بحث:اقتصاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷٬۴۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ۱۹ ژانویه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: برگردانده‌شده پیوندهای ابهام‌زدایی
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==الحياة ج۳==
==نقش [[اقتصاد]] در [[زندگی]] [[بشر]]==
همان‌گونه که می‌دانیم مسأله «اقتصاد» از اصول اساسی و مسائل مهم زندگی انسان‌هاست که در تمام ادوار و در همه اجتماعات نقش مهمی دارد و چرخ زندگی بشر به دور آن می‌چرخد.
[[اسلام]] به مسائل [[اقتصادی]] اهمیت فراوانی داده است و وجود ابواب متعدد مربوط به مبادلات [[مالی]] در [[فقه]] و [[قوانین اسلامی]]، حکایت از این دارد که اقتصاد در اسلام [[ارزش]] فراوان دارد.
اهمیت مسائل اقتصادی تنها از این نظر نیست که تأمین [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[حیات مادی]] [[مردم]] بدون آن امکان ندارد، بلکه از این نظر نیز هست که پیوند نزدیکی با مسائل زیربنایی [[جامعه]] حتی با مسائل «[[اخلاقی]]» دارد. جریان یک [[اقتصاد سالم]] در پیکر [[اجتماع]] همچون جریان [[خون]] سالم در کالبد یک [[انسان]] است. ممکن است در حال عادی توجه به نقش گردش خون در [[حیات]] یک انسان نداشته باشیم، اما به هنگامی که مجرای شاهرگ‌های کسی به خاطر [[اختلاف]] در [[سیستم]] ضد انعقاد با لخته‌ای خون بسته می‌شود بلافاصله عکس العمل شدید آن ظاهر می‌گردد عضوی که مجرای خونش بسته شده فوراً فلج می‌شود و اگر این عضو از اعضای فعالی همانند [[قلب]] یا دستگاه تنفس باشد [[مرگ ناگهانی]] را حتماً با خود همراه خواهد داشت. از طرف دیگر [[فقر اقتصادی]] عوارضی در پیکر اجتماع درست همانند «کم خونی» و «[[فقر]] الدم» همراه دارد. در [[بیماری]] فقر الدم چشم درست نمی‌بیند، [[گوش]] [[قدرت]] [[شنوایی]] را از دست می‌دهد، زبان به لکنت می‌افتد، دست و پاها می‌لرزد و [[مغز]] هم قدرت [[اندیشیدن]] را ندارد. یک اجتماع که با فقر اقتصادی، یا یک سیستم مالی ناسالم دست به گریبان است، [[توانایی]] و [[مهارت]] را از دست می‌دهد و گرفتار نارسایی‌های مرگباری در همه زمینه‌ها می‌شود. یک [[سیاستمدار]] انقلابی، یک [[فرمانده]] [[شجاع]]، یک [[فیلسوف]] بزرگ، یک دانشمند ماهر و یک [[شاعر]] نکته‌پرداز و یک تکنسین ورزیده هرگز [[قادر]] به انجام [[رسالت]] خود در جامعه نیست مگر این که حداقل یک [[زندگی]] [[اقتصادی]] مناسب داشته باشد.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۲</ref>
 
===نقش مسائل اقتصادی در شکل [[اخلاقی]] [[جامعه]]===
چنان که اشاره شد حتی [[مسائل اخلاقی]] نیز به مقدار قابل ملاحظه‌ای تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار دارند. ممکن است این سخن برای بعضی از [[علمای اخلاق]]، گران آید که این گونه مسائل [[معنوی]] چه ارتباطی می‌تواند با مسائل اقتصادی داشته باشد، ولی با توجه به این نکته [[تجربی]] و [[حسی]] «که نگهداری [[ارزش‌های اخلاقی]] همچون [[شهامت]]، صراحت، [[مناعت طبع]]، [[راستگویی]]، [[امانت]]، و [[استقلال]] [[شخصیت]]، برای یک [[انسان]] گرسنه کار بسیار [[دشواری]] است» جای هیچ‌گونه شکی باقی نمی‌ماند. آن کس که گرسنه است الزاماً گرفتار [[دروغ]] و [[تزویر]] و [[تقلب]] نمی‌شود و [[ایمان]] خود را از دست نمی‌دهد، اما زمینه ابتلای به این [[انحرافات اخلاقی]] در انسان‌های گرسنه بسیار آماده‌تر است و این یک امر حسی و تجربی است. همچنین جای [[شک]] نیست که [[نیازهای مادی]] و [[فقر اقتصادی]]، انسان را به کارهای [[زشتی]] همچون [[چاپلوسی]]، [[تملّق]]، ثناخوانی افرادی که شایسته سرزنش‌اند و [[عیب‌جویی]] از آنها که لایق [[ستایش]] نیستند، [[تشویق]] می‌کند.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۳</ref>
 
===فقر اقتصادی، انگیزه [[گناه]]===
[[اسلام]] فقر اقتصادی را انگیزه گناه و [[بی‌نیازی]] مادی را مایه کمک به [[تقوا]] و [[معنویت]] شمرده است. [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: «بی‌نیازی کمک خوبی برای تقوا و [[پرهیزکاری]] است»<ref>{{متن حدیث|‌نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ الْغِنَى‌}}؛ الحر العاملی محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، منشورات دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱هـ. ق، ط ۴، ج١٢، ص١۶، باب ۶، باب استحباب الاستعانه بالدنیا علی الاخره، حدیث ۱؛ الشیخ الصدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تهران، منشورات دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ هـ. ق، ط ۵، ج۳، ص٩۴، باب ۵٨، حدیث ۵؛ الکلینی، أبی جعفر، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، تهران، منشورات دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۱ هـ. ق، ج۵، ص۷۱؛ کتاب المعیشه، باب الاستعانه بالدنیا علی الآخره، حدیث ۱، ص۷۲، حدیث ۸ و ۹ و ص٧٣، حدیث ١۴ و ١۵ به همین مضمون آمده است.</ref>.
 
و در سخنی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌خوانیم:
[[بی نیازی]] که تو را از [[ستم]] باز دارد بهتر است از فقری که تو را به [[گناه]] وا دارد<ref>{{متن حدیث|غِنًى يَحْجُزُكَ عَنِ الظُّلْمِ خَيْرٌ مِنْ فَقْرٍ يَحْمِلُكَ عَلَى الْإِثْمِ}}؛ وسائل الشیعه، ج١٢، ص۱۷، حدیث ۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۱، حدیث ۴٩؛ فروع کافی، ج۵، ص۷۲، حدیث ۱۱.</ref>.
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} به فرزندش [[حسن مجتبی]]{{ع}} فرمود:
«[[انسانی]] را که به دنبال تأمین غذای خود می‌رود [[سرزنش]] مکن، چون کسی که غذایش فراهم نباشد خطاهایش زیاد خواهد شد»<ref>{{متن حدیث|لَا تَلُمْ إِنْسَاناً يَطْلُبُ قُوتَهُ فَمَنْ عَدِمَ قُوتَهُ كَثُرَ خَطَايَاهُ‌}}؛ بحار الانوار، ج۶٩، ص۴٧.</ref>.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۴</ref>
 
===نقش نان در [[عبادت]]===
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: نان را که فرآورده [[کشاورزی]] است عزیز دارید چه آنکه عوامل آسمانی و زمینی و بسیاری از آفریده‌های [[الهی]] در ایجاد آن مؤثر بوده‌اند<ref>{{متن حدیث|أَكْرِمُوا الْخُبْزَ فَإِنَّهُ قَدْ عَمِلَ فِيهِ مَا بَيْنَ الْعَرْشِ إِلَى الْأَرْضِ وَ الْأَرْضُ وَ مَا فِيهَا مِنْ كَثِيرِ خَلْقِهِ}}؛ بحار الانوار، ج۶٣، ص۲۷۲؛ قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، تهران، انتشارات فراهانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۷۵؛ برقی، ابی جعفر احمد بن محمد، المحاسن، تعلیق سید جلال الدین حسینی، ص۵۸۵.</ref>.
 
در [[حدیث]] دیگری می‌خوانیم: [[امام رضا]]{{ع}} از جدش نقل فرمود که [[سلمان]] [[ابوذر]] را به منزلش [[دعوت]] کرد و دو قرص نان نزد او آورد. ابوذر آنها را زیر و رو می‌کرد، سلمان گفت: برای چه آنها را زیر و رو می‌کنی؟ گفت می‌ترسم پخته نباشند<ref>سخن سلمان در مقام قدر‌شناسی نعمت است، البته اسلام توصیه کرده است که هر کس مسؤول و متصدی هر کاری است باید آن را با دقت و بخوبی انجام دهد، بنابراین وظیفه نانوا نیز پختن نان مرغوب و قابل مصرف است.</ref>. سلمان سخت در [[خشم]] شد و گفت: چه قدر [[جرأت]] داری که این نان‌ها را زیر و رو می‌کنی؟ به [[خدا]] [[سوگند]] آبی در آن کار کرده که [[فرشتگان]] از زیر [[عرش]] آوردند و آن را به باد سپردند و باد به [[ابر]] ریخته و ابر بر [[زمین]] باریده و به کمک رعد و [[فرشتگان]] به جای خود رسیده و زمین و چوب و آهن و بهائم و [[آتش]] و هیزم و نمک و آنچه نتوان برشمرد در آن کار کرده، تو از کجا [[حق]] [[شکر]] آن را می‌توانی بجا بیاوری؟ [[ابوذر]] گفت به سوی [[خدا]] [[توبه]] می‌کنم و [[آمرزش]] می‌طلبم از کاری که کردم و از تو به خاطر انجام کاری که آن را [[دوست]] نداشتی عذر خواهم<ref>{{متن حدیث|جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ{{ع}} قَالَ: دَعَا سَلْمَانُ أَبَا ذَرٍّ إِلَى مَنْزِلِهِ فَقَدَّمَ عَلَيْهِ رَغِيفَيْنِ فَأَخَذَ أَبُو ذَرٍّ الرَّغِيفَيْنِ يُقَلِّبُهُمَا فَقَالَ لَهُ سَلْمَانُ يَا أَبَا ذَرٍّ لِأَيِّ شَيْ‌ءٍ تُقَلِّبُ هَذَيْنِ الرَّغِيفَيْنِ قَالَ خِفْتُ أَنْ لَا يَكُونَا نَضِيجَيْنِ فَغَضِبَ سَلْمَانُ مِنْ ذَلِكَ غَضَباً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ مَا أَجْرَأَكَ حَيْثُ تُقَلِّبُ هَذَيْنِ الرَّغِيفَيْنِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ عَمِلَ فِي هَذَا الْخُبْزِ الْمَاءُ الَّذِي تَحْتَ الْعَرْشِ وَ عَمِلَتْ فِيهِ الْمَلَائِكَةُ حَتَّى أَلْقَوْهُ إِلَى الرِّيحِ وَ عَمِلَتْ فِيهِ الرِّيحُ حَتَّى أَلْقَتْهُ إِلَى السَّحَابِ وَ عَمِلَ فِيهِ السَّحَابُ حَتَّى أَمْطَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ وَ عَمِلَ فِيهِ الرَّعْدُ وَ الْمَلَائِكَةُ حَتَّى وَضَعُوهُ مَوَاضِعَهُ وَ عَمِلَتْ فِيهِ الْأَرْضُ وَ الْخَشَبُ وَ الْحَدِيدُ وَ الْبَهَائِمُ وَ النَّارُ وَ الْحَطَبُ وَ الْمِلْحُ وَ مَا لَا أُحْصِيهِ أَكْثَرُ فَكَيْفَ لَكَ أَنْ تَقُومَ بِهَذَا الشُّكْرِ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ إِلَى اللَّهِ أَتُوبُ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِمَّا أَحْدَثْتُ وَ إِلَيْكَ أَعْتَذِرُ مِمَّا كَرِهْتَ}}؛ بابوبه قمی، ابی جعفر، محمد بن علی بن حسین، امالی، الصدوق، بیروت، منشورات مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ١۴٠٠ هـ. ق، ط ۵، ص۳۵۹، مجلس ۶٨.</ref>.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} دید [[عایشه]] تکه نانی که به زمین افتاده بود می‌خواهد زیر پا بگذارد. [[پیامبر]] آن را برداشت و خورد<ref>این عمل پیامبر اسلام منافاتی با بهداشت ندارد؛ زیرا ممکن است نان به محل پاکیزه‌ای افتاده بوده است.</ref>؛ و فرمود: ای عایشه با [[نعمت‌های خدا]] خوب [[همسایه]] باش چون آنها وقتی از مردمی [[فرار]] کنند کم بر می‌گردند<ref>{{متن حدیث|يَا حُمَيْرَى [حُمَيْرَاءُ] أَكْرِمِي جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكِ فَإِنَّهَا لَمْ تَنْفِرْ مِنْ قَوْمٍ فَكَادَتْ تَعُودُ إِلَيْهِمْ...}}؛ سفینه البحار، ج۱، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۵</ref>
 
===[[حدیثی]] جالب===
[[رسول مکرم اسلام]] به اندازه‌ای مسأله [[اقتصاد]] را (که یکی از آنها نان است) پر [[ارزش]] و مهم معرفی کرده که شاید این [[روایت]] به نظر بعضی‌ها عجیب بیاید. او در حال [[نیایش]] با [[خدا]] می‌گوید:
بار خدایا نان را برای ما [[مبارک]] گردان و آن را زیاد کن. میان ما و نان جدایی نینداز؛ زیرا اگر نان نباشد نه [[نماز]] می‌گزاریم، نه [[روزه]] می‌گیریم و نه سایر [[واجبات]] را انجام می‌دهیم<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صَلَّيْنَا وَ لَا صُمْنَا وَ لَا أَدَّيْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۷؛ کتاب التجاره، باب ۶، حدیث ۶؛ فروع کافی، ج۵، ص٧٣؛ کتاب المعیشه، حدیث ۱۳، ص۷۲، ج۶؛ کتاب الاطعمه، ص۲۸۷، حدیث ۶؛ بحار الانوار، ج۶٣، ص۲۷۰؛ سفینه البحار، ج۱، ص٣٧۴.</ref>.
 
