بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[خداوند متعال]] تنها در یک [[آیه]] از [[قرآن کریم]] از انفال [[سخن]] به میان آورده است: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>از تو درباره انفال سؤال میکنند. بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ سوره انفال، آیه ۱.</ref>، در این آیه، انفال متعلق به [[خداوند]] و [[رسول]] او دانسته شده است؛ اما در روایاتی پرشمار، این [[شأن]] برای امام {{ع}} نیز [[اثبات]] شده است؛ چنانکه [[ابوالصباح کنانی]] در روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} چنین [[نقل]] میکند: "ما قومی هستیم که خداوند [[اطاعت]] از ما را [[واجب]] کرد و انفال برای ماست"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۶؛ نیز، ر. ک: همان، ص۵۴۶؛ همان، ج۸، ص۱۴۶؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۵۳ و ۱۵۴؛ محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۲۰۲ و ۲۰۴.</ref>. نکته جالب توجه آنکه ثبوت [[انفال]] برای [[امام]] {{ع}} در پی مفترضالطاعة بودن ایشان ـ یعنی همان [[رهبری]] ـ بیان شده است<ref>گفتنی است فقهای امامیه مصادیق متعددی از انفال را بیان کردهاند؛ ر. ک: علی بن حسین عاملی کرکی، جامع المقاصد، ج۳، ص۵۵ و ۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵.</ref> | [[خداوند متعال]] تنها در یک [[آیه]] از [[قرآن کریم]] از انفال [[سخن]] به میان آورده است: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>از تو درباره انفال سؤال میکنند. بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ سوره انفال، آیه ۱.</ref>، در این آیه، انفال متعلق به [[خداوند]] و [[رسول]] او دانسته شده است؛ اما در روایاتی پرشمار، این [[شأن]] برای امام {{ع}} نیز [[اثبات]] شده است؛ چنانکه [[ابوالصباح کنانی]] در روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} چنین [[نقل]] میکند: "ما قومی هستیم که خداوند [[اطاعت]] از ما را [[واجب]] کرد و انفال برای ماست"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۶؛ نیز، ر.ک: همان، ص۵۴۶؛ همان، ج۸، ص۱۴۶؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۵۳ و ۱۵۴؛ محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۲۰۲ و ۲۰۴.</ref>. نکته جالب توجه آنکه ثبوت [[انفال]] برای [[امام]] {{ع}} در پی مفترضالطاعة بودن ایشان ـ یعنی همان [[رهبری]] ـ بیان شده است<ref>گفتنی است فقهای امامیه مصادیق متعددی از انفال را بیان کردهاند؛ ر.ک: علی بن حسین عاملی کرکی، جامع المقاصد، ج۳، ص۵۵ و ۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵.</ref> | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
اما مفسران و فقیهان [[امامیه]] با استناد به [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۸؛ الکافی، ج۱، ص۶۲۱؛ الحدائق، ج۱۲، ص۴۷۱ـ۴۷۴.</ref> مراد از انفال را فراتر از موارد گفته شده دانسته و گفتهاند: همه سرزمینها و [[اموال]] زاید بر [[ملک]] خصوصی مصداق انفال است؛ از آن جمله زمینهای موات، زمینها و اموالی که بدون [[جنگ]] از [[کافران]] گرفته میشود (فئ)، آبادیهای بدون مالک، جنگلها، قله کوهها و وسط درهها، اموال منقول و غیر منقول اختصاصی [[پادشاهان]] [[کفر]] "صفایا و [[قطایع]] الملوک"، [[ارث]] بیوارث، غنایمی که [[مجاهدان]] بدون اذن امام از کافران به دست میآورند، [[برگزیده]] غنایمی که در جنگ از [[دشمن]] به دست میآید<ref>مصباح الفقیه، ج۱۴، ص۲۳۷ـ۲۵۴؛ النهایه، ص۱۹۹ـ۲۰۰؛ تذکرة الفقها، ج۵، ص۴۳۸ـ۴۴۰.</ref>، دریاها و سواحل آن، رودخانهها<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۱؛ المقنعه، ص۲۷۸.</ref>، هوا و فضای اطراف کره [[زمین]]<ref>کتاب البیع، ج۳، ص۲۵ـ۲۶؛ مصطلحات الفقه، ص۹۵.</ref>. اما در پارهای مصادیقِ انفال اختلافنظر وجود دارد؛ مانند تمام غنایم جنگی که بیشتر فقیهان امامیه آنها را از انفال ندانستهاند<ref>تذکرة الفقها، ج۵، ص۴۳۸ـ۴۴۰؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۵ـ۱۲۸.