بحث:نشانه‌های ظهور امام مهدی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

علامت در قرآن

واژۀ علامت، تنها یک بار به صورت جمع، با تعبیر "علامات" در قرآن به کار رفته است: ﴿وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ[۱] که می‌توان مراد از آن را هر گونه علامت وضعی یا طبیعی و حتّی زبان‌ها و اشارات دانست، که در روزی زمین برای راهیابی مورد استفاده قرار می‌گیرد[۲]

مقدمه

نشانه‌‏های ظهور، عبارت است از آن دسته از رخدادها که بر اساس پیش‏بینی معصومان علیهم السّلام، پیش از ظهور یا در آستانه آن، یا هم‏زمان یا پس از ظهور حضرت مهدی(ع) پدید می‌‏آید. پدید آمدن هریک از آن نشانه‌‏ها نویدی از ظهور حضرت مهدی(ع)‏ و نزدیک‏تر شدن قیام جهانی آن حضرت است.

  • نشانه‌‏های ظهور از یک نگاه، به چهار دسته تقسیم می‏‌شود:
  1. نشانه‌‏هایی که با فاصله زمانی قابل‏ توجهی پیش از ظهور رخ می‌‏دهند؛
  2. نشانه‌‏هایی که با فاصله بسیار اندک، پیش از ظهور اتفاق می‌‏افتند "در آستانه ظهور"؛
  3. نشانه‌‏هایی که هم‏زمان با حادثه ظهور حضرت مهدی(ع)‏ رخ می‌‏دهند؛
  4. نشانه‌‏هایی که با فاصله‌‏ای اندک پس از ظهور و پیش از قیام حضرت مهدی(ع)‏ اتفاق می‏‌افتند.

شمار نشانه‌‏ها

  • در منابع دینی، انبوهی از رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی و دگرگونی‌‏های سیاسی- اجتماعی، از نشانه‌‏های ظهور شمرده شده است.
  • روشن است درجه اعتبار و درستی همه این نشانه‌‏ها یکسان نیست، برخی در منابع معتبر آمده و از نظر سند و دلالت استوار است. بعضی نیز در کتاب‏‌های غیر معتبر و به وسیله افراد غیرموثق یاد شده است. برخی از این نشانه‌‏ها، فقط نشانه ظهور است و بعضی، هم نشانه ظهور و هم نشانه برپایی قیامت می‌‏باشد. برخی نشانه‌‏ها، کلی و محوری است و بعضی بیانگر مسائل ریز و جزئی است که گاه، همه آن‏ها را می‏‌توان در عنوان واحدی گرد آورد؛ بنابراین‏ به طور قطع نمی‌‏توان مشخص کرد نشانه‌‏های ظهور چه تعداد است. بر فرض هم که چنین کاری ممکن باشد، اهمیتی ندارد. مهم این است که فراوانی روایات، به ما اطمینان می‏دهد که در آستانه قیام مهدی موعود(ع)، حوادثی رخ خواهد داد که برخی چشمگیر و فراگیرند و بعضی نه چندان مهم و قابل ‏توجه است.

انواع نشانه‌‏های ظهور

  • نشانه‌‏های ظهور، گوناگون است و برشمردن همه این اقسام، نه‏‌چندان مفید است و نه لازم؛ چه آن‏که بسیاری از آن‏ها، نشانه‌‏های قطعی ظهور نمی‌‏باشد. افزون بر این، از نگاه سند و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آن‏ها، خیلی روشن نیست؛ از این‌‏رو در تقسیم نشانه‌‏ها فقط به موارد ذیل بسنده می‏‌کنیم:

