تجارت: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۲۸۴ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۱۱:۳۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آذر]]|روز=[[3]]|سال=[[۱۴۰۳]]|کاربر=Bahmani}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تجارت در قرآن]] - [[تجارت در تاریخ اسلامی]] - [[تجارت در معارف و سیره معصوم]] - [[تجارت در معارف و سیره علوی]] - [[تجارت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تجارت خارجی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تجارت در قرآن]] - [[تجارت در تاریخ اسلامی]] - [[تجارت در معارف و سیره معصوم]] - [[تجارت در معارف و سیره علوی]] - [[تجارت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تجارت خارجی]] | پرسش مرتبط  = }}


خط ۳۰۸: خط ۳۰۹:
#در [[زمان جاهلیت]] شترهایی را به [[بهایی]] مشخص در [[آینده]] می‌فروختند؛ یعنی زمانی که بچه شتر ماده متولد شود و بچه‌اش هم بچه‌دار گردد.
#در [[زمان جاهلیت]] شترهایی را به [[بهایی]] مشخص در [[آینده]] می‌فروختند؛ یعنی زمانی که بچه شتر ماده متولد شود و بچه‌اش هم بچه‌دار گردد.
#دیگران گفته‌اند: تا زمانی که شتر ماده بچه‌اش متولد شود، یعنی به شرط تولد طبیعی بچه شتر. هر دو نوع [[معامله]] [[باطل]] است<ref>دعائم الإسلام، ج‌۲، ص۲۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص 679 - 680.</ref>
#دیگران گفته‌اند: تا زمانی که شتر ماده بچه‌اش متولد شود، یعنی به شرط تولد طبیعی بچه شتر. هر دو نوع [[معامله]] [[باطل]] است<ref>دعائم الإسلام، ج‌۲، ص۲۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص 679 - 680.</ref>
== آداب و شرایط [[تجارت]] ==
در [[روایات]] آداب و شرایطی برای تجارت بیان شده است که به برخی از آنها اشاره کنیم. مهم‌ترین نکته‌ای که یک بازاری و تاجر در [[اسلام]] باید مراعات کند، آشنایی با [[حلال و حرام]] در هنگام کسب است. تاجر اگر این آشنایی را نداشته باشد، گرفتار [[ربا]] و [[کسب درآمد]] از راه [[نامشروع]] و [[حرام]] می‌شود. این نکته‌ای است که در روایات به آن توجه داده شده و همراه با نکاتی دیگر، آمده است. [[رسول خدا]]{{صل}} برای شخصی که می‌خواهد به [[کسب و کار]] بپردازد، پنج ویژگی بیان کردند که با توجه به آنها وارد [[بازار]] شود، در غیر آن صورت [[خرید و فروش]] نکند: معامله ربوی نکند، [[سوگند]] نخورد، [[عیب]] کالای خود را [[نهان]] نکند، وقت فروش [[ستایش]] (بی‌مورد) نکند و وقت خرید بر کالای دیگران عیب ننهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، ص‌۱۵۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۷، ص‌۶: {{متن حدیث|مَنْ بَاعَ وَ اشْتَرَى فَلْيَحْفَظْ خَمْسَ خِصَالٍ وَ إِلَّا فَلَا يَشْتَرِ وَ لَا يَبِعِ الرِّبَا وَ الْحَلْفَ وَ كِتْمَانَ الْعَيْبِ وَ الْحَمْدَ إِذَا بَاعَ وَ الذَّمَّ إِذَا اشْتَرَى}}.</ref>.
[[شیخ صدوق]] این خبر را با اندک تفاوتی در عبارت در [[کتب فقهی]] خود آورده است<ref>شیخ صدوق، الهدایة فی الأصول و الفروع، ص‌۳۱۳؛ شیخ صدوق، المقنع، ص‌۳۶۳: {{متن حدیث|و إذا اتجرت فاجتنب خمسة أشياء: اليمين، و الكذب، و كتمان العيب، و المدح إذا بعت، و الذم إذا اشتريت}}.</ref>. بدیهی است که معرفی کالا مشکلی ندارد؛ بلکه منظور تعریفی است که نادرست باشد یا هنگام خرید، برای ارزان‌تر خریدن کالای دیگران، آن را بد جلوه ندهد.
