جز
جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی'
جز (جایگزینی متن - 'جهان آفرینش' به 'جهان آفرینش') |
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
*در یک تقسیمبندی ساده میتوان فواید [[امام]] را به صورت کلی و مجمل این چنین [[بیان]] کرد: | *در یک تقسیمبندی ساده میتوان فواید [[امام]] را به صورت کلی و مجمل این چنین [[بیان]] کرد: | ||
#وجود خارجی [[امام]] فی نفسه دارای اثر است حتی اگر [[غایب]] باشد؛ زیرا [[مسلم]] است وقتی کسی بداند [[امام]] او موجود و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، تفاوت دارد با کسی که نسبت به وجود امامش [[شک]] دارد؛ شخصی که [[وجود امام]] را [[باور]] دارد، مایۀ دلگرمی و دلخوشی او در مقابل ابتلائات و حوادث میشود و با همین دلگرمی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] [[امام غایب]] صورت میگیرد. باید توجه داشت این آثار فقط مربوط به موجودیت [[امام]] در خارج است<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | #وجود خارجی [[امام]] فی نفسه دارای اثر است حتی اگر [[غایب]] باشد؛ زیرا [[مسلم]] است وقتی کسی بداند [[امام]] او موجود و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، تفاوت دارد با کسی که نسبت به وجود امامش [[شک]] دارد؛ شخصی که [[وجود امام]] را [[باور]] دارد، مایۀ دلگرمی و دلخوشی او در مقابل ابتلائات و حوادث میشود و با همین دلگرمی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] [[امام غایب]] صورت میگیرد. باید توجه داشت این آثار فقط مربوط به موجودیت [[امام]] در خارج است<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ||
#از نگاه [[شیعه]] برای | #از نگاه [[شیعه]] برای امامی که همراه وجود خارجی صفتی به عنوان [[غیبت]] هم بر آن مترتب میشود اثرات دیگری، متصور است که این اثرات متشکل از دو عنوان است: | ||
##اثرات [[عامه]] و غیر مستقیم: یعنی اثراتی که شامل نوع [[مردمان]] [[جهان]] میشود<ref>ر.ک.[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>؛ چنانکه در [[روایات]] به [[تواتر]] دربارۀ این اثر سخن گفته شده است. مانند روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} که فرمودند: «پیوسته این [[دین]]، تا زمان [[دوازده امیر]] و [[امام]] از [[قریش]]، پابرجاست و اگر روزگاری سپری شود و آنان وجود نداشته باشند [[زمین]] ساکنان خود را میبلعد»<ref>ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>.<ref>ر.ک.[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۹-۹۷. </ref> همچنین اثراتی که از ناحیۀ [[ولایت]] تکوینیۀ [[امام]] در تمامی امور حاصل میشود که این اثرات توقف به [[حضور امام]] میان [[مردم]] ندارد، بلکه [[امام]] هر کجا باشند این اثرات به طور یکسان و عام به تمام [[مردم]] [[جهان]] نازل میشود، مانند رحمانیت [[خدا]] که شامل [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[دوست]] و [[دشمن]] میشود. دلیلش این است که [[امام]] ولی خداست و [[خداوند]]، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از [[خیر و شر]]، عمومی یا شخصی، باید از مجرای [[ولی الله]] بگذرد<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ##اثرات [[عامه]] و غیر مستقیم: یعنی اثراتی که شامل نوع [[مردمان]] [[جهان]] میشود<ref>ر.ک.[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>؛ چنانکه در [[روایات]] به [[تواتر]] دربارۀ این اثر سخن گفته شده است. مانند روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} که فرمودند: «پیوسته این [[دین]]، تا زمان [[دوازده امیر]] و [[امام]] از [[قریش]]، پابرجاست و اگر روزگاری سپری شود و آنان وجود نداشته باشند [[زمین]] ساکنان خود را میبلعد»<ref>ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>.<ref>ر.ک.[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۹-۹۷. </ref> همچنین اثراتی که از ناحیۀ [[ولایت]] تکوینیۀ [[امام]] در تمامی امور حاصل میشود که این اثرات توقف به [[حضور امام]] میان [[مردم]] ندارد، بلکه [[امام]] هر کجا باشند این اثرات به طور یکسان و عام به تمام [[مردم]] [[جهان]] نازل میشود، مانند رحمانیت [[خدا]] که شامل [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[دوست]] و [[دشمن]] میشود. دلیلش این است که [[امام]] ولی خداست و [[خداوند]]، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از [[خیر و شر]]، عمومی یا شخصی، باید از مجرای [[ولی الله]] بگذرد<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ||
