زکات در قرآن
مقدمه
قرآن کریم در آیات گوناگونی بر پرداخت زکات تأکید کرده و در بیشتر آیات به پا داشتن نماز همراه ایتاء و پرداخت زکات مطرح شده است؛ زیرا نماز رابطه بنده با خداست و زکات باعث ارتباط یک مسلمان با دیگر مسلمانان و احساس مسئولیت در برابر فقرا و کمبودهای آنان است.
اگر به آیات قرآن کریم توجه کنیم به این نتیجه میرسیم که دادن زکات در آیات سورههای مکی مطرح شده است. در سوره مؤمنون یکی از صفات مؤمنان پرداخت زکات دانسته شده است ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ﴾[۱]. در آیهای مؤمنان کسانی معرفی شدهاند که نماز را به پا میدارند و زکات میپردازند و به آخرت یقین دارند ﴿هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۲]. در یک آیه مُحسنین کسانی معرفی شدهاند که نماز را به پا میدارند، زکات میدهند و به آخرت اطمینان دارند ﴿هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴾ [۳]. در موردی دیگر رحمت واسعه خداوند برای متقین قرار داده شده، آنها که زکات دانستهاند[۴]. دستهای سال هفتم و هشتم هجری[۵].
با توجه به کثرت آیاتی که امر به پرداخت زکات میکند باید این تفاوت را حل کرد. سه راه حل به نظر میرسد:
۱. منظور از پرداخت زکات در آیات گوناگون، زکات فطره است. هم زمان با تغییر قبله در ماه هفدهم یا هجدهم هجری و واجب شدن روزه، زکات فطره هم واجب شد[۶]. در سوره بقره ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۷] که سخن از تغییر قبله است به پاداشتن نماز و پرداخت زکات هم مطرح شده است.
دستور به اخراج زکات فطره را دو روز پیش از روز عید فطر سال دوم هجری و قبل از وجوب زکات اموال دانستهاند[۸]. در تأیید آن، روایات گوناگونی است که ﴿أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾[۹] به زکات فطره تفسیر شده است: روایت اسحاق بن عمار از امام صادق(ع)، خبر ابراهیم بن عبدالحمید از موسی بن جعفر(ع)[۱۰]، روایت سالم بن مکرم جمال از امام صادق(ع)[۱۱] و روایتی از امام باقر(ع)[۱۲]. بنابراین، تشریع زکات فطره در سال دوم هجری بوده است و دیگر زکات در سال هشتم.
۲. در سال دوم، زکات تشریع شد؛ اما مورد روشن آن، زکات فطره بود که بر فقیر و غنی واجب گردید. بر طلا و نقره و غلات نیز واجب گردید و از افراد خواسته شد تا به میزان توانشان به نیازمندان کمک کنند. به جهت فقر عمومی مسلمانان اندازه آن مشخص نشده بود و در سال هشتم دستور دریافت آن به میزان و نصاب مشخص، صادر گردید. در نتیجه، نوعی تدریج در اعلام حکم زکات مورد توجه بوده است. در آیات فراوانی، دادن زکات مورد تشویق قرار گرفته است. از روایتی که به سند از امام صادق(ع) نقل شده، استفاده میشود که زکات تشریع شده؛ اما مدتها به علت فقر مسلمانان مورد پرداخت آن تنها زکات فطره بوده است. ابتدا که فرمان زکات نازل شد، مسلمانان مال و ثروت نداشتند که زکات آن را بدهند، تنها زکات فطره میدادند.[۱۳]؛
بنابراین، زکات در اموال واجب شده، ولی وضعیت مسلمانها چنان ضعیف بوده است که در پرداخت زکات فطره توصیه میشده خرما بدهند؛ زیرا پس از پرداخت، فقرای مسلمان که عده زیادی بودند، بلافاصله از آن استفاده میکردند و مانند گندم و جو نیاز به پخت نداشت[۱۴].
۳. زکات فطره و زکات طلا و نقره و غلات واجب شده؛ اما همانگونه که بیان شد وضعیت مسلمانان به گونهای بوده که پیامبر(ص) به جمعآوری آن نپرداخته است. در سال هشتم هجری، پس از شکست کفار و تسخیر خیبر و نابود شدن قدرت مشرکان مکه و در آستانه گشودن مکه، دستور دریافت زکات، افزون بر طلا و نقره و غلات چهارگانه بر انعام سه گانه (گاو، شتر و گوسفند) نیز وضع شد؛ یعنی در گذشته تنها زکات نقدین و غلات و زکات فطره واجب بوده؛ اما در سال هشتم هجرت با ایمان آوردن قبایل گوناگون، زکات چهار پایان سه گانه نیز واجب شده است و حکم آن در ماه رمضان سال هفتم[۱۵] یا هشتم اعلام و در محرم سال نهم با اعزام کارگزاران زکات اجرا شده است[۱۶].
این نکته با توجه به کار برد گوناگون معنای زکات و صدقه به نظر رسیده است[۱۷].
معناشناسی
زکات از ریشه «ز ـ ک ـ و»[۱۸] یا «ز ـ ک ـ ی»[۱۹] در لغت به معنای رشد و برکت یافتن، تطهیر، اصلاح، مدح و ستایش کردن[۲۰] و برگزیده چیزی[۲۱] آمده است و در اصطلاح فقه به مالی گفته میشود که با شرایطی از اموالی مخصوص خارج و به گروهی معین داده میشود[۲۲]، نیز به حق واجبی از اموالی که به نصاب معین برسند اطلاق میگردد[۲۳].
برخی گفتهاند: زکات عبارت است از بخش معینی از اموال دارای شرایط مخصوص که از آن اموال، جدا شده و در مصارف خاصی که شرع تعیین کرده صرف میگردد[۲۴] یا جزئی از مالی که به فقیر مسلمان غیر هاشمی برای رضای خداوند تملیک میشود[۲۵]. به این اموال از آن رو زکات گفتهاند که اخراج آن سبب رشد و برکت یافتن اموال[۲۶] یا سبب تطهیر اموال از ناپاکیها و حق دیگران و پاکی نفس انسان از رذایل اخلاقی مانند بخل میگردد[۲۷].
زکات دو قسم است: زکات اموال و زکات اَبْدان.
زکات اموال زکاتی است که از اموالی مانند شتر، گاو و گوسفند، طلا و نقره و غلات خارج میشود[۲۸] و زکات اَبْدان که به آن «زکات فطره»[۲۹] یا «زکات رئوس»[۳۰] نیز گفته شده، مالی است که روزهدار در شب عید فطر یا پیش از نماز عید فطر آن را از طرف خود و افراد تحت تکفل خویش خارج و در مصارف معینی انفاق میکند[۳۱].
زکات با اموری مانند صدقه، خمس و خراج از آن رو که هریک بخشی از اموالی است که انسان آنها را برای مصارف خاص از اموالش خارج میکند مشترک است؛ ولی تفاوتهایی با هم دارند:
تفاوت زکات و صدقه آن است که زکات، انفاق واجب است؛ ولی صدقه انفاق مستحب[۳۲] یا انفاق واجب و مستحب است[۳۳]. به نظر برخی، این تفاوت صحیح نیست و همانگونه که صدقه بر انفاق واجب و مستحب اطلاق میگردد، زکات نیز بر انفاقهای واجب و مستحب اطلاق شده است[۳۴].
تفاوت زکات و خمس در آن است که زکات به بنیهاشم داده نمیشود؛ ولی خمس به بنیهاشم اختصاص دارد[۳۵].
تفاوت زکات با خَراج آن است که خراج، مالیاتی است که از زمین گرفته میشود[۳۶]، یا اجرتی است که حکومت اسلامی از زمینهای فتح شدهای دریافت میکند که در اختیار مسلمانان قرار داده است[۳۷]، ولی زکات از اموالی غیر از زمین دریافت میگردد. افزون بر این، خراج را حکومت وضع میکند و براساس نیاز خود، آن را کاهش یا افزایش میدهد[۳۸]، ولی زکات را خداوند تشریع کرده و کسی حق کاهش یا افزایش مقدار آن را ندارد.[۳۹]
زکات در قرآن کریم
قرآن کریم از زکات با واژهها و تعبیرهایی متعدد یاد کرده است؛ مانند:
- ماده «ز ـ ک ـ و» و مشتقات آنکه فراوان به کار رفتهاند و در بسیاری از آنها مراد، زکات واجب است؛ مانند ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۴۰].
- «صدقه» که در بیشتر آیات به معنای انفاق مستحب است؛ ولی در برخی آیات، مراد از آن زکات واجب است[۴۱]، مانند ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾[۴۲] و ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۴۳].
- «نفقه» که از ریشه «ن ـ ف ـ ق» به معنای کم شدن، هزینه کردن[۴۴] و اعطای مال یا چیزی در راه خدا[۴۵] آمده است و از مصادیق آن انفاقهای واجب و زکات است[۴۶]، مانند ﴿وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ﴾[۴۷].
- «حق» که به معانی متعدد از جمله ثابت، سهم، ملک و مال آمده است[۴۸] و در برخی آیات به نظر عدهای مراد از آن زکات است: ﴿وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ﴾[۴۹].[۵۰]
- «طعام» مانند غذا و گندم و خرما[۵۱] و مراد از آن در برخی آیات زکات است: ﴿وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ﴾[۵۲] و ﴿وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ﴾[۵۳].[۵۴]
- «ماعون» که به معنای منفعت، طاعت و چیز اندک و زکات[۵۵] آمده است: ﴿وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ﴾[۵۶] در این آیات و مانند آنها قرآن کریم از موضوعات و مباحث مختلفی درباره زکات، از جمله، حکمتها و اهداف تشریع زکات، زکات در شرایع پیشین، زکات در اسلام، متعلَّق زکات، مصارف زکات و برخی آداب و شرایط آن سخن گفته است[۵۷]
تفاوت معنای زکات و صدقه
بیشتر اهل لغت زکات را از "زكا الزرع اي نمي" گرفتهاند. در لسان العرب مینویسد: «و زکاء چیزی است که خداوند از میوه بیرون میآورد و زمین زکی؛ یعنی پاک و آماده»[۵۸]؛
بیشترین کاربرد واژه زکات، برای زکات غلات چهارگانه و طلا و نقره است که باعث پاکی مال میشود. در زکات فطره نیز از آن جهت به کار میرود که فطریه از غلات، قوت و خوراک غالب مردم داده میشود و در مرحله بعدی به اندازه قیمت آن پرداخت میشود.
زکات در قرآن، هم به معنای زکات واجب و هم زکات مستحب؛ یعنی صدقه که عرفاً مستحب است به کار رفته. یکی از موارد روشن آن، دادن صدقه توسط علی(ع) در رکوع است که تعبیر به ﴿يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ﴾ در آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۵۹] شده است.
میتوان گفت در مواردی صدقه در صدقه مستحبی به کار رفته است؛ مانند آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى﴾[۶۰].
با وجود این بیشترین کاربرد آن در تعهدات مالی واجب است؛ مانند: آیه نجوا که پرداخت صدقه پیش از دیدار با پیامبر(ص) واجب بوده است ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً﴾[۶۱] یا کفاره در حج و عمره ﴿فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ﴾ [۶۲] و یا در زکات واجب ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾ [۶۳].
بیشترین کاربرد واژه صدقه جدای از صدقه مستحبی در زکات حیوان و صدقات الانعام است. در لسان العرب در معنای مصدّق گوید: «کسی که حقوق شرعی شتر و گوسفند را میگیرد»[۶۴] و موارد زیادی از کاربرد صدقه و یا مصدِّق درباره حیوانات است.
در احادیث نیز بیشترین موارد کاربرد صدقه یا مصدِّق درباره حیوانات است؛ مانند: "صدقة الخيل" و "صدقة الرقيق". همه فرمانها که برای دریافت زکات با عنوان صدقه از پیامبر(ص) علی(ع) و خلفا صادر شده مربوط به زکات حیوانات است[۶۵].
مرحوم کلینی در باب بندی کافی در این باره بسیار دقیق بوده و صدقه را درباره زکات حیوانات به کار برده است: مانند: "باب ما يجب عليه الصدقة من الحيوان و ما لا يجب"، "صدقة الابل"، "صدقة البقر"، "صدقة الغنم"[۶۶]، "باب أدب المصدِّق" در این باب، هشت روایت آمده که شش روایت آن درباره صدقه حیوان و شیوه دریافت زکات انعام سه گانه است و یک مورد هم مربوط به خراج است[۶۷].
جالب است بدانیم در آیههای وجوب زکات و مصرف زکات و آیهای که در شأن نزول آن، حکایت یکی از متخلفان پرداخت زکات گوسفند آمده است از واژه صدقه استفاده شده است که عبارتند از:
- برابر روایات پس از نزول آیه زکات، پیامبر(ص) آن را به مردم ابلاغ کرد و یک سال بعد زکات را گردآوری نمود: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ...﴾[۶۸]. در این آیه که درباره دستور دریافت زکات است از واژه صدقه استفاده شده است.
- آیهای که مصارف هشتگانه زکات را بیان کرده این گونه آغاز میشود: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ﴾[۶۹] صدقهها؛ یعنی زکاتهای واجب به مصرف این هشت گروه میرسد.
- آیه مانع الزکات که درباره ثعلبه نازل شد: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۷۰].
این آیه درباره ثعلبة بن حاطب انصاری نازل شد. زمانی که به دعای پیامبر(ص) از فقر نجات یافت، بر اثر کمبود علوفه برای گوسفندان خود از مدینه خارج شد. هنگامی پیامبر(ص) برای دریافت زکات مأمور فرستاد، بخل ورزید و گفت: این همان جزیه است! پیامبر(ص) درباره وی فرمود: «وای بر تو ای ثعلبه! وای بر تو ای ثعلبه!»[۷۱].
در این آیه نیز تصدق در زکات واجب گوسفند به کار رفته است که نشان میدهد دستور دریافت زکات و مصرف آن با واژه صدقه بیان شده است. این آیات با توجه به روایات، نشان میدهد که حکم گرفتن زکات به تازگی نازل شده است.
نکتهای: در برابر آنچه گذشت، این احتمال وجود دارد که استفاده از واژه صدقه در این آیات به جهت غالب بودن زکات حیوانات سه گانه در آن زمان بوده است و تشریع زکات چه در طلا و چه در نقره، جو، گندم، خرما، کشمش و حیوانات سه گانه همه در سال هشتم هجری بوده است؛ زیرا دریافت و مصرف، شامل همه احکام زکات میشود و از آنجا که بیشتر مردم حجاز دامدار بودند اعزامهای پیامبر(ص) برای دریافت زکات بیشتر به آبگاههای قبائل بوده که دارای شتر و و گوسفند بودند. به این جهت از واژه صدقه استفاده شده است. در عین این که در مواردی افراد را برای دریافت زکات غلات اعزام میکردند. موارد تخمین که پس از این اشاره میشود در این باره است؛ اما از آنجا که پرداخت زکات طلا و نقره که به آن اموال باطنه گفته میشود مشکل بوده و عده اندکی در آن زمان از آن برخوردار بودند و امکان نظارت بر آن نبوده، قرآن مردم را از کنز و ذخیره طلا و نقره نهی کرده است و بخیلان را به عذاب الهی وعده داده است﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ [۷۲]؛ از این رو، بخل در آیه کنز به مانع الزکاة تفسیر شده است[۷۳].
در مانع الزکاتهای زمان ابوبکر نیز از تعبیر صدقه استفاده شده است؛ زیرا آنها از قبایل گوناگون بودند که از پرداخت زکات حیوانات خود امتناع میکردند[۷۴].
در بیشتر روایاتی که زکات بر بنی هاشم حرام شده از تعبیر صدقه استفاده گردیده است[۷۵]. اینها همه نشان میدهد که منبع مهم زکات، حیوانات سه گانه به ویژه شتر بوده است و به همین جهت از واژه صدقه استفاده شده است[۷۶].
زکات در قرآن
قرآن کتاب عربیِ مبین است: ﴿بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ﴾[۷۷] و برای انذار اعراب و دیگران نازل شده است ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ﴾[۷۸].
بنابر این باید واژههایی که در آن به کار میرود یا به همان معنایی باشد که در لغت عرب کاربرد دارد، یا دست کم مناسبتی با معنای لغوی داشته باشد. واژه زکات در قرآن ۳۲ بار به کار رفته است که برخی از مصادیق آن بدین شرح است:
الف: درباره مشرکان: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ * الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۷۹]
با توجه به نکات زیر، مقصود از این زکات زکات واجب نیست:
- این سوره مکی است و حال آنکه زکات در مدینه واجب شده است[۸۰]؛
- شأن نزول آیه را چنین گفتهاند که مشرکان قریش، که حجاج را سقایت و اطعام میکردند، اعلام نمودند این امکانات را در اختیار کسانی که به پیامبر ایمان آوردهاند قرار نمیدهند. این آیه درباره آنان نازل شده است[۸۱]؛
- مشرکان مکه اعتقادی به پیامبر و قرآن نداشتند، تا چه رسد به زکات، تا آنان بر عدم انجام این کار سرزنش شوند.
بنابراین مقصود از زکات، در این آیه، مطلق انفاقها و خدماتی است که مشرکان در عصر جاهلیت به زائران «بیت اللّه» ارائه میکردند، نه زکات تشریع شده در اسلام.
ب: بعضی از موارد زکات درباره پیامبران پیشین: درباره انبیاء بنی اسرائیل چنین میفرماید: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۸۲].
درباره حضرت عیسی (ع) نیز میفرماید: ﴿قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾[۸۳].
درباره حضرت اسماعیل (ع) میفرماید: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾[۸۴].
درباره یحیی (ع) میفرماید: ﴿يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا * وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا﴾[۸۵]
ج: درباره امتهای گذشته: درباره بنی اسرائیل چنین میفرماید: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۸۶].[۸۷]
آیه زکات
لفظ صدقه و صدقات در معنی زکات واجب، چند بار در قرآن به کار رفته و از آنجا که تنها در آیه ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۸۸] موارد هشتگانه مصرف زکات تعیین و اعلام شده است، آن را آیه زکات گفتهاند. البته برخی آن را آیه "صدقه یا صدقات" نامیدهاند[۸۹]؛ و این، به خاطر آن است که واژه (صدقات) در آغاز آیه درج شده است.
