مرجئه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==چیستی مرجئه==
*فرقه‌ای است با عقایدی ویژه و مولود اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] قرن اول هجری. در پس رویدادهای [[سیاسی]] در [[جامعه اسلامی]] و روی کار آمدن [[بنی‌امیه]]، و در جریان [[اختلاف]] میان [[علی]] {{ع}} و [[معاویه]] کسانی ادعا کردند که [[حقیقت]] بر ایشان مشتبه شده است. پس در خانه نشستند و درباره امور [[جامعه]] [[قضاوت]] نکردند. اینان می‌گفتند، ما از [[عقیده باطنی]] کسی خبر نداریم و نمی‌دانیم چه کسی در [[دل]]، [[مسلمان]] و [[مؤمن]] است و چه کس، [[کافر]] و [[فاسق]]؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلمان‌اند. پس سزاوار است [[ثواب]] و [[عقاب]] آنان را تا [[قیامت]] به تأخیر اندازیم تا [[خدا]] درباره آنان [[داوری]] کند. بدین‌سان، [[مرجئه]] در این [[دنیا]] به [[ثواب]] یا [[گناه]] [[مسلمانان]] [[حکم]] نمی‌کنند و تنها [[ایمان]] را برای [[مسلمانان]] کافی می‌دانند. برخی صاحب‌نظران برای کلمه "ارجاء" دو معنا برشمرده‌اند: یکی به معنای تأخیر انداختن و دیگر به معنای [[امید بخشیدن]] و بنابر معنای دوم، [[معصیت]] به [[ایمان]] ضرر نمی‌رساند و [[امید]] به [[بخشایش]] [[گناهکاران]] در [[قیامت]] هست<ref>فرق الشیعه‌، ۱۴؛ تاریخ شیعه و فرقه‌های اسلام‌، ۴۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 407.</ref>.
*"مرجئه" نام فرقه‌ای از [[فرق اسلامی]] است که در پایان نیمه اول قرن اول هجری پدید آمد<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>. در شرح مرجئه دو معنای متفاوت ارائه شده است:
*[[ابومحمد حسن بن محمد بن حنیفه]] از نخستین کسانی بود که این نظریه را مطرح نمود<ref>معجم الفرق الاسلامیه‌، ۲۲۰.</ref>. [[فرقه]] [[مرجئه]] همچون [[خوارج]] اندک اندک از [[عقاید]] [[سیاسی]] محض رو به سوی [[عقاید]] [[کلامی]] نهاد. [[ابوحنیفه]]- پیشوای [[مذهب]] [[حنفی]]- مهم‌ترین شخصیت این دوران بود که [[عقاید]] [[کلامی]] ویژه‌ای برای این [[فرقه]] ترتیب داد. او نوشته‌ها و مطالب منظمی درباره [[عقیده]] ارجاء تدوین کرد. پس از [[ابوحنیفه]]، [[ابومطیع بلخی]] دو کتاب با عنوان‌ فقه الابسط و العالم و المتعلم‌ نگاشت که اساس [[کلام]] [[مرجئه]] را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم‌ نوشته [[حکیم]] [[سمرقندی]] است. امروزه از [[فرقه]] [[مرجئه]] خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی‌، ۳۹؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۴۰۶ و ۴۰۷؛ مرجئه، تاریخ و اندیشه‌، ۱۲، ۱۳، ۳۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 408.</ref>.
#مرجئه به معنای "تأخیر انداختن": اطلاق مرجئه بر این [[فرقه]] از آن حیث است که عمل را از نظر رتبه، از [[ایمان]] مؤخر می‌دانستند.
*[[اصول عقاید]] [[مرجئه]] عبارت‌اند از: جای دادن [[مرتبت]] عمل، پس از [[ایمان]]؛ [[داوری]] نکردن درباره [[سرنوشت]] [[اخروی]] فرد [[مسلمان]]؛ [[مؤمن]] دانستن هر کس که به مسلمانی [[اقرار]] ظاهری کند؛ وانهادن [[امامت]] [[امت]] به [[اجماع امت]]؛ [[حکم]] به [[امامت]] هر کس که [[اجماع]] بر [[امامت]] او حاصل آید اگر به [[کتاب و سنت]] [[آگاه]] باشد هر چند [[گناه]] کند<ref>الفریق بین الفرق، ۲۰۷- ۲۰۲؛ فرق الشیعة، ۲۸؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۴۰۷- ۴۰۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 408.</ref>.
#مرجئه به معنای "[[امید]] دادن": اطلاق این اسم بر این [[فرقه]] از آن جهت است که [[معتقد]] بودند [[معصیت]] به [[ایمان]] ضرر نمی‌زند و [[امید]] به [[بخشایش]] [[گناهکاران]] در [[قیامت]] هست<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۳؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>.
