←انتظار یعنی حرکت برای هدفی ارزشمند
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
*کدام یک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] است؟ با مراجعه به متون [[روایی]]، مشاهده میشود [[معصومان]] خیلی روشن و صریح با ارائۀ تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیدهاند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، [[انتظار]] را مساوی با عمل قرار دادند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]<ref>ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.</ref>. [[منطق]] هم همین را میگویید یعنی نپذیرفتن وضیعت موجود مساوی با تلاش عمل برای تغییر این وضیعت است<ref>ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.</ref>: {{متن حدیث|"مَنِ انْتَظَرَ أَمْراً تَهَیَّأَ لَهُ"}} به عبارتی میتوان گفت [[انتظار]] جنبه اثباتی دارد؛ یعنی فرد [[منتظر]] به واسطۀ اعمالی که در [[زمینۀ ظهور]] [[حضرت]] انجام میدهد در خودش و دیگران اثر مثبت میگذارد. آیا میتوان کسی که در به وجود آمدن [[زمینۀ ظهور]] هیچگونه [[اقدام]] عملی انجام نداده را [[منتظر]] [[مهدی]]{{ع}} خواند؟<ref>حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.</ref> اساساً [[انتظار]] خشک و خالی شخص [[منتظر]]، یعنی صرف داشتن [[امید]] ذهنی بی آنکه در [[جامعه]] [[اقدام]] عملی انجام دهد، هیچ گاه [[بهترین]] عمل نخواهد بود و این معانی، حاکی از حضور در صحنه و فعالیتهای [[علمی]] و کار و کوشش است<ref>ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵.</ref>. چنانکه [[پیامبر]]{{صل}} هم به حرکت آفرینی [[انتظار]] [[اذعان]] دارد: {{متن حدیث|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref> و [[انتظار]] را به عنوان عامل [[پویایی]] و رشد و پشتوانه حرکت به سوی [[خدا]] معرفی میکند<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.</ref>. | *کدام یک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] است؟ با مراجعه به متون [[روایی]]، مشاهده میشود [[معصومان]] خیلی روشن و صریح با ارائۀ تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیدهاند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، [[انتظار]] را مساوی با عمل قرار دادند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]<ref>ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.</ref>. [[منطق]] هم همین را میگویید یعنی نپذیرفتن وضیعت موجود مساوی با تلاش عمل برای تغییر این وضیعت است<ref>ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.</ref>: {{متن حدیث|"مَنِ انْتَظَرَ أَمْراً تَهَیَّأَ لَهُ"}} به عبارتی میتوان گفت [[انتظار]] جنبه اثباتی دارد؛ یعنی فرد [[منتظر]] به واسطۀ اعمالی که در [[زمینۀ ظهور]] [[حضرت]] انجام میدهد در خودش و دیگران اثر مثبت میگذارد. آیا میتوان کسی که در به وجود آمدن [[زمینۀ ظهور]] هیچگونه [[اقدام]] عملی انجام نداده را [[منتظر]] [[مهدی]]{{ع}} خواند؟<ref>حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.</ref> اساساً [[انتظار]] خشک و خالی شخص [[منتظر]]، یعنی صرف داشتن [[امید]] ذهنی بی آنکه در [[جامعه]] [[اقدام]] عملی انجام دهد، هیچ گاه [[بهترین]] عمل نخواهد بود و این معانی، حاکی از حضور در صحنه و فعالیتهای [[علمی]] و کار و کوشش است<ref>ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵.</ref>. چنانکه [[پیامبر]]{{صل}} هم به حرکت آفرینی [[انتظار]] [[اذعان]] دارد: {{متن حدیث|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref> و [[انتظار]] را به عنوان عامل [[پویایی]] و رشد و پشتوانه حرکت به سوی [[خدا]] معرفی میکند<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.</ref>. | ||
*[[انتظار فرج]] برای [[ظهور]] [[حضرت]] تنها یک مصداق از معنی [[انتظار]] است، [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگری هم دارد. در واقع معنی اصلی [[انتظار فرج]] یعنی هر بنبستی قابل گشوده شدن است [[مسلمانان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در [[زندگی]] [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری [[زندگی]] هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس [[امید]] به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار واقعی]] به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک عمل است، بنابراین [[انتظار]] یک [[آمادهسازی]] است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] درون است، یک [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] در همه زمینهها است. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه [[قرآنی]] است که {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> یعنی هیچ وقت [[ملتها]] و [[امتها]] نباید از [[گشایش]] مأیوس شوند<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.</ref>. | *[[انتظار فرج]] برای [[ظهور]] [[حضرت]] تنها یک مصداق از معنی [[انتظار]] است، [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگری هم دارد. در واقع معنی اصلی [[انتظار فرج]] یعنی هر بنبستی قابل گشوده شدن است [[مسلمانان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در [[زندگی]] [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری [[زندگی]] هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس [[امید]] به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار واقعی]] به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک عمل است، بنابراین [[انتظار]] یک [[آمادهسازی]] است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] درون است، یک [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] در همه زمینهها است. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه [[قرآنی]] است که {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> یعنی هیچ وقت [[ملتها]] و [[امتها]] نباید از [[گشایش]] مأیوس شوند<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.</ref>. | ||
*بنابراین [[انتظار فرج]] کاری مفید، حرکتی ارزشمند و تلاشی هدفمند است و یقیناً با بیهدفی و سکون و تن آسایی [[سازگاری]] ندارد.<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.</ref> چنانکه [[پیامبر]]{{صل}} هم تلاش عملی خودش را به نوعی مقدمۀ [[انتظار ظهور]] را معنا کرده است<ref> | *بنابراین [[انتظار فرج]] کاری مفید، حرکتی ارزشمند و تلاشی هدفمند است و یقیناً با بیهدفی و سکون و تن آسایی [[سازگاری]] ندارد.<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.</ref> چنانکه [[پیامبر]]{{صل}} هم تلاش عملی خودش را به نوعی مقدمۀ [[انتظار ظهور]] را معنا کرده است<ref>کشف الغمة، إربلی، ج۳، ص۲۷۱: {{متن حدیث|"لَا یذْهَبُ الدنْیا حَتی یبْعَثَ اللهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیتِی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی وَ اسْمُ أَبِیهِ اسْمَ أَبِی یمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}</ref>: «عمر دنیا به پایان نمیرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است. او دنیا را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و جور پر شده باشد.»<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.</ref> | ||
===[[انتظار]] یعنی ایجاد حالت [[آمادگی]] برای [[منتظر]]=== | ===[[انتظار]] یعنی ایجاد حالت [[آمادگی]] برای [[منتظر]]=== |