</ref>؛ اما برخی همه [[غنایم]] را جزء [[انفال]] میدانند<ref>آشنایی با قرآن، ج۳، ص۷۶ـ۷۷؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۱۳۶؛ ج۴، ص۶ـ۹؛ جهاد در اسلام، ص۲۴۳ـ۲۴۸؛ نمونه، ج۷، ص۸۱ـ۸۲.</ref>. مستند اینها در این [[رأی]] [[آیه انفال]] است که در مورد غنایم [[جنگ بدر]] نازل شده و صریح در این است که این غنایم از انفال است و به [[رسول خدا]] و [[حاکم اسلامی]] تعلق دارد. برخی از اینان در پاسخ این [[پرسش]] که چرا غنایم [[جنگی]] در [[روایات]] به طور صریح جزء انفال دانسته نشده گفتهاند: [[ائمه]] {{عم}} درصدد ذکر دیگر مصداقهای انفال بودهاند تا [[گمان]] نشود انفال منحصر در غنایم جنگی است<ref>جهاد در اسلام، ص۲۵۰.</ref>. همچنین درباره معادن آرای گوناگونی مطرح شده است<ref>جواهرالکلام، ج۱۶، ص۱۲۹؛ مختلف الشیعه، ج۳، ص۲۰۹ـ۲۱۰؛ مصباح الفقیه، ج۱۴، ص۲۵۵.</ref>. | اما مفسران و فقیهان [[امامیه]] با استناد به [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۸؛ الکافی، ج۱، ص۶۲۱؛ الحدائق، ج۱۲، ص۴۷۱ـ۴۷۴.</ref> مراد از انفال را فراتر از موارد گفته شده دانسته و گفتهاند: همه سرزمینها و [[اموال]] زاید بر [[ملک]] خصوصی مصداق انفال است؛ از آن جمله زمینهای موات، زمینها و اموالی که بدون [[جنگ]] از [[کافران]] گرفته میشود (فئ)، آبادیهای بدون مالک، جنگلها، قله کوهها و وسط درهها، اموال منقول و غیر منقول اختصاصی [[پادشاهان]] [[کفر]] "صفایا و [[قطایع]] الملوک"، [[ارث]] بیوارث، غنایمی که [[مجاهدان]] بدون اذن امام از کافران به دست میآورند، [[برگزیده]] غنایمی که در جنگ از [[دشمن]] به دست میآید<ref>مصباح الفقیه، ج۱۴، ص۲۳۷ـ۲۵۴؛ النهایه، ص۱۹۹ـ۲۰۰؛ تذکرة الفقها، ج۵، ص۴۳۸ـ۴۴۰.</ref>، دریاها و سواحل آن، رودخانهها<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۱؛ المقنعه، ص۲۷۸.</ref>، هوا و فضای اطراف کره [[زمین]]<ref>کتاب البیع، ج۳، ص۲۵ـ۲۶؛ مصطلحات الفقه، ص۹۵.</ref>. اما در پارهای مصادیقِ انفال اختلافنظر وجود دارد؛ مانند تمام غنایم جنگی که بیشتر فقیهان امامیه آنها را از انفال ندانستهاند<ref>تذکرة الفقها، ج۵، ص۴۳۸ـ۴۴۰؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۵ـ۱۲۸.</ref>؛ اما برخی همه [[غنایم]] را جزء [[انفال]] میدانند<ref>آشنایی با قرآن، ج۳، ص۷۶ـ۷۷؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۱۳۶؛ ج۴، ص۶ـ۹؛ جهاد در اسلام، ص۲۴۳ـ۲۴۸؛ نمونه، ج۷، ص۸۱ـ۸۲.</ref>. مستند اینها در این [[رأی]] [[آیه انفال]] است که در مورد غنایم [[جنگ بدر]] نازل شده و صریح در این است که این غنایم از انفال است و به [[رسول خدا]] و [[حاکم اسلامی]] تعلق دارد. برخی از اینان در پاسخ این [[پرسش]] که چرا غنایم [[جنگی]] در [[روایات]] به طور صریح جزء انفال دانسته نشده گفتهاند: [[ائمه]] {{عم}} درصدد ذکر دیگر مصداقهای انفال بودهاند تا [[گمان]] نشود انفال منحصر در غنایم جنگی است<ref>جهاد در اسلام، ص۲۵۰.</ref>. همچنین درباره معادن آرای گوناگونی مطرح شده است<ref>جواهرالکلام، ج۱۶، ص۱۲۹؛ مختلف الشیعه، ج۳، ص۲۰۹ـ۲۱۰؛ مصباح الفقیه، ج۱۴، ص۲۵۵.</ref>. | ||
[[مفسران]] و [[فقیهان]] [[امامیه]] در پاسخ به این اشکال که چرا [[شأن نزول]] آیه انفال مورد خاص، ولی مصادیق آن بنابر روایات عام و متعدد است گفتهاند: هرچند [[آیه]] در مورد غنایم جنگی نازل شده؛ اما پاسخ [[خداوند]] عام است و خداوند [[حکم]] واقعه خاص را با بیان | [[مفسران]] و [[فقیهان]] [[امامیه]] در پاسخ به این اشکال که چرا [[شأن نزول]] آیه انفال مورد خاص، ولی مصادیق آن بنابر روایات عام و متعدد است گفتهاند: هرچند [[آیه]] در مورد غنایم جنگی نازل شده؛ اما پاسخ [[خداوند]] عام است و خداوند [[حکم]] واقعه خاص را با بیان حکم کلی آن تبیین کرده است، بنابراین، الف و لام در {{متن قرآن|الأَنفَالِ}} اوّل، الف و لام [[عهد]] ذهنی است که اشاره به انفال مورد پرسش یعنی غنایم جنگی دارد و الف و لام {{متن قرآن|الأَنفَالِ}} دوم، الف و لام جنس یا استغراق است که همه موارد انفال را دربرمیگیرد<ref>المیزان، ج۹، ص۷ـ۱۰؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۱۳۶.</ref>.<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۱۵ ـ ۲۳؛ [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref> | ||