صدقات جمع صَدقه عبارت از آن چیزی است که انسان به قصد قربت از مال خویش خارج میسازد مانند زکات؛ لکن صدقه در اصل به آن چیزی گفته میشود که صاحبش آن را استحباباً و با میل و رغبت به کسی میدهد، اما صورت واجب آن، زکات است. البته گاهی به زکات واجب هم صدقه اطلاق میگردد از آن جهت که صاحبش آن را از روی صداقت و رغبت میپردازد، مانند آیه مورد بحث، یا چنان که فرموده: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾[۹۰] و نیز آیاتی که در آنها الفاظ ﴿صَدَّقَ﴾، ﴿تَصَدَّقَ﴾، ﴿مُصَدِّقِينَ﴾ و ﴿مُتَصَدِّقِينَ﴾ دیده میشود، منظور، دادن زکات واجب است[۹۱].
در مورد کیستی فقیر و مسکین، میان علما اختلاف است؛ برخی ایشان را از یک صنف و از نظر مالی ناتوان دانسته و گفتهاند اینان کسانی هستند که دخلشان کفاف خرجشان را نمیدهد؛ اما بیشتر علما و مفسران میان آن دو تفاوت قائل بوده و از قول ابنعباس و حسن بصری گزارش کردهاند: منظور از فقیر در این آیه، تهیدستی است که از روی مناعت طبع از کسی مصرانه درخواست کمک نمیکند: ﴿...لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا﴾[۹۲]، ولی مسکین، بیچارهای است که درخواست میکند. این نظر از قول امام باقر (ع) نقل شده است[۹۳]. برخی هم گزارش کردهاند که فقیر، نیازمندی است که نقص عضو دارد، اما مسکین بدنش سالم است[۹۴].
یکی از لغتشناسان نیز میگوید: فقیر به سه دلیل بیچارهتر و نیازمندتر از مسکین است:
- در آیه مذکور، فقیر پیش از مسکین ذکر شده و این، نشانه محتاجتر بودن فقیر است؛
- رسول خدا (ص) از فقر به خدا پناه برده و درخواست مسکنَت نموده و فرموده است: "پروردگارا، از فقر به تو پناه میبرم" و "پروردگارا، مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و در قیامت، مسکین محشور بفرما"؛
- خداوند در قرآن برای مساکین مقداری توانایی مالی را اثبات نموده و فرموده است: ﴿أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ﴾[۹۵].[۹۶]
﴿مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ﴾ عبارتند از مردمی که قائل به توحید خداوند هستند، اما هنوز معرفت در دلهاشان راه نیافته است؛ لذا سهمی از زکات به ایشان داده میشود تا به اسلام متمایل شوند[۹۷]؛ و در صورت لزوم در دفع دشمنان یاری کنند یا برای رفع نیازهای جامعه دینی به کار گرفته شوند.
ابنسبیل، مسافری دور از وطن است که مال خویش را [به هر دلیلی] از دست داده، اگرچه ممکن است در وطن خویش فردی ثروتمند باشد[۹۸].
از قول ابوسعید خدری گزارش کردهاند که این آیه و آیات پیش و بعد از آن در پاسخ به منافقین نازل شده است، زیرا ایشان به پیامبر خدا (ص) اعتراض میکردند که چرا با ما به عدالت رفتار نمیکنی و به ما زکات نمیدهی[۹۹].
شایان ذکر است که به گزارش موثق قرآن کریم، چند هزاره پیش از ظهور اسلام و نزول قرآن در زمان پیامبران گذشته که به ترتیب تاریخی عبارتند از: حضرات نوح، ابراهیم، لوط، اسحاق، یعقوب، ایوب، ادریس، یونس، داود، سلیمان و... علاوه بر اقامه نماز، وجوب پرداخت زکات نیز تشریع شده بوده است. خداوند در میان ذکر نام ایشان درباره تمامی آنان میفرماید: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۱۰۰].
در مورد یهود بنیاسرائیل میفرماید: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ﴾[۱۰۱]. نیز درباره اسماعیل نبی (ص): ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۰۲].از قول عیسی (ع) میفرماید: ﴿وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾[۱۰۳]؛ پس چنان که معلوم شد، پرداخت زکات در پی اقامه نماز در همه ادیان الهی و از هزاران سال پیش به این سو، حکمی واجب برای مؤمنان بوده است. زمخشری با استناد به عملکرد صحابه و تابعین و فتاوای فقهای مشهور میگوید: آوردن حرف حصر ﴿إِنَّمَا﴾ در آغاز آیه، برای اعلام مصرف انحصاری صدقات / زکات برای اصناف هشتگانه مورد نظر خداوند متعال است و نه غیر ایشان. به این ترتیب به منافقین میفهماند که شما جزو هیچ یک از این طبقات نیستید[۱۰۴].
﴿عَامِلِينَ عَلَيْهَا﴾ عبارتند از مأموران جمعآوری زکات. برخی مفسران گفتهاند که منظور از ﴿مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ﴾ جمعی از اشراف زمان پیامبر بودند که آن حضرت به منظور آنکه دلشان را به اسلام متمایل سازد و در جنگها به وی کمک نمایند، سهمی از زکات برای آنان در نظر میگرفت[۱۰۵]؛ علامه طباطبایی نوشته است که ایشان مردمانی هستند که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به دین اسلام رغبت یافته و میتوانند در جنگها برای دفع دشمنان و نیز رفع حوائج جامعه اسلامی کمک نمایند[۱۰۶].
محمد عبده از قول فقها میگوید: ﴿مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ﴾ دو گروهاند، کفار و مسلمانان؛ کفار نیز به دو دسته تقسیم میشوند و مسلمانان به چهار دسته. سپس هر یک از این شش دسته را به تفصیل شرح میدهد. در مورد غارمین هم میگوید: ایشان بدهکارانی هستند که نمیتوانند بدهی خود را بپردازند، اما به شرط آنکه این بدهی در راه معصیت یا اسرافکاری به وجود نیامده باشد[۱۰۷].[۱۰۸]
پیشینه زکات
در میان همه پیروان شرایع الهی و جوامع بشری پرداخت زکات یا اموالی همانند آن برای تأمین زندگی فقرا یا دیگر نیازهای ضروری جامعه رایج بوده است. بر اساس روایتی، آدم (ع) و فرزندانش نخستین کسانی بودند که از سوی خداوند مأمور به پرداخت زکات شدند؛ با این تفاوت که خداوندزکات را برای شخص آدم (ع) تزکیه نفس با خواندن ۱۰ رکعت نماز و برای فرزندانش اخراج بخشی از اموال آنان و دادن آن به فقرا قرار داد.[۱۰۹] در برخی متون کتاب مقدس نیز از زکات یاد شده است؛ از جمله در گفتاری از تورات آمده است که در آخر هر سال، عُشر محصول خود را بیرون آورده تا افراد غریب و یتیم و بیوهزنان از آن خورده و سیر شوند تا خداوند به همه اعمال شخص برکت دهد.[۱۱۰] در انجیل لوقا نیز به نقل از حضرت عیسی (ع) آمده است که آن حضرت از خارج کردن یک دهم از همه اموال خود سخن به میان آورده است.[۱۱۱]
قرآن کریم نیز در آیات متعدد از وجود زکات در شرایع پیشین یاد کرده، هرچند از مقدار و چگونگی پرداخت و مصارف این اموال سخنی به میان نیاورده است. از جمله در آیات ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ﴾[۱۱۲]، ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۱۱۳] از مأمور شدن حضرت ابراهیم (ع)، اسحاق و یعقوب به اقامه نماز و پرداخت زکات سخن به میان آمده است.
در آیاتی دیگر از فرمان حضرت اسماعیل به خانواده و خویشاوندان [۱۱۴] درباره پرداخت زکات سخن به میان آورده است: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾[۱۱۵]، ﴿وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾[۱۱۶] از آیات ﴿وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ﴾[۱۱۷]، ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴾[۱۱۸] نیز که خداوند در پاسخ دعای حضرت موسی (ع)، رحمت گسترده خود را شامل مؤمنان به آیات الهی و متقین و زکاتدهندگان دانسته است. استفاده میشود که زکات در شریعت حضرت موسی بوده است. براساس برخی روایات و کلمات مفسران، حضرت موسی (ع) در پی اجرای این حکم الهی از قارون خواست تا زکات اموالش را بپردازد؛ ولی قارون به جهت زیاد بودن زکات اموالش از پرداخت آن امتناع و برای فرار از تکلیف، حضرت موسی را متهم به عمل ناشایست کرد که مورد نفرین حضرت موسی قرار گرفت، از این رو زمین، او را با خانهاش به درون خود فرو برد.﴿فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ﴾[۱۱۹].[۱۲۰]
برخی مفسران آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهًا﴾[۱۲۱] که در آن از تبرئه حضرت موسی (ع) از اتهام برخی افراد به آن حضرت سخن به میان آمده را نیز در ارتباط با همین ماجرا دانستهاند.[۱۲۲] در آیه ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾[۱۲۳] نیز از مأمور شدن حضرت عیسی (ع) به اقامه نماز و پرداخت زکات تا پایان عمر سخن به میان آمده است: ﴿وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾. [۱۲۴] قرآن در آیات دیگری نیز از پیمان گرفتن از پیروان این دو پیامبر الهی و مأمور شدن آنان به پرداخت زکات یاد کرده است: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۱۲۵] نیز ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۱۲۶]؛ ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ﴾[۱۲۷] در آیات ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ﴾[۱۲۸]، ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ﴾[۱۲۹] نیز خداوند به یهودیان عصر پیامبر فرمان داده است که نماز را برپا داشته و زکات اموال خود را بپردازند.
در اینکه مراد از نماز و زکات در این آیه چه نماز و زکاتی است دو احتمال وجود دارد:
- مراد نماز و زکات تشریع شده برای بنیاسرائیل در شریعت خود آنان است.[۱۳۰]
- مقصود نماز و زکاتی است که برای مسلمانان تشریع شده است[۱۳۱].[۱۳۲]
زکات در ادیان گذشته
از آیات قرآن استفاده میشود که زکات در ادیان گذشته نیز بوده است؛ اما کیفیت آن مشخص نشده.
۱. در تفسیر آیه شریف ﴿وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾[۱۳۳] که از قول حضرت عیسی(ع) است، سه معنا ذکر شده است که بر پایه آن زکات در این آیه به معنای طهارت یا زکات مال است. در روایتی از امام صادق(ع) این آیه به زکات سرها (زکات فطره) تفسیر شده است[۱۳۴]. بر پایه دو معنای اخیر، زکات به معنای مصطلح در اسلام، در آیین مسیح وجود داشته است.
۲. درباره اسماعیل صادق الوعد میخوانیم: ﴿وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ﴾[۱۳۵].
۳. پس از یاد اسحاق و یعقوب به عنوان فرزندان ابراهیم آمده است: ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۱۳۶]. این آیه دلالت دارد که نوعی ادای حق مالی مرسوم بوده است که در کنار نماز به آن توجه میکردند. در سوره بقره نیز آمده است که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که: ﴿أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾[۱۳۷].
در کتاب قاموس کتاب مقدس آمده است که لفظ صدقه در عهد قدیم وارد نشده، ولی از برخی از اشارات معلوم میشود که ترحم بر نیازمندان از جمله واجبات است. از جمله اوامر واجب اسرائیلیان واگذاشتن گوشه و کنارهای مزارع بود که آنها را در هنگام درو صرف نظر کرده و خوشه چینی نکنند و برای نیازمندان واگذارند. و در هیکل صندوقی قرار داده بودند تا عطایا و تصدقات را در آنجا جمع کنند [۱۳۸]. از اینها استفاده میشود که نوعی حکم در جهت حمایت از نیازمندان در بنی اسرائیل وجود داشته است.
محصولات کشاورزی خود را به موبدان ویژه میساختند. وی مینویسد: «دین زرتشت به وسیله سلسله ساسانیان، اقتدار و استیلای سابق خود را بازیافت. زمینها و عُشْر محصولات کشاورزی به موبدان اختصاص داشت. دولت بر دین استوار بود همچنان که در اروپای آن زمان نیز چنان بود»[۱۳۹].
از روایتی که درباره مردی مجوسی از امام رضا(ع) سؤال شده استفاده میشود که آنان نیز دستورهایی برای کمک به فقرا دارند. این مجوسی وصیت کرده بود که مالی در میان نیازمندان تقسیم نمایند. قاضی نیشابور آن را میان نیازمندان مسلمان تقسیم کرده بود. هنگامی موضوع را مأمون از امام رضا(ع) پرسید؛ حضرت فرمود: منظور وی فقرای مجوس بوده؛ از این رو قاضی باید به مقدار مالی که به فقرای مسلمان داده از زکات مسلمانان بردارد و در میان نیازمندان مجوس تقسیم کند[۱۴۰].[۱۴۱]
زکات در اسلام
در اسلام نیز همانند شرایع پیشین، زکات از واجبات مالی است و مسلمانان در آیاتی از قرآن کریم و روایات اسلامی به پرداخت آن مکلف شدهاند. برخی از آیات نازل شده در این باره از جمله آیات ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۱۴۲]، ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۴۳] در روایات [۱۴۴] و متون اسلامی [۱۴۵] به آیه زکات معروف شدهاند.
در باره زمان واجب شدن زکات بر مسلمانان دیدگاههای متفاوتی هست: مشهور برآناند که حکم زکات در مدینه نازل شد.[۱۴۶] برخی از پیروان این دیدگاه، تشریع آن را در اوایل هجرت،[۱۴۷] سالهای دوم،[۱۴۸] سوم، چهارم [۱۴۹] و برخی در سال نهم هجرت دانستهاند.[۱۵۰] برخی در تأیید دیدگاه مشهور گفتهاند: علمای اسلامی اتفاق نظر دارند [۱۵۱] که آیه تشریع روزه: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ﴾[۱۵۲] پس از هجرت و در مدینه نازل شد و بر اساس روایات دیگر، مأمور شدن به زکات فطره پیش از تشریع زکات اموال بوده است،[۱۵۳] از این رو تشریع زکات اموال باید در مدینه و پس از هجرت باشد.[۱۵۴] در روایتی از اهل بیت (ع) نیز آمده است که وقتی آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾[۱۵۵] در ماه رمضان نازل شد، پیامبر (ص) وجوب زکات را به مردم اعلام کرد و پس از گذشت یک سال آنان را به خارج ساختن زکات مال خود فرمان داد و مأمورانی را برای دریافت آن معین کرد.[۱۵۶] از این روایت نیز بر میآید که وجوب زکات و جمعآوری آن در مدینه بوده است؛ زیرا پیامبر در مکه مأمورانی برای دریافت زکات نداشت.
