب، چند بار در [[قرآن]] به کار رفته و از آنجا که تنها در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> موارد هشتگانه [[مصرف]] زکات [[تعیین]] و اعلام شده است، آن را [[آیه زکات]] گفته‌اند. البته برخی آن را آیه "صدقه یا صدقات" نامیده‌اند<ref>احکام القرآن، ابن‌العربی، ج۱، ص۲۳۸.</ref>؛ و این، به خاطر آن است که واژه (صدقات) در آغاز آیه درج شده است.
 
صدقات جمع صَدقه عبارت از آن چیزی است که [[انسان]] به [[قصد قربت]] از [[مال]] خویش خارج می‌سازد مانند زکات؛ لکن صدقه در اصل به آن چیزی گفته می‌شود که صاحبش آن را استحباباً و با میل و رغبت به کسی می‌دهد، اما صورت واجب آن، [[زکات]] است. البته گاهی به زکات واجب هم صدقه اطلاق می‌گردد از آن [[جهت]] که صاحبش آن را از روی [[صداقت]] و رغبت می‌پردازد، مانند آیه مورد بحث، یا چنان که فرموده: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و نیز آیاتی که در آنها الفاظ {{متن قرآن|صَدَّقَ}}، {{متن قرآن|تَصَدَّقَ}}، {{متن قرآن|مُصَدِّقِينَ}} و {{متن قرآن|مُتَصَدِّقِينَ}} دیده می‌شود، منظور، دادن زکات واجب است<ref>مفردات، ص۴۸۰.</ref>.
 
در مورد کیستی [[فقیر]] و [[مسکین]]، میان [[علما]] [[اختلاف]] است؛ برخی ایشان را از یک صنف و از نظر [[مالی]] [[ناتوان]] دانسته و گفته‌اند اینان کسانی هستند که دخلشان [[کفاف]] خرجشان را نمی‌دهد؛ اما بیشتر [[علما]] و [[مفسران]] میان آن دو تفاوت قائل بوده و از قول [[ابن‌عباس]] و [[حسن بصری]] گزارش کرده‌اند: منظور از [[فقیر]] در این [[آیه]]، [[تهی‌دستی]] است که از روی [[مناعت طبع]] از کسی مصرانه درخواست کمک نمی‌کند: {{متن قرآن|...لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا}}<ref>«آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>، ولی [[مسکین]]، بی‌چاره‌ای است که درخواست می‌کند. این نظر از قول [[امام باقر]] {{ع}} نقل شده است<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۱.</ref>. برخی هم گزارش کرده‌اند که فقیر، [[نیازمندی]] است که [[نقص]] عضو دارد، اما مسکین بدنش سالم است<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref>.
 
یکی از لغت‌شناسان نیز می‌گوید: فقیر به سه دلیل بیچاره‌تر و نیازمندتر از مسکین است:
# در آیه مذکور، فقیر پیش از مسکین ذکر شده و این، نشانه محتاج‌تر بودن فقیر است؛
# [[رسول خدا]] {{صل}} از [[فقر]] به [[خدا]] [[پناه]] برده و درخواست مسکنَت نموده و فرموده است: "پروردگارا، از فقر به تو پناه می‌برم" و "پروردگارا، مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و در [[قیامت]]، مسکین [[محشور]] بفرما"؛
# [[خداوند]] در [[قرآن]] برای [[مساکین]] مقداری [[توانایی مالی]] را [[اثبات]] نموده و فرموده است: {{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ}}<ref>«امّا آن کشتی از آن مستمندان بود.».. سوره کهف، آیه ۷۹.</ref>.<ref>الفروق اللغویه، بند ۱۶۴۵.</ref>
 
{{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} عبارتند از مردمی که قائل به [[توحید خداوند]] هستند، اما هنوز [[معرفت]] در دل‌هاشان [[راه]] نیافته است؛ لذا سهمی از [[زکات]] به ایشان داده می‌شود تا به [[اسلام]] متمایل شوند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۴۴.</ref>؛ و در صورت [[لزوم]] در [[دفع دشمنان]] [[یاری]] کنند یا برای رفع نیازهای [[جامعه دینی]] به کار گرفته شوند.
 
[[ابن‌سبیل]]، مسافری دور از [[وطن]] است که [[مال]] خویش را [به هر دلیلی] از دست داده، اگرچه ممکن است در وطن خویش فردی [[ثروتمند]] باشد<ref>المیزان، ج۹، ص۳۲۵؛ کلمات القرآن، ج۱۳۲.</ref>.
 
از قول [[ابوسعید خدری]] گزارش کرده‌اند که این آیه و [[آیات]] پیش و بعد از آن در پاسخ به [[منافقین]] نازل شده است، زیرا ایشان به [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[اعتراض]] می‌کردند که چرا با ما به [[عدالت]] [[رفتار]] نمی‌کنی و به ما [[زکات]] نمی‌دهی<ref>اسباب النزول، ص۱۴۱.</ref>.
 
شایان ذکر است که به گزارش [[موثق]] [[قرآن کریم]]، چند هزاره [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] و [[نزول قرآن]] در [[زمان]] [[پیامبران]] گذشته که به ترتیب [[تاریخی]] عبارتند از: حضرات [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[ایوب]]، [[ادریس]]، [[یونس]]، [[داود]]، [[سلیمان]] و... علاوه بر [[اقامه نماز]]، [[وجوب]] پرداخت زکات نیز [[تشریع]] شده بوده است. [[خداوند]] در میان ذکر نام ایشان درباره تمامی آنان می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.


در [[آیات]] متعدد دیگر نیز [[قرآن]] از مطلق [[پرداخت زکات]] همراه با [[نماز]] یاد کرده است؛ مانند {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> که مقصود از [[زکات]] در این آیات هرگونه [[حق مالی]] است که افراد موظف به پرداخت آن‌اند و به تعبیری دیگر، [[خداوند]] در این آیات [[انسان‌ها]] را به انجام [[واجبات]] [[مالی]] در کنار واجبات بدنی [[ترغیب]] کرده است، از این رو زکات در این آیات، افزون بر زکات مصطلح، [[زکات]] فطره، زکات‌های [[مستحب]] حتی [[خمس]] را شامل می‌شود.<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۸.</ref>
در مورد [[یهود]] [[بنی‌اسرائیل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>. نیز درباره [[اسماعیل نبی]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود * سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مریم، آیه ۵۴-۵۵.</ref>.از قول [[عیسی]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>؛ پس چنان که معلوم شد، پرداخت [[زکات]] در پی [[اقامه نماز]] در همه [[ادیان الهی]] و از هزاران سال پیش به این سو، حکمی [[واجب]] برای [[مؤمنان]] بوده است. [[زمخشری]] با استناد به عملکرد [[صحابه]] و [[تابعین]] و فتاوای فقهای مشهور می‌گوید: آوردن حرف [[حصر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آغاز [[آیه]]، برای اعلام [[مصرف]] انحصاری [[صدقات]] / [[زکات]] برای اصناف هشت‌گانه مورد نظر [[خداوند متعال]] است و نه غیر ایشان. به این ترتیب به [[منافقین]] می‌فهماند که شما جزو هیچ یک از این طبقات نیستید<ref>الکشاف، ج۱، ص۵۵۸.</ref>.


به گفته برخی، از طرح زکات در آیات مربوط به [[شرایع]] پیشین و نیز ذکر زکات در آیات مکی به دست می‌آید که مراد از زکات در این آیات، مطلق [[انفاق در راه خدا]]، اعم از انفاق‌های [[واجب]] یا مستحب است.<ref>روح المعانی، ج ۱۶، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱.</ref>
{{متن قرآن|عَامِلِينَ عَلَيْهَا}} عبارتند از مأموران جمع‌آوری زکات. برخی [[مفسران]] گفته‌اند که منظور از {{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} جمعی از اشراف [[زمان پیامبر]] بودند که آن [[حضرت]] به منظور آنکه دلشان را به [[اسلام]] متمایل سازد و در [[جنگ‌ها]] به وی کمک نمایند، سهمی از زکات برای آنان در نظر می‌گرفت<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۲.</ref>؛ [[علامه طباطبایی]] نوشته است که ایشان مردمانی هستند که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به [[دین اسلام]] رغبت یافته و می‌توانند در جنگ‌ها برای [[دفع دشمنان]] و نیز [[رفع حوائج]] [[جامعه اسلامی]] کمک نمایند<ref>المیزان، ج۹، ص۳۱۴.</ref>.


در [[روایات اهل بیت]] {{عم}} افزون بر زکات رایج که از آن به زکات ظاهری تعبیر گردیده، از زکات دیگری با عنوان «زکات [[باطنی]]» یاد شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۵۰.</ref> که مراد از آن، هرگونه [[کمک مالی]] به [[نیازمندان]] اعم از [[انفاق]] واجب و مستحب غیر از زکات است.<ref>نک: زکات باطنی، ص۹۱، ۲۹۶.</ref> شاید اطلاق این عنوان بر انفاق‌های یاد شده از آن رو باشد که برخلاف زکات اصطلاحی بهتر است که دادن این انفاق‌ها در خفا باشد. (انفاق) افزون بر این، در [[روایات]] دیگر، زکات افزون بر اطلاق بر زکات مالی، بر امور غیر مالی نیز اطلاق شده است؛ از جمله در روایتی از علی {{ع}} مراد از زکات در آیه {{متن قرآن|ِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>«نماز برپا دارد و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> [[پرداخت زکات]] [[واجب]] [[مالی]] و در صورت نداشتن [[مال]]، اعطای [[زکات]] [[بدن]] و [[عقل]] دانسته شده است؛ مانند اینکه [[فضایل اهل بیت]] را بیان و هنگام [[بلاها]] [[تقیه]] کرده و در [[معاشرت]] با [[بندگان خدا]] [[دین]] و آبرویش را [[حفظ]] کند.<ref>بحارالانوار، ج ۲۴، ص۳۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴ - ۴۵.</ref> در روایتی دیگر زکات در [[آیه]] {{متن قرآن|وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> [[زکات]] مال، [[مقام]] و [[قدرت]] بدنی شمرده شده است که باید آنها را در راه [[کمک به دیگران]] به کار گرفت.<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص۲۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴.</ref> در روایتی همه اندام‌ها و اجزای بدن دارای زکاتی واجب دانسته شده؛ از جمله زکات [[چشم]]، نگاه عبرت‌آمیز و چشم‌پوشی از [[شهوت‌ها]] و زکات گوش، گوش فرادادن به [[علم]] و [[حکمت]] و [[قرآن]] و زکات زبان، [[خیرخواهی]] کردن برای [[مسلمانان]] و بیدار کردن غافلان و [[تسبیح]] و [[ذکر الهی]] و زکات[[دست]]، [[انفاق]] و زکات پا، تلاش در جهت [[ادای حقوق]] [[الهی]] مانند [[جهاد]] و [[صله رحم]] دانسته شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۵.</ref> در روایاتی دیگر زکات عقل، [[تحمل]] [[نادانی]] [[جاهلان]] <ref>عیون الحکم، ص۴۰۲؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۱۵۱.</ref> و زکات علم، نشر و عمل به آن، زکات [[آبرو]]، بذل کردن آن، زکات قدرت، [[انصاف]] و زکات [[زیبایی]]، [[عفاف]] و زکات بدن جهاد و [[روزه]]، زکات [[توانگری]] [[نیکی]] به [[همسایگان]] و صله رحم، زکات [[سلامت]] تلاش در [[طاعت الهی]]، زکات [[شجاعت]] [[جهاد در راه خدا]] و زکات [[حکمرانی]] فریادرسی و زکات [[نعمت]]، نیکی کردن به دیگران شمرده شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۱۳ - ۳۱۴.</ref> در [[حدیثی]] دیگر زکات آبرو، وساطت برای حل مشکل دیگران و زکات بدن، [[بیماری]] دانسته شده است.<ref>تحف العقول، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۲۶۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶ - ۴۷.</ref>
[[محمد عبده]] از قول [[فقها]] می‌گوید: {{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} دو گروه‌اند، [[کفار]] و [[مسلمانان]]؛ کفار نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند و مسلمانان به چهار دسته. سپس هر یک از این شش دسته را به تفصیل شرح می‌دهد. در مورد غارمین هم می‌گوید: ایشان بدهکارانی هستند که نمی‌توانند بدهی خود را بپردازند، اما به شرط آنکه این بدهی در [[راه]] [[معصیت]] یا [[اسراف‌کاری]] به وجود نیامده باشد<ref>المنار، ج۱۰، ص۵۷۴ و ۵۷۵.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== پیشینه زکات ==
== پیشینه زکات ==
در میان همه [[پیروان]] [[شرایع الهی]] و [[جوامع بشری]] [[پرداخت زکات]] یا اموالی همانند آن برای تأمین [[زندگی]] [[فقرا]] یا دیگر نیازهای ضروری [[جامعه]] رایج بوده است. بر اساس روایتی، [[آدم]] {{ع}} و فرزندانش نخستین کسانی بودند که از سوی [[خداوند]] [[مأمور]] به پرداخت زکات شدند؛ با این تفاوت که خداوند[[زکات]] را برای شخص آدم {{ع}} [[تزکیه نفس]] با خواندن ۱۰ رکعت [[نماز]] و برای فرزندانش [[اخراج]] بخشی از [[اموال]] آنان و دادن آن به فقرا قرار داد.<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۱.</ref> در برخی متون [[کتاب مقدس]] نیز از [[زکات]] یاد شده است؛ از جمله در گفتاری از [[تورات]] آمده است که در آخر هر سال، [[عُشر]] محصول خود را بیرون آورده تا افراد [[غریب]] و [[یتیم]] و بیوه‌زنان از آن خورده و [[سیر]] شوند تا خداوند به همه [[اعمال]] شخص [[برکت]] دهد.<ref>کتاب مقدس، تثنیه، ۱۴: ۲۸ - ۲۹.</ref> در [[انجیل لوقا]] نیز به نقل از [[حضرت عیسی]] {{ع}} آمده است که آن [[حضرت]] از خارج کردن یک دهم از همه اموال خود سخن به میان آورده است.<ref>کتاب مقدس، لوقا، ۱۸: ۱۲.</ref>
در میان همه [[پیروان]] [[شرایع الهی]] و [[جوامع بشری]] [[پرداخت زکات]] یا اموالی همانند آن برای تأمین [[زندگی]] [[فقرا]] یا دیگر نیازهای ضروری [[جامعه]] رایج بوده است. بر اساس روایتی، [[آدم]] {{ع}} و فرزندانش نخستین کسانی بودند که از سوی [[خداوند]] [[مأمور]] به پرداخت زکات شدند؛ با این تفاوت که خداوند[[زکات]] را برای شخص آدم {{ع}} [[تزکیه نفس]] با خواندن ۱۰ رکعت [[نماز]] و برای فرزندانش [[اخراج]] بخشی از [[اموال]] آنان و دادن آن به فقرا قرار داد.<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۱.</ref> در برخی متون [[کتاب مقدس]] نیز از [[زکات]] یاد شده است؛ از جمله در گفتاری از [[تورات]] آمده است که در آخر هر سال، [[عُشر]] محصول خود را بیرون آورده تا افراد [[غریب]] و [[یتیم]] و بیوه‌زنان از آن خورده و [[سیر]] شوند تا خداوند به همه [[اعمال]] شخص [[برکت]] دهد.<ref>کتاب مقدس، تثنیه، ۱۴: ۲۸ - ۲۹.</ref> در [[انجیل لوقا]] نیز به نقل از [[حضرت عیسی]] {{ع}} آمده است که آن [[حضرت]] از خارج کردن یک دهم از همه اموال خود سخن به میان آورده است.<ref>کتاب مقدس، لوقا، ۱۸: ۱۲.</ref>


[[قرآن کریم]] نیز در [[آیات]] متعدد از وجود زکات در [[شرایع]] پیشین یاد کرده، هرچند از مقدار و چگونگی پرداخت و مصارف این اموال سخنی به میان نیاورده است. از جمله در آیات {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> از مأمور شدن [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] به [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات[[سخن]] به میان آمده است.
[[قرآن کریم]] نیز در [[آیات]] متعدد از وجود زکات در [[شرایع]] پیشین یاد کرده، هرچند از مقدار و چگونگی پرداخت و مصارف این اموال سخنی به میان نیاورده است. از جمله در آیات {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> از مأمور شدن [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] به [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات [[سخن]] به میان آمده است.


در آیاتی دیگر از [[فرمان]] [[حضرت اسماعیل]] به [[خانواده]] و [[خویشاوندان]] <ref> مجمع البیان، ج ۶، ص۴۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۱۱۶؛ المیزان، ج ۱۴، ص۶۳.</ref> درباره پرداخت زکات سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> از [[آیات]] {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref>«و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> نیز که [[خداوند]] در پاسخ دعای [[حضرت موسی]] {{ع}}، [[رحمت]] گسترده خود را شامل [[مؤمنان]] به [[آیات الهی]] و [[متقین]] و زکات‌دهندگان دانسته است. استفاده می‌شود که [[زکات]] در [[شریعت]] حضرت موسی بوده است. براساس برخی [[روایات]] و کلمات [[مفسران]]، حضرت موسی {{ع}} در پی اجرای این [[حکم الهی]] از [[قارون]] خواست تا زکات اموالش را بپردازد؛ ولی قارون به جهت زیاد بودن زکات اموالش از پرداخت آن [[امتناع]] و برای فرار از [[تکلیف]]، حضرت موسی را متهم به [[عمل ناشایست]] کرد که مورد [[نفرین]] حضرت موسی قرار گرفت، از این رو [[زمین]]، او را با خانه‌اش به درون خود فرو برد.{{متن قرآن|فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ}}<ref>«پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش می‌ستانند» سوره قصص، آیه ۸۱.</ref>.<ref> جامع البیان، ج ۲۰، ص۱۴۱ - ۱۴۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۳۰۴ - ۳۰۵؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص۲۵۳ - ۲۵۴.</ref>
در آیاتی دیگر از [[فرمان]] [[حضرت اسماعیل]] به [[خانواده]] و [[خویشاوندان]] <ref> مجمع البیان، ج ۶، ص۴۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۱۱۶؛ المیزان، ج ۱۴، ص۶۳.</ref> درباره پرداخت زکات سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> از [[آیات]] {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref>«و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> نیز که [[خداوند]] در پاسخ دعای [[حضرت موسی]] {{ع}}، [[رحمت]] گسترده خود را شامل [[مؤمنان]] به [[آیات الهی]] و [[متقین]] و زکات‌دهندگان دانسته است. استفاده می‌شود که [[زکات]] در [[شریعت]] حضرت موسی بوده است. براساس برخی [[روایات]] و کلمات [[مفسران]]، حضرت موسی {{ع}} در پی اجرای این [[حکم الهی]] از [[قارون]] خواست تا زکات اموالش را بپردازد؛ ولی قارون به جهت زیاد بودن زکات اموالش از پرداخت آن [[امتناع]] و برای فرار از [[تکلیف]]، حضرت موسی را متهم به [[عمل ناشایست]] کرد که مورد [[نفرین]] حضرت موسی قرار گرفت، از این رو [[زمین]]، او را با خانه‌اش به درون خود فرو برد.{{متن قرآن|فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ}}<ref>«پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش می‌ستانند» سوره قصص، آیه ۸۱.</ref>.<ref> جامع البیان، ج ۲۰، ص۱۴۱ - ۱۴۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۳۰۴ - ۳۰۵؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص۲۵۳ - ۲۵۴.</ref>
خط ۵۱: خط ۱۴۴:
در اینکه مراد از نماز و زکات در این [[آیه]] چه نماز و زکاتی است دو احتمال وجود دارد:
در اینکه مراد از نماز و زکات در این [[آیه]] چه نماز و زکاتی است دو احتمال وجود دارد:
# مراد نماز و زکات [[تشریع]] شده برای [[بنی‌اسرائیل]] در [[شریعت]] خود آنان است.<ref>احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۳۷.</ref>
# مراد نماز و زکات [[تشریع]] شده برای [[بنی‌اسرائیل]] در [[شریعت]] خود آنان است.<ref>احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۳۷.</ref>
# مقصود نماز و زکاتی است که برای [[مسلمانان]] تشریع شده است.<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۳۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۳۴۳ - ۳۴۴.</ref>
# مقصود نماز و زکاتی است که برای [[مسلمانان]] تشریع شده است<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۳۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۳۴۳ - ۳۴۴.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص349-351.</ref>
 
== [[زکات]] در [[ادیان]] گذشته ==
از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شود که زکات در ادیان گذشته نیز بوده است؛ اما کیفیت آن مشخص نشده.
 
۱. در [[تفسیر آیه]] [[شریف]] {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref> که از قول [[حضرت عیسی]]{{ع}} است، سه معنا ذکر شده است که بر پایه آن زکات در این [[آیه]] به معنای [[طهارت]] یا زکات [[مال]] است.
در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} این آیه به زکات سرها ([[زکات فطره]]) [[تفسیر]] شده است<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۵.</ref>. بر پایه دو معنای اخیر، [[زکات]] به معنای مصطلح در [[اسلام]]، در [[آیین]] [[مسیح]] وجود داشته است.
 
۲. درباره [[اسماعیل صادق الوعد]] می‌خوانیم: {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref>.
 
۳. پس از یاد [[اسحاق]] و [[یعقوب]] به عنوان [[فرزندان]] ابراهیم آمده است: {{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. این آیه دلالت دارد که نوعی [[ادای حق]] [[مالی]] مرسوم بوده است که در کنار [[نماز]] به آن توجه می‌کردند. در [[سوره بقره]] نیز آمده است که از [[بنی اسرائیل]] [[پیمان]] گرفتیم که: {{متن قرآن|أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>.
 
در کتاب [[قاموس کتاب مقدس]] آمده است که لفظ [[صدقه]] در [[عهد قدیم]] وارد نشده، ولی از برخی از اشارات معلوم می‌شود که [[ترحم]] بر [[نیازمندان]] از جمله [[واجبات]] است. از جمله [[اوامر]] [[واجب]] [[اسرائیلیان]] واگذاشتن گوشه و کنارهای مزارع بود که آنها را در هنگام درو صرف نظر کرده و خوشه چینی نکنند و برای [[نیازمندان]] واگذارند. و در هیکل صندوقی قرار داده بودند تا [[عطایا]] و تصدقات را در آنجا جمع کنند <ref>دهخدا، لغت‌نامه، چاپ دوم از دوره جدید، ج۱۰، ص۱۴۸۹۹.</ref>. از اینها استفاده می‌شود که نوعی [[حکم]] در جهت [[حمایت]] از نیازمندان در [[بنی اسرائیل]] وجود داشته است.
 
محصولات [[کشاورزی]] خود را به موبدان ویژه میساختند. وی می‌نویسد: «[[دین زرتشت]] به وسیله سلسله [[ساسانیان]]، [[اقتدار]] و استیلای سابق خود را بازیافت. [[زمین‌ها]] و عُشْر محصولات کشاورزی به موبدان اختصاص داشت. [[دولت]] بر [[دین]] [[استوار]] بود همچنان که در اروپای آن [[زمان]] نیز چنان بود»<ref>تاریخ تمدن، ج۴، عصر ایمان، بخش اول، ص۱۷۱.</ref>.
 
از روایتی که درباره مردی مجوسی از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال شده استفاده می‌شود که آنان نیز دستورهایی برای کمک به [[فقرا]] دارند. این مجوسی [[وصیت]] کرده بود که [[مالی]] در میان نیازمندان تقسیم نمایند. [[قاضی]] [[نیشابور]] آن را میان نیازمندان [[مسلمان]] تقسیم کرده بود. هنگامی موضوع را [[مأمون]] از امام رضا{{ع}} پرسید؛ حضرت فرمود: منظور وی فقرای [[مجوس]] بوده؛ از این رو قاضی باید به مقدار مالی که به فقرای مسلمان داده از [[زکات]] [[مسلمانان]] بردارد و در میان نیازمندان مجوس تقسیم کند<ref>بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۱۶۷ - ۱۶۹.</ref>


== [[زکات]] در [[اسلام]] ==
== [[زکات]] در [[اسلام]] ==
خط ۶۰: خط ۱۶۹:
[[پیروان]] نظریه مشهور، در توجیه آیاتی که از وجوب [[پرداخت زکات]] و [[انفاق]] در مکه سخن به میان آورده، مراد از زکات در این [[آیات]] را زکات [[مستحب]] <ref>التبیان، ج ۳، ص۲۶۱؛ الامثل، ج ۳، ص۳۳۶.</ref> یا مطلق [[انفاق در راه خدا]] <ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۶۱.</ref> یا مقصود از زکات را [[تطهیر]] [[جان]] از آلودگی‌ها، از جمله [[آلودگی]] [[شرک]] دانسته‌اند، <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۸؛ اضواء البیان، ج ۵، ص۳۰۸.</ref> یا مقصود، [[اطعام]] [[مسلمانان]] نیازمند است که اعطای آن از سوی [[مشرکان]] [[تحریم]] شده بود.<ref>التبیان، ج ۹، ص۱۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۸.</ref>
[[پیروان]] نظریه مشهور، در توجیه آیاتی که از وجوب [[پرداخت زکات]] و [[انفاق]] در مکه سخن به میان آورده، مراد از زکات در این [[آیات]] را زکات [[مستحب]] <ref>التبیان، ج ۳، ص۲۶۱؛ الامثل، ج ۳، ص۳۳۶.</ref> یا مطلق [[انفاق در راه خدا]] <ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۶۱.</ref> یا مقصود از زکات را [[تطهیر]] [[جان]] از آلودگی‌ها، از جمله [[آلودگی]] [[شرک]] دانسته‌اند، <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۸؛ اضواء البیان، ج ۵، ص۳۰۸.</ref> یا مقصود، [[اطعام]] [[مسلمانان]] نیازمند است که اعطای آن از سوی [[مشرکان]] [[تحریم]] شده بود.<ref>التبیان، ج ۹، ص۱۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۸.</ref>