*[[مرجئه]]، خود، به فرقه‌هایی انشعاب یافته است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: [[مرجئه]] [[خوارج]] که همان "شبیبیه" اند<ref>ر.ک: تاریخ مذاهب اسلام‌، ۶۸ و ۳۴۲.</ref>. این [[فرقه]]، به [[جبر]] و [[قدر]] [[اعتقاد]] ندارند؛ [[مرجئه]] [[قدریه]] که [[یاران]] غیلان دمشقی‌اند و [[انسان]] را مختار می‌دانند؛ [[مرجئه]] جبریه که آنان را [[مرجئه]] [[جهمیه]] نیز گویند و به [[جبر]] معتقدند و [[مرتبت]] عمل را پس از [[ایمان]] می‌انگارند<ref>معجم الفرق الاسلامیه‌، ۲۲۰ و ۲۲۱؛ الملل و النحل‌، ۱/ ۱۳۹؛ مرجئه، تاریخ و اندیشه‌، ۸۷ و ۸۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 408.</ref>.
==[[عقاید]] مرجئه==
 
*مرجئه، از اولین فرقه‌های پدیدار شده در عالم [[اسلام]] است که بر [[ایمان]] قلبی به جای عمل با اعضا و جوارح، تأکید دارد یعنی اگر [[انسان]] از نظر [[عقیده]] و [[ایمان]] که به حوزۀ [[قلب]] مربوط است، [[مسلمان]] باشد، از جرگۀ اهل [[ایمان]] به حساب می‌‌آید و معیار [[ایمان]] را عمل نمی‌دانستند. از نظر آنان اگر [[ایمان]] درست بود، مانعی ندارد عمل [[انسان]] [[فاسد]] باشد، [[ایمان]]، کفارۀ عمل بد است. مرجئه از لحاظ تأثیر [[گناه]] بر [[ایمان]]، در نقطۀ مقابل [[خوارج]] قرار داشتند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۳؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۰۷.</ref>.
==مرجئه در فرهنگ اصطلاحات علم کلام==
*در جریان [[اختلاف]] میان [[علی]] {{ع}} و [[معاویه]] کسانی ادعا کردند [[حقیقت]] برایشان مشتبه شده است، لذا در خانه نشستند و دربارۀ امور [[جامعه]] [[قضاوت]] نکردند. اینان می‌گفتند، ما از عقیدۀ [[باطنی]] کسی خبر نداریم و نمی‌دانیم چه کسی در [[دل]]، [[مسلمان]] و [[مؤمن]] است و چه کسی [[کافر]] و [[فاسق]]؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلمان‌اند. پس سزاوار است [[ثواب]] و [[عقاب]] آنان را تا [[قیامت]] به تأخیر اندازیم تا [[خدا]] دربارۀ آنان [[داوری]] کند. بدین‌سان، مرجئه در این [[دنیا]] به [[ثواب]] یا [[گناه]] [[مسلمانان]] [[حکم]] نمی‌کنند و تنها [[ایمان]] را برای [[مسلمانان]] [[کافی]] می‌دانند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۷.</ref>.
*[[مرجئه]]، از اولین فرقه‌های پدیدار شده در عالم [[اسلام]] است که بر [[ایمان]] قلبی به جای عمل با اعضا و جوارح، تأکید دارد.
*[[ابومحمد]] [[حسن]] بن [[محمد]] بن حنیفه از نخستین کسانی بود که این نظریه را مطرح نمود. فرقۀ مرجئه همچون [[خوارج]] اندک اندک از [[عقاید]] [[سیاسی]] محض رو به سوی [[عقاید]] [[کلامی]] نهاد. [[ابوحنیفه]] ـ پیشوای [[مذهب]] [[حنفی]] ـ مهم‌ترین شخصیت این دوران بود که [[عقاید]] [[کلامی]] ویژه‌ای برای این [[فرقه]] ترتیب داد. او نوشته‌ها و مطالب منظمی دربارۀ عقیدۀ ارجاء تدوین کرد. پس از [[ابوحنیفه]]، ابومطیع بلخی دو کتاب با عنوان‌ [[فقه]] الابسط و العالم و المتعلم‌ نگاشت که اساس [[کلام]] مرجئه را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم‌ نوشته [[حکیم]] [[سمرقندی]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۷.</ref>.
*با توجه به دو معنایی که برای لغت "ارجا" آمده است، در تعریف متفاوت از [[مرجئه]] ارائه شده است. معنای نخست ارجا "تأخیر انداختن" است و اطلاق [[مرجئه]] بر این [[فرقه]] از آن حیث است که عمل را از نظر رتبه، از [[ایمان]] مؤخر می‌دانستند. معنای دیگر این اصطلاح "[[امید]] دادن" است. اطلاق این اسم بر این [[فرقه]] از آن جهت است که [[معتقد]] بودند [[معصیت]] به [[ایمان]] ضرر نمی‌زند<ref>برنجکار، فرق و مذاهب اسلامی، ص۳۳.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۳.</ref>.