نشانه‌‏های حتمی و غیر حتمی

  • میان نشانه‌‏های ظهور، شماری از آن‏ها، علایم حتمی ظهور دانسته شده‏اند. منظور از نشانه‌‏های حتمی- مقابل نشانه‌‏های غیر حتمی- آن است که پدیدار شدن آن‏ها- بدون هیچ قید و شرطی- قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونه‌‏ای که تا آن‏ها واقع نشود، حضرت مهدی(ع)‏ ظهور و قیام نخواهد کرد. البته باید توجه کرد که حتمی یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانه‌‏ها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آن‏ها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و نبودن بازدارنده‌‏ها، پدید آمدن آن‏ها قطعی خواهد بود. از روایات فراوانی که در میان آن‏ها روایات صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانه‌‏های پنجگانه ذیل استفاده می‌‏شود: خروج سفیانی، قیام یمانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف در بیداء. در برابر نشانه‌‏های حتمی، نشانه‌‏های غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی مقید و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آن‏ها، پدید می‌‏آید. به عبارت دیگر، نشانه‌‏های غیر حتمی، شاید پدید آید و شاید بدون پیدایش آن‏ها امام زمان (ع) ظهور کند.
  • پاره‌‏ای از نشانه‌‏های غیر حتمی از این قرار است:
  1. مرگ و میرها، زلزله‌‏ها و جنگ‏ها و آشوب‌‏های فراگیر؛
  2. خسوف و کسوف نابه‌‏هنگام؛
  3. بارش باران‏های فراوان و ...

نشانه‌‏های متصل و غیر متصل‏

  • بر اساس روایاتی چند، شماری از نشانه‌‏های ظهور، متصل به آن خواهد بود؛ به گونه‌‏ای که بین آن‏ها و ظهور حضرت مهدی(ع) فاصله چندانی نباشد. البته این‏که فاصله آن نشانه‌‏ها تا ظهور، چه مدت و یا چند روز است، به طور دقیق روشن نیست؛ ولی قدر مسلم آن است که فاصله زیاد نیست و احتمالا، مجموعه نشانه‌‏های متصل به ظهور، در همان سال ظهور یا سال پیش از آن، رخ می‏دهد. بر این اساس تردیدی نیست که شماری از نشانه‌‏های ظهور، نزدیک ظهور و متصل به آن واقع می‏‌شود. در مقابل، نشانه‌‏های غیر متصل است که در طول تاریخ در دوران غیبت کبرا اتفاق افتاده و خواهد افتاد.

نشانه‌‏های عادی و غیرعادی‏

  • پدید آمدن نشانه‌‏های ظهور- همچون واقع شدن دیگر پدیده‌‏ها- به روال طبیعی و عادی است؛ ولی پیشگویی برخی از آن‏ها، به گونه‌‏ای در روایات بازتاب یافته که به نظر می‌‏رسد، واقع شدن آن‏ها به طور عادی، غیرممکن می‏‌نماید و تحقق آن‏ها به صورت غیرطبیعی در چهارچوب معجزه خواهد بود؛ برای نمونه طلوع خورشید از مغرب و صیحه آسمانی، اگر همان معنای ظاهری آن‏ها مراد باشد، باید به گونه معجزه رخ دهد؛ زیرا پدیدار شدن چنین اموری، به طور عادی ممکن نیست. البته شاید بعضی از این نشانه‌‏ها، معنای کنایی و رمزی داشته باشد و به رخدادهایی اشاره کند که پیدایی آن‏ها به گونه عادی امکان دارد.
  • در پایان، گفتنی است در منابع روایی حدیث‏‌های فراوانی درباره نشانه‌‏های ظهور وجود دارد. اسناد این روایات، بیشتر ضعیف و غیر قابل اعتماد است. از نگاه دلالت نیز، هماهنگی و انسجام لازم بین آن‏ها نیست و پاره‏ای از آن‏ها دگرگون و دستخوش تغییراتی شده‏اند.