== [[آیات]] دیگر درباره انفال == | == [[آیات]] دیگر درباره انفال == | ||
[[قرآن کریم]] در [[سوره حشر]] نیز به بخشی دیگر از انفال (فئ) اشاره کرده است و این [[اموال]] را خارج از [[سلطه]] خصوصی [[مسلمانان]] دانسته، [[مسئولیت]] آن را به [[رسول]] و حاکم اسلامی واگذاشته است: {{متن قرآن|وَمَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الأَغْنِيَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید ولی خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره میگرداند و خداوند بر هر کاری تواناست. آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است؛ سوره حشر، آیه ۶ -۷.</ref>. این [[آیات]] در مورد سرزمین و [[اموال]] بنی نضیر نازل شد که بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] به دست [[مسلمانان]] افتاد<ref>جامع البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۴۵ـ۴۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۳۹۰.</ref>. قول دیگر این است که این آیات درباره بنی نضیر و [[بنی قریظه]] که در [[مدینه]] و پیرامون آن از جمله [[خیبر]] و [[فدک]] میزیستند نازل شد<ref>همان؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰.</ref>. | [[قرآن کریم]] در [[سوره حشر]] نیز به بخشی دیگر از انفال (فئ) اشاره کرده است و این [[اموال]] را خارج از [[سلطه]] خصوصی [[مسلمانان]] دانسته، [[مسئولیت]] آن را به [[رسول]] و حاکم اسلامی واگذاشته است: {{متن قرآن|وَمَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الأَغْنِيَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید ولی خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره میگرداند و خداوند بر هر کاری تواناست. آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است؛ سوره حشر، آیه ۶ -۷.</ref>. این [[آیات]] در مورد سرزمین و [[اموال]] بنی نضیر نازل شد که بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] به دست [[مسلمانان]] افتاد<ref>جامع البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۴۵ـ۴۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۳۹۰.</ref>. قول دیگر این است که این آیات درباره بنی نضیر و [[بنی قریظه]] که در [[مدینه]] و پیرامون آن از جمله [[خیبر]] و [[فدک]] میزیستند نازل شد<ref>همان؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰.</ref>. | ||
دیگر آیات مرتبط با [[انفال]] آیات ۲۶ [[سوره اسراء]] و ۳۸ [[سوره روم]] است که [[خداوند]] در آنها به [[پیامبر]] [[فرمان]] میدهد تا [[حق]] [[خویشاوندان]] را عطا کند: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ }}. در [[شأن نزول]] آیات فوق از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده که هنگام نزول این آیات پیامبر فدک را که بدون جنگ و خونریزی از [[یهودیان]] خیبر ستانده بود و به [[حضرت فاطمه]] {{س}} عطا کرد<ref>مجمعالبیان، ج۶، ص۶۳۴؛ ج۷، ص۴۷۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۷۳ـ۲۷۴؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۳۸ـ۴۴۲.</ref> از [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} نیز روایاتی در [[تأیید]] این معنا [[نقل]] شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۶۲۲ـ۶۲۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۲۵؛ مجمع البیان، ج۷، ص۴۷۸.</ref><ref>[[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۱۵ - ۲۳.</ref> | دیگر آیات مرتبط با [[انفال]] آیات ۲۶ [[سوره اسراء]] و ۳۸ [[سوره روم]] است که [[خداوند]] در آنها به [[پیامبر]] [[فرمان]] میدهد تا [[حق]] [[خویشاوندان]] را عطا کند: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ }}. در [[شأن نزول]] آیات فوق از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده که هنگام نزول این آیات پیامبر فدک را که بدون جنگ و خونریزی از [[یهودیان]] خیبر ستانده بود و به [[حضرت فاطمه]] {{س}} عطا کرد<ref>مجمعالبیان، ج۶، ص۶۳۴؛ ج۷، ص۴۷۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۷۳ـ۲۷۴؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۳۸ـ۴۴۲.</ref> از [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} نیز روایاتی در [[تأیید]] این معنا [[نقل]] شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۶۲۲ـ۶۲۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۲۵؛ مجمع البیان، ج۷، ص۴۷۸.</ref>.<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۱۵ - ۲۳.</ref> | ||