در برابرِ این دیدگاه، برخی برآن‌اند که زکات در مکه تشریع شده است.<ref>صحیح ابن خزیمه، ج ۴، ص۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۲۱۳؛ فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> دلیل اینان اولاً آیاتی از قرآن‌اند که از پرداخت زکات در مکه سخن به میان آورده‌اند؛ مانند آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> که از پرداخت زکات از سوی [[مؤمنان]] یاد کرده است، {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> که [[مشرکان]] را به جهت نپرداختن [[زکات]] و [[کفر]] به [[آخرت]]، به [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است. و آیات {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>،{{متن قرآن|وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> که در [[مکه]] نازل شده و از [[پرداخت زکات]] در [[شرایع]] پیشین سخن به میان آورده‌اند. ثانیاً روایاتی از جمله روایتی منقول از [[پیامبر]] {{صل}}‌ که براساس آنها، [[خداوند]] آن [[حضرت]] را با تکالیفی همچون [[صله رحم]]، [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات برانگیخت،<ref> الاصابه، ج ۷، ص۲۰۳؛ الاربعین، ص۴۹۲؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص۱۵۱.</ref> نیز روایتی که برپایه آن، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[جریر بن عبدالله]] را در هنگام [[بیعت]] با پیامبر {{صل}} در اوایل [[بعثت]]، به گفتن [[شهادتین]] و اقامه نماز و پرداخت زکات [[واجب]] فرا خواند<ref>مجمع الزوائد، ج ۱، ص۴۲؛ کنزالعمال، ج ۱۳، ص۳۲۷؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۲۹۹.</ref> و [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}} که در آن از [[تشریع]] [[زکات]] به همراه [[نماز]] یاد شده است؛<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳؛ تهذیب، ج ۴، ص۳.</ref> نیز روایتی که در آن [[جعفر بن ابی طالب]] اقامه نماز و پرداخت زکات را در شمار [[احکام اسلام]] برای [[حاکم]] [[حبشه]] گزارش کرد.<ref>مسند احمد، ج ۱، ص۲۰۲؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص۲۲ - ۲۲۴؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص۹۳.</ref> [[پیروان]] این نظریه، در پاسخ [[ادله]] دیدگاه نخست از جمله [[روایت]] منقول از [[اهل بیت]] {{عم}} گفته‌اند: پیش از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در [[مدینه]]، حدود ۳۰ [[آیه]] در مکه در باره زکات فرود آمده‌اند که همه یا بسیاری از آنها از [[وجوب]] زکات حکایت می‌کنند و حمل این مقدار از آیات بر زکات [[مستحب]] یا زکات فطره بسیار بعید است،<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۳۰۰.</ref> از این رو برخی در جمع میان [[ادله]] دیدگاه یکم و دوم گفته‌اند: [[وجوب]] [[زکات]] در [[مکه]] نازل شده؛ ولی [[حکم]] دریافت آن از سوی [[پیامبر]] {{صل}} در [[مدینه]] نازل شده است.<ref> الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص۱۹۰-۱۹۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۹۹.</ref> پس از [[نزول آیات]] [[زکات]] و فراهم شدن زمینه دریافت آن، پیامبر مأمورانی را برای دریافت زکات به [[سرزمین‌های اسلامی]] فرستاد،<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۰۰؛ الصافی، ج ۲، ص۳۷۱ - ۳۷۲.</ref> چنان که [[علی بن ابی‌طالب]] را به [[نجران]]، [[مهاجر بن امیه]] را به صنعاء، [[زیاد بن لبید]] را به حَضرموت، [[مالک بن نویره]] را به [[قبیله]] بنی‌حنظله و [[علاء بن حضرمی]] را به [[بحرین]] فرستاد؛<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۰۰؛ الکامل، ج ۲، ص۳۰۱.</ref> نیز شخصی را برای [[گرفتن زکات]] [[ثعلبة بن حاطب]] از دامداران مدینه به سوی او فرستاد؛ ولی وی ضمن [[امتناع]] از [[پرداخت زکات]]، این [[حکم الهی]] را [[انکار]] کرد و آن را همچون جزیه‌ای دانست که از نامسلمانان گرفته می‌شود. در پی این رخداد، [[آیات]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.</ref> درباره آن نازل شد.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴.</ref> برخی [[نزول]] این آیات را درباره [[ثعلبه]] و شخص دیگری از قبیله [[بنی‌سلیم]]، یا گروهی از [[منافقان]] دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از گردآوری [[صدقات]]، آنها را میان مستحقان آن قسمت می‌کرد که بیشتر آنان با رغبت، این [[اموال]] را می‌پذیرفتند؛ اما در مواردی برخی افراد به پیامبر [[طعنه]] زده و آن [[حضرت]] را به [[بی‌عدالتی]] متهم می‌کردند <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰ - ۲۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۷۷.</ref> که آیات {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ}}<ref>«و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان داده‌اند خرسند می‌شدند و می‌گفتند:» سوره توبه، آیه ۵۹.</ref> درباره آنان فرود آمد و ضمن [[مذمت]] آنان، این افراد را به پذیرش و [[رضایت]] به آنچه از سوی [[خدا]] و [[رسول]] به آنان می‌رسد [[فرمان]] داد. برخی مراد از این افراد را [[منافقان]] [[صدر اسلام]] دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۷۳.</ref> برخی نیز مراد از «[[صدقات]]» در [[آیه]] را [[غنایم]] [[جنگ هوازن]] دانسته‌اند که هنگام تقسیم آنها به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[اعتراض]] شد.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۷۲.</ref> گاه نیز منافقان به پرداخت کنندگان [[زکات]] [[طعنه]] زده و آنان را مسخره می‌کردند که آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقه‌ها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمی‌یابند طعنه می‌زنند و آنان را به ریشخند می‌گیرند، خداوند به ریشخندشان می‌گیرد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۹.</ref> در این باره نازل شد <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۷؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۶.</ref> و پیامد این کار را استهزای این افراد از سوی [[خداوند]] و [[عذاب الهی]] برشمرد.
در برابرِ این دیدگاه، برخی برآن‌اند که زکات در مکه تشریع شده است.<ref>صحیح ابن خزیمه، ج ۴، ص۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۲۱۳؛ فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> دلیل اینان اولاً آیاتی از قرآن‌اند که از پرداخت زکات در مکه سخن به میان آورده‌اند؛ مانند آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> که از پرداخت زکات از سوی [[مؤمنان]] یاد کرده است، {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> که [[مشرکان]] را به جهت نپرداختن [[زکات]] و [[کفر]] به [[آخرت]]، به [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است. و آیات {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>،{{متن قرآن|وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> که در [[مکه]] نازل شده و از [[پرداخت زکات]] در [[شرایع]] پیشین سخن به میان آورده‌اند. ثانیاً روایاتی از جمله روایتی منقول از [[پیامبر]] {{صل}}‌ که براساس آنها، [[خداوند]] آن [[حضرت]] را با تکالیفی همچون [[صله رحم]]، [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات برانگیخت،<ref> الاصابه، ج ۷، ص۲۰۳؛ الاربعین، ص۴۹۲؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص۱۵۱.</ref> نیز روایتی که برپایه آن، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[جریر بن عبدالله]] را در هنگام [[بیعت]] با پیامبر {{صل}} در اوایل [[بعثت]]، به گفتن [[شهادتین]] و اقامه نماز و پرداخت زکات [[واجب]] فرا خواند<ref>مجمع الزوائد، ج ۱، ص۴۲؛ کنزالعمال، ج ۱۳، ص۳۲۷؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۲۹۹.</ref> و [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}} که در آن از [[تشریع]] [[زکات]] به همراه [[نماز]] یاد شده است؛<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳؛ تهذیب، ج ۴، ص۳.</ref> نیز روایتی که در آن [[جعفر بن ابی طالب]] اقامه نماز و پرداخت زکات را در شمار [[احکام اسلام]] برای [[حاکم]] [[حبشه]] گزارش کرد.<ref>مسند احمد، ج ۱، ص۲۰۲؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص۲۲ - ۲۲۴؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص۹۳.</ref> [[پیروان]] این نظریه، در پاسخ [[ادله]] دیدگاه نخست از جمله [[روایت]] منقول از [[اهل بیت]] {{عم}} گفته‌اند: پیش از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در [[مدینه]]، حدود ۳۰ [[آیه]] در مکه در باره زکات فرود آمده‌اند که همه یا بسیاری از آنها از [[وجوب]] زکات حکایت می‌کنند و حمل این مقدار از آیات بر زکات [[مستحب]] یا زکات فطره بسیار بعید است،<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۳۰۰.</ref> از این رو برخی در جمع میان [[ادله]] دیدگاه یکم و دوم گفته‌اند: [[وجوب]] [[زکات]] در [[مکه]] نازل شده؛ ولی [[حکم]] دریافت آن از سوی [[پیامبر]] {{صل}} در [[مدینه]] نازل شده است.<ref> الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص۱۹۰-۱۹۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۹۹.</ref> پس از [[نزول آیات]] [[زکات]] و فراهم شدن زمینه دریافت آن، پیامبر مأمورانی را برای دریافت زکات به [[سرزمین‌های اسلامی]] فرستاد،<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۰۰؛ الصافی، ج ۲، ص۳۷۱ - ۳۷۲.</ref> چنان که [[علی بن ابی‌طالب]] را به [[نجران]]، [[مهاجر بن امیه]] را به صنعاء، [[زیاد بن لبید]] را به حَضرموت، [[مالک بن نویره]] را به [[قبیله]] بنی‌حنظله و [[علاء بن حضرمی]] را به [[بحرین]] فرستاد؛<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۰۰؛ الکامل، ج ۲، ص۳۰۱.</ref> نیز شخصی را برای [[گرفتن زکات]] [[ثعلبة بن حاطب]] از دامداران مدینه به سوی او فرستاد؛ ولی وی ضمن [[امتناع]] از [[پرداخت زکات]]، این [[حکم الهی]] را [[انکار]] کرد و آن را همچون جزیه‌ای دانست که از نامسلمانان گرفته می‌شود. در پی این رخداد، [[آیات]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.</ref> درباره آن نازل شد.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴.</ref> برخی [[نزول]] این آیات را درباره [[ثعلبه]] و شخص دیگری از قبیله [[بنی‌سلیم]]، یا گروهی از [[منافقان]] دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از گردآوری [[صدقات]]، آنها را میان مستحقان آن قسمت می‌کرد که بیشتر آنان با رغبت، این [[اموال]] را می‌پذیرفتند؛ اما در مواردی برخی افراد به پیامبر [[طعنه]] زده و آن [[حضرت]] را به [[بی‌عدالتی]] متهم می‌کردند <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰ - ۲۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۷۷.</ref> که آیات {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ}}<ref>«و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان داده‌اند خرسند می‌شدند و می‌گفتند:» سوره توبه، آیه ۵۹.</ref> درباره آنان فرود آمد و ضمن [[مذمت]] آنان، این افراد را به پذیرش و [[رضایت]] به آنچه از سوی [[خدا]] و [[رسول]] به آنان می‌رسد [[فرمان]] داد. برخی مراد از این افراد را [[منافقان]] [[صدر اسلام]] دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۷۳.</ref> برخی نیز مراد از «[[صدقات]]» در [[آیه]] را [[غنایم]] [[جنگ هوازن]] دانسته‌اند که هنگام تقسیم آنها به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[اعتراض]] شد.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۷۲.</ref> گاه نیز منافقان به پرداخت کنندگان [[زکات]] [[طعنه]] زده و آنان را مسخره می‌کردند که آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقه‌ها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمی‌یابند طعنه می‌زنند و آنان را به ریشخند می‌گیرند، خداوند به ریشخندشان می‌گیرد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۹.</ref> در این باره نازل شد <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۷؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۶.</ref> و پیامد این کار را استهزای این افراد از سوی [[خداوند]] و [[عذاب الهی]] برشمرد<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص351-354.</ref>


== اهمیت زکات ==
== اهمیت زکات ==
زکات در [[شرایع الهی]] و [[اسلام]] اهمیت و جایگاه والایی دارد. بر همین اساس، خدای متعالی آن را در شمار [[تکالیف]] [[پیامبران پیشین]] و پیروانشان قرار داد: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref> افزون بر این، ذکر زکات به گونه خاص پس از عمل خیر: {{متن قرآن|فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} که عام است، از اهمیت زکات حکایت دارد؛ همچنین خداوند [[پرداخت زکات]] را کنار [[یکتاپرستی]]، از تکالیف دوازده‌گانه‌ای قرار داد که از [[بنی‌اسرائیل]] بر عمل به آنها [[پیمان]] گرفت: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> افزون بر [[مکلف]] کردن [[پیروان]] [[شرایع]] پیشین به این [[تکلیف]]، در آیاتی چند [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و پیروانش را نیز مکرّر به انجام این تکلیف مهم [[فرمان]] داد: {{متن قرآن|وَآتُوا الزَّكَاةَ }}<ref>«و زکات را بپردازید» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref> در آیه‌ای دیگر [[پرداخت زکات]] را [[نشانه]] [[دین مستقیم]] و [[حق]] و [[معتدل]] برشمرد: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۳۳۳ - ۳۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص۴۷؛ زبدة البیان، ص۲۸.</ref> برخی مراد از {{متن قرآن|الْقَيِّمَةِ}} را [[امت]] قیام‌کننده به [[توحید]] و حق دانسته <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۱۴۴.</ref> و عده‌ای با توجه به [[آیه]] {{متن قرآن|فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ}}<ref>«(که) در آنها نگاشته‌هایی استوار است» سوره بینه، آیه ۳.</ref> که در آن {{متن قرآن|قَيِّمَةٌ}} صفت برای کتب آمده. در [[تفسیر]] این آیه گفته‌اند: آن [[دین]]، کتاب‌های حق و مستقیم است <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۱۴؛ روح المعانی، ج ۳۰، ص۲۰۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص۳۳۹.</ref> که مراد کتاب‌های همه [[پیامبران الهی]] است. بر اساس این [[رأی]]، دستورهای یاد شده از جمله پرداخت زکات، تکلیف همه [[پیامبران]] الهی‌اند که در کتاب‌هایشان آمده‌اند.<ref> المیزان، ج ۲۰، ص۳۳۹.</ref>  
زکات در [[شرایع الهی]] و [[اسلام]] اهمیت و جایگاه والایی دارد. بر همین اساس، [[خدای متعال]] آن را در شمار [[تکالیف]] [[پیامبران پیشین]] و پیروانشان قرار داد: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref> افزون بر این، ذکر زکات به گونه خاص پس از عمل خیر: {{متن قرآن|فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} که عام است، از اهمیت زکات حکایت دارد؛ همچنین خداوند [[پرداخت زکات]] را کنار [[یکتاپرستی]]، از تکالیف دوازده‌گانه‌ای قرار داد که از [[بنی‌اسرائیل]] بر عمل به آنها [[پیمان]] گرفت: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> افزون بر [[مکلف]] کردن [[پیروان]] [[شرایع]] پیشین به این [[تکلیف]]، در آیاتی چند [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و پیروانش را نیز مکرّر به انجام این تکلیف مهم [[فرمان]] داد: {{متن قرآن|وَآتُوا الزَّكَاةَ }}<ref>«و زکات را بپردازید» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref> در آیه‌ای دیگر [[پرداخت زکات]] را [[نشانه]] [[دین مستقیم]] و [[حق]] و [[معتدل]] برشمرد: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۳۳۳ - ۳۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص۴۷؛ زبدة البیان، ص۲۸.</ref> برخی مراد از {{متن قرآن|الْقَيِّمَةِ}} را [[امت]] قیام‌کننده به [[توحید]] و حق دانسته <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۱۴۴.</ref> و عده‌ای با توجه به [[آیه]] {{متن قرآن|فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ}}<ref>«(که) در آنها نگاشته‌هایی استوار است» سوره بینه، آیه ۳.</ref> که در آن {{متن قرآن|قَيِّمَةٌ}} صفت برای کتب آمده. در [[تفسیر]] این آیه گفته‌اند: آن [[دین]]، کتاب‌های حق و مستقیم است <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۱۴؛ روح المعانی، ج ۳۰، ص۲۰۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص۳۳۹.</ref> که مراد کتاب‌های همه [[پیامبران الهی]] است. بر اساس این [[رأی]]، دستورهای یاد شده از جمله پرداخت زکات، تکلیف همه [[پیامبران]] الهی‌اند که در کتاب‌هایشان آمده‌اند.<ref> المیزان، ج ۲۰، ص۳۳۹.</ref>  


افزون بر این، [[قرآن کریم]] در حدود ۲۷ آیه، [[زکات]] را با [[نماز]] که پس از توحید مهم‌ترین و نخستین تکلیف عملی [[بشر]] در [[دنیا]] <ref> الکافی، ج ۲، ص۱۷ - ۱۸؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱.</ref> و نخستین عمل مورد سؤال در [[قیامت]] <ref> الکافی، ج ۳، ص۲۶۸؛ من لا یحضره‌الفقیه، ج ۱، ص۲۰۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۳، ص۲۸.</ref> است یاد کرده است: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ }}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> و... برپایه روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} ذکر [[زکات]] با نماز در [[قرآن]] نشانه مکمّل بودن این دو عمل برای یکدیگر و ترک [[زکات]] به منزله [[ترک نماز]] است.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.</ref> در روایتی دیگر، [[پیامبر]] {{صل}} پرداخت نکردن زکات را مانع قبولی [[نماز]] و نپذیرفتن نماز را موجب [[بی‌دینی]] فرد و پذیرفته نشدن [[حج]] و [[جهاد]] او دانست.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۷.</ref> در آیاتی دیگر، [[قرآن]] [[اقامه نماز]] و پرداختن زکات را در پی بازگشت از [[کفر]]، [[نشانه]] [[مسلمانی]] توبه‌کنندگان و همردیف شدن آنان با [[مسلمانان]] دانسته: {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref> و مسلمانان را از [[جنگیدن]] با آنان منع کرده است: {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>؛ زیرا اقامه نماز و پرداختن زکات از مهم‌ترین نشانه‌های ایمان‌اند که با انجام آنها [[اسلام]] [[کافران]] پذیرفته می‌شود.<ref>المیزان، ج ۹، ص۱۵۸.</ref> در آیه‌ای دیگر، [[خداوند]] خود را دریافت کننده زکات معرفی کرده است: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref> در روایتی [[امیرمؤمنان]] {{ع}} با استناد به [[آیه]] یاد شده، خداوند را قبل از [[فقیران]]، دریافت کننده [[صدقات]] انفاقگران دانست.<ref> الخصال، ص۶۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۷۰.</ref> در [[حدیثی]] دیگر [[امام زین العابدین]] {{ع}} با استناد به آیه یاد شده دریافت زکات و صدقات را از سوی خداوند ضمانت کرد.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۵۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۴۳.</ref> برپایه حدیثی دیگر، خداوند برای هر کاری فرشتگانی دارد، جز [[صدقه]] که خود دریافت کننده آن است؛<ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۳۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۵۵.</ref> همچنین خداوند در آیه {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] می‌دهد که پس از [[گرفتن زکات]]، بر زکات دهندگان [[درود]] فرستاده و برای آنان [[دعا]] کند. برپایه برخی [[روایات]]، هرگاه مسلمانان[[زکات]] اموالشان را نزد پیامبر می‌آوردند آن [[حضرت]] از [[خداوند]] برای آنان [[رحمت]] و [[سلامت]] می‌خواست.<ref>مسند احمد، ج ۴، ص۳۸۱؛ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۳۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۸.</ref> مؤید دیگر این امر [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.</ref> است که از [[انفاق]] [[بادیه‌نشینان]] و [[دعای پیامبر]] همراه با آن یاد کرده است. در آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref> نیز [[قرآن]] [[پرداخت زکات]] را از ویژگی‌های [[انسان‌های صالح]] دانسته است که هنگام [[دستیابی به قدرت]] در [[زمین]]، به آن [[اقدام]] می‌کنند.
افزون بر این، [[قرآن کریم]] در حدود ۲۷ آیه، [[زکات]] را با [[نماز]] که پس از توحید مهم‌ترین و نخستین تکلیف عملی [[بشر]] در [[دنیا]] <ref> الکافی، ج ۲، ص۱۷ - ۱۸؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱.</ref> و نخستین عمل مورد سؤال در [[قیامت]] <ref> الکافی، ج ۳، ص۲۶۸؛ من لا یحضره‌الفقیه، ج ۱، ص۲۰۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۳، ص۲۸.</ref> است یاد کرده است: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ }}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> و... برپایه روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} ذکر [[زکات]] با نماز در [[قرآن]] نشانه مکمّل بودن این دو عمل برای یکدیگر و ترک [[زکات]] به منزله [[ترک نماز]] است.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.</ref> در روایتی دیگر، [[پیامبر]] {{صل}} پرداخت نکردن زکات را مانع قبولی [[نماز]] و نپذیرفتن نماز را موجب [[بی‌دینی]] فرد و پذیرفته نشدن [[حج]] و [[جهاد]] او دانست.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۷.</ref> در آیاتی دیگر، [[قرآن]] [[اقامه نماز]] و پرداختن زکات را در پی بازگشت از [[کفر]]، [[نشانه]] [[مسلمانی]] توبه‌کنندگان و همردیف شدن آنان با [[مسلمانان]] دانسته: {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref> و مسلمانان را از [[جنگیدن]] با آنان منع کرده است: {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>؛ زیرا اقامه نماز و پرداختن زکات از مهم‌ترین نشانه‌های ایمان‌اند که با انجام آنها [[اسلام]] [[کافران]] پذیرفته می‌شود.<ref>المیزان، ج ۹، ص۱۵۸.</ref> در آیه‌ای دیگر، [[خداوند]] خود را دریافت کننده زکات معرفی کرده است: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref> در روایتی [[امیرمؤمنان]] {{ع}} با استناد به [[آیه]] یاد شده، خداوند را قبل از [[فقیران]]، دریافت کننده [[صدقات]] انفاقگران دانست.<ref> الخصال، ص۶۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۷۰.</ref> در [[حدیثی]] دیگر [[امام زین العابدین]] {{ع}} با استناد به آیه یاد شده دریافت زکات و صدقات را از سوی خداوند ضمانت کرد.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۵۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۴۳.</ref> برپایه حدیثی دیگر، خداوند برای هر کاری فرشتگانی دارد، جز [[صدقه]] که خود دریافت کننده آن است؛<ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۳۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۵۵.</ref> همچنین خداوند در آیه {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] می‌دهد که پس از [[گرفتن زکات]]، بر زکات دهندگان [[درود]] فرستاده و برای آنان [[دعا]] کند. برپایه برخی [[روایات]]، هرگاه مسلمانان[[زکات]] اموالشان را نزد پیامبر می‌آوردند آن [[حضرت]] از [[خداوند]] برای آنان [[رحمت]] و [[سلامت]] می‌خواست.<ref>مسند احمد، ج ۴، ص۳۸۱؛ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۳۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۸.</ref> مؤید دیگر این امر [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.</ref> است که از [[انفاق]] [[بادیه‌نشینان]] و [[دعای پیامبر]] همراه با آن یاد کرده است. در آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref> نیز [[قرآن]] [[پرداخت زکات]] را از ویژگی‌های [[انسان‌های صالح]] دانسته است که هنگام [[دستیابی به قدرت]] در [[زمین]]، به آن [[اقدام]] می‌کنند.


در [[روایات]] [[امامیه]]، مراد از این افراد، [[اهل بیت]] {{عم}} یا [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یاورانش دانسته شده است.<ref>نورالثقلین، ج ۳، ص۵۰۶؛ بحارالانوار، ج ۲۴، ص۱۶ - ۱۶۵.</ref> در [[آیات]] دیگر نیز [[قرآن کریم]] پرداخت زکات را مصداق [[نیکی]] در [[دنیا]]: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> و خیراتی دانسته است که [[انسان]] آن را برای [[قیامت]] خود پیش می‌فرستد: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref> و پرداخت زکات را از اوصاف انسان‌های [[راستگو]] و [[پرهیزگار]]: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}، [[مؤمن]]: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> و [[نیکوکار]] دانسته است: {{متن قرآن|هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ}}<ref>«در حالی که رهنمود و بخشایشی است برای نیکوکاران» سوره لقمان، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> در آیه‌ای دیگر، تنها کسانی را [[شایسته]] ساختن [[مساجد]] [[الهی]] برشمرده است که در کنار [[ایمان به خدا]] و قیامت، [[اهل]] [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات باشند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.</ref> در [[روایات اسلامی]] نیز [[زکات]] از جایگاه والایی برخوردار است، چنان که یکی از ۵ رکنی شمرده شده که [[اسلام]] بر آنها [[استوار]] است.<ref>الکافی، ج ۲، ص۳۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱۲، ۲۰.</ref> در [[حدیثی]] دیگر [[زکات]] پل [[اسلام]] دانسته شده که تنها زکات‌دهندگان می‌توانند از آن بگذرند.<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۲۱.</ref> بر اساس روایاتی دیگر زکات از نخستین اعمالی است که [[خداوند]] در [[قیامت]] پس از [[شهادت]] به [[وحدانیت خدا]] و [[نماز]] از آن می‌پرسد <ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص۳۲۳.</ref> و تارکان زکات از نخستین کسانی دانسته شده‌اند که به [[جهنم]] وارد می‌شوند.<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۲۳.</ref> افزون بر اینها در [[آیات]] و [[روایات]]، برای [[پرداخت زکات]] و نیز ترک آن آثار و پیامدهای فراوانی برشمرده شده که نشان جایگاه ویژه زکات در [[شریعت اسلامی]] و [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[بشر]] است.
در [[روایات]] [[امامیه]]، مراد از این افراد، [[اهل بیت]] {{عم}} یا [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یاورانش دانسته شده است.<ref>نورالثقلین، ج ۳، ص۵۰۶؛ بحارالانوار، ج ۲۴، ص۱۶ - ۱۶۵.</ref> در [[آیات]] دیگر نیز [[قرآن کریم]] پرداخت زکات را مصداق [[نیکی]] در [[دنیا]]: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> و خیراتی دانسته است که [[انسان]] آن را برای [[قیامت]] خود پیش می‌فرستد: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref> و پرداخت زکات را از اوصاف انسان‌های [[راستگو]] و [[پرهیزگار]]: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}، [[مؤمن]]: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> و [[نیکوکار]] دانسته است: {{متن قرآن|هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ}}<ref>«در حالی که رهنمود و بخشایشی است برای نیکوکاران» سوره لقمان، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> در آیه‌ای دیگر، تنها کسانی را [[شایسته]] ساختن [[مساجد]] [[الهی]] برشمرده است که در کنار [[ایمان به خدا]] و قیامت، [[اهل]] [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات باشند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.</ref> در [[روایات اسلامی]] نیز [[زکات]] از جایگاه والایی برخوردار است، چنان که یکی از ۵ رکنی شمرده شده که [[اسلام]] بر آنها [[استوار]] است.<ref>الکافی، ج ۲، ص۳۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱۲، ۲۰.</ref> در [[حدیثی]] دیگر [[زکات]] پل [[اسلام]] دانسته شده که تنها زکات‌دهندگان می‌توانند از آن بگذرند.<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۲۱.</ref> بر اساس روایاتی دیگر زکات از نخستین اعمالی است که [[خداوند]] در [[قیامت]] پس از [[شهادت]] به [[وحدانیت خدا]] و [[نماز]] از آن می‌پرسد <ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص۳۲۳.</ref> و تارکان زکات از نخستین کسانی دانسته شده‌اند که به [[جهنم]] وارد می‌شوند.<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۲۳.</ref> افزون بر اینها در [[آیات]] و [[روایات]]، برای [[پرداخت زکات]] و نیز ترک آن آثار و پیامدهای فراوانی برشمرده شده که نشان جایگاه ویژه زکات در [[شریعت اسلامی]] و [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[بشر]] است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص354-356.</ref>
 
== گستره زکات ==
زکات در آیات و [[روایات اسلامی]] گستره وسیعی دارد و بر انواع و [[اعمال]] مختلفی اطلاق شده است: در بسیاری از [[آیات قرآن]] که از زکات یاد شده، مراد زکات [[واجب]] اصطلاحی است که از اموالی خاص خارج می‌گردد؛ مانند آیاتی که [[پرداخت زکات]] را همراه با [[ایمان]] و اقامه نماز شرط مسلمانی شمرده است: {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref>.<ref>التبیان، ج ۵، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۳۲.</ref> و در یک [[آیه]]، مراد، زکات واجب فطره است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>.<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص۶۳۶؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۱.</ref> این [[تفسیر]] در [[روایات اهل بیت]] {{عم}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۵۱۰؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص۴۵۰.</ref>. مؤید این امر، آیه بعدی است که از [[نماز]] یاد کرده است: {{متن قرآن|وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۵.</ref> که مراد از آن [[نماز عید فطر]] است.<ref>فقه القرآن، ج ۱، ص۲۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲.</ref> در برخی آیات، مراد از زکات، انفاق‌های [[مستحب]] است؛ مانند آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> که در آن از پرداخت زکات در حال [[رکوع]] یاد شده است. طبق نظر [[مفسران شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۳۶۳؛ الصافی، ج ۲، ص۴۴.</ref> و بسیاری از [[مفسران اهل سنت]]<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۸۹ - ۳۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج، ص۲۲۱.</ref> این [[آیه]] درباره [[صدقه دادن]] [[حضرت علی]] {{ع}} به [[فقیر]] نازل شده است.
 