اینک با انبوهی از روایات صحیح و غیر صحیح در زمینه نشانه‌‏های ظهور، روبه‏رو هستیم که دست کم، شماری از آن‏ها از آفت جعل و تحریف مصون نمانده است. بدبختانه کتاب‏هایی نیز 448 وجود دارد که در آن‏ها از سر جهل یا به عمد، به این امر دامن زده شده است. البته برخی با گردآوری این روایات، خواسته‏اند اصل آن‏ها محفوظ بماند و نیز بنمایانند که همگان، در اصل ظهور مهدی (ع) اتفاق نظر دارند؛ بنابراین التزام به درستی همه این روایات مشکل است و در بررسی نشانه‌‏های ظهور، احتمال جعل و تحریف و دسیسه‏های دست‏های پنهان سیاست را نباید نادیده گرفت. ناگفته نماند وجود مواردی از جعل و تحریف، در نشانه‌‏های ظهور یا وجود مدعیان دروغین هیچ‏گاه دلیل نمی‏شود همه روایات از اعتبار بیفتد یا اصل همه نشانه‌‏ها زیر سؤال برود؛ زیرا دسته‏ای از این نشانه‌‏ها مسلّم و قطعی است. همچنین وجود پاره‏ای اشکالات و ضعف‏ها در نشانه‌‏های ظهور و احتمال تحریف و تغییر در آن‏ها از سوی دشمنان یا ادعاهای واهی برخی شیادان درباره اصل مهدویت، هیچ‏گاه به اصل مهدویت و اعتقاد به ظهور قائم (ع) آسیبی نمی‏رساند؛ زیرا اعتقاد به مهدویت و ظهور حضرت مهدی(ع) مورد اتفاق فریقین است و با تواتر ثابت شده است و هرگز خدشه‏ای در آن وارد نمی‏گردد. از آن‏جا که در منابع دینی، قیام حضرت مهدی(ع)‏، یکی از نشانه‌‏های برپایی قیامت شمرده شده است؛ پاره‏ای از نشانه‌‏های ظهور، نشانه‌‏های قیامت نیز شمرده می‏شود. امام علی (ع) در این‏باره فرمود: پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و اله و سلّم فرمود: «به ناگزیر ده چیز پیش از برپایی قیامت خواهد بود: سفیانی، دجّال، دود، دابه، خروج قائم (ع)، طلوع خورشید از مغرب خود، فرود آمدن حضرت عیسی (ع)، فرورفتن در مشرق و فرورفتن در جزیرة العرب و آتشی که از قعر عدن بیرون خواهد آمد، تا مردم را به سوی محشر سوق دهد.». نیز ن. ک: ندای آسمانی، خروج سفیانی، خروج یمانی، خسف به بیدا، قتل نفس زکیه.

نشانه‌های ظهور امام مهدی در معارف و عقاید 5

بحث علایم ظهور ارتباط بسیار نزدیکی با بحث شرایط ظهور دارد. لذا لازم است این دو واژه با هم تعریف شود تا تفاوت این دو نیز معلوم گردد. شرایط به معنای سبب‌ها و زمینه‌ها به اموری گفته می‌شود که تحقّق مطلوب و مشروط به وجود آنها بستگی دارد و تا اینها محقّق نشوند مشروط به وجود نمی‌آید. یعنی یک نوع رابطه علّی و معلولی بین آنها برقرار است. بر این اساس مراد از شرایط ظهور آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند ظهور نیز واقع نخواهد شد.

علایم به معنای نشانه‌ها به اموری گفته می‌شود که نمایانگر مقصود و مطلوب می‌باشند. به عبارت دیگر نشانه‌ پدیده‌ای است که با مقصود و مطلوب مرتبط بوده و ضمن آنکه آدمی را به سوی آن راهنمایی می‌کند، در مسیر بودن و نزدیک شدن به هدف را یادآور می‌شود. مراد از علائم ظهور آن دسته از حوادثی است که براساس بیان پیشوایان معصوم(ع)، قبل و یا در آستانۀ ظهور واقع خواهد شد و تحقّق هر کدام نوید نزدیک شدن یا وقوع قیام حضرت مهدی(ع) را می‌دهد. با توجه به بیان فوق می‌توان تفاوت‌های علایم و شرایط ظهور را چنین برشمرد: علائم فقط کاشفاز پدیده ظهورند ولی شرایط محقّق ظهورند. بر این اساس علایم در پیدایش مطلوب اثر و نقشی ندارند به خلاف شرایط که در پیدایش مشروط دارای تأثیرند؛ علایم لازم نیست در یک زمان جمع باشند، بلکه می‌توانند یکی پس از دیگری تحقّق یابند ولی شرایط باید در یک زمان جمع باشند تا پدیده ظهور تحقّق عینی یابد؛

علایم به صورت پراکنده و بدون ارتباط با یکدیگر می‌توانند بروز کنند ولی شرایط به یکدیگر مرتبطند؛ علایم از بین رفتنی است ولی شرایط پایدار و باقی است؛ علایم قابل شناخت بوده و به وجود آن معمولاً می‌توان پی‌برد (زیرا خاصیت نشانه بودن این است) ولی تحقّق شرایط چندان قابل شناخت نیست و نمی‌توان به وجود آن آگاهی حتمی و کامل داشت (که آیا همۀ شرایط محقّق شده است یا خیر)؛ بعضی علایم امکان دارد موجود نشود ولی پدیده ظهور تحقّق یابد ولی شرایط حتماً باید موجود شوند.

فواید و آثار بحث اگر آدمی بداند که ظهور منجی مشروط به شرایطی است و واقعاً ظهورش را طالب باشد حتماً به دنبال آن خواهد رفت که شرایط را در حدّ توان و آن مقداری که بر دوش اوست فراهم کند، زیرا می‌داند که تحقّق مشروط وابسته به تحقق شرط است و تا شرط نباشد مشروط نخواهد بود. پس فایده دانستن شرایط ظهور آن است که انسان‌ها را برای فراهم کردن شرایط به تلاش و جنبش وا می‌دارد. و اگر انسان بداند برای ظهور او علایم و نشانه‌هایی است:

  1. به درستی و روشنی ظهور موعود را می‌شناسد و دعوت او را از دعوت مدّعیان دروغین تمیز می‌دهد.
  2. با آمادگی بهتر و مناسب‌تری خود را برای لحظه ظهور مهیّا و آماده می‌کند.
  3. هشداری خواهد بود برای معاندان با حضرت و مخالفان با مصلح و منجی انسان‌ها تا به خود آیند و دست از لجاجت بردارند.

از آنچه گذشت اهمیت و جایگاه شرایط نسبت به علایم نیز روشن می‌شود؛ زیرا ظهور وابسته به تحقق شرایط است نه علایم. بنابراین، مناسب است ابتدا بحثی پیرامون شرایط ظهور مطرح شود[۷]. (...)

تقسیمات علایم برای علایم تقسیمات متعدّدی بیان شده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود؛

  1. حتمی و غیرحتمی: این تقسیم‌بندی برگرفته از روایات است؛ بدین معنی که در روایات موجود بعضی علایم، از امور محتومه دانسته شده است که مراد از آن حتمیّت وقوع آنها است و بعضی از علایم دیگر غیر حتمی معرفی شده است که مراد از آن امکان واقع نشدن و تحقّق پیدا نکردن آنهاست. امام باقر(ع) فرمود: «إنّ من الأمور أموراً موقوفة وأموراً محتومة وإنّ السفياني من المحتوم الذي لا بدَّ منه»[۸] به درستی که بعضی از امور، امور موقوف (غیر حتمی) هستند و بعضی امور حتمی و به درستی سفیانی از امور حتمی است که چاره‌ای از آن نیست.
  2. متصل و منفصل[۹]: مراد از علایم متصل، علایمی است که نزدیک به ظهور و همراه با آن تحقّق می‌یابند و به گونه‌ای که فاصلۀ زمانی زیادی بین آنها و ظهور نیست و پیدایش این علایم به معنای قریب الوقوع بودن ظهور است، و مراد از علایم منفصل، علایمی است که با زمان ظهور فاصله زمانی دارد و تحقق و پیدایش آنها باعث اطمینان قلبی بیشتر مؤمنان شده و روحیه امید را در آنان زنده نگه می‌دارد. از امام صادق(ع) نقل شده است: «لَيْسَ بَيْنَ قِيَامِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَتْلِ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ أَكْثَرُ مِنْ خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَةً».[۱۰]

البته باید توجه داشت که معمول علایم حتمی از گروه علامت‌های متصّل می‌باشند که نزدیک ظهور محقّق می‌شوند. تقسیمات دیگر نیز گفته شده است مانند عادی و غیرعادی، آسمانی و زمینی، که عموماً ذوقی است»[۱۱].

شمار نشانه‌‏های ظهور

  • شمارش و بیان همۀ علائم ظهور، به دلیل اختلاف نظری که دربارۀ تعداد و عناوین آنها وجود دارد، آسان نیست. به علاوه، کمتر کسی است که فهرست کاملی از علائم ارائه کرده باشد. از این معدود افراد می‌توان شیخ مفید را نام برد که در کتاب ارشاد به تعداد قابل توجهی از این علائم اشاره می‌کند و اربلی در کشف الغمّة، همان فهرست را آورده است. مؤلف أعیان الشیعة، ذیل نام امام دوازدهم، نسبت به دیگران تفصیل بیشتری داده و هفتاد نشانه را با ذکر نمونه‌هایی از احادیث آورده است [۱۲]. در کتاب مأتان و خمسون علامة، ۲۵۰ نشانه برای ظهور ذکر دشده است. از عالمان اهل سنّت، مقدسی شافعی در عقد الدرر، فصلی از کتابش را به مجموع نشانه‌ها اختصاص داده و حدود چهل مورد را ذکر می‌کند. این ارقام و عناوین در طول زمان افزایش یافته و گزارش‌هایی از منابع غیر معتبر و راویانی ضعیف و مجهول به آن اضافه شده است. کتاب‌هایی مانند إلزام الناصب، بیان الائمّة، نوائب الدهور، معجم الملاحم و الفتن و یأتی علی الناس زمان ... با جمع‌آوری اخبار صحیح و سقیم به ترویج این اخبار دامن زده‌اند[۱۳].
  • هر چه زمان پیش رفته و حوادثی مهم روی داده، مواردی از نشانه‌ها بر آن رویداد، تطبیق شده و اضافاتی نیز در آنها صورت گرفته است. مثلاً تا قرن هفتم از نشانه‌هایی که بر ظلم و ستم ناشی از حملۀ مغول (۶۱۶ – ۶۵۶ ق) [۱۴] تطبیق شود، کمتر سخن گفته‌اند؛ اما مؤلف عقد الدارر که کتابش را در سال ۶۸۵ ق به پایان رسانده[۱۵] با تفصیل بیشتری دربارۀ خروج کافری که از مشرق می‌آید و حکومت بنی عباسی را سرنگون می‌کند و از خصوصیات مغولان بدون ذکر نام آنان و حملات مکرر آنان به عنوان نشانه‌های ظهور سخن گفته است. شبیه این مطلب را دربارۀ دیگر حوادث مهم تاریخی نیز مشاهده می‌کنیم[۱۶].
  • در منابع دینی، انبوهی از رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی و دگرگونی‌‏های سیاسی- اجتماعی، از نشانه‌‏های ظهور شمرده شده است.
  • روشن است درجه اعتبار و درستی همه این نشانه‌‏ها یکسان نیست، برخی در منابع معتبر آمده و از نظر سند و دلالت استوار است. بعضی نیز در کتاب‏‌های غیر معتبر و به وسیله افراد غیرموثق یاد شده است. برخی از این نشانه‌‏ها، فقط نشانه ظهور است و بعضی، هم نشانه ظهور و هم نشانه برپایی قیامت می‌‏باشد. برخی نشانه‌‏ها، کلی و محوری است و بعضی بیانگر مسائل ریز و جزئی است که گاه، همه آن‏ها را می‏‌توان در عنوان واحدی گرد آورد؛ بنابراین‏ به طور قطع نمی‌‏توان مشخص کرد نشانه‌‏های ظهور چه تعداد است. بر فرض هم که چنین کاری ممکن باشد، اهمیتی ندارد. مهم این است که فراوانی روایات، به ما اطمینان می‏‌دهد که در آستانه قیام مهدی موعود (ع)، حوادثی رخ خواهد داد که برخی چشمگیر و فراگیرند و بعضی نه چندان مهم و قابل ‏توجه است[۱۷].

آمیختگیِ نشانه‌های ظهور با برخی مفاهیم دیگر

  • برخی عنوان‌ها و مفاهیم به جهت شباهت‌ها و اشتراک‌هایی در کنار علائم ظهور، پُرکاربرد هستند. از این رو باید آنها هم مفهوم‌یابی و شناسایی شوند و به این ترتیب، حسابشان از علائم ظهور، مجزّا شود. این مفاهیم پُرکاربرد، عبارت‌اند از: [۱۸].
  1. ملاحم: این کلمه، جمع ملحمه و از مادۀ لحم گرفته شده است که معنای اصلی آن، تداخل و درهم بودن است و در لغت به معنای جنگ است. دلیل نام‌گذاری جنگ به ملحمه را دو نکته گفته‌اند: یکی این که در جنگ، جنگجویان در هم می‌آمیزند و درگیر می‌شوند و دیگر این که کشته‌های جنگ همچون گوشت افتاده بر روی زمین هستند [۱۹][۲۰].
  2. فتن: جمع کلمۀ فتنه را فتن گفته‌اند که به معنای ابتلا و امتحان می‌آید. خلیل گفته است که فتنه، همان سوزاندن با آتش است [۲۱]. مراد شیعیان از دو عنوان ملاحم و فتن، احادیثی است که پیش بینی وقایع آینده را پس از حضور ظاهری امامان، در بر دارند؛ وقایعی که فتنه و آتش را در پی دارند و موجب وقوع جنگ‌های آینده و خونریزی‌ها می‌شوند. این وقایع، الزاماً ارتباطی به مسئله ظهور ندارند و از علائم ظهور شمرده نمی‌شوند، اگر چه در برهه‌ای از تاریخ، این وقایع با ظهور امام عصر (ع) ارتباط وثیق می‌یابد. لذا مفهوم علائم ظهور را با ملاحم و فتن، مترادف دانست. پیش‌آمدهای فراوانی که دربارۀ حکومت‌های معاصر ائمه (ع) از امویان و عبّاسیان و یا والیان منطقه‌ای و امثال اینها اتفاق می‌افتد، صرفاً پیشگوییِ این اتفاقات در همان زمان‌هاست. این گونه موارد، فتنه‌هایی است که قبل از ظهور ایشان اتفاق می‌افتند؛ اما نکتۀ مهم این است که در بسیاری از این نقل‌ها اصلاً به مسئلۀ امام مهدی (ع) و علامت ظهور او اشاره‌ای هم نشده است[۲۲].
  3. اشراط الساعه: اشراط جمع "شَرَط" به معنای علامت [۲۳]و "الساعه" یکی از نام‌های قیامت است. این ترکیب، تنها یکبار در قرآن به کار رفته [۲۴] و مقصود از آن، نشانه‌های قیامت است. یکی از مطالبی که با موضوع علائم ظهور ارتباط نزدیک دارد، احادیثی است که دربارۀ نشانه‌های قیامت سخن می‌گویند. در بسیاری از منابع روایی اهل سنت و برخی جوامع حدیثیِ شیعه، نشانه‌های ظهور مهدی (ع) با علامت‌های نزدیک شدن و برپایی قیامت آمیخته و برخی نشانه‌هایی که به عنوان علائم ظهور مشهورند، نشانۀ قیامت دانسته شده‌اند. حتی گاهی اصل ظهور مهدی را از نشانه‌های قیامت یاد کرده‌اند. به طور کلّی، صاحبان جوامع حدیثی اهل سنت، بابی با عنوان "اشراط الساعه" گشوده‌اند و در دوره‌های متأخر، کتاب‌های مستقلی با همین عنوان، عرضه شده است[۲۵].

آمیختگی اشراط الساعه و علائم ظهور

اقسام نشانه‌های ظهور

  • برای نشانه‌های ظهور، تقسیم‌های گوناگونی ذکر کرده‌اند. از مهم‌ترین آنها، تقسیم به علامت متّصل "نزدیک" و منفصل "دور"، همچنین تقسیم به حتمی و غیر حتمی است. تقسیمات دیگری مانند علائم طبیعی و غیرطبیعی، عادی و خارق العاده، کلّی یا جزئی، عام و خاص، مجمل و کنایی، مقید یا مشروط، قطعی یا مشکوک، در کتاب‌هایی از نشانه‌های ظهور سخن گفته‌اند، به چشم می‌خورد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که از این همه تقسیم‌بندی‌ها، فقط یک مورد آن در احادیث وجود دارد و آن حتمی بودن و غیر حتمی بودن است که از آن دو به محتوم و موقوف هم تعبیر می‌شود. در حدیثی از امام صادق (ع) چهار نشانه ذکر شده و آنها را محتوم دانسته است[۳۸]. در دو حدیث دیگر، ایشان چندین نشانه ذکر کرده در هر کدام، کلمۀ "محتوم" را تکرار فرموده است [۳۹]. البته نشانه‌های غیر حتمی، تصریح نشده، ولی می‌توان غیر از این موارد را جزء غیر حتمی‌ها دانست. نشانه‌های ظهور به حتمی و غیرحتمی تقسیم می‌شوند:[۴۰].
  1. نشانه‌های حتمی: احادیثی وجود دارد که تعدادی از رویدادها را به عنوان نشانۀ حتمی ظهور قلمداد کرده و از آنها نام می‌برد. گویا تعبیر از حتمی‌بودن برخی علائم، برای اولین بار در احادیث امام باقر (ع) بیاد شده است. از سوی دیگر، تا آنجا که جستجو شده، حتمی یا غیر حتمی بودن نشانه‌ها در منابع اهل سنت یافت نشد[۴۱].
  2. نشانه‌های غیر حتمی: احادیثی وجود دارد که تعدادی از رویدادها را به عنوان نشانۀ ظهور قلمداد کرده و از آنها نام می‌برد اما "حتمیت" آنها ذکر نشده است[۴۲].