##اثرات [[خاصه]]: یعنی اثراتی که مخصوص [[شیعیان]] است و این اثرات بر دو نوع است: | ##اثرات [[خاصه]]: یعنی اثراتی که مخصوص [[شیعیان]] است و این اثرات بر دو نوع است: | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
::::::و دیگر: [[ایمان به غیب]] در نزد [[خداوند]] از امور مهمه است. [[خداوند]] فرمود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>بقره، ۳.</ref>. و تأثیر بزرگی در [[ایمان]] و [[اخلاص]] دارد. | ::::::و دیگر: [[ایمان به غیب]] در نزد [[خداوند]] از امور مهمه است. [[خداوند]] فرمود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>بقره، ۳.</ref>. و تأثیر بزرگی در [[ایمان]] و [[اخلاص]] دارد. | ||
::::::[[اعتقاد]] به [[ثواب]] و [[عقاب]] و [[بهشت]] و [[دوزخ]] و سؤال [[قبر]] و آنچه راجع به [[معاد]] است، همه از [[ایمان به غیب]] است و در [[ثبات]] در [[استقامت]] و از حدود خارج نشدن و [[طغیان]] نکردن اثر [[عظیم]] دارد. به عینه همین آثار در [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] است. | ::::::[[اعتقاد]] به [[ثواب]] و [[عقاب]] و [[بهشت]] و [[دوزخ]] و سؤال [[قبر]] و آنچه راجع به [[معاد]] است، همه از [[ایمان به غیب]] است و در [[ثبات]] در [[استقامت]] و از حدود خارج نشدن و [[طغیان]] نکردن اثر [[عظیم]] دارد. به عینه همین آثار در [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] است. | ||
::::::[[مسلم]] وقتی که بداند که [[امام]] او موجود است و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتیکه بداند | ::::::[[مسلم]] وقتی که بداند که [[امام]] او موجود است و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتیکه بداند امامی نیست، چنانکه ما حسا میبینیم کسانی که جدا [[معتقد]] به او هستند و او را ناظر بر خود میبینند [[مردمان]] ساکت و افتاده و [[متواضع]] و [[خاضع]] بیآزار و از [[معاصی]] و [[طغیان]] برکنارند. پس [[نفس]] [[اعتقاد]] بیاثر نیست و لو فرض شود که وجود او بیفایده است. | ||
::::::و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنانکه [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} بعد از [[علم]] به وجود او دلخوش و دلگرم بودند. | ::::::و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنانکه [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} بعد از [[علم]] به وجود او دلخوش و دلگرم بودند. | ||
::::::و ایضا [[انتظار ظهور]] او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای [[تضرع]] و [[زاری]] و [[دعا]] بر [[تعجیل فرج]] او میشوند مانند [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} و ایضا در شدائد و [[گرفتاریها]] [[توسل]] به او میجویند. | ::::::و ایضا [[انتظار ظهور]] او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای [[تضرع]] و [[زاری]] و [[دعا]] بر [[تعجیل فرج]] او میشوند مانند [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} و ایضا در شدائد و [[گرفتاریها]] [[توسل]] به او میجویند. | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
::::::'''۳. [[امیدبخش]]ی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا میدارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آیندهای روشن، [[روحیه]] کار و [[سازندگی]] و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه میدارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشیگرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمیبیند، و او را باید مردهای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است. | ::::::'''۳. [[امیدبخش]]ی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا میدارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آیندهای روشن، [[روحیه]] کار و [[سازندگی]] و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه میدارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشیگرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمیبیند، و او را باید مردهای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است. | ||