در [[آیات]] متعدد دیگر نیز [[قرآن]] از مطلق [[پرداخت زکات]] همراه با [[نماز]] یاد کرده است؛ مانند {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> که مقصود از [[زکات]] در این آیات هرگونه [[حق مالی]] است که افراد موظف به پرداخت آن‌اند و به تعبیری دیگر، [[خداوند]] در این آیات [[انسان‌ها]] را به انجام [[واجبات]] [[مالی]] در کنار واجبات بدنی [[ترغیب]] کرده است، از این رو زکات در این آیات، افزون بر زکات مصطلح، [[زکات]] فطره، زکات‌های [[مستحب]] حتی [[خمس]] را شامل می‌شود<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۸.</ref>.
 
به گفته برخی، از طرح زکات در آیات مربوط به [[شرایع]] پیشین و نیز ذکر زکات در آیات مکی به دست می‌آید که مراد از زکات در این آیات، مطلق [[انفاق در راه خدا]]، اعم از انفاق‌های [[واجب]] یا مستحب است<ref>روح المعانی، ج ۱۶، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱.</ref>.
 
در [[روایات اهل بیت]] {{عم}} افزون بر زکات رایج که از آن به زکات ظاهری تعبیر گردیده، از زکات دیگری با عنوان «زکات [[باطنی]]» یاد شده است<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۵۰.</ref> که مراد از آن، هرگونه [[کمک مالی]] به [[نیازمندان]] اعم از [[انفاق]] واجب و مستحب غیر از زکات است<ref>نک: زکات باطنی، ص۹۱، ۲۹۶.</ref>. شاید اطلاق این عنوان بر انفاق‌های یاد شده از آن رو باشد که برخلاف زکات اصطلاحی بهتر است که دادن این انفاق‌ها در خفا باشد. (انفاق) افزون بر این، در [[روایات]] دیگر، زکات افزون بر اطلاق بر زکات مالی، بر امور غیر مالی نیز اطلاق شده است؛ از جمله در روایتی از علی {{ع}} مراد از زکات در آیه {{متن قرآن| وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>«نماز برپا دارد و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> [[پرداخت زکات]] [[واجب]] [[مالی]] و در صورت نداشتن [[مال]]، اعطای [[زکات]] [[بدن]] و [[عقل]] دانسته شده است؛ مانند اینکه [[فضایل اهل بیت]] را بیان و هنگام [[بلاها]] [[تقیه]] کرده و در [[معاشرت]] با [[بندگان خدا]] [[دین]] و آبرویش را [[حفظ]] کند<ref>بحارالانوار، ج ۲۴، ص۳۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴ - ۴۵.</ref>. در روایتی دیگر زکات در [[آیه]] {{متن قرآن|وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> [[زکات]] مال، [[مقام]] و [[قدرت]] بدنی شمرده شده است که باید آنها را در راه [[کمک به دیگران]] به کار گرفت<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص۲۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴.</ref>. در روایتی همه اندام‌ها و اجزای بدن دارای زکاتی واجب دانسته شده؛ از جمله زکات [[چشم]]، نگاه عبرت‌آمیز و چشم‌پوشی از [[شهوت‌ها]] و زکات گوش، گوش فرادادن به [[علم]] و [[حکمت]] و [[قرآن]] و زکات زبان، [[خیرخواهی]] کردن برای [[مسلمانان]] و بیدار کردن غافلان و [[تسبیح]] و [[ذکر الهی]] و زکات[[دست]]، [[انفاق]] و زکات پا، تلاش در جهت [[ادای حقوق]] [[الهی]] مانند [[جهاد]] و [[صله رحم]] دانسته شده است<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۵.</ref>. در روایاتی دیگر زکات عقل، [[تحمل]] [[نادانی]] [[جاهلان]]<ref>عیون الحکم، ص۴۰۲؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۱۵۱.</ref> و زکات علم، نشر و عمل به آن، زکات [[آبرو]]، بذل کردن آن، زکات قدرت، [[انصاف]] و زکات [[زیبایی]]، [[عفاف]] و زکات بدن جهاد و [[روزه]]، زکات [[توانگری]] [[نیکی]] به [[همسایگان]] و صله رحم، زکات [[سلامت]] تلاش در [[طاعت الهی]]، زکات [[شجاعت]] [[جهاد در راه خدا]] و زکات [[حکمرانی]] فریادرسی و زکات [[نعمت]]، نیکی کردن به دیگران شمرده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۱۳ - ۳۱۴.</ref>. در [[حدیثی]] دیگر زکات آبرو، وساطت برای حل مشکل دیگران و زکات بدن، [[بیماری]] دانسته شده است<ref>تحف العقول، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۲۶۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶ - ۴۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص347-349.</ref>


== [[حکمت‌ها]] و آثار [[تشریع]] [[زکات]] ==
== [[حکمت‌ها]] و آثار [[تشریع]] [[زکات]] ==
تشریع زکات و عمل به آن آثار و [[برکات]] فراوانی در [[دنیا]] و [[آخرت]] در پی دارد. آثار و برکات یاد شده بیشتر به خود زکات دهندگان باز می‌گردد: {{متن قرآن|وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌ده» سوره فاطر، آیه ۱۸.</ref>.<ref> التبیان، ج ۸، ص۴۲۳؛ نک: مجمع البیان، ج ۸، ص۲۳۹.</ref> مهم‌ترین این حکمت‌ها و آثار عبارت‌اند از:
تشریع زکات و عمل به آن آثار و [[برکات]] فراوانی در [[دنیا]] و [[آخرت]] در پی دارد. آثار و برکات یاد شده بیشتر به خود زکات دهندگان باز می‌گردد: {{متن قرآن|وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌ده» سوره فاطر، آیه ۱۸.</ref>.<ref> التبیان، ج ۸، ص۴۲۳؛ نک: مجمع البیان، ج ۸، ص۲۳۹.</ref> مهم‌ترین این حکمت‌ها و آثار عبارت‌اند از:
=== [[امتحان]] [[مؤمنان]] ===
=== [[امتحان]] [[مؤمنان]] ===
یکی از اهداف تشریع زکات، امتحان [[بندگان]] و در نتیجه [[شناخت]] و جدایی صف مؤمنان از دیگران است: {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref> بر اساس برخی روایات، از مصادیق {{متن قرآن|أَمْوَالِكُمْ}} در [[آیه]]، پرداخت زکات است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> در آیه‌ای دیگر نیز [[قرآن کریم]] برخی امور از جمله از دست دادن [[اموال]] و [[جان‌ها]] را از مصادیق [[امتحان الهی]] دانسته: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> و از جمله مصادیق [[نقص]] در اموال، پرداخت زکات شمرده شده است.<ref>زادالمسیر، ج ۱، ص۱۴۶؛ تفسیر شبر، ص۶۳.</ref> در روایتی نیز تشریع زکات برای آزمودن [[ثروتمندان]] دانسته شده است.<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> بر پایه روایاتی دیگر، [[خداوند]] [[بندگان]] را به چیزی دشوارتر از [[اخراج]] درهم نیازموده <ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج، ص۱۱.</ref> و بسیاری در این [[آزمون]] موفق نبوده و هلاک می‌شوند،<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۷؛ بحارالانوار، ج ۹۳، ص۲۸ - ۲۹.</ref> چنان‌که یکی از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] پس از [[عهد]] با خداوند مبنی بر [[پرداخت زکات]] در صورت توانگر شدن، از پرداخت آن در هنگام [[بی‌نیازی]] و [[توانگری]] [[امتناع]] کرد و به [[غضب الهی]] گرفتار شد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴ - ۹۵.</ref>
یکی از اهداف تشریع زکات، امتحان [[بندگان]] و در نتیجه [[شناخت]] و جدایی صف مؤمنان از دیگران است: {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref> بر اساس برخی روایات، از مصادیق {{متن قرآن|أَمْوَالِكُمْ}} در [[آیه]]، پرداخت زکات است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> در آیه‌ای دیگر نیز [[قرآن کریم]] برخی امور از جمله از دست دادن [[اموال]] و [[جان‌ها]] را از مصادیق [[امتحان الهی]] دانسته: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> و از جمله مصادیق [[نقص]] در اموال، پرداخت زکات شمرده شده است.<ref>زادالمسیر، ج ۱، ص۱۴۶؛ تفسیر شبر، ص۶۳.</ref> در روایتی نیز تشریع زکات برای آزمودن [[ثروتمندان]] دانسته شده است.<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> بر پایه روایاتی دیگر، [[خداوند]] [[بندگان]] را به چیزی دشوارتر از [[اخراج]] درهم نیازموده <ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج، ص۱۱.</ref> و بسیاری در این [[آزمون]] موفق نبوده و هلاک می‌شوند،<ref> مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۷؛ بحارالانوار، ج ۹۳، ص۲۸ - ۲۹.</ref> چنان‌که یکی از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] پس از [[عهد]] با خداوند مبنی بر [[پرداخت زکات]] در صورت توانگر شدن، از پرداخت آن در هنگام [[بی‌نیازی]] و [[توانگری]] [[امتناع]] کرد و به [[غضب الهی]] گرفتار شد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴ - ۹۵.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== رفع [[حاجت]] [[نیازمندان]] و [[حکومت]] ===
=== رفع [[حاجت]] [[نیازمندان]] و [[حکومت]] ===
از دیگر [[حکمت‌ها]] و آثار [[تشریع]] [[زکات]]، رفع حاجت نیازمندان از جمله [[فقیران]]، [[مسکینان]]، برای [[آزادی بردگان]]، [[ادای دین]] بدهکاران و کمک به کسانی است که در راه مانده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> بر پایه روایتی، خداوند زکات را برای تأمین روزی تهی‌دستان تشریع کرد.<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ علل الشرایع، ج ۲، ص۳۶۸.</ref> در [[حدیثی]] دیگر ضمن اشاره به علت یاد شده، آمده است که تشریع زکات به مقدار معین شده در [[شرع]]، برای رفع همه نیازهای فقیران کافی بوده و اگر [[خدا]] می‌دانست که این مقدار از [[زکات]]، حاجت نیازمندان را تأمین نمی‌کند، بر مقدار آن می‌افزود.<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۶.</ref> افزون بر رفع نیاز [[فقرا]]، [[مصرف]] آن در راه‌های خیر مانند نیازهای حکومت از دیگر حکمت‌های تشریع زکات است. در روایتی مراد از {{متن قرآن|سَبِيلِ اللَّهِ}} همه راه‌های خیر، از جمله [[تأمین نیاز]] حجگزاران و شرکت کنندگان در [[جهاد]] دانسته شده که از [[وظایف حکومت]] است.<ref>تهذیب، ج ۴، ص۵۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۲.</ref> برخی، از [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> که از جمع‌آوری و [[مصرف]] [[زکات]] [[سخن]] گفته، استفاده کرده‌اند که زکات به صورت مالیاتی برای [[حکومت اسلامی]] [[تشریع]] شده است تا نیازهای خود و [[جامعه اسلامی]] را با آن تأمین کند.<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۱، ص۹۸ - ۹۹.</ref>
از دیگر [[حکمت‌ها]] و آثار [[تشریع]] [[زکات]]، رفع حاجت نیازمندان از جمله [[فقیران]]، [[مسکینان]]، برای [[آزادی بردگان]]، [[ادای دین]] بدهکاران و کمک به کسانی است که در راه مانده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> بر پایه روایتی، خداوند زکات را برای تأمین روزی تهی‌دستان تشریع کرد.<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ علل الشرایع، ج ۲، ص۳۶۸.</ref> در [[حدیثی]] دیگر ضمن اشاره به علت یاد شده، آمده است که تشریع زکات به مقدار معین شده در [[شرع]]، برای رفع همه نیازهای فقیران کافی بوده و اگر [[خدا]] می‌دانست که این مقدار از [[زکات]]، حاجت نیازمندان را تأمین نمی‌کند، بر مقدار آن می‌افزود.<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۶.</ref> افزون بر رفع نیاز [[فقرا]]، [[مصرف]] آن در راه‌های خیر مانند نیازهای حکومت از دیگر حکمت‌های تشریع زکات است. در روایتی مراد از {{متن قرآن|سَبِيلِ اللَّهِ}} همه راه‌های خیر، از جمله [[تأمین نیاز]] حجگزاران و شرکت کنندگان در [[جهاد]] دانسته شده که از [[وظایف حکومت]] است.<ref>تهذیب، ج ۴، ص۵۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۲.</ref> برخی، از [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> که از جمع‌آوری و [[مصرف]] [[زکات]] [[سخن]] گفته، استفاده کرده‌اند که زکات به صورت مالیاتی برای [[حکومت اسلامی]] [[تشریع]] شده است تا نیازهای خود و [[جامعه اسلامی]] را با آن تأمین کند<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۱، ص۹۸ - ۹۹.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[تزکیه]] و [[تطهیر]] [[نفوس]] و [[اموال]] ===
=== [[تزکیه]] و [[تطهیر]] [[نفوس]] و [[اموال]] ===
یکی از [[حکمت‌ها]] و آثار تشریع[[زکات]]، تزکیه و تطهیر نفوس زکات‌دهندگان است: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> [[پرداخت زکات]] سبب پاکسازی [[نفس انسان]] از [[رذایل اخلاقی]] همچون [[دنیادوستی]] و [[بخل]] است.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱؛ الامثل، ج ۶، ص۲۰۰ - ۲۰۱.</ref> برخی گفته‌اند: پرداخت زکات، [[قدرت‌طلبی]] و [[طغیان]] ناشی از کثرت [[ثروت]] را مهار می‌کند.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱.</ref> به [[عقیده]] برخی دیگر، افزون بر تطهیر آلودگی‌های فردی، پرداخت زکات آلودگی‌ها و جرایم اجتماعیِ برآمده از [[فقر]] و فاصله طبقاتی را نیز از بین می‌برد؛<ref> الامثل، ج ۶، ص۲۰۰.</ref> همچنین زکات سبب تطهیر اموال می‌گردد، <ref>عمدة القاری، ج ۸، ص۲۵۶.</ref> زیرا [[خداوند]] [[حق]] برخی از بندگانش را در اموال [[ثروتمندان]] نهاده است: {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۹؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۲ - ۱۲۵.</ref>، از این رو، [[اخراج]] این اموال سبب [[پاکی]] اموال [[انسان]] از [[حق دیگران]] می‌شود. در [[روایات اسلامی]] نیز زکات حق [[فقرا]] دانسته شده که خداوند آن را در اموال ثروتمندان قرار داده است.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۵۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۳ - ۴.</ref>
یکی از [[حکمت‌ها]] و آثار تشریع[[زکات]]، تزکیه و تطهیر نفوس زکات‌دهندگان است: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> [[پرداخت زکات]] سبب پاکسازی [[نفس انسان]] از [[رذایل اخلاقی]] همچون [[دنیادوستی]] و [[بخل]] است.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱؛ الامثل، ج ۶، ص۲۰۰ - ۲۰۱.</ref> برخی گفته‌اند: پرداخت زکات، [[قدرت‌طلبی]] و [[طغیان]] ناشی از کثرت [[ثروت]] را مهار می‌کند.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱.</ref> به [[عقیده]] برخی دیگر، افزون بر تطهیر آلودگی‌های فردی، پرداخت زکات آلودگی‌ها و جرایم اجتماعیِ برآمده از [[فقر]] و فاصله طبقاتی را نیز از بین می‌برد؛<ref> الامثل، ج ۶، ص۲۰۰.</ref> همچنین زکات سبب تطهیر اموال می‌گردد، <ref>عمدة القاری، ج ۸، ص۲۵۶.</ref> زیرا [[خداوند]] [[حق]] برخی از بندگانش را در اموال [[ثروتمندان]] نهاده است: {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۹؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۲ - ۱۲۵.</ref>، از این رو، [[اخراج]] این اموال سبب [[پاکی]] اموال [[انسان]] از [[حق دیگران]] می‌شود. در [[روایات اسلامی]] نیز زکات حق [[فقرا]] دانسته شده که خداوند آن را در اموال ثروتمندان قرار داده است<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۵۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۳ - ۴.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[رشد]] اموال ===
=== [[رشد]] اموال ===
خداوند کمبود ظاهری هرگونه [[انفاق]] از جمله پرداخت زکات را جبران می‌کند: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>«بگو: پروردگار من برای هر کس از بندگانش که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌گرداند و هر چیزی را هزینه کنید او جایگزین آن را می‌دهد؛ و او بهترین روزی‌دهندگان است» سوره سبأ، آیه ۳۹.</ref> و [[مال]] هزینه شده را کامل به انفاق کننده باز می‌گرداند: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر دارایی که ببخشید به سود خود شماست و جز برای خشنودی خداوند، نمی‌بخشید» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref> برخی [[جایگزینی]] در این [[آیات]] را اعم از [[دنیا]] و [[آخرت]] دانسته <ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص۲۲۲؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۸۵.</ref>و آن را به جایگزینی مادی این [[اموال]] در دنیا و دادن [[پاداش]] در [[قیامت]] [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>التبیان، ج ۸، ص۴۰۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۹.</ref> در [[روایات]] نیز آمده است که هیچ [[مالی]] با [[صدقه دادن]] کاهش نمی‌یابد.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۳۸۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۸۰.</ref> افزون بر جبران [[نقص]] ظاهری، [[پرداخت زکات]] موجب افزایش و [[رشد]] اموال نیز می‌شود: {{متن قرآن|يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ}}<ref>«خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.</ref> و سبب می‌گردد اموال و [[سرمایه]] [[انسان]] حتی به چند برابر افزایش یابد: {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> افزایش یاد شده افزون بر اموال [[دنیوی]] شامل افزایش [[پاداش اخروی]] نیز می‌شود،<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۲۰۸؛ ج ۸، ص۶۴.</ref> چنان که بر پایه [[نقلی]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] پس از دریافت [[صدقات]] [[طیب]] و [[پاک]]، آن را پرورش و افزایش می‌دهد تا آنجا که یک لقمه <ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۶۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۴۵.</ref> یا یک خرما <ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۱۳؛ مسند احمد، ج ۲، ص۳۳۱.</ref> از اموال [[انفاق]] شده به اندازه کوهی یا [[کوه]] [[اُحُد]] می‌گردد.
خداوند کمبود ظاهری هرگونه [[انفاق]] از جمله پرداخت زکات را جبران می‌کند: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>«بگو: پروردگار من برای هر کس از بندگانش که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌گرداند و هر چیزی را هزینه کنید او جایگزین آن را می‌دهد؛ و او بهترین روزی‌دهندگان است» سوره سبأ، آیه ۳۹.</ref> و [[مال]] هزینه شده را کامل به انفاق کننده باز می‌گرداند: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر دارایی که ببخشید به سود خود شماست و جز برای خشنودی خداوند، نمی‌بخشید» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref> برخی [[جایگزینی]] در این [[آیات]] را اعم از [[دنیا]] و [[آخرت]] دانسته <ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص۲۲۲؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۸۵.</ref>و آن را به جایگزینی مادی این [[اموال]] در دنیا و دادن [[پاداش]] در [[قیامت]] [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>التبیان، ج ۸، ص۴۰۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۹.</ref> در [[روایات]] نیز آمده است که هیچ [[مالی]] با [[صدقه دادن]] کاهش نمی‌یابد.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۳۸۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۸۰.</ref> افزون بر جبران [[نقص]] ظاهری، [[پرداخت زکات]] موجب افزایش و [[رشد]] اموال نیز می‌شود: {{متن قرآن|يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ}}<ref>«خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.</ref> و سبب می‌گردد اموال و [[سرمایه]] [[انسان]] حتی به چند برابر افزایش یابد: {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> افزایش یاد شده افزون بر اموال [[دنیوی]] شامل افزایش [[پاداش اخروی]] نیز می‌شود،<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۲۰۸؛ ج ۸، ص۶۴.</ref> چنان که بر پایه [[نقلی]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] پس از دریافت [[صدقات]] [[طیب]] و [[پاک]]، آن را پرورش و افزایش می‌دهد تا آنجا که یک لقمه <ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۶۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۴۵.</ref> یا یک خرما <ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۱۳؛ مسند احمد، ج ۲، ص۳۳۱.</ref> از اموال [[انفاق]] شده به اندازه کوهی یا [[کوه]] [[اُحُد]] می‌گردد<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>.
 
=== [[امنیت]] و حفظ جان‌ها ===
=== [[امنیت]] و حفظ جان‌ها ===
از دیگر اهداف و آثار پرداخت زکات، [[برقراری امنیت]] در [[جامعه]] و [[حفظ]] جان‌هاست: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> [[انفاق]] در [[آیه]] عام است و هر نوع هزینه کردن اموال در [[راه خدا]]، از جمله [[زکات]] را در بر می‌گیرد <ref>تهذیب الاصول، ج ۲، ص۲۵۵.</ref> و پرداخت این اموال برای تأمین هزینه [[جنگ]]، مانع [[غلبه]] [[دشمن]] و [[حافظ]] [[جان]] [[مسلمانان]] می‌گردد؛<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵؛ المیزان، ج ۲، ص۶۴.</ref> همچنین پرداخت زکات و رفع نیاز [[فقیران]] با آن، سبب [[پاکی]] جامعه از [[مفاسد]] و جرایم ناشی از [[فقر]] شده و بدین وسیله [[مال]] و [[جان]] افراد [[جامعه]] به ویژه صاحبان [[ثروت]] [[حفظ]] می‌گردد.<ref>الامثل، ج ۲، ص۳۶-۳۷؛ تهذیب الاصول، ج ۲، ص۲۵۵.</ref> افزون بر این، [[اقامه نماز]] و [[پرداخت زکات]] پس از [[توبه]] از [[کفر]]، سبب [[حرام]] شدن ریختن [[خون]] [[کافران]] بر [[مسلمانان]] می‌گردد: {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> در روایتی نیز آمده است که [[مسلمان]] به جهت پرداخت زکات [[مدح]] نمی‌شود؛ زیرا [[خداوند]] با پرداخت آن، خون شخص را از ریخته شدن حفظ کرده است؛<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۹؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۱.</ref> همچنین با پرداخت زکات، خداوند مانعان [[زکات]] را نیز از [[عذاب]] و هلاک حفظ می‌کند، چنان‌که در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که خداوند به وسیله زکات دهندگان، مانعان زکات را از هلاک شدن حفظ می‌کند؛ زیرا اگر همه [[مردم]] در ترک زکات [[شریک]] بودند هلاک می‌شدند <ref> الکافی، ج ۲، ص۴۵۱.</ref>.
از دیگر اهداف و آثار پرداخت زکات، [[برقراری امنیت]] در [[جامعه]] و [[حفظ]] جان‌هاست: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> [[انفاق]] در [[آیه]] عام است و هر نوع هزینه کردن اموال در [[راه خدا]]، از جمله [[زکات]] را در بر می‌گیرد <ref>تهذیب الاصول، ج ۲، ص۲۵۵.</ref> و پرداخت این اموال برای تأمین هزینه [[جنگ]]، مانع [[غلبه]] [[دشمن]] و [[حافظ]] [[جان]] [[مسلمانان]] می‌گردد؛<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵؛ المیزان، ج ۲، ص۶۴.</ref> همچنین پرداخت زکات و رفع نیاز [[فقیران]] با آن، سبب [[پاکی]] جامعه از [[مفاسد]] و جرایم ناشی از [[فقر]] شده و بدین وسیله [[مال]] و [[جان]] افراد [[جامعه]] به ویژه صاحبان [[ثروت]] [[حفظ]] می‌گردد.<ref>الامثل، ج ۲، ص۳۶-۳۷؛ تهذیب الاصول، ج ۲، ص۲۵۵.</ref> افزون بر این، [[اقامه نماز]] و [[پرداخت زکات]] پس از [[توبه]] از [[کفر]]، سبب [[حرام]] شدن ریختن [[خون]] [[کافران]] بر [[مسلمانان]] می‌گردد: {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> در روایتی نیز آمده است که [[مسلمان]] به جهت پرداخت زکات [[مدح]] نمی‌شود؛ زیرا [[خداوند]] با پرداخت آن، خون شخص را از ریخته شدن حفظ کرده است؛<ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۹؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۱.</ref> همچنین با پرداخت زکات، خداوند مانعان [[زکات]] را نیز از [[عذاب]] و هلاک حفظ می‌کند، چنان‌که در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که خداوند به وسیله زکات دهندگان، مانعان زکات را از هلاک شدن حفظ می‌کند؛ زیرا اگر همه [[مردم]] در ترک زکات [[شریک]] بودند هلاک می‌شدند<ref> الکافی، ج ۲، ص۴۵۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[پوشش]] و [[آمرزش گناهان]] ===
=== [[پوشش]] و [[آمرزش گناهان]] ===
از دیگر آثار و [[برکات]] [[زکات]]، [[تکفیر]] [[گناهان]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref> در آیه‌ای دیگر، [[صدقات]] پنهانی سبب پوشش گناهان شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.</ref> در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref>، {{متن قرآن|الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند و به کار زشت وا می‌دارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید می‌دهد؛ و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.</ref> نیز خداوند [[عفو]] گناهان را به پرداخت کنندگان زکات [[وعده]] داده است) <ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۱.</ref>
از دیگر آثار و [[برکات]] [[زکات]]، [[تکفیر]] [[گناهان]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref> در آیه‌ای دیگر، [[صدقات]] پنهانی سبب پوشش گناهان شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.</ref> در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref>، {{متن قرآن|الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند و به کار زشت وا می‌دارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید می‌دهد؛ و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.</ref> نیز خداوند [[عفو]] گناهان را به پرداخت کنندگان زکات [[وعده]] داده است)<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== برخورداری از [[رحمت الهی]] ===
=== برخورداری از [[رحمت الهی]] ===
پرداخت زکات همراه با اقامه نماز و [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} سبب برخورداری از [[رحمت خداوند]] می‌گردد: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> نیز از [[وجوب]] [[رحمت الهی]] به همه اشیاء و نیز انسان‌های [[پرهیزگار]] و زکات‌دهنده یاد شده است. برخی با توجه به قید {{متن قرآن|سَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ}} که شمول [[رحمت]] را در [[آینده]] دانسته، [[اثبات]] این رحمت را برای زکات‌دهندگان در [[آخرت]] دانسته‌اند،<ref>التبیان، ج ۴، ص۵۵۸؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۲.</ref> چنان‌که برخی مراد از رحمت الهی در آیه {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> را که به زکات‌دهندگان در آینده [[وعده]] داده شده: {{متن قرآن|أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ}} همین رحمت [[اخروی]] شمرده‌اند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۲۸؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۱.</ref>
پرداخت زکات همراه با اقامه نماز و [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} سبب برخورداری از [[رحمت خداوند]] می‌گردد: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> نیز از [[وجوب]] [[رحمت الهی]] به همه اشیاء و نیز انسان‌های [[پرهیزگار]] و زکات‌دهنده یاد شده است. برخی با توجه به قید {{متن قرآن|سَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ}} که شمول [[رحمت]] را در [[آینده]] دانسته، [[اثبات]] این رحمت را برای زکات‌دهندگان در [[آخرت]] دانسته‌اند،<ref>التبیان، ج ۴، ص۵۵۸؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۲.</ref> چنان‌که برخی مراد از رحمت الهی در آیه {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> را که به زکات‌دهندگان در آینده [[وعده]] داده شده: {{متن قرآن|أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ}} همین رحمت [[اخروی]] شمرده‌اند<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۲۸؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== برخورداری از [[هدایت الهی]] ===
=== برخورداری از [[هدایت الهی]] ===
[[قرآن کریم]] برای مؤمنانی که [[اهل نماز]] و [[پرداخت زکات]] و [[ایمان به آخرت]] باشند، مایه [[هدایت]] و [[بشارت]] است: {{متن قرآن|هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> در آیه‌ای دیگر از قرار داشتن این افراد در مسیر هدایت الهی [[سخن]] به میان آمده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.</ref>؛ ولی در آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.</ref> [[امید]] شمول هدایت برای آنان مطرح است. که با توجه به [[آیات]] پیشین و [[اهل]] هدایت بودن [[مؤمنان]]، برخی گفته‌اند: مراد از امید هدایت در این آیه، استقرار صفت هدایت برای این افراد و [[پایبندی]] آنان به این ویژگی است.<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۰۲ - ۲۰۳.</ref> برخی نیز آیه را بر ظاهرش حمل کرده و برآن‌اند که چنین تعبیری بدان سبب است که مؤمنان[[خوف]] را بر [[رجاء]] ترجیح دهند و [[اعمال]] خود را سبب [[نجات]] [[قطعی]] خود ندانند.<ref> الکشاف، ج ۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱ - ۱۱.</ref>
[[قرآن کریم]] برای مؤمنانی که [[اهل نماز]] و [[پرداخت زکات]] و [[ایمان به آخرت]] باشند، مایه [[هدایت]] و [[بشارت]] است: {{متن قرآن|هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> در آیه‌ای دیگر از قرار داشتن این افراد در مسیر هدایت الهی [[سخن]] به میان آمده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.</ref>؛ ولی در آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.</ref> [[امید]] شمول هدایت برای آنان مطرح است. که با توجه به [[آیات]] پیشین و [[اهل]] هدایت بودن [[مؤمنان]]، برخی گفته‌اند: مراد از امید هدایت در این آیه، استقرار صفت هدایت برای این افراد و [[پایبندی]] آنان به این ویژگی است.<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۰۲ - ۲۰۳.</ref> برخی نیز آیه را بر ظاهرش حمل کرده و برآن‌اند که چنین تعبیری بدان سبب است که مؤمنان[[خوف]] را بر [[رجاء]] ترجیح دهند و [[اعمال]] خود را سبب [[نجات]] [[قطعی]] خود ندانند<ref>الکشاف، ج ۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱ - ۱۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[همراهی]] و [[یاری]] [[خداوند]] ===
=== [[همراهی]] و [[یاری]] [[خداوند]] ===
خداوند با مؤمنانی که [[اهل]] [[اقامه نماز]] و [[پرداخت زکات]] باشند همراه: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref> و بهترین [[سرپرست]] و [[پشتیبان]] آنان است: {{متن قرآن| فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}<ref>«پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۱۵۷؛ الامثل، ج ۳، ص۶۴۱.</ref>
خداوند با مؤمنانی که [[اهل]] [[اقامه نماز]] و [[پرداخت زکات]] باشند همراه: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref> و بهترین [[سرپرست]] و [[پشتیبان]] آنان است: {{متن قرآن| فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}<ref>«پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۱۵۷؛ الامثل، ج ۳، ص۶۴۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
=== [[رستگاری]]
 
