بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بویژه' به 'بهویژه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[[پرونده:151949.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]] | [[پرونده:151949.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«اما اعتقاد به امام غائب متوقف بر وجود فایده نیست. اعتقاد به امام مدخلیت در ایمان دارد. پیامبر {{صل}} فرمود: {{عربی|"من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جالیة"}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ۴۲۵.</ref> آنکه بمیرد و امام وقت خود را نشناسد به مردن جاهلیت مرده. | ::::::«اما [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] متوقف بر وجود فایده نیست. [[اعتقاد]] به [[امام]] مدخلیت در [[ایمان]] دارد. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{عربی|"من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جالیة"}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ۴۲۵.</ref> آنکه بمیرد و [[امام]] وقت خود را نشناسد به مردن [[جاهلیت]] مرده. | ||
::::::و دیگر: ایمان به غیب در نزد خداوند از امور مهمه است. خداوند فرمود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>بقره، ۳.</ref>. و تأثیر بزرگی در ایمان و اخلاص دارد. | ::::::و دیگر: [[ایمان به غیب]] در نزد [[خداوند]] از امور مهمه است. [[خداوند]] فرمود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>بقره، ۳.</ref>. و تأثیر بزرگی در [[ایمان]] و [[اخلاص]] دارد. | ||
::::::اعتقاد به ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ و سؤال قبر و آنچه راجع به معاد است، همه از ایمان به غیب است و در ثبات در استقامت و از حدود خارج نشدن و طغیان نکردن اثر عظیم دارد. به عینه همین آثار در اعتقاد به امام غائب است. | ::::::[[اعتقاد]] به [[ثواب]] و عقاب و [[بهشت]] و [[دوزخ]] و سؤال [[قبر]] و آنچه راجع به [[معاد]] است، همه از [[ایمان به غیب]] است و در ثبات در [[استقامت]] و از [[حدود]] خارج نشدن و طغیان نکردن اثر عظیم دارد. به عینه همین آثار در [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] است. | ||
::::::مسلم وقتی که بداند که امام او موجود است و بر اعمال او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتیکه بداند امامی نیست، چنانکه ما حسا میبینیم کسانی که جدا معتقد به او هستند و او را ناظر بر خود میبینند مردمان ساکت و افتاده و متواضع و خاضع بیآزار و از معاصی و طغیان برکنارند. پس نفس اعتقاد بیاثر نیست و لو فرض شود که وجود او بیفایده است. | ::::::مسلم وقتی که بداند که [[امام]] او موجود است و بر اعمال او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتیکه بداند امامی نیست، چنانکه ما حسا میبینیم کسانی که جدا [[معتقد]] به او هستند و او را ناظر بر خود میبینند مردمان ساکت و افتاده و متواضع و خاضع بیآزار و از [[معاصی]] و طغیان برکنارند. پس [[نفس]] [[اعتقاد]] بیاثر نیست و لو فرض شود که وجود او بیفایده است. | ||
::::::و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنانکه قوم موسی {{ع}} بعد از علم به وجود او دلخوش و دلگرم بودند. | ::::::و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنانکه [[قوم]] [[موسی]] {{ع}} بعد از [[علم]] به وجود او دلخوش و دلگرم بودند. | ||
::::::و ایضا انتظار ظهور او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای تضرع و زاری و دعا بر تعجیل فرج او میشوند مانند قوم موسی {{ع}} و ایضا در شدائد و گرفتاریها توسل به او میجویند. | ::::::و ایضا [[انتظار ظهور]] او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای [[تضرع]] و زاری و [[دعا]] بر [[تعجیل فرج]] او میشوند مانند [[قوم]] [[موسی]] {{ع}} و ایضا در شدائد و گرفتاریها [[توسل]] به او میجویند. | ||
::::::و ایضا چون او بعد از انتظار بسیار، ظاهر شود بیشتر مورد رغبت گردد و بهتر به او ایمان آورند و در نصرت او پایداری کنند. ایضا چون سن او از همه بیشتر باشد و قدیمیتر باشد باز بیشتر سبب ایمان به او گردد و ایمان به او عمومیتر شود و پیر و جوان همه ایمان به او آورند. و صرف اعتقاد با عدم فایده وجودی چهبسا مطلوب حق باشد چنانکه به نص قرآن خداوند از پیامبران سابق و امتهای ایشان، پیمان بر ایمان به پیامبر خاتم {{صل}} گرفت با اینکه برای ایشان در آن وقت آثار وجودیهای نداشت. | ::::::و ایضا چون او بعد از [[انتظار]] بسیار، ظاهر شود بیشتر مورد رغبت گردد و بهتر به او [[ایمان]] آورند و در [[نصرت]] او [[پایداری]] کنند. ایضا چون سن او از همه بیشتر باشد و قدیمیتر باشد باز بیشتر سبب [[ایمان]] به او گردد و [[ایمان]] به او عمومیتر شود و پیر و [[جوان]] همه [[ایمان]] به او آورند. و صرف [[اعتقاد]] با عدم فایده وجودی چهبسا مطلوب [[حق]] باشد چنانکه به [[نص]] [[قرآن]] [[خداوند]] از [[پیامبران]] سابق و امتهای ایشان، [[پیمان]] بر [[ایمان به پیامبر]] خاتم {{صل}} گرفت با اینکه برای ایشان در آن وقت آثار وجودیهای نداشت. | ||
::::::و اما فایده در وجود او با | ::::::و اما فایده در وجود او با [[غیبت]]، چنان نیست که شما از روی بیاطلاعی فرض کردید که بیفایده محض باشد، بلکه فواید او از نظر [[شیعه]] بسیار است. و جمله این فواید بر دو نوع است: | ||
::::::نوعی عامه و نوعی | ::::::نوعی [[عامه]] و نوعی [[خاصه]]، مخصوص [[شیعیان]] و این نیز بر دو نوع است: قسمی و برای نوع [[شیعیان]] و قسمی برای افرادی بهخصوص. | ||
::::::و اما فایده عمومی: یکی: آنکه اگر وجود حجت خدا نباشد زمین استقرار ندارد. {{عربی|""لو لا الحجة لساخت الأرض بأهلها""}}<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۴۲، ح ۸۷۷.</ref> اگر حجت نباشد زمین اهلش را به خود فرو میبرد. | ::::::و اما فایده عمومی: یکی: آنکه اگر وجود [[حجت خدا]] نباشد [[زمین]] استقرار ندارد. {{عربی|""لو لا الحجة لساخت الأرض بأهلها""}}<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۴۲، ح ۸۷۷.</ref> اگر [[حجت]] نباشد [[زمین]] اهلش را به خود فرو میبرد. | ||
::::::دوم: اینکه امام از نظر شیعه دو جنبه دارد: جنبه ولایتی و جنبه امامتی. | ::::::دوم: اینکه [[امام]] از نظر [[شیعه]] دو جنبه دارد: جنبه [[ولایتی]] و جنبه امامتی. | ||
::::::جنبه امامتی است که بستگی به حضور او دارد و اما جنبه ولایتی که عبارت است از تصرفات در امور کونیه و باید همه مقدرات تکوینیه از نظر او بگذرد که: {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ * سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ}}<ref>قدر، ۴ و ۵.</ref> | ::::::جنبه امامتی است که بستگی به حضور او دارد و اما جنبه [[ولایتی]] که عبارت است از تصرفات در امور کونیه و باید همه مقدرات تکوینیه از نظر او بگذرد که: {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ * سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ}}<ref>قدر، ۴ و ۵.</ref> | ||
::::::اشاره به آن دارد، موقوف به حضور او در میان مردم نیست، بلکه هر کجا باشد برای او یکسان است و فایده او از این نظر عائد عموم میگردد، مانند رحمانیت حق که شامل مؤمن و کافر و دوست و دشمن میشود و وجهش این است که امام ولی خداست و شأن ولی و معنی او این است که | ::::::اشاره به آن دارد، موقوف به حضور او در میان [[مردم]] نیست، بلکه هر کجا باشد برای او یکسان است و فایده او از این نظر عائد عموم میگردد، مانند رحمانیت [[حق]] که شامل [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[دوست]] و [[دشمن]] میشود و وجهش این است که [[امام]] ولی خداست و [[شأن]] ولی و معنی او این است که [[خداوند]]، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از خیر و شر، عمومی یا شخصی، باید از مجرای ولی انجام گیرد و هر فیضی که به هرکس برسد باید از این دو باشد زیراکه [[باب الله]] و [[وجه الله]] است. | ||
::::::{{عربی|""و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء أن تقع علی الأرض الا باذنه""}}<ref>فرازی از زیارت جمعه.</ref>. و این نحو از بهره و انتفاع همان است که خود آن حضرت مثل خود را به خورشید زیر ابر زد و در جواب سؤال اسحاق بن یعقوب چنین توقیع فرمود: "و اما وجه انتفاع از من در حال غیبت مانند انتفاع از خورشید است در زیر ابر، و من امانم برای اهل زمین چنانچه ستارگان امانند برای اهل آسمان .."<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۹۴، ح ۱۳۱۸.</ref>. | ::::::{{عربی|""و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء أن تقع علی الأرض الا باذنه""}}<ref>فرازی از زیارت جمعه.</ref>. و این نحو از بهره و انتفاع همان است که خود آن حضرت مثل خود را به [[خورشید]] زیر ابر زد و در جواب سؤال [[اسحاق بن یعقوب]] چنین [[توقیع]] فرمود: "و اما وجه انتفاع از من در حال [[غیبت]] مانند انتفاع از [[خورشید]] است در زیر ابر، و من امانم برای اهل [[زمین]] چنانچه [[ستارگان]] امانند برای اهل [[آسمان]] .."<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۹۴، ح ۱۳۱۸.</ref>. | ||
::::::و به همین مضمون از حضرت رسول {{صل}} و حضرت صادق {{ع}} نیز روایت شده. | ::::::و به همین مضمون از [[حضرت رسول]] {{صل}} و [[حضرت صادق]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده. | ||
::::::و اما فواید خاصه که اختصاص به شیعیان دارد | ::::::و اما فواید [[خاصه]] که اختصاص به [[شیعیان]] دارد | ||
::::::اما آن قسم نوعیش آن است که نوع شیعه مورد توجه آن حضرت است و از ایشان مخفیانه حمایت میکند و دفع شر أشرار و کید کفار و فجار مینماید، به طوری سری و غیر مستقیم که هیچکس متوجه نمیشود نقشههای ظالمان را برهم میزند، تدبیرات خائنان را درهم میشکند، چنانچه خود آن حضرت در توقیعی که برای شیخ مفید صادر فرمود، به این جهت اشاره فرموده: ما اگرچه جاگزین شدهایم در مکانی که دور از مساکن ظالمین باشیم برحسب آنچه خداوند برای ما و شیعیان ما صلاح در این دیده تا مادامی که دولت دنیا برای فاسقین باشد، لکن مع الوصف علم ما به احوال شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما از ما مخفی نیست... ما اهمال نمیکنیم در مراعات شما و نه فراموش میکنیم یاد شما را و اگرنه این بود بلاها و شدائد بر شما نازل میشد و | ::::::اما آن قسم نوعیش آن است که نوع [[شیعه]] مورد توجه آن حضرت است و از ایشان مخفیانه [[حمایت]] میکند و دفع شر أشرار و کید [[کفار]] و فجار مینماید، به طوری سری و غیر مستقیم که هیچکس متوجه نمیشود نقشههای [[ظالمان]] را برهم میزند، تدبیرات خائنان را درهم میشکند، چنانچه خود آن حضرت در توقیعی که برای [[شیخ مفید]] صادر فرمود، به این جهت اشاره فرموده: ما اگرچه جاگزین شدهایم در مکانی که دور از مساکن ظالمین باشیم برحسب آنچه [[خداوند]] برای ما و [[شیعیان]] ما [[صلاح]] در این دیده تا مادامی که [[دولت]] [[دنیا]] برای فاسقین باشد، لکن مع الوصف [[علم]] ما به احوال شما احاطه دارد و چیزی از [[اخبار]] شما از ما مخفی نیست... ما اهمال نمیکنیم در مراعات شما و نه فراموش میکنیم یاد شما را و اگرنه این بود بلاها و شدائد بر شما نازل میشد و [[دشمنان]]، شما را درهم میشکستند و نابود میکردند پس بپرهیزید [[خدای جل جلاله]] را و ما را [[یاری]] و کمک کنید بر دستگیری خودتان<ref>احتجاج، ج ۲، ۴۹۷؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۴۶۰، ح ۱۴۲۰.</ref>. (یعنی کاری نکنید که نزد [[خدا]] نتوانیم از شما دستگیری کنیم و شما را سزاوار آن ببینیم که به خود واگذاریم). | ||
::::::و اما فواید خصوصی که عائد بعضی از افراد بهخصوص میشود یا با سبب است؛ یعنی در اثر توسل و یا بدون سبب بلکه عنایت خاصی است که از خود آن حضرت میشود از جهت مصالحی که منظور میکند و آنها اموری است: | ::::::و اما فواید خصوصی که عائد بعضی از افراد بهخصوص میشود یا با سبب است؛ یعنی در اثر [[توسل]] و یا بدون سبب بلکه عنایت خاصی است که از خود آن حضرت میشود از جهت مصالحی که منظور میکند و آنها اموری است: | ||
::::::اول: دستگیری از درماندگان. | ::::::اول: دستگیری از درماندگان. | ||
::::::دوم: دادرسی بینوایان. | ::::::دوم: [[دادرسی]] بینوایان. | ||
::::::سوم: راهنمایی راه گم کردگان. | ::::::سوم: [[راهنمایی]] راه گم کردگان. | ||
::::::چهارم: نجات دادن غرقشدگان. | ::::::چهارم: [[نجات]] دادن غرقشدگان. | ||
::::::پنجم: شفا دادن مریضی به اذن خدا بر سبیل اعجاز. | ::::::پنجم: شفا دادن مریضی به [[اذن]] [[خدا]] بر [[سبیل]] [[اعجاز]]. | ||
::::::ششم: وسیلهسازی برای ادای قرض. | ::::::ششم: وسیلهسازی برای ادای قرض. | ||
::::::هفتم: رفع گرفتاریها و عسرتها | ::::::هفتم: رفع گرفتاریها و عسرتها | ||
::::::هشتم: نجات دادن از زندان. | ::::::هشتم: [[نجات]] دادن از زندان. | ||
::::::نهم: نجات دادن از دشمن و از مهالک و امثال ذلک. | ::::::نهم: [[نجات]] دادن از [[دشمن]] و از مهالک و امثال ذلک. | ||
::::::دهم: به شرف ملاقات او نائل شدن. | ::::::دهم: به [[شرف]] [[ملاقات]] او نائل شدن. | ||
::::::و آن امور را گاهی به وسیله اعوان خود انجام میدهد و گاهی به دست خود. آن هم نوعا و غالبا بهنحو نهانی و گاه هم بهنحو عیانی که خود را ظاهر سازد در حین انجام. این هم باز نوعا غالبا بهنحو ناشناس بهطوریکه بعد میفهمند آن حضرت بوده و بسیار کم اتفاق افتد که او را بشناسد و این امور را ممکن است گاهی برای دشمن خود یا ظالم و ستمگری نیز انجام دهد از جهت | ::::::و آن امور را گاهی به وسیله اعوان خود انجام میدهد و گاهی به دست خود. آن هم نوعا و غالبا بهنحو نهانی و گاه هم بهنحو عیانی که خود را ظاهر سازد در حین انجام. این هم باز نوعا غالبا بهنحو ناشناس بهطوریکه بعد میفهمند آن حضرت بوده و بسیار کم اتفاق افتد که او را بشناسد و این امور را ممکن است گاهی برای [[دشمن]] خود یا [[ظالم]] و [[ستمگری]] نیز انجام دهد از جهت [[مصلحت]]، مثل اینکه اسباب [[هدایت]] او شود یا سبب تخفیف [[ظلم]] او شود بر دوستانش. | ||
::::::اما ملاقات آن حضرت در اثر توسل بهنحو ناشناس بسیار است و با شناسایی بسیار کم و کم شنیده شده که آن حضرت خود را معرفی کند، اشخاصی که به خدمت آن حضرت رسیدهاند بسیارند به کتب مبسوطه مراجعه شود. | ::::::اما [[ملاقات]] آن حضرت در اثر [[توسل]] بهنحو ناشناس بسیار است و با شناسایی بسیار کم و کم شنیده شده که آن حضرت خود را معرفی کند، اشخاصی که به خدمت آن حضرت رسیدهاند بسیارند به کتب مبسوطه مراجعه شود. | ||
::::::و معلوم است که اشخاصی که به خدمت رسیدهاند منحصر به همانها که یادداشت کردهاند نیست، زیراکه هرکس به این فیض رسیده خود را معرفی نکرده و داعی بر اظهار نداشته یا اگر معرفی کرده و جمعی هم مطلع شدهاند به نویسندگان نرسیده که نام او و قصه او را درج کنند»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ::::::و معلوم است که اشخاصی که به خدمت رسیدهاند منحصر به همانها که یادداشت کردهاند نیست، زیراکه هرکس به این [[فیض]] رسیده خود را معرفی نکرده و [[داعی]] بر اظهار نداشته یا اگر معرفی کرده و جمعی هم مطلع شدهاند به نویسندگان نرسیده که نام او و قصه او را درج کنند»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
[[پرونده:173589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ابراهیم امینی]]]] | [[پرونده:173589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ابراهیم امینی]]]] | ||
::::::آیت الله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیت الله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::: | ::::::«[[مردم]] در [[زمان غیبت]]، آنهم به واسطه اعمال خودشان از فوائدی که شمردید محرومند لکن فوائد [[وجود امام]] منحصر به اینها نیست بلکه فوائد دیگری نیز وجود دارد که در [[زمان غیبت]] نیز مرتب است از جمله، دو فائده ذیل را میتوان شمرد: | ||
:::::*'''اول''': بر طبق سخنان گذشته و براهینی که در کتب دانشمندان اقامه شده است و احادیثی که در موضوع امامت وارد شده، وجود مقدس | :::::*'''اول''': بر طبق سخنان گذشته و براهینی که در کتب [[دانشمندان]] اقامه شده است و احادیثی که در موضوع [[امامت]] وارد شده، وجود [[مقدس]] [[امام]]، غایت نوع و فرد کامل [[انسانیت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. اگر [[امام]] روی [[زمین]] نباشد نوع [[انسان]] منقرض خواهد شد. اگر [[امام]] نباشد [[خدا]] به حد کامل شناخته و [[عبادت]] نمیشود. اگر [[امام]] نباشد رابطه بین عالم مادی و دستگاه [[آفرینش]] منقطع میگردد. [[قلب]] [[مقدس]] [[امام]] به منزله ترانسفورموتوریست که برق کارخانه را به هزاران لامپ میرساند. اشراقات و افاضات [[عوالم غیبی]]، اولا بر آینه [[پاک]] [[قلب]] [[امام]] و به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میگردد. [[امام]] [[قلب]] عالم وجود و [[رهبر]] و مربی نوع [[انسان]] است و معلوم است که حضور و [[غیبت]] او، در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم میشود گفت: [[امام]] [[ناپیدا]] را چه نفعی است؟! گمان میکنم شما این اشکال را از زبان کسانی میگوئید که به [[حقیقت]] معنای [[ولایت]] و [[امامت]] پی نبرده و [[امام]] را جز یک مسئلهگو و جاریکننده [[حدود]] نمیداند، در صورتی که [[مقام امامت]] و [[ولایت]] از این [[مقامات]] ظاهری بسیار شامختر است. | ||
::::::امام سجاد {{ع}} فرمود: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحباختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند. به واسطه ماست که آسمان بر زمین فرود نمیآید مگر وقتی که خدا بخواهد. به واسطه ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج میشود. اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فرومیبرد و آنگاه فرمود: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین از حجتی خالی نبوده است ولی آن | ::::::[[امام سجاد]] {{ع}} فرمود: ما پیشوای [[مسلمین]] و [[حجت]] بر اهل عالم و [[سادات]] [[مؤمنین]] و [[رهبر]] [[نیکان]] و صاحباختیار [[مسلمین]] هستیم. ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم چنانکه [[ستارگان]] [[امان]] اهل آسمانند. به واسطه ماست که [[آسمان]] بر [[زمین]] فرود نمیآید مگر وقتی که [[خدا]] بخواهد. به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]] نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج میشود. اگر ما روی [[زمین]] نبودیم اهلش را فرومیبرد و آنگاه فرمود: از روزی که [[خدا]] [[آدم]] را آفریده تا حال هیچگاه [[زمین]] از حجتی خالی نبوده است ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و مشهور و گاهی [[غائب]] و مستور بوده است، تا [[قیامت]] نیز از [[حجت]] خالی نخواهد شد و اگر [[امام]] نباشد [[خدا]] [[پرستش]] نمیشود. | ||
::::::سلیمان میگوید عرض کردم: مردم چگونه از وجود امام | ::::::[[سلیمان]] میگوید عرض کردم: [[مردم]] چگونه از وجود [[امام غائب]]، منتفع میشوند فرمود: همانطور که از [[خورشید پشت ابر]] انتفاع میبرند<ref>{{عربی|"عن جعفر الصادق عن ابیه عن جده علی بن الحسین {{ع}} قال: نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادات المؤمنین و قادة الغر المحجلین و موالی المسلمین و نحن امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء و بنا یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بنا ینزل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الارض و لو لا ما علی الارض منا لساخت باهلها. ثم قال: و لم تخل منذ خلق الله آدم من حجة الله فیها، اما ظاهر مشهور او غائب مستور، و لا تخلو الارض الی ان تقوم الساعة من حجة و لو لا ذلک لم یعبد الله. قال سلیمان: فقلت لجعفر الصادق {{ع}} کیف ینتفع الناس بالحجة الغائب المستور؟ قال: کما ینتفعون بالشمس اذا سترها سحاب"}}. ینابیع المودة، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
::::::در این حدیث و چندین حدیث دیگر، وجود مقدس صاحب الامر و انتفاع مردم از وی، تشبیه شده به خورشید پشت ابر و انتفاع مردم از آن. وجه تشبیه از این قرار است: در علوم طبیعی و فلکیات ثابت شده است که خورشید مرکز منظومه شمسی است، جاذبهاش حافظ زمین و آن را از سقوط نگه میدارد. زمین را بدور خود چرخانده شب و روز و فصول مختلف را ایجاد میکند. حرارتش سبب حیات و زندگی حیوانات و گیاهان و انسانست و نورش روشنیبخش زمین میباشد. | ::::::در این [[حدیث]] و چندین [[حدیث]] دیگر، وجود [[مقدس]] [[صاحب الامر]] و انتفاع [[مردم]] از وی، [[تشبیه]] شده به [[خورشید پشت ابر]] و انتفاع [[مردم]] از آن. وجه [[تشبیه]] از این قرار است: در [[علوم]] طبیعی و فلکیات ثابت شده است که [[خورشید]] مرکز منظومه شمسی است، جاذبهاش [[حافظ]] [[زمین]] و آن را از سقوط نگه میدارد. [[زمین]] را بدور خود چرخانده شب و روز و فصول مختلف را ایجاد میکند. حرارتش سبب حیات و زندگی حیوانات و گیاهان و انسانست و نورش روشنیبخش [[زمین]] میباشد. | ||
::::::در ترتب این آثار بین اینکه ظاهر باشد یا پشت ابر، تفاوتی وجود ندارد. یعنی جاذبه و نور و حرارتش در هردو حال موجود است، گرچه کموبیش دارد. هنگامی که خورشید در پس ابرهای تیره پنهان است یا شبانگاه، جهال گمان دارند که موجودات از نور و حرارت خورشید بیبهرهاند، در صورتی که سخت در اشتباهند، زیرا اگر دقیقهای نور و حرارتش به جانداران نرسد یخ زده هلاک میگردند و به برکت تأثیرات همان خورشید است که ابرهای تیره پراکنده میشوند و چهره حقیقی آن نمایان میگردد. | ::::::در ترتب این آثار بین اینکه ظاهر باشد یا پشت ابر، تفاوتی وجود ندارد. یعنی جاذبه و [[نور]] و حرارتش در هردو حال موجود است، گرچه کموبیش دارد. هنگامی که [[خورشید]] در پس ابرهای تیره [[پنهان]] است یا شبانگاه، جهال گمان دارند که موجودات از [[نور]] و حرارت [[خورشید]] بیبهرهاند، در صورتی که سخت در اشتباهند، زیرا اگر دقیقهای [[نور]] و حرارتش به جانداران نرسد یخ زده هلاک میگردند و به [[برکت]] تأثیرات همان [[خورشید]] است که ابرهای تیره پراکنده میشوند و چهره حقیقی آن نمایان میگردد. | ||
::::::وجود مقدس امام هم خورشید و قلب عالم انسانیت و مربی و هادی تکوینی اوست و در ترتب این آثار، بین حضور و غیبت آنجناب تفاوتی نیست. از دوستان عزیزم تقاضا میکنم بحث چند جلسه قبل را که درباره نبوت عامه و امامت بود<ref>بحث نبوت عامه و امامت: از صفحه ۷۰ تا صفحه ۸۳ همین کتاب.</ref>، در نظر داشته و یکبار دیگر با کمال دقت و تأمل آنرا مرور کنند، تا به حقیقت معنای ولایت پی ببرند و مهمترین فائده وجود امام را دریابند و بفهمند که نوع بشر هماکنون هرچه دارد به برکت وجود همان امام غائب است. | ::::::وجود [[مقدس]] [[امام]] هم [[خورشید]] و [[قلب]] عالم [[انسانیت]] و مربی و [[هادی]] تکوینی اوست و در ترتب این آثار، بین حضور و [[غیبت]] آنجناب تفاوتی نیست. از [[دوستان]] عزیزم تقاضا میکنم بحث چند جلسه قبل را که درباره [[نبوت عامه]] و [[امامت]] بود<ref>بحث نبوت عامه و امامت: از صفحه ۷۰ تا صفحه ۸۳ همین کتاب.</ref>، در نظر داشته و یکبار دیگر با کمال دقت و تأمل آنرا مرور کنند، تا به [[حقیقت]] معنای [[ولایت]] پی ببرند و مهمترین فائده [[وجود امام]] را دریابند و بفهمند که نوع [[بشر]] هماکنون هرچه دارد به [[برکت]] وجود همان [[امام غائب]] است. | ||
::::::اما راجع به فوائد دیگری که ذکر نمودید، گو اینکه عامه مردم در زمان | ::::::اما راجع به فوائد دیگری که ذکر نمودید، گو اینکه [[عامه]] [[مردم]] در [[زمان غیبت]]، از آنها محرومند لکن از جانب [[خداوند متعال]] و وجود [[مقدس]] [[امام]]، منع فیضی وجود ندارد بلکه [[تقصیر]] و کوتاهی از [[ناحیه]] خود افراد [[انسان]] است. اگر موانع [[ظهور]] را برطرف میساختند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] [[توحید]] و دادگستری را فراهم مینمودند و افکار عموم جهانیان را آماده و مساعد میکردند، [[امام زمان]] ظاهر میشد و [[جامعه]] [[انسانیت]] را از فوائد بیشماری بهرهمند میگردانید. | ||
::::::ممکن است بگویید: در صورتی که شرائط عمومی مساعد ظهور امام زمان نیست پس کوشش نمودن در این راه سخت و پرخطر چه سودی برای ما دارد!؟ اما باید بدانید که همت مسلمین نباید محدود به جلب منافع شخصی باشد، بلکه وظیفه هر فرد مسلمان است که در راه اصلاح امور اجتماعی جمیع مسلمین و حتی عموم جهانیان کوشش کند. جدیت در راه رفاه عمومی و مبارزه با بیدادگری از بزرگترین عبادات به شمار میرود. | ::::::ممکن است بگویید: در صورتی که شرائط عمومی مساعد [[ظهور امام زمان]] نیست پس کوشش نمودن در این راه سخت و پرخطر چه سودی برای ما دارد!؟ اما باید بدانید که [[همت]] [[مسلمین]] نباید محدود به جلب [[منافع]] شخصی باشد، بلکه [[وظیفه]] هر فرد [[مسلمان]] است که در راه [[اصلاح]] [[امور اجتماعی]] جمیع [[مسلمین]] و حتی عموم جهانیان کوشش کند. جدیت در راه [[رفاه]] عمومی و [[مبارزه]] با [[بیدادگری]] از بزرگترین [[عبادات]] به شمار میرود. | ||
::::::باز هم ممکن است بگویید: کوشش کردن یکنفر یا چند نفر معدود به جایی نمیرسد و اصولا من چه گناهی دارم که از فیض دیدار امام محروم شدهام؟! در جواب میگویم: ما اگر در راه رشد افکار عمومی و آشنا نمودن جهانیان با حقائق اسلام و نزدیک شدن به هدف مقدس امام زمان کوشش کنیم وظیفه خودمان را انجام دادهایم و در مقابل، به ثواب بزرگی نائل میشویم و جامعه انسانیت را گرچه یک قدم باشد، بسوی هدف نزدیک نمودهایم که ارزش اینکار بر دانشمندان پوشیده نیست. لذا در روایات زیاد وارد شده که انتظار فرج یکی از بزرگترین عبادات است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ ۱۵۰.</ref>. | ::::::باز هم ممکن است بگویید: کوشش کردن یکنفر یا چند نفر معدود به جایی نمیرسد و اصولا من چه گناهی دارم که از [[فیض]] [[دیدار]] [[امام]] محروم شدهام؟! در جواب میگویم: ما اگر در راه رشد افکار عمومی و آشنا نمودن جهانیان با حقائق [[اسلام]] و نزدیک شدن به [[هدف]] [[مقدس]] [[امام زمان]] کوشش کنیم [[وظیفه]] خودمان را انجام دادهایم و در مقابل، به [[ثواب]] بزرگی نائل میشویم و [[جامعه]] [[انسانیت]] را گرچه یک قدم باشد، بسوی [[هدف]] نزدیک نمودهایم که [[ارزش]] اینکار بر [[دانشمندان]] پوشیده نیست. لذا در [[روایات]] زیاد وارد شده که [[انتظار فرج]] یکی از بزرگترین [[عبادات]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ ۱۵۰.</ref>. | ||
:::::*'''دوم''': ایمان به مهدی غائب و انتظار فرج و ظهور امام زمان مایه امیدواری و آرامشبخش دلهای مسلمین است و این امیدواری یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت در هدف میباشد. هر گروهی که روح یأس و ناامیدی خانه دلشان را تاریک نموده باشد و چراغ امید و آرزو در آن نتابد، هرگز روی موفقیت را نخواهند دید. آری اوضاع آشفته و اسفبار جهان و سیل بنیانکن مادیت و کسادی بازار علوم و معارف و محرومیت روزافزون طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی شرق و غرب، روشنفکران و خیرخواهان بشر را مضطرب کرده است بهطوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید نمایند. | :::::*'''دوم''': [[ایمان]] به [[مهدی]] [[غائب]] و [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]] مایه [[امیدواری]] و آرامشبخش دلهای [[مسلمین]] است و این [[امیدواری]] یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] در [[هدف]] میباشد. هر گروهی که [[روح]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] خانه دلشان را تاریک نموده باشد و چراغ [[امید]] و [[آرزو]] در آن نتابد، هرگز روی موفقیت را نخواهند دید. آری اوضاع آشفته و اسفبار [[جهان]] و سیل بنیانکن مادیت و [[کسادی]] بازار [[علوم]] و [[معارف]] و محرومیت روزافزون طبقه ضعیف و توسعه [[فنون]] [[استعمار]] و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی شرق و غرب، روشنفکران و خیرخواهان [[بشر]] را مضطرب کرده است بهطوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت [[اصلاح]] [[بشر]] [[تردید]] نمایند. | ||
::::::تنها روزنه امیدی که برای | ::::::تنها روزنه امیدی که برای ###[[313]]### مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این [[جهان]] تاریک جستن میکند همان [[انتظار فرج]] و فرارسیدن عصر درخشان [[حکومت]] [[توحید]] و نفوذ [[قوانین الهی]] است. [[انتظار فرج]] است که قلبهای مأیوس و لرزان را [[آرامش]] بخشیده مرهم دلهای زخمدار طبقه محروم میگردد. نویدهای مسرتبخش [[حکومت]] [[توحید]] است که [[عقائد]] [[مؤمنین]] را نگهداری نموده در [[دین]] پایدارشان میکند. [[ایمان]] به [[غلبه]] [[حق]] است که خیرخواهان [[بشر]] را به فعالیت و کوشش وادار نموده است. [[استمداد]] از آن نیروی غیبی است که [[انسانیت]] را از سقوط در وادی هولناک [[یأس]] و [[ناامیدی]] [[نجات]] میدهد و در شاهراه روشن [[امید]] و [[آرزو]] وارد میکند. [[پیغمبر اسلام]] {{صل}} به وسیله طرح برنامه [[حکومت جهانی]] [[توحید]] و تعیین و معرفی [[رهبر]] [[اصلاحات]] جهانی، دیو [[یأس]] و [[ناامیدی]] را از [[جهان اسلام]] رانده است، درهای [[شکست]] و [[ناامیدی]] را مسدود ساخته است و [[انتظار]] میرود که [[جهان]] [[مسلمین]] به واسطه این برنامه گرانبهای اسلامی، ملل پراکنده [[جهان]] را متوجه خویش سازند و در [[تشکیل حکومت]] [[توحید]] متحدشان گردانند. | ||
::::::حضرت علی بن الحسین {{ع}} میفرماید: انتظار فرج و | ::::::حضرت [[علی بن الحسین]] {{ع}} میفرماید: [[انتظار فرج]] و [[گشایش]]، خودش یکی از بزرگترین اقسام [[فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>. | ||
::::::خلاصه: ایمان به مهدی | ::::::خلاصه: [[ایمان]] به [[مهدی موعود]]، آینده روشن و فرحبخشی را برای [[شیعیان]] مجسم نموده به [[امید]] آنروز دلخوشند. [[روح]] [[یأس]] و [[شکست]] را از آنان سلب نموده به کار و کوشش در راه [[هدف]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] و علاقه به [[معارف]] وادارشان کرده است. [[شیعیان]] در عصر تاریک مادیت و شهوتپرستی و [[ظلم و ستم]] و [[کفر]] و [[بیدینی]] و [[جنگ]] و [[استعمار]]، عصر روشن [[حکومت]] [[توحید]] و [[تکامل]] [[عقول]] [[انسانیت]] و فروریختن دستگاه [[بیدادگری]] و [[برقراری صلح]] حقیقی و رواج بازار [[علوم]] و [[معارف]] را، بالعیان مشاهده مینمایند، و اسباب و مقدماتش را فراهم میسازند. از این جهت است که در [[احادیث]] [[اهل بیت]]، [[انتظار فرج]] از [[بهترین]] [[عبادات]] و در ردیف [[شهادت]] در راه [[حق]] شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲ تا ۱۵۰.</ref>»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۵۵-۱۵۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین حکیم؛}} | {{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین حکیم؛}} | ||
[[پرونده:11518.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید منذر حکیم]]]] | [[پرونده:11518.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید منذر حکیم]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[سید منذر حکیم]]'''، در مقاله ''«[[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[آیتالله]] '''[[سید منذر حکیم]]'''، در مقاله ''«[[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در دوران [[غیبت کبرا]]، وجود [[امام]] برای جامعه بشری ضرورت دارد؛ هر چند به سبب عدم آمادگی | ::::::«در دوران [[غیبت کبرا]]، وجود [[امام]] برای [[جامعه بشری]] [[ضرورت]] دارد؛ هر چند به سبب عدم [[آمادگی]] [[مردم]]، بهرهمندی از وجود و [[فضائل]] و [[برکات]] [[امام]] به طو کامل تحقق نمییابد. پس فاعليت فاعل کاستی ندارد و تمام مشکل به قابلیت قابل باز میگردد. تعبیر بسیار متین خواجه [[نصیرالدین طوسی]] نیز به همین نکته اشاره دارد:{{عربی|"«وُجُودُهُ لُطفٌ وَ تَصَرّفُهُ لُطفٌ آخر وَ عَدَمُهُ مِنَّا» "}}. <ref> حسن بن يوسف مطهر حلی(علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۲</ref> وقتی وجود [[امام]]{{ع}} [[لطف]] است و [[روایات]]، وی را "[[آفتاب]] نهفته در پشت ابرها" خواندهاند، میتوان نحوه بهرهمندی از آن حضرت در عصر [[غیبت]] را این گونه خلاصه کرد: | ||
::::#تجسم عینی انسان کامل که تحقق بخش هدف آفرینش انسان است؛ | ::::#تجسم عینی [[انسان کامل]] که تحقق بخش [[هدف]] [[آفرینش انسان]] است؛ | ||
::::#به اتمام حجت خدا بر | ::::#به [[اتمام حجت]] [[خدا]] بر [[مردم]]؛ | ||
::::#پاسداری از آیین | ::::#پاسداری از [[آیین]] [[خدا]]؛ | ||
::::#به امید بخشی به ستم دیدگان و | ::::#به [[امید]] بخشی به [[ستم]] دیدگان و [[مستضعفان]]؛ | ||
::::#نفوذ روحانی و معنوی در سراسر گیتی ( [[ولایت تکوینی]])؛ | ::::#نفوذ [[روحانی]] و معنوی در سراسر [[گیتی]] ( [[ولایت تکوینی]])؛ | ||
::::#تربیت انسانهای صالح برای یاری خود؛ | ::::#[[تربیت]] [[انسانهای صالح]] برای [[یاری]] خود؛ | ||
::::#حل مشکلات ویژهای که جامعه مؤمنان را به خطر میاندازد.<ref> ناصر مکارم شیرازی، مهدی {{ع}} انقلابی بزرگ، ص ۲۴۹ - ۲۶۹ </ref> | ::::#حل مشکلات ویژهای که [[جامعه]] [[مؤمنان]] را به خطر میاندازد.<ref> ناصر مکارم شیرازی، مهدی {{ع}} انقلابی بزرگ، ص ۲۴۹ - ۲۶۹ </ref> | ||
:::::*البته ندانستن و چگونگی بهرهرسانی آن حضرت به | :::::*البته ندانستن و چگونگی بهرهرسانی آن حضرت به [[مردم]]، در [[فلسفه]] و دلیلهای [[غیبت]] و یا [[اعتقاد]] به [[غیبت]] آن بزرگوار اشکال پدید نمیآورد. [[علامه مجلسی]]، ضمن بحث درباره [[تشبیه]] [[امام غایب]]{{ع}} به [[آفتاب پشت ابر]]، فواید و نحوه بهره برداری از [[امام غایب]]{{ع}} را در هشت نکته بیان کرده است.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ - ۹۴</ref> بحثهای گذشته، فایدههای وجود [[امام غایب]]{{ع}} را [[آشکار]] میسازد؛ هر چند به تمام فایدهها و همه روشهای بهرهمند شدن احاطه نداریم. آنچه در این بحث اهمیت دارد، ردّ [[شبهه]] لغو بودن وجود [[امام غایب]]{{ع}} است که حتی با اثبات یک فایده نیز تحقق مییابد. به نظر میرسد، آماده بودن [[امام غایب]]{{ع}} برای [[قیام]] و [[اصلاح]] امور [[جامعه بشری]]، [[بهترین]] و بالاترین [[هدف]] و فایده آن بزرگوار است که در گفتار [[شهید]] بزرگوار آية [[الله]] [[سید محمد باقر صدر]] به [[بهترین]] روش بیان شده است.<ref> محمدباقر صدر، [[امام مهدی]]{{ع}} حماسه ای از نور، ص ۴۷ - ۵۲.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، ص:۱۸۰ - ۱۸۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
[[پرونده:152012.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد محمدی اشتهاردی]]]] | [[پرونده:152012.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد محمدی اشتهاردی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[امام]] [[قائم]] {{ع}} به خاطر عدم پذیرش | ::::::«[[امام]] [[قائم]] {{ع}} به خاطر عدم پذیرش [[جامعه]]، از نظرها [[پنهان]] است، او همچون [[امامان]] [[معصوم]] دیگر {{عم}} اگر [[آشکار]] بود، [[مردم]] همان کاری که با آن [[امامان]] کردند، با او میکردند، اما او [[غائب]] است تا [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش او را در طول زمان و با برنامهریزیهای درازمدت و [[تکامل]] معنوی و مادی پیدا کنند. [[غیبت]] او چنانچه در [[روایات]] آمده، همچون [[پنهان]] شدن [[خورشید]] پشت ابرها است، گرچه ابرها از تابش مستقیم [[خورشید]] ممانعت میکنند، ولی هرگز نمیتوانند تابش [[خورشید]] را به کلی محو سازند. [[غیبت]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} دهها فایده دارد که در اینجا به طور اختصار به چند فایده آن اشاره میکنیم: | ||
:::::#[[غیبت]] او به پیروانش امید میبخشد و آنها را دلگرم میکند که دارای چنین رهبری هستند، با توجه به اینکه | :::::#[[غیبت]] او به پیروانش [[امید]] میبخشد و آنها را دلگرم میکند که دارای چنین [[رهبری]] هستند، با توجه به اینکه [[امید]]، آن هم امیدی این چنین، سازنده است. | ||
:::::#[[غیبت]] آن حضرت پیروانش را قدم به قدم آماده میسازد تا آن حضرت را از عزلت بیرون آورند. | :::::#[[غیبت]] آن حضرت پیروانش را قدم به قدم آماده میسازد تا آن حضرت را از [[عزلت]] بیرون آورند. | ||
:::::#آن حضرت در عین اینکه غائب است گاه در مسائل مهم با فقها و بزرگان [[اسلام]] تماس میگیرد و آنها را راهنمایی میکند. (چنانکه شواهد آن بسیار است و بعضی از آنها در این کتاب آمده است). | :::::#آن حضرت در عین اینکه [[غائب]] است گاه در مسائل مهم با [[فقها]] و بزرگان [[اسلام]] تماس میگیرد و آنها را [[راهنمایی]] میکند. (چنانکه شواهد آن بسیار است و بعضی از آنها در این کتاب آمده است). | ||
:::::#گفتگو درباره قیام [[مهدی]]{{ع}} و تشکیل کنگرهها و کنفرانسها و تنظیم نوشتهها و مقالات در طول زمان با فرصت کافی موجب پرورش نفوس و آمادگی در اندیشه انقلاب جهانی بودن و هدفداری و ... میشود و در نتیجه آمادگیهای فرهنگی، صنعتی، اقتصادی و بالاخره نظامی در همه جا پیدا میشود و به این ترتیب زمینهسازی ظهور آن حضرت مهیا میگردد. | :::::#[[گفتگو]] درباره [[قیام]] [[مهدی]]{{ع}} و تشکیل کنگرهها و کنفرانسها و تنظیم نوشتهها و مقالات در طول زمان با فرصت کافی موجب پرورش [[نفوس]] و [[آمادگی]] در [[اندیشه]] [[انقلاب جهانی]] بودن و هدفداری و ... میشود و در نتیجه آمادگیهای فرهنگی، صنعتی، اقتصادی و بالاخره نظامی در همه جا پیدا میشود و به این ترتیب [[زمینهسازی]] [[ظهور]] آن حضرت مهیا میگردد. | ||
:::::#شناخت موانع یک انقلاب جهانی در تمام ابعاد و براندازی آن موانع، نیاز به طول زمان و کمک فکری بسیار در سطح جهان دارد، این نیز یکی از [[فواید غیبت]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} میباشد. | :::::#[[شناخت]] موانع یک [[انقلاب جهانی]] در تمام ابعاد و براندازی آن موانع، نیاز به طول زمان و کمک فکری بسیار در سطح [[جهان]] دارد، این نیز یکی از [[فواید غیبت]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} میباشد. | ||
:::::#از طرفی طول [[غیبت]] و دوری از مردم از رهبر مصلح و | :::::#از طرفی طول [[غیبت]] و دوری از [[مردم]] از [[رهبر]] [[مصلح]] و [[عادل]]، موجب [[فساد]] در تمام زمینهها شده، و همین [[فساد]] موجب خستگی و ناراحتی و نارضایتی [[مردم]] میشود و در [[دل]] این [[فساد]]، جرقههای [[انقلاب]] بروز میکند و [[مردم]]، تشنه [[مصلح]] واقعی و [[عدالت]] میشوند، چراکه تا همه [[رنج]] [[ظلم]] و [[فساد]] را نبرند، آماده [[درک]] [[لذت]] [[عدالت]] و [[اصلاح]] نخواهند شد، چنانکه در [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}} بسیار آمده که:{{عربی|" يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا"}}<ref>آن حضرت {{ع}} زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۴۱-۴۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛}} | {{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛}} | ||
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوینسب]]]] | [[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوینسب]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[امام]] [[واسطه فیض الهی]] است و او است که رابط میان عالم مادّی و ربوبی است؛ اگر [[امام]] در روی کره خاکی نبود نوع انسان منقرض میگشت و اگر او نباشد خداوند به حدّ کامل شناخته نمیشود، و در نتیجه عبادت نمیشود و رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش قطع میشود. | ::::::«[[امام]] [[واسطه فیض الهی]] است و او است که رابط میان عالم مادّی و ربوبی است؛ اگر [[امام]] در روی کره خاکی نبود نوع [[انسان]] منقرض میگشت و اگر او نباشد [[خداوند]] به حدّ کامل شناخته نمیشود، و در نتیجه [[عبادت]] نمیشود و رابطه بین عالم مادی و دستگاه [[آفرینش]] قطع میشود. | ||
::::::قلب مقدّس [[امام]] است که به منزله ترانسفورماتوری است که جریان برق کارخانه را به میلیونها لامپ میرساند، [[امام]] قلب عالم وجود و رهبر و مربّی نوع انسانها است. | ::::::[[قلب]] مقدّس [[امام]] است که به منزله ترانسفورماتوری است که جریان برق کارخانه را به میلیونها لامپ میرساند، [[امام]] [[قلب]] عالم وجود و [[رهبر]] و مربّی نوع [[انسانها]] است. | ||
::::::در همین راستا روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} است که حضرت میفرمایند: از روزی که خداوند متعال [[حضرت آدم|آدم]] را خلق کرد تا کنون هیچگاه زمین از حجت خدا خالی نبوده است ولی آن حج گاهی ظاهر و مشهود بوده و گاهی غایب و پنهان و زمین تا قیامت از حجت خداوند خالی نخواهد ماند، از حضرتش سؤال شد چگونه مردم از [[امام مهدی|امام غایب]] نفع میبرند؟ فرمود: همانگونه که از خورشید پس ابر منتفع میگردند<ref>ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. | ::::::در همین راستا روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} است که حضرت میفرمایند: از روزی که [[خداوند متعال]] [[حضرت آدم|آدم]] را خلق کرد تا کنون هیچگاه [[زمین]] از [[حجت خدا]] خالی نبوده است ولی آن [[حج]] گاهی ظاهر و مشهود بوده و گاهی [[غایب]] و [[پنهان]] و [[زمین]] تا [[قیامت]] از [[حجت خداوند]] خالی نخواهد ماند، از حضرتش سؤال شد چگونه [[مردم]] از [[امام مهدی|امام غایب]] نفع میبرند؟ فرمود: همانگونه که از [[خورشید]] پس ابر منتفع میگردند<ref>ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
::::::در احادیث متعددی که پیرامون فلسفه و فایده [[امام مهدی|امام]] در دوران [[غیبت]] به ما رسیده است فواید گوناگونی را برای ما عنوان فرمودهاند که ما در اینجا به برخی از آنها میپردازیم. | ::::::در [[احادیث]] متعددی که پیرامون [[فلسفه]] و فایده [[امام مهدی|امام]] در دوران [[غیبت]] به ما رسیده است فواید گوناگونی را برای ما عنوان فرمودهاند که ما در اینجا به برخی از آنها میپردازیم. | ||
::::::۱. '''[[امام غایب]] [[واسطه فیض]] و [[امان اهل زمین]] است''': از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} سؤال شد وجود [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} در عصر [[غیبت]] چه فایدهای دارد؟ حضرت فرمودند: به خداوندی که مرا به پیامبری مبعوث فرموده است، مردم از وجود آن [[امام مهدی|امام غایب]] منفعت میبرند و از نور ولایتش در طول غیبتش بهره میگیرند، چنانچه از آفتاب پشت ابر استفاده میکنند<ref>قندوزى حنفى، ینابیع المودّة، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>. و خود وجود نازنین حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} فرمودهاند همانگونه که از خورشید پشت ابر مردم بهرهمند میشوند از من در زمان غیبتم بهرهمند میشوند و همانا من سبب آرامش و امنیت مردم روی کره زمین هستم چنانچه ستارگان امان اهل آسمان باشند<ref>صدوق، کمال الدین، ص ۴۸۵.</ref>. | ::::::۱. '''[[امام غایب]] [[واسطه فیض]] و [[امان اهل زمین]] است''': از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} سؤال شد وجود [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} در عصر [[غیبت]] چه فایدهای دارد؟ حضرت فرمودند: به خداوندی که مرا به [[پیامبری]] [[مبعوث]] فرموده است، [[مردم]] از وجود آن [[امام مهدی|امام غایب]] منفعت میبرند و از [[نور]] ولایتش در طول غیبتش بهره میگیرند، چنانچه از [[آفتاب پشت ابر]] استفاده میکنند<ref>قندوزى حنفى، ینابیع المودّة، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>. و خود وجود نازنین حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} فرمودهاند همانگونه که از [[خورشید پشت ابر]] [[مردم]] بهرهمند میشوند از من در زمان غیبتم بهرهمند میشوند و همانا من سبب [[آرامش]] و [[امنیت]] [[مردم]] روی کره [[زمین]] هستم چنانچه [[ستارگان]] [[امان]] اهل [[آسمان]] باشند<ref>صدوق، کمال الدین، ص ۴۸۵.</ref>. | ||