پیروان نظریه مشهور، در توجیه آیاتی که از وجوب پرداخت زکات و انفاق در مکه سخن به میان آورده، مراد از زکات در این آیات را زکات مستحب [۱۵۷] یا مطلق انفاق در راه خدا [۱۵۸] یا مقصود از زکات را تطهیر جان از آلودگیها، از جمله آلودگی شرک دانستهاند، [۱۵۹] یا مقصود، اطعام مسلمانان نیازمند است که اعطای آن از سوی مشرکان تحریم شده بود.[۱۶۰]
در برابرِ این دیدگاه، برخی برآناند که زکات در مکه تشریع شده است.[۱۶۱] دلیل اینان اولاً آیاتی از قرآناند که از پرداخت زکات در مکه سخن به میان آوردهاند؛ مانند آیه ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۱۶۲] که از پرداخت زکات از سوی مؤمنان یاد کرده است، ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[۱۶۳]، ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ﴾[۱۶۴]، ﴿الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۱۶۵] که مشرکان را به جهت نپرداختن زکات و کفر به آخرت، به عذاب تهدید کرده است. و آیات ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۱۶۶]،﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾[۱۶۷]، ﴿وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾[۱۶۸] که در مکه نازل شده و از پرداخت زکات در شرایع پیشین سخن به میان آوردهاند. ثانیاً روایاتی از جمله روایتی منقول از پیامبر (ص) که براساس آنها، خداوند آن حضرت را با تکالیفی همچون صله رحم، اقامه نماز و پرداخت زکات برانگیخت،[۱۶۹] نیز روایتی که برپایه آن، پیامبر اکرم (ص) جریر بن عبدالله را در هنگام بیعت با پیامبر (ص) در اوایل بعثت، به گفتن شهادتین و اقامه نماز و پرداخت زکات واجب فرا خواند[۱۷۰] و حدیثی از امام باقر (ع) که در آن از تشریع زکات به همراه نماز یاد شده است؛[۱۷۱] نیز روایتی که در آن جعفر بن ابی طالب اقامه نماز و پرداخت زکات را در شمار احکام اسلام برای حاکم حبشه گزارش کرد.[۱۷۲] پیروان این نظریه، در پاسخ ادله دیدگاه نخست از جمله روایت منقول از اهل بیت (ع) گفتهاند: پیش از نزول آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۷۳] در مدینه، حدود ۳۰ آیه در مکه در باره زکات فرود آمدهاند که همه یا بسیاری از آنها از وجوب زکات حکایت میکنند و حمل این مقدار از آیات بر زکات مستحب یا زکات فطره بسیار بعید است،[۱۷۴] از این رو برخی در جمع میان ادله دیدگاه یکم و دوم گفتهاند: وجوب زکات در مکه نازل شده؛ ولی حکم دریافت آن از سوی پیامبر (ص) در مدینه نازل شده است.[۱۷۵] پس از نزول آیات زکات و فراهم شدن زمینه دریافت آن، پیامبر مأمورانی را برای دریافت زکات به سرزمینهای اسلامی فرستاد،[۱۷۶] چنان که علی بن ابیطالب را به نجران، مهاجر بن امیه را به صنعاء، زیاد بن لبید را به حَضرموت، مالک بن نویره را به قبیله بنیحنظله و علاء بن حضرمی را به بحرین فرستاد؛[۱۷۷] نیز شخصی را برای گرفتن زکات ثعلبة بن حاطب از دامداران مدینه به سوی او فرستاد؛ ولی وی ضمن امتناع از پرداخت زکات، این حکم الهی را انکار کرد و آن را همچون جزیهای دانست که از نامسلمانان گرفته میشود. در پی این رخداد، آیات ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۱۷۸]، ﴿فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۱۷۹]، ﴿فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴾[۱۸۰] درباره آن نازل شد.[۱۸۱] برخی نزول این آیات را درباره ثعلبه و شخص دیگری از قبیله بنیسلیم، یا گروهی از منافقان دانستهاند.[۱۸۲] پیامبر اکرم (ص) پس از گردآوری صدقات، آنها را میان مستحقان آن قسمت میکرد که بیشتر آنان با رغبت، این اموال را میپذیرفتند؛ اما در مواردی برخی افراد به پیامبر طعنه زده و آن حضرت را به بیعدالتی متهم میکردند [۱۸۳] که آیات ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ﴾[۱۸۴]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ﴾[۱۸۵] درباره آنان فرود آمد و ضمن مذمت آنان، این افراد را به پذیرش و رضایت به آنچه از سوی خدا و رسول به آنان میرسد فرمان داد. برخی مراد از این افراد را منافقان صدر اسلام دانستهاند.[۱۸۶] برخی نیز مراد از «صدقات» در آیه را غنایم جنگ هوازن دانستهاند که هنگام تقسیم آنها به پیامبر اکرم (ص) اعتراض شد.[۱۸۷] گاه نیز منافقان به پرداخت کنندگان زکات طعنه زده و آنان را مسخره میکردند که آیه ﴿الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۱۸۸] در این باره نازل شد [۱۸۹] و پیامد این کار را استهزای این افراد از سوی خداوند و عذاب الهی برشمرد[۱۹۰]
اهمیت زکات
زکات در شرایع الهی و اسلام اهمیت و جایگاه والایی دارد. بر همین اساس، خدای متعال آن را در شمار تکالیف پیامبران پیشین و پیروانشان قرار داد: ﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ﴾[۱۹۱]، ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۱۹۲]؛ نیز ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۱۹۳]، ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۱۹۴]، ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴾[۱۹۵]، ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ﴾[۱۹۶] افزون بر این، ذکر زکات به گونه خاص پس از عمل خیر: ﴿فِعْلَ الْخَيْرَاتِ﴾ که عام است، از اهمیت زکات حکایت دارد؛ همچنین خداوند پرداخت زکات را کنار یکتاپرستی، از تکالیف دوازدهگانهای قرار داد که از بنیاسرائیل بر عمل به آنها پیمان گرفت: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۱۹۷] افزون بر مکلف کردن پیروان شرایع پیشین به این تکلیف، در آیاتی چند پیامبر اکرم (ص) و پیروانش را نیز مکرّر به انجام این تکلیف مهم فرمان داد: ﴿وَآتُوا الزَّكَاةَ ﴾[۱۹۸] در آیهای دیگر پرداخت زکات را نشانه دین مستقیم و حق و معتدل برشمرد: ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ﴾[۱۹۹].[۲۰۰] برخی مراد از ﴿الْقَيِّمَةِ﴾ را امت قیامکننده به توحید و حق دانسته [۲۰۱] و عدهای با توجه به آیه ﴿فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ﴾[۲۰۲] که در آن ﴿قَيِّمَةٌ﴾ صفت برای کتب آمده. در تفسیر این آیه گفتهاند: آن دین، کتابهای حق و مستقیم است [۲۰۳] که مراد کتابهای همه پیامبران الهی است. بر اساس این رأی، دستورهای یاد شده از جمله پرداخت زکات، تکلیف همه پیامبران الهیاند که در کتابهایشان آمدهاند.[۲۰۴]
افزون بر این، قرآن کریم در حدود ۲۷ آیه، زکات را با نماز که پس از توحید مهمترین و نخستین تکلیف عملی بشر در دنیا [۲۰۵] و نخستین عمل مورد سؤال در قیامت [۲۰۶] است یاد کرده است: ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ﴾[۲۰۷] و... برپایه روایتی از امام باقر (ع) ذکر زکات با نماز در قرآن نشانه مکمّل بودن این دو عمل برای یکدیگر و ترک زکات به منزله ترک نماز است.[۲۰۸] در روایتی دیگر، پیامبر (ص) پرداخت نکردن زکات را مانع قبولی نماز و نپذیرفتن نماز را موجب بیدینی فرد و پذیرفته نشدن حج و جهاد او دانست.[۲۰۹] در آیاتی دیگر، قرآن اقامه نماز و پرداختن زکات را در پی بازگشت از کفر، نشانه مسلمانی توبهکنندگان و همردیف شدن آنان با مسلمانان دانسته: ﴿فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۲۱۰] و مسلمانان را از جنگیدن با آنان منع کرده است: ﴿فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۱۱]؛ زیرا اقامه نماز و پرداختن زکات از مهمترین نشانههای ایماناند که با انجام آنها اسلام کافران پذیرفته میشود.[۲۱۲] در آیهای دیگر، خداوند خود را دریافت کننده زکات معرفی کرده است: ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۲۱۳] در روایتی امیرمؤمنان (ع) با استناد به آیه یاد شده، خداوند را قبل از فقیران، دریافت کننده صدقات انفاقگران دانست.[۲۱۴] در حدیثی دیگر امام زین العابدین (ع) با استناد به آیه یاد شده دریافت زکات و صدقات را از سوی خداوند ضمانت کرد.[۲۱۵] برپایه حدیثی دیگر، خداوند برای هر کاری فرشتگانی دارد، جز صدقه که خود دریافت کننده آن است؛[۲۱۶] همچنین خداوند در آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۲۱۷] به پیامبر اکرم (ص) فرمان میدهد که پس از گرفتن زکات، بر زکات دهندگان درود فرستاده و برای آنان دعا کند. برپایه برخی روایات، هرگاه مسلمانانزکات اموالشان را نزد پیامبر میآوردند آن حضرت از خداوند برای آنان رحمت و سلامت میخواست.[۲۱۸] مؤید دیگر این امر آیه ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۱۹] است که از انفاق بادیهنشینان و دعای پیامبر همراه با آن یاد کرده است. در آیه ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾[۲۲۰] نیز قرآن پرداخت زکات را از ویژگیهای انسانهای صالح دانسته است که هنگام دستیابی به قدرت در زمین، به آن اقدام میکنند.
در روایات امامیه، مراد از این افراد، اهل بیت (ع) یا حضرت مهدی (ع) و یاورانش دانسته شده است.[۲۲۱] در آیات دیگر نیز قرآن کریم پرداخت زکات را مصداق نیکی در دنیا: ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۲۲۲] و خیراتی دانسته است که انسان آن را برای قیامت خود پیش میفرستد: ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۲۲۳] و پرداخت زکات را از اوصاف انسانهای راستگو و پرهیزگار: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾، مؤمن: ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۲۲۴] و نیکوکار دانسته است: ﴿هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ﴾[۲۲۵]، ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۲۲۶] در آیهای دیگر، تنها کسانی را شایسته ساختن مساجد الهی برشمرده است که در کنار ایمان به خدا و قیامت، اهل اقامه نماز و پرداخت زکات باشند: ﴿إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾[۲۲۷] در روایات اسلامی نیز زکات از جایگاه والایی برخوردار است، چنان که یکی از ۵ رکنی شمرده شده که اسلام بر آنها استوار است.[۲۲۸] در حدیثی دیگر زکات پل اسلام دانسته شده که تنها زکاتدهندگان میتوانند از آن بگذرند.[۲۲۹] بر اساس روایاتی دیگر زکات از نخستین اعمالی است که خداوند در قیامت پس از شهادت به وحدانیت خدا و نماز از آن میپرسد [۲۳۰] و تارکان زکات از نخستین کسانی دانسته شدهاند که به جهنم وارد میشوند.[۲۳۱] افزون بر اینها در آیات و روایات، برای پرداخت زکات و نیز ترک آن آثار و پیامدهای فراوانی برشمرده شده که نشان جایگاه ویژه زکات در شریعت اسلامی و زندگی فردی و اجتماعی بشر است[۲۳۲]
گستره زکات
زکات در آیات و روایات اسلامی گستره وسیعی دارد و بر انواع و اعمال مختلفی اطلاق شده است: در بسیاری از آیات قرآن که از زکات یاد شده، مراد زکات واجب اصطلاحی است که از اموالی خاص خارج میگردد؛ مانند آیاتی که پرداخت زکات را همراه با ایمان و اقامه نماز شرط مسلمانی شمرده است: ﴿فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۲۳۳].[۲۳۴] و در یک آیه، مراد، زکات واجب فطره است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى﴾[۲۳۵].[۲۳۶] این تفسیر در روایات اهل بیت (ع) نیز آمده است[۲۳۷]. مؤید این امر، آیه بعدی است که از نماز یاد کرده است: ﴿وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴾[۲۳۸] که مراد از آن نماز عید فطر است.[۲۳۹] در برخی آیات، مراد از زکات، انفاقهای مستحب است؛ مانند آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۲۴۰] که در آن از پرداخت زکات در حال رکوع یاد شده است. طبق نظر مفسران شیعه[۲۴۱] و بسیاری از مفسران اهل سنت[۲۴۲] این آیه درباره صدقه دادن حضرت علی (ع) به فقیر نازل شده است.
در آیات متعدد دیگر نیز قرآن از مطلق پرداخت زکات همراه با نماز یاد کرده است؛ مانند ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۲۴۳] که مقصود از زکات در این آیات هرگونه حق مالی است که افراد موظف به پرداخت آناند و به تعبیری دیگر، خداوند در این آیات انسانها را به انجام واجبات مالی در کنار واجبات بدنی ترغیب کرده است، از این رو زکات در این آیات، افزون بر زکات مصطلح، زکات فطره، زکاتهای مستحب حتی خمس را شامل میشود[۲۴۴].
به گفته برخی، از طرح زکات در آیات مربوط به شرایع پیشین و نیز ذکر زکات در آیات مکی به دست میآید که مراد از زکات در این آیات، مطلق انفاق در راه خدا، اعم از انفاقهای واجب یا مستحب است[۲۴۵].
در روایات اهل بیت (ع) افزون بر زکات رایج که از آن به زکات ظاهری تعبیر گردیده، از زکات دیگری با عنوان «زکات باطنی» یاد شده است[۲۴۶] که مراد از آن، هرگونه کمک مالی به نیازمندان اعم از انفاق واجب و مستحب غیر از زکات است[۲۴۷]. شاید اطلاق این عنوان بر انفاقهای یاد شده از آن رو باشد که برخلاف زکات اصطلاحی بهتر است که دادن این انفاقها در خفا باشد. (انفاق) افزون بر این، در روایات دیگر، زکات افزون بر اطلاق بر زکات مالی، بر امور غیر مالی نیز اطلاق شده است؛ از جمله در روایتی از علی (ع) مراد از زکات در آیه ﴿ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ﴾[۲۴۸] پرداخت زکات واجب مالی و در صورت نداشتن مال، اعطای زکات بدن و عقل دانسته شده است؛ مانند اینکه فضایل اهل بیت را بیان و هنگام بلاها تقیه کرده و در معاشرت با بندگان خدا دین و آبرویش را حفظ کند[۲۴۹]. در روایتی دیگر زکات در آیه ﴿وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾[۲۵۰] زکات مال، مقام و قدرت بدنی شمرده شده است که باید آنها را در راه کمک به دیگران به کار گرفت[۲۵۱]. در روایتی همه اندامها و اجزای بدن دارای زکاتی واجب دانسته شده؛ از جمله زکات چشم، نگاه عبرتآمیز و چشمپوشی از شهوتها و زکات گوش، گوش فرادادن به علم و حکمت و قرآن و زکات زبان، خیرخواهی کردن برای مسلمانان و بیدار کردن غافلان و تسبیح و ذکر الهی و زکاتدست، انفاق و زکات پا، تلاش در جهت ادای حقوق الهی مانند جهاد و صله رحم دانسته شده است[۲۵۲]. در روایاتی دیگر زکات عقل، تحمل نادانی جاهلان[۲۵۳] و زکات علم، نشر و عمل به آن، زکات آبرو، بذل کردن آن، زکات قدرت، انصاف و زکات زیبایی، عفاف و زکات بدن جهاد و روزه، زکات توانگری نیکی به همسایگان و صله رحم، زکات سلامت تلاش در طاعت الهی، زکات شجاعت جهاد در راه خدا و زکات حکمرانی فریادرسی و زکات نعمت، نیکی کردن به دیگران شمرده شده است[۲۵۴]. در حدیثی دیگر زکات آبرو، وساطت برای حل مشکل دیگران و زکات بدن، بیماری دانسته شده است[۲۵۵].[۲۵۶]
حکمتها و آثار تشریع زکات
تشریع زکات و عمل به آن آثار و برکات فراوانی در دنیا و آخرت در پی دارد. آثار و برکات یاد شده بیشتر به خود زکات دهندگان باز میگردد: ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾[۲۵۷].[۲۵۸] مهمترین این حکمتها و آثار عبارتاند از:
امتحان مؤمنان
یکی از اهداف تشریع زکات، امتحان بندگان و در نتیجه شناخت و جدایی صف مؤمنان از دیگران است: ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾[۲۵۹] بر اساس برخی روایات، از مصادیق ﴿أَمْوَالِكُمْ﴾ در آیه، پرداخت زکات است.[۲۶۰] در آیهای دیگر نیز قرآن کریم برخی امور از جمله از دست دادن اموال و جانها را از مصادیق امتحان الهی دانسته: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۲۶۱] و از جمله مصادیق نقص در اموال، پرداخت زکات شمرده شده است.[۲۶۲] در روایتی نیز تشریع زکات برای آزمودن ثروتمندان دانسته شده است.[۲۶۳] بر پایه روایاتی دیگر، خداوند بندگان را به چیزی دشوارتر از اخراج درهم نیازموده [۲۶۴] و بسیاری در این آزمون موفق نبوده و هلاک میشوند،[۲۶۵] چنانکه یکی از مسلمانان صدر اسلام پس از عهد با خداوند مبنی بر پرداخت زکات در صورت توانگر شدن، از پرداخت آن در هنگام بینیازی و توانگری امتناع کرد و به غضب الهی گرفتار شد: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۲۶۶]، ﴿فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۲۶۷]، ﴿فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴾[۲۶۸].[۲۶۹].[۲۷۰]
رفع حاجت نیازمندان و حکومت
از دیگر حکمتها و آثار تشریع زکات، رفع حاجت نیازمندان از جمله فقیران، مسکینان، برای آزادی بردگان، ادای دین بدهکاران و کمک به کسانی است که در راه ماندهاند: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۲۷۱] بر پایه روایتی، خداوند زکات را برای تأمین روزی تهیدستان تشریع کرد.[۲۷۲] در حدیثی دیگر ضمن اشاره به علت یاد شده، آمده است که تشریع زکات به مقدار معین شده در شرع، برای رفع همه نیازهای فقیران کافی بوده و اگر خدا میدانست که این مقدار از زکات، حاجت نیازمندان را تأمین نمیکند، بر مقدار آن میافزود.[۲۷۳] افزون بر رفع نیاز فقرا، مصرف آن در راههای خیر مانند نیازهای حکومت از دیگر حکمتهای تشریع زکات است. در روایتی مراد از ﴿سَبِيلِ اللَّهِ﴾ همه راههای خیر، از جمله تأمین نیاز حجگزاران و شرکت کنندگان در جهاد دانسته شده که از وظایف حکومت است.[۲۷۴] برخی، از آیات ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۲۷۵]، ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۲۷۶] که از جمعآوری و مصرف زکات سخن گفته، استفاده کردهاند که زکات به صورت مالیاتی برای حکومت اسلامی تشریع شده است تا نیازهای خود و جامعه اسلامی را با آن تأمین کند[۲۷۷].[۲۷۸]
تزکیه و تطهیر نفوس و اموال
یکی از حکمتها و آثار تشریعزکات، تزکیه و تطهیر نفوس زکاتدهندگان است: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۲۷۹] پرداخت زکات سبب پاکسازی نفس انسان از رذایل اخلاقی همچون دنیادوستی و بخل است.[۲۸۰] برخی گفتهاند: پرداخت زکات، قدرتطلبی و طغیان ناشی از کثرت ثروت را مهار میکند.[۲۸۱] به عقیده برخی دیگر، افزون بر تطهیر آلودگیهای فردی، پرداخت زکات آلودگیها و جرایم اجتماعیِ برآمده از فقر و فاصله طبقاتی را نیز از بین میبرد؛[۲۸۲] همچنین زکات سبب تطهیر اموال میگردد، [۲۸۳] زیرا خداوند حق برخی از بندگانش را در اموال ثروتمندان نهاده است: ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۲۸۴][۲۸۵]، از این رو، اخراج این اموال سبب پاکی اموال انسان از حق دیگران میشود. در روایات اسلامی نیز زکات حق فقرا دانسته شده که خداوند آن را در اموال ثروتمندان قرار داده است[۲۸۶].[۲۸۷]
رشد اموال
خداوند کمبود ظاهری هرگونه انفاق از جمله پرداخت زکات را جبران میکند: ﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾[۲۸۸] و مال هزینه شده را کامل به انفاق کننده باز میگرداند: ﴿لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ﴾[۲۸۹] برخی جایگزینی در این آیات را اعم از دنیا و آخرت دانسته [۲۹۰]و آن را به جایگزینی مادی این اموال در دنیا و دادن پاداش در قیامت تفسیر کردهاند.[۲۹۱] در روایات نیز آمده است که هیچ مالی با صدقه دادن کاهش نمییابد.[۲۹۲] افزون بر جبران نقص ظاهری، پرداخت زکات موجب افزایش و رشد اموال نیز میشود: ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ﴾[۲۹۳] و سبب میگردد اموال و سرمایه انسان حتی به چند برابر افزایش یابد: ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[۲۹۴] افزایش یاد شده افزون بر اموال دنیوی شامل افزایش پاداش اخروی نیز میشود،[۲۹۵] چنان که بر پایه نقلی، پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند پس از دریافت صدقات طیب و پاک، آن را پرورش و افزایش میدهد تا آنجا که یک لقمه [۲۹۶] یا یک خرما [۲۹۷] از اموال انفاق شده به اندازه کوهی یا کوه اُحُد میگردد[۲۹۸].
امنیت و حفظ جانها
از دیگر اهداف و آثار پرداخت زکات، برقراری امنیت در جامعه و حفظ جانهاست: ﴿وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۲۹۹] انفاق در آیه عام است و هر نوع هزینه کردن اموال در راه خدا، از جمله زکات را در بر میگیرد [۳۰۰] و پرداخت این اموال برای تأمین هزینه جنگ، مانع غلبه دشمن و حافظ جان مسلمانان میگردد؛[۳۰۱] همچنین پرداخت زکات و رفع نیاز فقیران با آن، سبب پاکی جامعه از مفاسد و جرایم ناشی از فقر شده و بدین وسیله مال و جان افراد جامعه به ویژه صاحبان ثروت حفظ میگردد.[۳۰۲] افزون بر این، اقامه نماز و پرداخت زکات پس از توبه از کفر، سبب حرام شدن ریختن خون کافران بر مسلمانان میگردد: ﴿فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۰۳] در روایتی نیز آمده است که مسلمان به جهت پرداخت زکات مدح نمیشود؛ زیرا خداوند با پرداخت آن، خون شخص را از ریخته شدن حفظ کرده است؛[۳۰۴] همچنین با پرداخت زکات، خداوند مانعان زکات را نیز از عذاب و هلاک حفظ میکند، چنانکه در تفسیر آیه ﴿فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۳۰۵] از امام صادق (ع) روایت شده که خداوند به وسیله زکات دهندگان، مانعان زکات را از هلاک شدن حفظ میکند؛ زیرا اگر همه مردم در ترک زکات شریک بودند هلاک میشدند[۳۰۶].[۳۰۷]
پوشش و آمرزش گناهان
از دیگر آثار و برکات زکات، تکفیر گناهان است: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۳۰۸] در آیهای دیگر، صدقات پنهانی سبب پوشش گناهان شمرده شده است: ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۳۰۹] در آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۳۱۰]، ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۳۱۱] نیز خداوند عفو گناهان را به پرداخت کنندگان زکات وعده داده است)[۳۱۲].[۳۱۳]
برخورداری از رحمت الهی
پرداخت زکات همراه با اقامه نماز و اطاعت از پیامبر (ص) سبب برخورداری از رحمت خداوند میگردد: ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۳۱۴] در آیه ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴾[۳۱۵] نیز از وجوب رحمت الهی به همه اشیاء و نیز انسانهای پرهیزگار و زکاتدهنده یاد شده است. برخی با توجه به قید ﴿سَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ﴾ که شمول رحمت را در آینده دانسته، اثبات این رحمت را برای زکاتدهندگان در آخرت دانستهاند،[۳۱۶] چنانکه برخی مراد از رحمت الهی در آیه ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۳۱۷] را که به زکاتدهندگان در آینده وعده داده شده: ﴿أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ﴾ همین رحمت اخروی شمردهاند[۳۱۸].[۳۱۹]
برخورداری از هدایت الهی
قرآن کریم برای مؤمنانی که اهل نماز و پرداخت زکات و ایمان به آخرت باشند، مایه هدایت و بشارت است: ﴿هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۲۰]، ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۳۲۱] در آیهای دیگر از قرار داشتن این افراد در مسیر هدایت الهی سخن به میان آمده است: ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۳۲۲]، ﴿أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۳۲۳]؛ ولی در آیه ﴿إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾[۳۲۴] امید شمول هدایت برای آنان مطرح است. که با توجه به آیات پیشین و اهل هدایت بودن مؤمنان، برخی گفتهاند: مراد از امید هدایت در این آیه، استقرار صفت هدایت برای این افراد و پایبندی آنان به این ویژگی است.[۳۲۵] برخی نیز آیه را بر ظاهرش حمل کرده و برآناند که چنین تعبیری بدان سبب است که مؤمنانخوف را بر رجاء ترجیح دهند و اعمال خود را سبب نجات قطعی خود ندانند[۳۲۶].[۳۲۷]
همراهی و یاری خداوند
خداوند با مؤمنانی که اهل اقامه نماز و پرداخت زکات باشند همراه: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۳۲۸] و بهترین سرپرست و پشتیبان آنان است: ﴿ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾[۳۲۹]، ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۳۳۰]، ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾[۳۳۱].[۳۳۲].[۳۳۳]
رستگاری
قرآن کریم تنها مؤمنان خاص از جمله اهل تقوا و پرداخت کنندگان زکات را رستگار دانسته است: ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴾[۳۳۴]، ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۳۳۵] در آیهای دیگر نیز مؤمنان رستگار کسانی دانسته شدهاند که دارای اعمال صالح از جمله پرداخت زکات باشند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ﴾[۳۳۶]، ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ﴾[۳۳۷].[۳۳۸] برخی احتمال دادهاند که مراد از زکات در این آیه تزکیه نفس از شرک و آلودگی گناه باشد،[۳۳۹] چنان که در آیه ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى﴾[۳۴۰] افزون بر تفسیر نخست، این احتمال نیز هست؛[۳۴۱] ولی برخی به قرینه ذکر نماز در آیه یاد شده، مراد از زکات در آیه را تنها انفاقهای مالی دانستهاند[۳۴۲].[۳۴۳]
آرامش ابدی
مؤمنان نیکوکاری که اهل نماز و زکاتاند در قیامت ترس و اندوهی ندارند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۳۴۴].[۳۴۵]؛ یعنی درباره آنچه از دنیا پیش فرستاده یا در دنیا بر جای گذاشتهاند ترس و اندوهی ندارند. برخی گفتهاند: درباره عاقبت و آخرت خود ترسی نداشته و بر دنیایی که از دست میدهند اندوهی ندارند.[۳۴۶] برخی نیز برآناند که نفی ترس و اندوهِ مطلق، زمانی محقق میشود که فرد از همه آفتها در سلامت بوده و به همه لذتها و آرزوهایش رسیده باشد [۳۴۷] و این همان سعادت ابدی است که انسان در آن جاودانه میماند[۳۴۸].[۳۴۹]
پاداش اخروی
قرآن کریم در آیاتی سخن از پاداش اخروی مؤمنان دارد که از جمله اوصاف آنان پرداخت زکات است: انسانها پاداش همه اعمال خیر از جمله زکاتی را که پرداختهاند نزد خداوند مییابند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۳۵۰]، ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۳۵۱].[۳۵۲] و خدا پاداشی بهتر از عمل آنان[۳۵۳] و افزون بر آن از فضل خود بر آنان میافزاید: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾[۳۵۴]، ﴿لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[۳۵۵] برخی در تفسیر آیه گفتهاند: خداوند اعمال آنان را خالص کرده و پاداش بهترین عمل را به آنان میدهد.[۳۵۶] در آیهای دیگر از پاداش مؤمنان نمازگزار و معتقد به معاد و زکاتدهنده با وصف «اجر عظیم» یاد شده است: ﴿لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۳۵۷] که از جمله مصادیق اجر عظیم، باغهای بهشتی است که زیر درختان آن رودهایی رواناند: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۳۵۸]؛ باغهایی که در آن جاودانهاند و آنان از جایگاههایی پاک در بهشت عدن بهرهمندند: ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۳۵۹]، ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۳۶۰] (جنات عدن) پاداش دیگر آنان وراثت ابدی بهشت خاص فردوس [۳۶۱] است که از برترین باغهای بهشتی است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ﴾[۳۶۲]، ﴿أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ﴾[۳۶۳]، ﴿الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۳۶۴].[۳۶۵] و برتر از همه این پاداشها، رضوان الهی است که کامیابی بزرگی برای زکاتدهندگان به شمارمیرود: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۳۶۶] مراد از «رضوان» در آیه، رضایت الهی است و بدان سبب بزرگتر از همه پاداشهاست که هیچ پاداشی بیرضایت خدا به دست نمیآید،[۳۶۷] یا بدان سبب که حقیقت عبودیت که قرآن بشر را به آن دعوت کرده، عبودیت خداوند به سبب محبت اوست و برترین سعادت برای مُحب، جلب رضایت محبوب است، نه تلاش در جهت رسیدن به رضایت خود.[۳۶۸] براساس روایتی از پیامبر (ص)، پس از اعطای نعمتهای بهشتی به بهشتیان، خداوند به آنان میگوید: من برتر از این نعمتها را به شما عطا کرده و آن رضایت من است که پس از آن هرگز از شما ناخشنود نخواهم شد[۳۶۹].[۳۷۰]
پیامدهای ترک زکات
زکات ندادن و بیاعتنایی به آن، آثار و پیامدهای فراوانی دارد. این پیامدها بیشتر دامنگیر خود مانعان زکات میشوند: ﴿هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ﴾[۳۷۱] برخی از این پیامدها عبارتاند از:
کفر
عدم پرداخت زکات در صورتی که از سر انکار وجوب آن باشد موجب کفر است؛ زیرا وجوب زکات از ضروریات دین است و انکار ضروری دین به انکار اصول دین میانجامد. قرآن در آیه ﴿فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۳۷۲] کافران را در صورت پذیرش اسلام و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات، مسلمان شمرده است. مفهوم آیه این است که چنانچه کافران هریک از این سه عمل را نپذیرند بر کفر خود مانده و از مسلمانان شمرده نمیشوند؛ همچنین کفر منسوب به تارکان زکات در روایات نیز بر منکران وجوب زکات حمل شده است[۳۷۳].
نفاق
ترک زکات از سوی مسلمان و انکار آن سبب ایجاد نفاق در قلب ازسوی خداوند میگردد: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۳۷۴]، ﴿فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۳۷۵]، ﴿فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴾[۳۷۶] این آیات در باره ثعلبة بن حاطب نازل شدند که افزون بر امتناع از زکات، اصل آن را نیز انکار کرد [۳۷۷] و از اینرو به سبب ترک زکات و خلف وعده برای همه عمر به نفاق مبتلا شد.[۳۷۸] شمول این پیامد به دیگر مسلمانان از آنروست که هر مسلمانی با پذیرش اسلام در واقع با خداوند عهد کرده که به احکام اسلام عمل کند، از اینرو ادعای مسلمانی در ظاهر و انکار احکام الهی در باطن، نوعی دورویی و نفاق است که دامنگیر این دسته از تارکان زکات میشود. آیه ﴿الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۳۷۹] که منع زکات و انفاق در راه خدا را از ویژگیهای منافقان شمرده، مؤید این امر است[۳۸۰].[۳۸۱]
پشیمانی و درخواست بازگشت به دنیا
برخی انسانها پس از مرگ از خداوند میخواهند تا آنها را به دنیا بازگرداند تا اعمال صالح ترک شده را انجام دهند: ﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ﴾[۳۸۲]، ﴿لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾[۳۸۳]؛ ولی خداوند با شدت این درخواست را رد میکند: ﴿كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا﴾ در روایات اهل بیت (ع) تارکان زکات از مصادیق این آیه شمرده شدهاند[۳۸۴].[۳۸۵]
عذاب اخروی
در آیات ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ﴾[۳۸۶]، ﴿الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۳۸۷] مشرکان به سبب ترک زکات و انکار آخرت به عذاب تهدید شدهاند. در آیهای دیگر همین تهدید درباره نمازگزارانی آمده که در نماز ریا کرده و از دادن «ماعون» خودداری میکنند.
در روایات [۳۸۸] و کلمات برخی مفسران[۳۸۹] یکی از مصادیق «الماعون» زکات دانسته شده است.
در آیات ﴿مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ﴾[۳۹۰]، ﴿قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ﴾[۳۹۱]، ﴿وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ﴾[۳۹۲] نیز ترک نماز و اطعام مساکین از اسباب ورود به دوزخ شمرده شده است. مراد از اطعام مساکین در آیه، پرداختن زکات و دیگر حقوق واجب است.[۳۹۳] در آیاتی دیگر ضمن وعید مانعان زکات به عذاب دردناک الهی، از مجازات آنان در جهنم با همان اموالی که از پرداخت زکات آن امتناع کردهاند سخن به میان آمده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۳۹۴]، ﴿يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ﴾[۳۹۵] به این مضمون در روایاتی از پیامبر (ص) و امیر مؤمنان علی (ع) نیز اشاره شده است.[۳۹۶] در روایتی دیگر با استناد به این آیه، ترک زکات از گناهان بزرگ شمرده شده است؛[۳۹۷] همچنین در آیه ﴿وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۳۹۸] امتناع از پرداختن زکات را شر برای مانعان زکات شمرده و اموالی را که از پرداخت آن بخل ورزیدهاند، طوق گردن آنان در قیامت برشمرده است. برپایه روایتی در تفسیر این آیه، خداوند در قیامت این اموال را به اژدهایی از آتش بدل کرده و بر گردن مانع زکات میافکند تا گوشتهای آنان را بخورد.[۳۹۹] روایاتی دیگر نیز با همین مضمون از اهل بیت (ع) نقل شدهاند.[۴۰۰] در آیاتی دیگر قرآن کریم سرنوشت کافران امتناع کننده از زکات [۴۰۱] را گرفتار شدن به جهنم، در غل شدن با زنجیرهایی به طول ۷۰ ذراع، محروم شدن از داشتن یاور و خوردن چرکابه جهنمیان دانسته است:﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ إِنَّهُ كَانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَلا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ وَلا طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِينٍ﴾[۴۰۲].[۴۰۳].[۴۰۴]
احکام فقهی زکات
اسلام برای زکات قوانین و احکام متعددی تشریع کرده است که برخی از عمدهترین آنها بدین شرحاند.
وجوب پرداخت زکات
به نظر فقیهان شیعه و اهل سنت پرداخت زکات واجب است. مستند وجوب، آیاتیاند که در آنها به پرداخت زکات فرمان داده شده است؛[۴۰۵] مانند آیه ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾[۴۰۶]؛ نیز آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۴۰۷] که پیامبر اکرم (ص) را به گرفتن زکات اموال مردم فرمان داده است[۴۰۸] و آیات ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ﴾[۴۰۹]، ﴿الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۴۱۰] که مشرکان را به جهت ندادن زکات تهدید کرده است[۴۱۱]. افزون بر این، به آیه ﴿وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[۴۱۲] که مسلمانان را به پرداخت حق محصولات کشاورزی و باغی فرمان داده و آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۴۱۳] که مسلمانان را به انفاق از آنچه کسب کرده یا خداوند از زمین برایشان خارج کرده، سفارش کرده و آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۴۱۴] که جمعکنندگان طلا و نقره و امتناع کنندگان از انفاق از آنها را به عذاب الهی تهدید کرده است نیز بر وجوب پرداخت زکات برخی اموال استناد شده است.[۴۱۵] افزون بر آیات قرآن، به روایاتی از پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) نیز بر وجوب استدلال شده است؛[۴۱۶] مانند روایتی که پیامبر به معاذ هنگام رفتن به یمن فرمان داد که به فرمان خدا زکات را از ثروتمندان آنها گرفته و به فقیران بپردازد.[۴۱۷] و روایتی که در آن پیامبر (ص) از وجوب زکات بر مردم همچون نماز یاد کرد؛[۴۱۸] نیز روایاتی که در آنها از تشریع وجوب زکات همراه نماز یاد شده [۴۱۹] و نماز بدون زکات، نامقبول دانسته شده است [۴۲۰] و احادیث بیانگر ملعون بودن اموال زکات نداده [۴۲۱] و تهدید مانعان زکات به عذاب الهی.[۴۲۲] به اجماع مسلمانان نیز بر وجوب زکات استدلال شده است[۴۲۳].[۴۲۴]
شرایط وجوب پرداخت زکات
وجوب پرداختن زکات، شرایطی دارد:
- بلوغ: به نظر بسیاری از فقهای شیعه[۴۲۵] و برخی از فقهای اهل سنت [۴۲۶] بلوغ شرط وجوب زکات است، از این رو زکات بر طفل واجب نیست.
- عقل: برپایه این شرط، در مال مجنون زکات واجب نیست.[۴۲۷] دلیل این دو شرط به نظر برخی آن است که فرمان به زکات در قرآن و سنت، ویژه مکلفان است و به طفل و مجنون تعلق نمیگیرد. افزون بر این، زکات عبادتی است نیازمند نیت و طفل و مجنون از نیّت معذورند.[۴۲۸] برخی دیگر آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۴۲۹] را دلیل عدم وجوب زکات بر مجنون دانستهاند؛ با این استدلال که در این آیه علت گرفتن زکات تطهیر زکات دهندگان از گناهان دانسته شده و نامکلفان گناهی ندارند تا به این وسیله تطهیر شوند.[۴۳۰] در این باره به روایات، مانند حدیث پیامبر اکرم (ص) که در آن از مکلف نبودن چند گروه از جمله طفل و مجنونسخن به میان آمده [۴۳۱] نیز استناد شده است؛[۴۳۲] ولی برخی از فقیهان شیعه [۴۳۳] و اهل سنت [۴۳۴] با استناد به عموم آیه [۴۳۵] ﴿وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ﴾[۴۳۶]، ﴿لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۴۳۷] و برخی روایات، زکات را در برخی اموال طفل و مجنون از جمله غلاّت و حیوانات سهگانه واجب شمرده و برآناند که اخراج زکات این اموال بر ولیّ طفل و مجنون واجب است. برخی از فقهای شیعه [۴۳۸] و بسیاری از فقیهان اهل سنت [۴۳۹] با استناد به روایاتی، زکات را در همه اموال نه گانه طفل یا طفل و مجنون واجب شمرده و بر آناند که ولیّ آن دو باید زکات اموال آنان را بپردازد.
- حریت: زکات دادن بر برده واجب نیست،[۴۴۰] زیرا برده مالک چیزی نیست: ﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۴۴۱]، ﴿ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[۴۴۲].[۴۴۳]
- اسلام: بسیاری از فقهای اهل سنت، اسلام را شرط تعلق تکلیف دانسته[۴۴۴] و گفتهاند که پرداخت زکات بر کافران واجب نیست،[۴۴۵] زیرا آنان به حقوقی همچون زکات که از ابتدا به آن ملتزم نشدهاند مکلف نیستند؛[۴۴۶] اما به نظر فقیهان شیعه [۴۴۷] و برخی از فقهای اهل سنت [۴۴۸] زکات بر کافران نیز واجب است؛ زیرا آنان همانند مسلمانان به فروع دین اسلام از جمله زکات مکلفاند.[۴۴۹] مستند این امر عموم آیاتی است که همه انسانها را به عبادت خدا مکلف کرده است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ﴾[۴۵۰] و آیات وجوب زکات که عام بوده و کافران را نیز در بر میگیرد و نیز آیات ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ﴾[۴۵۱]، ﴿الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۴۵۲]، ﴿فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى﴾[۴۵۳]، ﴿وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى﴾[۴۵۴] که به طور خاص مشرکان را به جهت ندادن زکات تهدید کرده است؛[۴۵۵] ولی پیروان این دیدگاه، افزودهاند: در صورت پرداختن زکات، عمل آنان صحیح و پذیرفته نیست؛ زیرا پرداختن زکات، مشروط به قصد قربت بوده و این نیت از کافر محقق نمیشود؛[۴۵۶] اما در صورت اسلام آوردن کافران، به نظر بسیاری از فقیهان، زکات اموال زمان کفر آنان ساقط بوده و پرداخت آن واجب نیست.[۴۵۷] دلیل برخی بر سقوط این تکلیف، آیه ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ﴾[۴۵۸] است که از آمرزش و بخشایش گذشته کافران در صورت پذیرش اسلام سخن گفته است[۴۵۹] و نیز روایت پیامبر (ص) که اسلام را سبب محو و پوشاندن گذشته فرد شمرده است؛[۴۶۰] ولی برخی از فقها ادله یاد شده را ضعیف شمرده، و برآناند که با پذیرش اسلام، زکات از کافر نسبت به اموال زمان کفر ساقط نمیگردد[۴۶۱].[۴۶۲]
نیت در پرداخت زکات
به نظر فقیهان امامیه [۴۶۳] و بیشتر فقهای اهل سنت [۴۶۴] نیت در پرداخت زکات، واجب است؛ یعنی پرداخت کننده باید قصد قربت داشته باشد.[۴۶۵] دلیل وجوب نیت به نظر برخی، آیه ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ﴾[۴۶۶] است که از لزوم قصد قربت در عبادات سخن به میان آورده است. و زکات نیز از عبادات است [۴۶۷] و آیه ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[۴۶۸] که از قصد قربت در پرداختن زکات یاد کرده است[۴۶۹]؛ نیز روایاتی که پذیرش همه اعمال را در گرو نیت آنها دانسته است [۴۷۰]. در مقابل، برخی از فقهای اهل سنتزکات را نوعی دَیْن دانسته و برآناند که در پرداخت آن نیّت و قصد قربت لازم نیست [۴۷۱]. افزون بر قصد قربت، زکات دهنده باید معین کند که آنچه انفاق میکند زکات مال است یا زکات فطره و واجب است یا مستحب[۴۷۲].[۴۷۳]
متعلق زکات
قرآن کریم در بیشتر آیات مربوط به زکات از متعلق آن به طور کلی یاد کرده است؛ از جمله در آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۴۷۴] پیامبر اکرم (ص) را مأمور کرده است تا زکات اموال مردم را دریافت کند: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾. در آیهای دیگر به مؤمنان فرمان داده است تا از اموال پاک خود وآنچه خداوند برای آنان از زمین خارج کرده انفاق کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۴۷۵] مراد از انفاق در آیه به نظر مفسران، زکات واجب یا واجب و مستحب است.[۴۷۶] در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۴۷۷] از تهدید امتناع کنندگان از انفاق طلا و نقره سخن به میان آمده است. بسیاری مراد از انفاق طلا و نقره را پرداخت زکات این دو مال دانستهاند.[۴۷۸] این تفسیر در روایات نیز آمده است.[۴۷۹] در آیه ﴿وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[۴۸۰] نیز از برخی میوهها و محصولات زراعی یاد شده و از پرداخت حق این محصولات در هنگام جمعآوری آنها سخن به میان آمده است که بسیاری از مفسران و فقیهان اهل سنت [۴۸۱] مراد از این حق را زکات واجب دانستهاند؛ ولی فقیهان [۴۸۲] و مفسران امامیه با استناد به روایات اهل بیت (ع) [۴۸۳] و برخی از فقهای اهل سنت [۴۸۴] آن را به حق واجب یا مستحب به جز زکات تفسیر کردهاند.
در برابر، در روایات اسلامی، از متعلق زکات به طور خاص یاد شده است: در برخی روایات، مصادیق این اموال به ۹ چیز محدود شده؛[۴۸۵] ولی در روایاتی دیگر، فراتر از این تعداد شمرده شده است.[۴۸۶] فقیهان شیعه و اهل سنت بر اساس آیات و روایات یاد شده، درباره اموال متعلق زکات آرای متفاوتی دارند.
- حیوانات: فقیهان امامیه [۴۸۷] و بیشتر فقیهان اهل سنت [۴۸۸] از میان حیوانات زکات را در شتر، گاو و گوسفند واجب میدانند. دلیل وجوب زکات در حیوانات آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۴۸۹] است که زکات در اموال را واجب شمرده است که شامل حیوانات ذکر شده نیز میشود؛ [۴۹۰] همچنین به روایات متعدد از پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) که زکات را تنها در این سه قسم از حیوانات واجب شمرده نیز استناد شده است.[۴۹۱] در مقابل، برخی از فقیهان اهل سنتزکات را در اسب نیز واجب شمردهاند؛[۴۹۲] ولی رأی فقهای امامیه آن است که زکات در اسب ماده مستحب است.[۴۹۳]
- طلا و نقره: وجوب زکات در طلا و نقره مورد اتفاق فقهای شیعه و مذاهب اهل سنت است.[۴۹۴] دلیل وجوب، افزون بر عمومات،[۴۹۵] آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۴۹۶] است که امتناع کنندگان از انفاق طلا و نقره را تهدید به عذاب کرده و نیز روایاتی از پیامبر (ص) [۴۹۷] و اهل بیت (ع) است.[۴۹۸] به نظر فقهای امامیه، زکات در طلا و نقرهای واجب است که به صورت درهم و دینار منقوش[۴۹۹] و به تعبیری دیگر مسکوک رایج میان مردم در معاملات باشد،[۵۰۰] از اینرو زکات در شمشها، ظروف طلا و نقره و زیورآلات واجب نیست؛[۵۰۱] اما فقهای اهل سنت افزون بر درهم و دینار، زکات را در شمشها و ظروف طلا و نقره [۵۰۲] و برخی در جواهرآلات ساخته شده از طلا و نقره [۵۰۳] نیز واجب میدانند؛ همچنین به نظر بیشتر فقهای اهل سنت و برخی فقهای شیعه زکات در اوراق بهادار و اسکناس نیز با شرایطی واجب است؛ زیرا این اوراق در عصر حاضر جایگزین طلا و نقره مسکوکاند و از اینرو ادله وجوب زکات در طلا و نقره شامل آنها میشود.[۵۰۴]
- محصولات کشاورزی: دلیل وجوب زکات در این اموال، آیاتیاند که زکات را در اموال انسان واجب شمرده و آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۵۰۵] که مسلمانان را به انفاق از آنچه خدا آن را از زمین خارج کرده فرمان داده است[۵۰۶]؛ با این توضیح که مراد از انفاق در آیه، پرداخت زکات واجب است.[۵۰۷] برخی آیه ﴿وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[۵۰۸] را نیز دلیل وجوب زکات در این محصولات دانستهاند.[۵۰۹] در این آیه مسلمانان مأمور شدهاند تا حق محصولات کشاورزی را در روز برداشت بپردازند: ﴿وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ﴾. به نظر مشهور فقیهان امامیه [۵۱۰] و برخی از فقیهان اهل سنت [۵۱۱] از میان محصولات کشاورزیزکات تنها در گندم، جو، خرما و کشمش واجب است. دلیل این حکم، روایاتی است که بر اساس آنها، عموم آیات و روایات دیگر تخصیص خورده است.[۵۱۲] در مقابل، بیشتر فقهای اهل سنت با استناد به عموم آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۵۱۳] و ﴿وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[۵۱۴] و برخی روایات، زکات را در همه محصولات کشاورزیِ قابل کیل و ذخیرهسازی واجب شمردهاند.[۵۱۵] ابن جنید از فقیهان امامیه نیز با استناد به روایات اهل بیت، زکات را در این گونه محصولات و زیتون واجب شمرده است؛[۵۱۶] ولی دیگر فقیهان امامیه این روایات را بر استحباب حمل کرده و زکات را در غیر غلات چهارگانه مستحب شمرده [۵۱۷] و معدودی نیز این روایات را بر تقیه حمل کردهاند.[۵۱۸]
- اموال تجاری: اموال تجاری اموالیاند که با معاوضه، ملک شخص شده و وی قصد تجارت با آنها را دارد،[۵۱۹] یا اموالی که به قصد سود معاوضه میگردد.[۵۲۰] نظر مشهور فقیهان امامیه آن است که پرداخت زکات در اموال تجاری مستحب است نه واجب.[۵۲۱] دلیل این حکم، اصل برائت و نیز عفو پیامبر اکرم (ص) از زکات در غیر موارد نهگانه و نیز روایات متعددی از اهل بیت (ع)[۵۲۲] است که ادله عام وجوب زکات در اموال را تخصیص میزنند.[۵۲۳] در برابر، فقیهان اهل سنت [۵۲۴] و شماری از فقیهان امامیه [۵۲۵]زکات را در اموال تجاری واجب شمردهاند. دلیل وجوب به نظر فقهای اهل سنت آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۵۲۶] است که مؤمنان را به انفاق از اموال پاک کسب شده فرمان داده است. با این استدلال که مراد از «ماکَسَبتُم» اموال تجاری است.[۵۲۷] برخی افزون بر آیه مذکور، آیات ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۵۲۸]، ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۵۲۹]، ﴿تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾[۵۳۰]، ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا﴾[۵۳۱] را نیز دلیل وجوب زکات در اموال تجاری شمردهاند؛ با این توضیح که آیات یادشده بر وجوب پرداخت زکات در همه اموال دلالت دارند و دلیلی نیست که اموال تجاری را از این عموم استثنا کرده باشد.[۵۳۲] به روایاتی از پیامبر و صحابه نیز استناد شده است.[۵۳۳] دلیل برخی از فقیهان امامیه بر وجوب پرداخت زکات در اموال تجاری، روایات اهل بیت (ع) است [۵۳۴] که این روایات از سوی دیگر فقیهان امامیه بر استحباب حمل شدهاند.[۵۳۵]
- معدن: معدن به آنچه خدا در زمین آفریده و استخراج آن نیاز به کار و تصفیه دارد یا به هر چیز قیمتی گفته میشود که از زمین استخراج میشود.[۵۳۶] برخی از فقهای اهل سنت برآناند که افزون بر طلا و نقره، در دیگر مواد معدنی همانند آهن، مس، روی، نفت و گوگرد نیز پرداخت زکات واجب است. دلیل وجوب به نظر اینان آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۵۳۷] است که مسلمانان را به انفاق از آنچه از زمین خارج میشود فرمان داده است. و معدن نیز از زمین خارج میشود؛[۵۳۸] اما فقیهان امامیه و برخی از فقیهان اهل سنت در معدن تنها خمس را واجب میدانند.[۵۳۹]
- مستغلات و اموال دیگر: مستغلات بر اموالی که بیشتر از نما و سود آن استفاده میشود اطلاق میگردد؛ همچون مزرعهها، کارخانجات، منازل اجارهای، حمامها و وسایل حمل و نقل.[۵۴۰] برخی از فقیهان اهل سنت و شیعه زکات را در همه اموال از جمله مستغلات واجب شمردهاند.[۵۴۱] دلیل برخی از اینان آیات ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۵۴۲] و ﴿وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ﴾[۵۴۳]، ﴿ٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۵۴۴] است که زکات و حقی معلوم برای فقیران در اموال انسان قرار داده است و نیز روایتی از پیامبر اکرم (ص) که مسلمانان را به پرداختن زکات اموال فرمان داده است.[۵۴۵] برخی نیز گفتهاند: حکمت وجوب زکات در اموال (رشد مال) و نیز حکمت تشریع زکات (پاک شدن نفس و مال افراد و رفع نیاز فقیران) نیز در این اموال وجود دارد، از اینرو زکات در آنها نیز واجب است.[۵۴۶] برخی از فقیهان معاصر امامیه، افزون بر حکمت یاد شده، عمومات آیات انفاق و زکات را دلیل دیگری بر وجوب زکات در داراییهای انسان شمردهاند.[۵۴۷] در مقابل این دیدگاه، برخی از فقهای اهل سنت زکات را در این اموال واجب ندانستهاند.[۵۴۸] مشهور فقهای شیعه نیز زکات را در این اموال مستحب شمردهاند[۵۴۹].[۵۵۰]
مصارف زکات
قرآن کریم ۸ گروه را به عنوان مستحقان و موارد صرف زکات یاد کرده است.
- فقرا و مساکین: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۵۱] آرای مفسران و فقها درباره کیستی فقیر و مسکین متفاوتاند: برخی این دو واژه را مترادف دانستهاند که برای تأکید بر هم عطف شدهاند. بر این اساس، مستحقان زکات ۷ گروه خواهند بود؛[۵۵۲] ولی بسیاری آن دو را متفاوت دانسته و گفتهاند: فقیر کسی است که هیچ مالی ندارد؛ ولی مسکین اندکی مال دارد که کفایت زندگیاش را نمیکند.[۵۵۳] دلیل این دیدگاه آیه ﴿أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا﴾[۵۵۴] است که در آن بهرهمندان از مال نیز مسکین نامیده شدهاند و آیه ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۵۵] که فقرا را مقدم بر مساکین یاد کرده است؛ زیرا عادت عرب آن است که نیازمندتر را در ابتدا ذکر میکند؛[۵۵۶] ولی برخی برعکس، مساکین را دارای وضع معیشتی بدتر دانسته و گفتهاند: فقیر کسی است که درخواست نمیکند؛ اما مسکین درخواست میکند؛[۵۵۷] مؤید این امر آیه ﴿أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ﴾[۵۵۸] است که صفت خاکنشینی را برای مسکین ذکر کرده است: «اَو مِسکینـًا ذا مَترَبَه» و آیاتی از قرآن که مساکین را اهل سؤال دانسته است؛[۵۵۹] مانند ﴿ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا﴾[۵۶۰]، ﴿أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ﴾[۵۶۱] این مطلب در برخی روایات اهل بیت (ع) نیز آمده است.[۵۶۲] فایده شناخت فرق مسکین و فقیر در تقسیم زکات ظاهر میشود؛ زیرا برخی معتقدند که زکات باید به ۸ سهم مساوی میان گروههای یاد شده در آیه قسمت شود؛ اما نظر بیشتر فقیهان برخلاف این دیدگاه است. در مقابل، برخی آگاهی از تفاوت این اصطلاح را در بحث زکات بیفایده شمردهاند؛ زیرا زکات به هر دو گروه داده میشود.[۵۶۳] به نظر بسیاری از فقیهان امامیه در صدق عنوان فقیر و مسکین شرط است که افزون بر نداشتن نفقه سال، قدرت بر انجام کارِ درآمدزا نیز نداشته باشد؛[۵۶۴] ولی برخی تنها نداشتن نفقه سال را برای صدق مسکین و فقیر کافی دانستهاند.[۵۶۵] بر این اساس، گرفتن زکات بر شخص غنی [۵۶۶] یعنی کسی که کسب، ملک یا مالی برای تحصیل نفقه دارد، حرام است؛[۵۶۷] همچنین فقرا و مساکین نباید از بنیهاشم باشند،[۵۶۸] زیرا بر اساس آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۵۶۹] و برخی روایات، زکات اموالی است که برای تطهیر و رفع آلودگی نفس و اموال انسان تشریع شده و چنین اموالی بر بنیهاشم حرام است،[۵۷۰] مگر اینکه زکاتدهنده خود هاشمی باشد یا خمس برای تأمین نیازهای آنان کافی نباشد.[۵۷۱]
- کارگزاران زکات: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۷۲] کارگزاران زکات کسانیاند که وظیفه جمعآوری، حفظ، محاسبه، تقسیم و دیگر امور مربوط به زکات را بر عهده دارند [۵۷۳]. در اینکه آیا کارگزاران سهمی از زکات دارند یا زکات به عنوان اجرت کار آنان داده میشود، میان فقها دو رأی است: فقیهان امامیه با استناد به آیه یاد شده و روایات برآناند که سهمی از زکات به آنان داده میشود؛[۵۷۴] ولی فقهای اهل سنت معتقدند که کارگزاران، زکات را به عنوان اجرت کارشان دریافت میکنند.[۵۷۵] فایده این اختلاف در مورد کارگزاران بنیهاشم ظاهر میشود؛ زیرا چنانچه زکات سهم کارگزار از زکات باشد دادن آن به بنیهاشم جایز نیست؛ ولی در صورتی که اجرت کارشان باشد دادن آن به بنیهاشم جایز خواهد بود.[۵۷۶] به نظر فقهای شیعه [۵۷۷] و گروهی از فقهای اهل سنت [۵۷۸] کارگزاران زکات افزون بر داشتن شرایط عمومی تکلیف باید دارای شرایط دیگری همچون اسلام یا به نظر فقیهان شیعه ایمان، حریّت، از بنیهاشم نبودن و آگاهی به مسائل شرعی زکات (در موارد لزوم) باشند؛ ولی برخی از فقیهان اهل سنت، برده یا کافر یا هاشمی بودن کارگزار را جایز شمردهاند؛[۵۷۹] با این استدلال که جمله ﴿وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا﴾ عام بوده و کافر را نیز در برمیگیرد[۵۸۰].