[[قرآن کریم]] تنها [[مؤمنان]] خاص از جمله [[اهل تقوا]] و پرداخت کنندگان [[زکات]] را [[رستگار]] دانسته است: {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref> در آیه‌ای دیگر نیز مؤمنان رستگار کسانی دانسته شده‌اند که دارای [[اعمال صالح]] از جمله پرداخت زکات باشند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«بی‌گمان مؤمنان رستگارند» سوره مؤمنون، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref>«و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۱۷۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۳۱۴؛ نک: المیزان، ج ۱۵، ص۹ - ۱۰.</ref> برخی احتمال داده‌اند که مراد از زکات در این [[آیه تزکیه]] نفس از [[شرک]] و [[آلودگی]] [[گناه]] باشد،<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۹.</ref> چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref> افزون بر [[تفسیر]] نخست، این احتمال نیز هست؛<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۹۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۳۱.</ref> ولی برخی به قرینه ذکر [[نماز]] در آیه یاد شده، مراد از زکات در آیه را تنها انفاق‌های [[مالی]] دانسته‌اند.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۹.</ref>
=== [[رستگاری]]===
[[قرآن کریم]] تنها [[مؤمنان]] خاص از جمله [[اهل تقوا]] و پرداخت کنندگان [[زکات]] را [[رستگار]] دانسته است: {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref> در آیه‌ای دیگر نیز مؤمنان رستگار کسانی دانسته شده‌اند که دارای [[اعمال صالح]] از جمله پرداخت زکات باشند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«بی‌گمان مؤمنان رستگارند» سوره مؤمنون، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref>«و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۱۷۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۳۱۴؛ نک: المیزان، ج ۱۵، ص۹ - ۱۰.</ref> برخی احتمال داده‌اند که مراد از زکات در این [[آیه تزکیه]] نفس از [[شرک]] و [[آلودگی]] [[گناه]] باشد،<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۹.</ref> چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref> افزون بر [[تفسیر]] نخست، این احتمال نیز هست؛<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۹۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۳۱.</ref> ولی برخی به قرینه ذکر [[نماز]] در آیه یاد شده، مراد از زکات در آیه را تنها انفاق‌های [[مالی]] دانسته‌اند<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۹.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[آرامش]] [[ابدی]] ===
=== [[آرامش]] [[ابدی]] ===
مؤمنان [[نیکوکاری]] که [[اهل نماز]] و زکات‌اند در [[قیامت]] [[ترس]] و اندوهی ندارند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>.<ref>نک: جامع البیان، ج ۱، ص۳۵۳ - ۳۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>؛ یعنی درباره آنچه از [[دنیا]] پیش فرستاده یا در دنیا بر جای گذاشته‌اند ترس و اندوهی ندارند. برخی گفته‌اند: درباره [[عاقبت]] و [[آخرت]] خود ترسی نداشته و بر [[دنیایی]] که از دست می‌دهند اندوهی ندارند.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۴.</ref> برخی نیز برآن‌اند که [[نفی]] [[ترس]] و اندوهِ مطلق، زمانی محقق می‌شود که فرد از همه آفت‌ها در [[سلامت]] بوده و به همه [[لذت‌ها]] و آرزوهایش رسیده باشد <ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۲۷.</ref> و این همان [[سعادت ابدی]] است که [[انسان]] در آن [[جاودانه]] می‌ماند.<ref> نک: المیزان، ج ۴، ص۶۱.</ref>
مؤمنان [[نیکوکاری]] که [[اهل نماز]] و زکات‌اند در [[قیامت]] [[ترس]] و اندوهی ندارند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>.<ref>نک: جامع البیان، ج ۱، ص۳۵۳ - ۳۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>؛ یعنی درباره آنچه از [[دنیا]] پیش فرستاده یا در دنیا بر جای گذاشته‌اند ترس و اندوهی ندارند. برخی گفته‌اند: درباره [[عاقبت]] و [[آخرت]] خود ترسی نداشته و بر [[دنیایی]] که از دست می‌دهند اندوهی ندارند.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۴.</ref> برخی نیز برآن‌اند که [[نفی]] [[ترس]] و اندوهِ مطلق، زمانی محقق می‌شود که فرد از همه آفت‌ها در [[سلامت]] بوده و به همه [[لذت‌ها]] و آرزوهایش رسیده باشد <ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۲۷.</ref> و این همان [[سعادت ابدی]] است که [[انسان]] در آن [[جاودانه]] می‌ماند<ref>نک: المیزان، ج ۴، ص۶۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[پاداش اخروی]] ===
=== [[پاداش اخروی]] ===
[[قرآن کریم]] در آیاتی سخن از پاداش اخروی [[مؤمنان]] دارد که از جمله اوصاف آنان [[پرداخت زکات]] است: [[انسان‌ها]] [[پاداش]] همه [[اعمال]] [[خیر]] از جمله زکاتی را که پرداخته‌اند نزد [[خداوند]] می‌یابند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۶۸۶ - ۶۸۷؛ مجمع‌البیان، ج، ص۳۴۸.</ref> و [[خدا]] پاداشی بهتر از عمل آنان<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۲۴ - ۲۲۵.</ref> و افزون بر آن از فضل خود بر آنان می‌افزاید: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد؛ از روزی می‌هراسند که دل‌ها و دیده‌ها در آن زیرورو می‌شوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«تا خداوند آنان را بهتر از آنچه انجام داده‌اند پاداش دهد و با بخشش خویش به آنان پاداشی افزون بخشد؛ و خداوند به هر که بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره نور، آیه ۳۸.</ref> برخی در [[تفسیر آیه]] گفته‌اند: خداوند اعمال آنان را [[خالص]] کرده و [[پاداش]] بهترین عمل را به آنان می‌دهد.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۱۲۹.</ref> در آیه‌ای دیگر از پاداش مؤمنان [[نمازگزار]] و [[معتقد]] به [[معاد]] و زکات‌دهنده با وصف «[[اجر]] [[عظیم]]» یاد شده است: {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> که از جمله مصادیق اجر عظیم، باغ‌های بهشتی است که زیر درختان آن رودهایی روان‌اند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>؛ باغ‌هایی که در آن جاودانه‌اند و آنان از جایگاه‌هایی [[پاک]] در [[بهشت]] عدن بهره‌مندند: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref> ([[جنات عدن]]) پاداش دیگر آنان [[وراثت]] [[ابدی]] بهشت خاص [[فردوس]] <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۱۷۸.</ref> است که از [[برترین]] باغ‌های بهشتی است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref>«و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ}}<ref>«آنانند که میراث برند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«همانان که بهشت را به میراث می‌برند؛ آنان در آن جاودانند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۱۱ - ۱۲.</ref> و [[برتر]] از همه این [[پاداش‌ها]]، [[رضوان الهی]] است که کامیابی بزرگی برای زکات‌دهندگان به شمارمی‌رود: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref> مراد از «[[رضوان]]» در [[آیه]]، [[رضایت الهی]] است و بدان سبب بزرگ‌تر از همه پاداش‌هاست که هیچ پاداشی بی‌رضایت [[خدا]] به دست نمی‌آید،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۸۸.</ref> یا بدان سبب که [[حقیقت]] [[عبودیت]] که [[قرآن]] [[بشر]] را به آن [[دعوت]] کرده، عبودیت [[خداوند]] به سبب [[محبت]] اوست و [[برترین]] [[سعادت]] برای مُحب، جلب [[رضایت]] [[محبوب]] است، نه تلاش در جهت رسیدن به رضایت خود.<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۹.</ref> براساس روایتی از [[پیامبر]] {{صل}}، پس از اعطای [[نعمت‌های بهشتی]] به [[بهشتیان]]، خداوند به آنان می‌گوید: من برتر از این [[نعمت‌ها]] را به شما عطا کرده و آن رضایت من است که پس از آن هرگز از شما ناخشنود نخواهم شد <ref>صحیح البخاری، ج ۷، ص۲۰۰؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص۱۴۴.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیاتی سخن از پاداش اخروی [[مؤمنان]] دارد که از جمله اوصاف آنان [[پرداخت زکات]] است: [[انسان‌ها]] [[پاداش]] همه [[اعمال]] [[خیر]] از جمله زکاتی را که پرداخته‌اند نزد [[خداوند]] می‌یابند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۶۸۶ - ۶۸۷؛ مجمع‌البیان، ج، ص۳۴۸.</ref> و [[خدا]] پاداشی بهتر از عمل آنان<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۲۴ - ۲۲۵.</ref> و افزون بر آن از فضل خود بر آنان می‌افزاید: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد؛ از روزی می‌هراسند که دل‌ها و دیده‌ها در آن زیرورو می‌شوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«تا خداوند آنان را بهتر از آنچه انجام داده‌اند پاداش دهد و با بخشش خویش به آنان پاداشی افزون بخشد؛ و خداوند به هر که بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره نور، آیه ۳۸.</ref> برخی در [[تفسیر آیه]] گفته‌اند: خداوند اعمال آنان را [[خالص]] کرده و [[پاداش]] بهترین عمل را به آنان می‌دهد.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۱۲۹.</ref> در آیه‌ای دیگر از پاداش مؤمنان [[نمازگزار]] و [[معتقد]] به [[معاد]] و زکات‌دهنده با وصف «[[اجر]] [[عظیم]]» یاد شده است: {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> که از جمله مصادیق اجر عظیم، باغ‌های بهشتی است که زیر درختان آن رودهایی روان‌اند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>؛ باغ‌هایی که در آن جاودانه‌اند و آنان از جایگاه‌هایی [[پاک]] در [[بهشت]] عدن بهره‌مندند: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref> ([[جنات عدن]]) پاداش دیگر آنان [[وراثت]] [[ابدی]] بهشت خاص [[فردوس]] <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۱۷۸.</ref> است که از [[برترین]] باغ‌های بهشتی است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref>«و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ}}<ref>«آنانند که میراث برند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«همانان که بهشت را به میراث می‌برند؛ آنان در آن جاودانند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۱۱ - ۱۲.</ref> و [[برتر]] از همه این [[پاداش‌ها]]، [[رضوان الهی]] است که کامیابی بزرگی برای زکات‌دهندگان به شمارمی‌رود: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref> مراد از «[[رضوان]]» در [[آیه]]، [[رضایت الهی]] است و بدان سبب بزرگ‌تر از همه پاداش‌هاست که هیچ پاداشی بی‌رضایت [[خدا]] به دست نمی‌آید،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۸۸.</ref> یا بدان سبب که [[حقیقت]] [[عبودیت]] که [[قرآن]] [[بشر]] را به آن [[دعوت]] کرده، عبودیت [[خداوند]] به سبب [[محبت]] اوست و [[برترین]] [[سعادت]] برای مُحب، جلب [[رضایت]] [[محبوب]] است، نه تلاش در جهت رسیدن به رضایت خود.<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۹.</ref> براساس روایتی از [[پیامبر]] {{صل}}، پس از اعطای [[نعمت‌های بهشتی]] به [[بهشتیان]]، خداوند به آنان می‌گوید: من برتر از این [[نعمت‌ها]] را به شما عطا کرده و آن رضایت من است که پس از آن هرگز از شما ناخشنود نخواهم شد<ref>صحیح البخاری، ج ۷، ص۲۰۰؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص۱۴۴.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص356-362.</ref>


== پیامدهای ترک [[زکات]] ==
== پیامدهای ترک [[زکات]] ==
زکات ندادن و [[بی‌اعتنایی]] به آن، آثار و پیامدهای فراوانی دارد. این پیامدها بیشتر دامنگیر خود مانعان زکات می‌شوند: {{متن قرآن|هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ}}<ref>«هان! این شمایید که فرا خوانده می‌شوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگ‌چشمی می‌ورزند و هر که تنگ‌چشمی بورزد به زیان خود تنگ‌چشمی ورزیده است و خداوند بی‌نیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین می‌گرداند سپس آنان» سوره محمد، آیه ۳۸.</ref> برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:
زکات ندادن و [[بی‌اعتنایی]] به آن، آثار و پیامدهای فراوانی دارد. این پیامدها بیشتر دامنگیر خود مانعان زکات می‌شوند: {{متن قرآن|هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ}}<ref>«هان! این شمایید که فرا خوانده می‌شوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگ‌چشمی می‌ورزند و هر که تنگ‌چشمی بورزد به زیان خود تنگ‌چشمی ورزیده است و خداوند بی‌نیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین می‌گرداند سپس آنان» سوره محمد، آیه ۳۸.</ref> برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:
=== [[کفر]] ===
=== [[کفر]] ===
عدم [[پرداخت زکات]] در صورتی که از سر [[انکار]] [[وجوب]] آن باشد موجب کفر است؛ زیرا وجوب زکات از [[ضروریات دین]] است و [[انکار ضروری دین]] به انکار [[اصول دین]] می‌انجامد. قرآن در آیه {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref> [[کافران]] را در صورت [[پذیرش اسلام]] و برپا داشتن [[نماز]] و پرداخت زکات، [[مسلمان]] شمرده است. مفهوم آیه این است که چنانچه کافران هریک از این سه عمل را نپذیرند بر [[کفر]] خود مانده و از [[مسلمانان]] شمرده نمی‌شوند؛ همچنین کفر منسوب به تارکان [[زکات]] در [[روایات]] نیز بر [[منکران]] [[وجوب]] زکات حمل شده است.
عدم [[پرداخت زکات]] در صورتی که از سر [[انکار]] [[وجوب]] آن باشد موجب کفر است؛ زیرا وجوب زکات از [[ضروریات دین]] است و [[انکار ضروری دین]] به انکار [[اصول دین]] می‌انجامد. قرآن در آیه {{متن قرآن|فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که می‌دانند روشن می‌داریم» سوره توبه، آیه ۱۱.</ref> [[کافران]] را در صورت [[پذیرش اسلام]] و برپا داشتن [[نماز]] و پرداخت زکات، [[مسلمان]] شمرده است. مفهوم آیه این است که چنانچه کافران هریک از این سه عمل را نپذیرند بر [[کفر]] خود مانده و از [[مسلمانان]] شمرده نمی‌شوند؛ همچنین کفر منسوب به تارکان [[زکات]] در [[روایات]] نیز بر [[منکران]] [[وجوب]] زکات حمل شده است<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>.
 
=== [[نفاق]] ===
=== [[نفاق]] ===
ترک زکات از سوی [[مسلمان]] و [[انکار]] آن سبب ایجاد نفاق در [[قلب]] ازسوی [[خداوند]] می‌گردد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.</ref> این [[آیات]] در باره [[ثعلبة بن حاطب]] نازل شدند که افزون بر [[امتناع]] از زکات، اصل آن را نیز انکار کرد <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۸.</ref> و از این‌رو به سبب ترک زکات و [[خلف وعده]] برای همه [[عمر]] به نفاق [[مبتلا]] شد.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۵۰.</ref> شمول این پیامد به دیگر مسلمانان از آن‌روست که هر [[مسلمانی]] با [[پذیرش اسلام]] در واقع با خداوند [[عهد]] کرده که به [[احکام اسلام]] عمل کند، از این‌رو ادعای مسلمانی در ظاهر و انکار [[احکام الهی]] در [[باطن]]، نوعی [[دورویی]] و نفاق است که دامنگیر این دسته از تارکان زکات می‌شود. [[آیه]] {{متن قرآن|الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان می‌دهند و از کار شایسته باز می‌دارند! و (در بخشش) ناخن خشکی می‌ورزند، خداوند را فراموش کرده‌اند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.</ref> که [[منع زکات]] و [[انفاق در راه خدا]] را از ویژگی‌های [[منافقان]] شمرده، مؤید این امر است<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۲۲ - ۲۲۳؛ التبیان، ج ۵، ص۲۵۳.</ref>.
ترک زکات از سوی [[مسلمان]] و [[انکار]] آن سبب ایجاد نفاق در [[قلب]] ازسوی [[خداوند]] می‌گردد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.</ref> این [[آیات]] در باره [[ثعلبة بن حاطب]] نازل شدند که افزون بر [[امتناع]] از زکات، اصل آن را نیز انکار کرد <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۸.</ref> و از این‌رو به سبب ترک زکات و [[خلف وعده]] برای همه [[عمر]] به نفاق [[مبتلا]] شد.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۵۰.</ref> شمول این پیامد به دیگر مسلمانان از آن‌روست که هر [[مسلمانی]] با [[پذیرش اسلام]] در واقع با خداوند [[عهد]] کرده که به [[احکام اسلام]] عمل کند، از این‌رو ادعای مسلمانی در ظاهر و انکار [[احکام الهی]] در [[باطن]]، نوعی [[دورویی]] و نفاق است که دامنگیر این دسته از تارکان زکات می‌شود. [[آیه]] {{متن قرآن|الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان می‌دهند و از کار شایسته باز می‌دارند! و (در بخشش) ناخن خشکی می‌ورزند، خداوند را فراموش کرده‌اند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.</ref> که [[منع زکات]] و [[انفاق در راه خدا]] را از ویژگی‌های [[منافقان]] شمرده، مؤید این امر است<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۲۲ - ۲۲۳؛ التبیان، ج ۵، ص۲۵۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[پشیمانی]] و درخواست بازگشت به [[دنیا]] ===
=== [[پشیمانی]] و درخواست بازگشت به [[دنیا]] ===
برخی [[انسان‌ها]] پس از [[مرگ]] از خداوند می‌خواهند تا آنها را به دنیا بازگرداند تا [[اعمال صالح]] ترک شده را انجام دهند: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ}}<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید!» سوره مؤمنون، آیه ۹۹.</ref>، {{متن قرآن|لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref>«شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۰.</ref>؛ ولی خداوند با شدت این درخواست را رد می‌کند: {{متن قرآن|كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا}} در [[روایات اهل بیت]] {{عم}} تارکان زکات از مصادیق این آیه شمرده شده‌اند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۴.</ref>
برخی [[انسان‌ها]] پس از [[مرگ]] از خداوند می‌خواهند تا آنها را به دنیا بازگرداند تا [[اعمال صالح]] ترک شده را انجام دهند: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ}}<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید!» سوره مؤمنون، آیه ۹۹.</ref>، {{متن قرآن|لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref>«شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۰.</ref>؛ ولی خداوند با شدت این درخواست را رد می‌کند: {{متن قرآن|كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا}} در [[روایات اهل بیت]] {{عم}} تارکان زکات از مصادیق این آیه شمرده شده‌اند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۴.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[عذاب اخروی]] ===
=== [[عذاب اخروی]] ===
در [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> [[مشرکان]] به سبب ترک [[زکات]] و [[انکار]] [[آخرت]] به [[عذاب]] [[تهدید]] شده‌اند. در آیه‌ای دیگر همین تهدید درباره نمازگزارانی آمده که در [[نماز]] [[ریا]] کرده و از دادن «ماعون» خودداری می‌کنند.
در [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> [[مشرکان]] به سبب ترک [[زکات]] و [[انکار]] [[آخرت]] به [[عذاب]] [[تهدید]] شده‌اند. در آیه‌ای دیگر همین تهدید درباره نمازگزارانی آمده که در [[نماز]] [[ریا]] کرده و از دادن «ماعون» خودداری می‌کنند.
خط ۱۰۹: خط ۲۴۳:
در [[روایات]] <ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۹؛ المستدرک، ج ۲، ص۵۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۷.</ref> و کلمات برخی [[مفسران]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص۱۱۵.</ref> یکی از مصادیق «الماعون» [[زکات]] دانسته شده است.
در [[روایات]] <ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۹؛ المستدرک، ج ۲، ص۵۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۷.</ref> و کلمات برخی [[مفسران]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص۱۱۵.</ref> یکی از مصادیق «الماعون» [[زکات]] دانسته شده است.


در آیات {{متن قرآن|مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ}}<ref>«چه شما را به دوزخ درآورد؟» سوره مدثر، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ}}<ref>«گویند: ما از نمازگزاران نبودیم،» سوره مدثر، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref> نیز [[ترک نماز]] و [[اطعام]] [[مساکین]] از اسباب ورود به [[دوزخ]] شمرده شده است. مراد از اطعام مساکین در [[آیه]]، پرداختن زکات و دیگر [[حقوق]] [[واجب]] است.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۸۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۲۱۱؛ الصافی، ج ۵، ص۲۵۱.</ref> در آیاتی دیگر ضمن [[وعید]] مانعان زکات به عذاب دردناک [[الهی]]، از [[مجازات]] آنان در [[جهنم]] با همان اموالی که از [[پرداخت زکات]] آن [[امتناع]] کرده‌اند سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود می‌انباشتید اکنون آنچه را می‌انباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۵.</ref> به این مضمون در روایاتی از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیز اشاره شده است.<ref>مسند احمد، ج ۲، ص۲۶۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۲۴۳.</ref> در روایتی دیگر با استناد به این آیه، ترک زکات از [[گناهان بزرگ]] شمرده شده است؛<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص۵۶۴؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص۲۵۹.</ref> همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و آنان که در آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است تنگ‌چشمی می‌ورزند گمان نبرند که این (کار) برای آنها نیک است بلکه برای آنان بد است؛ به زودی در رستخیز آنچه تنگ‌چشمی کرده‌اند چون طوقی گردنگیرشان می‌گردد و میراث آسمان و زمین از آن خداوند است و خداوند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۰.</ref> [[امتناع]] از پرداختن [[زکات]] را [[شر]] برای مانعان زکات شمرده و اموالی را که از پرداخت آن [[بخل]] ورزیده‌اند، طوق گردن آنان در [[قیامت]] برشمرده است. برپایه روایتی در [[تفسیر]] این آیه، [[خداوند]] در قیامت این [[اموال]] را به اژدهایی از [[آتش]] بدل کرده و بر گردن مانع زکات می‌افکند تا گوشت‌های آنان را بخورد.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۱.</ref> روایاتی دیگر نیز با همین مضمون از [[اهل بیت]] {{عم}} نقل شده‌اند.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۳؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱ - ۲۲.</ref> در آیاتی دیگر [[قرآن کریم]] [[سرنوشت]] [[کافران]] امتناع کننده از زکات <ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.</ref> را گرفتار شدن به [[جهنم]]، در [[غل]] شدن با زنجیرهایی به طول ۷۰ ذراع، [[محروم]] شدن از داشتن [[یاور]] و خوردن چرکابه [[جهنمیان]] دانسته است:{{متن قرآن|خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ إِنَّهُ كَانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَلا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ وَلا طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِينٍ}}<ref>«بگیریدش و به بند آوریدش! سپس در دوزخش افکنید! آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید! بی‌گمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت. و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت، او را امروز در اینجا دوستی نیست، و خوراکی جز چرکاب ندارد» سوره حاقه، آیه ۳۰- ۳۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵ - ۱۱۶.</ref>
در آیات {{متن قرآن|مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ}}<ref>«چه شما را به دوزخ درآورد؟» سوره مدثر، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ}}<ref>«گویند: ما از نمازگزاران نبودیم،» سوره مدثر، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref> نیز [[ترک نماز]] و [[اطعام]] [[مساکین]] از اسباب ورود به [[دوزخ]] شمرده شده است. مراد از اطعام مساکین در [[آیه]]، پرداختن زکات و دیگر [[حقوق]] [[واجب]] است.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۸۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۲۱۱؛ الصافی، ج ۵، ص۲۵۱.</ref> در آیاتی دیگر ضمن [[وعید]] مانعان زکات به عذاب دردناک [[الهی]]، از [[مجازات]] آنان در [[جهنم]] با همان اموالی که از [[پرداخت زکات]] آن [[امتناع]] کرده‌اند سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود می‌انباشتید اکنون آنچه را می‌انباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۵.</ref> به این مضمون در روایاتی از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیز اشاره شده است.<ref>مسند احمد، ج ۲، ص۲۶۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۲۴۳.</ref> در روایتی دیگر با استناد به این آیه، ترک زکات از [[گناهان بزرگ]] شمرده شده است؛<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص۵۶۴؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص۲۵۹.</ref> همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و آنان که در آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است تنگ‌چشمی می‌ورزند گمان نبرند که این (کار) برای آنها نیک است بلکه برای آنان بد است؛ به زودی در رستخیز آنچه تنگ‌چشمی کرده‌اند چون طوقی گردنگیرشان می‌گردد و میراث آسمان و زمین از آن خداوند است و خداوند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۰.</ref> [[امتناع]] از پرداختن [[زکات]] را [[شر]] برای مانعان زکات شمرده و اموالی را که از پرداخت آن [[بخل]] ورزیده‌اند، طوق گردن آنان در [[قیامت]] برشمرده است. برپایه روایتی در [[تفسیر]] این آیه، [[خداوند]] در قیامت این [[اموال]] را به اژدهایی از [[آتش]] بدل کرده و بر گردن مانع زکات می‌افکند تا گوشت‌های آنان را بخورد.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۱.</ref> روایاتی دیگر نیز با همین مضمون از [[اهل بیت]] {{عم}} نقل شده‌اند.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۳؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱ - ۲۲.</ref> در آیاتی دیگر [[قرآن کریم]] [[سرنوشت]] [[کافران]] امتناع کننده از زکات <ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.</ref> را گرفتار شدن به [[جهنم]]، در [[غل]] شدن با زنجیرهایی به طول ۷۰ ذراع، [[محروم]] شدن از داشتن [[یاور]] و خوردن چرکابه [[جهنمیان]] دانسته است:{{متن قرآن|خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ إِنَّهُ كَانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَلا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ وَلا طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِينٍ}}<ref>«بگیریدش و به بند آوریدش! سپس در دوزخش افکنید! آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید! بی‌گمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت. و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت، او را امروز در اینجا دوستی نیست، و خوراکی جز چرکاب ندارد» سوره حاقه، آیه ۳۰- ۳۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵ - ۱۱۶.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص362-365.</ref>