::::::۲. '''اثر [[امیدبخشی به انسانها]]''': [[ایمان]] و اعتقاد به [[امام مهدی|امام غایب]] سبب امیدواری مسلمانان به آینده پرمهر و درخشان خویش در عصر ظهور محبوب و امامشان میگردد. [[جامعه شیعی]] طبق اعتقاد خویش به وجود [[امام مهدی|امام]] شاهد و زنده همواره انتظار بازگشت آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست را میکشد [[شیعه]] هر چند آن محبوب را در میان خود نمیبیند امّا خود را تنها و جدای از او هم نمیداند و ما اینگونه اعتقاد داریم که [[امام مهدی|امام غایب]] {{ع}} همواره مراقب حال و وضع [[شیعه|شیعیان]] خویش میباشد و همین مسأله باعث میشود که ما پیروانش به امید لطف و عنایت حضرتش برای رسیدن به یک وضع مطلوب تلاش کنیم و در انتظار آن منتظر بسر بریم، چنانچه خود حضرت فرمودهاند: "ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم، پس تقوای الهی پیشه کنید و ما را یاری کنید تا از فتنهای که به شما روی میآورد شما را نجات دهیم"<ref>احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref>. | ::::::۲. '''اثر [[امیدبخشی به انسانها]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[امام مهدی|امام غایب]] سبب [[امیدواری]] [[مسلمانان]] به آینده پرمهر و درخشان خویش در [[عصر ظهور]] [[محبوب]] و امامشان میگردد. [[جامعه شیعی]] طبق [[اعتقاد]] خویش به وجود [[امام مهدی|امام]] [[شاهد]] و زنده همواره [[انتظار]] بازگشت آن سفرکرده که صد قافله [[دل]] همره اوست را میکشد [[شیعه]] هر چند آن [[محبوب]] را در میان خود نمیبیند امّا خود را تنها و جدای از او هم نمیداند و ما اینگونه [[اعتقاد]] داریم که [[امام مهدی|امام غایب]] {{ع}} همواره مراقب حال و وضع [[شیعه|شیعیان]] خویش میباشد و همین مسأله باعث میشود که ما پیروانش به [[امید]] [[لطف]] و عنایت حضرتش برای رسیدن به یک وضع مطلوب [[تلاش]] کنیم و در [[انتظار]] آن [[منتظر]] بسر بریم، چنانچه خود حضرت فرمودهاند: "ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم، پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و ما را [[یاری]] کنید تا از فتنهای که به شما روی میآورد شما را [[نجات]] دهیم"<ref>احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref>. | ||
::::::۳. '''[[حافظ دین خدا]]''': [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این رابطه میفرمایند به برکت آن [[امام مهدی|امام]] گروهی از مردم برای دفاع از دین و درهم کوبیدن فتنهها آماده میشوند چنانچه شمشیر و تیر به دست آهنگر تیز میگردد، چشم آنها به واسطه [[قرآن]] روشن است، تفسیر و معانی [[قرآن]] در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام حکمت و علوم الهی سیراب میشوند<ref>صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۰۵-۲۰۸.</ref>. | ::::::۳. '''[[حافظ دین خدا]]''': [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این رابطه میفرمایند به [[برکت]] آن [[امام مهدی|امام]] گروهی از [[مردم]] برای [[دفاع]] از [[دین]] و درهم کوبیدن فتنهها آماده میشوند چنانچه [[شمشیر]] و تیر به دست آهنگر تیز میگردد، چشم آنها به واسطه [[قرآن]] روشن است، [[تفسیر]] و معانی [[قرآن]] در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام [[حکمت]] و [[علوم]] الهی سیراب میشوند<ref>صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۰۵-۲۰۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«آثار مترتب بر اصل وجود [[امام]]: | ::::::«آثار مترتب بر اصل وجود [[امام]]: | ||
::::::'''۱. واسطه فیض''': یکی از آثار وجودی [[امام]] (چه [[امام]] ظاهر و چه [[امام]] غایب) این است که به برکت وجود او عالم هستی برقرار بوده و به حیات خویش ادامه میدهد، و چنانچه زمانی بیاید که امام نباشد، نظام دگرگون شده و پایان حیاتت بشری و عالم ماده فرا میرسد. ابی حمزه میگوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: {{عربی|«أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰؛ آیا زمین بدون [[امام]] باقی میماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون [[امام]] شود فرو برد (اهل خود را در خود کشد و هلاک کند.</ref>. نظام | ::::::'''۱. [[واسطه فیض]]''': یکی از [[آثار وجودی]] [[امام]] (چه [[امام]] ظاهر و چه [[امام]] [[غایب]]) این است که به [[برکت]] وجود او [[عالم هستی]] برقرار بوده و به حیات خویش ادامه میدهد، و چنانچه [[زمانی بیاید]] که [[امام]] نباشد، [[نظام]] دگرگون شده و پایان حیاتت بشری و عالم ماده فرا میرسد. ابی حمزه میگوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: {{عربی|«أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰؛ آیا زمین بدون [[امام]] باقی میماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون [[امام]] شود فرو برد (اهل خود را در خود کشد و هلاک کند.</ref>. [[نظام]] [[جهان]]، براساس [[هدف]] و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این [[نظام]] و [[هدف]] آن پا برجا است، [[نظام]] نیز به وجود خود ادامه میدهد. [[هدف]] از [[خلقت]] عالم، امکان حیات [[انسان]] است و [[هدف]] از [[خلقت]] [[آدمی]]، [[عبادت]] و [[عبودیت]] است. [[عبادت]] و [[عبودیت]] کامل که همراه با [[معرفت]] کامل است، فقط از طریق [[امام]] و [[حجّت]] [[خدا]] تحقق مییابد. پس تا زمانی که [[امام]] هست، [[هدف]] از [[خلقت]] نیز باقی است و لذا در سایه وجود او [[نظام هستی]] پا برجا است. | ||
::::::'''۲. دفع بلا''': یکی دیگر از آثار وجودی [[امام]] در زمین بنابر | ::::::'''۲. دفع بلا''': یکی دیگر از [[آثار وجودی]] [[امام]] در [[زمین]] بنابر [[روایات]]، دفع بلا است. مرحوم [[محمد باقر مجلسی|مجلسی]] علاوه بر روایاتی که در مباحث مختلف بحار بیان کرده است، بابی را به صورت مستقل گشوده به نام {{عربی|«أنهم أمان لأهل الأرض من العذاب»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸، ب ۸.</ref> و [[روایات]] متعددی را از [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]]، امالی [[شیخ طوسی|طوسی]]، عیون [[اخبار]] [[الرضا]] و [[کمال الدین و تمام النعمه]] [[شیخ صدوق]] [[نقل]] میکند، به عنوان نمونه از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{عربی|«جَعَلَ اَلنُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي أَمَاناً لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ»}}<ref>همان.</ref>؛ قرار داد [[خداوند]] [[ستارگان]] را [[امان]] برای اهل [[آسمان]] و قرار داد [[اهل بیت]] مرا [[امان]] برای اهل [[زمین]] در این [[روایت]]، [[ائمه]]{{عم}} [[امان]] برای همه [[مردم]] قرار داده شدهاند. | ||
::::::در روایتی دیگر، [[اهل بیت]]{{عم}} | ::::::در روایتی دیگر، [[اهل بیت]]{{عم}} ###[[313]]### برای [[امت پیامبر]] هستند: {{عربی|«النجوم أمان لأهل السماء ، وأهل بيتي أمان لأمتي»}}<ref>همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمان هستند و اهل بیتم امان برای امتم».</ref> و در روایتی [[امام مهدی]] {{ع}} خود را [[امان]] [[مردم]] معرفی کردند: {{عربی|«و إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ»}}<ref>... کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، صص ۴۸۵، ح ۴؛ «و به درستی که من امان برای اهل زمین هستم همانطور که نجوم امان برای اهل آسمان هستند.</ref>. | ||
::::::از [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} روایت شده که: {{عربی|«النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ ذَهَبَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»}}<ref>همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای امتم. پس هنگامی که ستارگان بروند، اهل آسمان میروند و هنگامی اهل بیت من بروند اهل زمین میروند.»</ref>. در روایت دیگری است که [[محمد بن ابراهیم]] به [[امام صادق]] {{ع}} نامهای نوشت و گفت: {{عربی|«أَخْبِرْنَا مَا فَضْلُكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ»}}؛ از فضل شما [[اهل بیت]] به ما چیزی خبر دهید. [[امام صادق]] {{ع}} در جواب نوشتند: {{عربی|«إِنَّ اَلْكَوَاكِبَ جُعِلَتْ فِي اَلسَّمَاءِ أَمَاناً لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتْ نُجُومُ اَلسَّمَاءِ جَاءَ أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جُعِلَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَاناً لِأُمَّتِي فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي جَاءَ أُمَّتِي مَا كَانُوا يُوعَدُونَ .»}}<ref>همان؛ به درستی که ستارگان در آسمان امان برای اهل آسما قرار داده شدهاند. پس زمانی که ستارگان آسمان بروند میآید اهل آسمان را آنچه وعده داده شدهاند و نیز پیامبر فرمود اهل بیتم امان برای امتم قرار داده شدهاند. پس هنگامی که اهل بیتم بروند میآید امتم را آنچه وعده داده شدهاند.</ref>. | ::::::از [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} [[روایت]] شده که: {{عربی|«النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ ذَهَبَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»}}<ref>همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای امتم. پس هنگامی که ستارگان بروند، اهل آسمان میروند و هنگامی اهل بیت من بروند اهل زمین میروند.»</ref>. در [[روایت]] دیگری است که [[محمد بن ابراهیم]] به [[امام صادق]] {{ع}} نامهای نوشت و گفت: {{عربی|«أَخْبِرْنَا مَا فَضْلُكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ»}}؛ از [[فضل]] شما [[اهل بیت]] به ما چیزی خبر دهید. [[امام صادق]] {{ع}} در جواب نوشتند: {{عربی|«إِنَّ اَلْكَوَاكِبَ جُعِلَتْ فِي اَلسَّمَاءِ أَمَاناً لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتْ نُجُومُ اَلسَّمَاءِ جَاءَ أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جُعِلَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَاناً لِأُمَّتِي فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي جَاءَ أُمَّتِي مَا كَانُوا يُوعَدُونَ .»}}<ref>همان؛ به درستی که ستارگان در آسمان امان برای اهل آسما قرار داده شدهاند. پس زمانی که ستارگان آسمان بروند میآید اهل آسمان را آنچه وعده داده شدهاند و نیز پیامبر فرمود اهل بیتم امان برای امتم قرار داده شدهاند. پس هنگامی که اهل بیتم بروند میآید امتم را آنچه وعده داده شدهاند.</ref>. | ||
::::::در این روایت سخن از وعید الهی است که [[اهل بیت]] {{عم}} مانع از تحقق آن هستند و به عبارت دیگر اگر [[اهل بیت]] {{عم}} نباشند آن وعده محقق میشود و امت را گرفتار میکند. این وعده چیست؟ در مجموعه روایات [[اهل بیت]] {{عم}} پاسخ به این سؤال به روشنی داده شده است. [[ابونصر طریف]]<ref>وی از ملازمان خانه[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} بود.</ref> میگوید: بر [[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} داخل شدم. پس حضرت فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرض کردم: آری! پس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما سید و آقای من پسر سید و آقای من هستید. پس فرمود: {{عربی|«أَنَا خاتَمُ الأوصیاءِ و بی یَدفَعُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ و شیعَتی»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>. | ::::::در این [[روایت]] سخن از [[وعید]] الهی است که [[اهل بیت]] {{عم}} مانع از تحقق آن هستند و به عبارت دیگر اگر [[اهل بیت]] {{عم}} نباشند آن وعده محقق میشود و [[امت]] را گرفتار میکند. این وعده چیست؟ در مجموعه [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} پاسخ به این سؤال به روشنی داده شده است. [[ابونصر طریف]]<ref>وی از ملازمان خانه[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} بود.</ref> میگوید: بر [[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} داخل شدم. پس حضرت فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرض کردم: آری! پس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما [[سید]] و آقای من پسر [[سید]] و آقای من هستید. پس فرمود: {{عربی|«أَنَا خاتَمُ الأوصیاءِ و بی یَدفَعُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ و شیعَتی»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>. | ||
::::::با توجه به مطالب فوق میتوان چنین برداشت کرد که یکی از آثار وجودی [[امام]] حجت خدا این است که خداوند تعالی به خاطر آن وجود مقدس بلا و عذاب را برمیدارد و مردم را به خاطر اعمال بدشان، عذاب دنیوی نمیکند. به علاوه از مجموع روایات استفاده میشود که دفع بلا از مردم و امان بودن [[اهل بیت]] {{عم}} سه مرحله دارد: | ::::::با توجه به مطالب فوق میتوان چنین برداشت کرد که یکی از [[آثار وجودی]] [[امام]] [[حجت خدا]] این است که [[خداوند تعالی]] به خاطر آن وجود [[مقدس]] بلا و [[عذاب]] را برمیدارد و [[مردم]] را به خاطر اعمال بدشان، [[عذاب]] دنیوی نمیکند. به علاوه از مجموع [[روایات]] استفاده میشود که دفع بلا از [[مردم]] و [[امان]] بودن [[اهل بیت]] {{عم}} سه مرحله دارد: | ||
:::::#امان برای همه مردم | :::::#[[امان]] برای همه [[مردم]] [[زمین]]، ایشان [[امان]] برای همه هستند و [[خداوند]] عذابی نمیفرستد که آنها را به صورت کامل نابود کند، همانند [[عذاب]] [[قوم نوح]] و سایر [[اقوام]]. | ||
:::::#امان برای امت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، این امان مرحله دوم است که خداوند به برکت این ذوات مقدسه بر امت [[اسلام]] نظر ویژهای دارد و امان بودن [[اهل بیت]]{{عم}} برای آنان آثار بیشتری دارد و عذاب بیشتری را از آنان برمیدارد. | :::::#[[امان]] برای [[امت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، این [[امان]] مرحله دوم است که [[خداوند]] به [[برکت]] این ذوات مقدسه بر [[امت]] [[اسلام]] نظر ویژهای دارد و [[امان]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} برای آنان آثار بیشتری دارد و [[عذاب]] بیشتری را از آنان برمیدارد. | ||
:::::#امان برای نزدیکان و | :::::#[[امان]] برای نزدیکان و [[شیعیان]]، که وجود [[مقدس]] [[امام]] برای پیروانش آثاری فراوانی دارد از جمله بلا و گرفتاری را به صورت خاص از آنان برمیدارد. در روایتی از قول [[جابر]] [[نقل]] شده است که از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: {{عربی|« لِأَيِّ شَيْءٍ يُحْتَاجُ إِلَى اَلنَّبِيِّ وَ اَلْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ اَلْعَالَمِ عَلَى صَلاَحِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْفَعُ اَلْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ اَلْأَرْضِ إِذَا كَانَ فِيهَا نَبِيٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}} وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اَلنُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ اَلنُّجُومُ أَتَى أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا يَكْرَهُونَ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي أَتَى أَهْلَ اَلْأَرْضِ مَا يَكْرَهُونَ يَعْنِي بِأَهْلِ بَيْتِهِ اَلْأَئِمَّةَ اَلَّذِينَ قَرَنَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ: يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ وَ هُمُ اَلْمَعْصُومُونَ اَلْمُطَهَّرُونَ اَلَّذِينَ لاَ يُذْنِبُونَ وَ لاَ يَعْصُونَ وَ هُمُ اَلْمُؤَيَّدُونَ اَلْمُوَفَّقُونَ اَلْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ يَرْزُقُ اَللَّهُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ يَعْمَرُ بِلاَدَهُ وَ بِهِمْ يُنْزِلُ اَلْقَطْرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ وَ بِهِمْ تُخْرَجُ بَرَكَاتُ اَلْأَرْضِ وَ بِهِمْ يُمْهِلُ أَهْلَ اَلْمَعَاصِي وَ لاَ يُعَجِّلُ عَلَيْهِمْ بِالْعُقُوبَةِ وَ اَلْعَذَابِ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹، ح ۱۴؛ برای چه چیزی احتیاج به پیامبر و [[امام]] است؟ فرمود: برای آنکه عالم بر صلاح خد باقی بماند، زیرا خداوند دفع میکند عذاب را از اهل زمین هنگامی که پیامبر یا امامی در آن باشد. خدا میفرماید: "خدا ایشان را عذاب نمیکند و حال آنکه تو در میان آنان هستی" و پیامبر فرمود: "ستارهها امان اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای اهل زمین، پس زمانی که ستارگان بروند میآید اهل زمین را از آنچه کراهت داشتند. و زمانی که اهل بیت من بروند میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارد" اراده کرده و به اهل بیتش همان ائمهای که قرین کرده خدا اطاعت آنها را به اطاعت خود پس فرمود: "ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان را ..." بهواسطه آنها اهل عصیان را مهلت میدهد و عقوبت و عذاب بر آنان قرار نمیدهد.</ref>. | ||
::::::'''۳. امید بخشی''': آدمی به امید زنده است. این امید است که او را به حرکت و فعالیت وا میدارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آیندهای روشن، روحیه کار و سازندگی و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه میدارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت یأس و ناامیدی شد و چراغ امید در خانه دلش به خاموشی گرایید و نهال امید و آرزو در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی نجات را نمیبیند، و او را باید مردهای متحرک دانست که فقط و فقط مرگ و نابودی در انتظار او است. | ::::::'''۳. [[امید]] بخشی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا میدارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آیندهای روشن، روحیه کار و [[سازندگی]] و [[تلاش]] را در او زنده و بالنده نگاه میدارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشی گرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمیبیند، و او را باید مردهای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است. | ||
::::::اگر نگاهی به تاریخ گذشته بشر و کارنامه بشر امروزی بیفکنیم غیر از زمانهای بسیار کوتاه که مصلحان دینی چراغ کم نوری را در صفحات تاریک زندگی بشر روشن نمودهاند، دیگر سفیدی و روشنایی دیده نمیشود، مخصوصاً در اوضاع حاکم بر جامعه کنونی بشری که همه جا را پلیدی فرا گرفته و سیاهی و تاریکی و | ::::::اگر نگاهی به [[تاریخ]] گذشته [[بشر]] و کارنامه [[بشر]] امروزی بیفکنیم غیر از زمانهای بسیار کوتاه که [[مصلحان]] دینی چراغ کم نوری را در صفحات تاریک زندگی [[بشر]] روشن نمودهاند، دیگر سفیدی و [[روشنایی]] دیده نمیشود، مخصوصاً در اوضاع [[حاکم]] بر [[جامعه]] کنونی بشری که همه جا را [[پلیدی]] فرا گرفته و سیاهی و [[تاریکی]] و [[ظلمت]]، [[جهان]] را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی [[آدمی]] در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن میرود. توحش و بربریست [[انسانها]]، قانون جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی قانون حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. بهراستی آیا در چنین دنیایی میتوان زندگی کرد؟ آیا برای [[ستم]] دیدگان و به ضعف کشیده شدگان، راه نجاتی میتوان یافت؟ آیا کشتی شکسته و به گل نشسته دنیای [[بشریت]] دوباره میتواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل [[نجات]] برساند؟ | ||
::::::طبق مبانی دینی و متون | ::::::طبق مبانی دینی و متون [[مقدس]]، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، [[امید]] به آیندهای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سالهای سال است که [[منجی]] و [[مصلح]] کل به [[انتظار]] فراهم شدن [[شرایط ظهور]] و [[اذن]] الهی است. وجود [[امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] [[بشریت]] است که قلبهای خسته و مأیوس را حرکت میدهد، [[مؤمنین]] را در حفظ [[دین]] پایدار نگه میدارد و آنان را به [[تلاش]] برای فراهم آوردن [[شرایط ظهور]] وا میدارد. وجود [[امام]] حاضر ولی [[منتظر]] است که به [[انتظار]] معنی و مفهوم میبخشد و [[منتظران]] را به [[شوق]] ظهورش [[همت]] و نیرو و فعالیت میبخشد و بدین گونه است که {{عربی|«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.</ref>. [[تفسیر]] صحیح خود را پیدا میکند و [[انتظار]] در جهت صحیح قرار میگیرد و آن همه [[ثواب]] برای [[انسان]] [[منتظر]] رقم میخورد. وجود [[امام]] به [[مردم]] دلگرمی داده و گامهای آنان را در این جاده سنگلاخ [[آخرالزمان]] استوار میسازد، امامی که هست و همه چیز را میبیند و خود، [[خون]] [[دل]] میخورد و [[منتظر]] است تا شرایط ظهورش مهیا شود و [[جهان]] [[آمادگی]] [[خروج]] او را از پس پرده [[غیبت]] داشته باشد. | ||
::::::'''۴. خودسازی''': یکی دیگر از آثار وجود [[امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده غیبت بر روح و روان منتظران حضرتش میگذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی منتظر را تضمین کرده و راه رسیدن به هدف را برای او هموار نموده و نیل به غایت وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه میتواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت روحیه خودسازی و تهذیب نفس و طهارت روان از آلودگی و رذایل اخلاقی و دوری از کردار ناپسند و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و عقل. | ::::::'''۴. [[خودسازی]]''': یکی دیگر از آثار وجود [[امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده [[غیبت]] بر [[روح]] و روان [[منتظران]] حضرتش میگذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی [[منتظر]] را تضمین کرده و راه رسیدن به [[هدف]] را برای او هموار نموده و نیل به غایت وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه میتواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت روحیه [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] روان از آلودگی و رذایل [[اخلاقی]] و دوری از کردار ناپسند و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و [[عقل]]. | ||