در [[حدیث]] دیگری فرمود:
نان را بو نکنید تا خوب آن را [[امتحان]] و [[اختیار]] کنید آن‌گونه که [[حیوانات]] درنده آن را بو می‌کنند؛ زیرا نان مبارک است. [[خدای عزوجل]] به خاطر نان ([[باران]]) [[آسمان]] را پی در پی بر شما فرستاد و به خاطر نان (علف) چراگاه را رویانید. با بودن نان نماز می‌خوانید. روزه می‌گیرید. [[حج]] و [[زیارت]] [[خانه خدا]] را انجام می‌دهید<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِيَّاكُمْ أَنْ تَشَمُّوا الْخُبْزَ كَمَا تَشَمُّهُ السِّبَاعُ فَإِنَّ الْخُبْزَ مُبَارَكٌ أَرْسَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ السَّمَاءَ مِدْرَاراً وَ لَهُ أَنْبَتَ اللَّهُ الْمَرْعَى وَ بِهِ صَلَّيْتُمْ وَ بِهِ صُمْتُمْ وَ بِهِ حَجَجْتُمْ بَيْتَ رَبِّكُمْ}}؛ فروع کافی، ج۶، ص۳۰۳، حدیث ۶. در این باره به همان مدرک، ص٣٠۴-۳۰١، باب فضل الخبز رجوع شود.</ref>.
در [[غزوه خندق]] [[مسلمانان]] گرفتار قحطی و [[گرسنگی]] شدید بودند و [[خانواده‌ها]] هر چه می‌توانستند برای آنها می‌فرستادند... و [[پیامبر]] و [[اصحاب]] آن حضرت سیزده چهارده [[روز]] عملاً در محاصره بودند به طوری که تقریباً همگی [[درمانده]] و عاجز شدند. پیامبر عرض کرد: پروردگارا تو را به [[عهد]] و پیمانت [[سوگند]] می‌دهم آیا می‌خواهی [[عبادت]] نشوی<ref>واقدی، محمد بن عمر بن واقد، المغازی، تحقیق الدکتور مارسدن جونس، دفتر تبلیغات اسلامی، رمضان ١۴١۴ هـ. ق، ج۱، ص۴٧٧-۴٧۶.</ref>؟
مقصود این است که اگر از نظر مواد غذایی هما [[انسان]] در مضیقه باشد آن‌گونه که باید [[خدا]] را عبادت نخواهد کرد.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۶</ref>
 
===نان قوام بدن===
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود:
قوام و [[استواری]] بدن بر نان پایه‌ریزی شده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا بُنِيَ الْجَسَدُ عَلَى الْخُبْزِ}}؛ فروع کافی، ج۶، ص٢٨۶؛ کتاب الأطعمه، حدیث ۳، ص۲۸۷، حدیث ۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، منشورات مؤسسه الوفاء، ١۴٠٣ هـ. ق، ط ۲، ج۳، ص۲۷۰؛ برقی، ابی جعفر احمد بن محمد، المحاسن، تعلیق سید جلال الدین حسینی، ص۵۸۵.</ref>.
در [[حدیث]] دیگری از آن حضرت آمده است:
[[روح انسان]] زمانی قرار و آرام دارد که قوت و خرجی خود را تأمین کرده باشد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ النَّفْسَ إِذَا أَحْرَزَتْ قُوتَهَا اسْتَقَرَّتْ‌}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۲، حدیث ۵۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۲۰، حدیث ۲؛ فروع کافی، ج۵، ص۸۹، کتاب المعیشه، باب احراز القوت، حدیث ٢.</ref>.
خلاصه این که [[نیازهای مادی]] و معیشتی از مسائلی نیست که انسان آنها را نادیده انگارد و بی‌توجه بگذرد. کسی که عبادت می‌کند باید از نیروی [[بدنی]] برخوردار باشد و از نظر [[معیشت]] تأمین شود تا عبادت کند.
تأمین نیازهای مادی و معیشتی از ابتدایی‌ترین نیازهای هر جامعه‌ای است.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۷</ref>
 
===سه چیز از نیازهای عمومی است===
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود:
سه چیز است که همه [[مردم]] به آن نیازمندند:
[[امنیت]]؛ [[عدالت]]؛ [[رفاه]] و فراوانی<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقُ{{ع}}: ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ يَحْتَاجُ النَّاسُ طُرّاً إِلَيْهَا الْأَمْنُ وَ الْعَدْلُ وَ الْخِصْبُ}}؛ الحرانی، ابومحمد الحسن بن علی بن الحسن بن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول{{صل}}، قم، منشورات مکتبه بصیرتی، ط ۵ با مقدمه سید محمد صادق بحرالعلوم، شوال ١٣٩۴، ص٢٣۶.</ref>.
در [[روایت]] دیگری آمده است که به [[مفضل]] فرمود:... بدان که اساس [[معیشت]] [[انسان]] در [[زندگی]] او نان است و آب<ref>{{متن حدیث|... وَ اعْلَمْ يَا مُفَضَّلُ أَنَ رَأْسَ مَعَاشِ الْإِنْسَانِ وَ حَيَاتِهِ الْخُبْزُ وَ الْمَاءُ...}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، منشورات مؤسسه الوفاء، ط ٢، ١۴٠٣ ه ۱۹۸۳م، ج۳، ص۸۷.</ref>.
[[امام هشتم]]{{ع}} فرمود: انسان وقتی [[خوراک]] سال خود را تأمین کند پشتش از بار زندگی سبک می‌گردد و آسوده‌خاطر می‌شود. سپس فرمود: [[حضرت باقر]] و [[حضرت صادق]]{{عم}} تا زمانی که قوت سال خود را تأمین نمی‌کردند، [[خانه]] یا [[ملک]] نمی‌خریدند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا أَدْخَلَ طَعَامَ سَنَتِهِ خَفَ ظَهْرُهُ وَ اسْتَرَاحَ وَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} لَا يَشْتَرِيَانِ عُقْدَةً حَتَّى يُحْرَزَ إِطْعَامُ سَنَتِهِمَا}}؛ [[وسائل الشیعه]]، ج۱۲، ص۳۲۰، [[حدیث]] ۳؛ [[فروع کافی]]، ج۵، ص۸۹، کتاب المعیشه، باب احراز القوت، حدیث ۱.
ناگفته نماند که این حدیث و احادیثی شبیه آن مربوط به زمانی است که دیگران نیز می‌توانستند برای خود غذایی ذخیره کنند نه در روزگاری که امام صادق{{ع}} در موقعیتی باشد که بتواند قوت سال خود را تهیه کند با این که می‌دانست دیگران از نظر گذران زندگی و تهیه آذوقه در مضیقه‌اند. از این رو نمونه‌هایی در زندگی حضرت دیده می‌شود که ماده معیشت [[خانواده]] خود را که حتی به مقدار یک سال نبوده است در [[اختیار]] [[اجتماع]] می‌گذاشت و علت آن را [[محاسبه]] در معیشت بیان می‌داشت که این علت به خوبی روشن می‌سازد که اجتماع از دیدگاه [[اسلام]] در موارد ضروری معیشت مقدم بر اختصاصات فردی است که یک نمونه از نظرتان می‌گذرد. نرخ گندم و نان، [[روز]] به روز در [[مدینه]] بالا می‌رفت. [[نگرانی]] و [[وحشت]] بر همه [[مردم]] مستولی شده بود. آن کس که آذوقه سال را تهیه نکرده بود در تلاش بود که تهیه کند و آن کس که تهیه کرده بود مواظب بود آن را [[حفظ]] کند. در این میان مردمی هم بودند که به واسطه [[تنگدستی]] مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از [[بازار]] بخرند. [[امام صادق]]{{ع}} از «معتب» [[وکیل]] [[خرج]] [[خانه]] خود پرسید: «ما امسال در خانه گندم داریم؟» او پاسخ داد: بلی یابن [[رسول الله]]! به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم». [[امام]] فرمود: «آنها را به بازار ببر و در [[اختیار]] مردم بگذار و بفروش». او عرض کرد یابن رسول الله: گندم در مدینه نایاب است اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد حضرت فرمود همین است که گفتم همه را در اختیار مردم بگذار و بفروش. معتب [[دستور امام]] را [[اطاعت]] کرد؛ گندم‌ها را فروخت و نتیجه را گزارش داد. امام به او دستور داد: «بعد از این، نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر [[توده]] مردم [[مصرف]] می‌کنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمد [[الله]] [[توانایی]] دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره ولی این کار را نمی‌کنم تا در پیشگاه [[الهی]] مسأله اندازه‌گیری [[معیشت]] را رعایت کرده باشم». [[فروع کافی]] ج۵، ص١۶۶؛ [[بحار الانوار]] ج۴٧، ص۵٩.</ref>.
 
در [[حدیث]] دیگری آمده است: [[معمر بن خلاد]] از [[حضرت رضا]]{{ع}} سؤال کرد: اندوختن گندم سالیانه چطور است؟ فرمود: من خود این کار را می‌کنم، یعنی قوت سالیانه مورد نیازم را یکجا تهیه می‌نمایم<ref>{{متن حدیث|سَأَلَ مُعَمَّرُ بْنُ خَلَّادٍ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا{{ع}} عَنْ حَبْسِ الطَّعَامِ سَنَةً فَقَالَ أَنَا أَفْعَلُهُ. يعني بذلك إحراز القوت}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۲، حدیث ۵۵.</ref>.
همچنین در ذیل این [[آیه شریفه]] که [[قرآن]] از قول [[حضرت موسی]]{{ع}} نقل می‌کند که گفت: «پروردگارا! هر چه خیر و [[نیکی]] بر من فرستی به آن نیازمندم<ref>{{متن قرآن|رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ}} «پروردگارا به هر خیری که به من برسانی نیازمندم» سوره قصص، آیه ۲۴.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال شد: حضرت موسی از [[خدا]] چه خواست؟ فرمود: طعام<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۳ ه.. ق، ط ۳، ج۳، ص٢٢۴؛ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۲۱؛ فروع کافی، ج۶، ص۲۸۷، حدیث ۵؛ محاسن برقی، ص۵۸۵.</ref>.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۸</ref>
 
===خلاصه بحث===
نتیجه این که [[اسلام]] [[معتقد]] است رسالتش تنها در [[مسائل اخلاقی]] و تکمیل جهات [[معنوی]] [[انسان‌ها]] منحصر نمی‌شود، بلکه به جنبه‌های [[اقتصادی]] و [[لذایذ]] طبیعی آنها [[عنایت]] و توجه دارد؛ چراکه تکمیل [[حیات معنوی]] و انجام [[عبادات]] بدون معاش و نیروی جسمی و [[سلامت بدن]] امکان پذیر نیست؛ و نیاز [[بدن انسان]] به مواد غذایی یک امر ضروری و طبیعی است که هر کس ناگزیر از خوردن طعام و غذا و نان و... است. از این رو چنان که گذشت در [[روایات]] متعددی درباره مواد غذایی به خصوص نان و [[احترام]] این [[موهبت الهی]] تأکید زیادی شده است.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۲۹</ref>
 
===[[تذکر]] لازم===
[[اقتصاد]] در اسلام اصل است نه زیربنا.
شکی در این نیست که [[انسان]] مرکب است از [[جسم]] و [[جان]]، و از دیدگاه اسلام اقتصاد تنها نیمی از [[سعادت انسان]] را تأمین می‌کند، نه تمام [[زندگی]] او را، و فرق اساسی میان [[نظام اقتصادی اسلام]] با نظام‌های [[کمونیستی]] و [[سرمایه‌داری]] این است که هرگز اسلام به اصالت اقتصاد معتقد نیست، بلکه آن را یکی از ارکان مهم زندگی انسان می‌داند که با عوامل دیگر، سعادت انسان را تأمین می‌کند البته برخلاف کمونیست‌ها که اقتصاد را زیر بنا می‌دانند. بهترین دلیل بر این که [[اقتصاد]] در [[اسلام]] به صورت یک اصل - نه زیر بنا - مطرح است این است که اکثر کتاب‌های [[فقهی]] درباره مسائل و [[قوانین]] [[اقتصادی]] دور می‌زنند. باب‌های [[فقه]] مانند [[مکاسب]]، شفعه، اقاله، [[صلح]]، [[مضاربه]]، مزارعه، مساقات، [[اجاره]]، [[جعاله]]، عاریه، [[دین]]، [[رهن]]، [[حجر]]، [[ضمان]]، [[حواله]]، هبه، [[وقف]]، [[صدقه]]، [[ارث]]، [[زکات]] و [[خمس]] و... همه پیرامون موضوعات و مباحث اقتصادی و [[مالی]] است و این، حکایت از این دارد که اسلام برای اقتصاد اهمیت خاصی قایل است و در [[قرآن مجید]]، آمدن لفظ [[زکاة]] بعد از لفظ [[صلوة]] دلیل این مسأله است که میان معاش و [[معاد]] پیوند محکم و ناگسستنی وجود دارد.
 