== انواع و مصادیق انفال == | == انواع و مصادیق انفال == | ||
انفال انواع و مصادیق مختلفی دارد که به این موارد اشاره میشود: | انفال انواع و مصادیق مختلفی دارد که به این موارد اشاره میشود: | ||
# '''[[زمین]] [[کافران]]: '''زمین کافران که [[مسلمانان]] بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] بر آن دست یافتهاند؛ خواه مالکانش آن را رها کرده باشند، مانند زمینهای [[یهودیان]] [[بنی نضیر]] در [[مدینه]]، و یا خود آنان به [[حکومت اسلامی]] داده باشند، مانند [[فدک]].<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۵.</ref> به این نوع، فیء نیز گفته میشود | # '''[[زمین]] [[کافران]]: '''زمین کافران که [[مسلمانان]] بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] بر آن دست یافتهاند؛ خواه مالکانش آن را رها کرده باشند، مانند زمینهای [[یهودیان]] [[بنی نضیر]] در [[مدینه]]، و یا خود آنان به [[حکومت اسلامی]] داده باشند، مانند [[فدک]].<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۵.</ref> به این نوع، فیء نیز گفته میشود<ref>مجمع البحرین ج۴، ص۳۵۴.</ref>.<ref>[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۷۳۳-۷۳۵.</ref> | ||
# '''زمین موات: '''زمین موات یعنی زمینی که به سبب موانعی همچون بی آبی یا آب گرفتگی و مانند آن، بدون [[عمران]] و [[اصلاح]] قابل بهره برداری نیست؛ خواه [[مالکی]] داشته و از بین رفته یا آن را رها کرده باشد و یا از اصل، مالکی نداشته باشد، مانند بیابانها<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۷-۱۱۹.</ref>. زمین مواتی که [[مالک]] مشخص دارد، در صورتی که وی، به غیر | # '''زمین موات: '''زمین موات یعنی زمینی که به سبب موانعی همچون بی آبی یا آب گرفتگی و مانند آن، بدون [[عمران]] و [[اصلاح]] قابل بهره برداری نیست؛ خواه [[مالکی]] داشته و از بین رفته یا آن را رها کرده باشد و یا از اصل، مالکی نداشته باشد، مانند بیابانها<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۱۷-۱۱۹.</ref>. زمین مواتی که [[مالک]] مشخص دارد، در صورتی که وی، به غیر احیاء، مانند [[ارث]] بردن یا خریدن، مالک آن شده باشد، در [[ملک]] او باقی است و از انفال به شمار نمیرود، لکن در صورتی که آن زمین را به احیاء تملّک کرده باشد، در اینکه تبدیل زمین به موات، سبب خروج آن از ملک مالک میشود یا نه، [[اختلاف]] است<ref>مستند الشیعة ج۱۰، ص۱۴۶.</ref>. | ||
# '''زمینهای بی مالک: ''' ساحل دریا و کناره رود و هر زمین بدون مالک؛ هرچند موات نباشد، مانند برخی جزایر | # '''زمینهای بی مالک: ''' ساحل دریا و کناره رود و هر زمین بدون مالک؛ هرچند موات نباشد، مانند برخی جزایر<ref>مستند العروة (خمس) ج۱۵، ص۳۶۶.</ref> قلّه کوهها، درّهها، نیستانها و جنگلها.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۰-۱۲۲.</ref>. | ||
# '''[[اموال]] [[پادشاهان]] [[کافر]]: ''' اموال اختصاصی پادشاهان کافر، اعم از منقول (صفایا) و غیرمنقول | # '''[[اموال]] [[پادشاهان]] [[کافر]]: ''' اموال اختصاصی پادشاهان کافر، اعم از منقول (صفایا) و غیرمنقول<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۳.</ref>. | ||
# '''[[غنائم]] [[برگزیده]]: ''' غنائم برگزیده؛ یعنی بهترینهای غنائم. در اینکه صفایای غنائم از [[انفال]] است یا تنها در صورتی که [[امام]] {{عم}} آنها را برای خود برگزیند از انفال میگردد، [[اختلاف]] است | # '''[[غنائم]] [[برگزیده]]: ''' غنائم برگزیده؛ یعنی بهترینهای غنائم. در اینکه صفایای غنائم از [[انفال]] است یا تنها در صورتی که [[امام]] {{عم}} آنها را برای خود برگزیند از انفال میگردد، [[اختلاف]] است<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۴-۱۲۶.