توحید در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'اعتماد به خدا' به 'اعتماد به خدا')
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==رهاوردهای [[توحید]]==
==رهاوردهای [[توحید]]==
*[[توحید]] خاستگاه همه [[فضایل]] و رهآوردهای مثبت [[علمی]] و عملی و [[شرک]]، ریشه همه [[رذایل]]، [[فسادها]] و تباهی‌هاست و همان گونه که [[شرک]]، ظلمی بس بزرگ است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است؛ سوره لقمان، آیه:۱۳.</ref> و بنیان خوبی و [[فضیلت]] را ویران می کند، [[توحید]] عدلی است [[عظیم]] که بر پایه آن [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[رفتار]] [[جامعه انسانی]] سامان می‌یابند<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۵۵۹، «توحید در قرآن».</ref>. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۲۴ - ۲۵ [[سوره ابراهیم]] از [[باب ]][[تشبیه]] معقول به محسوس<ref>انوار درخشان، ج ۱۳، ص ۲۸۸؛ مواهب علیه، ج ۲، ص ۳۲۳؛ من وحی القرآن، ج ۱۳، ص ۱۰۵.</ref>، [[حقیقت توحید]] را به درختی [[پاک]] مانند کرده است که ریشه آن به ژرفای [[زمین]] رفته و ساقه و شاخه‌هایش سر به فلک کشیده و هر دم میوه‌ای مناسب می‌دهد و [[آدمیان]] را بهره‌مند می‌سازد: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref> آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد.به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۲۴- ۲۵.</ref> [[توحید]] نیز [[حقیقت]] خلل ناپذیری است که چون [[درک]] شود در اعماق [[قلب]] ریشه می دواند و شاخه های خویش را به صورت [[فضایل]] خُلقی و [[اعمال صالح]] می گستراند و [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] را انتظام بخشیده، در نهایت به [[سعادت ابدی]] وی می‌انجامد، زیرا صورت [[علمی]] و [[اعتقادی]] و عملی هیچ [[دانش]] و فنی مانند [[اعتقاد]] به اصول [[توحید]] و [[ایمان]] نیست که حقیقتی ثابت و پرثمر داشته باشد و رایحه‌اش در [[جامعه اسلامی]] و [[جهان]] انتشار یابد<ref>انوار درخشان، ج ۱۳، ص ۲۸۸؛ ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۲۳.</ref>. [[اعتقاد]] به ارکان [[توحید]] والاترین کمال و [[فضیلت]] از [[کمالات]] و [[فضایل]] نفسانی و درخشان‌ترین صفات اکتسابی است و [[انسان]] را با ساحت کبریایی آشنا می‌سازد و او را با [[پروردگار]] و [[عظمت]] و کبریایی او پیوند می‌دهد و در نتیجه صفات [[آدمی]] به صفات [[قدس]] ربوبی تشبّه می‌یابند<ref>انوار درخشان، ج ۱۲، ص ۳۰۰.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*[[توحید]] خاستگاه همه [[فضایل]] و رهآوردهای مثبت [[علمی]] و عملی و [[شرک]]، ریشه همه [[رذایل]]، [[فسادها]] و تباهی‌هاست و همان گونه که [[شرک]]، ظلمی بس بزرگ است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است؛ سوره لقمان، آیه:۱۳.</ref> و بنیان خوبی و [[فضیلت]] را ویران می کند، [[توحید]] عدلی است [[عظیم]] که بر پایه آن [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[رفتار]] [[جامعه انسانی]] سامان می‌یابند<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۵۵۹، «توحید در قرآن».</ref>. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۲۴ - ۲۵ [[سوره ابراهیم]] از [[باب]] [[تشبیه]] معقول به محسوس<ref>انوار درخشان، ج ۱۳، ص ۲۸۸؛ مواهب علیه، ج ۲، ص ۳۲۳؛ من وحی القرآن، ج ۱۳، ص ۱۰۵.</ref>، [[حقیقت توحید]] را به درختی [[پاک]] مانند کرده است که ریشه آن به ژرفای [[زمین]] رفته و ساقه و شاخه‌هایش سر به فلک کشیده و هر دم میوه‌ای مناسب می‌دهد و [[آدمیان]] را بهره‌مند می‌سازد: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref> آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد.به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۲۴- ۲۵.