== [[احکام فقهی]] [[زکات]] ==
== [[احکام فقهی]] [[زکات]] ==
[[اسلام]] برای زکات [[قوانین]] و [[احکام]] متعددی [[تشریع]] کرده است که برخی از عمده‌ترین آنها بدین شرح‌اند.
[[اسلام]] برای زکات [[قوانین]] و [[احکام]] متعددی [[تشریع]] کرده است که برخی از عمده‌ترین آنها بدین شرح‌اند.
=== [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] ===
=== [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] ===
به نظر [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] پرداخت زکات [[واجب]] است. مستند وجوب، آیاتی‌اند که در آنها به پرداخت زکات [[فرمان]] داده شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref> مانند آیه {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>؛ نیز [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به [[گرفتن زکات]] [[اموال]] [[مردم]] [[فرمان]] داده است<ref> الاقناع، ج ۱، ص۱۹۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> که [[مشرکان]] را به جهت ندادن [[زکات]] [[تهدید]] کرده است<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref>. افزون بر این، به آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> که [[مسلمانان]] را به پرداخت [[حق]] محصولات [[کشاورزی]] و [[باغی]] فرمان داده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> که مسلمانان را به [[انفاق]] از آنچه کسب کرده یا [[خداوند]] از [[زمین]] برایشان خارج کرده، سفارش کرده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> که جمع‌کنندگان طلا و نقره و [[امتناع]] کنندگان از انفاق از آنها را به [[عذاب الهی]] تهدید کرده است نیز بر [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] برخی اموال استناد شده است.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۶.</ref> افزون بر [[آیات قرآن]]، به روایاتی از پیامبر اکرم {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} نیز بر وجوب [[استدلال]] شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳ - ۴۳۴.</ref> مانند روایتی که [[پیامبر]] به [[معاذ]] هنگام رفتن به [[یمن]] فرمان داد که به [[فرمان خدا]] [[زکات]] را از [[ثروتمندان]] آنها گرفته و به [[فقیران]] بپردازد.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۰۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۳۸.</ref> و روایتی که در آن پیامبر {{صل}} از وجوب زکات بر مردم همچون [[نماز]] یاد کرد؛<ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴.</ref> نیز روایاتی که در آنها از [[تشریع]] وجوب زکات همراه نماز یاد شده <ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳.</ref> و نماز بدون زکات، نامقبول دانسته شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.</ref> و [[احادیث]] بیانگر [[ملعون]] بودن [[اموال زکات]] نداده <ref> الکافی، ج ۲، ص۲۵۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۳.</ref> و [[تهدید]] مانعان [[زکات]] به [[عذاب الهی]].<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۵ - ۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۹؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۱۱.</ref> به [[اجماع]] [[مسلمانان]] نیز بر [[وجوب]] زکات [[استدلال]] شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref>
به نظر [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] پرداخت زکات [[واجب]] است. مستند وجوب، آیاتی‌اند که در آنها به پرداخت زکات [[فرمان]] داده شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref> مانند آیه {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>؛ نیز [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به [[گرفتن زکات]] [[اموال]] [[مردم]] [[فرمان]] داده است<ref> الاقناع، ج ۱، ص۱۹۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> که [[مشرکان]] را به جهت ندادن [[زکات]] [[تهدید]] کرده است<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref>. افزون بر این، به آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> که [[مسلمانان]] را به پرداخت [[حق]] محصولات [[کشاورزی]] و [[باغی]] فرمان داده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> که مسلمانان را به [[انفاق]] از آنچه کسب کرده یا [[خداوند]] از [[زمین]] برایشان خارج کرده، سفارش کرده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> که جمع‌کنندگان طلا و نقره و [[امتناع]] کنندگان از انفاق از آنها را به [[عذاب الهی]] تهدید کرده است نیز بر [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] برخی اموال استناد شده است.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۶.</ref> افزون بر [[آیات قرآن]]، به روایاتی از پیامبر اکرم {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} نیز بر وجوب [[استدلال]] شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳ - ۴۳۴.</ref> مانند روایتی که [[پیامبر]] به [[معاذ]] هنگام رفتن به [[یمن]] فرمان داد که به [[فرمان خدا]] [[زکات]] را از [[ثروتمندان]] آنها گرفته و به [[فقیران]] بپردازد.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۰۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۳۸.</ref> و روایتی که در آن پیامبر {{صل}} از وجوب زکات بر مردم همچون [[نماز]] یاد کرد؛<ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴.</ref> نیز روایاتی که در آنها از [[تشریع]] وجوب زکات همراه نماز یاد شده <ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳.</ref> و نماز بدون زکات، نامقبول دانسته شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.</ref> و [[احادیث]] بیانگر [[ملعون]] بودن [[اموال زکات]] نداده <ref> الکافی، ج ۲، ص۲۵۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۳.</ref> و [[تهدید]] مانعان [[زکات]] به [[عذاب الهی]].<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۵ - ۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۹؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۱۱.</ref> به [[اجماع]] [[مسلمانان]] نیز بر [[وجوب]] زکات [[استدلال]] شده است<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== شرایط وجوب [[پرداخت زکات]] ===
=== شرایط وجوب [[پرداخت زکات]] ===
وجوب پرداختن زکات، شرایطی دارد:
وجوب پرداختن زکات، شرایطی دارد:
خط ۱۲۰: خط ۲۵۵:
# [[عقل]]: برپایه این شرط، در [[مال]] [[مجنون]] زکات واجب نیست.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۵؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛المغنی، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> دلیل این دو شرط به نظر برخی آن است که [[فرمان]] به زکات در [[قرآن]] و [[سنت]]، ویژه [[مکلفان]] است و به طفل و مجنون تعلق نمی‌گیرد. افزون بر این، [[زکات]] عبادتی است نیازمند [[نیت]] و طفل و مجنون از [[نیّت]] معذورند.<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۸۶؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۳ - ۱۵۴.</ref> برخی دیگر [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را دلیل عدم وجوب زکات بر مجنون دانسته‌اند؛ با این استدلال که در این آیه علت [[گرفتن زکات]] [[تطهیر]] زکات دهندگان از [[گناهان]] دانسته شده و نامکلفان گناهی ندارند تا به این وسیله تطهیر شوند.<ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> در این باره به [[روایات]]، مانند [[حدیث]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که در آن از [[مکلف]] نبودن چند گروه از جمله طفل و مجنون[[سخن]] به میان آمده <ref> الخصال، ص۴۱۷؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۶۵۹.</ref> نیز استناد شده است؛<ref> المغنی، ج ۲، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۱.</ref> ولی برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۰؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۴ - ۱۵.</ref> و [[اهل سنت]] <ref>المدونة الکبری، ج ۱، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ المغنی، ج، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۱.</ref> با استناد به عموم [[آیه]] <ref>مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵.</ref> {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> و برخی [[روایات]]، [[زکات]] را در برخی [[اموال]] طفل و [[مجنون]] از جمله غلاّت و حیوانات سه‌گانه [[واجب]] شمرده و برآن‌اند که [[اخراج]] [[زکات]] این اموال بر [[ولیّ]] طفل و مجنون واجب است. برخی از [[فقهای شیعه]] <ref>نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۱؛ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۹.</ref> و بسیاری از فقیهان اهل سنت <ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۶، ۳۳۰؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹.</ref> با استناد به روایاتی، زکات را در همه اموال نه گانه طفل یا طفل و مجنون واجب شمرده و بر آن‌اند که ولیّ آن دو باید زکات اموال آنان را بپردازد.
# [[عقل]]: برپایه این شرط، در [[مال]] [[مجنون]] زکات واجب نیست.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۵؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛المغنی، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> دلیل این دو شرط به نظر برخی آن است که [[فرمان]] به زکات در [[قرآن]] و [[سنت]]، ویژه [[مکلفان]] است و به طفل و مجنون تعلق نمی‌گیرد. افزون بر این، [[زکات]] عبادتی است نیازمند [[نیت]] و طفل و مجنون از [[نیّت]] معذورند.<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۸۶؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۳ - ۱۵۴.</ref> برخی دیگر [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را دلیل عدم وجوب زکات بر مجنون دانسته‌اند؛ با این استدلال که در این آیه علت [[گرفتن زکات]] [[تطهیر]] زکات دهندگان از [[گناهان]] دانسته شده و نامکلفان گناهی ندارند تا به این وسیله تطهیر شوند.<ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> در این باره به [[روایات]]، مانند [[حدیث]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که در آن از [[مکلف]] نبودن چند گروه از جمله طفل و مجنون[[سخن]] به میان آمده <ref> الخصال، ص۴۱۷؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۶۵۹.</ref> نیز استناد شده است؛<ref> المغنی، ج ۲، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۱.</ref> ولی برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۰؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۴ - ۱۵.</ref> و [[اهل سنت]] <ref>المدونة الکبری، ج ۱، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ المغنی، ج، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۱.</ref> با استناد به عموم [[آیه]] <ref>مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵.</ref> {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> و برخی [[روایات]]، [[زکات]] را در برخی [[اموال]] طفل و [[مجنون]] از جمله غلاّت و حیوانات سه‌گانه [[واجب]] شمرده و برآن‌اند که [[اخراج]] [[زکات]] این اموال بر [[ولیّ]] طفل و مجنون واجب است. برخی از [[فقهای شیعه]] <ref>نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۱؛ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۹.</ref> و بسیاری از فقیهان اهل سنت <ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۶، ۳۳۰؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹.</ref> با استناد به روایاتی، زکات را در همه اموال نه گانه طفل یا طفل و مجنون واجب شمرده و بر آن‌اند که ولیّ آن دو باید زکات اموال آنان را بپردازد.
# [[حریت]]: زکات دادن بر برده واجب نیست،<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۴.</ref> زیرا برده مالک چیزی نیست: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟ سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«برای شما از خودتان مثلی آورده است: آیا از برده‌هاتان، میان آنچه روزیتان کرده‌ایم، شریک‌هایی دارید که در آن با آنان برابر باشید، از آنان همان‌گونه بهراسید که از همدیگر می‌هراسید؟ بدین‌گونه ما آیات را برای کسانی که خرد می‌ورزند روشن می‌داریم» سوره روم، آیه ۲۸.</ref>.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶.</ref>
# [[حریت]]: زکات دادن بر برده واجب نیست،<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۴.</ref> زیرا برده مالک چیزی نیست: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟ سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«برای شما از خودتان مثلی آورده است: آیا از برده‌هاتان، میان آنچه روزیتان کرده‌ایم، شریک‌هایی دارید که در آن با آنان برابر باشید، از آنان همان‌گونه بهراسید که از همدیگر می‌هراسید؟ بدین‌گونه ما آیات را برای کسانی که خرد می‌ورزند روشن می‌داریم» سوره روم، آیه ۲۸.</ref>.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶.</ref>
# [[اسلام]]: بسیاری از [[فقهای اهل سنت]]، اسلام را شرط تعلق [[تکلیف]] دانسته<ref>الاقناع، ج۱، ص۱۹۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۱۹۴؛ حاشیة رد المحتار، ج ۲، ص۵۰۳ - ۵۰۴.</ref> و گفته‌اند که [[پرداخت زکات]] بر [[کافران]] واجب نیست،<ref>المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> زیرا آنان به [[حقوقی]] همچون زکات که از ابتدا به آن ملتزم نشده‌اند [[مکلف]] نیستند؛<ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> اما به نظر فقیهان شیعه <ref>الخلاف، ج۲، ص۸۳؛ جواهرالکلام، ج۱۵، ص۶۱.</ref> و برخی از فقهای اهل سنت <ref> کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> زکات بر [[کافران]] نیز [[واجب]] است؛ زیرا آنان همانند [[مسلمانان]] به [[فروع دین اسلام]] از جمله [[زکات]] مکلف‌اند.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ مواهب الجلیل، ج ۳، ص۴۲۵؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> مستند این امر عموم آیاتی است که همه [[انسان‌ها]] را به [[عبادت خدا]] [[مکلف]] کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref> و [[آیات]] [[وجوب]] زکات که عام بوده و کافران را نیز در بر می‌گیرد و نیز آیات {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى}}<ref>«نه (حق را) راست دانست و نه نماز گزارد» سوره قیامه، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى}}<ref>«ولی دروغ شمرد و روی گرداند» سوره قیامه، آیه ۳۲.</ref> که به طور خاص [[مشرکان]] را به جهت ندادن زکات [[تهدید]] کرده است؛<ref>الخلاف، ج ۲، ص۸۳؛ غنائم الایام، ج ۴، ص۵۱ - ۵۲؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱.</ref> ولی [[پیروان]] این دیدگاه، افزوده‌اند: در صورت پرداختن زکات، عمل آنان صحیح و پذیرفته نیست؛ زیرا پرداختن زکات، مشروط به [[قصد قربت]] بوده و این [[نیت]] از [[کافر]] محقق نمی‌شود؛<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۹۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳.</ref> اما در صورت [[اسلام آوردن]] کافران، به نظر بسیاری از [[فقیهان]]، [[زکات]] [[اموال]] [[زمان]] [[کفر]] آنان ساقط بوده و پرداخت آن واجب نیست.<ref> مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ الروضة البهیه، ج ۲، ص۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> دلیل برخی بر [[سقوط]] این [[تکلیف]]، [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref> است که از [[آمرزش]] و [[بخشایش]] گذشته کافران در صورت [[پذیرش اسلام]] [[سخن]] گفته است<ref>جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱ - ۶۲.</ref> و نیز [[روایت]] [[پیامبر]] {{صل}} که [[اسلام]] را سبب محو و پوشاندن گذشته فرد شمرده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۴۰؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref> ولی برخی از [[فقها]] [[ادله]] یاد شده را [[ضعیف]] شمرده، و برآن‌اند که با پذیرش اسلام، زکات از کافر نسبت به اموال زمان کفر ساقط نمی‌گردد.<ref>مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref>
# [[اسلام]]: بسیاری از [[فقهای اهل سنت]]، اسلام را شرط تعلق [[تکلیف]] دانسته<ref>الاقناع، ج۱، ص۱۹۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۱۹۴؛ حاشیة رد المحتار، ج ۲، ص۵۰۳ - ۵۰۴.</ref> و گفته‌اند که [[پرداخت زکات]] بر [[کافران]] واجب نیست،<ref>المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> زیرا آنان به [[حقوقی]] همچون زکات که از ابتدا به آن ملتزم نشده‌اند [[مکلف]] نیستند؛<ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> اما به نظر فقیهان شیعه <ref>الخلاف، ج۲، ص۸۳؛ جواهرالکلام، ج۱۵، ص۶۱.</ref> و برخی از فقهای اهل سنت <ref> کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> زکات بر [[کافران]] نیز [[واجب]] است؛ زیرا آنان همانند [[مسلمانان]] به [[فروع دین اسلام]] از جمله [[زکات]] مکلف‌اند.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ مواهب الجلیل، ج ۳، ص۴۲۵؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> مستند این امر عموم آیاتی است که همه [[انسان‌ها]] را به [[عبادت خدا]] [[مکلف]] کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref> و [[آیات]] [[وجوب]] زکات که عام بوده و کافران را نیز در بر می‌گیرد و نیز آیات {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى}}<ref>«نه (حق را) راست دانست و نه نماز گزارد» سوره قیامه، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى}}<ref>«ولی دروغ شمرد و روی گرداند» سوره قیامه، آیه ۳۲.</ref> که به طور خاص [[مشرکان]] را به جهت ندادن زکات [[تهدید]] کرده است؛<ref>الخلاف، ج ۲، ص۸۳؛ غنائم الایام، ج ۴، ص۵۱ - ۵۲؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱.</ref> ولی [[پیروان]] این دیدگاه، افزوده‌اند: در صورت پرداختن زکات، عمل آنان صحیح و پذیرفته نیست؛ زیرا پرداختن زکات، مشروط به [[قصد قربت]] بوده و این [[نیت]] از [[کافر]] محقق نمی‌شود؛<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۹۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳.</ref> اما در صورت [[اسلام آوردن]] کافران، به نظر بسیاری از [[فقیهان]]، [[زکات]] [[اموال]] [[زمان]] [[کفر]] آنان ساقط بوده و پرداخت آن واجب نیست.<ref> مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ الروضة البهیه، ج ۲، ص۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> دلیل برخی بر [[سقوط]] این [[تکلیف]]، [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref> است که از [[آمرزش]] و [[بخشایش]] گذشته کافران در صورت [[پذیرش اسلام]] [[سخن]] گفته است<ref>جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱ - ۶۲.</ref> و نیز [[روایت]] [[پیامبر]] {{صل}} که [[اسلام]] را سبب محو و پوشاندن گذشته فرد شمرده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۴۰؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref> ولی برخی از [[فقها]] [[ادله]] یاد شده را [[ضعیف]] شمرده، و برآن‌اند که با پذیرش اسلام، زکات از کافر نسبت به اموال زمان کفر ساقط نمی‌گردد<ref>مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[نیت]] در [[پرداخت زکات]] ===
=== [[نیت]] در [[پرداخت زکات]] ===
به نظر [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> و بیشتر [[فقهای اهل سنت]] <ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref> نیت در پرداخت زکات، [[واجب]] است؛ یعنی پرداخت کننده باید [[قصد قربت]] داشته باشد.<ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷ - ۳۲۸؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> دلیل [[وجوب]] نیت به نظر برخی، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref> است که از [[لزوم]] قصد قربت در [[عبادات]] [[سخن]] به میان آورده است. و [[زکات]] نیز از عبادات است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref> و آیه {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> که از قصد قربت در پرداختن زکات یاد کرده است<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۲۳.</ref>؛ نیز روایاتی که پذیرش همه [[اعمال]] را در گرو نیت آنها دانسته است <ref>بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۰؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref>. در مقابل، برخی از فقهای اهل سنت[[زکات]] را نوعی دَیْن دانسته و برآن‌اند که در پرداخت آن [[نیّت]] و قصد قربت لازم نیست <ref>المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref>. افزون بر قصد قربت، زکات دهنده باید معین کند که آنچه [[انفاق]] می‌کند زکات [[مال]] است یا زکات فطره و واجب است یا [[مستحب]].<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷-۳۲۸؛ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹.</ref>
به نظر [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> و بیشتر [[فقهای اهل سنت]] <ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref> نیت در پرداخت زکات، [[واجب]] است؛ یعنی پرداخت کننده باید [[قصد قربت]] داشته باشد.<ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷ - ۳۲۸؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> دلیل [[وجوب]] نیت به نظر برخی، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref> است که از [[لزوم]] قصد قربت در [[عبادات]] [[سخن]] به میان آورده است. و [[زکات]] نیز از عبادات است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref> و آیه {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> که از قصد قربت در پرداختن زکات یاد کرده است<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۲۳.</ref>؛ نیز روایاتی که پذیرش همه [[اعمال]] را در گرو نیت آنها دانسته است <ref>بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۰؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref>. در مقابل، برخی از فقهای اهل سنت[[زکات]] را نوعی دَیْن دانسته و برآن‌اند که در پرداخت آن [[نیّت]] و قصد قربت لازم نیست <ref>المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref>. افزون بر قصد قربت، زکات دهنده باید معین کند که آنچه [[انفاق]] می‌کند زکات [[مال]] است یا زکات فطره و واجب است یا [[مستحب]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷-۳۲۸؛ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== متعلق زکات ===
=== متعلق زکات ===
[[قرآن کریم]] در بیشتر [[آیات]] مربوط به زکات از متعلق آن به طور کلی یاد کرده است؛ از جمله در آیه {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را [[مأمور]] کرده است تا زکات [[اموال]] [[مردم]] را دریافت کند: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}. در آیه‌ای دیگر به [[مؤمنان]] [[فرمان]] داده است تا از اموال [[پاک]] خود وآنچه [[خداوند]] برای آنان از [[زمین]] خارج کرده انفاق کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> مراد از [[انفاق]] در [[آیه]] به نظر [[مفسران]]، [[زکات]] [[واجب]] یا واجب و [[مستحب]] است.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۵؛ التبیان، ج ۲، ص۳۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۶۵.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> از [[تهدید]] [[امتناع]] کنندگان از انفاق طلا و نقره سخن به میان آمده است. بسیاری مراد از انفاق طلا و نقره را [[پرداخت زکات]] این دو [[مال]] دانسته‌اند.<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۱۳، ص۱۳۷؛ الانتصار، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۷.</ref> این [[تفسیر]] در [[روایات]] نیز آمده است.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۱۱؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۳۷۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۰.</ref> در آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> نیز از برخی میوه‌ها و محصولات زراعی یاد شده و از پرداخت [[حق]] این محصولات در هنگام جمع‌آوری آنها سخن به میان آمده است که بسیاری از مفسران و [[فقیهان]] [[اهل سنت]] <ref>جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ المجموع، ج ۵، ص۵۷۱ - ۵۷۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۹۹.</ref> مراد از این حق را [[زکات]] واجب دانسته‌اند؛ ولی فقیهان <ref>المقنعه، ص۲۶۲؛ الانتصار، ص۲۰۷ - ۲۰۸؛ الخلاف، ج ۲، ص۵ - ۶.</ref> و مفسران [[امامیه]] با استناد به [[روایات اهل بیت]] {{عم}} <ref> التبیان، ج ۴، ص۲۹۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۱۷۷ - ۱۷۸.</ref> و برخی از [[فقهای اهل سنت]] <ref> نک: المجموع، ج ۵، ص۵۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۲۱۳؛ الشرح الکبیر، ج ۲، ص۵۴۹.</ref> آن را به حق واجب یا مستحب به جز زکات تفسیر کرده‌اند.
[[قرآن کریم]] در بیشتر [[آیات]] مربوط به زکات از متعلق آن به طور کلی یاد کرده است؛ از جمله در آیه {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را [[مأمور]] کرده است تا زکات [[اموال]] [[مردم]] را دریافت کند: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}. در آیه‌ای دیگر به [[مؤمنان]] [[فرمان]] داده است تا از اموال [[پاک]] خود وآنچه [[خداوند]] برای آنان از [[زمین]] خارج کرده انفاق کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> مراد از [[انفاق]] در [[آیه]] به نظر [[مفسران]]، [[زکات]] [[واجب]] یا واجب و [[مستحب]] است.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۵؛ التبیان، ج ۲، ص۳۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۶۵.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> از [[تهدید]] [[امتناع]] کنندگان از انفاق طلا و نقره سخن به میان آمده است. بسیاری مراد از انفاق طلا و نقره را [[پرداخت زکات]] این دو [[مال]] دانسته‌اند.<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۱۳، ص۱۳۷؛ الانتصار، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۷.</ref> این [[تفسیر]] در [[روایات]] نیز آمده است.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۱۱؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۳۷۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۰.</ref> در آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> نیز از برخی میوه‌ها و محصولات زراعی یاد شده و از پرداخت [[حق]] این محصولات در هنگام جمع‌آوری آنها سخن به میان آمده است که بسیاری از مفسران و [[فقیهان]] [[اهل سنت]] <ref>جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ المجموع، ج ۵، ص۵۷۱ - ۵۷۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۹۹.</ref> مراد از این حق را [[زکات]] واجب دانسته‌اند؛ ولی فقیهان <ref>المقنعه، ص۲۶۲؛ الانتصار، ص۲۰۷ - ۲۰۸؛ الخلاف، ج ۲، ص۵ - ۶.</ref> و مفسران [[امامیه]] با استناد به [[روایات اهل بیت]] {{عم}} <ref> التبیان، ج ۴، ص۲۹۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۱۷۷ - ۱۷۸.</ref> و برخی از [[فقهای اهل سنت]] <ref> نک: المجموع، ج ۵، ص۵۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۲۱۳؛ الشرح الکبیر، ج ۲، ص۵۴۹.</ref> آن را به حق واجب یا مستحب به جز زکات تفسیر کرده‌اند.
خط ۱۳۲: خط ۲۶۹:
# [[اموال]] [[تجاری]]: اموال تجاری اموالی‌اند که با معاوضه، [[ملک]] شخص شده و وی قصد [[تجارت]] با آنها را دارد،<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴۴؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۴۲.</ref> یا اموالی که به قصد [[سود]] معاوضه می‌گردد.<ref>مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷.</ref> نظر مشهور فقیهان امامیه آن است که [[پرداخت زکات]] در اموال تجاری مستحب است نه واجب.<ref>الخلاف، ج ۲، ص۹۱؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۰۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۹۱ - ۱۹۲.</ref> دلیل این حکم، [[اصل برائت]] و نیز [[عفو]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[زکات]] در غیر موارد نه‌گانه و نیز [[روایات]] متعددی از [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>الخلاف، ج ۲، ص۹۳؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref> است که [[ادله]] عام [[وجوب]] زکات در [[اموال]] را تخصیص می‌زنند.<ref>الانتصار، ص۲۱۱ - ۲۱۴.</ref> در برابر، [[فقیهان]] [[اهل سنت]] <ref>الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۶۶.</ref> و شماری از فقیهان [[امامیه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴؛ الفتاوی المیسره، ص۲۲۰.</ref>زکات را در اموال [[تجاری]] [[واجب]] شمرده‌اند. دلیل وجوب به نظر [[فقهای اهل سنت]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> است که [[مؤمنان]] را به [[انفاق]] از اموال [[پاک]] کسب شده [[فرمان]] داده است. با این [[استدلال]] که مراد از «ماکَسَبتُم» اموال تجاری است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۲؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷.</ref> برخی افزون بر آیه مذکور، [[آیات]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا می‌روند» سوره معارج، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا}}<ref>«پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.</ref> را نیز دلیل وجوب زکات در اموال تجاری شمرده‌اند؛ با این توضیح که آیات یادشده بر وجوب [[پرداخت زکات]] در همه اموال دلالت دارند و دلیلی نیست که اموال تجاری را از این عموم استثنا کرده باشد.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۱۵ - ۳۱۶.</ref> به روایاتی از [[پیامبر]] و [[صحابه]] نیز استناد شده است.<ref>مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷؛ فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۱۷ - ۳۱۸.</ref> دلیل برخی از فقیهان امامیه بر وجوب پرداخت زکات در اموال تجاری، [[روایات اهل بیت]] {{عم}} است <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۱ - ۲۱۲؛ الحدائق، ج ۱، ص۱۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۷۰.</ref> که این روایات از سوی دیگر فقیهان امامیه بر [[استحباب]] حمل شده‌اند.<ref>نک: تهذیب، ج ۴، ص۷۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۰ - ۲۱۲.</ref>
# [[اموال]] [[تجاری]]: اموال تجاری اموالی‌اند که با معاوضه، [[ملک]] شخص شده و وی قصد [[تجارت]] با آنها را دارد،<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴۴؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۴۲.</ref> یا اموالی که به قصد [[سود]] معاوضه می‌گردد.<ref>مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷.</ref> نظر مشهور فقیهان امامیه آن است که [[پرداخت زکات]] در اموال تجاری مستحب است نه واجب.<ref>الخلاف، ج ۲، ص۹۱؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۰۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۹۱ - ۱۹۲.</ref> دلیل این حکم، [[اصل برائت]] و نیز [[عفو]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[زکات]] در غیر موارد نه‌گانه و نیز [[روایات]] متعددی از [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>الخلاف، ج ۲، ص۹۳؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref> است که [[ادله]] عام [[وجوب]] زکات در [[اموال]] را تخصیص می‌زنند.<ref>الانتصار، ص۲۱۱ - ۲۱۴.</ref> در برابر، [[فقیهان]] [[اهل سنت]] <ref>الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۶۶.</ref> و شماری از فقیهان [[امامیه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴؛ الفتاوی المیسره، ص۲۲۰.</ref>زکات را در اموال [[تجاری]] [[واجب]] شمرده‌اند. دلیل وجوب به نظر [[فقهای اهل سنت]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> است که [[مؤمنان]] را به [[انفاق]] از اموال [[پاک]] کسب شده [[فرمان]] داده است. با این [[استدلال]] که مراد از «ماکَسَبتُم» اموال تجاری است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۲؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷.</ref> برخی افزون بر آیه مذکور، [[آیات]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا می‌روند» سوره معارج، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا}}<ref>«پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.</ref> را نیز دلیل وجوب زکات در اموال تجاری شمرده‌اند؛ با این توضیح که آیات یادشده بر وجوب [[پرداخت زکات]] در همه اموال دلالت دارند و دلیلی نیست که اموال تجاری را از این عموم استثنا کرده باشد.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۱۵ - ۳۱۶.</ref> به روایاتی از [[پیامبر]] و [[صحابه]] نیز استناد شده است.<ref>مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷؛ فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۱۷ - ۳۱۸.</ref> دلیل برخی از فقیهان امامیه بر وجوب پرداخت زکات در اموال تجاری، [[روایات اهل بیت]] {{عم}} است <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۱ - ۲۱۲؛ الحدائق، ج ۱، ص۱۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۷۰.</ref> که این روایات از سوی دیگر فقیهان امامیه بر [[استحباب]] حمل شده‌اند.<ref>نک: تهذیب، ج ۴، ص۷۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۰ - ۲۱۲.</ref>
# [[معدن]]: معدن به آنچه [[خدا]] در [[زمین]] [[آفریده]] و استخراج آن نیاز به کار و [[تصفیه]] دارد یا به هر چیز قیمتی گفته می‌شود که از زمین استخراج می‌شود.<ref>القاموس الفقهی، ص۲۴۴ - ۲۴۵.</ref> برخی از [[فقهای اهل سنت]] برآن‌اند که افزون بر طلا و نقره، در دیگر مواد معدنی همانند آهن، مس، روی، نفت و گوگرد نیز [[پرداخت زکات]] [[واجب]] است. دلیل [[وجوب]] به نظر اینان [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> است که [[مسلمانان]] را به [[انفاق]] از آنچه از [[زمین]] خارج می‌شود [[فرمان]] داده است. و [[معدن]] نیز از زمین خارج می‌شود؛<ref>نک: المغنی، ج ۲، ص۶۱۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۶۲.</ref> اما [[فقیهان]] [[امامیه]] و برخی از فقیهان [[اهل سنت]] در معدن تنها [[خمس]] را واجب می‌دانند.<ref>الخلاف، ج ۲، ص۱۱۶ - ۱۱۷؛ المبسوط، سرخسی، ج ۲، ص۲۱۱؛ المغنی، ج ۲، ص۶۱۸ - ۶۱۹.</ref>
# [[معدن]]: معدن به آنچه [[خدا]] در [[زمین]] [[آفریده]] و استخراج آن نیاز به کار و [[تصفیه]] دارد یا به هر چیز قیمتی گفته می‌شود که از زمین استخراج می‌شود.<ref>القاموس الفقهی، ص۲۴۴ - ۲۴۵.</ref> برخی از [[فقهای اهل سنت]] برآن‌اند که افزون بر طلا و نقره، در دیگر مواد معدنی همانند آهن، مس، روی، نفت و گوگرد نیز [[پرداخت زکات]] [[واجب]] است. دلیل [[وجوب]] به نظر اینان [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> است که [[مسلمانان]] را به [[انفاق]] از آنچه از [[زمین]] خارج می‌شود [[فرمان]] داده است. و [[معدن]] نیز از زمین خارج می‌شود؛<ref>نک: المغنی، ج ۲، ص۶۱۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۶۲.</ref> اما [[فقیهان]] [[امامیه]] و برخی از فقیهان [[اهل سنت]] در معدن تنها [[خمس]] را واجب می‌دانند.<ref>الخلاف، ج ۲، ص۱۱۶ - ۱۱۷؛ المبسوط، سرخسی، ج ۲، ص۲۱۱؛ المغنی، ج ۲، ص۶۱۸ - ۶۱۹.</ref>
# مستغلات و [[اموال]] دیگر: مستغلات بر اموالی که بیشتر از نما و [[سود]] آن استفاده می‌شود اطلاق می‌گردد؛ همچون مزرعه‌ها، کارخانجات، منازل اجاره‌ای، حمام‌ها و وسایل حمل و نقل.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۵۸ - ۴۵۹؛ تحلیل نظری زکات، ص۱۳۱.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت و [[شیعه]] [[زکات]] را در همه اموال از جمله مستغلات واجب شمرده‌اند.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۵۸؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۴۷؛ نیز نک: منابع فقه، ص۷۸ - ۸۵.</ref> دلیل برخی از اینان [[آیات]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|ٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> است که زکات و حقی معلوم برای [[فقیران]] در اموال [[انسان]] قرار داده است و نیز روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که مسلمانان را به پرداختن زکات اموال فرمان داده است.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۶۰ - ۴۶۱.</ref> برخی نیز گفته‌اند: [[حکمت]] وجوب زکات در اموال ([[رشد]] [[مال]]) و نیز [[حکمت]] [[تشریع]] [[زکات]] ([[پاک]] شدن نفس و مال افراد و رفع نیاز فقیران) نیز در این اموال وجود دارد، از این‌رو زکات در آنها نیز واجب است.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۶۱.</ref> برخی از فقیهان معاصر امامیه، افزون بر حکمت یاد شده، عمومات آیات انفاق و زکات را دلیل دیگری بر وجوب [[زکات]] در دارایی‌های [[انسان]] شمرده‌اند.<ref> منابع فقه، ص۷۸ - ۸۵.</ref> در مقابل این دیدگاه، برخی از [[فقهای اهل سنت]] [[زکات]] را در این [[اموال]] [[واجب]] ندانسته‌اند.<ref>بدائع الصنائع، ج ۵، ص۸۶؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۴۷.</ref> مشهور [[فقهای شیعه]] نیز زکات را در این اموال [[مستحب]] شمرده‌اند.<ref>ذخیرة المعاد، ج ۱، ق ۳، ص۴۵۱؛ مستند الشیعه، ج، ص۲۳۹ - ۲۴۰؛ العروة الوثقی، ج ۴، ص۹۷.</ref>
# مستغلات و [[اموال]] دیگر: مستغلات بر اموالی که بیشتر از نما و [[سود]] آن استفاده می‌شود اطلاق می‌گردد؛ همچون مزرعه‌ها، کارخانجات، منازل اجاره‌ای، حمام‌ها و وسایل حمل و نقل.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۵۸ - ۴۵۹؛ تحلیل نظری زکات، ص۱۳۱.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت و [[شیعه]] [[زکات]] را در همه اموال از جمله مستغلات واجب شمرده‌اند.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۵۸؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۴۷؛ نیز نک: منابع فقه، ص۷۸ - ۸۵.</ref> دلیل برخی از اینان [[آیات]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|ٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> است که زکات و حقی معلوم برای [[فقیران]] در اموال [[انسان]] قرار داده است و نیز روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که مسلمانان را به پرداختن زکات اموال فرمان داده است.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۶۰ - ۴۶۱.</ref> برخی نیز گفته‌اند: [[حکمت]] وجوب زکات در اموال ([[رشد]] [[مال]]) و نیز [[حکمت]] [[تشریع]] [[زکات]] ([[پاک]] شدن نفس و مال افراد و رفع نیاز فقیران) نیز در این اموال وجود دارد، از این‌رو زکات در آنها نیز واجب است.<ref>فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۶۱.</ref> برخی از فقیهان معاصر امامیه، افزون بر حکمت یاد شده، عمومات آیات انفاق و زکات را دلیل دیگری بر وجوب [[زکات]] در دارایی‌های [[انسان]] شمرده‌اند.<ref> منابع فقه، ص۷۸ - ۸۵.</ref> در مقابل این دیدگاه، برخی از [[فقهای اهل سنت]] [[زکات]] را در این [[اموال]] [[واجب]] ندانسته‌اند.<ref>بدائع الصنائع، ج ۵، ص۸۶؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۴۷.</ref> مشهور [[فقهای شیعه]] نیز زکات را در این اموال [[مستحب]] شمرده‌اند<ref>ذخیرة المعاد، ج ۱، ق ۳، ص۴۵۱؛ مستند الشیعه، ج، ص۲۳۹ - ۲۴۰؛ العروة الوثقی، ج ۴، ص۹۷.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