::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو حقیقت دینی لازم است: | ::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] دینی لازم است: | ||
:::::#عرضه اعمال: یکی از معارف بلند [[شیعه]] که مبتنی بر قرآن کریم و روایات است، اعتقاد به عرضه اعمال انسانها بر پیشوای دینی، و آگاهی او از اعمال آنها میباشد. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، جلد ۱، کتاب | :::::#[[عرضه اعمال]]: یکی از [[معارف]] بلند [[شیعه]] که مبتنی بر [[قرآن کریم]] و [[روایات]] است، [[اعتقاد]] به [[عرضه اعمال]] [[انسانها]] بر پیشوای دینی، و [[آگاهی]] او از اعمال آنها میباشد. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، جلد ۱، [[کتاب الحجة]]، بابی را گشوده با عنوان «عرض الأعمال إلي النبي و الأئمه» و در آنجا به روایاتی اشاره میکند که در آنها به [[عرضه اعمال]] با مضامین مختلف مطرح شده است. در پارهای از آنها [[عرضه اعمال]] به [[پیامبر خاتم|نبی گرامی اسلام]] {{صل}} مطرح شده و در برخی به وجود [[مقدس]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز اشاره شده و در برخی دیگر، [[ائمه]] ذکر شدهاند. [[یعقوب بن شعیب]] میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} در رابطه با این [[کلام]] [[خداوند]] {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه / ۱۰۵.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود: {{عربی|«هُم الأئمة»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۲.</ref>. طبق این [[حدیث]]، اعمال، خدمت [[خداوند]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] بزرگوار {{عم}} عرضه میشود و آنان اعمال [[انسانها]] را میبینند. در [[روایت]] دیگر [[عبدالله بن ابان]] [[نقل]] میکند که به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم: برای من و اهل بیتم به درگاه [[خدا]] [[دعا]] کنید. حضرت فرمود: {{عربی|«أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»}}<ref>همان، ج ۴؛ مگر دعا نمیکنم؟ به خدا کردار شما هر روز و شب به من عرضه میشود.</ref>. بر همین اساس است که از ما خواستهاند مواظب کردار خود باشیم. سماعه میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: {{عربی|«ما لكم تسوؤن رسول الله{{صل}}؟ فقال [[رجل]] كيف نسوؤة؟ فقال: أما تعلمون أن أعمالكم تعرض عليه فإذا رأي فيها معصية ساءه ذلك فلاتسوؤا [[رسول الله]] و سروه»}}<ref>همان، ح ۳.</ref> شما را چه شده که [[پیامبر]] را ناراحت میکنید؟ مردی گفت: چطور او را ناراحت کرده و به او بدی میکنیم؟ حضرت فرمود: آیا نمیدانید اعمال شما بر او عرضه میشود و چون گناهی در آن ببیند، آن عمل ناراحتش میکند، پس به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} بدی نکنید و او را ناراحت نکنید و او را شاد کنید. | ||
:::::#شاهد اعمال: یکی دیگر از معارف بلند [[شیعه]]، اعتقاد به شاهد بودن [[ائمه]] بر اعمال انسانها است. بدین معنی که طبق آیات و | :::::#[[شاهد]] اعمال: یکی دیگر از [[معارف]] بلند [[شیعه]]، [[اعتقاد]] به [[شاهد]] بودن [[ائمه]] بر اعمال [[انسانها]] است. بدین معنی که طبق [[آیات]] و [[روایات]]، وجود [[مقدس]] [[امامان]]، [[شاهد]] اعمال [[انسانها]] هستند و آنها را میبیند. روشن است که [[شهادت]] و عرضه دو بحث جداگانه است، لذا مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی علاوه بر گشودن بابی پیرامون [[عرضه اعمال]]، باب خاص و ویژهای گشوده است به نام {{عربی|«في أن الائمة شهداء الله عزوجل على خلقه»}}<ref>همان، ص ۱۹۰.</ref> و در این باب به روایاتی اشاره دارد که [[شاهد]] بودن [[ائمه]] را بیان نموده است. | ||
::::::قبل از بیان روایات و نتیجهگیری باید توجه داشت که: | ::::::قبل از بیان [[روایات]] و نتیجهگیری باید توجه داشت که: | ||
::::::'''اولاً''': شهادت حجت خد در هر زمان و شاهد بودن او بر اعمال مردم مطلبی است که قرآن نیز به آن اشاره دارد که به بعضی آیات در ضمن روایات اشاره میکنیم. | ::::::'''اولاً''': [[شهادت]] [[حجت]] خد در هر زمان و [[شاهد]] بودن او بر اعمال [[مردم]] مطلبی است که [[قرآن]] نیز به آن اشاره دارد که به بعضی [[آیات]] در ضمن [[روایات]] اشاره میکنیم. | ||
::::::'''ثانیاً''': برای شاهد بودن و شهادت دادن لازم است که شخص، در واقعه خودش حضور داشته باشد و لذا در دادگاه، شاهد را کسی میدانند که خودش صحنه ماجرا را نظارهگر بوده است. | ::::::'''ثانیاً''': برای [[شاهد]] بودن و [[شهادت]] دادن لازم است که شخص، در واقعه خودش حضور داشته باشد و لذا در دادگاه، [[شاهد]] را کسی میدانند که خودش صحنه ماجرا را نظارهگر بوده است. | ||
::::::[[سماعه]] میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} پیرامون آیه شریفه {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref>نساء / ۴۱؛ پس چگونه است زمانی که بیاوریم از هر امتی گواهی (برای آن امت) و تو را به گواهی براینان احضار کنیم.</ref>. فرمود: {{عربی|««نَزَلَتْ فِي أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) خَاصَّةً، فِي كُلِّ قَرْنٍ مِنْهُمْ إِمَامٌ مِنَّا شَاهِدٌ عَلَيْهِمْ، وَ مُحَمَّدٌ ( صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي كُلِّ قَرْنٍ شَاهِدٌ عَلَيْنَا»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۰، ح ۱؛ درباره امت [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} به خصوص نازل شده، در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که گواه است بر ایشان و [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} گواه برما است.</ref>. | ::::::[[سماعه]] میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} پیرامون [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref>نساء / ۴۱؛ پس چگونه است زمانی که بیاوریم از هر امتی گواهی (برای آن امت) و تو را به گواهی براینان احضار کنیم.</ref>. فرمود: {{عربی|««نَزَلَتْ فِي أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) خَاصَّةً، فِي كُلِّ قَرْنٍ مِنْهُمْ إِمَامٌ مِنَّا شَاهِدٌ عَلَيْهِمْ، وَ مُحَمَّدٌ ( صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي كُلِّ قَرْنٍ شَاهِدٌ عَلَيْنَا»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۰، ح ۱؛ درباره امت [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} به خصوص نازل شده، در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که گواه است بر ایشان و [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} گواه برما است.</ref>. | ||
::::::از این روایت چنین برداشت میشود که وجود مقدس پیامبر در همه اعصار شاهد است و همچنین [[امام]] هر زمان نیز شاهد بر اعمال مردمان است. برید العجلی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پیرامون آیه {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>بقره / ۱۴۳.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود:{{عربی|«نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِ»}}؛ ما امت وسط هستیم و ما گواهان خدا بر خلقش و حجتهای او در در زمینش هستیم<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.</ref>. | ::::::از این [[روایت]] چنین برداشت میشود که وجود [[مقدس]] [[پیامبر]] در همه اعصار [[شاهد]] است و همچنین [[امام]] هر زمان نیز [[شاهد]] بر اعمال مردمان است. برید العجلی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پیرامون [[آیه]] {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>بقره / ۱۴۳.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود:{{عربی|«نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِ»}}؛ ما [[امت]] وسط هستیم و ما [[گواهان]] [[خدا]] بر خلقش و حجتهای او در در زمینش هستیم<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.</ref>. | ||
::::::با توجه به دو عقیده بلند "عرضه اعمال بر [[امام]]" و "شاهد بودن [[امام]] نسبت به انسان" میتوان تا حدی به تأثیر عمیق وجود [[امام]] حتی در زمان غیبت پی برد. آری، انسانی که پیامبر و [[امام]] را ناظر و شاهد بر اعمال خود ببیند و بداند که هر لحظه در محضر حجت [[حق]] است و او بر اعمال و کردارش بینا است، قطعاً سعی میکند مواظبت بیشتری بر اعمال و رفتارش داشته باشد. کسی که خود را پیرو مکتب تشیع میداند، وقتی دریابد که آقا و مولای او همه کارهایش را میبیند و پرونده اعمالش نیزز هر روز و هر هفته خدمت امامش عرضه میشود، حتماً سعی دارد به گونهای رفتار نکند که صاحب العصر و الزمان رنجیده خاطر شود. چنین فردی در تلاش خواهد بود که با تهذیب نفس و طهارت روح و ترک صفات و اعمال ناپسند از یک سو و تحصیل صفات خوب و کردار نیک از سوی دیگر، گلهای خنده را بر برلبان حجت خدا بنشاند و آن بزرگوار را از خود راضی و خشوند کند»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۹.</ref>. | ::::::با توجه به دو [[عقیده]] بلند "[[عرضه اعمال]] بر [[امام]]" و "[[شاهد]] بودن [[امام]] نسبت به [[انسان]]" میتوان تا حدی به تأثیر عمیق وجود [[امام]] حتی در [[زمان غیبت]] پی برد. آری، انسانی که [[پیامبر]] و [[امام]] را ناظر و [[شاهد]] بر اعمال خود ببیند و بداند که هر لحظه در محضر [[حجت]] [[حق]] است و او بر اعمال و کردارش بینا است، قطعاً سعی میکند مواظبت بیشتری بر اعمال و رفتارش داشته باشد. کسی که خود را پیرو [[مکتب]] [[تشیع]] میداند، وقتی دریابد که آقا و مولای او همه کارهایش را میبیند و پرونده اعمالش نیزز هر روز و هر هفته خدمت امامش عرضه میشود، حتماً سعی دارد به گونهای [[رفتار]] نکند که [[صاحب العصر]] و الزمان رنجیده خاطر شود. چنین فردی در [[تلاش]] خواهد بود که با [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] [[روح]] و ترک صفات و اعمال ناپسند از یک سو و تحصیل صفات خوب و کردار نیک از سوی دیگر، گلهای خنده را بر برلبان [[حجت خدا]] بنشاند و آن بزرگوار را از خود [[راضی]] و خشوند کند»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | [[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«این پرسش بارها در زمان [[معصومین]]{{عم}} پیش از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح شده و ایشان نیز طبق درک و فهم مخاطبان پاسخ دادهاند، از جمله آنها پاسخ معروفی است که آن حضرات انتفاع از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در این دوران به بهره بردن از خورشید پشت ابر تشبیه کردهاند<ref>ر. ک: به پرسشی که در این زمینه پاسخ داده شد.</ref>. | ::::::«این پرسش بارها در زمان [[معصومین]]{{عم}} پیش از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح شده و ایشان نیز طبق [[درک]] و [[فهم]] مخاطبان پاسخ دادهاند، از جمله آنها پاسخ معروفی است که آن حضرات انتفاع از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را در این دوران به بهره بردن از [[خورشید پشت ابر]] [[تشبیه]] کردهاند<ref>ر. ک: به پرسشی که در این زمینه پاسخ داده شد.</ref>. | ||
:::::*با مراجعه به کتابهای مربوط به وجود دو تفسیر بر [[امامت]] پی میبریم: | :::::*با مراجعه به کتابهای مربوط به وجود دو [[تفسیر]] بر [[امامت]] پی میبریم: | ||
::::#'''تعریف کلامی:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] ریاستی است بر عموم، توسط یکی از اشخاص در امور دین و دنیا. | ::::#'''تعریف کلامی:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] ریاستی است بر عموم، توسط یکی از اشخاص در امور [[دین]] و [[دنیا]]. | ||
::::#'''تعریف فلسفی- عرفانی:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] منصبی است الهی همانند [[نبوت]]، و بین این دو "[[امامت]] و [[نبوت]]" هیچ فرقی جز [[وحی]] نیست. | ::::#'''تعریف فلسفی- عرفانی:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] منصبی است الهی همانند [[نبوت]]، و بین این دو "[[امامت]] و [[نبوت]]" هیچ فرقی جز [[وحی]] نیست. | ||
:::::*[[امامت]] استمرار تمام وظائف [[نبوت]] جز تحمل [[وحی]] الهی است، و نیز نوعی تصرّف است در باطن و نفوس افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب. مطابق این تعریف، ریاست در امور دین و | :::::*[[امامت]] استمرار تمام [[وظائف]] [[نبوت]] جز [[تحمل]] [[وحی]] الهی است، و نیز نوعی تصرّف است در [[باطن]] و [[نفوس]] افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب. مطابق این تعریف، [[ریاست]] در امور [[دین]] و [[دنیا]]، شأنی از [[شؤون]] [[امامت]] به این معناست. و این همان معنایی است که [[شیعه]] دوازده امامی به آن ملتزم است، لذا [[امامت]] را به این جهت جزء [[اصول دین]] به حساب آورده و آن را از [[نبوت]] بالاتر میداند. | ||
:::::*[[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید:"[[امامت]] حقیقتی ورای مقام اطاعت یا ریاست دین و دنیا یا وصایت و خلافت و جانشینی در روی زمین به معنای [[حکومت]] بین مردم است"<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. عمق معنای [[امامت]] نزد ایشان به این است که [[امامت]]، هدایتی باطنی بوده که همان ولایت بر | :::::*[[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید:"[[امامت]] حقیقتی ورای [[مقام]] [[اطاعت]] یا [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]] یا [[وصایت]] و [[خلافت]] و [[جانشینی]] در روی [[زمین]] به معنای [[حکومت]] بین [[مردم]] است"<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. عمق معنای [[امامت]] نزد ایشان به این است که [[امامت]]، هدایتی [[باطنی]] بوده که همان [[ولایت]] بر ###[[313]]### و کردار آنان است و این [[هدایت باطنی]] جز رساندن به مطلوب نیست. [[متکلمین]] بر [[ضرورت]] معنایی که برای [[امامت]] ذکر کردهاند به ادلهای از قبیل: [[قاعده لطف]]، [[لزوم]] [[حفظ شریعت]] و [[تبیین دین]] [[خداوند]] [[استدلال]] کردهاند، که عمدتا با حضور [[امام]] در بین [[مردم]] تأمین میشود. | ||
:::::*اگر اشکال شود که این لطف چگونه با غیبت حضرت سازگاری دارد؟ | :::::*اگر اشکال شود که این [[لطف]] چگونه با [[غیبت]] حضرت سازگاری دارد؟ | ||
:::::*در پاسخ باید بگوییم: | :::::*در پاسخ باید بگوییم: | ||
::::#[[امام زمان]]{{ع}} حافظ کلی شریعت است و از اتفاق بر باطل جلوگیری میکند. | ::::#[[امام زمان]]{{ع}} [[حافظ]] کلی [[شریعت]] است و از اتفاق بر [[باطل]] جلوگیری میکند. | ||
::::# الطاف خداوند درجههای گوناگونی دارد که هنگام تزاحم، آنچه که لطف بیشتری دارد مقدّم میگردد و لذا اگرچه با حضور [[امام]]، مردم به الطافی افزونتر خواهند رسید و از حضور او بهرهمند خواهند شد، ولی لطف غیبت او مهمّتر است، همانگونه که در بحث فلسفه غیبت بدان اشاره شده است. | ::::# [[الطاف]] [[خداوند]] درجههای گوناگونی دارد که هنگام تزاحم، آنچه که [[لطف]] بیشتری دارد مقدّم میگردد و لذا اگرچه با حضور [[امام]]، [[مردم]] به الطافی افزونتر خواهند رسید و از حضور او بهرهمند خواهند شد، ولی [[لطف]] [[غیبت]] او مهمّتر است، همانگونه که در بحث [[فلسفه غیبت]] بدان اشاره شده است. | ||
:::::*درباره تفسیر دوم برای [[امامت]] که همان تفسیر عرفا است، جای هیچ گونه اشکالی درباره غیبت [[امام]] نیست؛ زیرا بنابرآن تعریف، [[امامت]] حقیقتی است که [[امام]] به جهت قابلیتهایی که پیدا کرده، میتواند در نفوس انسانها تصرف کرده و آنها را به سرمنزل مقصود برساند. | :::::*درباره [[تفسیر]] دوم برای [[امامت]] که همان [[تفسیر]] عرفا است، جای هیچ گونه اشکالی درباره [[غیبت]] [[امام]] نیست؛ زیرا بنابرآن تعریف، [[امامت]] حقیقتی است که [[امام]] به جهت قابلیتهایی که پیدا کرده، میتواند در [[نفوس]] [[انسانها]] [[تصرف]] کرده و آنها را به سرمنزل مقصود برساند. | ||
:::::*این معنا برای [[امامت]]، با غیبت او نیز سازگاری دارد، و [[امام]] در عصر غیبت نیز این تصرفات را میتواند انجام دهد که در طول دوران غیبت چنین هدایتهایی را فراوان داشته باشیم<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. | :::::*این معنا برای [[امامت]]، با [[غیبت]] او نیز سازگاری دارد، و [[امام]] در [[عصر غیبت]] نیز این تصرفات را میتواند انجام دهد که در طول [[دوران غیبت]] چنین هدایتهایی را فراوان داشته باشیم<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. | ||
:::::*بنابراین به هر دلیلی که [[امام]] غائب شده باشد، بخشی از فلسفه وجودی او در هاله پنهان زیستی قرار میگیرد و مردم از او محروم میشوند و آن بخش مباشرت او در هدایت ظاهری و تشکیل حکومت و اجرای عدالت است، ولی هدایت معنوی و با واسطه او به وسیله نمایندگان او برای بیان احکام و اجرای حکومت و عدالت به حال خود باقی است؛ همانگونه که در زمان ظهورش گاهی هدایت یا ولایت و فرماندهی بخشی را به نخبگان خود وامیگذارد و مردم از آنان بهرهمند میشوند، در زمان غیبت نیز این نمایندگی ادامه دارد و کار نمایندگان، کار [[امام معصوم]] است، چه اینکه آنها از سوی او نصب شدهاند. | :::::*بنابراین به هر دلیلی که [[امام]] [[غائب]] شده باشد، بخشی از [[فلسفه]] وجودی او در هاله [[پنهان زیستی]] قرار میگیرد و [[مردم]] از او محروم میشوند و آن بخش مباشرت او در [[هدایت ظاهری]] و [[تشکیل حکومت]] و [[اجرای عدالت]] است، ولی [[هدایت]] معنوی و با واسطه او به وسیله نمایندگان او برای بیان [[احکام]] و اجرای [[حکومت]] و [[عدالت]] به حال خود باقی است؛ همانگونه که در زمان ظهورش گاهی [[هدایت]] یا [[ولایت]] و [[فرماندهی]] بخشی را به [[نخبگان]] خود وامیگذارد و [[مردم]] از آنان بهرهمند میشوند، در [[زمان غیبت]] نیز این نمایندگی ادامه دارد و کار نمایندگان، کار [[امام معصوم]] است، چه اینکه آنها از سوی او [[نصب]] شدهاند. | ||
:::::*تفاوت بین زمان ظهور و غیبت فقط از جهت محرومیت مردم از درک حضور و مباشرت هدایت ظاهری و تصدی امور است که این به جهتی از جهات- چه بدانیم و چه ندانیم- واقع شده است و مسأله غیبت از مسائل روشن و یقینی معارف اسلامی است که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} از آن خبر داده است. | :::::*تفاوت بین [[زمان ظهور]] و [[غیبت]] فقط از جهت محرومیت [[مردم]] از [[درک]] حضور و مباشرت [[هدایت ظاهری]] و [[تصدی]] امور است که این به جهتی از جهات- چه بدانیم و چه ندانیم- واقع شده است و مسأله [[غیبت]] از مسائل روشن و یقینی [[معارف اسلامی]] است که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} از آن خبر داده است. | ||
:::::*افزون بر هدایت معنوی [[امام]]، اصل وجود او هم حکمت و لطف است که در نظام حکیمانه الهی وجود او ضرورت دارد. | :::::*افزون بر [[هدایت]] معنوی [[امام]]، اصل وجود او هم [[حکمت]] و [[لطف]] است که در [[نظام]] حکیمانه الهی وجود او [[ضرورت]] دارد. | ||
:::::*با توجه به آنچه ذکر شد میتوان بهرههای مردم از [[امام]] غائب را این گونه به اختصار مورد اشاره قرار داد: | :::::*با توجه به آنچه ذکر شد میتوان بهرههای [[مردم]] از [[امام]] [[غائب]] را این گونه به اختصار مورد اشاره قرار داد: | ||
::::#رسیدن فیض الهی به انسانها به خاطر وجود او است؛ زیرا آفرینش انسانها بدون آفرینش [[پیامبر]] و [[امام]] معنا و مفهومی ندارد. از دیدگاه پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} و براساس آموزههای ناب اسلامی، [[امام]] واسطه فیض پروردگار به تمام موجودات جهان هستی میباشد. مرحوم [[علامه مجلسی]] در این باره معتقد است بیشتر مطالبی که فلاسفه درباره عقول اثبات کردهاند، در احادیث | ::::#رسیدن [[فیض]] الهی به [[انسانها]] به خاطر وجود او است؛ زیرا [[آفرینش]] [[انسانها]] بدون [[آفرینش]] [[پیامبر]] و [[امام]] معنا و مفهومی ندارد. از دیدگاه [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} و براساس آموزههای [[ناب]] اسلامی، [[امام]] [[واسطه فیض]] [[پروردگار]] به تمام موجودات [[جهان هستی]] میباشد. مرحوم [[علامه مجلسی]] در این باره [[معتقد]] است بیشتر مطالبی که [[فلاسفه]] درباره [[عقول]] اثبات کردهاند، در [[احادیث]] [[متواتر]]، به گونهای دیگر برای [[ارواح]] [[معصومین]]{{عم}} اثبات شده است. برای مثال، [[ارواح]] [[معصومان]]{{عم}} پیش از <ref>ر. ک: علی اصغر رضوانی، موعودشناسی، ص ۴۰۳، به نقل از: پیشین، ج ۱۴، ص ۳۰۴.</ref>. دیگر آفریدههای [[خداوند]] آفریده شدهاند و علت غایی [[آفرینش]] و واسطه در [[افاضه]] [[علوم]] و [[معارف]] و به طور کلی [[واسطه فیض]] در [[کمالات وجودی]] و معرفتی هستند<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>. در بخشی از [[زیارت]] ارزشمند [[زیارت جامعه کبیره]] چنین میخوانیم: "... ای [[امامان]] بزرگ [[خداوند]] به سبب شما آغاز کرد و به سبب شما پایان میدهد و به سبب شما [[باران]] را فرو میفرستد و به شما [[آسمان]] را نگه داشته است از اینکه بر [[زمین]] فروریزد، جز به [[اراده]] او، [[غم]] و [[اندوه]] و گرفتاری به واسطه شما رفع میگردد ..."<ref>{{عربی|" بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَ "}}؛ شیخ صدوق، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۹۹، باب زیارة جامعة لسائر المشاهد علیهم السّلام.</ref> | ||
::::#هدایتهای معنوی و باطنی [[امام]] به برخی از افراد شایسته همواره در طول تاریخ تجربه شده است. اساسیترین هدف [[امام]] [[هدایت]] انسانها است. این هدایت در زمان حضور ظاهری [[امام]] به صورت آشکارا صورت میگیرد. لکن غیبت [[امام]] هرگز این وظیفه مهم را ساقط نخواهد کرد. او با تأثیر بر قلبهای انسانهای لایق آنچه را لازم است در جوامع انسانی القا میکند. | ::::#هدایتهای معنوی و [[باطنی]] [[امام]] به برخی از افراد [[شایسته]] همواره در طول [[تاریخ]] تجربه شده است. اساسیترین [[هدف]] [[امام]] [[هدایت]] [[انسانها]] است. این [[هدایت]] در زمان حضور ظاهری [[امام]] به صورت آشکارا صورت میگیرد. لکن [[غیبت]] [[امام]] هرگز این [[وظیفه]] مهم را ساقط نخواهد کرد. او با تأثیر بر قلبهای انسانهای لایق آنچه را لازم است در [[جوامع]] انسانی القا میکند. | ||
::::#نگهداشت دین از تحریفها و بدعتها: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "در هر نسلی از امت من عادلی از اهل بیتم وجود دارد که دین را از تحریف غالیان و ادعاهای دروغ اهل باطل و تأویل جاهلان پاس میدارد"<ref>{{عربی|" فِي كُلِ خَلَفٍ مِنْ أُمَّتِي عَدْلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَنْفِي عَنْ هَذَا الدِّينِ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجُهَّالِ "}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۲۱، ح ۷.</ref> | ::::#نگهداشت [[دین]] از تحریفها و [[بدعتها]]: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "در هر نسلی از [[امت]] من عادلی از اهل بیتم وجود دارد که [[دین]] را از [[تحریف]] [[غالیان]] و ادعاهای [[دروغ]] [[اهل باطل]] و [[تأویل]] جاهلان پاس میدارد"<ref>{{عربی|" فِي كُلِ خَلَفٍ مِنْ أُمَّتِي عَدْلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَنْفِي عَنْ هَذَا الدِّينِ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجُهَّالِ "}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۲۱، ح ۷.</ref> | ||
::::#یاری دادن به کسانی که در حالت خاصّ به او متوسل میشوند. | ::::#[[یاری]] دادن به کسانی که در حالت خاصّ به او متوسل میشوند. | ||
::::#دعای آن حضرت در حق | ::::#دعای آن حضرت در [[حق]] [[مؤمنان]]، که این هم در موارد فراوانی رخ داده است. | ||
::::#برطرف ساختن برخی از بدیها و بلاها از یاران خاصّ خود بهویژه در موارد خاصّ و بحرانی. | ::::#برطرف ساختن برخی از بدیها و بلاها از [[یاران خاصّ]] خود بهویژه در موارد خاصّ و [[بحرانی]]. | ||
::::#تصویب امور سال در شبهای قدر که طبق برخی روایات با امضای آن حضرت صورت میگیرد. | ::::#تصویب امور سال در شبهای [[قدر]] که طبق برخی [[روایات]] با امضای آن حضرت صورت میگیرد. | ||
::::#ایجاد امیدواری در پیروان [[اهل بیت]]{{عم}}؛ | ::::#ایجاد [[امیدواری]] در [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}}؛ | ||
:::::*باور به زنده بودن پیشوا و [[امام]] مایه امیدواری پیروان آن [[امام]] است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۷۶ - ۸۰.</ref>. | :::::*باور به زنده بودن [[پیشوا]] و [[امام]] مایه [[امیدواری]] [[پیروان]] آن [[امام]] است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۷۶ - ۸۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛}} | {{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛}} | ||
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]] | [[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«باید دانست که مفهوم غایب بودن [[امام مهدی]] {{ع}} این نیست که وجودی نامرئی دارد و به یک وجود پنداری شبیهتر از یک وجود عینی باشد. بلکه او نیز از یک زندگی طبیعی عینی خارجی برخوردار است و تنها استثنایی که در زندگی او وجود دارد، عمر طولانی اوست. وگرنه آن وجود نازنین در جامعه انسانی به طور ناشناس زندگی میکند، چنانکه خواهد آمد. | ::::::«باید دانست که مفهوم [[غایب]] بودن [[امام مهدی]] {{ع}} این نیست که وجودی نامرئی دارد و به یک وجود پنداری شبیهتر از یک وجود عینی باشد. بلکه او نیز از یک زندگی طبیعی عینی خارجی برخوردار است و تنها استثنایی که در زندگی او وجود دارد، [[عمر طولانی]] اوست. وگرنه آن وجود نازنین در [[جامعه انسانی]] به طور ناشناس زندگی میکند، چنانکه خواهد آمد. | ||
::::::بعد از بیان این مسئله که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} یک پندار نیست بلکه یک حقیقت عینی است، میگوییم: اگرچه حضور شخصی امام {{ع}} در بین مردم سبب میشود که مسلمانان از برکات بیشتر و در سطح بسیار وسیعتری بهرهمند شوند، و لکن اینچنین نیست که اگر شخص امام {{ع}} غایب بود، هیچگونه فایده و ثمرهای برای امّت اسلام و مردم نداشته باشد. بلکه مردم را تحت نفوذ شخصیتی خود میگیرد. در احادیث متعدّدی که پیرامون فلسفه و [[فایده وجود امام]] {{ع}} در دوران غیبت به ما رسیده است، فواید گوناگونی را عنوان فرمودهاند که بهطور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم: | ::::::بعد از بیان این مسئله که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} یک پندار نیست بلکه یک [[حقیقت]] عینی است، میگوییم: اگرچه حضور شخصی [[امام]] {{ع}} در بین [[مردم]] سبب میشود که [[مسلمانان]] از [[برکات]] بیشتر و در سطح بسیار وسیعتری بهرهمند شوند، و لکن اینچنین نیست که اگر شخص [[امام]] {{ع}} [[غایب]] بود، هیچگونه فایده و ثمرهای برای امّت [[اسلام]] و [[مردم]] نداشته باشد. بلکه [[مردم]] را تحت نفوذ شخصیتی خود میگیرد. در [[احادیث]] متعدّدی که پیرامون [[فلسفه]] و [[فایده وجود امام]] {{ع}} در [[دوران غیبت]] به ما رسیده است، فواید گوناگونی را عنوان فرمودهاند که بهطور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم: | ||
:::::#[[امام غایب]] {{ع}}، [[واسطه فیض]] و [[امان اهل زمین]]: گفته شد که [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} امان اهل زمیناند و اگر زمین از این حجّتهای الهی خالی بماند دنیا و اهلش نابود خواهند شد. لذا وجود امام {{ع}} موجب برکات بسیاری میباشد، حال به ظاهر حاضر باشد یا | :::::#[[امام غایب]] {{ع}}، [[واسطه فیض]] و [[امان اهل زمین]]: گفته شد که [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[امان]] اهل زمیناند و اگر [[زمین]] از این حجّتهای الهی خالی بماند [[دنیا]] و اهلش نابود خواهند شد. لذا [[وجود امام]] {{ع}} موجب [[برکات]] بسیاری میباشد، حال به ظاهر حاضر باشد یا [[غایب]]، فرقی در این زمینه نمیکند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} رمز و [[راز]] این مسئله را با بیانی نغز و پرمعنی بیان کرده و در پاسخ این پرسش که [[وجود مهدی]] {{ع}} در [[عصر غیبت]] چه فایدهای دارد، میفرماید: آری، به خداوندی که مرا به [[پیغمبری]] [[مبعوث]] گردانیده است؛ آنها از وجود او منتفع میشوند و از [[نور]] ولایتش در طول [[غیبت]] بهره میگیرند، چنانکه از [[آفتاب پشت ابر]] استفاده میبرند<ref>- ای، {{عربی|و الّذی بعثنی بالنّبوّة، انّهم لینتفعون به و یستضیئون بنور ولایته فی غیبته، کانتفاع النّاس بالشّمس و ان جلّلها السّحاب}}.( ینابیع المودّة، قندوزی، ج ۳، ص ۱۷۰)</ref> و [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} نیز در این رابطه فرموده است: همانطور که از [[خورشید]] در وقتی که توسّط ابرها [[پنهان]] شده بهرهگیری میشود، از من نیز در زمان غیبتم به همانصورت بهره میبرند. و همانا من سبب [[آرامش]] و [[امنیت]] [[مردم]] روی [[زمین]] هستم، چنانکه [[ستارگان]] [[امان]] اهل آسمانند<ref> کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۵.</ref>. راجع به علّت [[تشبیه]] [[امام غایب]] به [[خورشید]] [[پنهان]] در ابر، به پرسش بعدی مراجعه فرمایید. | ||
:::::#اثر [[امیدبخشی به مسلمین]]: ایمان و اعتقاد به امام غایب {{ع}} سبب امیدواری مسلمانان نسبت به آینده پرمهر و صفای خویش در عصر ظهور امامشان میگردد. جامعه | :::::#اثر [[امیدبخشی به مسلمین]]: [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[امام غایب]] {{ع}} سبب [[امیدواری]] [[مسلمانان]] نسبت به آینده پرمهر و صفای خویش در [[عصر ظهور]] امامشان میگردد. [[جامعه]] [[شیعی]]، طبق [[اعتقاد]] خویش به [[وجود امام]] [[شاهد]] و زنده، همواره [[انتظار]] بازگشت آن سفر کرده را که صد قافله [[دل]] همره اوست میکشد. هرچند او را در میان خود نمیبیند، امّا خود را تنها و جدای از او نمیداند. اگر این [[رهبر]] اصلا وجود خارجی نداشته باشد و علاقمندان [[مکتب]] [[انسان]] [[سازش]] در [[انتظار]] تولّد و پرورش او در آینده باشند وضع بسیار فرق میکند. باری، [[امام غایب]] {{ع}} همواره مراقب حال و وضع [[شیعیان]] خویش میباشد، و همین مسئله باعث میگردد که پیروانش به [[امید]] [[لطف]] و عنایت حضرتش، برای رسیدن به یک وضع مطلوب جهانی [[تلاش]] کرده و در [[انتظار]] آن [[منتظر]] بسر برند. چنانکه خود فرموده است: ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما، کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم. پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و ما را [[یاری]] کنید تا از فتنهای که به شما رو میآورد، شما را [[نجات]] بخشیم<ref> احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref> | ||
:::::#[[پاسداری از آیین اسلام]] و [[پاسداری از دین خدا|دین خدا]]: از جمله آثار و فواید امام غایب {{ع}} این است که عاشقان و سربازان آن حضرت خود را به امید عصر ظهور برای دفاع از دین آماده مینمایند. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این رابطه میفرماید: به برکت آن امام گروهی از مردم برای دفاع از دین و درهم کوبیدن فتنهها آماده میشوند، چنانکه شمشیر و تیر به دست آهنگر تیز میگردد. چشم آنها به واسطه قرآن روشن است، تفسیر و معانی قرآن در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام حکمت و علوم الهی سیراب میشوند<ref> نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>. فواید دیگری نیز برای وجود نازنین آن امام در پس پرده غیبت بیان شده که ما در اینجا به همین سه فایده اکتفا میکردیم»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | :::::#[[پاسداری از آیین اسلام]] و [[پاسداری از دین خدا|دین خدا]]: از جمله آثار و [[فواید امام غایب]] {{ع}} این است که عاشقان و سربازان آن حضرت خود را به [[امید]] [[عصر ظهور]] برای [[دفاع]] از [[دین]] آماده مینمایند. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این رابطه میفرماید: به [[برکت]] آن [[امام]] گروهی از [[مردم]] برای [[دفاع]] از [[دین]] و درهم کوبیدن فتنهها آماده میشوند، چنانکه [[شمشیر]] و تیر به دست آهنگر تیز میگردد. چشم آنها به واسطه [[قرآن]] روشن است، [[تفسیر]] و [[معانی قرآن]] در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام [[حکمت]] و [[علوم]] الهی سیراب میشوند<ref> نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>. فواید دیگری نیز برای وجود نازنین آن [[امام]] در پس پرده [[غیبت]] بیان شده که ما در اینجا به همین سه فایده اکتفا میکردیم»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]] | [[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::: | ::::::«[[متکلمان]] [[امامیه]]، در اثبات [[ضرورت]] وجود [[امام]] در هر زمان، به [[ادله عقلی]] و نقلی استناد میکنند که یکی از آنها "[[قاعده لطف]]" است. براساس دلائل عقلی، وجود [[امام]]، زمینه را برای [[اطاعت]] [[انسانها]] مهیا کرده و آنان را از [[گناه]] دور میسازد. بنابراین، وجود [[امام]]، [[لطف]] است و چون [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، باید در هر زمان، امامی برای [[هدایت]] [[انسانها]] وجود داشته باشد<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص ۱۸۱.</ref>. طبق این توضیح، وجود [[امام]] در هر عصر و زمانی، لازم و ضروری میشود، اما نحوه حضور [[امام]]{{ع}} بستگی تام به اوضاع و احوال جامعه انسانی دارد؛ زیرا، اگر شرایط لازم برای حضور [[امام]] مهیا باشد، [[امام]] در میان [[جامعه]]، حضوری [[آشکار]] خواهد داشت، ولی اگر چنین شرایطی آماده نبود، [[امام]]{{ع}} مستور خواهد شد. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} درباره [[ضرورت]] وجود [[امام]] در میان [[انسانها]] و چگونگی این حضور، میفرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیامکنندهای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمیماند، خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]]. این چنین است تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین، نقش [[امام]]، حفظ [[دین]] و [[احکام الهی]] است و این نقش، از سوی [[امام]] در هر زمانی ایفا میشود، حال، [[امام]] حاضر باشد یا [[غائب]]. همچنین از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است که درباره فوائد وجود [[ائمه]]{{عم}} فرمود: "در پرتو وجود ما است که [[خداوند]]، [[آسمان]] را از فروپاشی، [[زمین]] را از لرزش و سلب [[آرامش]] ساکنانش، نگه میدارد؛ به واسطه ما است که [[خداوند]] [[باران]] نازل میکند و [[رحمت]] خود را میگستراند و [[برکات]] و نعمتهای [[زمین]] را بیرون میآورد. و اگر از ما، کسی در [[زمین]] نباشد، [[زمین]]، اهل خود را فرومیبرد<ref>شیخ صدوق، امالی، ص ۱۱۲، مجلس ۳۵.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[امامان]]، علاوه بر نقش تشریعی، نقش تکوینی دارند و در صورت [[غیبت]]، هرچند نقش تشریعی آنان در پس پرده میماند، اما آنان به نقش تکوینی خود عمل میکنند و وجودشان باعث استمرار حیات و زندگی و [[اتمام حجت]] الهی بر روی [[زمین]] میشود. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان [[ضرورت]] وجود [[امام]] بر روی [[زمین]]، میفرماید: "اگر [[زمین]]، بدون وجود [[امام]] بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو میبرد<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۰۱ و ۲۱۰.</ref>. بنابراین، نقش تکوینی [[امام]]، منحصر در حضور نیست و در دوره [[غیبت]] نیز این تأثیر ادامه دارد و ساکنان [[زمین]] از وجود [[امام]] بهرهمند میشوند. | ||
::::::با بررسی این | ::::::با بررسی این [[احادیث]]، میتوان نتیجه گرفت که وجود [[امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمیکند که حضور [[امام]] به صورت [[آشکار]] باشد یا به صورت پنهانی و مستور: | ||
:::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان خالق و مخلوق و زنده بودن حجتها و دلائل الهی در جامعه انسانی میشود. | :::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجتها]] و دلائل الهی در [[جامعه انسانی]] میشود. | ||
:::::#وجود [[امام]]، امن و امان برای مردم است و | :::::#وجود [[امام]]، امن و [[امان]] برای [[مردم]] است و [[خداوند]]، به خاطر آنان، [[زمین]] و [[آسمان]] را از فروپاشیدن بازمیدارد. | ||
:::::#وجود [[امام]] در | :::::#وجود [[امام]] در [[زمین]]، موجب فرستاده شدن [[نعمتهای الهی]] میشود. | ||
:::::#وجود [[امام]]، موجب امیدواری مؤمنان برای تحقق عدل الهی بر جوامع انسانی میشود. | :::::#وجود [[امام]]، موجب [[امیدواری]] [[مؤمنان]] برای تحقق [[عدل الهی]] بر [[جوامع]] انسانی میشود. | ||
:::::#وجود [[امام]] در حیات | :::::#وجود [[امام]] در حیات [[انسان]]، دو نقش تشریعی و تکوینی دارد. در زمان [[غیبت]]، نقش تشریعی او در پس پرده، مستور میماند، اما نقش تکوینی او، موجب استمرار و ادامه حیات میشود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۷۱-۷۴.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}} | {{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}} | ||
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]] | [[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«اگرچه [[غیبت]] [[امام]] موجب محرومیت انسانها از رهبری و مدیریت مستقیم ایشان شده است، اما تصرفات ولایی و آثار و برکات ناشی از شؤن [[امامت]] آن حضرت، هیچگاه تعطیل پذیرنبوده و در زمان [[غیبت]] نیز هدایتها و عنایات مستقیم و غیرمستقیم آن حضرت، شامل حال مردم خواهد بود؛ در اینجا، به برخی فوائد [[امام غایب]] در عرصه تکوین و تشریع اشاره میشود: | :::::*«اگرچه [[غیبت]] [[امام]] موجب محرومیت [[انسانها]] از [[رهبری]] و [[مدیریت]] مستقیم ایشان شده است، اما تصرفات ولایی و آثار و [[برکات]] ناشی از شؤن [[امامت]] آن حضرت، هیچگاه تعطیل پذیرنبوده و در زمان [[غیبت]] نیز هدایتها و عنایات مستقیم و غیرمستقیم آن حضرت، شامل حال [[مردم]] خواهد بود؛ در اینجا، به برخی فوائد [[امام غایب]] در عرصه [[تکوین]] و [[تشریع]] اشاره میشود: | ||
::::#'''واسطه فیض وجود:''' در تفکر اعتقادی [[شیعه]]، [[امام]] دارای جایگاه محوری در جهان هستی است و از او با عنوان "قطب عالم" یاد میشود. از نظر [[شیعه]]، [[امام]]، واسطه فیض خالق بر کل هستی است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"ما [[اهل بیت]]، واسطه میان شما و خداوند هستیم"<ref>{{عربی|" نَحْنُ السَّبَبُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ."}}؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۱.</ref>؛ | ::::#'''[[واسطه فیض]] وجود:''' در [[تفکر]] اعتقادی [[شیعه]]، [[امام]] دارای [[جایگاه]] محوری در [[جهان هستی]] است و از او با عنوان "[[قطب]] عالم" یاد میشود. از نظر [[شیعه]]، [[امام]]، [[واسطه فیض]] [[خالق]] بر کل هستی است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"ما [[اهل بیت]]، واسطه میان شما و [[خداوند]] هستیم"<ref>{{عربی|" نَحْنُ السَّبَبُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ."}}؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۱.</ref>؛ | ||
::::#'''واسطه بقا و تداوم هستی:''' جهان هستی پس از وجود یافتن، یعنی مرحله ابداع، وارد مرحله جریان و استمرار شده است. در این مرحله، آن چه از فیوضات الهی به جهان هستی میرسد، از مجرای انسان کامل است. انسان کامل در وهله اول، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و در وهله دوم، [[ائمه]]{{ع}}. واسطه فیض باید همیشه در عالم باشد؛ زیرا اگر زمین از حجت و واسطه فیض خالی بماند، به فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "زمین اهلش را در خود فرو میبرد"<ref>{{عربی|"وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا"}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. منظور از "حجت" در این | ::::#'''واسطه بقا و تداوم هستی:''' [[جهان هستی]] پس از وجود یافتن، یعنی مرحله ابداع، وارد مرحله جریان و استمرار شده است. در این مرحله، آن چه از فیوضات الهی به [[جهان هستی]] میرسد، از مجرای [[انسان کامل]] است. [[انسان کامل]] در وهله اول، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و در وهله دوم، [[ائمه]]{{ع}}. [[واسطه فیض]] باید همیشه در عالم باشد؛ زیرا اگر [[زمین]] از [[حجت]] و [[واسطه فیض]] خالی بماند، به فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "[[زمین]] اهلش را در خود فرو میبرد"<ref>{{عربی|"وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا"}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. منظور از "[[حجت]]" در این [[روایت]]، [[امام]] حی است و منظور از {{عربی|" الْأَرْضُ "}} تنها این کره خاکی نیست؛ بلکه مراد، کل [[عالم هستی]] است و این کلمه عنوان مشیر دارد. | ||
::::#'''واسطه دریافت نعمت:''' همه نعمتهای مادی و معنوی الهی از مجرای ولایت [[امام]] بر دیگر مخلوقات سریان دارد. از اینرو [[امام زمان]]{{ع}} در دعاها واسطه | ::::#'''واسطه دریافت [[نعمت]]:''' همه نعمتهای مادی و معنوی الهی از مجرای [[ولایت]] [[امام]] بر دیگر مخلوقات سریان دارد. از اینرو [[امام زمان]]{{ع}} در [[دعاها]] واسطه [[نعمت]]، کانون [[عالم هستی]]، مایه ثبات و برقراری [[آسمان]] و [[زمین]] و ریزش روزی بر مخلوقات معرفی شده است: "به [[برکت]] وجود او همگان روزی میخورند و به سبب وجود او [[زمین]] و [[آسمان]] پابرجا است و به واسطه او [[زمین]] از [[عدل]] سرشار میشود پس از آن که [[ظلم فراگیر]] شده باشد"<ref>{{عربی|"بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً "}}؛ مفاتیح الجنان، ص۴۲۳ (دعای عدیله).</ref>. از اینرو [[امام باقر]]{{ع}} به همگان سفارش فرمود تا خواستههای خویش را از طریق وساطت [[اهل بیت]]{{عم}} از [[خدا]] طلب نمایند: "هر کس [[خدا]] را به وسیله ما بخواهد، رستگار ([[حاجت]] روا) شود و هر که به غیر وساطت ما وارد شود، بدبخت و محروم گردد"<ref>{{عربی|" مَنْ دَعَا اللَّهَ بِنَا أَفْلَحَ، وَ مَنْ دَعَاهُ بِغَيْرِنَا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ"}}؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۳.</ref> | ||
::::#'''واسطه معرفت و عبادت:''' دریافت فیض و معرفت و بندگی نیز تنها از راه پیشوایان معصوم{{عم}} دست یافتنی است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "به وسیله ما خدا پرستش گردید و به وسیله ما خدا شناخته شد و به وسیله ما اعتقاد به | ::::#'''واسطه [[معرفت]] و [[عبادت]]:''' دریافت [[فیض]] و [[معرفت]] و [[بندگی]] نیز تنها از راه [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} دست یافتنی است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "به وسیله ما [[خدا]] [[پرستش]] گردید و به وسیله ما [[خدا]] شناخته شد و به وسیله ما [[اعتقاد]] به [[یگانگی]] [[خدا]] تحقق یافت و [[محمد]]{{صل}} [[حجاب]] خداست"<ref>{{عربی|"بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵.</ref>؛ آن موجودات قدسی، [[حجتهای الهی]] بر بندگاناند و [[خداوند]] آنان را برای [[دین]] داری افراد و [[ثواب]] و عقاب [[بندگان]]، شاخص و [[حجت]] قرار داده است تا به وسیله آنان [[مردم]] را در [[قیامت]] مؤاخذه کند و یا درجه و [[ثواب]] دهد. | ||
::::#'''واسطه دفع بلاها:''' [[امام]] مایه امنیت و آرامش انسانها و سبب دفع بلا از آنان است؛ چنان که در کلمات خود [[امام عصر]]{{ع}} آمده است: {{عربی|"وَ إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۳۹.</ref> یا {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۷۱.</ref>. مراد از اهل در این | ::::#'''واسطه دفع بلاها:''' [[امام]] مایه [[امنیت]] و [[آرامش]] [[انسانها]] و سبب دفع بلا از آنان است؛ چنان که در کلمات خود [[امام عصر]]{{ع}} آمده است: {{عربی|"وَ إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۳۹.</ref> یا {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۷۱.</ref>. مراد از اهل در این [[روایت]]، [[خانواده]] نیست؛ بلکه همه کسانی که در زمره [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} هستند را شامل میشود و واو در {{عربی|"وَ شِيعَتِي"}} عطف تفسیری است. | ||
::::#'''واسطه قبول اعمال:''' [[امام غایب]]، واسطه قبول اعمال بندگان در پیشگاه الهی نیز هست؛ زیرا در روایات بسیاری، پذیرش اعمال بندگان منوط به ولایت پذیری آنان نسبت به [[ائمه]]{{عم}} عنوان شده است؛ چنان که [[امام صادق]]{{ع}} سوگند یاد فرمود: "به خدا اگر کسی آن چنان سجده کند که گردنش قطع شود، خدا از او نپذیرد جز به ولایت ما خاندان"<ref>{{عربی|"وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.</ref>؛ | ::::#'''واسطه قبول اعمال:''' [[امام غایب]]، واسطه قبول اعمال [[بندگان]] در پیشگاه الهی نیز هست؛ زیرا در [[روایات]] بسیاری، پذیرش اعمال [[بندگان]] منوط به [[ولایت]] پذیری آنان نسبت به [[ائمه]]{{عم}} عنوان شده است؛ چنان که [[امام صادق]]{{ع}} [[سوگند]] یاد فرمود: "به [[خدا]] اگر کسی آن چنان [[سجده]] کند که گردنش قطع شود، [[خدا]] از او نپذیرد جز به [[ولایت]] ما [[خاندان]]"<ref>{{عربی|"وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.</ref>؛ | ||
::::#'''واسطه حفظ و ماندگاری [[شیعه]]:''' [[امام]] حافظ اصالت [[دین]] است. اگر او رهبری نکند، [[دین]] دستخوش انحرافات میشود. منظور از حفظ [[شیعه]]، حفظ کل [[دین]] و تفسیر معصومانه از [[دین]] است. در توقیع صادر شده از | ::::#'''واسطه حفظ و ماندگاری [[شیعه]]:''' [[امام]] [[حافظ]] اصالت [[دین]] است. اگر او [[رهبری]] نکند، [[دین]] دستخوش [[انحرافات]] میشود. منظور از حفظ [[شیعه]]، حفظ کل [[دین]] و [[تفسیر]] [[معصومانه]] از [[دین]] است. در [[توقیع]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] چنین آمده است: "ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن میکردند"<ref>{{عربی|" فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء"}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>؛ واقعاً با آن دوران تنگنا و خفقانی که در دوران [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] و [[شیعه]] بودن [[جرم]] محسوب میشد، حفظ خط [[تشیع]]، مدیون و مرهون [[ائمه]]، مخصوصاً [[امام عصر]]{{ع}} است. | ||
::::#'''واسطه امید به آینده روشن:''' امیدبخشی و زنده نگه داشتن روح | ::::#'''واسطه [[امید]] به آینده روشن:''' امیدبخشی و زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]]، یکی از [[برترین]] اسباب [[توفیق]] و [[پیشرفت]] در [[هدف]] است. هر گروهی که [[یأس]] و [[نومیدی]] خانه دلشان را تاریک کرده باشد، هرگز روی کامیابی نخواهند دید. تنها راه و روزنه [[امید]] همان [[انتظار فرج]] است. [[انتظار فرج]]، قلبهای مأیوس و مضطرب را [[آرامش]] میدهد و مرهمی برای زخم [[دل]] محرومان است. این [[امید]] به آینده است که به [[انسان]] [[شادابی]] میدهد؛ لذا [[شیعیان]] با این [[انتظار]] و [[امید]] نسبت به آینده و فرجام [[تاریخ]]، الگوی حکومتی و طرح و برنامه روشنی برای همه ملتها دارند که مرهون [[ایمان]] به [[مهدویت]] است»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:۱۱۳ - ۱۱۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۶: | ||
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]] | [[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«برخی در مورد این عنوان اشکال گرفتهاند و گفتهاند: اگر امام وجود داشته باشد، در صورت غایب بودن ایشان، چه فایدهای در بودن ایشان میتواند باشد؟ برخی نیز با استناد به این اشکال، تلاش کردهاند که وجود امام {{ع}} را نفی کنند، زیرا به گمان آنها، تفاوتی میان مهدی موجود غایب و مهدی موعود که در آینده ظهور میکند وجود ندارد و این در صورتی است که مهدی موجود و غایب آن فایده موردنظر را برای جهان نداشته باشد. | ::::::«برخی در مورد این عنوان اشکال گرفتهاند و گفتهاند: اگر [[امام]] وجود داشته باشد، در صورت [[غایب]] بودن ایشان، چه فایدهای در بودن ایشان میتواند باشد؟ برخی نیز با استناد به این اشکال، [[تلاش]] کردهاند که [[وجود امام]] {{ع}} را نفی کنند، زیرا به گمان آنها، تفاوتی میان [[مهدی]] موجود [[غایب]] و [[مهدی موعود]] که در آینده [[ظهور]] میکند وجود ندارد و این در صورتی است که [[مهدی]] موجود و [[غایب]] آن فایده موردنظر را برای [[جهان]] نداشته باشد. | ||
::::::از طرف دیگر برخی دیگر نیز تلاش کردهاند فایده آنرا به [[غیب]] نسبت دهند و میگویند: فایده آنرا فقط خدا میداند و اینگونه از پاسخ دادن به این سؤال فرار میکنند. | ::::::از طرف دیگر برخی دیگر نیز [[تلاش]] کردهاند فایده آنرا به [[غیب]] نسبت دهند و میگویند: فایده آنرا فقط [[خدا]] میداند و اینگونه از پاسخ دادن به این سؤال فرار میکنند. | ||
::::::پیش از وارد شدن و ژرفنگری در جزئیات این اشکال، ابتدا باید انواع فایدهها را بشناسیم. | ::::::پیش از وارد شدن و ژرفنگری در جزئیات این اشکال، ابتدا باید انواع فایدهها را بشناسیم. | ||
::::::فایده، دو نوع است: | ::::::فایده، دو نوع است: | ||
خط ۲۶۵: | خط ۲۶۵: | ||
:::::#فایده مستقیم عام؛ فایده غیرمستقیم عام. | :::::#فایده مستقیم عام؛ فایده غیرمستقیم عام. | ||
::::::برای اینکه این مسئله بیشتر روشن شود، برای هرکدام از آن گونهها، مثالهایی میآوریم. | ::::::برای اینکه این مسئله بیشتر روشن شود، برای هرکدام از آن گونهها، مثالهایی میآوریم. | ||
:::::*'''مثال برای فایده مستقیم''': بدیهی است که انسان برای حفظ و بقای حیات خود، دست به هر کاری که بتواند، میزند؛ انسان زمانی که احساس تشنگی کند، به سوی آب میرود تا خود را سیراب کند و زمانی که گرسنه میشود، به جستوجوی غذا میپردازد تا نیازش را برطرف کند و سیر شود و به محض اینکه به خواسته موردنظر خود میرسد، هدف او محقق میشود و آن | :::::*'''مثال برای فایده مستقیم''': بدیهی است که [[انسان]] برای حفظ و بقای حیات خود، دست به هر کاری که بتواند، میزند؛ [[انسان]] زمانی که احساس [[تشنگی]] کند، به سوی [[آب]] میرود تا خود را سیراب کند و زمانی که گرسنه میشود، به جستوجوی غذا میپردازد تا نیازش را برطرف کند و سیر شود و به محض اینکه به خواسته موردنظر خود میرسد، [[هدف]] او محقق میشود و آن [[هدف]]، سیراب شدن یا سیر شدن است و این [[هدف]] به صورت مستقیم و بدون هیچگونه واسطهای انجام میگیرد. ما به این امر، فایده مستقیم میگوییم. | ||
::::::بنابراین انسان زمانی که احساس نیاز میکند، بهطور مستقیم نفع آنرا نیز حس و درک میکند. در مورد این نوع فایده در مورد امام {{ع}} نیز باید گفت که برای بحث و بررسی آن، ناچار به این تقسیمبندی هستیم: | ::::::بنابراین [[انسان]] زمانی که احساس نیاز میکند، بهطور مستقیم نفع آنرا نیز [[حس]] و [[درک]] میکند. در مورد این نوع فایده در مورد [[امام]] {{ع}} نیز باید گفت که برای بحث و بررسی آن، ناچار به این تقسیمبندی هستیم: | ||
::::::فایده خاص و فایده عام. به بیان دیگر، آیا امام تنها نیاز عدهای خاص از مردم را به صورت مستقیم برآورده و برطرف میکند یا اینکه ظهور امام {{ع}} با مصلحت الهی، عام و برای همه مردم است؟ | ::::::فایده خاص و فایده عام. به بیان دیگر، آیا [[امام]] تنها نیاز عدهای خاص از [[مردم]] را به صورت مستقیم برآورده و برطرف میکند یا اینکه [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} با [[مصلحت]] الهی، عام و برای همه [[مردم]] است؟ | ||
:::::*'''مثال فایده غیرمستقیم''': گاهی انسان در پی برآورده کردن و برطرف ساختن برخی نیازهای غیرمستقیم (ثانویه) یا معنوی است که ارتباط مستقیمی با آن ندارد. بهعنوان مثال، وقتی انسان در پی به دست آوردن جایزهای است که هیچگونه نفع مادی جز شهرت برای او ندارد، یا مثلا کتابی در زمینهای خاص به رشته نگارش درمیآورد، در اینجا انسان همان احساسی که در پی به دست آوردن فایده مستقیم دارد، ندارد بلکه این احساس به نوعی دیگر است، انسان با رسیدن به این هدف خود، شهرت و معروفیت و منافع معنوی غیرمستقیم مانند اینرا به دست میآورد. | :::::*'''مثال فایده غیرمستقیم''': گاهی [[انسان]] در پی برآورده کردن و برطرف ساختن برخی نیازهای غیرمستقیم (ثانویه) یا معنوی است که ارتباط مستقیمی با آن ندارد. بهعنوان مثال، وقتی [[انسان]] در پی به دست آوردن جایزهای است که هیچگونه نفع مادی جز شهرت برای او ندارد، یا مثلا کتابی در زمینهای خاص به رشته نگارش درمیآورد، در اینجا [[انسان]] همان احساسی که در پی به دست آوردن فایده مستقیم دارد، ندارد بلکه این احساس به نوعی دیگر است، [[انسان]] با رسیدن به این [[هدف]] خود، شهرت و معروفیت و [[منافع]] معنوی غیرمستقیم مانند اینرا به دست میآورد. | ||
::::::در مورد فایده غیرمستقیم [[امام مهدی]] {{ع}} نیز باید گفت که ایشان گاهی خود را به برخی از مردم نشان میدهد تا آنها را به راه راست هدایت کند یا جهتگیری درستی به اعتقادات آنها بدهد و این خود جزو فواید معنوی و غیرمستقیم برای آنها است. | ::::::در مورد فایده غیرمستقیم [[امام مهدی]] {{ع}} نیز باید گفت که ایشان گاهی خود را به برخی از [[مردم]] نشان میدهد تا آنها را به راه راست [[هدایت]] کند یا جهتگیری درستی به [[اعتقادات]] آنها بدهد و این خود جزو فواید معنوی و غیرمستقیم برای آنها است. | ||
::::::اما آیا | ::::::اما آیا [[امام]]، تنها گروه خاصی را [[راهنمایی]] میکند یا این [[راهنمایی]] در مورد تمام [[انسانها]]، البته در صورت [[مصلحت]] خداوندی، [[صادق]] است؟ پیش از وارد شدن به جزئیات این موضوع و بحث کردن در مورد آن، در ابتدا باید بدانیم که فایده چیست و معنای لغوی آن کدامست؟ آیا فایده شامل تمام معانی مستقیم و غیرمستقیم میشود یا اینکه تنها اختصاص به برخی از آنها دارد؟ | ||
::::::دانشمندان علم لغت قائل به معنی بسیار فراگیری برای کلمه فایده اند. ابن منظور میگوید: فایده عبارت است از امور نیکی که خداوند بلندمرتبه به بندگانش عطا فرموده تا از آن استفاده کنند و جمع فایده، فوائد است. | ::::::[[دانشمندان]] [[علم]] لغت قائل به معنی بسیار فراگیری برای کلمه فایده اند. ابن منظور میگوید: فایده عبارت است از امور [[نیکی]] که [[خداوند]] بلندمرتبه به بندگانش عطا فرموده تا از آن استفاده کنند و جمع فایده، فوائد است. | ||
::::::جوهری میگوید: فایده یعنی اینکه، اگر کسی از دانش یا ثروتی سود ببرد، در این حال میگوییم آن چیز به او سود یا فایده داد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۴۱.</ref>. | ::::::جوهری میگوید: فایده یعنی اینکه، اگر کسی از [[دانش]] یا ثروتی سود ببرد، در این حال میگوییم آن چیز به او سود یا فایده داد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۴۱.</ref>. | ||
::::::حال دوباره به پاسخ سؤالی که مطرح شد، میپردازیم و پاسخ را با فایده غیرمستقیم و توضیح در مورد آن آغاز میکنیم و این براساس اصل لف و نشر غیرمرتب است، زیرا این بحث ما اقتضای چنین ترتیبی را دارد. | ::::::حال دوباره به پاسخ سؤالی که مطرح شد، میپردازیم و پاسخ را با فایده غیرمستقیم و توضیح در مورد آن آغاز میکنیم و این براساس اصل لف و نشر غیرمرتب است، زیرا این بحث ما اقتضای چنین ترتیبی را دارد. | ||
:::::*'''فایده غیرمستقیم''': آیا انسان از [[امام مهدی]] {{ع}} (غایب و موجود) به صورت غیرمستقیم، سود میبرد یا خیر؟ به فرض سود بردن انسان از ایشان آیا این مسئله مختص و ویژه گروه خاصی است یا شامل تمام انسانها میشود؟ | :::::*'''فایده غیرمستقیم''': آیا [[انسان]] از [[امام مهدی]] {{ع}} ([[غایب]] و موجود) به صورت غیرمستقیم، سود میبرد یا خیر؟ به فرض سود بردن [[انسان]] از ایشان آیا این مسئله مختص و ویژه گروه خاصی است یا شامل تمام [[انسانها]] میشود؟ | ||
::::::اما پیش از بحث در این مورد، ناگزیر باید میزان فایدهای که انسان از ایشان میبرد و روایتهای مربوط به این مسئله را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. | ::::::اما پیش از بحث در این مورد، ناگزیر باید [[میزان]] فایدهای که [[انسان]] از ایشان میبرد و روایتهای مربوط به این مسئله را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. | ||
:::::*'''ثبوت فایده غیرمستقیم''': از احادیث [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{عم}} اینگونه برمیآید که مانعی در راه تحقق فایده غیرمستقیم در این سطح وجود ندارد. حال به برخی از این احادیث توجه کنیم: | :::::*'''ثبوت فایده غیرمستقیم''': از [[احادیث]] [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{عم}} اینگونه برمیآید که مانعی در راه تحقق فایده غیرمستقیم در این سطح وجود ندارد. حال به برخی از این [[احادیث]] توجه کنیم: | ||
::::::نمونه اول: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: پیوسته این | ::::::نمونه اول: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: پیوسته این [[دین]]، تا زمان [[دوازده]] [[امیر]] و [[امام]] از [[قریش]]، پابرجاست، چون روزگار آنان سپری شود و آنان نباشند، [[زمین]] ساکنان خود را فرو میبلعد<ref>ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. | ||
::::::نمونه دوم: پیامبر {{صل}} فرمود: [[اهل بیت]] من باعث امنیت ساکنان زمیناند، چون اهل بیت من از زمین رخت بربندند؛ اهل زمین نیز از بین میروند<ref>شیخ طوسی؛ الامالی، ص ۳۷۹.</ref>. | ::::::نمونه دوم: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[اهل بیت]] من باعث [[امنیت]] ساکنان زمیناند، چون [[اهل بیت]] من از [[زمین]] رخت بربندند؛ اهل [[زمین]] نیز از بین میروند<ref>شیخ طوسی؛ الامالی، ص ۳۷۹.</ref>. | ||
::::::نمونه سوم: [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} فرمود: آری، زمین از قائم الهی و حجت او خالی نمیشود، حال آن قائم یا ظاهر و شناخته شده است یا ترسان و ناشناخته و این بدین سبب است که حجتها و دلیلهای خدا از بین نروند<ref>محمد عبده؛ نهج البلاغه، خطبه ۴، ص ۳۷.</ref>. | ::::::نمونه سوم: [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} فرمود: آری، [[زمین]] از [[قائم]] الهی و [[حجت]] او خالی نمیشود، حال آن [[قائم]] یا ظاهر و شناخته شده است یا ترسان و ناشناخته و این بدین سبب است که [[حجتها]] و دلیلهای [[خدا]] از بین نروند<ref>محمد عبده؛ نهج البلاغه، خطبه ۴، ص ۳۷.</ref>. | ||
::::::نمونه چهارم: الأعمش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل کرد که ایشان فرمود: از زمانی که خداوند آدم را آفریده است، زمین از حجت خدا خالی نبوده است. اگر چنین بود، کسی خدا را پرستش نمیکرد. | ::::::نمونه چهارم: الأعمش از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرد که ایشان فرمود: از زمانی که [[خداوند]] [[آدم]] را آفریده است، [[زمین]] از [[حجت خدا]] خالی نبوده است. اگر چنین بود، کسی [[خدا]] را [[پرستش]] نمیکرد. | ||
::::::[[سلیمان الاعمش]] گفت: پس از آن به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم، مردم چگونه از حجت | ::::::[[سلیمان الاعمش]] گفت: پس از آن به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم، [[مردم]] چگونه از [[حجت]] [[غایب]] و [[پنهان]] سود میبرند و از او استفاده میبرند؟ ###[[313]]### {{ع}} فرمود: همانگونه که [[مردم]] از [[خورشید]]، زمانی که پشت ابرها است، فایده میبرند، در این حال، از [[امام]] نیز اینگونه سود میبرند<ref>شیخ صدوق؛ الامالی، ص ۲۵۳.</ref>. | ||
::::::نمونه پنجم: توقیعی است که به وسیله [[محمد بن عثمان]] به ما رسیده است؛ امام {{ع}} در آن فرموده بودند: نحوه فایده بردن از من در زمان | ::::::نمونه پنجم: توقیعی است که به وسیله [[محمد بن عثمان]] به ما رسیده است؛ [[امام]] {{ع}} در آن فرموده بودند: نحوه فایده بردن از من در [[زمان غیبت]]، مانند فایده بردن [[مردم]] از [[خورشید]] است، (هنگامی که ابرها [[خورشید]] را از دیدگان [[پنهان]] بدارند و همان گونه که [[ستارگان]] باعث [[امنیت]] اهل آسماناند، من هم باعث [[امنیت]] اهل زمینام)<ref>شیخ صدوق؛ کمال الدین، ص ۴۸۵.</ref>. | ||
::::::دهها حدیث دیگر وجود دارد که چنین مفاهیم و موضوعاتی را در خود دارند و حاکی از آنند که امام فواید غیرمستقیم برای مردم دارند. برخی از این | ::::::دهها [[حدیث]] دیگر وجود دارد که چنین مفاهیم و موضوعاتی را در خود دارند و حاکی از آنند که [[امام]] فواید غیرمستقیم برای [[مردم]] دارند. برخی از این [[احادیث]]، این فایده را به صورت (اگر [[امام]] نباشد، [[زمین]] ساکنان خود را فرو میبلعد) عنوان کرده و در برخی [[روایتها]]، آن فایده به صورت (باعث در [[امان]] بودن اهل [[زمین]]) بیان شده است و برخی دیگر (ایشان را به [[خورشید]] پشت ابرها) [[تشبیه]] کردهاند. | ||
::::::از این احادیث اینگونه برمیآید که علاوه بر اینکه این فایده غیرمستقیم است، این فایده، عام و فراگیر نیز هست و اختصاص به عدهای خاص و گروهی ویژه ندارد، زیرا اگر زمین بخواهد ساکنان خود را فرو بلعد، هیچیک از اهل زمین برای آن تفاوتی ندارند. | ::::::از این [[احادیث]] اینگونه برمیآید که علاوه بر اینکه این فایده غیرمستقیم است، این فایده، عام و فراگیر نیز هست و اختصاص به عدهای خاص و گروهی ویژه ندارد، زیرا اگر [[زمین]] بخواهد ساکنان خود را فرو بلعد، هیچیک از اهل [[زمین]] برای آن تفاوتی ندارند. | ||
::::::علاوه بر این در احادیث دیگر آمده که ایشان باعث امنیت (تمام) اهل زمیناند. علاوه بر این ایشان به خورشیدی تشبیه شدهاند که نه تنها تمام ساکنان کره زمین بلکه تمام گوشه و کنار جهان از آن سود میبرند. | ::::::علاوه بر این در [[احادیث]] دیگر آمده که ایشان باعث [[امنیت]] (تمام) اهل زمیناند. علاوه بر این ایشان به خورشیدی [[تشبیه]] شدهاند که نه تنها تمام ساکنان کره [[زمین]] بلکه تمام گوشه و کنار [[جهان]] از آن سود میبرند. | ||
::::::خلاصه کلام اینکه | ::::::خلاصه [[کلام]] اینکه [[روایتها]]، حاکی و بیانگر فایده غیرمستقیم [[امام]] برای تمام [[انسانها]] هستند. | ||
:::::*'''تحقق یافتن فایده غیرمستقیم امام به صورت آشکارا''': [[امام زمان]] {{ع}} احیانا در مقابل برخی از مردم که از راه راست و درست منحرف شده و برخی که در راه راست گام برمیداشته و پیوسته در راه راست و در مسیر حق گام برمیداشتند، ظاهر شده است. بهعنوان مثال امام {{ع}} هنگامی که ابو طاهر بن بلال به دروغ ادعای نیابت ایشان را کرد و اموالی به نام امام از مردم گرفت و برای خود نگه داشت، خودشان را به او نشان دادند. ابو جعفر العمری، ابو طاهر را به جای خاصی برد و آنگونه که او میگوید از بالای خانهاش، به من دستور داد که اموال نزد خود را برای او ببرم. ما در اینجا نمیخواهیم به بررسی این مسائل بپردازیم و اینگونه مثالها را شرح دهیم، زیرا در بخشهای گذشته، عنوان کردیم که برخی که پیرو امام {{ع}} بودند و در مسیر حق گام برمیداشتند و برخی دیگر که از جاده دین منحرف شده بودند، به صورت فردی یا گروهی توفیق زیارت امام {{ع}} را پیدا کردهاند، تا اینگونه، حجت بر آنها تمام شود. | :::::*'''تحقق یافتن فایده غیرمستقیم [[امام]] به صورت آشکارا''': [[امام زمان]] {{ع}} احیانا در مقابل برخی از [[مردم]] که از راه راست و درست [[منحرف]] شده و برخی که در راه راست گام برمیداشته و پیوسته در راه راست و در مسیر [[حق]] گام برمیداشتند، ظاهر شده است. بهعنوان مثال [[امام]] {{ع}} هنگامی که ابو [[طاهر]] بن بلال به [[دروغ]] [[ادعای نیابت]] ایشان را کرد و اموالی به نام [[امام]] از [[مردم]] گرفت و برای خود نگه داشت، خودشان را به او نشان دادند. [[ابو جعفر]] العمری، ابو [[طاهر]] را به جای خاصی برد و آنگونه که او میگوید از بالای خانهاش، به من [[دستور]] داد که [[اموال]] نزد خود را برای او ببرم. ما در اینجا نمیخواهیم به بررسی این مسائل بپردازیم و اینگونه مثالها را شرح دهیم، زیرا در بخشهای گذشته، عنوان کردیم که برخی که پیرو [[امام]] {{ع}} بودند و در مسیر [[حق]] گام برمیداشتند و برخی دیگر که از جاده [[دین]] [[منحرف]] شده بودند، به صورت فردی یا گروهی [[توفیق]] [[زیارت]] [[امام]] {{ع}} را پیدا کردهاند، تا اینگونه، [[حجت]] بر آنها تمام شود. | ||
::::::بنابراین، امام برای ساکنان و اهل | ::::::بنابراین، [[امام]] برای ساکنان و اهل [[زمین]]، فایده عام و غیرمستقیم دارد، زیرا [[امام]] {{ع}} یا همانگونه که [[روایتها]] یادآور شدهاند، باعث [[امنیت]] آنها است. برخی از این [[روایتها]]، [[امام]] را [[تشبیه]] به [[خورشید]] کردهاند که توضیح و شرح این مطلب در بیان و سخن نمیگنجد، در مورد سخنان نویسنده البحار در مورد همانند بودن [[امام]] با [[خورشید]] و [[تشبیه]] ایشان به آنکه به وسیله ابرها پوشیده و [[پنهان]] شده است، نیز باید گفت که این امر هم بیانگر فایده عام و غیرمستقیم [[امام]] است و به [[دلیل]] دقت و ظرافت و نکتهسنجی این وجوه تشابه، در اینجا آنها را به صورت خلاصه میآوریم: | ||
:::::#نور وجود و علم و | :::::#[[نور]] وجود و [[علم]] و [[هدایت]]، به واسطه و به وسیله ایشان {{ع}} به [[مردم]] میرسد. زیرا در [[اخبار]] [[مستفیض]] ثابت شده که ایشان علت اصلی و غایی آفریده شدن مخلوقات هستند، اگر اینان نبودند، [[نور]] وجود به دیگران نمیرسید و با [[برکت]] آنان و با [[شفاعت]] خواستن از آنها و [[توسل]] جستن به آنها است که جویبار دانشها و آگاهیها روان میشود و بلاها و مصیبتها از [[مردم]] دفع میشود. اگر آنان نبودند، مخلوقات به علت اعمال زشتشان، [[شایسته]] انواع مختلف [[عذاب]] بودند و همانگونه که [[خداوند]] بلندمرتبه میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}}<ref>«[ولی] تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند» سوره انفال، آیه ۳۳.</ref>. | ||