</ref> [[توحید]] نیز [[حقیقت]] خلل ناپذیری است که چون [[درک]] شود در اعماق [[قلب]] ریشه می دواند و شاخه های خویش را به صورت [[فضایل]] خُلقی و [[اعمال صالح]] می گستراند و [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] را انتظام بخشیده، در نهایت به [[سعادت ابدی]] وی می‌انجامد، زیرا صورت [[علمی]] و [[اعتقادی]] و عملی هیچ [[دانش]] و فنی مانند [[اعتقاد]] به اصول [[توحید]] و [[ایمان]] نیست که حقیقتی ثابت و پرثمر داشته باشد و رایحه‌اش در [[جامعه اسلامی]] و [[جهان]] انتشار یابد<ref>انوار درخشان، ج ۱۳، ص ۲۸۸؛ ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۲۳.</ref>. [[اعتقاد]] به ارکان [[توحید]] والاترین کمال و [[فضیلت]] از [[کمالات]] و [[فضایل]] نفسانی و درخشان‌ترین صفات اکتسابی است و [[انسان]] را با ساحت کبریایی آشنا می‌سازد و او را با [[پروردگار]] و [[عظمت]] و کبریایی او پیوند می‌دهد و در نتیجه صفات [[آدمی]] به صفات [[قدس]] ربوبی تشبّه می‌یابند<ref>انوار درخشان، ج ۱۲، ص ۳۰۰.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*رهاوردهای [[توحید]] همواره و برای همگان یکسان نیستند و با توجّه به انواع و مراتب [[توحید]] و استعداد موحّدان، گوناگون می‌گردند و هرکس به [[قدر]] مرتبه و استعداد خویش از [[برکات]] آن‌ها بهره‌مند می‌شود. [[قرآن کریم]] به بسیاری از این رهاوردها اشاره کرده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت اند از<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>:  
*رهاوردهای [[توحید]] همواره و برای همگان یکسان نیستند و با توجّه به انواع و مراتب [[توحید]] و استعداد موحّدان، گوناگون می‌گردند و هرکس به [[قدر]] مرتبه و استعداد خویش از [[برکات]] آن‌ها بهره‌مند می‌شود. [[قرآن کریم]] به بسیاری از این رهاوردها اشاره کرده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت اند از<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>:  
#'''رهایی از [[پریشانی]] و تشویش:''' بنابر آموزه‌های [[قرآنی]]، [[انسان]] موحّد مانند کسی است که [[تسلیم]] [[فرمان]] یک نفر است که [[مهربان]] بوده، وی را به [[تکالیف]] طاقت‌فرسا وانمی دارد و [[مشرک]] مانند شخصی است که ارباب گوناگونی دارد که همه مخالف یکدیگرند و هر یک از آن‌ها او را به کارهای سخت می‌گمارد: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا رَّجُلا فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ}}<ref> خداوند به مردی (برده) مثل می‌زند که چند ارباب ناسازگار در (مالکیت) او شریکند و مردی (برده) که فرمانبر یک تن است؛ آیا این دو در مثل برابرند؟ سپاس خداوند را، امّا بیشتر آنان نمی‌دانند؛ سوره زمر، آیه:۲۹.</ref> بی‌شک حال این دو نفر یکسان نیست، چون کسی که ارباب گوناگون بدخلق و ناسازگار دارد همواره درمانده و متحیر است و هرگز نمی‌تواند خواسته‌های آن‌ها را برآورد، برخلاف کسی که [[گوش به فرمان]] یک نفر است و در پی جلب [[رضایت]] اوست و کارهای او را به [[بهترین]] وجه انجام داده، از عهده همه [[وظایف]] برمی‌آید. روی توجّه [[موحدان]] به [[پروردگار]] یگانه است و تنها در برابر [[اوامر و نواهی]] او خاضع‌اند و راه آنان روشن و خاطرشان آسوده است و [[تکلیف]] و [[وظیفه]] خویش را می‌دانند و از عهده اش برمی‌آیند؛ ولی [[مشرکان]] تحت [[تدبیر]] و [[فرمانروایی]] چند فرمانروایند که هر یک چیزی طلب می‌کند و [[مشرکان]] میان دستورهای ضد و نقیض متحیرند و نمی‌دانند به کدام یک روی آورند و [[فرمان]] چه کسی را [[اطاعت]] کنند، و [[حاجت]] خویش را از که بخواهند<ref>انوار درخشان، ج ۱۴، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> و از این رو همواره در [[عذاب]] و رنج‌اند<ref>مقتنیات الدرر، ج ۹، ص ۲۱۰ - ۲۱۱، الجدید، ج ۶، ص ۱۶۱.