- مولفة قلوبهم: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۸۱] به نظر بسیاری از فقیهان امامیه [۵۸۲] که برخی بر آن ادعای اجماع کردهاند [۵۸۳]، مراد از مؤلفة القلوب کافرانیاند که با گرفتن زکات به اسلام گرایش مییابند یا مسلمانان را در جهاد یاری میکنند؛ ولی برخی از فقهای شیعه و اهل سنت آنان را اعم از مسلمان و کافر شمرده [۵۸۴] و درباره اختصاص این حکم به عهد پیامبر (ص) و امامان (ع)، مشهور فقهای شیعه با استناد به آیه یاد شده و روایات، برآناند که حکم یاد شده در همه زمانها باقی و عمل به آن جایز است.[۵۸۵] رأی برخی از فقیهان اهل سنت نیز همین است. [۵۸۶] در مقابل، برخی با این استدلال که چون پس از پیامبر (ص) پایههای اسلام مستحکم شده و نیاز به تألیف قلوب نیست، این حکم را منحصر به عصر پیامبر [۵۸۷] یا آن حضرت و امامان معصوم (ع) دانستهاند[۵۸۸].
- آزادی بردگان: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۸۹] به نظر برخی مراد از «وفِی الرِّقابِ» در آیه بردگانیاند که وضع مشقتبار دارند، یا بردگانی که با مالک خود برای آزادی قرارداد مکاتبه بستهاند،[۵۹۰] چنانکه در آیهای دیگر قرآن به این قرارداد اشاره کرده و به مسلمانان فرمان داده تا از اموال مخصوص خدا برای آزادی آنان هزینه کنند: ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۵۹۱] به نظر بسیاری از مفسران، مراد از «مال اللّه » در آیه زکات است [۵۹۲] که پرداخت آن به نظر برخی فقیهان واجب و به نظر عدهای دیگر مستحب است[۵۹۳].
- بدهکاران: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۹۴] مراد از ﴿الْغَارِمِينَ﴾ در آیه، بدهکارانی است که از پرداخت بدهی خود عاجزند،[۵۹۵] از اینرو تفاوتی میان فقیر یا غنی بودن آنان نیست،[۵۹۶] هرچند برخی فقر را شرط دانستهاند؛[۵۹۷] همچنین به نظر عدهای از فقیهان، زکات به تهیدستانی که بر اثر معصیت الهی بدهکار شدهاند داده نمیشود.[۵۹۸] این شرط در روایاتی از اهل بیت (ع) نیز آمده است، [۵۹۹] مگر اینکه پس از معصیت توبه کرده باشند که برخی پرداخت زکات به آنان را جایز شمردهاند[۶۰۰].
- راه خدا: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۶۰۱] به نظر برخی از فقیهان، مراد از ﴿سَبِيلِ اللَّهِ ﴾ تنها جهاد در راه خدا [۶۰۲] یا کمک به جهادگران [۶۰۳] یا جهادگران فقیر [۶۰۴] یا حجگزاران و طالبان علم [۶۰۵] است؛ اما مشهور فقهای شیعه [۶۰۶] و برخی از فقهای اهل سنت [۶۰۷] مراد از آن را مطلق راه خدا، اعم از جهاد، حاجیان، پرداخت دیون اموات، ساختن پلها و دیگر مصالح مسلمانان دانستهاند؛ زیرا «سبیل» به معنای راه است و وقتی به واژه «اللّه » اضافه شود به معنای هر عملی است که به وسیله آن انسان به ثواب الهی میرسد.[۶۰۸] روایاتی که ﴿فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ در آنها به مطلق راههای خیر تفسیر شده نیز مفید همین توسعهاند[۶۰۹].
- در راه ماندگان: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۶۱۰] مراد از «ابن السبیل» به نظر مشهور فقیهان، مسافر در راه مانده است، هرچند در وطن خود توانگر باشد؛[۶۱۱] اما برخی برآناند که اصطلاح یاد شده گروههایی را در بر میگیرد: مهمان نیازمند، هر چند در شهر خود غنی باشد؛[۶۱۲] نیازمندانی که قصد سفر دارند؛[۶۱۳] کسانی که از خانه و وطن خود آواره شدهاند؛ کسانی که به مال خود دسترسی ندارند، هرچند در وطن خود باشند؛ سائلان و افراد بیمسکن و بیسرپناه؛[۶۱۴] همچنین به نظر فقیهان امامیه [۶۱۵] و بسیاری از فقهای اهل سنت، [۶۱۶]ابنالسبیل در صورتی مستحق زکات است که سفر وی در مسیر اطاعت خدا یا مباح باشد و در سفر معصیت، دادن زکات به او جایز نیست. فقیهان اسلامی برای ابنالسبیل نیز شرایطی مانند اسلام، ایمان و از بنیهاشم نبودن را یاد کردهاند.[۶۱۷].[۶۱۸]
تقسیم زکات
به نظر فقیهان امامیه و عدهای از فقهای اهل سنت، تقسیم زکات میان ۸ گروه یاد شده واجب نیست، بلکه میتوان زکات را به یک گروه، حتی یک نفر از یک گروه داد،[۶۱۹] زیرا لام در آیه ﴿لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ﴾ برای اختصاص و بیان مصرف است نه ملکیت؛[۶۲۰] همچنین به سیره پیامبر اکرم (ص) که زکات بادیهنشینان و شهرنشینان را تنها میان خودشان قسمت میکرد و روایات اهل بیت (ع) و اجماع نیز استناد شده است.[۶۲۱] افزون بر این، لازمه ملکیت آن است که میان صاحبان اموال و مستحقان زکات شرکت پدید آمده و هر یک بدون اجازه دیگری حق تصرف در این اموال را نداشته باشد.[۶۲۲] در برابر، عدهای از فقهای اهل سنت لام در آیه را برای ملکیت شمرده و برآناند که زکات باید میان ۸ گروه قسمت شود.[۶۲۳] برخی نیز تفصیل قائل شده و گفتهاند که چنانچه زکات فراوان باشد میان گروههای یاد شده قسمت میشود و در غیر اینصورت میتوان آن را به یک گروه داد.[۶۲۴] همچنین گروهی از فقیهان شیعه و اهل سنت گفتهاند که ۴ گروه نخست میتوانند زکات را در هر راهی، اعم از راهی که برای آن زکات را دریافت کردهاند یا غیر آن صرف کنند؛ ولی چهار گروه اخیر تنها میتوانند زکات را به مصرفی برسانند که به همان جهت دریافت کردهاند؛ مثلاً بدهکار، زکات را برای بدهی خود و ابنالسبیل، آن را برای هزینه سفر بپردازد و زاید بر آن را بازگرداند [۶۲۵]؛ زیرا قرآن استحقاق ۴ گروه نخست را با لام ملکیت ذکر کرده؛ ولی ۴ گروه اخیر با حرف «فی» که از ظرف و مصرف حکایت میکند آورده شده است (از دو گروه، بیواسطه با حرف «فی» یاد شده و از دو گروه با واسطه عطف)[۶۲۶] و برخی دیگر با توجه به اینکه قرآن ۶ گروه فقرا، مساکین، کارگزاران، مؤلفة قلوبهم، بدهکاران و ابن السبیل را با حرف لام آورده و تنها از دو گروه «بردگان» و «فی سبیل اللّه » با حرف «فی» یاد کرده، احتمال دادهاند که ۶ گروه ذکر شده مالک زکات میشوند؛ ولی دو گروه دیگر مالک نشده و تنها این اموال باید از سوی متولیان زکات در مورد آنان صرف گردد.[۶۲۷].[۶۲۸]
متولی زکات
مشهور فقیهان شیعه برآناند که صاحبان اموال میتوانند خود زکات خویش را به مستحقان بپردازند،[۶۲۹] زیرا تکلیف وجوب پرداخت زکات با این عمل امتثال شده است. افزون بر این، در آیات قرآن از جمله آیه ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۶۳۰] به صراحت از دادن زکات به فقیران از سوی صاحبان اموال یاد شده است. [۶۳۱]روایاتی نیز بر جواز این امر دلالت دارند؛[۶۳۲] ولی پیروان این نظر برآناند که در صورت درخواست امام و حاکم اسلامی، پرداخت زکات به وی واجب است [۶۳۳]. برخی از فقهای اهل سنت نیز دادن زکات به مستحقان از سوی صاحبان اموال را جایز دانسته [۶۳۴] و برخی از آنان با این استدلال که با این عمل، مکلفان یقین به دریافت زکات از سوی مستحقان میکنند، این عمل را مستحب شمردهاند.[۶۳۵] در مقابل، برخی از فقیهان شیعه پرداخت زکات را به امام یا جانشین خاص یا عام او (فقیهان اسلامی) واجب شمردهاند.[۶۳۶] برخی از فقهای اهل سنت نیز تنها امام و حاکم اسلامی را متولی امر زکات دانستهاند.[۶۳۷] دلیل این دیدگاه آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۶۳۸] است که پیامبر اکرم (ص) را به عنوان حاکم اسلامی مأمور گرفتن زکات از مردم کرده است: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾؛ با این استدلال که آیه، گرفتن زکات را بر پیامبر اکرم (ص) واجب کرده و وجوب گرفتن مستلزم وجوب پرداخت از سوی مردم به حاکم اسلامی است.[۶۳۹] افزون بر این، قرار دادن سهمی از زکات برای کارگزاران: ﴿وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا﴾ و تألیف قلوب: ﴿وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ﴾ در آیه ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۶۴۰] دلیل دیگری است بر اینکه زکات باید به حاکم اسلامی داده شود؛ زیرا این وظایف از اختیارات حکومت است نه افراد جامعه.[۶۴۱] روایات متعدد و سیره پیامبر (ص) و خلفای پس از آن حضرت که گروهی را برای گردآوری زکات بر میگزیدند نیز مؤید این نظر است.[۶۴۲] بسیاری نیز میان اموال ظاهر (حیوانات و غلات) و اموال باطن (درهم و دینار و اموال تجاری) تفاوت نهاده و پرداخت زکات به حکومت را تنها در قسم نخست واجب [۶۴۳] یا بهتر [۶۴۴] دانستهاند.[۶۴۵]
آداب و شرایط زکات
پرداختن زکات آداب و شرایط خاصی دارد که با رعایت آنها خداوند این عمل را میپذیرد یا پاداشی بیشتر میدهد. این آداب و شرایط عبارتاند از:
اسلام و ایمان
شرط اصلی پذیرش زکات از سوی خداوند پذیرش اسلام و اعتقاد قلبی به آموزههای آن است، از اینرو قرآن کریم زکات منافقان را به جهت فاسق بودن و کفر به خدا و رسول او مقبول ندانسته است: ﴿قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ﴾[۶۴۶]، ﴿وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ﴾[۶۴۷].[۶۴۸] در آیاتی دیگر پرداخت زکات از سوی مؤمنان، عامل پاداش الهی معرفی شده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۶۴۹]،﴿آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۶۵۰]؛ همچنین در آیه ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴾[۶۵۱] وجوب رحمت الهی مخصوص افراد با تقوا و پرداخت کننده زکات دانسته شده که به آیات الهی ایمان دارند. برخی با توجه به قید اخیر، شمول رحمت الهی را تنها مخصوص زکات دهندگان مسلمان شمردهاند؛[۶۵۲] ولی برخی دیگر برآناند که رحمت الهی شامل مؤمنان زکاتدهنده از بنیاسرائیل که قبل از بعثت پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفتهاند نیز میشود.[۶۵۳].[۶۵۴]
قصد قربت
پرداخت زکات در صورتی پاداش مضاعف دارد که برای خدا انجام شود: ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[۶۵۵]، ﴿وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۶۵۶]؛ اما چنانچه فرد در پرداخت هرگونه انفاق ریا کند انفاق او همانند خاک نرمِ قرار گرفته روی سنگ صافی است که با آمدن بارانی شدید از میان میرود و هیچ گونه حاصلی برای فرد ندارد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۶۵۷].[۶۵۸]
پرهیز از منت و آزاررسانی
هرگونه انفاق در راه خدا از جمله زکات در صورتی پاداش دارد که منت و آزاری در پی نداشته باشد: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۶۵۹]، از اینرو قرآن در آیهای دیگر به مسلمانان فرمان داده است که پاداش صدقات خود را با منت و آزار باطل نکنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۶۶۰].[۶۶۱]
پرداخت از اموال حلال و نیک
قرآن کریم به مؤمنان فرمان داده است که از اموال پاک خود در راه خدا انفاق کرده و از پرداخت اموال ناپاک و پست بپرهیزند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[۶۶۲] مراد از اموال طیب به نظر برخی اموال حلال و طبق رأیی دیگر اموال نیکوست.[۶۶۳] برپایه روایتی، این آیه درباره گروهی از مسلمانان صدر اسلام فرود آمد که خرماهای پست و نامرغوب را برای زکات به پیامبر اکرم (ص) میدادند.[۶۶۴] آیه ﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾[۶۶۵] که برخورداری از پاداش الهی را به انفاق از اموال محبوب مشروط کرده. نیز بر این امر دلالت دارد؛ زیرا طبق یک تفسیر، مراد از انفاق در آیه پرداخت زکات است.[۶۶۶] براساس حدیثی دیگر، آیه یادشده درباره گروهی از مسلمانان صدر اسلام فرود آمد که قصد پرداخت زکات از اموال ناپاک به دست آمده از کارهای حرام دوران جاهلیت را داشتند که آیه یاد شده آنان را از این کار بازداشت.[۶۶۷].[۶۶۸]
پرداخت آشکارا
قرآن در آیه ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۶۶۹] پرداخت زکات را به صورت آشکار نیکو شمرده و در ادامه، انفاق پنهانی را بهتر دانسته است. در روایات مراد از صدقات آشک</ref> در آیه، زکات واجب و مقصود از صدقات پنهانی، انفاقهای مستحب شمرده شده است.[۶۷۰] در روایات دیگری نیز آمده است که بهتر است انسان همه اعمال واجب را آشکارا و اعمال مستحب را پنهانی انجام دهد و اگر فردی زکات اموالش را بر پشت خود نهاده و آنها را آشکارا قسمت کند کار نیکی کرده است. [۶۷۱] پرداخت آشکار زکات از آن رو بهتر است که تهمت نپرداختن زکات از شخص برداشته میشود.[۶۷۲] افزون بر این، این کار نوعی دعوت عملی دیگران به انفاق و پرداخت زکات بوده [۶۷۳] و آرامش نفسانی برای تهیدستان را نیز فراهم میکند.[۶۷۴].[۶۷۵]
دعا برای زکات دهندگان
قرآن کریم به پیامبر اکرم (ص) فرمان میدهد تا پس از دریافت زکات، برای زکات دهندگان دعا کند؛ زیرا این عمل مایه آرامش آنان خواهد بود: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۶۷۶].[۶۷۷] برپایه روایتی پس از نزول آیه، هرگاه مسلمانان زکات اموالشان را نزد پیامبر اکرم (ص) میآوردند آن حضرت به خدا عرض میکرد: خدایا! بر اینان درود فرست.[۶۷۸] برخی فقیهان اسلامی با استناد به آیه، دعا کردن را بر حاکم و کارگزاران زکات، واجب دانسته؛[۶۷۹] ولی بیشتر فقیهان شیعه [۶۸۰] و اهل سنت[۶۸۱] آن را مستحب شمردهاند.[۶۸۲]
دریافت زکات توسط پیامبر (ص)
منظور آن دسته از آیاتی است که مسئله فرمان گرفتن زکات را مرتبط با پیامبر میکند، یا به نتیجه پرداخت اموال که تزکیه و پاک کردن دل از وابستگی به دنیا است، اشاره میکند، مانند فلسفه زکات، گرفتن زکات، پیوند معنوی پیامبر با مؤمنان، جایگاه زکات.
- ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۶۸۳].
- ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۶۸۴].
- ﴿أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۶۸۵].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۶۸۶].
- ﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۶۸۷].
- ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾[۶۸۸].
- ﴿لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۶۸۹].
- ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۶۹۰].
- ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ﴾[۶۹۱].
نکات:
در آیات فوق این موضوعات در رابطه با پیامبر و زکات مطرح گردیده است:
- پرداخت بخشی از مال برای زکات، موجب برخورداری از دعای آرامش بخش پیامبر: ﴿وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ﴾[۶۹۲].
- پرداخت زکات نشانه اطاعت از خدا و رسول خدا: ﴿وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾[۶۹۳]؛ ﴿وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾[۶۹۴].
- موظف بودن پیامبر به دادن بشارت به عذاب دردناک به تارکان زکات: ﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۶۹۵].
- اذن خداوند به پیامبر برای گرفتن زکات از جهاد گریزان معترف به گناه خود: ﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا﴾[۶۹۶]....﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾[۶۹۷].
- دریافت زکات، از اختیارات و وظائف پیامبر اکرم: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾[۶۹۸].
- پرداخت زکات از صفات اهل بیت پیامبر: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ﴾[۶۹۹] از امام باقر روایت شده که مقصود از آیه یاد شده ما هستیم[۷۰۰].
- پیروان واقعی پیامبراززکات دهندگان: ﴿لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ﴾[۷۰۱].
- همسران پیامبر، وظیفهدار پرداخت زکات هستند: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ﴾[۷۰۲]... ﴿وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ﴾[۷۰۳].
