نشانه‌های ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
==واژه‌شناسی لغوی ==
==واژه‌شناسی لغوی ==
از آنجایی که بررسی‌های ژرف در این موضوع نیازمند بهره‌گیری از برخی واژه‌ها و «مفاهیم» است و از طرفی تعریف روشنی از بعضی از آنها در دست نیست؛ از این رو، گام نخست آن است که این واژه‌ها در حد امکان بازکاوی و تعریف شود. برخی از این واژه‌هایی که در بحث [[نشانه‌ها]] به کار رفته، عبارت است از :<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۹۸.]</ref>
از آنجایی که بررسی‌های ژرف در این موضوع نیازمند بهره‌گیری از برخی واژه‌ها و «مفاهیم» است و از طرفی تعریف روشنی از بعضی از آنها در دست نیست؛ از این رو، گام نخست آن است که این واژه‌ها در حد امکان بازکاوی و تعریف شود. برخی از این واژه‌هایی که در بحث [[نشانه‌ها]] به کار رفته، عبارت است از :<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۹۸.]</ref>
*'''علایم:''' تعبیر "نشانه" یا در [[عربی]]، "علامت" و جمع آن، "[[علائم]]" <ref>کلمۀ علائم، عربی نیست و در فارسی به عنوان جمع علامت به کار می‌رود (ر.ک: لغت‌نامه دهخدا: ذیل "علامت"، فرهنگ عمید: ذیل «علائم»).</ref> و در منابع قدیمی، "[[آیه]]" و جمع آن "[[آیات]]"<ref>در کتاب الغیبة نعمانی: ص۲۶۱. در دو حدیث، کلمۀ آیه ذکر شده است. در الغیبۀ  طوسی: ص۴۴۴ کلمۀ آیه چندین بار در یک حدیث به کار رفته و در کتاب الفتن ابن حماد: ص۱۵۰، ۱۵۱ و ۱۵۳ در کلام صحابه.</ref>، با اضافه به [[ظهور]]، دربارۀ اتفاقاتی در مقدمۀ [[ظهور]]، [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به کار رفته است. کلمه علامت یا [[آیه]] به معنای نشانه و چیزی است که بر مطلبی راه‌نمایی و دلالت کند<ref>(لغت‌نامه دهخدا)</ref>و موجب [[شناخت]] آن شود<ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۱۳.</ref> "عَلایم" جمع "[[علامه]]"، از ریشه "[[علم]]" به معنای "نشانه" است. و در [[عربی]] به معنای "[[آیه]] و دلالیت" آمده است. از این رو عَلَم به معنای [[پرچم]] است که [[لشکر]] به نشانۀ آن گرد آیند<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۵۳.</ref> ابن [[فارس]] گوید: عَلَم به معنای نشانه‌ای است که در چیزی باشد و آن را از دیگری مشخص و متمایز نماید <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۰۹.</ref>به گفته ابن منظور: علامت به معنای نشانه (السمة) و هم‌ریشه با عَلَم و مترادف با آن است. وی علامت و [[علم]] را به «فاصلۀ بین دو قطعه [[زمین]]» و «چیزی که در بیابان برپا می‌شود تا افراد راه گم کرده، به سبب آن راه را پیدا می‌کنند». معنا کرده است! <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۴۱۶.</ref> این واژه در فارسی به «نشانه»، برگردان شده و آن عبارت است از آنچه که سبب شناختن کسی یا چیزی شود<ref> محمد معین، فرهنگ معین، ص۱۱۱۵.</ref>اگر چه واژۀ «علامات» به صورت جمع فقط یک بار در [[قرآن]] آمده، <ref>«وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»؛ و نشانه‌هایی را (برای مردم نهاد) و آنان با ستاره راهیابی می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۱۶.</ref> اما در [[روایات]]، فراوان ذکر شده است. [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|"إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا‏"}}<ref>همانا برای اهل دین نشانه‌هایی است که بدان شناخت می‌شوند؛ الکافی، ج۲، ص۲۳۹.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: [[لقمان]] به فرزندش گفت: {{عربی|"يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيْهَا‏"}}<ref> ای پسرکم! برای هر چیز نشانه‌ای است که به آن شناخته می‌شود و بر آن گواهی می‌دهد؛ الخصال، ج۱، ص۱۲۱.</ref> از این رو می‌توان گفت: «نشانه» یکی از ابزار [[شناخت]] است. دقّت در این [[روایات]] و مانند آن، گویای این مطلب است که می‌بایست چیزی یا کسی موجود و یا در [[حکم]] موجود باشد تا علامت حاکی از آن بوده، و به آن شناخته شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۰.]</ref>.
*'''علایم:''' تعبیر "نشانه" یا در [[عربی]]، "علامت" و جمع آن، "[[علائم]]" <ref>کلمۀ علائم، عربی نیست و در فارسی به عنوان جمع علامت به کار می‌رود (ر.ک: لغت‌نامه دهخدا: ذیل "علامت"، فرهنگ عمید: ذیل «علائم»).</ref> و در منابع قدیمی، "[[آیه]]" و جمع آن "[[آیات]]"<ref>در کتاب الغیبة نعمانی: ص۲۶۱. در دو حدیث، کلمۀ آیه ذکر شده است. در الغیبۀ  طوسی: ص۴۴۴ کلمۀ آیه چندین بار در یک حدیث به کار رفته و در کتاب الفتن ابن حماد: ص۱۵۰، ۱۵۱ و ۱۵۳ در کلام صحابه.</ref>، با اضافه به [[ظهور]]، دربارۀ اتفاقاتی در مقدمۀ [[ظهور]]، [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به کار رفته است. کلمه علامت یا [[آیه]] به معنای نشانه و چیزی است که بر مطلبی راه‌نمایی و دلالت کند<ref>(لغت‌نامه دهخدا)</ref>و موجب [[شناخت]] آن شود<ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۱۳.</ref> "عَلایم" جمع "[[علامه]]"، از ریشه "[[علم]]" به معنای "نشانه" است. و در [[عربی]] به معنای "[[آیه]] و دلالیت" آمده است. از این رو عَلَم به معنای [[پرچم]] است که [[لشکر]] به نشانۀ آن گرد آیند<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۵۳.</ref> ابن [[فارس]] گوید: عَلَم به معنای نشانه‌ای است که در چیزی باشد و آن را از دیگری مشخص و متمایز نماید <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۰۹.</ref>به گفته ابن منظور: علامت به معنای نشانه (السمة) و هم‌ریشه با عَلَم و مترادف با آن است. وی علامت و [[علم]] را به «فاصلۀ بین دو قطعه [[زمین]]» و «چیزی که در بیابان برپا می‌شود تا افراد راه گم کرده، به سبب آن راه را پیدا می‌کنند». معنا کرده است! <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۴۱۶.</ref> این واژه در فارسی به «نشانه»، برگردان شده و آن عبارت است از آنچه که سبب شناختن کسی یا چیزی شود<ref> محمد معین، فرهنگ معین، ص۱۱۱۵.</ref>اگر چه واژۀ «علامات» به صورت جمع فقط یک بار در [[قرآن]] آمده، <ref>«وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»؛ و نشانه‌هایی را (برای مردم نهاد) و آنان با ستاره راهیابی می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۱۶.</ref> اما در [[روایات]]، فراوان ذکر شده است. [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا‏"}}<ref>همانا برای اهل دین نشانه‌هایی است که بدان شناخت می‌شوند؛ الکافی، ج۲، ص۲۳۹.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: [[لقمان]] به فرزندش گفت: {{عربی|"يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيْهَا‏"}}<ref> ای پسرکم! برای هر چیز نشانه‌ای است که به آن شناخته می‌شود و بر آن گواهی می‌دهد؛ الخصال، ج۱، ص۱۲۱.</ref> از این رو می‌توان گفت: «نشانه» یکی از ابزار [[شناخت]] است. دقّت در این [[روایات]] و مانند آن، گویای این مطلب است که می‌بایست چیزی یا کسی موجود و یا در [[حکم]] موجود باشد تا علامت حاکی از آن بوده، و به آن شناخته شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۰.]</ref>.