</ref>. | ||
# '''غنائم در [[جنگ]] بی اذن امام: ''' به قول مشهور غنائمی که با [[جنگیدن]] بدون اذن امام {{ع}} به دست آمده باشد | # '''غنائم در [[جنگ]] بی اذن امام: ''' به قول مشهور غنائمی که با [[جنگیدن]] بدون اذن امام {{ع}} به دست آمده باشد<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۶-۱۲۸.</ref>. | ||
# '''[[ارث]] بدون [[وارث]]: ''' ارث بدون وارث هم از مصادیق انفال است. | # '''[[ارث]] بدون [[وارث]]: ''' ارث بدون وارث هم از مصادیق انفال است. | ||
# '''معادن: ''' در اینکه معدن به طور مطلق جزء انفال است یا به طور مطلق نیست و یا تنها معادنی که در زمین متعلّق به امام {{ع}}، مانند زمین موات وجود دارد، از انفال است، اختلاف وجود دارد<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۹-۱۳۲.</ref>.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۱، ص ۷۳۳-۷۳۵؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۲۷؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۳.</ref> | # '''معادن: ''' در اینکه معدن به طور مطلق جزء انفال است یا به طور مطلق نیست و یا تنها معادنی که در زمین متعلّق به امام {{ع}}، مانند زمین موات وجود دارد، از انفال است، اختلاف وجود دارد<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۲۹-۱۳۲.</ref>.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۱، ص ۷۳۳-۷۳۵؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۲۷؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۳.</ref> | ||
با وجود اختلاف نظری که میان فقهای امامیه و [[روایات]] این بخش وجود دارد، موارد زیر را میتوان به عنوان مصادیق انفال در [[فقه]] [[امامیه]] نام برد: کلیه زمینهایی که اهالی آن به [[اراده]] و خواست خود نه به [[زور]] از آن خارج شدهاند و بدون جنگ به دست [[مسلمانان]] افتاده است؛ زمینهای موات و ویرانهای که اصلا [[مالک]] نداشته است و به وسیله کسی آباد و | با وجود اختلاف نظری که میان فقهای امامیه و [[روایات]] این بخش وجود دارد، موارد زیر را میتوان به عنوان مصادیق انفال در [[فقه]] [[امامیه]] نام برد: کلیه زمینهایی که اهالی آن به [[اراده]] و خواست خود نه به [[زور]] از آن خارج شدهاند و بدون جنگ به دست [[مسلمانان]] افتاده است؛ زمینهای موات و ویرانهای که اصلا [[مالک]] نداشته است و به وسیله کسی آباد و احیاء شده است؛ نیزارها؛ درهها؛ جنگلها؛ قله کوهها؛ بستر رودخانهها و سواحل دریاها؛ [[زمین]] و میراثی که از مرده بدون وارث باقی مانده است<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶.</ref>؛ [[اموال]] خصوصی و زمینهایی که [[پادشاهان]] و [[سلاطین]] در [[اختیار]] داشتهاند (بدون اینکه [[ملک]] شخص دیگری بوده و [[غصب]] شده باشد) و به دست مسلمانان افتاده است که قطایا و صفایا نامیده میشود؛ غنائمی که در جنگ بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۳۶۴؛ برای بررسی آیه، نگاه کنید: سیوری، کنز العرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ برای فروع فقهی، نگاه کنید: محقق حلی، قاطعه اللجاج، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ نجفی، جواهر، ج۱۶، ص۱۱۵.</ref>؛ غنیمتهای برجستهای که در جنگ گرفته میشود؛ دریاها؛ معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۹۶.</ref>.<ref>[[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref> | ||
== [[مالکیت]] [[انفال]] == | == [[مالکیت]] [[انفال]] == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در مورد حلّ تعارض دو آیه اول سه نظریه مطرح است: | در مورد حلّ تعارض دو آیه اول سه نظریه مطرح است: | ||
# برخی از مفسران به ویژه [[اهل سنت]] [[آیه خمس]]<ref>آیه ۴۱ سوره انفال.</ref> را [[ناسخ]] [[آیه انفال]] دانسته و گفتهاند: [[انفال]] و [[غنایم]] در ابتدا از آنِ [[خدا]] و [[رسول]] بود؛ ولی با نزول [[آیه]] ۴۱ این [[حکم]] [[نسخ]] گردید و تنها [[خمس]] این [[اموال]] را از آنِ خدا و رسول شمرد<ref>جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۲۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۱۶؛ المبسوط، ج۲، ص۶۴ـ۶۵.</ref> | # برخی از مفسران به ویژه [[اهل سنت]] [[آیه خمس]]<ref>آیه ۴۱ سوره انفال.</ref> را [[ناسخ]] [[آیه انفال]] دانسته و گفتهاند: [[انفال]] و [[غنایم]] در ابتدا از آنِ [[خدا]] و [[رسول]] بود؛ ولی با نزول [[آیه]] ۴۱ این [[حکم]] [[نسخ]] گردید و تنها [[خمس]] این [[اموال]] را از آنِ خدا و رسول شمرد<ref>جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۲۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۱۶؛ المبسوط، ج۲، ص۶۴ـ۶۵.</ref>. | ||
# برخی دیگر معتقدند اصولاً بین دو آیه مذکور تنافی نیست، زیرا آیه انفال حکم اصل [[مالکیت]] همه انفال را بیان کرده و آن را متعلق به خدا و رسول دانسته است؛ اما [[آیه خمس]] موارد [[مصرف]] این اموال را تفصیلاً بیان کرده و مقدر کرده که [[حاکم اسلامی]] باید خمس این اموال را در موارد | # برخی دیگر معتقدند اصولاً بین دو آیه مذکور تنافی نیست، زیرا آیه انفال حکم اصل [[مالکیت]] همه انفال را بیان کرده و آن را متعلق به خدا و رسول دانسته است؛ اما [[آیه خمس]] موارد [[مصرف]] این اموال را تفصیلاً بیان کرده و مقدر کرده که [[حاکم اسلامی]] باید خمس این اموال را در موارد تعیین شده مصرف و مابقی را میان جنگجویان قسمت کند<ref>المیزان، ج۹، ص۱۰؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۴، ص۸.</ref>. به تعبیر برخی [[مفسران]]، غنایم [[جنگی]] نیز از آنِ [[رسول خدا]] و حاکم اسلامی است و اینکه در آیه خمس ۴/۵ آن را به جنگجویان اختصاص داده از باب [[تشویق]] و جبران گوشهای از زحمات آنان است<ref>نمونه، ج۷، ص۸۲.</ref> [[سیره]] [[پیامبر]] {{صل}} در تقسیم نکردن غنایم [[فتح مکه]] و [[حنین]]<ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۴؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۴، ص۱۰.</ref> و [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که در آن همه غنایم [[جنگ بدر]] متعلق به پیامبر دانسته شده است<ref>کنزالعرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ عوالی اللئالی، ج۲، ص۷۹.</ref>. همچنین روایتی از [[امام موسی بن جعفر]] {{ع}} که در آن [[حق تصرف]] در غنایم جنگی قبل از تخمیس و تقسیم آن میان جنگجویان به [[امام]] [[مسلمین]] واگذار گردیده<ref>وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۲۴.</ref> نیز مؤید این رأی است. | ||
# قول دیگر این است که آیه انفال تنها غنایمی را در بر میگیرد که بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] از [[کافران]] گرفته شده؛ اما آیه خمس مربوط به غنایمی است که با جنگ و خونریزی از کافران گرفته شده است، بنابراین، موضوع دو آیه با یکدیگر متفاوت بوده، میان آنها منافاتی نیست<ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۴؛ انوارالفقاهه، «الخمس والانفال»، ص۵۸۷.</ref>. این رأی هرچند با بیشتر روایاتی که در [[شأن نزول]] [[آیه انفال]] ذکر شده منافات دارد؛ ولی با رأی مشهور [[فقیهان]] [[امامیه]] در مورد [[غنایم]] [[جنگی]] موافق است. | # قول دیگر این است که آیه انفال تنها غنایمی را در بر میگیرد که بدون [[جنگ]] و [[خونریزی]] از [[کافران]] گرفته شده؛ اما آیه خمس مربوط به غنایمی است که با جنگ و خونریزی از کافران گرفته شده است، بنابراین، موضوع دو آیه با یکدیگر متفاوت بوده، میان آنها منافاتی نیست<ref>تفسیر قرطبی، ج۸، ص۴؛ انوارالفقاهه، «الخمس والانفال»، ص۵۸۷.</ref>. این رأی هرچند با بیشتر روایاتی که در [[شأن نزول]] [[آیه انفال]] ذکر شده منافات دارد؛ ولی با رأی مشهور [[فقیهان]] [[امامیه]] در مورد [[غنایم]] [[جنگی]] موافق است. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
== مصارف انفال == | == مصارف انفال == | ||