- طعن و خردهگیری برخی منافقان به پیامبر در نحوه تقسیم زکات: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ﴾[۷۰۴].[۷۰۵]
منابع
پانویس
- ↑ «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.
- ↑ «و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است * آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۲-۳.
- ↑ «در حالی که رهنمود و بخشایشی است برای نیکوکاران * آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره لقمان، آیه ۳-۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۸، ص۳.
- ↑ ادوار فقه، ج۱، ص۳۵۵.
- ↑ طبقات الکبری (۴جلدی)، ج۱ - ۲، ص۱۲۰.
- ↑ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ طبقات الکبری (۴ جلدی)، ج۱ - ۲، ص۱۲۰.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۰۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۰۸، ح۱۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۰۹، ح۱۶؛ ر.ک: وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۲.
- ↑ « نَزَلَتِ اَلزَّكَاةُ وَ لَيْسَ لِلنَّاسِ أَمْوَالٌ وَ إِنَّمَا كَانَتِ اَلْفِطْرَةُ »؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۰، باب اول از ابواب زکات فطره، ح۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۴۴، باب دهم از ابواب زکات فطره، ح۶،۷، ۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳.
- ↑ طبقات الکبری (۹ جلدی)، ج۲، ص۱۶۰ و (۴ جلدی)، ج۱ - ۲، ص۳۲۹.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۱۶۹ - ۱۷۳.
- ↑ العین، ج ۵، ص۳۹۴؛ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴، «زکو».
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷، «زکی»؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۸، «زکا».
- ↑ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۸؛ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴ - ۴۹۵، «زکو».
- ↑ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۹۴.
- ↑ نهایة الاحکام، ج ۲، ص۲۹۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲؛ کتاب الزکاة، انصاری، ص۳.
- ↑ المعتبر، ج ۲، ص۴۸۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۲ - ۳.
- ↑ کتاب الزکاة، انصاری، ص۳؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۳۳.
- ↑ البحر الرائق، ج۲، ص۳۵۲؛ القاموس الفقهی، ص۱۵۹.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷؛ نهایة الاحکام، ج، ص۲۹۷.
- ↑ مسالک الافهام، ج ۱، ص۳۵۵؛ ذخیرة المعاد، ج ۱، ق ۳، ص۴۱۸؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۲۸۲ - ۲۸۴، «زکو».
- ↑ معجم الفاظ الفقه، ص۱۱۰.
- ↑ روضة الطالبین، ج ۲، ص۵؛ سلسلة الینابیع، ج ۵، ص۱۴۵.
- ↑ السرائر، ج ۱، ص۴۳۹؛ جامع الخلاف، ص۱۲۹.
- ↑ معجم الفاظ الفقه، ص۲۱۶ - ۲۱۷؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۳۳.
- ↑ مفردات، ص۲۷۸، «صدق».
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص۲۶۶ - ۲۶۷؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۷.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۷.
- ↑ المعتبر، ج ۲، ص۵۸۳ - ۵۸۴؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۳۳۰ - ۳۳۱.
- ↑ شرائع الاسلام، ج ۲، ص۳۹۵؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۷۶.
- ↑ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۸۳۵؛ فقه السنه، ج ۲، ص۶۹.
- ↑ نک: الحدائق، ج ۱۸، ص۲۴۳ - ۲۴۴.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص345-346.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۱۳.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص۴۵۴؛ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۸، «نفق».
- ↑ فرهنگ معارف اسلامی، ج ۱، ص۳۲۳.
- ↑ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۱۲؛ زبدة البیان، ص۱۸۱.
- ↑ «هیچچیز آنان را از پذیرفته شدن بخششهایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمیگزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمیکنند» سوره توبه، آیه ۵۴.
- ↑ لسان العرب، ج ۱۰، ص۴۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۶۴، «حق».
- ↑ «حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۷۷ - ۱۷۸.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۱۰؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ معجم الفاظ الفقه، ص۲۷۰.
- ↑ «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
- ↑ «و به بینوایان خوراک نمیدادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.
- ↑ التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.
- ↑ الصحاح، ج ۶، ص۲۲۰۴ - ۲۲۰۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۰۹ - ۴۱۰، «معن».
- ↑ «و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۷.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص346-347.
- ↑ "والزكاء ما أخرجه الله من الثمر و أرض زكية، طيبة، سمينة؛ لسان العرب، ج۶، ص۶۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «ای مؤمنان! صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ «ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
- ↑ «از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ "الذي يأخذ الحقوق من الابل و الغنم"
- ↑ باب فرض صدقة الابل ر.ک: لسان العرب، ج۷، ص۳۰۹؛ ابی عبید، الاموال، ص۴۴۷.
- ↑ کافی، ج۳، ص۵۳۰، ۵۳۱ و ۵۳۴.
- ↑ کافی، ج۳، ص۵۳۶ – ۵۴۰.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۱، ص۴۱؛ سفینة البحار (۸ جلدی)، ج۱، ص۴۹۷؛ سیوطی، در المنثور، ج۳، ص۲۶۲.
- ↑ «(ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴
- ↑ ر.ک: نور الثقلین، ج۲، ص۲۱۳ و ۲۱۴، در سخنی پیامبر(ص) فرمود: هر مالی که زکات آن داده شود کنز نیست.
- ↑ ر.ک: تاریخ الاسلام، «عهد الخلفاء»، ص۲۷؛ ابوبکر میگفت: اگر به من شتر یا بزی که به پیامبر(ص) میدادند ندهند با آنها میجنگم.
- ↑ ر.ک: وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۸۵ - ۱۸۷، باب نهم از ابواب المستحقین، در شش روایت از هفت روایت آن، تعبیر صدقه دارد.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۱۷۳ - ۱۷۶.
- ↑ «به زبان عربی روشن» سوره شعراء، آیه ۱۹۵.
- ↑ «و بدینگونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.
- ↑ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان! * همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۳۰.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۴۱؛ الکشاف، ج۳، ص۴۴۳.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰-۳۱.
- ↑ «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود * و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۴-۵۵.
- ↑ «ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم * و از نزد خویش مهر و پاکیزگی ارزانی داشتیم و او پرهیزگار بود» سوره مریم، آیه ۱۲-۱۳.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۹۹.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ احکام القرآن، ابنالعربی، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ مفردات، ص۴۸۰.
- ↑ «آنها از مردم با پافشاری چیزی نمیخواهند» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
- ↑ مجمع البیان، ج۵، ص۴۱.
- ↑ جامع البیان، ج۱۰، ص۱۵۸.
- ↑ «امّا آن کشتی از آن مستمندان بود.».. سوره کهف، آیه ۷۹.
- ↑ الفروق اللغویه، بند ۱۶۴۵.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۴۴.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۳۲۵؛ کلمات القرآن، ج۱۳۲.
- ↑ اسباب النزول، ص۱۴۱.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود * سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مریم، آیه ۵۴-۵۵.
- ↑ «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۵۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۵، ص۴۲.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۳۱۴.
- ↑ المنار، ج۱۰، ص۵۷۴ و ۵۷۵.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۱.
- ↑ کتاب مقدس، تثنیه، ۱۴: ۲۸ - ۲۹.
- ↑ کتاب مقدس، لوقا، ۱۸: ۱۲.
- ↑ «و اسحاق را و افزون بر آن (نوهاش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۴۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۱۱۶؛ المیزان، ج ۱۴، ص۶۳.
- ↑ «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.
- ↑ «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.
- ↑ «و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمینلرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده میفرمودی آنان و مرا پیش از این نابود میکردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کمخردان ما کردهاند نابود میفرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه میداری و هرکس را بخواهی راهنمایی میفرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۵.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر میدارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ «پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش میستانند» سوره قصص، آیه ۸۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۰، ص۱۴۱ - ۱۴۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۳۰۴ - ۳۰۵؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص۲۵۳ - ۲۵۴.
- ↑ «ای مؤمنان! همچون کسانی نباشید که موسی را آزردند و خداوند او را از آنچه (درباره او) گفتند برکنار داشت و او نزد خداوند آبرومند بود» سوره احزاب، آیه ۶۹.
- ↑ الامثل، ج ۱۳، ص۳۶۱ - ۳۶۲.
- ↑ «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۶، ص۱۰۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۴۲.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید» سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۳۷.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۳۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۳۴۳ - ۳۴۴.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص349-351.
- ↑ «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۵.
- ↑ «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، چاپ دوم از دوره جدید، ج۱۰، ص۱۴۸۹۹.
- ↑ تاریخ تمدن، ج۴، عصر ایمان، بخش اول، ص۱۷۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۰۲.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۱۶۷ - ۱۶۹.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳؛ المیزان، ج ۲، ص۱۶۳ - ۱۶۴؛ ج ۶، ص۱۱.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۳؛ المیزان، ج ۶، ص۱۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۱۳۹؛ عمدة القاری، ج ۸، ص۲۵۵؛ نک: المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱؛ البیان، ص۳۴۸.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص۱۰۸.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۹؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۶۸؛ الامثل، ج ۶، ص۹۶.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۲۹۷.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۸۳؛ فتحالباری، ج ۳، ص۲۱۱.
- ↑ فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.
- ↑ «روزه بر شما مقرّر شده است» سوره بقره، آیه ۱۸۳.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۸۵؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۴۹.
- ↑ فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۹.
- ↑ التبیان، ج ۳، ص۲۶۱؛ الامثل، ج ۳، ص۳۳۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص۳۶۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۸؛ اضواء البیان، ج ۵، ص۳۰۸.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص۱۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۸.
- ↑ صحیح ابن خزیمه، ج ۴، ص۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۲۱۳؛ فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.
- ↑ «آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.
- ↑ «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
- ↑ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
- ↑ «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
- ↑ «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.
- ↑ الاصابه، ج ۷، ص۲۰۳؛ الاربعین، ص۴۹۲؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص۱۵۱.
- ↑ مجمع الزوائد، ج ۱، ص۴۲؛ کنزالعمال، ج ۱۳، ص۳۲۷؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۲۹۹.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳؛ تهذیب، ج ۴، ص۳.
- ↑ مسند احمد، ج ۱، ص۲۰۲؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص۲۲ - ۲۲۴؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص۹۳.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۳۰۰.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص۱۹۰-۱۹۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۹۹.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۰۰؛ الصافی، ج ۲، ص۳۷۱ - ۳۷۲.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۰۰؛ الکامل، ج ۲، ص۳۰۱.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.
- ↑ «و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.
- ↑ «آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰ - ۲۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۷۷.
- ↑ «و برخی از ایشان درباره زکاتها بر تو خرده میگیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند میشوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم میآیند» سوره توبه، آیه ۵۸.
- ↑ «و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان دادهاند خرسند میشدند و میگفتند:» سوره توبه، آیه ۵۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۷۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص۷۲.
- ↑ «آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقهها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمییابند طعنه میزنند و آنان را به ریشخند میگیرند، خداوند به ریشخندشان میگیرد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۷؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۶.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص351-354.
- ↑ «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر میدارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «و زکات را بپردازید» سوره بقره، آیه ۱۱۰.
- ↑ «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص۳۳۳ - ۳۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص۴۷؛ زبدة البیان، ص۲۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۱۴۴.
- ↑ «(که) در آنها نگاشتههایی استوار است» سوره بینه، آیه ۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۱۴؛ روح المعانی، ج ۳۰، ص۲۰۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص۳۳۹.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص۳۳۹.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۱۷ - ۱۸؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۲۶۸؛ من لا یحضرهالفقیه، ج ۱، ص۲۰۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۳، ص۲۸.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۷.
- ↑ «(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که میدانند روشن میداریم» سوره توبه، آیه ۱۱.
- ↑ «و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.
- ↑ المیزان، ج ۹، ص۱۵۸.
- ↑ «آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
- ↑ الخصال، ص۶۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۷۰.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۵۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۴۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۳۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۵۵.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ مسند احمد، ج ۴، ص۳۸۱؛ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۳۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۸.
- ↑ «و برخی از تازیان بیاباننشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه میکنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در میآورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.
- ↑ «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
- ↑ نورالثقلین، ج ۳، ص۵۰۶؛ بحارالانوار، ج ۲۴، ص۱۶ - ۱۶۵.
- ↑ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.
- ↑ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ «در حالی که رهنمود و بخشایشی است برای نیکوکاران» سوره لقمان، آیه ۳.
- ↑ «آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.
- ↑ «تنها آن کس مساجد خداوند را آباد میتواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۳۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱۲، ۲۰.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۲۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص۳۲۳.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۲۳.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص354-356.
- ↑ «(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که میدانند روشن میداریم» سوره توبه، آیه ۱۱.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۳۲.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص۶۳۶؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۵۱۰؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص۴۵۰.
- ↑ «و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۵.
- ↑ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۶۳؛ الصافی، ج ۲، ص۴۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص۳۸۹ - ۳۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج، ص۲۲۱.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۸.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۶، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۵۰.
- ↑ نک: زکات باطنی، ص۹۱، ۲۹۶.
- ↑ «نماز برپا دارد و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۴، ص۳۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴ - ۴۵.
- ↑ «زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۷۱، ص۲۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۳، ص۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۵.
- ↑ عیون الحکم، ص۴۰۲؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۱۵۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۱۳ - ۳۱۴.
- ↑ تحف العقول، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۲۶۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶ - ۴۷.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص347-349.
- ↑ «و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میده» سوره فاطر، آیه ۱۸.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص۴۲۳؛ نک: مجمع البیان، ج ۸، ص۲۳۹.
- ↑ «بیگمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) دادهاند و از کسانی که شرک ورزیدهاند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۲.
- ↑ «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ زادالمسیر، ج ۱، ص۱۴۶؛ تفسیر شبر، ص۶۳.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۱۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج، ص۱۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۷؛ بحارالانوار، ج ۹۳، ص۲۸ - ۲۹.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.
- ↑ «و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.
- ↑ «آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴ - ۹۵.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ علل الشرایع، ج ۲، ص۳۶۸.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۶.
- ↑ تهذیب، ج ۴، ص۵۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۲.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۱، ص۹۸ - ۹۹.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱؛ الامثل، ج ۶، ص۲۰۰ - ۲۰۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱.
- ↑ الامثل، ج ۶، ص۲۰۰.
- ↑ عمدة القاری، ج ۸، ص۲۵۶.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۹؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۲ - ۱۲۵.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۵۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۳ - ۴.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «بگو: پروردگار من برای هر کس از بندگانش که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میگرداند و هر چیزی را هزینه کنید او جایگزین آن را میدهد؛ و او بهترین روزیدهندگان است» سوره سبأ، آیه ۳۹.
- ↑ «رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و هر دارایی که ببخشید به سود خود شماست و جز برای خشنودی خداوند، نمیبخشید» سوره بقره، آیه ۲۷۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص۲۲۲؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۸۵.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص۴۰۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۳۸۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۸۰.
- ↑ «خداوند ربا را کاستی میدهد و صدقات را افزایش میبخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
- ↑ «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۲، ص۲۰۸؛ ج ۸، ص۶۴.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۶۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۴۵.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۱۳؛ مسند احمد، ج ۲، ص۳۳۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.
- ↑ تهذیب الاصول، ج ۲، ص۲۵۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵؛ المیزان، ج ۲، ص۶۴.
- ↑ الامثل، ج ۲، ص۳۶-۳۷؛ تهذیب الاصول، ج ۲، ص۲۵۵.
- ↑ «و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۹؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۱.
- ↑ «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۴۵۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم میپوشد؛ و خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ «شیطان شما را از تنگدستی میهراساند و به کار زشت وا میدارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید میدهد؛ و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر میدارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ التبیان، ج ۴، ص۵۵۸؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۲.
- ↑ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۲۸؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بیگمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.
- ↑ «آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.
- ↑ «آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.
- ↑ «آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
- ↑ «تنها آن کس مساجد خداوند را آباد میتواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.
- ↑ المیزان، ج ۹، ص۲۰۲ - ۲۰۳.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱ - ۱۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.
- ↑ «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۱۵۷؛ الامثل، ج ۳، ص۶۴۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر میدارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «بیگمان مؤمنان رستگارند» سوره مؤمنون، آیه ۱.
- ↑ «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۱۷۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۳۱۴؛ نک: المیزان، ج ۱۵، ص۹ - ۱۰.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۹.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۹۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص۹.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.
- ↑ نک: جامع البیان، ج ۱، ص۳۵۳ - ۳۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۰۳ - ۱۰۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۲۷.
- ↑ نک: المیزان، ج ۴، ص۶۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۶۸۶ - ۶۸۷؛ مجمعالبیان، ج، ص۳۴۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۲۴ - ۲۲۵.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ «تا خداوند آنان را بهتر از آنچه انجام دادهاند پاداش دهد و با بخشش خویش به آنان پاداشی افزون بخشد؛ و خداوند به هر که بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره نور، آیه ۳۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص۱۲۹.
- ↑ «امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ «خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستانهایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاههایی پاک در بوستانهای جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۱۷۸.
- ↑ «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.
- ↑ «آنانند که میراث برند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰.
- ↑ «همانان که بهشت را به میراث میبرند؛ آنان در آن جاودانند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص۱۱ - ۱۲.
- ↑ «خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستانهایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاههایی پاک در بوستانهای جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص۸۸.
- ↑ المیزان، ج ۹، ص۳۳۹.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۷، ص۲۰۰؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص۱۴۴.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص356-362.
- ↑ «هان! این شمایید که فرا خوانده میشوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگچشمی میورزند و هر که تنگچشمی بورزد به زیان خود تنگچشمی ورزیده است و خداوند بینیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین میگرداند سپس آنان» سوره محمد، آیه ۳۸.
- ↑ «(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند و ما آیات را برای گروهی که میدانند روشن میداریم» سوره توبه، آیه ۱۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.
- ↑ «و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.
- ↑ «آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که میگفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دلهایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص۹۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۴۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۵۰.
- ↑ «مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان میدهند و از کار شایسته باز میدارند! و (در بخشش) ناخن خشکی میورزند، خداوند را فراموش کردهاند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بیگمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۲۲ - ۲۲۳؛ التبیان، ج ۵، ص۲۵۳.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید!» سوره مؤمنون، آیه ۹۹.
- ↑ «شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۴.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
- ↑ «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۹؛ المستدرک، ج ۲، ص۵۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص۱۱۵.
- ↑ «چه شما را به دوزخ درآورد؟» سوره مدثر، آیه ۴۲.
- ↑ «گویند: ما از نمازگزاران نبودیم،» سوره مدثر، آیه ۴۳.
- ↑ «و به بینوایان خوراک نمیدادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۸۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۲۱۱؛ الصافی، ج ۵، ص۲۵۱.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود میانباشتید اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ مسند احمد، ج ۲، ص۲۶۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۲۴۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص۵۶۴؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص۲۵۹.
- ↑ «و آنان که در آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است تنگچشمی میورزند گمان نبرند که این (کار) برای آنها نیک است بلکه برای آنان بد است؛ به زودی در رستخیز آنچه تنگچشمی کردهاند چون طوقی گردنگیرشان میگردد و میراث آسمان و زمین از آن خداوند است و خداوند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۰.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۱.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۳؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱ - ۲۲.
- ↑ التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.
- ↑ «بگیریدش و به بند آوریدش! سپس در دوزخش افکنید! آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید! بیگمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت. و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت، او را امروز در اینجا دوستی نیست، و خوراکی جز چرکاب ندارد» سوره حاقه، آیه ۳۰- ۳۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵ - ۱۱۶.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص362-365.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.
- ↑ «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ الاقناع، ج ۱، ص۱۹۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۳.
- ↑ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
- ↑ «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۳.
- ↑ «و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۶.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳ - ۴۳۴.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۰۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۳۸.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۲۵۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۳.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۵ - ۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۹؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۱۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ تذکرهالفقهاء، ج ۵، ص۱۱؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲.
- ↑ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۵؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛المغنی، ج ۲، ص۴۹۳.
- ↑ المعتبر، ج ۲، ص۴۸۶؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۳ - ۱۵۴.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۲.
- ↑ الخصال، ص۴۱۷؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۶۵۹.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۱.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۴۰؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۴ - ۱۵.
- ↑ المدونة الکبری، ج ۱، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ المغنی، ج، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۱.
- ↑ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵.
- ↑ «و آنان که در داراییهایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۱؛ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۹.
- ↑ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶، ۳۳۰؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۴.
- ↑ «خداوند بندهای زرخرید را مثل میزند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی دادهایم و او پنهان و آشکار از آن میبخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟ سپاس خداوند راست (که بیهمتاست) اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره نحل، آیه ۷۵.
- ↑ «برای شما از خودتان مثلی آورده است: آیا از بردههاتان، میان آنچه روزیتان کردهایم، شریکهایی دارید که در آن با آنان برابر باشید، از آنان همانگونه بهراسید که از همدیگر میهراسید؟ بدینگونه ما آیات را برای کسانی که خرد میورزند روشن میداریم» سوره روم، آیه ۲۸.
- ↑ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶.
- ↑ الاقناع، ج۱، ص۱۹۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۱۹۴؛ حاشیة رد المحتار، ج ۲، ص۵۰۳ - ۵۰۴.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.
- ↑ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۸۳؛ جواهرالکلام، ج۱۵، ص۶۱.
- ↑ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.
- ↑ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ مواهب الجلیل، ج ۳، ص۴۲۵؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.
- ↑ «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید» سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
- ↑ «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.
- ↑ «نه (حق را) راست دانست و نه نماز گزارد» سوره قیامه، آیه ۳۱.
- ↑ «ولی دروغ شمرد و روی گرداند» سوره قیامه، آیه ۳۲.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۸۳؛ غنائم الایام، ج ۴، ص۵۱ - ۵۲؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱.
- ↑ المعتبر، ج ۲، ص۴۹۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳.
- ↑ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ الروضة البهیه، ج ۲، ص۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.
- ↑ «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشتههایشان بخشوده میگردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱ - ۶۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۴۰؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.
- ↑ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷ - ۳۲۸؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.
- ↑ «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.
- ↑ «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
- ↑ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۲۳.
- ↑ بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۰؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷-۳۲۸؛ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۵؛ التبیان، ج ۲، ص۳۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۶۵.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج ۱۳، ص۱۳۷؛ الانتصار، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۷.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۱۱؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۳۷۵؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۰.
- ↑ «و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ المجموع، ج ۵، ص۵۷۱ - ۵۷۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۹۹.
- ↑ المقنعه، ص۲۶۲؛ الانتصار، ص۲۰۷ - ۲۰۸؛ الخلاف، ج ۲، ص۵ - ۶.
- ↑ التبیان، ج ۴، ص۲۹۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۱۷۷ - ۱۷۸.
- ↑ نک: المجموع، ج ۵، ص۵۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۲۱۳؛ الشرح الکبیر، ج ۲، ص۵۴۹.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۴۹۷، ۵۰۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۴.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۵۱۰ - ۵۱۱؛ سنن النسائی، ج۵، ص۳۵ - ۳۶، ۳۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۸۰.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۱۹۰؛ منتهی المطلب، ج، ص۴۷۳.
- ↑ مغنیالمحتاج، ج ۱، ص۳۶۹؛ جواهر العقود، ج ۱، ص۳۹۳؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۱۴.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۸۹، ۴۹۱.
- ↑ المجموع، ج ۵، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۳؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۶۲.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج ۲، ص۱۸۸؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۲؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۱۸؛ المجموع، ج ۶، ص۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۱۹.
- ↑ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۱.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه 34.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۹۶؛ المجموع، ج ۶، ص۲؛ تذکرهالفقهاء، ج ۵، ص۱۱۸.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۸۵، ۱۰۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۴۱، ۱۶۰.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۱۸ - ۱۱۹؛ الحدائق، ج ۱، ص۸۹.
- ↑ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵۰؛ مستمسک العروه، ج ۹، ص۱۲۰.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵۳.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۳۷؛ الفقه الاسلامی، ج، ص۱۸۱۹.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۶۱۰ - ۶۱۱؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۲۷۰.
- ↑ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۳۳ - ۱۸۳۵؛ فقه الزکاه، ج ۱، ص۲۳۹ - ۲۸۱؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۴۱.
- ↑ الانتصار، ص۲۰۹؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۶؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۸۱.
- ↑ «و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
- ↑ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۸۱؛ نک: المغنی، ج ۲، ص۵۴۸؛ فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۴۴.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۵، ۷۰؛ العروة الوثقی، ج، ص۶۲.
- ↑ نک: المجموع، ج ۵، ص۴۵۶؛ المغنی، ج ۲، ص۵۵۰.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۵۰؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۵، ۷۰.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ «و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۴۸ - ۵۴۹؛ المجموع، ج ۵، ص۴۵۶؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۲۳۵.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۹۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۰.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۹۴ - ۱۹۵؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۳۳.
- ↑ الانتصار، ص۲۱۰؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۰۸.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴۴؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۴۲.
- ↑ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۹۱؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۰۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۹۱ - ۱۹۲.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۹۳؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶.
- ↑ الانتصار، ص۲۱۱ - ۲۱۴.
- ↑ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۶۶.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۴؛ الفتاوی المیسره، ص۲۲۰.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۲؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ «فرشتگان و روح، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا میروند» سوره معارج، آیه ۴.
- ↑ «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
- ↑ فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۱۵ - ۳۱۶.
- ↑ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۹۷؛ فقه الزکاه، ج ۱، ص۳۱۷ - ۳۱۸.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۱ - ۲۱۲؛ الحدائق، ج ۱، ص۱۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۷۰.
- ↑ نک: تهذیب، ج ۴، ص۷۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۱۰ - ۲۱۲.
- ↑ القاموس الفقهی، ص۲۴۴ - ۲۴۵.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ نک: المغنی، ج ۲، ص۶۱۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۸۶۲.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۱۱۶ - ۱۱۷؛ المبسوط، سرخسی، ج ۲، ص۲۱۱؛ المغنی، ج ۲، ص۶۱۸ - ۶۱۹.
- ↑ فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۵۸ - ۴۵۹؛ تحلیل نظری زکات، ص۱۳۱.
- ↑ فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۵۸؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۴۷؛ نیز نک: منابع فقه، ص۷۸ - ۸۵.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و آنان که در داراییهایشان حقی معین است» سوره معارج، آیه ۲۴.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۶۰ - ۴۶۱.
- ↑ فقه الزکاه، ج ۱، ص۴۶۱.
- ↑ منابع فقه، ص۷۸ - ۸۵.
- ↑ بدائع الصنائع، ج ۵، ص۸۶؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۴۷.
- ↑ ذخیرة المعاد، ج ۱، ق ۳، ص۴۵۱؛ مستند الشیعه، ج، ص۲۳۹ - ۲۴۰؛ العروة الوثقی، ج ۴، ص۹۷.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ زبدة البیان، ص۱۸۸؛ مواهب الجلیل، ج ۸، ص۵۲۹ - ۵۳۰؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵.
- ↑ الاقتصاد، ص۲۸۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۷؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۲۹۶ - ۲۹۷.
- ↑ «امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار میکردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بیآسیب) را به زور میگرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۳۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۷؛ المجموع، ج ۶، ص۱۸۹ - ۱۹۰، ۱۹۵.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۸؛ غنیة النزوع، ص۱۲۳؛ السرائر، ج ۱، ص۴۵۶.
- ↑ «یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۶.
- ↑ الامثل، ج۶، ص۹۳.
- ↑ «و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۸.
- ↑ «که: نباید امروز بینوایی در آن، بر شما وارد گردد» سوره قلم، آیه ۲۴.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۱؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۰.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۳۸؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۵.
- ↑ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۶۶؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۲۱.
- ↑ نک: الخلاف، ج ۴، ص۲۲۹ - ۲۳۰، ۲۳۹؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۲۱.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۳۰، ۲۳۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۲۳.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۳۹.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۱۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۷۸؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۱۲.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۳، ص۱۱۹؛ تهذیب، ج ۴، ص۵۷؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۶۸.
- ↑ کشف الرموز، ج ۱، ص۲۵۷؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص۴۲۴.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ المغنی، ج ۷، ص۳۱۷؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷۳؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۳۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۴۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷ - ۱۷۴.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۱۸۷؛ المغنی، ج ۲، ص۵۱۷؛ تحفة الفقهاء، ج ۱، ص۲۹۹.
- ↑ الحدائق، ج ۱۳، ص۱۷۴.
- ↑ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۱۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۳۴ - ۳۳۷.
- ↑ المغنی، ج ۷، ص۳۱۷ - ۳۱۸؛ البحرالرائق، ج ۲، ص۴۰۲؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۵۸۶ - ۵۸۷.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۱۷؛ حاشیة الدسوقی، ج ۱، ص۴۹۵.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۱۷.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۲۴۸ - ۲۴۹؛ مسالک الافهام، ج ۱، ص۴۱۳.
- ↑ نک: نهایة الاحکام، ج ۲، ص۳۸۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۳.
- ↑ المغنی، ج ۷، ص۳۲۰؛ المجموع، ج ۶، ص۱۹۷؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۶.
- ↑ نک: مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹؛ المغنی، ج ۷، ص۳۲۰ - ۳۲۱.
- ↑ نک: الحدائق، ج ۱۲، ص۱۷۸؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۲۴۹؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۷۶.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۱.
- ↑ «و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۸، ص۱۷۵؛ فقه القرآن، ج ۲، ص۲۱۷ - ۲۱۸؛ المیزان، ج ۱۵، ص۱۱۳.
- ↑ الخلاف، ج ۶، ص۳۹۷؛ مختلف الشیعه، ج ۸، ص۱۰؛ الجوهر النقی، ج ۱۰، ص۳۲۸.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۹ - ۱۹۰.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۵۹.
- ↑ السرائر، ج ۱، ص۴۵۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۳۵۶.
- ↑ المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۲؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۸۷ - ۱۸۸.
- ↑ الکافی، ج ۵، ص۹۴؛ تهذیب، ج ۶، ص۱۸۶.
- ↑ المغنی، ج ۷، ص۳۲۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۲۲.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ المقنعه، ص۲۴۱؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۰۲؛ مغنی المحتاج، ج ۳، ص۱۰۹.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۲۰۱.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰.
- ↑ الدرالمختار، ج ۲، ص۳۷۵ - ۳۷۶؛ البحرالرائق، ج، ص۴۲۲.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۳۶؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۸۹؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۱۹۹.
- ↑ نک: المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰؛ بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۶۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۵۲۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۱۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۷۲.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۰۱ - ۲۰۲؛ مستمسک العروه، ج ۹، ص۲۶۸ - ۲۶۹؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۶۷۰.
- ↑ النهایه، ص۱۸۴؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۰۴.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۲۱۶؛ المغنی، ج ۷، ص۳۲۸.
- ↑ فتح الوهاب، ج ۲، ص۴۵؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۶۸۲ - ۶۸۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۶۱؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۲۹۴.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۲۱۴؛ کشاف القناع، ج ۲، ص۳۲۷.
- ↑ ایضاح الفوائد، ج ۱، ص۱۹۷ - ۱۹۸؛ کفایة الاحکام، ج ۱، ص۱۹۰ - ۱۹۶.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۲۷؛ نک: احکام القرآن، ابن عربی، ج ۲، ص۵۲۲؛ المبسوط، سرخسی، ج ۳، ص۱۰.
- ↑ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۵۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۲۹.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۲۷ - ۲۲۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۳۸.
- ↑ زبدة البیان، ص۱۸۷ - ۱۸۸.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۱۸۵؛ الاقناع، ج ۱، ص۲۱۲.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۲۹.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۳۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۸۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۲۸۳ - ۲۸۴.
- ↑ الاقناع، ج ۱، ص۲۱۲؛ الامثل، ج ۶، ص۹۸.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ نک: الخلاف، ج ۲، ص۵۰ - ۵۱؛ ج ۴، ص۲۲۵؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۹؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۱ - ۲۲۲.
- ↑ «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم میپوشد؛ و خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ الخلاف، ج ۴، ص۲۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۲ - ۲۳۴.
- ↑ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۷؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۲.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۵۰؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۳.
- ↑ المجموع، ج ۶، ص۱۶۲ - ۱۶۳؛ روضة الطالبین، ج، ص۶۰ - ۶۱.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۰۷.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۱؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲.
- ↑ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۷ - ۷۴۸.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۲۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۸.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۳۲ - ۳۴؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۷.
- ↑ مستند الشیعه، ج ۹، ص۳۴۸؛ فقه الزکاه، ج ۲، ص۷۴۹؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۳، ص۳۲ - ۳۳.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۰۸ - ۵۰۹؛ البحرالرائق، ج ۲، ص۳۷۰؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۱۹۷۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۱۵؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۲.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص365-378.
- ↑ «بگو: چه خواسته چه ناخواسته بخشش کنید هرگز از شما پذیرفته نمیگردد که شما گروهی نافرمان بودهاید» سوره توبه، آیه ۵۳.
- ↑ «هیچچیز آنان را از پذیرفته شدن بخششهایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمیگزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمیکنند» سوره توبه، آیه ۵۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶۹.
- ↑ «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.
- ↑ «به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ بنابراین از شما آن کسان که ایمان آورند و انفاق کنند پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۷.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر میدارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۹، ص۱۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۲۶.
- ↑ نک: المیزان، ج ۸، ص۲۷۸ - ۲۷۹.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
- ↑ «و داستان (بخشش) کسانی که داراییهای خود را در جستجوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان میبخشند، همچون باغساری بر پشتهوارهای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوههایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.
- ↑ «ای مؤمنان! صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را میبخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بیرویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام میدهند هیچ (بهره) نمیتوانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند و از پی آنچه بخشیدهاند منّتی نمینهند و آزاری نمیدهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۶۲.
- ↑ «ای مؤمنان! صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را میبخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بیرویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام میدهند هیچ (بهره) نمیتوانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۱۱۱ - ۱۱۴؛ مجمع البیان، ج، ص۱۹۱.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص۴۸؛ السنن الکبری، ج ۴، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۰۶.
- ↑ «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۱۳.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۴۶۵.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم میپوشد؛ و خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۳۱۰.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص۵۰۱ - ۵۰۲؛ تهذیب، ج ۴، ص۱۰۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۹۷ - ۱۹۸؛ روح المعانی، ج ۳، ص۴۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۷۸؛ المیزان، ج ۲، ص۳۹۷.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۳۹۷.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ زادالمسیر، ج ۳، ص۳۳۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۸۰.
- ↑ نک: الحدائق، ج ۱۲، ص۲۵۰؛ الخلاف، ج ۲، ص۱۲.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۲۳۶؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۲۵ - ۲۵۱.
- ↑ المغنی، ج ۲، ص۵۱۰؛ المجموع، ج ۶، ص۱۶۹.
- ↑ صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «زکات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص379-381.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ «آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۳.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیدهای را با کار ناپسندی دیگر آمیختهاند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است. از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند * هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مییابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام میگرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهادهاند از آنان برمیدارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق میآورد). پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند» سوره اعراف، آیه ۱۵۶-۱۵۷.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «و برخی از ایشان درباره زکاتها بر تو خرده میگیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند میشوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم میآیند» سوره توبه، آیه ۵۸.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ «آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۳.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیدهای را با کار ناپسندی دیگر آمیختهاند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند» سوره حج، آیه ۴۱.
- ↑ تفسیر نور الثقلین ج ۳ ص ۵۰۶.
- ↑ «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارن» سوره اعراف، آیه ۱۵۶-۱۵۷.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «و برخی از ایشان درباره زکاتها بر تو خرده میگیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند میشوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم میآیند» سوره توبه، آیه ۵۸.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۱.