*'''آیت:''' دربارۀ ریشۀ لغتِ "[[آیه]]"، میان لغت‌شناسان [[اختلاف]] هست؛ از این رو معانی گوناگونی برای آن ذکر شده است. یکی از معانی آن «نشانه» است. که ریشۀ همۀ معانی دیگر می‌باشد راغب اصفهانی «[[آیه]]» را به علامت [[آشکار]] معنا کرده و [[حقیقت]] معنای آن را برای هر چیز [[آشکار]] که همراه چیز دیگری که [[آشکار]] نیست بیاید دانسته است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «ای».</ref> برخی دیگر از بزرگان لغت‌شناس نیز به طور روشن «[[آیات]]» را به معنای «علامات» دانسته‌اند<ref> فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۴؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۲۷۵؛ و نیز نک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۸۶.</ref> در مفهوم این واژه نیز همچون مترادف آن (علامت)، نوعی هم‌زمانی در وجود نشانه و آنچه نشانه از آن حکایت می‌کند، به چشم می‌خورد <ref>{{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}؛ و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانه‌ای است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸ و {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ}}؛ گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران: آیه ۴۱ و {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا}}؛ گفت: پروردگارا! نشانه‌ای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمی‌توانی گفت؛ سوره مریم؛ آیه ۱۰.</ref> برخی نیز تفاوت بین «علامت» و «[[آیه]]» را در این دانسته‌اند که نشانه بودن در «[[آیه]]» ثبوت بیشتری دارد<ref>ابوهلال عسکری، الفروق الغویه، ص۳۶۸، ش۱۴۷۶.</ref>. در [[قرآن مجید]] آمده است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و بسا نشانه‌ای است در آسمان‌ها و زمین که بر آن می‌گذرند و آنان از آن رو گردانند»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۵.</ref> و {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّه غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ }}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است»؛ سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> این واژه در بعضی از [[روایات]]<ref>امام باقر{{ع}} فرمود:«آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِم‏»؛ الکافی، ج۸، ص۱۲، ح۲۵۸؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۴، الغیبة للنعمانی، ص۲۱۷.</ref> و نیز در سخنان برخی از بزرگان، به معنای «نشانه‌های مرتبط با [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}» به کار رفته است<ref>«قَدْ جَاءَتِ الْأَخْبَارُ بِذِكْرِ عَلَامَاتٍ لِزَمَانِ قِيَامِ الْقَائِمِ الْمَهْدِيِّ {{ع}} وَ حَوَادِثَ تَكُونُ أَمَامَ قِيَامِهِ وَ آيَاتٍ وَ دَلَالات‏»؛ الارشاد: ج ۲، ص ۳۶۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>.
*'''آیت:''' دربارۀ ریشۀ لغتِ "[[آیه]]"، میان لغت‌شناسان [[اختلاف]] هست؛ از این رو معانی گوناگونی برای آن ذکر شده است. یکی از معانی آن «نشانه» است. که ریشۀ همۀ معانی دیگر می‌باشد راغب اصفهانی «[[آیه]]» را به علامت [[آشکار]] معنا کرده و [[حقیقت]] معنای آن را برای هر چیز [[آشکار]] که همراه چیز دیگری که [[آشکار]] نیست بیاید دانسته است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «ای».</ref> برخی دیگر از بزرگان لغت‌شناس نیز به طور روشن «[[آیات]]» را به معنای «علامات» دانسته‌اند<ref> فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۴؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۲۷۵؛ و نیز نک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۸۶.</ref> در مفهوم این واژه نیز همچون مترادف آن (علامت)، نوعی هم‌زمانی در وجود نشانه و آنچه نشانه از آن حکایت می‌کند، به چشم می‌خورد <ref>{{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}؛ و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانه‌ای است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸ و {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ}}؛ گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران: آیه ۴۱ و {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا}}؛ گفت: پروردگارا! نشانه‌ای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمی‌توانی گفت؛ سوره مریم؛ آیه ۱۰.</ref> برخی نیز تفاوت بین «علامت» و «[[آیه]]» را در این دانسته‌اند که نشانه بودن در «[[آیه]]» ثبوت بیشتری دارد<ref>ابوهلال عسکری، الفروق الغویه، ص۳۶۸، ش۱۴۷۶.</ref>. در [[قرآن مجید]] آمده است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و بسا نشانه‌ای است در آسمان‌ها و زمین که بر آن می‌گذرند و آنان از آن رو گردانند»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۵.</ref> و {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّه غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ }}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است»؛ سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> این واژه در بعضی از [[روایات]]<ref>امام باقر{{ع}} فرمود:«آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِم‏»؛ الکافی، ج۸، ص۱۲، ح۲۵۸؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۴، الغیبة للنعمانی، ص۲۱۷.</ref> و نیز در سخنان برخی از بزرگان، به معنای «نشانه‌های مرتبط با [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}» به کار رفته است<ref>«قَدْ جَاءَتِ الْأَخْبَارُ بِذِكْرِ عَلَامَاتٍ لِزَمَانِ قِيَامِ الْقَائِمِ الْمَهْدِيِّ {{ع}} وَ حَوَادِثَ تَكُونُ أَمَامَ قِيَامِهِ وَ آيَاتٍ وَ دَلَالات‏»؛ الارشاد: ج ۲، ص ۳۶۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>.