به بیان دیگر از آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت که در [[نظام اسلامی]] [[انسان]] «[[حیوان]] اقتصادی» نیست و بلکه انسان [[مقام]] رفیع و بلندی دارد و تنها به خاطر شکم [[آفریده]] نشده است تا کاری که [[حیوانات]] انجام می‌دهند انجام دهد<ref>همان‌گونه که امیرمؤمنان{{ع}} نقد در نامه‌ای که به عثمان بن حنیف انصاری نوشت می‌فرماید: {{متن حدیث|... فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا أَوْ أُتْرَكَ سُدًى أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ}}. الدکتور صبحی الصالح، نهج البلاغه، قم، منشورات دارالهجره، ۱۳۹۵ ه. ق، نامه ۴۵، ص۴١۶.... من آفریده نشدم که خوردن خوراکی‌های پاکیزه مرا به خود مشغول دارد، همچون حیوان پروری که تمام همش علف است و یا همچون حیوان رها شده‌ای که شغلش چریدن و خوردن و پر کردن شکم می‌باشد و از سرنوشتی که در انتظار اوست بی‌خبر است. آیا بیهوده یا مهمل و عبث آفریده شده‌ام؟ آیا باید سر رشته دار ریسمان گمراهی باشم و یا در طریق سرگردانی قدم گذارم؟</ref>. بلکه او موجودی است گرامی که تمام [[جهان]] به خاطر او [[خلق]] شده است<ref>دلیل این مطلب آیاتی است مانند {{متن قرآن|سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ}} «خداوند آنچه را در زمین است، برای شما رام کرده است» سوره حج، آیه ۶۵؛ و دیگر آیاتی مانند (سوره ابراهیم آیه ۳۲، سوره نحل، آیه ١۴ و ١٢، سوره جاثیه، آیه ۱۳ و ۱۲) و....</ref>. ولی با این همه نباید مسأله [[اقتصاد]] را به طور کلی نادیده انگاشت. بلکه باید اقتصاد و وسائل [[زندگی]] از قبیل غذا، [[مسکن]] و مانند اینها را به عنوان مقدمه [[تکامل انسان]] به [[حساب]] آوریم و در تحصیل آن بکوشیم از این بعد که وسیله است نه [[هدف]].
[[پیامبران]] و [[ائمه معصومین]]{{عم}} هم در این جهت با سایر [[مردم]] مساوی هستند، از این رو آنان نیز برای تأمین معاش خویش در تکاپو و تلاش بودند.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۳۰</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010709.jpg|22px]] [[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|'''منابع مالی اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
 
==معجم المصطلحات الاقتصادیة فی لغة الفقهاء==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
===أ===
# [[آجام]]
# [[اباحه]]
# [[ابتزاز]]
# [[ابراء]]
# [[ابضاع]]
# [[ابطال]]
# [[ابن السبیل]]
# [[اتاوه]]
# [[اتحاد ذمه]]
# [[اتحاد مجلس]]
# [[اتلاف]]
# [[اتلاف بالتسبب]]
# [[اتلاف بالمباشره]]
# [[اثراء]]
# [[اجاره]]
# [[اجاره ذمه]]
# [[اجاره بلند]]
# [[اجاره لازم]]
# [[اجاره مضاف]]
# [[اجاره منجز]]
# [[اجازه]]
# [[اجر]]
# [[اجرة المثل]]
# [[اجر مسمی]]
# [[اجزاء]]
# [[اجل]]
# [[اجیر]]
# [[احتراف]]
# [[احتشاش]]
# [[احتطاب]]
# [[احتکار]]
# [[احتیاج]]
# [[احتیاط]]
# [[احتیال]]
# [[احراز]]
# [[احیای موات]]
# [[اختصاص]]
# [[اختلاس]]
# [[اختیار]]
# [[اخدام]]
# [[اخفار]]
# [[اخلاف]]
# [[اداء]]
# [[ادخار]]
# [[ادراک]]
# [[اذعان]]
# [[اذن]]
# [[اراده]]
# [[اراده منفرد]]
# [[ارتزاق]]
# [[ارتفاق]]
# [[ارش]]
# [[ارصاد]]
# [[ارض]]
# [[ارض امیری]]
# [[ارض بیضا]]
# [[ارض تیمار]]
# [[ارض حرب]]
# [[ارض حوز]]
# [[ارض عادی]]
# [[ارض متروکه]]
# [[ازاله]]
# [[ازلام]]
# [[استبدال]]
# [[استثمار]]
# [[استجداء]]
# [[استجرار]]
# [[استحالة]]
# [[استحقاق]]
# [[استحکار]]
# [[استرداد]]
# [[استسعاء]]
# [[استصناع]]
# [[استغلال]]
# [[استقاله]]
# [[استناد]]
# [[استهلاک]]
# [[استیفاء]]
# [[استیلاء]]
# [[استیلاد]]
# [[استثمان]]
# [[اسراف]]
# [[اسقاط]]
# [[اشواق]]
# [[اشراک]]
# [[اصلاح]]
# [[اضافه]]
# [[اضطرار]]
# [[اطلاق]]
# [[اعتاق]]
# [[اعتصار]]
# [[اعتیاض]]
# [[اغسار]]
# [[اغواز]]
# [[اغلال]]
# [[اغناء]]
# [[افراز]]
# [[افلاس]]
# [[اقالة]]
# [[اقتار]]
# [[اقتصاد]]
# [[اقتصار]]
# [[اقتضاء]]
# [[اقتناء]]
# [[اقتیات]]
# [[اقطاع]]
# [[اکتناز]]
# [[اکراه]]
# [[التزام]]
# [[الجاء]]
# [[امانة]]
# [[امتیاز]]
# [[امضاء]]
# [[اموال باطنی]]
# [[اموال خاص]]
# [[اموال ظاهر]]
# [[اموال عام]]
# [[انابه]]
# [[انتاج]]
# [[انتفاع]]
# [[انظار]]
# [[انعقاد]]
# [[انفاذ]]
# [[انفال]]
# [[انفساخ]]
# [[انقطاع]]
# [[اهلی]]
# [[ایجاب]]
# [[ایغار]]
===ب===
# [[بدل]]
# [[براءت]]
# [[بهرج]]
# [[بیت المال]]
# [[بیع]]
# [[بیع با نامه‌نگاری]]
# [[بیع تلجئة]]
# [[بیع حاضر برای بادی]]
# [[بیع حصات]]
# [[بیع المرء علی بیع اخیه]]
# [[بیع مواصفه]]
# [[بیع وفاء]]
# [[بیعتان فی بیعه]]
===ت===
# [[تٱمیم]]
# [[تأمین]]
# [[تبذیر]]
# [[تبرع]]
# [[تبعه]]
# [[تجارت]]
# [[تجدید دین]]
# [[تجهیل]]
# [[تحاص]]
# [[تحجیر]]
# [[تحفیل]]
# [[تحکیم]]
# [[تحکیم الحال]]
# [[تخارج]]
# [[تخلیه]]
# [[تدبیر]]
# [[تدلیس]]
# [[ترکه]]
# [[تسعیر]]
# [[تسلیم]]
# [[تسویف]]
# [[تصرف]]
# [[تصریه]]
# [[تطارح الدینین]]
# [[تعجیز المکاتب]]
# [[تعدی]]
# [[تعدیل]]
# [[تعزیر مالی]]
# [[تعویض]]
# [[تغریر]]
# [[تغریم]]
# [[تغییر]]
# [[تفرق]]
# [[تفرق الصفقه]]
# [[تفریط]]
# [[تقادم]]
# [[تقبل]]
# [[تقسیط]]
# [[تکافل]]
# [[تلجئه]]
# [[تلف]]
# [[تلقی الرکبان]]
# [[تملیک]]
# [[تنجیز]]
# [[تنفیل]]
# [[تورق]]
# [[توفیر]]
# [[تولیت]]
===ث===
# [[ثمن]]
===ج===
# [[جالیه]]
# [[جامکیه]]
# [[جائحه]]
# [[جبار]]
# [[جبایه]]
# [[جحود]]
# [[جزاف]]
# [[جزیه]]
# [[جعاله]]
# [[جعل]]
# [[جلب]]
# [[جهاله]]
===ح===
# [[حجر]]
# [[حرج]]
# [[حرز]]
# [[حشبه]]
# [[حطیطه]]
# [[حفظ]]
# [[حق]]
# [[حمی]]
# [[حواله]]
# [[حواله مطلق]]
# [[حواله مقید]]
# [[حیازت]]
===خ===
# [[خراج]]
# [[خسارت]]
# [[خلط]]
# [[خلو]]
# [[خلیط]]
# [[خمس]]
# [[خیار]]
# [[خیانت]]
===د===
# [[دخل]]
# [[دهاقین]]
# [[دیه]]
# [[دین]]
# [[دین خدا]]
# [[دین حال]]
# [[دین صحت]]
# [[دین صحیح]]
# [[دین ضعیف]]
# [[دین عبد]]
# [[دین غیر صحیح]]
# [[دین غیر مشترک (مستقل)]]
# [[دین قوی]]
# [[دین متوسط]]
# [[دین مرض]]
# [[دین مشترک]]
# [[دین مطلق]]
# [[دین موثق]]
# [[دین مؤجل]]
# [[دیوان]]
===ذ===
# [[ذمه]]
===ر===
# [[راتب]]
# [[رأس المال]]
# [[ربا]]
# [[ربح]]
# [[رد]]
# [[رد مظالم]]
# [[رزق]]
# [[رساله]]
# [[رسم]]
# [[رشد]]
# [[رشوه]]
# [[رضا]]
# [[رضخ]]
# [[رقبی]]
# [[رکاز]]
# [[رهان]]
# [[رهن]]
===ز===
# [[زکات]]
# [[زیادت]]
===س===
# [[ساعی]]
# [[سائبه]]
# [[سبق]]
# [[سحت]]
# [[سد ذرائع]]
# [[سرقت]]
# [[سعر]]
# [[سفتجه]]
# [[سفه]]
# [[سقوط]]
# [[سکنی]]
# [[سلب]]
# [[سلعه]]
# [[سلف]]
# [[سلم]]
# [[سمسره]]
# [[سوم]]
# [[سیاست]]
===ش===
# [[شبهه]]
# [[شخصیت]]
# [[شرب]]
# [[شرب خاص]]
# [[شرط]]
# [[شرط جزائی]]
# [[شرط جعلی]]
# [[شرط شرعی]]
# [[شرکت]]
# [[شرکت اباحه]]
# [[شرکت ابدان]]
# [[شرکت اختیاری]]
# [[شرکت اعمال]]
# [[شرکت اموال]]
# [[شرکت جبر]]
# [[شرکت جبریه]]
# [[شرکت دین]]
# [[شرکت عنان]]
# [[شرکت عین]]
# [[شرکت مفاوضه]]
# [[شرکت وجوه]]
# [[شفعه]]
===ص===
# [[صبی ممیز]]
# [[صحت عقد]]
# [[صرف]]
# [[صفقه]]
# [[صلح]]
# [[صناعت]]
# [[صوافی]]
# [[صوریه]]
# [[صید]]
# [[صیرفه]]
# [[صیغه]]
===ض===
# [[ضرر]]
# [[ضرورت]]
# [[ضریبه]] ([[مالیات]])
# [[ضمار]]
# [[ضمان]]
# [[ضمان استحقاق]]
# [[ضمان خلاص]]
# [[ضمان درک]]
# [[ضمان سوق]]
# [[ضمان عقد]]
# [[ضمان عهده]]
# [[ضمان ید]]
# [[ضیعه]]
===ط===
# [[طارف]]
# [[طلب تقریر]]
===ظ===
# [[ظفر به حق]]
===ع===
# [[عادت]]
# [[عاریه]]
# [[عاقله]]
# [[عامل]]
# [[عتق]]
# [[عجز وصی]]
# [[عدالت]]
# [[عده]]
# [[عددی]]
# [[عدل]]
# [[عذر]]
# [[عرایا]]
# [[عربون]]
# [[عرض]]
# [[عرف]]
# [[عسب الفحل]]
# [[عشور]]
# [[عصبه]]
# [[عطاء]]
# [[عقار]]
# [[عقد]]
# [[عقد مضاف]]
# [[عقد معلق]]
# [[عقد منجز]]
# [[عمری]]
# [[عمل]]
# [[عموم بلوی]]
# [[عهد]]
# [[عوارض اهلیت]]
# [[عیب]]
# [[عین]]
# [[عینه]]
===غ===
# [[غارم]]
# [[غبن]]
# [[غرامت]]
# [[غرر]]
# [[غش]]
# [[غصب]]
# [[غلق رهن]]
# [[غله]]
# [[غلول]]
# [[غنیمت]]
===ف===
# [[فاحش]]
# [[فائده]]
# [[فرائض]]
# [[فساد]]
# [[فسخ]]
# [[فضولی]]
# [[فقیر]]
# [[فلوس]]
# [[فیء]]
===ق===
# [[قباله]]
# [[قبض]]
# [[قبض بر سوم الشراء]]
# [[قبض بر سوم النظر]]
# [[قبول]]
# [[قراض]]
# [[قرض]]
# [[قرعه]]
# [[قسمت]]
# [[قسمت تراضی]]
# [[قسمت قضاء (الاجبار)]]
# [[قضاء الحق]]
# [[قمار]]
# [[قیمت]]
# [[قیمی]]
===ک===
# [[کالی به کالی]]
# [[کدک]]
# [[کراء]]
# [[کشاد]]
# [[کسب]]
# [[کقاف]]
# [[کفالت دین]]
# [[کفالت مضاف]]
# [[کفالت معلق]]
# [[کفالت منجز]]
# [[کمبیاله]]
# [[کنز]]
===ل===
# [[لزوم عقد]]
# [[لقطه]]
===م===
# [[مال]]
# [[مال نامی]]
# [[مباح]]
# [[مبیع]]
# [[متقوم]]
# [[مثل]]
# [[مثلی]]
# [[مجری]]
# [[مجهول]]
# [[محاباه]]
# [[محاقله]]
# [[مخابره]]
# [[مخارجه]]
# [[مخاطره]]
# [[مرابحه]]
# [[مراضات]]
# [[مرصد]]
# [[مزابنه]]
# [[مزارعه]]
# [[مزایده]]
# [[مساقات]]
# [[مساومه]]
# [[مسترسل]]
# [[مشاع]]
# [[مشاهره]]
# [[مشد مسکه]]
# [[مشغول]]
# [[مشقة]]
# [[مصادره]]
# [[مصانعه]]
# [[مصرف]]
# [[مصلحت]]
# [[مضاربه]]
# [[مضامین]]
# [[مضمون بغیره]]
# [[مضمون بنفسه]]
# [[مطل]]
# [[معاطات]]
# [[معاوضه]]
# [[معاومه]]
# [[معجوز تسلیم]]
# [[معدن]]
# [[معدوم]]
# [[معلوم]]
# [[مغارسه]]
# [[مقاصه]]
# [[مقایضه]]
# [[مقدرات]]
# [[مکاتبةچه]]
# [[مکس]]
# [[ملاءه]]
# [[ملازمت]]
# [[ملامست]]
# [[ملک]]
# [[ملک تام]]
# [[ملک مطلق]]
# [[ملک ناقص]]
# [[مماکسه]]
# [[مملوک]]
# [[منابذه]]
# [[مناجزه]]
# [[مناسخه]]
# [[منحه]]
# [[منفعت]]
# [[منقول]]
# [[مهایاه]]
# [[مهر]]
# [[مواثبه]]
# [[مواریث]]
# [[مواعدة]]
# [[مؤلفة قلوبهم]]
# [[مؤونة]]
===ن===
# [[ناجز]]
# [[نافق]]
# [[نتاج]]
# [[نثار]]
# [[نجش]]
# [[نزع ملکیت جبری]]
# [[نسیئه]]
# [[نصاب]]
# [[نض]]
# [[نفاذ عقد]]
# [[تفقه]]
# [[نقد]]
# [[نقص]]
# [[نماء]]
# [[نموذج]]
# [[نهب]]
===ه===
# [[هاء و هاء]]
# [[هبه]]
# [[هلاک]]
===و===
# [[واقعه]]
# [[وای]]
# [[وثیقه]]
# [[ودیعه]]
# [[وصایت]]
# [[وصف]]
# [[وصیت]]
# [[وضیعه]]
# [[وعد]]
# [[وفاء]]
# [[وقص]]
# [[وقف]]
# [[وقف اهلی]]
# [[وقف خیری]]
# [[وکالت]]
# [[وکس]]
# [[وکیل مسخر]]
# [[ولاء (موالات)]]
# [[ولایت]]
===ی===
# [[ید]]
# [[ید امانی]]
# [[ید ضمان]]
# [[یسار]]
# [[یسیر]]
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}
 