::::::اگر نگاهی به [[تاریخ]] گذشته [[بشر]] و کارنامه [[بشر]] امروزی بیفکنیم غیر از زمانهای بسیار کوتاه که [[مصلحان]] [[دینی]] چراغ کم نوری را در صفحات تاریک [[زندگی]] [[بشر]] روشن نمودهاند، دیگر سفیدی و [[روشنایی]] دیده نمیشود، مخصوصاً در اوضاع [[حاکم]] بر [[جامعه]] کنونی بشری که همه جا را [[پلیدی]] فرا گرفته و سیاهی و [[تاریکی]] و [[ظلمت]]، [[جهان]] را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی [[آدمی]] در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن میرود. توحش و بربریست [[انسانها]]، [[قانون]] جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی [[قانون]] حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. بهراستی آیا در چنین [[دنیایی]] میتوان [[زندگی]] کرد؟ آیا برای [[ستم]] دیدگان و به [[ضعف]] کشیده شدگان، راه نجاتی میتوان یافت؟ آیا [[کشتی]] شکسته و به گل نشسته دنیای [[بشریت]] دوباره میتواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل [[نجات]] برساند؟ | ::::::اگر نگاهی به [[تاریخ]] گذشته [[بشر]] و کارنامه [[بشر]] امروزی بیفکنیم غیر از زمانهای بسیار کوتاه که [[مصلحان]] [[دینی]] چراغ کم نوری را در صفحات تاریک [[زندگی]] [[بشر]] روشن نمودهاند، دیگر سفیدی و [[روشنایی]] دیده نمیشود، مخصوصاً در اوضاع [[حاکم]] بر [[جامعه]] کنونی بشری که همه جا را [[پلیدی]] فرا گرفته و سیاهی و [[تاریکی]] و [[ظلمت]]، [[جهان]] را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی [[آدمی]] در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن میرود. توحش و بربریست [[انسانها]]، [[قانون]] جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی [[قانون]] حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. بهراستی آیا در چنین [[دنیایی]] میتوان [[زندگی]] کرد؟ آیا برای [[ستم]] دیدگان و به [[ضعف]] کشیده شدگان، راه نجاتی میتوان یافت؟ آیا [[کشتی]] شکسته و به گل نشسته دنیای [[بشریت]] دوباره میتواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل [[نجات]] برساند؟ | ||
::::::طبق [[مبانی دینی]] و متون [[مقدس]]، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، [[امید]] به آیندهای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سالهای سال است که [[منجی]] و [[مصلح]] کل به [[انتظار]] فراهم شدن [[شرایط ظهور]] و [[اذن]] [[الهی]] است. [[وجود امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] [[بشریت]] است که قلبهای خسته و [[مأیوس]] را حرکت میدهد، [[مؤمنین]] را در حفظ [[دین]] پایدار نگه میدارد و آنان را به تلاش برای فراهم آوردن [[شرایط ظهور]] وا میدارد. [[وجود امام]] حاضر ولی [[منتظر]] است که به [[انتظار]] معنی و مفهوم میبخشد و [[منتظران]] را به [[شوق]] ظهورش [[همت]] و نیرو و فعالیت میبخشد و بدین گونه است که {{عربی|«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.</ref>. [[تفسیر]] صحیح خود را پیدا میکند و [[انتظار]] در جهت صحیح قرار میگیرد و آن همه [[ثواب]] برای [[انسان منتظر]] رقم میخورد. [[وجود امام]] به [[مردم]] دلگرمی داده و گامهای آنان را در این جاده سنگلاخ [[آخرالزمان]] [[استوار]] میسازد، | ::::::طبق [[مبانی دینی]] و متون [[مقدس]]، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، [[امید]] به آیندهای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سالهای سال است که [[منجی]] و [[مصلح]] کل به [[انتظار]] فراهم شدن [[شرایط ظهور]] و [[اذن]] [[الهی]] است. [[وجود امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] [[بشریت]] است که قلبهای خسته و [[مأیوس]] را حرکت میدهد، [[مؤمنین]] را در حفظ [[دین]] پایدار نگه میدارد و آنان را به تلاش برای فراهم آوردن [[شرایط ظهور]] وا میدارد. [[وجود امام]] حاضر ولی [[منتظر]] است که به [[انتظار]] معنی و مفهوم میبخشد و [[منتظران]] را به [[شوق]] ظهورش [[همت]] و نیرو و فعالیت میبخشد و بدین گونه است که {{عربی|«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.</ref>. [[تفسیر]] صحیح خود را پیدا میکند و [[انتظار]] در جهت صحیح قرار میگیرد و آن همه [[ثواب]] برای [[انسان منتظر]] رقم میخورد. [[وجود امام]] به [[مردم]] دلگرمی داده و گامهای آنان را در این جاده سنگلاخ [[آخرالزمان]] [[استوار]] میسازد، امامی که هست و همه چیز را میبیند و خود، [[خون]] [[دل]] میخورد و [[منتظر]] است تا شرایط ظهورش مهیا شود و [[جهان]] [[آمادگی]] [[خروج]] او را از پس پرده [[غیبت]] داشته باشد. | ||