پس از آنکه در آیه ۶ سوره حشر انفال متعلق به رسول خدا و حاکم اسلامی معرفی شده آیه بعد موارد [[مصرف]] این اموال را بیان میکند<ref>التبیان، ج۹، ص۵۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۲۸۵؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۰۳.</ref>: {{متن قرآن|وَمَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ}} <ref>و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید ولی خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره میگرداند و خداوند بر هر کاری تواناست. آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است.</ref>: | پس از آنکه در آیه ۶ سوره حشر انفال متعلق به رسول خدا و حاکم اسلامی معرفی شده آیه بعد موارد [[مصرف]] این اموال را بیان میکند<ref>التبیان، ج۹، ص۵۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۲۸۵؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۰۳.</ref>: {{متن قرآن|وَمَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ}}<ref>و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید ولی خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره میگرداند و خداوند بر هر کاری تواناست. آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است.</ref>: | ||
# سهم [[خداوند]] که بر پایه [[روایات]] به [[رسول خدا]] و [[حاکم اسلامی]] تعلق دارد و آنان در هر راهی که [[صلاح]] بدانند [[مصرف]] میکنند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۲۳ـ۶۲۴؛ وسائلالشیعه، ج۹، ص۵۲۳ـ۵۳۴.</ref>. | # سهم [[خداوند]] که بر پایه [[روایات]] به [[رسول خدا]] و [[حاکم اسلامی]] تعلق دارد و آنان در هر راهی که [[صلاح]] بدانند [[مصرف]] میکنند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۲۳ـ۶۲۴؛ وسائلالشیعه، ج۹، ص۵۲۳ـ۵۳۴.</ref>. | ||
# سهم [[رسول]] که رسول خدا و حاکم اسلامی میتواند در کنار سهم خداوند آن را در مصارف شخصی خود و دیگر مصارف [[حکومت اسلامی]] و [[نیازمندان]] هزینه کند<ref>کنز العمال، ج۴، ص۵۲۲ـ۵۲۳؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۰۲.</ref>. | # سهم [[رسول]] که رسول خدا و حاکم اسلامی میتواند در کنار سهم خداوند آن را در مصارف شخصی خود و دیگر مصارف [[حکومت اسلامی]] و [[نیازمندان]] هزینه کند<ref>کنز العمال، ج۴، ص۵۲۲ـ۵۲۳؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۰۲.</ref>. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
به نظر برخی مصارف انفال منحصر در مصادیقی که در دو آیه [[سوره حشر]] ذکر شده نیست و این مصارف تنها از آن جهت که [[استحقاق]] بیشتری از دیگران دارند ذکر گردیده است<ref>الفرقان، ج۲۷ـ۲۸، ص۲۳۷.</ref>، بنابراین [[حاکم اسلامی]] در هر راهی که [[صلاح]] بداند میتواند انفال را هزینه کند. [[سیره]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز این معنا را [[تأیید]] میکند؛ از جمله در [[شأن نزول]] [[آیات]] [[نقل]] شده که [[پیامبر]] بیشتر این [[اموال]] را تنها میان مهاجران قسمت کرد و به [[انصار]] به جز سه نفر از [[فقیران]] آنان چیزی نبخشید<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۱۹۲.</ref>؛ همچنین آن حضرت اموال یهودیان خیبر را به دو بخش تقسیم کرد: نیمی از آن را برای نیازهای خود نگاه داشت و نیمی دیگر را میان [[مسلمانان]] قسمت کرد؛ همچنین آن حضرت [[فدک]] را که سرزمینی حاصل خیز بود به [[حضرت فاطمه]] {{س}} بخشید که طبق نظر علمای شیعه و [[اهل سنت]] آیه {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}<ref> سوره روم، آیه ۳۸.</ref> در این مورد نازل گردید<ref>مجمعالبیان، ج۶، ص۶۳۴؛ ج۷، ص۴۷۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۷۳ـ۲۷۴؛ کنزالعمال، ج۳، ص۷۶۷.</ref>؛ همچنین [[نقل]] شده که آن حضرت زمینی از زمینهای [[خیبر]] را که دارای درخت خرما بود به [[زبیر]] بخشید<ref>القواعد و الفوائد، ج۱، ص۳۴۹؛ المجموع، ج۱۵، ص۲۲۹؛ الام، ج۴، ص۵۸.</ref>. در [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} نیز وارد شده است که [[انفال]] [[ملک]] [[امام]] و [[حاکم اسلامی]] است و آنان در هر راهی که [[مصلحت]] بدانند میتوانند هزینه کنند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۱۷ـ۶۲۶؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۸؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۲۳ـ۵۳۷.</ref>.<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۱۵ - ۲۳.</ref> | به نظر برخی مصارف انفال منحصر در مصادیقی که در دو آیه [[سوره حشر]] ذکر شده نیست و این مصارف تنها از آن جهت که [[استحقاق]] بیشتری از دیگران دارند ذکر گردیده است<ref>الفرقان، ج۲۷ـ۲۸، ص۲۳۷.