*'''دلالت:''' برخی از کارشناسان لغت "علامت و دلالت" را به یک معنا گرفته‌اند؛ با این تفاوت که «علامت» تابع وضع است و «دلالت» تابع اقتضا؛ به این صورت که هر دلالتی علامت است، ولی هر علامتی دلالت نیست <ref>الفروق اللغویه، ص۲۳۴، ش۹۱۳.</ref>در بعضی از [[روایات]] نیز «علامت» را به «دلالت» معنا کرده‌اند <ref>وسایل الشیعه، ج۴، ص۳۰۸؛ بحار الانوار، ج۳، ص۱۵۲.</ref> از این رو بررسی این واژه می‌تواند به روشن شدن معنای علامت، کمک کند. راغب اصفهانی در کتاب مفردات نوشته: «دلالت» عبارت است از آنچه به آن، برای [[شناخت]] یک چیز بهره می‌گیرند؛ مانند دلالت لفظ‌ها بر معنا، و دلالت اشارات و نوشتار و عقدها در حساب؛ و فرقی نمی‌کند که دلالت در قصد آن کس که چیز را علامت قرار داده، لحاظ شده باشد یا لحاظ نشده باشد؛ مانند کسی که حرکت موجودی را می‌بیند؛ پس می‌داند او زنده است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده "دلّ".</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>.
*'''دلالت:''' برخی از کارشناسان لغت "علامت و دلالت" را به یک معنا گرفته‌اند؛ با این تفاوت که «علامت» تابع وضع است و «دلالت» تابع اقتضا؛ به این صورت که هر دلالتی علامت است، ولی هر علامتی دلالت نیست <ref>الفروق اللغویه، ص۲۳۴، ش۹۱۳.</ref>در بعضی از [[روایات]] نیز «علامت» را به «دلالت» معنا کرده‌اند <ref>وسایل الشیعه، ج۴، ص۳۰۸؛ بحار الانوار، ج۳، ص۱۵۲.</ref> از این رو بررسی این واژه می‌تواند به روشن شدن معنای علامت، کمک کند. راغب اصفهانی در کتاب مفردات نوشته: «دلالت» عبارت است از آنچه به آن، برای [[شناخت]] یک چیز بهره می‌گیرند؛ مانند دلالت لفظ‌ها بر معنا، و دلالت اشارات و نوشتار و عقدها در حساب؛ و فرقی نمی‌کند که دلالت در قصد آن کس که چیز را علامت قرار داده، لحاظ شده باشد یا لحاظ نشده باشد؛ مانند کسی که حرکت موجودی را می‌بیند؛ پس می‌داند او زنده است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده "دلّ".</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
*نشانه‌‏های [[ظهور]]، گوناگون است و برشمردن همه این اقسام، نه‏‌چندان مفید است و نه لازم؛ چه آن‏که بسیاری از آن‏ها، نشانه‌‏های قطعی [[ظهور]] نمی‌‏باشد. افزون بر این، از نگاه [[سند]] و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آن‏ها، خیلی روشن نیست؛ از این‌‏رو در تقسیم نشانه‌‏ها فقط به موارد ذیل بسنده می‏‌کنیم<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>:
*نشانه‌‏های [[ظهور]]، گوناگون است و برشمردن همه این اقسام، نه‏‌چندان مفید است و نه لازم؛ چه آن‏که بسیاری از آن‏ها، نشانه‌‏های قطعی [[ظهور]] نمی‌‏باشد. افزون بر این، از نگاه [[سند]] و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آن‏ها، خیلی روشن نیست؛ از این‌‏رو در تقسیم نشانه‌‏ها فقط به موارد ذیل بسنده می‏‌کنیم<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>:
===نشانه‌‏های حتمی و غیر حتمی===
===نشانه‌‏های حتمی و غیر حتمی===
*میان نشانه‌‏های [[ظهور]]، شماری از آن‏ها، [[علایم حتمی]] [[ظهور]] دانسته شده‏اند. منظور از نشانه‌‏های حتمی- مقابل نشانه‌‏های غیر حتمی- آن است که پدیدار شدن آن‏ها- بدون هیچ قید و شرطی- قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونه‌‏ای که تا آن‏ها واقع نشود، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[ظهور]] و [[قیام]] نخواهد کرد. البته باید توجه کرد که حتمی یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانه‌‏ها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آن‏ها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و نبودن بازدارنده‌‏ها، پدید آمدن آن‏ها قطعی خواهد بود. از [[روایات]] فراوانی که در میان آن‏ها [[روایات]] صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانه‌‏های پنجگانه ذیل استفاده می‌‏شود: [[خروج سفیانی]]، [[قیام یمانی]]، [[صیحه آسمانی]]، قتل [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref> {{عربی|" خَمْسٌ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ مِنَ‏ الْعَلَامَاتِ‏ الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُ‏ وَ الْخَسْفُ‏ بِالْبَيْدَاءِ وَ خُرُوجُ‏ الْيَمَانِيِ‏ وَ قَتْلُ‏ النَّفْسِ‏ الزَّكِيَّةِ‏‏‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>.
*میان نشانه‌‏های [[ظهور]]، شماری از آن‏ها، [[علایم حتمی]] [[ظهور]] دانسته شده‏اند. منظور از نشانه‌‏های حتمی- مقابل نشانه‌‏های غیر حتمی- آن است که پدیدار شدن آن‏ها- بدون هیچ قید و شرطی- قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونه‌‏ای که تا آن‏ها واقع نشود، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[ظهور]] و [[قیام]] نخواهد کرد. البته باید توجه کرد که حتمی یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانه‌‏ها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آن‏ها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و نبودن بازدارنده‌‏ها، پدید آمدن آن‏ها قطعی خواهد بود. از [[روایات]] فراوانی که در میان آن‏ها [[روایات]] صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانه‌‏های پنجگانه ذیل استفاده می‌‏شود: [[خروج سفیانی]]، [[قیام یمانی]]، [[صیحه آسمانی]]، قتل [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref> {{متن حدیث|" خَمْسٌ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ مِنَ‏ الْعَلَامَاتِ‏ الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُ‏ وَ الْخَسْفُ‏ بِالْبَيْدَاءِ وَ خُرُوجُ‏ الْيَمَانِيِ‏ وَ قَتْلُ‏ النَّفْسِ‏ الزَّكِيَّةِ‏‏‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>.
*در برابر نشانه‌‏های حتمی، نشانه‌‏های غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی [[مقید]] و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آن‏ها، پدید می‌‏آید. به عبارت دیگر، نشانه‌‏های غیر حتمی، شاید پدید آید و شاید بدون پیدایش آن‏ها [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند.
*در برابر نشانه‌‏های حتمی، نشانه‌‏های غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی [[مقید]] و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آن‏ها، پدید می‌‏آید. به عبارت دیگر، نشانه‌‏های غیر حتمی، شاید پدید آید و شاید بدون پیدایش آن‏ها [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند.
*پاره‌‏ای از نشانه‌‏های غیر حتمی از این قرار است:
*پاره‌‏ای از نشانه‌‏های غیر حتمی از این قرار است:
خط ۹۶: خط ۹۶:
#[[انتشار علوم اهل بیت از قم]]؛
#[[انتشار علوم اهل بیت از قم]]؛
#[[طلوع خورشید از مغرب]].
#[[طلوع خورشید از مغرب]].
 
*این اهمیت و شهرت، به معنای صحّت همۀ آنها نیست، چنان که [[خروج خراسانی]]، نشانه‌ای است که اگر چه در دورۀ معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده و به عنوان نشانه‌ای قطعی برای [[ظهور]] تلقی می‌شود، با این حال، [[احادیث]] چندانی برای آن موجود نیست<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.]</ref>.
این اهمیت و شهرت، به معنای صحّت همۀ آنها نیست، چنان که [[خروج خراسانی]]، نشانه‌ای است که اگر چه در دورۀ معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده و به عنوان نشانه‌ای قطعی برای [[ظهور]] تلقی می‌شود، با این حال، [[احادیث]] چندانی برای آن موجود نیست<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.]</ref>.


==تطبیق نشانه‌های ظهور==
==تطبیق نشانه‌های ظهور==
در طول [[تاریخ]] [[تشیع]]، همیشه [[شاهد]] [[ظلم‌ها]] و ستم‌های ناروا بر [[شیعیان]] بوده‌ایم. این امر، باعث شد که [[شیعیان]] به [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] بیندیشند و با این [[امید]] زندگی کنند. به صورت طبیعی در هر بُرهه‌ای که بارقۀ امیدی برای [[شیعیان]] دیده شد که به این [[امید]] که وقت [[گشایش]] حقیقی در زندگی‌شان فرا رسیده است، به یاد [[امام مهدی]]{{ع}} و [[ظهور]] او افتاده‌اند. این امر، هم به روحیات افراد مرتبط است و هم این که گاه [[وضعیت اجتماعی]]، زمینه را برای این تطبیق‌ها فراهم می‌کند. امیدواریِ حاصل از روی کار آمدن برخی [[دولت‌ها]] در طول [[تاریخ]] که موجب [[امید]] اجتماعی شده است، احتمال اتصال آن [[دولت]] را به [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} پدید آورده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۰.]</ref>.
در طول [[تاریخ]] [[تشیع]]، همیشه [[شاهد]] [[ظلم‌ها]] و ستم‌های ناروا بر [[شیعیان]] بوده‌ایم. این امر، باعث شد که [[شیعیان]] به [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] بیندیشند و با این [[امید]] زندگی کنند. به صورت طبیعی در هر بُرهه‌ای که بارقۀ امیدی برای [[شیعیان]] دیده شد که به این [[امید]] که وقت [[گشایش]] حقیقی در زندگی‌شان فرا رسیده است، به یاد [[امام مهدی]]{{ع}} و [[ظهور]] او افتاده‌اند. این امر، هم به روحیات افراد مرتبط است و هم این که گاه [[وضعیت اجتماعی]]، زمینه را برای این تطبیق‌ها فراهم می‌کند. امیدواریِ حاصل از روی کار آمدن برخی [[دولت‌ها]] در طول [[تاریخ]] که موجب [[امید]] اجتماعی شده است، احتمال اتصال آن [[دولت]] را به [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} پدید آورده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۰.]</ref>. این تطبیق‌ها غالباً از سوی حدیث‌پژوهان اتفاق افتاده است. ایشان از سویی با [[احادیث]] [[علائم ظهور]] آشنایی دارند و از سوی دیگر، نسبت به [[وضعیت اجتماعی]] موجود نیز بی‌تفاوت نیستند. به این جهت کوشیده‌اند که برای [[پیام]] [[احادیث]]، مصداق خارجی و عینی ارائه کنند. اما مطالعۀ [[تاریخ اسلام]] و کنار آن، مروری بر [[احادیث]] [[نشانه‌های ظهور]]، به خوبی نشان می‌دهد که بسیاری از آنچه به نام نشانۀ [[ظهور مهدی]] مشهور شده، در طول [[تاریخ]] نیز مطابق یا مشابه آن رخ داده است. از این رو، تطبیق قطعی بسیاری از [[علائم]] بر وقایع پیش آمده به هر جهت که باشد، بسیار دشوار است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۰.]</ref>.
 
*نکته بسیار مهم در تطبیق علامت‌های [[ظهور]] آن است که نمی‌توان به صرف احتمال مطابقت یک واقعۀ خارجی با یکی از [[علائم ظهور]]، به پیش بینی [[وقت ظهور]] یا قیامِ متّصل بدان پرداخت<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>. البته کنار هم قرار گرفتن شماری از [[نشانه‌ها]] به‌ویژه آنهایی که در [[احادیث]] معتبر آمده‌اند و محتوم توصیف شده‌اند، موجب [[اطمینان]] به نزدیک بودن [[ظهور]] می‌گردد. اشتباه اصلی در تطبیق‌های نادرست پیشین آن بوده است که تنها با دیدن یک واقعۀ خارجی و بدون توجّه به دیگر [[علائم]]، آن را علامت [[ظهور]] شمرده و [[نزدیکی ظهور]] را پیش بینی کرده‌اند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>. حتی گاه با این که هیچ یک از علامت‌های حتمی و مشهور پدید نیامده‌اند، تنها پیشرفتی علمی و صنعتی همچون تلگراف که گونه‌ای اطلاع رسانی از دور است بر علامت [[ظهور]] تطبیق شده و [[زمان ظهور]]، نزدیک دانسته شده است. ناصواب بودن تمامی تطبیق‌های پیشین [[علائم ظهور]]، این نکتۀ مهم را به ما یادآوری می‌کند که دقت و احتیاط فراوان در این زمینه، فوق العاده مهم و ضروری است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>.
این تطبیق‌ها غالباً از سوی حدیث‌پژوهان اتفاق افتاده است. ایشان از سویی با [[احادیث]] [[علائم ظهور]] آشنایی دارند و از سوی دیگر، نسبت به [[وضعیت اجتماعی]] موجود نیز بی‌تفاوت نیستند. به این جهت کوشیده‌اند که برای [[پیام]] [[احادیث]]، مصداق خارجی و عینی ارائه کنند. اما مطالعۀ [[تاریخ اسلام]] و کنار آن، مروری بر [[احادیث]] [[نشانه‌های ظهور]]، به خوبی نشان می‌دهد که بسیاری از آنچه به نام نشانۀ [[ظهور مهدی]] مشهور شده، در طول [[تاریخ]] نیز مطابق یا مشابه آن رخ داده است. از این رو، تطبیق قطعی بسیاری از [[علائم]] بر وقایع پیش آمده به هر جهت که باشد، بسیار دشوار است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۰.]</ref>.
*در این میان، احتمال [[جعل]] و [[تحریف]] لفظی و معنوی را به انگیزه‌های مختلف هم نمی‌توان از نظر دور داشت، لذا دقت در [[احادیث]] [[علائم ظهور]] و [[شناخت]] دقیق آنها در بازشناسی ادّعاهای دروغین از ادّعای واقعی، بسیار مهم و نقش آفرین است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>. گروه‌هایی از [[شیعیان]] در دوره‌هایی، با [[امید]] به [[گشایش]] و [[فرج]] در کارشاش و گاه با اغراض خاصی، به [[تطبیق علائم]] [[ظهور]] بر وقایع [[اقدام]] کرده‌اند. برای نمونه می‌توان از تطبیق‌های زیر که شهرت تاریخی دارند نام برد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
نکته بسیار مهم در تطبیق علامت‌های [[ظهور]] آن است که نمی‌توان به صرف احتمال مطابقت یک واقعۀ خارجی با یکی از [[علائم ظهور]]، به پیش بینی [[وقت ظهور]] یا قیامِ متّصل بدان پرداخت<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>.
 
البته کنار هم قرار گرفتن شماری از [[نشانه‌ها]] به‌ویژه آنهایی که در [[احادیث]] معتبر آمده‌اند و محتوم توصیف شده‌اند، موجب [[اطمینان]] به نزدیک بودن [[ظهور]] می‌گردد. اشتباه اصلی در تطبیق‌های نادرست پیشین آن بوده است که تنها با دیدن یک واقعۀ خارجی و بدون توجّه به دیگر [[علائم]]، آن را علامت [[ظهور]] شمرده و [[نزدیکی ظهور]] را پیش بینی کرده‌اند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>.
 
حتی گاه با این که هیچ یک از علامت‌های حتمی و مشهور پدید نیامده‌اند، تنها پیشرفتی علمی و صنعتی همچون تلگراف که گونه‌ای اطلاع رسانی از دور است بر علامت [[ظهور]] تطبیق شده و [[زمان ظهور]]، نزدیک دانسته شده است. ناصواب بودن تمامی تطبیق‌های پیشین [[علائم ظهور]]، این نکتۀ مهم را به ما یادآوری می‌کند که دقت و احتیاط فراوان در این زمینه، فوق العاده مهم و ضروری است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>.
 
در این میان، احتمال [[جعل]] و [[تحریف]] لفظی و معنوی را به انگیزه‌های مختلف هم نمی‌توان از نظر دور داشت، لذا دقت در [[احادیث]] [[علائم ظهور]] و [[شناخت]] دقیق آنها در بازشناسی ادّعاهای دروغین از ادّعای واقعی، بسیار مهم و نقش آفرین است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.]</ref>.
 
گروه‌هایی از [[شیعیان]] در دوره‌هایی، با [[امید]] به [[گشایش]] و [[فرج]] در کارشاش و گاه با اغراض خاصی، به [[تطبیق علائم]] [[ظهور]] بر وقایع [[اقدام]] کرده‌اند. برای نمونه می‌توان از تطبیق‌های زیر که شهرت تاریخی دارند نام برد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#مهم‌تر و مؤثرتر از همۀ این گروه‌ها [[اسماعیلیه]] و [[حکومت]] آنان یعنی فاطمیان [[مصر]] است که گوی سبقت را از همگان ربوده و تطبیق نشانۀ [[طلوع خورشید از مغرب]] که در صفحات پیشین بدان اشاره کردیم از این جمله است. [[قاضی]] نعمان [[مغربی]] که از داعیان اسماعیلی است، نمونه‌های دیگری از [[نشانه‌ها]] را بر فاطمیان و [[مهدی]] آنان تطبیق کرده است<ref>شرح الأخبار: ج۳ ص۳۵۹ و ۳۶۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#مهم‌تر و مؤثرتر از همۀ این گروه‌ها [[اسماعیلیه]] و [[حکومت]] آنان یعنی فاطمیان [[مصر]] است که گوی سبقت را از همگان ربوده و تطبیق نشانۀ [[طلوع خورشید از مغرب]] که در صفحات پیشین بدان اشاره کردیم از این جمله است. [[قاضی]] نعمان [[مغربی]] که از داعیان اسماعیلی است، نمونه‌های دیگری از [[نشانه‌ها]] را بر فاطمیان و [[مهدی]] آنان تطبیق کرده است<ref>شرح الأخبار: ج۳ ص۳۵۹ و ۳۶۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#برخی [[معتقد]] بودند که [[نفس زکیه]] که کشته شدن او را یکی از [[نشانه‌های ظهور]] دانسته‌اند همان محمّد بن [[عبدالله بن حسن]] مثنی است که در ابتدای [[حکومت]] عباسیان [[قیام]] کرد و در [[مدینه]] به [[شهادت]] رسید. استدلال‌هایی را هم برای اثبات این مطلب آورده‌اند که در اثبات این مطلب، کافی نیست<ref>تاریخ الغیبة الکبری: ص۶۰۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#برخی [[معتقد]] بودند که [[نفس زکیه]] که کشته شدن او را یکی از [[نشانه‌های ظهور]] دانسته‌اند همان محمّد بن [[عبدالله بن حسن]] مثنی است که در ابتدای [[حکومت]] عباسیان [[قیام]] کرد و در [[مدینه]] به [[شهادت]] رسید. استدلال‌هایی را هم برای اثبات این مطلب آورده‌اند که در اثبات این مطلب، کافی نیست<ref>تاریخ الغیبة الکبری: ص۶۰۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#نمونۀ دیگر تطبیق‌های علّامه مجلسی در بحار الأنوار است. وی ضمن بیان [[احادیث]] [[نشانه‌های ظهور]]، آنها را توضیح داده و گاه تطبیق کرده است. برای مثال در حدیثی از [[عمار یاسر]] چنین [[نقل]] شده است:{{عربی|«یأتی هلاک ملکهم من حیث بدا»}}<ref>نابودیِ حکومت آنان از جایی که آغاز شده، خواهد بود؛الغیبة، طوسی: ص۴۶۳ ح۴۷۹.</ref>. گویا [[مرحوم مجلسی]] ضمیر "هم" در "ملکهم" را به عباسیان برگردانده و نوشته است: "من حیث [[بدا]]"؛ یعنی از سوی [[خراسان]]؛ چون هلاکو از آن جا وارد شد، همان گونه که شروع حکومتشان از [[خراسان]] و به دست ابومسلم بود، که البته در [[حدیث]]، به عباسیان تصریح نشده است <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۰۸ ح۴۵.</ref>. یا در جایی دیگری از [[الغیبة]] [[نعمانی]] <ref>الغیبة، نعمانی: ص۲۷۵ ح۵۵.</ref> حدیثی آورده که در آن آمده است:{{عربی|«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بِخُرَاسَان‏... وَ قَامَ مِنَّا قَائِمٌ بِجِيلَان‏... وَ قَتَلَ الْكَبْش‏...»}}<ref>هنگامی که قائم در خراسان قیام کند... و قائمی از ما در گیلان قیام کند... و سرکرده کشته شود... .</ref> سپس می‌گوید: [[قیام]] کننده در [[خراسان]]، هلاکو خان یا چنگیزخان است و [[قیام]] کننده در [[گیلان]]، شاه [[اسماعیل]] و شاید از کبش، شاه عبّاس اوّل باشد <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۳۶ ح۱۰۴.</ref>. همچنین در جای دیگر، حدیثی را بر [[دولت]] [[صفویه]] تطبیق کرده و می‌گوید: بعید نیست که این [[حکومت]]، متّصل به [[دولت]] [[قائم]] شود<ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۴۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#نمونۀ دیگر تطبیق‌های علّامه مجلسی در بحار الأنوار است. وی ضمن بیان [[احادیث]] [[نشانه‌های ظهور]]، آنها را توضیح داده و گاه تطبیق کرده است. برای مثال در حدیثی از [[عمار یاسر]] چنین [[نقل]] شده است:{{متن حدیث|«يَأْتِي هَلاَكُ مُلْكِهِمْ مِنْ حَيْثُ بَدَأَ»}}<ref>نابودیِ حکومت آنان از جایی که آغاز شده، خواهد بود؛الغیبة، طوسی: ص۴۶۳ ح۴۷۹.</ref>. گویا [[مرحوم مجلسی]] ضمیر "هم" در "ملکهم" را به عباسیان برگردانده و نوشته است: "من حیث [[بدا]]"؛ یعنی از سوی [[خراسان]]؛ چون هلاکو از آن جا وارد شد، همان گونه که شروع حکومتشان از [[خراسان]] و به دست ابومسلم بود، که البته در [[حدیث]]، به عباسیان تصریح نشده است <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۰۸ ح۴۵.</ref>. یا در جایی دیگری از [[الغیبة]] [[نعمانی]] <ref>الغیبة، نعمانی: ص۲۷۵ ح۵۵.</ref> حدیثی آورده که در آن آمده است:{{متن حدیث|«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بِخُرَاسَان‏... وَ قَامَ مِنَّا قَائِمٌ بِجِيلَان‏... وَ قَتَلَ الْكَبْش‏...»}}<ref>هنگامی که قائم در خراسان قیام کند... و قائمی از ما در گیلان قیام کند... و سرکرده کشته شود... .</ref> سپس می‌گوید: [[قیام]] کننده در [[خراسان]]، هلاکو خان یا چنگیزخان است و [[قیام]] کننده در [[گیلان]]، شاه [[اسماعیل]] و شاید از کبش، شاه عبّاس اوّل باشد <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۳۶ ح۱۰۴.</ref>. همچنین در جای دیگر، حدیثی را بر [[دولت]] [[صفویه]] تطبیق کرده و می‌گوید: بعید نیست که این [[حکومت]]، متّصل به [[دولت]] [[قائم]] شود<ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۴۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.]</ref>.
#در دورۀ مشروطه، یکی از واعظان مشهور با نام [[شیخ]] عباسعلی [[فرزند]] [[علی]] محمّد گورتانی (۱۲۸۷ - ۱۳۶۰ ق) با [[لقب]] معین الواعظین و تخلّص ذاکر، شناخته شده است. وی می‌نویسد: "[[وقت ظهور]] را [[خدا]] می‌داند... و لکن علائمی از برای [[ظهور]] آن حضرت از ائمّه رسیده که پاره‌ای از [[اخبار]] به طور رمز و اشاره زمان قریب به [[ظهور]] را می‌رساند"<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۳.]</ref>. سپس مطالبی از [[نور]] الأنوار مرندی و ناظم الإسلام کرمانی [[نقل]] می‌کند و می‌نویسد: دیگر از [[علائم ظهور]]، احداث تلگراف، بی سیم است که در ممالک دور با یکدیگر حرف می‌زنند. دیگر از [[علائم]]، ایجاد دستگاهی است که عکس و صورت را [[نقل]] دهد، یعنی شخص از شهری می‌تواند دیگری را در شهر دیگر ببیند. دیگر هیجان [[مردم]] [[فقیر]] و [[رنج]] کشان است. دیگر [[فتح]] بلاد آلمان است. دیگر چنان چه در بحار است، قطع [[علم]] از [[نجف]] و ظهورش در [[قم]] است. یکی دیگر از [[علائم]]، قطع شدن پول [[ایران]] است از [[نجف]] و [[کربلا]] که اهل [[ایران]] به [[عراق]] پول نمی‌فرستند و یا آن که پول [[ایران]] از رواج می‌افتد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.]</ref>.