=== مصارف زکات ===
=== مصارف زکات ===
[[قرآن کریم]] ۸ گروه را به عنوان مستحقان و موارد صرف زکات یاد کرده است.
[[قرآن کریم]] ۸ گروه را به عنوان مستحقان و موارد صرف زکات یاد کرده است.
# [[فقرا]] و [[مساکین]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> آرای [[مفسران]] و [[فقها]] درباره کیستی [[فقیر]] و [[مسکین]] متفاوت‌اند: برخی این دو واژه را مترادف دانسته‌اند که برای تأکید بر هم عطف شده‌اند. بر این اساس، مستحقان زکات ۷ گروه خواهند بود؛<ref> زبدة البیان، ص۱۸۸؛ مواهب الجلیل، ج ۸، ص۵۲۹ - ۵۳۰؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵.</ref> ولی بسیاری آن دو را متفاوت دانسته و گفته‌اند: فقیر کسی است که هیچ [[مالی]] ندارد؛ ولی مسکین اندکی [[مال]] دارد که کفایت زندگی‌اش را نمی‌کند.<ref>الاقتصاد، ص۲۸۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۷؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۲۹۶ - ۲۹۷.</ref> دلیل این دیدگاه [[آیه]] {{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا}}<ref>«امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار می‌کردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بی‌آسیب) را به زور می‌گرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.</ref> است که در آن بهره‌مندان از مال نیز مسکین نامیده شده‌اند و آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> که فقرا را مقدم بر مساکین یاد کرده است؛ زیرا [[عادت]] [[عرب]] آن است که نیازمندتر را در ابتدا ذکر می‌کند؛<ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۳۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۷؛ المجموع، ج ۶، ص۱۸۹ - ۱۹۰، ۱۹۵.</ref> ولی برخی برعکس، مساکین را دارای [[وضع معیشتی]] بدتر دانسته و گفته‌اند: فقیر کسی است که درخواست نمی‌کند؛ اما مسکین درخواست می‌کند؛<ref> المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۸؛ غنیة النزوع، ص۱۲۳؛ السرائر، ج ۱، ص۴۵۶.</ref> مؤید این امر آیه {{متن قرآن|أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ}}<ref>«یا به بینوایی زمین‌گیر» سوره بلد، آیه ۱۶.</ref> است که صفت خاک‌نشینی را برای مسکین ذکر کرده است: «اَو مِسکینـًا ذا مَترَبَه» و آیاتی از [[قرآن]] که [[مساکین]] را [[اهل]] سؤال دانسته است؛<ref> الامثل، ج۶، ص۹۳.</ref> مانند {{متن قرآن| وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا}}<ref>«و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ}}<ref>«که: نباید امروز بینوایی در آن، بر شما وارد گردد» سوره قلم، آیه ۲۴.</ref> این مطلب در برخی [[روایات اهل بیت]] {{عم}} نیز آمده است.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۰.</ref> فایده [[شناخت]] فرق [[مسکین]] و [[فقیر]] در تقسیم [[زکات]] ظاهر می‌شود؛ زیرا برخی معتقدند که زکات باید به ۸ سهم مساوی میان گروه‌های یاد شده در [[آیه]] قسمت شود؛ اما نظر بیشتر [[فقیهان]] برخلاف این دیدگاه است. در مقابل، برخی [[آگاهی]] از تفاوت این اصطلاح را در بحث زکات بی‌فایده شمرده‌اند؛ زیرا زکات به هر دو گروه داده می‌شود.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۸؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵.</ref> به نظر بسیاری از فقیهان [[امامیه]] در [[صدق]] عنوان فقیر و مسکین شرط است که افزون بر نداشتن [[نفقه]] [[سال]]، [[قدرت]] بر انجام کارِ درآمدزا نیز نداشته باشد؛<ref> مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۶۶؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۲۱.</ref> ولی برخی تنها نداشتن نفقه سال را برای صدق مسکین و فقیر کافی دانسته‌اند.<ref>نک: الخلاف، ج ۴، ص۲۲۹ - ۲۳۰، ۲۳۹؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۲۱.</ref> بر این اساس، [[گرفتن زکات]] بر شخص [[غنی]] <ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۳۰، ۲۳۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۲۳.</ref> یعنی کسی که کسب، [[ملک]] یا [[مالی]] برای تحصیل نفقه دارد، [[حرام]] است؛<ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۳۹.</ref> همچنین [[فقرا]] و مساکین نباید از [[بنی‌هاشم]] باشند،<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۱۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۷۸؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۱۲.</ref> زیرا بر اساس آیه {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و برخی [[روایات]]، [[زکات]] اموالی است که برای [[تطهیر]] و رفع [[آلودگی]] نفس و [[اموال]] [[انسان]] [[تشریع]] شده و چنین اموالی بر بنی‌هاشم حرام است،<ref>صحیح مسلم، ج ۳، ص۱۱۹؛ تهذیب، ج ۴، ص۵۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۶۸.</ref> مگر اینکه زکات‌دهنده خود [[هاشمی]] باشد یا [[خمس]] برای تأمین نیازهای آنان کافی نباشد.<ref>کشف الرموز، ج ۱، ص۲۵۷؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص۴۲۴.</ref>
# [[فقرا]] و [[مساکین]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> آرای [[مفسران]] و [[فقها]] درباره کیستی [[فقیر]] و [[مسکین]] متفاوت‌اند: برخی این دو واژه را مترادف دانسته‌اند که برای تأکید بر هم عطف شده‌اند. بر این اساس، مستحقان زکات ۷ گروه خواهند بود؛<ref> زبدة البیان، ص۱۸۸؛ مواهب الجلیل، ج ۸، ص۵۲۹ - ۵۳۰؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵.</ref> ولی بسیاری آن دو را متفاوت دانسته و گفته‌اند: فقیر کسی است که هیچ [[مالی]] ندارد؛ ولی مسکین اندکی [[مال]] دارد که کفایت زندگی‌اش را نمی‌کند.<ref>الاقتصاد، ص۲۸۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۷؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۲۹۶ - ۲۹۷.</ref> دلیل این دیدگاه [[آیه]] {{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا}}<ref>«امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار می‌کردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بی‌آسیب) را به زور می‌گرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.</ref> است که در آن بهره‌مندان از مال نیز مسکین نامیده شده‌اند و آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> که فقرا را مقدم بر مساکین یاد کرده است؛ زیرا [[عادت]] [[عرب]] آن است که نیازمندتر را در ابتدا ذکر می‌کند؛<ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۳۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۷؛ المجموع، ج ۶، ص۱۸۹ - ۱۹۰، ۱۹۵.</ref> ولی برخی برعکس، مساکین را دارای [[وضع معیشتی]] بدتر دانسته و گفته‌اند: فقیر کسی است که درخواست نمی‌کند؛ اما مسکین درخواست می‌کند؛<ref> المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۸؛ غنیة النزوع، ص۱۲۳؛ السرائر، ج ۱، ص۴۵۶.</ref> مؤید این امر آیه {{متن قرآن|أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ}}<ref>«یا به بینوایی زمین‌گیر» سوره بلد، آیه ۱۶.</ref> است که صفت خاک‌نشینی را برای مسکین ذکر کرده است: «اَو مِسکینـًا ذا مَترَبَه» و آیاتی از [[قرآن]] که [[مساکین]] را [[اهل]] سؤال دانسته است؛<ref> الامثل، ج۶، ص۹۳.</ref> مانند {{متن قرآن| وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا}}<ref>«و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ}}<ref>«که: نباید امروز بینوایی در آن، بر شما وارد گردد» سوره قلم، آیه ۲۴.</ref> این مطلب در برخی [[روایات اهل بیت]] {{عم}} نیز آمده است.<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۰.</ref> فایده [[شناخت]] فرق [[مسکین]] و [[فقیر]] در تقسیم [[زکات]] ظاهر می‌شود؛ زیرا برخی معتقدند که زکات باید به ۸ سهم مساوی میان گروه‌های یاد شده در [[آیه]] قسمت شود؛ اما نظر بیشتر [[فقیهان]] برخلاف این دیدگاه است. در مقابل، برخی [[آگاهی]] از تفاوت این اصطلاح را در بحث زکات بی‌فایده شمرده‌اند؛ زیرا زکات به هر دو گروه داده می‌شود.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۸؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵.</ref> به نظر بسیاری از فقیهان [[امامیه]] در [[صدق]] عنوان فقیر و مسکین شرط است که افزون بر نداشتن [[نفقه]] [[سال]]، [[قدرت]] بر انجام کارِ درآمدزا نیز نداشته باشد؛<ref> مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۶۶؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۲۱.</ref> ولی برخی تنها نداشتن نفقه سال را برای صدق مسکین و فقیر کافی دانسته‌اند.<ref>نک: الخلاف، ج ۴، ص۲۲۹ - ۲۳۰، ۲۳۹؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۲۱.</ref> بر این اساس، [[گرفتن زکات]] بر شخص [[غنی]] <ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۳۰، ۲۳۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۲۳.</ref> یعنی کسی که کسب، [[ملک]] یا [[مالی]] برای تحصیل نفقه دارد، [[حرام]] است؛<ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۳۹.</ref> همچنین [[فقرا]] و مساکین نباید از [[بنی‌هاشم]] باشند،<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۱۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۷۸؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۱۲.</ref> زیرا بر اساس آیه {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و برخی [[روایات]]، [[زکات]] اموالی است که برای [[تطهیر]] و رفع [[آلودگی]] نفس و [[اموال]] [[انسان]] [[تشریع]] شده و چنین اموالی بر بنی‌هاشم حرام است،<ref>صحیح مسلم، ج ۳، ص۱۱۹؛ تهذیب، ج ۴، ص۵۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۶۸.</ref> مگر اینکه زکات‌دهنده خود [[هاشمی]] باشد یا [[خمس]] برای تأمین نیازهای آنان کافی نباشد.<ref>کشف الرموز، ج ۱، ص۲۵۷؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص۴۲۴.</ref>
# [[کارگزاران زکات]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> کارگزاران زکات کسانی‌اند که [[وظیفه]] جمع‌آوری، [[حفظ]]، [[محاسبه]]، تقسیم و دیگر امور مربوط به [[زکات]] را بر عهده دارند <ref>المغنی، ج ۷، ص۳۱۷؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷۳؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۳۳.</ref>. در اینکه آیا [[کارگزاران]] سهمی از زکات دارند یا زکات به عنوان اجرت کار آنان داده می‌شود، میان [[فقها]] دو [[رأی]] است: [[فقیهان]] [[امامیه]] با استناد به [[آیه]] یاد شده و [[روایات]] برآن‌اند که سهمی از زکات به آنان داده می‌شود؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۴۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷ - ۱۷۴.</ref> ولی [[فقهای اهل سنت]] معتقدند که کارگزاران، [[زکات]] را به عنوان اجرت کارشان دریافت می‌کنند.<ref>المجموع، ج ۶، ص۱۸۷؛ المغنی، ج ۲، ص۵۱۷؛ تحفة الفقهاء، ج ۱، ص۲۹۹.</ref> فایده این [[اختلاف]] در مورد کارگزاران [[بنی‌هاشم]] ظاهر می‌شود؛ زیرا چنانچه زکات سهم [[کارگزار]] از زکات باشد دادن آن به بنی‌هاشم جایز نیست؛ ولی در صورتی که اجرت کارشان باشد دادن آن به بنی‌هاشم جایز خواهد بود.<ref> الحدائق، ج ۱۳، ص۱۷۴.</ref> به نظر [[فقهای شیعه]] <ref>مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۱۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۳۴ - ۳۳۷.</ref> و گروهی از فقهای اهل سنت <ref> المغنی، ج ۷، ص۳۱۷ - ۳۱۸؛ البحرالرائق، ج ۲، ص۴۰۲؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۵۸۶ - ۵۸۷.</ref> کارگزاران زکات افزون بر داشتن شرایط عمومی [[تکلیف]] باید دارای شرایط دیگری همچون [[اسلام]] یا به نظر فقیهان [[شیعه]] [[ایمان]]، [[حریّت]]، از بنی‌هاشم نبودن و [[آگاهی]] به مسائل [[شرعی]] زکات (در موارد [[لزوم]]) باشند؛ ولی برخی از فقیهان [[اهل سنت]]، برده یا [[کافر]] یا [[هاشمی بودن]] کارگزار را جایز شمرده‌اند؛<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۱۷؛ حاشیة الدسوقی، ج ۱، ص۴۹۵.</ref> با این [[استدلال]] که جمله {{متن قرآن|وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا}} عام بوده و کافر را نیز در برمی‌گیرد.<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۱۷.</ref>
# [[کارگزاران زکات]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> کارگزاران زکات کسانی‌اند که [[وظیفه]] جمع‌آوری، [[حفظ]]، [[محاسبه]]، تقسیم و دیگر امور مربوط به [[زکات]] را بر عهده دارند <ref>المغنی، ج ۷، ص۳۱۷؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷۳؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۳۳.</ref>. در اینکه آیا [[کارگزاران]] سهمی از زکات دارند یا زکات به عنوان اجرت کار آنان داده می‌شود، میان [[فقها]] دو [[رأی]] است: [[فقیهان]] [[امامیه]] با استناد به [[آیه]] یاد شده و [[روایات]] برآن‌اند که سهمی از زکات به آنان داده می‌شود؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۴۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷ - ۱۷۴.</ref> ولی [[فقهای اهل سنت]] معتقدند که کارگزاران، [[زکات]] را به عنوان اجرت کارشان دریافت می‌کنند.<ref>المجموع، ج ۶، ص۱۸۷؛ المغنی، ج ۲، ص۵۱۷؛ تحفة الفقهاء، ج ۱، ص۲۹۹.</ref> فایده این [[اختلاف]] در مورد کارگزاران [[بنی‌هاشم]] ظاهر می‌شود؛ زیرا چنانچه زکات سهم [[کارگزار]] از زکات باشد دادن آن به بنی‌هاشم جایز نیست؛ ولی در صورتی که اجرت کارشان باشد دادن آن به بنی‌هاشم جایز خواهد بود.<ref> الحدائق، ج ۱۳، ص۱۷۴.</ref> به نظر [[فقهای شیعه]] <ref>مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۱۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۳۴ - ۳۳۷.</ref> و گروهی از فقهای اهل سنت <ref> المغنی، ج ۷، ص۳۱۷ - ۳۱۸؛ البحرالرائق، ج ۲، ص۴۰۲؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۵۸۶ - ۵۸۷.</ref> کارگزاران زکات افزون بر داشتن شرایط عمومی [[تکلیف]] باید دارای شرایط دیگری همچون [[اسلام]] یا به نظر فقیهان [[شیعه]] [[ایمان]]، [[حریّت]]، از بنی‌هاشم نبودن و [[آگاهی]] به مسائل [[شرعی]] زکات (در موارد [[لزوم]]) باشند؛ ولی برخی از فقیهان [[اهل سنت]]، برده یا [[کافر]] یا [[هاشمی بودن]] کارگزار را جایز شمرده‌اند؛<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۱۷؛ حاشیة الدسوقی، ج ۱، ص۴۹۵.</ref> با این [[استدلال]] که جمله {{متن قرآن|وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا}} عام بوده و کافر را نیز در برمی‌گیرد<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۱۷.</ref>.
# مولفة قلوبهم: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به نظر بسیاری از [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۲۴۸ - ۲۴۹؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص۴۱۳.</ref> که برخی بر آن ادعای [[اجماع]] کرده‌اند <ref>نک: نهایة الاحکام، ج ۲، ص۳۸۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۳.</ref>، مراد از مؤلفة القلوب کافرانی‌اند که با [[گرفتن زکات]] به [[اسلام]] [[گرایش]] می‌یابند یا [[مسلمانان]] را در [[جهاد]] [[یاری]] می‌کنند؛ ولی برخی از [[فقهای شیعه]] و [[اهل سنت]] آنان را اعم از [[مسلمان]] و [[کافر]] شمرده <ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۰؛ المجموع، ج ۶، ص۱۹۷؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۳.</ref> و درباره اختصاص این [[حکم]] به [[عهد پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}}، مشهور فقهای شیعه با استناد به [[آیه]] یاد شده و [[روایات]]، برآن‌اند که حکم یاد شده در همه زمان‌ها باقی و عمل به آن جایز است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۶.</ref> [[رأی]] برخی از فقیهان اهل سنت نیز همین است. <ref>نک: مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹؛ المغنی، ج ۷، ص۳۲۰ - ۳۲۱.</ref> در مقابل، برخی با این [[استدلال]] که چون پس از [[پیامبر]] {{صل}} پایه‌های اسلام مستحکم شده و نیاز به [[تألیف قلوب]] نیست، این حکم را منحصر به [[عصر پیامبر]] <ref>نک: الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷۸؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹.</ref> یا آن [[حضرت]] و [[امامان معصوم]] {{عم}} دانسته‌اند.<ref>المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۲۴۹؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۶.</ref>
# مولفة قلوبهم: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به نظر بسیاری از [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۲۴۸ - ۲۴۹؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص۴۱۳.</ref> که برخی بر آن ادعای [[اجماع]] کرده‌اند <ref>نک: نهایة الاحکام، ج ۲، ص۳۸۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۳.</ref>، مراد از مؤلفة القلوب کافرانی‌اند که با [[گرفتن زکات]] به [[اسلام]] [[گرایش]] می‌یابند یا [[مسلمانان]] را در [[جهاد]] [[یاری]] می‌کنند؛ ولی برخی از [[فقهای شیعه]] و [[اهل سنت]] آنان را اعم از [[مسلمان]] و [[کافر]] شمرده <ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۰؛ المجموع، ج ۶، ص۱۹۷؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۳.</ref> و درباره اختصاص این [[حکم]] به [[عهد پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}}، مشهور فقهای شیعه با استناد به [[آیه]] یاد شده و [[روایات]]، برآن‌اند که حکم یاد شده در همه زمان‌ها باقی و عمل به آن جایز است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۶.</ref> [[رأی]] برخی از فقیهان اهل سنت نیز همین است. <ref>نک: مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹؛ المغنی، ج ۷، ص۳۲۰ - ۳۲۱.</ref> در مقابل، برخی با این [[استدلال]] که چون پس از [[پیامبر]] {{صل}} پایه‌های اسلام مستحکم شده و نیاز به [[تألیف قلوب]] نیست، این حکم را منحصر به [[عصر پیامبر]] <ref>نک: الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷۸؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹.</ref> یا آن حضرت و [[امامان معصوم]] {{عم}} دانسته‌اند<ref>المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۲۴۹؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۶.</ref>.
# [[آزادی بردگان]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به نظر برخی مراد از «وفِی الرِّقابِ» در آیه بردگانی‌اند که وضع مشقت‌بار دارند، یا بردگانی که با مالک خود برای [[آزادی]] [[قرارداد]] مکاتبه بسته‌اند،<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۱.</ref> چنان‌که در آیه‌ای دیگر [[قرآن]] به این قرارداد اشاره کرده و به مسلمانان [[فرمان]] داده تا از [[اموال]] مخصوص [[خدا]] برای آزادی آنان هزینه کنند: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> به نظر بسیاری از [[مفسران]]، مراد از «[[مال]] [[اللّه]] ‌» در [[آیه زکات]] است <ref>جامع البیان، ج ۱۸، ص۱۷۵؛ فقه القرآن، ج ۲، ص۲۱۷ - ۲۱۸؛ المیزان، ج ۱۵، ص۱۱۳.</ref> که پرداخت آن به نظر برخی [[فقیهان]] [[واجب]] و به نظر عده‌ای دیگر [[مستحب]] است.<ref>الخلاف، ج ۶، ص۳۹۷؛ مختلف الشیعه، ج ۸، ص۱۰؛ الجوهر النقی، ج ۱۰، ص۳۲۸.</ref>
# [[آزادی بردگان]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به نظر برخی مراد از «وفِی الرِّقابِ» در آیه بردگانی‌اند که وضع مشقت‌بار دارند، یا بردگانی که با مالک خود برای [[آزادی]] [[قرارداد]] مکاتبه بسته‌اند،<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۱.</ref> چنان‌که در آیه‌ای دیگر [[قرآن]] به این قرارداد اشاره کرده و به مسلمانان [[فرمان]] داده تا از [[اموال]] مخصوص [[خدا]] برای آزادی آنان هزینه کنند: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> به نظر بسیاری از [[مفسران]]، مراد از «[[مال]] [[اللّه]] ‌» در [[آیه زکات]] است <ref>جامع البیان، ج ۱۸، ص۱۷۵؛ فقه القرآن، ج ۲، ص۲۱۷ - ۲۱۸؛ المیزان، ج ۱۵، ص۱۱۳.</ref> که پرداخت آن به نظر برخی [[فقیهان]] [[واجب]] و به نظر عده‌ای دیگر [[مستحب]] است<ref>الخلاف، ج ۶، ص۳۹۷؛ مختلف الشیعه، ج ۸، ص۱۰؛ الجوهر النقی، ج ۱۰، ص۳۲۸.</ref>.
# بدهکاران: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْغَارِمِينَ }} در [[آیه]]، بدهکارانی است که از پرداخت بدهی خود عاجزند،<ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۹ - ۱۹۰.</ref> از این‌رو تفاوتی میان [[فقیر]] یا [[غنی]] بودن آنان نیست،<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۵۹.</ref> هرچند برخی [[فقر]] را شرط دانسته‌اند؛<ref>السرائر، ج ۱، ص۴۵۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۵۶.</ref> همچنین به نظر عده‌ای از فقیهان، [[زکات]] به تهی‌دستانی که بر اثر [[معصیت الهی]] بدهکار شده‌اند داده نمی‌شود.<ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۲؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۷ - ۱۸۸.</ref> این شرط در روایاتی از [[اهل بیت]] {{عم}} نیز آمده است، <ref>الکافی، ج ۵، ص۹۴؛ تهذیب، ج ۶، ص۱۸۶.</ref> مگر اینکه پس از [[معصیت]] [[توبه]] کرده باشند که برخی [[پرداخت زکات]] به آنان را جایز شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۲.</ref>
# بدهکاران: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْغَارِمِينَ}} در [[آیه]]، بدهکارانی است که از پرداخت بدهی خود عاجزند،<ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۹ - ۱۹۰.</ref> از این‌رو تفاوتی میان [[فقیر]] یا [[غنی]] بودن آنان نیست،<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۵۹.</ref> هرچند برخی [[فقر]] را شرط دانسته‌اند؛<ref>السرائر، ج ۱، ص۴۵۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۵۶.</ref> همچنین به نظر عده‌ای از فقیهان، [[زکات]] به تهی‌دستانی که بر اثر [[معصیت الهی]] بدهکار شده‌اند داده نمی‌شود.<ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۲؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۷ - ۱۸۸.</ref> این شرط در روایاتی از [[اهل بیت]] {{عم}} نیز آمده است، <ref>الکافی، ج ۵، ص۹۴؛ تهذیب، ج ۶، ص۱۸۶.</ref> مگر اینکه پس از [[معصیت]] [[توبه]] کرده باشند که برخی [[پرداخت زکات]] به آنان را جایز شمرده‌اند<ref>المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۲.</ref>.
# [[راه خدا]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به نظر برخی از فقیهان، مراد از {{متن قرآن|سَبِيلِ اللَّهِ }} تنها [[جهاد در راه خدا]] <ref>المقنعه، ص۲۴۱؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۰۲؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹.</ref> یا کمک به جهادگران <ref>المجموع، ج ۶، ص۲۰۱.</ref> یا جهادگران فقیر <ref>المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰.</ref> یا حجگزاران و طالبان [[علم]] <ref>الدرالمختار، ج ۲، ص۳۷۵ - ۳۷۶؛ البحرالرائق، ج، ص۴۲۲.</ref> است؛ اما مشهور [[فقهای شیعه]] <ref> الخلاف، ج ۴، ص۲۳۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۸۹؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۹۹.</ref> و برخی از [[فقهای اهل سنت]] <ref> نک: المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰؛ بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۵.</ref> مراد از آن را مطلق راه خدا، اعم از [[جهاد]]، [[حاجیان]]، پرداخت دیون اموات، ساختن پل‌ها و دیگر [[مصالح مسلمانان]] دانسته‌اند؛ زیرا «[[سبیل]]» به معنای راه است و وقتی به واژه «[[اللّه]] ‌» اضافه شود به معنای هر عملی است که به وسیله آن [[انسان]] به [[ثواب الهی]] می‌رسد.<ref> تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۶۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۵۲۲.</ref> روایاتی که {{متن قرآن|فِي سَبِيلِ اللَّهِ}} در آنها به مطلق راه‌های خیر [[تفسیر]] شده نیز مفید همین توسعه‌اند.<ref> وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۷۲.</ref>
# [[راه خدا]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به نظر برخی از فقیهان، مراد از {{متن قرآن|سَبِيلِ اللَّهِ }} تنها [[جهاد در راه خدا]] <ref>المقنعه، ص۲۴۱؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۰۲؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹.</ref> یا کمک به جهادگران <ref>المجموع، ج ۶، ص۲۰۱.</ref> یا جهادگران فقیر <ref>المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰.</ref> یا حجگزاران و طالبان [[علم]] <ref>الدرالمختار، ج ۲، ص۳۷۵ - ۳۷۶؛ البحرالرائق، ج، ص۴۲۲.</ref> است؛ اما مشهور [[فقهای شیعه]] <ref> الخلاف، ج ۴، ص۲۳۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۸۹؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۹۹.</ref> و برخی از [[فقهای اهل سنت]] <ref> نک: المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰؛ بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۵.</ref> مراد از آن را مطلق راه خدا، اعم از [[جهاد]]، [[حاجیان]]، پرداخت دیون اموات، ساختن پل‌ها و دیگر [[مصالح مسلمانان]] دانسته‌اند؛ زیرا «[[سبیل]]» به معنای راه است و وقتی به واژه «[[اللّه]] ‌» اضافه شود به معنای هر عملی است که به وسیله آن [[انسان]] به [[ثواب الهی]] می‌رسد.<ref> تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۶۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۵۲۲.</ref> روایاتی که {{متن قرآن|فِي سَبِيلِ اللَّهِ}} در آنها به مطلق راه‌های خیر [[تفسیر]] شده نیز مفید همین توسعه‌اند<ref> وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۷۲.</ref>.
# [[در راه ماندگان]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> مراد از «[[ابن السبیل]]» به نظر مشهور [[فقیهان]]، [[مسافر در راه مانده]] است، هرچند در [[وطن]] خود توانگر باشد؛<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۲۰۱ - ۲۰۲؛ مستمسک العروه، ج ۹، ص۲۶۸ - ۲۶۹؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۶۷۰.</ref> اما برخی برآن‌اند که اصطلاح یاد شده گروه‌هایی را در بر می‌گیرد: مهمان نیازمند، هر چند در [[شهر]] خود [[غنی]] باشد؛<ref>النهایه، ص۱۸۴؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۰۴.</ref> نیازمندانی که قصد [[سفر]] دارند؛<ref>المجموع، ج ۶، ص۲۱۶؛ المغنی، ج ۷، ص۳۲۸.</ref> کسانی که از [[خانه]] و وطن خود آواره شده‌اند؛ کسانی که به [[مال]] خود دسترسی ندارند، هرچند در وطن خود باشند؛ سائلان و افراد بی‌مسکن و بی‌سرپناه؛<ref>فتح الوهاب، ج ۲، ص۴۵؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۶۸۲ - ۶۸۵.</ref> همچنین به نظر فقیهان [[امامیه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۶۱؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۹۴.</ref> و بسیاری از [[فقهای اهل سنت]]، <ref>المجموع، ج ۶، ص۲۱۴؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۳۲۷.</ref>[[ابن‌السبیل]] در صورتی مستحق [[زکات]] است که سفر وی در مسیر [[اطاعت خدا]] یا [[مباح]] باشد و در سفر [[معصیت]]، دادن زکات به او جایز نیست. فقیهان [[اسلامی]] برای ابن‌السبیل نیز شرایطی مانند [[اسلام]]، [[ایمان]] و از [[بنی‌هاشم]] نبودن را یاد کرده‌اند.<ref>ایضاح الفوائد، ج ۱، ص۱۹۷ - ۱۹۸؛ کفایة الاحکام، ج ۱، ص۱۹۰ - ۱۹۶.</ref>
# [[در راه ماندگان]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> مراد از «[[ابن السبیل]]» به نظر مشهور [[فقیهان]]، [[مسافر در راه مانده]] است، هرچند در [[وطن]] خود توانگر باشد؛<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۲۰۱ - ۲۰۲؛ مستمسک العروه، ج ۹، ص۲۶۸ - ۲۶۹؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۶۷۰.</ref> اما برخی برآن‌اند که اصطلاح یاد شده گروه‌هایی را در بر می‌گیرد: مهمان نیازمند، هر چند در [[شهر]] خود [[غنی]] باشد؛<ref>النهایه، ص۱۸۴؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۰۴.</ref> نیازمندانی که قصد [[سفر]] دارند؛<ref>المجموع، ج ۶، ص۲۱۶؛ المغنی، ج ۷، ص۳۲۸.</ref> کسانی که از [[خانه]] و وطن خود آواره شده‌اند؛ کسانی که به [[مال]] خود دسترسی ندارند، هرچند در وطن خود باشند؛ سائلان و افراد بی‌مسکن و بی‌سرپناه؛<ref>فتح الوهاب، ج ۲، ص۴۵؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۶۸۲ - ۶۸۵.</ref> همچنین به نظر فقیهان [[امامیه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۶۱؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۹۴.</ref> و بسیاری از [[فقهای اهل سنت]]، <ref>المجموع، ج ۶، ص۲۱۴؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۳۲۷.</ref>[[ابن‌السبیل]] در صورتی مستحق [[زکات]] است که سفر وی در مسیر [[اطاعت خدا]] یا [[مباح]] باشد و در سفر [[معصیت]]، دادن زکات به او جایز نیست. فقیهان [[اسلامی]] برای ابن‌السبیل نیز شرایطی مانند [[اسلام]]، [[ایمان]] و از [[بنی‌هاشم]] نبودن را یاد کرده‌اند.<ref>ایضاح الفوائد، ج ۱، ص۱۹۷ - ۱۹۸؛ کفایة الاحکام، ج ۱، ص۱۹۰ - ۱۹۶.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
=== تقسیم زکات ===
=== تقسیم زکات ===
به نظر فقیهان امامیه و عده‌ای از فقهای اهل سنت، تقسیم زکات میان ۸ گروه یاد شده [[واجب]] نیست، بلکه می‌توان [[زکات]] را به یک گروه، حتی یک نفر از یک گروه داد،<ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۲۷؛ نک: احکام القرآن، ابن عربی، ج ۲، ص۵۲۲؛ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰.</ref> زیرا لام در [[آیه]] {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ}} برای اختصاص و بیان [[مصرف]] است نه ملکیت؛<ref> مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۵۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۲۹.</ref> همچنین به [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} که زکات [[بادیه‌نشینان]] و شهرنشینان را تنها میان خودشان قسمت می‌کرد و [[روایات اهل بیت]] {{عم}} و [[اجماع]] نیز استناد شده است.<ref> الخلاف، ج ۴، ص۲۲۷ - ۲۲۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۳۸.</ref> افزون بر این، لازمه ملکیت آن است که میان صاحبان [[اموال]] و مستحقان زکات شرکت پدید آمده و هر یک بدون اجازه دیگری [[حق تصرف]] در این اموال را نداشته باشد.<ref>زبدة البیان، ص۱۸۷ - ۱۸۸.</ref> در برابر، عده‌ای از [[فقهای اهل سنت]] لام در آیه را برای ملکیت شمرده و برآن‌اند که زکات باید میان ۸ گروه قسمت شود.<ref> المجموع، ج ۶، ص۱۸۵؛ الاقناع، ج ۱، ص۲۱۲.</ref> برخی نیز تفصیل قائل شده و گفته‌اند که چنانچه زکات فراوان باشد میان گروه‌های یاد شده قسمت می‌شود و در غیر این‌صورت می‌توان آن را به یک گروه داد.<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۲۹.</ref> همچنین گروهی از [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] گفته‌اند که ۴ گروه نخست می‌توانند زکات را در هر راهی، اعم از راهی که برای آن زکات را دریافت کرده‌اند یا غیر آن صرف کنند؛ ولی چهار گروه اخیر تنها می‌توانند زکات را به مصرفی برسانند که به همان جهت دریافت کرده‌اند؛ مثلاً بدهکار، [[زکات]] را برای بدهی خود و [[ابن‌السبیل]]، آن را برای هزینه [[سفر]] بپردازد و زاید بر آن را بازگرداند <ref> المغنی، ج ۲، ص۵۳۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۸۳.</ref>؛ زیرا [[قرآن]] [[استحقاق]] ۴ گروه نخست را با لام ملکیت ذکر کرده؛ ولی ۴ گروه اخیر با حرف «فی» که از ظرف و مصرف حکایت می‌کند آورده شده است (از دو گروه، بی‌واسطه با حرف «فی» یاد شده و از دو گروه با واسطه عطف)<ref> تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۸۳ - ۲۸۴.</ref> و برخی دیگر با توجه به اینکه [[قرآن]] ۶ گروه [[فقرا]]، [[مساکین]]، [[کارگزاران]]، [[مؤلفة قلوبهم]]، بدهکاران و [[ابن السبیل]] را با حرف لام آورده و تنها از دو گروه «بردگان» و «فی [[سبیل اللّه]] ‌» با حرف «فی» یاد کرده، احتمال داده‌اند که ۶ گروه ذکر شده مالک [[زکات]] می‌شوند؛ ولی دو گروه دیگر مالک نشده و تنها این [[اموال]] باید از سوی متولیان زکات در مورد آنان صرف گردد.<ref> الاقناع، ج ۱، ص۲۱۲؛ الامثل، ج ۶، ص۹۸.</ref>
به نظر فقیهان امامیه و عده‌ای از فقهای اهل سنت، تقسیم زکات میان ۸ گروه یاد شده [[واجب]] نیست، بلکه می‌توان [[زکات]] را به یک گروه، حتی یک نفر از یک گروه داد،<ref>الخلاف، ج ۴، ص۲۲۷؛ نک: احکام القرآن، ابن عربی، ج ۲، ص۵۲۲؛ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰.</ref> زیرا لام در [[آیه]] {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ}} برای اختصاص و بیان [[مصرف]] است نه ملکیت؛<ref> مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۵۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۲۹.</ref> همچنین به [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} که زکات [[بادیه‌نشینان]] و شهرنشینان را تنها میان خودشان قسمت می‌کرد و [[روایات اهل بیت]] {{عم}} و [[اجماع]] نیز استناد شده است.<ref> الخلاف، ج ۴، ص۲۲۷ - ۲۲۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۳۸.</ref> افزون بر این، لازمه ملکیت آن است که میان صاحبان [[اموال]] و مستحقان زکات شرکت پدید آمده و هر یک بدون اجازه دیگری [[حق تصرف]] در این اموال را نداشته باشد.<ref>زبدة البیان، ص۱۸۷ - ۱۸۸.</ref> در برابر، عده‌ای از [[فقهای اهل سنت]] لام در آیه را برای ملکیت شمرده و برآن‌اند که زکات باید میان ۸ گروه قسمت شود.<ref> المجموع، ج ۶، ص۱۸۵؛ الاقناع، ج ۱، ص۲۱۲.</ref> برخی نیز تفصیل قائل شده و گفته‌اند که چنانچه زکات فراوان باشد میان گروه‌های یاد شده قسمت می‌شود و در غیر این‌صورت می‌توان آن را به یک گروه داد.<ref> المغنی، ج ۲، ص۵۲۹.</ref> همچنین گروهی از [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] گفته‌اند که ۴ گروه نخست می‌توانند زکات را در هر راهی، اعم از راهی که برای آن زکات را دریافت کرده‌اند یا غیر آن صرف کنند؛ ولی چهار گروه اخیر تنها می‌توانند زکات را به مصرفی برسانند که به همان جهت دریافت کرده‌اند؛ مثلاً بدهکار، [[زکات]] را برای بدهی خود و [[ابن‌السبیل]]، آن را برای هزینه [[سفر]] بپردازد و زاید بر آن را بازگرداند <ref> المغنی، ج ۲، ص۵۳۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۸۳.</ref>؛ زیرا [[قرآن]] [[استحقاق]] ۴ گروه نخست را با لام ملکیت ذکر کرده؛ ولی ۴ گروه اخیر با حرف «فی» که از ظرف و مصرف حکایت می‌کند آورده شده است (از دو گروه، بی‌واسطه با حرف «فی» یاد شده و از دو گروه با واسطه عطف)<ref> تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۸۳ - ۲۸۴.</ref> و برخی دیگر با توجه به اینکه [[قرآن]] ۶ گروه [[فقرا]]، [[مساکین]]، [[کارگزاران]]، [[مؤلفة قلوبهم]]، بدهکاران و [[ابن السبیل]] را با حرف لام آورده و تنها از دو گروه «بردگان» و «فی [[سبیل اللّه]] ‌» با حرف «فی» یاد کرده، احتمال داده‌اند که ۶ گروه ذکر شده مالک [[زکات]] می‌شوند؛ ولی دو گروه دیگر مالک نشده و تنها این [[اموال]] باید از سوی متولیان زکات در مورد آنان صرف گردد.<ref> الاقناع، ج ۱، ص۲۱۲؛ الامثل، ج ۶، ص۹۸.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== متولی زکات ===
=== متولی زکات ===
مشهور [[فقیهان]] [[شیعه]] برآن‌اند که صاحبان اموال می‌توانند خود زکات خویش را به مستحقان بپردازند،<ref>نک: الخلاف، ج ۲، ص۵۰ - ۵۱؛ ج ۴، ص۲۲۵؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۹؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۱ - ۲۲۲.</ref> زیرا [[تکلیف]] [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] با این [[عمل]] [[امتثال]] شده است. افزون بر این، در [[آیات قرآن]] از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.</ref> به [[صراحت]] از دادن زکات به [[فقیران]] از سوی صاحبان اموال یاد شده است. <ref> الخلاف، ج ۴، ص۲۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۲ - ۲۳۴.</ref>روایاتی نیز بر جواز این امر دلالت دارند؛<ref> مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۷؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۲.</ref> ولی [[پیروان]] این نظر برآن‌اند که در صورت درخواست [[امام]] و [[حاکم اسلامی]]، پرداخت زکات به وی [[واجب]] است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۵۰؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۳.</ref>. برخی از [[فقهای اهل سنت]] نیز دادن زکات به مستحقان از سوی صاحبان اموال را جایز دانسته <ref>المجموع، ج ۶، ص۱۶۲ - ۱۶۳؛ روضة الطالبین، ج، ص۶۰ - ۶۱.</ref> و برخی از آنان با این [[استدلال]] که با این عمل، [[مکلفان]] [[یقین]] به دریافت زکات از سوی مستحقان می‌کنند، این عمل را [[مستحب]] شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج ۲، ص۵۰۷.</ref> در مقابل، برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]] [[پرداخت زکات]] را به [[امام]] یا [[جانشین]] خاص یا عام او (فقیهان [[اسلامی]]) [[واجب]] شمرده‌اند.<ref> مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲.</ref> برخی از [[فقهای اهل سنت]] نیز تنها امام و [[حاکم اسلامی]] را متولی امر [[زکات]] دانسته‌اند.<ref> فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۷ - ۷۴۸.</ref> دلیل این دیدگاه [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به عنوان حاکم اسلامی [[مأمور]] [[گرفتن زکات]] از [[مردم]] کرده است: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}؛ با این [[استدلال]] که آیه، گرفتن زکات را بر پیامبر اکرم {{صل}} واجب کرده و [[وجوب]] گرفتن مستلزم وجوب پرداخت از سوی مردم به حاکم اسلامی است.<ref> الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۸.</ref> افزون بر این، قرار دادن سهمی از زکات برای [[کارگزاران]]: {{متن قرآن|وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا}} و [[تألیف قلوب]]: {{متن قرآن|وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> دلیل دیگری است بر اینکه زکات باید به حاکم اسلامی داده شود؛ زیرا این [[وظایف]] از [[اختیارات حکومت]] است نه افراد [[جامعه]].<ref> دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۳۲ - ۳۴؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۷.</ref> [[روایات]] متعدد و [[سیره پیامبر]] {{صل}} و خلفای پس از آن [[حضرت]] که گروهی را برای [[گردآوری زکات]] بر می‌گزیدند نیز مؤید این نظر است.<ref>مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۸؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۹؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۳۲ - ۳۳.</ref> بسیاری نیز میان [[اموال]] ظاهر (حیوانات و [[غلات]]) و اموال [[باطن]] (درهم و دینار و اموال [[تجاری]]) تفاوت نهاده و پرداخت زکات به [[حکومت]] را تنها در قسم نخست واجب <ref> المغنی، ج ۲، ص۵۰۸ - ۵۰۹؛ البحرالرائق، ج ۲، ص۳۷۰؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۷۳.</ref> یا بهتر <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۱۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۲.</ref> دانسته‌اند.
مشهور [[فقیهان]] [[شیعه]] برآن‌اند که صاحبان اموال می‌توانند خود زکات خویش را به مستحقان بپردازند،<ref>نک: الخلاف، ج ۲، ص۵۰ - ۵۱؛ ج ۴، ص۲۲۵؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۹؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۱ - ۲۲۲.</ref> زیرا [[تکلیف]] [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] با این [[عمل]] [[امتثال]] شده است. افزون بر این، در [[آیات قرآن]] از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.</ref> به [[صراحت]] از دادن زکات به [[فقیران]] از سوی صاحبان اموال یاد شده است. <ref> الخلاف، ج ۴، ص۲۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۲ - ۲۳۴.</ref>روایاتی نیز بر جواز این امر دلالت دارند؛<ref> مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۷؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۲.</ref> ولی [[پیروان]] این نظر برآن‌اند که در صورت درخواست [[امام]] و [[حاکم اسلامی]]، پرداخت زکات به وی [[واجب]] است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۵۰؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۳.</ref>. برخی از [[فقهای اهل سنت]] نیز دادن زکات به مستحقان از سوی صاحبان اموال را جایز دانسته <ref>المجموع، ج ۶، ص۱۶۲ - ۱۶۳؛ روضة الطالبین، ج، ص۶۰ - ۶۱.</ref> و برخی از آنان با این [[استدلال]] که با این عمل، [[مکلفان]] [[یقین]] به دریافت زکات از سوی مستحقان می‌کنند، این عمل را [[مستحب]] شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج ۲، ص۵۰۷.</ref> در مقابل، برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]] [[پرداخت زکات]] را به [[امام]] یا [[جانشین]] خاص یا عام او (فقیهان [[اسلامی]]) [[واجب]] شمرده‌اند.<ref> مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲.</ref> برخی از [[فقهای اهل سنت]] نیز تنها امام و [[حاکم اسلامی]] را متولی امر [[زکات]] دانسته‌اند.<ref> فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۷ - ۷۴۸.</ref> دلیل این دیدگاه [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به عنوان حاکم اسلامی [[مأمور]] [[گرفتن زکات]] از [[مردم]] کرده است: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}؛ با این [[استدلال]] که آیه، گرفتن زکات را بر پیامبر اکرم {{صل}} واجب کرده و [[وجوب]] گرفتن مستلزم وجوب پرداخت از سوی مردم به حاکم اسلامی است.<ref> الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۸.</ref> افزون بر این، قرار دادن سهمی از زکات برای [[کارگزاران]]: {{متن قرآن|وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا}} و [[تألیف قلوب]]: {{متن قرآن|وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> دلیل دیگری است بر اینکه زکات باید به حاکم اسلامی داده شود؛ زیرا این [[وظایف]] از [[اختیارات حکومت]] است نه افراد [[جامعه]].<ref> دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۳۲ - ۳۴؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۷.</ref> [[روایات]] متعدد و [[سیره پیامبر]] {{صل}} و خلفای پس از آن [[حضرت]] که گروهی را برای [[گردآوری زکات]] بر می‌گزیدند نیز مؤید این نظر است.<ref>مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۸؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۹؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۳۲ - ۳۳.</ref> بسیاری نیز میان [[اموال]] ظاهر (حیوانات و [[غلات]]) و اموال [[باطن]] (درهم و دینار و اموال [[تجاری]]) تفاوت نهاده و پرداخت زکات به [[حکومت]] را تنها در قسم نخست واجب <ref> المغنی، ج ۲، ص۵۰۸ - ۵۰۹؛ البحرالرائق، ج ۲، ص۳۷۰؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۷۳.</ref> یا بهتر <ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۱۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۲.</ref> دانسته‌اند.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص365-378.</ref>


== [[آداب]] و شرایط زکات ==
== [[آداب]] و شرایط زکات ==
پرداختن زکات آداب و شرایط خاصی دارد که با رعایت آنها [[خداوند]] این عمل را می‌پذیرد یا پاداشی بیشتر می‌دهد. این [[آداب]] و شرایط عبارت‌اند از:
پرداختن زکات آداب و شرایط خاصی دارد که با رعایت آنها [[خداوند]] این عمل را می‌پذیرد یا پاداشی بیشتر می‌دهد. این [[آداب]] و شرایط عبارت‌اند از:
=== [[اسلام]] و [[ایمان]] ===
=== [[اسلام]] و [[ایمان]] ===
شرط اصلی پذیرش [[زکات]] از سوی خداوند [[پذیرش اسلام]] و [[اعتقاد قلبی]] به آموزه‌های آن است، از این‌رو [[قرآن کریم]] [[زکات]] [[منافقان]] را به جهت [[فاسق]] بودن و [[کفر به خدا]] و [[رسول]] او مقبول ندانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>«بگو: چه خواسته چه ناخواسته بخشش کنید هرگز از شما پذیرفته نمی‌گردد که شما گروهی نافرمان بوده‌اید» سوره توبه، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶۹.</ref> در آیاتی دیگر [[پرداخت زکات]] از سوی [[مؤمنان]]، عامل [[پاداش الهی]] معرفی شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>،{{متن قرآن|آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ}}<ref>«به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ بنابراین از شما آن کسان که ایمان آورند و انفاق کنند پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۷.</ref>؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> [[وجوب]] [[رحمت الهی]] مخصوص افراد با [[تقوا]] و پرداخت کننده زکات دانسته شده که به [[آیات الهی]] [[ایمان]] دارند. برخی با توجه به قید اخیر، شمول رحمت الهی را تنها مخصوص زکات دهندگان [[مسلمان]] شمرده‌اند؛<ref>جامع البیان، ج ۹، ص۱۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۲۶.</ref> ولی برخی دیگر برآن‌اند که رحمت الهی شامل مؤمنان زکات‌دهنده از [[بنی‌اسرائیل]] که [[قبل از بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[دنیا]] رفته‌اند نیز می‌شود.<ref>نک: المیزان، ج ۸</ref>، ص۲۷۸ - ۲۷۹.
شرط اصلی پذیرش [[زکات]] از سوی خداوند [[پذیرش اسلام]] و [[اعتقاد قلبی]] به آموزه‌های آن است، از این‌رو [[قرآن کریم]] [[زکات]] [[منافقان]] را به جهت [[فاسق]] بودن و [[کفر به خدا]] و [[رسول]] او مقبول ندانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>«بگو: چه خواسته چه ناخواسته بخشش کنید هرگز از شما پذیرفته نمی‌گردد که شما گروهی نافرمان بوده‌اید» سوره توبه، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶۹.</ref> در آیاتی دیگر [[پرداخت زکات]] از سوی [[مؤمنان]]، عامل [[پاداش الهی]] معرفی شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>،{{متن قرآن|آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ}}<ref>«به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ بنابراین از شما آن کسان که ایمان آورند و انفاق کنند پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۷.</ref>؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> [[وجوب]] [[رحمت الهی]] مخصوص افراد با [[تقوا]] و پرداخت کننده زکات دانسته شده که به [[آیات الهی]] [[ایمان]] دارند. برخی با توجه به قید اخیر، شمول رحمت الهی را تنها مخصوص زکات دهندگان [[مسلمان]] شمرده‌اند؛<ref>جامع البیان، ج ۹، ص۱۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۲۶.</ref> ولی برخی دیگر برآن‌اند که رحمت الهی شامل مؤمنان زکات‌دهنده از [[بنی‌اسرائیل]] که [[قبل از بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[دنیا]] رفته‌اند نیز می‌شود.<ref>نک: المیزان، ج ۸، ص۲۷۸ - ۲۷۹.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[قصد قربت]] ===
=== [[قصد قربت]] ===
پرداخت زکات در صورتی [[پاداش مضاعف]] دارد که برای [[خدا]] انجام شود: {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref>؛ اما چنانچه فرد در پرداخت هرگونه [[انفاق]] [[ریا]] کند انفاق او همانند [[خاک]] نرمِ قرار گرفته روی سنگ صافی است که با آمدن بارانی شدید از میان می‌رود و هیچ گونه حاصلی برای فرد ندارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>
پرداخت زکات در صورتی [[پاداش مضاعف]] دارد که برای [[خدا]] انجام شود: {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جستجوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref>؛ اما چنانچه فرد در پرداخت هرگونه [[انفاق]] [[ریا]] کند انفاق او همانند [[خاک]] نرمِ قرار گرفته روی سنگ صافی است که با آمدن بارانی شدید از میان می‌رود و هیچ گونه حاصلی برای فرد ندارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[پرهیز]] از [[منت]] و [[آزاررسانی]] ===
=== [[پرهیز]] از [[منت]] و [[آزاررسانی]] ===
هرگونه [[انفاق در راه خدا]] از جمله [[زکات]] در صورتی [[پاداش]] دارد که منت و آزاری در پی نداشته باشد: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند و از پی آنچه بخشیده‌اند منّتی نمی‌نهند و آزاری نمی‌دهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۶۲.</ref>، از این‌رو [[قرآن]] در آیه‌ای دیگر به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داده است که پاداش [[صدقات]] خود را با منت و [[آزار]] [[باطل]] نکنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>
هرگونه [[انفاق در راه خدا]] از جمله [[زکات]] در صورتی [[پاداش]] دارد که منت و آزاری در پی نداشته باشد: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند و از پی آنچه بخشیده‌اند منّتی نمی‌نهند و آزاری نمی‌دهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۶۲.</ref>، از این‌رو [[قرآن]] در آیه‌ای دیگر به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داده است که پاداش [[صدقات]] خود را با منت و [[آزار]] [[باطل]] نکنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== پرداخت از [[اموال]] [[حلال]] و [[نیک]] ===
=== پرداخت از [[اموال]] [[حلال]] و [[نیک]] ===
[[قرآن کریم]] به [[مؤمنان]] فرمان داده است که از اموال [[پاک]] خود در [[راه خدا]] [[انفاق]] کرده و از پرداخت اموال [[ناپاک]] و [[پست]] بپرهیزند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> مراد از اموال [[طیب]] به نظر برخی اموال حلال و طبق رأیی دیگر اموال نیکوست.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۱ - ۱۱۴؛ مجمع البیان، ج، ص۱۹۱.</ref> برپایه روایتی، این [[آیه]] درباره گروهی از مسلمانان [[صدر اسلام]] فرود آمد که خرماهای پست و نامرغوب را برای زکات به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دادند.<ref>الکافی، ج ۴، ص۴۸؛ السنن الکبری، ج ۴، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۰۶.</ref> آیه {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref> که برخورداری از [[پاداش الهی]] را به [[انفاق]] از اموال [[محبوب]] مشروط کرده. نیز بر این امر دلالت دارد؛ زیرا طبق یک [[تفسیر]]، مراد از انفاق در آیه [[پرداخت زکات]] است.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۳۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۱۳.</ref> براساس [[حدیثی]] دیگر، آیه یادشده درباره گروهی از مسلمانان صدر اسلام فرود آمد که قصد پرداخت زکات از اموال ناپاک به دست آمده از [[کارهای حرام]] [[دوران جاهلیت]] را داشتند که آیه یاد شده آنان را از این کار بازداشت.<ref>الکافی، ج ۴، ص۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۶۵.</ref>
[[قرآن کریم]] به [[مؤمنان]] فرمان داده است که از اموال [[پاک]] خود در [[راه خدا]] [[انفاق]] کرده و از پرداخت اموال [[ناپاک]] و [[پست]] بپرهیزند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> مراد از اموال [[طیب]] به نظر برخی اموال حلال و طبق رأیی دیگر اموال نیکوست.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۱ - ۱۱۴؛ مجمع البیان، ج، ص۱۹۱.</ref> برپایه روایتی، این [[آیه]] درباره گروهی از مسلمانان [[صدر اسلام]] فرود آمد که خرماهای پست و نامرغوب را برای زکات به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دادند.<ref>الکافی، ج ۴، ص۴۸؛ السنن الکبری، ج ۴، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۰۶.</ref> آیه {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref> که برخورداری از [[پاداش الهی]] را به [[انفاق]] از اموال [[محبوب]] مشروط کرده. نیز بر این امر دلالت دارد؛ زیرا طبق یک [[تفسیر]]، مراد از انفاق در آیه [[پرداخت زکات]] است.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۳۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۱۳.</ref> براساس [[حدیثی]] دیگر، آیه یادشده درباره گروهی از مسلمانان صدر اسلام فرود آمد که قصد پرداخت زکات از اموال ناپاک به دست آمده از [[کارهای حرام]] [[دوران جاهلیت]] را داشتند که آیه یاد شده آنان را از این کار بازداشت.<ref>الکافی، ج ۴، ص۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۶۵.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== پرداخت آشکارا ===
=== پرداخت آشکارا ===
[[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.</ref> [[پرداخت زکات]] را به صورت آشکار [[نیکو]] شمرده و در ادامه، [[انفاق]] پنهانی را بهتر دانسته است. در [[روایات]] مراد از [[صدقات]] آشک</ref> در آیه، [[زکات]] [[واجب]] و مقصود از صدقات پنهانی، انفاق‌های [[مستحب]] شمرده شده است.<ref>الکافی، ج ۴، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۱۰.</ref> در روایات دیگری نیز آمده است که بهتر است [[انسان]] همه [[اعمال]] واجب را آشکارا و اعمال مستحب را پنهانی انجام دهد و اگر فردی [[زکات]] اموالش را بر پشت خود نهاده و آنها را آشکارا قسمت کند کار [[نیکی]] کرده است. <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۱ - ۵۰۲؛ تهذیب، ج ۴، ص۱۰۴.</ref> پرداخت آشکار زکات از آن رو بهتر است که [[تهمت]] نپرداختن زکات از شخص برداشته می‌شود.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۷ - ۱۹۸؛ روح المعانی، ج ۳، ص۴۴.</ref> افزون بر این، این کار نوعی [[دعوت]] عملی دیگران به [[انفاق]] و پرداخت زکات بوده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۷۸؛ المیزان، ج ۲، ص۳۹۷.</ref> و [[آرامش]] [[نفسانی]] برای تهی‌دستان را نیز فراهم می‌کند.<ref>المیزان، ج ۲، ص۳۹۷.</ref>
[[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.</ref> [[پرداخت زکات]] را به صورت آشکار [[نیکو]] شمرده و در ادامه، [[انفاق]] پنهانی را بهتر دانسته است. در [[روایات]] مراد از [[صدقات]] آشک</ref> در آیه، [[زکات]] [[واجب]] و مقصود از صدقات پنهانی، انفاق‌های [[مستحب]] شمرده شده است.<ref>الکافی، ج ۴، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۱۰.</ref> در روایات دیگری نیز آمده است که بهتر است [[انسان]] همه [[اعمال]] واجب را آشکارا و اعمال مستحب را پنهانی انجام دهد و اگر فردی [[زکات]] اموالش را بر پشت خود نهاده و آنها را آشکارا قسمت کند کار [[نیکی]] کرده است. <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۱ - ۵۰۲؛ تهذیب، ج ۴، ص۱۰۴.</ref> پرداخت آشکار زکات از آن رو بهتر است که [[تهمت]] نپرداختن زکات از شخص برداشته می‌شود.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۷ - ۱۹۸؛ روح المعانی، ج ۳، ص۴۴.</ref> افزون بر این، این کار نوعی [[دعوت]] عملی دیگران به [[انفاق]] و پرداخت زکات بوده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۷۸؛ المیزان، ج ۲، ص۳۹۷.</ref> و [[آرامش]] [[نفسانی]] برای تهی‌دستان را نیز فراهم می‌کند.<ref>المیزان، ج ۲، ص۳۹۷.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
=== [[دعا]] برای زکات دهندگان ===
=== [[دعا]] برای زکات دهندگان ===
[[قرآن کریم]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] می‌دهد تا پس از دریافت زکات، برای زکات دهندگان [[دعا]] کند؛ زیرا این عمل مایه آرامش آنان خواهد بود: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.<ref>زادالمسیر، ج ۳، ص۳۳۷.</ref> برپایه روایتی پس از [[نزول آیه]]، هرگاه [[مسلمانان]] زکات اموالشان را نزد پیامبر اکرم {{صل}} می‌آوردند آن [[حضرت]] به [[خدا]] عرض می‌کرد: خدایا! بر اینان [[درود]] فرست.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۸۰.</ref> برخی [[فقیهان]] [[اسلامی]] با استناد به آیه، [[دعا کردن]] را بر [[حاکم]] و [[کارگزاران زکات]]، واجب دانسته؛<ref>نک: الحدائق، ج ۱۲، ص۲۵۰؛ الخلاف، ج ۲، ص۱۲.</ref> ولی بیشتر [[فقیهان]] [[شیعه]] <ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۶؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۵ - ۲۵۱.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المغنی، ج ۲، ص۵۱۰؛ المجموع، ج ۶، ص۱۶۹.</ref> آن را [[مستحب]] شمرده‌اند.
[[قرآن کریم]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] می‌دهد تا پس از دریافت زکات، برای زکات دهندگان [[دعا]] کند؛ زیرا این عمل مایه آرامش آنان خواهد بود: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.<ref>زادالمسیر، ج ۳، ص۳۳۷.</ref> برپایه روایتی پس از [[نزول آیه]]، هرگاه [[مسلمانان]] زکات اموالشان را نزد پیامبر اکرم {{صل}} می‌آوردند آن [[حضرت]] به [[خدا]] عرض می‌کرد: خدایا! بر اینان [[درود]] فرست.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۸۰.</ref> برخی [[فقیهان]] [[اسلامی]] با استناد به آیه، [[دعا کردن]] را بر [[حاکم]] و [[کارگزاران زکات]]، واجب دانسته؛<ref>نک: الحدائق، ج ۱۲، ص۲۵۰؛ الخلاف، ج ۲، ص۱۲.</ref> ولی بیشتر [[فقیهان]] [[شیعه]] <ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۶؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۵ - ۲۵۱.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المغنی، ج ۲، ص۵۱۰؛ المجموع، ج ۶، ص۱۶۹.</ref> آن را [[مستحب]] شمرده‌اند.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۴، ص379-381.</ref>