*[[اکثریت]] مرجئه، [[امامت]] را برای غیر [[قریش]] جائز نمی‌دانستند، ولی بعضی از آنان می‌گفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} را برپا دارد، می‌تواند [[امام]] باشد و [[حکم]] [[امامت]] را به [[اجماع امت]] وانهاده بودند و [[معتقد]] بودند [[پیشوا]] هر چند [[گناه]] کند، مقامش [[باقی]] و اطاعتش [[واجب]] است و [[اقتدا]] کردن [[نماز]] به او صحیح است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۰۸؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>.
*[[مرجئه]] بر این [[اعتقاد]] بودند که اگر [[انسان]] از نظر [[عقیده]] و [[ایمان]] که به [[حوزه]] [[قلب]] مربوط است، [[مسلمان]] باشد، از جرگه اهل [[ایمان]] به حساب می‌‌آید و معیار [[ایمان]] را عمل نمی‌دانستند. از نظر آنان اگر [[ایمان]] درست بود، مانعی ندارد که عمل [[انسان]] [[فاسد]] باشد، [[ایمان]]، [[کفاره]] عمل بد است.
*در مجموع [[عقاید]] مرجئه عبارت بود از: جای دادن [[مرتبت]] عمل، پس از [[ایمان]]؛ [[داوری]] نکردن دربارۀ [[سرنوشت]] [[اخروی]] فرد [[مسلمان]]؛ [[مؤمن]] دانستن هر کس که به مسلمانی [[اقرار]] ظاهری کند؛ وانهادن [[امامت]] [[امت]] به [[اجماع امت]]؛ [[حکم]] به [[امامت]] هر کس که [[اجماع]] بر [[امامت]] او حاصل آید اگر به [[کتاب و سنت]] [[آگاه]] باشد هر چند [[گناه]] کند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۸.</ref>.
*[[مرجئه]] از لحاظ تأثیر [[گناه]] بر [[ایمان]]، در نقطه مقابل [[خوارج]] قرار داشتند.
*[[رأی]] و عقیدۀ مرجئه به نفع دستگاه [[حاکم]] بود، یعنی موجب می‌‌شد [[مردم]] برای [[فسق]] و [[فجور]] دستگاه [[حاکم]]، اهمیت چندانی قائل نشوند و آنها را با همه تبهکاری‌ها [[اهل بهشت]] بدانند! آنها [[اعمال]] [[سلاطین]] [[بنی‌امیه]] را تصحیح می‌‌کردند، [[بنی‌امیه]] هم متقابلاً آنها را مورد [[تأیید]] قرار می‌‌دادند. البته بعد از انقراض [[بنی‌امیه]]، بنی‌عباس بر اساس خصومتی که با [[بنی‌امیه]] داشتند، ریشۀ مرجئه را از بین بردند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۴؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>.
*[[رأی]] و [[عقیده]] [[مرجئه]] به نفع دستگاه [[حاکم]] بود، یعنی موجب می‌‌شد که [[مردم]] برای [[فسق]] و [[فجور]] دستگاه [[حاکم]]، اهمیت چندانی قائل نشوند و آنها را با همه تبهکاری‌ها [[اهل بهشت]] بدانند!
==انشعابات مرجئه==
*از این‌رو پیدایش [[مرجئه]] ریشه [[سیاسی]] داشت، آنها [[اعمال]] [[سلاطین]] [[بنی‌امیه]] را تصحیح می‌‌کردند، [[بنی‌امیه]] هم متقابلاً آنها را مورد تأیید قرار می‌‌دادند. البته بعد از انقراض [[بنی‌امیه]]، بنی‌عباس بر اساس خصومتی که با [[بنی‌امیه]] داشتند، ریشه [[مرجئه]] را زدند.
*فرقۀ مرجئه به فرقه‌هایی انشعاب یافت که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
*[[مرجئه]] صریحاً [[معتقد]] بودند که [[پیشوا]] هر چند [[گناه]] کند، مقامش [[باقی]] و اطاعتش [[واجب]] است و [[اقتدا]] کردن [[نماز]] به او صحیح است.
#مرجئه شبیبیه: همان مرجئه خوارج‌اند که به [[جبر]] و [[قدر]] [[اعتقاد]] ندارند؛
*آنها [[فسق]] و [[گناه]] را هر چند کبیره باشد، مضر به [[ایمان]] نمی‌دانستند؛ لذا از نظر آنان مرتکب کبیره [[مؤمن]] است، نه [[کافر]]<ref>مطهری، ده گفتار، ص۱۴۶؛ همو، آشنایی با علوم اسلامی، ج۲، ص۴۰-۴۱؛ همو، عدل الهی، ص۲۶۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴.</ref>.
#مرجئه [[قدریه]]: [[یاران]] غیلان دمشقی‌اند که [[انسان]] را مختار می‌دانند؛
#مرجئه جبریه یا [[جهمیه]]: به [[جبر]] معتقدند و [[مرتبت]] عمل را پس از [[ایمان]] می‌انگارند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۸.</ref>.
*امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] می‌برند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۸؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۴.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش