اخراج

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اخراج: بیرون‌ کردن از ریشه خروج ضد دخول[۱].

وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ[۲].

اخراج به اعتبار موضوعات و موارد، تفاسیر خاصی بر می‌تابد؛ مانند برآوردن، رویاندن، آواره‌کردن، پدیدآوردن، نشان‌دادن، تسلیم‌کردن، زنده از گور بیرون‌آوردن[۳].

از سیاست‌های خصمانه مخالفان، آواره‌کردن و بیرون‌کردن از سرزمین و دیار و خانمان است که نمونه بزرگ آن، هجرت عده‌ای از مسلمانان به حبشه و هجرت رسول اکرم (ص) و مسلمانان به مدینه بر اثر فشار و سختگیری مشرکان قریش می‌باشد[۴]: وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ[۵].

اخراج به معنای تبعید نیز به کار رفته است. هر دو واژه (اخراج و تبعید) نشان‌دهنده ترک وطن و دیار هستند که اخراج به لحاظ مبدأ و تبعید به لحاظ مقصد است. واژه "جلاء" در قرآن به معنای ترک وطن (خروج و اخراج) به کار رفته است[۶]: وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ[۷][۸].

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۵۲.
  2. «و از همان‌جا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید» سوره بقره، آیه ۱۹۱.
  3. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۰۲.
  4. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۶۷.
  5. «و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  6. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۳۰.
  7. «و اگر خداوند آوارگی را بر آنان مقرّر نکرده بود» سوره حشر، آیه ۳.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۵۴-۵۵.