#در دورۀ مشروطه، یکی از واعظان مشهور با نام [[شیخ]] عباسعلی [[فرزند]] [[علی]] محمّد گورتانی (۱۲۸۷ - ۱۳۶۰ ق) با [[لقب]] معین الواعظین و تخلّص ذاکر، شناخته شده است. وی می‌نویسد: "[[وقت ظهور]] را [[خدا]] می‌داند... و لکن علائمی از برای [[ظهور]] آن حضرت از ائمّه رسیده که پاره‌ای از [[اخبار]] به طور رمز و اشاره زمان قریب به [[ظهور]] را می‌رساند"<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۳.]</ref>. سپس مطالبی از [[نور]] الأنوار مرندی و ناظم الإسلام کرمانی [[نقل]] می‌کند و می‌نویسد: دیگر از [[علائم ظهور]]، احداث تلگراف، بی سیم است که در ممالک دور با یکدیگر حرف می‌زنند. دیگر از [[علائم]]، ایجاد دستگاهی است که عکس و صورت را [[نقل]] دهد، یعنی شخص از شهری می‌تواند دیگری را در شهر دیگر ببیند. دیگر هیجان [[مردم]] [[فقیر]] و [[رنج]] کشان است. دیگر [[فتح]] بلاد آلمان است. دیگر چنان چه در بحار است، قطع [[علم]] از [[نجف]] و ظهورش در [[قم]] است. یکی دیگر از [[علائم]]، قطع شدن پول [[ایران]] است از [[نجف]] و [[کربلا]] که اهل [[ایران]] به [[عراق]] پول نمی‌فرستند و یا آن که پول [[ایران]] از رواج می‌افتد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.]</ref>.
#یکی از معاصران، احتمال داده که [[نفس زکیه]] بر [[شهید]] آیة [[الله]] [[سید محمد باقر صدر]] تطبیق شود<ref>عصر الظهور: ص۱۶۵.</ref>. این نشانه، از نمونه‌هایی است که [[زیدیه]] از آن سوء استفاده و بر محمّد بن [[عبدالله]] تطبیق کرده‌اند؛ چون وی در آن زمان به نفْس زکیّه شهرت داشت<ref>مقاتل الطالبین: ص۲۰۷ و ۲۱۰ – ۲۱۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.]</ref>.
#یکی از معاصران، احتمال داده که [[نفس زکیه]] بر [[شهید]] آیة [[الله]] [[سید محمد باقر صدر]] تطبیق شود<ref>عصر الظهور: ص۱۶۵.</ref>. این نشانه، از نمونه‌هایی است که [[زیدیه]] از آن سوء استفاده و بر محمّد بن [[عبدالله]] تطبیق کرده‌اند؛ چون وی در آن زمان به نفْس زکیّه شهرت داشت<ref>مقاتل الطالبین: ص۲۰۷ و ۲۱۰ – ۲۱۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.]</ref>.
#پس از وقوع [[انقلاب اسلامی]] نیز [[عالمان]] بسیاری به صورت شفاهی یا کتبی، احتمال تطبیق [[احادیث]] را بر [[انقلاب اسلامی ایران]] مطرح کرده‌اند. اینان در این [[آرزو]] هستند که [[قیام]] [[انقلاب اسلامی]] به [[قیام مهدی]]{{ع}} متّصل شود و [[زمینه‌ساز]] [[ظهور]] ایشان گردد. این احتمال بر پایۀ دقت در متون [[احادیث]] و شواهد موجود مطرح شده است. از مهم‌ترین احادیثی که با این تطبیق سازگاری بیشتری دارد، دو [[حدیث]] مهم است: اولی، حدیثی از مصادر اهل سنّت به [[نقل]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} است که فرمود:{{عربی|«يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»}}<ref>مردمی از شرق، قیام می کنند و برای حکومت مهدی، زمینه را آماده می کنند؛ بحار الأنوار (ط - بيروت): ج‏۵۱، ص ۷.</ref>. [[حدیث]] دیگر، گزارش [[نعمانی]] دربارۀ [[پیشگامان]] [[ظهور]] است. [[نعمانی]] متعهّد شده، احادیثی را [[نقل]] کند که به صحّت آنها [[اطمینان]] دارد. لذا از نظر سندی، برخی آن را معتبر شمرده‌اند. متن [[حدیث]] این گونه است:{{عربی|«كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»}}<ref>گویی می‌بینیم گروهی را که در شرق در پی گرفتن حق، قیام می‌کنند؛ امّا آن را به ایشان نمی‌دهند. دوباره آن را می‌طلبند؛ ولی به آنها داده نمی‌شود. پس چون این وضعیت را می‌بینند، شمشیرهایشان را بر گردن خود می‌نهند. آنچه را خواسته بودند، به ایشان می‌دهند، اما دیگر آن را نمی‌پذیرند تا این که قیام می‌کنند و آن را جز به صاحبتان نمی‌سپرند. کشتگان آنها شهیدند. هان! من اگر آن زمان را درک می‌کردم. خود را برای صاحب این امر، خود را نگاه می‌داشتم؛الغيبة للنعماني: ص ۲۷۳، ح ۵۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.]</ref>.
#پس از وقوع [[انقلاب اسلامی]] نیز [[عالمان]] بسیاری به صورت شفاهی یا کتبی، احتمال تطبیق [[احادیث]] را بر [[انقلاب اسلامی ایران]] مطرح کرده‌اند. اینان در این [[آرزو]] هستند که [[قیام]] [[انقلاب اسلامی]] به [[قیام مهدی]]{{ع}} متّصل شود و [[زمینه‌ساز]] [[ظهور]] ایشان گردد. این احتمال بر پایۀ دقت در متون [[احادیث]] و شواهد موجود مطرح شده است. از مهم‌ترین احادیثی که با این تطبیق سازگاری بیشتری دارد، دو [[حدیث]] مهم است: اولی، حدیثی از مصادر اهل سنّت به [[نقل]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} است که فرمود:{{متن حدیث|«يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»}}<ref>مردمی از شرق، قیام می کنند و برای حکومت مهدی، زمینه را آماده می کنند؛ بحار الأنوار (ط - بيروت): ج‏۵۱، ص ۷.</ref>. [[حدیث]] دیگر، گزارش [[نعمانی]] دربارۀ [[پیشگامان]] [[ظهور]] است. [[نعمانی]] متعهّد شده، احادیثی را [[نقل]] کند که به صحّت آنها [[اطمینان]] دارد. لذا از نظر سندی، برخی آن را معتبر شمرده‌اند. متن [[حدیث]] این گونه است:{{متن حدیث|«كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»}}<ref>گویی می‌بینیم گروهی را که در شرق در پی گرفتن حق، قیام می‌کنند؛ امّا آن را به ایشان نمی‌دهند. دوباره آن را می‌طلبند؛ ولی به آنها داده نمی‌شود. پس چون این وضعیت را می‌بینند، شمشیرهایشان را بر گردن خود می‌نهند. آنچه را خواسته بودند، به ایشان می‌دهند، اما دیگر آن را نمی‌پذیرند تا این که قیام می‌کنند و آن را جز به صاحبتان نمی‌سپرند. کشتگان آنها شهیدند. هان! من اگر آن زمان را درک می‌کردم. خود را برای صاحب این امر، خود را نگاه می‌داشتم؛الغيبة للنعماني: ص ۲۷۳، ح ۵۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.]</ref>.