==مصطلحات الفقه المالی المعاصر==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
{{ستون-شروع|3}}
* الباب الحادي عشر: المدخل إلى دراسة الاقتصاد الاسلامي (خطوط عامة)
# [[اولا: خلافت «مسئله اقتصادی»]]
* الفصل ۱: المال في التصور الاسلامي (۱)
# [[الف- نعمت‌ها «منابع»]]
* أ: المؤشر العام
# [[ب - نیازها]]
* ب: المال مال الله تعالى
# [[(۱) ضروریات]]
* ج: الاموال ودائع وعوار
# [[(۲) نیازهای اصلی]]
* د: الأموال قوام وقيام ۰الموضع الالهي للمال)
# [[(۳) بهبودها]]
* ه: الاموال، انفاق وبذل
# [[اقتصاد]]
* نظرة إلى الفصل
# [[ثانیا: عمران «تولید»]]
* الفصل ۲: المال في التصور الاسلامي (۲)
# [[الف- مال]]
* أ: الاموال تصرفات محدودة
# [[انواع مال]]
* ب: من بواعث بقاء المجتمع وفنائه
# [[الف- مباح «کالاهای آزاد»]]
* ١. بقاء المجتمع والمال (اذا کان عند من يعرف فيه الحق)
# [[ب - اعیان مالی «کالاهای اقتصادی]]
* ۲. فناء المجتمع والمال (اذا کان عند من لايعرف فيه الحق)
# [[ج - منافع «خدمات»]]
* ٣. هلاک المجتمع بايدي المستأثرين
# [[عرضه‌ها]]
* ۴. هلاک المجتمع بايدي المترفين
# [[۱ - عروض قنیه «کالاهای مصرفی»]]
* ج: اکل اموال الناس بالباطل وشجبه
# [[الف- اثمان «پول»]]
* ١. الاکل بالباطل باسباب عامة
# [[ب - مالا تبقی عینه «کالاهای غیر ماندگار»]]
* ۲. الاکل بالباطل باسباب خاصة
# [[ج - ما تبقی عینه «کالاهای ماندگار»]]
* د: اموال اليتامي والتأکيد على صيانتها
# [[د - متقوم و غیر متقوم]]
* ه: لا تقربوا مال اليتيم الا بالتي هي احسن
# [[هـ - عقار و منقول]]
* و: القيام لليتامي بالقسط
# [[و - مثلی و قیمی]]
* ز: رفض السلطات المالية والاسترقاق الاقتصادي الفردي والاجتماعي
# [[‌- سرمایه]]
* ح: لا ضرر ولا ضرار
# [[عروض حرفه (سرمایه ثابت)]]
* تذييل: الدين واهمية ادائه
# [[عروض تجارت (سرمایه متداول - کالاهای تولیدی)]]
# [[ب - کار]]
# [[‌- بهترین کارها]]
# [[کشاورزی]]
# [[صنعت]]
# [[تجارت]]
# [[‌- تسخیر «تخصص - تقسیم کار»]]
# [[ثالثا: رزق «توزیع درآمد»]]
# [[رزق مکتسب «توزیع کارکردی»]]
# [[ا - رزق متفاضل]]
# [[ب - کسب طیب]]
# [[۱ - اجاره]]
# [[الف- اجرت]]
# [[ب - عطا]]
# [[ج- استصناع]]
# [[د - جعاله]]
# [[هـ - اجیر خاص]]
# [[ک- اجیر مشترک]]
# [[ل- اجرالمثل]]
# [[م - اجاره زمین]]
# [[ن- ریع]]
# [[س- وضع جوایح]]
# [[ص- تاجیر]]
# [[ی - اجر حرام]]
# [[۲ - بیع]]
# [[مبیع]]
# [[مقایضه]]
# [[سلم]]
# [[بیع اجل]]
# [[بیوع منهی عنه]]
# [[۱- خبائث]]
# [[ب - غرر]]
# [[۱- خطر در بیع]]
# [[بیع ثمر قبل از بدو صلاح]]
# [[بیع سنین]]
# [[بیع مضامین]]
# [[بیع ملاقیح]]
# [[بیع حبلالحبله]]
# [[بیع ملامسه]]
# [[بیع منابذه]]
# [[بیع حصاه]]
# [[بیعتین فی بیعه]]
# [[بیع دین به دین]]
# [[بیع عربون]]
# [[بیمه تجاری]]
# [[۲- خداع در بیع]]
# [[تصریه]]
# [[غش]]
# [[خلابه]]
# [[تطفیف]]
# [[تلقی جلب]]
# [[۳- قمار در بیع]]
# [[شرطان در بیع]]
# [[بیع ما لم یضمن]]
# [[بیع ما لم یقبض]]
# [[بیع ما لیس عندک]]
# [[ثنیا]]
# [[ج- ربای بیوع]]
# [[فضل]]
# [[نساء]]
# [[صرف]]
# [[انقطاع]]
# [[کساد]]
# [[بطلان]]
# [[تغییر]]
# [[سفتجه]]
# [[مزابنه]]
# [[عرایا]]
# [[حیل ربوی]]
# [[عینه]]
# [[تورق]]
# [[بیع و سلف]]
# [[بیع استغلال]]
# [[بیع وفا]]
# [[مرابحه اجله]]
# [[۳- شرکت]]
# [[مشارکت]]
# [[شرکت اشخاص]]
# [[شرکت تضامن]]
# [[شرکت توصیه بسیطه]]
# [[شرکت محاصه]]
# [[شرکتهای اموال]]
# [[شرکت سهامی]]
# [[شرکت توصیه به سهام]]
# [[شرکت مسئولیت محدود]]
# [[شرکت مزارعه]]
# [[شرکت مساقاة]]
# [[شرکت مغارسه]]
# [[شرکت مضاربه]]
# [[ربح]]
# [[غله]]
# [[سود]]
# [[ربای دیون]]
# [[شرکت]]
# [[شرکت اعمال]]
# [[شرکت وجوه]]
# [[شرکت مفاوضه]]
# [[شرکت عنان]]
# [[‌- کسب خبیث]]
# [[۱- غصب]]
# [[۲- رشوه]]
# [[۳- سحت]]
# [[۴- سرقت]]
# [[رزق حسن «توزیع شخصی»]]
# [[الف- رزق مباح]]
 
# [[ب- رزق واجب]]
# [[۱- تکافل]]
# [[۲ - نفقه واجبه]]
# [[۳- کفارات]]
# [[۴- میراث]]
# [[جـ- رزق طوعی]]
# [[۱ - وقف]]
# [[۲- صدقه تطوع]]
# [[۳- وصیت]]
# [[۴- عاریه]]
# [[۵- قرض حسن]]
# [[۶- ماعون]]
# [[۷- عمری]]
# [[۸- رقبی]]
# [[۹- هبه]]
# [[۱۰- هدیه]]
# [[۱۱ - عفو]]
# [[د - رزق غیر محتسب]]
# [[رابعا: بازار «نظریه ارزش»]]
# [[بازار]]
# [[رقابت]]
# [[مساومه]]
# [[مزایده]]
# [[سوم بر سوم]]
# [[بیوع امانت]]
# [[مرابحه]]
# [[وضیعه]]
# [[تولی]]
# [[اشراک]]
# [[قیمت]]
# [[سعر]]
# [[ارزش]]
# [[تسعیر]]
# [[انحصار]]
# [[بیع حاضر للبادی]]
# [[قیمت عدل]]
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}
 
==موسوعة الاقتصاد الاسلامی==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[کتاب اول: فصل اول]]
# [[اقتصاد اسلامی و پایه‌های آن]]
# [[ماهیت اقتصاد اسلامی # آیات قرآنی]]
# [[علم اقتصاد سیاسی]]
# [[چرا علم اقتصاد سیاسی با واژه «سیاسی» توصیف می‌شود]]
# [[معنای علمی و رابطه علّی]]
# [[روش‌های تحقیق اقتصادی]]
# [[روش استنباطی و روش استقرایی]]
# [[قرآن کریم و مطالعات اقتصادی]]
# [[حکم قرآن کریم درباره این مطالعات]]
# [[نیازها و انگیزه‌ها]]
# [[فصل دوم]]
# [[مسئله اقتصادی در اقتصاد سنتی]]
# [[آیا مسئله اقتصادی در اساس مسئله کمبود است؟]]
# [[نظر استیگلر]]
# [[مسئله اقتصادی در اسلام]]
# [[ماهیت مسئله اقتصادی در اسلام]]
# [[مسئله فقر و حقیقت آن]]
# [[توجه اسلام به عامل مادی و عامل معنوی در مسئله اقتصادی]]
# [[اسلام به عامل مادی اهمیت زیاد می‌دهد و آن را در مرکز توجه قرار می‌دهد]]
# [[آیا اسلام فقر را مترادف با کفر می‌داند؟]]
# [[دیدگاه اسلام درباره مسئله اقتصادی در مقایسه با دیدگاه سرمایه‌داری و مارکسیسم]]
# [[موضع اسلام در قبال مسئله اقتصادی چیست؟]]
# [[آیا اسلام بر اتقان کار و افزایش تولید تأکید می‌کند؟]]
# [[راه حل اسلام برای فقر]]
# [[ابوذر غفاری (درگذشته ۳۲ هجری)]]
# [[احمد بن علی دلجی ۷۹۰ # ۷۹۹ هجری]]
# [[و مارکسیسم # و جهان ماکسیم رادینسون]]
# [[ابن حزم ظاهری ۹۴۳ # ۱۰۶۴ میلادی]]
# [[ابن تیمیه ۶۶۱ # ۷۲۸ هجری]]
# [[روش اسلام در درمان فقر چیست؟]]
# [[منابع درآمدی که اسلام برای این کار مشخص کرده و راه‌های هزینه‌کرد آن برای درمان فقر]]
# [[راه حل یهودیت برای فقر]]
# [[راه حل مسیحیت برای فقر]]
# [[راه حل هندوئیسم برای فقر]]
# [[راه حل کشورهای کمونیست برای فقر]]
# [[راه حل کشورهای سرمایه‌دار برای فقر]]
# [[فصل سوم]]
# [[مکاتب اقتصادی]]
# [[مکاتب سکولار # مکاتب مذهبی]]
# [[مکاتب سکولار # مادی لیبرال و مادی مارکسیست]]
# [[نقش دولت در سایه لیبرالیسم اقتصادی]]
# [[زیرساخت‌ها و روساخت‌ها]]
# [[مکاتب مذهبی: اسلام و مسیحیت # آرنولد توینبی]]
# [[ژاک اوستروی]]
# [[مکتب اسلامی و توسعه اقتصادی # تفاوت شریعت اسلامی و فقه اسلامی]]
# [[اسلام و خط رشد]]
# [[آیات قرآنی]]
# [[فصل چهارم]]
# [[تولید پایه فعالیت اقتصادی و توسعه]]
# [[نظریه تولید نزد ابن خلدون و قوانین موثر بر تولید]]
# [[طبیعت و کار و تاثیر آنها بر توزیع]]
# [[کار]]
# [[عوامل تولید:]]
# [[الف) قانون کمترین تلاش]]
# [[ب) قانون عرضه و تقاضا]]
# [[ج) اهمیت پیشرفت علمی]]
# [[د) امنیت و عدالت و ثبات]]
# [[شیوه‌های فعالیت اقتصادی:]]
# [[الف) تولید ابتدایی در نظر ابن خلدون # نظر
 