::::::'''۴. [[خودسازی]]''': یکی دیگر از آثار [[وجود امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده [[غیبت]] بر [[روح]] و روان [[منتظران]] حضرتش میگذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی [[منتظر]] را تضمین کرده و راه رسیدن به [[هدف]] را برای او هموار نموده و نیل به [[غایت]] وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه میتواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت [[روحیه]] [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] روان از آلودگی و [[رذایل]] [[اخلاقی]] و دوری از [[کردار]] [[ناپسند]] و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و [[عقل]]. | ::::::'''۴. [[خودسازی]]''': یکی دیگر از آثار [[وجود امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده [[غیبت]] بر [[روح]] و روان [[منتظران]] حضرتش میگذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی [[منتظر]] را تضمین کرده و راه رسیدن به [[هدف]] را برای او هموار نموده و نیل به [[غایت]] وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه میتواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت [[روحیه]] [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] روان از آلودگی و [[رذایل]] [[اخلاقی]] و دوری از [[کردار]] [[ناپسند]] و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و [[عقل]]. | ||
::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] [[دینی]] لازم است: | ::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] [[دینی]] لازم است: | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
::::#'''تعریف [[کلامی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] ریاستی است بر عموم، توسط یکی از اشخاص در امور [[دین]] و [[دنیا]]. | ::::#'''تعریف [[کلامی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] ریاستی است بر عموم، توسط یکی از اشخاص در امور [[دین]] و [[دنیا]]. | ||
::::#'''تعریف [[فلسفی]]- [[عرفانی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] منصبی است [[الهی]] همانند [[نبوت]]، و بین این دو "[[امامت]] و [[نبوت]]" هیچ فرقی جز [[وحی]] نیست. | ::::#'''تعریف [[فلسفی]]- [[عرفانی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] منصبی است [[الهی]] همانند [[نبوت]]، و بین این دو "[[امامت]] و [[نبوت]]" هیچ فرقی جز [[وحی]] نیست. | ||
:::::*[[امامت]] استمرار تمام [[وظائف]] [[نبوت]] جز [[تحمل]] [[وحی الهی]] است، و نیز نوعی تصرّف است در [[باطن]] و [[نفوس]] افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب. مطابق این تعریف، [[ریاست]] در امور [[دین]] و [[دنیا]]، شأنی از [[شؤون]] [[امامت]] به این معناست. و این همان معنایی است که [[شیعه]] دوازده | :::::*[[امامت]] استمرار تمام [[وظائف]] [[نبوت]] جز [[تحمل]] [[وحی الهی]] است، و نیز نوعی تصرّف است در [[باطن]] و [[نفوس]] افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب. مطابق این تعریف، [[ریاست]] در امور [[دین]] و [[دنیا]]، شأنی از [[شؤون]] [[امامت]] به این معناست. و این همان معنایی است که [[شیعه]] دوازده امامی به آن ملتزم است، لذا [[امامت]] را به این جهت جزء [[اصول دین]] به حساب آورده و آن را از [[نبوت]] بالاتر میداند. | ||