:::::#همانگونه که خورشید پشت ابرها پنهان میشود و در آن حال هم مردم از آن سود میبرند و هر لحظه منتظر کنار رفتن ابرها هستند تا خورشید پدیدار شود تا از آن سود بیشتری ببرند، احوال مردم در مورد [[امام مهدی]] {{ع}} در زمان غیبتش نیز چنین است، مردم هر لحظه منتظر پایان غیبت و استفاده بردن بیشتر از ایشان هستند؛ | :::::#همانگونه که [[خورشید]] پشت ابرها [[پنهان]] میشود و در آن حال هم [[مردم]] از آن سود میبرند و هر لحظه [[منتظر]] کنار رفتن ابرها هستند تا [[خورشید]] پدیدار شود تا از آن سود بیشتری ببرند، احوال [[مردم]] در مورد [[امام مهدی]] {{ع}} در زمان غیبتش نیز چنین است، [[مردم]] هر لحظه [[منتظر]] پایان [[غیبت]] و استفاده بردن بیشتر از ایشان هستند؛ | ||
:::::#هرکس وجود امام را با وجود نشانههای زیاد آن انکار کند، مانند این است که کسی منکر وجود خورشید شود که ابرها آنرا از دیدگان پوشانده و پنهان ساختهاند؛ | :::::#هرکس [[وجود امام]] را با وجود نشانههای زیاد آن [[انکار]] کند، مانند این است که کسی منکر وجود [[خورشید]] شود که ابرها آنرا از دیدگان پوشانده و [[پنهان]] ساختهاند؛ | ||
:::::#گاهی ممکن است وجود خورشید در پشت ابرها برای | :::::#گاهی ممکن است وجود [[خورشید]] در پشت ابرها برای [[مردم]]، بهتر از پدیدار بودن آن بدون [[حجاب]] باشد، [[غیبت امام]] نیز اینگونه است و البته این امر برای [[مردم]] بهتر است ... الخ؛ | ||
:::::#اگر خورشید مستقیما بتابد، انسان بهطور مستقیم نمیتواند به آن نگاه کند و شاید به دلیل ضعف چشمان | :::::#اگر [[خورشید]] مستقیما بتابد، [[انسان]] بهطور مستقیم نمیتواند به آن نگاه کند و شاید به [[دلیل]] ضعف چشمان [[بشر]]، نگاه مستقیم به [[خورشید]] باعث کور شدن او شود؛ [[خورشید]] [[ذات مقدس]] [[امام مهدی]] {{ع}} نیز اینگونه است، چهبسا که [[ظهور]] و پدیدار شدن ایشان، برای دیدگان ضعیف و ناتوان [[بشر]]، مضر باشد و سبب نابینایی آنان و ندیدن [[حق]] شود؛ | ||
:::::#همانگونه خورشید ممکن است از پشت ابرها بیرون بیاید و تنها برخی از مردم به آن نگاه کنند و آنرا ببینند، امام هم ممکن است در زمان غیبت خود، برای برخی از مردم ظهور کند و خود را به آنها نشان دهد، در حالیکه برخی دیگر او را نبینند؛ | :::::#همانگونه [[خورشید]] ممکن است از پشت ابرها بیرون بیاید و تنها برخی از [[مردم]] به آن نگاه کنند و آنرا ببینند، [[امام]] هم ممکن است در [[زمان غیبت]] خود، برای برخی از [[مردم]] [[ظهور]] کند و خود را به آنها نشان دهد، در حالیکه برخی دیگر او را نبینند؛ | ||
:::::#امامان در نفع بخشیدن به همه مانند خورشیداند و تنها نابینایان از آنها سود نمیبرند ... الخ؛ | :::::#[[امامان]] در نفع بخشیدن به همه مانند خورشیداند و تنها نابینایان از آنها سود نمیبرند ... الخ؛ | ||
:::::#همانگونه که نور خورشید از طریق روزنهها و پنجرههای یک خانه، وارد آن میشود و هرچه موانع ورود آن کمتر باشد، نور خورشید بیشتری وارد خانه میشود، مردم نیز مانند آن خانهاند؛ آنها هرچه بیشتر آن موانع را از حواس و احساسات و قلب خود کنار بگذارند و روزنه دلهای خود را از شهوتهای نفسانی و دلبستگیهای جسمانی پاک کنند، انوار هدایت ایشان نیز بیشتر وارد دلهای آنان میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۹۴- ۹۵.</ref>. | :::::#همانگونه که [[نور]] [[خورشید]] از طریق روزنهها و پنجرههای یک خانه، وارد آن میشود و هرچه موانع ورود آن کمتر باشد، [[نور]] [[خورشید]] بیشتری وارد خانه میشود، [[مردم]] نیز مانند آن خانهاند؛ آنها هرچه بیشتر آن موانع را از حواس و احساسات و [[قلب]] خود کنار بگذارند و روزنه دلهای خود را از شهوتهای نفسانی و دلبستگیهای جسمانی [[پاک]] کنند، [[انوار]] [[هدایت]] ایشان نیز بیشتر وارد دلهای آنان میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۹۴- ۹۵.</ref>. | ||
:::::*'''فایده مستقیم''': آیا امام برخی از نیازهای مستقیم (اولیه) را مانند شفا دادن | :::::*'''فایده مستقیم''': آیا [[امام]] برخی از نیازهای مستقیم (اولیه) را مانند شفا دادن [[بیمار]]، برآورده ساختن نیازهای مادی و دنیوی مستقیم و امثال اینرا برطرف میسازد یا خیر؟ آیا این [[رحمت]] شامل حال عموم [[مردم]] میشود یا این [[رحمت]] مخصوص عده خاصی است و دیگران از آن بیبهرهاند؟ | ||
::::::از روایتها و حکایتها اینگونه برمیآید که [[امام مهدی]] {{ع}} خود را به افراد زیادی از | ::::::از [[روایتها]] و حکایتها اینگونه برمیآید که [[امام مهدی]] {{ع}} خود را به افراد زیادی از [[مردم]]، صرفنظر از گرایشهای مذهبی و [[مذهب]] آنها، نشان داده است. حتی برخی از آنها، گفتهاند که حتی [[شیعه]] را قبول نداشتهاند اما با این حال، [[امام]] {{ع}} برای آنها [[معجزه]] کرده است. کلینی، [[طوسی]]، برقی، [[شیخ مفید]] و راوندی به [[نقل]] از [[بدر]] [[غلام]] [[احمد بن حسن]] یادآور شدهاند که او گفت: به الجبل (منطقهای میان [[بغداد]] و [[آذربایجان]]) رفتم. در آن زمان اعتقادی به [[مذهب]] [[تشیع]] و [[امامان]] آنها نداشتم تا اینکه [[یزید]] بن [[عبد الله]] از [[دنیا]] رفت. او در زمان بیماریاش [[وصیت]] کرد شهری (نوعی استرباری و بیارزش است) و سمند (اسبی است با رنگ مایل به زرد) و [[شمشیر]] و کمربندش را به مولایش بدهند. من ترسیدم اگر شهری را به کوتکین (یکی از [[فرمانروایان]] ترک) ندهم، او مرا اذیت و [[آزار]] رساند. به نظرم اسب و [[شمشیر]] و کمربند باهم، هفتصد [[دینار]] [[ارزش]] داشت. من این مسئله را به کسی نگفتم، تا اینکه نامهای از [[عراق]] به من رسید و در آن نوشته شده بود: آن هفتصد دیناری که ما بابت بهای شهری و [[شمشیر]] و کمربند نزد تو داریم، برای ما بفرست<ref>البرقی، المحاسن، ص ۳۱، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۲، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۳، الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۸۳، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۶۴.</ref>. | ||
::::::در اخبار آمده است که امام خود را به گروهی از مردم نشان داده است. [[محمد بن احمد انصاری]] میگوید: در مستجار مکه بودم و در آن زمان حدود سی نفر در آنجا بودند که هیچ کدام از آنها، جز محمد بن قاسم علوی مخلص و دوست و شیعه نبود ... او میگوید، امام {{ع}} بر آنها ظهور کرده و برخی دعاها را که از زبان [[امامان]] اهل بیت {{عم}} جاری شده، به آنها آموزش داده است<ref>الغیبة، الطوسی، ص ۲۵۹.</ref>. | ::::::در [[اخبار]] آمده است که [[امام]] خود را به گروهی از [[مردم]] نشان داده است. [[محمد بن احمد انصاری]] میگوید: در مستجار [[مکه]] بودم و در آن زمان [[حدود]] سی نفر در آنجا بودند که هیچ کدام از آنها، جز [[محمد]] بن قاسم [[علوی]] [[مخلص]] و [[دوست]] و [[شیعه]] نبود ... او میگوید، [[امام]] {{ع}} بر آنها [[ظهور]] کرده و برخی [[دعاها]] را که از زبان [[امامان]] [[اهل بیت]] {{عم}} جاری شده، به آنها [[آموزش]] داده است<ref>الغیبة، الطوسی، ص ۲۵۹.</ref>. | ||
::::::علاوه بر این دهها حکایت دیگر نیز در اینباره وجود دارد که علمای شیعه مانند [[شیخ مفید]]، [[طوسی]]، [[کلینی]]، [[شیخ صدوق]]، [[نعمانی]] و دیگر علما آنرا نقل کردهاند. | ::::::علاوه بر این دهها حکایت دیگر نیز در اینباره وجود دارد که علمای [[شیعه]] مانند [[شیخ مفید]]، [[طوسی]]، [[کلینی]]، [[شیخ صدوق]]، [[نعمانی]] و دیگر [[علما]] آنرا [[نقل]] کردهاند. | ||
::::::برخی از این حکایتها، در زمان آنها اتفاق افتاده است. این حوادث اشاره به این حقیقت دارند که امام خود را به یاران مخلص خویش و دیگران نشان داده است، برخی دعاها را نیز به آنها آموزش داده، برخی نیازهای مادی آنها را برطرف ساخته و برخی از بیمارهای آنها را شفاء دادهاند. همه اینها ما را به یقین میرساند که امام خود را به بسیاری از مردم نشان داده و نیازهای آنها را برطرف کرده است. علاوه بر این | ::::::برخی از این حکایتها، در زمان آنها اتفاق افتاده است. این حوادث اشاره به این [[حقیقت]] دارند که [[امام]] خود را به [[یاران]] [[مخلص]] خویش و دیگران نشان داده است، برخی [[دعاها]] را نیز به آنها [[آموزش]] داده، برخی نیازهای مادی آنها را برطرف ساخته و برخی از بیمارهای آنها را شفاء دادهاند. همه اینها ما را به [[یقین]] میرساند که [[امام]] خود را به بسیاری از [[مردم]] نشان داده و نیازهای آنها را برطرف کرده است. علاوه بر این [[دلایل]]، هیچ مانعی هم وجود ندارد که آن را غیرممکن نمایاند، اما [[میزان]] نائل شدن به این [[تشرف]]، بستگی به [[آمادگی]] روحی و [[ایمان]] [[انسان]] به این [[موعود]] جهانی دارد. این بدین علت است که این [[انسانها]] هستند که [[منتظر ظهور]] اماماند نه برعکس و همین باعث میشود تا بار مسؤلیت به عهده خود [[انسان]] باشد و خود [[آمادگی]] بیشتری کسب کند و موانع را از پیش روی [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} بردارد و اینگونه بتواند با ایشان تماس و ارتباط داشته باشد و مشرف به [[دیدار]] ایشان شود. این همان کاری است که بر طرف ساختن نیازهای او را آسانتر و راه آنرا از طرف ایشان، هموارتر میسازد. | ||
::::::شاید افزونی حکایتها و معجزاتی که برای خواص روی داده و کمی آن حوادث برای دیگران به همین آمادگی و مقدمهسازی و امور مربوط به آن مانند برداشتن موانع در راه امام منتظر {{ع}}، باز گردد. | ::::::شاید افزونی حکایتها و معجزاتی که برای [[خواص]] روی داده و کمی آن حوادث برای دیگران به همین [[آمادگی]] و مقدمهسازی و امور مربوط به آن مانند برداشتن موانع در راه [[امام]] [[منتظر]] {{ع}}، باز گردد. | ||
::::::تا اینجا مشخص شد که فایدههای وجود امام چهارگونه است: | ::::::تا اینجا مشخص شد که فایدههای [[وجود امام]] چهارگونه است: | ||
::::::فایده مستقیم و خاص، فایده مستقیم و عام، فایده غیرمستقیم خاص، فایده غیرمستقیم عام. | ::::::فایده مستقیم و خاص، فایده مستقیم و عام، فایده غیرمستقیم خاص، فایده غیرمستقیم عام. | ||
::::::همه این فواید به وجود ایشان بستگی دارد و ایشان سرچشمه آن هستند، هرچند که ایشان غایب و از دیدگان نهان باشند. | ::::::همه این فواید به وجود ایشان بستگی دارد و ایشان سرچشمه آن هستند، هرچند که ایشان [[غایب]] و از دیدگان [[نهان]] باشند. | ||
::::::این فایدهها، همه باعث میشود که تفاوت زیادی میان دو مقوله مهدی موجود و مهدی موعود که برخی اعتقاد دارند در آینده متولد میشود، وجود داشته باشد. بنابراین محروم ماندن | ::::::این فایدهها، همه باعث میشود که تفاوت زیادی میان دو مقوله [[مهدی]] موجود و [[مهدی موعود]] که برخی [[اعتقاد]] دارند در آینده متولد میشود، وجود داشته باشد. بنابراین محروم ماندن [[مردم]]، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی از مجموعه این فواید، بستگی به [[ایمان]] به [[مهدی موعود]] {{ع}} دارد و همچنین این امر باعث میشود آنها از آن فایدهها بینصیب بمانند. علاوه بر این، برخورداری و استفاده از این فایدهها و سودها هم بستگی به [[ایمان]] به [[مهدی]] موجود (اما [[غایب]]) و متولدشده دارد»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص:۸۹-۹۷.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۱۲: | خط ۳۱۲: | ||
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیبالله طاهری]]]] | [[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیبالله طاهری]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
:::::*«ظاهراً این اشکال از زبان کسانی مطرح میشود که در واقع نه [[امام]] را شناختهاند و نه به معنای حقیقی [[امامت]] پی بردهاند و [[امام]] را مانند رهبری عادی که کارش مسألهگویی و حداکثر اجرای حدود و احکام است میدانند، در حالی که مقام [[امامت]] و [[ولایت]] به مراتب از این مقامات ظاهری شامختر و والاتر است. ما اینک در حد این نوشتار به برخی فواید وجود [[امام غایب]] اشاره میکنیم، زیرا فواید وجودی [[امام]] منحصر به چیزهایی که شما در پرسش برشمردید نیست، بلکه فواید باطنی وجود [[امام]] به مراتب عظیمتر از فواید ظاهری آن است: | :::::*«ظاهراً این اشکال از زبان کسانی مطرح میشود که در واقع نه [[امام]] را شناختهاند و نه به معنای حقیقی [[امامت]] پی بردهاند و [[امام]] را مانند [[رهبری]] عادی که کارش مسألهگویی و حداکثر [[اجرای حدود]] و [[احکام]] است میدانند، در حالی که [[مقام]] [[امامت]] و [[ولایت]] به مراتب از این [[مقامات]] ظاهری شامختر و والاتر است. ما اینک در حد این نوشتار به برخی فواید وجود [[امام غایب]] اشاره میکنیم، زیرا فواید وجودی [[امام]] منحصر به چیزهایی که شما در پرسش برشمردید نیست، بلکه فواید [[باطنی]] وجود [[امام]] به مراتب عظیمتر از فواید ظاهری آن است: | ||
::::#طبق احادیث وارده در موضوع [[امامت]] و براهینی که در کتب دانشوران اقامه شده، وجود | ::::#طبق [[احادیث]] وارده در موضوع [[امامت]] و براهینی که در کتب دانشوران اقامه شده، وجود [[مقدس]] [[امام]] [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و غایت نوع و فرد کامل [[انسانیت]] و رابطه بین عالم مادی و عالم ربوبی است، اگر [[امام]] روی [[زمین]] نباشد، نوع [[انسان]] منتقرض خواهد شد، اگر [[امام]] نباشد [[خدا]] به حد کامل شناخته و [[عبادت]] نمیشود، اگر [[امام]] نباشد، رابطه بین عالم مادی و دستگاه [[آفرینش]] منقطع میشود، اشراقات و افاضات [[عوالم غیبی]]، اولاً، بر آینه [[پاک]] [[قلب]] [[امام]]، سپس به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میشود. [[امام]] [[قلب]] عالم وجود و [[رهبر]] و مربی نوع [[انسان]] است. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در [[تربت]] این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم میتوان گفت [[امام غایب]] چه نفعی دارد؟ [[امام سجاد]] میفرماید: ما پیشوای [[مسلمین]] و [[حجت]] بر اهل عالم و [[سادات]] [[مؤمنان]] و [[رهبر]] [[نیکان]] و [[صاحب]] [[اختیار]] [[مسلمین]] هستیم، ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنانکه [[ستارگان]] [[امان]] اهل آسمانند، به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمیاید، مگر وقتی که [[خدا]] بخواهد و به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]] نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج میشود، اگر ما روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرود میبرد، آنگاه فرمود: از روزی که [[خدا]] [[آدم]] را آفریده تا حال هیچگاه [[زمین]] خالی از [[حجت]] نبوده است، ولی آن [[حجت]] گاهی ظاهر و مشهور و گاهی [[غایب]] و مستور بوده است و تا [[قیامت]] نیز از [[حجت]] خالی نخواهد شد و اگر [[امام]] نباشد [[خدا]] [[پرستش]] نمیشود. روای میگوید، گفتم: [[مردم]] چگونه از وجود [[امام غایب]] منتفع میشوند؟ فرمود: همانطور که از [[خورشید پشت ابر]] بهره میبرند<ref> نیابیع الموده، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز در آن [[کلام]] نورانیش فرمود: {{عربی|"اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ"}}<ref>آری، هیچگاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد و فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار. </ref>؛ برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]] به دعای شریف [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید، که اساس [[آفرینش]] به وجود [[امام]] بستگی دارد و اثر بخشی همه موجودات عالم به طفیل [[وجود امام]] است، خواه [[امام]] ظاهر باشد خواه [[غایب]] اما فوایدی که شما در سؤال مطرح کردهاید و گفتهاید که [[مردم]] از آن محرومند، باید دید علت و سبب محرومیت چیست و کیست؟ آیا از طرف [[پروردگار]] منع فیضی شده و یا از جانب [[امام عصر]] امساک عنایتی شده است؟ قطعاً این چنین نیست، بلکه [[تقصیر]] و کوتاهی از جانب خود افراد [[بشر]] است. اگر آنان موانع [[ظهور]] را برطرف سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] را فراهم سازند و افکار جهانیان را آماده و مساعد میکردند، قطعاً [[امام زمان]] ظاهر میشد و [[جامعه]] [[انسانیت]] از فواید وجودیش بهرهمند میگردید. | ||
::::#[[ایمان]] به [[مهدی]] غایب و [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} مایه امیدواری و آرامشبخش دلهای مسلمین است. این امیدواری یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت و هدف است، هر گروهی که روح یأس و ناامیدی خانه دلشان را تاریک کرده باشد و چرا امید و آرزو در آن نتابد، هر روی موفقیت را نخواهد دید. آری، اوضاع آشفته و اسفبار جهان و سیل بنیانکن مادیت و کسادی بازار علوم معارف و محرومیت روز افزون طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی شرق و غرب، روشنفکران و خیرخواهان بشر را مضطرب کرده است، به طوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. تنها روزنه امیدی که برای بشر مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این جهان تاریک سوسو میزند، همان انتظار و فرج فرا رسیدن عصر درخشان [[حکومت]] توحید و نفوذ قوانین الهی است. انتظار فرج است که قلبهای مأیوس و لرزان را آرامش بخشیده، مرهم دلهای زخمدار طبقه محروم میشود. نویدهای مسرت بخش [[حکومت]] توحید است که عقاید مؤمنان را نگهداری کرده و در دین پایدارشان میسازد، ایمان به غلبه حق است که خیرخواهان بشر را به فعالیت و کوشش وادار کرده است، استمداد از آن نیروی غیبی است که انسانیت را از سقوط در وادی هولناک یأس و ناامیدی نجات میدهد و در شاه راه روشن امید و آرزو وارد میکند. پیامبر اسلام {{صل}} به وسیله طرح [[حکومت]] جهانی توحید و تعیین و معرفی رهبر اصلاحات جهانی، دیو یأس و ناامیدی را از جهان اسلام رانده است. خلاصه آنکه [[ایمان]] به [[مهدی]] | ::::#[[ایمان]] به [[مهدی]] [[غایب]] و [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} مایه [[امیدواری]] و آرامشبخش دلهای [[مسلمین]] است. این [[امیدواری]] یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] و [[هدف]] است، هر گروهی که [[روح]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] خانه دلشان را تاریک کرده باشد و چرا [[امید]] و [[آرزو]] در آن نتابد، هر روی موفقیت را نخواهد دید. آری، اوضاع آشفته و اسفبار [[جهان]] و سیل بنیانکن مادیت و [[کسادی]] بازار [[علوم]] [[معارف]] و محرومیت روز افزون طبقه ضعیف و توسعه [[فنون]] [[استعمار]] و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی شرق و غرب، روشنفکران و خیرخواهان [[بشر]] را مضطرب کرده است، به طوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت [[اصلاح]] [[بشر]] [[تردید]] کنند. تنها روزنه امیدی که برای [[بشر]] مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این [[جهان]] تاریک سوسو میزند، همان [[انتظار]] و [[فرج]] فرا رسیدن عصر درخشان [[حکومت]] [[توحید]] و نفوذ [[قوانین الهی]] است. [[انتظار فرج]] است که قلبهای مأیوس و لرزان را [[آرامش]] بخشیده، مرهم دلهای زخمدار طبقه محروم میشود. نویدهای مسرت بخش [[حکومت]] [[توحید]] است که [[عقاید]] [[مؤمنان]] را نگهداری کرده و در [[دین]] پایدارشان میسازد، [[ایمان]] به [[غلبه]] [[حق]] است که خیرخواهان [[بشر]] را به فعالیت و کوشش وادار کرده است، [[استمداد]] از آن نیروی غیبی است که [[انسانیت]] را از سقوط در وادی هولناک [[یأس]] و [[ناامیدی]] [[نجات]] میدهد و در شاه راه روشن [[امید]] و [[آرزو]] وارد میکند. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به وسیله طرح [[حکومت]] جهانی [[توحید]] و تعیین و معرفی [[رهبر]] [[اصلاحات]] جهانی، دیو [[یأس]] و [[ناامیدی]] را از [[جهان اسلام]] رانده است. خلاصه آنکه [[ایمان]] به [[مهدی]] [[موعود]]، آینده روشن و فرح بخشی را برای [[شیعیان]] مجسم کرده به [[امید]] آن روز دلخوشند، [[روح]] [[یأس]] و [[شکست]] را از آنان سلب کرده به کار و کوشش در راه [[هدف]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] و علاقه به [[معارف]] وادارشان کرده است<ref> دادگستر جهان، ص ۱۵۷.</ref>. | ||