# [[تولید ابتدایی در نظر ابن خلدون # نظر لیست]]
# [[ب) تولید صنعتی]]
# [[ج) تجارت]]
# [[تولید به دنبال منفعت جامعه اسلامی است]]
# [[ارتباط تولید و توزیع]]
# [[تولید و ارضای نیازها]]
# [[تعیین عناصر تولید در اقتصاد اسلامی]]
# [[عناصر تولید در اقتصاد سیاسی (سنتی)]]
# [[طبیعت]]
# [[سرمایه]]
# [[کار]]
# [[سازماندهی]]
# [[تعیین وظایف اصلی سازماندهنده]]
# [[عناصر تولید در اقتصاد اسلامی]]
# [[سرمایه و دلیل اینکه یکی از عناصر تولید محسوب می‌شود]]
# [[آیا سازماندهی در کار ادغام می‌شود؟]]
# [[کارفرما یا سازماندهنده]]
# [[تعریف عناصر تولید در اقتصاد اسلامی]]
# [[طبیعت]]
# [[کار سازمان‌یافته]]
# [[تقسیم بهینه کار]]
# [[تقسیم کار]]
# [[کار در اسلام]]
# [[هدف اسلام از کار]]
# [[کار در اسلام تکریم و شرف برای صاحب آن است]]
# [[آیا اسلام جایگاه کار را بالا برده و آن را عبادت و استغفار می‌داند؟]]
# [[آیا کار در نگاه اسلام برای هر کسی که توانایی آن را دارد واجب است؟]]
# [[آیا کار هم‌تراز جهاد در راه خداست؟]]
# [[آیا اسلام بر فراهم کردن فرصت‌های شغلی و همچنین اتقان کار تأکید می‌کند؟]]
# [[چگونه حوزه‌های کاری همه انواع فعالیت اقتصادی را پوشش می‌دهد]]
# [[حوزه کاری در کشاورزی چیست؟]]
# [[حوزه کاری در صنعت چیست؟]]
# [[حوزه کاری در صنایع مبتنی بر تولیدات کشاورزی، دامی و غیره چیست؟]]
# [[آیا اسلام بر کار در حوزه تجارت تأکید دارد؟]]
# [[خرید و فروش مجاز آن است که از تطفیف یا همان تقلب در وزنه و میزان در امان باشد]]
# [[خرید و فروش غرر، نجس و سوم چیست؟]]
# [[سرمایه در اقتصاد سنتی (تعریف آن)]]
# [[سرمایه تولیدی و سرمایه سودآور]]
# [[تفاوت سرمایه و ثروت]]
# [[انواع سرمایه: سرمایه ثابت و سرمایه در گردش]]
# [[سرمایه کشاورزی، صنعتی و تجاری]]
# [[سرمایه ارزشی و سرمایه عینی]]
# [[چگونه سرمایه تشکیل می‌شود؟]]
# [[شرایط لازم برای تشکیل سرمایه‌های جدید مورد استفاده در تولید چیست؟]]
# [[مهم‌ترین پروژه‌هایی که تشکیل سرمایه‌های مصرفی در تولید به آنها بستگی دارد كدامند؟]]
# [[عواملی که به پس‌انداز و افزایش سرمایه کمک می‌کنند چیست؟]]
# [[تمایز سرمایه در معنای اقتصادی و سرمایه در معنای حقوقی]]
# [[سرمایه تجاری]]
# [[سرمایه تولیدی]]
# [[فناوری پیشرفته]]
# [[توزیع در اقتصاد اسلامی]]
# [[فصل پنجم]]
# [[توسعه ظرفیت‌های تولیدی]]
# [[برخی مقررات اسلامی که به توسعه تولید دعوت می‌کنند]]
# [[اسلام حق مالکیت زمین را به احیا و تولید آن گره زده است]]
 
# [[اسلام اجازه انجماد منابع طبیعی را نمی‌دهد]]
# [[حرام دانستن کسب درآمد بدون کار]]
# [[حرام دانستن وام‌دهی با بهره ربوی]]
# [[از مقررات اسلامی که به توسعه تولید دعوت می‌کنند]]
# [[آیا اسلام به انجام توازن و عدالت و سازگاری میان منافع فرد و جامعه دعوت می‌کند؟]]
# [[آیا اسلام حاضر است به خاطر منافع عمومی جامعه از منافع فردی بگذرد؟]]
# [[آیا زکات می‌تواند جای مالیات را بگیرد؟]]
# [[اسلام از تقلب در معاملات بازمی‌دارد]]
# [[فصل ششم]]
# [[انحصار]]
# [[انحصار از نگاه اقتصاد اسلامی]]
# [[فصل هفتم]]
# [[آیا یکپارچگی اقتصادی امت اسلامی امکان‌پذیر است؟]]
# [[توسعه اقتصادی باید با الگویی اسلامی و غیروارداتی باشد و فلسفه‌ای اسلامی داشته باشد که از وجدان ما سرچشمه گرفته و از صمیم واقعیت ما برخاسته باشد]]
# [[کتاب دوم: فصل اول]]
# [[نظام مالکیت در اسلام]]
# [[آموزه‌های اخلاقی در مالکیت مال]]
# [[آیات قرآن درباره استخلاف]]
# [[کتاب امام اکبر شیخ شلتوت: اسلام عقیده و شریعت]]
# [[از گفتارهای علامه شیخ محمد ابوزهره]]
# [[سخن خلیفه عمر بن خطاب درباره قحطی در سال رفاده]]
# [[تفسیر نسبت دادن مال به خدا یا جمع گاهی و به انسان گاهی دیگر]]
# [[مالکیت زمین در اسلام]]
# [[مالکیت زمین‌های کشاورزی]]
# [[مسلمانان هنگام فتح اندلس به زور چه کردند؟]]
# [[مالکیت زمین‌های بایر]]
# [[مالکیت زمین‌های قطاع و صوافی]]
# [[فصل دوم]]
# [[مالکیت عمومی در اسلام]]
# [[مفهوم مالکیت در اسلام و غیر آن در جامعه سرمایه‌داری]]
# [[مالکیت در جامعه سوسیالیستی]]
# [[مالکیت در اسلام]]
# [[فصل سوم]]
# [[گرایش‌های اقتصادی و اجتماعی اسلامی]]
# [[احتکار]]
# [[سخنی درباره انحصار در اسلام]]
# [[نظر ابن عابدین در تحریم انحصار]]
# [[فصل چهارم]]
# [[مال از نگاه اسلام]]
# [[وضع مالیات برای مقابله با بلایا]]
# [[قانون جبران خسارت در اسلام و معادل آن در قانون مالیاتی چیست؟]]
# [[کتاب سوم # فصل اول]]
# [[مقررات زکات، غنائم، رکاز، عشور (تعرفه‌های داخلی)، خراج، جزیه، عشر، اموال مجهول‌المالک و ارث بلاوارث، بیت‌المال، نظام حسبه و مالیات]]
# [[زکات (آیا متون مربوط به زکات از نظر پایه آن جزء امور تعبدی یا تعلیلی به حساب می‌آیند؟)]]
# [[آیا پول را باید مال رو به رشد دانست؟]]
# [[تقسیم‌بندی فقها از اموال از نظر رشد و تحصیل آنها]]
# [[انواع زکات مال شناخته شده در صدر اسلام]]
# [[سهام و ذخایر و ساختمان‌های چندطبقه]]
# [[اهمیت زکات]]
# [[نشست مطالعات اجتماعی برگزارشده در دمشق توسط اتحادیه عرب درباره گزارش ارائه‌شده به نشست توسط]]
 
# [[نشست مطالعات اجتماعی برگزارشده در دمشق توسط اتحادیه عرب درباره گزارش ارائه‌شده به نشست توسط دانشمندان مصری شیخ‌های محمد ابوزهره و عبدالرحمن خلاف و عبدالرحمن حسن]]
# [[عبارت «انفاق در راه خدا»]]
# [[پیروی از نظام مالیاتی عادلانه]]
# [[نظر قرطبی، غزالی و شاطبی درباره مالیات]]
# [[مصارف زکات (آیه ۹/۶۰ # انواع زکات)]]
# [[زکات فطر]]
# [[علل و اهداف زکات چیست؟]]
# [[فصل دوم]]
# [[غنایم]]
# [[فصل سوم]]
# [[فیء]]
# [[شرایط لازم برای عامل فیء]]
# [[غنیمت دارای بیشترین اقسام و احکام است چون اصلی است که فیء از آن منشعب شده است]]
# [[فصل چهارم]]
# [[اسیران]]
# [[فصل پنجم]]
# [[اراضی]]
# [[اموال منقول همان غنایم رایج است]]
# [[فصل ششم]]
# [[جزیه # تاریخ آن نزد یونانیان]]
# [[جزیه نزد رومی‌ها # بیزانسی‌ها]]
# [[جزیه نزد ایرانیان # جزیه در اسلام]]
# [[جزیه در زمان ابوبکر]]
 
# [[میزان جزیه‌ای که بر مصریان تحمیل شده بود چه بود؟]]
# [[از کجا به دست آورده‌ای؟ تقسیم غنایم # مصادره در صدر اسلام]]
# [[اسکندریه چگونه فتح شد و خراج بر زمین‌هایش چگونه تعیین گردید و جزیه بر اهالی آن چگونه تحمیل گشت؟]]
# [[آیا جزیه بر بنی تغلب تحمیل شد؟]]
# [[آیا عمر بن خطاب جزیه را دو برابر کرد؟ انگیزه او برای این دوبرابرکردن چه بود؟ و آیا این کار از نظر عرفی صدقه محسوب می‌شد یا جزیه؟]]
# [[آیا مهمان‌نوازی بر شکست‌خوردگان واجب است؟]]
# [[آیا ساختن جاده‌ها و پل‌ها در عهدنامه‌های صلح گنجانده شده بود؟]]
# [[علل تکامل جزیه چه بود؟]]
# [[چه گروه‌هایی جزیه پرداخت می‌کردند؟]] 
# [[بازگشت به میزان دقیق جزیه]]
# [[اعمال جزیه بر غیرمسلمانان]]
# [[معاهده‌هایی که درباره جزیه منعقد شد]] 
# [[آیا جزیه منبع اصلی درآمد بود؟]]
# [[انواع جزیه]]
# [[فصل هفتم]] 
# [[خراج]]
# [[خراج از مهم‌ترین منابع درآمد دولت]]
# [[از کجا به دست آورده‌ای؟]]
# [[ضمانت خراج]]
# [[موضع صحابه درباره ضمانت خراج چه بود؟]] 
# [[خراج در نظر برخی فقها]]
# [[تعیین میزان خراج مصر در زمان خلافت عمر بن خطاب]]
# [[نامه عمر بن خطاب به عمرو بن عاص]]
# [[درباره خراج بر اساس روایت بلاذری]]
# [[تفاوت اموال فیء و صدقات]] 
# [[عمر بن خطاب چگونه بین زمین‌هایی که به زور گرفته می‌شد و زمین‌هایی که با صلح گرفته می‌شد، تفاوت قائل شد؟ و آیا خراج در حالت اول ساقط می‌شد یا در حالت دوم تعدیل می‌شد؟]]
# [[عمر بن خطاب چگونه بین جزیه و خراج تفاوت قائل شد؟]]
# [[مالیات‌های ده درصدی در زمان یونان و ایران و روم و مصر باستان در مقایسه با دوران اسلامی]] 
# [[آیا اسلام علاوه بر مالیات‌های مستقیم، مالیات‌های غیرمستقیم هم وضع کرد؟]]
# [[آمارگیری خراج در زمان خلفا]]
# [[وزارت خزانه و آیا شبیه بیت‌المال در اسلام است یا خیر؟]]
# [[آیا بیت‌المال قبل از هجرت به وجود آمد یا بعد از آن؟]] 
# [[چرا اسلام در ابتدا فدیه دادن اسرا را ممنوع کرد؟ و چرا بعداً آن را مجاز دانست؟]]
# [[موضوع غنایم و اسلاب چگونه تکامل یافت؟ کی دیوان‌ها به وجود آمدند؟ چه زمانی و چگونه بیت‌المال به وجود آمد؟]]
# [[آغاز ایجاد دیوان و بیت‌المال]] 
# [[اموال بلاصاحب و ترکه کسانی که وارث ندارند]]
# [[فصل نهم]]
# [[مالیات‌ها و انواع آن‌ها از نظر ابن خلدون]] 
# [[برگشت‌پذیری مالیات‌ها]] 
# [[دیوان‌ها]] 
# [[تعاریف]]
# [[مفهوم دیوان درآمدها]] 
# [[دیوان مصر باستان]]
# [[دیوان نظامیان در زمان عمر بن خطاب]]
 
# [[چرا عمر بن خطاب دیوان‌های دولتی را به دست گروهی از اعاجم سپرد؟]]
# [[کی دیوان‌ها به زبان عربی نوشته شد؟]]
# [[آیا عمر بن خطاب مقداری پول را به عنوان ذخیره در بیت‌المال نگه می‌داشت؟]] 
# [[ابن خلدون درباره ایجاد دیوان توسط عمر چه نظری داشت؟]]
# [[ابوالحسن ماوردی در کتاب الاحکام السلطانیه چه نوشته است؟]]
# [[بلاذری در کتاب فتوح البلدان درباره دیوان چه گفته است؟]]
# [[دیوان دریافت و جمع‌آوری درآمدها، چه زمانی و چگونه به عربی نوشته شد؟]]
# [[دیوان عراق چه زمانی و چگونه به عربی نوشته شد؟]] 
# [[مهم‌ترین بخش‌های دیوان حکومت کدام است؟]]
# [[قطایع یا اقطاع]]
# [[آنچه در اسلام شبیه اقطاع بود]] 
# [[قطایع یا صوافی]]
# [[ابو یوسف درباره قطایع چه نظری داشت؟]]
# [[حقیقت اقطاع در اسلام – و رد افتراءهای مرتجعان و مغرضان]] 
# [[مثال دوران خلفای راشدین]] 
# [[چه کسی در کتاب تمدن اسلامی درباره احوال خلفای راشدین نوشته است؟]]
# [[مالیات‌های غیرمستقیم در اسلام]] 
# [[چگونه اسلام از ۱۲ قرن پیش اصول عدالت، یقین، ملاءمت و اقتصاد را شناخت که به آدام اسمیت نسبت داده می‌شود؟]]
# [[پیشینه وجود آن]]
# [[قاعده عدالت]]
# [[عدم تکرار در صدقه (منع تعدد مالیات)]] 
# [[قاعده یقین یا وضوح مالیات]]
# [[انتخاب مأموران مالیات برای جلوگیری از تعسف در تقدیر]]
# [[قاعده ملاءمت مالیات]] 
# [[قاعده اقتصاد مالیات]]
# [[نظریه سنتی مالیات – و نظریه اسلامی که هدف آن استفاده از مالیات به عنوان ابزاری برای هدایت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است]] 
# [[مالیات و همیاری اجتماعی]] 
# [[منابع هزینه‌های همیاری]]
# [[وضع مالیات در اسلام برای مقابله با سختی‌ها و حوادث غیرمترقبه]]
# [[جواز وضع مالیات در اسلام]] 
# [[امام غزالی وضع مالیات را «در باب شکر» جایز می‌داند]]
# [[نظر شیخ محمود شلتوت و شیخ محمد سایس در کتاب مقارنة المذاهب درباره مالیات]]
# [[مالیات به عنوان ابزار هدایت اقتصادی در اسلام]] 
# [[آیا اسلام ضمانت‌هایی برای جلوگیری از فرار مالیاتی وضع کرده است؟]]
# [[نظر فقهای مسلمان درباره فرار مالیاتی]] 
# [[محاسبه هزینه‌های تأخیر ناشی از کاهلی در پرداخت بدهی مالیاتی]]
# [[اولویت داشتن طلب مالیات در اسلام]]
# [[فصل دهم]]
# [[نظام حسبه]]
# [[فصل اول باب چهارم – تأمین مدرن و هدایت آن از انگیزه‌های مادی به آرمان‌های الهی رحمت]] 
# [[تأمین مدرن با هدف سودآوری برای ثروتمندان بدون تأمین حق فقرا]]
# [[تکامل تاریخی تأمین و تقسیم‌بندی آن و نگاه انسانی اسلام]]
# [[تأمین تعاونی]]
 