</ref>، بنابراین [[حاکم اسلامی]] در هر راهی که [[صلاح]] بداند میتواند انفال را هزینه کند. [[سیره]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز این معنا را [[تأیید]] میکند؛ از جمله در [[شأن نزول]] [[آیات]] [[نقل]] شده که [[پیامبر]] بیشتر این [[اموال]] را تنها میان مهاجران قسمت کرد و به [[انصار]] به جز سه نفر از [[فقیران]] آنان چیزی نبخشید<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۱۹۲.</ref>؛ همچنین آن حضرت اموال یهودیان خیبر را به دو بخش تقسیم کرد: نیمی از آن را برای نیازهای خود نگاه داشت و نیمی دیگر را میان [[مسلمانان]] قسمت کرد؛ همچنین آن حضرت [[فدک]] را که سرزمینی حاصل خیز بود به [[حضرت فاطمه]] {{س}} بخشید که طبق نظر علمای شیعه و [[اهل سنت]] آیه {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}<ref> سوره روم، آیه ۳۸.</ref> در این مورد نازل گردید<ref>مجمعالبیان، ج۶، ص۶۳۴؛ ج۷، ص۴۷۸؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۷۳ـ۲۷۴؛ کنزالعمال، ج۳، ص۷۶۷.</ref>؛ همچنین [[نقل]] شده که آن حضرت زمینی از زمینهای [[خیبر]] را که دارای درخت خرما بود به [[زبیر]] بخشید<ref>القواعد و الفوائد، ج۱، ص۳۴۹؛ المجموع، ج۱۵، ص۲۲۹؛ الام، ج۴، ص۵۸.</ref>. در [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} نیز وارد شده است که [[انفال]] [[ملک]] [[امام]] و [[حاکم اسلامی]] است و آنان در هر راهی که [[مصلحت]] بدانند میتوانند هزینه کنند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۱۷ـ۶۲۶؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۸؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۲۳ـ۵۳۷.</ref>.<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۱۵ - ۲۳.</ref> | ||
باید توجه داشت در روایات، مصادیق فراوان دیگری برای انفال آمده است<ref>در منابع فقهی، به تبع روایات، مواردی برای انفال ذکر شده است: قله کوهها، بستر رودخانهها، خرابههای متروک، آبادیهایی که اهالیاش هلاک شدهاند، اموال کسی که وارث ندارد؛ ر. ک: جعفر بن حسن حلی، نکت النهاية، ج۱، ص۴۵۰ و ۴۵۱؛ محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، ج۱۶، ص۱۱۵-۱۳۴؛ محمد مؤمن قمی، الولاية الالهية الاسلامية او الحكومة الاسلامية، ج۲، ص۲۷-۱۳۴. برخی مفسران، انفال را اموالی دانستهاند که مالک ندارد؛ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۶.</ref> مانند [[ارث]] کسی که [[وارث]] ندارد. دراینباره [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "کسی که بمیرد و [[مالی]] را بر جای بگذارد، این [[مال]] برای [[وارثان]] اوست و هرکس بمیرد و اولیایی نداشته باشد، مال او از انفال است"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۸؛ نیز، ر. ک: همان، ص۱۶۹؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵.</ref> | باید توجه داشت در روایات، مصادیق فراوان دیگری برای انفال آمده است<ref>در منابع فقهی، به تبع روایات، مواردی برای انفال ذکر شده است: قله کوهها، بستر رودخانهها، خرابههای متروک، آبادیهایی که اهالیاش هلاک شدهاند، اموال کسی که وارث ندارد؛ ر.ک: جعفر بن حسن حلی، نکت النهاية، ج۱، ص۴۵۰ و ۴۵۱؛ محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، ج۱۶، ص۱۱۵-۱۳۴؛ محمد مؤمن قمی، الولاية الالهية الاسلامية او الحكومة الاسلامية، ج۲، ص۲۷-۱۳۴. برخی مفسران، انفال را اموالی دانستهاند که مالک ندارد؛ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۶.</ref> مانند [[ارث]] کسی که [[وارث]] ندارد. دراینباره [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "کسی که بمیرد و [[مالی]] را بر جای بگذارد، این [[مال]] برای [[وارثان]] اوست و هرکس بمیرد و اولیایی نداشته باشد، مال او از انفال است"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۸؛ نیز، ر.ک: همان، ص۱۶۹؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵.</ref> | ||
== [[وظایف مسلمانان]] در برابر انفال == | == [[وظایف مسلمانان]] در برابر انفال == |