مردی به [[حضرت علی]] گفت: ای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، من می‌خواهم [[تجارت]] کنم. حضرت فرمود: آیا با مسائل [[دینی]] آشنا هستی؟ گفت: به برخی؛ فرمود: وای بر تو، اول [[فقه]]، بعد تجارت. به‌تحقیق کسی که چیزی بخرد و بفروشد و از [[حرام]] و [[حلال]] آن نپرسد، گرفتار [[ربا]] شود، گرفتار ربا شود<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج‌۲، ص‌۱۶: {{متن حدیث|وَيْحَكَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ فَإِنَّهُ مَنْ بَاعَ وَ اشْتَرَى وَ لَمْ يَسْأَلْ عَنْ حَرَامٍ وَ لَا حَلَالٍ ارْتَطَمَ فِي الرِّبَا ثُمَّ ارْتَطَمَ}}.</ref>. در خبری دیگر امیرالمؤمنین{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنِ اتَّجَرَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ارْتَطَمَ فِي الرِّبَا ثُمَّ ارْتَطَمَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، ص‌۱۵۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌، ص‌۵.</ref>: «هر کس بدون فقه و آگاهی به احکام [[شرعی]] تجارت کند، گرفتار ربا شود، سپس گرفتار شود». آن حضرت این نکته را به تمام تاجران بازار [[کوفه]] توصیه می‌کرد<ref>‌محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، ص۱۵۰؛ شیخ صدوق، من لا‌یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۷، ص۶.</ref>.
«ارتطام» را به معنای گرفتاری‌ای دانسته‌اند که امکان خروج و برون‌رفت از آن نیست<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج‌۷، ص‌۴۲۵: {{عربی|و ارْتَطَمَ فلانٌ في أمر فلا مخرج له منه}}.</ref>. [[شناخت]] [[حلال و حرام]] برای کسب حلال به تلاش و تقید [[دینی]] نیاز دارد.
[[حکیم بن حزام]] که از [[ثروتمندان]] [[مکه]] بود و در [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شد و در [[زمان]] [[خلفا]] به جهت برخورداری از [[ثروت]]، عطا قبول نکرد<ref>ا‌بن‌اثیر جزری(عزالدین)، اسد الغابه، ج۱، ص۵۲۳.</ref>، تصمیم به [[کسب و کار]] در [[مدینه]] گرفت. [[پیامبر]]{{صل}} با بیان شرایطی به او [[اجازه]] کسب و [[تجارت]] داد. [[رسول خدا]]{{صل}} به حکیم بن حزام اجازه تجارت نداد تا اینکه چند چیز را برای حضرت ضمانت کند: اگر کسی از معامله پشیمان شد بپذیرد، به افراد [[ناتوان]] مهلت دهد، به [[حق]] بگیرد، چه وافی باشد چه نباشد<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۷، ص‌۵: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} لَمْ يَأْذَنْ لِحَكِيمِ بْنِ حِزَامٍ فِي تِجَارَةٍ حَتَّى ضَمِنَ لَهُ إِقَالَةَ النَّادِمِ وَ إِنْظَارَ الْمُعْسِرِ وَ أَخْذَ الْحَقِّ وَافِياً أَوْ غَيْرَ وَافٍ}}.</ref>؛ بنابراین [[سیره نبوی]]، برای پرداختن به هر کاری نیاز به مجوز و اجازه [[حاکم اسلامی]] است تا شخص با داشتن شرایط و رعایت اصولی ویژه، به کار و حرفه‌ای خاص بپردازد.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} یکی از نکات مهم دیگر را برای تجارت، داشتن [[عقل]] و [[مهارت]] [[تجاری]] دانسته است<ref>شیخ صدوق، من لا‌یحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۱۹۳: {{متن حدیث|فَلَا يَقْعُدَنَّ فِي السُّوقِ إِلَّا مَنْ يَعْقِلُ الشِّرَاءَ وَ الْبَيْعَ}}.</ref>؛ در غیر این صورت شخص [[سرمایه]] خود را از دست می‌دهد. برخی از شرایط کسب و کار برای اجتناب از [[معاملات حرام]] در قسمت [[نظارت بر بازار]] بیان شده است. گاهی ممکن است شخص در تجارت نوع و کالای خاصی، مهارت و [[موفقیت]] داشته باشد؛ باید آن را [[کشف]] کند. در خبری [[امام صادق]]{{ع}} از مردی گزارش می‌دهد که نزد پیامبر{{صل}} آمد و از موفق‌نشدن در کارش [[شکایت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} به او دستور داد چند صنف از کارها را [[تجربه]] کند و در هر کدام موفق بود، آن را ادامه دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، ص‌۱۶۸؛ شیخ صدوق، من لا‌یحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۱۶۹: {{متن حدیث|شَكَا رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} الْحُرْفَةَ. فَقَالَ: انْظُرْ بُيُوعاً فَاشْتَرِهَا ثُمَّ بِعْهَا فَمَا رَبِحْتَ فِيهِ فَالْزَمْهُ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۶۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش