جز
جایگزینی متن - '{{ص}}' به '{{صل}}'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
جز (جایگزینی متن - '{{ص}}' به '{{صل}}') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''۲. ضرورت بهره جستن از آیات و روایاتها در تفسیر''': اصل تفسیرگری آیات قرآن نسبت به یکدیگر برای آشنایان با تفسیر و معارف قرآن امری مسلم و پذیرفتنی است. در نگریستن در آغازین روزهای پیدایش دانش تفسیر قرآن در دوران [[پیامبر]]{{صل}}، اهلبیت و صحابه شناخت این اصل و کاربرد آن را نشان میدهد. اگر از برخی از تفاسیر نظیر تفسیر المیزان بهعنوان نخستین مبتکر روش قرآن به قرآن یاد میشود، به خاطر اهتمام بیشتر در این پدیده است نه آنکه برای اولین بار چنین روشی به کار رفته است. بر اساس این اصل، برخی از آیات بهصورت صریح یا غیرصریح نقش تفسیرگری نسبت به یکدیگر را دارند. بهعنوانمثال در آیه {{متن قرآن|وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ}}<ref>شعراء، آیه ۱۷۳</ref>روشن نیست مقصود از باران سوء چیست اما آیه {{متن قرآن|وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ}}<ref>حجر، آیه ۷۴</ref>آن را به بارش سنگ گل از آسمان تفسیر کرده است. بنابراین مفسر لازم است برای به دست آوردن مدلولهای آیات و مراد خداوند در مرحله نخست از قراین داخلی و درونی قرآن استفاده کند. | '''۲. ضرورت بهره جستن از آیات و روایاتها در تفسیر''': اصل تفسیرگری آیات قرآن نسبت به یکدیگر برای آشنایان با تفسیر و معارف قرآن امری مسلم و پذیرفتنی است. در نگریستن در آغازین روزهای پیدایش دانش تفسیر قرآن در دوران [[پیامبر]]{{صل}}، اهلبیت و صحابه شناخت این اصل و کاربرد آن را نشان میدهد. اگر از برخی از تفاسیر نظیر تفسیر المیزان بهعنوان نخستین مبتکر روش قرآن به قرآن یاد میشود، به خاطر اهتمام بیشتر در این پدیده است نه آنکه برای اولین بار چنین روشی به کار رفته است. بر اساس این اصل، برخی از آیات بهصورت صریح یا غیرصریح نقش تفسیرگری نسبت به یکدیگر را دارند. بهعنوانمثال در آیه {{متن قرآن|وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ}}<ref>شعراء، آیه ۱۷۳</ref>روشن نیست مقصود از باران سوء چیست اما آیه {{متن قرآن|وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ}}<ref>حجر، آیه ۷۴</ref>آن را به بارش سنگ گل از آسمان تفسیر کرده است. بنابراین مفسر لازم است برای به دست آوردن مدلولهای آیات و مراد خداوند در مرحله نخست از قراین داخلی و درونی قرآن استفاده کند. | ||
از سوی دیگر، نقش روایاتها در تفسیر و تبیین آیات و گرهگشایی از ابهامهای قرآنی بسیار مهم و اساسی است. با صرفنظر از روایتهایی بازگوکننده مکی و مدنی آیات و سور قرآن، روایات ناظر به اسباب نزول، روایتهای بیانگر خواص و فضایل آیات و سور، روایات در حوزه دلالی آیات نیز نقش به سزایی دارند. روایتها در حقیقت حکایتکننده دیدگاههای تفسیری پیامبر و اهلبیت{{عم}}اند. پیامبر{{ | از سوی دیگر، نقش روایاتها در تفسیر و تبیین آیات و گرهگشایی از ابهامهای قرآنی بسیار مهم و اساسی است. با صرفنظر از روایتهایی بازگوکننده مکی و مدنی آیات و سور قرآن، روایات ناظر به اسباب نزول، روایتهای بیانگر خواص و فضایل آیات و سور، روایات در حوزه دلالی آیات نیز نقش به سزایی دارند. روایتها در حقیقت حکایتکننده دیدگاههای تفسیری پیامبر و اهلبیت{{عم}}اند. پیامبر{{صل}}حامل و گیرنده وحی و کسی است که کار تبیین قرآن به او واگذارشده است: {{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>نحل، آیه ۴۴</ref> و [[اهل بیت]] {{عم}}مخاطبان قرآن، حامل آنهمه علوم و معارف این کتاب آسمانیاند. آیا با چنین ویژگی میتوان از روایتها انتظاری کمتر از تفسیرگری قرآن داشت؟ بر این اساس باید در مرحله نخست: در بررسی قرآن، میباید قرآن را به کمک خود قرآن شناخت. مقصود این است که آیات قرآن مجموعاً یک ساختمان بههمپیوسته را تشکیل میدهند؛ یعنی اگر یک آیه از آیات قرآن را جدا کنیم و بگوییم تنها همین یک آیه را میخواهیم بفهمیم، شیوه درستی اتخاذ نکردهایم. البته ممکن است فهم ما از همان یک آیه درست باشد، اما این کاری است از احتیاط بیرون. آیات قرآن برخی مفسر برخی دیگر است. همانطوری که برخی مفسران بزرگ گفتهاند، ائمه اطهار این روش تفسیری را تأیید کردهاند. قرآن در بیان مسائل، شیوهای مخصوص به خود دارد. در بسیاری موارد اگر یک آیه تنها از قرآن اخذ کنیم که با مفهوم همان آیه وقتیکه در کنار آیات هم مضمون قرارگرفته است بهکلی متفاوت است. بهعنوان نمونهای از شیوه خاص قرآن، میتوان از آیات محکم و آیات متشابه نام برد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]؛ [[آشنایی با قرآن (کتاب)|آشنایی با قرآن]]، ج ۱، ص ۲۱</ref> | ||
آنگاه در مرحله دوم باید به روایتها مراجعه کرد زیرا طبق نظر قرآن، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] خود مبین و مفسر این کتاب است و آنچه از پیامبر رسیده ما را در تفسیر قرآن یاری میدهد و اما برای ما که [[شیعه]] هستیم و به [[ائمه]] اطهار معتقدیم و اعتقاد داریم آنچه را که از ناحیه خدا داشته به اوصیاء گرامیاش منتقل کرده است، روایتهای معتبری که از [[ائمه]] رسیده نیز همان اعتبار روایتها معتبری را دارد که از ناحیه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}}رسیده است و لهذا روایتهای موثق [[ائمه]] کمک بزرگی است درراه شناخت قرآن. ی<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]؛ [[آشنایی با قرآن (کتاب)|آشنایی با قرآن]]، ج ۱، ص ۲۰ و ۲۱</ref> | آنگاه در مرحله دوم باید به روایتها مراجعه کرد زیرا طبق نظر قرآن، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] خود مبین و مفسر این کتاب است و آنچه از پیامبر رسیده ما را در تفسیر قرآن یاری میدهد و اما برای ما که [[شیعه]] هستیم و به [[ائمه]] اطهار معتقدیم و اعتقاد داریم آنچه را که از ناحیه خدا داشته به اوصیاء گرامیاش منتقل کرده است، روایتهای معتبری که از [[ائمه]] رسیده نیز همان اعتبار روایتها معتبری را دارد که از ناحیه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}}رسیده است و لهذا روایتهای موثق [[ائمه]] کمک بزرگی است درراه شناخت قرآن. ی<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]؛ [[آشنایی با قرآن (کتاب)|آشنایی با قرآن]]، ج ۱، ص ۲۰ و ۲۱</ref> | ||