ابهام در نشانه‌های ظهور

  • شمار علائم ظهور ذکر شده در احادیث معتبر، غیر معتبر، آثار صحابه و تابعان و متون تاریخ، فراوان است. اختلاط این علائم با اشراط الساعه ملاحم و فتن نیز سبب ابهام بیشتر آنها شده است. بر اساس تأکید احادیث و کثرت این علائم، مهم‌ترین نشانه‌های مذکور عبارت‌اند از:
  1. خروج سفیانی؛
  2. خروج دجال؛
  3. خسف در بیداء؛
  4. قتل نفس زکیه؛
  5. قیام سید حسنی؛
  6. ندای آسمانی؛
  7. قیام یمانی؛
  8. قیام خراسانی؛
  9. انتشار علوم اهل بیت از قم؛
  10. طلوع خورشید از مغرب.
  • این اهمیت و شهرت، به معنای صحّت همۀ آنها نیست، چنان که خروج خراسانی، نشانه‌ای است که اگر چه در دورۀ معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده و به عنوان نشانه‌ای قطعی برای ظهور تلقی می‌شود، با این حال، احادیث چندانی برای آن موجود نیست[۴۳].

پانویس

  1. و کوه‌هایی پابرجا را در زمین در افکند تا شما را نجنباند و رودها و راه‌هایی را پدید آورد باشد که رهیاب گردید و نشانه‌هایی را برای مردم نهاد و آنان با ستاره راهیابی می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۱۵ و ۱۶.
  2. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
  3. وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
  4. قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا
  5. قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا.
  6. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
  7. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۵۱.
  8. غیبة نعمانی، ص ۳۰۱، ح ۶.
  9. از این علامت به قریب و بعید نیز می‌توان تعبیر کرد.
  10. غیبة طوسی، ص ۴۴۵، ش ۴۴۰.
  11. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۶۱.
  12. أعیان الشیعة: ج۲ ص ۷۱ – ۸۱.
  13. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۲.
  14. البته حملۀ مغولان پس از سقوط بعداد در سال ۶۵۶ ق نیز ادامه یافت.
  15. عقد الدرر: ص۳۴۹.
  16. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۳.
  17. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
  18. دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۵.
  19. ر. ک: معجم مقاییس اللغة: ج۵ ص۲۳۸، لسان العرب: ج۱۲ ص۵۳۵.
  20. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۶.
  21. کتاب العین: ج۸ ص۱۲۷.
  22. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۶.
  23. لغت‌نامه دهخدا
  24. فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا؛ سوره محمد، آیه ۱۸.
  25. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۷.
  26. ر. ک: مسند ابن حنبل: ج۴ ص۶، الفتن: ص۳۵۶.
  27. الإرشاد: ج۲ ص۳۶۸.
  28. مسند ابن حنبل: ج۴ ص۶.
  29. ر. ک: الارشاد: ج۲ ص۳۶۸، مقایسه کنید با الفتن: ص۴۶۱.
  30. معجم أحادیث المهدی: ج۵ ص۳۹۵ و ۴۰۵ و ۴۱۱.
  31. چشم اندازی به حکومت مهدی: ص۲۹. نیز، ر. ک: ص۱۵.
  32. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۷.
  33. الغیبة، طوسی: ص۱۸۰ – ۱۸۲، التشریف بالمنن: ص۴۰۰، معجم أحادیث المهدی: ج۱ ص۵۷۵، منتخب الأثر: ص۱۱ و ۱۹۲.
  34. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۸.
  35. الغیبة، نعمانی: ص۱۴۹.
  36. بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۲۶. در پاورقی الغیبة نعمانی هم به نسخه‌ای که مانند بحار الأنوار است، اشاره شده است.
  37. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۹.
  38. الغیبة، نعمانی: ص۲۷۲ ح۲۶ باب۱۴.
  39. الغیبة، نعمانی: ص۲۶۲ و ۲۶۵ ح۱۱ و ۱۵ باب ۱۴.
  40. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۹.
  41. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.
  42. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.
  43. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.