 
*با توجه به ظاهر [[حدیث]]، تطبیق آن بر این وقایع محتمل است: [[قیام]] ملّت [[ایران]] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش، [[قیام]] ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، اظهار [[توبه]] رژیم گذشته و [[تسلیم]] خواسته‌های [[مردم]] در آخرین لحظات، سرنگونی رژیم سابق تنها خواستۀ [[مردم]]، [[پیروزی]] [[قیام]] ملّت [[ایران]] علیه رژیم شاهنشاهی، تحقق [[جمهوری اسلامی]]، تداوم [[جمهوری اسلامی]] تا [[انقلاب جهانی مهدی]]{{ع}}، [[درگیری‌ها]] برای استقرار [[انقلاب]]، [[جهاد فی سبیل الله]]، کشته‌های آن شهیدند، [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] در [[نزدیکی ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} تحقق می‌یابد. <ref>رهبری در اسلام: ص۱۷۹ و ۱۸۰. تا صفحۀ ۱۸۳ (این کتاب به شرح نکات فقه الحدیثی مربوط به استخراج هر یک از وقایع از احادیث پرداخته شده است).</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>. مسئله آماده سازی زمینه برای [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} که در این [[احادیث]] اشاده شده است به معنای علامت [[ظهور]] نیست؛ بلکه نوعی [[پیشگویی]] معجزگون است از سوی [[امام باقر]]{{ع}} نسبت به حوادث آینده ارائه شده است. اما به هر حال، اظهار نظر قطعی دربارۀ [[تطبیق علائم]] [[ظهور]]، در صورتی که موجب نوعی [[تعیین وقت ظهور]] شود، امکان‌پذیر و مجاز نیست. در این موارد، تنها برداشت‌هایی از [[احادیث]] امکان پذیر است که به صورت احتمالی و به استناد برداشت شخصی افراد، قابل تطبیق بر وقایع خارجی است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.
با توجه به ظاهر [[حدیث]]، تطبیق آن بر این وقایع محتمل است: [[قیام]] ملّت [[ایران]] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش، [[قیام]] ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، اظهار [[توبه]] رژیم گذشته و [[تسلیم]] خواسته‌های [[مردم]] در آخرین لحظات، سرنگونی رژیم سابق تنها خواستۀ [[مردم]]، [[پیروزی]] [[قیام]] ملّت [[ایران]] علیه رژیم شاهنشاهی، تحقق [[جمهوری اسلامی]]، تداوم [[جمهوری اسلامی]] تا [[انقلاب جهانی مهدی]]{{ع}}، [[درگیری‌ها]] برای استقرار [[انقلاب]]، [[جهاد فی سبیل الله]]، کشته‌های آن شهیدند، [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] در [[نزدیکی ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} تحقق می‌یابد. <ref>رهبری در اسلام: ص۱۷۹ و ۱۸۰. تا صفحۀ ۱۸۳ (این کتاب به شرح نکات فقه الحدیثی مربوط به استخراج هر یک از وقایع از احادیث پرداخته شده است).</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.
 
مسئله آماده سازی زمینه برای [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} که در این [[احادیث]] اشاده شده است به معنای علامت [[ظهور]] نیست؛ بلکه نوعی [[پیشگویی]] معجزگون است از سوی [[امام باقر]]{{ع}} نسبت به حوادث آینده ارائه شده است. اما به هر حال، اظهار نظر قطعی دربارۀ [[تطبیق علائم]] [[ظهور]]، در صورتی که موجب نوعی [[تعیین وقت ظهور]] شود، امکان‌پذیر و مجاز نیست. در این موارد، تنها برداشت‌هایی از [[احادیث]] امکان پذیر است که به صورت احتمالی و به استناد برداشت شخصی افراد، قابل تطبیق بر وقایع خارجی است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.


==احتمال [[بدا]] در نشانه‌ها==
==احتمال [[بدا]] در نشانه‌ها==
[[بدا]]، یکی از [[اعتقادات شیعه]] است بدان معنا که [[خداوند]]، تغییراتی را در برخی امور ایجاد می‌کند که تصوّر ما بر قطعی بودن آنهاست. در واقع، تغییری در [[علم الهی]] به وجود نمی‌آید؛ بلکه تغییر در اطلاع ما از آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد می‌شود. پس [[بدا]]، به معنای [[آشکار]] شدن بعد از خفاست. در موضوع [[علائم ظهور]]، [[احادیث]] داریم که می‌گویند ممکن است حتّی دربارۀ مهم‌ترین [[نشانه‌ها]] هم [[بدا]] پیش آید. ابوهاشم [[جعفری]]، یار دیرین چندین [[امام]] آخر می‌گوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: می‌ترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمی‌شود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این [[حدیث]] با آنچه در [[قرآن]] آمده است که: {{متن قرآن| لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> سازگار و موافق است؛ چه آن که [[حکم]] محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمان‌ها و [[زمین]] و ما بین آنها هست <ref>المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.
*[[بدا]]، یکی از [[اعتقادات شیعه]] است بدان معنا که [[خداوند]]، تغییراتی را در برخی امور ایجاد می‌کند که تصوّر ما بر قطعی بودن آنهاست. در واقع، تغییری در [[علم الهی]] به وجود نمی‌آید؛ بلکه تغییر در اطلاع ما از آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد می‌شود. پس [[بدا]]، به معنای [[آشکار]] شدن بعد از خفاست. در موضوع [[علائم ظهور]]، [[احادیث]] داریم که می‌گویند ممکن است حتّی دربارۀ مهم‌ترین [[نشانه‌ها]] هم [[بدا]] پیش آید. [[ابوهاشم جعفری]]، یار دیرین چندین [[امام]] آخر می‌گوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: می‌ترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمی‌شود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این [[حدیث]] با آنچه در [[قرآن]] آمده است که: {{متن قرآن| لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> سازگار و موافق است؛ چه آن که [[حکم]] محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمان‌ها و [[زمین]] و ما بین آنها هست <ref>المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.
==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
* [[علائم و نشانه‌های ظهور به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[علائم و نشانه‌های ظهور به چه معناست؟ (پرسش)]]
خط ۲۰۹: خط ۱۹۶:
[[رده:مدخل مرتبط با امام مهدی]]
[[رده:مدخل مرتبط با امام مهدی]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:مدخل]]
۱۹٬۴۱۸

ویرایش