:::::*[[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید: "[[امامت]] حقیقتی ورای [[مقام]] [[اطاعت]] یا [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]] یا [[وصایت]] و [[خلافت]] و [[جانشینی]] در روی [[زمین]] به معنای [[حکومت]] بین [[مردم]] است"<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. عمق معنای [[امامت]] نزد ایشان به این است که [[امامت]]، هدایتی [[باطنی]] بوده که همان [[ولایت]] بر [[مردم]] و [[کردار]] آنان است و این [[هدایت باطنی]] جز رساندن به مطلوب نیست. [[متکلمین]] بر [[ضرورت]] معنایی که برای [[امامت]] ذکر کردهاند به ادلهای از قبیل: [[قاعده لطف]]، [[لزوم]] [[حفظ شریعت]] و [[تبیین دین]] [[خداوند]] [[استدلال]] کردهاند، که عمدتا با حضور [[امام]] در بین [[مردم]] تأمین میشود. | :::::*[[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید: "[[امامت]] حقیقتی ورای [[مقام]] [[اطاعت]] یا [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]] یا [[وصایت]] و [[خلافت]] و [[جانشینی]] در روی [[زمین]] به معنای [[حکومت]] بین [[مردم]] است"<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. عمق معنای [[امامت]] نزد ایشان به این است که [[امامت]]، هدایتی [[باطنی]] بوده که همان [[ولایت]] بر [[مردم]] و [[کردار]] آنان است و این [[هدایت باطنی]] جز رساندن به مطلوب نیست. [[متکلمین]] بر [[ضرورت]] معنایی که برای [[امامت]] ذکر کردهاند به ادلهای از قبیل: [[قاعده لطف]]، [[لزوم]] [[حفظ شریعت]] و [[تبیین دین]] [[خداوند]] [[استدلال]] کردهاند، که عمدتا با حضور [[امام]] در بین [[مردم]] تأمین میشود. | ||
:::::*اگر اشکال شود که این [[لطف]] چگونه با [[غیبت]] [[حضرت]] [[سازگاری]] دارد؟ | :::::*اگر اشکال شود که این [[لطف]] چگونه با [[غیبت]] [[حضرت]] [[سازگاری]] دارد؟ | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۷۹: | ||
::::::در [[روایت]] چهارم این باب، [[عبد الله]] بن ابان [[زیات]] که [[جایگاه]] خوبی نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} داشت، از آن [[حضرت]] خواست برای او و اهل بیتش [[دعا]] کند آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ}} مگر چنین نمیکنم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] [[اعمال]] شما در هر روز و شب بر من عرضه میشود. [[عبد الله]] بن ابان گفت: "از این فرمایش [[حضرت]] شگفتزده شدم". [[حضرت]] در پاسخ فرمود: {{عربی|أما تقرأ کتاب الله عز و جل {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}؟ قال: هو و [[الله]] [[علی]] بن أبی طالب{{ع}}}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۰.</ref>؛ | ::::::در [[روایت]] چهارم این باب، [[عبد الله]] بن ابان [[زیات]] که [[جایگاه]] خوبی نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} داشت، از آن [[حضرت]] خواست برای او و اهل بیتش [[دعا]] کند آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ}} مگر چنین نمیکنم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] [[اعمال]] شما در هر روز و شب بر من عرضه میشود. [[عبد الله]] بن ابان گفت: "از این فرمایش [[حضرت]] شگفتزده شدم". [[حضرت]] در پاسخ فرمود: {{عربی|أما تقرأ کتاب الله عز و جل {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}؟ قال: هو و [[الله]] [[علی]] بن أبی طالب{{ع}}}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۰.</ref>؛ | ||
::::::مگر [[کتاب خدا]] را نخواندهای که فرمود: "و بگو هر کار میخواهید انجام دهید؛ پس به [[یقین]] [[خداوند]]، پیامبرش و [[مؤمنان]] عملتان را میبینند"؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! مقصود از او [مؤمن] [[علی بن ابی طالب]] است. | ::::::مگر [[کتاب خدا]] را نخواندهای که فرمود: "و بگو هر کار میخواهید انجام دهید؛ پس به [[یقین]] [[خداوند]]، پیامبرش و [[مؤمنان]] عملتان را میبینند"؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! مقصود از او [مؤمن] [[علی بن ابی طالب]] است. | ||
::::::این [[آگاهی]]، آثار [[تربیتی]] فراوانی دارد و که مهمترین آنها، این است که [[انسان]] را به نوعی [[مراقبت]] دائمی در [[رفتار]] خود وامیدارد. [[انسانی]] که بداند افزون بر [[خداوند]]، [[پیامبران]] و [[فرشتگان]]، | ::::::این [[آگاهی]]، آثار [[تربیتی]] فراوانی دارد و که مهمترین آنها، این است که [[انسان]] را به نوعی [[مراقبت]] دائمی در [[رفتار]] خود وامیدارد. [[انسانی]] که بداند افزون بر [[خداوند]]، [[پیامبران]] و [[فرشتگان]]، امامی زنده نیز وجود دارد که [[اعمال]] او بر وی عرضه میشود، به طور قطع [[رفتار]] خود را با دقت بیشتری انجام میدهد. | ||
:::::*'''[[یاری]] برخی نیازمندان''': جدای از این که در همه حالتها، خود آن [[حضرت]] به [[یاری]] استمدادکنندگان میآید یا این که ملازمان و اولیای او و نیز این که [[یاری]] شدن توسط آن [[حضرت]]، همراه [[ملاقات]] باشد یا نه، شکی نیست که در طول [[تاریخ]] [[غیبت]]، انسانهای بسیاری به دست آن [[حضرت]] یا [[اراده]] ایشان از [[سختیها]] و [[مشکلات]] [[نجات]] یافتهاند. | :::::*'''[[یاری]] برخی نیازمندان''': جدای از این که در همه حالتها، خود آن [[حضرت]] به [[یاری]] استمدادکنندگان میآید یا این که ملازمان و اولیای او و نیز این که [[یاری]] شدن توسط آن [[حضرت]]، همراه [[ملاقات]] باشد یا نه، شکی نیست که در طول [[تاریخ]] [[غیبت]]، انسانهای بسیاری به دست آن [[حضرت]] یا [[اراده]] ایشان از [[سختیها]] و [[مشکلات]] [[نجات]] یافتهاند. | ||
::::::طبق [[نقل]] مرحوم [[طبرسی]] از سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} نوشته و توقیعی برای [[شیخ مفید]] صادر شده است که در آن، نکتههای [[ارزشمندی]] درباره فایده یاد شده است. آنجا میخوانیم: {{عربی| انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ...}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.</ref>.؛ ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را فراموش نمینماییم. اگر این چنین نبود، [[شر]] و [[بدی]] بر شما نازل میشد و [[دشمنان]] بر شما چیره میگشتند؛ پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید.... | ::::::طبق [[نقل]] مرحوم [[طبرسی]] از سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} نوشته و توقیعی برای [[شیخ مفید]] صادر شده است که در آن، نکتههای [[ارزشمندی]] درباره فایده یاد شده است. آنجا میخوانیم: {{عربی| انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ...}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.</ref>.؛ ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را فراموش نمینماییم. اگر این چنین نبود، [[شر]] و [[بدی]] بر شما نازل میشد و [[دشمنان]] بر شما چیره میگشتند؛ پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید.... | ||
خط ۳۲۵: | خط ۳۲۵: | ||
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]] | [[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::: «[[متکلمان]] [[امامیه]]، در اثبات [[ضرورت]] [[وجود امام]] در هر زمان، به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استناد میکنند که یکی از آنها "[[قاعده لطف]]" است. براساس دلائل [[عقلی]]، [[وجود امام]]، زمینه را برای [[اطاعت]] [[انسانها]] مهیا کرده و آنان را از [[گناه]] دور میسازد. بنابراین، [[وجود امام]]، [[لطف]] است و چون [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، باید در هر زمان، | :::::: «[[متکلمان]] [[امامیه]]، در اثبات [[ضرورت]] [[وجود امام]] در هر زمان، به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استناد میکنند که یکی از آنها "[[قاعده لطف]]" است. براساس دلائل [[عقلی]]، [[وجود امام]]، زمینه را برای [[اطاعت]] [[انسانها]] مهیا کرده و آنان را از [[گناه]] دور میسازد. بنابراین، [[وجود امام]]، [[لطف]] است و چون [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، باید در هر زمان، امامی برای [[هدایت]] [[انسانها]] وجود داشته باشد<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص ۱۸۱.</ref>. طبق این توضیح، [[وجود امام]] در هر عصر و زمانی، لازم و ضروری میشود، اما نحوه حضور [[امام]]{{ع}} بستگی تام به اوضاع و احوال [[جامعه انسانی]] دارد؛ زیرا، اگر شرایط لازم برای حضور [[امام]] مهیا باشد، [[امام]] در میان [[جامعه]]، حضوری [[آشکار]] خواهد داشت، ولی اگر چنین شرایطی آماده نبود، [[امام]]{{ع}} مستور خواهد شد. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} درباره [[ضرورت]] [[وجود امام]] در میان [[انسانها]] و چگونگی این حضور، میفرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیامکنندهای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمیماند، خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]]. این چنین است تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین، نقش [[امام]]، حفظ [[دین]] و [[احکام الهی]] است و این نقش، از سوی [[امام]] در هر زمانی ایفا میشود، حال، [[امام]] حاضر باشد یا [[غائب]]. همچنین از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است که درباره فوائد وجود [[ائمه]]{{عم}} فرمود: "در پرتو وجود ما است که [[خداوند]]، [[آسمان]] را از [[فروپاشی]]، [[زمین]] را از لرزش و سلب [[آرامش]] ساکنانش، نگه میدارد؛ به واسطه ما است که [[خداوند]] [[باران]] نازل میکند و [[رحمت]] خود را میگستراند و [[برکات]] و نعمتهای [[زمین]] را بیرون میآورد. و اگر از ما، کسی در [[زمین]] نباشد، [[زمین]]، اهل خود را فرومیبرد<ref>شیخ صدوق، امالی، ص ۱۱۲، مجلس ۳۵.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[امامان]]، علاوه بر نقش [[تشریعی]]، نقش [[تکوینی]] دارند و در صورت [[غیبت]]، هرچند نقش [[تشریعی]] آنان در پس پرده میماند، اما آنان به نقش [[تکوینی]] خود عمل میکنند و وجودشان باعث استمرار حیات و [[زندگی]] و [[اتمام حجت]] [[الهی]] بر روی [[زمین]] میشود. [[امام صادق]]{{ع}} در [[بیان]] [[ضرورت]] [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، میفرماید: "اگر [[زمین]]، بدون [[وجود امام]] بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو میبرد<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۰۱ و ۲۱۰.</ref>. بنابراین، نقش [[تکوینی]] [[امام]]، منحصر در حضور نیست و در دوره [[غیبت]] نیز این تأثیر ادامه دارد و ساکنان [[زمین]] از [[وجود امام]] بهرهمند میشوند. | ||
::::::با بررسی این [[احادیث]]، میتوان نتیجه گرفت که [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمیکند که حضور [[امام]] به صورت [[آشکار]] باشد یا به صورت پنهانی و مستور: | ::::::با بررسی این [[احادیث]]، میتوان نتیجه گرفت که [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمیکند که حضور [[امام]] به صورت [[آشکار]] باشد یا به صورت پنهانی و مستور: | ||
:::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجتها]] و دلائل [[الهی]] در [[جامعه انسانی]] میشود. | :::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجتها]] و دلائل [[الهی]] در [[جامعه انسانی]] میشود. | ||
خط ۴۲۳: | خط ۴۲۳: | ||
[[پرونده:92816972.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود الهامی]]]] | [[پرونده:92816972.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود الهامی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[علامه طباطبائی]] در این باره مینویسد: مخالفین [[شیعه]] [[اعتراض]] میکنند که [[شیعه]] [[وجود امام]] را برای [[بیان]] [[احکام دین]] و حقایق آئین و [[راهنمایی]] [[مردم]] لازم میدانند و [[غیبت امام]] ناقض این غرض است، زیرا | ::::::«[[علامه طباطبائی]] در این باره مینویسد: مخالفین [[شیعه]] [[اعتراض]] میکنند که [[شیعه]] [[وجود امام]] را برای [[بیان]] [[احکام دین]] و حقایق آئین و [[راهنمایی]] [[مردم]] لازم میدانند و [[غیبت امام]] ناقض این غرض است، زیرا امامی که به واسطه غیبتش، [[مردم]] هیچگونه دسترسی به وی ندارند، فائدهای بر وجودش مترتب نیست، اگر [[خدا]] بخواهد امامی را برای [[اصلاح]] [[جهان]] بشری برانگیزد [[قادر]] است که در موقع [[لزوم]] او را بیافریند دیگر به [[آفرینش]] چندین هزار سال پیش از موقع وی نیازی نیست. | ||
::::::در پاسخ آن میگوید: اینان به [[حقیقت]] معنی [[امامت]] پی نبردهاند، زیرا در بحث [[امامت]] روشن شد که [[وظیفه امام]] تنها [[بیان]] صوری [[معارف]] و [[راهنمایی]] ظاهری [[مردم]] نیست و [[امام]] چنانکه [[وظیفه]] [[راهنمایی]] صوری [[مردم]] را به عهده دارد همچنان [[ولایت]] و [[رهبری]] [[باطنی]] [[اعمال]] را به عهده دارد و او است که [[حیات]] [[معنوی]] [[مردم]] را تنظیم میکند و حقایق [[اعمال]] را به سوی [[خدا]] سوق میدهد.[[بدیهی]] است که حضور و [[غیبت]] جسمانی [[امام]] در این باب تأثیری ندارد و [[امام]] از طریق [[باطن]] به [[نفوس]] و [[ارواح]] [[مردم]] اشراف و اتصال دارد اگرچه از چشم جسمانی ایشان مستور است و وجودش پیوسته لازم، اگرچه موقع [[ظهور]] و [[اصلاح]] جهانیاش نرسیده است. | ::::::در پاسخ آن میگوید: اینان به [[حقیقت]] معنی [[امامت]] پی نبردهاند، زیرا در بحث [[امامت]] روشن شد که [[وظیفه امام]] تنها [[بیان]] صوری [[معارف]] و [[راهنمایی]] ظاهری [[مردم]] نیست و [[امام]] چنانکه [[وظیفه]] [[راهنمایی]] صوری [[مردم]] را به عهده دارد همچنان [[ولایت]] و [[رهبری]] [[باطنی]] [[اعمال]] را به عهده دارد و او است که [[حیات]] [[معنوی]] [[مردم]] را تنظیم میکند و حقایق [[اعمال]] را به سوی [[خدا]] سوق میدهد.[[بدیهی]] است که حضور و [[غیبت]] جسمانی [[امام]] در این باب تأثیری ندارد و [[امام]] از طریق [[باطن]] به [[نفوس]] و [[ارواح]] [[مردم]] اشراف و اتصال دارد اگرچه از چشم جسمانی ایشان مستور است و وجودش پیوسته لازم، اگرچه موقع [[ظهور]] و [[اصلاح]] جهانیاش نرسیده است. | ||
::::::خوشبختانه این سؤال و پاسخ آن در [[روایات]] متعددی عنوان شده و ما در ذیل به ذکر چند نمونه از آنها اکتفاء میکنیم: | ::::::خوشبختانه این سؤال و پاسخ آن در [[روایات]] متعددی عنوان شده و ما در ذیل به ذکر چند نمونه از آنها اکتفاء میکنیم: | ||
خط ۴۴۵: | خط ۴۴۵: | ||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | [[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | ||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنانکه [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسماناند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمیآید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج میشود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو میبرد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. [[حضرت]] در ادامه میفرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] میگوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره میبرند، فرمود: همانگونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره میبرند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که | :::::*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنانکه [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسماناند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمیآید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج میشود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو میبرد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. [[حضرت]] در ادامه میفرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] میگوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره میبرند، فرمود: همانگونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره میبرند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که امامی که [[غایب]] است و قرار است در [[آینده]] [[ظهور]] کند، [[انتظار]] میآفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] است. [[امیدواری]] به آیندهای روشن، چراغ راه و از بزرگترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. این ویژگی، مختص [[شیعه]] است که به [[انتظار]] [[اعتقاد]] دارد، ولی در سایر [[فرقهها]] -به جهت عدم [[اعتقاد]] به چنین امری- احساس [[پوچی]] و [[یأس]] فراوان است. پس فوائد وجودی [[امام]] [[غایب]]، پوشیده نیست، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]]، برای موجودات [[نافع]] و مفید است. برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]]، به [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۲۹.</ref>. | ||
:::::*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} میتوان به این موارد اشاره کرد: | :::::*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} میتوان به این موارد اشاره کرد: | ||
:::::#[[غیبت]] او، [[انتظار]] میآفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به [[آینده]] است، | :::::#[[غیبت]] او، [[انتظار]] میآفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به [[آینده]] است، |