::::#در احادیث وارده، مکرر [[حضرت مهدی]] {{ع}} در عصر [[غیبت]] به آفتاب در پس ابر تشبیه شده و گفته شده، همچنان که آفتاب پشت ابر برای موجودات عالم مفید است، [[امام]] در پرده [[غیبت]] نیز وجودش نافع و مفید است، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} پس از سؤال اینکه چه فایدهای بر وجود [[امام غایب]] مترتب است، فرمود:" آری سوگند به خدایی که مرا به نبوت | ::::#در [[احادیث]] وارده، مکرر [[حضرت مهدی]] {{ع}} در عصر [[غیبت]] به [[آفتاب]] در پس ابر [[تشبیه]] شده و گفته شده، همچنان که [[آفتاب پشت ابر]] برای موجودات عالم مفید است، [[امام]] در پرده [[غیبت]] نیز وجودش نافع و مفید است، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} پس از سؤال اینکه چه فایدهای بر وجود [[امام غایب]] مترتب است، فرمود:" آری [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[نبوت]] [[برگزیده]]، [[مردم]] از [[نور]] [[رهبری]] او در دوران غیبتش بهره میگیرند، همانطور که از [[خورشید]] به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهرهمند میشوند"<ref>{{عربی|"إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ"}}</ref>. برای [[فهم]] این [[تشبیه]]، نخست باید نقش [[خورشید]] را بهطور کلی و به هنگامی که چهره تابناکش پشت ابرها [[پنهان]] میشود دریابیم، سپس به رمز این [[تشبیه]] پیببریم: [[خورشید]] دارای دو نوع [[نور افشانی]] است: [[نور افشانی]] [[آشکار]] و [[نور افشانی]] مخفی. و یا به تعبیر دیگر، [[نور افشانی]] مستقیم و [[نور افشانی]] غیرمستقیم. در تابش غیرمستقیم، ابرها، همانند یک شیشه مات، [[نور]] مستقیم [[خورشید]] را گرفته و پخش میکنند و [[نور]] [[آفتاب]] به خوبی دیده نمیشود، اما در تابش مستقیم و [[آشکار]] اشعه [[آفتاب]] به خوبی دیده میشود، هر چند قشر ضخیم هوا که اطراف کره [[زمین]] را پوشانیده، همانند یک شیشه ضخیمکار میکند، شیشهای که هم از شدت تابش [[آفتاب]] میکاهد و آن را قابل [[تحمل]] میسازد و هم [[نور]] [[آفتاب]] را تصفیه میکند و شعاعهای مرگبارش را خنثی و بیاثر میسازد، ولی به هر حال، مانع از تابش مستقیم [[آفتاب]] نیست. به هر حال، [[نور]] و حرارتی که از [[خورشید]] به هر سو پخش میشود، تنها انرژی خلاق موتورهای زندگی در گیاهان و حیوانات و [[انسان]] است و سرانجام، اگر [[نور]] [[خورشید]] نباشد، حیات از کره [[زمین]] رخت میبندد، چرا که رشد و نمو موجودات زنده، تغذیه و تولید مثل آنها، [[حس]] و حرکت و جنبش، آبیاری زمینهای مرده، غرش امواج دریاها، وزش حیات بخش بادها، ریزش دانهها زندگی آفرین [[باران]] و برف، نغمههای مرغان، [[زیبایی]] خیرهکننده گلها، گردش [[خون]] در عروق [[انسان]] و تپش قلبها، عبور برق آسای [[اندیشه]] و لابلای پردههای مغز و سرانجام، لبخند شیرینی که بر لب گلبرگ، مانند یک کودک شیرخوار نقش میبندد، همه و همه به طور مستقیم یا غیرمستقیم به [[نور]] [[آفتاب]] بستگی دارد، بدون آن، همه اینها به خاموشی خواهد گرایید و این موضوع با کمی دقت قابل [[فهم]] برای هر اندیشوری است. اینک سؤال این است که آیا این [[برکات]] و آثار زندگی بخش مخصوص زمانی است که [[نور]] به طور مستقیم میتابد؟ پاسخ این سؤال روشن است که منفی است، زیرا بسیاری از این آثار در [[نور]] مات [[خورشید]] از پشت ابرها نیز وجود دارد. بنابراین، تابش [[خورشید]] از پشت پرده ابرها قسمت مهمی از [[برکات]] خود را در بر دارد و تنها برخی آثار است که ثمره تابش مستقیم [[آفتاب]] است. نتیجه اینکه هر چند پردههای ابر برخی آثار [[آفتاب]] را میگیرد، ولی قسمت مهمی از آن همچنان باقی میماند.این بود شمهای از حال مُشبه به، یعنی [[آفتاب]]، اما وضع "مشبه"، یعنی وجود حضرت [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در حال [[غیبت]] از این قرار است: اشعه معنوی نامرئی وجود [[امام زمان]] {{ع}} به هنگامی ک در پشت ابرهای [[غیبت]] [[نهان]] است دارای آثار گوناگون و قابل ملاحظهای است که علیرغم تعطیل مسأله [[تعلیم و تربیت]] و [[رهبری]] مستقیم (که در سؤال مطرح شده بود) [[آثار وجودی]] او را [[آشکار]] میسازد که به بعضیها در اینجا اشاره شده و قسمتی هم درکتب مفصله بیان شدند. بنابراین، کسی نمیتواند فواید وجودی [[امام]] را در حال [[غیبت]] [[انکار]] نماید، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]] برای موجودات نافع و مفید است<ref> [[مهدی]] انقلابی بزرگ، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص: ۳۷۷-۳۸۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۵. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛}} | {{جمع شدن|۱۵. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛}} | ||
[[پرونده:151864.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[عباس رحیمی]]]] | [[پرونده:151864.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[عباس رحیمی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«فایدههای بسیار دارد. او [[حجت]] خدا و واسطه تمام فیوضاتی است که به مردم میرسد. بسیاری از بلاها به وسیله وجود او برطرف میشود. آن حضرت درباره غیبت خویش فرمود: {{عربی|"وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ"}}؛ همانطور که مردم از نور خورشید در پس ابرها سود میبرند، در زمان | ::::::«فایدههای بسیار دارد. او [[حجت]] [[خدا]] و واسطه تمام فیوضاتی است که به [[مردم]] میرسد. بسیاری از بلاها به وسیله وجود او برطرف میشود. آن حضرت درباره [[غیبت]] خویش فرمود: {{عربی|"وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ"}}؛ همانطور که [[مردم]] از [[نور]] [[خورشید]] در پس ابرها سود میبرند، در [[زمان غیبت]]، از وجود پشت پرده [[غیبت]] من نیز بهرهمند میگردند. | ||
::::::و در ادامه نیز فرمود: {{عربی|"وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ"}}؛ وجود من برای اهل | ::::::و در ادامه نیز فرمود: {{عربی|"وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ"}}؛ وجود من برای اهل [[زمین]]، [[امان]] است؛ چنانچه وجود [[ستارگان]]، [[امان]] برای اهل [[آسمان]] میباشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ و ۹۴.</ref>. و فرمود: {{عربی|"وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.</ref>؛ [[خداوند]] به وسیله من، بلاها را از [[خانواده]] و شیعیانم برطرف میسازد. همانگونه که خورشیدِ پشت ابرها، تمام منظومه شمسی، از جمله [[زمین]]، را مانند مادری مهربان در آغوش جاذبه خود نگه میدارد و سبب [[امان]] و حفظ منظومه شمسی است و ابرها مانع ارزشمندی و فوائد بیشمار آن نمیشود، وجود [[مقدس]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز تمام آثار و [[برکات]] خود را دارد هر چند دیده نشود»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص:۲۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۲۸: | خط ۳۲۸: | ||
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | [[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::#«[[غیبت]] [[امام]] به جهتی از ناحیه ما میباشد، و لذا در ظهور او نیز عملکرد ما دخیل است. | :::::#«[[غیبت]] [[امام]] به جهتی از [[ناحیه]] ما میباشد، و لذا در [[ظهور]] او نیز عملکرد ما دخیل است. | ||
:::::#در عصر غیبت هرگز حدود الهی و تنفیذ احکام و دعوت به [[حق]] و [[جهاد]] با دشمنان تعطیل نمیگردد، بلکه بنابر توکیل عام از جانب [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} این امور به فقها واگذار شده است. | :::::#در [[عصر غیبت]] هرگز [[حدود الهی]] و تنفیذ [[احکام]] و [[دعوت]] به [[حق]] و [[جهاد]] با [[دشمنان]] تعطیل نمیگردد، بلکه بنابر توکیل عام از جانب [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} این امور به [[فقها]] واگذار شده است. | ||
:::::#امام گرچه غایب است ولی نسبت به احکام کلّی جنبه نظارتی داشته و حافظ مجموعه شریعت است. و لذا در صورتی که اجماعی بر خلاف حق تشکیل شود دخالت کرده و القای خلاف مینماید. | :::::#[[امام]] گرچه [[غایب]] است ولی نسبت به [[احکام]] کلّی جنبه نظارتی داشته و [[حافظ]] مجموعه [[شریعت]] است. و لذا در صورتی که اجماعی بر خلاف [[حق]] تشکیل شود دخالت کرده و القای خلاف مینماید. | ||
:::::#وجود امام آن گونه که در جای خود گفته شد واسطه فیض الهی و علت غایی خلقت است، و بدون او زمین مضطرب خواهد شد، و لذا او واسطه تکوین نیز میباشد. | :::::#[[وجود امام]] آن گونه که در جای خود گفته شد [[واسطه فیض الهی]] و علت غایی [[خلقت]] است، و بدون او [[زمین]] مضطرب خواهد شد، و لذا او واسطه [[تکوین]] نیز میباشد. | ||
:::::# | :::::#[[امام]]، گرچه از انظار عموم [[مردم]] [[غایب]] است ولی نسبت به [[نفوس]] قابل [[هدایت باطنی]] دارد، او هر نفسی را که قابل [[هدایت]] ببیند از راه [[باطن]] او را به حقّ و [[حقیقت]] رهنمون خواهد ساخت»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۸۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۷. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}} | {{جمع شدن|۱۷. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}} | ||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | [[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | ||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::* | :::::*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]] {{ع}} میفرماید: "ما [[امان]] اهل ###[[313]]### هستیم، چنانکه [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسماناند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمیآید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج میشود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو میبرد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. حضرت در ادامه میفرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] میگوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره میبرند، فرمود: همانگونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره میبرند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که امامی که [[غایب]] است و قرار است در آینده [[ظهور]] کند، [[انتظار]] میآفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] است. [[امیدواری]] به آیندهای روشن، چراغ راه و از بزرگترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. این ویژگی، مختص [[شیعه]] است که به [[انتظار]] [[اعتقاد]] دارد، ولی در سایر فرقهها -به جهت عدم [[اعتقاد]] به چنین امری- احساس پوچی و [[یأس]] فراوان است. پس فوائد وجودی [[امام]] [[غایب]]، پوشیده نیست، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]]، برای موجودات نافع و مفید است. برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]]، به [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۲۹.</ref>. | ||
:::::*«از فواید غیبت [[امام زمان]] {{ع}} میتوان به این موارد اشاره کرد: | :::::*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} میتوان به این موارد اشاره کرد: | ||
:::::#غیبت او، انتظار میآفریند، و انتظار مایه امیدواری به آینده است، | :::::#[[غیبت]] او، [[انتظار]] میآفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به آینده است، | ||
:::::#غیبت او، سبب آمادگی پیروانش میشود تا حضرت ظهور کند، | :::::#[[غیبت]] او، سبب [[آمادگی]] پیروانش میشود تا حضرت [[ظهور]] کند، | ||
:::::#غیبت او، سبب گفتوگو درباره حضرت میشود و طرح این مباحث در طول زمان، موجب پرورش نفوس و آمادگی برای حکومت جهانی حضرت و زمینهسازی برای ظهور حضرتش میگردد، | :::::#[[غیبت]] او، سبب [[گفتوگو]] درباره حضرت میشود و طرح این مباحث در طول زمان، موجب پرورش [[نفوس]] و [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی]] حضرت و [[زمینهسازی برای ظهور]] حضرتش میگردد، | ||
:::::#طولانی شدن غیبت | :::::#طولانی شدن [[غیبت امام]]، موجب [[فساد]] در [[جامعه]] میشود و این [[فساد]]، سبب خستگی و نارضایتی [[مردم]] شده و در متن این نارضایتی، جرقههای [[انقلاب]] بروز میکند و [[مردم]]، تشنه [[عدالت]] میشوند و [[ظهور]] حضرت را طلب میکنند، | ||
:::::# | :::::#[[غیبت]]، امتحانی است برای [[شیعیان]] حقیقی تا معلوم شود، چه کسی ثابتقدم در [[اعتقاد به امامت]] [[امام دوازدهم]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۶۱.</ref>، | ||
:::::# | :::::#[[غیبت]]، دلائلی دارد که به [[امامان]] اجازه افشای آن داده نشده است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۵۱: | خط ۳۵۱: | ||
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | [[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | ||
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«هرگز [[غیبت]] حضرت، مانع از برکتهای آن حضرت نیست. [[حضرت رسول]] اکرم {{صل}} دراینباره فرمودهاند: بهره و انتفاع مردم از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[زمان غیبت]]، مانند نفع و بهره بردن انسان از آفتاب است در زمانی که زیر ابر پنهان است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۸۰.</ref> | ::::::«هرگز [[غیبت]] حضرت، مانع از برکتهای آن حضرت نیست. [[حضرت رسول]] اکرم {{صل}} دراینباره فرمودهاند: بهره و انتفاع [[مردم]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[زمان غیبت]]، مانند نفع و بهره بردن [[انسان]] از [[آفتاب]] است در زمانی که زیر ابر [[پنهان]] است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۸۰.</ref> | ||
::::::در ذیل به بعضی از فواید به صورت فهرستوار اشاره میشود: | ::::::در ذیل به بعضی از فواید به صورت فهرستوار اشاره میشود: | ||
:::::#امام در نظام هستی محور و مدار است و بیوجود او برکات الهی بر زمینیان نازل نمیشود. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودهاند: اگر زمین بدون امام بماند هر آینه فرومیریزد<ref>[[کافی (کتاب)|کافی]]، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref> | :::::#[[امام]] در [[نظام هستی]] محور و مدار است و بیوجود او [[برکات]] الهی بر زمینیان نازل نمیشود. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودهاند: اگر [[زمین]] بدون [[امام]] بماند هر آینه فرومیریزد<ref>[[کافی (کتاب)|کافی]]، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref> | ||
:::::#اگرچه وجود | :::::#اگرچه [[وجود امام]]، [[غایب]] است ولی عامل جدیای برای حفظ [[مکتب]] [[شیعه]] و [[اسلام]] واقعی میباشد؛ | ||
:::::#وجود امام در عالم، موجب امید به آیندهای روشن و سراسر شور و اشتیاق است؛ | :::::#[[وجود امام]] در عالم، موجب [[امید]] به آیندهای روشن و سراسر شور و [[اشتیاق]] است؛ | ||
:::::#چون امام ناظر اعمال ماست، پس این موجب خودسازی و... میشود؛ | :::::#چون [[امام]] ناظر اعمال ماست، پس این موجب [[خودسازی]] و... میشود؛ | ||
:::::#رابطه عالم [[ملکوت]] با | :::::#رابطه عالم [[ملکوت]] با [[انسانها]]، به ویژه [[مسلمانان]] از طریق [[امام]] [[معصوم]] است و او [[واسطه فیض الهی]] به [[بندگان]] است<ref>برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۷۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۶۳: | خط ۳۶۳: | ||
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«"به نظر میآید، آثار وجودی [[امام]] و حجّت خدا را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: | ::::::«"به نظر میآید، [[آثار وجودی]] [[امام]] و [[حجّت]] [[خدا]] را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: | ||
::::#آثاری که بر اصل وجود [[امام]] در عالم هستی مترتب میشود "چه [[امام]] ظاهر باشد، چه غایب"؛ | ::::#آثاری که بر اصل وجود [[امام]] در [[عالم هستی]] مترتب میشود "چه [[امام]] ظاهر باشد، چه [[غایب]]"؛ | ||
::::#آثاری که بر افعال [[امام]] مترتب میشود "چه [[امام]] ظاهر باشد، چه غایب"؛ | ::::#آثاری که بر افعال [[امام]] مترتب میشود "چه [[امام]] ظاهر باشد، چه [[غایب]]"؛ | ||
::::#آثاری که بر وجود [[امامِ]] ظاهر مترتب میشود. | ::::#آثاری که بر وجود [[امامِ]] ظاهر مترتب میشود. | ||
:::::*'''واسطه فیض:''' اولین اثری که بر وجود [[امام]] مترتب است، این که [[امام]]، واسطه فیض الهی بر مخلوقات است و فیض الهی، به واسطه او بر بندگان نازل میشود. واسطه فیض بودن، دو گونه قابل تصورّ است: | :::::*'''[[واسطه فیض]]:''' اولین اثری که بر وجود [[امام]] مترتب است، این که [[امام]]، [[واسطه فیض الهی]] بر مخلوقات است و [[فیض]] الهی، به واسطه او بر [[بندگان]] نازل میشود. [[واسطه فیض]] بودن، دو گونه قابل تصورّ است: | ||
::::#نظام جهان بر اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. | ::::#[[نظام]] [[جهان]] بر اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود [[مقدس]] [[حجت خدا]] است. | ||
::::#نظام | ::::#[[نظام]] [[جهان]]، بر اساس [[هدف]] و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایتِ از این [[نظام]] و [[هدف]] آن، پابرجا است، [[نظام]] نیز به حیات خود ادامه میدهد. [[هدف]] از [[خلقت]] عالم، امکان حیات [[انسان]] است و [[هدف]] از [[خلقت]] [[آدمی]]، [[عبادت]] و [[عبودیت]] است. [[عبادت]] و عبودیتِ کامل که همراه معرفتِ کامل است، فقط از طریق [[امام]] و [[حجّت]] [[خدا]] تحقق مییابد؛ پس تا زمانی که [[امام]] هست، [[هدف]] از [[خلقت]] نیز باقی است؛ لذا در سایه وجود او [[نظام هستی]] پا برجا است. | ||
:::::*'''دفع بلا:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " | :::::*'''دفع بلا:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[خداوند]]، [[ستارگان]] را [[امان]] برای اهل [[آسمان]] قرار داد و اهل بیتم را [[امان]] برای اهل [[زمین]]".<ref>{{عربی|" جَعَلَ اللَّهُ النُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ السَّمَاءِ- وَ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي أَمَاناً لِأَهْلِ الْأَرْض "}}؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۳۰۸.</ref>. نظیر این تعبیر، از وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نیز صادر شده است: "من، آخرین [[اوصیا]] هستم. به واسطه من، [[خدا]]، بلا را از [[خاندان]] و شیعیانم دفع میکند"<ref>{{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِيَ الْقُوَّامِ بِدِينِ اللَّهِ "}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰.</ref>. به نظر میآید مراد از بلا، عذابهایی باشد که به سبب اعمال ناشایست [[انسانها]] باید نازل میشد؛ ولی به سبب آن که وجود [[مقدس]] [[حجت خدا]] در میان [[مردم]] است، [[عذاب]] دفع میشود. [[خداوند]]، به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}}<ref> و خداوند، آنان را عذاب نمیکند؛ در حالی که تو میانشان هستی؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.</ref> | ||
:::::*'''امید بخشی:''' | :::::*'''[[امید]] بخشی:''' [[آدمی]]، به [[امید]] زنده است، [[امید]] به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از [[پلیدی]] و [[تباهی]] نباشد. [[انسان]]، [[منتظر]] چنین ایام [[زیبایی]] است و [[بهترین]] عمل او نیز [[انتظار فرج]] و دمیدن صبح [[ظفر]] است. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[برترین]] عمل [[امت]] من، [[انتظار فرج]] است"<ref>{{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج "}}؛ کافی، ج۱، باب عرضه اعمال و شاهدان اعمال.</ref>. وجود امامی که [[منتظر]] إذن الهی برای [[ظهور]] است، به [[مردم]] دلگرمی میدهد و گامهای آنان را در جاده [[انتظار]] استوار میکند. به [[راستی]]، آیا وجود رهبرِ در تبعید، [[انقلاب]] را ایجاد میکند و [[مردم]] را به جوشش و حرکت در میآورد یا وعده آمدن فردی در آینده که دورانِ حیاتی در این زمان برای او متصور نیست؟ | ||
:::::*'''خودسازی:''' از دیگر آثار وجودی [[امام]]، پیدایش و تقویّت روحیه خودسازی و تهذیب نفس است. بر اساس روایات<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲و۱۲۸.</ref> [[امام]] و حجت | :::::*'''[[خودسازی]]:''' از دیگر [[آثار وجودی]] [[امام]]، پیدایش و تقویّت روحیه [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] است. بر اساس [[روایات]]<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲و۱۲۸.</ref> [[امام]] و [[حجت خدا]]، ناظر و [[شاهد]] بر اعمال است. هر روز و هر هفته، اعمال [[انسانها]] خدمت آن بزرگوار عرضه میشود. کسی که دوستدار [[امام]] باشد، [[راضی]] نمیشود [[امام]]، ناظر بر اعمال ناپسند او باشد و با دیدن اعمال بد او، غمگین و ناراحت شود؛ لذا سعی میکند دقت بیشتری در اعمال خود داشته باشد و به گونهای [[رفتار]] کند که [[رضایت]] امامش را به دست آورد. در کنار این آثار، آثار دیگری هم هست؛ مانند [[هدایتگری]] و [[پاسخ گویی]] به نیازهای علمیو…. | ||
:::::*برخی از آن آثار را انسانها در زندگی خود به روشنی احساس کرده اند؛ مانند حفظ و نجات شیعیان. حضرت در نامهای به [[شیخ مفید]] نوشتند: "ما، بر اخبار و احوال شما آگاه هستیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده نیست. ما، در رسیدگی و رعایت امور شما، اهمال نکردهایم و شما را از یاد نبردهایم.<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.</ref> | :::::*برخی از آن آثار را [[انسانها]] در زندگی خود به روشنی احساس کرده اند؛ مانند حفظ و [[نجات]] [[شیعیان]]. حضرت در نامهای به [[شیخ مفید]] نوشتند: "ما، بر [[اخبار]] و احوال شما [[آگاه]] هستیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده نیست. ما، در رسیدگی و رعایت امور شما، اهمال نکردهایم و شما را از یاد نبردهایم.<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.</ref> | ||
:::::*در کنار حفظ [[شیعه]] از کیدهای | :::::*در کنار حفظ [[شیعه]] از کیدهای [[دشمنان]]، نباید عنایات حضرت به بیماران و درماندگان و در راه ماندگان و نیازمندان را از یاد برد. افراد متعددی از [[لطف]] او بهره بردهاند و بیماریشان علاج شده و گم گشتگان در راه، به منزل رسیدهاند و نیازمندان و محتاجان و فقرا، سامان یافتهاند. این آثار، به افعال [[امام]] برمیگردد و [[امام]]، ظاهر باشد یا [[غایب]]، امکان ترتیب اثر هست. بله؛ اثری که به وجودِ ظاهریِ [[امام]] برمیگردد، [[حکومت]] ظاهری است؛ یعنی [[بشریت]] امروز به سبب [[غیبت امام]]{{ع}}، که علت این غیت هم خود [[مردم]] هستند، از [[حکومت]] [[عدل الهی]] و رشد و [[تکامل]] بشری در حدّ اعلای آن محروم شدند و تا زمانی که [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} رخ ندهد، این محرومیت ادامه دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۲۰-۱۲۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۴۱۱: | خط ۴۱۱: | ||
[[رده:مهدویت]] | [[رده:مهدویت]] | ||
[[رده:پرسشهای جامع امامت و ولایت]] | [[رده:پرسشهای جامع امامت و ولایت]] | ||
[[رده:پرسشهای مهدویت]] | [[رده:پرسشهای مهدویت]] | ||
[[رده:(اغ): پرسشهایی با ۱۹ پاسخ]] | [[رده:(اغ): پرسشهایی با ۱۹ پاسخ]] | ||
[[رده:(اغ): پرسشهای مهدویت با ۱۹ پاسخ]] | [[رده:(اغ): پرسشهای مهدویت با ۱۹ پاسخ]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] |