با عرض پوزش از تأخیر، ادامه ترجمه به شرح زیر است:
# [[تأمین تعاونی]]
# [[تأمین متقابل # در باز # دموکراسی مدیریت – سود]]
# [[تأمین تجاری]]
# [[تقسیم‌بندی تأمین]]
# [[انواع نهادهای فعال در تأمین]]
# [[انواع خطرات پوشش داده شده توسط تأمین]]
# [[شرکت‌های بیمه مجدد]]
# [[نظر برخی فقها درباره تأمین مدرن و اصلاح آن]]
# [[تقسیم‌بندی تأمین توسط برخی نویسندگان به دو بخش]]
# [[خلاصه حکمت تحریم تأمین مدرن]]
# [[ویژگی‌های قرارداد تأمین]]
# [[غرر و جهل]]
# [[نظام تأمین از دیدگاه اسلام با ذکر دلایل مخالفان]]
# [[محمد بن عابدین نخستین کسی که موضوع تأمین را مورد بررسی قرار داد]]
# [[تصمیمات همایش تحقیقات اسلامی در ماه مه سال 1965]]
# [[اعتراضات فرعی درباره تأمین]]
# [[ایرادات فقهی درباره تأمین]]
# [[1# قرارداد غرر و ابهام]]
# [[2# قرارداد تأمین قمار و شرط‌بندی است]]
# [[3# ربای بیوع]]
# [[نظر شیخ علی خفیف درباره تأمین مدرن]]
# [[نظر دکتر محمد بهی در این باره]]
# [[قرارداد تأمین حاوی غبن و مقابله با قدر الهی است]]
# [[تأمین تعاونی (تأمین از نگاه برخی فقهای مسلمان)]
# [[تأمین قانونی]]
# [[تأمین قراردادی]]
# [[بیمه مجدد در همایش اسلامی تأمین تعاونی تحت نظارت دانشکده شریعت و مطالعات اسلامی مکه]]
# [[و اتحادیه بین‌المللی بانک‌های اسلامی (11#13 جمادی‌الاولی 1399) 7#9 آوریل 1979]]
# [[اولین شرکت بیمه تعاونی در سودان که در چارچوب احکام شریعت اسلامی فعالیت می‌کند]]
# [[جایگزین اسلامی برای عملیات بیمه عمر]]
# [[باب پنجم]]
# [[ربا]]
# [[ربا از کتاب اخلاق و معاملات در اسلام نوشته نگارنده]]
# [[ربا در جوامع پیشین]]
# [[در عصر مصر باستان]]
# [[در عصر بابلیان]]
# [[در عصر یونانیان]]
# [[در عصر رومیان]]
# [[در یهودیت]]
# [[در مسیحیت]]
# [[تجویز ربا در جامعه مسیحی]]
# [[نظر دکتر عبدالرزاق سنهوری]]
# [[انقلاب فرانسه درباره ربا]]
# [[در قانون ایتالیا درباره ربا]]
# [[ربا در جاهلیت]]
# [[تعیین اموالی که ربا در آن‌ها راه دارد]]
# [[حدیث به عنوان منبع تعیین اموال ربوی]]
# [[گستره ربا در پرتو حدیث]]
# [[اختلاف در علت گسترش ربا و اثر آن]]
# [[تعیین ربای فضل]]
# [[تعیین ربای نسیه]]
# [[تعیین قرض بهره‌دار]]
# [[ربا (سود ربوی) عامل بحران‌های اقتصادی]]
# [[نظر برخی اقتصاددانان غیرمسلمان درباره نرخ بهره]]
# [[تأسیس بانک بدون ربا در ایالت ایندیانای آمریکا]]
# [[تلاش‌ها برای تأسیس بانک‌های اسلامی]]
# [[بانک‌های اسلامی در حال تأسیس]]
# [[ربا از نگاه شریعت اسلامی]]
# [[الف) مجموعه گسترده ربا]]
# [[ربا و قرآن کریم]]
 
# [[ب) مجموعه مضیق ربا]]
# [[ربای جاهلی (ربای آشکار)]]
# [[ربای نسیه (ربای پنهانی که ذریعه به آشکار می‌شود)]]
# [[ربای فضل]]
# [[استخراج اصول مهم درباره انواع ربا]]
# [[گرایش‌ها و آرا تحت تأثیر شرایط اقتصادی معاصر]]
# [[دیدگاه‌های امام اکبر شیخ محمد عبده درباره ربا]]
# [[پیروی سید محمد رشید رضا از امام مالک در ربا]]
# [[نظر شیخ جوادی آملی در این باره]]
# [[نظر علامه شیخ عبدالوهاب خلاف در ربا]]
# [[آیا نظریه نیاز عمومی فراگیر، بهره‌های ساده بر وام‌ها را تجویز می‌کند؟]]
# [[نظریه دکتر عبدالرزاق باشا سنهوری در تضییق ربا]]
# [[بهره سرمایه]]
# [[گواهی‌های سرمایه‌گذاری]]
# [[نظر آیت‌الله سید محمدباقر صدر]]
# [[نظر شیخ یوسف سویلم طه]]
# [[نظر شیخ علی خفیف]]
# [[نتیجه‌گیری درباره مشروعیت گواهی‌های سرمایه‌گذاری]]
# [[جایگزین اسلامی]]
# [[روش سرمایه‌گذاری شرعی]]
# [[استخدام و کاربردهای شرعی سرمایه بانک اسلامی]]
# [[وام‌ها و جواز عقد آنها]]
# [[مشارکت یا مضاربه یا قراض (مقارضه)]]
# [[مضاربه مطلق یا مقید]]
# [[آیا قرارداد مشارکت یا مضاربه در زمان جاهلیت معروف بوده است؟]]
# [[برخی تصمیمات مجمع البحوث الإسلامیة قاهره در کنفرانس دوم سال 1965]]
# [[حکم کنفرانس سوم در قاهره سال 1965 درباره برات]]
# [[حکم کنفرانس ششم در قاهره سال 1971 درباره تأسیس بانک]]
# [[آیا پول کالا محسوب می‌شود و سودجویی از آن جایز است؟]]
# [[تأثیر بانک‌ها در وضعیت اقتصادی]]
# [[مفادی که باید در قرارداد تأسیس گنجانده شود]]
# [[مواد مندرج در اساسنامه بانک]]
# [[الف# تأسیس، مقر، هدف، مدت]]
# [[ب# سرمایه، سهام، سپرده‌ها، هبه‌ها، کمک‌ها]]
# [[ج# به کارگیری سپرده‌ها و استفاده از منابع]]
# [[د# هیئت مدیره]]
# [[ه# هیئت نظارت شرعی]]
# [[و# مجمع عمومی]]
# [[ز# سال مالی و تقسیم سود]]
# [[ح# حسابرسان]]
# [[ط# احکام ختامی]]
# [[اهداف بانک اسلامی که باید در قانون اساسی آن گنجانده شود]]
# [[اتحادیه بین‌المللی بانک‌های اسلامی]]
# [[مهم‌ترین اهداف تأسیس اتحادیه بین‌المللی بانک‌های اسلامی]]
# [[راه‌های تحقق اهداف اتحادیه]]
# [[عضویت در اتحادیه بین‌المللی بانک‌های اسلامی]]
# [[مهم‌ترین فعالیت‌های انجام شده توسط اتحادیه در سال اول]]
# [[بانک توسعه اسلامی]]
# [[اهداف و وظایف بانک توسعه اسلامی]]
# [[نقش بانک توسعه اسلامی در کمک به بانک‌های اسلامی]]
# [[صکوک مضاربه و قرض‌الحسنه اسلامی]]
# [[شرکت‌های مضاربه اسلامی]]
# [[شرایط صک مضاربه]]
# [[شرایط صک قرض]]
 
# [[باب ششم # فصل اول]]
# [[نظریه پول از دیدگاه ابن خلدون]]
# [[1# ویژگی پول]]
# [[2# رابطه پول و توان تولید دولت]]
# [[3# رابطه رونق و سرعت گردش پول نزد ابن خلدون]]
# [[فصل دوم]]
# [[پول در اقتصاد مدرن]]
# [[کارکردهای پول]]
# [[تحول تاریخی پول]]
# [[پول فلزی]]
# [[پول کاغذی و روش‌های تسویه بدهی بدون پول]]
# [[پول فلزی # مزایای پول‌های طلا و نقره]]
# [[ضرب سکه و اصطلاحات خاص آن]]
# [[مراحلی که ضرب سکه از آن گذشته است]]
# [[عیار پول]]
# [[ارزش واقعی یا فلزی و ارزش اسمی یا قانونی پول]]
# [[پول اصلی یا قانونی و پول فرعی یا اختیاری]]
# [[فصل سوم]]
# [[قانون گرشم]]
# [[پول بد پول خوب را از گردش خارج می‌کند]]
# [[حالت‌هایی که پول خوب از گردش خارج می‌شود]]
# [[مهم‌ترین موارد اعمال قانون گرشم]]
# [[تعادل اقتصادی]]
# [[رابطه گردش پول و مفهوم کم‌یابی]]
# [[در نظریه‌های اقتصادی ابن خلدون]]
# [[نظریه پول ابن خلدون]]
# [[رابطه پول و توان تولیدی دولت]]
# [[رابطه رونق و سرعت گردش پول]]
# [[فصل چهارم]]
# [[نظریه ارزش و سطح قیمت‌ها نزد ابن خلدون]]
# [[قیمت‌ها نزد ابن خلدون]]
# [[فصل پنجم]]
# [[ارزش در اقتصاد سنتی]]
# [[اختلاف اقتصاددانان در تعیین علل ارزش]]
# [[نظریه‌هایی که ارزش را به کار نسبت می‌دهند]]
# [[نظریه کارل مارکس در ارزش و ارزش اضافی]]
# [[انتقادهای وارد بر این نظریه‌ها]]
# [[نظریه‌هایی که ارزش را به مطلوبیت نسبت می‌دهند]]
# [[اعتراض‌های وارد بر این نظریه‌ها]]
# [[نظریه‌هایی که ارزش را به کمیابی نسبت می‌دهند]]
# [[نکاتی درباره این نظریه‌ها]]
# [[نظریه‌ای که ارزش را به مطلوبیت نهایی نسبت می‌دهد]]
# [[نکاتی درباره این نظریه]]
# [[نظریه‌هایی که ارزش را به بیش از یک عامل نسبت می‌دهند]]
# [[فصل ششم]]
# [[مطلوبیت اقتصادی در اقتصاد مدرن]]
# [[ویژگی‌های مطلوبیت اقتصادی]]
# [[فصل هفتم]]
# [[قانون کاهش مطلوبیت]]
# [[مطلوبیت نهایی]]
# [[مطلوبیت کل]]
# [[فصل هشتم]]
# [[ارزش]]
# [[ارزش مطلوبیت و ارزش جایگزینی]]
# [[ارزش مطلوبیت یک کالا به طور منفرد]]
# [[ارزش جایگزینی]]
# [[فصل نهم]]
# [[قیمت]]
# [[اطلاعات کلی درباره قیمت و اهمیت آن]]
# [[فصل دهم]]
# [[بازار]]
# [[درجه گستردگی بازار]]
# [[تقاضا]]
# [[قانون تقاضا]]
# [[منحنی تقاضا]]
# [[کشش تقاضا]]
# [[عرضه]]
# [[منحنی عرضه]]
# [[کشش عرضه]]
# [[قیمت بازار در شرایط رقابت کامل]]
# [[شرایط رقابت کامل]]
# [[قانون عرضه و تقاضا]]
# [[فصل یازدهم]]
 
# [[هزینه تولید]]
# [[اجزای اصلی هزینه تولید]]
# [[قانون بازده نزولی]]
# [[قانون بازده نزولی به عنوان قانون کلی در استخراج معادن و حمل و نقل]]
# [[اعمال قانون بازده نزولی در صنعت به مفهوم رایج]]
# [[نظریه بازدهی غیرمتناسب]]
# [[نقد نظریه بازدهی غیرمتناسب]]
# [[تولید انبوه # قانون بازده فزاینده # ویژگی‌های تولید انبوه]]
# [[آیا اسلام به دنبال تأمین رفاه متوازن مادی و معنوی جامعه است؟]]
# [[فصل دوازدهم]]
# [[مسئله جمعیت از نظر ابن خلدون]]
# [[تأثیر افزایش عمران بر افزایش جمعیت از نظر ابن خلدون]]
# [[رابطه افزایش جمعیت و سطح معیشت از نظر ابن خلدون]]
# [[موانع افزایش جمعیت از دیدگاه ابن خلدون]]
# [[مقایسه دیدگاه ابن خلدون با دیگران در مسائل جمعیت]]
# [[نظریه مالتوس در موضوع جمعیت]]
# [[موانع افزایش جمعیت]]
# [[نقد نظریه مالتوس]]
# [[آنچه در نظریه مالتوس درست است]]
# [[کتاب دوم]]
# [[علم مالیه عمومی]]
# [[فصل اول]]
# [[نیازهای عمومی]]
# [[تعریف علم مالیه]]
# [[تقسیم‌بندی مطالعات مالیه عمومی]]
# [[1# هزینه‌های عمومی]]
# [[2# بودجه عمومی]]
# [[3# درآمدهای عمومی]]
# [[فصل دوم]]
# [[تعریف هزینه عمومی]]
# [[هزینه عمومی: 1# مبلغ نقدی 2# انجام شده توسط نهاد عمومی 3# با هدف تأمین منفعت عمومی]]
# [[تقسیم‌بندی هزینه‌های عمومی]]
# [[تقسیم هزینه‌های عمومی بر اساس اهداف]]
# [[هزینه‌های واقعی و هزینه‌های انتقالی]]
# [[انواع هزینه‌های انتقالی]]
# [[ماهیت برخی از هزینه‌های انتقالی مورد تردید]]
# [[اهمیت هزینه‌های انتقالی]]
# [[هزینه‌های عادی و غیرعادی]]
# [[تقسیم‌بندی‌های موقعیتی هزینه‌های عمومی]]
# [[تقسیم‌بندی هزینه‌های عمومی در بودجه انگلیس]]
# [[تقسیم‌بندی هزینه‌های عمومی در بودجه فرانسه]]
# [[تقسیم‌بندی هزینه‌های عمومی در بودجه آمریکا]]
# [[تقسیم‌بندی هزینه‌های عمومی در بودجه شوروی]]
# [[تقسیم‌بندی هزینه‌های عمومی در بودجه مصر]]
# [[بخش اول: حقوق]]
# [[بخش دوم: هزینه‌های جاری]]
# [[بخش سوم: هزینه‌های سرمایه‌ای]]
# [[بخش چهارم: انتقال سرمایه‌ای]]
# [[فصل سوم]]
# [[مالیه عمومی نزد ابن خلدون]]
# [[سازماندهی مالیه عمومی]]
# [[اهمیت این کارکرد و دیوان مربوطه از نظر ابن خلدون]]
# [[قانون مالی نزد ابن خلدون]]
# [[درآمدهای دولت]]
# [[قواعد وصول آن]]
# [[الف# برابری]]
# [[ب# عدم تبعیض]]
# [[ج# اعتدال]]
# [[علل و آثار کاهش و افزایش درآمدها]]
# [[انواع مالیات‌ها و ویژگی‌های آن‌ها از نظر ابن خلدون]]
 
# [[اگر مالیات‌ها کافی نباشد حاکم می‌تواند بخشی از اموال ثروتمندان را مصادره کند]]
# [[برگشت‌پذیری مالیات‌ها]]
# [[دولت بازار تولیدکننده است، و اثر آن از نظر مالیاتی در نزد ابن خلدون]]
# [[هزینه‌های دولت]]
# [[افزایش هزینه‌های دولت و علل آن و اثر آن از نظر ابن خلدون]]
# [[مطالعه ابن خلدون درباره افزایش مالیات‌ها بی‌حد که ممکن است به قانون بازده نزولی متداول در دنیای ما اشاره داشته باشد]]
# [[نظریه تولید نزد ابن خلدون]]
# [[قوانین هدایت‌کننده فعالیت اقتصادی]]
# [[قانون تقسیم کار نزد ابن خلدون]]
# [[قانون ویژه مربوط به اجبار و ترتیب]]
# [[قانون همکاری]]
# [[طبیعت و کار و تأثیر آن‌ها بر تولید]]
# [[(بندهای 51 تا 95 این کتاب را ببینید)]]
# [[فصل چهارم]]
# [[بودجه عمومی دولت]]
# [[تعریف بودجه عمومی]]
# [[اصول کلی بودجه]]
# [[بودجه ابزار اجرای سیاست‌های مالی عمومی است]]
# [[ویژگی‌های کلی بودجه عمومی]]
# [[طبقه‌بندی بودجه عمومی]]
# [[چرخه بودجه عمومی]]
# [[مراحل چرخه بودجه]]
# [[تجاوز و مراجع صالح برای تجویز انتقال و تجاوز در اعتبارات]]
# [[احکام عمومی درباره بودجه]]
# [[فصل پنجم]]
# [[بودجه ملی]]
# [[فصل ششم]]
# [[بودجه برنامه‌ریزی و برنامه‌نویسی]]
# [[مقایسه بودجه عمومی و برنامه ملی]]
# [[فصل هفتم]]
# [[یکپارچه‌سازی بودجه‌های کشورهای عربی]]
# [[فصل هشتم]]
# [[گسترش روش برنامه‌ریزی در کشورهای عربی (بودجه‌های عمومی)]]
# [[پیوند بودجه‌های عمومی کشورهای عربی با برنامه کلی دولت]]
# [[تهیه بودجه‌های ارز خارجی توسط کشورهای عربی]]
# [[مراحل یکپارچه‌سازی بودجه‌های کشورهای عربی]]
# [[یکپارچه‌سازی کارکرد اصلی بودجه‌های عمومی کشورهای عربی]]
# [[یکپارچه‌سازی سال مالی کشورهای عربی]]
# [[یکپارچه‌سازی اصطلاحات بودجه‌های عمومی کشورهای عربی]]
# [[نمونه‌هایی برای یکپارچه‌سازی برخی اصطلاحات بودجه‌های عربی]]
# [[یکپارچه‌سازی طبقه‌بندی بودجه‌های کشورهای عربی]]
# [[یکپارچه‌سازی جداول بودجه‌های کشورهای عربی]]
# [[یکپارچه‌سازی سیستم‌های حسابداری بودجه‌های عمومی کشورهای عربی]]
# [[تبادل تجربیات فنی میان کشورهای عربی]]
# [[سوی بودجه برنامه‌ای و عملکردی یکپارچه برای کشورهای عربی]]
# [[نمونه‌هایی از برخی الگوهای یکپارچه در بودجه]]
# [[فصل نهم]]
# [[دیوان درآمدها و مخارج نزد ابن خلدون]]
# [[(درآمد و مخارج) یا آنچه امروز به طور تقریبی بودجه و حساب ختامی خوانده می‌شود]]
# [[فصل دهم]]
# [[درآمدهای عمومی]]
 
# [[درآمد اموال دولت: پروژه‌های عمومی – دامنه – مالیات‌های مستقیم]]
# [[مالیات‌های غیرمستقیم – عوارض]]
# [[مالیات‌های نوعی و مالیات یکپارچه]]
# [[عوارض]]
# [[فصل یازدهم]]
# [[تأثیر مالیات در تشویق پس‌انداز]]
# [[فصل دوازدهم]]
# [[تأثیر مالیات در تشویق تولید]]
# [[استفاده از مالیات به عنوان ابزاری برای تحقق ثبات اقتصادی و در نتیجه افزایش تولید]]
# [[فصل سیزدهم]]
# [[تأثیر مالیات در تشویق سرمایه‌گذاری]]
# [[فصل چهاردهم]]
# [[وام‌های عمومی]]
# [[انتشار وام‌های عمومی]]
# [[انواع وام‌های عمومی]]
# [[تخفیف بار مالی وام‌های عمومی]]
# [[انتشار پولی]]
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}
 
==موسوعة الأحاديث العلوية==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
# كليات الاقتصاد
# اقتصاد الإمام
# التوازن الاقتصادي و ذکر عوامله و طرقه
# بیت المال
# الفيء
# الأنفال
# الغنائم و وصايا الإمام{{ع}} لجباته و عماله عليهم
# الخراج و الجزیه و وصايا الإمام{{ع}} لجباته و عماله عليهما و على الصدقات
# وصايا الإمام{{ع}} للمصدّق
# سياسة العمال على الصدقات و الخراج
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}
 
==الحياة ج۳==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
* الباب الحادي عشر: المدخل إلى دراسة الاقتصاد الاسلامي (خطوط عامة)
* الفصل ۱: المال في التصور الاسلامي (۱)
* أ: المؤشر العام
* ب: المال مال الله تعالى
* ج: الاموال ودائع وعوار
* د: الأموال قوام وقيام ۰الموضع الالهي للمال)
* ه: الاموال، انفاق وبذل
* نظرة إلى الفصل
* نظرة إلى الفصل
* ۔ تنبيه وايقاظ
* الفصل ۲: المال في التصور الاسلامي (۲)
* - تنبيه هام: شجب الضرار السياسي في قواعده
* أ: الاموال تصرفات محدودة
* الفصل ۳- المال في التصور الاسلامي (۳)
* ب: من بواعث بقاء المجتمع وفنائه
* أ: حرمة المال والتأکيد عليها (الا من الاقتصادي)
* ١. بقاء المجتمع والمال (اذا کان عند من يعرف فيه الحق)
* ۲. فناء المجتمع والمال (اذا کان عند من لايعرف فيه الحق)
* ٣. هلاک المجتمع بايدي المستأثرين
* ۴. هلاک المجتمع بايدي المترفين
* ج: اکل اموال الناس بالباطل وشجبه
* ١. الاکل بالباطل باسباب عامة
* ۲. الاکل بالباطل باسباب خاصة
* د: اموال اليتامي والتأکيد على صيانتها
* ه: لا تقربوا مال اليتيم الا بالتي هي احسن
* و: القيام لليتامي بالقسط
* ز: رفض السلطات المالية والاسترقاق الاقتصادي الفردي والاجتماعي
* ح: لا ضرر ولا ضرار
* تذييل: الدين واهمية ادائه
* نظرة إلى الفصل
* ۔ تنبيه وايقاظ
* - تنبيه هام: شجب الضرار السياسي في قواعده
* الفصل ۳- المال في التصور الاسلامي (۳)
* أ: حرمة المال والتأکيد عليها (الا من الاقتصادي)
* ب: شجب کون المال دولة بين الاغنياء
* ب: شجب کون المال دولة بين الاغنياء
* ج: التحذير من تسليط السفهاء وغير الملتزمين على الأموال
* ج: التحذير من تسليط السفهاء وغير الملتزمين على الأموال
خط ۹۲۹: خط ۲٬۳۴۸:
===[[اقتصاد حکومتی]]===
===[[اقتصاد حکومتی]]===
* الفصل ۳۸: الحکم الاسلامي وبعض موارده المالية (۱)
* الفصل ۳۸: الحکم الاسلامي وبعض موارده المالية (۱)
====[[انفال]] و [[فیء]]====
* - الانفال والفيء
* - الانفال والفيء
* نظرة إلى الفصل
* نظرة إلى الفصل
* الفصل ۳۹: الحکم الإسلامي وبعض موارده المالية (۲)
* الفصل ۳۹: الحکم الإسلامي وبعض موارده المالية (۲)
====[[خمس]]====
* - الخمس
* - الخمس
* نظرة إلى الفصل
* نظرة إلى الفصل
* - تنبيه هام
* - تنبيه هام


===[[زکات]]===
====[[زکات]]====
{{پایان}}
 
====[[عدالت اقتصادی]]====
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}


==ح نبوی ج۶ و ج۷==
==ح نبوی ج۶ و ج۷==
خط ۱٬۲۱۲: خط ۲٬۶۳۵:
* توضيح حول آفات التنمية والوقاية منها
* توضيح حول آفات التنمية والوقاية منها
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}


==الدليل التصنيفي==
==الدليل التصنيفي==
خط ۱٬۲۸۲: خط ۲٬۷۰۵:
* ۳:۱۰:۴ عقود التوثيقات
* ۳:۱۰:۴ عقود التوثيقات
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}


==تفاصيل أخرى==
==تفاصيل أخرى==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
===النظام الاقتصادي===
===النظام الاقتصادي===
* ۱:۴ النظام الاقتصادي
* ۱:۴ النظام الاقتصادي
خط ۱٬۶۴۲: خط ۳٬۰۶۴:
* ۴:۲:۹:۳:۱۰:۴ شركة الوجوه
* ۴:۲:۹:۳:۱۰:۴ شركة الوجوه
* ۵:۲:۹:۳:۱۰:۴ شركة المضاربة
* ۵:۲:۹:۳:۱۰:۴ شركة المضاربة
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}
{{پایان}}
 
== [[برنامه‌ریزی]] براساس عناصر ثابت و متغیر [[اقتصادی]] ==
به [[اعتقاد]] [[شهید صدر]]، [[خلافت]] عمومی [[انسان]] در [[امور اقتصادی]] بدون [[هدایت]] [[گواهان]] به سرمنزل مقصود نمی‌رسد. براین اساس، [[لزوم]] [[برنامه‌ریزی]] [[اقتصادی]] و دخالت [[دولت]] در اقتصاد روشن می‌شود.
 
[[احکام اسلام]] درباره [[ثروت]] و افزایش تولید و [[رشد]] [[اقتصادی]] همراه با [[عدالت]] [[اقتصادی]] دو نوع است:
# عناصر ثابت و [[جهان شمول]] [[احکام]] [[اقتصادی]] [[اسلام]] است که [[برنامه‌ریزی]] می‌بایست همواره در پرتو این اصول و شاخص‌های ثابت صورت گیرد، مانند توزیع درآمد بر اساس کار یا [[مالکیت]] یکی از عوامل تولید و [[مالکیت]] بر اساس دو عامل [[اجتماعی]] و [[انسانی]] به صورت نیاز و [[ارث]].
# عناصر متغیر زمانی و ساختاری است که بر مبنای خطوط و گرایش‌های کلی عناصر ثابت شکل می‌گیرند؛ مانند [[تعادل]] بازار کار با کالا و [[حفظ]] [[عدالت توزیعی]] در شرایط دگرگونی ابزار تولید. در واقع، مبنا و پایه و جهت این عناصر متغیر، ثابت و مشخص است ولی ماهیت و جوهره آن متغیر، طبق [[مصالح اجتماعی]] هر زمان ایجاد می‌گردد؛ بنابراین، [[برنامه‌ریزی]] [[اقتصادی]] صحیح در یک [[جامعه اسلامی]]، مبتنی بر ادغام عناصر متغیر با عناصر ثابت در ترکیب واحدی است که [[روح]] واحد و [[هدف]] مشترکی بایستی آن را [[هدایت]] و [[رهبری]] کند. [[شناخت]] و [[استنباط]] دقیق این عناصر متغیر از اصول و شاخص‌های کلی و ثابت، مسائل زیر را می‌طلبد:
# خطوط کلی ثابت که جهت عمومی این عناصر متغیر را مشخص می‌سازد و دلالت و [[ارشاد]] به سمت این عناصر دارد، بایستی به طور دقیق و همه‌جانبه شناخته شود.
# شرایط و زمینه‌های واقعی و بیرونی اقتصاد [[جامعه]] از یک‌سو واهداف [[اقتصادی]] و روش‌ها و سیاست‌های رسیدن به این اهداف از سوی دیگر، در نظر گرفته شود.
# قلمرو اختیارات [[حاکم]] و [[ولی امر]] [[جامعه اسلامی]] و قرار گرفتن این عناصر متغیر در این قلمرو، از جهت [[حقوقی]] و [[فقهی]]، باید مد نظر قرار داشته باشد.
 