== آیه زکات ==
== دریافت زکات توسط پیامبر {{صل}} ==
لفظ [[صدقه]] و صدقات در معنی [[زکات]] واجب، چند بار در [[قرآن]] به کار رفته و از آنجا که تنها در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> موارد هشتگانه [[مصرف]] زکات [[تعیین]] و اعلام شده است، آن را [[آیه زکات]] گفته‌اند. البته برخی آن را آیه "صدقه یا صدقات" نامیده‌اند<ref>احکام القرآن، ابن‌العربی، ج۱، ص۲۳۸.</ref>؛ و این، به خاطر آن است که واژه (صدقات) در آغاز آیه درج شده است.
 
صدقات جمع صَدقه عبارت از آن چیزی است که [[انسان]] به [[قصد قربت]] از [[مال]] خویش خارج می‌سازد مانند زکات؛ لکن صدقه در اصل به آن چیزی گفته می‌شود که صاحبش آن را استحباباً و با میل و رغبت به کسی می‌دهد، اما صورت واجب آن، [[زکات]] است. البته گاهی به زکات واجب هم صدقه اطلاق می‌گردد از آن [[جهت]] که صاحبش آن را از روی [[صداقت]] و رغبت می‌پردازد، مانند آیه مورد بحث، یا چنان که فرموده: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و نیز آیاتی که در آنها الفاظ {{متن قرآن|صَدَّقَ}}، {{متن قرآن|تَصَدَّقَ}}، {{متن قرآن|مُصَدِّقِينَ}} و {{متن قرآن|مُتَصَدِّقِينَ}} دیده می‌شود، منظور، دادن زکات واجب است<ref>مفردات، ص۴۸۰.</ref>.
 
در مورد کیستی [[فقیر]] و [[مسکین]]، میان [[علما]] [[اختلاف]] است؛ برخی ایشان را از یک صنف و از نظر [[مالی]] [[ناتوان]] دانسته و گفته‌اند اینان کسانی هستند که دخلشان [[کفاف]] خرجشان را نمی‌دهد؛ اما بیشتر [[علما]] و [[مفسران]] میان آن دو تفاوت قائل بوده و از قول [[ابن‌عباس]] و [[حسن بصری]] گزارش کرده‌اند: منظور از [[فقیر]] در این [[آیه]]، [[تهی‌دستی]] است که از روی [[مناعت طبع]] از کسی مصرانه درخواست کمک نمی‌کند: {{متن قرآن|...لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا}}<ref>«آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>، ولی [[مسکین]]، بی‌چاره‌ای است که درخواست می‌کند. این نظر از قول [[امام باقر]] {{ع}} نقل شده است<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۱.</ref>. برخی هم گزارش کرده‌اند که فقیر، [[نیازمندی]] است که [[نقص]] عضو دارد، اما مسکین بدنش سالم است<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref>.
 
یکی از لغت‌شناسان نیز می‌گوید: فقیر به سه دلیل بیچاره‌تر و نیازمندتر از مسکین است:
# در آیه مذکور، فقیر پیش از مسکین ذکر شده و این، نشانه محتاج‌تر بودن فقیر است؛
# [[رسول خدا]] {{صل}} از [[فقر]] به [[خدا]] [[پناه]] برده و درخواست مسکنَت نموده و فرموده است: "پروردگارا، از فقر به تو پناه می‌برم" و "پروردگارا، مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و در [[قیامت]]، مسکین [[محشور]] بفرما"؛
# [[خداوند]] در [[قرآن]] برای [[مساکین]] مقداری [[توانایی مالی]] را [[اثبات]] نموده و فرموده است: {{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ}}<ref>«امّا آن کشتی از آن مستمندان بود.».. سوره کهف، آیه ۷۹.</ref>.<ref>الفروق اللغویه، بند ۱۶۴۵.</ref>
 
{{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} عبارتند از مردمی که قائل به [[توحید خداوند]] هستند، اما هنوز [[معرفت]] در دل‌هاشان [[راه]] نیافته است؛ لذا سهمی از [[زکات]] به ایشان داده می‌شود تا به [[اسلام]] متمایل شوند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۴۴.</ref>؛ و در صورت [[لزوم]] در [[دفع دشمنان]] [[یاری]] کنند یا برای رفع نیازهای [[جامعه دینی]] به کار گرفته شوند.
 
[[ابن‌سبیل]]، مسافری دور از [[وطن]] است که [[مال]] خویش را [به هر دلیلی] از دست داده، اگرچه ممکن است در وطن خویش فردی [[ثروتمند]] باشد<ref>المیزان، ج۹، ص۳۲۵؛ کلمات القرآن، ج۱۳۲.</ref>.
 
از قول [[ابوسعید خدری]] گزارش کرده‌اند که این آیه و [[آیات]] پیش و بعد از آن در پاسخ به [[منافقین]] نازل شده است، زیرا ایشان به [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[اعتراض]] می‌کردند که چرا با ما به [[عدالت]] [[رفتار]] نمی‌کنی و به ما [[زکات]] نمی‌دهی<ref>اسباب النزول، ص۱۴۱.</ref>.
 
شایان ذکر است که به گزارش [[موثق]] [[قرآن کریم]]، چند هزاره [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] و [[نزول قرآن]] در [[زمان]] [[پیامبران]] گذشته که به ترتیب [[تاریخی]] عبارتند از: حضرات [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[ایوب]]، [[ادریس]]، [[یونس]]، [[داود]]، [[سلیمان]] و... علاوه بر [[اقامه نماز]]، [[وجوب]] پرداخت زکات نیز [[تشریع]] شده بوده است. [[خداوند]] در میان ذکر نام ایشان درباره تمامی آنان می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
 
در مورد [[یهود]] [[بنی‌اسرائیل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>. نیز درباره [[اسماعیل نبی]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود * سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مریم، آیه ۵۴-۵۵.</ref>.از قول [[عیسی]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>؛ پس چنان که معلوم شد، پرداخت [[زکات]] در پی [[اقامه نماز]] در همه [[ادیان الهی]] و از هزاران سال پیش به این سو، حکمی [[واجب]] برای [[مؤمنان]] بوده است. [[زمخشری]] با استناد به عملکرد [[صحابه]] و [[تابعین]] و فتاوای فقهای مشهور می‌گوید: آوردن حرف [[حصر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آغاز [[آیه]]، برای اعلام [[مصرف]] انحصاری [[صدقات]] / [[زکات]] برای اصناف هشت‌گانه مورد نظر [[خداوند متعال]] است و نه غیر ایشان. به این ترتیب به [[منافقین]] می‌فهماند که شما جزو هیچ یک از این طبقات نیستید<ref>الکشاف، ج۱، ص۵۵۸.</ref>.
 
{{متن قرآن|عَامِلِينَ عَلَيْهَا}} عبارتند از مأموران جمع‌آوری زکات. برخی [[مفسران]] گفته‌اند که منظور از {{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} جمعی از اشراف [[زمان پیامبر]] بودند که آن [[حضرت]] به منظور آنکه دلشان را به [[اسلام]] متمایل سازد و در [[جنگ‌ها]] به وی کمک نمایند، سهمی از زکات برای آنان در نظر می‌گرفت<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۲.</ref>؛ [[علامه طباطبایی]] نوشته است که ایشان مردمانی هستند که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به [[دین اسلام]] رغبت یافته و می‌توانند در جنگ‌ها برای [[دفع دشمنان]] و نیز [[رفع حوائج]] [[جامعه اسلامی]] کمک نمایند<ref>المیزان، ج۹، ص۳۱۴.</ref>.
 
[[محمد عبده]] از قول [[فقها]] می‌گوید: {{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} دو گروه‌اند، [[کفار]] و [[مسلمانان]]؛ کفار نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند و مسلمانان به چهار دسته. سپس هر یک از این شش دسته را به تفصیل شرح می‌دهد. در مورد غارمین هم می‌گوید: ایشان بدهکارانی هستند که نمی‌توانند بدهی خود را بپردازند، اما به شرط آنکه این بدهی در [[راه]] [[معصیت]] یا [[اسراف‌کاری]] به وجود نیامده باشد<ref>المنار، ج۱۰، ص۵۷۴ و ۵۷۵.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
 
== [[زکات]] در [[قرآن]] ==
قرآن کتاب عربیِ [[مبین]] است<ref>{{متن قرآن|بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ}} «به زبان عربی روشن» سوره شعراء، آیه ۱۹۵.</ref> و برای [[انذار]] [[اعراب]] و دیگران نازل شده است<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ}} «و بدین‌گونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.</ref>.
 
بنابر این باید واژه‌هایی که در آن به کار می‌رود یا به همان معنایی باشد که در لغت [[عرب]] کاربرد دارد، یا دست کم مناسبتی با معنای لغوی داشته باشد.
واژه زکات در قرآن ۳۲ بار به کار رفته است که برخی از مصادیق آن بدین شرح است:
 
الف: '''درباره [[مشرکان]]''': {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ * الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان! * همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.</ref>
 
با توجه به نکات زیر، مقصود از این زکات زکات [[واجب]] نیست:
# این [[سوره مکی]] است و حال آنکه زکات در [[مدینه]] واجب شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۳۰.</ref>؛
# [[شأن نزول آیه]] را چنین گفته‌اند که [[مشرکان قریش]]، که [[حجاج]] را سقایت و [[اطعام]] می‌کردند، اعلام نمودند این امکانات را در [[اختیار]] کسانی که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورده‌اند قرار نمی‌دهند. این [[آیه]] درباره آنان نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۴۱؛ الکشاف، ج۳، ص۴۴۳.</ref>؛
# [[مشرکان مکه]] [[اعتقادی]] به پیامبر و قرآن نداشتند، تا چه رسد به زکات، تا آنان بر عدم انجام این کار [[سرزنش]] شوند.
 
بنابراین مقصود از [[زکات]]، در این [[آیه]]، مطلق انفاق‌ها و خدماتی است که [[مشرکان]] در [[عصر جاهلیت]] به [[زائران]] «[[بیت اللّه]]» ارائه می‌کردند، نه زکات [[تشریع]] شده در [[اسلام]].
 
ب: '''بعضی از موارد زکات درباره [[پیامبران پیشین]]''': درباره [[انبیاء]] [[بنی اسرائیل]] چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
 
درباره [[حضرت عیسی]] {{ع}} نیز می‌فرماید:
{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰-۳۱.</ref>.
 
درباره [[حضرت اسماعیل]] {{ع}} می‌فرماید:
{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود * و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۴-۵۵.</ref>.
 
درباره [[یحیی]] {{ع}} می‌فرماید:
{{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا * وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم * و از نزد خویش مهر و پاکیزگی ارزانی داشتیم و او پرهیزگار بود» سوره مریم، آیه ۱۲-۱۳.</ref>
 
ج: '''درباره امت‌های گذشته''': درباره بنی اسرائیل چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۲۹۹.</ref>
 
== زکات در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ==
منظور آن دسته از آیاتی است که مسئله [[فرمان]] [[گرفتن زکات]] را مرتبط با [[پیامبر]] می‌کند، یا به نتیجه پرداخت [[اموال]] که [[تزکیه]] و [[پاک]] کردن [[دل]] از [[وابستگی به دنیا]] است، اشاره می‌کند، مانند [[فلسفه]] [[زکات]]، [[گرفتن زکات]]، پیوند [[معنوی]] [[پیامبر]] با [[مؤمنان]]، [[جایگاه]] [[زکات]].
منظور آن دسته از آیاتی است که مسئله [[فرمان]] [[گرفتن زکات]] را مرتبط با [[پیامبر]] می‌کند، یا به نتیجه پرداخت [[اموال]] که [[تزکیه]] و [[پاک]] کردن [[دل]] از [[وابستگی به دنیا]] است، اشاره می‌کند، مانند [[فلسفه]] [[زکات]]، [[گرفتن زکات]]، پیوند [[معنوی]] [[پیامبر]] با [[مؤمنان]]، [[جایگاه]] [[زکات]].
#{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>
# {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>
# {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>.
#{{متن قرآن|أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آیا ترسیدید که پیش از رازگویی‌تان صدقه‌هایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۳.</ref>
# {{متن قرآن|أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آیا ترسیدید که پیش از رازگویی‌تان صدقه‌هایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۳.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>
# {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است  
# {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده استاز دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۲-۱۰۳.</ref>.
از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۲-۱۰۳.</ref>
# {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>.
#{{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>
# {{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند * هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می‌یابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام می‌گرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهاده‌اند از آنان برمی‌دارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق می‌آورد). پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند» سوره اعراف، آیه ۱۵۶-۱۵۷.</ref>.
#{{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند * هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می‌یابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام می‌گرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهاده‌اند از آنان برمی‌دارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق می‌آورد). پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند» سوره اعراف، آیه ۱۵۶-۱۵۷.</ref>
# {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>
# {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>


'''نکات:'''
'''نکات:'''
خط ۲۳۸: خط ۳۲۷:
# [[اذن خداوند]] به [[پیامبر]] برای [[گرفتن زکات]] از [[جهاد]] گریزان معترف به [[گناه]] خود: {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>....{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
# [[اذن خداوند]] به [[پیامبر]] برای [[گرفتن زکات]] از [[جهاد]] گریزان معترف به [[گناه]] خود: {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>....{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
# دریافت [[زکات]]، از اختیارات و [[وظائف]] [[پیامبر اکرم]]: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
# دریافت [[زکات]]، از اختیارات و [[وظائف]] [[پیامبر اکرم]]: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
# پرداخت [[زکات]] ازصفات [[اهل بیت پیامبر]]: «اَلذِینَ إِنْ مَکنٰاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقٰامُوا الصلاٰةَ وَ آتَوُا الزکٰاةَ» ازامام [[باقر]] [[روایت]] شده که مقصود از [[آیه]] یاد شده ماهستیم. <ref>[[تفسیر نور الثقلین ج ۳ ص ۵۰۶.</ref>
# پرداخت [[زکات]] از صفات [[اهل بیت پیامبر]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند» سوره حج، آیه ۴۱.</ref> از [[امام باقر]] [[روایت]] شده که مقصود از [[آیه]] یاد شده ما هستیم<ref>تفسیر نور الثقلین ج ۳ ص ۵۰۶.</ref>.
# [[پیروان]] واقعی پیامبراززکات دهندگان: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارن» سوره اعراف، آیه ۱۵۶-۱۵۷.</ref>
# [[پیروان]] واقعی پیامبراززکات دهندگان: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارن» سوره اعراف، آیه ۱۵۶-۱۵۷.</ref>.
# [[همسران پیامبر]]، وظیفه‌دار پرداخت [[زکات]] هستند: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>... {{متن قرآن|وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>
# [[همسران پیامبر]]، وظیفه‌دار پرداخت [[زکات]] هستند: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>... {{متن قرآن|وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
# [[طعن]] و خرده‌گیری برخی [[منافقان]] به [[پیامبر]] در نحوه تقسیم [[زکات]]: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۱.</ref>.
# [[طعن]] و خرده‌گیری برخی [[منافقان]] به [[پیامبر]] در نحوه تقسیم [[زکات]]: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده: 1100830.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|'''سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100836.jpg|22px]] [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|'''آیات ولایت در قرآن ج۱''']]
# [[پرونده:1100836.jpg|22px]] [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|'''آیات ولایت در قرآن ج۱''']]
# [[پرونده:1100408.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[زکات (مقاله)|مقاله «زکات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:زکات]]
۷۳٬۶۴۰

ویرایش