</ref>. [[حضرت یوسف]]{{ع}} به دو رفیق زندانی خود در [[مقام]] [[اندرز]] گفت: ای [[دوستان]] همبند! آیا خدایان پراکنده بهترند: یا [[خداوند]] یکتای پیروز: {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ }}<ref> ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟؛ سوره یوسف، آیه:۳۹.</ref>. البته برخی [[مفسران]] بازگشت [[آیه]] ۲۹ [[سوره]] زمر را در [[مقام]] دقت به [[آیه]] ۲۲ [[سوره]] [[انبیاء]]: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref> دانسته و آن را برهانی بر نفی تعدد ارباب و آلهه شمرده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۸ - ۲۵۹.</ref>. برخی دیگر [[آیه]] مزبور را با [[آیات]] {{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}}<ref> داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت؛ سوره ص، آیه:۲۴.</ref>، {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref> و {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref> خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۹۱.</ref> که به ترتیب بر تعدّی و [[ستم]] شرکا به یکدیگر، [[فساد]] مترتب بر تعدّد خدایان و چیره شدن بعضی از آنان بر بعضی دیگر دلالت دارند، مرتبط دیده و با توجه به نمود [[اجتماعی]] [[توحید]] و [[شرک]]، [[آیات]] یاد شده را نموداری از اوضاع [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ممالکی دانسته‌اند که تحت نفوذ قدرت‌های سلطه‌گری هستند که در برده ساختن دیگران از یکدیگر پیشی می‌گیرند. این گونه ممالک برای خلاصی از وضعیت یاد شده جز بازگشت به [[توحید]] و [[عبودیت]] [[خدا]] و [[نافرمانی]] در برابر قدرت‌های [[شیطانی]] ندارند، زیرا جامعه‌ای که تحت [[رهبری]] شخصیتی [[الهی]] است و به [[اذن]] [[خدا]]، بدون دخالت شهوات و فشارها و [[مصلحت]] اندیشی‌ها اداره می‌شود، در مسیری مشخص، با [[حریت]] تمام پیش رفته، با مشکل تعدّد [[فرمانروایان]] و [[اختلافات]] ویرانگر روبه رو نمی‌شود و همواره از هواهای [[شیطانی]] و [[طمع]] ورزی [[حکام]] در [[امان]] است<ref>ر.ک: من هدی القرآن، ج ۱۱، ص ۴۷۷.</ref>؛ به بیان دیگر [[صراط مستقیم]] [[توحید]] در وجود [[انسان‌های کامل]] "[[پیامبران]] و اولیای [[معصوم]]{{عم}}" تجسّم می‌یابد و [[جوامع انسانی]] نیز با [[پذیرش ولایت]] آنان، از تحیر، [[گمراهی]]، [[ظلم]]، [[تجاوز]] و [[شقاوت]] می‌رهند و به [[سعادت ابدی]] می‌رسند، از این رو [[مؤمنان]] موظّف‌اند در هر یک از نمازهای پنج گانه دوبار از [[خداوند]] بخواهند آنان را به راه مستقیم [[توحید]]، [[عدل]] و [[ولایت]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۶۶؛ الصافی، ج ۱، ص ۷۲.</ref> که از راه [[غضب]] شده گان و [[گمراهان]] جداست [[هدایت]] کرده، به مقصد نهایی واصل کند: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶-۷.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#'''رهایی از [[پریشانی]] و تشویش:''' بنابر آموزه‌های [[قرآنی]]، [[انسان]] موحّد مانند کسی است که [[تسلیم]] [[فرمان]] یک نفر است که [[مهربان]] بوده، وی را به [[تکالیف]] طاقت‌فرسا وانمی دارد و [[مشرک]] مانند شخصی است که ارباب گوناگونی دارد که همه مخالف یکدیگرند و هر یک از آن‌ها او را به کارهای سخت می‌گمارد: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا رَّجُلا فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ}}<ref> خداوند به مردی (برده) مثل می‌زند که چند ارباب ناسازگار در (مالکیت) او شریکند و مردی (برده) که فرمانبر یک تن است؛ آیا این دو در مثل برابرند؟ سپاس خداوند را، امّا بیشتر آنان نمی‌دانند؛ سوره زمر، آیه:۲۹.</ref> بی‌شک حال این دو نفر یکسان نیست، چون کسی که ارباب گوناگون بدخلق و ناسازگار دارد همواره درمانده و متحیر است و هرگز نمی‌تواند خواسته‌های آن‌ها را برآورد، برخلاف کسی که [[گوش به فرمان]] یک نفر است و در پی جلب [[رضایت]] اوست و کارهای او را به [[بهترین]] وجه انجام داده، از عهده همه [[وظایف]] برمی‌آید. روی توجّه [[موحدان]] به [[پروردگار]] یگانه است و تنها در برابر [[اوامر و نواهی]] او خاضع‌اند و راه آنان روشن و خاطرشان آسوده است و [[تکلیف]] و [[وظیفه]] خویش را می‌دانند و از عهده اش برمی‌آیند؛ ولی [[مشرکان]] تحت [[تدبیر]] و [[فرمانروایی]] چند فرمانروایند که هر یک چیزی طلب می‌کند و [[مشرکان]] میان دستورهای ضد و نقیض متحیرند و نمی‌دانند به کدام یک روی آورند و [[فرمان]] چه کسی را [[اطاعت]] کنند، و [[حاجت]] خویش را از که بخواهند<ref>انوار درخشان، ج ۱۴، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> و از این رو همواره در [[عذاب]] و رنج‌اند<ref>مقتنیات الدرر، ج ۹، ص ۲۱۰ - ۲۱۱، الجدید، ج ۶، ص ۱۶۱.</ref>. [[حضرت یوسف]]{{ع}} به دو رفیق زندانی خود در [[مقام]] [[اندرز]] گفت: ای [[دوستان]] همبند! آیا خدایان پراکنده بهترند: یا [[خداوند]] یکتای پیروز: {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ }}<ref> ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟؛ سوره یوسف، آیه:۳۹.</ref>. البته برخی [[مفسران]] بازگشت [[آیه]] ۲۹ [[سوره]] زمر را در [[مقام]] دقت به [[آیه]] ۲۲ [[سوره]] [[انبیاء]]: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref> دانسته و آن را برهانی بر نفی تعدد ارباب و آلهه شمرده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۸ - ۲۵۹.</ref>. برخی دیگر [[آیه]] مزبور را با [[آیات]] {{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}}<ref> داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت؛ سوره ص، آیه:۲۴.</ref>، {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref> و {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref> خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۹۱.</ref> که به ترتیب بر تعدّی و [[ستم]] شرکا به یکدیگر، [[فساد]] مترتب بر تعدّد خدایان و چیره شدن بعضی از آنان بر بعضی دیگر دلالت دارند، مرتبط دیده و با توجه به نمود [[اجتماعی]] [[توحید]] و [[شرک]]، [[آیات]] یاد شده را نموداری از اوضاع [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ممالکی دانسته‌اند که تحت نفوذ قدرت‌های سلطه‌گری هستند که در برده ساختن دیگران از یکدیگر پیشی می‌گیرند. این گونه ممالک برای خلاصی از وضعیت یاد شده جز بازگشت به [[توحید]] و [[عبودیت]] [[خدا]] و [[نافرمانی]] در برابر قدرت‌های [[شیطانی]] ندارند، زیرا جامعه‌ای که تحت [[رهبری]] شخصیتی [[الهی]] است و به [[اذن]] [[خدا]]، بدون دخالت شهوات و فشارها و [[مصلحت]] اندیشی‌ها اداره می‌شود، در مسیری مشخص، با [[حریت]] تمام پیش رفته، با مشکل تعدّد [[فرمانروایان]] و [[اختلافات]] ویرانگر روبه رو نمی‌شود و همواره از هواهای [[شیطانی]] و [[طمع]] ورزی [[حکام]] در [[امان]] است<ref>ر.ک: من هدی القرآن، ج ۱۱، ص ۴۷۷.</ref>؛ به بیان دیگر [[صراط مستقیم]] [[توحید]] در وجود [[انسان‌های کامل]] "[[پیامبران]] و اولیای [[معصوم]]{{عم}}" تجسّم می‌یابد و [[جوامع انسانی]] نیز با [[پذیرش ولایت]] آنان، از تحیر، [[گمراهی]]، [[ظلم]]، [[تجاوز]] و [[شقاوت]] می‌رهند و به [[سعادت ابدی]] می‌رسند، از این رو [[مؤمنان]] موظّف‌اند در هر یک از نمازهای پنج گانه دوبار از [[خداوند]] بخواهند آنان را به راه مستقیم [[توحید]]، [[عدل]] و [[ولایت]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۶۶؛ الصافی، ج ۱، ص ۷۲.</ref> که از راه [[غضب]] شده گان و [[گمراهان]] جداست [[هدایت]] کرده، به مقصد نهایی واصل کند: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶-۷.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۶

ویرایش