بدین ترتیب، اهمیت [[برنامه‌ریزی]] برای [[زندگی]] [[اقتصادی]] در یک [[جامعه اسلامی]] روشن شده و نقش متفکرین [[اسلامی]] اعم از فقهای مبتکر و خلاق و اساتید نخبه [[اقتصادی]] در فرآیند [[برنامه‌ریزی]] به صورت [[همکاری]] و [[همفکری]] ضروری است<ref>محمدباقر صدر، صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص۲۳.</ref>.
 
بر اساس دیدگاه [[شهید صدر]]، شاخص‌های [[تعیین]] کننده و ثابت در هر [[برنامه‌ریزی]] [[اقتصادی]] در درون یک [[جامعه اسلامی]] عبارت‌اند از:
 
=== جهت‌گیری کلی [[حقوق]] [[اقتصادی]] ===
در میان [[احکام ثابت]] [[اسلامی]]، مجموعه‌ای از [[حقوق]] [[اقتصادی]] وجود دارد که دارای ویژگی [[گرایش]] به سوی یک [[هدف]] مشترک است؛ از این جهت‌گیری کلی می‌توان دریافت که تحقق [[هدف]] مزبور مورد توجه و [[عنایت]] ایده‌آل [[حقیقی]] و [[برتر]] است، بنابراین بایستی به این [[هدف]] به عنوان شاخص [[تعیین]] کننده در [[برنامه‌ریزی]] توجه شود.
 
[[شهید صدر]] بعد از ذکر موارد متعددی از این‌گونه [[حقوق]] [[اقتصادی]] نتیجه می‌گیرد که: [[گرایش]] مشترک آنها این است که توزیع درآمد باید بر محور عامل [[کار و تلاش]] مفید [[اقتصادی]] دور بزند و فعالیت‌های غیر مفید از قبیل ایجاد بازار سیاه و کمبودهای ساختگی، نباید منشأ درآمد باشد.
 
=== [[هدف]] تصریح شده [[حکم ثابت]] ===
این شاخص به این معناست که هنگامی منابع [[اسلام]] یعنی [[کتاب و سنت]] حکمی را [[تشریع]] نموده و بر [[هدف]] آن تصریح کرده باشند، آن [[هدف]] شاخص [[هدایت‌گری]] است که عناصر متغیر [[برنامه‌ریزی]] را با فرمول‌ها و [[سیاست‌های اقتصادی]] به نحوی تنظیم کند که متضمن تحقق آن [[هدف]] باشد؛ به عنوان مثال، در [[آیه فیء]]: {{متن قرآن|أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> با صراحت تمام عدم تمرکز [[ثروت]] در بین طبقه‌ای خاص، به عنوان یک [[هدف]] بیان شده است. هم‌چنین در [[روایات]] [[زکات]]، تصریح شده است که [[زکات]] فقط برای رفع نیازهای ضروری [[فقرا]] نیست، بلکه افزایش [[رفاه]] نسبی آنها نیز از اهداف [[زکات]] است؛ بنابراین، افزایش [[رفاه]] نسبی طبقات کم ‌درآمد و [[توازن]] و انتشار [[مال]] و [[ثروت]] به نحوی که تمام نیازهای واقعی [[جامعه]] را تأمین کند (عدم تمرکز [[ثروت]] در بین طبقه‌ای خاص)، از اهداف [[تعیین]] کننده در [[برنامه‌ریزی]] [[اقتصادی]] [[جامعه اسلامی]] است.
 
=== ارزش‌های [[اجتماعی]] مؤکد ===
[[عدالت]]، [[برادری]]، [[مساوات]] و مانند آن از اصول ارزشی غیر قابل اغماض در یک [[جامعه اسلامی]] است که از یک‌سو وظایفی را بر دوش [[ملت]] می‌گذارد و از سوی دیگر، [[حاکم اسلامی]] را موظف به تحقق این [[ارزش‌ها]] در محدوده اختیارات قانونی‌اش می‌کند<ref>محمد باقر صدر، صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص۲۵.</ref>.
 
=== جهت‌گیری عناصر متغیر در عصر [[حکومت]] [[معصومین]] {{عم}} ===
[[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}، علاوه بر [[رسالت]] [[بیان احکام]] ثابت [[الهی]]، [[مسئولیت]] [[رهبری]] [[جامعه]] را هم به عهده داشتند. [[مسئولیت]] [[رهبری]]، به طور طبیعی [[احکام]] و دستورهای مربوط به شرایط زمانی یا مکانی را به دنبال داشته است که [[جامعه اسلامی]] آن عصر موظف بوده است آن را [[اجرا]] کند. این نوع [[احکام]] با قطع نظر از خاستگاه و عنصر متغیر آنها، [[گرایش‌ها]] و جهت‌گیری‌های کلی را مشخص می‌کند و هر [[حکومت اسلامی]] باید به این جهت‌ها و خطوط کلی در فرآیند [[برنامه‌ریزی]] توجه مبرم کند. * بعضی از نمونه‌های این [[احکام حکومتی]] (ولایی یا متغیر) عبارت‌اند از:
# [[تحریم]] ممانعت از استفاده از آب اضافی، به علت نیاز شدید به [[رشد]] و افزایش تولید [[کشاورزی]] و دامی؛
# منع [[قاطع]] از [[احتکار]]، به علت از بین بردن زمینه درآمدهای ناشی از کمبودهای ساختگی و گرانی قیمت‌ها؛
# وضع [[مالیات]] غیرثابت، به خاطر نیازهای فزاینده [[جامعه اسلامی]] و [[فقرا]].
 
=== اهداف [[تعیین]] شده برای ولی‌ امر ===
ولی‌ امر [[جامعه اسلامی]] که از یک‌سو جزئی از [[امت اسلامی]] است و به علت [[تقوا]] و [[جهاد]] و [[مردم دوستی]] و حضور مؤثر و فعال مردمی‌اش، منتخب و [[محبوب]] [[مردم]] است و از این جهت در خط [[خلافت]] عمومی حرکت نموده و نقش پیشتاز بشری خود را ایفا می‌کند و از سوی دیگر، به علت [[عدالت]]، [[علم]] و [[اجتهاد]] مؤثرش در خط "[[شهادت]] و [[گواهی]]" قرار دارد و نقش [[الهی]] و ربانی خود را [[اجرا]] می‌کند، می‌بایست طبق [[نصوص]] [[اسلامی]] اهدافی را در [[جامعه اسلامی]] بر حسب ظرفیت و توان دستگاه [[حکومتی]] و شرایط زمان و مکان محقق کند.
 
این اهداف، اساس و پایه‌ای برای ترسیم [[سیاست اقتصادی]] و مبنایی برای شکل‌دهی به عناصر متغیر است؛ به عنوان مثال، در [[حدیثی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} آمده است:
 
در حالت عدم [[کفایت]] [[مالیات]] [[زکات]]، بر ولی‌امر [[واجب]] است تا از جانب خود به قشر آسیب‌پذیر تا حد استغنا و [[بی‌نیازی]] کمک کند.
 
بدیهی است انجام چنین مسئولیتی، [[سیاست‌های اقتصادی]] و تدبیرهای لازم را ایجاب می‌نماید و [[حکومت اسلامی]] باید از امکاناتی که در [[اختیار]] دارد (از قبیل [[انفال]]، [[اموال عمومی]]، [[موقوفات]] و...) در جهت تحقق این [[هدف]] استفاده کند<ref>محمد باقر صدر، صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص۳۰.</ref>.
 
بنابراین، شاخص‌های مشخص و کلی فوق به عنوان عناصر ثابت در هر [[برنامه‌ریزی]] [[اقتصادی]] در یک [[جامعه اسلامی]]، همواره بایستی [[هدایتگر]] برنامه‌ریزان و سیاستگذاران [[اقتصادی]] در هر عصر و مرحله [[تاریخی]] باشند<ref>[[فاطمه زیوری کبیرنیا|زیوری کبیرنیا، فاطمه]]، [[بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان (کتاب)|بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان]]، ص۱۱۴-۱۱۹.</ref>.
 
== آرمان‌های [[جانشینی]] در عرصه [[اقتصادی]] ==
آنگاه که [[اسلام]] به [[جانشینی]] [[جامعه]] - به عنوان [[خلافت الهی]] - روی [[زمین]] [[حکم]] می‌کند، [[آرمان‌ها]] و ویژگی‌های آن را نیز بیان می‌نماید و با بهره‌گیری از آن به دگرگون کردن تمامی ارزش‌های [[زندگی]] دست مییازد که در نهایت به انقلابی [[عظیم]] در ابزار و وسائل می‌انجامد.
 
برای رسیدن بدین [[آرمان]] باید شناختی نو همراه با [[ارزش‌ها]] و هدف‌هایی تازه و [[فرهنگی]] جدید ارائه گردد که بنیادهای [[فکری]] را در [[جامعه]] [[جانشینی]]، آنچنان بسازد که توان پذیرا شدن آن ایده‌ها و [[هدف‌ها]] برای [[جامعه]] مهیا شده و زمینه برپایی آن [[ارزش‌ها]] کاملاً ایجاد شود.
 
برای بازشناسی آن [[ارزش‌ها]] باید توجه داشت که گروهای بی‌بهره از [[علم]] و [[آگاهی]] [[زندگی]] را در یک محدوده بررسی کرده و [[مرگ]] را نهایت آن می‌دانند. تمامی [[لذت‌ها]] و بهره‌وری‌های [[زندگی]] را در فراهم داشتن هرچه بیشتر این خواست و شهوت‌های حیوانی می‌پندارند. بدین جهت تمامی آرمان‌های خود را که ضامن کامیابی بیش‌تر از [[دنیا]] و بهره‌وری از مزایای [[زندگی مادی]] است، در جمع‌آوری [[ثروت]] و امکانات مادی محدود کرده و آن را معیار [[شخصیت انسان]] قرا می‌دهند.
 
بدیهی است این برداشت محدود از [[زندگی]]، [[ثروت]] را زیربنای [[زندگی]] معرفی کرده و [[مال‌اندوزی]] را نقطه [[آمال]] [[بشریت]] قرار داده است. [[زندگی]] را به میدان [[مبارزه]] برای ازدیاد [[ثروت]] کشانیده است. [[جنگ‌ها]] و ستیزه‌ها، بهره‌وری‌ها و استثمارها [[فرزندان]] [[نامشروع]] این نگرش می‌باشند.
 
[[زندگی]] بسان قماری شده که بازیگرانش فراوان و ورق‌هایش کم و برنده آنی است که بیشترین ورق‌ها را در [[اختیار]] گیرد اگرچه به زیان تمامی افراد منتهی شود.
 
[[اسلام]] به منظور [[مبارزه]] با هرگونه بهره‌وری [[نادرست]] و ستیزه‌های ابلیسی، جمع [[مال]] و [[ثروت]] را محکوم داشته و بالیدن بدان و [[هدف]] دانستنش را به باد [[انتقاد]] گرفته و نقش [[ثروت]] را در [[تعیین]] [[شخصیت انسان]] شدیداً [[نادرست]] خوانده است<ref>محمدباقر صدر، نهادهای اقتصادی اسلام، ص۵۶.</ref>:
#{{متن قرآن|وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ * الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ * يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ * كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ * نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ * الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ * إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ * فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ}}<ref>«وای بر هر عیب جوی طعنه زن * آنکه مالی اندوخت و آن را شمار کرد * گمان دارد که دارایی‌اش او را جاودان خواهد کرد * چنین نیست؛ بی‌گمان در آن خرد کننده، فرو افکنده می‌شود * و تو چه دانی که آن خردکننده چیست؟ * آتش برافروخته خداوند است * که به دل‌ها راه می‌یابد * در ستون‌هایی بر کشیده» سوره همزه، آیه ۱-۹.</ref>؛
#{{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ * كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ * كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ * ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ * ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت * تا با گورها دیدار کردید * هرگز! به زودی خواهید دانست * دگر باره هرگز! به زودی خواهید دانست * هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید * به راستی دوزخ را خواهید دید * سپس آن را به «دیدار بی‌گمان» خواهید دید * آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۱-۸.</ref>؛
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده! * روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود می‌انباشتید اکنون آنچه را می‌انباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>.
 
[[اسلام]] به جای [[ثروتمندان]]، افراد [[نیکوکار]] را [[الگو]] و نمونه قرار می‌دهد و جامعه‌ای را که [[انبیاء]] مربی‌اش هستند [[تشویق]] می‌کند برای نیل به [[اهداف الهی]] با یکدیگر رقابت کنند و در کردارهای [[شایسته]] بر هم پیشی جویند<ref>[[فاطمه زیوری کبیرنیا|زیوری کبیرنیا، فاطمه]]، [[بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان (کتاب)|بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان]]، ص۱۱۹-۱۲۱.</ref>.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
۷۵٬۸۶۲

ویرایش